Telegram Web
🔹رنگی وجود ندارد؛ مغز ما جهان را رنگی می‌بیند !

مطالعات انجام‌شده روی مدارهای سلول‌های مغزی مگس میوه، اطلاعاتی را برای درک هرچه بهتر این موضوع در اختیار پژوهشگران قرار داده است که چگونه موجودات، طول‌موج‌های نور را به‌عنوان رنگ‌های غنی از اطلاعات می‌بینند.

درک هر چیزی در محیط اطراف، در حقیقت به معنای آگاهی از آن چیزی است که حواس شما آن‌را تشخیص می‌دهند. حالا دانشمندان علوم اعصاب دانشگاه کلمبیا، برای اولین بار موفق شدند تا مدار سلول مغزی‌ را در مگس‌های میوه شناسایی کنند که سیگنال‌های حسی خام را به ادراک رنگی هدایت‌کننده رفتار مگس تبدیل ‌می‌کند.

حالا نتایج این بررسی‌ها در مجله Nature Neuroscience منتشر شده است.

به گزارش خبرآنلاین، رودی بهنیا، محقق اصلی موسسه زاکرمن کلمبیا و نویسنده این مقاله دراین‌باره توضیح داده: «بسیاری از ما رنگ‌های غنی که هرروزه می‌بینیم را بدیهی می‌دانیم؛ مثل رنگ قرمز توت‌فرنگی رسیده یا قهوه‌ای تیره مردمک چشم افراد؛ اما واقعیت این است که این رنگ‌ها خارج از مغز ما وجود ندارند.» او در ادامه توضیحاتش یادآور شد که رنگ‌ها ادراکی هستند که مغز آن‌ها را می‌سازد؛ این‌گونه که طول‌موج‌های طولانی‌تر و کوتاه‌تر نور را که توسط چشم‌ها تشخیص داده می‌شوند را درک می‌کند.

دکتر بهنیا ادامه داد: «تبدیل سیگنال‌های حسی به ادراک ما درباره جهان، در واقع نحوه کمک مغز به موجودات زنده و رشد آنهاست. مطرح کردن این سؤال که درک جهان به چه ترتیب است، شاید ساده به نظر برسد؛ ولی پاسخ دادن به این سؤال، چالش بزرگی خواهد بود. امیدوارم تلاش‌های ما برای کشف اصول عصبی زیربنایی در درک رنگ‌ها، به ما کمک کند تا بتوانیم این موضوع را بهتر درک کنیم که مغز چگونه ویژگی‌های محیط که برای انجام روزمره کارها مهم است را استخراج کند.»

اعضای این تیم تحقیقاتی در مقاله جدیدشان، از کشف شبکه‌های خاصی از نورون‌ها که نوعی سلول مغزی در مگس‌های میوه هستند خبر داده‌اند که به‌صورت انتخابی به رنگ‌های مختلف واکنش نشان می‌دهند. رنگ‌های درک شده با طول‌موج‌های خاص یا ترکیبی از طول‌موج‌های نور مرتبط هستند که خودشان به‌طور ذاتی رنگارنگ نیستند. این نورون‌های انتخابی رنگ در لوب بینایی که مسئول بینایی مغز است قرار دارند.

در بین رنگ‌ها، این نورون‌ها به رنگ‌هایی واکنش نشان می‌دهند که عده‌ای آن را بنفش می‌دانند و همچنین سایر رنگ‌هایی که با طول‌موج‌های فرابنفش (که توسط انسان قابل‌تشخیص نیستند) مطابقت دارند. تشخیص رنگ‌های UV برای بقای برخی موجودات از جمله زنبورها و احتمالاً مگس‌های میوه اهمیت بالایی دارد. به‌عنوان‌مثال، بسیاری از گیاهان دارای الگوهای فرابنفشی هستند که ممکن است در هدایت حشرات به سمت گرده‌ها نقش داشته باشد.
پیش از این دانشمندان اعلام کرده بودند که نورون‌هایی در مغز حیوانات یافته‌اند که به‌صورت انتخابی به برخی رنگ‌ها مثلاً قرمز یا سبز واکنش نشان می‌دهند؛ اما کسی قادر به ردیابی مکانیسم‌های عصبی که این انتخاب رنگ را ممکن می‌کند، نبوده است.
اینجاست که در دسترس و مفید بودن Fly brain connectome (که فهرستی از نورون‌هاست) ثابت شده است. دکتر بهنیا که استادیار علوم اعصاب در کالج پزشکان و جراحان واگلوس کلمبیاست، در این رابطه ادامه داد: «این نقشه پیچیده نحوه ارتباط صد و سی هزار نورون و ۵۰ میلیون سیناپس مغز یک مگس میوه که به‌اندازه دانه خشخاش است را به نمایش درمی‌آورد.»

ادامه 👇
از آنجا که کانکتوم به‌عنوان یک مرجع عمل می‌کند، محققان از مشاهدات‌شان از سلول‌های مغزی، برای ایجاد نموداری استفاده کردند که به گمان آن‌ها، مدار عصبی پشت انتخاب رنگ را نشان می‌داد. در ادامه دانشمندان این مدارها را به‌عنوان مدل‌های ریاضی برای شبیه‌سازی و بررسی فعالیت‌ها و قابلیت‌های مدارها به تصویر کشیدند.

دکتر ماتیاس کریستنسون، یکی از نویسندگان مقاله گفت: «مدل‌های ریاضی به‌عنوان ابزاری وارد عمل می‌شوند که این امکان را برای ما فراهم می‌کنند تا ساختارهای پیچیده این سلول‌های مغزی و ارتباطات آن‌ها را بهتر درک کنیم».

همچنین دکتر لاری ابوت، استاد علوم اعصاب نظری و پروفسور فیزیولوژی و بیوفیزیک سلولی و محقق اصلی مؤسسه زاکرمن، نقش مهمی در کار مدل‌سازی داشت. او دراین‌باره گفته: «با این مدل‌ها، ما می‌توانیم برروی این پیچیدگی‌ها کار کنیم.»

این مدل‌سازی نه‌تنها نشان داد که این مدارها می‌توانند میزبان فعالیت‌های موردنیاز برای انتخاب رنگ باشند، بلکه به‌نوعی از اتصال سلول به سلول که به نام "باز رخداد" شناخته می‌شود، اشاره دارد که بدون آن انتخاب رنگ نمی‌تواند اتفاق بیفتد. در یک مدار عصبی با "باز رخداد" ، خروجی‌های مدار دوباره به‌عنوان ورودی، به مدار بازمی‌گردند.

آلوارو سانز دیز، محقق فوق دکترا در آزمایشگاه دکتر بهنیا و یکی دیگر از نویسندگان دیگر مقاله، آزمایش دیگری را پیشنهاد کرده است.

دکتر سانز در این رابطه گفت: «وقتی از یک تکنیک ژنتیکی برای مختل کردن بخشی از این اتصال مکرر در مغز مگس‌های میوه استفاده کردیم، نورون‌هایی که قبلاً فعالیت انتخابی رنگ را نشان می‌دادند، این ویژگی را از دست دادند.» او ادامه داد: «این باعث شده که اطمینان بیشتری داشته باشیم که واقعاً مدارهای مغزی که در ادراک رنگ‌ها دخیل هستند را کشف کرده‌ایم.»

دکتر بهنیا هم در این رابطه ادامه داد: «حالا بیشتر می‌دانیم که سیم‌کشی مغز چطور ایجاد یک نمایش ادراکی از رنگ را امکان‌پذیر می‌کند. امیدوارم که یافته‌های جدید ما بتواند به توضیح چگونگی تولید انواع ادراک ازجمله رنگ، صدا و طعم توسط مغز کمک کند.»

منبع: eurekalert
در سال 1882 میلادی ریاضیدانی آلمانی به نام «فیلیکس کلاین» که درباره نوار موبیوس تحقیق می‌کرد، توانست مدلی از یک شی عجیب را ارائه دهد که ویژگی مشابه نوار موبیوس را داراست. این مدل  در واقع وجود ندارد، چرا که در فضای چهار بعدی طراحی شده است و در فضای سه‌بعدی دنیای ما نمی‌توان به آن دست یافت. اما با شبیه سازی کامپیوتری می‌توان به تصویری از آن دست پیدا کرد که ما را تا حدودی درباره آن آگاه می‌کند.

   اگر به تصویر بالا با دقت نگاه کنید و یکی از خط‌های روی آن را دنبال کنید متوجه می‌شوید که خط فرضی هم از بیرون و هم از داخل آن عبور می‌کند. در واقع، در این بطری هیچ لبه‌ای وجود ندارد و اگر مورچه‌ای را روی آن رها کنیم، بدون برخورد با هیچ مرز و لبه‌ای از درون و بیرون‌ آن عبور می کند. به این  شکل‌ها که این خاصیت را دارند، «رویه‌های جهت‌ناپذیر» می‌گویند که اطلاع از چگونگی تشکیل آنها  به دانستن علم ریاضی و محاسبه های پیچیده نیاز دارد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این ابرمکعب چیزیه که مغز انسان از بُعد 4 درک میکنه

برای درک ابتدا باید مفهوم بُعد را درک کنیم. بعد به جهاتی گفته میشه که ما میتونیم در انها حرکت کنیم
وقتی که ما درحال کشیدن خط روی کاغذ هستیم فقط به سمت بالا پایین چپ راست میتونیم حرکت کنیم و این یعنی فقط دو جهت(نمودار XوY)
علاوه بر آن جهت‌ها در واقعیت ما میتونیم در سمت درون و بیرون هم حرکت کنیم (نمودار z)
پس ما در یک جهان 3بعدی زندگی میکنیم.
یک نقطه نشون دهنده جهان صفر بعدی، یک خط نشون دهنده جهان یک بعدی، یک مربع نشان دهنده جهان 2بعدی و یک مکعب نشان دهنده جهان 3بعدی است
حالا اگه هر سمت یک مکعب رو با یک مکعب دیگه جایگزین کنیم به شکلی که در تصویر میبینید میرسیم یعنی مکعب تسرکت
اگه دقت کنید مربع یک جسم 2بعدیه و هر گوشه اون از دو خط به هم چسبیده تشکیل شده در مکعب که یک جسم 3بعدیه هر گوشه از به هم پیوستن سه خط تشکیل شده اما در مکعب تسرکت هر گوشه از به هم پیوستن ۴خط تشکیل شده
ما انسان‌ها در جهانی 3بعدی زندگی میکنیم و توانایی درک اجسامی فراتر از سه بعد رو نداریم اما این به این معنی نیست که اونها وجود ندارند
از دیدگاه شبکه های عصبی فرو رفتن به الگوها و عادت ها چه معنایی دارد؟

فرض کنید اهالی دو شهر با همدیگر رفت و آمد می کنند بعضی از ستیغ کوه مسیر را پیدا و بعضی از کنار دره ها و بعضی از روی رودخانه عبور می کنند به مرور مسیری مناسب پیدا می شود و بعد از آن همه از آن مسیر رفت و آمد می کنند و دولت آن را آسفالت می کند.

مغز هم با مسیرهای متعدد از میان  شبکه های عصبی شروع می کند و با گذشت زمان شرایط به گونه ای پیش میرود که خارج شدن از مسیرهای تمرین شده سخت می شود.
مسیرهای استفاده نشده نورون هایش ضعیف تر می شود و بعد آن مسیر تعطیل و نورون هایش خودکشی می کنند.
بعد ده ها سال مغز نمایانگر انسان و نشان دهنده مسیر پیموده شده است.

پایین بودن انعطاف پذیری مغز دلیل دیگری هم دارد و آن این است که مغز مسن در نقاط کوچکی تغییر می کند اما مغز نوزاد یا کودک در نواحی وسیعی تغییر می کند.

شیرخوارگان با روش انتشار استیل کلین در سطح وسیعی اعلام های خود را به سرتاسر مغز میفرستند و امکان تغییر یافتن مسیر را ممکن می کند.

مغز بزرگسالان مسیرها را حفظ و آن را یاد می گیرند و فقط در میانجی های عصبی مانند که مانند قفل رمزی هستند امکان تغییر  را می دهند.
ممکن است سوال پیش بیاید که یک بچه با آن مغز شدیداً انعطاف پذیر و شکل پذیر چه احساسی دارد؟
شما وقتی به سرزمین جدیدی سفر می کنید به آن توجه می کنید و چیزهای جدید یاد می گیرید وقتی کشور خودتان بودید بدلیل پیش بینی پذیر بودن زیاد توجه نمی کردید اما الان در سرزمین جدید مثل یک کودک سرشار از یادگیری و آگاهی است.

دوران گذار عصبی از کودکی به بزرگسالی مانند خط ممتد نیست بلکه مانند بسته شدن دری و باز شدن در دیگر است.(ص ۲۲۹ الی ۲۳۱)

کتاب #مغزپویا
نویسنده #دیویدایگلمن
آیا جانوران هم ارگاسم را تجربه می‌کنند ؟

نگاهی به واکنش‌های جنسی در جهان حیوانات

در پژوهش‌های علمی، پژوهش درباره تجربه جنسی جانوران غیر انسان بیشتر محدود به نخستی‌ها و جوندگان بوده است، اما شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد بسیاری از جانوران در زمان جفت‌گیری واکنشی شبیه به ارگاسم را تجربه می‌کنند. در طبیعت، از ماهی سالمونی که خلاف جریان آب شنا می‌کند تا لاک‌پشتی که به اشیاء غیرزنده می‌چسبد، همگی پیرو فرمانی غریزی برای تولید مثل هستند، اما اینکه در پایان این تلاش انرژی‌بر چیزی شبیه به آنچه انسان‌ها «ارگاسم» می‌نامند را تجربه می‌کنند یا نه، سوالی است که پاسخ قطعی ندارد.

چون جانوران نمی‌توانند تجربه ذهنی خود را بیان کنند و ما هم نمی‌توانیم با اطمینان بگوییم آنچه حس می‌کنند دقیقا معادل با حس انسان در لحظه اوج لذت جنسی است.

با این حال، رفتارهای فیزیکی و واکنش‌های عصبی را می‌توان مقایسه کرد. برخی نخستی‌های ماده رفتارهایی از خود نشان می‌دهند که شبیه به ارگاسم در زنان است؛ مانند تغییر در تنش عضلات بدن و چهره، نحوه تنفس، صداها و انقباض‌های عضلانی در واژن، مقعد و عضلات لگن. در نرها نیز الگوهای رفتاری و فعالیت مغزی مشابهی در بین پستانداران دیده شده است.
ارگاسم از نگاه فیزیولوژیکی به شکل واکنش نخاعی تعریف می‌شود که به انقباض‌های ریتمیک در عضلات لگن و مقعد منجر می‌شود و در نرها معمولا همزمان با انزال است و در ماده‌ها انقباض‌های رحم و دهانه رحم را به همراه دارد.

با وجود این مشاهدات، نمی‌توان با قطعیت گفت که حیوانات نیز آن را به همان شیوه انسانی تجربه می‌کنند. به همین دلیل برخی دانشمندان ترجیح می‌دهند از اصطلاح «واکنش شبیه به ارگاسم» استفاده کنند. این اصطلاح به نوعی از ابهام در تجربه ذهنی جانوران می‌کاهد و بر شباهت‌های بدنی و عصبی تکیه می‌کند.
درک آناتومی مقایسه‌ای میان گونه‌ها نشان می‌دهد که اگرچه ساختار اندام جنسی در پستانداران متنوع است، اما توزیع اعصاب در این اندام‌ها تقریبا در همه پستانداران و در هر دو جنس یکسان است. سازوکارهای هورمونی و شیمی‌عصبی مرتبط با رابطه جنسی هم در طول فرگشت در بیشتر پستانداران حفظ شده است.
این بدان معنا نیست که جانوران غیر پستاندار مانند خزندگان، دوزیستان و پرندگان فاقد لذت جنسی یا واکنش ارگاسم‌مانند هستند، بلکه پژوهش‌ها در این زمینه بیشتر متمرکز بر پستانداران بوده و جای کار برای بررسی واکنش‌های فیزیولوژیکی و عصبی در سایر گروه‌ها باقی مانده است.
ارگاسم در خدمت دو هدف اصلی است: تولید مثل و پاداش.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حقیقیتی باورنکردنی در مورد سرعت نور ... لطفا با دقت ببینید 🥹🥹🥹
چرا انسان‌ها به اندازه‌ی دیگر پستانداران پرمو نیستند؟

آیا تاکنون از خود پرسیده‌اید که چرا بدن شما مانند سگ، گربه، گوریل یا آخوند، پوشیده از موهای ضخیم نیست؟

انسان‌ها تنها پستاندارانی نیستند که موهای کمی دارند. فیل‌ها، کرگدن‌ها و موش‌های کور برهنه نیز موهای بسیار اندکی دارند. این موضوع در مورد برخی از پستانداران دریایی مانند نهنگ‌ها و دلفین‌ها نیز درست است.

دانشمندان باور دارند نخستین پستانداران، که هم‌زمان با دایناسورها می‌زیستند، بسیار پشمالو بوده‌اند. اما طی صدها میلیون سال، گروه اندکی از پستانداران _ از جمله انسان‌ها _ به‌تدریج موهای خود را از دست دادند. اما مزیت نداشتن یک کت خز طبیعی در چیست؟

من یک زیست‌شناس هستم که بر روی ژن‌هایی که رشد مو در پستانداران را کنترل می‌کنند پژوهش می‌کنم. این که چرا انسان‌ها و شمار اندکی از دیگر پستانداران نسبتاً بی‌مو هستند، پرسشی جالب است. پاسخ این مسئله به فعال یا غیرفعال بودن برخی ژن‌ها برمی‌گردد.

فواید مو

مو و خز کاربردهای بسیار مهمی دارند. آن‌ها حیوانات را گرم نگه می‌دارند، پوست آن‌ها را در برابر خورشید و آسیب‌ها محافظت می‌کنند و به آن‌ها در استتار در محیط پیرامون کمک می‌نمایند. حتی در درک محیط نیز نقش دارند. آیا تا به حال احساس قلقلک کرده‌اید زمانی که چیزی نزدیک شما شده ولی لمس‌تان نکرده؟ این همان کاری‌ست که موها برای تشخیص پیرامون انجام می‌دهند.

بدن انسان‌ها نیز در سراسر خود دارای مو است، اما این موها معمولاً نازک‌تر و کم‌پشت‌تر از خویشاوندان پشمالوی ما هستند. استثنای بارز، موی سر است که احتمالاً وظیفه‌اش محافظت از پوست سر در برابر آفتاب است.

در انسان‌های بالغ، موهای ضخیم‌تر در زیر بغل و میان پاها احتمالاً برای کاهش اصطکاک پوستی و کمک به خنک شدن از طریق پخش عرق مفید هستند.

پس مو می‌تواند بسیار سودمند باشد. بنابراین باید یک دلیل تکاملی قوی برای از دست دادن بخش بزرگی از آن در انسان‌ها وجود داشته باشد.

چگونه انسان‌ها موهایشان را از دست دادند

داستان از حدود هفت میلیون سال پیش آغاز می‌شود، زمانی که مسیر تکاملی انسان‌ها و شامپانزه‌ها از هم جدا شد. اگرچه دانشمندان نمی‌توانند با اطمینان بگویند چرا انسان‌ها کم‌مو شدند، اما نظریه‌های قدرتمندی وجود دارد که با تعریق مرتبط هستند.

انسان‌ها غدد عرق بسیار بیشتری نسبت به شامپانزه‌ها و دیگر پستانداران دارند. تعریق شما را خنک نگه می‌دارد. زمانی که عرق از پوست تبخیر می‌شود، گرما را از بدن دور می‌سازد. این سامانه‌ی خنک‌کننده احتمالاً برای نیاکان اولیه‌ی انسان، که در ساوانای داغ آفریقا زندگی می‌کردند، حیاتی بوده است.

البته امروزه نیز بسیاری از پستانداران در آب‌وهوای گرم زندگی می‌کنند و بدن‌شان با خز پوشیده است. انسان‌های اولیه می‌توانستند این حیوانات را با روش شکار پایداری _ یعنی تعقیب طولانی‌مدت تا زمانی که حیوان بیش از حد گرم و خسته شود _ شکار کنند.

برای شکار، انسان‌ها نیازی به سریع‌تر بودن از شکار خود نداشتند، بلکه کافی بود ادامه دهند تا طعمه‌ی آن‌ها توان فرار نداشته باشد. توانایی تعریق زیاد، بدون پوشش ضخیم از مو، این استقامت را ممکن می‌ساخت.

ژن‌هایی که مو داشتن یا نداشتن را کنترل می‌کنند

برای درک بهتر موضوع مو در پستانداران، تیم تحقیقاتی من اطلاعات ژنتیکی ۶۲ گونه‌ی مختلف پستاندار _ از انسان گرفته تا آرمادیلو، سگ و سنجاب _ را با هم مقایسه کرد. با کنار هم قرار دادن DNA این گونه‌ها، توانستیم ژن‌هایی را که با حفظ یا از دست دادن مو در ارتباط‌اند، شناسایی کنیم.

در میان یافته‌های بسیار، دریافتیم که انسان‌ها همچنان همه‌ی ژن‌های لازم برای داشتن یک پوشش کامل از مو را دارند _ اما این ژن‌ها خاموش یا غیرفعال هستند.

در داستان «دیو و دلبر»، دیو با پوششی از موهای ضخیم نمایش داده می‌شود که شاید خیالی به‌نظر برسد، اما در واقع برخی شرایط نادر می‌توانند باعث رشد فراوان مو در سراسر بدن انسان شوند.

این وضعیت «پرمویی» یا هایپرتریکوز نام دارد، که بسیار نادر است و به‌سبب ظاهر افراد مبتلا، «نشانگان گرگینه» نیز خوانده می‌شود.

در سده‌ی شانزدهم، مردی اسپانیایی به‌نام پترُس گونسالووس با این بیماری به دنیا آمد. در کودکی، او را همانند یک حیوان در قفس آهنی نزد هنری دوم، پادشاه فرانسه، فرستادند.

اما طولی نکشید که شاه دریافت پترُس مانند هر انسان دیگری قابل آموزش است. با گذشت زمان، او با زنی ازدواج کرد و الهام‌بخش روایت «دیو و دلبر» شد.

شاید هیچ‌گاه با فردی مبتلا به این ویژگی نادر روبرو نشوید، اما این پدیده نشان می‌دهد که ژن‌ها چگونه می‌توانند تغییرات منحصربه‌فرد و شگفت‌انگیزی در رشد مو ایجاد کنند
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چگونه یک فوتون میتواند بفهمد که کسی در حال تماشای آن میباشد؟

سوالی که تاکنون دانشمندان نتوانستند به آن پاسخ دهند... در واقع این یکی از غیرقابل توضیح‌ترین عجایب جهان هستی است که تا به امروز دانشمندان از درک آن عاجز مانده‌اند...

نیل دگراس تایسون
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اندازه DNA واقعا چقدر کوچک است؟
تماشا کنید!
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
غنی سازی اورانیوم
اندیشه ی سبز pinned «وقتی پاها بیماری‌های قلبی را فاش می‌کنند اگر پایین پاها ناگهان خیلی سردتر شوند، ممکن است نشانه انسداد عروق باشد. مشکلاتی که قلب و عروق خونی را تحت تاثیر قرار می‌دهند، معمولا ابتدا در پاها ظاهر می‌شوند. علائمی که باید به آن‌ها توجه کنیم عبارت‌اند از: تورم…»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه چیز باعث رشد ماهیچه‌ها می‌شود?
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ناباورانه‌ترین و عظیم‌ترین انفجار تاریخ زمین 2020 در جزیره هونگا تونگا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔻 فوران خشم زمین در هاوایی!

🔸آتشفشان «کیلاویا» یکی از فعال‌ترین آتشفشان‌های جهان، در یک نمایش خیره‌ کننده آسمان هاوایی را به آتش کشید.

🔸فواره‌های گدازه تا ارتفاع ۱۵۰ متر زبانه کشیدند و چهار ساعت فوران بی‌وقفه، شب را مثل روز روشن کرد.
سختی‌های دوران کودکی ممکن است به بافت سفید مغز آسیب بزنند و عملکرد شناختی را کاهش دهند

پژوهشی تازه به رهبری پژوهشگران بیمارستان Brigham and Women's در ماساچوست نشان می‌دهد که سختی‌های دوران کودکی، مانند فقر، درگیری خانوادگی(آن داد و بیدادهایی که با هم جلوی بچه ها میکنید)، یا مشکلات روانی والدین، می‌توانند به بافت سفید مغز کودکان آسیب بزنند.

این آسیب‌ها ممکن است سال‌ها بعد بر توانایی‌های شناختی آن‌ها، از جمله درک ریاضی و زبان، تأثیر منفی بگذارند.

بافت سفید مغز شامل رشته‌های ارتباطی است که پیام‌ها را بین سلول‌های مغز منتقل می‌کند. پژوهشگران در این پژوهش، تصاویر مغزی بیش از ۹ هزار کودک ۹ تا ۱۰ ساله را بررسی کردند و آن را با اطلاعاتی درباره مشکلات احتمالی زندگی آن‌ها در کودکی مقایسه کردند. نتیجه نشان داد که کودکانی که در معرض مشکلات بیشتری قرار داشته‌اند، سطوح پایین‌تری از «ناهمسانگردی کسری» (FA؛ شاخصی برای سلامت بافت سفید) در سراسر مغز خود داشتند.

هرچند این پژوهش علت و معلول را اثبات نمی‌کند، اما کاهش ارتباطات در بافت سفید با عملکرد ضعیف‌تر در آزمون‌های شناختی سال‌های بعد مرتبط بود. نکته جالب اینجاست که تفاوت‌ها تنها محدود به بخش خاصی از مغز نبود، بلکه در سراسر آن گسترش داشت.

خبر خوب این است که عواملی مثل حضور فعال والدین و حمایت اجتماعی می‌توانند نقش محافظتی داشته باشند. پژوهشگران تأکید می‌کنند که محیط رشد کودک، از خانه و روابط گرفته تا شرایط اقتصادی، نقش حیاتی در رشد مغز دارد. فراهم کردن محیطی پایدار و سالم می‌تواند از آسیب‌های بلندمدت جلوگیری کند.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زلزله‌ها در سامانه‌ی خورشیدی: بیشتر از آنچه فکر می‌کنید!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا قبل از پریود در پستان‌های خود احساس درد ‌می‌کنید؟
2025/06/15 23:17:30
Back to Top
HTML Embed Code: