Telegram Web
سکانس غم‌انگیز اعدام میلادا را تماشا می‌کنم که صدای بغض‌آلود اخوان ثالث در حال خواندن فراز آخر شعر کتیبه در گوشم می‌پیچد.

"چه خواندی، هان؟
مکید آب دهانش را و گفت آرام
نوشته بود
همان
کسی راز مرا داند
که از این‌ رو به آن رویم بگرداند"

سکانسی را به یاد می‌آورم که با ورود ارتش سرخِ شوروی و آمریکایی‌ها به پراگ، سلطه‌ی نازی‌ها بر چکسلواکی تمام می‌شود و میلادا و سایر مبارزان علیه هیتلر، شاد و امیدوار از بند رها می‌شوند.

۱۹۴۵ است و #میلادا_هوراکووا امیدوارانه به دنیای سیاست بر می‌گردد تا به عنوان عضوی از حزب سوسیالیست به مجلس رود و از حقوق مردم، به‌ویژه زنان، دفاع کند.

حزب کمونیست وابسته به شوروی اما رفته‌رفته در حال افزایش قدرت است و با شکست سیاست تطمیع، به تهدید میلادا روی می‌آورد. آن‌ها میلادا را غرب‌گرای محبوب می‌دانند و در تلاشند جذبش کنند. اما همه‌ی تیرهایشان به سنگ می‌خورد.

۱۹۴۹ است و کمونیست‌ها با کودتایی معروف به "کودتای ۲۵ فوریه" قدرت را قبضه می‌کنند و عملیات حذف نخبگان و فعالان اپوزیسیون با شدت پیش می‌رود.

میلادا که کوتاه نیامده هم بازداشت می‌شود و بعد از شکنجه‌های بسیار، در دادگاه برای حفظ جان دختر و همسرش، به خیانت اعتراف می‌کند؛ خیانت به کارگران و خلق و مردم، همان‌ها که در هیاهوی شادیِ شکست خائنان، یادشان رفت او برای آزادی آن‌ها مبارزه کرده است.

یاد نکته‌ای ماندگار میفتم که صربیانکا تورایلیچ در مستند "آن روی هر چیز" درباره دموکراسی زد: "دموکراسی مراقبت می‌خواهد." او معتقد بود شاید مبارزه برای دموکراسی به دموکراسی نینجامد، اما نباید از جنگیدن برای آن عقب نشست.

کمونیسم ۴۰ سال بعد از چیرگی بر پراگ، سرنگون شد و درس‌های عبرت‌آموز زیادی را برای جویندگان دانایی برجای گذاشت. پراگ سال‌ها آرمانشهر کمونیست‌هایی بود که برای آرمانِ هیچ‌شان به آن سرزمین پناه می‌بردند.

در اثنای نوشتن این جملات یاد واقعیت‌های تلخی میفتم که روزبهِ فیلم "نماندن" اثر علی مصفا درباره‌ی پدرِ پناهنده به پراگش در می‌یابد.

چکسلواکی هم همچون شورویِ پس از کمونیسم تن به تجزیه داد.

فیلمنگاشتِ "آن روی هر چیز" را در پیوند زیر بخوانید:
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/276

فیلمنگاشتِ "نبودن" را در پیوند زیر بخوانید:
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/312


https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
4👍4
#یادداشت
#روز_جهانی_زن

صفحه‌ی #انسان_خردمند_بودن در اینستاگرام ۹ حقیقت مهم در سال ۲۰۲۴ را به مناسبت #روز_جهانی_زن منتشر کرده که ترجمه و بازنشرش را خالی از لطف نمی‌دانم:

۱. فقط در ۱۴ کشور برابری قانونی کامل حقوق زن و مرد وجود دارد که از این میان ۱۲ کشور در اروپای غربی قرار دارند. میانگین نسبت حقوق زنان به مردان در کشورها، ۷۷ درصد است. زنانِ کرانه باختری رود اردن و غزه کمترین برابری حقوق را نسبت به مردان دارند و کشورهایی مثل یمن، سودان، قطر و ایران در ادامه قرار دارند (منبع: بانک جهانی)

۲. در سال ۲۰۲۳، زنان تنها ۲۳ درصد کرسی‌های مجالس، ۳۶ درصد صندلی‌های وزارت و ۲۸ درصد جایگاه‌های مدیریتی کشورهای جهان را در دست داشتند (منبع: سازمان ملل)

۳. تاکنون کمتر از یک‌سوم کشورهای عضو سازمان ملل رهبرِ زن داشته‌اند. در حال حاضر، بالاترین مقام سیاسیِ تنها ۱۷ کشور، یعنی ۹ درصد از کشورهای جهان، یک زن است.

۴. تنها ۶۱ درصد از زنانی که در سن کار قرار دارند (۲۵ تا ۵۴ سال) نیروی کار (شاغل) هستند. این رقم در مورد آقایان ۹۱ درصد است. دستمزد هر زن در مقایسه با هر یک دلاری که یک مرد می‌گیرد، ۷۷ سنت است (منبع: سازمان ملل)

۵. اگر همه‌ی زنان به‌طور کامل در اقتصاد مشارکت داشته باشند، هر فرد سالانه می‌تواند ۲۳۰۰۰ دلار ثروتمندتر شود. اگر زنان به اندازه‌ی مردان درآمد داشتند، ثروت جهانی تا ۱۴ درصد افزایش می‌یافت (منبع: بانک جهانی)

۶. زنانِ دارای حق مالکیت و ارث، درآمد بیشتری دارند. زنانی که صاحب زمین (ملک) هستند، کمتر مورد خشونت خانگی قرار می‌گیرند. اما در بیش از نیمی از کشورهای جهان، قوانین یا سنت‌ها اجازه‌ی داشتن مالکیت یا دسترسی به زمین (ملک) را به زنان نمی‌دهند (منبع: لاندسا)

۷. در ۴۶ کشور از ۱۹۶ کشور بررسی‌شده، قانونی برای حمایت از زن علیه خشونت خانگی وجود ندارد و در ۱۸ کشور، زنان به موجب قانون مکلف به اطاعت از شوهرند. در ۴۶ کشور، زنان حق طلاق برابری با مردان ندارند و در ۶۸ کشور، زنان حقوق برابری برای ازدواج مجدد ندارند (منبع: بانک جهانی)

۸. در ۳۴ کشور از ۱۹۰ کشور مطالعه‌شده، زنان حق برابری نسبت به مردان برای انتخاب محل زندگی ندارند. در ۲۸ کشور، آن‌ها نمی‌توانند برابر با یک مرد درخواست پاسپورت دهند. در ۱۴ کشور، حقوق زنان برای خروج از خانه با مردان برابر نیست و در ۱۰ کشور، حقوق زنان برای خروج از کشور به اندازه‌ی مردان نیست (منبع: بانک جهانی)

۹. علیرغم همه‌ی این‌ها، آینده همچنان می‌تواند روشن باشد. در آمریکا و اتحادیه اروپا، تعداد زنانی که به دانشگاه می‌روند، از مردان بیشتر است. این امر امیدبخش است. زیرا آموزش آمار مرگ کودکان را کاهش می‌دهد و شکافت دستمزدی بین زن و مرد را کم می‌کند (منبع: یونسکو)

از آمارهای پیش‌گفته برمی‌آید که هنوز جهان برای رسیدن به حقوق برابر زن و مرد کارِ بسیار دارد. کشورهایی نظیر ایرانِ ما نیز برای پیشرفت در این حوزه نیازمند آموزش، فرهنگ‌سازی و قانون‌گذاری هستند و با توجه به سنت‌ها و ایدئولوژی حاکم بر جامعه با موانع دشوارتری مواجه خواهند بود.

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
👍75
تو از این دشتِ خشکِ تشنه روزی کوچ خواهی کرد و
اشک من تو را بدرود خواهد گفت.
نگاهت تلخ و افسرده ست.
دلت را خارخارِ ناامیدی سخت آزرده ست.
غمِ این نابسامانی همه توش و توانت را ز تن برده است!

تو با خون و عرق، این جنگلِ پژمرده را رنگ و رمق دادی.
تو با دست تهی با آن همه توفان بنیان کن در افتادی.
تو را کوچیدن از این خاک، دل بر کندن از جان است!
تو را با برگ برگِ این چمن پیوندِ پنهان است.

تو را این ابرِ ظلمت گسترِ بی رحمِ بی باران،
تو را این خشک سالی های پی در پی،
تو را از نیمه ره بر گشتن یاران،
تو را تزویر غمخواران،
ز پا افکند
تو را هنگامهء شوم شغالان،
بانگ بی تعطیل زاغان،
در ستوه آورد.

تو با پیشانیِ پاکِ نجیبِ خویش،
که از آن سویِ گندم زار،
طلوع با شکوهش خوش تر از صد تاج خورشید است؛
تو با آن گونه های سوخته از آفتابِ دشت،
تو با آن چهرهء افروخته از آتش غیرت،
ـ که در چشمان من والاتر از صد جامِ جمشید است،
تو با چشمانِ غم باری،
ـ که روزی چشمه جوشان شادی بود و، ـ
اینک حسرت و افسوس، بر آن
سایه افکنده ست خواهی رفت.
و اشکِ من تو را بدرورد خواهد گفت!

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
6👍4
#فیلمنگاشت

آن‌چه در ادامه مشاهده می‌کنید، برداشت‌ها و یادداشت‌های شخصی بنده از فیلم‌هایی‌است که دیده‌ام. امید که خوش بخوانید.

#بیچارگان (poor things)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/355

#یک_زندگی (one life)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/352

#محدوده‌‌ی_مورد_علاقه (The zone of Interst)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/348

#دنیا_را_پشت_سر_بگذار (leave the world behind)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/341

#آناتومی_یک_سقوط (Anatomy of a Fall)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/334

#عامه‌پسند
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/325

#نبودن
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/312

#آن_روی_هر_چیز (The other side everything)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/276

#روزهای_خوش (perfect days)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/364

۱۹۸۷، وقتی آن روز می‌رسد (1987: When the day comes)
آن روزِ ۱۲ دسامبر (12.12: The Day)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/369

#هنوز_پنهانی_سیگار_می‌کشم (I Still Hide To Smoke)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/375

#راهب_و_تفنگ (The Monk and The gun)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/383

#رادیکال (Radical)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/382

#طعم_چیزها (the taste of things)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/379

#زن_چیست؟ (Whats is a woman)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/377

#اتاق_معلمان (the teachers' lounge)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/394

#ورای_آرمان_شهر (beyond utopia)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/400

#پرونده_شماره_۲۳
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/402

#افعی_تهران
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/409

#پاریس_تگزاس
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/410

#هنوز_فردا_هست
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/411

#رابطه‌ی_عاشقانه‌ی_من_با_ازدواج
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/414

#هواخواه
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/418

#بین_انقلاب_ها
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/419

📽🎬🎞
5👍4
محمدرضا اربابی pinned «#فیلمنگاشت آن‌چه در ادامه مشاهده می‌کنید، برداشت‌ها و یادداشت‌های شخصی بنده از فیلم‌هایی‌است که دیده‌ام. امید که خوش بخوانید. #بیچارگان (poor things) https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/355 #یک_زندگی (one life) https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/352 #محدوده‌‌ی_مورد_علاقه (The…»
Feeling Good
Nina Simon
#موسیقی
#احساس_خوب
#نینا_سیمون

تیتراژ فیلم #روزهای_خوش
#perfect_days

پرنده‌ها در اوج آسمان پرواز می‌کنند
می‌دانی چه حسی دارم؟
خورشید در آسمان است
می‌دانی چه حسی دارم؟
نسیم می‌وزد
می‌دانی چه حسی دارم؟


سپیده‌دمی است نو
روزی است نو
زندگی‌ای است نو
برای من
و حسی خوب دارم
حس خوبی دارم

ماهی‌ها در دریا
می‌دانی چه حسی دارم؟
رود رها روان است
می‌دانی چه حسی دارم؟
شکوفه‌ها بر درخت
می‌دانی چه حسی دارم؟

سپیده‌دمی است نو
روزی است نو
زندگی‌ای است نو
برای من
و حسی خوب دارم
حس خوبی دارم


سنجاقک زیر تابش خورشید

مقصودم را می‌دانی، نه؟
پروانه‌ها خوش‌اند
مقصودم را می‌دانی
بخواب آرام به وقت پایان روز
مقصودم این است
و این جهان کهنه جهانی است نو و جهانی جسور
برای من
برای من

ستاره‌ها وقتی در آسمان می‌درخشید
می‌دانید چه حسی دارم
عطر کاج
می‌دانید چه حسی دارم
آه، آزادی از آن من لست
و می‌دانم چه حسی دارم


سپیده‌دمی است نو
روزی است نو
زندگی‌ای است نو
برای من
و حسی خوب دارم
حس خوبی دارم
حس خیلی خوبی دارم
حس خیلی خوبی دارم
4👍1
#فیلمنگاشت

#روزهای_خوش
#perfect_days
#ویم_وندرز

خانه‌ای کوچک، با سقفی کوتاه، خاکستری رنگ و کف‌نشین که آن‌ها را در اصطلاح #اسپارتا می‌نامند؛ خانه‌هایی ساده و بی‌امکانات‌.

آقای هیرایاما، مرد ژاپنیِ میانسالی‌است که سپیده‌دمان از خواب بیدار می‌شود، تشک و بالشت و پتو‌یش را مرتب گوشه‌ای از اتاق جمع می‌کند، به گلدان‌های کوچکش آب می‌پاشد، لباس سرهمی کارش را می‌پوشد، در خانه را باز می‌کند و در میان چارچوب در، نگاهی به آسمان صبح میندازد و لبخندی می‌زند، قهوه‌ای از دستگاه می‌خرد و سوار استیشن آبی‌رنگش می‌شود، نوار کاستی را در دستگاه پخش می‌گذارد و سرِ کارش می‌رود. او نظافتچی سرویس‌های بهداشتی‌ عمومی‌است.

هیرایاما مردی‌است کهنه در میانه‌ی روزگاری نو که هنوز تلفن همراه ندارد، عکس‌های مورد علاقه‌اش را با دوربین المپوس می‌گیرد و آن‌ها را چاپ می‌کند؛ موسیقی‌های دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ میلادی را روی نوار کاست گوش می‌دهد؛ و کتاب دست دوم می‌خرد و می‌خواند.

چرخه‌ی تکراری زندگی روزمره آقای هیرایاما بعد از کار با دوش‌گرفتن در حمام عمومی، نوشیدن نوشیدنی همیشگی در بارِ همیشگی، بازگشت به خانه، خواندن کتاب و خوابیدن کامل می‌شود.
در نگاه اول زندگی کسالت‌بار و ملال‌آوری به نظر می‌رسد. اما فیلم با نمایش بازنمودِ آرامش، نگاه دقیق و عمیق و مهرورزی طبیعت‌گرایانه‌‌ی هیرایاما مخاطب را به نگاه مدرنیته‌گریز وی علاقه‌مند می‌کند. در همین راستا، خواهرزاده‌ی نوجوان و نسل زدی او را نیز به صحنه می‌آورد تا نشان دهد این جهانِ متفاوتِ فردی، حتی می‌تواند برای این نسل پرهیاهوی مدرن هم جذاب باشد.

ژاپنی‌ها واژه‌ای دارند بی‌نظیر به نام komorebi (کوموربی) که به《تابیدن پرتویی از خورشید از لابه‌لای برگ درختان و انعکاس سایه‌ی برگ‌ها بر روی زمین》اطلاق می‌شود. آقای هیرایاما شیفته‌ی کوموربی است و چند جعبه‌ی فلزی پر از عکس‌هایی دارد که از این منظره‌ی درخشان گرفته و چاپ کرده است.

انتخاب موسیقی فیلم عالی‌است. موسیقی‌های کهنه‌ی خاطره‌انگیزی که بوی گذشته‌ی سرخورده در امروز را می‌دهند. موسیقی تیتراژ پایانی هم کار نینا سیمون است با عنوان احساس خوب که ترجیع‌بند آن به نحوی نمایشگر زندگی آقای هیرایاماست. در این پیوند می‌توانید این موسیقی رو بشنوید و ترجمه‌ی ترانه‌اش را بخوانید:

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/363

#روزهای_خوش آقای هیرایاما #فلسفه‌ی_ذن را در لایه‌های زیرینِ خود جاری دارد. او بیش از آنکه بگوید، می‌بیند و می‌شنود؛ جهان را مزه‌مزه می‌کند؛ زندگی را لمس می‌کند و همین زندگی را هر روز تکرار می‌کند.

#روزهای_خوش فیلم کم‌واژه و در عین حال عمیقی‌است. این روزها بیشتر به این فکر می‌کنم که باید در مصرف واژه صرفه‌جویی کرد و به نگاه عمق بخشید. در این‌باره خواهم نوشت.

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
5
فرانسیس اول، آخرین پادشاه امپراتوری مقدس روم:

《من احتیاج به دانشمندان ندارم، بلکه شهروندان خوب و صادق می‌خواهم، وظیفه شما این‌ است که جوانان را این چنین تربیت کنید. کسی که به من خدمت می‌کند باید آن‌چه را من دستور می‌دهم آموزش دهد. اگر کسی نمی‌تواند این کار را انجام دهد، یا نظریات جدیدی دارد، می‌تواند برود، یا من او را برکنار خواهم کرد.》


#مطلقه_گرایی
#خالص_سازی
#فروپاشی
#الگوی_توتالیتاریسم
#چرا_ملت_ها_شکست_می‌خورند

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
3👍1
《نُه》 سال پیش در چنین لحظاتی خستگیِ دلچسبی داشتم. فاتحانه از نبردی با 《نَه》بر می‌گشتم.
- نه، تو نمی‌توانی ... !
- نه، تو نباید ... !
- نه ... نه ...

غروب بیست‌وپنجم اسفند ۱۳۹۳ آن اتفاقی که چهارسال برایش برنامه‌ریزی کرده بودم و یک سال برایش جنگیده بودیم افتاده بود:
《انجمن صنفی مترجمان تهران تاسیس شد》


الان که دارم می‌نویسم صدای آدم‌هایی در یک گوشم می‌پیچد که یا تردید داشتند و یا غضب کرده بودند:

《مگه ترجمه بزرگتر نداره که این بچه رفته صنف زده؟》
《معلوم نیست از کجا حمایت می‌شه!》
《حتما براش منفعتی داره که ...》
《می‌خواد اسم در کنه بره مجلس و شورای شهر.》
《نمی‌ذارم شش ماه دووم بیاره》

اما در گوش دیگرم صدای آدم‌هایی را می‌شنوم که به این چراغِ تازه، این تخته‌پاره در میانه‌ی سیلابِ یاس، امید بسته بودند.

حالا اما عمری از من و انجمن گذشته است. داشتن یک انجمن صنفی در حوزه‌ی فرهنگ و قلم در ایران دیگر رویا نیست و انجمن‌های بسیاری شبیه انجمن مترجمان تهران در این سال‌ها تاسیس شده‌اند. مطالبه‌گری و جنگیدن برای حق حالا بیش‌ازپیش سازمان‌یافته است.  حضور در عرصه جهانی در حوزه ترجمه پررنگ‌تر و موثرتر شده است.

شاید بیش‌ازپیش خسته‌ام، اما در این یک سال باقی‌مانده از دهه‌ای که با خودم قرار گذاشته بودم، تمام توانم را صرف خواهم کرد که این چراغِ امیدبخش، فروزان بماند و این راه باریک آزادی و به‌روزی فراخ‌تر شود تا بعد از آن با خاطری آسوده و از دور به تماشای اعتلای فعالیت صنفیِ هدفمند و یکپارچه در حوزه فرهنگ و قلم بنشینم.

نهمین سال‌روز تاسیس انجمن صنفی مترجمان تهران را به اهالی فرهنگ، مترجمان و به‌ویژه اعضای انجمن تبریک می‌گویم که با همراهی و هم‌دلی خود این راه را هموارتر کرده‌اند.

به امید فردایی روشن و پرامید ...

محمدرضا اربابی
رئیس هیئت‌مدیره
انجمن صنفی مترجمان تهران


https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
13👍4
#فیلمنگاشت
#رژیم
#the_regime
#ویل_تریسی

#رژیم سریالی‌است ساخته‌ی HBO در سال ۲۰۲۴ با کارگردانی #ویل_تریسی و نقش‌آفرینی #کیت_وینسلت که تا کنون ۲ قسمت از آن پخش شده است و قسمت بعدی ۲۷ اسفند منتشر خواهد شد.

النا ورنهام، صدراعظم اقتدارگرای کشوری‌است بی‌نام در اروپای مرکزی که هفت سال پیش، با حمایت حزبی که پدرش تاسیس کرده بود، به‌عنوان صدراعظم انتخاب شده است.

کیت وینسلت به‌خوبی نقش زنی مدعی، ساده‌لوح، توخالی و مدیریت‌شونده را بازی می‌کند که با آمدن هربرت زوباک چهره‌ی جدیدی از بلاهت‌ها و در عین حال اقتدارگرایی‌اش را به تصویر می‌کشد. زوباک یک سرباز نیروهای ویژه‌ است که وظیفه یافته مراقب و ملازمِ ویژه‌ی صدراعظم باشد و با نجات جان او تبدیل به امینِ صدراعظم می‌شود.
دولت اقتدارگرای صدراعظم پای چینی‌ها را از منطقه بریده و حالا با وسوسه‌ی امین‌الدوله‌ی خود، به مقابله با آمریکایی‌ها می‌رود!

در دو قسمت اول، موضوعات قابل توجهی برای هم‌ذات‌پنداری برای مخاطب ایرانی وجود دارد.
ویل تریسی، قبل‌تر سریال وراثت (Succession) و منو (The Menue) را ساخته است.

سریال تا اینجا امتیاز دندان‌گیری به‌دست نیاورده است.
Rotten Tomatoes: 60%
IMDb: 6.2/10

با این حال دیدن این سریال که درونمایه‌ی درام و طنز توامان دارد، به علاقه‌مندان سینمای سیاسی پیشنهاد می‌شود.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
👍43
Gelooband
Erfan Tahmasbi
#موسیقی
ِلوبند
#عرفان_طهماسبی

این آهنگ شاد بندری از عرفان طهماسبی پیشکشی نوروزی تقدیم همراهان و دوستان در واپسین ساعت‌های سال ۱۴۰۲.

شاد زی ...

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
6👍3
#فیلمنگاشت

۱۹۸۷، وقتی آن روز می‌رسد
1987: When the day comes

آن روزِ ۱۲ دسامبر
12.12: The Day


در بحبوحه‌ی سال فراموش‌ناپذیر ۱۴۰۱ و در جست‌وجویم برای فهمیدن بیشتر درباره‌ی تجربیات تاریخی مشابه، با فیلم "۱۹۸۷، وقتی آن روز می‌رسد" آشنا شدم.

یانگ جون هوان این فیلم را در سال ۲۰۱۷ و براساس واقعیت ساخته و در آن به "خیزش دموکراسی‌خواهانه‌ی ماه ژوئن" یا "جنبش گانگجو" در کره جنوبی پرداخته است که پیشران آن دانشجویان بودند.

فیلم با خبری از سخنرانی رئیس جمهور وقت کره، "چون دو هوان" آغاز می‌شود که از ضرورت مقابله با جنبش‌های کمونیستی فعال در کره و اتحاد دربرابر آن‌ها سخن می‌گوید. او را در خاطر نگه دارید که دوباره به او برمی‌گردیم.

ماجرای فیلم از کشته شدن یک دانشجو در اتاق مخوف شکنجه و بازجویی کمیته امنیتی ضد کمونیسم شروع می‌شود که خبرش توسط دادستان سئول به بیرون درز می‌کند و رفته‌رفته جامعه و به‌ویژه دانشجوها را علیه چون دو هوان بسیج می‌کند و در نهایت منجر به استعفا و کناره‌گیری و محاکمه او می‌شود.

فیلم، کشش روایی و تصویری بالایی دارد و تماشای آن توصیه می‌شود.

اما این همه‌ی حرف این یادداشت نیست.

به‌طور کلی سرگذشت جمهوریت در کره جنوبی با این فیلم برایم تامل‌برانگیز شد و به‌سراغ خواندن و دیدن رفتم تا بیشتر بدانم.

پارک چونگ هی در سال ۱۹۶۲ با کودتا در کره به قدرت می‌رسد و تا سال ۱۹۷۹ در قامت یک دیکتاتور حکمرانی می‌کند و سرانجام در مارس ۱۹۷۹ ترور می‌شود. ترور وی برای آزادی‌خواهان شادی‌آفرین است. اما این بارقه‌ی امید زود خاموش می‌شود.

در همان سال ۱۹۷۹ و پس از ترور، دستگاه امنیتی ارتش کره کمیته تحقیق و بررسی عاملان ترور را تشکیل می‌دهد و یکی از فرماتدهان ارتش مسئول رسیدگی به این پرونده می‌شود.

از آنجایی که ورود به چنین پرونده‌هایی عموماً اختیارات بسیاری را به‌همراه دارد، نفر اول کمیته خود را در جایگاه یک فرمانده پرنفوذ ارتش تثبیت می‌کند، حلقه‌ی وابستگانش را تشکیل می‌دهد و به حذف فرماندهان لایق و تطمیع فرماندهان نالایق می‌پردازد.

ترکتازی‌های او تا جایی ادامه می‌یابد که در نهایت در دسامبر ۱۹۷۹ دست به کودتای نظامی می‌زند و در روز ۱۲ دسامبر همان سال قدرت را در کره جنوبی به دست می‌گیرد.

این فرمانده کسی نیست جز: "چون دو هوان"! همان رئیس جمهوری که در فیلم "۱۹۸۷، وقتی آن روز می‌رسد" زمام امور را در دست دارد و در نهایت سرنگون می‌شود!

حالیه، کیم سونگ سو در سال ۲۰۲۳ با ساخت فیلم تماشایی "آن روزِ ۱۲ دسامبر" به ماجرای کودتای ۱۹۷۹ چون دو هوان پرداخته است؛ فیلمی خوش‌ساخت و پرکشش که هم میل بیننده به هیجان را راضی می‌کند و هم او را به تامل وا می‌دارد.

پیشنهاد می‌کنم ابتدا فیلم "آن روزِ ۱۲ دسامبر" و سپس "۱۹۸۷، وقتی آن روز می‌رسد" را تماشا کنید.

آنچه از برآیندِ روزگار پرتلاطم سیاسی اجتماعی کره، به‌ویژه آنچه در این دو فیلم به نمایش درآمده، دستگیرم می‌شود اینست که:
۱. سقوط دیکتاتورها لزوماَ منجر به آزادی و دموکراسی نمی‌شود.
۲.  دموکراسی و آزادی مراقبت و نگهداری می‌خواد و این امر جز از طریق نهادهای فراگیر و مردم‌نهاد امکان پذیر نیست.

در ادامه فایل هر دو فیلم برای تماشا تقدیم‌تان می‌شود.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
2👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
12.12: The Day

آن روزِ دوازدهم دسامبر

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
1👍1
@LadyLmovies_1987_2017_720p_PersianSub.mkv
1.1 GB
1987: When the Day Comes
۱۹۸۷: وقتی آن روز می‌رسد

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
2👍1
آمدت نوروز و آمد جشن نوروزی فراز
کامگارا! کار گیتی تازه از سر گیر باز

لالهٔ خودروی شد چون روی بت‌رویان بدیع
سنبل اندر پیش لاله چون سر زلف دراز
منوچهری


آرزو می‌کنم سال ۱۴۰۳ برای مردم ایران زمین سالی سرشار از حق‌خواهی، آبادانی، به‌روزی و امید باشد.
باشد که ایرانِ عزیزمان لبخندی ملیح بزند از شادی و رضایت مردمانش.

نوروز مبارک و هر روز نوروز باد

محمدرضا اربابی

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
14
#یادداشت

همیشه به ما گفته‌اند:
"اگر" را کاشتند، جاش چیزی در نیامد.

اما تو "اگری" را پیش پای "یک روز" کاشتی همیشه‌بهار و سبز.
اگری که ترس آن "یک روز" را به جانمان می‌‌انداخت؛ همان روزی که آن عزیز سفر کند.

در میانه‌ی ترس اما اسیر رویا می‌شدیم و پرواز می‌کردیم به‌سوی دیاری که او تنهایمان نگذارد.
دلمان رنگ آن دیاری را می‌گرفت که او تنهایمان نگذارد.
سرشار از اشتیاق می‌شدیم برای روزی که نامش در گوشمان صدا کند و مبتلای غمش شویم.
دردش را به جانمان بخریم و تا صبح برایش آواز بخوانیم.
مثال ایام قدیم می‌نشستیم و سحر پامی‌شدیم.

آقای اصلانی!
نسل من با صدا و موسیقی شما عاشقی‌ها کرده است.

حال که روز سفر شما رسیده و ما سرشار از دریغ و افسوسیم، بدانید:
"اگری" که کاشتید سبز شد و سبز خواهد ماند.
همچون نام و یادتان

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
17
#فیلمنگاشت

#I_Still_Hide_To_Smoke

📽 هنوز پنهانی سیگار می‌کشم

فیلم با تک‌گویی سامیه آغاز می‌شود که می‌کوشد با کم‌ترین واژگان، سر صحبت را درباره‌ی حال‌وهوای زیستن مردم الجزایر، به‌ویژه زنان،  در سال ۱۹۹۵ باز کند.

بعد از آن، حمامِ فاطمه، گِردگاه زنانی از طبقه‌ها و طبقه‌های مختلف از جامعه‌ی آن زمان الجزایر می‌شود که حالا مخاطب قرار است با گوناگونی نگاه و زیستشان آشنا شود.

بیان این نکته مهم است که الجزایر بین سال‌های ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۲ درگیر جنگی داخلی بین گروه‌های اسلام‌گرا و دولت بوده است و همین تقابل در حمام نیز بروز و نمود می‌یابد.

فاطمه زنی‌است جنگجو که مالک حمام است و سیگارش را پنهانی می‌خرد و پنهانی می‌کشد. سامیه دختری‌است با رویاهای رنگی‌رنگی و با آرزوی یافتن شوهری برای رنگ و ایماژدادن به رویای هر شبش. نعیمه زنی‌است تجددخواه که پیروزمندانه از نبرد طلاق از شوهر به حمام پای می‌گذارد و قرار است نمایندگی زنِ زخم‌خورده از تندروهای اسلام‌گرا را برعهده گیرد؛ همان‌ها که به‌خاطر بی‌حجابی به بدنش اسید پاشیده‌اند. زهیره بیوه‌ی یکی از اسلام‌گرایان درجه‌داری‌است که کشته شده است. او زنی‌است که پزشکی خوانده، اما تحت تعالیم جامعه‌ی مردانه‌ی تندروی اسلام‌گرا، خود را در خدمت مرد می‌داند و نزدبامِ عروج مرد به بهشت! او به‌نوعی زنانی را به ذهن تداعی می‌کند که در دوران جولان داعش در عراق و شام، با ماموریت الهیِ جهاد نکاح قدم به بستر مردان کامجوی به‌ظاهر خداجو می‌گذاشتند.
لوئیسا پیرزنی‌است که در یازده سالگی و در اوجِ ندانستن، به نکاح دوست پدرش درآمده و شبِ وحشت را روایت می‌کند.

با ورود هراسانِ مریم به حمام و پناه آوردن به فاطمه، داستان بُعد تازه‌ای می‌یابد. مریم در همین حمام باردار شده است، بدون اینکه بداند و رابطه‌ای نامشروع داشته باشد که کارگردان در آغاز فیلم دلیل آن را برای بیننده منطقی‌سازی می‌کند. اما حالا برادر متعصبش از فرانسه برای کشتن و دریدن او به کشور برگشته است و دنبال فرصتی برای قتل اوست.

ریحانه اوبرمایر، کارگردان این فیلم، تنه‌های طعنه‌آمیزی نیز به فرانسوی‌ها زده است که سال‌ها الجزایر را مستعمره خود کرده بودند. ریحانه در سال ۲۰۱۰ برداشتی اولیه از این فیلمنامه را در پاریس به روی صحنه برده است و بعد از آن مذهبیون افراطی تلاش کردند با بنزین‌پاشی، او را آتش بزنند.

دیالوگ‌های فیلم درباره‌ی قرائت تندرویانه از اسلام و حقوق زنان، حرف‌های آشنایی‌است که باید مدام شنید. اما شاید شاخص‌ترینش آنجایی باشد که نعمیه در حالی‌که گریه‌کنان اسیدسوختگیِ روی سینه‌اش را به زهیره نشان می‌دهد، می‌گوید:
"اسلام تو، اسلام من نیست! ما اسلام تو رو نمی‌خوایم!"


این فیلم راتن ۹۲ و آی.اِم.دی.بی ۷.۱۰ دارد و در سال ۲۰۱۶ پخش شده است.

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
👍11
"جنسیت تو، چیزی‌است که خودت تشخیص می‌دهی"

نظر شما درباره‌ی این گزاره‌ی ترویج‌شده در جهان مدرن چیست؟

در اینستاگرام و از پیوند زیر نظرتان را در میان بگذارید 👇


https://www.instagram.com/stories/m.r.arbabi/3333087391725975726?igsh=MmptNG52OWl6NTdl

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
👍32
#فیلمنگاشت
#یادداشت
#زن_چیست
#دگرباشی

نگاه نوگرا به مسئله "جنسیت" در جهان غرب که شاید بتوان آن را با برچسب کلی "دگرباشی" نام‌گذاری کرد، با سرعتی سونامی‌وار مرزهای واقعیت و مجاز را در می‌نوردد و در بسیاری موارد منجر به تقنین در حوزه‌های فردی و اجتماعی نیز شده است.

مردها و پسرهایی را شاهدیم که تشخیص می‌دهند تمایلات زنانه و دخترانه دارند و برعکس.
مردها و زنانی را می‌بینیم که تشخیص می‌دهند هیچکدام از این هویت‌های جنسیتی را ندارند.

فصل مشترک همه‌ی این دیدگاه‌ها این مفهومِ تئوریزه شده است: "هویت و جنسیت من چیزی‌است که خودم تشخیص می‌دهم"

این دیدگاه در نگاه اول خطرناک به نظر نمی‌رسد. اما چالش از جایی آغاز می‌شود که براساس این خودتشخیصی، افراد اقدام به تغییر جنسیت و هویت خود می‌کنند. چالش‌برانگیزترین جنبه‌ی این امر در مورد تغییر جنسیت کودکان و نوجوانان است.

موضوع دگرباشی در ایران نیز سرعت و نمود بیشتری یافته است و با نگاهی دقیق‌تر به اطراف به‌ویژه کافه‌ها، رستوران‌ها و مراکز خرید، در می‌یابیم که با این پدیده مواجهیم و به‌جای سرکوب و انکارش، باید فضا را برای شناخت و گفت‌وگو درباره‌ی آن باز کنیم.

با بیان این مقدمه، شما را به تماشای مستند "زن چیست؟" دعوت می‌کنم. این مستند را جاستین فولک با محوریت و ایفای نقش #مت_والش با نگاهی انتقادی به مسئله‌ی ترویج دگرباشی و تغییر جنسیت به‌ویژه برای کودکان ساخته است. در واقع، والش در این مستند با سوالِ محوری "زن چیست" ، "هویتِ خودتشخیص" را به چالش می‌کشد؛ سوالی که در کل فیلم پاسخی نمی‌یابد و البته پاسخ پایانی و کنایی والش به این سوال هم مطلوب به نظر نمی‌رسد.

والش در این مستند با متخصصان متعددی که برخی در این حوزه عاملند و برخی دیگر کنشگرِ مخالفِ این موج گفت‌وگو می‌کند. میشله فورسیه، اسکات نیوگنت، جوردن بی. پترسون، مارسی بوئرز، کارل ترومن و میریام گروسمن از جمله‌ی مصاحبه‌شونده‌ها هستند.

اسکات نیوگنت که خود در کودکی اقدام به تغییر جنسیت کرده، حالا با عوارض آن دست‌وپنجه نرم می‌کند و به فعالیت ترویجی علیه این موج مشغول است. او معتقد است گردش اقتصادی وحشتناکی در پس این موج قرار دارد که آن را در جامعه‌ی غربی پمپاژ می‌کند و برای نمونه به گردش ۱.۳ میلیون دلاریِ جراحان و بیمارستان‌ها اشاره می‌کند.

میریام گروسمن که روانشناس است، به کتاب‌هایی اشاره می‌کند که از ده‌سالگی بچه‌ها را با گزاره‌ی "هویتِ خودتشخیص" و حتی هم‌جنسگرایی آشنا می‌کند. او معتقد است نوجوانی که هنوز دوران بلوغ را پشت سر نگذاشته نباید در معرض چنین تصمیمی قرار گیرد و در بسیاری موارد این عدم رضایت از هویتِ جنسیتی حاصل ناکامی‌ها و تلاطم‌های دوران بلوغ است که باید به آن زمان داد.

والش هم‌چنین گفت‌وگویی تلفنی با پدری کانادایی دارد که به دلیل خطاب کردن دخترش با ضمیر زنانه به زندان محکوم شده است. او عنوان می‌کند که به موجب قوانین کانادا فرزند او بدون مجوز از والدین می‌توانسته اقدام به تزریق هورمون و تغییر جنسیت نماید.

مخالفان موج ترویج دگرباشی معتقدند هیچ تحقیقات علمی در مورد عوارض و تبعات روش‌های تغییر جنسیت صورت نگرفته و جریان‌های سیاسی و اقتصادی حامی آن اجازه این کار را نمی‌دهند و هرگونه فعالیت در این حوزه را با برچسب ترنس‌هراسی سرکوب می‌کنند.

در پایان، تاکید می‌کنم که "زن چیست؟" همه‌ی حرف درباره‌ی این موضوع نیست و حتما باید ابعاد مختلف آن مطالعه و بررسی شود که این امر مستلزم به‌رسمیت‌شناختن وجود این موج حتی در ایران است.

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
4👍3
2025/07/14 03:02:22
Back to Top
HTML Embed Code: