Telegram Web
#In_Praise_of_Doubt
#اعتقاد_بدون_تعصب
#پیتر_برگر و #آنتون_زایلدِرولد
#محمود_حبیبی
#نشر_گمان


این اثر که در سپتامبر ۲۰۱۰ منتشر شده، می‌کوشد به‌زبانی تا حد ممکن ساده ما را در گستره‌ای از #نسبی‌گرایی تا #بنیادگرایی سیر داده و در نهایت به تحسین میانه‌روی مبتنی بر "#تردید" وادارد.

نویسندگان #اعتقاد_بدون_تعصب در فصول مختلف کتاب از خدایان بی‌شمار مدرنیته، سازوکار نسبی‌سازی، نسبی‌گرایی، بنیادگرایی، یقین و تردید، محدودیت‌های تردید و سیاست میانه‌روی می‌گویند.

در آغاز کتاب جمله‌ای از #گوته جلب توجه می‌کند: "اگر آن تردیدهایمان را نداشتیم، چگونه بدان یقین نشاط‌بخشمان دست می‌یافتیم؟"

در ادامه، نویسندگان از مدرنیته و چالش‌های شناختی آن می‌گویند و پس از آن با بیان اینکه نسبی‌گرایی از پیامدهای پست‌مدرنیسم است، به‌ سراغ پست‌مدرنیته می‌روند. ایشان نسبی‌سازی را امری می‌دانند که از طریق آن جایگاه مطلق امری تضعیف و حتی گاه نابود می‌شود. در این میان به مفهوم "گزاره‌های قطعیِ" رابرت و هلن لیند اشاره می‌کنند: گزاره‌هایی درباره‌ی جهان که اغلب مردم با گفتن "البته!" به آن‌ها پاسخ می‌دهند. در پی آن، به مفهوم "جهان مسلم" آلفرد شولتس گریزی می‌زنند: جهان مسلم متشکل از مجموعه وسیعی از تعاریف واقعیت است که معمولا مورد تردید قرار نمی‌گیرند.

حال وقت پرداختن به مفهوم تکثر است که به اعتقاد نویسندگان اثر به افزایش تسامح می‌انجامد. ایشان تسامح را به تسامح مثبت و منفی تقسیم می‌کنند: در تسامح مثبت شما با احترام واقعی با افراد و گروه‌هایی با ارزش‌های متفاوت با خودتان مواجه می‌شوید. اما تسامح منفی منجر به بی‌تفاوتی می‌شود.

پس از این، با مفهومی به‌نام "ناسازگاری شناختی" آشنا می‌شویم که از چالش‌های تکثر و به‌تبع آن پست‌مدرنیسم است. ناسازگاری شناختی زمانی رخ می‌دهد که ما در برابر اطلاعاتی قرار می‌گیریم که عقاید ما را نقض می‌کنند. این اطلاعات نقض‌کننده گاه مهاجم تشخیص داده‌ شده و دفاع شناختی را شکل می‌دهد. به اعتقاد برگر و زایدرولد، نظام‌های دینی و سیاسی اغلب راهبرد دفاعی مشترکی را با عنوان "نیست‌سازی" در برابر این ناسازگاری اتخاذ می‌کنند، بدین ترتیب که حاملان اطلاعات متناقض را برچسب‌کوب کرده و از اعتبار می‌کنند. اما همیشه این راهبردها موثر نیفتاده و در فرآیند "چانه‌زنی شناختی" منجر به "#سازش_شناختی" می‌شوند.

سپس سه موضع کلی در برابر نسبی‌گرایی تبیین می‌شوند: انحصارگرایی، شمول‌گرایی و تکثرگرایی. رویکرد انحصارگرا در یک سر بازه، از نسبی‌سازی استقبال نمی‌کند. تکثرگرایی در سر دیگر بازه، تا حد امکان در جهت پذیرش دیدگاه‌های دیگر و در نتیجه چانه‌زنی شناختی حرکت می‌کند. موضع شمول‌گرا در میانه‌ی این بازه، در عین حال که بر حقانیت یک دیدگاه تاکید می‌کند، حاضر است تا حد زیادی وجود حقیقت در سایر دیدگاه‌ها را نیز بپذیرد.

و اما چالش بزرگ نسبی‌سازی که همانا "#رنج_انتخاب" است. در دنیای مدرن انسان با تنوع فراوان انتخاب مواجه است و چه بسا همین دشواری او را به سمت تسلیم شدن در برابر امر مطلق سوق دهد.

در بخش دوم این یادداشت از نسبی‌گرایی و بنیادگرایی مد نظر پیتر برگر و آنتون زایدرولد خواهم نوشت.

ادامه دارد...

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی

🌐https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
3
محمدرضا اربابی pinned «‍ #In_Praise_of_Doubt #اعتقاد_بدون_تعصب #پیتر_برگر و #آنتون_زایلدِرولد #محمود_حبیبی #نشر_گمان این اثر که در سپتامبر ۲۰۱۰ منتشر شده، می‌کوشد به‌زبانی تا حد ممکن ساده ما را در گستره‌ای از #نسبی‌گرایی تا #بنیادگرایی سیر داده و در نهایت به تحسین میانه‌روی مبتنی…»
Forwarded from M.reza. Arbabi
In Praise of Dout
#اعتقاد_بدون_تعصب
#پیتر_برگر و #آنتون_زایلدِرولد
#محمود_حبیبی
نشر گمان

در #بخش_دوم از خوانشی از #اعتقاد_بدون_تعصب ، به تبیین #نسبی_گرایی می‌پردازیم. برگر و زایلدرولد این مفهوم و رویکرد را در یک فصل به تفصیل تبیین کرده‌اند.

نویسندگان این اثر معتقدند از نگاه نسبی‌گرایان هیچ نظام معتبر واحدی در جهان وجود ندارد. بلکه همه‌ی فرهنگ‌های بشری ارزش‌ها و رفتارهای اخلاقی‌ای دارند که می‌توان علاوه بر سنت اخلاقی خود آن‌ها را با آغوش باز پذیرفت. ایشان ضمن اشاره به رای اندیشمندانی چون #هرودوت و #ابن_خلدون مبنی بر مکان-زمان‌محدودبود عقاید و باورها، تعبیر مشهور پاسکال را بیان می‌کنند که "حقیقت در یک طرف کوه پیرنه با طرف دیگر آن فرق می‌کند."

علاوه بر این، نویسندگان مفهوم "هنر سوءظن" مورد نظر نیچه را تبیین می‌کنند تا به مکتب پشت مدرنیسم برسند که آن را آخرین مرحله تکوین هنر سوءظن می‌دانند و فوکو و دریدا را پرچم‌داران آن معرف می‌دانند.

به اعتقاد ایشان، اصول اولیه نظریه پست مدرن را می‌توان چنین صورت‌بندی کرد: چیزی که شناخت نامیده می‌شود، ابزاری در مبارزه برای کشب قدرت است ‌دعوی شناخت باید کنار گذاشته شود. بیرون از دایره منافع قدرت، هیچ واقعیت عینی‌ای وجود ندارد و مفهوم عینیت، توهمی بیش نیست. در نتیجه باید همه‌ی روایت ها را به‌گونه‌ای واسازی کرد که ریشه‌های آن ها در منافع قدرت را کشف کرد.

اما چالش بزرگ نسبی‌گرایان چیست؟ آن‌ها خود نیز مدام در معرض واسازی ناشی از نگاه نسبی‌گرایانه هستند. اغلب نحله‌های نسبی‌گرا برای حل این معضل به سراغ راه‌حلی با عنوان #نخبگان_شناختی رفته‌اند و این‌گونه ترسیم می‌شود که نخبگان شناختی خود در معرض نسبی‌گرایی نیستند و می‌توانند لنگرگاه کشتی بی‌لنگر نسبی‌گرایی باشند. به دیگر بیان، آن‌ها پاسداران حقیقتند. 

در اینجا نمونه‌ای ذکر می‌شود و آن نقش حزب کمونیست در دوران لنین است. حزب در واقع نقش نخبگان شناختی را بازی می‌کرد و در مواقعی که طبقه کارگر قدرت تصمیم‌گیری و اقدام نداشت، حزب به نمایندگی از آن‌ها ورود می‌کرد. با این راهبرد، حزب به تنها منبع حقیقت مبدل شد و هر چیز خارج از حیطه‌ی حزب کاذب بود. همین راهبرد راه سرکوب روشنفکران را به‌ویژه در دوران استالین باز کرد. روایت‌های متعددی از این موضوع در ادبیات دوران استالین به چشم می‌خورد که رمان "ظلمت در نیمروز" اثر #آرتور_کوستلر از این جمله است.

به زعم برگر و زایدرولد، نسبی‌گرایی دچار این خطاست که نسبتی با واقعیت ندارد و صرفا #روایت را جایگزین #واقعیت می‌کند و بدین ترتیب پست‌مدرنیست‌ها تنها به دنبال واسازی روایت‌ها برای یافتن ریشه‌های منافع قدرتند. آن‌ها همه‌ی روایت‌ها را دارای ارزشی برابر می‌دانند.
نویسندگان این اثر نسبی‌گرایی را دچار نقص شناختی دانسته و برای سیاست خطرناک می‌دانند. به اعتقاد #امیل_دورکم ، یک جامعه نمی‌تواند بدون ارزش‌های مشترک یا به‌تعبیر او وجدان اجتماعی، دوام بیاورد. جامعه بدون این ارزش‌های مشترک فرو می‌پاشد، اخلاق به سلایق شخصی تقلیل خواهد یافت و دیگر امکان گفت‌وگوی عمومی درباره‌ی آن‌ها وجود نخواهد داشت.

در بخش سوم این یادداشت به #بنیادگرایی خواهیم پرداخت.

ادامه دارد...

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی

🌐https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
👍32
#In_Praise_of_Doubt
#اعتقاد_بدون_تعصب
پیتر برگر و آنتون زایلدِرولد
محمود حبیبی
نشر گمان

#بخش_سوم از یادداشت درباره‌ی کتاب #اعتقاد_بدون_تعصب  به فصلی با عنوان #بنیادگرایی  اختصاص دارد که در این روزهای خاص بسیار برایم جذاب و تامل‌برانگیز بود.

مفهوم بنیادگرایی ریشه در نگرانی‌های جریانی در آمریکا از تهدید باورهای پروتستانتیسم محافظه‌کار توسط الاهیات مدرن و لیبرال دارد. این مفهوم در حقیقت واکنشی به تهدیدها بود. در سال ۱۹۱۰ رساله‌هایی با عنوان "بنیادها" منتشر شد و همین عنوان رفته‌رفته به شناسه‌ای برای بازگشت به مبانی اندیشگانی قرار گرفت. در حال حاضر از واژه‌ی بنیادگرایی برای نامیدن گروه‌های تندرو و خشن دینی مثل داعش، طالبان و استفاده می‌شود و گاه دامنه‌ی کاربرد آن به گروه‌های ترویجی دینی و مذهبی نیز تسری می‌یابد که برخی از آن‌ها مشمول تعمیم افراطی است.

بنا به آنچه گفتیم، بنیادگرایی را می‌توان واکنشی به ویژگی نسبی‌ساز #مدرنیته و پدیده‌ای مدرن دانست. در واقع، بنیادگرایان معتقدند سنت‌هایی طلایی در گذشته‌ی اندیشه‌شان وجود دارد که باید تمام توان خود را مصروف برگشت به آن کنند. اما گاه بنیادگرایی با سنت‌گرایی خلط می‌شود.

از این رو، برگر و زایدرولد به تبیین خط تمیز این دو اندیشه می‌پردازند. به زبان ساده، در دیدگاه سنت‌گرایانه، سنت‌ها امری بدیهی و جاری هستند و تردیدی در وجود آن‌ها وجود ندارد. اما در بنیادگرایی، سنت‌های پیشین به چالش کشیده شده‌اند و حال وقت بازگشت به آن‌هاست. به‌عبارت دیگر، بنیادگرایی تلاشی برای احیای بدیهیت یک سنت است، و عموما نوعی بازگشت به گذشته‌ی طلایی (واقعی یا خیالی) آن سنت تلقی می‌شود.

بنابراین می‌توان گفت اولین تجویز اندیشه‌ی بنیادگرا برای چیرگی، مدل #بازپس‌گیری است که تحقق آن مستلزم شکل‌گیری دولتی #توتالیتر است تا بتواند نسبی‌گرایی را در جامعه خفه کند.

در اینجا، باید به تمایز دولت خودکامه و دولت توتالیتر اشاره کرد: دولت‌های #خودکامه صدای مخالف را تحمل نمی‌کند، اما مردم را تا جایی که به مخالفت با حاکمیت برنخاسته‌اند، به حال حودشان می‌گذارد. اما دولت توتالیتر می‌کوشد تا همه‌ی ابعاد زندگی اجتماعی مردم را کنترل تماید. این دولت‌ها مردم را حامیان پرشور و فعال خود می‌خواهند و به عدم مخالفت رضایت نمی‌دهند. تعبیر موسولینی از دولت توتالیتر که با افتخار آن را ذکر می‌کرد این تعریف را کامل می‌کند: "هیچ چیزی نباید علیه دولت، بدون دولت و بیرون از دولت وجود داشته باشد."

اما دولت‌های توتالیتر عموما در قطع ارتباط جامعه‌ی خود با جامعه‌ی جهانی ناموفقند و توسعه‌ی ابزارهای ارتباطی دیوارهای آهنین را ترک می‌دهند. به‌ویژه وقتی این دولت‌ها به‌دنبال توسعه‌ی اقتصادی هستند. همین رسوخ‌ها منجر به تضعیف و شاید در نهایت فروپاشی دولت توتالیتر می‌شود. روندی که در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی هم به‌طور چشمگیری مشاهده می‌شود. در این راستا، فیلم #تتریس (۲۰۲۳) نمایشی خلاصه و مفید از این روند است؛ فیلمی که به ماجرای واقعی ظهور بازی کامپیوتری مشهور روسی در آمریکا و تبعات تلاش آمریکایی‌ها برای خارج کردن آن از جامعه کمونیستی شوروی می‌پردازد. ناگفته نماند که فروپاشی توتالیتاریسم همیشه منجر به #دموکراسی نمی‌شود و گاه به حکومتی ضعیف‌تر با ویژگی‌های خودکامگی تنزل می‌یابد.

در این مرحله، سه شرط فرقه‌های بنیادگرا برای حیات و بقای فرد در جامعه را ذکر می‌کنیم:
۱. نباید با جهان خارج ارتباط داشت، ۲. نباید هیچ شکی وجود داشته باشد و ۳. باید با نیایش به ایمان رسید.

به‌طور خلاصه می‌توان نسبی‌گرایی و بنیادگرایی را دو لبه‌ی یک مقراض دانست: نسبی‌گرایی ثبات را اژ جامعه می‌گیرد و بنیادگرایی تردید را. بر این اساس شاید بتوان ادعا کرد ساحل امن این دریای طوفانی میانه‌روی میان یقین مدام و تردید مدام است.
در یادداشت چهارم می‌کوشم تا به این موضوع بپردازم.

ادامه دارد ...

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی

🌐https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
2
محمدرضا اربابی pinned «‍ ‍#In_Praise_of_Doubt #اعتقاد_بدون_تعصب پیتر برگر و آنتون زایلدِرولد محمود حبیبی نشر گمان #بخش_سوم از یادداشت درباره‌ی کتاب #اعتقاد_بدون_تعصب  به فصلی با عنوان #بنیادگرایی  اختصاص دارد که در این روزهای خاص بسیار برایم جذاب و تامل‌برانگیز بود. مفهوم…»
Forwarded from M.reza. Arbabi
آینده ساختنی است!

سی‌وچهارمین نمایشگاه کتاب تهران در حالی از بیستم اردیبهشت آغاز می‌شود که نقدها به آن بیش از سال‌های پیش بوده است و ناشران مطرح زیادی در آن حضور نخواهند داشت. این مهم در شرایطی رقم می‌خورد که بعد از دو سال فترت حاصل از همه‌گیری کرونا، انتظار می‌رفت نمایشگاه سی‌وسوم و حال سی‌وچهارم با استقبال زیاد ناشران مواجه شود. اما این بی‌میلی ناشران از کجا رقم می‌خورد؟ در ادامه به برخی دلایل اشاره می‌کنم:

آشفتگی دستگاه فرهنگی دولت در سیاست‌گذاری اقتصادِ فرهنگ مهمترین عامل این شکست است. بهبود اقتصادِ فرهنگ نخستین برنامه‌ی ادعایی دولت سیزدهم بود و مانور زیادی روی آن داده شد: خودکفایی در تولید کاغذ، شفافیت در توزیع رانت، نظارت بر تخصیص بودجه‌های فرهنگی دستگاه‌های دولتی، تسهیل صدور مجوزهای مرتبط با وزارت ارشاد، برگزاری نمایشگاه مجازی و بسیاری ادعاهای دیگر.

گرچه در نبود شفافیت لازم و رسانه‌های مستقل، امکان رصد تحقق این ادعاها وجود ندارد، با این حال نتایج تا حدی حاکی از عدم موفقیت این شعارهاست و می‌توان آشفتگی در سیاست‌گذاری را عامل اصلی این شکست زودهنگام دانست.
افزایش غیرقابل‌پیش‌بینی و لگام گسیخته‌ی کاغذ همچنان عامل اصلی افزایش مدام کتاب شناخته می‌شود. در حالی‌که هر از چندی خبرهای باورنکردنی‌ای از صادرات کاغذ ایرانی مطرح می‌شود!

کاغذ دولتی همچنان به‌صورت رانتی و به ناشران هم‌راستا با دولت داده می‌شود، اما این بار شفاف! بودجه‌ی صندوق اعتباری هنر افزایش می‌یابد، اما هم‌زمان فعالان قرانی به برخورداران از مزایای آن اضافه می‌شوند!

نمایشگاه کتاب تهران به‌ویژه در دوره‌ی سی‌وچهارم مشتی نمونه‌ی خروار است. نمایشگاهی که به‌واسطه‌ی تصمیم خلق‌الساعه‌ی برگزارکنندگان مبنی بر حضور کتابفروشان در کنار ناشران، بیش از گذشته از نمایشگاه بودن دور شد. نمایشگاه کتاب در بیابانِ اقتصاد نشر کشور، لنگه کفش کهنه‌ای بود که به ناشران فرصت می‌داد ده روز فروش مستقیم داشته باشند. حال با حضور کتابفروشان، آن‌ها باید با کتابفروشان رقابت کنند!
وزارت ارشاد برگزاری این دوره از نمایشگاه را از دست اتحادیه ناشران و تعاونی آشنا خارج کرد تا آن را اصلاح کند. اما ظاهرا این اصلاح موفقیت‌آمیز نبوده است.

وزارت ارشاد همچنین در اقدامی عجیب، نمایشگاه مجازی را هم‌زمان با نمایشگاه حضوری برگزار خواهد کرد و اتفاقا بن‌های قابل اعطا به اهالی قلم، دانشگاهیان و طلاب را فقط در نمایشگاه مجازی قابل استفاده کرده است.
از همه تلخ‌تر اینکه نمایشگاه کتاب هر روز از استاتداردهای یک نمایشگاه بین‌المللی کتاب دورتر می‌شود. در اوایل دهه‌ی ۹۰ بود که ایده‌ی "سالن یاس" توسط مجموعه‌ای تحت عنوان #مجمع_ناشران_انقلاب_اسلامی در دل نمایشگاه کتاب به اجرا درآمد. سالن یاس می‌کوشید تا با الگوبرداری از بسیاری از نمایشگاه‌های بین‌المللی، ابرفروشگاه کتاب تهران را به یک نمایشگاه واقعی تبدیل کند. غرفه‌ها و کارشناسانی برای معرفی کتاب به علاقمندان و محلی برای تبادل آرا و گفت‌وگو. ایده‌ی خوبی بود. مبتکران آن مدعی بودند نمایشگاه کتاب تهران باید نمایشگاه باشد، نه فروشگاه.

چرخ گردون طوری گشت که نرم افزار بانیان سالن یاس روی سخت افزار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نصب شد ‌و آن افراد پیش و پس پرده نقش‌های کلیدی و مهمی گرفتند. با این توصیف، هضم شیوه‌ی انتخابی وزارت ارشاد برای برگزاری نمایشگاه سی‌وچهارم دشوارتر می‌شود! آیا آن‌ها وقتی داخل گود شدند، تغییر رویکرد و راهبرد دادند؟

شعاری که مدعی‌اند از میان چهل شعار پیشنهادی برگزیده شده، تا حد زیادی ما را با اندیشه‌ی برگژارکنندگان نمایشگاه که همان سیاست‌گذاران فرهنگی امروز این سرزمین‌اند آشنا می‌کند: "آینده خواندنی است" این شعار، آینده‌ی ساختنی را به آینده‌ی خواندنی تقلیل می‌دهد تا مردم و نهادهای مردمی را از تصمیم‌گیری‌ها و ساختن آینده کنار بگذارد. روندی که با سرعت و شدت پیش گرفته شده است.

به هر ترتیب، آنچه امسال در نمایشگاه کتاب تهران رخ می‌دهد، یک ضرورت بزرگ را یادآور می‌شود:

شکل‌گیری "ابَر رویدادهای غیردولتی" توسط نهادهای مستقل.

در آینده در این باره بیشتر خواهم نوشت.

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی

🌐https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
2👍2
#آمار
#نشر

#محمدرضا_اربابی

قصد دارم در این صفحه، آمارهایی از حوزه‌های مرتبط با ترجمه ارائه کنم که می‌تواند روشنگر باشد.

حال آماری از وضعیت نشر کتاب در سال ۱۴۰۱ با محوریت نسبت ترجمه در حوزه‌های ۱۲گانه، ادبیات و کودک و نوجوان ارائه می‌کنم که منبع آن آمارهای ماهانه‌ی موسسه خانه کتاب است.

📚 کل رده بندی 12گانه

آمار موسسه خانه کتاب نشان می‌دهد که در سال 1401، جمعاً 101،538 عنوان کتاب درکشور منتشر شده که از این میان 73،402 عنوان تألیف (72.29%) و 28،136 عنوان ترجمه (27.71%) بوده است. از مجموع عناوین منتشر شده در این سال، 63،019 عنوان چاپ اول و 38،519 عنوان چاپ مجدد بوده‌اند. شمارگان کل آثار منتشره به عدد 102،729،709 جلد کتاب رسیده است. بررسی میانگین تیراژ کتاب در هر ماه در کلیه رده‌بندی‌های 12گانه، میانگین 1145 نسخه به ازای هر کتاب را نشان می دهد (رده بندی 12گانه عبارتند از کلیات، فلسفه و روانشناسی، دین، علوم اجتماعی، زبان، علوم طبیعی و ریاضیات، علوم عملی، هنر، ادبیات، تاریخ و جغرافیا، کمک درسی و کودک و نوجوان). میانگین قیمت هر کتاب در کلیۀ رده‌بندی‌های پیش‌گفته رقم 1،000،096 ریال است.

📚 کودک و نوجوان

بررسی‌ها در حوزه کودک و نوجوان نشانگر انتشار 15،549 عنوان کتاب مشتمل بر 9،121 عنوان تألیف (58.66%) و 6،428 عنوان (41.34%) ترجمه است. از کل عناوین منتشر شده در این حوزه، 6،861 عنوان چاپ اول و 8،688 عنوان چاپ مجدد بوده‌اند. تیراژ کل آثار منتشر شده در حوزه کودک و نوجوان 24،506،600 نسخه بوده که میانگین 1،777 نسخه برای هر عنوان را نشان می‌دهد. میانگین قیمت کتاب های منتشر شده در این حوزه در سال 1401، بالغ بر 530،966 ریال بوده است.

📚 ادبیات

آمار ارائه شده توسط موسسه خانه کتاب در حوزه ادبیات نشان می دهد که در سال 1401، 18،809 عنوان کتاب منتشر شده است که از این میان 13،047 عنوان (69.37%) تألیف و 5،576 عنوان (30.63%) ترجمه بوده‌اند. 12،529 عنوان از عناوین منتشر شده چاپ اول و 6،888 عنوان چاپ مجدد بوده‌اند. شمارگان کل کتب منتشر شده در حوزه ادبیات به 13،022،715 جلد می رسد که میانگین 783 نسخه به ازای هر عنوان را نشان می دهد. میانگین قیمت کتب حوزه ادبیات رقم 941،412 ریال بوده است.

📚 جمع‌بندی

در ادامه آمار مقایسه‌ای نشر کتاب در سال 1401 با محوریت ترجمه در کلیۀ حوزه‌ها، ادبیات و کودک و نوجوان را مشاهده خواهید کرد:

الف- نسبت آثار ترجمه‌ای در کلیه حوزه‌ها به کل کتب منتشر شده: 27.71 درصد

ب- نسبت آثار ترجمه‌ای کودک و نوجوان به کل آثار منتشر شده در این حوزه: 41.34 درصد

ج- نسبت آثار ترجمه‌ای کودک و نوجوان به کل آثار ترجمه‌ای: 22.85 درصد

د- نسبت آثار ترجمه‌ای در حوزه ادبیات به کل آثار منتشر شده در این حوزه: 30.63 درصد

نسبت‌های بالا در مقایسه با سال 1400 تغییراتی به شرح ذیل دارد:

تغییر نسبت‌های 1401 در مقایسه با 1400

الف- نسبت آثار ترجمه‌ای در کلیه حوزه‌ها به کل کتب منتشر شده: 0.19 درصد افزایش

ب- نسبت آثار ترجمه‌ای کودک و نوجوان به کل آثار منتشر شده در این حوزه: 2.34 درصد کاهش

ج- نسبت آثار ترجمه‌ای کودک و نوجوان به کل آثار ترجمه‌ای: 0.86 درصد کاهش

استفاده از آمار و اطلاعات ارائه شده با ذکر منبع باعث خرسندی است.

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی

🌐https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

📚📚📚
👍3
بیست‌وچهارم اردیبهشت

درگذشت حبیب یغمائی؛ صاحب امتیاز مجله‌ی فاخر #یغما

در وصف یغمایی:

"راقم این سطور کمتر اتفاق افتاده افسوس خورده باشد که طبع شعر ندارد، اما امروز جدا تاسف دارد که چرا شاعر نیست تا با یک دنیا اعزاز و احترام قصیده غرایی در ستایش و نیایش از مجله #یغما سروده به پیشگاه حضرت آقای استاد #حبیب_یغمائی تقدیم دارد که به‌راستی نمونه‌ی بارز بل، فرد یکتا و بی‌همتایی است از همت بلند و فداکاری و از خودگذشتگی کامل و پشت‌‌کار عجیب و علاقمندی به علم و فضل و کمال، و نمودار کاملی است از حقیقت‌پروری و شهامت و رشادت و انصاف"

#محمد_علی_جمالزاده
۱۷ بهمن ۱۳۳۶ - کوهستان کران (سوییس)


یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی

🌐https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
📕📕📕
👍4
مبارزه زنانه-مردانه؛ سلبی یا ایجابی؟

#بخش_نخست


در آستانه‌ی چهل‌سالگی برای نخستین بار برای تماشای یک مسابقه‌ی فوتبال به استادیوم آزادی رفتم، آن هم برای تماشای شهرآورد! تجربه‌ی جذابی بود تماشای باخت تیم مورد علاقه‌ات از جایگاه طرفداران حریف!

از اینکه بگذریم، وقتی درباره‌ی حضورم در استادیوم استوری‌ای در اینستاگرام گذاشتم‌، یکی از دنبال‌کنندگان گرامی واکنشی نشان داد که در این ایام مشابهش را زیاد می‌بینیم: "حضور آقایان در استادیوم در شرایطی که خانم‌ها را راه نمی‌دهند، خیانت است."

این گزاره را به نظرسنجی گذاشتم. نظرات متنوع بود. برخی کاملا با آن موافق بودند؛ بعضی نسبتا موافق بودند، اما اطلاق خیانت را بزرگنمایی می‌دانستند؛ عده‌ای مخالف بودند و این دیدگاه را رادیکال می‌دانستند.

حالیه، قصد دارم سطوری را در خصوص شکل و میزان دوشادوشی مردان و زنان در مبارزه برای استیفای حقوق زنان بنویسم:

۱. جامعه‌ی ایران جامعه‌ای سنتی-مذهبی است که البته با سرعت قابل‌توجهی درحال پوست‌اندازی است. در چنین جامعه‌ای که به‌ویژه از نظر نقش و جایگاه زن و نیز حقوق وی در وضعیت نابرابری و ناترازی قرار دارد، وجود تضاد و تعارض منافع میان حقوق زنان و مردان امری اجتناب‌ناپذیر است. حقوقی مانند حق طلاق، حق شغل، حق خروج از کشور، سهم از ارث ‌و .... در چنین جامعه‌ای نمی‌توان انتظار داشت مردان با سرعت و به شکلی عمیق و گسترده در مسیر مطالبات زنان قرار گیرند. زیرا پذیرش آن مطالبات بسیاری از مواضع قدرت را از دست آن‌ها خارج می‌کند. با این وجود، آموزش پسرها و امنیت خاطر دادن به مردان در برخی موارد، این پذیرش را تسریع و تسهیل می‌کند و در نهایت می‌تواند اصلاح قوانین را امکان‌پذیر کند.

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی

🌐https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
.
4👍1
مبارزه زنانه-مردانه؛ سلبی یا ایجابی؟

#بخش_دوم

۲. اما همه‌ی حقوق سلب شده از زنان در جامعه‌ی ایران در تعارض با حقوق مردان نیست. مواردی از قبیل منع صدور گواهینامه‌ی موتور و موتورسواری؛ ورود به ورزشگاه‌های فوتبال و خوانندگی از این قبیل‌اند. چه بسا تعداد مردانی که طرفدار اعطای این حقوق به زنان هستند روزبه‌روز در‌حال افزایش است. البته اصالت این پذیرش زمانی اثبات می‌شود که مردان این پذیرش را از مادران، همسران، خواهران و دختران خود شروع کنند.
با این وجود، سوال اینست که مردان چطور می‌توانند در این حق‌طلبی زنانه، مردانه کنارشان باشند؟ قبل از پاسخ به این سوال، باید با صراحت بگویم که جنبش‌های موفق جهان برای رساندن زنان به حقوقشان در بسیاری از مراحل کاملا زنانه بوده‌اند. پس شاید حساب کردن روی مردان در این مسیر خوش‌بینانه باشد. با این وجود، همراهی بخشی از مردان جامعه امکان‌پذیر است و در این صورت باید به دنبال پاسخ پرسش پیش‌گفته بود: چگونه؟

دو نوع رویکرد را برای این همراهی می‌توان برشمرد: رویکرد ایجابی و رویکرد سلبی. ایجابی‌ها می‌کوشند تا اقداماتی را برای رساندن زنان به حق‌شان انجام دهند: برای مثال حق طلاق، حق شغل، حق خروج از کشور و موارد مشابه را به همسرانشان برگردانند، امنیت اجتماعی بیشتری را برای زنانی فراهم کنند که برای حق انتخاب پوشش می‌جنگند، امنیت روانی را در محیط کار برای همکاران خانم فراهم کنند و ....

سلبی‌ها به این می‌اندیشند که برای هم‌دلی و همراهی با زنان چه نکنند. به استادیوم‌هایی که زنان اجازه ورود به آن‌ها را ندارند قدم نگذارند، در جایی‌که زنان حق رای یا حضور ندارند حضور پیدا نکنند، در برنامه‌های خوانندگی به دلیل ناممکن بودن حضور زنان شرکت نکنند و ...

هرکدام از این دو رویکرد هم از نظر نمادین و هم عملی نتایجی به دنبال دارند. اما شاید بتوان ادعا کرد که روش‌های سلبی عموما دیربازده، ناامیدکننده، کم‌اثر و گاه غیرممکن‌اند.
مثالی می‌زنم. زن‌ها اجازه‌ی موتوررانی ندارند، چون قانونا نمی‌توانند گواهینامه بگیرند! قانونی پوچ و باطل! حال با رویکرد سلبی آیا باید انتظار داشته باشیم مرد‌ها نیز موتور نرانند؟ یا زن‌ها به دلایل مذهبی اجازه‌ی خوانندگی ندارند، آیا مردها هم نباید بخوانند؟ این راهبرد گرچه در بلندمدت امکان‌پذیر نخواهد بود و شاید موجب سرخوردگی شود، اما اگر بشود چه می‌شود! پس اگر زیادی خوش‌بین باشم، رویکرد سلبی را مفید می‌دانم، اما اگر واقع‌بین باشم، خیر. چون اساسا این رویکرد را امکان‌پذیر نمی‌دانم، صرفا به ضربه‌های محدود و کم‌جان آن به دیوار مقاومت در برابر حق‌طلبی اکتفا می‌کنم و به‌سراغ روش‌های ایجابی می‌روم که بسیار نیازمند آموزش مستمر است.

۳. بعضی از این داشته‌های مردانه، برای بخشی از توده‌ی مردم یا نان شب‌ هستند یا از نان شب واجب‌تر. در استادیوم پسرها و مردانی خسته و زخمی از میان قشر آسیب‌دیده یا متوسط را دیدم که تمام دردهایشان را در شیپورها، فریادهای خشم و غریو شادی‌اشان تخلیه می‌کردند. پس نمی‌توان از این قشر انتظار به استادیوم نرفتن داشت. یا از او که نان شبش را با موتور تامین می‌کند نمی‌توان خواست که موتور نراند.

جمع‌بندی آنچه گفتم اینست که اثر روش‌های سلبی را در چنین مبارزه‌ای نفی نمی‌کنم. اما روش‌های ایجابی را اثربخش‌تر و ماندگارتر می‌بینم. تحقق روش‌های ایجابی هم شکل‌گیری بسترهای غیررسمی می‌دانم. با توسعه‌ی شبکه‌های اجتماعی شاهد ظهور دختران خوش‌صدایی هستیم که اتفاقا روبه‌رشدند. تعداد دختران موتورسوار روزبه‌روز در حال افزایش است. بدون آنکه مردها دست از موتور سواری دست بردارند. به‌نظر می‌رسد در این ایام امنیت زنان در جامعه، به‌ویژه در کلانشهرها، بیشتر از قبل شده است، بدون آنکه مردها از جامعه حذف شوند. این‌ دستاوردها را حاصل اقدامات آموزشی و ایجابی می‌دانم.

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

.
4👍1
وعدتك
ماجدة الرومي
#موسیقی
#ماجده_الرومی
#نزار_قبانی
#وعدتک


وَعَدتُکِ أن لا أُحِبُّکِ..
ثُمَّ أمامَ القَرارِ الکَبیرِ، جَبنتُ
وَعَدتُکِ أن لا أعود...وَ عُدتُ...
وَ أن لا أموت اشتیاقاً وَ مِتُّ
وَعَدتُ مراراً
وَ قَرَرتُ أن أستَقیلُ مِراراً
وَ لا أتَذکّرُ أنّی إستقلتُ..
وَعَدتُ بِأشیاءَ أکبرَ مِنّی..
فماذا غداً سَتَقولُ الجَرائدُ عَنّی؟
أکید.. سَتَکتبُ أنّی جننتُ..
أکید.. سَتَکتبُ أنّی إنتَحَرتُ
وَعَدتُکِ..
أن لا أکون ضعیفاً... وَ کُنتُ..

وَ أن لا أقول بِعینیکِ شِعراً..
وَ قُلتُ...

وَعَدتُ بِأن لا ...
وَ أن لا..
وَ أن لا ...
وَ حینَ إکتشفتُ غبائی.. ضَحکتُ...
وَعَدتکِ..
أن لا أتلفن لیلاً إلیکِ
وَ أن لا أفکر فیکِ، إذا تمرضینَ
وَ أن لا أخاف علیکِ
وَ أن لا أقدم وَرداً...
وَ أن لا أبوس یدیکِ..
وَ تلفنتُ لیلاً.. عَلى الرّغمِ مِنّی..
وَ أرسلتُ ورداً.. عَلى الرغم مِنّی..
وَ بُستُکِ مِن بینِ عَینیکِ، حتّى شبعتُ
وَعَدتُ بِأن لا..
 وَ أن لا ..
 وَ أن لا..
وَ حینَ إکتشفتُ غبائی ضَحکتُ...
...

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی

🌐https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

🎸🪗🎺🎹🎻🥁
2
#آمار

خرسندم که آمارهای ارائه شده در این صفحه در خصوص وضعیت نشر کتاب به‌ویژه در حوزه ترجمه مورد توجه پژوهشگران و خبرنگاران قرار گرفت. بنابراین، تصمیم گرفتم ارائه گزارش‌های آماری را ادامه دهم.

همان‌طور که پیش از این هم عنوان شد، تنها منبع آماری قابل استناد در حوزه نشر، آمار ماهانه موسسه خانه کتاب است. از‌این‌رو، گزارش‌های آماری این صفحه نیز از همان منبع استخراج گردیده است.

در گزارش حاضر تعداد عناوین (چاپ اول و مجدد)، کل تیراژ، میانگین تیراژ و میانگین قیمت کتاب‌های منتشره در کلیه رده‌های 12گانه، دبیات و کودک و نوجوان در دو مقطع اردیبهشت 1402 و اردیبهشت 1401 با یکدیگر مقایسه شده‌اند.

الف) تعداد عناوین
آمار کلیه رده‌های 12گانه نشان می‌دهد که تعداد عناوین چاپ نخست در اردیبهشت 1402 در مقایسه با مقطع مشابه در سال 1401 کاهشی 0.89 درصدی داشته است. این در حالی است که کاهش تعداد عناوین چاپ مجدد چشمگیرتر و بالغ بر 10.70 درصد بوده است.

بررسی مشابه در خصوص کتاب‌های حوزه ادبیات کاهش قابل‌توجهی را در رابطه با تعداد عناوین نشان می‌دهد. بدین ترتیب که تعداد عناوین (چاپ اول) با کاهش ۱۴.۹۳ درصد و تعداد عناوین (چاپ مجدد) با کاهش ۱۴.۰۳ درصد مواجه بوده‌اند.

آثار منتشرشده در حوزه ادبیات کودک و نوجوان نیز از این کاهش مصون نبوده‌اند و تعداد عناوین (چاپ اول) در این حوزه به میزان ۰.۶۲ درصد و تعداد عناوین (چاپ مجدد) به میزان ۱۴.۵۹ درصد کاهش یافته‌اند.

برخی از تحلیلگران در تحلیل کاهش تیراژ کتاب در ایران، مدعی هستند که «گرچه تیراژ کاهش یافته، اما تعداد عناوین بیشتر شده است.» آمارهای حاضر این گزاره را نفی می‌کند و فعالان نشر را با واقعیت تلخی مواجه می‌کند: «تعداد عناوین منتشرشده (چاپ اول و مجدد) در ایران در یک سال گذشته کاهش یافته است.»

ب) شمارگان (تیراژ)
پیش از هرگونه تحلیل آماری، ذکر این نکته اهمیت دارد که آمارهای مربوط به شمارگان ارائه شده از سوی خانه کتاب به احتمال بسیار دقیق نیست. علت این امر این است که منبع آمار خانه کتاب، اطلاعات ثبت شده ناشران در سامانه جامع صدور مجوز کتاب است که بر کسی پوشیده نیست این اعداد اغلب واقعی نبوده و متأسفانه ناشران به اندازه تیراژ ثبت شده چاپ نمی‌کنند. با این وجود، از آنجایی که منبع دیگری برای بررسی دقیق‌تر در اختیار نیست، به همین آمار بسنده می‌کنیم.

بررسی مقایسه‌ای شمارگان کل کتاب منتشرشده در کلیه رده‌های 12گانه در اردیبهشت 1402 و اردیبهشت 1401، کاهش چشمگیر 21 درصدی را نشان می‌دهد. از طرف دیگر میانگین تیراژ نیز 17.10 درصد کاهش داشته است.

بررسی مشابه شمارگان کتاب‌های منتشرشده در حوزه ادبیات، حاکی از کاهشی 22.80 درصدی است. بر همین اساس، میانگین شمارگان نیز کاهش 9.46 درصدی را نشان می‌دهد.

بیشترین میزان کاهش شمارگان، در حوزه کودک و نوجوان مشاهده می‌شود که در آن، کل شمارگان 29.10 درصد و میانگین شمارگان 23.24 درصد کاهش داشته است.

ج) قیمت کتاب
از همه این کاهش‌های دلسردکننده که بگذریم، به یک افزایش یاس‌آور می‌رسیم!

میانگین قیمت کتاب در کلیه رده‌های 12گانه افزایشی 100 درصدی را نشان می‌دهد. بله! دو برابر! هر کتاب در اردیبهشت 1402 به‌طور متوسط دوبرابر سال 1401 قیمت خورده است.
در میان رده‌های 12گانه، قیمت آثار منتشرشده در حوزه ادبیات 78.53 درصد و آثار منتشرشده در حوزه کودک و نوجوان 79.71 درصد افزایش داشته است.

این آمارها به تنهایی حاکی از حرکت صنعت نشر کاغذی ایران به سوی پرتگاه است. با این حال، همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، آمار خانه کتاب در برخی بخش‌ها دقیق و مبتنی بر واقعیت نیست. بدتر آنکه آماری در خصوص میزان فروش که می‌تواند واقعیت‌های بیشتری را برای تحلیل در اختیار ما قرار دهد، وجود ندارد. در حوزه نشر کاغذی که رسیدن به آمار فروش به‌دلیل نبود سامانه‌ای متمرکز، محرمانه بودن آمار توزیع‌کنندگان و ناشران و نبود پایگاه اطلاع‌رسانی در اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان کار محالی می‌نماید. اما حتی در حوزه فروش دیجیتال کتاب نیز این آمار به صورت نظام‌مند و دقیق ارائه نمی‌شود. بسترهای فروش دیجیتال کتاب می‌توانند با سازوکاری که اصل رقابت تجاری آن‌ها را مخدوش نکند، به ارائه آمار فروش کتاب به صورت منظم بپردازند.

در پایان، یک یادآوری دوره‌ای به دوستان آمارساز در حوزه کتاب کودک و نوجوان هم بکنم! عزیزان! در اردیبهشت 1402 نسبت کتاب‌های ترجمه‌ای کودک و نوجوان به کل کتاب‌های کودک و نوجوان تنها 40.34 درصد بوده است که در مقایسه با اردیبهشت 1401 فقط 0.24 افزایش و در مقایسه با اردیبهشت 1400 بالغ بر 8.22 درصد کاهش داشته است. بنابراین، همچنان غلبه تولید با کتاب‌های تالیفی است.

🌐https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
👍41
گفت‌وگوی #محمدرضا_اربابی ، رئیس #کانون_کشوری_انجمن‌های_صنفی_مترجمان با برنامه‌ی زنده‌ی #تقاطع_فرهنگی رادیو گفت‌وگو درباره‌ی تشکیل گروه ترجمه‌ی ادبیات کودک و نوجوان در انجمن صنفی مترجمان تهران

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی

🌐https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
1👏1
یادت هست اولین دیدارمان را؟ من طفلی ۸ ساله بودم و تو دختری زیبا و کامل. مرا در آغوش گرفتی و با هم به تماشای #گربه‌_آوازه_خوان نشستیم. روحش شاد! مامان ناهید را می‌گویم. مادر بزرگ ویژه‌ای بود. با مامان ناهید آمده بودم. همانجا عاشقت شدم. بعد از آن چند بار دیگر به آغوشت آمدم و با هم #الو_الو_من_جوجوام و #کلاه_قرمزی_و_پسرخاله را تماشا کردیم. اما امان از بازی روزگار که میان من و تو را فاصله انداخت. از جایی به بعد هم‌نشین #بهمن ها و #کوروش ها شدم و به #ارگ #فرهنگ پناه بردم و سودای #آزادی در سرم پروراندم. اما تو هنوز همان عشق اول بودی که گاه از دور تماشایت می‌کردم و کامم از خاطرات شیرین گذشته شیرین می‌شد.

آری! #ماندانا !

هنوز هم تو همان عشق اولی که مرا یاد کودکی و مامان ناهید می‌اندازی. یاد پفک هندی، برنجک و ... پر از نوستالژی.

امروز یک بار دیگر آمدم و از دور تماشایت کردم. گرد پیری بر چهره داشتی، چشمانت را بسته بودند و فکت را پلمب کرده بودند تا خاموشت کنند و بگویند #آزادی فقط یک سوداست.

ماندانای عزیزم!

اما بدان... من هنوز عاشقانه دوستت دارم. هم تو را و هم آزادی را.

#سینما_ماندانا

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی

🌐https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
13
عودنوازی-نصیر شمه
@Tamashagahehraz
هدیه‌ی شبانه‌ای تقدیم گوش جانتان
#عود نوازی #نصیر_شمه
نوازنده‌ی عراقی

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی

🌐https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

🎶🎶🎶🎶🎶🎶
4👍3
گزارش آماری-تحلیلی نشر و ترجمه‌ی کتاب در خرداد ۱۴۰۲ منتشر شد.

در این گزارش موضوعات زیر را برای سه حوزه رده‌های ۱۲گانه، کودک و نوجوان و ادبیات در مقطع خرداد ۱۴۰۲ و در مقایسه با اردیبهشت ۱۴۰۲ و خرداد ۱۴۰۱ بررسی کرده‌ام.

۱. تعداد عناوین (چاپ نخست و مجدد)
۲. شمارگان انتشار
۳. میانگین قیمت کتاب
۴. ترجمه کودک و نوجوان

می‌دانید نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه قیمت کتاب از خرداد ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۲ بالغ بر ۵۷ درصد است؟

بازنشر گزارش با ذکر منبع مایه‌ی امتنان است.

متن کامل گزارش را در پیوند زیر بخوانید ⬇️

🌐https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
آمار نشر خرداد ۱۴۰۲.pdf
910.1 KB
گزارش آماری- تحلیلی نشر و ترجمه در خرداد ۱۴۰۲
🌐https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
بوی گیسو
<unknown>
فکر زنجیری کنید ای عاقلان
بوی گیسویی مرا دیوانه کرد

اجرای زنده #بوی_گیسو با صدای بی‌مثال #علیرضا_قربانی تقدیم شما همراهان

#واقف_لاهوتی

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
👍41
#قلم‌داد

#انجمن_صنفی_مترجمان_تهران ، به بهانه #روز_قلم در ایران، دومین شماره از ویژه‌نامه قلم‌داد را منتشر نمود.

#سانسور کتاب و #هوش_مصنوعی دو محور اصلی این شماره از ویژه‌نامه قلم‌داد محسوب می‌شوند.
 
در این شماره می‌خوانیم:

📚 قامت قلم آماج تیرهای آخته؛ از هوش مصنوعی تا سانسور: محمدرضا اربابی | مترجم و رئیس کانون سراسری انجمن‌های صنفی مترجمان

📚محاکمه کلمه، چالش‌های حقوقی ممیزی کتاب در ایران: دکتر وحید آگاه | استاد حقوق عمومی و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی

📚ساماندهی نشر و عرضه کتاب‌های خارجی در شرایط عدم پیوستن به کنوانسیون برن: دکتر سید عباس حسینی نیک | دکتری حقوق و پژوهشگر حقوق آفرینش های فکری

📚درست است که «قدرت سیاسی از لولۀ تفنگ بیرون می‌آید » اما لوله‌ی قلم را هم از یاد نبرید!: مسعود یوسف حصیرچین | مترجم

📚انقلاب صنعتی چهارم و ترجمه: هم‌افزایی انسان و ماشین در عصر هوش مصنوعی: نوید فرخی | مترجم و پژوهشگر هوش مصنوعی

📚چگونه هوش مصنوعی صنعت ترجمه‌ی ویدیویی و دوبله را در سال ۲۰۲۳ متحول خواهد کرد؟  نوشته: الکساندر کونووالوف ، نشریه فوربس؛ سوم فوریه ۲۰۲۳  دکتر شقایق نظرزاده | مترجم

📚جایگاه هوش مصنوعی در آینده صنعت ترجمه:  دکتر بهروز ودادیان | رئیس هیئت‌مدیره شرکت پردازش هوشمند ترگمان

📚گزارشی از یک سخنرانی: فرصت‌ها و تهدیدهای هوش مصنوعی برای مترجمان   مترجم: سودابه مدیری؛ مترجم و پژوهشگر  برگزارکننده: دانشگاه آدام میکیویچ، لهستان (اول ژوئن ۲۰۲۳) سخنران مهمان: لین باوکر، استاد تمام دانشگاه اوتاوا کانادا.

#انجمن_صنفی_مترجمان_تهران قلم‌داد را به تمامی اهالی قلم که تحت سخت‌ترین محدودیت‌ها و فشارها اجازه نمی‌دهند جوهر قلم خشک شود تقدیم می‌نماید.

امید که روز قلم به معنای واقعی، روز آزادی قلم باشد.

قلم‌داد رایگان منتشر می‌شود. در صورت تمایل می‌توانید با حمایت مالی خود از قلم داد به تداوم انتشار و بهبود کیفیت آن کمک نمایید. برای این منظور، می‌توانید مبلغ حمایتی خود را به شماره کارت ۵۸۵۹۸۳۷۰۱۳۵۴۲۴۴۰ به نام انجمن صنفی مترجمان تهران واریز نمایید.
🌐@tiat1
👍3👏2
درخت کهن قلم در معرض تبرهای آخته؛ از هوش مصنوعی تا سانسور!

محمدرضا اربابی؛ مترجم و رئیس کانون سراسری انجمن‌های صنفی مترجمان

#بخش_نخست

در روزهایی مشغول نوشتن سرمقاله دومین شماره از ویژه‌نامه قلم‌داد هستم که پدیده‌ای نوین به نام «هوش مصنوعی» با سرعت و قدرتی فزاینده مشغول نفوذ به ابعاد گوناگون کسب‌وکار و زندگی آدمی است. ظهور این پدیده نگرانی‌های بسیاری را برای صاحبان مشاغل گوناگون از جمله تولیدکنندگان محتوا، نویسندگان و مترجمان ایجاد کرده است.
برای مثال، اوایل ژوئن امسال واشنگتن پست در مقاله‌ای به این موضوع پرداخته و اشاره کرد که در آمریکا، درآمد برخی از تولیدکنندگان محتوا به شدت کاهش یافته و هوش مصنوعی جایگزین آن‌ها شده است. این موضوع آن‌قدر فراگیر و جدی تلقی می‌شود که در ژوئن، فدراسیون جهانی مترجمان اقدام به ایجاد یک گروه کار ویژه متشکل از روسای انجمن‌های صنفی مترجمان سراسر دنیا به منظور بررسی چالش‌های احتمالی توسعه هوش مصنوعی در صنعت ترجمه و فرصت‌ها و تهدیدهای احتمالی آن پرداخت.

درحال حاضر، صاحب‌نظران در مورد مثبت یا منفی بودن اثرات هوش مصنوعی بر صنعت ترجمه هم نظر نیستند. برخی معتقدند که هوش مصنوعی به‌ویژه در حوزه‌های مرتبط با هنر و خلاقیت همچنان درحال یادگیری است و به‌زودی نمی‌تواند جایگزین انسان شود.
اما برخی دیگر معتقدند نه تنها برخی نیروهای انسانی فعال در مشاغل حذف خواهند شد، بلکه هوش مصنوعی با سرعتی روزافزون خواهد آموخت و در بسیاری از شئون شغلی جای انسان را خواهد گرفت.

این رشد پرسرعت اما آثار و تبعاتی را به همراه دارد که می‌بایست به‌طور ویژه به آن‌ها توجه کرد. یکی از مهمترین موضوعاتی که به دغدغه‌ای جدی برای سیاست‌گذاران و مجریان حوزه‌های مختلف در کشورهای گوناگون بدل شده است، موضوع مالکیت فکری در عصر هوش مصنوعی است.
در شرایطی که هوش مصنوعی امروز می‌تواند درخواست شما را برای نوشتن متن تبلیغاتی، سخنرانی، مقاله علمی و حتی رمان اجابت کند، مالکیت فکری با چالشی جدی مواجه خواهد شد.
این چالش‌ها در کشورهایی که همچنان درگیری نبود قوانین به‌روز و کارآمد در حوزه مالکیت فکری، به ویژه حق مولف هستند، بحرانی را رقم خواهد زد. بیابید ایران خودمان را فرض کنیم. در کشوری که به دلیل نپیوستن به کنوانسیون برن یا حتی نبود قانون حمایت‌کننده از حقوق نویسنده خارجی، شاهد چالشی به نام رونویسی ترجمه هستیم و با توجه به دشواری و به‌صرفه‌نبودن اثبات آن، معمولا پیگیری نمی‌شود؛ حال با مقوله‌ای نو مواجه خواهیم بود: رونویسی با استفاده از هوش مصنوعی!

با بهره‌گیری از هوش مصنوعی، شما نه تنها می‌توانید متنی را ترجمه اولیه کنید، بلکه می‌توانید ترجمه شخص دیگری را با روش‌های گوناگون بازنویسی کنید. این چالش را به معضلی به نام ترجمه موازی علاوه کنید تا دریابید چه خطر بزرگی صنعت نشر و ترجمه ایران را تهدید می‌کند. تولیدکنندگان محتوا مبتنی بر هوش مصنوعی شکل خواهند گرفت که می‌توانند با استفاده از ترجمه پخته و آماده یک مترجم دیگر، چندین ترجمه بازنویسی شده استخراج کنند و آن را به چند ناشر بفروشند! فقط با چند کلیک.
ادامه دارد ...

#قلم_داد #سرمفاله #روز_قلم #هوش_مصنوعی #سانسور
🌐https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
3🤔1
2025/07/14 03:29:29
Back to Top
HTML Embed Code: