#یادداشت
برگزاری #آزمون_مترجمی_رسمی هیچ زمانبندی مشخصی نداشت و براساس تشخیص برگزارکنندگان آزمون، برای هر شهر و دیار سقف پذیرش تعیین میشد. بدین ترتیب اگر شرکتکنندهای حدنصاب آزمون را میآورد، اما سقف پذیرش پر شده بود، حقش پایمال میشد و به مصاحبه دعوت نمیشد.
سالها مکاتبه و مذاکره بیفایده ماند.
راهکارهای قانونی بررسی شد.
کانون سراسری انجمنهای صنفی مترجمان، در سال ۱۴۰۱، با استناد به قانون تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار مصوب ۱۴۰۰.۱۲.۲۴؛ به ضدرقابتیبودن شیوهی برگزاری آزمون مترجمان رسمی قوهی قضاییه اعتراض و موضوع را در هیئت مقرراتزدایی و بهبود محیط کسبوکار و نیز شورای رقابت مطرح کرد.
در نهایت #شورای_رقابت به برگزاری سالانهی آزمون بدون سقف تعدادیِ پذیرش رای داد و قوه قضاییه مکلف به تبعیت از قانون و اجرای عدالت شد.
حالا، فراخوان برگزاری آزمون مترجمان رسمی در سال ۱۴۰۳ طبق قانون صادر شده است و علاقهمندان میتوانند ثبت نام کنند.
فارغ از نتیجهی ارزشمندی که حاصل شد، باید گفت این دستاورد یک نمونه از اثربخشی فعالیت صنفی صحیح برای رسیدن به حقوق اعضای جامعه است؛ همان راه باریک آزادی.
تیموتی اسنایدر در کتاب ارزشمند "در برابر استبداد" میگوید:
مسیر قانونیای که کانون سراسری انجمنهای صنفی مترجمان برای پاسخگوکردن نهادهای حاکمیتی و تبعیتشان از قانون طی کرد، مصداقی از مبارزه خشونتپرهیز است که از تجربهی آن میتوان در عرصههای دیگر نیز بهره جست.
وظیفهی صنوف، ایجاد ارتباط میان دولت و ملت و مطالبهگری از دولت به نمایندگی از ملت است. در جوامع مردمسالار، صنوف توسط دولتها بهرسمیت شناخته شده و در تقنین و اجرا از ظرفیت آنها استفاده میشود. اما در حاکمیتهای تمامیتخواه، صنوف تضعیف و حذف یا به بازی زر و زور آلوده میشوند تا در زمرهی پیادهنظامان آن حاکمیت قرار گیرند.
آیا میدانستید به موجب مادهی ۲ از قانون "بهبود مستمر فضای کسبوکار_ مصوب ۱۳۹۰":《
جان کلام اینکه، این تغییر آدمها نیست که شرایط یک کشور را تغییر میدهد؛ بلکه جایگاه و توان نهادهای مردمی، صنوف و بخش خصوصیاست که تعیینکنندهی سرنوشت یک کشور است.
محمدرضا اربابی
رئیس هیئتمدیره
کانون سراسری انجمنهای صنفی مترجمان
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
برگزاری #آزمون_مترجمی_رسمی هیچ زمانبندی مشخصی نداشت و براساس تشخیص برگزارکنندگان آزمون، برای هر شهر و دیار سقف پذیرش تعیین میشد. بدین ترتیب اگر شرکتکنندهای حدنصاب آزمون را میآورد، اما سقف پذیرش پر شده بود، حقش پایمال میشد و به مصاحبه دعوت نمیشد.
سالها مکاتبه و مذاکره بیفایده ماند.
راهکارهای قانونی بررسی شد.
کانون سراسری انجمنهای صنفی مترجمان، در سال ۱۴۰۱، با استناد به قانون تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار مصوب ۱۴۰۰.۱۲.۲۴؛ به ضدرقابتیبودن شیوهی برگزاری آزمون مترجمان رسمی قوهی قضاییه اعتراض و موضوع را در هیئت مقرراتزدایی و بهبود محیط کسبوکار و نیز شورای رقابت مطرح کرد.
در نهایت #شورای_رقابت به برگزاری سالانهی آزمون بدون سقف تعدادیِ پذیرش رای داد و قوه قضاییه مکلف به تبعیت از قانون و اجرای عدالت شد.
حالا، فراخوان برگزاری آزمون مترجمان رسمی در سال ۱۴۰۳ طبق قانون صادر شده است و علاقهمندان میتوانند ثبت نام کنند.
فارغ از نتیجهی ارزشمندی که حاصل شد، باید گفت این دستاورد یک نمونه از اثربخشی فعالیت صنفی صحیح برای رسیدن به حقوق اعضای جامعه است؛ همان راه باریک آزادی.
تیموتی اسنایدر در کتاب ارزشمند "در برابر استبداد" میگوید:
"از نهادها دفاع کنید. نهادها به ما کمک میکنند منزلت و شانمان را حفظ کنیم. اما آنها به کمکمان نیاز دارند. از "نهادهای ما" دم نزنید، مگر اینکه واقعا با تلاش در جهت حفظ و تقویتشان، آنها را مال خود کنید. نهادها نمیتوانند از خودشان دفاع و محافظت کنند. اگر از همان ابتدای کار از آنها دفاع نکنیم، یکی پس از دیگری فروخواهند ریخت. پس نهادی را که برایتان مهم است انتخاب کنید و پش آن را بگیرید."
مسیر قانونیای که کانون سراسری انجمنهای صنفی مترجمان برای پاسخگوکردن نهادهای حاکمیتی و تبعیتشان از قانون طی کرد، مصداقی از مبارزه خشونتپرهیز است که از تجربهی آن میتوان در عرصههای دیگر نیز بهره جست.
وظیفهی صنوف، ایجاد ارتباط میان دولت و ملت و مطالبهگری از دولت به نمایندگی از ملت است. در جوامع مردمسالار، صنوف توسط دولتها بهرسمیت شناخته شده و در تقنین و اجرا از ظرفیت آنها استفاده میشود. اما در حاکمیتهای تمامیتخواه، صنوف تضعیف و حذف یا به بازی زر و زور آلوده میشوند تا در زمرهی پیادهنظامان آن حاکمیت قرار گیرند.
آیا میدانستید به موجب مادهی ۲ از قانون "بهبود مستمر فضای کسبوکار_ مصوب ۱۳۹۰":《
دولت مکلف است در مراحل بررسی موضوعات مربوط به محیط کسبوکار برای اصلاح و تدوین مقررات و آییننامهها، نظر کتبی اتاقها و آن دسته از تشکلهای ذیربطی که عضو اتاقها نیستند، اعم از کارفرمایی و کارگری را درخواست و بررسی کند و هرگاه لازم دید آنان را به جلسات تصمیمگیری دعوت نماید.》؟
جان کلام اینکه، این تغییر آدمها نیست که شرایط یک کشور را تغییر میدهد؛ بلکه جایگاه و توان نهادهای مردمی، صنوف و بخش خصوصیاست که تعیینکنندهی سرنوشت یک کشور است.
محمدرضا اربابی
رئیس هیئتمدیره
کانون سراسری انجمنهای صنفی مترجمان
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
❤14👍4👎1
#فیلمنگاشت
#هواخواه
#sympathizer
#سریال
#تاریخی_سیاسی
وقتی از همان آغاز، شخصیت اول سریال، ملقب به کاپیتان، قصهگویی را برای مخاطب شروع میکند؛ میتوان حدس زد که با یک اثر اقتباسی طرفیم که غنی از تمام ویژگیهای یک قصه و روایت پرکشش و جذاب است.
"هواخواه" سریال کوتاهی اقتباسی از رمانی با همین نام است که به قلم "ویِت تان گویِن" نوشته شده و در سال ۲۰۱۶ جایزه پولیتزر را در بخش داستان از آن خود کرده است. بنابراین طبیعیاست که در این سریالِ ۷ قسمتی، از نشستن پای قصهی سیاسی-تاریخی کاپیتانِ راوی خسته نشویم.
کاپیتانِ دورگهی ویتنامی-فرانسوی، ماموری امنیتی در ویتنام جنوبیاست که ماموریت شناسایی کمونیستهای هواخواه حکومت کمونیستی ویتنام شمالی را برعهده دارد. اما خیلی زود میفهمیم که در واقع او جاسوس شمالیهاست. شخصیتپردازی خوب نویسنده در همینجا خودنمایی میکند؛ ما با ظهور و بروز سه جریان و ماجرای تاریخیِ ویتنام در یک شخص مواجهیم.
کاپیتانِ جاسوس حاصل تجاوز یک فرانسوی به یک زن روستایی ویتنامیاست. تاریخ را که ورق بزنیم در مییبایم که قبل از جنگ دوم جهانی ویتنام زیر سلطهی فرانسویها بوده است. او چشمانی رنگی دارد و به نیمهاصیل بودن شناخته میشود و حالا وی کمونیستیاست با نقاب غربگراییِ آمریکایی.
در این سریال با روایتی خطی روبهرو نیستیم و راوی ما را مدام در زمان و مکان جابهجا میکند تا به شنیدن قصهاش مشتاقتر شویم. راویِ ما گاهی صحنههایی دردناک را با شوخطبعیِاش لطیف میکند که از رنجهایی که شاهدش هستیم زیاد درد نکشیم.
راوی با زنجیرهی داستانیاش در نهایت ما را به اردوگاه بازآموزی کمونیستهای شمالی در ویتنام میکشاند و بعد از کشوقوسی میان دو دوست قدیمیِ دورافتادهازهم، چیزی را به مخاطب میآموزد که در ادامه گذرانگاهی به آن میاندازیم.
مثل بسیاری از رهبران انقلابها در جهان، رهبر کمونیستهای ویتنام، "هو شی مین" هم شعار معروفی دارد که به زبان انگلیسی میشود:
معنی تحتاللفظیاش اینست که هیچ چیزی با ارزشتر از استقلال و آزادی نیست. چیزی شبیه "نه شرقی، نه غربی"
سکانس تقابل این دو دوست با تعبیری جالب از این شعار توسط "رفیق فرمانده" پیش میرود. خلاصهی تعبیر او میشود اینکه استقلال و آزادی شعاری بیش نبوده است! درسی که خیلیها بعد از پیروزی انقلابها وکلی هزینه دادن در مییابند.
ذکر این نکتهی تاریخی خالی از لطف نیست که در سال ۱۹۵۴ و پس از جنگی طولانی بین حزب کمونیست ویتنام به رهبری هو شی مین و فرانسویها، طی توافقی ویتنام به دو منطقهی شمالی و جنوبی تقسیم میشود؛ شمالِ کمونیست و جنوب لیبرال. اما با نفوذ ویتکونگها به جنوب و فعالیت جبهه ملی برای آزادی در این منطقه، در اوایل دههی ۱۹۶۰، پای آمریکای حامی جنوبیها به جنگ ویتنام باز میشود.
این سریال درواقع برههی زمانی سقوط سایگون در جنوب به دست شمالیها و قبل از ورود آمریکاییها به جنگ مستقیم را نمایش میدهد.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
#هواخواه
#sympathizer
#سریال
#تاریخی_سیاسی
وقتی از همان آغاز، شخصیت اول سریال، ملقب به کاپیتان، قصهگویی را برای مخاطب شروع میکند؛ میتوان حدس زد که با یک اثر اقتباسی طرفیم که غنی از تمام ویژگیهای یک قصه و روایت پرکشش و جذاب است.
"هواخواه" سریال کوتاهی اقتباسی از رمانی با همین نام است که به قلم "ویِت تان گویِن" نوشته شده و در سال ۲۰۱۶ جایزه پولیتزر را در بخش داستان از آن خود کرده است. بنابراین طبیعیاست که در این سریالِ ۷ قسمتی، از نشستن پای قصهی سیاسی-تاریخی کاپیتانِ راوی خسته نشویم.
کاپیتانِ دورگهی ویتنامی-فرانسوی، ماموری امنیتی در ویتنام جنوبیاست که ماموریت شناسایی کمونیستهای هواخواه حکومت کمونیستی ویتنام شمالی را برعهده دارد. اما خیلی زود میفهمیم که در واقع او جاسوس شمالیهاست. شخصیتپردازی خوب نویسنده در همینجا خودنمایی میکند؛ ما با ظهور و بروز سه جریان و ماجرای تاریخیِ ویتنام در یک شخص مواجهیم.
کاپیتانِ جاسوس حاصل تجاوز یک فرانسوی به یک زن روستایی ویتنامیاست. تاریخ را که ورق بزنیم در مییبایم که قبل از جنگ دوم جهانی ویتنام زیر سلطهی فرانسویها بوده است. او چشمانی رنگی دارد و به نیمهاصیل بودن شناخته میشود و حالا وی کمونیستیاست با نقاب غربگراییِ آمریکایی.
در این سریال با روایتی خطی روبهرو نیستیم و راوی ما را مدام در زمان و مکان جابهجا میکند تا به شنیدن قصهاش مشتاقتر شویم. راویِ ما گاهی صحنههایی دردناک را با شوخطبعیِاش لطیف میکند که از رنجهایی که شاهدش هستیم زیاد درد نکشیم.
راوی با زنجیرهی داستانیاش در نهایت ما را به اردوگاه بازآموزی کمونیستهای شمالی در ویتنام میکشاند و بعد از کشوقوسی میان دو دوست قدیمیِ دورافتادهازهم، چیزی را به مخاطب میآموزد که در ادامه گذرانگاهی به آن میاندازیم.
مثل بسیاری از رهبران انقلابها در جهان، رهبر کمونیستهای ویتنام، "هو شی مین" هم شعار معروفی دارد که به زبان انگلیسی میشود:
Nothing is more precious than independence and freedom.
معنی تحتاللفظیاش اینست که هیچ چیزی با ارزشتر از استقلال و آزادی نیست. چیزی شبیه "نه شرقی، نه غربی"
سکانس تقابل این دو دوست با تعبیری جالب از این شعار توسط "رفیق فرمانده" پیش میرود. خلاصهی تعبیر او میشود اینکه استقلال و آزادی شعاری بیش نبوده است! درسی که خیلیها بعد از پیروزی انقلابها وکلی هزینه دادن در مییابند.
ذکر این نکتهی تاریخی خالی از لطف نیست که در سال ۱۹۵۴ و پس از جنگی طولانی بین حزب کمونیست ویتنام به رهبری هو شی مین و فرانسویها، طی توافقی ویتنام به دو منطقهی شمالی و جنوبی تقسیم میشود؛ شمالِ کمونیست و جنوب لیبرال. اما با نفوذ ویتکونگها به جنوب و فعالیت جبهه ملی برای آزادی در این منطقه، در اوایل دههی ۱۹۶۰، پای آمریکای حامی جنوبیها به جنگ ویتنام باز میشود.
این سریال درواقع برههی زمانی سقوط سایگون در جنوب به دست شمالیها و قبل از ورود آمریکاییها به جنگ مستقیم را نمایش میدهد.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
Telegram
محمدرضا اربابی
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
👍8❤5
#فیلمنگاشت
#بین_انقلاب_ها
#ولاد_پتری
#مستند
#سیاسی_تاریخی
#ایران
#رومانی
۱۹۸۹، سال پراتفاقی برای اروپا، بهویژه اروپای شرقی و مرکزیاست. اکتبر آن سال پارلمان مجارستان به چندحزبیشدن رای داد و جمهوری مجارستان رسماً شکل گرفت. در نوامبر، دولت کمونیست آلمان شرقی استعفا داد و دیوار برلین برچیده شد. فردای برچیدن دیوار برلین در ۹ نوامبر، سلطهی کمونیسم بر بلغارستان پایان یافت و همین اتفاق در مورد چکسلواکی هم افتاد. در نشست مالت، بوش و گورباچف از نزدیکشدنِ جنگ سرد به خط پایان گفتتد.
اما سه کشور، همچنان زیر یوغ کمونیسم دستوپا میزدند: رومانی، آلبانی و یوگسلاوی.
رومانی، تحت سلطهی نیکلا چائوشسکو، روزگار متفاوتی را پشت سر گذاشته بود. او که در دل حاکمیت کمونیسم بر اروپای مرکزی و شرقی، گرایشات غربگرایانهای را نشان میداد و حتی از ملکهی انگلستان نشان شوالیه دریافت کرده بود، تبدیل به دیکتاتوری تمامیتخواه شده بود و همین شیوهی حکمرانی او را به سمت سراشیبی سقوط سخت برد. در دسامبر ۱۹۸۹ و در حالی که برای بازدیدی برنامهریزیشده در ایران به سر میبرد، دریافت که اوضاع در کشورش بحرانی شده است.
او در دسامبر ۱۹۸۹ سقوط کرد. نکتهی مهم اینست که بعد از سقوط دیکتاتوری چائوشسکو، جبهه نجات ملی قدرت را در دست گرفت، اما حتی رویکردهای بهظاهر غربگرایانهی آن نیز موجب بهبود اوضاع در رومانی نشد و همین امر باعث شد، بعدها بسیاری، به انقلاب رومانی بهدیدهی تردید بنگرند.
انقلاب رومانی، ۱۰ سال بعد از انقلاب ۵۷ در ایران رخ داده است. انقلابی که در شکلگیری آن در ایران جریانهای چپگرا، غربگرا، ملیگرا و اسلامگرا نقش داشتند؛ اما بعد از آن شرایط بهگونهای رقم خورد که چپها برای بقای در قدرت ناگزیر به اسلامیسازی اندیشههای خود روی آوردند و ملیگرایان از صحنه حذف شدند.
بیان این مقدمهی نسبتاً طولانی برای معرفی مستند ۶۹ دقیقهای "بین انقلابها" اثر کارگردان رومانیایی، ولاد پتری، است که در سال ۲۰۲۳ با حمایت بنیاد دوحه ساخته شده است.
زهرا و ماریا دو همکلاسی دانشگاه در رشتهی پزشکی در رومانی هستند. سال ۱۹۷۹ است و ایران در تبوتاب انقلابیاست که زهرا امید دارد به آزادی و نابودی امپریالیسم جهانی منجر شود. او بخارست را به مقصد تهران ترک میکند تا همپای مردمش در آن روزها برای تغییر ایران مبارزه کند.
از اینجا شاهد تصاویری واقعی از انقلاب در ایران با خوانشی از متن نامههای زهرا برای ماریا هستیم که روزهای انقلاب را شرح میدهد. در مقابل تصاویری از رومانی تحت سلطهی چائوشسکی را میبینیم که با خوانش نامههای ماریا به زهرا همراه است.
زهرا شور انقلاب، یاس ناشی از قبضهی قدرت توسط اسلامگراها، فشار بر مردم و جنگ را برای ماریا تشریح میکند و ماریا از جو سخت امنیتی و سرکوب در رومانی برای زهرا مینویسد.
نامهنگاریها اما از جایی یکطرفه میشود؛ انقلاب رومانی در ۱۹۸۹. حالا فقط ماریا برای زهرا مینویسد. از شور انقلاب، قبضهی قدرت بعد از انقلاب و فشار اقتصادی و سیاسی بر مردم. صدای زهرا خاموش شده است.
"بین انقلابها" انگار میخواهد از نامعلومیِ سرنوشت انقلابها بگوید. از این بگوید که انگار قرار نیست انقلاب منجر به آزادی شود.
یاد شعر کتیبه اخوان میفتم و فراز پایانیاش که میگوید:
بعد یاد حرفهای "صربیانا تورایلیچ" در مستند "آن روی هر چیز" میافتم که میگفت بعد از سرنگونی کمونیسم در یوگسلاوی در شوق آزادی خیال میبافتیم که اسیر استبداد میلووشویچ شدیم.
سوالاتی در ذهنم میچرخد:
آیا تاریخ به ما میگوید انقلاب درمان نیست؟
چطور جامعه باید از اثربخشی انقلاب آگاه شود؟
برای اطمینان از اثربخشی یک انقلاب به چه نشانههایی باید توجه کرد؟
و سوالات بیشمار دیگر ...
مستند "بین انقلابها" مستند خوب و تاملبرانگیزیاست.
فیلم را میتوانید از پیوند زیر بردارید.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/420
در بارهی "آن روی هرچیز" 👇
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/276
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
#بین_انقلاب_ها
#ولاد_پتری
#مستند
#سیاسی_تاریخی
#ایران
#رومانی
۱۹۸۹، سال پراتفاقی برای اروپا، بهویژه اروپای شرقی و مرکزیاست. اکتبر آن سال پارلمان مجارستان به چندحزبیشدن رای داد و جمهوری مجارستان رسماً شکل گرفت. در نوامبر، دولت کمونیست آلمان شرقی استعفا داد و دیوار برلین برچیده شد. فردای برچیدن دیوار برلین در ۹ نوامبر، سلطهی کمونیسم بر بلغارستان پایان یافت و همین اتفاق در مورد چکسلواکی هم افتاد. در نشست مالت، بوش و گورباچف از نزدیکشدنِ جنگ سرد به خط پایان گفتتد.
اما سه کشور، همچنان زیر یوغ کمونیسم دستوپا میزدند: رومانی، آلبانی و یوگسلاوی.
رومانی، تحت سلطهی نیکلا چائوشسکو، روزگار متفاوتی را پشت سر گذاشته بود. او که در دل حاکمیت کمونیسم بر اروپای مرکزی و شرقی، گرایشات غربگرایانهای را نشان میداد و حتی از ملکهی انگلستان نشان شوالیه دریافت کرده بود، تبدیل به دیکتاتوری تمامیتخواه شده بود و همین شیوهی حکمرانی او را به سمت سراشیبی سقوط سخت برد. در دسامبر ۱۹۸۹ و در حالی که برای بازدیدی برنامهریزیشده در ایران به سر میبرد، دریافت که اوضاع در کشورش بحرانی شده است.
او در دسامبر ۱۹۸۹ سقوط کرد. نکتهی مهم اینست که بعد از سقوط دیکتاتوری چائوشسکو، جبهه نجات ملی قدرت را در دست گرفت، اما حتی رویکردهای بهظاهر غربگرایانهی آن نیز موجب بهبود اوضاع در رومانی نشد و همین امر باعث شد، بعدها بسیاری، به انقلاب رومانی بهدیدهی تردید بنگرند.
انقلاب رومانی، ۱۰ سال بعد از انقلاب ۵۷ در ایران رخ داده است. انقلابی که در شکلگیری آن در ایران جریانهای چپگرا، غربگرا، ملیگرا و اسلامگرا نقش داشتند؛ اما بعد از آن شرایط بهگونهای رقم خورد که چپها برای بقای در قدرت ناگزیر به اسلامیسازی اندیشههای خود روی آوردند و ملیگرایان از صحنه حذف شدند.
بیان این مقدمهی نسبتاً طولانی برای معرفی مستند ۶۹ دقیقهای "بین انقلابها" اثر کارگردان رومانیایی، ولاد پتری، است که در سال ۲۰۲۳ با حمایت بنیاد دوحه ساخته شده است.
زهرا و ماریا دو همکلاسی دانشگاه در رشتهی پزشکی در رومانی هستند. سال ۱۹۷۹ است و ایران در تبوتاب انقلابیاست که زهرا امید دارد به آزادی و نابودی امپریالیسم جهانی منجر شود. او بخارست را به مقصد تهران ترک میکند تا همپای مردمش در آن روزها برای تغییر ایران مبارزه کند.
از اینجا شاهد تصاویری واقعی از انقلاب در ایران با خوانشی از متن نامههای زهرا برای ماریا هستیم که روزهای انقلاب را شرح میدهد. در مقابل تصاویری از رومانی تحت سلطهی چائوشسکی را میبینیم که با خوانش نامههای ماریا به زهرا همراه است.
زهرا شور انقلاب، یاس ناشی از قبضهی قدرت توسط اسلامگراها، فشار بر مردم و جنگ را برای ماریا تشریح میکند و ماریا از جو سخت امنیتی و سرکوب در رومانی برای زهرا مینویسد.
نامهنگاریها اما از جایی یکطرفه میشود؛ انقلاب رومانی در ۱۹۸۹. حالا فقط ماریا برای زهرا مینویسد. از شور انقلاب، قبضهی قدرت بعد از انقلاب و فشار اقتصادی و سیاسی بر مردم. صدای زهرا خاموش شده است.
"بین انقلابها" انگار میخواهد از نامعلومیِ سرنوشت انقلابها بگوید. از این بگوید که انگار قرار نیست انقلاب منجر به آزادی شود.
یاد شعر کتیبه اخوان میفتم و فراز پایانیاش که میگوید:
پس از لختي
در اثنايی كه زنجيرش صدا مي كرد
فرود آمد ، گرفتيمش كه پنداری كه می افتاد
نشانديمش
به دست ما و دست خويش لعنت كرد
چه خواندی ، هان ؟
مكيد آب دهانش را و گفت آرام
نوشته بود
همان
كسی راز مرا داند
كه از اين رو به آن رويم بگرداند
نشستيم
و به مهتاب و شب روشن نگه كرديم
و شب شط عليلی بود
بعد یاد حرفهای "صربیانا تورایلیچ" در مستند "آن روی هر چیز" میافتم که میگفت بعد از سرنگونی کمونیسم در یوگسلاوی در شوق آزادی خیال میبافتیم که اسیر استبداد میلووشویچ شدیم.
سوالاتی در ذهنم میچرخد:
آیا تاریخ به ما میگوید انقلاب درمان نیست؟
چطور جامعه باید از اثربخشی انقلاب آگاه شود؟
برای اطمینان از اثربخشی یک انقلاب به چه نشانههایی باید توجه کرد؟
و سوالات بیشمار دیگر ...
مستند "بین انقلابها" مستند خوب و تاملبرانگیزیاست.
فیلم را میتوانید از پیوند زیر بردارید.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/420
در بارهی "آن روی هرچیز" 👇
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/276
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
Telegram
محمدرضا اربابی
#فیلمنگاشت
#بین_انقلاب_ها
#مستند
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
#بین_انقلاب_ها
#مستند
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
❤8👍4
@LadyLMovies_Between.Revolutions.2023.576p_PersianSub.mkv
1.1 GB
#فیلمنگاشت
#بین_انقلاب_ها
#مستند
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
#بین_انقلاب_ها
#مستند
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
❤7👍2
Forwarded from محمدرضا اربابی
#فیلمنگاشت
آنچه در ادامه مشاهده میکنید، برداشتها و یادداشتهای شخصی بنده از فیلمهاییاست که دیدهام. امید که خوش بخوانید.
#بیچارگان (poor things)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/355
#یک_زندگی (one life)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/352
#محدودهی_مورد_علاقه (The zone of Interst)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/348
#دنیا_را_پشت_سر_بگذار (leave the world behind)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/341
#آناتومی_یک_سقوط (Anatomy of a Fall)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/334
#عامهپسند
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/325
#نبودن
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/312
#آن_روی_هر_چیز (The other side everything)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/276
#روزهای_خوش (perfect days)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/364
۱۹۸۷، وقتی آن روز میرسد (1987: When the day comes)
آن روزِ ۱۲ دسامبر (12.12: The Day)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/369
#هنوز_پنهانی_سیگار_میکشم (I Still Hide To Smoke)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/375
#راهب_و_تفنگ (The Monk and The gun)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/383
#رادیکال (Radical)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/382
#طعم_چیزها (the taste of things)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/379
#زن_چیست؟ (Whats is a woman)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/377
#اتاق_معلمان (the teachers' lounge)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/394
#ورای_آرمان_شهر (beyond utopia)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/400
#پرونده_شماره_۲۳
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/402
#افعی_تهران
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/409
#پاریس_تگزاس
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/410
#هنوز_فردا_هست
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/411
#رابطهی_عاشقانهی_من_با_ازدواج
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/414
#هواخواه
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/418
#بین_انقلاب_ها
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/419
📽🎬🎞
آنچه در ادامه مشاهده میکنید، برداشتها و یادداشتهای شخصی بنده از فیلمهاییاست که دیدهام. امید که خوش بخوانید.
#بیچارگان (poor things)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/355
#یک_زندگی (one life)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/352
#محدودهی_مورد_علاقه (The zone of Interst)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/348
#دنیا_را_پشت_سر_بگذار (leave the world behind)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/341
#آناتومی_یک_سقوط (Anatomy of a Fall)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/334
#عامهپسند
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/325
#نبودن
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/312
#آن_روی_هر_چیز (The other side everything)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/276
#روزهای_خوش (perfect days)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/364
۱۹۸۷، وقتی آن روز میرسد (1987: When the day comes)
آن روزِ ۱۲ دسامبر (12.12: The Day)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/369
#هنوز_پنهانی_سیگار_میکشم (I Still Hide To Smoke)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/375
#راهب_و_تفنگ (The Monk and The gun)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/383
#رادیکال (Radical)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/382
#طعم_چیزها (the taste of things)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/379
#زن_چیست؟ (Whats is a woman)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/377
#اتاق_معلمان (the teachers' lounge)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/394
#ورای_آرمان_شهر (beyond utopia)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/400
#پرونده_شماره_۲۳
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/402
#افعی_تهران
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/409
#پاریس_تگزاس
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/410
#هنوز_فردا_هست
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/411
#رابطهی_عاشقانهی_من_با_ازدواج
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/414
#هواخواه
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/418
#بین_انقلاب_ها
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/419
📽🎬🎞
Telegram
محمدرضا اربابی
#فیلمنگاشت
#بیچارگان
#poor_things
به این فکر میکنم که هبوط آدم و حوا آیا تهدید بود یا فرصت؟ آیا باید به حافظ حق بدهم که زبان به گلایه بگشاید که "من ملک بودم و فردوس برین جایم بود/ آدم آورد در این دیر خراب آبادم"؟
به این میاندیشم که آیا زیستنی مُنعِم در…
#بیچارگان
#poor_things
به این فکر میکنم که هبوط آدم و حوا آیا تهدید بود یا فرصت؟ آیا باید به حافظ حق بدهم که زبان به گلایه بگشاید که "من ملک بودم و فردوس برین جایم بود/ آدم آورد در این دیر خراب آبادم"؟
به این میاندیشم که آیا زیستنی مُنعِم در…
👍7❤2
محمدرضا اربابی pinned «#فیلمنگاشت آنچه در ادامه مشاهده میکنید، برداشتها و یادداشتهای شخصی بنده از فیلمهاییاست که دیدهام. امید که خوش بخوانید. #بیچارگان (poor things) https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/355 #یک_زندگی (one life) https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/352 #محدودهی_مورد_علاقه (The…»
تعداد #فیلمنگاشت های کانال به ۲۵ رسید.
باعث خرسندیاست که دوستانتان را به کانال دعوت کنید و موجب مباهات اگر نظرات شما همراهان را داشته باشم.
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
باعث خرسندیاست که دوستانتان را به کانال دعوت کنید و موجب مباهات اگر نظرات شما همراهان را داشته باشم.
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
❤14👍2
جمعهای که گذشت در حلقه #فیلمتاب به تماشای پویانمایی #رابطهی_عاشقانهی_من_با_ازدواج نشستیم و با هم در بارهاش گپ زدیم.
مطلبی که در کانال در بارهی این پویانمایی درخشان نوشتم حدود ۱۷۰۰ بازدید داشته و این مرا بر آن داشت که بخش نظرات کانال را فعال کنم تا از نظرات مخاطبان در بارهی این پویانمایی و سایر مطالب بهرهمند شوم.
مشتاق خواندن نظراتتان هستم.
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
مطلبی که در کانال در بارهی این پویانمایی درخشان نوشتم حدود ۱۷۰۰ بازدید داشته و این مرا بر آن داشت که بخش نظرات کانال را فعال کنم تا از نظرات مخاطبان در بارهی این پویانمایی و سایر مطالب بهرهمند شوم.
مشتاق خواندن نظراتتان هستم.
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
❤9👍5
محمدرضا اربابی
#فیلمنگاشت #رابطهی_عاشقانهی_من_با_ازدواج #سیگنه_بومانه #پویانمایی #روانشناسی_شناختی قصد دارم یک پویانمایی درجه یک را معرفی کنم که باید بگویم در کنار #روح ، تاثیرگذارترین پویانماییایاست که دیدهام. #رابطهی_عاشقانهی_من_با_ازدواج این پویانمایی موزیکال…
واکنش کارگردان پویانمایی #رابطهی_عاشقانهی_من_با_ازدواج به استوریای که در بارهی اثر درخشان او و تماشای دستهجمعی آن گذاشتم.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/414
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/414
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
❤12👍5
#کتاب_نگاشت
#ما_توقف_ناپذیران
#یووال_نوح_هراری
#شیما_آبیاری
#پریسا_ابنیامینی
#محمدرضا_اربابی
بطری کوچک اما بسیار قوی روغن
پس چیزی که قدرت بزرگ داستانسرایی به ما میدهد، توانایی همکاری با تعداد زیادی از افراد است. اما این همه ماجرا نیست. قدرت زیاد ما امکان تغییر شیوۀ همکاری و انجام سریع این تغییرات را نیز میدهد. همانطور که قبلاً دیدیم، تعداد زیادی از مورچهها نیز میتوانند با یکدیگر همکاری کنند، با اینکه داستانهایی را خلق نکردهاند. اما مورچهها تقریباً هرگز رفتار خود را تغییر نمیدهند. برای هزاران سال، همه مورچهها دقیقاً همین کارها را انجام دادهاند۔ مثل خدمت به مورچۀ ملکه. درعوض، انسانها بهسرعت میتوانند با تغییر داستانهایی که به آن باور دارند رفتار خود را تغییر دهند.
مثلاً، برای سالها، پادشاهان بر فرانسه حکومت میکردند چون مردم باور داشتند که خدای بزرگ بر فراز ابرها گفته است که پادشاه باید بر فرانسه حکومت کند و تمام فرانسویها باید هر آنچه پادشاه فرمان میدهد را اجرا کنند. آیا واقعاً خداوند چنین حرفی زد؟ به احتمال زیاد خیر. این فقط داستانی ساختگی است. اما تا وقتی که مردم فرانسه به این داستان باور داشتند از پادشاه اطاعت میکردند. همه پادشاهان از چنین کاری بسیار لذت میبردند.
اما مردم از کجا میدانستند که پادشاه چه کسی باید باشد؟ خُب، داستانی نیز دربارۀ آن وجود دارد و جداً داستان عجیبی است. مطابق این داستان عجیب، وقتی خدای بزرگ بالای ابرها جنگجوی شجاعی را بهعنوان اولین پادشاه فرانسه انتخاب کرد، معجزۀ جالبی را برای نشان دادن انتخاب خود به مردم انجام داد.
او کبوتر سفیدی را از بهشت بههمراه یک بطری شیشهای کوچک پُر از روغن بسیار مخصوص به زمین فرستاد. هیچکس واقعاً شاهد این رویداد نبود، اما کشیش، بطری شیشهای را به مردم نشان داد و گفت که از آسمان آمده است و مردم حرف پادشاه را باور کردند. و موقع تاجگذاری پادشاه جدید، کشیش ابتدا این روغن آسمانی را بر سر پادشاه ریخت.
و از آنموقع به بعد، هر زمان که پادشاهان میمردند و مردم برای تاجگذاری پسر او درمقام پادشاه جدید فرانسه میرفتند، آنان کمی از روغن مخصوص را بر سر او میمالیدند. اگر روغنی نبود، پادشاهی هم نبود. و بطری روغن در مکان امنی نگهداری میشد.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
#ما_توقف_ناپذیران
#یووال_نوح_هراری
#شیما_آبیاری
#پریسا_ابنیامینی
#محمدرضا_اربابی
بطری کوچک اما بسیار قوی روغن
پس چیزی که قدرت بزرگ داستانسرایی به ما میدهد، توانایی همکاری با تعداد زیادی از افراد است. اما این همه ماجرا نیست. قدرت زیاد ما امکان تغییر شیوۀ همکاری و انجام سریع این تغییرات را نیز میدهد. همانطور که قبلاً دیدیم، تعداد زیادی از مورچهها نیز میتوانند با یکدیگر همکاری کنند، با اینکه داستانهایی را خلق نکردهاند. اما مورچهها تقریباً هرگز رفتار خود را تغییر نمیدهند. برای هزاران سال، همه مورچهها دقیقاً همین کارها را انجام دادهاند۔ مثل خدمت به مورچۀ ملکه. درعوض، انسانها بهسرعت میتوانند با تغییر داستانهایی که به آن باور دارند رفتار خود را تغییر دهند.
مثلاً، برای سالها، پادشاهان بر فرانسه حکومت میکردند چون مردم باور داشتند که خدای بزرگ بر فراز ابرها گفته است که پادشاه باید بر فرانسه حکومت کند و تمام فرانسویها باید هر آنچه پادشاه فرمان میدهد را اجرا کنند. آیا واقعاً خداوند چنین حرفی زد؟ به احتمال زیاد خیر. این فقط داستانی ساختگی است. اما تا وقتی که مردم فرانسه به این داستان باور داشتند از پادشاه اطاعت میکردند. همه پادشاهان از چنین کاری بسیار لذت میبردند.
اما مردم از کجا میدانستند که پادشاه چه کسی باید باشد؟ خُب، داستانی نیز دربارۀ آن وجود دارد و جداً داستان عجیبی است. مطابق این داستان عجیب، وقتی خدای بزرگ بالای ابرها جنگجوی شجاعی را بهعنوان اولین پادشاه فرانسه انتخاب کرد، معجزۀ جالبی را برای نشان دادن انتخاب خود به مردم انجام داد.
او کبوتر سفیدی را از بهشت بههمراه یک بطری شیشهای کوچک پُر از روغن بسیار مخصوص به زمین فرستاد. هیچکس واقعاً شاهد این رویداد نبود، اما کشیش، بطری شیشهای را به مردم نشان داد و گفت که از آسمان آمده است و مردم حرف پادشاه را باور کردند. و موقع تاجگذاری پادشاه جدید، کشیش ابتدا این روغن آسمانی را بر سر پادشاه ریخت.
و از آنموقع به بعد، هر زمان که پادشاهان میمردند و مردم برای تاجگذاری پسر او درمقام پادشاه جدید فرانسه میرفتند، آنان کمی از روغن مخصوص را بر سر او میمالیدند. اگر روغنی نبود، پادشاهی هم نبود. و بطری روغن در مکان امنی نگهداری میشد.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
👍6
محمدرضا اربابی
#کتاب_نگاشت #ما_توقف_ناپذیران #یووال_نوح_هراری #شیما_آبیاری #پریسا_ابنیامینی #محمدرضا_اربابی بطری کوچک اما بسیار قوی روغن پس چیزی که قدرت بزرگ داستانسرایی به ما میدهد، توانایی همکاری با تعداد زیادی از افراد است. اما این همه ماجرا نیست. قدرت زیاد ما امکان…
#کتاب_نگاشت
#ما_توقف_ناپذیران
#یووال_نوح_هراری
#ممنوعه
#سانسور
دوستانی پیام دادهاند که این کتاب را از کجا میتوانند تهیه کنند.
فعلاً هیچجا ... البته فعلاً.
چون این کتاب توسط وزارت فخیمهی ارشاد #مغایر_با_ضوابط_نشر تشخیص داده شده و در واقع مشمول #سانسور شده است. از آنجا که رسم را به اسم و عمل را به بیانیه ترجیح می دهیم، زیر بار سانسور این کتاب نمیرویم.
روز اولی که با مترجمان کتاب قرار به ترجمه گذاشتیم، احتمال میدادیم مجوز نگیرد. اما قرار گذاشتیم تقدیمش کنیم به ساحت مردم ایران که شایستهی دسترسی به نگاهها و حرفهای نو هستند.
بهزودی "ما، توقفناپذیران" ، کتاب #ما_توقف_ناپذیران را به نحوی شایسته تقدیم نگاهتان خواهیم کرد.
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
#ما_توقف_ناپذیران
#یووال_نوح_هراری
#ممنوعه
#سانسور
دوستانی پیام دادهاند که این کتاب را از کجا میتوانند تهیه کنند.
فعلاً هیچجا ... البته فعلاً.
چون این کتاب توسط وزارت فخیمهی ارشاد #مغایر_با_ضوابط_نشر تشخیص داده شده و در واقع مشمول #سانسور شده است. از آنجا که رسم را به اسم و عمل را به بیانیه ترجیح می دهیم، زیر بار سانسور این کتاب نمیرویم.
روز اولی که با مترجمان کتاب قرار به ترجمه گذاشتیم، احتمال میدادیم مجوز نگیرد. اما قرار گذاشتیم تقدیمش کنیم به ساحت مردم ایران که شایستهی دسترسی به نگاهها و حرفهای نو هستند.
بهزودی "ما، توقفناپذیران" ، کتاب #ما_توقف_ناپذیران را به نحوی شایسته تقدیم نگاهتان خواهیم کرد.
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
❤13👍3
کدامیک را مهمترین ویژگی (مثبت/منفی) سریال #افعی_تهران می دانید؟
Final Results
46%
تقدسزدایی و کلیشهشکنی (مثبت)
20%
کمبود منطق روایی و انسجام داستانی (منفی)
8%
هیجان و کشش داستانی (مثبت)
13%
بازیگری و کارگردانی (مثبت)
8%
پایانبندی (مثبت)
6%
پایانبندی (منفی)
👍2
#فیلمنگاشت
#کجا_میروی_آیدا؟ (۲۰۲۰)
#یاسمیلا_زبانیچ
#درام_جنگی
#براساس_واقعیت
فیلم با سکانسی فریزشده از خانوادهی آیدا شروع میشود؛ آیدا، همسر و دو پسرش. بستر داستان فیلم، شهر #سربرنیتسا در بوسنی و هرزگوین است و زمان وقوع ماجرا، سال ۱۹۹۵ است.
نیروهای نظامی صرب یکییکی شهرها را زیر شنیِ تانکهایشان خاک میکنند و جنایت پشت جنایت در دفتر تاریخ بالکان ثبت میکنند. حالا آنها در آستانه تصرف سربرنیتسایی هستند که منطقهی امن سازمان ملل است و نیروهای سازمان در آن مستقر هستند.
آیدا مترجم نیروهای سازمان ملل است و در جلسهی آغازین فیلم در مییابد آبی از نیروهای کلاه آبی سازمان گرم نخواهد شد. در نهایت علیرغم وعدههای بهظاهر اطمینانبخش فرماندهی نیروهای سازمان ملل، نیروهای راتکو ملادیچ شهر را تصرف میکنند و اندک مردم باقیمانده از فرار را قتل عام میکنند. آیدا و خانوادهاش به همراه حدود ۲۵۰۰۰ نفر از اهالی شهر به اردوگاه نیروهای سازمان ملل پناهنده میشوند. اما ... توصیه میکنم باقی ماجرا را خودتان تماشا کنید.
داستان غمانگیز "کجا میروی آیدا؟" براساس داستانهای واقعیاست و همین واقعگراییِ توام با درام مخاطب را برای حدود ۱۰۱ دقیقه میخکوب میکند. تلاش آیدا برای نجات جان خانوادهاش از دست هیولاهای خونخوار، مخاطب رنجیده از جنگ را با او همپا و همراه میکند.
فیلم عاری از صحنههای خشونتبار عریانِ مرسوم در فیلمهای جنگیاست، اما درد و زخم جنگ را به تنِ مخاطب میگذارد. بازی درخشان #یسنا_جوریجیچ بر کیفیت این فیلمِ پرجایزه افزوده است.
نویسنده و کارگردان این اثر بهخوبی توانسته ناتوانی و اختگی سازمانهای بینالمللی در دفاع از جان انسانهای بیگناهِ جنگزده را به تصویر بکشد.
احتمالاً در بارهی جنگ بالکان در سالها ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵ خوانده یا شنیدهاید. اما مختصری مینویسم. در سال ۱۹۸۹، اسلوبودان میلوشویچ با حمایت حزب کمونیست در یوگسلاوی به قدرت میرسد. او یک پوپولیست است و سیاستهای نژادپرستانهاش را زیر پوست میهنپرستی و یکپارچهگرایی ملی پنهان میکند. در سال ۱۹۹۰ با تغییراتی در قانون اساسی، میکوشد اختیارات ایالتهای خودمختارِ تحت حکومت فدرالی یوگسلاوی را محدود کند. این چالشها در نهایت منجر به اعلام استقلال برخی کشورها مثل اسلوونی، مقدونیه، کرواسی و بوسنی و هرزگوین میشود.
این اتفاق، بالکان را به انفجار میکشاند و منجر به جنگی تمامعیار و چهارساله بین صربها به رهبری میلوشویچ و سایر کشورهای تازهمستقلشده میشود. جنگی فاجعهبار که از آن بهعنوان یک نسلکشی و پاکسازی نژادی در تاریخ یاد میشود.
فقط در سربرنیتسا که "کجا میروی آیدا؟" برشی از اشغال آن را به تصویر کشیده، ۸۳۷۲ نفر مرد و پسر قتل عام شدهاند. یکی از جنایتهای هولناک در طول جنگ بالکان بهویژه در بوسنی، تجاوز گسترده به زنان و دختران است که با دستور فرماندهان صرب صورت گرفته است.
نکتهی غمانگیز دیگر در این جنگ، انفعال و ناتوانی قوانین و سازمانهای بینالمللی در توقف این جنگ است. دادگاه بینالمللی کیفری علیه میلووشویچ اعلام جرم کرد، اما او تا ۵ سال بعد همچنان رئیس جمهور صربستان باقی ماند! چیزی شبیه به شرایطی که امروز در غزه و در مورد #نتانیاهو رقم میخورد.
علاوه بر همهی ابعاد مهم فیلم، نکتهای ذهنم را به شدت درگیر کرد. در هنگام تماشای فیلم، صحبتهای #صربیانکا_تورایلیچ در مستند #آن_روی_هرچیز در ذهنم میچرخید. او در آن مستند از چگونگی روی کار آمدن میلوشویچِ مستبد از دل یک بستر و جنبش دموکراتیک با حمایت مردم و نخبگان سخن میگفت.
به این فکر میکنم که:
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
#کجا_میروی_آیدا؟ (۲۰۲۰)
#یاسمیلا_زبانیچ
#درام_جنگی
#براساس_واقعیت
فیلم با سکانسی فریزشده از خانوادهی آیدا شروع میشود؛ آیدا، همسر و دو پسرش. بستر داستان فیلم، شهر #سربرنیتسا در بوسنی و هرزگوین است و زمان وقوع ماجرا، سال ۱۹۹۵ است.
نیروهای نظامی صرب یکییکی شهرها را زیر شنیِ تانکهایشان خاک میکنند و جنایت پشت جنایت در دفتر تاریخ بالکان ثبت میکنند. حالا آنها در آستانه تصرف سربرنیتسایی هستند که منطقهی امن سازمان ملل است و نیروهای سازمان در آن مستقر هستند.
آیدا مترجم نیروهای سازمان ملل است و در جلسهی آغازین فیلم در مییابد آبی از نیروهای کلاه آبی سازمان گرم نخواهد شد. در نهایت علیرغم وعدههای بهظاهر اطمینانبخش فرماندهی نیروهای سازمان ملل، نیروهای راتکو ملادیچ شهر را تصرف میکنند و اندک مردم باقیمانده از فرار را قتل عام میکنند. آیدا و خانوادهاش به همراه حدود ۲۵۰۰۰ نفر از اهالی شهر به اردوگاه نیروهای سازمان ملل پناهنده میشوند. اما ... توصیه میکنم باقی ماجرا را خودتان تماشا کنید.
داستان غمانگیز "کجا میروی آیدا؟" براساس داستانهای واقعیاست و همین واقعگراییِ توام با درام مخاطب را برای حدود ۱۰۱ دقیقه میخکوب میکند. تلاش آیدا برای نجات جان خانوادهاش از دست هیولاهای خونخوار، مخاطب رنجیده از جنگ را با او همپا و همراه میکند.
فیلم عاری از صحنههای خشونتبار عریانِ مرسوم در فیلمهای جنگیاست، اما درد و زخم جنگ را به تنِ مخاطب میگذارد. بازی درخشان #یسنا_جوریجیچ بر کیفیت این فیلمِ پرجایزه افزوده است.
نویسنده و کارگردان این اثر بهخوبی توانسته ناتوانی و اختگی سازمانهای بینالمللی در دفاع از جان انسانهای بیگناهِ جنگزده را به تصویر بکشد.
احتمالاً در بارهی جنگ بالکان در سالها ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵ خوانده یا شنیدهاید. اما مختصری مینویسم. در سال ۱۹۸۹، اسلوبودان میلوشویچ با حمایت حزب کمونیست در یوگسلاوی به قدرت میرسد. او یک پوپولیست است و سیاستهای نژادپرستانهاش را زیر پوست میهنپرستی و یکپارچهگرایی ملی پنهان میکند. در سال ۱۹۹۰ با تغییراتی در قانون اساسی، میکوشد اختیارات ایالتهای خودمختارِ تحت حکومت فدرالی یوگسلاوی را محدود کند. این چالشها در نهایت منجر به اعلام استقلال برخی کشورها مثل اسلوونی، مقدونیه، کرواسی و بوسنی و هرزگوین میشود.
این اتفاق، بالکان را به انفجار میکشاند و منجر به جنگی تمامعیار و چهارساله بین صربها به رهبری میلوشویچ و سایر کشورهای تازهمستقلشده میشود. جنگی فاجعهبار که از آن بهعنوان یک نسلکشی و پاکسازی نژادی در تاریخ یاد میشود.
فقط در سربرنیتسا که "کجا میروی آیدا؟" برشی از اشغال آن را به تصویر کشیده، ۸۳۷۲ نفر مرد و پسر قتل عام شدهاند. یکی از جنایتهای هولناک در طول جنگ بالکان بهویژه در بوسنی، تجاوز گسترده به زنان و دختران است که با دستور فرماندهان صرب صورت گرفته است.
نکتهی غمانگیز دیگر در این جنگ، انفعال و ناتوانی قوانین و سازمانهای بینالمللی در توقف این جنگ است. دادگاه بینالمللی کیفری علیه میلووشویچ اعلام جرم کرد، اما او تا ۵ سال بعد همچنان رئیس جمهور صربستان باقی ماند! چیزی شبیه به شرایطی که امروز در غزه و در مورد #نتانیاهو رقم میخورد.
علاوه بر همهی ابعاد مهم فیلم، نکتهای ذهنم را به شدت درگیر کرد. در هنگام تماشای فیلم، صحبتهای #صربیانکا_تورایلیچ در مستند #آن_روی_هرچیز در ذهنم میچرخید. او در آن مستند از چگونگی روی کار آمدن میلوشویچِ مستبد از دل یک بستر و جنبش دموکراتیک با حمایت مردم و نخبگان سخن میگفت.
به این فکر میکنم که:
"انتخاب مردم یک کشور، میتواند بر سرنوشت مردم سایر کشورها اثری مهم بگذارد!"
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
Telegram
محمدرضا اربابی
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
❤9👍5
محمدرضا اربابی pinned «کدامیک را مهمترین ویژگی (مثبت/منفی) سریال #افعی_تهران می دانید؟»
#فیلمنگاشت
آنچه در ادامه مشاهده میکنید، برداشتها و یادداشتهای شخصی بنده از فیلمهاییاست که دیدهام. امید که خوش بخوانید.
#بیچارگان (poor things)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/355
#یک_زندگی (one life)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/352
#محدودهی_مورد_علاقه (The zone of Interst)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/348
#دنیا_را_پشت_سر_بگذار (leave the world behind)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/341
#آناتومی_یک_سقوط (Anatomy of a Fall)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/334
#عامهپسند
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/325
#نبودن
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/312
#آن_روی_هر_چیز (The other side everything)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/276
#روزهای_خوش (perfect days)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/364
۱۹۸۷، وقتی آن روز میرسد (1987: When the day comes)
آن روزِ ۱۲ دسامبر (12.12: The Day)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/369
#هنوز_پنهانی_سیگار_میکشم (I Still Hide To Smoke)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/375
#راهب_و_تفنگ (The Monk and The gun)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/383
#رادیکال (Radical)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/382
#طعم_چیزها (the taste of things)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/379
#زن_چیست؟ (Whats is a woman)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/377
#اتاق_معلمان (the teachers' lounge)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/394
#ورای_آرمان_شهر (beyond utopia)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/400
#پرونده_شماره_۲۳
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/402
#افعی_تهران
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/409
#پاریس_تگزاس
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/410
#هنوز_فردا_هست
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/411
#رابطهی_عاشقانهی_من_با_ازدواج
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/414
#هواخواه
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/418
#بین_انقلاب_ها
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/419
#کجا_میروی_آیدا ؟
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/431
#جنگ_داخلی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/453
#بی_گناه_فرض_شده
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/460
#همه_چیز_تحت_کنترل_است
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/475
#رویای_روبات_ها
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/480
#ریپلی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/485
#سلب_مسئولیت
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/499
#آیا_من_نژادپرستم
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/500
#امیلیا_پرز
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/503
#برای_سماء
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/508
#نجیب_زاده_ای_در_مسکو
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/510
#شوگن
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/512
#ملکه_هایی_که_دنیا_را_تغییر_دادند
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/515
#مجمع_کاردینال_ها
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/516
#آنورا
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/527
#سرزمین_دیگری_نداریم
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/530
#پترسون
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/560
#دوست_داشتنی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/564
📽🎬🎞
آنچه در ادامه مشاهده میکنید، برداشتها و یادداشتهای شخصی بنده از فیلمهاییاست که دیدهام. امید که خوش بخوانید.
#بیچارگان (poor things)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/355
#یک_زندگی (one life)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/352
#محدودهی_مورد_علاقه (The zone of Interst)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/348
#دنیا_را_پشت_سر_بگذار (leave the world behind)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/341
#آناتومی_یک_سقوط (Anatomy of a Fall)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/334
#عامهپسند
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/325
#نبودن
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/312
#آن_روی_هر_چیز (The other side everything)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/276
#روزهای_خوش (perfect days)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/364
۱۹۸۷، وقتی آن روز میرسد (1987: When the day comes)
آن روزِ ۱۲ دسامبر (12.12: The Day)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/369
#هنوز_پنهانی_سیگار_میکشم (I Still Hide To Smoke)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/375
#راهب_و_تفنگ (The Monk and The gun)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/383
#رادیکال (Radical)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/382
#طعم_چیزها (the taste of things)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/379
#زن_چیست؟ (Whats is a woman)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/377
#اتاق_معلمان (the teachers' lounge)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/394
#ورای_آرمان_شهر (beyond utopia)
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/400
#پرونده_شماره_۲۳
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/402
#افعی_تهران
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/409
#پاریس_تگزاس
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/410
#هنوز_فردا_هست
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/411
#رابطهی_عاشقانهی_من_با_ازدواج
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/414
#هواخواه
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/418
#بین_انقلاب_ها
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/419
#کجا_میروی_آیدا ؟
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/431
#جنگ_داخلی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/453
#بی_گناه_فرض_شده
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/460
#همه_چیز_تحت_کنترل_است
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/475
#رویای_روبات_ها
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/480
#ریپلی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/485
#سلب_مسئولیت
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/499
#آیا_من_نژادپرستم
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/500
#امیلیا_پرز
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/503
#برای_سماء
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/508
#نجیب_زاده_ای_در_مسکو
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/510
#شوگن
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/512
#ملکه_هایی_که_دنیا_را_تغییر_دادند
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/515
#مجمع_کاردینال_ها
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/516
#آنورا
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/527
#سرزمین_دیگری_نداریم
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/530
#پترسون
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/560
#دوست_داشتنی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/564
📽🎬🎞
Telegram
محمدرضا اربابی
#فیلمنگاشت
#بیچارگان
#poor_things
به این فکر میکنم که هبوط آدم و حوا آیا تهدید بود یا فرصت؟ آیا باید به حافظ حق بدهم که زبان به گلایه بگشاید که "من ملک بودم و فردوس برین جایم بود/ آدم آورد در این دیر خراب آبادم"؟
به این میاندیشم که آیا زیستنی مُنعِم در…
#بیچارگان
#poor_things
به این فکر میکنم که هبوط آدم و حوا آیا تهدید بود یا فرصت؟ آیا باید به حافظ حق بدهم که زبان به گلایه بگشاید که "من ملک بودم و فردوس برین جایم بود/ آدم آورد در این دیر خراب آبادم"؟
به این میاندیشم که آیا زیستنی مُنعِم در…
👍5❤3
محمدرضا اربابی pinned «#فیلمنگاشت آنچه در ادامه مشاهده میکنید، برداشتها و یادداشتهای شخصی بنده از فیلمهاییاست که دیدهام. امید که خوش بخوانید. #بیچارگان (poor things) https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/355 #یک_زندگی (one life) https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/352 #محدودهی_مورد_علاقه (The…»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فیلمنگاشت
#هنوز_فردا_هست
#فستیوال_فیلم_سیدنی
#پائولا_کورتلسی
فیلم درخشان و جسورانهی #هنوز_فردا_هست (There's Still Tomorrow) برندهی جایزهی ۶۰ هزار دلاری رقابت رسمی #جشنواره_فیلم_سیدنی شد. اگر هنوز این فیلم رو ندیدید، فرصت رو از دست ندید. این اثر نظرتان را جلب خواهد کرد.
در پیوند زیر، در بارهی فیلم نوشتهام.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/411
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
#هنوز_فردا_هست
#فستیوال_فیلم_سیدنی
#پائولا_کورتلسی
فیلم درخشان و جسورانهی #هنوز_فردا_هست (There's Still Tomorrow) برندهی جایزهی ۶۰ هزار دلاری رقابت رسمی #جشنواره_فیلم_سیدنی شد. اگر هنوز این فیلم رو ندیدید، فرصت رو از دست ندید. این اثر نظرتان را جلب خواهد کرد.
در پیوند زیر، در بارهی فیلم نوشتهام.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/411
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
👍4❤3