متاسفانه یه جوری بار اومدیم که حق کوچک‌‌ترین اشتباه رو به خودمون نمی‌دیم. انقدر برای انجام هرکاری استرس به خرج می‌دیم، انگار اگه اشتباهی صورت بگیره دنیا به آخر میرسه.

گاهی خوشحال گاهی غمگین، کمی فراز کمی فرود؛ زندگی همینه؛ نمیشه همیشه تو یه حالت بود، اینقدر به خودت سخت نگیر.

«توی مداخلات انجام شده دربیماران روان، مهم‌ترین اقدام اینه که بهشون بفهمونیم چیزی که غیرقابل پذیرشه رفتاربیماره؛که اونهم پیرو اتفاقاتیه که بیمارتجربش کرده، وتاکیدکنیم که خودش، پذیرفتنیه. می‌فهمی چی میگم؟ »

«می‌خوام اینو بگم که آدمارو براساس رفتاروحرفایی که دراولین برخورد ازشون می‌بینیم و می‌شنویم قضاوت نکنیم، مانمی‌دونیم همین الان، یا طی چندروزگذشته، اون آدم، چه سختی‌ها وناراحتی‌هایی تجربه کرده وچقدرقوی بوده که تونسته خودش رو بالبخندمصنوعی روی لباش، تااینجا برسونه.»

«لب کلام اینکه، گرچه همیشه خودمم گفتم توی دوره‌ زمونه‌ای که مهربونی آدماروسادگی تلقی می‌کنند، مهربون بودن دل شیرمیخواد، ولیکن، باهم مهربون‌تر باشیم، هرکدوم ازما داریم توی یک جنگ مخصوص به خودمون، واسه نجات جون وزندگیمون تمام تلاشمونومی‌کنیم که فقط خودمون دربارش می‌دونیم.»

«مهربون بودن سخته، ولی سخت‌ترازون رنجیدن ازحرف دیگرانه وقتی درست برای فروپاشی منتظر یه تلنگرکوچکی! بیا ودراین یک مورد، اون تلنگرکوچکه، ماورفتارمون نباشیم🫂»

«هروقت خواستی کم بیاری به |نیلوفرآبی| فکرکن ودووم بیار»

«درحالی که هوس نشستن توکافه و خوردن چای و کیک شکلاتی و حرف زدن با رفقامو کردم، نشستم زیرپتوولیوان قرص جوشان رو دستم گرفتم و جزوه‌ی درسیمم جلوم گذاشتم تا پس فردابابت کم‌کاریم نشینم گریه کنم (میکنم اینکارو جدا، نگاه به سن وسالم نکن)، هعی»

«قلب، خاک خوبی دارد.
در برابر هر دانه که در آن بنشانی، هزار دانه پس می‌دهد.
اگر ذره‌ای نفرت کاشتی، خروارها نفرت درو خواهی کرد.
و اگر دانه‌ای از محبت نشاندی،
خرمن‌ها برخواهی داشت...»
صفحهٔ - ۷۷ -

«کاش خیلی چیزا بی‌رحمانه عادی نمیشد»

«توی فیلمی که امشب دیدم یه دیالوگ خیلی تکونم داد، می‌گفت: (نگاه کردن مدام به آینه‌ی عقب ماشین، اجازه نمیده رانندگی کنی!)فهمیدی چیشد؟ آباریکلا»

«به یه دسته ازآدما همیشه حسودیم میشه، اونایی که سرشون به بالش نرسیده، خوابشون برده، خوش به حالتون»