⚡️سید مرتضی نماد عقلانیت و تفاهم دینی نوشته مهدی مهریزی
🔖سید مرتضی یکی از پنج شخصیت دویست ساله نخست دوران غیبت است که در پایه ریزی و تحکیم علوم اسلامی و فرهنگ دینی بر پایهی مکتب اهل بیت (ع) تلاش کرده است. وی را می توان عالم تراز نامید؛ چرا که علم را با فعالیت های اجتماعی و پایبندی به مبانی، و معتقدات را با رواداری همراه ساخته است. این کتاب حاوی مقالاتی است که سید مرتضی را با ویژگی های عقلانیت و تفاهم دینی معرفی می کند و در برخی موضوعات، مانند مهدویت، عصمت و زن ، دیدگاه و رویکرد وی را نشان می دهد.
🔖نویسنده در مقدمه درباره این اثر مينویسد:
"این اثر حاوی هفت مطلب است که درفاصله سال های ۱۳۹۳ تا کنون تحریر شده است. از زمانی که کار دبیرخانه بزرگداشت هزاره سید مرتضی آغاز شد، سید مرتضی و اندیشه هایش به بخشی از دغدغه های ذهنی و فکری ام تبدیل گشت.
نخست سالشمار آثار وی در خبرنامه کنگره در سال ۱۳۹۴ به چاپ رسید. پس از آن، به موضوع زن در اندیشه و آثار سید پرداختم. مسأله تفاهم مذهبی را در سال ۱۳۹۷ نوشتم و مبحث عصمت انبیاء و مهدویت را به عنوان مقدمه برای تصحیح دو کتاب تنزیه الانبیاء و المقنع به تحریر در آوردم.
گزارش کنگره را نیز در پاییز سال ۱۳۹۶ قلمی ساختم. در بهمن ماه ۱۳۹۷ شبی در خواب دیدم در شهر کاظمین همایش بزرگداشت سید مرتضی برپاست و من هم حضور دارم. از من دعوت شد به عنوان دبیر علمی کنگره سید در ایران صحبت کنم. در جایگاه حاضر شدم و این جمله را بر زبانم جاری شد:
أن الشريف المرتضى كان رمزا للشيعه في العقلنة و التعايش الديني؛
شریف مرتضی نماد شیعه در عقلانیت و تفاهم دینی است.
این تعبیر بسیار برایم شیرین آمد و بر جانم نشست و نام این اثر را از آن عبارت به عاریت گرفتم".
🔸چاپ نخست این کتاب در سال ۱۳۹۹ توسط انتشارات موسسه فرهنگی دین پژوهی بشرا به بازار عرضه شده است.
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
🔖سید مرتضی یکی از پنج شخصیت دویست ساله نخست دوران غیبت است که در پایه ریزی و تحکیم علوم اسلامی و فرهنگ دینی بر پایهی مکتب اهل بیت (ع) تلاش کرده است. وی را می توان عالم تراز نامید؛ چرا که علم را با فعالیت های اجتماعی و پایبندی به مبانی، و معتقدات را با رواداری همراه ساخته است. این کتاب حاوی مقالاتی است که سید مرتضی را با ویژگی های عقلانیت و تفاهم دینی معرفی می کند و در برخی موضوعات، مانند مهدویت، عصمت و زن ، دیدگاه و رویکرد وی را نشان می دهد.
🔖نویسنده در مقدمه درباره این اثر مينویسد:
"این اثر حاوی هفت مطلب است که درفاصله سال های ۱۳۹۳ تا کنون تحریر شده است. از زمانی که کار دبیرخانه بزرگداشت هزاره سید مرتضی آغاز شد، سید مرتضی و اندیشه هایش به بخشی از دغدغه های ذهنی و فکری ام تبدیل گشت.
نخست سالشمار آثار وی در خبرنامه کنگره در سال ۱۳۹۴ به چاپ رسید. پس از آن، به موضوع زن در اندیشه و آثار سید پرداختم. مسأله تفاهم مذهبی را در سال ۱۳۹۷ نوشتم و مبحث عصمت انبیاء و مهدویت را به عنوان مقدمه برای تصحیح دو کتاب تنزیه الانبیاء و المقنع به تحریر در آوردم.
گزارش کنگره را نیز در پاییز سال ۱۳۹۶ قلمی ساختم. در بهمن ماه ۱۳۹۷ شبی در خواب دیدم در شهر کاظمین همایش بزرگداشت سید مرتضی برپاست و من هم حضور دارم. از من دعوت شد به عنوان دبیر علمی کنگره سید در ایران صحبت کنم. در جایگاه حاضر شدم و این جمله را بر زبانم جاری شد:
أن الشريف المرتضى كان رمزا للشيعه في العقلنة و التعايش الديني؛
شریف مرتضی نماد شیعه در عقلانیت و تفاهم دینی است.
این تعبیر بسیار برایم شیرین آمد و بر جانم نشست و نام این اثر را از آن عبارت به عاریت گرفتم".
🔸چاپ نخست این کتاب در سال ۱۳۹۹ توسط انتشارات موسسه فرهنگی دین پژوهی بشرا به بازار عرضه شده است.
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
❤4👍2
چرا «ادبیات دینی» پزشکیان هراس انگیز نیست؟
✍اکبر محمدی
◻️در میان روسای جمهور نظام جمهوری اسلامی ایران، کمتر کسی به اندازه پزشکیان از ادبیات دینی در صحبتهای خود استفاده کرده است اما چرا صحبتهای پزشکیان هراس در دل کسی ایجاد نمیکند که قرار است گیر و دارها بیشتر شود و محدویتها فزونی یابد؟ چرا جامعهی هنرمندان، نویسندگان، بازیگران، پزشکان، دانشجویان، نخبگان و غیره، از انتخاب پزشکیان ناخرسند نیستند؟ چرا انتخاب پزشکیان شوک منفی به بازار ارز و طلا وارد نکرده و التهاب آفرین نشده است؟ مگر او نیست که مدام آیه و حدیث میخواند و از امام و پیغمبر و خدا میگوید؟
◻️پاسخ این پرسش را باید در حقیقتجویی ایرانیان جستجو کرد، مردمانِ راست کیشی که دل در گرو عدالت، راستی و درستی داشته اما احتیاج دارند که خدا به زبان آنها نیز حرف بزند، مهارتها و علایق آنها را ببیند و خواستههای آنان را ارج نهد. دلشان میخواهد حکومت منتسب به خدا به فکر نان و آسایش مردم باشد و بر مدیران سخت بگیرد تا روزگار بر مردمان آسان بگذرد. پسران و دختران دوست دارند حق انتخاب و آزادیشان سلب نشود و لااقل پس از نزدیک به پنج دهه از گذشت انقلاب، سخن آیتالله طالقانی جامه عمل بپوشد که فریاد میزد «اسلام آیین آزادگی است و مسلما در دموکراسی که به برکت انقلاب برقرار خواهد شد، آزادی به طور کامل در جامعه ما برای همه افراد وجود خواهد داشت»(روزنامه اطلاعات، 8 اسفند1357). ورزشکاران دوست دارند حرفهای که عمری برای آن زحمت کشیدهاند دیده شود، موزیسینها و هنرمندان دلشان میخواهد هنرشان به رسمیت شناخته شود و رنج و زحمتی که در این راه کشیدهاند به ثمر نشیند و تحسین شود. فارغالتحصیلان و نخبگان دوست دارند قدرشان شناخته شود و ناشایستگان به جای آنها مناصب را اشغال نکنند و کارگران، کشاورزان و صنعتگران دلشان میخواهد مزد دست رنجشان را بگیرند و در طلب لقمهای نان، آواره کوچه و خیابان نشوند.
◻️از قضا پزشکیان با زبان دین و قرآن همینها را میگوید. میگوید که باید اساتید و دانشجویان اخراج شده به دانشگاه بازگردند، میگوید هر عیب که هست از مسلمانی ماست، میگوید اگر تقصیری وجود دارد، متوجه خود ما و متوجه نظام آموزشی و تربیتی ماست و بچههای ما گناهی ندارند و فقط میخواهند زندگی کنند. معتقد است که جوانان مملکت، آینده آن هستند و نباید آنها را با برچسبهای مختلف از خودمان برانیم. معتقد است که باید مهربانی با مردم را پیشه خود سازیم و بر آنها آسان بگیریم. بر این بارو است که مسئولان جامعه نباید نسبت به مردم چون حیوان درنده باشند بلکه باید آن ها را برادر و برابر در دین و آفرینش ببینند(عهدنامه مالک اشتر).
◻️این کلام که هیچ وقت از زبان پزشکیان نمیافتد و مدام میگوید که حالا که رئیس جمهور شدهام فکر نمیکنم به جایی رسیده باشم وکسی شده باشم، چیزی است که از نهجالبلاغه آموخته است آنگاه که حضرت وقتی مالک اشتر را به عنوان حاکم مصر منصوب میکند توصیه میکند که مبادا چون حاکم جایی شدهای تصور کنی که کسی شدهای و بندگی مردم و خدا را نکنی(عهدنامه مالک اشتر). پزشکیان به پیروی از عهدنامه، عمیقا معتقد است که «کسی که به بندگان خدا ستم روا دارد خدا به جای بندگانش، دشمن او خواهد شد.». یا فراموش نکردهایم که این عبارت پزشکیان در دوره رقابتهای انتخاباتی که باید در همه امور به متخصصین مراجعه کنیم چه مقدار طعن و کنایه رقیبان را برانگیخته بود غافل از آنکه او ارج نهادن به علم و دانش و تخصص را از مولای خود آموخته است آن گاه که به مالک اشتر مینویسد که: «با دانشمندان، فراوان گفتگو کن و با حکمیان فراوان بحث کن که مایه آبادنی و اصلاح شهرها و برقراری نظم و قانون است»(عهدنامه مالک اشتر).
◻️باشد که پزشکیان همانند فرمانده سپاه اسلام که در جنگ قادسیه رو به ایرانیان کرد و گفت که «ما آمدهایم مردم را از «جور ادیان» به «عدل اسلام» آوریم»(طبری، تاریخ الامم و الملوک، بیروت:دارالتراث، ج 3 ص 530)، مهربانی و برابری و برادری در حکمرانی دینی را به همگان نشان دهد و امید که در فرصت تغییر پیش آمده، علما و دانشمندان وفرهیختگان به یاری پزشکیان آمده و در ابطال این سخن استاد شفیعی کدکنی بکوشند که«وقتی بخواهیم فرهنگ یا دایره المعارفی از اندیشه بشری فراهم آوریم، سهم متاخرین جهان اسلام تقریبا صفر است. تمام مسلمانان در قرون اخیر به اندازه یک سال از عمر فلسفی ویتگنشتاین، اندیشه عرضه نکردهاند»(غزلیات شمس تبریز،نشر سخن، چاپ پنجم:1387، ج1 ص 70)
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
✍اکبر محمدی
◻️در میان روسای جمهور نظام جمهوری اسلامی ایران، کمتر کسی به اندازه پزشکیان از ادبیات دینی در صحبتهای خود استفاده کرده است اما چرا صحبتهای پزشکیان هراس در دل کسی ایجاد نمیکند که قرار است گیر و دارها بیشتر شود و محدویتها فزونی یابد؟ چرا جامعهی هنرمندان، نویسندگان، بازیگران، پزشکان، دانشجویان، نخبگان و غیره، از انتخاب پزشکیان ناخرسند نیستند؟ چرا انتخاب پزشکیان شوک منفی به بازار ارز و طلا وارد نکرده و التهاب آفرین نشده است؟ مگر او نیست که مدام آیه و حدیث میخواند و از امام و پیغمبر و خدا میگوید؟
◻️پاسخ این پرسش را باید در حقیقتجویی ایرانیان جستجو کرد، مردمانِ راست کیشی که دل در گرو عدالت، راستی و درستی داشته اما احتیاج دارند که خدا به زبان آنها نیز حرف بزند، مهارتها و علایق آنها را ببیند و خواستههای آنان را ارج نهد. دلشان میخواهد حکومت منتسب به خدا به فکر نان و آسایش مردم باشد و بر مدیران سخت بگیرد تا روزگار بر مردمان آسان بگذرد. پسران و دختران دوست دارند حق انتخاب و آزادیشان سلب نشود و لااقل پس از نزدیک به پنج دهه از گذشت انقلاب، سخن آیتالله طالقانی جامه عمل بپوشد که فریاد میزد «اسلام آیین آزادگی است و مسلما در دموکراسی که به برکت انقلاب برقرار خواهد شد، آزادی به طور کامل در جامعه ما برای همه افراد وجود خواهد داشت»(روزنامه اطلاعات، 8 اسفند1357). ورزشکاران دوست دارند حرفهای که عمری برای آن زحمت کشیدهاند دیده شود، موزیسینها و هنرمندان دلشان میخواهد هنرشان به رسمیت شناخته شود و رنج و زحمتی که در این راه کشیدهاند به ثمر نشیند و تحسین شود. فارغالتحصیلان و نخبگان دوست دارند قدرشان شناخته شود و ناشایستگان به جای آنها مناصب را اشغال نکنند و کارگران، کشاورزان و صنعتگران دلشان میخواهد مزد دست رنجشان را بگیرند و در طلب لقمهای نان، آواره کوچه و خیابان نشوند.
◻️از قضا پزشکیان با زبان دین و قرآن همینها را میگوید. میگوید که باید اساتید و دانشجویان اخراج شده به دانشگاه بازگردند، میگوید هر عیب که هست از مسلمانی ماست، میگوید اگر تقصیری وجود دارد، متوجه خود ما و متوجه نظام آموزشی و تربیتی ماست و بچههای ما گناهی ندارند و فقط میخواهند زندگی کنند. معتقد است که جوانان مملکت، آینده آن هستند و نباید آنها را با برچسبهای مختلف از خودمان برانیم. معتقد است که باید مهربانی با مردم را پیشه خود سازیم و بر آنها آسان بگیریم. بر این بارو است که مسئولان جامعه نباید نسبت به مردم چون حیوان درنده باشند بلکه باید آن ها را برادر و برابر در دین و آفرینش ببینند(عهدنامه مالک اشتر).
◻️این کلام که هیچ وقت از زبان پزشکیان نمیافتد و مدام میگوید که حالا که رئیس جمهور شدهام فکر نمیکنم به جایی رسیده باشم وکسی شده باشم، چیزی است که از نهجالبلاغه آموخته است آنگاه که حضرت وقتی مالک اشتر را به عنوان حاکم مصر منصوب میکند توصیه میکند که مبادا چون حاکم جایی شدهای تصور کنی که کسی شدهای و بندگی مردم و خدا را نکنی(عهدنامه مالک اشتر). پزشکیان به پیروی از عهدنامه، عمیقا معتقد است که «کسی که به بندگان خدا ستم روا دارد خدا به جای بندگانش، دشمن او خواهد شد.». یا فراموش نکردهایم که این عبارت پزشکیان در دوره رقابتهای انتخاباتی که باید در همه امور به متخصصین مراجعه کنیم چه مقدار طعن و کنایه رقیبان را برانگیخته بود غافل از آنکه او ارج نهادن به علم و دانش و تخصص را از مولای خود آموخته است آن گاه که به مالک اشتر مینویسد که: «با دانشمندان، فراوان گفتگو کن و با حکمیان فراوان بحث کن که مایه آبادنی و اصلاح شهرها و برقراری نظم و قانون است»(عهدنامه مالک اشتر).
◻️باشد که پزشکیان همانند فرمانده سپاه اسلام که در جنگ قادسیه رو به ایرانیان کرد و گفت که «ما آمدهایم مردم را از «جور ادیان» به «عدل اسلام» آوریم»(طبری، تاریخ الامم و الملوک، بیروت:دارالتراث، ج 3 ص 530)، مهربانی و برابری و برادری در حکمرانی دینی را به همگان نشان دهد و امید که در فرصت تغییر پیش آمده، علما و دانشمندان وفرهیختگان به یاری پزشکیان آمده و در ابطال این سخن استاد شفیعی کدکنی بکوشند که«وقتی بخواهیم فرهنگ یا دایره المعارفی از اندیشه بشری فراهم آوریم، سهم متاخرین جهان اسلام تقریبا صفر است. تمام مسلمانان در قرون اخیر به اندازه یک سال از عمر فلسفی ویتگنشتاین، اندیشه عرضه نکردهاند»(غزلیات شمس تبریز،نشر سخن، چاپ پنجم:1387، ج1 ص 70)
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
👍9❤2👌2💯2
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا قَدْ أَصْبَحْنَا فِي دَهْر عَنودٍ وَ زَمَن كَنُود يُعَدُّ فِيهِ الْمُحْسِنُ مسيئاً و يَزْدَادُ الظَّالِمُ فِيهِ عُتُواْ لاَ تَنتَفِعُ بمَا عَلِمْنَا ولا نسال عما جهلنا و لا تَخَوَّفُ قَارعَةً حَتَّى تَحُلَّ بنا... و اتَّعِظُوا بمَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ قَبْلَ أَنْ يَتَّعِظُ بِكُمْ
منْ بَعْدَكُمْ وَارْقُضُوهَا ذَمِيمَةٌ فَإِنَّهَا قَدْ رَفَضَتْ مَنْ كَانَ أَشْغَفَ بِهَا مِنْكُمْ.
ای مردمان در حقیقت روزگاری را میگذرانیم که پر از ستمگری است. زمانه ما لبریز است از سرکشی و ناسپاسی برههای که نیکوکاران و اهالی احسان را بدکردار میشمارند جفاکاران و ظالمان این، روزگار بر مرکب سرکشی سخت میتازند ما در این زمانه از دانستههای خود سود نمیبریم و از نادانستهها و نادانیهای خویش نمیپرسیم از بحران و آشفتگی بیمی نداریم تا زمانی که مستوجب آشوب شویم و بحران بر ما فرود آید... از سرگذشت، پیشینیان پند آموزید و عبرت بگيريد پیش از آنكه شما موجب عبرت آیندگان شوید از دنیای دون نکوهش شده درگذرید. واقع آن است که دنیا واگذاشته است، کسانی را که بیش از شما به آن اشتیاق داشتند.
نهج البلاغه، خطبة ٣٢
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
منْ بَعْدَكُمْ وَارْقُضُوهَا ذَمِيمَةٌ فَإِنَّهَا قَدْ رَفَضَتْ مَنْ كَانَ أَشْغَفَ بِهَا مِنْكُمْ.
ای مردمان در حقیقت روزگاری را میگذرانیم که پر از ستمگری است. زمانه ما لبریز است از سرکشی و ناسپاسی برههای که نیکوکاران و اهالی احسان را بدکردار میشمارند جفاکاران و ظالمان این، روزگار بر مرکب سرکشی سخت میتازند ما در این زمانه از دانستههای خود سود نمیبریم و از نادانستهها و نادانیهای خویش نمیپرسیم از بحران و آشفتگی بیمی نداریم تا زمانی که مستوجب آشوب شویم و بحران بر ما فرود آید... از سرگذشت، پیشینیان پند آموزید و عبرت بگيريد پیش از آنكه شما موجب عبرت آیندگان شوید از دنیای دون نکوهش شده درگذرید. واقع آن است که دنیا واگذاشته است، کسانی را که بیش از شما به آن اشتیاق داشتند.
نهج البلاغه، خطبة ٣٢
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
❤11👌4
بازسازی_و_عقلانی_سازی_اجتهاد_در_اندیشه_آیت_الله_طالقانی.pdf
226.6 KB
بازسازی و عقلانی سازی اجتهاد در اندیشه آیتالله طالقانی
✍️سیدعلی میرموسوی
🔹مقاله حاضر در پی بررسی و تحلیلی انتقادی رهیافت طالقانی در عقلانی سازی اجتهاد و پاسخ به این پرسش است که طالقانی در واکنش به الزامات و اقتضاءات روزگار جدید در پی چه تغییری در صورتبندی اجتهاد برآمد چه تحولی در عرف مرسوم آن پدید آورد؟
🔹در پاسخ به این پرسش پس از توضیحی کوتاه درباره مفهوم نو اندیشی دینی، رویکردهای مطرح دربازسازی اجتهاد در اندیشه معاصر به شکل اجمالی بیان شده اند. سپس رهیافت طالقانی و نقش او در تحول در عرف رایج اجتهاد، بررسی و ارزیابی شده است.
🔹ادعای این مقاله این است که طالقانی با بازگشت به قرآن رویکردی نو به اجتهاد را پایه گذاری کرد که از نظر ماهیت، قواعد، اصول، فرایند و در نهایت نهادهای مربوط با رویکرد سنتی مرزبندی داشت و عقل و یافته های عقلانی از نقش و جایگاهی برجسته در آن برخوردار بود.
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
✍️سیدعلی میرموسوی
🔹مقاله حاضر در پی بررسی و تحلیلی انتقادی رهیافت طالقانی در عقلانی سازی اجتهاد و پاسخ به این پرسش است که طالقانی در واکنش به الزامات و اقتضاءات روزگار جدید در پی چه تغییری در صورتبندی اجتهاد برآمد چه تحولی در عرف مرسوم آن پدید آورد؟
🔹در پاسخ به این پرسش پس از توضیحی کوتاه درباره مفهوم نو اندیشی دینی، رویکردهای مطرح دربازسازی اجتهاد در اندیشه معاصر به شکل اجمالی بیان شده اند. سپس رهیافت طالقانی و نقش او در تحول در عرف رایج اجتهاد، بررسی و ارزیابی شده است.
🔹ادعای این مقاله این است که طالقانی با بازگشت به قرآن رویکردی نو به اجتهاد را پایه گذاری کرد که از نظر ماهیت، قواعد، اصول، فرایند و در نهایت نهادهای مربوط با رویکرد سنتی مرزبندی داشت و عقل و یافته های عقلانی از نقش و جایگاهی برجسته در آن برخوردار بود.
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
❤4👌2👍1
روش شناسی قرآن پژوهی آیت الله طالقانی
✍یوسف خانمحمدی
🔹از جمله ویژگیهای قرآنپژوهی طالقانی، فارسینویسی است. معمولاً علما در گذشته، نتایج تحقیقات خود را به زبان عربی به نگارش درمیآوردند. ولی طالقانی پرتوی از قرآن را به فارسی نوشت. وی معتقد بود از آنجا که هدف قرآن هدایت بشر و توده مردم است و مردم ایران فارسیزباناند، باید طوری پیام قرآن را برای مردم مطرح کرد که قابل فهم برای همه باشد.
🔹ویژگی دیگر ، نامگذاری آثار است. او ابا داشت که اسم تفسیر روی آثار خود بگذارد. بنابراین، نوعی گسستگرایی را اعلام میکند و معتقد است اگر انسان در چارچوب مفسرین گذشته حرکت کند نمیتواند به نوآوریهای جدید دست پیدا کند و به یک نوع تسلسل میافتد که تکرار گذشتگان است.
🔹این نوع برداشت از قرآن، یک سبک از تفکر را پدید آورده بود که جرئت ورود روشنفکر و تحصیلکردگان غیر حوزوی را مهیا کرد. مهندس بازرگان، دکتر سحابی و شریعتی و دیگران با گسستی که طالقانی در روش تفسیر ایجاد کرد، وارد عرصه قرآنپژوهی شدند.
🔹با استفاده از تاریخ صدر اسلام و پرهیز از اسرائیلیات و احادیث ضعیف در فهم قرآن، طالقانی در تفسیر سوره آل عمران برای تبیین آیات ناظر به جنگ بدر و احد، استفاده فراوانی از تاریخ صدر اسلام میکند و محیط نزول آیات را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میدهد. ایشان از ورود اسرائیلیات و احادیث جعلی که مانع فهم درست پیام قرآن میشود اظهار نگرانی میکند. تأکید بر تاریخ صدر اسلام و پرهیز از اسرائیلیات و احادیث ضعیف، از مهمترین ویژگی قرآنگرایان در ایران معاصر است.
🔹طالقانی بهکارگیری روشهای عرفانی، فلسفی، فقهی و علمی را در تفسیر قرآن، از موانع اساسی فهم اهداف هدایتی قرآن میدانست. به نظر وی هدف در اینگونه تفسیرها فهم اهداف قرآن آنطور که در حقیقت است، نیست؛ بلکه به دنبال اثبات خود روشها هستند. فهم واقعی قرآن در صدر اسلام ناشی از اتخاذ روشهای غیر قرآنی است.
🌐مطالعه متن کامل اینجا
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
✍یوسف خانمحمدی
🔹از جمله ویژگیهای قرآنپژوهی طالقانی، فارسینویسی است. معمولاً علما در گذشته، نتایج تحقیقات خود را به زبان عربی به نگارش درمیآوردند. ولی طالقانی پرتوی از قرآن را به فارسی نوشت. وی معتقد بود از آنجا که هدف قرآن هدایت بشر و توده مردم است و مردم ایران فارسیزباناند، باید طوری پیام قرآن را برای مردم مطرح کرد که قابل فهم برای همه باشد.
🔹ویژگی دیگر ، نامگذاری آثار است. او ابا داشت که اسم تفسیر روی آثار خود بگذارد. بنابراین، نوعی گسستگرایی را اعلام میکند و معتقد است اگر انسان در چارچوب مفسرین گذشته حرکت کند نمیتواند به نوآوریهای جدید دست پیدا کند و به یک نوع تسلسل میافتد که تکرار گذشتگان است.
🔹این نوع برداشت از قرآن، یک سبک از تفکر را پدید آورده بود که جرئت ورود روشنفکر و تحصیلکردگان غیر حوزوی را مهیا کرد. مهندس بازرگان، دکتر سحابی و شریعتی و دیگران با گسستی که طالقانی در روش تفسیر ایجاد کرد، وارد عرصه قرآنپژوهی شدند.
🔹با استفاده از تاریخ صدر اسلام و پرهیز از اسرائیلیات و احادیث ضعیف در فهم قرآن، طالقانی در تفسیر سوره آل عمران برای تبیین آیات ناظر به جنگ بدر و احد، استفاده فراوانی از تاریخ صدر اسلام میکند و محیط نزول آیات را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میدهد. ایشان از ورود اسرائیلیات و احادیث جعلی که مانع فهم درست پیام قرآن میشود اظهار نگرانی میکند. تأکید بر تاریخ صدر اسلام و پرهیز از اسرائیلیات و احادیث ضعیف، از مهمترین ویژگی قرآنگرایان در ایران معاصر است.
🔹طالقانی بهکارگیری روشهای عرفانی، فلسفی، فقهی و علمی را در تفسیر قرآن، از موانع اساسی فهم اهداف هدایتی قرآن میدانست. به نظر وی هدف در اینگونه تفسیرها فهم اهداف قرآن آنطور که در حقیقت است، نیست؛ بلکه به دنبال اثبات خود روشها هستند. فهم واقعی قرآن در صدر اسلام ناشی از اتخاذ روشهای غیر قرآنی است.
🌐مطالعه متن کامل اینجا
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
❤4👌3👍1
⚡️طالقانی معتقد بود چیستی استبداد مهم است نه کیستی مستبد
به گزارش جماران داود فیرحی در مراسم بزرگداشت آیت الله طالقانی گفت
🔹مرحوم طالقانی مثل هر متفکر دیگری وقتی صحبت میکند یک امالمسائل دارد و آن همین مساله «استبداد» است. طالقانی در شبکهای فکر میکرد که این شبکه فکری ضداستبداد بود، در این شبکه بزرگانی چون نایینی و خراسانی و مدرس در ایران و افرادی مانند عبدالرحمان کواکبی در بیرون از ایران این اندیشه را برجسته کرده بودند. اینان شبکه ای از تفکر را ساخته بودند که آن «مفهوم سازی استبداد» بود.
🔹در نظریه این متفکران تلاش شایانی پدید آمده است که عبارت است از تفکیک استبداد از مستبد. این تفکیک مفهوم استبداد از فرد مستبد بسیار مهم است. مانند تفکیک ظلم و ظالم، استبداد ناظر به یک ساختار فکری و اجتماعی غیر دموکراتیک است یعنی ساختاری که به صورت اتوماتیک آزادی را سرکوب می کند. مهم نیست چه کسی کارگزار امر سرکوب باشد مهم این است که سیستم و ساختار مستبد پرور نباشد. مرحوم طالقانی و بزرگانی که در این مکتب فکری بودند متوجه شدند که مبارزه با مستبد دچار یک چرخه باطل است؛ مستبد پیری پایین کشیده می شود و مستبد جوانی با قدرت و انرژی بیشتر جایگزین او خواهد شد. بنابراین مستبد مثل ظالم است اگر جامعه ظلم خیز باشد ظالمانی هم پیدا خواهند شد. ظالم کوچک را می گویند شورشی و به ظالم بزرگ قداست می دهند.
🔹مرحوم طالقانی ظاهرا به این قضیه بیشتر توجه کرده است و آن تفکیک استبداد به عنوان یک مفهوم و ساختار زندگی و به عنوان یک شبکه فکری اجتماعی، با شخص مستبد است. در اندیشه سیاسی امروز می گویند مستبدان را جامعه استبداد پرور تولید می کند، چون فکر دیکتاتوری هست دیکتاتور پیدا می شود.
🔹اساسا مرحوم طالقانی مثل بقیه متفکران نظریه استبداد در جهان اسلام، معتقد است باید ماهیت استبداد را شناساند و نسبت به آن آگاهی داد. چیستی استبداد مهم است نه کیستی مستبد؛ کیستی مستبد اهمیت ندارد. اگر استبداد باشد، مستبد هم هست. این موضوع که اساساً استبداد چیست و از کجا می آید و چگونه عمل می کند مهم است. بزرگان این فکر ریشه آن را در جهل و راه حل این مساله را در آزادی جریان اطلاعات توضیح می دادند.
🔹مساله دیگر چگونگی نهی یا سلب استبداد است این نظریه در پایان کتاب کوچک عبدالرحمان کواکبی آمده است. کواکبی می گوید تا کسانی استبداد را نشناسند و نچشند نمی توانند با استبداد مقابله کنند. او همچنین جمله دیگری هم دارد به این معنی که استبداد با استبداد کنار زدنی نیست. یعنی خشونت را نمی توان با خشونت مهار کرد چرا که خشونت مضاعف تولید می کند و در نهایت این که می گوید بهترین سلاح مقابله با مستبد، مقاومت نرم یا صلح آمیز است. این حرف بسیار مهمی است چون استبداد مانند تیغ است و هر چه برخورد با آن شدید تر باشد جراحت بیشتری ایجاد می کند.
🔹بحث دیگر این که می گویند قبل از این که نفی استبداد شروع شود باید جایگزین استبداد هم روشن شود تا این که بتوان ایده ای را توضیح داد. باید نظریه جایگزین وجود داشته باشد. در غیر این صورت؛ (نفی استبداد) تخریب بی هدف است و این تخریب خود شرایط بهتری را برای ظهور استبداد جدید مهیا می کند. چون جامعه ناامن می شود و مردم دوباره به مستبد جدیدی پناه می برند.
🔹از اولین بحث های طالقانی صحبت کردن از عواقب و مصائب استبداد در ایران است. او از جمله متفکرانی است که معتقد است با استعمار هم می توان با نیروی دموکراسی مواجه شد. این یعنی منطق حکمرانی مدرن را مرحوم طالقانی خوب درک کرده اند و آن این است که مهمترین ابزار مقاومت افکار عمومی است. این چیزی است که در ادبیات طالقانی وجود دارد.
🔹طالقانی در مقدمه کتاب خودش مرتباً به بزرگان نهیب می زند که چرا شما استبداد را توضیح نمی دهید. این طور نیست که استبداد عیان باشد و آنچه عیان است چه حاجت به بیان است. استبدار هزار و یک لایه و مکر دارد. استبداد از تهدید خارجی می ترساند، تقدس می سازد، منفعت ایجاد می کند و... یعنی این گونه نیست که استبداد عریان و عیان باشد بلکه احتیاج به توضیح و توجه دادن دارد.
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
به گزارش جماران داود فیرحی در مراسم بزرگداشت آیت الله طالقانی گفت
🔹مرحوم طالقانی مثل هر متفکر دیگری وقتی صحبت میکند یک امالمسائل دارد و آن همین مساله «استبداد» است. طالقانی در شبکهای فکر میکرد که این شبکه فکری ضداستبداد بود، در این شبکه بزرگانی چون نایینی و خراسانی و مدرس در ایران و افرادی مانند عبدالرحمان کواکبی در بیرون از ایران این اندیشه را برجسته کرده بودند. اینان شبکه ای از تفکر را ساخته بودند که آن «مفهوم سازی استبداد» بود.
🔹در نظریه این متفکران تلاش شایانی پدید آمده است که عبارت است از تفکیک استبداد از مستبد. این تفکیک مفهوم استبداد از فرد مستبد بسیار مهم است. مانند تفکیک ظلم و ظالم، استبداد ناظر به یک ساختار فکری و اجتماعی غیر دموکراتیک است یعنی ساختاری که به صورت اتوماتیک آزادی را سرکوب می کند. مهم نیست چه کسی کارگزار امر سرکوب باشد مهم این است که سیستم و ساختار مستبد پرور نباشد. مرحوم طالقانی و بزرگانی که در این مکتب فکری بودند متوجه شدند که مبارزه با مستبد دچار یک چرخه باطل است؛ مستبد پیری پایین کشیده می شود و مستبد جوانی با قدرت و انرژی بیشتر جایگزین او خواهد شد. بنابراین مستبد مثل ظالم است اگر جامعه ظلم خیز باشد ظالمانی هم پیدا خواهند شد. ظالم کوچک را می گویند شورشی و به ظالم بزرگ قداست می دهند.
🔹مرحوم طالقانی ظاهرا به این قضیه بیشتر توجه کرده است و آن تفکیک استبداد به عنوان یک مفهوم و ساختار زندگی و به عنوان یک شبکه فکری اجتماعی، با شخص مستبد است. در اندیشه سیاسی امروز می گویند مستبدان را جامعه استبداد پرور تولید می کند، چون فکر دیکتاتوری هست دیکتاتور پیدا می شود.
🔹اساسا مرحوم طالقانی مثل بقیه متفکران نظریه استبداد در جهان اسلام، معتقد است باید ماهیت استبداد را شناساند و نسبت به آن آگاهی داد. چیستی استبداد مهم است نه کیستی مستبد؛ کیستی مستبد اهمیت ندارد. اگر استبداد باشد، مستبد هم هست. این موضوع که اساساً استبداد چیست و از کجا می آید و چگونه عمل می کند مهم است. بزرگان این فکر ریشه آن را در جهل و راه حل این مساله را در آزادی جریان اطلاعات توضیح می دادند.
🔹مساله دیگر چگونگی نهی یا سلب استبداد است این نظریه در پایان کتاب کوچک عبدالرحمان کواکبی آمده است. کواکبی می گوید تا کسانی استبداد را نشناسند و نچشند نمی توانند با استبداد مقابله کنند. او همچنین جمله دیگری هم دارد به این معنی که استبداد با استبداد کنار زدنی نیست. یعنی خشونت را نمی توان با خشونت مهار کرد چرا که خشونت مضاعف تولید می کند و در نهایت این که می گوید بهترین سلاح مقابله با مستبد، مقاومت نرم یا صلح آمیز است. این حرف بسیار مهمی است چون استبداد مانند تیغ است و هر چه برخورد با آن شدید تر باشد جراحت بیشتری ایجاد می کند.
🔹بحث دیگر این که می گویند قبل از این که نفی استبداد شروع شود باید جایگزین استبداد هم روشن شود تا این که بتوان ایده ای را توضیح داد. باید نظریه جایگزین وجود داشته باشد. در غیر این صورت؛ (نفی استبداد) تخریب بی هدف است و این تخریب خود شرایط بهتری را برای ظهور استبداد جدید مهیا می کند. چون جامعه ناامن می شود و مردم دوباره به مستبد جدیدی پناه می برند.
🔹از اولین بحث های طالقانی صحبت کردن از عواقب و مصائب استبداد در ایران است. او از جمله متفکرانی است که معتقد است با استعمار هم می توان با نیروی دموکراسی مواجه شد. این یعنی منطق حکمرانی مدرن را مرحوم طالقانی خوب درک کرده اند و آن این است که مهمترین ابزار مقاومت افکار عمومی است. این چیزی است که در ادبیات طالقانی وجود دارد.
🔹طالقانی در مقدمه کتاب خودش مرتباً به بزرگان نهیب می زند که چرا شما استبداد را توضیح نمی دهید. این طور نیست که استبداد عیان باشد و آنچه عیان است چه حاجت به بیان است. استبدار هزار و یک لایه و مکر دارد. استبداد از تهدید خارجی می ترساند، تقدس می سازد، منفعت ایجاد می کند و... یعنی این گونه نیست که استبداد عریان و عیان باشد بلکه احتیاج به توضیح و توجه دادن دارد.
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
👌6👍4❤3
4_5897545020067548008.MP3
52.5 MB
جامعه ما و مسأله آیت الله طالقانی
🎙سخنران: #داود_فیرحی
🔹سی و هشتمین یادمان آیتالله طالقانی(ره)
🔸کانون توحید_شهریور ۱۳۹۶
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
🎙سخنران: #داود_فیرحی
🔹سی و هشتمین یادمان آیتالله طالقانی(ره)
🔸کانون توحید_شهریور ۱۳۹۶
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
❤7
اسلام دین غم یا شادی؟
آيا شادي و فرح ، از نظر دين مذموم و نكوهيده است؟
✍آیتالله محمدعلی ایازی
در فرهنگ و آموزههای دین آمده است که هنگام خستگی روح و روان، این شادی است که خستگی را از او میگیرد. امام علی(علیه السلام) فرموده است: إنّ هذه القلوب تمل کما تمل الابدان ، فابتغوا لها طرائف الحکمه. این دل ها همانند تنها خسته و افسرده می شوند. در این حال نکتههای زیبا و نشاط انگیزی برای دلها انتخاب کنید . (نهجالبلاغه،حکمتها،حکمت197) سخن زیبا و بیان طرب آمیز و نشاط آور خستگی را از روح به در می آورد. سوگمندانه باید گفت مدت های طولانی کسانی بودهاند که چون شادی را گاه غفلت آفرین و غرور آور یافته اند و دیدهاند کسانی را که از شادی و تفریح سوء استفاده میکنند و راه خلاف را در پیش میگیرند گفتهاند: شادی را باید کنار گذاشت.
در پاسخ به این اشکال باید گفت:
اسلام دین تعادل است. امت اسلامی را امت وسط میداند(بقره /143) میانهروی در هر کاری حتی در عبادت و خدمت به مردم هم دستور رسیده است. هر کاری حتی آن چه که در دین تشویق شده، اگر به اندازه نباشد، یا سوء استفاده شود، باز مذموم است.
🔹مذمت شادیهای غلط، یا فراموشی از مسؤولیت و بی توجهی به آینده و آیندهنگری نداشتن، به معنای مذمت و نفی شادی نیست. اگر کسانی در هر کاری زیاده روی پیشه میکنند و از این اصل ضروری بد استفاده میبرند، دلیل بر این نیست که شادی بد است. باید افراط گری را کنار گذاشت. فرد و جامعه ای در زندگی موفق است که هر کاری را در جای خود قرار دهد و به درستی جایگاه آن را بشناسد و به خوبی از آن استفاده ببرد.
شادی یک ضرورت زندگی است و استفادههای غلط، نمیتواند اصلی را که خداوند در نهاد انسان وانهاده، زیر سوال برد.
تنها میتوان شادی های غیر اصیلی را که به حیات و سعادت انسان آسیب میرساند و یا شادی اصیل، امید، نشاط، فعالیت، انرژی و توجه به آینده او را خدشه دار میکند، ممنوع ساخت، اما نمیتوان گفت اصل آن مشروع نیست.
🔹البته حیات معنوی و تربیت اخلاقی اهمیت بسیاری در آموزه های دینی دارد. تمرین و تربیت روح، سیر و سلوک و خودسازی است. آماده کردن خویش در استفاده بهینه از ظرفیتهای بیرونی و از استعدادها و خلاقیتها است.
🔹شکل غلطی که گاه به دست آوردن شادی از هر راهی انجام میگیرد و توأم با تسلیم شدن در برابر هواهای نفسانی است، از آفت های این موضوع است. بنابراین، از مشکلات مربوط به شادی در تلقیهای گوناگون آن، استفاده از هر وسیلهای برای رسیدن به آن در زندگی فردی و نیز جامعه است.
برای این که از افراط گری در امان بود، باید نیازهای طبیعی انسان را در نظر گرفت و تعادل را هم در نظر داشت. یکی از این نیازها استفاده معقول از شادی است. ازاینرو نگرانی که در آموزههای دینی در باب شادی رسیده، ریشه در افراطگری و انحراف دارد.
بنابراین شادی در ذات خود اشکالی ندارد بلکه در حد بسیار ترویج هم شده است. اما فرق است میان شادی(فرح) با بطر (افراط)(فرهنگ معین، ج1، ص٥۶٧). که در روایات ممنوع شده و به معنای ناسپاسی کردن نعمت و در شادی و تنعم از حد گذشتن است. به عبارت دیگر گاه شادی درحد طبیعی و رفتار متعادل انجام میگیرد و گاه در شکل افراطی و در قالب کارهای زشت و آزاردهنده و حتی چیزهایی که به بدن و روح انسان آسیب میرساند، دراین صورت است که بطر نامیده میشود.
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
منبع: قرآنپویان
آيا شادي و فرح ، از نظر دين مذموم و نكوهيده است؟
✍آیتالله محمدعلی ایازی
در فرهنگ و آموزههای دین آمده است که هنگام خستگی روح و روان، این شادی است که خستگی را از او میگیرد. امام علی(علیه السلام) فرموده است: إنّ هذه القلوب تمل کما تمل الابدان ، فابتغوا لها طرائف الحکمه. این دل ها همانند تنها خسته و افسرده می شوند. در این حال نکتههای زیبا و نشاط انگیزی برای دلها انتخاب کنید . (نهجالبلاغه،حکمتها،حکمت197) سخن زیبا و بیان طرب آمیز و نشاط آور خستگی را از روح به در می آورد. سوگمندانه باید گفت مدت های طولانی کسانی بودهاند که چون شادی را گاه غفلت آفرین و غرور آور یافته اند و دیدهاند کسانی را که از شادی و تفریح سوء استفاده میکنند و راه خلاف را در پیش میگیرند گفتهاند: شادی را باید کنار گذاشت.
در پاسخ به این اشکال باید گفت:
اسلام دین تعادل است. امت اسلامی را امت وسط میداند(بقره /143) میانهروی در هر کاری حتی در عبادت و خدمت به مردم هم دستور رسیده است. هر کاری حتی آن چه که در دین تشویق شده، اگر به اندازه نباشد، یا سوء استفاده شود، باز مذموم است.
🔹مذمت شادیهای غلط، یا فراموشی از مسؤولیت و بی توجهی به آینده و آیندهنگری نداشتن، به معنای مذمت و نفی شادی نیست. اگر کسانی در هر کاری زیاده روی پیشه میکنند و از این اصل ضروری بد استفاده میبرند، دلیل بر این نیست که شادی بد است. باید افراط گری را کنار گذاشت. فرد و جامعه ای در زندگی موفق است که هر کاری را در جای خود قرار دهد و به درستی جایگاه آن را بشناسد و به خوبی از آن استفاده ببرد.
شادی یک ضرورت زندگی است و استفادههای غلط، نمیتواند اصلی را که خداوند در نهاد انسان وانهاده، زیر سوال برد.
تنها میتوان شادی های غیر اصیلی را که به حیات و سعادت انسان آسیب میرساند و یا شادی اصیل، امید، نشاط، فعالیت، انرژی و توجه به آینده او را خدشه دار میکند، ممنوع ساخت، اما نمیتوان گفت اصل آن مشروع نیست.
🔹البته حیات معنوی و تربیت اخلاقی اهمیت بسیاری در آموزه های دینی دارد. تمرین و تربیت روح، سیر و سلوک و خودسازی است. آماده کردن خویش در استفاده بهینه از ظرفیتهای بیرونی و از استعدادها و خلاقیتها است.
🔹شکل غلطی که گاه به دست آوردن شادی از هر راهی انجام میگیرد و توأم با تسلیم شدن در برابر هواهای نفسانی است، از آفت های این موضوع است. بنابراین، از مشکلات مربوط به شادی در تلقیهای گوناگون آن، استفاده از هر وسیلهای برای رسیدن به آن در زندگی فردی و نیز جامعه است.
برای این که از افراط گری در امان بود، باید نیازهای طبیعی انسان را در نظر گرفت و تعادل را هم در نظر داشت. یکی از این نیازها استفاده معقول از شادی است. ازاینرو نگرانی که در آموزههای دینی در باب شادی رسیده، ریشه در افراطگری و انحراف دارد.
بنابراین شادی در ذات خود اشکالی ندارد بلکه در حد بسیار ترویج هم شده است. اما فرق است میان شادی(فرح) با بطر (افراط)(فرهنگ معین، ج1، ص٥۶٧). که در روایات ممنوع شده و به معنای ناسپاسی کردن نعمت و در شادی و تنعم از حد گذشتن است. به عبارت دیگر گاه شادی درحد طبیعی و رفتار متعادل انجام میگیرد و گاه در شکل افراطی و در قالب کارهای زشت و آزاردهنده و حتی چیزهایی که به بدن و روح انسان آسیب میرساند، دراین صورت است که بطر نامیده میشود.
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
منبع: قرآنپویان
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
❤3👍3👌2
⚡️در زمانه ما آخوند و مفتی بزرگ دنیا سازمان ملل است
آیتالله محمد سند از اساتید حوزه علمیه نجف در گفتگو با مجله نقد اندیشه
🔹به جای اینکه دستاوردهای قویِ غرب را وارد کنیم، از دستاوردهای ضعیف آن الگوبرداری کردیم و فقط نما و دکور غرب را دیدیم. نمیتوان منکر دستاوردهای غرب شد، اما غرب با چالشهای خطرناکی روبهرو است. هر چیز را باید در جای خود دید و تحلیل کرد و نباید همهچیز را با یک چوب راند.
🔹امروزه تنها قسمت کمی از تولید علم دست خودباوران، دینداران و آخرتپرستان است و نه دنیاپرستان؛ مراد من از دنیاپرست، یعنی کسی که حاضر نیست به هیچ آرمانی پایبند باشد و تنها به مادیات فکر میکند. منفعتطلب است و کاری به میهن و مرزوبوم و ملتش ندارد. دریغا که ۸۰٪ مملکت دست چنین افرادی است، برای همین پیشرفت رخ نمیدهد.
🔹ما چندین درد داریم؛ چه از سوی حوزویان، چه آکادمیکها و چه قشرهای دیگر. درد این است که مسئولیتپذیری عمومی نداریم. هیتلر جنایات زیادی کرد، همانطور که چرچیل و دیگران هم کردند؛ اما نکته جالب و عبرتانگیز ملت آلمان این بود که در برههای، اراده آهنین برای رشد و صنعتیشدن پیدا کردند. من با اشتباهات وحشتناک اینجا و آنجا کار ندارم. مسئولیتپذیری و اراده آهنین داشتنِ یک ملت بسیار مهم است.
🔹باید «غیرت ملی» داشته باشیم که نخبگان ما این غیرت را ندارند و دچار خودباختگی شدند. دولت و حکومت نیز متشکل از همین نخبگان و نیروهای اجتماعی است که در یک کشور وجود دارد. برخی مردم میگویند چهل سال تبلیغات ایدئولوژیک و فقهی برای اسلام شده است. چهل سال جنگ تمامعیار بوده است. این نبوده که امکانات را به راحتی در اختیار مسلمانان قرار دهند.
🔹حتی اگر متدینین هم دولتها را به دست بگیرند و قدرت داشته باشند، نمیتوانند اعمال قدرت کنند؛ نهایتاً ۲۰٪ بتوانند و گویی ۸۰٪ باقی مانده تحت کنترلشان نیست. در این چهل سال، ۸۰٪ مملکت دست بیگانگان بود و انگار همهچیز توسط یک ربات کنترل از راه دور اداره میشد.
🔹در زمانه ما، آخوند و مُفتی بزرگ دنیا، سازمان ملل متحد است. اصلاً ما آخوندها و فقهمان کنار هستیم. نظام بینالملل با قدرت و سلطهای که دارد، حاکم کل دنیا شده و دیکتاتوریاش فزاینده خواهد بود. با وجود سازمان ملل، فقه و فقاهت اسلامی کنار رفته است. آنکه حاکم است، چیز دیگری است. به همین جهت نمیتوان ضعفها را به گردن نظامات فقهی انداخت.
🔹ما معتقد به خدای تماشاگر نیستیم؛ خدای ما فریزری نیست. ما معتقدیم خدا لحظه به لحظه بر بشر احاطه دارد. حاکم اول در دیدگاه حکمرانیِ اسلام خداست؛ زیرا نه از جهت دانش کمبود دارد و نه از جهت تجربه. این خدا، خدای فراگیر است و یک سیستمی درست کرده که میتواند همه تغییرات را پوشش دهد، البته بشر هم باید آموزش ببیند و درس بگیرد و از زمانه خود عقب نباشد تا بتواند برای رفع چالشها اقدام کند.
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
منبع: نامههای حوزوی
آیتالله محمد سند از اساتید حوزه علمیه نجف در گفتگو با مجله نقد اندیشه
🔹به جای اینکه دستاوردهای قویِ غرب را وارد کنیم، از دستاوردهای ضعیف آن الگوبرداری کردیم و فقط نما و دکور غرب را دیدیم. نمیتوان منکر دستاوردهای غرب شد، اما غرب با چالشهای خطرناکی روبهرو است. هر چیز را باید در جای خود دید و تحلیل کرد و نباید همهچیز را با یک چوب راند.
🔹امروزه تنها قسمت کمی از تولید علم دست خودباوران، دینداران و آخرتپرستان است و نه دنیاپرستان؛ مراد من از دنیاپرست، یعنی کسی که حاضر نیست به هیچ آرمانی پایبند باشد و تنها به مادیات فکر میکند. منفعتطلب است و کاری به میهن و مرزوبوم و ملتش ندارد. دریغا که ۸۰٪ مملکت دست چنین افرادی است، برای همین پیشرفت رخ نمیدهد.
🔹ما چندین درد داریم؛ چه از سوی حوزویان، چه آکادمیکها و چه قشرهای دیگر. درد این است که مسئولیتپذیری عمومی نداریم. هیتلر جنایات زیادی کرد، همانطور که چرچیل و دیگران هم کردند؛ اما نکته جالب و عبرتانگیز ملت آلمان این بود که در برههای، اراده آهنین برای رشد و صنعتیشدن پیدا کردند. من با اشتباهات وحشتناک اینجا و آنجا کار ندارم. مسئولیتپذیری و اراده آهنین داشتنِ یک ملت بسیار مهم است.
🔹باید «غیرت ملی» داشته باشیم که نخبگان ما این غیرت را ندارند و دچار خودباختگی شدند. دولت و حکومت نیز متشکل از همین نخبگان و نیروهای اجتماعی است که در یک کشور وجود دارد. برخی مردم میگویند چهل سال تبلیغات ایدئولوژیک و فقهی برای اسلام شده است. چهل سال جنگ تمامعیار بوده است. این نبوده که امکانات را به راحتی در اختیار مسلمانان قرار دهند.
🔹حتی اگر متدینین هم دولتها را به دست بگیرند و قدرت داشته باشند، نمیتوانند اعمال قدرت کنند؛ نهایتاً ۲۰٪ بتوانند و گویی ۸۰٪ باقی مانده تحت کنترلشان نیست. در این چهل سال، ۸۰٪ مملکت دست بیگانگان بود و انگار همهچیز توسط یک ربات کنترل از راه دور اداره میشد.
🔹در زمانه ما، آخوند و مُفتی بزرگ دنیا، سازمان ملل متحد است. اصلاً ما آخوندها و فقهمان کنار هستیم. نظام بینالملل با قدرت و سلطهای که دارد، حاکم کل دنیا شده و دیکتاتوریاش فزاینده خواهد بود. با وجود سازمان ملل، فقه و فقاهت اسلامی کنار رفته است. آنکه حاکم است، چیز دیگری است. به همین جهت نمیتوان ضعفها را به گردن نظامات فقهی انداخت.
🔹ما معتقد به خدای تماشاگر نیستیم؛ خدای ما فریزری نیست. ما معتقدیم خدا لحظه به لحظه بر بشر احاطه دارد. حاکم اول در دیدگاه حکمرانیِ اسلام خداست؛ زیرا نه از جهت دانش کمبود دارد و نه از جهت تجربه. این خدا، خدای فراگیر است و یک سیستمی درست کرده که میتواند همه تغییرات را پوشش دهد، البته بشر هم باید آموزش ببیند و درس بگیرد و از زمانه خود عقب نباشد تا بتواند برای رفع چالشها اقدام کند.
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
منبع: نامههای حوزوی
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
❤4👍2👌2👎1
Forwarded from عکس نگار
⚡️دوران زندگی کوتاه آن حضرت دوران سختِ امنیتی و تهاجم اعتقادی است اما امام (ع) با موفقیت از تمام این عرصهها بیرون آمد و این میتواند الگوی خوبی برای جامعه دینی باشد.
◼️فضای امنیتی دستگاه عباسی علیه امام عسکری(ع)
✍هادی سروش
🔘امام و توصیه به دوری از حاکمیت ظلم
کلینی در کافی مینویسد؛ شخصی از اهل مصر بنام سیف بن لیث به سامرا آمد تا حاکم عباسی دستور دهد و مزرعه او را تصاحب نکنند. کسی در سامرا به او گفت: نامه ای با امام عسکری بنویس و وی برای امام نامهای نوشت و مشکلش را مطرح کرد. امام عسکری(ع) پاسخ نامه او را داد و صریحا به او نوشت: فلاتتقدمالی السلطان! ملاقات حاکم نرو بلکه برگرد به مصر و کسی که مسئول دولت در مورد زمینهای کشاورزی شماست او را ببین و توصیه به تقوا کن و به او بگو از حاکم تو بزرگتر حاکمیت حضرت رب العالمین است؛ «الق الذی فی یده الضیعه و خوفه بالسلطان الاعظم رب العالمین». آن شخص می گوید: پیش حاکم معتمد عباسی نرفتم و با مصر برگشتم و مشکل حل شد.
🔘توجه امام به شیعیان در بند وزندان
نکته قابل دقتی است که از زندان، برخی شیعیان با امام در ارتباط هستند و امام عسکری توجه به آنان دارد.
کلینی در حدیث دهم از باب مولد امام عسکری نقل میکند ؛ ابوهاشم جعفری گرفتار زندان و شکنجه بود و در نامهای مخفیانه با امام درد و دل کرد … و امام عسکری بشارت آزادی او را داد و همانگونه شد و مهم این است که طبق همین روایت امام به آنان کمک مالی می نمود و برخی تا یکصد سکه طلا داد!
و این کمک ها مخصوص به شیعیانی نبود که امام عسکری(ع) را امام میدانستند، بلکه امام(ع) به واقفی ها که امامتِ امام را قبول نداشتند نیز کمک مالی میکرد که کلینی در روایت سوم باب مذکور نقل نموده.
توجه و عملیاتی کردنِ این سیره است که نیاز امروز همه ماست و باید ما را از انحصار خواهی و تحجرطلبی به توسعه فکری و رفتاری برساند.
🌐مطالعه متن کامل اینجا
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
◼️فضای امنیتی دستگاه عباسی علیه امام عسکری(ع)
✍هادی سروش
🔘امام و توصیه به دوری از حاکمیت ظلم
کلینی در کافی مینویسد؛ شخصی از اهل مصر بنام سیف بن لیث به سامرا آمد تا حاکم عباسی دستور دهد و مزرعه او را تصاحب نکنند. کسی در سامرا به او گفت: نامه ای با امام عسکری بنویس و وی برای امام نامهای نوشت و مشکلش را مطرح کرد. امام عسکری(ع) پاسخ نامه او را داد و صریحا به او نوشت: فلاتتقدمالی السلطان! ملاقات حاکم نرو بلکه برگرد به مصر و کسی که مسئول دولت در مورد زمینهای کشاورزی شماست او را ببین و توصیه به تقوا کن و به او بگو از حاکم تو بزرگتر حاکمیت حضرت رب العالمین است؛ «الق الذی فی یده الضیعه و خوفه بالسلطان الاعظم رب العالمین». آن شخص می گوید: پیش حاکم معتمد عباسی نرفتم و با مصر برگشتم و مشکل حل شد.
🔘توجه امام به شیعیان در بند وزندان
نکته قابل دقتی است که از زندان، برخی شیعیان با امام در ارتباط هستند و امام عسکری توجه به آنان دارد.
کلینی در حدیث دهم از باب مولد امام عسکری نقل میکند ؛ ابوهاشم جعفری گرفتار زندان و شکنجه بود و در نامهای مخفیانه با امام درد و دل کرد … و امام عسکری بشارت آزادی او را داد و همانگونه شد و مهم این است که طبق همین روایت امام به آنان کمک مالی می نمود و برخی تا یکصد سکه طلا داد!
و این کمک ها مخصوص به شیعیانی نبود که امام عسکری(ع) را امام میدانستند، بلکه امام(ع) به واقفی ها که امامتِ امام را قبول نداشتند نیز کمک مالی میکرد که کلینی در روایت سوم باب مذکور نقل نموده.
توجه و عملیاتی کردنِ این سیره است که نیاز امروز همه ماست و باید ما را از انحصار خواهی و تحجرطلبی به توسعه فکری و رفتاری برساند.
🌐مطالعه متن کامل اینجا
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
❤9
#زیادهخواهی_و_زراندوزی_حاکمان
چه بسا حوادثی رخ دهد که در آن، اگر خواسته و مسؤولیتی بر دوش مردم قرار دهی، به دلیل رفتار صادقانه تو (حاکمیت)، مردم با رضایتمندی آن را انجام میدهند. واقع آن است که رونق و بهبود اوضاع معیشتی، موجب تحقق تعهدات و توقعات میشود. نکته اساسی آن است که محرومیت و بی حاصلی و بایر بودن سرزمین، به دلیل تنگدستی و گرفتاری مردمان است و این بدبختی و تنگناها در میان مردم ناشی از زیاده خواهی و زراندوزی حاکمان، بیاعتمادی و عدم ثبات جایگاه و بیتوجهی به عبرتها و سر گذشت دیگران است.
فَرُبَّمَا حَدَثَ مِنَ الأُمُور مَا إِذَا عَوَلْتَ فِيهِ عَلَيْهِمْ مِنْ بَعْدُ احْتَمَلُوهُ طَيِّبَةٌ أَنْفُسُهُمْ بِهِ فَإِنَّ الْعُمْرَانَ مُحْتَمِلُ مَا حَمَّلْتَهُ وَ إِنَّمَا يُؤْتَى خَرَابُ الْأَرْضِ مِنْ إِعْوَازِ أَهْلِهَا وَ إِنَّمَا يُعْوِزُ أَهْلُهَا لِإِشْرَافِ أَنْفُسِ الْوُلَاةِ عَلَى الْجَمْعِ وَ سُوءٍ ظَنِّهِمْ بِالْبَقَاءِ وَ قِلَّةِ انْتِفَاعِهِمْ بِالْعِبَرِ.
#نهج_البلاغه_نامۀ_٥٣
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
چه بسا حوادثی رخ دهد که در آن، اگر خواسته و مسؤولیتی بر دوش مردم قرار دهی، به دلیل رفتار صادقانه تو (حاکمیت)، مردم با رضایتمندی آن را انجام میدهند. واقع آن است که رونق و بهبود اوضاع معیشتی، موجب تحقق تعهدات و توقعات میشود. نکته اساسی آن است که محرومیت و بی حاصلی و بایر بودن سرزمین، به دلیل تنگدستی و گرفتاری مردمان است و این بدبختی و تنگناها در میان مردم ناشی از زیاده خواهی و زراندوزی حاکمان، بیاعتمادی و عدم ثبات جایگاه و بیتوجهی به عبرتها و سر گذشت دیگران است.
فَرُبَّمَا حَدَثَ مِنَ الأُمُور مَا إِذَا عَوَلْتَ فِيهِ عَلَيْهِمْ مِنْ بَعْدُ احْتَمَلُوهُ طَيِّبَةٌ أَنْفُسُهُمْ بِهِ فَإِنَّ الْعُمْرَانَ مُحْتَمِلُ مَا حَمَّلْتَهُ وَ إِنَّمَا يُؤْتَى خَرَابُ الْأَرْضِ مِنْ إِعْوَازِ أَهْلِهَا وَ إِنَّمَا يُعْوِزُ أَهْلُهَا لِإِشْرَافِ أَنْفُسِ الْوُلَاةِ عَلَى الْجَمْعِ وَ سُوءٍ ظَنِّهِمْ بِالْبَقَاءِ وَ قِلَّةِ انْتِفَاعِهِمْ بِالْعِبَرِ.
#نهج_البلاغه_نامۀ_٥٣
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
❤7
⚡️پذیرندگان یک ایدئولوژی اگر مذهبی باشند عقاید دینی را خطاناپذیر تلقی میکنند و همواره آن را معیار سنجش حقانیت قرار میدهند.
◽️معیار سازی ایدئولوژی و گریز از واقعیت
✍محمود شفیعی
🔘ایدئولوژی معناهای گوناگونی دارد. در این یادداشت منظور از آن، مجموعه عقاید سیاسی است که به تدریج این عقاید برای پذیرندگانش، تقدس مییابد و ایدئولوگها با چنگ زدن به آن بر حکومت تفوق مییابند و در پاسداری از ایدئولوژی و حکومت و حکمرانی مبتنی بر آن سر از پا نمیشناسند.
پذیرندگان یک ایدئولوژی، اگر مذهبی باشند، از آن لحظه ای که ایدئولوژی برایشان تقدس پیدا میکند، چنان عشق و علاقهای به ایدئولوژی پیدا میکنند، دیگر آن را نه صرف یک عقیده سیاسی که مجموعه عقاید دینی خطاناپذیر تلقی میکنند و همواره آن را معیار سنجش حقانیت قرار میدهند.
🔘در این فرآیند ایدئولوژی همچون پردهای ستبر اجازه نمیدهد ایدئولوگها واقعیتهای بیرونی ناسازگار با ایدئولوژی خود را بپذیرند؛ چرا که مساله وابستگان به یک ایدئولوژی تحقق ایدئولوژی آنان در جامعه و حکومت و حکمرانی است و نه هیچ چیز دیگر.
ایدئولوگ ها تا آنجا واقعیت را میپذیرند که با ایدئولوژی آنان سازگار باشد. آنان واقعیت ها را آن قدر تحریف می کنند تا با عقاید ایدئولوژیک آنان هماهنگ گردند و اگر هماهنگ نشدند تا آنجا که ممکن است یا صورت مساله را حذف می کنند یا وارد معرکه بیامان با واقعیتها میشوند.
🔘برای ایدئولوگها، اگر ایدئولوژی در صحنه سیاسی حضور داشته باشد، هیچ بحرانی و هیچ خلائی در سیاست، اقتصاد، فرهنگ، مذهب و دیگر حوزههای زندگی به رسمیت شناخته نمیشود. فقر اقتصادی، فروکش کردن مشروعیت سیاسی با نارضایتی گسترده مردم از حاکمان، جایگزین شدن فرهنگ منحط بدوی با فرهنگ فاخر مدنی، بیرمق شدن روح مذهب و فروکش کردن اخلاق دینی و معنویت، اگر ایدئولوژی و نشانه های آن در جامعه و حکومت برقرار باشد، هیچگاه نه به رسمیت شناخته میشوند و نه به دغدغه ایدئولوگها تبدیل میگردند.
اصرار بیحد و حصر ایدئولوگها بر ایدئولوژی هم علت اولیه دارد و هم علت تداوم بخش. علت اصلی اولیه این وضعیت جهل و جزم اندیشی سیاسی است؛ اما علت تداوم بخش آن دسترسی ایدئولوگها به مواهب بادآورده حکومت و حکمرانی مانند قدرت، ثروت، امنیت و شوکت بیحد و حصر به نفع ایدئولوگها، و به هزینه فقر و فلاکت یک ملت، است.
🔘ایدئولوژی و نشاندن عقاید سیاسی متصلب به جای صدق بیرونی، سوغات نامیمون مارکسیست ها در جهان معاصر بود که وارد بسیاری از کشورهای دیگر شد و گاهی رنگ دینی و مذهبی به خود گرفت و فاجعههای زیادتری در آن کشورها به بار آورد.
زبان حال آنان این شعر مولانا است که:
ای خدا این وصل را هجران مکن
سرخوشان عشق را نالان مکن
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
#ایدئولوژی_و_گریز_از_واقعیت
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
◽️معیار سازی ایدئولوژی و گریز از واقعیت
✍محمود شفیعی
🔘ایدئولوژی معناهای گوناگونی دارد. در این یادداشت منظور از آن، مجموعه عقاید سیاسی است که به تدریج این عقاید برای پذیرندگانش، تقدس مییابد و ایدئولوگها با چنگ زدن به آن بر حکومت تفوق مییابند و در پاسداری از ایدئولوژی و حکومت و حکمرانی مبتنی بر آن سر از پا نمیشناسند.
پذیرندگان یک ایدئولوژی، اگر مذهبی باشند، از آن لحظه ای که ایدئولوژی برایشان تقدس پیدا میکند، چنان عشق و علاقهای به ایدئولوژی پیدا میکنند، دیگر آن را نه صرف یک عقیده سیاسی که مجموعه عقاید دینی خطاناپذیر تلقی میکنند و همواره آن را معیار سنجش حقانیت قرار میدهند.
🔘در این فرآیند ایدئولوژی همچون پردهای ستبر اجازه نمیدهد ایدئولوگها واقعیتهای بیرونی ناسازگار با ایدئولوژی خود را بپذیرند؛ چرا که مساله وابستگان به یک ایدئولوژی تحقق ایدئولوژی آنان در جامعه و حکومت و حکمرانی است و نه هیچ چیز دیگر.
ایدئولوگ ها تا آنجا واقعیت را میپذیرند که با ایدئولوژی آنان سازگار باشد. آنان واقعیت ها را آن قدر تحریف می کنند تا با عقاید ایدئولوژیک آنان هماهنگ گردند و اگر هماهنگ نشدند تا آنجا که ممکن است یا صورت مساله را حذف می کنند یا وارد معرکه بیامان با واقعیتها میشوند.
🔘برای ایدئولوگها، اگر ایدئولوژی در صحنه سیاسی حضور داشته باشد، هیچ بحرانی و هیچ خلائی در سیاست، اقتصاد، فرهنگ، مذهب و دیگر حوزههای زندگی به رسمیت شناخته نمیشود. فقر اقتصادی، فروکش کردن مشروعیت سیاسی با نارضایتی گسترده مردم از حاکمان، جایگزین شدن فرهنگ منحط بدوی با فرهنگ فاخر مدنی، بیرمق شدن روح مذهب و فروکش کردن اخلاق دینی و معنویت، اگر ایدئولوژی و نشانه های آن در جامعه و حکومت برقرار باشد، هیچگاه نه به رسمیت شناخته میشوند و نه به دغدغه ایدئولوگها تبدیل میگردند.
اصرار بیحد و حصر ایدئولوگها بر ایدئولوژی هم علت اولیه دارد و هم علت تداوم بخش. علت اصلی اولیه این وضعیت جهل و جزم اندیشی سیاسی است؛ اما علت تداوم بخش آن دسترسی ایدئولوگها به مواهب بادآورده حکومت و حکمرانی مانند قدرت، ثروت، امنیت و شوکت بیحد و حصر به نفع ایدئولوگها، و به هزینه فقر و فلاکت یک ملت، است.
🔘ایدئولوژی و نشاندن عقاید سیاسی متصلب به جای صدق بیرونی، سوغات نامیمون مارکسیست ها در جهان معاصر بود که وارد بسیاری از کشورهای دیگر شد و گاهی رنگ دینی و مذهبی به خود گرفت و فاجعههای زیادتری در آن کشورها به بار آورد.
زبان حال آنان این شعر مولانا است که:
ای خدا این وصل را هجران مکن
سرخوشان عشق را نالان مکن
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
#ایدئولوژی_و_گریز_از_واقعیت
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
👍4❤3👌3👎1
ای جابر (انصاری) بقا و دوام دین و دنیا، بر چهار مبنا استوار است:
دانشوری که دانش خود را به کار میبندد؛
نادانی که از یاد گرفتن دانش، روی بر نمیتابد؛ بخشندهای که از نیکوکاری دست نمیکشد و نیازمندی که سرای ماندگار را به دنیا نمیفروشد. هنگامی که اهل دانش علم را بیاعتبار سازند، نادان نیز تمایلی به آموختن نخواهد داشت. آن زمان که دارا (غنی) از رسالت نیکی کردن خودداری کند نیازمند نیز سرای باقی را به دنیای فانی میفروشد.
يا جابر قِوامُ الدِّين و الدُّنْيَا بأربَعَة عَالِم مُسْتَعْمِل عِلمه و جاهل لا يستنکف أَنْ يَتَعَلَمَ وَ جَوَادٍ لَا يَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ وَ فَقِير لَا يَبِيعُ أَخِرَتَه بِدَنِيَاةٌ فَإِذَا ضَيَّعَ العالمُ عِلْمَهُ اسْتَنْكَفَ الْجَاهِلُ أَنْ يَتَعَلَّمَ وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِيُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِير آخِرَتَهُ بِدُنْيَاه.
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
#نهج_البلاغه_حکمت_۳۷۲
#نشانه_عالم_بی_عمل
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
دانشوری که دانش خود را به کار میبندد؛
نادانی که از یاد گرفتن دانش، روی بر نمیتابد؛ بخشندهای که از نیکوکاری دست نمیکشد و نیازمندی که سرای ماندگار را به دنیا نمیفروشد. هنگامی که اهل دانش علم را بیاعتبار سازند، نادان نیز تمایلی به آموختن نخواهد داشت. آن زمان که دارا (غنی) از رسالت نیکی کردن خودداری کند نیازمند نیز سرای باقی را به دنیای فانی میفروشد.
يا جابر قِوامُ الدِّين و الدُّنْيَا بأربَعَة عَالِم مُسْتَعْمِل عِلمه و جاهل لا يستنکف أَنْ يَتَعَلَمَ وَ جَوَادٍ لَا يَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ وَ فَقِير لَا يَبِيعُ أَخِرَتَه بِدَنِيَاةٌ فَإِذَا ضَيَّعَ العالمُ عِلْمَهُ اسْتَنْكَفَ الْجَاهِلُ أَنْ يَتَعَلَّمَ وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِيُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِير آخِرَتَهُ بِدُنْيَاه.
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
#نهج_البلاغه_حکمت_۳۷۲
#نشانه_عالم_بی_عمل
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
❤4👏3👍1
◻️کل گوییهای باطل در اقتصاد ایران
✍محمدرضا یوسفی
🔹در سیوچهارمین همایش بانکداری اسلامی، بزرگی مدعی شد؛ تجربه 45 سال نشان داد که تفکرات چپ، اقتصاد ایران را بیشتر از مغول ویران کرد( انتخاب، 20 / 6 / 1403).
🔹ایشان دو ادعا کرده است:
اول اینکه پس از انقلاب، تفکر چپ تا به امروز حاکم بوده است و دیگر اینکه نتیجه آن ویرانی بوده است. در مقابل این دیدگاه، گروهی نیز در چند سال اخیر وضعیت کنونی را معلول حاکمیت لیبرالها میدانند. آنان معتقد بودند که لیبرالها اقتصاد ایران را در دست داشته، ولی همواره آنان فرار به جلو کرده و مسئولیت تصمیمات خود را نمی پذیرند. به نظر میرسد در هر دو سخن به واقع خبطهای بزرگی رخ داده است.
🔹مدتهاست به دام کلگوییهای باطل که واقعیت آن را نفی می کند، افتادهایم. سخنانی که ترسیم یک وضعیت ایدهآل از کل دوره پهلوی و یک تصویر از کل دوره پس از انقلاب ارائه داده و سپس در این مورد به قضاوت میپردازد. در حالی که اساسا حکومتها دارای فراز و فرود بوده و در دوره هایی، موفقیت داشته و در دوره هایی نیز با مشکلات و افول مواجه هستند.
🔹عملکرد دهه چهل را چگونه میتوان با عملکرد دهه 50 یکی دانست. یکی رشدهای اقتصادی بالا با تورمهای بسیار پایین و حرکت به سمت یک سرمایهداری ملی را نوید میداد و دیگری با سیاستهای غلط منجر به بیماری هلندی شده، رکود به همراه تورم و از دست رفتن منابع ارزی بسیار را نتیجه داد. امری که در کنار سایر عوامل سیاسی و اجتماعی منجر به انقلاب شد.
🔹همین اتفاق نیز برای دوران پس از انقلاب باید ملاحظه شود. دوران پس از انقلاب نیز یک خط ثابت دنبال نشده است و فراز و فرودهایی را تجربه کرده است. بنابراین اولین ایراد این کل گوییها، بیتوجهی به فراز و فرود دوران و نگاه سطحی به یک دوره به نسبت طولانی از تاریخ است.
🔹یکی از مشکلات کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، دولت های بزرگ بوده است. بانک جهانی و صندوق بین الملل پول، این دولتها را تشویق کرده تا سیاستهایی را برای رسیدن به توسعه، اعمال کنند. برای این امر، ایران در دهه 70 ، سیاست های تعدیل ساختاری را در همسویی با پیشنهادات این دو سازمان بینالمللی انجام داد. تلاش شد، یارانهها حذف، دولت ها کوچک و خصوصیسازی شده و نرخ ارز نیز آزاد گردد. به این ترتیب حرکت به سمت اقتصاد بازار را آغاز کردند. تفکر حاکم بر دولت آقای هاشمی به مانند نگاه خودش، تفکر اقتصاد بازار بود. همزمان با ایران، گروهی از کشورهای دیگر نیز به این توصیهها با آرمان دستیابی به اقتصاد بازار اقدام کردند.
🔹اما نتیجه چه شد؟ پس از چند سال، حجم دولت افزوده شد، کسری بودجه شدیدتر شد، بنگاههای دولتی تبدیل به بنگاه های خصولتی شد و نرخ ارز نیز بالاجبار در سال 74 در نرخ 300 تومان تثبیت شد. به علاوه اینکه کشور شاهد چند ناآرامی کوچک نیز در اعتراض به آن سیاست بود. در دولت هفتم و هشتم نیز، مقامات اقتصادی نگاه به اقتصاد بازار داشتند. دولت نهم که با شعارهای چپ گرایانه شروع کرد در ادامه در دولت دهم به سمت آزادسازیها رفت.
🔹بنابراین کل گرایی و تعبیرات 45 سال تفکر چپ یک توهم بیش نیست. این چه چپ گرایی است که نرخ ارز از حدود 7 تومان تا به امروز بیش از 8570 درصد افزایش یافته است؟
🔹بانک جهانی در ارزیابی های خود، اعمال سیاست های راست گرایانه تعدیل اقتصادی که در دهه 70 در ایران نیز دنبال شد را نادرست دانسته و بحث از زیرساختهای لازم برای تغییر ریل را مطرح کرد. از این رو در سال 1995 بحث حکمرانی خوب را مقدم بر اصلاحات یادشده دانست. در مطالعات خصوصی سازی، بسیاری از این واگذاریها غارت منابع ملی تعبیر شد. آزادسازیها بدون توجه به زیرساخت های مناسب مانند حکمرانی خوب، بهبود فضای کسب و کار، منجر به سرمایهداری رانتی غارتی خواهد شد.
🔹غفلت دیگر گوینده محترم، نادیدن شرایط تاریخی است. ایران هشت سال درگیر جنگ بود. آیا در این هشت سال امکان اعمال سیاست های اقتصاد بازار برای همه کالاها و نرخ ارز وجود داشت؟ آیا کشورهای سرمایه داری در شرایط جنگی مانند دوران صلح کشور را اداره می کردند و کنترلی بر بازار و اقتصاد نداشتند؟ همچنین اقتصاد ایران در دهه 90، با شدیدترین تحریمها مواجه شد. آزادسازی قیمت ها اعم از کالاها، نرخ ارز و دیگر متغیرها در شرایط تحریمی چه بلایی سر کشور میآورد؟
🔹نکته دیگر اینکه آیا تمامی این 45 سال، روند اقتصاد منفی و نزولی بوده است؟ کافی است روند اقتصادی حداقل 8 ساله دوره خاتمی نگاهی شود. متوسط رشد اقتصادی، روند کاهش تورم، نرخ اشتغالزایی و .. نیز دیده شود. باید با نگاهی عمیقتر تحلیل مسائل را دنبال کرد.
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
✍محمدرضا یوسفی
🔹در سیوچهارمین همایش بانکداری اسلامی، بزرگی مدعی شد؛ تجربه 45 سال نشان داد که تفکرات چپ، اقتصاد ایران را بیشتر از مغول ویران کرد( انتخاب، 20 / 6 / 1403).
🔹ایشان دو ادعا کرده است:
اول اینکه پس از انقلاب، تفکر چپ تا به امروز حاکم بوده است و دیگر اینکه نتیجه آن ویرانی بوده است. در مقابل این دیدگاه، گروهی نیز در چند سال اخیر وضعیت کنونی را معلول حاکمیت لیبرالها میدانند. آنان معتقد بودند که لیبرالها اقتصاد ایران را در دست داشته، ولی همواره آنان فرار به جلو کرده و مسئولیت تصمیمات خود را نمی پذیرند. به نظر میرسد در هر دو سخن به واقع خبطهای بزرگی رخ داده است.
🔹مدتهاست به دام کلگوییهای باطل که واقعیت آن را نفی می کند، افتادهایم. سخنانی که ترسیم یک وضعیت ایدهآل از کل دوره پهلوی و یک تصویر از کل دوره پس از انقلاب ارائه داده و سپس در این مورد به قضاوت میپردازد. در حالی که اساسا حکومتها دارای فراز و فرود بوده و در دوره هایی، موفقیت داشته و در دوره هایی نیز با مشکلات و افول مواجه هستند.
🔹عملکرد دهه چهل را چگونه میتوان با عملکرد دهه 50 یکی دانست. یکی رشدهای اقتصادی بالا با تورمهای بسیار پایین و حرکت به سمت یک سرمایهداری ملی را نوید میداد و دیگری با سیاستهای غلط منجر به بیماری هلندی شده، رکود به همراه تورم و از دست رفتن منابع ارزی بسیار را نتیجه داد. امری که در کنار سایر عوامل سیاسی و اجتماعی منجر به انقلاب شد.
🔹همین اتفاق نیز برای دوران پس از انقلاب باید ملاحظه شود. دوران پس از انقلاب نیز یک خط ثابت دنبال نشده است و فراز و فرودهایی را تجربه کرده است. بنابراین اولین ایراد این کل گوییها، بیتوجهی به فراز و فرود دوران و نگاه سطحی به یک دوره به نسبت طولانی از تاریخ است.
🔹یکی از مشکلات کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، دولت های بزرگ بوده است. بانک جهانی و صندوق بین الملل پول، این دولتها را تشویق کرده تا سیاستهایی را برای رسیدن به توسعه، اعمال کنند. برای این امر، ایران در دهه 70 ، سیاست های تعدیل ساختاری را در همسویی با پیشنهادات این دو سازمان بینالمللی انجام داد. تلاش شد، یارانهها حذف، دولت ها کوچک و خصوصیسازی شده و نرخ ارز نیز آزاد گردد. به این ترتیب حرکت به سمت اقتصاد بازار را آغاز کردند. تفکر حاکم بر دولت آقای هاشمی به مانند نگاه خودش، تفکر اقتصاد بازار بود. همزمان با ایران، گروهی از کشورهای دیگر نیز به این توصیهها با آرمان دستیابی به اقتصاد بازار اقدام کردند.
🔹اما نتیجه چه شد؟ پس از چند سال، حجم دولت افزوده شد، کسری بودجه شدیدتر شد، بنگاههای دولتی تبدیل به بنگاه های خصولتی شد و نرخ ارز نیز بالاجبار در سال 74 در نرخ 300 تومان تثبیت شد. به علاوه اینکه کشور شاهد چند ناآرامی کوچک نیز در اعتراض به آن سیاست بود. در دولت هفتم و هشتم نیز، مقامات اقتصادی نگاه به اقتصاد بازار داشتند. دولت نهم که با شعارهای چپ گرایانه شروع کرد در ادامه در دولت دهم به سمت آزادسازیها رفت.
🔹بنابراین کل گرایی و تعبیرات 45 سال تفکر چپ یک توهم بیش نیست. این چه چپ گرایی است که نرخ ارز از حدود 7 تومان تا به امروز بیش از 8570 درصد افزایش یافته است؟
🔹بانک جهانی در ارزیابی های خود، اعمال سیاست های راست گرایانه تعدیل اقتصادی که در دهه 70 در ایران نیز دنبال شد را نادرست دانسته و بحث از زیرساختهای لازم برای تغییر ریل را مطرح کرد. از این رو در سال 1995 بحث حکمرانی خوب را مقدم بر اصلاحات یادشده دانست. در مطالعات خصوصی سازی، بسیاری از این واگذاریها غارت منابع ملی تعبیر شد. آزادسازیها بدون توجه به زیرساخت های مناسب مانند حکمرانی خوب، بهبود فضای کسب و کار، منجر به سرمایهداری رانتی غارتی خواهد شد.
🔹غفلت دیگر گوینده محترم، نادیدن شرایط تاریخی است. ایران هشت سال درگیر جنگ بود. آیا در این هشت سال امکان اعمال سیاست های اقتصاد بازار برای همه کالاها و نرخ ارز وجود داشت؟ آیا کشورهای سرمایه داری در شرایط جنگی مانند دوران صلح کشور را اداره می کردند و کنترلی بر بازار و اقتصاد نداشتند؟ همچنین اقتصاد ایران در دهه 90، با شدیدترین تحریمها مواجه شد. آزادسازی قیمت ها اعم از کالاها، نرخ ارز و دیگر متغیرها در شرایط تحریمی چه بلایی سر کشور میآورد؟
🔹نکته دیگر اینکه آیا تمامی این 45 سال، روند اقتصاد منفی و نزولی بوده است؟ کافی است روند اقتصادی حداقل 8 ساله دوره خاتمی نگاهی شود. متوسط رشد اقتصادی، روند کاهش تورم، نرخ اشتغالزایی و .. نیز دیده شود. باید با نگاهی عمیقتر تحلیل مسائل را دنبال کرد.
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
👍3❤2
◻️فیرحی در کتاب «پیامبری و قرارداد» چه میگوید؟
✍رضا تاران
🔘کتاب «پیامبری و قرارداد؛ نظریهای درباره سیره حکمرانی پیامبر» حاصل سه دوره تدریس سیره سیاسی پیامبر توسط داود فیرحی در دانشگاه تهران در سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ است که بعد از درگذشت او، اکبر محمدی در پژوهشکده اندیشه دینی معاصر آن را تنظیم و تحقیق و در سال ۱۴۰۳ نشر نی آن را منتشر کرده است.
🔘فیرحی دوگانه «اسلامی» و «جاهلی» به تاریخ شبهجزیره عربستان را رد میکند و دولت مدینه را در امتداد دوره پیش از اسلام تحلیل میکند. او بر این باور است که قبایل عرب توانسته بودند با پیمان و قراردادهای میانقبیلهای خط اقتصادی امنی ایجاد کنند(۳۹۴). از نظر فرهنگی هم بر فرهنگ روم و هم بر فرهنگ ایران آگاهی داشتند(۳۹۵). بر این اساس وضعیت عربستان پیش از اسلام جنگ دائمی نبود و بر پایه پیمان و قرارداد وضعیت باثباتی داشتند(۷۴). شکلگیری دولت مدینه و حکمرانی پیامبر نیز بر پایه و اساس قراردادهای مرسوم آن دوره بود(۵۸). این دیدگاه در مقابل نظریهای نخبهگرایانهای است که معتقد است پیامبر بر پایه نظر و رای خود مدینه را اداره کرده است(۵۴).
🔘فیرحی مهاجرت پیامبر به مدینه را نقطه آغاز تشکیل دولت مدینه میداند که با قراردادی میان او و بزرگان مدینه انجام شد(۶۳). اما مستند اصلی فیرحی پیمان مدینه است که در ماههای اول هجرت انجام شده است. به باور او پیمان مدینه نه فرمان بلکه از جنس قرارداد است؛ قراردادی میان پیامبر، مهاجران، انصار، مشرکان و برخی از گروههای یهودی(۷۶). بر اساس این قرارداد مدینه به عنوان «حّرم» اعلام میشود که منازعات داخلی را به صلح و از تعرضات بیرونی جلوگیری شود(۱۰۸). مرجع حل اختلافات پیامبر است اما جنس تعیین او از قبیل «قاضی تحکیم» است که طرفین دعوا با توافق او را انتخاب کردهاند(۱۰۹). به باور فیرحی در همه قراردادها پیامبر داور نبود بلکه با توافق طرفین قرارداد داور تعیین میشد(۱۷۳). قرارداد مدینه قبیله و هویتهای ایمانی را از بین نبرد بلکه هویت جمعی بزرگتری بهنام شهروند مدینه بودن را افزود(۱۲۱). بر اساس قرارداد قانون مدینه شکل میگیرد که در دو بخش است؛ بخش اول: قانون داخلی قبایل و گروههای عقیدتی است و قانون دوم قانون شهر با توافق جماعتها(۱۲۹). محور این قرارداد ممنوعیت ظلم، گناه، دشمنی و فساد نسبت به اعضای قرارداد بود(۲۱۷).
🔘به باور فیرحی در چند سال اول حضور پیامبر در مدینه، قرارداد مدینه توانست انسجام نسبی داخلی ایجاد کند و دولتشهر مدینه را شکل دهد. از سال ششم قراردادهای جدیدی اضافه شد از جمله مهمترین آن «قرارداد صلح حدیبیه« بود(۱۴۰) که توانست قریش را کنترل کند. قرارداد طائف که پیمانی امنیتی بود بخشی دیگری از مخالفان مدینه را به همپیمان تبدیل کرد(۱۵۷). سال نهم هجریت ویژگی مهمی دارد و این سال را «عام الوفود« یعنی سال قراردادها نامگذاری کردهاند، زیرا در این سال تعداد زیادی از قبایل وارد مدینه شده و با پیامبر قرارداد بستند(۱۶۷).
🔘قرارداد نجران از دیگر قراردادهای مهم پیامبر با مسیحیان است؛ پیامبر دین مسیحیان را به رسمیت شناخته و امنیت آنان را در مقابل پرداخت جزیه تضمین میکند(۳۰۷). فیرحی معتقد است این قرارداد در دوره خلیفه اول تمدید شد اما خلیفه دوم این پیامبر را شکست و مسیحیان را مجبور به کوچ کرد(۳۱۷). همچنین قرارداد مقنا و خیبر نیز که با یهودیان بسته شده است مورد توجه فیرحی است(۳۳۵).
🔘به باور فیرحی حکمرانی پیامبر نه بر آرایش جنگی بلکه بر نرمافزار قرارداد ایستاده است. بر این اساس اصل صلح و قرارداد است و جنگ عارضه است. در تمام قراردادها استقلال قبایل به رسمیت شناخته شده است(۱۷۲). فیرحی پیامبر را نه شخصیتی انقلابی بلکه اصلاحگری محافظهکار میداند که دنبال زیر و رو کردن طبقات اجتماعی نبود(۳۳۷). به باور فیرحی پیامبر با قراردادهای مختلف نوعی فدرالیسم قبیلهای شکل داد که در آن وحدت اصلی با محوریت دفاعی و نظامی بود(۱۶۱). فیرحی بر این باور است که تکیه پیامبر نه بر نیروی نظامی و مسلح بلکه بر قرارداد بوده است و نظامیگری دوره خلفا تخطی از سیره پیامبر است(۳۵۵). بهنظر میرسد فیرحی به «جهاد ابتدایی« باور نداشت و جنگهای پیامبر را در اثر پیمانشکنی و تخطی از قراردادها از جانب قبایل تحلیل میکرد. فیرحی بر این باور است که پیامبر همچون یک استراتژیست توانست با عنصر قرارداد دولتی تشکیل دهد و اسلام را عرضه کند.
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
#پیامبری_و_قرارداد
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
✍رضا تاران
🔘کتاب «پیامبری و قرارداد؛ نظریهای درباره سیره حکمرانی پیامبر» حاصل سه دوره تدریس سیره سیاسی پیامبر توسط داود فیرحی در دانشگاه تهران در سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ است که بعد از درگذشت او، اکبر محمدی در پژوهشکده اندیشه دینی معاصر آن را تنظیم و تحقیق و در سال ۱۴۰۳ نشر نی آن را منتشر کرده است.
🔘فیرحی دوگانه «اسلامی» و «جاهلی» به تاریخ شبهجزیره عربستان را رد میکند و دولت مدینه را در امتداد دوره پیش از اسلام تحلیل میکند. او بر این باور است که قبایل عرب توانسته بودند با پیمان و قراردادهای میانقبیلهای خط اقتصادی امنی ایجاد کنند(۳۹۴). از نظر فرهنگی هم بر فرهنگ روم و هم بر فرهنگ ایران آگاهی داشتند(۳۹۵). بر این اساس وضعیت عربستان پیش از اسلام جنگ دائمی نبود و بر پایه پیمان و قرارداد وضعیت باثباتی داشتند(۷۴). شکلگیری دولت مدینه و حکمرانی پیامبر نیز بر پایه و اساس قراردادهای مرسوم آن دوره بود(۵۸). این دیدگاه در مقابل نظریهای نخبهگرایانهای است که معتقد است پیامبر بر پایه نظر و رای خود مدینه را اداره کرده است(۵۴).
🔘فیرحی مهاجرت پیامبر به مدینه را نقطه آغاز تشکیل دولت مدینه میداند که با قراردادی میان او و بزرگان مدینه انجام شد(۶۳). اما مستند اصلی فیرحی پیمان مدینه است که در ماههای اول هجرت انجام شده است. به باور او پیمان مدینه نه فرمان بلکه از جنس قرارداد است؛ قراردادی میان پیامبر، مهاجران، انصار، مشرکان و برخی از گروههای یهودی(۷۶). بر اساس این قرارداد مدینه به عنوان «حّرم» اعلام میشود که منازعات داخلی را به صلح و از تعرضات بیرونی جلوگیری شود(۱۰۸). مرجع حل اختلافات پیامبر است اما جنس تعیین او از قبیل «قاضی تحکیم» است که طرفین دعوا با توافق او را انتخاب کردهاند(۱۰۹). به باور فیرحی در همه قراردادها پیامبر داور نبود بلکه با توافق طرفین قرارداد داور تعیین میشد(۱۷۳). قرارداد مدینه قبیله و هویتهای ایمانی را از بین نبرد بلکه هویت جمعی بزرگتری بهنام شهروند مدینه بودن را افزود(۱۲۱). بر اساس قرارداد قانون مدینه شکل میگیرد که در دو بخش است؛ بخش اول: قانون داخلی قبایل و گروههای عقیدتی است و قانون دوم قانون شهر با توافق جماعتها(۱۲۹). محور این قرارداد ممنوعیت ظلم، گناه، دشمنی و فساد نسبت به اعضای قرارداد بود(۲۱۷).
🔘به باور فیرحی در چند سال اول حضور پیامبر در مدینه، قرارداد مدینه توانست انسجام نسبی داخلی ایجاد کند و دولتشهر مدینه را شکل دهد. از سال ششم قراردادهای جدیدی اضافه شد از جمله مهمترین آن «قرارداد صلح حدیبیه« بود(۱۴۰) که توانست قریش را کنترل کند. قرارداد طائف که پیمانی امنیتی بود بخشی دیگری از مخالفان مدینه را به همپیمان تبدیل کرد(۱۵۷). سال نهم هجریت ویژگی مهمی دارد و این سال را «عام الوفود« یعنی سال قراردادها نامگذاری کردهاند، زیرا در این سال تعداد زیادی از قبایل وارد مدینه شده و با پیامبر قرارداد بستند(۱۶۷).
🔘قرارداد نجران از دیگر قراردادهای مهم پیامبر با مسیحیان است؛ پیامبر دین مسیحیان را به رسمیت شناخته و امنیت آنان را در مقابل پرداخت جزیه تضمین میکند(۳۰۷). فیرحی معتقد است این قرارداد در دوره خلیفه اول تمدید شد اما خلیفه دوم این پیامبر را شکست و مسیحیان را مجبور به کوچ کرد(۳۱۷). همچنین قرارداد مقنا و خیبر نیز که با یهودیان بسته شده است مورد توجه فیرحی است(۳۳۵).
🔘به باور فیرحی حکمرانی پیامبر نه بر آرایش جنگی بلکه بر نرمافزار قرارداد ایستاده است. بر این اساس اصل صلح و قرارداد است و جنگ عارضه است. در تمام قراردادها استقلال قبایل به رسمیت شناخته شده است(۱۷۲). فیرحی پیامبر را نه شخصیتی انقلابی بلکه اصلاحگری محافظهکار میداند که دنبال زیر و رو کردن طبقات اجتماعی نبود(۳۳۷). به باور فیرحی پیامبر با قراردادهای مختلف نوعی فدرالیسم قبیلهای شکل داد که در آن وحدت اصلی با محوریت دفاعی و نظامی بود(۱۶۱). فیرحی بر این باور است که تکیه پیامبر نه بر نیروی نظامی و مسلح بلکه بر قرارداد بوده است و نظامیگری دوره خلفا تخطی از سیره پیامبر است(۳۵۵). بهنظر میرسد فیرحی به «جهاد ابتدایی« باور نداشت و جنگهای پیامبر را در اثر پیمانشکنی و تخطی از قراردادها از جانب قبایل تحلیل میکرد. فیرحی بر این باور است که پیامبر همچون یک استراتژیست توانست با عنصر قرارداد دولتی تشکیل دهد و اسلام را عرضه کند.
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
#پیامبری_و_قرارداد
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
👌6👍3❤2
#ولادت_حضرت_رسول_اکرم
◻️درود بر پیامبری که خدا او را تربیت کرد
✍ وحید نجفیان نجفآبادی
1⃣ عفو و گذشت را سرلوحه زندگیت قرار بده
خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ اعراف ۱۹۹
2⃣ بدی ها را با خوبی جواب بده تا دشمنت تبدیل به دوست شود.
ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ فصلت ۳۴
3⃣ با مردم زورگویی مکن
وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ قاف ٤٥
4⃣ به مردم بفهمان که خدا نزدیک است و دعاهایشان را جواب می دهد.
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ بقره ۱۸۶
5⃣ هیچ گاه چشم به دنیای دیگران ندوز
لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ حجر ٨٨
6⃣ نهایت مهربانی را نسبت به مسلمانان داشته باش
وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ شعراء ٢١٥
7⃣ دین را با عقلانیت و با موعظه و با جدال نیکو به مردم بیاموز
ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ نحل ١٢٥
8⃣ با مردم مشورت کن و برای آنان شخصیت قائل باش
وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ آل عمران ۱۵۹
9⃣ به دنبال زیادت علم باش
وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا طه ١١٤
🔟 هم ببخش و هم فراموش کن و هم خوش رفتار باش
فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ زخرف ۸۹
🌐منبع
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
◻️درود بر پیامبری که خدا او را تربیت کرد
✍ وحید نجفیان نجفآبادی
1⃣ عفو و گذشت را سرلوحه زندگیت قرار بده
خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ اعراف ۱۹۹
2⃣ بدی ها را با خوبی جواب بده تا دشمنت تبدیل به دوست شود.
ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ فصلت ۳۴
3⃣ با مردم زورگویی مکن
وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ قاف ٤٥
4⃣ به مردم بفهمان که خدا نزدیک است و دعاهایشان را جواب می دهد.
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ بقره ۱۸۶
5⃣ هیچ گاه چشم به دنیای دیگران ندوز
لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ حجر ٨٨
6⃣ نهایت مهربانی را نسبت به مسلمانان داشته باش
وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ شعراء ٢١٥
7⃣ دین را با عقلانیت و با موعظه و با جدال نیکو به مردم بیاموز
ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ نحل ١٢٥
8⃣ با مردم مشورت کن و برای آنان شخصیت قائل باش
وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ آل عمران ۱۵۹
9⃣ به دنبال زیادت علم باش
وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا طه ١١٤
🔟 هم ببخش و هم فراموش کن و هم خوش رفتار باش
فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ زخرف ۸۹
🌐منبع
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
Telegram
وحید نجفیان
ارتباط با من
https://www.tgoop.com/va3moharamadmin
https://www.tgoop.com/va3moharamadmin
👍7❤4👌1
امام باقروسقوط فرهنگ دینی
هادی سروش
🎙هادی سروش
🔹جامعه بعد از پیامبر و انحطاط دینی
🔹امام باقر و بازگشت جامعه به فقه و اخلاق
🔹توسعه آثار امام باقر در میان زنان و مردانِ کشورهای مختلف آن روز
🔹مقابله امام باقر با روشهای صوفیانه و ترویج فقر
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
🔹جامعه بعد از پیامبر و انحطاط دینی
🔹امام باقر و بازگشت جامعه به فقه و اخلاق
🔹توسعه آثار امام باقر در میان زنان و مردانِ کشورهای مختلف آن روز
🔹مقابله امام باقر با روشهای صوفیانه و ترویج فقر
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
👍5👌2
◻️هشدار به عالمان دین و دین داران
✍سیدعلی میرموسوی
🔹امام جعفر صادق (ع) (۸۳-۱۴۸ ه.ق) در زمانی پیشوایی شیعه را عهده دار شد، که جنبش ضد اموی در حال گسترش و نظام اموی دستخوش بحرانی جدی شده بود. با وجود این امام به مداخله در امور سیاسی روی خوش نشان نمی داد و همچون پدر از سیاسی شدن امامت پرهیز داشت. هنگامی که جنبش ضد اموي به اوج رسيده بود، او تقاضاي برخي از شيعيان براي رهبري سياسي را نپذيرفت و نامه ابوسلمه خلال را سوزانيد. او پيروان خويش را از هر گونه فعاليت در اين راستا بازداشت و حتي به آنان توصيه كرد كه از تبليغ برای گسترش تشيع پرهيز كنند.
🔹امام به جای مبارزه رسمی با حکومت، رسالت خويش را ژرف سازي و تحكيم بنيان هاي اعتقادي و فقهي تشيع تعریف کرد و با استفاده از موقعيت و فرصت پديدآمده، توانست صورت بندي منسجمي از آن ارائه كند. به ويژه اين که شيعه همگام با دور شدن از عصر تشريع، با مسايل جديدی روبرو شده بود که پاسخ های تازه می طلبيدند. شخصيت علمي و معنوي امام، بسياري از مسلماناني كه در جستجوي دانش بودند را به سوي او كشاند و دانشمندان فراواني در مكتب او پرورش يافتند و از خرمن دانش او توشه چيدند. حتي كساني چون ابوحنيفه و مالك، كه هر يك مذاهب فقهي جداگانهاي تاسيس كردند، از او بهره بردند.
🔹امام، در طول دوران پیشوایی خود، فرهنگ سازی، گسترش دانش، پرورش خردورزی و اندیشیدن در بین شیعیان، را هدف قرار داد. او نه تنها پیروان خویش را به فراگرفتن دانش توصیه می کرد، بلکه اخلاق دانش پژوهی را به آنان یادآوری میشد. براین اساس آنان را از پذیرش بدون دلیل هر ادعایی و یا واداشتن دیگران به پذیرفتن بدون دلیل عقاید خود باز میداشت. معاویه بنوهب؛ از یاران امام، توصیه او را چنین بیان میکند: در پی فراگیری دانش باشید و به همراه آن خود را با بردباری و وقار بیارایید و با اساتید و دانش آموزان خود فروتنی پیشه کنید و هرگز از دانشمندان زورگو نباشید، زیرا با این روش باطل، حقِّ شما نیز از بین می رود.(کافی،ج ١،ص٣٦،حدیث ١)
🔹توصیه اهل دانش و دانش پژوهان به بردباری و فروتنی و تاکید بر خودداری از تحکم و پافشاری بر دیدگاه خود، بر این فرض استوار است که اندیشه جدی و صادقانه همواره خطا پذیری را در خود مفروض می دارد. اعتقاد به خطا پذیری، سعه صدر و فروتنی در برخورد با دیگران را در پی دارد، زیرا چه بسا سخن و یا اندیشه آنان راهی به سوی آشکار شدن خطا و فهم حقیقت بگشاید. از این رو می توان گفت این سخن ارزشمند به روشنی بیزاری امام از یکی از آفات مهم جامعه دینی؛ یعنی «کیش شخصیت» و هشدار نسبت به رفتار زورگویانه عالمان دینی با دیگران را نشان می دهد. «کیش شخصیت» از ویژگی های فرهنگ های استبداد زده و خودکامه پرور و بیان گر حالتی است، که فرد از ابزار های گوناگون از جمله رسانه و نشانه ها برای برتر نشان دادن خویش بهره ببرد.
🔹امام صادق (ع) در سخنی دیگر با پرهیز دادن از ریاست طلبی بر ناپسند بودن «کیش شخصیت» تاکید کرده اند. محمد بن مسلم از امام چنین گزارش کرده است: آيا مي پنداري ما نيكان شما را از تبهكاران نمي شناسيم ، همانا بدترين شما كسي است كه دوست دارد ديگران در پي او گام بردارند، چنين كسي يا دروغزن و يا سست راي است. (كافي جلد ۲ باب طلب الرياسه، حديث ۸). هر چند این سخن به ظاهر، پرهیز از راه انداختن افراد در پی خویش را معنای می دهد، ولی گویا امام در پی اشاره به یکی از آفات جامعه دینی و هشدار به عالمان دینی، در پرهیز از خود بزرگ پنداری و وادار کردن دیگران نسبت به پیروی از خویش است.
🔹شخصیت پرستی از دیگر آسیب های جامعه دینی است، که ترسیم چهره ای بت گونه از رهبران و پیروی کورکورانه از آنان را در پی دارد. پيشوايان و اولياي دين اسلام نيز همواره نگران آلودگي جامعه به اين ويژگي بوده اند و آن را به پيروان خويش گوشزد و از آن بازداشته اند. از ديدگاه آنان پيروي بي چون وچرا از اشخاص رويه اي نارواست. بنابر این هر ادعا و نظريه اي تنها بر اساس دلايل و استدلال هاي آن ارزيابي و پذيرفته یا رد می شود.
🔹در این راستا امام(ع)، ابوحمزه ثمالی را از هر دو ویژگی؛ یعنی کیش شخصیت و شخصیت پرستی، بازداشته است: از رياست طلبي و دنباله روي شخصيت ها بپرهيز. او پرسید: ناپسنديدگي رياست طلبي روشن است، ولي نهی از گام برداشتن در پي بزرگان را درک نمی کنم، زيرا دو سوم از آن چه به دست آورده ام را از دنباله روي شخصيت ها به دست آورده ام. امام در پاسخ گفت: به خوبي درنيافتي؛ مقصود آن است كه بپرهيز از اين كه بدون دليل كسي را پيشوا قرار دهي و هر چه وی گفت درست پنداري.»(كافي جلد ۲ باب طلب الرياسه، حديث ۵).
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
✍سیدعلی میرموسوی
🔹امام جعفر صادق (ع) (۸۳-۱۴۸ ه.ق) در زمانی پیشوایی شیعه را عهده دار شد، که جنبش ضد اموی در حال گسترش و نظام اموی دستخوش بحرانی جدی شده بود. با وجود این امام به مداخله در امور سیاسی روی خوش نشان نمی داد و همچون پدر از سیاسی شدن امامت پرهیز داشت. هنگامی که جنبش ضد اموي به اوج رسيده بود، او تقاضاي برخي از شيعيان براي رهبري سياسي را نپذيرفت و نامه ابوسلمه خلال را سوزانيد. او پيروان خويش را از هر گونه فعاليت در اين راستا بازداشت و حتي به آنان توصيه كرد كه از تبليغ برای گسترش تشيع پرهيز كنند.
🔹امام به جای مبارزه رسمی با حکومت، رسالت خويش را ژرف سازي و تحكيم بنيان هاي اعتقادي و فقهي تشيع تعریف کرد و با استفاده از موقعيت و فرصت پديدآمده، توانست صورت بندي منسجمي از آن ارائه كند. به ويژه اين که شيعه همگام با دور شدن از عصر تشريع، با مسايل جديدی روبرو شده بود که پاسخ های تازه می طلبيدند. شخصيت علمي و معنوي امام، بسياري از مسلماناني كه در جستجوي دانش بودند را به سوي او كشاند و دانشمندان فراواني در مكتب او پرورش يافتند و از خرمن دانش او توشه چيدند. حتي كساني چون ابوحنيفه و مالك، كه هر يك مذاهب فقهي جداگانهاي تاسيس كردند، از او بهره بردند.
🔹امام، در طول دوران پیشوایی خود، فرهنگ سازی، گسترش دانش، پرورش خردورزی و اندیشیدن در بین شیعیان، را هدف قرار داد. او نه تنها پیروان خویش را به فراگرفتن دانش توصیه می کرد، بلکه اخلاق دانش پژوهی را به آنان یادآوری میشد. براین اساس آنان را از پذیرش بدون دلیل هر ادعایی و یا واداشتن دیگران به پذیرفتن بدون دلیل عقاید خود باز میداشت. معاویه بنوهب؛ از یاران امام، توصیه او را چنین بیان میکند: در پی فراگیری دانش باشید و به همراه آن خود را با بردباری و وقار بیارایید و با اساتید و دانش آموزان خود فروتنی پیشه کنید و هرگز از دانشمندان زورگو نباشید، زیرا با این روش باطل، حقِّ شما نیز از بین می رود.(کافی،ج ١،ص٣٦،حدیث ١)
🔹توصیه اهل دانش و دانش پژوهان به بردباری و فروتنی و تاکید بر خودداری از تحکم و پافشاری بر دیدگاه خود، بر این فرض استوار است که اندیشه جدی و صادقانه همواره خطا پذیری را در خود مفروض می دارد. اعتقاد به خطا پذیری، سعه صدر و فروتنی در برخورد با دیگران را در پی دارد، زیرا چه بسا سخن و یا اندیشه آنان راهی به سوی آشکار شدن خطا و فهم حقیقت بگشاید. از این رو می توان گفت این سخن ارزشمند به روشنی بیزاری امام از یکی از آفات مهم جامعه دینی؛ یعنی «کیش شخصیت» و هشدار نسبت به رفتار زورگویانه عالمان دینی با دیگران را نشان می دهد. «کیش شخصیت» از ویژگی های فرهنگ های استبداد زده و خودکامه پرور و بیان گر حالتی است، که فرد از ابزار های گوناگون از جمله رسانه و نشانه ها برای برتر نشان دادن خویش بهره ببرد.
🔹امام صادق (ع) در سخنی دیگر با پرهیز دادن از ریاست طلبی بر ناپسند بودن «کیش شخصیت» تاکید کرده اند. محمد بن مسلم از امام چنین گزارش کرده است: آيا مي پنداري ما نيكان شما را از تبهكاران نمي شناسيم ، همانا بدترين شما كسي است كه دوست دارد ديگران در پي او گام بردارند، چنين كسي يا دروغزن و يا سست راي است. (كافي جلد ۲ باب طلب الرياسه، حديث ۸). هر چند این سخن به ظاهر، پرهیز از راه انداختن افراد در پی خویش را معنای می دهد، ولی گویا امام در پی اشاره به یکی از آفات جامعه دینی و هشدار به عالمان دینی، در پرهیز از خود بزرگ پنداری و وادار کردن دیگران نسبت به پیروی از خویش است.
🔹شخصیت پرستی از دیگر آسیب های جامعه دینی است، که ترسیم چهره ای بت گونه از رهبران و پیروی کورکورانه از آنان را در پی دارد. پيشوايان و اولياي دين اسلام نيز همواره نگران آلودگي جامعه به اين ويژگي بوده اند و آن را به پيروان خويش گوشزد و از آن بازداشته اند. از ديدگاه آنان پيروي بي چون وچرا از اشخاص رويه اي نارواست. بنابر این هر ادعا و نظريه اي تنها بر اساس دلايل و استدلال هاي آن ارزيابي و پذيرفته یا رد می شود.
🔹در این راستا امام(ع)، ابوحمزه ثمالی را از هر دو ویژگی؛ یعنی کیش شخصیت و شخصیت پرستی، بازداشته است: از رياست طلبي و دنباله روي شخصيت ها بپرهيز. او پرسید: ناپسنديدگي رياست طلبي روشن است، ولي نهی از گام برداشتن در پي بزرگان را درک نمی کنم، زيرا دو سوم از آن چه به دست آورده ام را از دنباله روي شخصيت ها به دست آورده ام. امام در پاسخ گفت: به خوبي درنيافتي؛ مقصود آن است كه بپرهيز از اين كه بدون دليل كسي را پيشوا قرار دهي و هر چه وی گفت درست پنداري.»(كافي جلد ۲ باب طلب الرياسه، حديث ۵).
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
👍8👌2❤1
◽️بمناسبت ولادت حضرت رسول اکرم(ص)
گلچینی از مقالات
🔹مهمترین پیام پیامبر اکرم(ص) برای انسان معاصر، به رسمیت شناختن و گفتوگو با انسانهای دیگر است. متأسفانه ما فراموش میکنیم در جهانی زندگی میکنیم که دیگران هم در آن حضور دارند و صداهای دیگری هم وجود دارد. متأسفانه ما یا صداهای دیگر را کتمان میکنیم یا اینکه آنها را سرکوب میکنیم و هر دو خطاست. پیام پیامبر(ص) توجه به دیگران، بهرسمیت شناختن حضور دیگران، گفتوگوی با دیگران،ارسال هیئتهای نمایندگی و پذیرش آنها و احترام گذاشتن به سنتهای موجود، تا زمانی که این سنتها در تعارض صریح با پیام اسلام نباشد،است(حسن اسلامی).
۱. اخلاق و بعثت پیامبر
گفتاری از آیتالله منتظری
مشاهده در متن کوتاه
۲. بعثت و مدنیت
گفتاری از داود فیرحی
مشاهده در متن کوتاه
۳. پیامبر شنوا
گفتاری از محمد سروش محلاتی
مشاهده در فایل صوتی
۴. شاخصههای جامعه نبوی؛ از به رسمیت شناختن دیگری تا تامین اولیات زندگی
گفتاری از حسن اسلامی
مشاهده در متن کوتاه
۵. اگر پیامبر امروز در میان ما بود چگونه عمل میکرد؟
گفتاری از محمدرضا یوسفی
مشاهده در متن کوتاه
۶. بعثت و جامعه جاهلی
گفتاری از محمود شفیعی
مشاهده در متن کوتاه
۷. رابطه بعثت و اخلاق
گفتاری از مهدی مهریزی
مشاهده در متن کوتاه
۸. مبادی اخلاقی بعثت؛ پیشفرضهای اخلاقی پذیرش دعوت پیامبر اکرم(ص)
گفتاری از علی مهجور
مشاهده در سایت/ متن کوتاه
۹. پیامبری و قرارداد
گفتاری از رضا تاران
مشاهده در متن کوتاه
📍برای دسترسی به هر موضوع بر روی گزینه سایت/متن کوتاه کلیک نمایید.
#ولادت_رسول_اکرم_گرامی_باد
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
گلچینی از مقالات
🔹مهمترین پیام پیامبر اکرم(ص) برای انسان معاصر، به رسمیت شناختن و گفتوگو با انسانهای دیگر است. متأسفانه ما فراموش میکنیم در جهانی زندگی میکنیم که دیگران هم در آن حضور دارند و صداهای دیگری هم وجود دارد. متأسفانه ما یا صداهای دیگر را کتمان میکنیم یا اینکه آنها را سرکوب میکنیم و هر دو خطاست. پیام پیامبر(ص) توجه به دیگران، بهرسمیت شناختن حضور دیگران، گفتوگوی با دیگران،ارسال هیئتهای نمایندگی و پذیرش آنها و احترام گذاشتن به سنتهای موجود، تا زمانی که این سنتها در تعارض صریح با پیام اسلام نباشد،است(حسن اسلامی).
۱. اخلاق و بعثت پیامبر
گفتاری از آیتالله منتظری
مشاهده در متن کوتاه
۲. بعثت و مدنیت
گفتاری از داود فیرحی
مشاهده در متن کوتاه
۳. پیامبر شنوا
گفتاری از محمد سروش محلاتی
مشاهده در فایل صوتی
۴. شاخصههای جامعه نبوی؛ از به رسمیت شناختن دیگری تا تامین اولیات زندگی
گفتاری از حسن اسلامی
مشاهده در متن کوتاه
۵. اگر پیامبر امروز در میان ما بود چگونه عمل میکرد؟
گفتاری از محمدرضا یوسفی
مشاهده در متن کوتاه
۶. بعثت و جامعه جاهلی
گفتاری از محمود شفیعی
مشاهده در متن کوتاه
۷. رابطه بعثت و اخلاق
گفتاری از مهدی مهریزی
مشاهده در متن کوتاه
۸. مبادی اخلاقی بعثت؛ پیشفرضهای اخلاقی پذیرش دعوت پیامبر اکرم(ص)
گفتاری از علی مهجور
مشاهده در سایت/ متن کوتاه
۹. پیامبری و قرارداد
گفتاری از رضا تاران
مشاهده در متن کوتاه
📍برای دسترسی به هر موضوع بر روی گزینه سایت/متن کوتاه کلیک نمایید.
#ولادت_رسول_اکرم_گرامی_باد
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tgoop.com/andishedini
👍5❤3