Telegram Web
⚡️شمشیر دو لبه روحانیت

      مرضیه حاجی‌هاشمی

✳️جامعه ایران در دهه های گذشته، به سرعت به سمت گسستن از اقتدارهایی که به سبب تعلق به جمع، اعمال می شوند و همچنین توجه به هویت فردی پیش می‌رود. پیامد این گسستن، تمایل بیشتر به آزادی‌های فردی و نوعی لیبرالیسم است. انقلاب در شیوه نگریستن به زندگی و تمایلات فردگرایانه، بر مطالبات سیاسی نیز تاثیر می‌گذارد و اقتدار سیاسی را به چالش می‌کشد؛ لذا چنین به نظر می‌رسد که جامعه ایران، شاهد تحولات بزرگی در تاریخ سیاسی- اجتماعی خود خواهد بود.

روند فردگراییِ منجر به لیبرالیسم در جوامع غربی، دقیقاً از نقطه‌ای آغاز شد که در قرن دوازدهم میلادی  روحانیان دینی، طی یک انقلاب در شیوه تلقی از جایگاه خود در جامعه، برای خود یک «ولایت مطلقه» تعریف کردند، ولایتی که به آنها صلاحیت قانونی و حقوقی اعطا می‌کند و «بر اقتداری استوار است که از سوی مسیح به پطرس و جانشینانش تفویض شده است».

«پولس زمانی که به قرنطیان، نامه نوشت تا ولایت مطلقه را توضیح دهد، گفت، آیا نمی‌دانید که فرشتگان را داوری خواهیم کرد تا چه رسد به امور روزگار؟»، با استناد به متون مقدس برای اولین بار چنین اقتداری برای روحانیان و کلیسا در نظر گرفته شد و تمام اقتدارهای دیگر را به چالش کشید. به چالش کشیدن اقتدارهای فردی و نهادی در یک جامعه، نوعی فردگرایی پنهان و تحولات غیر شبکه‌ای ناملموس در جامعه را موجب می‌شود که بیشتر جنبه ذهنی و درونی دارد.

وقتی تحت یک اقتدار مقدس، صلاحیت تمام نهادهای عرفی و سنتی یا حتی مدرن؛ مثل احزاب و رهبران فکری جامعه که می‌توانند گروه‌ها را رهبری کنند، به شدت به چالش کشیده می‌شود، دقیقاً این اقتدار به بلای جان خودش، بدل می‌شود و ضد خود را در جامعه فردی شده ای می پرورد که خطوط قرمز عرفی را نیز در پیش چشمش شکسته می‌بیند.

فردگرایی ذهنی و تغییر در نگرش، به زودی به صورت مطالبات عینی در خواهد آمد و ساختار اجتماعی را در هم خواهد شکست. هیچ اقتداری اعم از دینی یا غیر دینی را یارای مقاومت در برابر این تحول در نگرش تابوشکنانه جامعه نیست؛ چرا که به موازات آن، انقلاب‌های فکری نیز به وقوع می‌پیوندند که در چرخه‌ای مداوم، یکدیگر را تقویت می‌کنند، دقیقاً مانند انقلاب نومینالیستی در غرب که پس از انقلاب روحانیان و ولایت مطلقه آنها، زمینه را برای فردگرایی بیشتر که ریشه اصلی لیبرالیسم است، فراهم آورد، این بدین معناست که با این انقلاب شمشیر دو لبه روحانیت برون آمد و نه تنها اقتدار مطلقه جدیدش؛ بلکه اقتدار سنتی خودش را نیز در کنار تمام اقتدارهای عرفی دیگر برای همیشه گردن زد.

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
5👍2
⚡️دین‌داری در عصر مدرنیته و نظریه دو حرکتی

پروین قوامی

✳️یکی از جدی‌ترین پرسش‌ها در دوران مدرنیته ربط دین و دنیای مدرن است. پاسخ به این پرسش می‌تواند بسیاری از چالش‌های پیش‌روی دین داری را در عصر جدید بر طرف کند. این پرسش در غرب و دنیای مسیحیت، پس از قرون وسطی پاسخ‌هایی گرفت؛ چنان که جنبش اصلاح دینی، از مهم‌ترین تحولات عصر رنسانس(نوزایی) در اروپا بود. مهم‌ترین دلیل این تحولات را نیز باید در ناتوانی کلیسا از پاسخ‌گویی به نیاز مردم در عصر جدید دانست. پیشرفت‌های غرب پس از این دوره و عقب ماندگی فرهنگی - اجتماعی دنیای اسلام، متفکران مسلمان را به اندیشه درباره علل این شکست واداشت. از همین رو شماری از احیاگران دینی در سراسر دنیای اسلام کوشیدند تا با آسیب‌شناسی وضعیت مسلمانان، پاسخ‌هایی برای این پرسش بیابند.

✳️یکی از متفکرانی که در دوره معاصر، آثار و اندیشه‌هایش درباره اسلام و مدرنیته به ویژه در فضای آکادمیک غرب بازتاب قابل توجهی داشته است، فضل الرحمان است. فضل الرحمان ملک (۱۹۱۹ - ۱۹۸۸م) از اندیشمندان نوگرای مسلمان است که شهرتش، به اندیشه‌های نوگرایانه درباره اسلام و مطالعاتی در حوزه هرمنوتیک و فهم قرآن است‌.

✳️نظریه دو حرکتی
پروژه اصلی فضل‌الرحمان، چگونگی مواجهه با مدرنیسم و انطباق احکام اسلامی، اعم از احکام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اسلام با دوره جدید است. فضل‌الرحمان از منتقدان سکولاریسم بود و معتقد بود که حذف دین از عرصه عمومی به نفی هویت مسلمانان منجر می‌شود. به همین دلیل می‌کوشید تا در دنیای جدید درکی نو از معنای دین به دست دهد تا دین‌داران بتوانند جایگاه خود را در دنیای جدید بیابند.

✳️وی در مخالفت با قائلان به دین حداقلی _که دین را شامل پنج رکن توحید و نماز و روزه و زكات و حج می‌دانند و در کنار آن بر حفظ حدود و مجازات‌های تعیین شده اصرار می‌ورزند - معتقد بود که این شیوه پذیرش دین از سر بی‌مسئولیتی است و به هیچ وجه مطلوب نیست. به نظر فضل‌‌الرحمان دین همه ابعاد اجتماعی و فردی را دربرمی‌گیرد.

🌐برشی از کتاب آینده‌دینداری در ایران، دفتر اول، ۱۴۰۲، به کوشش مهدی پورحسین، انتشارات سهل؛ صفحه ۳۸۱، ۳۸۳، ۳۸۴.

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
5👍2👏1👌1
ولادت با سعادت حضرت امام رضا(ع) تبریک و تهنیت باد

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
6
◽️بمناسبت ولادت امام رضا(ع)
      گلچینی از مقالات

🔹شرایط زمانی امام رضا به دلیل نهضت ترجمه و ورود افکار و اندیشه های دیگر جوامع به جهان اسلام و از سوی دیگر فضای باز فرهنگی موجب شد تا بستری برای طرح آن افکار و تضارب فکری ادیان و مذاهب مختلف فراهم شود. امام رضا با استقبال از چنین فضایی، در مناظرات و گفتگوهای متعددی شرکت کردند و با تسلط بر منابع دینی ادیان و مذاهب مختلف با معتقدان به آن ادیان و مذاهب به بحث پرداختند.حضرت در همه موارد حرمت مخاطب را حفظ کرده، هیچگونه اتهامی به وی نمی‌زدند. اخلاق و منطق حاکم بر این گفتگوها بود. این سنت در تثبیت تشیع نقش مهمی داشت. (محمدرضا یوسفی)

۱. تقابل امام رضا(ع) و نائبان ناباب
   
گفتاری از    سروش محلاتی
    مشاهده در  فایل صوتی

۲. پيامدهای فقر در جامعه و وظیفه حاکمیت در برابر آن از دیدگاه امام رضا(ع)
    گفتاری از    محمدرضا یوسفی
    مشاهده در  فایل صوتی

۳. دغدغه امام رضا(ع) درمورد سطح فهم دینی
    گفتاری از     هادی سروش
    مشاهده در   فایل صوتی

۴. مبارزه از نزدیک‌ترین فاصله؛ تاملی بر سیره سیاسی امام رضا(ع)
    گفتاری از     مهراب صادق‌‌نیا
    مشاهده در   متن کوتاه
   
۵.  دلایل نام‌گذاری روز زیارت امام رضا(ع)
    گفتاری از     حسن پویا
    مشاهده در   متن کوتاه

۶. امام رئوف و اسلام رحمانی
    گفتاری از     علی میرموسوی
    مشاهده در   متن کوتاه

۷. دین‌ورزی خردمندانه در سخنان امام رضا(ع)
    گفتاری از     عبدالرحیم سلیمانی اردستانی
    مشاهده در   متن کوتاه

۸. نسبت فقه و اخلاق در آموزه‌های امام رضا(ع)

   گفتاری از    احمد پاکتچی
   مشاهده در   متن کوتاه

۹. سنت گفت‌وگو در سیره امام رضا(ع)
    گفتاری از   محمدرضا یوسفی
    مشاهده در  فایل صوتی

📍برای دسترسی به هر موضوع بر روی گزینه متن کوتاه کلیک نمایید.

#ولادت_امام_رضا_ع
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
6
⚡️آینده‌پژوهی دین‌داری در ایران

       احمد کوهی

✳️وقتی از آینده دین‌داری می‌گوییم می‌خواهیم از چه چیزی سخن بگوییم؟ و اصلا چرا به چیزی به عنوان آینده‌دینداری می‌پردازیم؟ واقعیت این است که انگیزه‌ها برای پرداختن به آینده مختلف است و افراد گوناگون از ابعاد مختلفی به آینده می‌نگرند و از آن استفاده می‌کنند؛ اما آنچه ما در اینجا در پی آن هستیم، این است که ما آینده را برای ساختن آن می‌خواهیم. اگر فقط با هدف حدس زدن آینده باشد که چه خواهد شد و دین‌داری افزایش می‌یابد یا کاهش کاری بی‌فایده است و مشکلات معرفت شناسی پیدا می‌کند.

✳️دانستن آینده‌دینداری وقتی برای ما فایده عملی دارد که به جای کاهش یا افزایش آمار دین‌داری، دایره حدسمان را به این سمت ببریم که آیا ممکن است دینداری نسبت به اکنون متفاوت بشود؟

✳️تحقیقات نشان داده‌اند که تحولاتی در حال رخ دادن است که در اثر آن، حرکت به سمت مردمی شدن، حکمرانی مردم و الگوی مشارکتی در حال رشد بوده و هست. این امر در فضای دین‌داری هم خواهد بود؛ یعنی نه فقط در فضای سیاسی، بلکه در دین هم احساس نیاز بیشتری به مشارکت خواهد بود و مردم برای حل مسائل خود از ساختارهای غیررسمی‌تر و مردمی‌تر استفاده می‌کنند.

✳️ساختارهای ریز، جزیی و خرد می‌توانند تأثیر بیشتری در زندگی‌ها بگذارند و تبدیل به اصل می‌شوند. به عبارت دیگر اگر بیست سال پیش، پیشران اصلی تحولات اجتماعی، دانشگاه یا نهاد علم بود، دیگر نهاد علم و دانشگاه را به عنوان پیشران تحول باید کنار بگذاریم و از این پس نهادهای دیگری مانند شبکه‌های انسانی یا نوآوری‌ها پیشران تحولات اجتماعی خواهند بود.

✳️شاید اتفاق مهمی که می‌افتد، این است که دین‌داری بعد از انقلاب که برای بسیاری از مردم دین‌داری از طریق ساختارها بود، به نوعی از دین‌داری تبدیل می‌شود که از طریق فعالیت‌های فوق برنامه و داوطلبانه، گسترش خواهد یافت.

🌐برشی از کتاب آینده‌دینداری در ایران، دفتر اول، ۱۴۰۲، به کوشش مهدی پورحسین؛ انتشارات سهل،صفحات ۲۲۵، ۲۲۶، ۲۴۵، ۲۴۶

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
6
امام علی(ع):

✳️همانا ويرانى زمين به جهت تنگدستى مردم است، و تنگدستى مردم به جهت غارت اموال از طرف زمامدارانى است كه به آينده حكومتشان اعتماد ندارند، و از تاريخ گذشتگان عبرت نمى گيرند ...

🌐نهج البلاغه نامه ۵۳

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
8
⚡️ضرورت نواندیشی در فقه و فقاهت


✳️در دوره جدید و پس از آشنایی مسلمانان با تحولات سیاسی اجتماعی و پیشرفت‌های علمی، فرهنگی و فناورانه در مغرب زمین، وضع دگرگون می‌شود و به تدریج شاهد گسستی معنادار میان فضای فکری و ذهنیت جدید جامعه با فضای فکری و ذهنیت سنتی فقها و به تبع آن فاصله گرفتن دانش فقه از تحولات علمی فرهنگی و سیاسی اجتماعی هستیم، به طوری که دانش فقه که تا آن زمان توانسته بود در عرصه‌های مختلف به گونه‌ای پاسخگوی نیازهای جامعه باشد، ناگهان با بحران شکاف عصری مواجه می‌شود. در این دوره، برخی مفاهیم و مسائل جدید در ذهن نخبگان جوامع مسلمان جای می‌گیرد و بر زبانشان جاری می‌شود که با مسائل گذشته آنان تفاوت بسیار داشته است؛ مفاهیمی همچون «پارلمان»، «قانون»، «قانون گذاری»، «انتخابات»، «رأی اکثریت»، «تفکیک قوا»، «آزادی‌های سیاسی‌اجتماعی»، «مساوات»، «حقوق شهروندی»، «دولت مدرن و رابطه آن با دین» و ... مطرح شده بود. که بعضی از آنها کاملاً جدید و بعضی دیگر در معنا و مفهوم، متفاوت با مفاهیم سابق بود.

✳️نکته در خور توجه آنکه، به طور طبیعی، گسترش علوم انسانی نوبنیاد و رواج مفاهیم و اصطلاحات جدید، به‌تدریج موجب تغییراتی در عرف عام خواهد شد. نپذیرفتن یا درک نکردن به موقع این پدیده و توجه نکردن به آن می‌تواند موجب فاصله گرفتن از فضای فکری و ذهنیت رایج جامعه شود. این پدیده اغلب برای عالمان محافظه کار و جزم‌اندیشی که اعتمادبه‌نفس بالایی برای یافته‌های علمی‌شان دارند اتفاق می‌افتد. این خصوصیت همان چیزی است که اگر در میان دانشوران هر رشته از علوم بشری تعمیم یابد می‌تواند موجب رکود و توقف در آن رشته علمی شود و جاماندگی از کاروان علم و دانش و فرهنگ را برای آن رقم بزند. از این پدیده می‌توان با عنوان «بحران فقدان معاصریت» و «جاماندگی فرهنگی تاریخی» یاد کرد. به نظر می‌رسد آنچه در این ۱۵۰ سال اخیر به تدریج اتفاق افتاده است نوعی انزوای دانش فقه و جاماندگی آن از کاروان علوم انسانی است. آگاهی از عمق این بحران و شناخت جوانب مختلف آن، ضرورت روی آوردن به رویکرد نواندیشانه در فقه و فقاهت را توجیه پذیر می‌کند.

🌐برشی از کتاب نواندیشی دینی؛ تاملاتی در رویکردها، به کوشش حمید سعادتی، انتشارات کویر؛ صفحه ۲۳۷،۲۳۸،۲۳۹.

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
8
امام علی علیه‌السلام

✳️ای مالک!
باد غرورت،
جوشش خشمت،
             تجاوز دستت
و تندی زبانت را در اختیار گیر!
و با پرهیز از شتابزدگی و فروخوردن خشم، خود را آرامش ده،
تا خشم فرونشیند و اختیار نفس
در دست تو باشد….

تو بر نفس مسلط نخواهی شد ،
    مگر با یادِ فراوانِ قیامت
          و بازگشت به سوی خدا...

نهج البلاغه

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
9👍2
⚡️پیامبر اسلام و اسلام پیامبر

    ✍️رضا بابایی

✳️تاریخ گواه است که اسلام در زمان پیامبر(ص)، دین اصلاح‌ بود نه انقلاب؛ جز در مسئلۀ چندخدایی که داستانی دیگر دارد. شیوه‌های انقلابی و ارتجالی در این دین و در هیچ‌یک از آیین‌های مانا جایی نداشته است؛ چون زیرساخت‌های اجتماعی و فرهنگ عمومی، انقلاب و دگرگونی ارتجالی را نمی‌پذیرند. اسلام نخستین، بیشتر جنبش(Movement) بود تا شورش و انقلاب(Revolution). جنگ‌های صدر اسلام هم یا دفاعی بود یا بیشتر زمینه‌های سیاسی - اقتصادی داشت تا عقیدتی.

✳️اسلام حتی در احکام اقتصادی و جزایی، اصلاحات جزئی را بر انقلاب ترجیح داد؛ یعنی در بیرون از زمان و مکان خود سیر نکرد. از همین رو است که غالب احکام اقتصادی و جزائی و حکومتی اسلام، امضایی است، نه تأسیسی؛ یعنی نظم پیشین را بیش‌وکم پذیرفت و در همان قالب‌ها محتواسازی کرد. برده‌داری، ماه‌های حرام، نابرابری ارث و دیۀ زن و مرد، معاملات رایج در شبه‌‌جزیره(مضاربه، جعاله ...)، نظام قبیلگی، نوع روابط اجتماعی و خانوادگی، سنت چندهمسری و... در عصر رسالت تغییر اساسی نکرد. اسلام، ساختارهای جدید نیافرید؛ ساختارهای پیشین را برنینداخت و در قالب حکومت و فرایند حاکم‌گزینی دست نبرد. اگر تغییری داد، در محتوا و اندکی نیز در شکل اجرا بود. عقیدۀ شیعه به وجود نص و نصب الهی برای خلافت امام علی(ع)، استثنا است؛ چنانکه حاکم مسلمانان در سقیفه، به همان شیوه‌ای انتخاب شد که پیش از اسلام سابقه داشت و تا زمان معاویه هم ادامه داشت.

✳️احکام تأسیسی اسلام، عمدتا در بخش عبادیات است؛ در غیر آن، شیوۀ پیامبر اسلام(ص) همراهی حداکثری با زمانه بود؛ نه تغییرات ناگهانی و شهرآشوب. مسلمانان نیز اگر همین شیوه را برگزینند، پا در جای پای پیامبر خویش گذاشته‌اند؛ یعنی نه در گذشتۀ دور یا نزدیک بمانند و نه بدون جایگزین‌های مجرب و سازگار با زمانه، ساختارها را بشکنند. بنابراین، مسلمانی دو معنا دارد:
1. پیروی از «پیامبر اسلام»؛
2. پیروی از «اسلام پیامبر».
«اسلام پیامبر» یعنی روشی که ایشان برگزید و فرایندی که پیمود تا به «پیامبر اسلام» رسید. «اسلام پیامبر» تا آنگاه که به خلافت تبدیل نشده بود، بسیار ساده و سازگار با سنت‌ها و ساختارهای موجود بود. مثلا اسلام، تقوا را نشانۀ برتری قلمداد کرد، اما این برتری، نظام بردگی را نقض نمی‌کرد؛ یعنی پرهیزگار برتر است، چه برده باشد و چه مولی. «نظام بردگی» محصول سنت‌ها و تاریخ اعراب بود؛ نقض آن نیز بر عهدۀ سنت‌های جدید است، نه فرمان پیامبران که رسالتی دیگر داشتند. اسلام پیامبر در بیرون از زمان و مکان شکل نگرفت که ما پیامبر اسلام را منهای زمان و مکان بنگریم. پیامبر اسلام پایان اسلام پیامبر نیست؛ آغاز آن است؛ یعنی شیوه و روش ایشان در مواجهه با زمان و مکان باید همچنان ادامه می‌یافت که نیافت.

✳️مسلمانان، پیامبر اسلام را بیش‌وکم می‌شناسند‌، اما در «اسلام پیامبر» چندان نمی‌نگرند؛ یعنی تأثیر نسبت‌های زمانی و مکانی را در سیر پیامبرانۀ او نادیده می‌گیرند. اگر اسلام پیامبر(روش و فرایند) به اندازۀ پیامبر اسلام(نتیجه و برایند) در کانون توجهات می‌نشست، زمان و مکان همان اندازه برای مسلمانان اهمیت می‌یافت که برای پیامبر اسلام(ص) اهمیت داشت. برای اینکه پیامبر اسلام(ع) در «مکه=ام‌القری» و «پیرامون مکه=من حولَها» محصور نماند و عقیده به استمرار رسالت ایشان در زمان‌ها و مکان‌های دیگر، با آیاتی همچون «أَوْحَینَا إِلَیک قُرْآنًا عَرَبِیا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَی وَمَنْ حَوْلَهَا؛ قرآن عربی را بر تو وحی کردیم تا [مردم] مکه و پیرامون آن را هشدار دهی»(شوری7) سازگار باشد، باید فرایند(اسلام پیامبر) را هم به اندازۀ برایند(پیامبر اسلام) دید؛ وگرنه گزیری از توقف در یکی از ایستگاه‌های تاریخ نمی‌ماند.

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
5
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
فایل صوتی

آیین‌های مذهبی و دوقطبی اجتماعی

گفتگوی محسن‌حسام مظاهری و حسین شهرستانی

🔹محسن‌حسام مظاهری: رشد مناسک به‌تنهایی نمی‌تواند نشان‌دهنده‌ی رشد دین باشد، در کنار آن لازم است شاهد رشد اعتقادات و اخلاق دینی هم باشیم. با توجه به این، امروز نمی‌توانیم مدعی رشد دین در جامعه باشیم. جمهوری اسلامی در خصوص مناسک، سوگیری شیعی دارد. مناسک مربوط به عید فطر، عید قربان و میلاد پیامبر اکرم بزرگ نشده است. توجه به ماه رمضان نیز تحت‌الشعاع شهادت امام علی (ع) قرار گرفته است.

🔹حسین شهرستانی: مناسک به بستری برای ارتباط‌های مدنی تبدیل شده است. مناسکی مانند محسنیه که لبه‌های تقابل با اهل‌سنت در آن تیز می‌شود جمهوری اسلامی جلوی آنها را گرفته است. اتفاقا در چنین مناسک ضدوحدت‌گرایانه‌ای، کنش ضدجمهوری اسلامی انجام می‌شود، مثلا مراسم‌های قمه‌زنی‌ای که وجود دارد. اسلام سیاسی و جمهوری اسلامی بوده است که جلو قمه‌زنی ایستاده است.

📺 ویدیو یوتیوب

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
7
⚡️زندگی اصیل و هزینه‌هایش

    ✍️علی زمانیان

هزینه‌ی ارزش‌هایی که بدان معتقدی، فقط برگردن خود توست

طبق قول مشهور، شب عاشورا، امام حسین، یاران خود را جمع کرد و فرمود: "بدانید که من می‌دانم فردا سرنوشت ما با این دشمنان چه خواهد شد. اکنون به همه‌ی شما اجازه‌ی رفتن می‌دهم؛ پس همه آزادید که بروید و بیعتی از من بر گردن شما نیست. پس از تاریکی شب استفاده کنید و هر کدام از شما که قدرت دارد دست مردی از اهل بیت مرا بگیرد و در این تاریکی متفرق شوید و به هر سو که می‌خواهید بروید. این مردم مرا می‌خواهند و اگر به من دست یابند، با بقیه کاری نخواهند داشت."

تاریخ یاد ندارد کسانی را که به این توصیه عمل کردند، نکوهش کرده باشند. در سخن امام حسین، حقیقتی نهفته است که کمتر به آن توجه شده است. گوهر این سخن، سه بعد و زاویه دارد. سخنی درس‌آموز برای همیشه‌ی تاریخ.

سه درسی که می‌توان از این سخن بیرون کشید چنین است:

1⃣"اصیل زندگی کنید"

اصالت زندگی به این است که اگر می‌خواهی زندگی کنی و یا حتی اگر می‌خواهی بمیری، برای خودت زندگی کن و برای خودت بمیر. وقتی می‌گویم "برای خودت"، دقیقا به معنای این است که برای آن‌چه به آن رسیده‌ای، آن حقیقتی که در درون خود محقق کرده‌ای، آن‌چه در جان‌ات بدان وفاداری و آن‌چه در پنهان‌ترین زوایای روح‌ات آرزویش را می‌کنی. در مقابل، زندگی عاریتی و مرگ عاریتی، زندگی و مرگی است که که از جان تو و از درون تو برنخاسته است، بلکه از بیرون به تو تحمیل شده است. خود را بنده و برده‌ی چیزی کرده‌ای که از تو و از درون تو نجوشیده است. با آن مشکل داری، اما به ملاحظه‌ای و به مقتضایی به آن گردن می‌نهی؛ بدان رضایت نداری و چیزی نیست که تو آن را خواسته باشی.
آن‌چه امام حسین می‌گوید، به واقع، یاران را از مرگ عاریتی بر حذر می‌دارد. از این رو توصیه می‌کند بروید و برای آن که احساس گناه نکنند، به صراحت گوشزد می‌کند بیعت‌ام را از شما برداشتم. تا مبادا کسی به خاطر امام حسین بماند و اما دل‌اش رای و میل دیگری داشته باشد.

2⃣"انتخاب، حق انسان است"

پیام دوم امام حسین این است که: می‌توانی بروی، می‌توانی بمانی. اما اگر می‌خواهی بمانی، به‌خاطر من نمان. زیرا بیعت‌ام را از تو برداشته‌ام. انتخاب، حق تو است: رفتن و یا ماندن.   مرگ را خودت باید انتخاب کنی. انتخاب، عنصر اساسی و بنیادینی است که خداوند در انسان به ودیعت نهاده است. می‌خواهی بروی، بی هیچ شماتتی برو، اما اگر ماندی، به‌اختیار و انتخاب خودت بمان. من، مسئول خودم هستم و نه بیش‌تر، و تو نیز. هر کسی بار مسئولیتِ انتخاب خود را خودش باید بر دوش بگیرد. هرکس خودش باید انتخاب کند چگونه بزید و یا چگونه بمیرد.   
رستگاری، آن است که انتخاب شود.

این سخن پربهایی است با همه‌ی آنان که می‌خواهند "حسینی" زندگی کنند، که راه انتخاب را مسدود نکنید و آدمیان را مجبور نکنید، و با حسین بودن را حتی، به دیگران  تحمیل نکنید. زیرا خود او رخصت داده است هر کس سر خویش گیرد و برود. امام حسین با این سخن، همه را با عمیق‌ترین اضطراب وجودی، یعنی "انتخاب" روبرو کرد. انتخابی که باید به آن دست برد و مسئولیت‌اش را پذیرفت. حسین، همه را با "تصمیمی" بزرگ مواجه کرد. او گفت: "آزادید بروید". یعنی اگر می‌خواهید بمانید، خودتان باید تصمیم بگیرید، من به جای هیچ کس تصمیم نمی‌گیرم. امام حسین با این سخن می‌خواهد بگوید، هزینه‌ی آن چه بر آن باور داری، فقط برعهده توست. دیگران را نباید و نمی‌توانی مجبور کنی هزینه‌های باورهای ترا بپردازند.

3⃣"قربانی شدن فقط پیش پای ارزش"

با معیار، ملاک و برای حقیقت و ارزش (و نه برای شخص)، زندگی کن. حقیقتی که در پرتو آن زیسته‌ای و ارزشی که محور زندگی است، چیزی است که مهم است. امام حسین گوشزد می‌کند اگر می‌خواهی بمانی، برای حقیقتی و ارزشی بمان که برای آن زیسته‌ای. برای من نمان، مسئولیت مرگ هرکسی با خود اوست. برای من، از آن رو که به من تعلق عاطفی داری، نسبت و پیوند خونی داری و یا به هر علت دیگر، نمان. اگر می‌خواهی بمانی، ببین حق با تو چه می‌گوید. ببین معیاری که از آن، همه‌ی عمر پیروی کرده‌ای چه می‌گوید. اگر آن معیار و ارزش در فردا تجلی می‌کند بمان. اگر حقیقت، چیزی است که در میدان نبرد ظهور می‌کند بمان؛ اما اگر فقط به‌جهت خویشاوندی و نسبت‌های دیگر است، بهتر است بروی.
اگر می‌مانی، مرا نه به عنوان یک شخص، بلکه به منزله‌ی یک ارزش و یک معیار ببین. ارزشی که می‌توان جان خویش را در دفاع از آن قربانی نمود.

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
7👌3
⚡️نسبت میان فقه و عرفان و اخلاق

      محمدصادق کاملان

✳️اسلام سه بُعد اساسی دارد: معارف دینی، اخلاق و احکام (فقه). در حالی که تنها حدود یک‌دوازدهم آیات قرآن به احکام فقهی اختصاص دارد، بخش عمده آیات به اخلاق و معارف دینی می‌پردازد.

✳️اخلاق در قرآن نقش محوری دارد؛ هدف بعثت انبیا و نزول کتاب‌های آسمانی، اقامه قسط و تربیت اخلاقی انسان‌هاست. بیشتر داستان‌های قرآن مانند قصه‌های هابیل و قابیل، حضرت یوسف و زلیخا، یا موسی و فرعون، محور اخلاقی دارند.

✳️فقه بدون پشتوانه اخلاقی کارایی کامل ندارد؛ التزام به احکام نیازمند تربیت اخلاقی و روانی است. همچنین عرفان نیز زمینه‌ساز تحقق اخلاق و عمل به فقه است و در پی تقرب به خدا و ادب عبودیت است.

در مجموع، عرفان و اخلاق بستر تحقق عملی و درونی فقه هستند.

منبع: نشریه حیات معنوی، شماره نوزدهم، ۱۴۰۳؛ صفحه۱۳،۱۴،۱۷،۱۸.

🌐برای مطالعه کامل اینجا

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
5👍5
⚡️کرامت انسان از نگاه فقیهان و عارفان

    مهدی پورحسین(رئيس و عضو هیات علمی پژوهشکده اندیشه دینی معاصر)

✳️در نگاه دینی، انسان جایگاهی ویژه در نظام خلقت دارد و دارای ویژگی‌هایی چون روح الهی، علم، اختیار و قابلیت رسیدن به مقام "انسان کامل" است. عارفان با تمرکز بر شهود قلبی، انسان را دارای کرامتی ذاتی و ارزش اکتسابی می‌دانند که او را به کمال می‌رساند. در مقابل، فقیهان با محوریت شریعت و احکام، بر کرامت انسان از زاویه وظایف شرعی و مسیر سعادت اخروی تأکید دارند. هر دو نگاه، جایگاه والا و مسئولیت‌پذیر انسان را در مسیر قرب الهی مورد توجه قرار می‌دهند.

🌐پیوند به مطالعه متن کامل

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
6
⚡️نسبت تشیع اقتدارگرا با اخلاق

✳️جریانی در حال رشد است که با تقدس‌بخشی به قدرت، اخلاق را به حاشیه رانده و ولایتمداری را اصل دین معرفی می‌کند. این جریان اخلاق را مستقل از دین و حتی در تعارض با ولایت می‌داند.اخلاق‌مداری بدون ولایت را بی‌ارزش خوانده و به تحریف تاریخ اسلام و انقلاب برای توجیه نظام ولایی می‌پردازد. این نگاه، با تضعیف اصول اخلاقی، حفظ قدرت را هدف اصلی می‌داند و به دین و آینده ایران آسیب می‌زند.

محمدرضا یوسفی

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
👌75
⚡️دین حداقلی و ترازوی اخلاق و معنویت

   مرتضی جزایری

✳️قرنهاست که اسلام دینی قانونگذار معرفی شده است و گفته شده که حلال و حرام پیامبر(ص) تا قیامت حلال و حرام است و بعد حلال‌ها و حرام‌ها بر همین قوانین تطبیق شده است؛ اما به این توجه نشده که حرام و حلال ربطی به قوانینی خاص ندارد و در واقع به همان روح اخلاقی و معنوی پیش‌گفته ناظر است. اسلام به دنبال قانون خاصی نیست بلکه به دنبال این است که آنچه انسان را از کمال معنوی‌اش دور می کند به قوانین و قراردادهایش راه نیابد از این رو او را از کم‌فروشی، دروغ، فریب، غش و قوانینش منع می‌کند.

✳️قوانین و قراردادهای اجتماعی و اقتصادی و ... برآمده از نیازهای انسان در زمانها و مکانها و احوال گوناگون است و در عصر پیامبر (ص) نیز این قاعده کلی جاری بوده است. رسول خدا (ص) در هر جامعه ای حضور داشت میکوشید قراردادها و قوانین سودمندشان را حفظ کند و در مواضعی که بیم لغزش می رفت جهات اخلاقی و معنوی ای را متذکر شود تا آن قراردادها مانع تکامل معنوی انسان نشود این تلقی یعنی اصالت معنا و محتوا در مقابل اصالت شکل و فرم.
اگر اصالت را به معنا و محتوا بدهیم این توانایی را داریم که با توجه به ارزشهای معنوی و اخلاقی اسلام در روزگار کنونی نیز از آنچه مانع کمال انسانی در مناسبات و قراردادها است جلوگیری کنیم. اگر صاحب شرع در عصر ما حاضر بود بسیاری از چیزهایی که موجب غفلت و انحطاط اخلاقی انسان‌ها شده حرام می‌دانست.

✳️قراردادهای اجتماعی به هیچ روی به راحتی قابل تغییر و تبدیل نیست و پیامبران برای تغییر و تبدیل آنها مبعوث نشده‌اند. همان گونه که مبحث تعدد زوجات در اسلام تأسیس نشده بحث از بردگی نیز چنین بوده و اسلام نمی‌توانسته آن را به کلی از میان بردارد اسلام تنها در پی این بوده که نشان دهد تلقی عصر از برده‌داری غیراخلاقی است و جهاتی اخلاقی بدان دهد.

✳️این دین نیست که به انسان می‌گوید می‌توانی غلام و کنیز داشته باشی فرم احتیاجات بشری ایجاب چنین قراردادی را می کرده است.
لذا  کسی نگوید در اسلام استرقاق برده گرفتن است. در جامعه استرقاق بوده و اسلام نمی توانسته آن را بر هم بزند چون قراردادهای اجتماعی را کسی نمیتواند به این آسانی بر هم بزند.

اساساً دایره مورد بررسی فقیه قوانین و قراردادهای اجتماعی نیست و اینکه در اغلب کتب فقهی مانند مکاسب شیخ انصاری به این مسائل پرداخته شده اصولا ربطی به فقیه ندارد.

✳️تمام بحث‌های کتاب مکاسب شیخ انصاری مربوط به قراردادهای جاری جامعه است که بر اساس احتیاج به وجود آمده و روزی که عمر احتیاج، سرآمده قراردادهای مربوط به آن هم همه لغو و ساقط شده اند و شرع مطهر در این باره نفیاً و اثباتاً هیچ نقشی ندارد و نمی تواند داشته باشد و تنها نقش او همان نقش تزکیه ای است که آن قراردادها را همراه با متعالی ترین کمالات و صفات انسانی صبغة اللهی نموده و فرموده: به امانت خیانت نکن اگر قولی دادی چنان کن... اگر قرض دادید افزوده طلب نکنید بنابراین به جای کتاب البیع باید گفت: «کتاب ما يعتبر في البيع و باید دستورات اخلاقی را بیان کرد نه اینکه بیع چیست؛ اجاره چیست عقد نکاح چیست؛ فرق بیع و صلح چیست الی غیر ذلک این چیستها در شأن شرع و فقیه نیست که به شرح و بسط آن بپردازد اینها قراردادهای مردمی است که احتیاج آنها را به وجود آورده و دائماً در حال نوسان و تغییر و تبدیل و طلوع و افول است.

✳️این دینِ (حداقلی) تنها قوانین و قراردادهای صوری را بیرون از دایره متون دینی نمی برد بلکه علوم بشری را نیز مشمول این حکم می کند چنانکه قبلا مبرهن کردم دین به احساسات و اخلاقیات و صفات انسان کار دارد و نیامده که به او دانشی از سنخ دانش‌های بشری بدهد در این بستر است که پیامبر (ص) آمده تا سطح رحم را بالا ببرد و سطح گذشت و جوانمردیها را بالا ببرد و اصلا کاری به بخش مادی و علمی انسان ندارد او هر منکری را انکار می‌کند و به هر معروفی دعوت می‌کند. او با انسانیت انسان کار دارد او با جسمانیت انسان کاری ندارد آنجا که پای احساس در میان است با آن کار دارد...

🌐منبع
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
6👌2
حضرت علی(ع) به مالک اشتر:

✳️براى مردمی كه به تو اعتراض دارند، زمانى معین كن كه در آن فارغ از هر كارى به آنان پردازى ... در برابرشان فروتنى نمایى و بفرماى تا سپاهیان و یاران و نگهبانان و پاسپانان به یك سو شوند، تا سخنگویشان بى هراس و بى لكنت زبان سخن خویش بگوید. كه من از رسول الله (صلى الله علیه و آله ) بارها شنیدم كه مى گفت پاك و آراسته نیست امتى كه در آن امت ، زیردست نتواند بدون لكنت زبان حق خود را از قوى دست بستاند. پس تحمل نماى ، درشتگویى یا عجز آنها را در سخن گفتن . و تنگ حوصلگى و خودپسندى را از خود دور ساز تا خداوند درهاى رحمتش را به روى تو بگشاید ...

🌐نهج البلاغه،نامه 53 به مالک اشتر نخعی

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
👍65
Audio
شیعه کیست؟

کسی که فروتنی و تقوای الهی داشته باشد ...

🎙عبدالرحیم سلیمانی اردستانی

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
6👌3
امام جواد (ع):

مَنِ استَحسَنَ قَبيحاً كانَ شَريكا فيهِ.

هرکه کار زشتی را نیک بشمارد در آن کار شریک است.

🌐بحارالانوار ج ۷۵ ص۸۲

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
8👍2
⚡️چند جمله از فرمایشات امام جواد علیه السلام

    وحید نجفیان

1⃣ وَ اعْلَمْ أَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَیْنِ اللَّهِ فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ
بدان که تو همیشه در محضر پروردگار هستی، پس توجه داشته باش که اعمالت  چگونه است.

بر او علم یک ذره پوشیده نیست
که پیدا و پنهان به نزدش یکی‌ست (سعدی)

2⃣ الْمُؤْمِنُ یَحْتَاجُ إِلَی ثَلَاثِ خِصَالٍ تَوْفِیقٍ مِنَ اللَّهِ وَ وَاعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُه
مومن به سه خصلت نیازمند است
❇️ توفیقی از جانب خداوند
❇️ واعظی از درونش (وجدان)
❇️ پذیرش نصیحت دیگران (انتقاد پذیری)

3⃣ مَنْ عَمِلَ عَلَی غَیْرِ عِلْمٍ مَا یُفْسِدُ أَکْثَرُ مِمَّا یُصْلِحُ
هر کسی بدون علم (و تخصص) کاری انجام دهد خرابکاریش بیشتر از کارهای درست اوست

4⃣ إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الشَّرِیرِ فَإِنَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبُحُ أَثَرُهُ
با انسان شرور رفاقت نکن زیرا مانند یک شمشیر تیز است، ظاهری زیبا دارد ولی بسیار خطرناک است.

نادان همه جا با همه کس آمیزد
چون غرقه به هر چه دید دست آویزد
با مردم زشت نام همراه مباش
کز صحبت دیگدان سیاهی خیزد (سعدی)

5⃣ نِعْمَةٌ لَا تُشْکَرُ کَسَیِّئَةٍ لَا تُغْفَرُ
نعمتی که شکر آن به جا آورده نشود مانند گناهی است که بخشیده نشده است.

شکرِ نعمت نعمتت افزون کند
کفر، نعمت از کفت بیرون کند

6⃣ لَا یَضُرُّکَ سَخَطُ مَنْ رِضَاهُ الْجَوْرُ
کسانی که به دست آوردن رضایتشان فقط با ظلم به مردم حاصل می‌شود، به خشم آوردن آن ها اشکالی ندارد.

نیک باشی و بدت گوید خلق
به که بد باشی و نیکت بینند (سعدی)

7⃣ لَا تَکُنْ وَلِیّاً لِلَّهِ فِی الْعَلَانِیَةِ عَدُوّاً لَهُ فِی السِّرِّ
مواظب باش در آشکار (و پیش مردم) دوست خدا و در خلوت دشمن خدا، نباشی.

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند
چون به خلوت می‌روند آن کارِ دیگر می‌کنند!
مشکلی دارم، زِ دانشمندِ مجلس بازپرس
توبه‌فرمایان، چرا خود توبه کم‌تر می‌کنند؟
گوییا باور نمی‌دارند روزِ داوری
کاین همه قَلب و دَغَل در کارِ داور می کنند. (حافظ)

🌐بحارالانوار جلد ۷۵ از صفحه ۳۵۸ تا ۳۶۵

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
http://www.tgoop.com/vahid_najafian
8
⚡️حوزه‌های علمیه: از تحریم میکروفون تا هوش مصنوعی!

مهراب صادق‌نیا

✳️این روزها در گوشه و کنار حوزه‌های علمیه سخن از هوش مصنوعی است. جلسه‌های مختلف و همایش‌های رنگارنگ برگزار می‌شود تا بلکه حوزه بتواند از زیر و بم این هیولای عصر ارتباطات سر در بیاورد. ته همه‌ی این همایش‌ها و گفتگوها یک چیز است: ترس! حوزویان می‌خواهند بدانند "چطور می‌شود هوش مصنوعی را رام کرد." این گونه‌ی از نگرانی اولین بار نیست که برای مرجعیت‌های دینی و فرهنگی پدید می‌آید. با ورود به عصر روشنگری، نهادهای مذهبی به هر پدیده‌ی نوظهوری با بدبینی نگاه می‌کردند. از پیدایش علوم انسانی بگیر تا صنعت چاپ و اینترنت. با این همه، پس از مدتی کِش و قوس،  نهادهای دینی با یافته‌های جدید کنار می‌آمدند و گاه هم‌دلی می‌کردند. نمونه‌اش مسیری‌ست که حوزه‌‌های علمیه‌ای از ترس و تحریم میکروفون تا برگزاری درس‌های آنلاین و مجازی پیمودند. حوزه‌ای که یک روز با بلندگو مشکل داشت، امروزه سایت و خبرگزاری دارد. ماجرای هوش مصنوعی نیز چیزی شبیه همین ماجراهاست؛ مدتی ترس و انکار، و پس از آن خویشی و بهره‌برداری. ترسِ امروز از هوش مصنوعی، چندی بعد جای خودش را به یک هم‌کاری خواهد داد. حوزویان الگوریتم‌های هوش مصنوعی را یاد خواهند گرفت و از ارتباط انسان_ماشین بهره خواهند جست. درست همان‌طور که وقتی اینترنت وارد کشور شد، ابتدا با ترس و تردید نگاهش کردند، ولی بعد با ایجاد مرکز تحقیقات کامپیوتری به استقبالش رفتند و اینترنتِ Dial-up را با کارت‌های اعتباری به خانه‌های طلاب کشاندند. من به این ترس احترام می‌گذارم. فکر می‌کنم این ترس سبب می‌شود تا حوزه‌های علمیه در خود و نسبت‌شان با جهان ارتباطات بازاندیشی کنند. این بازاندیشی زمینه‌ی رشد خواهد شد. همان‌گونه که بلندگو، آب لوله‌کشی، و اینترنت شد. البته یقین دارم حوزه‌های علمیه باید در اندیشه‌ی نوعی دیگر از آتوریته باشد. هوش مصنوعی، به همان میزان که خلاقیت فرهنگی و اخلاقی انسان‌ها را بالا می‌برد، اقتدار مرجعیِت‌های سنتی را به چالش می‌کشد.

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
6👌2
2025/07/14 12:50:37
Back to Top
HTML Embed Code: