محمدرضا اربابی
نامزدهای بهترین پویانمایی سینمایی #گلدن_گلوب اعلام شدند: 1. Flow 2. Inside out 2 3. Memoire of a snail 4. Moana 2 5. Wallace & Gromit 6. The Wild Robot شما کدام را بیشتر پسندیدید؟ در پیوند زیر انتخاب کنید 👇 https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/529
کدام پویانمایی را بیشتر پسندیدید؟
Anonymous Poll
8%
Flow
42%
Inside out 2
11%
Memoire of a snail
11%
Moana 2
0%
Wallace & Gromit
29%
The Wild Robot
#فیلمنگاشت
#سرزمین_دیگری_نداریم
#مستند
#آپارتاید
#فلسطین
اینجا روستای مَسافر یطا است. در کرانهی باختری. جایی که قدمتی ۲۰۰ ساله دارد و فلسطینیها حدود دو قرن است که آنجا زیست میکنند.
از سال ۲۰۱۹، ارتش اسرائیل به بهانهی ایجاد منطقهی نظامی برای تمرین تانکهایش، با حکم دادگاه، اقدام به تخریب خانهها و مدرسهی روستا میکند. اما اغلب اهالی روستا این سرزمین را ترک نمیکنند و به زندگی حتی در غار ادامه میدهند، چون معتقدند آنجا خانهشان است و سرزمین دیگری ندارند.
باسِل جوانی اهل روستاست که از هجوم گاهوبیگاه ارتشیهای اسرائیل به روستا برای تخریب فیلم میگیرد و حالا با جوان اسرائیلیای به نام یووال آبراهام آشنا میشود که به روستا آمده تا روایتگر زندگی سخت آنها باشد. یووال روزنامهنگار است و سعی میکند ظلمی که بر اهالی روستا میرود را در رسانهها و شبکههای اجتماعی بازتاب دهد.
مستند آنها، #سرزمین_دیگری_نداریم، جوایز متعددی را در جشنوارههای فیلم مستند از آن خود کرد که جایزه بهترین مستند برلیناره از جملهی آنهاست.
فیلم رنجنامهایاست از مردمی که سعی میکنند به شکلی خشونتپرهیز زمینها و سرزمینشان را حفظ کنند. گرچه در نهایت با وقوع حملهی ۷ اکتبر حماس و به دنبالش افزایش فشارها از سوی شهرکنشینان مسلح اسرائیلی بسیاری از آنها مجبور به ترک سرزمینشان شدند.
مبارزهی خشونتپرهیز آنها در برابر خشونت لگامگسیختهی برخی شهرکنشینان و ارتش اسرائیل اثر قابل توجهی بر شکلگیری حمایت بینالمللی از مردم فلسطین داشته است.
یووال آبراهام در سخنرانیاش در هنگام دریافت جایزهی برلیناره گفت: "من و باسل همسنیم. من اسرائیلیام و او فلسطینی. دو روز دیگر ما به سرزمینمان برمیگردیم در حالیکه شرایطی برابر نداریم. من تحت قانون مدنی زندگی میکنم و باسل تحت قانون نظامی. ما در فاصلهی سی دقیقهای از هم زندگی میکنیم. من حق رای دارم، اما او ندارد. من هرجای این سرزمین که بخواهم میروم. اما باسل نمیتواند از محدودهی اشغالی کرانهی باختری خارج شود. این آپارتاید و نابرابری باید پایان یابد."
او در صفحهی اینستاگرامش نوشته است که بهخاطر این سخنرانی تهدیدهای بسیاری را علیه خود و خانوادهاش دریافت کرده است.
این مستند را میتوانید در پیوند زیر تماشا کنید.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/531
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
#سرزمین_دیگری_نداریم
#مستند
#آپارتاید
#فلسطین
اینجا روستای مَسافر یطا است. در کرانهی باختری. جایی که قدمتی ۲۰۰ ساله دارد و فلسطینیها حدود دو قرن است که آنجا زیست میکنند.
از سال ۲۰۱۹، ارتش اسرائیل به بهانهی ایجاد منطقهی نظامی برای تمرین تانکهایش، با حکم دادگاه، اقدام به تخریب خانهها و مدرسهی روستا میکند. اما اغلب اهالی روستا این سرزمین را ترک نمیکنند و به زندگی حتی در غار ادامه میدهند، چون معتقدند آنجا خانهشان است و سرزمین دیگری ندارند.
باسِل جوانی اهل روستاست که از هجوم گاهوبیگاه ارتشیهای اسرائیل به روستا برای تخریب فیلم میگیرد و حالا با جوان اسرائیلیای به نام یووال آبراهام آشنا میشود که به روستا آمده تا روایتگر زندگی سخت آنها باشد. یووال روزنامهنگار است و سعی میکند ظلمی که بر اهالی روستا میرود را در رسانهها و شبکههای اجتماعی بازتاب دهد.
مستند آنها، #سرزمین_دیگری_نداریم، جوایز متعددی را در جشنوارههای فیلم مستند از آن خود کرد که جایزه بهترین مستند برلیناره از جملهی آنهاست.
فیلم رنجنامهایاست از مردمی که سعی میکنند به شکلی خشونتپرهیز زمینها و سرزمینشان را حفظ کنند. گرچه در نهایت با وقوع حملهی ۷ اکتبر حماس و به دنبالش افزایش فشارها از سوی شهرکنشینان مسلح اسرائیلی بسیاری از آنها مجبور به ترک سرزمینشان شدند.
مبارزهی خشونتپرهیز آنها در برابر خشونت لگامگسیختهی برخی شهرکنشینان و ارتش اسرائیل اثر قابل توجهی بر شکلگیری حمایت بینالمللی از مردم فلسطین داشته است.
یووال آبراهام در سخنرانیاش در هنگام دریافت جایزهی برلیناره گفت: "من و باسل همسنیم. من اسرائیلیام و او فلسطینی. دو روز دیگر ما به سرزمینمان برمیگردیم در حالیکه شرایطی برابر نداریم. من تحت قانون مدنی زندگی میکنم و باسل تحت قانون نظامی. ما در فاصلهی سی دقیقهای از هم زندگی میکنیم. من حق رای دارم، اما او ندارد. من هرجای این سرزمین که بخواهم میروم. اما باسل نمیتواند از محدودهی اشغالی کرانهی باختری خارج شود. این آپارتاید و نابرابری باید پایان یابد."
او در صفحهی اینستاگرامش نوشته است که بهخاطر این سخنرانی تهدیدهای بسیاری را علیه خود و خانوادهاش دریافت کرده است.
این مستند را میتوانید در پیوند زیر تماشا کنید.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/531
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
Telegram
محمدرضا اربابی
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
❤6👍3
Snow Is Falling
Chris De Burgh
#موسیقی
#برف_می_بارد
#کریس_دی_برگ
#ضد_جنگ
این آهنگ شنیدنی از زبان سربازانی جانباخته در جنگ است که منتظرند تا بدنهایشان را پیدا کنند.
Snow is falling, snow is falling on the ground,
In the forest, in the forest there's no sound,
A shallow grave is where we lie,
The boys and men who died,
And snow is falling on the ground,
And we are calling to be found;
And the seasons, and the seasons come and go,
In the springtime birds will sing and flowers grow,
At summer's end, the autumn breeze,
Will whisper through the trees,
And leaves are falling on the ground,
And we are calling to be found;
And in our homes, so many tears,
They don't know where we have gone,
And snow is falling on the ground,
And we are calling to be found,
We are calling to be found
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
#برف_می_بارد
#کریس_دی_برگ
#ضد_جنگ
این آهنگ شنیدنی از زبان سربازانی جانباخته در جنگ است که منتظرند تا بدنهایشان را پیدا کنند.
Snow is falling, snow is falling on the ground,
In the forest, in the forest there's no sound,
A shallow grave is where we lie,
The boys and men who died,
And snow is falling on the ground,
And we are calling to be found;
And the seasons, and the seasons come and go,
In the springtime birds will sing and flowers grow,
At summer's end, the autumn breeze,
Will whisper through the trees,
And leaves are falling on the ground,
And we are calling to be found;
And in our homes, so many tears,
They don't know where we have gone,
And snow is falling on the ground,
And we are calling to be found,
We are calling to be found
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
❤17👍1
Remember, there's always another way, even if you have to get lost to find it.
یادت باشه! همیشه یک راه دیگه وجود داره؛ حتی اگه برای پیدا کردنش مجبور شی گم شی.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
یادت باشه! همیشه یک راه دیگه وجود داره؛ حتی اگه برای پیدا کردنش مجبور شی گم شی.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
👍12❤4🔥3
#غرور_و_تعصب
#جین_آستن
"It is particularly incumbent on those who never change their opinion, to be secure of judging properly at first."
الیزابت بنت
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
#جین_آستن
"It is particularly incumbent on those who never change their opinion, to be secure of judging properly at first."
"آنهایی که هرگز نظرشان را تغییر نمیدهند، باید مراقب باشند تا قضاوت نخستینشان درست باشد."
الیزابت بنت
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
❤9👍9
خانم دکتر #ژاله_آموزگار ضمن قدردانی از ویراستاران فرمودند لطفا در ویرایش سبک نویسنده یا مترجم را تغییر ندهید. نکته دقیقی بود.
من هم درخواست دیگری را به فرمایش صحیح ایشان اضافه میکنم:
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
من هم درخواست دیگری را به فرمایش صحیح ایشان اضافه میکنم:
"اگر ترجمهای بیش از ۳۰ درصد ویرایش صرفی و نحوی لازم داشت، از ویرایش آن پرهیز کنید. چون در این صورت کار شما بازترجمه است و از یک اثر ترجمهای ضعیف، ترجمهای شاید قوی میسازید که به نام مترجمش منتشر خواهد شد."#ویرایش #ترجمه #مترجم #ویراستار
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
Telegram
محمدرضا اربابی
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
👍21❤2
"آزاداندیش کسیاست که مشتاق اندیشیدن است، بیآنکه تعصب بورزد و بترسد از اینکه درکش از چیزها با عادتها، ترجیحات و باورهایش در تضاد باشد. این ذهنیت رایج نیست، اما برای درستاندیشی ضروریاست."
لئو تولستوی
عکس: مجسمه برنزی تولستوی در موزه هنرهای ملی مینسک ساختهی ۱۸۹۱
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
👍12❤2🔥2
#هنر
خوشبین و بدبین
اثر ولادیمیر ماکوفسکی
۱۸۹۳، روسیه
رنگ روغن
ساعتها میشود به این نقاشی بینظیر آقای ماکوفسکی خیره شد و از تمام جزئیاتی که او به تصویر کشیده لذت برد. او دو پیرمرد را بر روی یک نیمکت تصویر کرده که برای فهمیدن نوع نگاهشان به زندگی کافیاست به چشمانشان خیره شویم.
پیرمردِ نشسته بالاسر کتابهایش، چشمانی هراسان و متحیر را پشت عینکش دارد و پیرمرد سیگاربهلب چشمانی بیدغدغه را به نقاش دوخته در حالیکه در کولهبارش یک مشت خنزرپنزر دارد که شاید بههیچ نیارزند!
با دیدن این نقاشی در موزهی هنرهای ملی مینسک ساعتها درگیر بودم. آیا اینهمه اضطراب منزلت و این همه شتاب عقب نیفتادن از زندگی میوهی بدبینی به فردا نیست؟ آیا با خوشبینی ذاتی در کیش درویشی و مسلک آهستگی میتوان فردایی داشت؟!
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
خوشبین و بدبین
اثر ولادیمیر ماکوفسکی
۱۸۹۳، روسیه
رنگ روغن
ساعتها میشود به این نقاشی بینظیر آقای ماکوفسکی خیره شد و از تمام جزئیاتی که او به تصویر کشیده لذت برد. او دو پیرمرد را بر روی یک نیمکت تصویر کرده که برای فهمیدن نوع نگاهشان به زندگی کافیاست به چشمانشان خیره شویم.
پیرمردِ نشسته بالاسر کتابهایش، چشمانی هراسان و متحیر را پشت عینکش دارد و پیرمرد سیگاربهلب چشمانی بیدغدغه را به نقاش دوخته در حالیکه در کولهبارش یک مشت خنزرپنزر دارد که شاید بههیچ نیارزند!
با دیدن این نقاشی در موزهی هنرهای ملی مینسک ساعتها درگیر بودم. آیا اینهمه اضطراب منزلت و این همه شتاب عقب نیفتادن از زندگی میوهی بدبینی به فردا نیست؟ آیا با خوشبینی ذاتی در کیش درویشی و مسلک آهستگی میتوان فردایی داشت؟!
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
👍14❤6
Yazdah Maho Bisto Noh Rouzo Chand Hezar Saat
Alireza Ghorbani
#موسیقی
#علیرضا_قربانی
یازده ماه و بیستونه روز و چندهزار ساعت
نپرس در هوای تو
کدام لحظه گم شدم
همان همان زمان که رفتی
من از شروع ماجرا
به انتها رسیدهام
نشان به آن نشان که رفتی
پس از تو خانه خانه نشد
هوایم عاشقانه نشد
جنون مرا ندیده گرفتی
در آن غروب سرد خزان
تو را صدا زدم که بمان
ولی تو ناشنیده گرفتی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
#علیرضا_قربانی
یازده ماه و بیستونه روز و چندهزار ساعت
نپرس در هوای تو
کدام لحظه گم شدم
همان همان زمان که رفتی
من از شروع ماجرا
به انتها رسیدهام
نشان به آن نشان که رفتی
پس از تو خانه خانه نشد
هوایم عاشقانه نشد
جنون مرا ندیده گرفتی
در آن غروب سرد خزان
تو را صدا زدم که بمان
ولی تو ناشنیده گرفتی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
🔥8❤3👍3
#کوته_نگاشت
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
عزیز من!#آلبر_کامو
در میانهی نفرت، عشقی شکستناپذیر،
در میانهی اشک، لبخندی شکستناپذیر،
در میانهی آشوب، آرامشی شکستناپذیر،
و در میانهی زمستان، تابستانی شکستناپذیر
را درون خود یافتم.
فهمیدنش شادم کرد. چراکه این یعنی مهم نیست جهان بیرون چهاندازه مرا میفشارد. اینجا، درون خود چیزی قویتر دارم؛ چیزی بهتر که آنها را پس میزند و عقب میراند.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
Telegram
محمدرضا اربابی
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
❤4🔥4👍2
یک لیوان آب را تصور کنید!
اگر آن را یک دقیقه در دست نگه دارید اتفاقی نمیافتد.
اگر یک ساعت نگهش دارید دستتان خسته میشود.
اگر یک روز آن را نگه داری دستتان بیحس میشود.
مسئله وزن لیوان و آب درونش نیست، بلکه مدتیاست که آن را نگه میدارید.
نگرانیها و استرسهای روزانه از جنس همین لیوان و آب هستند.
اگر مدت کوتاهی ذهنتان را مشغول کنند اتفاقی نمیافتد.
اگر کمی بیشتر درگیرشان شوید توانتان را میگیرند.
اگر تمام روز به آنها مشغول شوید، توان زندگی کردن را از شما میگیرند.
شما قویتر از افکارتان هستید. پس نگذارید شما را مصرف کنند!
منبع: ریکاوری تروما
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
اگر آن را یک دقیقه در دست نگه دارید اتفاقی نمیافتد.
اگر یک ساعت نگهش دارید دستتان خسته میشود.
اگر یک روز آن را نگه داری دستتان بیحس میشود.
مسئله وزن لیوان و آب درونش نیست، بلکه مدتیاست که آن را نگه میدارید.
نگرانیها و استرسهای روزانه از جنس همین لیوان و آب هستند.
اگر مدت کوتاهی ذهنتان را مشغول کنند اتفاقی نمیافتد.
اگر کمی بیشتر درگیرشان شوید توانتان را میگیرند.
اگر تمام روز به آنها مشغول شوید، توان زندگی کردن را از شما میگیرند.
شما قویتر از افکارتان هستید. پس نگذارید شما را مصرف کنند!
منبع: ریکاوری تروما
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
Telegram
محمدرضا اربابی
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
👍8❤4
#فیلم_نگاشت
#تاسیان
#سریال
تاسیان مطبوع و مطلوب آغاز شد؛ همانطور که از #تینا_پاکروان انتظار داشتم.
تاسیانِ پاکروان یک عاشقانه در بستر تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی سال ۱۳۵۶ است که از همان قسمت نخست، سناریست و کارگردان، کوشیده تا با ارجاعات نسبتا دقیق، عمق تاریخی اثرش را به رخ مخاطب بکشد.
در همان سرآغاز این قسمت، به #بهرام_بیضایی ادای احترام شده است. زیرا قرار است برشی از سخنرانی بیضایی در شب سوم از ده شب "شبهای شعر گوته" را در #انستیتو_گوته ببینیم. شبهای شعر گوته با همکاری #کانون_نویسندگان_ایران و انستیتو گوته با محوریت #سانسور در پاییز ۱۳۵۶ برگزار شد و در ده شب آن قلههای ادبیات و هنر ایران سخنرانی و شعرخوانی کردهاند: هوشنگ گلشیری، داریوش آشوری، بهآذین، اسماعیل خوئی، سیمین دانشور، بیضایی، مصطفی رحیمی، فریدون مشیری، سیاوش کسرایی، هوشنگ ابتهاج، اخوان ثالث و .... مژده اینکه #ماندانا_زندیان در سال ۱۳۹۲ سخنرانیهای این ده شب را در کتابی ارزشمند با عنوان "بازخوانی ده شب" جمعآوری کرده است که در ادامه فایل آن بهعلاوهی فایل سخنرانی کامل بیضایی در آن شب تقدیم شما خواهد شد.
یکی دیگر از ارجاعات جالب توجه، نقشیاست که مهران مدیری در سریال ایفا میکند. او در نقش دکتر #هاشم_رجب_زاده ظاهر شده است. هاشم رجبزاده که دکترای حقوق علوم سیاسی دارد، در بازه ۱۳۴۹ تا ۱۳۶۱ در وزارت خارجه فعالیت کرده و پس از آن در دانشگاه اوساکای ژاپن به استادی زبان و ادبیات زبان فارسی پرداخت و بهخاطر نقش پررنگش در تبادل فرهنگی ایران و ژاپن، نشان امپراتور ژاپن را دریافت کرد.
به تاسیان برگردم که معنای آن در گویش گیلکی، غم و دلتنگی ناشی از رفتن و از دست دادن عزیزیاست. بازی چشمنواز بابک حمیدیان در همین قسمت نخست دلبری میکند. او کارخانهداری سرمایهدار است که با لحنی "تهرونی" میکوشد مخاطب را در حالوهوای سال ۵۶ تهران قرار دهد. بازیها اغلب خوب و قابل قبولند. داستان بهخوبی قطعات پازل فضای فرهنگی و اجتماعی سیاستزده سالهای منتهی به انقلاب ۵۷ را بهتصویر میکشد و آرامآرام شخصیتپردازی لازم برای جبههبندی سه جریان غالب آن دوران را پیش میبرد: چپها، ملیگرایان و مذهبیون.
در سکانسی که در کارخانه رخ میدهد، حمیدیان از قتل فردی بهنام فاتح بهدست کارگران اشاره میکند. مقصود از فاتح در این سکانس، #محمد_صادق_فاتح_یزدی است. او کارخانهدار و سرمایهدار بزرگی در دورهی پهلوی بوده است که کارخانههای روغن جهان، چای جهان و روغن موتور جهان گوشهای از داراییهای او بوده است. او همچنین محلههای جهانشهر در کرج و چهارصد دستگاه در تهران را بنا کرده است. فاتح در سال ۱۳۵۳ زیر پل ستارخان به قتل رسیده است. قتل او را به چریکهای فدایی منصوب دانستهاند.
خلاصه اینکه، تاسیان با این شروع نشان داد که قرار است حرفهای شنیدنی بسیاری را در بستر درام عاشقانهاش روایت کند که شاید بتواند روایتی متفاوت از وقایع منتهی به انقلاب ۵۷ و نقشآفرینان آن ارائه نماید.
پیوستها:
فایل کتاب بازخوانی ده شب:
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/546
فایل صوتی سخنرانی بهرام بیضایی در شب سوم:
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/547
#تاسیان
#سریال
تاسیان مطبوع و مطلوب آغاز شد؛ همانطور که از #تینا_پاکروان انتظار داشتم.
تاسیانِ پاکروان یک عاشقانه در بستر تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی سال ۱۳۵۶ است که از همان قسمت نخست، سناریست و کارگردان، کوشیده تا با ارجاعات نسبتا دقیق، عمق تاریخی اثرش را به رخ مخاطب بکشد.
در همان سرآغاز این قسمت، به #بهرام_بیضایی ادای احترام شده است. زیرا قرار است برشی از سخنرانی بیضایی در شب سوم از ده شب "شبهای شعر گوته" را در #انستیتو_گوته ببینیم. شبهای شعر گوته با همکاری #کانون_نویسندگان_ایران و انستیتو گوته با محوریت #سانسور در پاییز ۱۳۵۶ برگزار شد و در ده شب آن قلههای ادبیات و هنر ایران سخنرانی و شعرخوانی کردهاند: هوشنگ گلشیری، داریوش آشوری، بهآذین، اسماعیل خوئی، سیمین دانشور، بیضایی، مصطفی رحیمی، فریدون مشیری، سیاوش کسرایی، هوشنگ ابتهاج، اخوان ثالث و .... مژده اینکه #ماندانا_زندیان در سال ۱۳۹۲ سخنرانیهای این ده شب را در کتابی ارزشمند با عنوان "بازخوانی ده شب" جمعآوری کرده است که در ادامه فایل آن بهعلاوهی فایل سخنرانی کامل بیضایی در آن شب تقدیم شما خواهد شد.
یکی دیگر از ارجاعات جالب توجه، نقشیاست که مهران مدیری در سریال ایفا میکند. او در نقش دکتر #هاشم_رجب_زاده ظاهر شده است. هاشم رجبزاده که دکترای حقوق علوم سیاسی دارد، در بازه ۱۳۴۹ تا ۱۳۶۱ در وزارت خارجه فعالیت کرده و پس از آن در دانشگاه اوساکای ژاپن به استادی زبان و ادبیات زبان فارسی پرداخت و بهخاطر نقش پررنگش در تبادل فرهنگی ایران و ژاپن، نشان امپراتور ژاپن را دریافت کرد.
به تاسیان برگردم که معنای آن در گویش گیلکی، غم و دلتنگی ناشی از رفتن و از دست دادن عزیزیاست. بازی چشمنواز بابک حمیدیان در همین قسمت نخست دلبری میکند. او کارخانهداری سرمایهدار است که با لحنی "تهرونی" میکوشد مخاطب را در حالوهوای سال ۵۶ تهران قرار دهد. بازیها اغلب خوب و قابل قبولند. داستان بهخوبی قطعات پازل فضای فرهنگی و اجتماعی سیاستزده سالهای منتهی به انقلاب ۵۷ را بهتصویر میکشد و آرامآرام شخصیتپردازی لازم برای جبههبندی سه جریان غالب آن دوران را پیش میبرد: چپها، ملیگرایان و مذهبیون.
در سکانسی که در کارخانه رخ میدهد، حمیدیان از قتل فردی بهنام فاتح بهدست کارگران اشاره میکند. مقصود از فاتح در این سکانس، #محمد_صادق_فاتح_یزدی است. او کارخانهدار و سرمایهدار بزرگی در دورهی پهلوی بوده است که کارخانههای روغن جهان، چای جهان و روغن موتور جهان گوشهای از داراییهای او بوده است. او همچنین محلههای جهانشهر در کرج و چهارصد دستگاه در تهران را بنا کرده است. فاتح در سال ۱۳۵۳ زیر پل ستارخان به قتل رسیده است. قتل او را به چریکهای فدایی منصوب دانستهاند.
خلاصه اینکه، تاسیان با این شروع نشان داد که قرار است حرفهای شنیدنی بسیاری را در بستر درام عاشقانهاش روایت کند که شاید بتواند روایتی متفاوت از وقایع منتهی به انقلاب ۵۷ و نقشآفرینان آن ارائه نماید.
پیوستها:
فایل کتاب بازخوانی ده شب:
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/546
فایل صوتی سخنرانی بهرام بیضایی در شب سوم:
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/547
Telegram
محمدرضا اربابی
#تاسیان
#بهرام_بیضایی
#شب_های_شعر_گوته
#کانون_نویسندگان_ایران
#انستیتو_گوته
#ماندانا_زندیان
بازخوانی ده شب
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
#بهرام_بیضایی
#شب_های_شعر_گوته
#کانون_نویسندگان_ایران
#انستیتو_گوته
#ماندانا_زندیان
بازخوانی ده شب
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
👍10❤3
Bazkhani_dah_shab.pdf
5.2 MB
#تاسیان
#بهرام_بیضایی
#شب_های_شعر_گوته
#کانون_نویسندگان_ایران
#انستیتو_گوته
#ماندانا_زندیان
بازخوانی ده شب
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
#بهرام_بیضایی
#شب_های_شعر_گوته
#کانون_نویسندگان_ایران
#انستیتو_گوته
#ماندانا_زندیان
بازخوانی ده شب
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
❤6👍4
Shab 3 - Part 2
Bahram Beizaee
#تاسیان
#بهرام_بیضایی
#شب_های_شعر_گوته
#کانون_نویسندگان_ایران
#انستیتو_گوته
فایل صوتی شب سوم: در موقعیت تئاتر و سینما
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
#بهرام_بیضایی
#شب_های_شعر_گوته
#کانون_نویسندگان_ایران
#انستیتو_گوته
فایل صوتی شب سوم: در موقعیت تئاتر و سینما
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
❤7👍1
#فیلمتاب
#رود_بلند_رخشان
#long_bright_river
در مورد مطلوبیت و کیفیت آثار تصویری (فیلم و سریال) اقتباسشده از آثار ادبی همیشه اختلاف نظر وجود داشته است و این آثار همیشه با نسخهی ادبی آنها مقایسه میشوند. اما معتقدم آثار اقتباسی در ویژگی قصه و روایت اغلب غنی هستند.
در ادامه میخواهم بهقولی که دادم عمل کنم و چند فیلم و سریال اقتباسی را معرفی کنم که در سال ۲۰۲۵ منتشر خواهند شد.
رود بلند رخشان
لیز مور این رمان را در سال ۲۰۲۰ منتشر کرد و خیلی زود به یکی از پرفروشهای نیویورک تایمز تبدیل شد و در لیستهای معتبر معرفی کتاب برتر قرار گرفت.
لیز مور به ماجرای دو خواهر (میکی و کیسی) میپردازد که روزگاری جدانشدنی بودند و حالا یکی درگیر اعتیاد است (کیسی) و دیگری پلیس (میکی). میکی و کیسی مدتهاست از هم جداافتادهاند، اما میکی از یاد خواهر نکاسته است. ناپدیدشدن کیسی و وقوع چند قتل مرموز، میکی را برای یافتن خواهرش ترغیب میکند. رمان رود بلند درخشان هیجانانگیز و احساسیاست.
این رمان لیز مور در ایران ترجمه نشده و فقط ترجمه دو کتاب از لیز مور در سایت کتابخانه ملی ثبت شده (خدای جنگل و بار سنگین تنهایی) که اطلاعاتی از هیچیک در سایت خانهی کتاب و حتی ناشرانشان یافت نشد.
حالا خانم لیز مور با همکاری نیکی توسکانو اقتباسی تلویزیونی (۸ قسمتی) با همین نام (رود بلند رخشان) از این رمان انجام دادهاند که در مارس ۲۰۲۵ (فروردین ۱۴۰۴) منتشر خواهد شد. در این سریال که هاگار بن آشر آن را کارگردانی کرده، آماندا سیفراید، کالوم ویلسون و نیکلاس پیناک حضور دارند.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
#رود_بلند_رخشان
#long_bright_river
فیلم و سریال اقتباسشده از ادبیات
در مورد مطلوبیت و کیفیت آثار تصویری (فیلم و سریال) اقتباسشده از آثار ادبی همیشه اختلاف نظر وجود داشته است و این آثار همیشه با نسخهی ادبی آنها مقایسه میشوند. اما معتقدم آثار اقتباسی در ویژگی قصه و روایت اغلب غنی هستند.
در ادامه میخواهم بهقولی که دادم عمل کنم و چند فیلم و سریال اقتباسی را معرفی کنم که در سال ۲۰۲۵ منتشر خواهند شد.
رود بلند رخشان
لیز مور این رمان را در سال ۲۰۲۰ منتشر کرد و خیلی زود به یکی از پرفروشهای نیویورک تایمز تبدیل شد و در لیستهای معتبر معرفی کتاب برتر قرار گرفت.
لیز مور به ماجرای دو خواهر (میکی و کیسی) میپردازد که روزگاری جدانشدنی بودند و حالا یکی درگیر اعتیاد است (کیسی) و دیگری پلیس (میکی). میکی و کیسی مدتهاست از هم جداافتادهاند، اما میکی از یاد خواهر نکاسته است. ناپدیدشدن کیسی و وقوع چند قتل مرموز، میکی را برای یافتن خواهرش ترغیب میکند. رمان رود بلند درخشان هیجانانگیز و احساسیاست.
این رمان لیز مور در ایران ترجمه نشده و فقط ترجمه دو کتاب از لیز مور در سایت کتابخانه ملی ثبت شده (خدای جنگل و بار سنگین تنهایی) که اطلاعاتی از هیچیک در سایت خانهی کتاب و حتی ناشرانشان یافت نشد.
حالا خانم لیز مور با همکاری نیکی توسکانو اقتباسی تلویزیونی (۸ قسمتی) با همین نام (رود بلند رخشان) از این رمان انجام دادهاند که در مارس ۲۰۲۵ (فروردین ۱۴۰۴) منتشر خواهد شد. در این سریال که هاگار بن آشر آن را کارگردانی کرده، آماندا سیفراید، کالوم ویلسون و نیکلاس پیناک حضور دارند.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
👍8🔥3
محمدرضا اربابی
#فیلمتاب #رود_بلند_رخشان #long_bright_river فیلم و سریال اقتباسشده از ادبیات در مورد مطلوبیت و کیفیت آثار تصویری (فیلم و سریال) اقتباسشده از آثار ادبی همیشه اختلاف نظر وجود داشته است و این آثار همیشه با نسخهی ادبی آنها مقایسه میشوند. اما معتقدم آثار…
#کوته_نگاشت
#رود_بلند_رخشان
#لیز_مور
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
#رود_بلند_رخشان
#لیز_مور
اشتباهات گذشته راهی برای شکار تو در باقی زندگیات مییابند.
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
Telegram
محمدرضا اربابی
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
👍2🔥1
#فیلمنگاشت
#سال_نویی_که_هرگز_نیامد
#رومانی
اواخر دسامبر ۱۹۸۹ است و همه در تدارک جشن کریسمس.
اما صداوسیمای رومانی با یک چالش جدی مواجه شده است. برنامهای برای تبریک کریسمس ضبط کردهاند. شخصیت اصلی برنامه دختریاست بهنام لیلی که در آن پیامی رسا در رثای رهبر کشور میگوید. اما حالا لیلی که بهخیال برنامهسازان یک وفادار جدی به حزب کمونیست تصور میشده، فرار کرده و بهخاطر مصاحبهاش با رادیو اروپای آزاد معروف شده است و تلویزیون مجبور است با وجود زمان کم برنامه را اصلاح کند تا در شب عید پخش شود!
در جای دیگری از جهانِ روایت، دختری بازیگر تئاتر میکوشد روزهای سخت خود را با داروهای آرامبخش بگذراند و ناگهان متوجه میشود او را برای جایگزینی لیلی در برنامه انتخاب کردهاند تا در رثای کسی خطابه بگوسد که پدرش هر شب در تلویزیون به تصویر او تف میاندازد.
در گوشهای دیگر، کارگری ساده تلاش میکند کریسمس را برای زن و پسرش جشن بگیرد. اما متوجه میشود پسرش در نامهای به بابانوئل از او خواسته تا آرزوی پدرش را که شبها در خانه زیر لب زمزمه میکرده برآورده کند: مرگِ عمو نیک! پسر نامه را با آدرس فرستنده در صندوق پست انداخته است! و این یعنی خانواده در خطر است.
یکی از نیروهای امنیتی تلاش میکند تا شب عیدی مادرش را از خانهی قدیمیاش که بهدستور حزب باید تخریب شود، به خانهای آپارتمانی و جدید منتقل کند و با مقاومت مادرش مواجه میشود که به تعلقات و خاطراتش وابستگی دارد.
دو پسر جوان قرار گذاشتهاند تا مخفیانه و غیرقانونی از کشور فرار کنند، چون: "دیگر اینجا جای ماندن نیست و هیچ چیز درست نمیشود."
در همین اثنا اما عمو نیک، یا همان #نیکلا_چائوشسکو مشغول کشتار مخالفان و معترضان در شهر تیمیشوارا ست.
نویسنده همهی این شخصیتها را در مقابل کاخ ریاشت جمهوری رومانی در برابر تریبون چائوشسکو جمع میکند. این همان صحنهی معروف غلبهی خشم بر وحشت در رومانیاست که در میانهی سخنرانی یک رهبر، سیلاب جمعیت مخالفان به جمع بهظاهر موافقانی میرسد که بهزور به گردهمایی آمدهاند و ناگهان همهچیز زیرورو میشود. سقوط یک #دیکتاتور؛ یکی از آخرین دیکتاتورهای کمونیست اروپای شرقی!
چائوشسکو که هفتهای پیش از سقوط به ایران سفر کرده بود و پایانی را برای زعامت خود بر ملتش تصور نمیکرد، در چشمبههمزدنی سقوط کرد. آنهم بهدست همانهایی که از وحشت دیکتاتور، آرام و بیصدا نفرینشان را نثارش میکردند.
انقلاب کریسمس در رومانی یکی از عبرتآموزترین انقلابهای تاریخ است.
در رابطه با انقلاب رومانی، تماشای مستند #بین_انقلاب_ها هم توصیه میشود که به فاصلهی دو انقلاب ۱۹۷۹ ایران و ۱۹۸۹ رومانی میپردازد و لینک معرفیاش در همین کانال تقدیم میشود:
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/419
#سال_نویی_که_هرگز_نیامد
#رومانی
اواخر دسامبر ۱۹۸۹ است و همه در تدارک جشن کریسمس.
اما صداوسیمای رومانی با یک چالش جدی مواجه شده است. برنامهای برای تبریک کریسمس ضبط کردهاند. شخصیت اصلی برنامه دختریاست بهنام لیلی که در آن پیامی رسا در رثای رهبر کشور میگوید. اما حالا لیلی که بهخیال برنامهسازان یک وفادار جدی به حزب کمونیست تصور میشده، فرار کرده و بهخاطر مصاحبهاش با رادیو اروپای آزاد معروف شده است و تلویزیون مجبور است با وجود زمان کم برنامه را اصلاح کند تا در شب عید پخش شود!
در جای دیگری از جهانِ روایت، دختری بازیگر تئاتر میکوشد روزهای سخت خود را با داروهای آرامبخش بگذراند و ناگهان متوجه میشود او را برای جایگزینی لیلی در برنامه انتخاب کردهاند تا در رثای کسی خطابه بگوسد که پدرش هر شب در تلویزیون به تصویر او تف میاندازد.
در گوشهای دیگر، کارگری ساده تلاش میکند کریسمس را برای زن و پسرش جشن بگیرد. اما متوجه میشود پسرش در نامهای به بابانوئل از او خواسته تا آرزوی پدرش را که شبها در خانه زیر لب زمزمه میکرده برآورده کند: مرگِ عمو نیک! پسر نامه را با آدرس فرستنده در صندوق پست انداخته است! و این یعنی خانواده در خطر است.
یکی از نیروهای امنیتی تلاش میکند تا شب عیدی مادرش را از خانهی قدیمیاش که بهدستور حزب باید تخریب شود، به خانهای آپارتمانی و جدید منتقل کند و با مقاومت مادرش مواجه میشود که به تعلقات و خاطراتش وابستگی دارد.
دو پسر جوان قرار گذاشتهاند تا مخفیانه و غیرقانونی از کشور فرار کنند، چون: "دیگر اینجا جای ماندن نیست و هیچ چیز درست نمیشود."
در همین اثنا اما عمو نیک، یا همان #نیکلا_چائوشسکو مشغول کشتار مخالفان و معترضان در شهر تیمیشوارا ست.
نویسنده همهی این شخصیتها را در مقابل کاخ ریاشت جمهوری رومانی در برابر تریبون چائوشسکو جمع میکند. این همان صحنهی معروف غلبهی خشم بر وحشت در رومانیاست که در میانهی سخنرانی یک رهبر، سیلاب جمعیت مخالفان به جمع بهظاهر موافقانی میرسد که بهزور به گردهمایی آمدهاند و ناگهان همهچیز زیرورو میشود. سقوط یک #دیکتاتور؛ یکی از آخرین دیکتاتورهای کمونیست اروپای شرقی!
چائوشسکو که هفتهای پیش از سقوط به ایران سفر کرده بود و پایانی را برای زعامت خود بر ملتش تصور نمیکرد، در چشمبههمزدنی سقوط کرد. آنهم بهدست همانهایی که از وحشت دیکتاتور، آرام و بیصدا نفرینشان را نثارش میکردند.
انقلاب کریسمس در رومانی یکی از عبرتآموزترین انقلابهای تاریخ است.
در رابطه با انقلاب رومانی، تماشای مستند #بین_انقلاب_ها هم توصیه میشود که به فاصلهی دو انقلاب ۱۹۷۹ ایران و ۱۹۸۹ رومانی میپردازد و لینک معرفیاش در همین کانال تقدیم میشود:
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/419
Telegram
محمدرضا اربابی
#فیلمنگاشت
#بین_انقلاب_ها
#ولاد_پتری
#مستند
#سیاسی_تاریخی
#ایران
#رومانی
۱۹۸۹، سال پراتفاقی برای اروپا، بهویژه اروپای شرقی و مرکزیاست. اکتبر آن سال پارلمان مجارستان به چندحزبیشدن رای داد و جمهوری مجارستان رسماً شکل گرفت. در نوامبر، دولت کمونیست آلمان…
#بین_انقلاب_ها
#ولاد_پتری
#مستند
#سیاسی_تاریخی
#ایران
#رومانی
۱۹۸۹، سال پراتفاقی برای اروپا، بهویژه اروپای شرقی و مرکزیاست. اکتبر آن سال پارلمان مجارستان به چندحزبیشدن رای داد و جمهوری مجارستان رسماً شکل گرفت. در نوامبر، دولت کمونیست آلمان…
❤7👍2
#یادداشت
#مصطفی_رحیمی
یکی از مهمترین سوالاتی که این سالها از خودم میپرسم ایناست که در بحبوئهی تلاطمها، خیزشها و انقلابهایی که ایران بهخود دیده، روشنفکران و صاحبان اندیشه چگونه میاندیشیدهاند و چه کنشی داشتهاند. امروز در جستجوهایم به سراغ نامهای رفتم که #مصطفی_رحیمی در دهم دیماه ۱۳۵۷ خطاب به آیتالله خمینی نوشته است: "چرا با جمهوری اسلامی مخالفم؟"
مصطفی رحیمی حقوقدان، نویسنده و مترجم برجستهای بود که آثار مهمی از او برجای مانده است. او در بطن این نامه، سوسیال دموکراسی را مدل مطلوب حکمرانی بعد از انقلاب معرفی میکند. تقیزاده در جایی میگوید که ما در ایران روشنفکر "چه نمیخواهم" داریم، اما روشنفکر "چه میخواهم" نه. مصطفی رحیمی روشناندیش چهمیخواهم بود.
نامه مصطفی رحیمی تاریخ مصرف ندارد و نکات پندآموز بسیاری را در آن میتوان یافت. در ادامه بخشهایی از نامه را خواهم آورد. اما توصیه میکنم متن کامل آن را بخوانید.
(متن کامل نامهی مصطفی رحیمی)
"اگر برای حکومت مردم از پیش قواعد و ضوابطی تعیین کنیم، در آنچه مربوط به مردم است خواه ناخواه خود مردم را کنار گذاشتهایم. در مسائل دینی تعیین روابط انسان با خدا کار آیات عظام است و دیگران را در آن حقی نیست. رفع ظلم و عدوان نیز وظیفهی شرعی آنان است. اما تعیین قواعد و ضوابط معیشتی مردم با خود مردم است و تکرار کنم، کدام مسئله معیشتیاست که از جنبهی سیاسی عاری باشد؟ و برای حل این امور چه کسی از مزدم شایستهتر؟ مردمی که با خون خود بزرگترین حماسهی تاریخ ایران را آفریدند چرا بههنگام تعیین سرنوشت خود کنار گذاشته شوند؟ خواهم گفت که چرا رایگیری همراه با پیشنهاد قواعد و ضوابط قبلی آزادی رایدهندگان را محدود خواهد کرد".
"مقام سیاسی یعنی قدرت سیاسی، و قدرت فینفسه و بالضروره فسادآور است مگر آن كه در جنبۀ اعتراض باشد. این نكته را ماركس و لنین و مائو به غفلت سپردند. امید كه شما از این بحث آسان نگذرید. مسیحیت تا هنگامی كه در جبهه اعتراض بود افشاگر ستم بود اما همین كه بر سریر قدرت تكیه كرد زایندۀ پاپها شد. روحانیت، جهان پاكی و صفا و رفع ستم است، و قدرت سیاسی، جهان آلودگی و ستم. پس میتوان گفت كه روحانیت با آلوده شدن به قدرت سیاسی خود را از روحانیت خلع میكند و این دریغی مضاعف است: یكی اینكه حق حاكمیت را كه متعلق به همه خلایق است از آن خود كرده و دیگر آنكه مقام روحانی و معنوی را كه هر جامعهای بدان نیازمند است نابود میکند."
"اگر مخالف در این قدرت حق چون و چرا نداشته باشد، كار تمام است. راز این تباهی آن است كه چون مخالف خاموش است و چون قواعد معین است و چون هر فرد و گروهی جایزالخطاست. فرد یا گروه حاكم از خطائی به خطای دیگر میلغزد. اگر امروز احزاب دموكرات مسیحی در همه جا با ستمگران همكاری میكنند علت آن نیست كه مسیح یا قدیسین عیسوی طرفدار ستم بودهاند. علت آن است كه این احزاب دچار قواعد و ضوابط دگم شده خویشاند."
"بیاییم ... حکومت را روحانی کنیم، نه اینکه روحانیت را به حکومت برسانیم و با این کار آنان را بهصورت صنفی درآوریم در شمار سایر صنفها"
"در حقیقت قدرت، تودهی سمیاست که اگر به شمارهی افراد کشور تقسیم شد و میان همهی آنها تقسیم کردید، خصوصیت دارویی شفابخش دارد. هر گروهی که سهم دیگران را به خود اختصاص داد، هم دیگران را از دارو محروم کرده و هم خود را مسموم ساخته است."
"در اینكه در یك كشور آزاد و خودمختار كه عقل سلیم برآن حكمفرماست نباید قمارخانه وجود داشته باشد تردیدی نیست، ولی حكیمی مانند شما خوب میداند كه قمار واقعی در بانكها و مؤسسات اقتصادی و بورسها صورت میگیرد. چه تضمینی هست كه جمهوری اسلامی این قمارهای واقعی را از میان خواهد برد و راه را بر سوسیالیسمی انسانی خواهد گشود."
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
#مصطفی_رحیمی
یکی از مهمترین سوالاتی که این سالها از خودم میپرسم ایناست که در بحبوئهی تلاطمها، خیزشها و انقلابهایی که ایران بهخود دیده، روشنفکران و صاحبان اندیشه چگونه میاندیشیدهاند و چه کنشی داشتهاند. امروز در جستجوهایم به سراغ نامهای رفتم که #مصطفی_رحیمی در دهم دیماه ۱۳۵۷ خطاب به آیتالله خمینی نوشته است: "چرا با جمهوری اسلامی مخالفم؟"
مصطفی رحیمی حقوقدان، نویسنده و مترجم برجستهای بود که آثار مهمی از او برجای مانده است. او در بطن این نامه، سوسیال دموکراسی را مدل مطلوب حکمرانی بعد از انقلاب معرفی میکند. تقیزاده در جایی میگوید که ما در ایران روشنفکر "چه نمیخواهم" داریم، اما روشنفکر "چه میخواهم" نه. مصطفی رحیمی روشناندیش چهمیخواهم بود.
نامه مصطفی رحیمی تاریخ مصرف ندارد و نکات پندآموز بسیاری را در آن میتوان یافت. در ادامه بخشهایی از نامه را خواهم آورد. اما توصیه میکنم متن کامل آن را بخوانید.
(متن کامل نامهی مصطفی رحیمی)
"اگر برای حکومت مردم از پیش قواعد و ضوابطی تعیین کنیم، در آنچه مربوط به مردم است خواه ناخواه خود مردم را کنار گذاشتهایم. در مسائل دینی تعیین روابط انسان با خدا کار آیات عظام است و دیگران را در آن حقی نیست. رفع ظلم و عدوان نیز وظیفهی شرعی آنان است. اما تعیین قواعد و ضوابط معیشتی مردم با خود مردم است و تکرار کنم، کدام مسئله معیشتیاست که از جنبهی سیاسی عاری باشد؟ و برای حل این امور چه کسی از مزدم شایستهتر؟ مردمی که با خون خود بزرگترین حماسهی تاریخ ایران را آفریدند چرا بههنگام تعیین سرنوشت خود کنار گذاشته شوند؟ خواهم گفت که چرا رایگیری همراه با پیشنهاد قواعد و ضوابط قبلی آزادی رایدهندگان را محدود خواهد کرد".
"مقام سیاسی یعنی قدرت سیاسی، و قدرت فینفسه و بالضروره فسادآور است مگر آن كه در جنبۀ اعتراض باشد. این نكته را ماركس و لنین و مائو به غفلت سپردند. امید كه شما از این بحث آسان نگذرید. مسیحیت تا هنگامی كه در جبهه اعتراض بود افشاگر ستم بود اما همین كه بر سریر قدرت تكیه كرد زایندۀ پاپها شد. روحانیت، جهان پاكی و صفا و رفع ستم است، و قدرت سیاسی، جهان آلودگی و ستم. پس میتوان گفت كه روحانیت با آلوده شدن به قدرت سیاسی خود را از روحانیت خلع میكند و این دریغی مضاعف است: یكی اینكه حق حاكمیت را كه متعلق به همه خلایق است از آن خود كرده و دیگر آنكه مقام روحانی و معنوی را كه هر جامعهای بدان نیازمند است نابود میکند."
"اگر مخالف در این قدرت حق چون و چرا نداشته باشد، كار تمام است. راز این تباهی آن است كه چون مخالف خاموش است و چون قواعد معین است و چون هر فرد و گروهی جایزالخطاست. فرد یا گروه حاكم از خطائی به خطای دیگر میلغزد. اگر امروز احزاب دموكرات مسیحی در همه جا با ستمگران همكاری میكنند علت آن نیست كه مسیح یا قدیسین عیسوی طرفدار ستم بودهاند. علت آن است كه این احزاب دچار قواعد و ضوابط دگم شده خویشاند."
"بیاییم ... حکومت را روحانی کنیم، نه اینکه روحانیت را به حکومت برسانیم و با این کار آنان را بهصورت صنفی درآوریم در شمار سایر صنفها"
"در حقیقت قدرت، تودهی سمیاست که اگر به شمارهی افراد کشور تقسیم شد و میان همهی آنها تقسیم کردید، خصوصیت دارویی شفابخش دارد. هر گروهی که سهم دیگران را به خود اختصاص داد، هم دیگران را از دارو محروم کرده و هم خود را مسموم ساخته است."
"در اینكه در یك كشور آزاد و خودمختار كه عقل سلیم برآن حكمفرماست نباید قمارخانه وجود داشته باشد تردیدی نیست، ولی حكیمی مانند شما خوب میداند كه قمار واقعی در بانكها و مؤسسات اقتصادی و بورسها صورت میگیرد. چه تضمینی هست كه جمهوری اسلامی این قمارهای واقعی را از میان خواهد برد و راه را بر سوسیالیسمی انسانی خواهد گشود."
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
Telegram
محمدرضا اربابی
یادداشتها، نقدها، ایدهها و ...#محمدرضا_اربابی
❤5👍1