ارغوان
Reza Bahram – Madar
و اما
تو ای مادر !
هوا، همان چيزی است
كه به دور سَرت میچرخد،
و هنگامی كه تو ميخندی
صافتر میشوَد...
#حسين_پناهی
@arghavan59🥀
تو ای مادر !
هوا، همان چيزی است
كه به دور سَرت میچرخد،
و هنگامی كه تو ميخندی
صافتر میشوَد...
#حسين_پناهی
@arghavan59🥀
ایستاده ای
درست در انتهای پاییز
میان همهمه ی برگ های خشک
و من فقط یک دقیقه آن طرف تر
در یلداترین شب سال
کاسه ی غم به دست گرفته ام
و انار نبودنت را
دانه میکنم
کاش میدانستی
یلدای بدون تو
از پاییز هم
غم انگیزتر است
#پیمان_لطیف_نیا
یلداتون قشنگ🌹🌹
@arghavan59
درست در انتهای پاییز
میان همهمه ی برگ های خشک
و من فقط یک دقیقه آن طرف تر
در یلداترین شب سال
کاسه ی غم به دست گرفته ام
و انار نبودنت را
دانه میکنم
کاش میدانستی
یلدای بدون تو
از پاییز هم
غم انگیزتر است
#پیمان_لطیف_نیا
یلداتون قشنگ🌹🌹
@arghavan59
صبح یا عصر
زیاد فرقی نمیکند
دلتنگیِ جمعه
از جایی شروع میشود
که دهانت پر از حرف است برای گفتن
اما کسی را نداری برای شنیدن...
#علی_سلطانی
@arghavan59🥀
زیاد فرقی نمیکند
دلتنگیِ جمعه
از جایی شروع میشود
که دهانت پر از حرف است برای گفتن
اما کسی را نداری برای شنیدن...
#علی_سلطانی
@arghavan59🥀
یلدا
یک دقیقه بغض اضافی ست
که مانده در
گلویِ پاییزی ترین شب سال.
#بهنام_محبی_فر
#یلداتون_شاد
@arghavan59🍉🍉
یک دقیقه بغض اضافی ست
که مانده در
گلویِ پاییزی ترین شب سال.
#بهنام_محبی_فر
#یلداتون_شاد
@arghavan59🍉🍉
یلدا یعنی بهانه ای
برای در کنار هم شاد بودن
و زندگی یعنی
همین بهانه های کوچک گذرا...
زندگیتون پر از بهانه های شاد
#یلداتون_قشنگ 🌹
@arghavan59🥀
برای در کنار هم شاد بودن
و زندگی یعنی
همین بهانه های کوچک گذرا...
زندگیتون پر از بهانه های شاد
#یلداتون_قشنگ 🌹
@arghavan59🥀
فصل ها
شایعه ای ست که تقویم ها
سر زبان روزها انداخته اند !
دروغ می گویند؛
من هنوز پاییزم
و تو بهاری که
صدها زمستان
فاصله افتاده بین مان...
#بهنام_محبی_فر
@arghavan59🥀
شایعه ای ست که تقویم ها
سر زبان روزها انداخته اند !
دروغ می گویند؛
من هنوز پاییزم
و تو بهاری که
صدها زمستان
فاصله افتاده بین مان...
#بهنام_محبی_فر
@arghavan59🥀
تو زیبایی
و جنگ در برابر تو درنگ میکند
صلح برای خرید روزانه
از زیرزمین خانه دقیقهای بیرون میآید
و معنی زندگی روشن میشود
تو زیبایی
و زمان در برابر تو درنگ میکند
و به یاد میآورد چیزی را که فراموش کرده بود...
#شمس_لنگرودی
@arghavan59🥀
و جنگ در برابر تو درنگ میکند
صلح برای خرید روزانه
از زیرزمین خانه دقیقهای بیرون میآید
و معنی زندگی روشن میشود
تو زیبایی
و زمان در برابر تو درنگ میکند
و به یاد میآورد چیزی را که فراموش کرده بود...
#شمس_لنگرودی
@arghavan59🥀
مادرم هیچوقت بمن نگفت دوستم دارد
وقت نداشت
دستش همیشه بند بود
بند بستن بند کفشهای من
که گره زدن بلد نبودم
دستش بند دکمه ی روپوش خواهرم بود
بند مشقهای برادرم
من اما دوست داشتنش را
زنگ های تفریح
در سیب قرمزی که ته کیفم گذاشته بود
گاز می زدم ...
✍ #رویا_شاه_حسین_زاده
@arghavan59
#روز_مادر_مبارک❤️
وقت نداشت
دستش همیشه بند بود
بند بستن بند کفشهای من
که گره زدن بلد نبودم
دستش بند دکمه ی روپوش خواهرم بود
بند مشقهای برادرم
من اما دوست داشتنش را
زنگ های تفریح
در سیب قرمزی که ته کیفم گذاشته بود
گاز می زدم ...
✍ #رویا_شاه_حسین_زاده
@arghavan59
#روز_مادر_مبارک❤️
.
و چشم هایت
همان آفتاب درندهِ صبح بود
که مرا به دعوت به صلح این جهان میکرد
منَ از این جهان
و آدم هایش بریده بودم ..
#الهام_پورعبدالله
@arghavan59🥀
و چشم هایت
همان آفتاب درندهِ صبح بود
که مرا به دعوت به صلح این جهان میکرد
منَ از این جهان
و آدم هایش بریده بودم ..
#الهام_پورعبدالله
@arghavan59🥀
ارغوان
Reza Bahram – Madar
🥹🫶☝️
مادرم فرشته ای ست
که با جادوی عصای عشق
سبد خالی دلم را
لبریز گیلاسهای سرخ
محبت میکند ...
مادرم بهار است و جان ...
#شهره_عابد
@arghavan59🥀
مادرم فرشته ای ست
که با جادوی عصای عشق
سبد خالی دلم را
لبریز گیلاسهای سرخ
محبت میکند ...
مادرم بهار است و جان ...
#شهره_عابد
@arghavan59🥀