✅ چرا برنامههای انتزاعی بنیان جامعه را بر باد خواهد داد؟ عقل در سیاست
🎙 مهدی صادقی
🔴 پل فرانکو معتقد است که نظرات سیاسی اوکشات از دیدگاههای فلسفی او نشات میگیرد، زیرا فلسفه صرفا بررسی موشکافانهتری از نظرات فهم متعارف نیست، بلکه بهخودیخود تجربهای است که از جایگاهی متفاوت به زندگی عملی نگاه میکند .به همین خاطر روا نیست که که آن را موقعیتی بدانیم که درمورد قوانین انتزاعی پرگویی میکند یا مشتی اصول پیشینی که ادعای راهبری زندگی را دارند.
🔴 ایدهی اصلیای که اوکشات در آخرین اثر خود، در باب رفتار انسان، مطرح میکند بر پایهی درک وی از “انجمن مدنی” و موسسه اقتصادی” به عنوان دو سنخ کاملا متفاوت از روابط انسانی شکل میگیرد. در یک موسسه اقتصادی همکاری افراد بر اساس توافقی شکل میگیرد که هدف آن غایتی مادی است- به عنوان مثال، کسانی که در شرکت کوکاکولا مشارکت میکنند به این امید بستهاند که از راه فروش نوشابه پول دربیاورند.
🔴 در مقابل اعضای انجمنی مدنی بهطور معمول چنین هدفی ندارد. ارتباط آنها توسط قانونی بازشناسی میشود که به آنها اجازهی استفاده از امکانات مشروع برای کسب منافع گوناگونشان را نمیدهد.
🔴 جریانهای مختلف در اندیشهی سیاسی اروپایی، هر یک دولت را در یکی از این دو صورتِ انجمن مدنی و موسسه اقتصادی صورتبندی کردهاند.
از نگاه اوکشات این رقابت برای توصیف، منشا اصلی شکلگیری نوعی کجفهمی نسبت به سرشت دولت مدرن اروپایی است. او مشخصا با کسانی که دولت را انجمنی مدنی فرض میکردند همدلی داشت و آن را متمدنانهترین درک از نقش دولت میدانست
🔴 او مینویسد میان رفتار و باور انسان پیوندی وجود دارد که از او عاملی اخلاقی برمیسازند. اما یک سازمان اقتصادی اجباری مثلا دولتی که رسیدن به توزیع دلخواهی از درآمد را غایت خود میپندارد، این پیوند میان رفتار و باور را از بین میبرد. بنظر میرسد که فرانکو مناقشهی اوکشات علیه موسسه اقتصادی اجباری را به درستی درک نکرده و آن را صرفا به “اشکال افراطی و توتالیتر نسبت میدهد”. گویی کار اجباری برای هدفی غیر آزاد اگر برای ساعات کمی در هفته باشد مسئلهای ایجاد نخواهد کرد ......
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/baraname-entezaii
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
🎙 مهدی صادقی
🔴 پل فرانکو معتقد است که نظرات سیاسی اوکشات از دیدگاههای فلسفی او نشات میگیرد، زیرا فلسفه صرفا بررسی موشکافانهتری از نظرات فهم متعارف نیست، بلکه بهخودیخود تجربهای است که از جایگاهی متفاوت به زندگی عملی نگاه میکند .به همین خاطر روا نیست که که آن را موقعیتی بدانیم که درمورد قوانین انتزاعی پرگویی میکند یا مشتی اصول پیشینی که ادعای راهبری زندگی را دارند.
🔴 ایدهی اصلیای که اوکشات در آخرین اثر خود، در باب رفتار انسان، مطرح میکند بر پایهی درک وی از “انجمن مدنی” و موسسه اقتصادی” به عنوان دو سنخ کاملا متفاوت از روابط انسانی شکل میگیرد. در یک موسسه اقتصادی همکاری افراد بر اساس توافقی شکل میگیرد که هدف آن غایتی مادی است- به عنوان مثال، کسانی که در شرکت کوکاکولا مشارکت میکنند به این امید بستهاند که از راه فروش نوشابه پول دربیاورند.
🔴 در مقابل اعضای انجمنی مدنی بهطور معمول چنین هدفی ندارد. ارتباط آنها توسط قانونی بازشناسی میشود که به آنها اجازهی استفاده از امکانات مشروع برای کسب منافع گوناگونشان را نمیدهد.
🔴 جریانهای مختلف در اندیشهی سیاسی اروپایی، هر یک دولت را در یکی از این دو صورتِ انجمن مدنی و موسسه اقتصادی صورتبندی کردهاند.
از نگاه اوکشات این رقابت برای توصیف، منشا اصلی شکلگیری نوعی کجفهمی نسبت به سرشت دولت مدرن اروپایی است. او مشخصا با کسانی که دولت را انجمنی مدنی فرض میکردند همدلی داشت و آن را متمدنانهترین درک از نقش دولت میدانست
🔴 او مینویسد میان رفتار و باور انسان پیوندی وجود دارد که از او عاملی اخلاقی برمیسازند. اما یک سازمان اقتصادی اجباری مثلا دولتی که رسیدن به توزیع دلخواهی از درآمد را غایت خود میپندارد، این پیوند میان رفتار و باور را از بین میبرد. بنظر میرسد که فرانکو مناقشهی اوکشات علیه موسسه اقتصادی اجباری را به درستی درک نکرده و آن را صرفا به “اشکال افراطی و توتالیتر نسبت میدهد”. گویی کار اجباری برای هدفی غیر آزاد اگر برای ساعات کمی در هفته باشد مسئلهای ایجاد نخواهد کرد ......
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/baraname-entezaii
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
اندیشه ما
چرا برنامههای انتزاعی بنیان جامعه را بر باد خواهد داد؟ عقل در سیاست/ جین کالاهان / ترجمه: مهدی صادقی
چرا برنامههای انتزاعی بنیان جامعه را بر باد خواهد داد؟ عقل در سیاست/ جین کالاهان / ترجمه: مهدی صادقی - %
📖 معرفی کتاب: الاهیات سیاسی در یهودیت
🖋 مولف: مهدی فدایی مهربانی
🏢 ناشر: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
⌛️ سال انتشار: ۱۴۰۳
🔴 ما بهعنوان افرادی مسلمان برای یهودیان باورمند به شریعت حضرت موسی (ع) احترام قائلیم. باید دلیل اندیشیدن به اسرائیل را در نسبتی که او با ما برقرار کرده است، جستوجو کرد.
🔴 از نگاه یک صهیونیست، خشونت نسبت به غیریهودیانی که در سرزمین مقدس هستند، نهتنها امری اخلاقی، بلکه یک امر الاهیاتی و ضروری برای تحقق وعدههای خداوند است. دلیل همبستگی غرب و حمایت از اسرائیل نیز –تا جاییکه هفتاد کشور در یک سال گذشته برایش سلاح فرستادند- ذیل الاهیات مکاشفه و جایگاه آخرالزمانی اسرائیل آشکار میشود.
🔴 با مقایسۀ میان صهیونیسم و داعش از سویی و مقایسۀ میان صهیونیسم و نازیسم از سوی دیگر، میتوان دلیل رفتارهای اسرائیل را بیشتر فهمید. این هر سه خشونتهای زیادی بهبار آوردهاند. داعش و صهیونیسم هر دو پشتوانهای از نوعی الاهیات خشونت دارند، با این تفاوت که داعش کماکان به امر ایمانی پایبند است اما ملاک و مشخصۀ ایمان را خود میداند. نازیسم هیچ امر ایمانیای ندارد اما بهشدت قومیتگرا است و همین موضوع باعث خشونت نسبت به دیگران میشود. از این منظر صهیونیسم بیشتر منطبق بر نازیسم است.
🔴 چگونه اندیشیدن ما دربارۀ اسرائیل، نسبتهای جدیدی را مشخص میکند که طبیعتاً جهتگیریهای متفاوتی را رقم میزند.
🔴 در متن کتاب میخوانیم: «موضوع فرجام ویژهگرایانۀ جهان، نقطۀ مشترک یهودیت بنیادگرا و مسیحیت صهیونیستی است. موعودگرایان مسیحیت صهیونسیتی و یهودیانِ بنیادگرا، فرجام جهان را با مفهومی مانند انتظار پیوند نمیزنند؛ بهزعم آنها، تنها از طریق یک کنش مستقیم و خشونتآمیز میتوان فرجام و وعدۀ الهی را محقق کرد».
🔺 جهت مطالعه کامل این معرفی کتاب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/elahiyat-siyasi2
🌐 تهیه شده توسط اندیشهما
@andishemaa
🖋 مولف: مهدی فدایی مهربانی
🏢 ناشر: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
⌛️ سال انتشار: ۱۴۰۳
🔴 ما بهعنوان افرادی مسلمان برای یهودیان باورمند به شریعت حضرت موسی (ع) احترام قائلیم. باید دلیل اندیشیدن به اسرائیل را در نسبتی که او با ما برقرار کرده است، جستوجو کرد.
🔴 از نگاه یک صهیونیست، خشونت نسبت به غیریهودیانی که در سرزمین مقدس هستند، نهتنها امری اخلاقی، بلکه یک امر الاهیاتی و ضروری برای تحقق وعدههای خداوند است. دلیل همبستگی غرب و حمایت از اسرائیل نیز –تا جاییکه هفتاد کشور در یک سال گذشته برایش سلاح فرستادند- ذیل الاهیات مکاشفه و جایگاه آخرالزمانی اسرائیل آشکار میشود.
🔴 با مقایسۀ میان صهیونیسم و داعش از سویی و مقایسۀ میان صهیونیسم و نازیسم از سوی دیگر، میتوان دلیل رفتارهای اسرائیل را بیشتر فهمید. این هر سه خشونتهای زیادی بهبار آوردهاند. داعش و صهیونیسم هر دو پشتوانهای از نوعی الاهیات خشونت دارند، با این تفاوت که داعش کماکان به امر ایمانی پایبند است اما ملاک و مشخصۀ ایمان را خود میداند. نازیسم هیچ امر ایمانیای ندارد اما بهشدت قومیتگرا است و همین موضوع باعث خشونت نسبت به دیگران میشود. از این منظر صهیونیسم بیشتر منطبق بر نازیسم است.
🔴 چگونه اندیشیدن ما دربارۀ اسرائیل، نسبتهای جدیدی را مشخص میکند که طبیعتاً جهتگیریهای متفاوتی را رقم میزند.
🔴 در متن کتاب میخوانیم: «موضوع فرجام ویژهگرایانۀ جهان، نقطۀ مشترک یهودیت بنیادگرا و مسیحیت صهیونیستی است. موعودگرایان مسیحیت صهیونسیتی و یهودیانِ بنیادگرا، فرجام جهان را با مفهومی مانند انتظار پیوند نمیزنند؛ بهزعم آنها، تنها از طریق یک کنش مستقیم و خشونتآمیز میتوان فرجام و وعدۀ الهی را محقق کرد».
🔺 جهت مطالعه کامل این معرفی کتاب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/elahiyat-siyasi2
🌐 تهیه شده توسط اندیشهما
@andishemaa
اندیشه ما
معرفی کتاب: الاهیات سیاسی در یهودیت /مهدی فدایی مهربانی
معرفی کتاب: الاهیات سیاسی در یهودیت /مهدی فدایی مهربانی - %
✅ نظریه اعتباریات علامه طباطبایی گذر از فلسفه غربی و اسلامی بود
🎙 حجتالاسلام و المسلمین علیرضا قائمینیا
🔴 برخی گفتهاند مهمترین تجلی هوش مصنوعی رباتیک است. البته سابقه رباتیک محدود به قرن بیستم نیست و به دوره یونان باستان برمیگردد؛ در کتاب خدایان و رباتها به ظهور رباتها در اساطیر یونانی اشاره شده است ولی رباتیک در قرن بیستم ظهور خاصی پیدا کرده است طراحی دستگاهی که فکر میکند و میاندیشد به فلاسفه دوره مدرن برمیگردد و از زمان دکارت به این طرف تئوریپردازی شده است؛ رباتیک در قرن بیستم از توابع هوش مصنوعی است.
🔴 یکی از حوزههای مهم دیگر تعامل انسانها با رباتها است؛ همچنین در فلسفه رباتیک نگرشهای متفاوتی نسبت به رباتها وجود دارد که با آیندهپژوهی رباتیک هم مرتبط میشود.
🔴 بخشی از الهیات جدید مسیحی معتقد است که رباتها از صورت انسانیدادن به هوش ایجاد میشود؛ طبق کتاب مقدس خداوند انسان را بر صورت خود آفریده است که میتواند تفسیرهای مختلفی داشته باشد؛ در عرفان اسلامی هم به تجلی انسان نسبت به خدا اشاره شده است.
🔴 یکی از مباحث مهم بحث استقلال رباتها و هویت استقلالی آنان است؛ دیدگاه دیگر این است که رباتها خادم انسان هستند و برای خدمت به او تولید شده و در این راستا هم در آینده باقی خواهند ماند. برخی هم گفتهاند انسان چون محدودیت بدنی و شناختی و فکری دارد این رباتها میتوانند این ضعفها را جبران کنند. دیدگاه سوم این است که انسان، خادم آنها خواهند شد و این ابزار انسان را به تسخیر و خدمت خود در خواهند آورد. دیدگاه چهارم معتقد است که رباتها در آینده دشمنان انسانها خواهند بود و به مرحلهای از ادراک میرسند که خواهند فهمید انسان آنها را خلق کرده است تا به بردگی بکشاند لذا انسان را خواهند کشت.
🔴 علامه طباطبایی معرفتشناسی موجود را آسیبشناسی کرد و همین آسیبشناسی دامان فلاسفه اسلامی را گرفت یعنی نه تنها معرفتشناسی غربی دچار اشکال است بلکه معرفتشناسی فلاسفه اسلامی هم که فقط مشغول حقیقت بودند اشکال دارد؛ لذا فرمود ما با ساحاتی از ادراکات روبرو هستیم که در برخی موارد بر ادراکات حقیقی ما غلبه دارد و فلسفه باید در اینجا هم بیاندیشد.
🔴 علامه، اعتباریات را در سیاق نقد تجربهگرایی غربی و مارکسیستی مطرح کرد زیرا آنها میگفتند ادراکات حقیقی است و از بیرون میآید. هیوم میگفت ذهن وقتی با خارج روبرو میشود ذهنیاتی برای او ایجاد میشود؛ علامه گفت ما به معرفتشناسی دیگری نیاز داریم یعنی ادراکاتی داریم که از مواجهه با خارج ایجاد نمیشود بلکه از اینکه حق چیزی را به چیزی بدهیم پیدا میشود یعنی اعتباریات است .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/allame-tabatabaii
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
🎙 حجتالاسلام و المسلمین علیرضا قائمینیا
🔴 برخی گفتهاند مهمترین تجلی هوش مصنوعی رباتیک است. البته سابقه رباتیک محدود به قرن بیستم نیست و به دوره یونان باستان برمیگردد؛ در کتاب خدایان و رباتها به ظهور رباتها در اساطیر یونانی اشاره شده است ولی رباتیک در قرن بیستم ظهور خاصی پیدا کرده است طراحی دستگاهی که فکر میکند و میاندیشد به فلاسفه دوره مدرن برمیگردد و از زمان دکارت به این طرف تئوریپردازی شده است؛ رباتیک در قرن بیستم از توابع هوش مصنوعی است.
🔴 یکی از حوزههای مهم دیگر تعامل انسانها با رباتها است؛ همچنین در فلسفه رباتیک نگرشهای متفاوتی نسبت به رباتها وجود دارد که با آیندهپژوهی رباتیک هم مرتبط میشود.
🔴 بخشی از الهیات جدید مسیحی معتقد است که رباتها از صورت انسانیدادن به هوش ایجاد میشود؛ طبق کتاب مقدس خداوند انسان را بر صورت خود آفریده است که میتواند تفسیرهای مختلفی داشته باشد؛ در عرفان اسلامی هم به تجلی انسان نسبت به خدا اشاره شده است.
🔴 یکی از مباحث مهم بحث استقلال رباتها و هویت استقلالی آنان است؛ دیدگاه دیگر این است که رباتها خادم انسان هستند و برای خدمت به او تولید شده و در این راستا هم در آینده باقی خواهند ماند. برخی هم گفتهاند انسان چون محدودیت بدنی و شناختی و فکری دارد این رباتها میتوانند این ضعفها را جبران کنند. دیدگاه سوم این است که انسان، خادم آنها خواهند شد و این ابزار انسان را به تسخیر و خدمت خود در خواهند آورد. دیدگاه چهارم معتقد است که رباتها در آینده دشمنان انسانها خواهند بود و به مرحلهای از ادراک میرسند که خواهند فهمید انسان آنها را خلق کرده است تا به بردگی بکشاند لذا انسان را خواهند کشت.
🔴 علامه طباطبایی معرفتشناسی موجود را آسیبشناسی کرد و همین آسیبشناسی دامان فلاسفه اسلامی را گرفت یعنی نه تنها معرفتشناسی غربی دچار اشکال است بلکه معرفتشناسی فلاسفه اسلامی هم که فقط مشغول حقیقت بودند اشکال دارد؛ لذا فرمود ما با ساحاتی از ادراکات روبرو هستیم که در برخی موارد بر ادراکات حقیقی ما غلبه دارد و فلسفه باید در اینجا هم بیاندیشد.
🔴 علامه، اعتباریات را در سیاق نقد تجربهگرایی غربی و مارکسیستی مطرح کرد زیرا آنها میگفتند ادراکات حقیقی است و از بیرون میآید. هیوم میگفت ذهن وقتی با خارج روبرو میشود ذهنیاتی برای او ایجاد میشود؛ علامه گفت ما به معرفتشناسی دیگری نیاز داریم یعنی ادراکاتی داریم که از مواجهه با خارج ایجاد نمیشود بلکه از اینکه حق چیزی را به چیزی بدهیم پیدا میشود یعنی اعتباریات است .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/allame-tabatabaii
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
اندیشه ما
حجتالاسلام والمسلمین علیرضا قائمینیا؛نظریه اعتباریات علامه طباطبایی گذر از فلسفه غربی و اسلامی بود
حجتالاسلام والمسلمین علیرضا قائمینیا؛نظریه اعتباریات علامه طباطبایی گذر از فلسفه غربی و اسلامی بود - %
🔥1
✅ مایکل گیلسپی و پرسش از الهیات و تجدد
❇️ پدیدارشناسی مدرنیته
🎙 احمد بستانی
🔴 سنت الهیات سیاسی مسیحی عموماً در چارچوبی اشمیتی و متاثر از مباحث مسیح شناسی، توحید و تجسد درکی کمابیش همگن و یکپارچه از الهیات داشت و نسبت آن را با اندیشه سیاسی مدرن برمی رسید.
🔴 در مباحثه ی میان اشمیت و پترسون هم که بیشتر جبه ی الهیاتی داشت تا فلسفی، بحث عموماً حول مفاهیم اساسی اندیشه و ایمان مسیحی است و حتی اشارات تاریخی هم بیشتر به سرآغازهای الهیات مسیحی ناظر است و نه تکوین تاریخی آن.
🔴 تحلیل اشمیت عموماً در چارچوب نظریه دولت و نظامهای حقوقی مدرن بود. اما برخلاف نگرش اشمیت و سنت الهیات سیاسی که به جزئیات تاریخی کم توجه بوده اند، نگاه گیلسپی بسیار دقیق و مبتنی بر جزئیات تاریخی و متون متنوع اصلی تفاسیر آنهاست.
🔴 وی تحلیل خود از تکوین مدرنیته را به نظریه دولت محدود نمی کند بلکه کمابیش می کوشد پایه های نگرش جدید به انسان و جهان را، که به مدرنیته انجامید، در سنت الهیاتی نشان دهد. این نگرش مدرن عموماً مبتنی بر دو اصل بنیادین است: نخست این ایده که انسان حاکم بر طبیعت و جهان است (اومانیسم) و دوم ایده آزادی و خودمختاری انسان (فردگرایی).
🔴 آنچه در بحث او اهمیت کلیدی دارد این است که برخلاف سنت الهیات سیاسی اشمیتی، او الهیات کاتولیک را درمعنایی همگن و یکدست درنظر نمی گیرد بلکه به تنوع درونی و ناپیوستگی های الهیات قرون وسطی تاکید دارد و این تعارض ها و منازعات درونی را موتور محرک شکل گیری مدرنیته تلقی می-کند......
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/elahiyat-va-tajadod
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
❇️ پدیدارشناسی مدرنیته
🎙 احمد بستانی
🔴 سنت الهیات سیاسی مسیحی عموماً در چارچوبی اشمیتی و متاثر از مباحث مسیح شناسی، توحید و تجسد درکی کمابیش همگن و یکپارچه از الهیات داشت و نسبت آن را با اندیشه سیاسی مدرن برمی رسید.
🔴 در مباحثه ی میان اشمیت و پترسون هم که بیشتر جبه ی الهیاتی داشت تا فلسفی، بحث عموماً حول مفاهیم اساسی اندیشه و ایمان مسیحی است و حتی اشارات تاریخی هم بیشتر به سرآغازهای الهیات مسیحی ناظر است و نه تکوین تاریخی آن.
🔴 تحلیل اشمیت عموماً در چارچوب نظریه دولت و نظامهای حقوقی مدرن بود. اما برخلاف نگرش اشمیت و سنت الهیات سیاسی که به جزئیات تاریخی کم توجه بوده اند، نگاه گیلسپی بسیار دقیق و مبتنی بر جزئیات تاریخی و متون متنوع اصلی تفاسیر آنهاست.
🔴 وی تحلیل خود از تکوین مدرنیته را به نظریه دولت محدود نمی کند بلکه کمابیش می کوشد پایه های نگرش جدید به انسان و جهان را، که به مدرنیته انجامید، در سنت الهیاتی نشان دهد. این نگرش مدرن عموماً مبتنی بر دو اصل بنیادین است: نخست این ایده که انسان حاکم بر طبیعت و جهان است (اومانیسم) و دوم ایده آزادی و خودمختاری انسان (فردگرایی).
🔴 آنچه در بحث او اهمیت کلیدی دارد این است که برخلاف سنت الهیات سیاسی اشمیتی، او الهیات کاتولیک را درمعنایی همگن و یکدست درنظر نمی گیرد بلکه به تنوع درونی و ناپیوستگی های الهیات قرون وسطی تاکید دارد و این تعارض ها و منازعات درونی را موتور محرک شکل گیری مدرنیته تلقی می-کند......
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/elahiyat-va-tajadod
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
اندیشه ما
مایکل گیلسپی و پرسش از الهیات و تجدد/ پدیدارشناسی مدرنیته / احمد بستانی
مایکل گیلسپی و پرسش از الهیات و تجدد/ پدیدارشناسی مدرنیته / احمد بستانی - %
✅ «بُردن مردم به بهشت» ارتباطی به دانش فقه ندارد!
🎙 دکتر عبدالوهاب فراتی
🔴 باید پرسید که آیا جمهوری اسلامی برنامهای درباره امربهمعروف و نهیازمنکر دارد یا نه؟ پاسخ روشن است و اصل هشتم قانون اساسی، «امربهمعروف و نهیازمنکر» را بهعنوان وظیفه و تکلیفی همگانی مورد توجه قرار داده است.
🔴 مسئله بالاتر و مهمتری که مطرح میشود آن است که آیا از نظر فقهی، حاکم اسلامی میتواند اذن عام دهد و مردم را نسبت به انجام همه مراحل امربهمعروف و نهیازمنکر مأذون بدارد؟ یعنی اینکه مردم را علاوه بر تذکر گفتاری، مجاز به ضربوجرح نیز بدارد؟ در فرض دیگر، آیا حاکم اسلامی میتواند جهت انجام همه مراحل امربهمعروف و نهیازمنکر به افراد یا نهادهایی اذن خاصی بدهد؟ و دست آنها را در انجام همه مراحل امربهمعروف و نهی باز بگذارد؟ بررسی اولیه نشان میدهد که چنین اذنهای عام و خاصی وجود ندارد و حاکم اسلامی نمیتواند چنین وظیفهای را به دیگران تنفیذ کند. بااینهمه، پاسخ به این سؤال نیز نیازمند بررسیهای اجتهادیتری است.
🔴 به نظر من، «بهشت بردن» گزاره فقهی نیست و نمیتوان از ادله، چنین وظیفهای را استنباط کرد. فقه همانند حقوق، بر اساس ضوابط حرف میزند و بهشت بردن، سخنی منبری است و طرحش نیز از منظر فقه خطرناک است و آبروی فقه را میبرد؛ چرا که فقه در صدد برقراری یک انضباط دینی در جامعه مؤمنان است و هوای اقامه عدالت و نظم دینی دارد. اینکه سارق باید مجازات شود بحثی نظری و فلسفی است. اینکه دست سارق باید دستش قطع شود بحث فقهی است؛ اما اینکه این ضوابط برای کمال انسان است یا نه؟ آیا انجام این تکالیف مؤمن را به بهشت میبرد یا نه؟ از حیطه تأملات فقه خارج است.
🔴 در نظریه ولایت، انواعی از تفسیرها وجود دارد که بر این بحث تأثیر میگذارند. بهعنوانمثال، نظریههای ولایتفقیه قبل از انقلاب، مداخلات کمتری را در زندگی مؤمنان روا میداشتند؛ اما نظریههای ولایی بعد از تصویب قانون اساسی که اندکی رادیکالتر شدند، پذیرای گسترهای از مصلحت شده و میتوانند خیلی از پرسشهای بیجواب را پاسخ دهند.
🔴 طبق این نظریات،حاکم بنا به مصالحی که تشخیص میدهد میتواند به آمرین معروف و ناهین از منکر، اذن عام یا خاص دهد. ضمن اینکه روحیات فقیه حاکم نیز در تحلیل این پاسخ هم تأثیرگذار است و میزان مدارای مذهبی او بر رواداری با تخلفات اجتماعی و دینی تأثیر میگذارد. ازاینرو، باید تحقیقی مستقل در این باره صورت گیرد و ظرفیت هر یک از این نظریهها در این باب مورد توجه قرار گیرد.
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/bordan-mardom-be-behesht
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
🎙 دکتر عبدالوهاب فراتی
🔴 باید پرسید که آیا جمهوری اسلامی برنامهای درباره امربهمعروف و نهیازمنکر دارد یا نه؟ پاسخ روشن است و اصل هشتم قانون اساسی، «امربهمعروف و نهیازمنکر» را بهعنوان وظیفه و تکلیفی همگانی مورد توجه قرار داده است.
🔴 مسئله بالاتر و مهمتری که مطرح میشود آن است که آیا از نظر فقهی، حاکم اسلامی میتواند اذن عام دهد و مردم را نسبت به انجام همه مراحل امربهمعروف و نهیازمنکر مأذون بدارد؟ یعنی اینکه مردم را علاوه بر تذکر گفتاری، مجاز به ضربوجرح نیز بدارد؟ در فرض دیگر، آیا حاکم اسلامی میتواند جهت انجام همه مراحل امربهمعروف و نهیازمنکر به افراد یا نهادهایی اذن خاصی بدهد؟ و دست آنها را در انجام همه مراحل امربهمعروف و نهی باز بگذارد؟ بررسی اولیه نشان میدهد که چنین اذنهای عام و خاصی وجود ندارد و حاکم اسلامی نمیتواند چنین وظیفهای را به دیگران تنفیذ کند. بااینهمه، پاسخ به این سؤال نیز نیازمند بررسیهای اجتهادیتری است.
🔴 به نظر من، «بهشت بردن» گزاره فقهی نیست و نمیتوان از ادله، چنین وظیفهای را استنباط کرد. فقه همانند حقوق، بر اساس ضوابط حرف میزند و بهشت بردن، سخنی منبری است و طرحش نیز از منظر فقه خطرناک است و آبروی فقه را میبرد؛ چرا که فقه در صدد برقراری یک انضباط دینی در جامعه مؤمنان است و هوای اقامه عدالت و نظم دینی دارد. اینکه سارق باید مجازات شود بحثی نظری و فلسفی است. اینکه دست سارق باید دستش قطع شود بحث فقهی است؛ اما اینکه این ضوابط برای کمال انسان است یا نه؟ آیا انجام این تکالیف مؤمن را به بهشت میبرد یا نه؟ از حیطه تأملات فقه خارج است.
🔴 در نظریه ولایت، انواعی از تفسیرها وجود دارد که بر این بحث تأثیر میگذارند. بهعنوانمثال، نظریههای ولایتفقیه قبل از انقلاب، مداخلات کمتری را در زندگی مؤمنان روا میداشتند؛ اما نظریههای ولایی بعد از تصویب قانون اساسی که اندکی رادیکالتر شدند، پذیرای گسترهای از مصلحت شده و میتوانند خیلی از پرسشهای بیجواب را پاسخ دهند.
🔴 طبق این نظریات،حاکم بنا به مصالحی که تشخیص میدهد میتواند به آمرین معروف و ناهین از منکر، اذن عام یا خاص دهد. ضمن اینکه روحیات فقیه حاکم نیز در تحلیل این پاسخ هم تأثیرگذار است و میزان مدارای مذهبی او بر رواداری با تخلفات اجتماعی و دینی تأثیر میگذارد. ازاینرو، باید تحقیقی مستقل در این باره صورت گیرد و ظرفیت هر یک از این نظریهها در این باب مورد توجه قرار گیرد.
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/bordan-mardom-be-behesht
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
اندیشه ما
دکتر عبدالوهاب فراتی : «بُردن مردم به بهشت» ارتباطی به دانش فقه ندارد!
دکتر عبدالوهاب فراتی : «بُردن مردم به بهشت» ارتباطی به دانش فقه ندارد! - %
✅آیا تغییر جنسیت اشکال دارد؟
🔹حضرت آیت الله العظمی سیستانی به پرسشی درباره تغییر جنسیت پاسخ داده اند.
پرسش: آیا تغییر جنسیت اشکال دارد ؟
پاسخ: اگر مقصود از تغییر جنسیت این باشد که با عمل جراحی آلت تناسلی مرد را قطع کنند و به جای آن برای او مجرای ادرار و آلت تناسلی مصنوعی بسازند و با تزریق هورمون علامات زنانگی از قبیل ریختن موهای صورت و برآمدگی سینه در او ایجاد کنند ، یا در مورد زنی که تغییر جنسیت می دهد مقصود این باشد که برای او آلت تناسلی مردانه مصنوعی قرار دهند و با تزریق هورمون علامات مردی از قبیل کوچک شدن سینه و روییدن موی صورت ایجاد کنند ، این امر موجب تغییر واقعی جنسیت نیست و احکام شرعی او تغییر نمی کند و از جهتی چون مستلزم کشف عورت و لمس آن است جایز نیست.
📌شفقنا
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
🔹حضرت آیت الله العظمی سیستانی به پرسشی درباره تغییر جنسیت پاسخ داده اند.
پرسش: آیا تغییر جنسیت اشکال دارد ؟
پاسخ: اگر مقصود از تغییر جنسیت این باشد که با عمل جراحی آلت تناسلی مرد را قطع کنند و به جای آن برای او مجرای ادرار و آلت تناسلی مصنوعی بسازند و با تزریق هورمون علامات زنانگی از قبیل ریختن موهای صورت و برآمدگی سینه در او ایجاد کنند ، یا در مورد زنی که تغییر جنسیت می دهد مقصود این باشد که برای او آلت تناسلی مردانه مصنوعی قرار دهند و با تزریق هورمون علامات مردی از قبیل کوچک شدن سینه و روییدن موی صورت ایجاد کنند ، این امر موجب تغییر واقعی جنسیت نیست و احکام شرعی او تغییر نمی کند و از جهتی چون مستلزم کشف عورت و لمس آن است جایز نیست.
📌شفقنا
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
👏1😁1
✅ انتقاد استاد رسول جعفریان، به سختگیریها، نبود قانون دسترسی آزاد به اسناد و خودخواهی مدیران
🔴 برخی از کشورها بر اساس قانون، اسناد را به آسانی در اختیار مراجعین قرار می دهند. در برخی از زمینه ها، اسناد یا تصاویر و نسخ خطی خود را به آسانی و بدون پول روی وبسایت های خود قرار داده اند. برخی از کشورها مانند هند نیز که اتفاقا هم به اسناد و هم نسخ آنها نیاز داریم، سختگیر هستند و از ما بدترند. در روسیه هم همین مشکلات وجود دارد.
🔴 آنچه ممکن است محرمانه تلقی شود، تابع قوانین یک کشور است، و شاید هم اگر قانونی نباشد، برخی از عمومات از نصوص شرعی یا اخلاقی، برای حفظ حرمت افراد یا گروهها، احتیاط در عدم انتشار را توصیه کند، اما به طور کلی چنین امری محرمانه نیست.
🔴 مراکز اسناد دولتی، بویژه سازمان اسناد ملی باید تصاویر اسناد خود را فهرست کرده روی وبسایت های خود قرار دهند. لزوما باید هزینه های آن را هم دولت تقبل کند. به نظر می رسد هرچه قوانین ما در این باره شفاف تر باشد و نظارت بر اجرا هم در آنها باشد شرایط بهتر خواهد شد. مدیران این کتابخانه ها، هم خودشان باید دیدشان بازتر شود، و هم نظارت بر مدیران پایین دستی داشته باشند
🔴 جالب است که در باره برخی از نسخ خطی توهم بدتری هم هست، این که کسانی فکر می کنند این ها علوم ماست که نباید به آسانی در اختیار دیگران قرار گیرد. گاهی هم تعبیر نامحرمان را به کار می برند. تجربه این سالها نشان داده است که انتشار اسناد برای یک ملت و برای روشن کردن تاریخش، بسیار سودمند است و قانون باید به صراحت از آن حمایت کند و دست افرادی را که در این باره مشکل درست می کند، از تسلط بر آنها قطع کند.
🔴 به نظر شما دلایل این سختگیریها و مانع تراشیها برای دسترسی پژوهشگران به تصاویر آثار و اسناد تاریخی چیست؟
به نظرم نوعی حس مالکیت شخصی در اذهان آنها وجود دارد، حالا یا به عنوان عضوی از یک اداره، یا حس شخصی، چون فعلا مسئولیت دارند. این حس، یعنی حس مالکیت، حس غریبی نیست، به هر حال در موارد دیگر هم دیده می شود. عامل دیگر، ذهن بسته است، یعنی شخصی که اختیاردار این اسناد است، درک درستی از علم و دانش ندارد، و متوجه نیست که اسناد چه نقش مهمی در روشن کردن حقایق تاریخی یک جامعه دارد و می تواند در فهم و درک عمومی جامعه و در کل تربیت فکری آن موثر باشد
🔴 ستایش کردن بی جهت یا تحقیر کردن، هیچ کدام به صلاح ما نیست. ما در این زمینه در سطحی متوسط قرار داریم و باید تلاش کنیم .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/asnad-sazmani-va-dastrasi-azad
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
🔴 برخی از کشورها بر اساس قانون، اسناد را به آسانی در اختیار مراجعین قرار می دهند. در برخی از زمینه ها، اسناد یا تصاویر و نسخ خطی خود را به آسانی و بدون پول روی وبسایت های خود قرار داده اند. برخی از کشورها مانند هند نیز که اتفاقا هم به اسناد و هم نسخ آنها نیاز داریم، سختگیر هستند و از ما بدترند. در روسیه هم همین مشکلات وجود دارد.
🔴 آنچه ممکن است محرمانه تلقی شود، تابع قوانین یک کشور است، و شاید هم اگر قانونی نباشد، برخی از عمومات از نصوص شرعی یا اخلاقی، برای حفظ حرمت افراد یا گروهها، احتیاط در عدم انتشار را توصیه کند، اما به طور کلی چنین امری محرمانه نیست.
🔴 مراکز اسناد دولتی، بویژه سازمان اسناد ملی باید تصاویر اسناد خود را فهرست کرده روی وبسایت های خود قرار دهند. لزوما باید هزینه های آن را هم دولت تقبل کند. به نظر می رسد هرچه قوانین ما در این باره شفاف تر باشد و نظارت بر اجرا هم در آنها باشد شرایط بهتر خواهد شد. مدیران این کتابخانه ها، هم خودشان باید دیدشان بازتر شود، و هم نظارت بر مدیران پایین دستی داشته باشند
🔴 جالب است که در باره برخی از نسخ خطی توهم بدتری هم هست، این که کسانی فکر می کنند این ها علوم ماست که نباید به آسانی در اختیار دیگران قرار گیرد. گاهی هم تعبیر نامحرمان را به کار می برند. تجربه این سالها نشان داده است که انتشار اسناد برای یک ملت و برای روشن کردن تاریخش، بسیار سودمند است و قانون باید به صراحت از آن حمایت کند و دست افرادی را که در این باره مشکل درست می کند، از تسلط بر آنها قطع کند.
🔴 به نظر شما دلایل این سختگیریها و مانع تراشیها برای دسترسی پژوهشگران به تصاویر آثار و اسناد تاریخی چیست؟
به نظرم نوعی حس مالکیت شخصی در اذهان آنها وجود دارد، حالا یا به عنوان عضوی از یک اداره، یا حس شخصی، چون فعلا مسئولیت دارند. این حس، یعنی حس مالکیت، حس غریبی نیست، به هر حال در موارد دیگر هم دیده می شود. عامل دیگر، ذهن بسته است، یعنی شخصی که اختیاردار این اسناد است، درک درستی از علم و دانش ندارد، و متوجه نیست که اسناد چه نقش مهمی در روشن کردن حقایق تاریخی یک جامعه دارد و می تواند در فهم و درک عمومی جامعه و در کل تربیت فکری آن موثر باشد
🔴 ستایش کردن بی جهت یا تحقیر کردن، هیچ کدام به صلاح ما نیست. ما در این زمینه در سطحی متوسط قرار داریم و باید تلاش کنیم .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/asnad-sazmani-va-dastrasi-azad
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
اندیشه ما
انتقاد استاد رسول جعفریان، به سختگیریها، نبود قانون دسترسی آزاد به اسناد و خودخواهی مدیران
انتقاد استاد رسول جعفریان، به سختگیریها، نبود قانون دسترسی آزاد به اسناد و خودخواهی مدیران - %
✅ ناترازی در عقلانیت و ایدهی کلینیک ترک بیحجابی
🎙 فریبا نظری
🔴 کسانی به حجاب باور دارند که این نوع پوشش نزدشان در مرتبهی حقیقت باشد و از این روست که همهی کسانی که بدان بهعنوان یک حقیقت باور داریم، #سوژهی پوشش و حجاب هستیم و نه دیگرانی که آنرا باور ندارند.
این نهتنها گزارهای منطقی و معرفت شناختی است که از قضا عبارتی شرعی و دینی است و بر تفسیر بسیاری از دینپژوهان از آیات قرآن دلالت دارد.
🔴 واقعیت آن است که تغییر قواعد زندگی اجتماعی در ایران وارد مرحله جدیدی شده و جامعه به عنوان یک ارگانیسم زنده راه خودش را در سازگاری با این مرحله جدید پیدا خواهد کرد.
🔴 مردم در گروههای مختلف سنی و جنسی یعنی زن و مرد و پیر و جوان با باورهای مختلف دینی و غیردینی، تصمیم گرفتهاند که این تغییر قواعد زندگی اجتماعی را بپذیرند و حق انتخاب افراد در تحولات هنجاری زندگی اجتماعی را محترم بشمارند.
🔴 گروهی که این موضوع را به عنوان خط قرمز جمهوری اسلامی میدانند و اصرار بر اجرای آن به هر قیمتی دارند، قدرت درک تحولات هنجاری قواعد زندگی اجتماعی بخش زیادی از جامعه را ندارند و با پیشنهادهایی اینچنین ، ناترازی بیش از پیش در عقلانیت و تدبیر اداره نهادهای سیاسی و اجتماعی جامعه را به نمایش میگذارند.
🔴 در صورتی که موافقان این لایحه قدرتشان بیشتر باشد و در نهایت تصمیم به تصویب و اجرای آن با هر شیوه و ابزاری گرفته شود، به نظر میرسد با توجه به ورود دوران جدید تغییر قواعد زندگی اجتماعی در ایران؛ جامعه به شکل عمومی با آن همراهی نخواهد داشت و متأسفانه شاهد گسترش ناآرامی و قطبیسازی عمیق تر میان مردم خواهیم بود .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/kelinik-bi-hejabi
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
🎙 فریبا نظری
🔴 کسانی به حجاب باور دارند که این نوع پوشش نزدشان در مرتبهی حقیقت باشد و از این روست که همهی کسانی که بدان بهعنوان یک حقیقت باور داریم، #سوژهی پوشش و حجاب هستیم و نه دیگرانی که آنرا باور ندارند.
این نهتنها گزارهای منطقی و معرفت شناختی است که از قضا عبارتی شرعی و دینی است و بر تفسیر بسیاری از دینپژوهان از آیات قرآن دلالت دارد.
🔴 واقعیت آن است که تغییر قواعد زندگی اجتماعی در ایران وارد مرحله جدیدی شده و جامعه به عنوان یک ارگانیسم زنده راه خودش را در سازگاری با این مرحله جدید پیدا خواهد کرد.
🔴 مردم در گروههای مختلف سنی و جنسی یعنی زن و مرد و پیر و جوان با باورهای مختلف دینی و غیردینی، تصمیم گرفتهاند که این تغییر قواعد زندگی اجتماعی را بپذیرند و حق انتخاب افراد در تحولات هنجاری زندگی اجتماعی را محترم بشمارند.
🔴 گروهی که این موضوع را به عنوان خط قرمز جمهوری اسلامی میدانند و اصرار بر اجرای آن به هر قیمتی دارند، قدرت درک تحولات هنجاری قواعد زندگی اجتماعی بخش زیادی از جامعه را ندارند و با پیشنهادهایی اینچنین ، ناترازی بیش از پیش در عقلانیت و تدبیر اداره نهادهای سیاسی و اجتماعی جامعه را به نمایش میگذارند.
🔴 در صورتی که موافقان این لایحه قدرتشان بیشتر باشد و در نهایت تصمیم به تصویب و اجرای آن با هر شیوه و ابزاری گرفته شود، به نظر میرسد با توجه به ورود دوران جدید تغییر قواعد زندگی اجتماعی در ایران؛ جامعه به شکل عمومی با آن همراهی نخواهد داشت و متأسفانه شاهد گسترش ناآرامی و قطبیسازی عمیق تر میان مردم خواهیم بود .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/kelinik-bi-hejabi
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
اندیشه ما
ناترازی» در عقلانیت و ایدهی کلینیک ترک بیحجابی/فریبا نظری، جامعهشناس
ناترازی» در عقلانیت و ایدهی کلینیک ترک بیحجابی/فریبا نظری، جامعهشناس - %
✅ تعارف را کنار بگذارید! بی پروا موضع خود را مشخص کنید:" انتظار بشر از دین یا اضطرار بشر به دین؟"
🎙 احسان توکلیان فرد
🔴 رویکرد ما در مواجهه با دین چگونه میباشد؟ آیا ما با انتظاراتی با دین مواجه میشویم یا اینکه با اضطرار هایی با دین مواجه میگردیم؟
کسی که مواجهه با دین را انتظار مدارانه مد نظر میگیرد، دنیایی متفاوت با اضطرارانه دارد.
🔴 رویکرد انتظاری، رویکرد انسان مدارانه است. رویکرد عقل خود بنیاد مدارانه است. رویکرد کسی است که گویی خودش را، دنیایش را، مصالح و مفاسدش را شناخته است. و اکنون از دین میخواهد که در مسیر شناخت های او، وی را راهبری کند. نصحیت نماید و توصیه هایی داشته باشد.
او به دین میگوید : من انسان مدرن، چنین تقاضایی را از تو دارم که در افق اندیشه ای و عملی ای که من برایت تصویر میکنم، به من توصیه ارائه بدهی. مباد که پارادایم و افق فکری من را نفی نمایی. بلکه تو باید در زمینی که من برایت طراحی میکنم بازی کنی.
🔴 رویکرد اضطرار مدارانه، رویکردی است که انسان را عین فقر و عین تعلق وجودی به پروردگارش میبیند. او میداند که هیچ شناخت قابل اعتنایی از حقیقت خود، سعادت خود، راه رسیدن به سعادت، موانع و… ندارد. او هر چه به خود نگاه میکند دست خود را از راهی مطمئن و قابل تکیه، خالی میبیند. او وقتی به تاریخ جامعه بشری نگاه میکند میبیند که این جامعه، دائما در حال تردید در برنامه ها و حرکت هاست. چه شاهدی بهتر از اینکه قانون ها مدام عوض میشوند. راه ها مورد تردید قرار میگیرند. “ایسم” ها در پی هم می آیند و میروند.
🔴 دغدغه ها و سوالات مطرح شده توسط دکتر سروش همگی در چهارچوب انتظار بشر از دین مطرح میگردید. حال آنکه اصل این چهار چوب مورد سوال است. اصل این چهار چوب مبتنی بر اصول و قواعدی است که باید اثبات گردد. چیزی که شایسته بود صراحتا مورد اشاره قرار میگرفت و سپس نقد و بررسی میشد. طبعا سایربحث ها نیز، همگی، به طفیلی این پرسش ها، تعیین تکلیف میشدند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/tarof-ra-kenar-begozarid
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
🎙 احسان توکلیان فرد
🔴 رویکرد ما در مواجهه با دین چگونه میباشد؟ آیا ما با انتظاراتی با دین مواجه میشویم یا اینکه با اضطرار هایی با دین مواجه میگردیم؟
کسی که مواجهه با دین را انتظار مدارانه مد نظر میگیرد، دنیایی متفاوت با اضطرارانه دارد.
🔴 رویکرد انتظاری، رویکرد انسان مدارانه است. رویکرد عقل خود بنیاد مدارانه است. رویکرد کسی است که گویی خودش را، دنیایش را، مصالح و مفاسدش را شناخته است. و اکنون از دین میخواهد که در مسیر شناخت های او، وی را راهبری کند. نصحیت نماید و توصیه هایی داشته باشد.
او به دین میگوید : من انسان مدرن، چنین تقاضایی را از تو دارم که در افق اندیشه ای و عملی ای که من برایت تصویر میکنم، به من توصیه ارائه بدهی. مباد که پارادایم و افق فکری من را نفی نمایی. بلکه تو باید در زمینی که من برایت طراحی میکنم بازی کنی.
🔴 رویکرد اضطرار مدارانه، رویکردی است که انسان را عین فقر و عین تعلق وجودی به پروردگارش میبیند. او میداند که هیچ شناخت قابل اعتنایی از حقیقت خود، سعادت خود، راه رسیدن به سعادت، موانع و… ندارد. او هر چه به خود نگاه میکند دست خود را از راهی مطمئن و قابل تکیه، خالی میبیند. او وقتی به تاریخ جامعه بشری نگاه میکند میبیند که این جامعه، دائما در حال تردید در برنامه ها و حرکت هاست. چه شاهدی بهتر از اینکه قانون ها مدام عوض میشوند. راه ها مورد تردید قرار میگیرند. “ایسم” ها در پی هم می آیند و میروند.
🔴 دغدغه ها و سوالات مطرح شده توسط دکتر سروش همگی در چهارچوب انتظار بشر از دین مطرح میگردید. حال آنکه اصل این چهار چوب مورد سوال است. اصل این چهار چوب مبتنی بر اصول و قواعدی است که باید اثبات گردد. چیزی که شایسته بود صراحتا مورد اشاره قرار میگرفت و سپس نقد و بررسی میشد. طبعا سایربحث ها نیز، همگی، به طفیلی این پرسش ها، تعیین تکلیف میشدند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/tarof-ra-kenar-begozarid
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
اندیشه ما
تعارف را کنار بگذارید! بی پروا موضع خود را مشخص کنید:" انتظار بشر از دین یا اضطرار بشر به دین؟"/احسان توکلیان فرد
تعارف را کنار بگذارید! بی پروا موضع خود را مشخص کنید:" انتظار بشر از دین یا اضطرار بشر به دین؟"/احسان توکلیان فرد - %
✅ «در جهان بودن» و ضرورت سیاستِ سکولار
🎙 استاد محمدرضا تاجیک
🔴 سکولار شدن بهمعنای استعلازدایی و سکولاریزاسیون چیزی چونان نوعی از سیالیتبخشی به واقعیت در معنای متافیزیکال کلمه است: فرایندی که با نقاببرداشتن از قدسیت همۀ حقایق مطلق و غایی، سیاست متافیزیکی را از استعلاییبودن خویش تهی کرده و آن را بر زمین واقعیتها مینشاند. از این منظر، سکولاریزاسیون همانا تحقق تدریجی تخفیف امر استعلایی در سیاست بهواسطۀ خود سیاست است.
🔴 شاید اصحاب سیاست و قدرت امروز ما، نیازمند آن باشند که همچون جانی واتیمو که درصدد آن بود تا از رهگذر نوعی صورتبندی از مسیحیت که بههیچرو الهیاتی متافیزیکال در معنای کلاسیک آن نباشد، شکلی از «مسیحیت غیرمذهبی» را ارائه نماید، تلاش نمایند شکلی از سیاستِ سکولار را تئوریزه کنند تا بدانان امکان کنشگری در عرصۀ سیاستِ جهانی را بدهد.
🔴 ایران امروز، چه بخواهد و چه نخواهد، هستی و امنیت هستیشناختی یا وجودیاش ربط وثیق و تنگاتنگ با بودناش در جهان دارد. پرتابشدن ایران به این جهان، با اراده و میل خویش صورت نگرفته است، لذا ناگزیر و ناگریز از زیستن در این جهان با تمامی زشتیها و پلشتیهای آن است.
🔴 نبض این جهان، سکولار میتپد، ذائقۀ آن، سکولار است، منطق مناسبات و روابط در آن، سکولار است، قانون و اخلاق (اتیک) حاکم بر این روابط و مناسبات، سکولار است، سیاست و قدرت جاری در آن، سکولار است، و در یک کلام، حتی دین و ایدئولوژی این جهان، سکولار است. زیستن در این جهان نیز، لاجرم سکولار است– حتی اگر بر این فرض باشیم که یک «واحد ملی» زیستجهانی کاملاً دینی دارد.
نمونۀ چنین واحدی، ایران پساانقلاب است که اگرچه برآمده از انقلابی به نام دین در عصر سکولاریسم بود، اما دیری نپایید که بر تئوری «دارالاسلام و دارالکفر» ورنم نهاد (بهمعنای کشتن و در خاک نهادن و بر روی خاکاش گل و ریاحین کاشتن)، و با کشورهای آتئیستی و ماتریالیستی و سکولاریستی عقد اخوت بست، و دیری نپایید که «رژیم مصلحت» را جایگزین «رژیم حقیقت»، و «تئوری بقا خویش» را جایگزین «تئوری تغییر جهان» کرد. اما در فرآیند این سکولاریزهشدن، یک عامل بهطور برجستهتر و موثرتری نسبت به سایر عوامل، در نقش مانع ظاهر شد: ایدئولوژی سیاسی .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/dar-jahan-bodan
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
🎙 استاد محمدرضا تاجیک
🔴 سکولار شدن بهمعنای استعلازدایی و سکولاریزاسیون چیزی چونان نوعی از سیالیتبخشی به واقعیت در معنای متافیزیکال کلمه است: فرایندی که با نقاببرداشتن از قدسیت همۀ حقایق مطلق و غایی، سیاست متافیزیکی را از استعلاییبودن خویش تهی کرده و آن را بر زمین واقعیتها مینشاند. از این منظر، سکولاریزاسیون همانا تحقق تدریجی تخفیف امر استعلایی در سیاست بهواسطۀ خود سیاست است.
🔴 شاید اصحاب سیاست و قدرت امروز ما، نیازمند آن باشند که همچون جانی واتیمو که درصدد آن بود تا از رهگذر نوعی صورتبندی از مسیحیت که بههیچرو الهیاتی متافیزیکال در معنای کلاسیک آن نباشد، شکلی از «مسیحیت غیرمذهبی» را ارائه نماید، تلاش نمایند شکلی از سیاستِ سکولار را تئوریزه کنند تا بدانان امکان کنشگری در عرصۀ سیاستِ جهانی را بدهد.
🔴 ایران امروز، چه بخواهد و چه نخواهد، هستی و امنیت هستیشناختی یا وجودیاش ربط وثیق و تنگاتنگ با بودناش در جهان دارد. پرتابشدن ایران به این جهان، با اراده و میل خویش صورت نگرفته است، لذا ناگزیر و ناگریز از زیستن در این جهان با تمامی زشتیها و پلشتیهای آن است.
🔴 نبض این جهان، سکولار میتپد، ذائقۀ آن، سکولار است، منطق مناسبات و روابط در آن، سکولار است، قانون و اخلاق (اتیک) حاکم بر این روابط و مناسبات، سکولار است، سیاست و قدرت جاری در آن، سکولار است، و در یک کلام، حتی دین و ایدئولوژی این جهان، سکولار است. زیستن در این جهان نیز، لاجرم سکولار است– حتی اگر بر این فرض باشیم که یک «واحد ملی» زیستجهانی کاملاً دینی دارد.
نمونۀ چنین واحدی، ایران پساانقلاب است که اگرچه برآمده از انقلابی به نام دین در عصر سکولاریسم بود، اما دیری نپایید که بر تئوری «دارالاسلام و دارالکفر» ورنم نهاد (بهمعنای کشتن و در خاک نهادن و بر روی خاکاش گل و ریاحین کاشتن)، و با کشورهای آتئیستی و ماتریالیستی و سکولاریستی عقد اخوت بست، و دیری نپایید که «رژیم مصلحت» را جایگزین «رژیم حقیقت»، و «تئوری بقا خویش» را جایگزین «تئوری تغییر جهان» کرد. اما در فرآیند این سکولاریزهشدن، یک عامل بهطور برجستهتر و موثرتری نسبت به سایر عوامل، در نقش مانع ظاهر شد: ایدئولوژی سیاسی .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/dar-jahan-bodan
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
✅ نکاتی درباره روششناسی، جریانشناسی و ایرانشناسی
✳️ جریانشناسی اندیشه سیاسی در ایران
🎙 روحالله اسلامی
🔴 نسل اول و اولین جریان روشی در ایران کسانی هستند که به دفاع از عقلانیت مدرن پرداختند. این گروه با تمدن مکانیکی جدید آشنا بودند و به لحاظ روشی علمی فکر می کردند. باور به اندیشه متفکرانی چون دکارت و منتسکیو باعث شده بود که فهم کنند که کشورهای پیشرفته سیصد سال جلو هستند و ایران باید گام های ساختن کشوری مدرن را به سرعت در قرن بیستم طی کند. متفکرانی چون محمد علی فروغی، پیرنیا، دهخدا، مستشارالدوله، نائینی، بهار و … در این دسته جای دارند. نسل اول سنت ایران و زبان فارسی را پاس می داشتند و می دانستند دنبال چه مقصدی هستند.
🔴 جریان دوم اندیشمندانی هستند که نسبت به مدرنیته و عقلانیت علمی اعتراض داشتند. آنها برای نقد کردن فرایند توسعه به سراغ روش شناسی انتقادی و چپ گرا حرکت کردند. عینک مارکس و انواع مختلف آن از گرامشی تا آلتوسر از سارتر تا فانون را به چشم زدند و از شیشه کبود ایدئولوژی ایران را نگریستند. در روش شناسی جریان دوم جهان به دو گروه طبقه پایین و بالا تقسیم گردید و با هجوم به جهان سرمایه داری به دنبال خلق آرمانشهری بر اساس عدالت بودند. جریان دوم تهاجمی و زبانی تند داشت و به معنای کامل ایدئولوژی را به جای اندیشه قرار داد. متفکرانی چون جلال آل احمد، علی شریعتی، احسان طبری در این گروه قرار می گیرند.
🔴 پدیدارشناسان: روش شناسی دیگری که در ایران دهه چهل و پنجاه رواج پیدا کرد پدیدارشناسی بود. پدیدارشناسان به خصوص تحت تاثیر اندیشه های هایدگر و هوسرل بودند و عملکرد ایدئولوژی و اتوپیایی ایفا کردند. از یکسو حکومت پهلوی برای پاسخگویی به غرب در مقابل حملات دموکراسی خواهی و حقوق بشری نیاز به ایدئولوژی ضد مدرنیته در ابعاد سیاسی و فرهنگی داشت و از سوی دیگر جامعه برای نقد وابستگی اقتصادی و سیاست خارجی غربی پهلوی از سنت پدیدارشناسی با محوریت بازگشت به خویشتن اتوپیا ساخته بود. پدیدارشناسی منتقد و حتی نافی غرب، علم و مدرنیته است و با برداشتی فلسفی تکنولوژی را نقد می کند.
🔴 جریان چهارم که به مثابه ایدئولوژی روش های هرمنوتیک، تبارشناسی، گفتمان، پساساختارگرایی را وارد ایران ساخت پست مدرنیسم نام دارد. به خصوص بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران کتاب های گادامر، فوکو، لیوتار، لکان و بودریار ترجمه گردید. مجموعه افکار آشفته که همه روایت های اندیشه را ارتباط قدرت و دانش فرض می کنند. پست مدرن ها برای اینکه بتوانند در برابر بنیادگرایان بایستند به سمت پست مدرنیسم رفتند و هر گونه حقیقت، اصالت، واقعیت و عقلانیت را مشکوک فرض کردند. به باور پست مدرن ها اول و آخری نیست و همه کلان روایت ها مرده هستند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/jaryan-shenasi-va-iran-shenasi
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
✳️ جریانشناسی اندیشه سیاسی در ایران
🎙 روحالله اسلامی
🔴 نسل اول و اولین جریان روشی در ایران کسانی هستند که به دفاع از عقلانیت مدرن پرداختند. این گروه با تمدن مکانیکی جدید آشنا بودند و به لحاظ روشی علمی فکر می کردند. باور به اندیشه متفکرانی چون دکارت و منتسکیو باعث شده بود که فهم کنند که کشورهای پیشرفته سیصد سال جلو هستند و ایران باید گام های ساختن کشوری مدرن را به سرعت در قرن بیستم طی کند. متفکرانی چون محمد علی فروغی، پیرنیا، دهخدا، مستشارالدوله، نائینی، بهار و … در این دسته جای دارند. نسل اول سنت ایران و زبان فارسی را پاس می داشتند و می دانستند دنبال چه مقصدی هستند.
🔴 جریان دوم اندیشمندانی هستند که نسبت به مدرنیته و عقلانیت علمی اعتراض داشتند. آنها برای نقد کردن فرایند توسعه به سراغ روش شناسی انتقادی و چپ گرا حرکت کردند. عینک مارکس و انواع مختلف آن از گرامشی تا آلتوسر از سارتر تا فانون را به چشم زدند و از شیشه کبود ایدئولوژی ایران را نگریستند. در روش شناسی جریان دوم جهان به دو گروه طبقه پایین و بالا تقسیم گردید و با هجوم به جهان سرمایه داری به دنبال خلق آرمانشهری بر اساس عدالت بودند. جریان دوم تهاجمی و زبانی تند داشت و به معنای کامل ایدئولوژی را به جای اندیشه قرار داد. متفکرانی چون جلال آل احمد، علی شریعتی، احسان طبری در این گروه قرار می گیرند.
🔴 پدیدارشناسان: روش شناسی دیگری که در ایران دهه چهل و پنجاه رواج پیدا کرد پدیدارشناسی بود. پدیدارشناسان به خصوص تحت تاثیر اندیشه های هایدگر و هوسرل بودند و عملکرد ایدئولوژی و اتوپیایی ایفا کردند. از یکسو حکومت پهلوی برای پاسخگویی به غرب در مقابل حملات دموکراسی خواهی و حقوق بشری نیاز به ایدئولوژی ضد مدرنیته در ابعاد سیاسی و فرهنگی داشت و از سوی دیگر جامعه برای نقد وابستگی اقتصادی و سیاست خارجی غربی پهلوی از سنت پدیدارشناسی با محوریت بازگشت به خویشتن اتوپیا ساخته بود. پدیدارشناسی منتقد و حتی نافی غرب، علم و مدرنیته است و با برداشتی فلسفی تکنولوژی را نقد می کند.
🔴 جریان چهارم که به مثابه ایدئولوژی روش های هرمنوتیک، تبارشناسی، گفتمان، پساساختارگرایی را وارد ایران ساخت پست مدرنیسم نام دارد. به خصوص بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران کتاب های گادامر، فوکو، لیوتار، لکان و بودریار ترجمه گردید. مجموعه افکار آشفته که همه روایت های اندیشه را ارتباط قدرت و دانش فرض می کنند. پست مدرن ها برای اینکه بتوانند در برابر بنیادگرایان بایستند به سمت پست مدرنیسم رفتند و هر گونه حقیقت، اصالت، واقعیت و عقلانیت را مشکوک فرض کردند. به باور پست مدرن ها اول و آخری نیست و همه کلان روایت ها مرده هستند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/jaryan-shenasi-va-iran-shenasi
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
اندیشه ما
نکاتی درباره روششناسی، جریانشناسی و ایرانشناسی /جریانشناسی اندیشه سیاسی در ایران/روحالله اسلامی
نکاتی درباره روششناسی، جریانشناسی و ایرانشناسی /جریانشناسی اندیشه سیاسی در ایران/روحالله اسلامی - %
♦️ضرورت نگاهي جامع به بحران انرژي
✍🏻دکتر محمدرضا يوسفی
🔹 این روزها بحث انرژی اعم از گاز، برق و بنزين به طور جدی مطرح است. شکاف رو به گسترش میان عرضه و تقاضای انرژی در سهحوزه گاز، برق و بنزین نمایان است. به نظر مي رسد با روند موجود، اين شكاف عميق تر خواهد شد. بنابر برخي گزارشها اختلاف عرضه و تقاضا در ساعات اوج مصرف، برای گاز بیش از ۳۰۰ میلیون مترمکعب در روز، برای بنزین بیش از ۱۰میلیون لیتر و برای برق ۱۲هزار مگاوات در روز است كه البته به زودي مازاد تقاضاي گازوئيل را نيز به اين فهرست بايد اضافه كرد. مرکز پژوهشهای مجلس از کسری روزانه ۱۰میلیون لیتری بنزین و برآورد واردات بنزین و گازوئیل به میزان ۵ میلیارد دلار خبر داد. این در حالی است که سال ۱۳۹۹ ایران صادرکننده ۳ میلیارد دلار بنزین به کشورهای منطقه بود.
🔹 ادامه این روند به ویژه با توجه به تنش های خارجی ميچی تواند بر امنیت و توسعه پایدار و اقتصاد کشور تاثیرات منفی جدی داشته باشد. تداوم این وضعیت به زودي به كاهش توان توليدی و توليد ناخالص داخلی، نرخ اشتغال، صادرات و افزایش واردات و مانند آن در روندی بحران زا خواهد انجامید.
🔹دلایل وقوع این بحران رو به گسترش متعدد است. فقدان راهبرد انرژی در كشور و نگاه كوته نگری بر متغیر حياتی انرژی، وزن بزرگی از این دلایل را به خود اختصاص می دهد. متخصصان انرژی چگونگی شبكه گازرسانی به همه كشور را با توجه به تفاوت موقعیت جغرافیایی و متوسط دمای شهرها یك اشتباه مهم دانسته اند به نظر آنان، انرژی برق و خورشيدی مي توانست در برخی مناطق، جایگزين مناسبی باشد. اما این راهبرد موجب شكاف تولید و مصرف گاز، آسيب به بخش توليد و همچنين ارزآوري شده است.
🔹 یكي دیگر از عوامل، قیمت گذاری دستوری بوده است. مجلس هفتم با رشد متناسب قیمت حامل های انرژی با نرخ تورم مخالفت كرده و در نتيجه سرمايه گذاري در اين حوزه كاهش يافته و همچنين قيمت نسبي اين حامل ها نيز كاهش يافته و از اين مسير تقاضا براي آنها افزايش يافت.
عامل مهم ديگر، فقدان جايگاه تعريف شده اي براي بخش خصوصي واقعي در امر حامل هاي انرژي بوده است.
🔹 عامل مهم ديگر، ناتواني در مديريت طرح هاي عمراني مرتبط است. به دليل ساختار مديريتي، اقتصاد سياسي و منابع مالي، طرح های عمرانی با تاخير زياد به سرانجام رسيده و یا در نیمه راه متوقف می شود.
🔹 يكي ديگر از دلايل مهم وضعيت رو به بحران انرژي، تحریم است. تحريم موانع بزرگي در تجارت خارجی و مبادلات مالی با جهان، عدمامکان بهروزرساني تکنولوژی ايجاد كرده و موجب فرسودگی زیرساختها و تجهیزات، كاهش درآمدهاي ارزي كشور در جهت سرمایهگذاری جدید و عدمدسترسی به سرمایه خارجی شده است. اين فرسودگي علاوه بر كاهش توان توليد به اتلاف منابع نيز افزوده است. در نتيجه شدت انرژي در ايران بالاتر از ميانگين جهاني است.
🔹 دولتها در برابر اين عوامل اساسي در بحران انرژي، به سياستگذاري هاي كم اثر مانند تخفيف به كم مصرفها؛ جریمه كردن پرمصرفها برنامهریزی قطع برق صنایع در دولت سيزدهم آن هم در سال جهش تولید، تغییر ساعات اداری و ... روي آوردند. در واقع خانوارها و بنگاه ها جريمه اشتباهات نظام تصميم گيري كشور و راهبرد تقدم ايدئولوژي بر توسعه را پرداخت مي كنند.
🔹 دولت نيازمند به بازنگري در سياستهاي راهبردي خويش است. بايد توجه داشت راه حل هاي يكسو نگرانه دولت كوتاه بينانه است. افزايش قيمت بنزين با هر منطقي بدون مهار تورم، راهكار عملي موفقي نبوده و نيست. تكرار سياست شكست خورده نشانه ناتواني در درس آموزي از تجارب گذشته، استيصال و نگاه دم غنيمتي دولتها است. حركت از اين ستون به آن ستون بدون داشتن نگاه راهبردي، منجر به تشديد بي اعتمادي عمومي شده و باز هم خواهد شد. راه حل قيمتي پس از تغيير رويكرد و به عنوان حلقه آخر سياست هاي اصلاح حامل هاي انرژي قابل پذيرش است.
🔹 آزادسازي قيمتي انرژي بدون نگاهي جامع، راهحلی پایدار نیست.
از سوي ديگر معضلات به يكديگر پیوند خورده اند و نگاه جزيره اي به آنها مي تواند منجر به ايجاد مشكلات جديدي شود. شكاف عرضه و تقاضاي انرژي بر توان توليدي صنايع، اشتغال و به تعويق افتادن حقوق كاركنان بخش خصوصي، كاهش درآمدهاي مالياتي دولت و افزايش كسري بودجه، استقراض مستقيم و غيرمستقيم دولت از بانك مركزي و بانكها و در نتيجه رشد نقدينگي و تورم و .. خواهد شد.
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
✍🏻دکتر محمدرضا يوسفی
🔹 این روزها بحث انرژی اعم از گاز، برق و بنزين به طور جدی مطرح است. شکاف رو به گسترش میان عرضه و تقاضای انرژی در سهحوزه گاز، برق و بنزین نمایان است. به نظر مي رسد با روند موجود، اين شكاف عميق تر خواهد شد. بنابر برخي گزارشها اختلاف عرضه و تقاضا در ساعات اوج مصرف، برای گاز بیش از ۳۰۰ میلیون مترمکعب در روز، برای بنزین بیش از ۱۰میلیون لیتر و برای برق ۱۲هزار مگاوات در روز است كه البته به زودي مازاد تقاضاي گازوئيل را نيز به اين فهرست بايد اضافه كرد. مرکز پژوهشهای مجلس از کسری روزانه ۱۰میلیون لیتری بنزین و برآورد واردات بنزین و گازوئیل به میزان ۵ میلیارد دلار خبر داد. این در حالی است که سال ۱۳۹۹ ایران صادرکننده ۳ میلیارد دلار بنزین به کشورهای منطقه بود.
🔹 ادامه این روند به ویژه با توجه به تنش های خارجی ميچی تواند بر امنیت و توسعه پایدار و اقتصاد کشور تاثیرات منفی جدی داشته باشد. تداوم این وضعیت به زودي به كاهش توان توليدی و توليد ناخالص داخلی، نرخ اشتغال، صادرات و افزایش واردات و مانند آن در روندی بحران زا خواهد انجامید.
🔹دلایل وقوع این بحران رو به گسترش متعدد است. فقدان راهبرد انرژی در كشور و نگاه كوته نگری بر متغیر حياتی انرژی، وزن بزرگی از این دلایل را به خود اختصاص می دهد. متخصصان انرژی چگونگی شبكه گازرسانی به همه كشور را با توجه به تفاوت موقعیت جغرافیایی و متوسط دمای شهرها یك اشتباه مهم دانسته اند به نظر آنان، انرژی برق و خورشيدی مي توانست در برخی مناطق، جایگزين مناسبی باشد. اما این راهبرد موجب شكاف تولید و مصرف گاز، آسيب به بخش توليد و همچنين ارزآوري شده است.
🔹 یكي دیگر از عوامل، قیمت گذاری دستوری بوده است. مجلس هفتم با رشد متناسب قیمت حامل های انرژی با نرخ تورم مخالفت كرده و در نتيجه سرمايه گذاري در اين حوزه كاهش يافته و همچنين قيمت نسبي اين حامل ها نيز كاهش يافته و از اين مسير تقاضا براي آنها افزايش يافت.
عامل مهم ديگر، فقدان جايگاه تعريف شده اي براي بخش خصوصي واقعي در امر حامل هاي انرژي بوده است.
🔹 عامل مهم ديگر، ناتواني در مديريت طرح هاي عمراني مرتبط است. به دليل ساختار مديريتي، اقتصاد سياسي و منابع مالي، طرح های عمرانی با تاخير زياد به سرانجام رسيده و یا در نیمه راه متوقف می شود.
🔹 يكي ديگر از دلايل مهم وضعيت رو به بحران انرژي، تحریم است. تحريم موانع بزرگي در تجارت خارجی و مبادلات مالی با جهان، عدمامکان بهروزرساني تکنولوژی ايجاد كرده و موجب فرسودگی زیرساختها و تجهیزات، كاهش درآمدهاي ارزي كشور در جهت سرمایهگذاری جدید و عدمدسترسی به سرمایه خارجی شده است. اين فرسودگي علاوه بر كاهش توان توليد به اتلاف منابع نيز افزوده است. در نتيجه شدت انرژي در ايران بالاتر از ميانگين جهاني است.
🔹 دولتها در برابر اين عوامل اساسي در بحران انرژي، به سياستگذاري هاي كم اثر مانند تخفيف به كم مصرفها؛ جریمه كردن پرمصرفها برنامهریزی قطع برق صنایع در دولت سيزدهم آن هم در سال جهش تولید، تغییر ساعات اداری و ... روي آوردند. در واقع خانوارها و بنگاه ها جريمه اشتباهات نظام تصميم گيري كشور و راهبرد تقدم ايدئولوژي بر توسعه را پرداخت مي كنند.
🔹 دولت نيازمند به بازنگري در سياستهاي راهبردي خويش است. بايد توجه داشت راه حل هاي يكسو نگرانه دولت كوتاه بينانه است. افزايش قيمت بنزين با هر منطقي بدون مهار تورم، راهكار عملي موفقي نبوده و نيست. تكرار سياست شكست خورده نشانه ناتواني در درس آموزي از تجارب گذشته، استيصال و نگاه دم غنيمتي دولتها است. حركت از اين ستون به آن ستون بدون داشتن نگاه راهبردي، منجر به تشديد بي اعتمادي عمومي شده و باز هم خواهد شد. راه حل قيمتي پس از تغيير رويكرد و به عنوان حلقه آخر سياست هاي اصلاح حامل هاي انرژي قابل پذيرش است.
🔹 آزادسازي قيمتي انرژي بدون نگاهي جامع، راهحلی پایدار نیست.
از سوي ديگر معضلات به يكديگر پیوند خورده اند و نگاه جزيره اي به آنها مي تواند منجر به ايجاد مشكلات جديدي شود. شكاف عرضه و تقاضاي انرژي بر توان توليدي صنايع، اشتغال و به تعويق افتادن حقوق كاركنان بخش خصوصي، كاهش درآمدهاي مالياتي دولت و افزايش كسري بودجه، استقراض مستقيم و غيرمستقيم دولت از بانك مركزي و بانكها و در نتيجه رشد نقدينگي و تورم و .. خواهد شد.
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
✅ هویت زن امروز در میانه سنت و مدرنیته گرفتار است
🎙 زینب باقیات اصفهانی
🔴 زن امروز با تعارضات و فشارهای زیادی روبرو است. از یک طرف میخواهد یک زن نمونه باشد و به تعبیری ابرزن باشد؛ کسی که هم بیرون از خانه کار میکند و در اجتماع فعال و کنشگر است و از طرف دیگر در منزل در جایگاه مادری، همسری و گاهی فرزندی ایفای نقش میکند؛ در عرصههای تصمیمگیری خانواده نقش مهم دارد و در مدیریت مالی هم تاثیرگذار است.
🔴 زن امروز در میانه سنت و مدرنیته گیر کرده است؛ همچنان نقشهای سنتی را دارد و نقشهای مدرن هم برای او تعریف شده است به همین دلیل زن امروز خیلی با فضای زندگی حضرت زهرا(س) انس ندارد و خیلی وظیفهمحور و تکلیفمحور و خدامحور نیست.
🔴 ارتباط موثر زن با افراد خانواده، در تعامل با فرزندان، همسر، پدر، ارتباط درست زنان و مردان با همسایگان و همشهریان موضوعاتی است که میتوان از سیره آن حضرت نکاتی استخراج کرد و میتوانند الگوبخشی داشته باشند. در مورد حفظ حریم خانواده و دوستان و ایجاد صمیمیت در فضای زندگی.
🔴 مشغول شدن بانوان در پستهای اجرایی با مخالفتهایی روبرو است، حرف درست و واقعیتی است ولی این مسئله را باید از منظر چند گروه فکری تحلیل کنیم؛
🔴 گروه اول، افراد متدین پیشکسوت که در ظاهر روحانی یا افراد دینداری هم هستند که با حضور بانوان به این شکل مخالفند چون اولویت زنان را خانه و تشکیل خانواده و رسیدگی به امور آن میدانند
🔴 گروه دوم برخی بانوان هستند که ورود به این عرصهها را برای خود خطرناک یا ناشایست میدانند که با روح زنانگی آنان مخالفت دارد.
🔴 گروه سوم مردانی هستند که زنان ماهر را رقیب خود میدانند و در این مرحله زنان فعال توانمند و آماده برای حضور در این عرصه با سقف شیشهای مواجه میشوند؛ خود بانوان هم بعضا از خطرکردن بیمناک هستند و از سویی زنان در عرصه اتهام و رصد بیشتری نسبت به مردان قرار دارند ....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/zann-emroz
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
🎙 زینب باقیات اصفهانی
🔴 زن امروز با تعارضات و فشارهای زیادی روبرو است. از یک طرف میخواهد یک زن نمونه باشد و به تعبیری ابرزن باشد؛ کسی که هم بیرون از خانه کار میکند و در اجتماع فعال و کنشگر است و از طرف دیگر در منزل در جایگاه مادری، همسری و گاهی فرزندی ایفای نقش میکند؛ در عرصههای تصمیمگیری خانواده نقش مهم دارد و در مدیریت مالی هم تاثیرگذار است.
🔴 زن امروز در میانه سنت و مدرنیته گیر کرده است؛ همچنان نقشهای سنتی را دارد و نقشهای مدرن هم برای او تعریف شده است به همین دلیل زن امروز خیلی با فضای زندگی حضرت زهرا(س) انس ندارد و خیلی وظیفهمحور و تکلیفمحور و خدامحور نیست.
🔴 ارتباط موثر زن با افراد خانواده، در تعامل با فرزندان، همسر، پدر، ارتباط درست زنان و مردان با همسایگان و همشهریان موضوعاتی است که میتوان از سیره آن حضرت نکاتی استخراج کرد و میتوانند الگوبخشی داشته باشند. در مورد حفظ حریم خانواده و دوستان و ایجاد صمیمیت در فضای زندگی.
🔴 مشغول شدن بانوان در پستهای اجرایی با مخالفتهایی روبرو است، حرف درست و واقعیتی است ولی این مسئله را باید از منظر چند گروه فکری تحلیل کنیم؛
🔴 گروه اول، افراد متدین پیشکسوت که در ظاهر روحانی یا افراد دینداری هم هستند که با حضور بانوان به این شکل مخالفند چون اولویت زنان را خانه و تشکیل خانواده و رسیدگی به امور آن میدانند
🔴 گروه دوم برخی بانوان هستند که ورود به این عرصهها را برای خود خطرناک یا ناشایست میدانند که با روح زنانگی آنان مخالفت دارد.
🔴 گروه سوم مردانی هستند که زنان ماهر را رقیب خود میدانند و در این مرحله زنان فعال توانمند و آماده برای حضور در این عرصه با سقف شیشهای مواجه میشوند؛ خود بانوان هم بعضا از خطرکردن بیمناک هستند و از سویی زنان در عرصه اتهام و رصد بیشتری نسبت به مردان قرار دارند ....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/zann-emroz
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
اندیشه ما
زینب باقیات اصفهانی: هویت زن امروز در میانه سنت و مدرنیته گرفتار است
زینب باقیات اصفهانی: هویت زن امروز در میانه سنت و مدرنیته گرفتار است - %
✅ ضرورت بازشناسی اسلام علوی از اسلام اموی
🎙 آیتالله محمد سروش محلاتی
🔴 باید بررسی و تحلیل شود که بنیامیه در کجای زندگی امروز ما هستند؟ یعنی آیا بنیامیه در زندگی امروز؛ آداب و فرهنگ، دینداری و دین شناسی، سیاستورزی و شعائر زندگی حضور دارند یا خیر؟ اگر حضور دارند در کجای زندگی امروز ما حضور دارند و میزان حضور آنها چه مقدار است؟ با اینکه در این نگاه، تاریخ اصالتی ندارد ولی برای مطالعه روی شکلگیری ریشههای فرهنگی خود، چارهای جز مراجعه به تاریخ نداریم. این نگاه دوم در واقع تاریخ نیست، بلکه قرار است با مطالعه تاریخ متوجه شویم که چه عناصری از تفکر اموی، داخل ذهن و فکر ما شده و امروز به عنوان اسلام! شناخته میشود
🔴 اگر متفکر و دردمندی مانند استاد مطهری واکاوی نماید که بعضی افرادی که خود را شیعه میدانند و مدعی هستند که نماد تشیع در آنها وجود دارد، از نظر فکری و اندیشهای به بنیامیه متصل هستند، اگرچه در ظاهر نسبت به بنی امیه برائت داشته باشد و آنها را مورد لعن و نفرین قرار دهد؛ ولی روح و تفکر او همان است که بنی امیه میگفتند و حمایت میکردند، بیان چنین مطالبی آسان نیست. این مباحث مربوط به گذشته و دیروز نیست، بلکه مربوط به امروز و نوع دینداری امروز است. سخن شهید مطهری این است:مىگویند اساس سعادت و نیکبختى، ایمان و اعتقاد است. گاهى برخى از این گروه، افراط کرده و صرف ادعاى ایمان و در حقیقت انتساب محض را ملاک قضاوت قرار مىدهند؛ مثلا مرجئه در زمان بنى امیه همین فکر را تبلیغ مىکردند، و خوشبختانه با انقراض بنى امیه منقرض شدند. در آن عصر، فکر شیعى که از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) الهام مىگرفت نقطه مقابل فکر «مرجئه» بود ولى بدبختانه در اعصار اخیر فکر مرجئه در لباس دیگر در میان عوام شیعه نفوذ کرده است؛ گروهى از عوام شیعه صرفا انتساب ظاهرى به امیر المؤمنین (ع) را براى نجات کافى مىشمارند و این فکر عامل اساسى بیچارگى شیعه در عصر اخیر بشمار میرود.
🔴 مقصود از ارائه این مباحث این است که به کلام امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه مراجعه و بررسی شود که آیا این دو خط فکری در بیانات حضرت قابل تشخیص است؟ یعنی در گذشته، چه تقابلی بین تفکر علوی و اندیشه اموی وجود داشته و این تقابل، بعد در طول تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی چه تغییراتی پیدا کرده است؟ در بعضی از این تقابلها، شیعه موضع خود را حفظ نموده و نیازی به بحث و بررسی ندارد و مسئله خیلی روشن است، اما در برخی موارد، سر نخهای آن نیز گم شده و تشخیص آن مشکل شده است.
🔴 در برخی موارد چنین اتفاقی مخفیانه، آرام رخ داده است و در موارد دیگری، این حرکت آشکار و سریع و علنی بوده است، اما آنچه در این موضوع اهمیت دارد کشف ریشههای این تغییرات است. در اینجا نیز باید از کلام استاد مطهری استفاده نمود؛ گو اینکه چنین مطالب و چنین ژرفاندیشیای در مطالب هر کسی یافت نمیشود، ممکن است که نگاشتن اصول فلسفه و یا نقد مارکسیسم یا ماتریالیسم از عهده هر کسی بر آید، ولی قلم زدن و سخن راندن درباره این موارد و موضوعات از هر عالِمی بر نمیآید، شاید در هر قرن یک نفر یافت شود که از چنین هوش و فراست و فهمی برخوردار باشد. ایشان میفرماید.
🔴 براى ما تحقیق در امر حادثه حکومت اموى تنها جنبه تعجب آمیز ندارد. این یک امر سطحى نبوده که فقط مربوط به سیزده قرن پیش باشد که بگوییم آمد و رفت. این، خطرى بود براى اسلام از آن روز تا روزى که خدا مىداند. حتماً اگر ما بخواهیم به تاریخ روحیه خودمان رسیدگى کنیم، باید به تاریخ اموى رسیدگى [کنیم.] فکر اموى در زیر پرده و لفّافه، با فکر اسلامى مبارزه مىکرد. عنصر فکر اموى داخل عناصر فکر اسلامى شد. اى بسا که در فکر همانهایى که هر صبح و شام بنى امیه را لعنت مىکنند، عنصرى از فکر اموى موجود باشد و خودشان خیال کنند فکر اسلامى است، و قطعاً اینطور است .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/zarorat-bazneshani-eslam
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
🎙 آیتالله محمد سروش محلاتی
🔴 باید بررسی و تحلیل شود که بنیامیه در کجای زندگی امروز ما هستند؟ یعنی آیا بنیامیه در زندگی امروز؛ آداب و فرهنگ، دینداری و دین شناسی، سیاستورزی و شعائر زندگی حضور دارند یا خیر؟ اگر حضور دارند در کجای زندگی امروز ما حضور دارند و میزان حضور آنها چه مقدار است؟ با اینکه در این نگاه، تاریخ اصالتی ندارد ولی برای مطالعه روی شکلگیری ریشههای فرهنگی خود، چارهای جز مراجعه به تاریخ نداریم. این نگاه دوم در واقع تاریخ نیست، بلکه قرار است با مطالعه تاریخ متوجه شویم که چه عناصری از تفکر اموی، داخل ذهن و فکر ما شده و امروز به عنوان اسلام! شناخته میشود
🔴 اگر متفکر و دردمندی مانند استاد مطهری واکاوی نماید که بعضی افرادی که خود را شیعه میدانند و مدعی هستند که نماد تشیع در آنها وجود دارد، از نظر فکری و اندیشهای به بنیامیه متصل هستند، اگرچه در ظاهر نسبت به بنی امیه برائت داشته باشد و آنها را مورد لعن و نفرین قرار دهد؛ ولی روح و تفکر او همان است که بنی امیه میگفتند و حمایت میکردند، بیان چنین مطالبی آسان نیست. این مباحث مربوط به گذشته و دیروز نیست، بلکه مربوط به امروز و نوع دینداری امروز است. سخن شهید مطهری این است:مىگویند اساس سعادت و نیکبختى، ایمان و اعتقاد است. گاهى برخى از این گروه، افراط کرده و صرف ادعاى ایمان و در حقیقت انتساب محض را ملاک قضاوت قرار مىدهند؛ مثلا مرجئه در زمان بنى امیه همین فکر را تبلیغ مىکردند، و خوشبختانه با انقراض بنى امیه منقرض شدند. در آن عصر، فکر شیعى که از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) الهام مىگرفت نقطه مقابل فکر «مرجئه» بود ولى بدبختانه در اعصار اخیر فکر مرجئه در لباس دیگر در میان عوام شیعه نفوذ کرده است؛ گروهى از عوام شیعه صرفا انتساب ظاهرى به امیر المؤمنین (ع) را براى نجات کافى مىشمارند و این فکر عامل اساسى بیچارگى شیعه در عصر اخیر بشمار میرود.
🔴 مقصود از ارائه این مباحث این است که به کلام امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه مراجعه و بررسی شود که آیا این دو خط فکری در بیانات حضرت قابل تشخیص است؟ یعنی در گذشته، چه تقابلی بین تفکر علوی و اندیشه اموی وجود داشته و این تقابل، بعد در طول تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی چه تغییراتی پیدا کرده است؟ در بعضی از این تقابلها، شیعه موضع خود را حفظ نموده و نیازی به بحث و بررسی ندارد و مسئله خیلی روشن است، اما در برخی موارد، سر نخهای آن نیز گم شده و تشخیص آن مشکل شده است.
🔴 در برخی موارد چنین اتفاقی مخفیانه، آرام رخ داده است و در موارد دیگری، این حرکت آشکار و سریع و علنی بوده است، اما آنچه در این موضوع اهمیت دارد کشف ریشههای این تغییرات است. در اینجا نیز باید از کلام استاد مطهری استفاده نمود؛ گو اینکه چنین مطالب و چنین ژرفاندیشیای در مطالب هر کسی یافت نمیشود، ممکن است که نگاشتن اصول فلسفه و یا نقد مارکسیسم یا ماتریالیسم از عهده هر کسی بر آید، ولی قلم زدن و سخن راندن درباره این موارد و موضوعات از هر عالِمی بر نمیآید، شاید در هر قرن یک نفر یافت شود که از چنین هوش و فراست و فهمی برخوردار باشد. ایشان میفرماید.
🔴 براى ما تحقیق در امر حادثه حکومت اموى تنها جنبه تعجب آمیز ندارد. این یک امر سطحى نبوده که فقط مربوط به سیزده قرن پیش باشد که بگوییم آمد و رفت. این، خطرى بود براى اسلام از آن روز تا روزى که خدا مىداند. حتماً اگر ما بخواهیم به تاریخ روحیه خودمان رسیدگى کنیم، باید به تاریخ اموى رسیدگى [کنیم.] فکر اموى در زیر پرده و لفّافه، با فکر اسلامى مبارزه مىکرد. عنصر فکر اموى داخل عناصر فکر اسلامى شد. اى بسا که در فکر همانهایى که هر صبح و شام بنى امیه را لعنت مىکنند، عنصرى از فکر اموى موجود باشد و خودشان خیال کنند فکر اسلامى است، و قطعاً اینطور است .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/zarorat-bazneshani-eslam
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
اندیشه ما
ضرورت بازشناسی اسلام علوی از اسلام اموی/ آیت الله محمد سروش محلاتی
ضرورت بازشناسی اسلام علوی از اسلام اموی/ آیت الله محمد سروش محلاتی - %
👍1
✅ زندگی به مثابه سیاست چگونه امکانپذیر است؟
🎙 آصف بیات
🔴 نویسنده کتاب زندگی به مثابه سیاست با ذکر ویژگیهای سیاستورزی در خاورمیانه کوشیده است تا از امکانات نهفته در زندگی شهروندان این منطقه برای تاثیرگذاری بر سیاستهای حکومتهایشان اشاره کند. وی سه شرط لازم برای زیستن سیاسی را؛ شاد بودن، مسئولیتپذیری و سیاسی فکر کردن میداند.
🔴 در زندگی به مثابه سیاست بسیاری از کنشهای تکراری و بیاهمیت رنگ و طعم مقاومت پیدا میکنند و برای دیگران هم الهامبخش میشوند. آنچنان که به یک زبان مشترک و نمادین در میان مردم تبدیل میشوند. البته جامعه برای ورود به میدان این مبارزه نمادین نیازمند آمادگیهایی است که آصف بیات برخی از الزامات آن را بیان کرده است.
🔴 شاد بودن: برای جامعهای که در آن غمناکی روند مشارکت اجتماعی را به حاشیه برده، و ناامیدی شهروندان را از پیگیری مطالبات خود بازداشته است، شادی امری سیاسی، و از جلوههای مقاومت در برابر نظم مسلط محسوب میشود. در چنین وضعیتی شادی وجهی اجتماعی یافته و به افزایش اعتماد عمومی می انجامد. شاد بودن همچنین مبداء هر گونه فعالیت تحولخواهانه محسوب میشود زیرا هیچ جامعهای با شهروندان افسرده و غمگین روی توسعهیافتگی را ندیده است.
🔴مسئولیت پذیری: برخلاف این باور رایج که با انجام ندادن وظایف روزمره اداری میتوان به حاکمیت ضربه زد واقعیت ایناست که انجام مسئولانه و منتقدانه وظایف شهروندی اساس تحولخواهی محسوب میشود. از همینرو کسانی که با بیمبالاتی به دنبال مسولیتگریزی و منفعتطلبی هستند نمیتوانند راهبر خوبی برای تغییر شرایط موجود باشند. در روزگار به بنبست رسیدن بسیاری از آرزوها تنها میتوان به کسانی امید بست که با درک مسئولیتهای خطیر شهروندی میکوشند تا جامعه را حتی اندکی به سمتوسوی وضعیت بهتر هدایت کنند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/zendegi-be-masabeh-siyasat
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
🎙 آصف بیات
🔴 نویسنده کتاب زندگی به مثابه سیاست با ذکر ویژگیهای سیاستورزی در خاورمیانه کوشیده است تا از امکانات نهفته در زندگی شهروندان این منطقه برای تاثیرگذاری بر سیاستهای حکومتهایشان اشاره کند. وی سه شرط لازم برای زیستن سیاسی را؛ شاد بودن، مسئولیتپذیری و سیاسی فکر کردن میداند.
🔴 در زندگی به مثابه سیاست بسیاری از کنشهای تکراری و بیاهمیت رنگ و طعم مقاومت پیدا میکنند و برای دیگران هم الهامبخش میشوند. آنچنان که به یک زبان مشترک و نمادین در میان مردم تبدیل میشوند. البته جامعه برای ورود به میدان این مبارزه نمادین نیازمند آمادگیهایی است که آصف بیات برخی از الزامات آن را بیان کرده است.
🔴 شاد بودن: برای جامعهای که در آن غمناکی روند مشارکت اجتماعی را به حاشیه برده، و ناامیدی شهروندان را از پیگیری مطالبات خود بازداشته است، شادی امری سیاسی، و از جلوههای مقاومت در برابر نظم مسلط محسوب میشود. در چنین وضعیتی شادی وجهی اجتماعی یافته و به افزایش اعتماد عمومی می انجامد. شاد بودن همچنین مبداء هر گونه فعالیت تحولخواهانه محسوب میشود زیرا هیچ جامعهای با شهروندان افسرده و غمگین روی توسعهیافتگی را ندیده است.
🔴مسئولیت پذیری: برخلاف این باور رایج که با انجام ندادن وظایف روزمره اداری میتوان به حاکمیت ضربه زد واقعیت ایناست که انجام مسئولانه و منتقدانه وظایف شهروندی اساس تحولخواهی محسوب میشود. از همینرو کسانی که با بیمبالاتی به دنبال مسولیتگریزی و منفعتطلبی هستند نمیتوانند راهبر خوبی برای تغییر شرایط موجود باشند. در روزگار به بنبست رسیدن بسیاری از آرزوها تنها میتوان به کسانی امید بست که با درک مسئولیتهای خطیر شهروندی میکوشند تا جامعه را حتی اندکی به سمتوسوی وضعیت بهتر هدایت کنند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/zendegi-be-masabeh-siyasat
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
اندیشه ما
زندگی به مثابه سیاست چگونه امکانپذیر است؟/آصف بیات
زندگی به مثابه سیاست چگونه امکانپذیر است؟/آصف بیات - %
✅ فقه فقط عبادات نیست
(نقدی بر نکات دکتر سروش در مناظره با آیتالله علیدوست)
🎙 سعید کریمی
🔴 استنباط قبض فقه با استناد به یک آیه از قرآن، بدون توجه به آیات دیگر درست نیست و باید مجموع آیات مرتبط را در نظر داشت و نظر داد.
🔴 با توجه به اصول استنباط و قانونگذاری در اصول فقه اسلامی و نظرات مقاصدیین بزرگی از جمله غزالی و شاطبی اصل در باب احکام غیر تعبدی بودن و قابل فهم بودن آنهاست و مقصود از اصل در اینجا نیز غالب مد نظر است؛ یعنی غالب احکام دین غیرتعبدی است و عقول انسانی توانایی درک و کشف مقاصد آنها را دارد.
🔴 اشکال آقای سروش در اینجاست که تمام دین یا تمام فقه و احکام دین را در یک ترازو قرار میدهد و آن هم ترازوی باب عبادات و توجه به ظاهر و غفلت از واقعیت عمل و تأثیر آن است؛ در حالی که غالب احکام غیر تعبدی و معقول است و از طرف دیگر روح و واقعیت آن مد نظر است و باید واقعیت خارجی پیدا کند تا صحیح باشد.
🔴 همچنین آقای سروش در نظر دارد بر دوش فقه تکلیفی را قرار دهد که علم دیگری متکفل آن است و آن مبحث اخلاق است. اخلاق یک علم عملی دیگری است که تعریف، روش و هدف آن متفاوت با فقه است و آگر بخواهیم انتظار اخلاق از فقه داشته باشیم، از جهاتی درست نیست. بله درست است که در فقه نباید استنباط غیر اخلاقی و گزاره های غیر اخلاقی داشته باشیم؛ اما این امر متفاوت است با این بیان که تکلیف اخلاق را بر گردن فقه بیندازیم
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/98632
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
(نقدی بر نکات دکتر سروش در مناظره با آیتالله علیدوست)
🎙 سعید کریمی
🔴 استنباط قبض فقه با استناد به یک آیه از قرآن، بدون توجه به آیات دیگر درست نیست و باید مجموع آیات مرتبط را در نظر داشت و نظر داد.
🔴 با توجه به اصول استنباط و قانونگذاری در اصول فقه اسلامی و نظرات مقاصدیین بزرگی از جمله غزالی و شاطبی اصل در باب احکام غیر تعبدی بودن و قابل فهم بودن آنهاست و مقصود از اصل در اینجا نیز غالب مد نظر است؛ یعنی غالب احکام دین غیرتعبدی است و عقول انسانی توانایی درک و کشف مقاصد آنها را دارد.
🔴 اشکال آقای سروش در اینجاست که تمام دین یا تمام فقه و احکام دین را در یک ترازو قرار میدهد و آن هم ترازوی باب عبادات و توجه به ظاهر و غفلت از واقعیت عمل و تأثیر آن است؛ در حالی که غالب احکام غیر تعبدی و معقول است و از طرف دیگر روح و واقعیت آن مد نظر است و باید واقعیت خارجی پیدا کند تا صحیح باشد.
🔴 همچنین آقای سروش در نظر دارد بر دوش فقه تکلیفی را قرار دهد که علم دیگری متکفل آن است و آن مبحث اخلاق است. اخلاق یک علم عملی دیگری است که تعریف، روش و هدف آن متفاوت با فقه است و آگر بخواهیم انتظار اخلاق از فقه داشته باشیم، از جهاتی درست نیست. بله درست است که در فقه نباید استنباط غیر اخلاقی و گزاره های غیر اخلاقی داشته باشیم؛ اما این امر متفاوت است با این بیان که تکلیف اخلاق را بر گردن فقه بیندازیم
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/98632
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
اندیشه ما
فقه فقط عبادات نیست؛ نقدی بر نکات دکتر سروش در مناظره با آیتالله علیدوست/سعید کریمی
فقه فقط عبادات نیست؛ نقدی بر نکات دکتر سروش در مناظره با آیتالله علیدوست/سعید کریمی - %
❤1👍1
🔴 چه با فیلترینگ چه بدون آن کار تمام است
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 همیشه برای من سوال بوده و هست که آیا در بین تصمیم سازان حوزه ارتباطات و رسانه و آنهایی که سیاست فیلترینگ را برای اولین بار اتخاذ کردند، متخصص حوزه رسانه، اطلاعات و اطلاعات وجود دارد که اگر چنین باشد، باید از «نظریه اطلاعات»، «انفجار اطلاعات» و «دموکراتیک شدن اطلاعات» به طور حتم آگاه باشد.
⬅️ ۱۵ سال پیش که دانشجو و پژوهشگر حوزه ارتباطات بودم، از انفجار اطلاعات و چرایی آن بسیار میگفتیم و میخواندیم، زمانی که هنوز «انقلابهای فیسبوکی» و «بهار عربی»، پیامدهای سیاسی - اجتماعی این انفجار را به تصویر نکشیده بود. آنچه که آن روزها ما را حیرت زده میکرد، مرور این آمار بود که فقط در سال ۲۰۰۱ میزان اطلاعاتی که تولید شده بود، بیشتر از مجموعه اطلاعاتی بود که بشر در کل ادوار زیست خود بر روی کره زمین تولید کرده بود؛ به گونهای که میزان اطلاعات تولیدی در این سال دو برابر میزان قبل بود.
⬅️ حال شما مقایسه کنید، اکنون که در پایان سال ۲۰۲۴ هستیم، چه وضعیتی به لحاظ میزان اطلاعات تولید شده و گردش اطلاعات داریم؛ آنچه که میتوان آن را تعبیر به «سونامی اطلاعات» کرد و انگشت بر دهان به سلامت روانی آنان که در مواجهه با این سونامی، گزینه فیلترینگ را برگزیدند، تردید جدی روا داشت؛ چونان تلاش برای ایجاد یک سیل بند محلی در مقابله با یک سونامی جهانی! تلاشی ساده لوحانه که فقط منجر به نابودی خودشان میشود.
⬅️ مطابق با نظریه اطلاعات که اطلاعات را تنها آنچه میانگارد که نوعی انحراف و تفاوت نسبت به چیزهای معمول و رایج باشد و آنچه احتمال رویدادش زیاد باشد را اصلاً دارای ارزش خبری نمیداند و بالعکس، در یک ساختار دیکتاتوری از آنجا که تمامی رسانهها به طور مداوم در مورد اینکه چگونه «تمام تصمیمات دیکتاتور درست و از روی درایت هستند، صحبت میکنند، بعد از مدتی مردم به صورت غریزی میآموزند که ارزش اطلاعاتی رسانههای آن ساختار دیکتاتوری در حد صفر است؛ چون عملاً اجازه گفتن خلافش وجود ندارد»؛ لذا برای دریافت اطلاعات به سراغ منابعی میروند که مطابق این نظریه دارای ارزش خبری باشد.
⬅️ بنابراین مطابق آنچه «آرنولد کلینگ» در پیشگفتار کتاب «خیزش عموم» «مارتین گوری» مینویسد، کتابی که مطالعه آن را به همگان توصیه میکند، هم به مردم و هم به نخبگان سیاسی، امروزه ما شاهدیم که اطلاعات دموکراتیک شده است و این «اطلاعات دموکراتیک شده، جامعه مدرن را بر سر دوراهی قرار دادهاند»؛ لذا در مواجهه با این اطلاعات هرگز نمیتوان با سیاست فیلترینگ برخورد کرد و در مقابل آن سرسختی و مقاومت نشان داد؛ چون هرچه بیشتر مردم را به سوی منابعی که قبلاً اشاره شد، سوق میدهد و انشقاق بین مردم و حکومت را افزایش و موجب خیزشهایی میشود که در ادامه سیاست فیلترینگ، راهی جز سرکوب، برایشان باقی نمیگذارد و این چرخه معیوب و خطرناک ادامه مییابد.
⬅️ کلینگ یک راه را پیش روی جامعه و نخبگان سیاسی در چنین دنیایی قرار میدهد و آن این است که برای اجتناب از چنین وضعیتی، «نخبگان باید اختیاراتشان را واگذار کنند و اجازه تغییر و تجربه محلی بیشتری را بدهند، مردم نیز باید بردبارتر باشند و سوء عملکردها و نتایج بد را نباید دلیلی بر وجود توطئه یا نیات شرورانه بدانند»؛ آنچه که به واسطه ماهیت اطلاعات به صورت لحظهای از آن آگاه شده و حکومتها را دیگر یارای نهان ساختن آن نیست؛ اما وای به روزی که با بستن گوشها بر روی توصیههای مشفقانه، بیتدبیری و اتخاذ سیاستهای خسارت بار، کار از این مرحله عبور کند که چه با فیلترینگ چه بدون آن کار تمام است.
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 همیشه برای من سوال بوده و هست که آیا در بین تصمیم سازان حوزه ارتباطات و رسانه و آنهایی که سیاست فیلترینگ را برای اولین بار اتخاذ کردند، متخصص حوزه رسانه، اطلاعات و اطلاعات وجود دارد که اگر چنین باشد، باید از «نظریه اطلاعات»، «انفجار اطلاعات» و «دموکراتیک شدن اطلاعات» به طور حتم آگاه باشد.
⬅️ ۱۵ سال پیش که دانشجو و پژوهشگر حوزه ارتباطات بودم، از انفجار اطلاعات و چرایی آن بسیار میگفتیم و میخواندیم، زمانی که هنوز «انقلابهای فیسبوکی» و «بهار عربی»، پیامدهای سیاسی - اجتماعی این انفجار را به تصویر نکشیده بود. آنچه که آن روزها ما را حیرت زده میکرد، مرور این آمار بود که فقط در سال ۲۰۰۱ میزان اطلاعاتی که تولید شده بود، بیشتر از مجموعه اطلاعاتی بود که بشر در کل ادوار زیست خود بر روی کره زمین تولید کرده بود؛ به گونهای که میزان اطلاعات تولیدی در این سال دو برابر میزان قبل بود.
⬅️ حال شما مقایسه کنید، اکنون که در پایان سال ۲۰۲۴ هستیم، چه وضعیتی به لحاظ میزان اطلاعات تولید شده و گردش اطلاعات داریم؛ آنچه که میتوان آن را تعبیر به «سونامی اطلاعات» کرد و انگشت بر دهان به سلامت روانی آنان که در مواجهه با این سونامی، گزینه فیلترینگ را برگزیدند، تردید جدی روا داشت؛ چونان تلاش برای ایجاد یک سیل بند محلی در مقابله با یک سونامی جهانی! تلاشی ساده لوحانه که فقط منجر به نابودی خودشان میشود.
⬅️ مطابق با نظریه اطلاعات که اطلاعات را تنها آنچه میانگارد که نوعی انحراف و تفاوت نسبت به چیزهای معمول و رایج باشد و آنچه احتمال رویدادش زیاد باشد را اصلاً دارای ارزش خبری نمیداند و بالعکس، در یک ساختار دیکتاتوری از آنجا که تمامی رسانهها به طور مداوم در مورد اینکه چگونه «تمام تصمیمات دیکتاتور درست و از روی درایت هستند، صحبت میکنند، بعد از مدتی مردم به صورت غریزی میآموزند که ارزش اطلاعاتی رسانههای آن ساختار دیکتاتوری در حد صفر است؛ چون عملاً اجازه گفتن خلافش وجود ندارد»؛ لذا برای دریافت اطلاعات به سراغ منابعی میروند که مطابق این نظریه دارای ارزش خبری باشد.
⬅️ بنابراین مطابق آنچه «آرنولد کلینگ» در پیشگفتار کتاب «خیزش عموم» «مارتین گوری» مینویسد، کتابی که مطالعه آن را به همگان توصیه میکند، هم به مردم و هم به نخبگان سیاسی، امروزه ما شاهدیم که اطلاعات دموکراتیک شده است و این «اطلاعات دموکراتیک شده، جامعه مدرن را بر سر دوراهی قرار دادهاند»؛ لذا در مواجهه با این اطلاعات هرگز نمیتوان با سیاست فیلترینگ برخورد کرد و در مقابل آن سرسختی و مقاومت نشان داد؛ چون هرچه بیشتر مردم را به سوی منابعی که قبلاً اشاره شد، سوق میدهد و انشقاق بین مردم و حکومت را افزایش و موجب خیزشهایی میشود که در ادامه سیاست فیلترینگ، راهی جز سرکوب، برایشان باقی نمیگذارد و این چرخه معیوب و خطرناک ادامه مییابد.
⬅️ کلینگ یک راه را پیش روی جامعه و نخبگان سیاسی در چنین دنیایی قرار میدهد و آن این است که برای اجتناب از چنین وضعیتی، «نخبگان باید اختیاراتشان را واگذار کنند و اجازه تغییر و تجربه محلی بیشتری را بدهند، مردم نیز باید بردبارتر باشند و سوء عملکردها و نتایج بد را نباید دلیلی بر وجود توطئه یا نیات شرورانه بدانند»؛ آنچه که به واسطه ماهیت اطلاعات به صورت لحظهای از آن آگاه شده و حکومتها را دیگر یارای نهان ساختن آن نیست؛ اما وای به روزی که با بستن گوشها بر روی توصیههای مشفقانه، بیتدبیری و اتخاذ سیاستهای خسارت بار، کار از این مرحله عبور کند که چه با فیلترینگ چه بدون آن کار تمام است.
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
✅ حکومت برای جلوگیری از منکر، نمیتواند از زور و اجبار استفاده کند.
🎙 حجتالاسلاموالمسلمین سید جواد ورعی
🔴 اگر اختیارات حکومت را فراتر از چارچوب احکام اولیه دانستید، چنان که امام خمینی معتقد بود در برابر دیدگاه فقیهانی که حکومت را تنها مجری احکام شریعت می دانند، در آن صورت حکومت می تواند در مواردی که انجام یک معروف (واجب یا مستحب) را بر خلاف مصالح عمومی تشخیص داد، نهتنها وظیفه ترویج آن را نداشته باشد، بلکه بتواند موقتاً مانع انجام آن شود. بهعبارتدیگر، در شرایطی خاص، آن واجب یا مستحب، معروف نیست، بلکه معروف، عملی است که مصالح جامعه اقتضا می کند؛ چنان که فقیهان در باب تزاحم میان دو واجب، انجام واجب اهمّ و کنار نهادن واجب مهم را لازم میشمارند.
🔴 ما آنچه مهم است تعریف ساز و کاری است تا حکومت ها نتوانند به بهانه های مختلف برای آزادیهای عمومی و اجتماعی شهروندان محدودیت ایجاد کنند؛ چون دولتها معمولاً به گسترش اختیارات خود و ایجاد محدودیت برای شهروندان تمایل دارند تا کاهش اختیارات خود و گسترش آزادیهای عمومی.یکی از بهترین راهکارهای مؤثر، «ساختن جامعهای سالم و رشد یافته در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، و…»، و ارائه آن بهعنوان الگو به سایر ملتهاست.
🔴 چرا بعضی از کشورها در برخی ابعاد اقتصادی، فرهنگ عمومی، توسعه سیاسی یا در برخی شاخصها مثل کنترل یا ازدیاد جمعیت، کنترل فساد، تورم، تبعیض و بیعدالتی و مانند آن برای دیگران الگو میشوند و ملتها و دولتهای دیگر به دنبال کشف راز و رمز موفقیت آنها میگردند؟ آیا جز این است که ملتهای دیگر احساس کردهاند این کشورها در این زمینهها موفق بوده و الگوی مناسبی هستند؟
🔴 یکی از روشهای موفقیت در رسیدن به اهداف تشریع این فریضه، التزام عملی آمران به معروف و ناهیان از منکر به انجام معروف و ترک منکر است؛ و گرنه فردی که خود گرفتار منکرات است، چگونه میتواند دیگران را از منکرات برهاند؟! دولت و ملتی که خود گرفتار صدها آسیب در زمینه های مختلف باشد، نمیتواند کمک شایانی به دیگران بکند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/monkar-va-zor
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
🎙 حجتالاسلاموالمسلمین سید جواد ورعی
🔴 اگر اختیارات حکومت را فراتر از چارچوب احکام اولیه دانستید، چنان که امام خمینی معتقد بود در برابر دیدگاه فقیهانی که حکومت را تنها مجری احکام شریعت می دانند، در آن صورت حکومت می تواند در مواردی که انجام یک معروف (واجب یا مستحب) را بر خلاف مصالح عمومی تشخیص داد، نهتنها وظیفه ترویج آن را نداشته باشد، بلکه بتواند موقتاً مانع انجام آن شود. بهعبارتدیگر، در شرایطی خاص، آن واجب یا مستحب، معروف نیست، بلکه معروف، عملی است که مصالح جامعه اقتضا می کند؛ چنان که فقیهان در باب تزاحم میان دو واجب، انجام واجب اهمّ و کنار نهادن واجب مهم را لازم میشمارند.
🔴 ما آنچه مهم است تعریف ساز و کاری است تا حکومت ها نتوانند به بهانه های مختلف برای آزادیهای عمومی و اجتماعی شهروندان محدودیت ایجاد کنند؛ چون دولتها معمولاً به گسترش اختیارات خود و ایجاد محدودیت برای شهروندان تمایل دارند تا کاهش اختیارات خود و گسترش آزادیهای عمومی.یکی از بهترین راهکارهای مؤثر، «ساختن جامعهای سالم و رشد یافته در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، و…»، و ارائه آن بهعنوان الگو به سایر ملتهاست.
🔴 چرا بعضی از کشورها در برخی ابعاد اقتصادی، فرهنگ عمومی، توسعه سیاسی یا در برخی شاخصها مثل کنترل یا ازدیاد جمعیت، کنترل فساد، تورم، تبعیض و بیعدالتی و مانند آن برای دیگران الگو میشوند و ملتها و دولتهای دیگر به دنبال کشف راز و رمز موفقیت آنها میگردند؟ آیا جز این است که ملتهای دیگر احساس کردهاند این کشورها در این زمینهها موفق بوده و الگوی مناسبی هستند؟
🔴 یکی از روشهای موفقیت در رسیدن به اهداف تشریع این فریضه، التزام عملی آمران به معروف و ناهیان از منکر به انجام معروف و ترک منکر است؛ و گرنه فردی که خود گرفتار منکرات است، چگونه میتواند دیگران را از منکرات برهاند؟! دولت و ملتی که خود گرفتار صدها آسیب در زمینه های مختلف باشد، نمیتواند کمک شایانی به دیگران بکند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/monkar-va-zor
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
اندیشه ما
حجتالاسلاموالمسلمین سید جواد ورعی: حکومت برای جلوگیری از منکر، نمیتواند از زور و اجبار استفاده کند
حجتالاسلاموالمسلمین سید جواد ورعی: حکومت برای جلوگیری از منکر، نمیتواند از زور و اجبار استفاده کند - %
👍1
✅ احیای ایران
🎙 حامد زارع
🔴 با هجوم اعراب و گذار از دو قرن سکوت، در دوران سلطنت غزنویان و سلجوقیان بازگشتی به اندرزنامههای ایرانی شکل گرفت و مضامین کهن وحدت ملی ایران در اشعار فردوسی بازتاب یافت و در کشورداری خواجه نظاماالملک رخنه کرد.
🔴 نگارش سیاستنامه توسط خواجه و عطف توجه دوباره به مفهوم عدالت یکی از مهمترین مقاطع تاریخ فکری ایرانزمین به شمار میرود که زمینهساز تداوم فرهنگ و خرد سیاسی ایران در دوره اسلامی تاریخش شد.
🔴 در پایان دوران قاجاریه نیز بازگشت دوبارهای به مفهوم عدالت ذیل جنبش مشروطهخواهی پیدا شد و با مطمحنظر قرار گرفتن تجربه مغربزمین، لزوم تاسیس نهادهای دوره جدید مورد تاکید ایرانیان قرار گرفت و لاجرم اندیشه غربی نیز تبدیل به یکی از نصوصی شد که نظام مشروطیت مهمترین و برجستهترین مصداق آن شد. آرمانهای مشروطه در صد سال اخیر همواره به مثابه یکی از عوامل پیدایش وحدت ملی مورد تبیین و بررسی اندیشمندان قرار گرفته است
🔴 در مقطع کنونی لزوم حفظ و حراست از نصوص ایرانی، شیعی و غربی که پایه و مایه تاریخ جدید ایران را تشکیل داده است بیش از همیشه ضروری است. اگر با تشبث به وحدت ملی توانستهایم از گذرگاههایی نظیر جنگ تحمیلی و همچنین بحران هستهای عبور کنیم، با همین وحدت نیز میتوانیم در حفظ یکپارچگی کشور و تمامیت ارضی آن کوشا باشیم.
🔴 احیای ایران به عنوان ستونی که اقوام گوناگون را زیر یک سقف نگاه داشته است، مهمترین و فوریترین امر سیاسی به شمار میرود و لازمه این امر سیاسی نیز تقویت وحدت ملی است. وحدتی که بر پایه اندیشه ایرانی، مذهب شیعی و تجدد غربی شکل گرفته، دوام یافته و ساختار پیدا کرده است .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/ehyaye-iran
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
🎙 حامد زارع
🔴 با هجوم اعراب و گذار از دو قرن سکوت، در دوران سلطنت غزنویان و سلجوقیان بازگشتی به اندرزنامههای ایرانی شکل گرفت و مضامین کهن وحدت ملی ایران در اشعار فردوسی بازتاب یافت و در کشورداری خواجه نظاماالملک رخنه کرد.
🔴 نگارش سیاستنامه توسط خواجه و عطف توجه دوباره به مفهوم عدالت یکی از مهمترین مقاطع تاریخ فکری ایرانزمین به شمار میرود که زمینهساز تداوم فرهنگ و خرد سیاسی ایران در دوره اسلامی تاریخش شد.
🔴 در پایان دوران قاجاریه نیز بازگشت دوبارهای به مفهوم عدالت ذیل جنبش مشروطهخواهی پیدا شد و با مطمحنظر قرار گرفتن تجربه مغربزمین، لزوم تاسیس نهادهای دوره جدید مورد تاکید ایرانیان قرار گرفت و لاجرم اندیشه غربی نیز تبدیل به یکی از نصوصی شد که نظام مشروطیت مهمترین و برجستهترین مصداق آن شد. آرمانهای مشروطه در صد سال اخیر همواره به مثابه یکی از عوامل پیدایش وحدت ملی مورد تبیین و بررسی اندیشمندان قرار گرفته است
🔴 در مقطع کنونی لزوم حفظ و حراست از نصوص ایرانی، شیعی و غربی که پایه و مایه تاریخ جدید ایران را تشکیل داده است بیش از همیشه ضروری است. اگر با تشبث به وحدت ملی توانستهایم از گذرگاههایی نظیر جنگ تحمیلی و همچنین بحران هستهای عبور کنیم، با همین وحدت نیز میتوانیم در حفظ یکپارچگی کشور و تمامیت ارضی آن کوشا باشیم.
🔴 احیای ایران به عنوان ستونی که اقوام گوناگون را زیر یک سقف نگاه داشته است، مهمترین و فوریترین امر سیاسی به شمار میرود و لازمه این امر سیاسی نیز تقویت وحدت ملی است. وحدتی که بر پایه اندیشه ایرانی، مذهب شیعی و تجدد غربی شکل گرفته، دوام یافته و ساختار پیدا کرده است .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/ehyaye-iran
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
اندیشه ما
احیای ایران / حامد زارع
احیای ایران / حامد زارع - %
♦️به شنیدن مزخرفات عادت نکنیم
✍🏻دکتر مهراب_صادقنیا
🔻 یکی از سنجههای حساسیت اخلاقی جامعه، میزان اهمیتی است که آن جامعه به "حقیقت" میدهد. جامعهی اخلاقی به حقیقت احترام میگذارد. انسانهای درستکار را، از آن جهت که حقیقت را نمایش میدهند، ارج مینهد؛ و دروغگویان، ریاکاران، چاپلوسان، مصلحتاندیشان، عافیتطلبان، و فریبکاران را به دلیل کتمان حقیقت سرزنش کرده و به حاشیه میراند. در مقابل، بیتفاوتی به حقیقت سبب پیدایش "مزخرفگویی" و شیوع آن میشود.
🔻 جامعهای که حقیقت را قدر نمیداند و به زندگی در موقعیتهای مبهم، عادت دارد، استعداد شگرفی برای شنیدن حرفهای مزخرف خواهد داشت. حرف مزخرف یعنی حرف بیارزشی که شاید به مثابه تریاک و یا هر داروی مخدر دیگری باعث دِمخوشی و بیغمی لحظهای شده و کمی از استرسهای جامعه بکاهد، ولی هیچ نتیجهی معناداری جر فریب و دغلبازی به همراه نداشته و در نهایت، به فروپاشی جامعه خواهد انجامید. نکتهی مهم این است که "مزخرفگویی" با دروغگویی متفاوت و بلکه از آن بدتر است. جامعهای که به دروغگفتن و دروغشنیدن عادت دارد، همچنان مرز میان حقیقت و غیر حقیقت را نگه میدارد و کسی که دروغ میگوید در همان زمان، میداند که واقعیت چیز دیگری است و او دارد آن را پنهان میکند؛ ولی جامعهای که به مزخرفشنیدن عادت میکند، این تمایز را نادیده میگیرد و درک خود از واقعیتها را در همان اندازه، ناچیز نگه میدارد.
🔻آدمی که مزخرف میگوید و یا حرفهای مزخرف گوش میدهد، هیچ درکی از واقعیت آنگونه که هست ندارد و گمان میبرد که حرفهای بیارزشی که میگوید و یا میشنود همان حقیقت هستند. بر این اساس، حقیقتگو و دروغگو، هر دو درکی از حقیقت دارند؛ با این تفاوت که یکی آن را میگوید و دیگری آن را پنهان میکند؛ ولی مزخرفگو هیچ درکی از حقیقت ندارد. او حقیقت را به اندازه درک ناچیز خود کاهش میدهد. به همین دلیل، دروغ ویرانگر است؛ ولی مزخرفگویی بسیار ویرانگرتر. برای این که یک جامعه به شنیدن حرفهای مزخرف عادت نکند، باید یاد بگیرد و اجازه داشته باشد که از هر کسی که سخنی میگوید، بپرسد که چرا؟ چگونه؟ با چه تبیینی؟!
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
✍🏻دکتر مهراب_صادقنیا
🔻 یکی از سنجههای حساسیت اخلاقی جامعه، میزان اهمیتی است که آن جامعه به "حقیقت" میدهد. جامعهی اخلاقی به حقیقت احترام میگذارد. انسانهای درستکار را، از آن جهت که حقیقت را نمایش میدهند، ارج مینهد؛ و دروغگویان، ریاکاران، چاپلوسان، مصلحتاندیشان، عافیتطلبان، و فریبکاران را به دلیل کتمان حقیقت سرزنش کرده و به حاشیه میراند. در مقابل، بیتفاوتی به حقیقت سبب پیدایش "مزخرفگویی" و شیوع آن میشود.
🔻 جامعهای که حقیقت را قدر نمیداند و به زندگی در موقعیتهای مبهم، عادت دارد، استعداد شگرفی برای شنیدن حرفهای مزخرف خواهد داشت. حرف مزخرف یعنی حرف بیارزشی که شاید به مثابه تریاک و یا هر داروی مخدر دیگری باعث دِمخوشی و بیغمی لحظهای شده و کمی از استرسهای جامعه بکاهد، ولی هیچ نتیجهی معناداری جر فریب و دغلبازی به همراه نداشته و در نهایت، به فروپاشی جامعه خواهد انجامید. نکتهی مهم این است که "مزخرفگویی" با دروغگویی متفاوت و بلکه از آن بدتر است. جامعهای که به دروغگفتن و دروغشنیدن عادت دارد، همچنان مرز میان حقیقت و غیر حقیقت را نگه میدارد و کسی که دروغ میگوید در همان زمان، میداند که واقعیت چیز دیگری است و او دارد آن را پنهان میکند؛ ولی جامعهای که به مزخرفشنیدن عادت میکند، این تمایز را نادیده میگیرد و درک خود از واقعیتها را در همان اندازه، ناچیز نگه میدارد.
🔻آدمی که مزخرف میگوید و یا حرفهای مزخرف گوش میدهد، هیچ درکی از واقعیت آنگونه که هست ندارد و گمان میبرد که حرفهای بیارزشی که میگوید و یا میشنود همان حقیقت هستند. بر این اساس، حقیقتگو و دروغگو، هر دو درکی از حقیقت دارند؛ با این تفاوت که یکی آن را میگوید و دیگری آن را پنهان میکند؛ ولی مزخرفگو هیچ درکی از حقیقت ندارد. او حقیقت را به اندازه درک ناچیز خود کاهش میدهد. به همین دلیل، دروغ ویرانگر است؛ ولی مزخرفگویی بسیار ویرانگرتر. برای این که یک جامعه به شنیدن حرفهای مزخرف عادت نکند، باید یاد بگیرد و اجازه داشته باشد که از هر کسی که سخنی میگوید، بپرسد که چرا؟ چگونه؟ با چه تبیینی؟!
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
👍2