Telegram Web
📍شماره ۹۵ اندیشه‌پویا، ویژه‌ی نوروز ۱۴۰۴ را بامطالبی خواندنی آماده‌ی انتشار کردیم و از همین لحظه می‌توانید برای پیش‌خرید نسخه‌ی خودتان اقدام کنید تا بلافاصله بعد از انتشار، بدون هزینه‌ی ارسال پستی، برای‌تان بفرستیم. برای پیش‌خرید اندیشه پویا کافی است مبلغ ۲۰۰ هزار تومان به شماره کارت بانکی ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/برات‌اله صمدی‌راد‌) واریز تصویر فیش واریزی را برای ما ارسال کنید.
 

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍شماره ۹۵ اندیشه‌پویا، ویژه‌ی نوروز ۱۴۰۴ را بامطالبی خواندنی آماده‌ی انتشار کردیم و از همین لحظه می‌توانید برای پیش‌خرید نسخه‌ی خودتان اقدام کنید تا بلافاصله بعد از انتشار، بدون هزینه‌ی ارسال پستی، برای‌تان بفرستیم. برای پیش‌خرید اندیشه پویا کافی است مبلغ ۲۰۰ هزار تومان به شماره کارت بانکی ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/برات‌اله صمدی‌راد‌) واریز تصویر فیش واریزی را برای ما ارسال کنید.
 

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍شماره ۹۵ اندیشه‌پویا، ویژه‌ی نوروز ۱۴۰۴ را بامطالبی خواندنی آماده‌ی انتشار کردیم و از همین لحظه می‌توانید برای پیش‌خرید نسخه‌ی خودتان اقدام کنید تا بلافاصله بعد از انتشار، بدون هزینه‌ی ارسال پستی، برای‌تان بفرستیم. برای پیش‌خرید اندیشه پویا کافی است مبلغ ۲۰۰ هزار تومان به شماره کارت بانکی ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/برات‌اله صمدی‌راد‌) واریز تصویر فیش واریزی را برای ما ارسال کنید.
 

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍شماره ۹۵ اندیشه‌پویا، ویژه‌ی نوروز ۱۴۰۴ را بامطالبی خواندنی آماده‌ی انتشار کردیم و از همین لحظه می‌توانید برای پیش‌خرید نسخه‌ی خودتان اقدام کنید تا بلافاصله بعد از انتشار، بدون هزینه‌ی ارسال پستی، برای‌تان بفرستیم. برای پیش‌خرید اندیشه پویا کافی است مبلغ ۲۰۰ هزار تومان به شماره کارت بانکی ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/برات‌اله صمدی‌راد‌) واریز تصویر فیش واریزی را برای ما ارسال کنید.
 

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📌 گفت‌وگو با محمود سریع‌القلم. منتشر شده در اندیشه پویا ویژه‌ی نوروز
۱۴۰۴
برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍
-وقتی به عنوان یک تحلیلگر نگاه می‌کنید، آیا متوجه می‌شوید که بررسی موضوع مواجهه یا مذاکره با امریکا در ایران به عهده‌ی چه فرد یا نهادی گذاشته شده است؟ بر عهده‌ی شمخانی است یا لاریجانی، یا ظریف، و یا عراقچی؟ وقتی محمدجواد ظریف به داووس سفر کرد، برخی تصور کردند که او مسئولیت جدیدی در مذاکرات ایران و غرب پیدا کرده است. به‌نظرتان این ابهام و ایهام، قدری عجیب نیست؟
+بالاخره یکی از ویژگی‌های حکومت‌داری در ایران، ابهام است که یک ویژگی تاریخی هم محسوب می‌شود ولی غلظت آن در چهار دهه‌ي اخیر بیش‌تر شده است. ابهام در حکمرانی ایرانی یک فضیلت و یک زمین بازی است. زمینی برای به تاخیر انداختن خروجی‌های حکمرانی. اما حریم تصمیم‌سازی در خصوص این موضوعات حاکمیتی‌ست و نهاد دولت مصرف‌کننده‌ی تصمیم‌سازی‌هایی‌ست که توسط حاکمیت تعیین می‌شود. نقش دولت در این میان حداقلی و در اندازه‌ی معرفی و تحلیل اطلاعات خواهد بود نه تصمیم‌سازی. افراد و تیمی که بخواهد مذاکره کند هم به اعتقاد من چندان مهم نیستند.

-به نظر شما اگر سعید جلیلی هم مسئول مذاکراتی همچون برجام می‌بود، توافق برجام به همان شکل انجام می‌شد؟
+ممکن است محتوای توافق‌نامه قدری فرق می‌کرد، اما در اصل موضوع، با توجه به تصمیم حاکمیتی که گرفته شده بود، تفاوتی ایجاد نمی‌شد. ممکن است که زمان مذاکرات یا محتوای آن متفاوت شود اما اگر اصل تصمیم به مذاکره باشد، تیم مذاکره‌کننده واجد اهمیت نیست. حتا افرادی کاملاً بوروکرات می‌توانند روبه‌روی طرف امریکایی بنشینند؛ به شرط این‌که دستور کار داشته باشند؛ و اگر دستور کار مشخص باشد، نتیجه خواهند گرفت. آنچه تعیین‌کننده خواهد بود، جلسه‌ی نخست میان دو طرف است، نه این‌که چه افرادی از طرف ایران در مذاکره باشند. در جلسه‌ی نخست که احتمالاً در حد بوروکرات‌ها باشد، نوعی از افکارسنجی و مشخص کردن دستور کار و روشن شدن اولویت‌های طرفین صورت خواهد گرفت که برای ادامه‌ی مسیر مذاکرات تعیین‌کننده خواهد بود. حتا در برجام هم ابتدا جلسات در سطوح بوروکرات‌ها برگزار شد و بعد به تدریج به سطوح بالاتر رسید. طرفین پیش از شرکت در آن جلسه ذهن خود را باز نگه خواهند داشت و بعد از آن جلسه‌ی اول است که سناریوها و استراتژی‌های طرفین طراحی خواهد شد.
 
📌از متن گفت‌وگو با محمود سریع‌القلم. منتشر شده در اندیشه پویا ویژه‌ی نوروز ۱۴۰۴

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍
در ویدئویی از تجمعات اعتراضی اخیر بازنشستگان، پیرمردی شعار می‌دهد: «کشور پردرآمد، چه بر سر تو آمد…»
زمستان امسال ما با تعطیلاتی سلسله‌وار و شوک‌آور مواجه بودیم. تعطیلاتی به خاطر بی‌برقی و بی‌گازی که حتا در اوج جنگ تحمیلی که کشور هدف حملات ویرانگر قرار گرفته بود تجربه نشده بود و ما را با واقعیت انباشته و نادیده انگاشته‌ی بحران‌های اقتصادی کشور مواجه ساخت. نتیجه‌اش: خستگی عمومی. نومیدی فراگیر. دل‌های پر درد و سرهای پر ز کینه و احوال برآشفته…
پایان سال که می‌رسد، بیش از هر زمانی اضطراب از دست رفتن زمان را لمس می‌کنیم. واحد شمارش زندگی ما همین روزها و شب‌ها و هفته‌ها و ماه‌ها و سال‌هاست که می‌گذرد. و یک سال دیگر نیز گذشت و ما همچنان در کلاف مسائل لاینحل خود، باد درو می‌کنیم. مولانا جلال‌الدین نقل می‌کند که مردی از خانه بیرون آمد، در شهری دیگر شد، به خدمت شیخی رسید و گفت که در راه «قومی دیدم که کشت کرده بودند، چون تمام شد آتش درزدند.» و شیخ پاسخش گفت: «آن‌ها قومی‌اند که طاعت‌ها کرده بودند، آخر کار به مفسده‌ها و معصیت‌ مشغول شدند. خداوند تعالی عمل‌های ایشان را حبطه کرد.» بحران ناترازی‌های امروز ما به رغمِ منابع طبیعی بی‌پایان خدادادی که کشور ایران از آن برخوردار است، هم‌چون شعله‌های آشکارِ آتشی است که با تسلیم شدن‌مان به تحریم‌ها، با تسلیم شدن‌مان به ستیز به جای سازش، و در عین حال با ساختاری همواره در حال توزیع رانت با هدف ثبات، سر به آسمان بلند کرده و ثبات ما را نیز به مخاطره افکنده است. مُلکی گویی دچار نفرینِ منابع که به روایت عطاالملک جوینی، به وقتی که ایران لگدکوب سم اسبان مغول قرار گرفته بود، در معرض وزش «باد بی‌نیازی خداوند» قرار گرفته است، و مردمانی که ناظرانند و سامانی برای سخن گفتن نمی‌بینند: «امیر امام جمال‌الدین روی به امام رکن‌الدین امام‌زاده آورد و گفت: مولانا چه حالت است؟ این که می‌بینم به بیداری است یا به خواب؟ مولانا امام‌زاده گفت: خاموش باش! باد بی‌نیازی خداوندست که می‌وزد. سامان سخن گفتن نیست.»

📌از متن دیباچه به قلم سردبیر؛ رضا خجسته رحیمی. شماره‌ی ویژه‌ی نوروز ۱۴۰۴ اندیشه پویا

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📌گزارشی به قلم امید ایران‌مهر درباره‌ی زندگیِ ابراهیم نبوی؛ از گذشته‌ی دور تا درگذشت او. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۵.
برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍بسیاری از دوستان و نزدیکانش می‌دانستند که آخرین اقدامش برای پایان دادن به زندگی اولین تلاشش نبود؛ در دوران جوانی در اواخر دهه‌ی شصت و نیمه‌ی اول دهه‌ی هفتاد هم دست‌کم دوبار چنین تلاشی کرده بود. از سال ۱۳۸۲ که از ایران خارج شد تا مهاجرت به امریکا در سال ۱۳۹۳، او دوره‌های اوج و افول فراوانی را پشت سر گذاشت.
اواخر زندگی داور نبوی با انزوا و سختی‌های فراوانی همراه بود. در امریکا با مشکلاتی چون عدم دسترسی به بیمه‌ی درمانی، شرایط سخت اقتصادی و محدودیت‌های ویزا دست‌وپنجه نرم می‌کرد. افسردگی و سرخوردگی هم مزید برعلت. در یادداشت‌هایش بارها به این موضوع اشاره کرده بود که بازگشت برایش ممکن نیست، اما حسرتش را همیشه در دل خواهد داشت. نوشته بود: «تهران، همیشه در ذهنم زنده است. اما می‌دانم که بازگشت، به این سادگی نیست.» با این‌حال، به هرشکلی سر خودش را در غربت گرم می‌کرد. او دفترچه‌های کوچک گرافیکی‌ای داشت که به صورت دستی می‌نوشت‌شان و به صورت آنلاین می‌فروخت، و حتا زندگی‌نامه‌ی خود را در حال نگارش داشت. در روزی که پیکر بی‌جانش پیدا شد، زهرا، دخترش، طبق معمول برای شست‌وشوی لباس‌هایش به طبقه‌ی پایین رفت. متوجه شد که چراغ واحد پدر هنوز روشن است. وارد اتاق شد و دید که پدرش روی میز افتاده است. وضعیت خواب و بیداری‌اش همیشه نامنظم بود؛ گاهی تا صبح بیدار می‌ماند و گاهی تا ظهر می‌خوابید. اما این‌بار ماجرا متفاوت بود. داور نبوی پیش از درگذشت، نامه‌ای به جا گذاشته بود. در این وصیت‌نامه گویا نبوی از زندگی‌اش دفاع کرده و تأکید کرده بود که کارهایی که باید می‌کرد، انجام داده؛ و درنهایت دو گزینه مطرح کرده بود: پیکرش را به ایران ببرند یا بسوزانند. و او هرچند دیر به ایران بازگشت. سیدابراهیم نبوی سال ۱۳۹۷ در مصاحبه‌ای با ابراز دلتنگی برای خانه و کتابخانه‌اش در ایران گفته بود: «در تهران حدود ده هزار جلد کتاب و بیست سال نشریه‌ی صحافی‌شده‌ی مختلف دارم، که پانزده سال است در فراق‌شان به سر می‌برم.» حالا، او دیگر در فراق نبود. پیکرش به خاکی بازگشت که همیشه در قلبش زنده بود.

📌 از متن گزارشی به قلم امید ایران‌مهر درباره‌ی زندگی ابراهیم نبوی؛ از گذشته‌ی دور تا درگذشت او. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۵.
برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📌گزارشی به قلم سلمان نظافت‌یزدی درباره‌ی زندگی غزاله علیزاده. منتشر شده در اندیشه پویای ویژه‌ی نوروز ۱۴۰۴.
برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
 
سلمی الهی، دختر غزاله علیزاده: آن زمان که مادرم دختر نوجوانی بوده، جلسات خانه‌ی مادربزرگ خیلی معروف بوده است؛ جلساتی که دکتر فیاض، سعید نفیسی، اخوان ثالث آن‌جا می‌رفته‌اند. خاطره‌ی بامزه‌ای که برایم تعریف کردند این بود که غزاله چهارده‌پانزده سالش بوده و خیلی هم زیبا بوده. اخوان به خانه‌ی مادربزرگم آمده بود برای آن جلسات ادبی که برگزار می‌شد. غزاله آن‌جا شعر طلوع اخوان را می‌خواند؛ «پنچره باز است/ و آسمان پيداست./ گل به گل ابرِ سترون در زلالِ آبیِ روشن/ رفته تا بامِ برين، چون آبگينه پلّكان، پيداست.» وقتی شعر خواندن غزاله تمام می‌شود، اخوان بیتی می‌خواند: «چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن/ به رُخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن.»
من یادم هست که آن سال‌ها عده‌ای می‌گفتند داستان‌های زنان یا ادبیات زنان. او از این تقسیم‌بندی خیلی بدش می‌آمد. می‌گفت ادبیات که دیگر زن و مرد ندارد. این تقسیم‌بندی یعنی چه؛ ادبیات زنان، ادبیات مردان، مگر زایشگاه است! خیلی از این مدل تقسیم‌بندی‌ها عصبانی می‌شد.
غزاله به آن مفهومی که آب‌پرتقال بدهد و نمی‌دانم آشپزی درجه یک کند و... مادر نبود. اما الان که نگاه می‌کنم یک نوع دید ظریفی به من داده، یک نوع حساسیتی به من منتقل کرده که این‌ها ارزشمند است. کاری کرده که من مثلاً زمختی‌هایی را که دیگران ممکن است در رفتارشان داشته باشند ندارم. نمی‌دانم حالا اسمش را چه چیزی می‌توان گذاشت، ولی خیلی برایم ارزشمند است. هم بیژن، هم غزاله هیچ‌کدام به آن مفهوم (مثلاً پدر و مادری که تروخشک کنند و این‌ها که البته دل آدم خیلی می‌خواهد، نبودند.) آن‌ها پدر و مادر معمول و آن‌طوری نبودند منتهی شانسی که من آوردم و اخیراً این را فهمیدم این بود که من را خیلی با رؤیا بزرگ کردند و رؤیا داشتن خیلی نجات‌دهنده است. در این دنیای عجیب، در این دنیای سنگینی که آدم‌ها کابوس‌های‌شان را آورده‌اند، تو اگر بتوانی رؤیا بسازی، خیلی از رؤیاهایت محقق می‌شود. می‌دانید این خیلی مهم است و رؤیا داشتن را این دو نفر به من یاد دادند. از کودکی خیلی خاطره دارم که چطوری ریزریز این‌ها با آن روح‌ جوان‌شان، با آن چشم‌های درخشان، با آن همه خلاقیت، به من رؤیا داشتن را یاد می‌دادند و این خیلی مهم است.

📌از متن گزارشی به قلم سلمان نظافت‌یزدی درباره‌ی زندگی غزاله علیزاده. منتشر شده در اندیشه پویای ویژه‌ی نوروز ۱۴۰۴.
برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📌گزارشی به قلم سلمان نظافت‌یزدی درباره‌ی زندگی غزاله علیزاده. منتشر شده در اندیشه پویای ویژه‌ی نوروز ۱۴۰۴.
برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
 📍روایتی هم هست که عباس علیزاده، پدر غزاله که بسیار دوست داشته صاحب فرزندی باشد، با نذر و التماس دعا از حاج مطهرعلیشاه درخواست فرزند داشته و همین دلیلی است بر تک فرزند بودن غزاله علیزاده و تأثیر مطهرعلیشاه و ارادتی که او در آینده به آخرین پیر بزرگ خاکساریه پیدا می‌کند.
غزاله علیزاده بعدها با یکی از چهره‌های بی‌همتا و رازآلود ادبیات و هنر آشنا می‌شود. آشنایی‌ای که بیژن الهی را به مشهد و خانقاه مطهریه می‌کشاند، خانقاهی که سال‌ها قبل پدر علیزاده جزو بانیان ساخت آن بوده است. الهی به‌گفته‌ی چند نفری از اهالی این خانقاه در گفت‌وگویی که با آن‌ها داشتم، مدتی را آن‌جا به چله نشسته است و رؤیای رها کردن، سفر به هند و مساحی جهان را داشته، اما عشق به غزاله و توصیه‌ی درویش حاج مطهرعلیشاه خاکسار به این ازدواج او را پایبند می‌کند. ازدواجی که حاصل آن یک فرزند است؛ سلمی الهی، فرزندی که هنگام تولدش درویش مطهرعلیشاه دستِ مهر بر سرش کشیده است. درباره‌ی این ازدواج البته روایت دیگری هم وجود دارد؛ این‌که غزاله علیزاده در سفر انگلستان با الهی آشنا می‌شود و بعد الهی به پاریس می‌آید و در سال ۱۳۴۸ و بنا به قول دیگری تابستان ۱۳۴۹ ازدواج می‌کنند. هرچه‌ بود، این ازدواج تا 1350 بیش‌تر دوام نمی‌آورد، و هرچند که منیره‌خانم مادر غزاله امید داشت که این فراق دوباره به وصال بدل شود، غزاله راه دیگری را می‌رود.
غزاله بعد جدایی از بیژن الهی، چند سالی مشغول نگهداری سلمی است و در همان ایام دختری به نام آسیه را به‌سرپرستی می‌گیرد و پس از آن در سال 1357 هنگامی که برای کمک به زلزله‌زدگان طبس می‌رود، دختر دیگری را که فقط نُه ماه سن دارد و تمام خانواده‌اش را در زلزله از دست داده، به‌سرپرستی قبول می‌کند که بیژن الهی اسمش را سمانه می‌گذارد. هرچند دوستان علیزاده روایت دیگری هم درباره‌ی به‌سرپرستی گرفتن سمانه مطرح می‌کنند؛ این‌که غزاله این دختر را از پرورشگاهی در مشهد در همان ایام پس از زلزله گرفته است. علیزاده به‌رغم جدایی از بیژن‌الهی، سال‌های بعد همچنان با الهی ارتباطی دوستانه داشت و سلمی نخِ وصل میان این دو هنرمند خاص بود.

📌از متن گزارشی به قلم سلمان نظافت‌یزدی درباره‌ی زندگی غزاله علیزاده. منتشر شده در اندیشه پویای ویژه‌ی نوروز ۱۴۰۴.
برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍به اعتقاد من، امریکا در حوزه‌ی امنیت بین‌الملل، برون‌سپاری‌های بیش‌تری خواهد داشت. مثلاً در آسیا بخشی از دستور کار را به استرالیا واگذار خواهد کرد. دیدید که امریکایی‌ها ظرف یک هفته دولت استرالیا را قانع کردند که قرارداد ساخت زیردریایی هسته‌ای خود را با فرانسه که شصت میلیارد دلار ارزش داشت لغو کند و با امریکا منعقد سازد. این نشان از اتحاد استرالیا و امریکا دارد. در خاورمیانه نقش‌آفرینی اسراییل بیش‌تر خواهد شد. در اروپا نقش بریتانیا چندبرابر خواهد شد. بسیاری از تسلیحاتی که بریتانیا علیه روسیه در اختیار اوکراین قرار داد، امریکایی بودند؛ و این در راستای همان برون‌سپاری بود. در مجموع، نقش سه کشور در سیاست خارجی امریکا در چهار سال آینده افزایش خواهد یافت: استرالیا، اسرائیل و انگلستان. در مقابل، نقش کانادا کاهش خواهد یافت. این حرف که کانادا ایالت جدید امریکا شود، روی کاغذ نمی‌آید و امضا نمی شود، اما امریکا با روش‌های اقتصادی به دنبال حصول چنین مقصودی ا‌ست. در خاورمیانه نیز اقتصاد سوریه به سمت کشورهای عربی خلیج فارس خواهد رفت و امنیت این کشور به لحاظ قدرت نظامی و انتظامی با پشتیبانی ترکیه و امریکا شکل خواهد گرفت. اگر طرح‌هایی که غرب برای لبنان دارد، محقق شود، موقعیت منطقه‌ای عربستان چندین برابر خواهد شد. ضمناً اگر رابطه‌ی اسرائیل ذیل پیمان ابراهیم با عربستان سعودی نرمال شود و عربستان بتواند در ازای آن، امتیازاتی را به صورت یک معاهده‌ی امنیتی و دفاعی از امریکا بگیرد، ساخت امنیت و قدرت در خاورمیانه نیز دگرگون خواهد شد. اگر ترامپ بتواند با سنای امریکا توافق کند و یک قرارداد امنیتی که تضمین‌هایی مشابه با پیمان ناتو در آن باشد، به سعودی بدهد، این کشور روابط خود را با اسرائیل عادی خواهد کرد. توجه کنید که بن‌سلمان شاهزاده‌ی جوانی‌ست و انتظار می‌رود حدود چهل سال عربستان را اداره کند. او می‌خواهد تضمین‌های امنیتی خاصی از امریکا داشته باشد تا بتواند همه‌ی تمرکزش را بر اقتصاد بگذارد و عربستان را هاب انرژی پاک و هوش مصنوعیِ جهان بکند. عربستان در حال حاضر حدود دوتریلیون دلار ذخایر ارزی در اختیار دارد.

📌از متن گفت‌وگو با محمود سریع‌القلم. منتشر شده در اندیشه پویا ویژه‌ی نوروز۱۴۰۴
برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍«نوش و نوشت» با نهال تجدد. منتشر شده در اندیشه پویا ویژه‌ی نوروز
۱۴۰۴
برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍
ــ شما همیشه با فروغ فرخزاد هم‌ذات‌پنداری دارید و حتا در مقدمه‌ی همین کتاب اخیر هم وقتی می‌خواهید مارینا تسوِتایوا را به خواننده‌ی فارسی معرفی کنید از فروغ وام می‌گیرید. این علاقه و یا هم‌ذات‌پنداری شما با فروغ از کجا می‌آید؟

+ فروغ با مادرم دوست بود و مدت‌ها در منزل طوسی حائری ــ‌دخترعموی پدرم‌ــ زندگی کرد. مادرم با طوسی‌جون خیلی نزدیک بود. مادرم فروغ را خیلی‌خوب می‌شناخت و خیلی زیاد از او می‌گفت. همان‌طور که تاریخ بیهقی را می‌خواند، شعرهای فروغ را هم بلند بلند می‌خواند. همان موقع هم ادای شعر خواندن فروغ را درمی‌آورد و می‌گفت می‌خواهم مثل خودِ فروغ بخوانم. فروغ در خانواده‌ی ما خیلی مهم بود و اصلاً زیباترین عکس‌های فروغ را فریدون رهنما – پسر عمویم- گرفته است. من هم حس نزدیکی زیادی به فروغ داشتم و دارم. در کتاب مارینا تسوِتایوا هم نه به عمد، ولی هنگام ترجمه تعابیر فروغ به ذهنم می‌آمد و در متن می‌نشست و خودم را از این همنشینی محروم نمی‌کردم. یک‌جایی در یکی از نامه‌ها مارینا می‌نویسد تنها صداست که می‌ماند. فروغ که مارینا نخوانده بود. ببین! همسرم همیشه می‌گفت نابغه‌ها همدیگر را می‌شناسند.

ــ کیارا، دخترتان هم فروغ را می‌شناسد؟
+بله، من از کودکی شعر «تولدی دیگر» فروغ را حفظ بودم و دخترم هم که نوزاد بود، «تولدی دیگر» را به عنوان لالایی برایش می‌خواندم. کیارا خیلی خوب فروغ را می‌شناسد. داستان‌های گلی ترقی را هم می‌شناسد و دوست دارد.  

هر بار که نهال تجدد نامِ گلی ترقی را می‌آورد، یادم می‌آمد از آخرین دیدارم با گلی‌خانوم در تهران، یکی دو ماه قبل از همه‌گیریِ کرونا که قرار بود به پاریس برود و برای نوروز برگردد که رفت و کرونا راه‌ها را بست و بعد هم که کرونا شُل کرد، بیماری و سختی‌هایش راه برگشت گلی ترقی را بست که بست.

📌از متن «نوش و نوشت» با نهال تجدد. منتشر شده در اندیشه پویا ویژه‌ی نوروز ۱۴۰۴

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍مقاله‌ای به قلم میلاد عظیمی درباره‌ی ملک‌الشعرای بهار. منتشر شده در اندیشه پویا ویژه‌ی نوروز ۱۴۰۴.

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍ملک‌الشعرا بهار در عصر رضاشاهی دو شعر درخشان سروده که هم از منظر ادبی و هم از جهت سیاسی مهم است. یکی منظومه‌ی «چهار خطابه» که در نوروز ۱۳۰۵، در نخستین مراسم سلام نوروزی شاه، خوانده شد و دیگری قصیده‌ی «آمال شاعر» که در میانه‌ی سلطنت رضاشاه، نوروز ۱۳۱۳، سروده شده است. این شعرها فهرستی است از آرزوهای بهار برای ترقی و توسعه‌ی ایران؛ آنچه یک دولت مرکزی مقتدر می‌بایست بکند. همچنین این شعرها، از منظر انعکاس مباحث ترقی و توسعه‌ی ایران در ادب فارسی، اهمیت خاص دارد. من نمونه‌ای نمی‌شناسم که مانند این دو شعر چنین جامع و پویا و روشن و معتدل، آرمان و آرزوی توسعه‌ی ایران را باز تابانده باشد. بر مبنای این دو شعر  و با توجه به آثار دیگر بهار می‌توان گفت در نگاه بهار ناسیونالیسم  و حب وطن کانون تحرک‌بخش توسعه‌ی ایران است. تمرکز بر افتخارات و امتیازات تاریخ، فرهنگ، زبان فارسی، شخصیت‌های تاریخی به‌خصوص شاهان بزرگ قدیم، بناهای کهن، جغرافیا و میراث طبیعی ایران از مؤلفه‌های این ناسیونالیسم است.ناسیونالیسم بهار رمانتیک نیست یا رگه‌های رماتیسیسم در آن غلیظ نیست. پایه‌ی علمی و تحقیقی تلقی بهار از  ایران مشهود است . ایران‌دوستی او زاده‌ی ایران‌شناسی اوست. به نظر او چون ناسیونالیسم کانون توسعه است، باید برای شناخت ایران برنامه داشت.
به نظر بهار راه رسیدن به آرمان‌ها و آرزوهای توسعه‌خواهانه از «تجدد و اصلاح» می‌گذرد. اصلاحی معطوف به تحقق حاکمیت «قانون». به اعتقاد بهار حاکمیت قانون، مستلزم به میدان آمدن «مردم» و اعمال حق حاکمیت مردم است. البته بهار می‌گوید مردمی می‌توانند قانون را حاکم کنند که «عوام» نباشند و «تربیت‌شده» باشند که «بی تربیت آزادی و قانون نتوان داشت». این‌جاست که توسعه‌ی سیاسی و اقتصادی مملکت با توسعه‌ی فرهنگی آن گره وثیق می‌خورد و انسان «تربیت‌شده» می‌شود پایه و مبنای توسعه و قدرت ملی. به گواهی دیوان بهار انسان «تربیت‌شده» فردی است وطن‌دوست، راست‌گو، درست‌کار، بادانش، متخصص، کوشش‌گر، شجاع، امیدوار، مسئول، سرافراز، توانا و شریف. انسان «تربیت‌شده» با ادب و فرهنگ کشور خود آشناست. برای «تربیت» چنین انسانی هم باید «علم» را دریافت و هم «اخلاق» را و هم «دین» را. در نگاه بهار شادی و  روحیه‌ی خوب و خوش مردم از لوازم و نتایج توسعه است. همان اول کار به رضاشاه می‌گوید:«بهر  وطن عیش و خوشی کن درست». به شاه پیشنهاد می‌کند که برای شاد کردن مردم جشن‌های کهن ایرانی را زنده و نو کند.

📌از متن مقاله‌ای به قلم میلاد عظیمی درباره‌ی ملک‌الشعرای بهار. منتشر شده در اندیشه پویا ویژه‌ی نوروز ۱۴۰۴.

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍موضوع نفت و تهدیدی که رزم‌آرا با آن روبه‌رو بود، سرانجام به تشکیل نشستی انجامید که به گفته‌ی حاج مهدی عراقی، عضو برجسته‌ی جمعیت فداییان اسلام در تدارک برنامه‌ی ترور او تشکیل شده بود….

📌به قلم حمید شوکت درباره‌ی واقعه‌ی ترور حاجعلی رزم‌آرا (فصلی از کتاب در دست انتشار). منتشر شده در اندیشه پویا ویژه‌ی نوروز ۱۴۰۴.
برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍چهار هفته پیش از ترور رزم‌آرا، حسین فاطمی بنیانگذار و سردبیر باختر امروز حکومت او را جُغد شومی نامید که بر فراز «خرابه‌ی ایران نغمه‌ی انقراض و فنای مملکت را می‌خواند.» فاطمی که رزم‌آرا را به طعنه «مصلح بزرگ» و «آتاتورک شرق» خوانده بود، هفدهم بهمن 1329 در سرمقاله‌ای نوشت: «رزم‌آرا آن‌چنان کسی است که حاضر است تمام ایران در خاک و خون آغشته شود به‌شرط آن‌که چند روز دوره‌ی زمامداریی او طولانی‌تر گردد.» زمامداری که جز «حفظ منافع بیگانگان»، جز «حب جاه و عشق مقام» و «تسکین این شهوت» فکر و هدفی ندارد.  
موضوع نفت و تهدیدی که رزم‌آرا با آن روبه‌رو بود، سرانجام به تشکیل نشستی انجامید که به گفته‌ی حاج مهدی عراقی، عضو برجسته‌ی جمعیت فداییان اسلام در تدارک برنامه‌ی ترور او تشکیل شده بود. عراقی درباره‌ی این نشست که با شرکت نواب صفوی، رهبر جمعیت فداییان اسلام و چند تن از نمایندگان مجلس و اعضای برجسته‌ی جبهه‌ی ملی چون عبدالقدیر آزاد، ابوالحسن حائری‏زاده، محمود نریمان، مظفر بقایی، حسین مکی، کریم سنجابی، علی شایگان و حسین فاطمی برگزار شد می‏گوید: «مرحوم نواب دعوتی از این‌ها می‏کند در 15 یا 16 بهمن [1329] در منزل حاج محمود آقایی، آهن‏فروش معروف توی بازار. این‌ها همه‏شان می‏آیند. جبهه‌ی ملی به غیر از مصدق. مرحوم فاطمی وقتی می‏آید می‏گوید من اصالتاً از طرف خودم هستم و وکالتاً از طرف مصدق، چون ایشان کسالت داشتند ــ‌طبق معمول سنواتی‌ــ و گفته‏اند که من نمی‏توانم بیایم، ولی هر تصمیمی که در این مجلس گرفته شود برای خود من هم لازم‏الاجرا است.» به گفته‌ی عراقی، رهبر جمعیت فداییان اسلام در سخنانش از چیرگی غرب بر شرق و نقش استعمار و فرهنگ استعماری در تبدیل جامعه‌ی اسلامی به «جامعه‌ی فاسد غربی» و فسادی که به نام «تمدن» جایگزین آن ساخته بودند سخن گفت و برنامه‌ی خدمت به مردم و بیرون راندن استعمار انگلستان را پیش کشید. او در پایان به مسئله‌ی از میان برداشتن رزم‏آرا پرداخت و افزود: «سد راه حرکت ما یا سد راه اجرای این برنامه‏ها وجود آخرین تیر ترکش انگلستان، یعنی رزم‏آرا است. اگر رزم‏آرا از سر راه برداشته شود ما به پیروزی نزدیک هستیم. "دیگران" قبول کردند و گفتند ما غیر از این هیچ نظری نداریم.»

📌به قلم حمید شوکت درباره‌ی واقعه‌ی ترور حاجعلی رزم‌آرا (فصلی از کتاب در دست انتشار). منتشر شده در اندیشه پویا ویژه‌ی نوروز ۱۴۰۴.

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
2025/03/13 16:41:36
Back to Top
HTML Embed Code: