دیشب گِلهٔ زلفش با باد همی کردم
گفتا «غلطی بگذر زین فکرتِ سودایی»
در دایرهٔ قسمت ما نقطهٔ تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
" غزلیات حافظ "
گفتا «غلطی بگذر زین فکرتِ سودایی»
در دایرهٔ قسمت ما نقطهٔ تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
" غزلیات حافظ "
Audio
فايل صوتی
نشست ادبی نقد و بررسی رمان مجمع دیوانگان اثر عبدالحسین صنعتی زاده کرمانی
با سخنرانی خانم دکتر ویدا دستمالچی
۱۴۰۳/۰۸/۲۷
ارسالی: آزادرحیمی
نشست ادبی نقد و بررسی رمان مجمع دیوانگان اثر عبدالحسین صنعتی زاده کرمانی
با سخنرانی خانم دکتر ویدا دستمالچی
۱۴۰۳/۰۸/۲۷
ارسالی: آزادرحیمی
اهتمام و شوق اگر یاور شود
مرد خامل ذکر نام‌آور شود
علم باید تا جهان گیرد نظام
کار باید تا جهان چون زر شود
فکر دیگر باید و مردی دگر
تاکه اوضاع جهان دیگر شود
خدمت استاد باید دیرگاه
تاکه دانشجوی دانشور شود
"ملک الشعرای بهار"
۱۶ آذر ماه روز دانشجو را خدمت تمام دانشجویان گرامی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان و بویژه خدمت دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی تبریک عرض میکنیم.
امیدواریم در تمام عرصه های علمی و فرهنگی موفق و سربلند باشید و بهترین هارا برای تک تک شما عزیزان از خداوند خواستاریم.
انجمن علمی دانشجویی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
https://www.tgoop.com/anjomanadabimadani
مرد خامل ذکر نام‌آور شود
علم باید تا جهان گیرد نظام
کار باید تا جهان چون زر شود
فکر دیگر باید و مردی دگر
تاکه اوضاع جهان دیگر شود
خدمت استاد باید دیرگاه
تاکه دانشجوی دانشور شود
"ملک الشعرای بهار"
۱۶ آذر ماه روز دانشجو را خدمت تمام دانشجویان گرامی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان و بویژه خدمت دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی تبریک عرض میکنیم.
امیدواریم در تمام عرصه های علمی و فرهنگی موفق و سربلند باشید و بهترین هارا برای تک تک شما عزیزان از خداوند خواستاریم.
انجمن علمی دانشجویی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
https://www.tgoop.com/anjomanadabimadani
📣📣انجمن علمی دانشجویی زبان و ادبیات فارسی با همکاری انجمن علمی دانشجویی زبان و ادبیات انگلیسی و گروه آموزشی زبان و ادبیات عربی برگزار میکند. 📣📣
نشست ادبی با موضوع: چرا ادبیات؟
سخنرانان:
جناب آقای دکتر ناصر علیزاده
(عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان )
جناب آقای دکتر بهرام بهین
(عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان )
جناب آقای دکتر علی قهرمانی
(عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان )
زمان: شنبه ۲۴ آذر ماه/ ساعت ۱۱:۳۰
مکان: دانشکده ادبیات _سالن آمفی تئاتر استاد شهریار
انجمن علمی دانشجویی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
https://www.tgoop.com/anjomanadabimadani
♻️ با ما همراه باشید
🆔https://www.tgoop.com/anjomanelmi_ASMU
نشست ادبی با موضوع: چرا ادبیات؟
سخنرانان:
جناب آقای دکتر ناصر علیزاده
(عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان )
جناب آقای دکتر بهرام بهین
(عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان )
جناب آقای دکتر علی قهرمانی
(عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان )
زمان: شنبه ۲۴ آذر ماه/ ساعت ۱۱:۳۰
مکان: دانشکده ادبیات _سالن آمفی تئاتر استاد شهریار
انجمن علمی دانشجویی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
https://www.tgoop.com/anjomanadabimadani
♻️ با ما همراه باشید
🆔https://www.tgoop.com/anjomanelmi_ASMU
#گزارش تصویری
نشست ادبی با موضوع چرا ادبیات ؟
با سخنرانی
جناب آقای دکتر ناصر علیزاده
جناب آقای دکتر بهرام بهین
جناب آقای دکتر علی قهرمانی
و حضور استادان گرامی
جناب آقای دکتر احمد گلی
جناب آقای دکتر پرویز احمد زاده
جناب آقای دکتر جعفر امشاسفند
سرکار خانم دکتر ویدا دستمالچی
سرکار خانم دکتر مریم بخشی
و دانشجویان گرامی رشته زبان و ادبیات فارسی، رشته زبان و ادبیات عربی و رشته زبان و ادبیات انگلیسی و جمعی از ادب دوستان برگزار شد.
در پایان از تمام استادان گرامی و دانشجویان عزیز و کسانيکه شرکت کردند کمال تشکر را داریم.
۱۴۰۳/۰۹/۲۴
انجمن علمی دانشجویی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
https://www.tgoop.com/+eBgcQMcQhg0zY2Y8
♻️ با ما همراه باشید
🆔https://www.tgoop.com/anjomanelmi_ASMU
نشست ادبی با موضوع چرا ادبیات ؟
با سخنرانی
جناب آقای دکتر ناصر علیزاده
جناب آقای دکتر بهرام بهین
جناب آقای دکتر علی قهرمانی
و حضور استادان گرامی
جناب آقای دکتر احمد گلی
جناب آقای دکتر پرویز احمد زاده
جناب آقای دکتر جعفر امشاسفند
سرکار خانم دکتر ویدا دستمالچی
سرکار خانم دکتر مریم بخشی
و دانشجویان گرامی رشته زبان و ادبیات فارسی، رشته زبان و ادبیات عربی و رشته زبان و ادبیات انگلیسی و جمعی از ادب دوستان برگزار شد.
در پایان از تمام استادان گرامی و دانشجویان عزیز و کسانيکه شرکت کردند کمال تشکر را داریم.
۱۴۰۳/۰۹/۲۴
انجمن علمی دانشجویی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
https://www.tgoop.com/+eBgcQMcQhg0zY2Y8
♻️ با ما همراه باشید
🆔https://www.tgoop.com/anjomanelmi_ASMU
https://www.tgoop.com/eBgcQMcQhg0zY2Y8
این لینک گروه، به عنوان صفحه بحث انجمن علمی دانشجویی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان می باشد.
خوشحال میشیم عضو بشید و در مباحثی که هستند نظرات، انتقادات و پیشنهادات خودتون رو مطرح کنید.
این لینک گروه، به عنوان صفحه بحث انجمن علمی دانشجویی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان می باشد.
خوشحال میشیم عضو بشید و در مباحثی که هستند نظرات، انتقادات و پیشنهادات خودتون رو مطرح کنید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فلسفه شب یلدا
از زبان دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی فیلسوف و نویسنده ایرانی.
از زبان دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی فیلسوف و نویسنده ایرانی.
باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش
صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود
"سعدی_ غزلیات"
🍉🍉شب چله را خدمت استادان گرامی و دانشجویان عزیز تبریک عرض میکنیم.
ان‌شاءالله که همیشه زندگی را با شادی و خوشی سپری کنید و زمستانی پُر از زیبایی، سلامتی و موفقیت را برایتان آرزومندیم.
انجمن علمی دانشجویی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
https://www.tgoop.com/anjomanadabimadani
صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود
"سعدی_ غزلیات"
🍉🍉شب چله را خدمت استادان گرامی و دانشجویان عزیز تبریک عرض میکنیم.
ان‌شاءالله که همیشه زندگی را با شادی و خوشی سپری کنید و زمستانی پُر از زیبایی، سلامتی و موفقیت را برایتان آرزومندیم.
انجمن علمی دانشجویی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
https://www.tgoop.com/anjomanadabimadani
شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
عجبست اگر توانم که سفر کنم ز دستت
به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد
ز محبتت نخواهم که نظر کنم به رویت
که محب صادق آنست که پاکباز باشد
به کرشمه عنایت نگهی به سوی ما کن
که دعای دردمندان ز سر نیاز باشد
سخنی که نیست طاقت که ز خویشتن بپوشم
به کدام دوست گویم که محل راز باشد
چه نماز باشد آن را که تو در خیال باشی
تو صنم نمی‌گذاری که مرا نماز باشد
نه چنین حساب کردم چو تو دوست می‌گرفتم
که ثنا و حمد گوییم و جفا و ناز باشد
دگرش چو بازبینی غم دل مگوی سعدی
که شب وصال کوتاه و سخن دراز باشد
قدمی که برگرفتی به وفا و عهد یاران
اگر از بلا بترسی قدم مجاز باشد
"غزلیات سعدی"
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
عجبست اگر توانم که سفر کنم ز دستت
به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد
ز محبتت نخواهم که نظر کنم به رویت
که محب صادق آنست که پاکباز باشد
به کرشمه عنایت نگهی به سوی ما کن
که دعای دردمندان ز سر نیاز باشد
سخنی که نیست طاقت که ز خویشتن بپوشم
به کدام دوست گویم که محل راز باشد
چه نماز باشد آن را که تو در خیال باشی
تو صنم نمی‌گذاری که مرا نماز باشد
نه چنین حساب کردم چو تو دوست می‌گرفتم
که ثنا و حمد گوییم و جفا و ناز باشد
دگرش چو بازبینی غم دل مگوی سعدی
که شب وصال کوتاه و سخن دراز باشد
قدمی که برگرفتی به وفا و عهد یاران
اگر از بلا بترسی قدم مجاز باشد
"غزلیات سعدی"
عقـل کـل هـا؎ جہـان فهمیـده انـد ایـن راز را
عـامـل خوشبختـی انسـان،دعـا؎ مـادر اسـت
"علـی صاحبکـار"
ارسالی
عـامـل خوشبختـی انسـان،دعـا؎ مـادر اسـت
"علـی صاحبکـار"
ارسالی
غلام آن سبک روحم که با من سر گران دارد
جوابش تلخ و پنداری شکر زیر زبان دارد
مرا گر دوستی با او به دوزخ می‌برد شاید
به نقد اندر بهشتست آن که یاری مهربان دارد
کسی را کاختیاری هست و محبوبی و مشروبی
مراد از بخت و حظ از عمر و مقصود از جهان دارد
برون از خوردن و خفتن حیاتی هست مردم را
به جانان زندگانی کن بهایم نیز جان دارد
محبت با کسی دارم کز او باخود نمی‌آیم
چو بلبل کز نشاط گل فراغ از آشیان دارد
نه مردی گر به شمشیر از جفای دوست برگردی
دهل را کاندرون بادست ز انگشتی فغان دارد
به تشویش قیامت در که یار از یار بگریزد
محب از خاک برخیزد محبت همچنان دارد
خوش آمد باد نوروزی به صبح از باغ پیروزی
به بوی دوستان ماند نه بوی بوستان دارد
یکی سر بر کنار یار و خواب صبح مستولی
چه غم دارد ز مسکینی که سر بر آستان دارد
چو سعدی عشق تنها باز و راحت بین و آسایش
به تنها ملک می‌راند که منظوری نهان دارد
"سعدی_غزلیات"
جوابش تلخ و پنداری شکر زیر زبان دارد
مرا گر دوستی با او به دوزخ می‌برد شاید
به نقد اندر بهشتست آن که یاری مهربان دارد
کسی را کاختیاری هست و محبوبی و مشروبی
مراد از بخت و حظ از عمر و مقصود از جهان دارد
برون از خوردن و خفتن حیاتی هست مردم را
به جانان زندگانی کن بهایم نیز جان دارد
محبت با کسی دارم کز او باخود نمی‌آیم
چو بلبل کز نشاط گل فراغ از آشیان دارد
نه مردی گر به شمشیر از جفای دوست برگردی
دهل را کاندرون بادست ز انگشتی فغان دارد
به تشویش قیامت در که یار از یار بگریزد
محب از خاک برخیزد محبت همچنان دارد
خوش آمد باد نوروزی به صبح از باغ پیروزی
به بوی دوستان ماند نه بوی بوستان دارد
یکی سر بر کنار یار و خواب صبح مستولی
چه غم دارد ز مسکینی که سر بر آستان دارد
چو سعدی عشق تنها باز و راحت بین و آسایش
به تنها ملک می‌راند که منظوری نهان دارد
"سعدی_غزلیات"
چنانت دوست می‌دارم که وصلم دل نمی‌خواهد
کمال دوستی باشد مراد از دوست نگرفتن
مراد خسرو از شیرین کناری بود و آغوشی
محبت کار فرهاد است و کوه بیستون سفتن
"سعدی _غزلیات "
کمال دوستی باشد مراد از دوست نگرفتن
مراد خسرو از شیرین کناری بود و آغوشی
محبت کار فرهاد است و کوه بیستون سفتن
"سعدی _غزلیات "