مینشینم کنار تنهایی
به هوای این که نیمه شبی
با چراغ امید،
ظلمت آسمان را بشکنی و
رهگذر آیینه های رنگی باشی.
و من شاید تنها کمی به سایه ی
بی تکرارت روبه روی تاریکی زل بزنم.
شب بوی سوختن می دهد،
نور از میان لبخند، غریبانه عزمِ رفتن می کند.
ترس جان می گیرد...
و شب فقط تو را کم دارد برای خوب بودن
کاش بیایی و شب را بیش از این منتظر نگذاری.
کاش...
نوشته: #مریم_صدرممتاز
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
به هوای این که نیمه شبی
با چراغ امید،
ظلمت آسمان را بشکنی و
رهگذر آیینه های رنگی باشی.
و من شاید تنها کمی به سایه ی
بی تکرارت روبه روی تاریکی زل بزنم.
شب بوی سوختن می دهد،
نور از میان لبخند، غریبانه عزمِ رفتن می کند.
ترس جان می گیرد...
و شب فقط تو را کم دارد برای خوب بودن
کاش بیایی و شب را بیش از این منتظر نگذاری.
کاش...
نوشته: #مریم_صدرممتاز
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
شنیدهای که میگویند «هیچ کار خدا بیحکمت نیست.»؟
اگر شنیدهای پس به دنبال علّت اختلاف قد انسانهای اولیه و امروزی نگرد!
چه حکمتی بالاتر از آغوش بی منّت مادر؟
کسی چه می داند، شاید خداوند ابعاد هر فرزندی را معادل آغوش مادرانهای ساخته و این چنین تحلیل رفتهایم؛ آغوشی که خود ذرّه ذرّه تحلیل میرود و تو گمان میبری که برای تحمّل بادهای غبغب جوانیهایت زیادی شکننده است و خودت را از آرامشش محروم میکنی و امان از روزی که سردی گورستان در گهوارهات رخنه کند!
نوشته و طرح:#فاطمهاسماعیلی(آیه)
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
اگر شنیدهای پس به دنبال علّت اختلاف قد انسانهای اولیه و امروزی نگرد!
چه حکمتی بالاتر از آغوش بی منّت مادر؟
کسی چه می داند، شاید خداوند ابعاد هر فرزندی را معادل آغوش مادرانهای ساخته و این چنین تحلیل رفتهایم؛ آغوشی که خود ذرّه ذرّه تحلیل میرود و تو گمان میبری که برای تحمّل بادهای غبغب جوانیهایت زیادی شکننده است و خودت را از آرامشش محروم میکنی و امان از روزی که سردی گورستان در گهوارهات رخنه کند!
نوشته و طرح:#فاطمهاسماعیلی(آیه)
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
جان میداد؛ ولی زنده بود...
ناله میکرد؛ ولی لبخند میزد!
رنگ بر رخ نداشت و نورانیترین مخلوق بود؛ لب گزید تا تو زندانی در حسرتهایش نشوی.
لبخندِ طلایی فام زد و از درون کدرترین رنگ سال بود!
او مادر بود♾♥️
از ملائکه است و اوست که دامن گشاییده بر جگر گوشهاش و بس!
بوسه بر رخشان لایقِ لب میخواهد جان دل.
نوشته: #شمیم_کولیوند
طراح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
ناله میکرد؛ ولی لبخند میزد!
رنگ بر رخ نداشت و نورانیترین مخلوق بود؛ لب گزید تا تو زندانی در حسرتهایش نشوی.
لبخندِ طلایی فام زد و از درون کدرترین رنگ سال بود!
او مادر بود♾♥️
از ملائکه است و اوست که دامن گشاییده بر جگر گوشهاش و بس!
بوسه بر رخشان لایقِ لب میخواهد جان دل.
نوشته: #شمیم_کولیوند
طراح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
مادر عزیزم، آن گاه که فرش زمین گسترانیده شد و آسمان شکوهش را به رخ مخلوقات کشید؛ وقتی خداوند اولین قلب را بهای عشق داد و تپیدن را به او آموخت، حضور و وجود تو از همان اولین تپش باعث روشنایی زمین شد.
دستانت بوسهگاه ابدی مهر من خواهد بود و عاشقانه هایم تا ابد برای تو جاودانه خواهد ماند.
تو زادهی روز صفر جهانی، از روز هبوط مهرت به جا مانده و تا روز عزل باقی خواهد ماند.
لبخندت زیبا ترین تصویر ترسیم شده از مخلوقات خداست!
ای که داشتنت، بودنت و نگاهت تنها عشق و مهربانی است.
مادرم؛ روزت هزاران بار دیگر مبارک!
نوشته: #معصومه_سهرابی
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
دستانت بوسهگاه ابدی مهر من خواهد بود و عاشقانه هایم تا ابد برای تو جاودانه خواهد ماند.
تو زادهی روز صفر جهانی، از روز هبوط مهرت به جا مانده و تا روز عزل باقی خواهد ماند.
لبخندت زیبا ترین تصویر ترسیم شده از مخلوقات خداست!
ای که داشتنت، بودنت و نگاهت تنها عشق و مهربانی است.
مادرم؛ روزت هزاران بار دیگر مبارک!
نوشته: #معصومه_سهرابی
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
من بهشت را با تو حس کرده ام
نه در زیر پاهایم
نه
من بهشت را با تمام وسعتش به آغوش کشیده و فشرده و بوییده ام
و لذتش سرخ شد و در رگ های خشکیده ام جاری گشت و پاهای بی جانم را برای لالایی دادن جان بخشید.
فرزندم!
بهشت تویی و دست کوچکت که به دور انگشتم حلقه می شود و من را با شراب خنده های کودکانه ات مست می کند
و چه قدر از تو برای عشق بی منطق مادرانه ای که به من بخشیده ای ممنونم!
نوشته و طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
نه در زیر پاهایم
نه
من بهشت را با تمام وسعتش به آغوش کشیده و فشرده و بوییده ام
و لذتش سرخ شد و در رگ های خشکیده ام جاری گشت و پاهای بی جانم را برای لالایی دادن جان بخشید.
فرزندم!
بهشت تویی و دست کوچکت که به دور انگشتم حلقه می شود و من را با شراب خنده های کودکانه ات مست می کند
و چه قدر از تو برای عشق بی منطق مادرانه ای که به من بخشیده ای ممنونم!
نوشته و طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
پلکهایت را نبند!
من لب ساحل چشمانت ایستادهام
به تماشای دریایی که در چشمهایت داری...
نویسنده: #کوثرعودی
طراح: #فاطمه_احمدی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
من لب ساحل چشمانت ایستادهام
به تماشای دریایی که در چشمهایت داری...
نویسنده: #کوثرعودی
طراح: #فاطمه_احمدی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
واژه کم می آورد توصیف کردنت، بگذار به زبان دل بگویم: کاش چشمانت بیش از این دیوانه ام نکند.
نویسنده: #سوگند_همایون_فر
طراح: #فاطمه_احمدی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
نویسنده: #سوگند_همایون_فر
طراح: #فاطمه_احمدی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
در به در منتظرِ برقِ نگاهی شده ام
بروم یا نروم غرقِ دو راهی شده ام
تپشِ قلبِ من از دوریِ او دود شده
چرخشِ عقربه ها دورِ سرم پود شده
نویسنده: #سپیده_سلیمانی
طراح: #فاطمه_احمدی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
بروم یا نروم غرقِ دو راهی شده ام
تپشِ قلبِ من از دوریِ او دود شده
چرخشِ عقربه ها دورِ سرم پود شده
نویسنده: #سپیده_سلیمانی
طراح: #فاطمه_احمدی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
اسفند داره تموم میشه اما گمون نکن ناراحتی ها و غم هایی که به دل دیگران نشوندی، با چهارتا شعاری که به عنوان دل تکانی آخر سال پست میشه، رو اسفند طفلکی می ریزه و با اون میره و تموم میشه، نه...
دل هایی که شکستی مثل ترک های دیوار با هیچ ماسمالی خونه تکونی پنهون نمیشه پس به جای امید بستن به حلالیّت های آخر سال، سعی کن با تغییر سال، خودت رو تغییر بدی تا نیازی به بخشش آخر سال نداشته باشی!
تغییری نه در حد جهش یه سال بلکه به اندازه ی یه قرن...
دیدی که با آدم های قرن دوازه به عنوان سرد و گرم چشیده ی روزگار چه احترام و عزتی قائل میشن؟
حالا تو هم بازمانده ی قرن خودتی و نشون دهنده ی فرهنگ و تفکرش...
آره بازمانده...
بازمانده از سختی ها و مریضی ها و اتّفاقاتی که هیچ وقت تصوّرشون رو هم نمی کردی و کم هم قربانی نگرفتن.
بازمانده از قرنی که لباس مشکی تو کمدهامون پیدا نمی شد...
نه که تو شادی غوطه می خوردیمها، نه...
اتفاقاً روزی صد بار از غم زیر دو خم میخوردیم.
حرفم اینه که از بس شستیم و پوشیدیمشون، به خاکستری...
دودی...
نوک مدادی...
طوسی...
اصلاً به هر رنگی میزدن جز مشکی...
ما بازمانده ی قرنی هستیم که به زودی نسل جدید تو تاریخ ما به دنبال دلیلی برای اون همه بد بیاری و غم کنکاش می کنن...
پس بیاین از همین حالا این قدر خوب و موجه باشیم که این نسل از ماجرای ما به عنوان امتحان یاد کنن نه قوم بدکاره ی گرفتار عذاب شده!
پیشاپیش قرن جدیدتون پر از تغییرات رو به کمال!...
نوشته و طرح: #فاطمهاسماعیلی(آیه)
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
دل هایی که شکستی مثل ترک های دیوار با هیچ ماسمالی خونه تکونی پنهون نمیشه پس به جای امید بستن به حلالیّت های آخر سال، سعی کن با تغییر سال، خودت رو تغییر بدی تا نیازی به بخشش آخر سال نداشته باشی!
تغییری نه در حد جهش یه سال بلکه به اندازه ی یه قرن...
دیدی که با آدم های قرن دوازه به عنوان سرد و گرم چشیده ی روزگار چه احترام و عزتی قائل میشن؟
حالا تو هم بازمانده ی قرن خودتی و نشون دهنده ی فرهنگ و تفکرش...
آره بازمانده...
بازمانده از سختی ها و مریضی ها و اتّفاقاتی که هیچ وقت تصوّرشون رو هم نمی کردی و کم هم قربانی نگرفتن.
بازمانده از قرنی که لباس مشکی تو کمدهامون پیدا نمی شد...
نه که تو شادی غوطه می خوردیمها، نه...
اتفاقاً روزی صد بار از غم زیر دو خم میخوردیم.
حرفم اینه که از بس شستیم و پوشیدیمشون، به خاکستری...
دودی...
نوک مدادی...
طوسی...
اصلاً به هر رنگی میزدن جز مشکی...
ما بازمانده ی قرنی هستیم که به زودی نسل جدید تو تاریخ ما به دنبال دلیلی برای اون همه بد بیاری و غم کنکاش می کنن...
پس بیاین از همین حالا این قدر خوب و موجه باشیم که این نسل از ماجرای ما به عنوان امتحان یاد کنن نه قوم بدکاره ی گرفتار عذاب شده!
پیشاپیش قرن جدیدتون پر از تغییرات رو به کمال!...
نوشته و طرح: #فاطمهاسماعیلی(آیه)
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
از شب سکوت را نمی خواهم باید هنجره ماه را از نگفته هایم پر کنم شاید بارانی از دوست داشتنت
ببارد.
نوشته: #مژگاناتابک
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
ببارد.
نوشته: #مژگاناتابک
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
- نقش سیاه و سفید فقط واسه تو فیلم هاست وگرنه همه ی آدم ها خاکستری ان و یه جای شخصیّتشون می لنگه؛ واسه همین آدم سفید زندگی ام رو بازیگری می بینم که قصد بازی دادنم رو داره.
#طنابباز
نوشته و طرح: #فاطمهاسماعیلی(آیه)
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
#طنابباز
نوشته و طرح: #فاطمهاسماعیلی(آیه)
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
دلتنگی چیز عجیبی نیست. وقتی که تنها میشی و با خودت حرف می زنی تازه می فهمی چقدر دلتنگ شدی!
دلتنگ واسه یه آدمی که دیگه نیست و از اون خاطره هاش مونده...
تا به خودت میایی میبینی از شدت دلتنگی خیلی وقته بغض کردی و یه غبار غم رو دلت نشسته... دلت میخواد گریه کنی، داد بزنی، فریاد بکشی
اما واسه کی؟ واسه اون آدمی که تنهات گذاشته؟ کسی که کلاً وجودش تو زندگیت اشتباه بوده و هیچ جایی توی لحظه هات نداشته.
اما بازهم دوست داری که بهش فکر کنی، اون آدمه دلت رو داشته باشی با اینکه میدونی این دوست داشتن تو اشتباهه و گناه محسوب میشه.
با اینکه خودت خوب می دونی عاشق شدن و دوست داشتن تنها جرمیه که دلت می خواد محکوم بشی و به خاطرش حبس بکشی.
نوشته: #رقیه_رحیمی
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
دلتنگ واسه یه آدمی که دیگه نیست و از اون خاطره هاش مونده...
تا به خودت میایی میبینی از شدت دلتنگی خیلی وقته بغض کردی و یه غبار غم رو دلت نشسته... دلت میخواد گریه کنی، داد بزنی، فریاد بکشی
اما واسه کی؟ واسه اون آدمی که تنهات گذاشته؟ کسی که کلاً وجودش تو زندگیت اشتباه بوده و هیچ جایی توی لحظه هات نداشته.
اما بازهم دوست داری که بهش فکر کنی، اون آدمه دلت رو داشته باشی با اینکه میدونی این دوست داشتن تو اشتباهه و گناه محسوب میشه.
با اینکه خودت خوب می دونی عاشق شدن و دوست داشتن تنها جرمیه که دلت می خواد محکوم بشی و به خاطرش حبس بکشی.
نوشته: #رقیه_رحیمی
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
چشمهای خواب آلو باز خورشید رسید نور امید رسید دل توبیدارو تن من هوشیار است .نوبت عشق رسید چایی داغ از دل پر جوش سماور بوی نان تازه که پدراورده سفرها پهن از رزق خداست دستهای مهربانی مادرم لقمه نان میدهد بر دست من، چشمهایم مملو از شیرینی قند است که انگار نبات است لبخند پدر،مهربانی اینجاست در کنار صبحی زیبا، که خدا همراه من وتوست
من همین صبح را با شما قسمت کرده ام روزیم بسیار است.
چون نگاه خدا بر سفره ما پیداست هنوز، چشمهای بیدار غصه ها تان دور دور بر سر سفره هر خانه بماند نور وایمان خدا، یاد اون میبرد از دل تمام غصه ها..
نوشته: #مژگاناتابک
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
من همین صبح را با شما قسمت کرده ام روزیم بسیار است.
چون نگاه خدا بر سفره ما پیداست هنوز، چشمهای بیدار غصه ها تان دور دور بر سر سفره هر خانه بماند نور وایمان خدا، یاد اون میبرد از دل تمام غصه ها..
نوشته: #مژگاناتابک
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
گفته بودی پیش از بهار بازمی گردی، بهار آمد و گل لبخند من بی تو نشکفت!
نوشته: #زهرا_حشمفیروز
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
نوشته: #زهرا_حشمفیروز
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
خاطراتت را مینوشتم مثل شبی بدون ماه مثل قهوه ی تلخ بدون شکر که پر ازبیخوابی است
نوشته: #مژگاناتابک
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
نوشته: #مژگاناتابک
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
بیا و برایِ یک بار هم شده
تو اول پیش دستی کن
تو دلتنگم باش و برایم عاشقانه بنویس
بیا همین یک بار را
تو پا به پایِ باران برایم اشک بریز!
نوشته: #یسنا_فتاحیان
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
تو اول پیش دستی کن
تو دلتنگم باش و برایم عاشقانه بنویس
بیا همین یک بار را
تو پا به پایِ باران برایم اشک بریز!
نوشته: #یسنا_فتاحیان
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
پیدایش می کنی!
در اندرونی ترین گوشه قلبت، در پنهانی ترین بغض سرکوب شده ات
به دنبالش می گردی...
در لا به لای درد های خاموشت
پیدایش می کنی!
میان خاطراتی که بوی نا می دهند
میان احساسات نمناکت
به دنبالش می گردی...
به دنبال آن زخم کهنه
زخمی که بی رمق شدی ولی تاب آوردی!
سایه های بی رنگ آدم ها و یاوه گویی های مضحکشان
روی دلت سنگینی می کند
اما تو به خود قول داده ای
که درد و بغض هایت را، اشک و خاطراتت را
پنهان کنی و به خود بگویی
من شبیه به کوه ام
گاهی استوار تر از همیشه و گاهی عجیب درمانده!
و غصه هایت آب می شود
زیرا تو به خود قول داده ای
که لکه ای تیره بر گلبرگ هایت
امید را هرگز در دلت نخشکاند.
#شعر_سپید
نوشته: #فائزه_تاجیکی
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
در اندرونی ترین گوشه قلبت، در پنهانی ترین بغض سرکوب شده ات
به دنبالش می گردی...
در لا به لای درد های خاموشت
پیدایش می کنی!
میان خاطراتی که بوی نا می دهند
میان احساسات نمناکت
به دنبالش می گردی...
به دنبال آن زخم کهنه
زخمی که بی رمق شدی ولی تاب آوردی!
سایه های بی رنگ آدم ها و یاوه گویی های مضحکشان
روی دلت سنگینی می کند
اما تو به خود قول داده ای
که درد و بغض هایت را، اشک و خاطراتت را
پنهان کنی و به خود بگویی
من شبیه به کوه ام
گاهی استوار تر از همیشه و گاهی عجیب درمانده!
و غصه هایت آب می شود
زیرا تو به خود قول داده ای
که لکه ای تیره بر گلبرگ هایت
امید را هرگز در دلت نخشکاند.
#شعر_سپید
نوشته: #فائزه_تاجیکی
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
اسمت را دیگر به زبانم نمی آورم.
آخر دلم
شرحه شرحه می شود
از هجوم خنجرهای تنهایی هایم.
دیگر اگر باران بیاید
بیرون نمی روم.
آخر جای ردِ پایت
روی دلم
درد می کند.
آخر
توان قدم زدنم را می مکند،
آن خاطره های لعنتی ات.
آخر نمی دانم کجای شهر نیستی
که در آنجا پا بگذارم.
دیگر به دنبال
خاطره شدن آرزوهایم نیستم.
آخر خیلی وقت است خاطره هایم
آرزویم شده اند.
دیگر به دنبال دیدن
رقص گل های شقایق در دشت ها نیستم.
آخر فهمیده ام
که عاشقی رسم شقایق هاست.
رسم شقایق هایی
که خالصانه عشق می ورزند
نه ما انسان هایی
که هر کارمان
بوی ننگ و نفرت و تعفن می دهد.
دیگر می خواهم مزاحم شقایق ها نشوم.
باران که می بارد،
به دیدن شقایق ها نمی روم.
می چپم در گوشه ی خانه و
با خودم کلمه های سکوت را می شمارم.
شمع و پروانه بودن همین است دیگر.
پروانه می رود و
فرار می کند از ترس سوختن
و تو آتش می گیری و
از داغیِ قلب سوخته ات،
رقص مرگ می کنی و
آنقدر می سوزی
تا تمام شوی.
نوشته: #فریبا_میم_قاف
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
آخر دلم
شرحه شرحه می شود
از هجوم خنجرهای تنهایی هایم.
دیگر اگر باران بیاید
بیرون نمی روم.
آخر جای ردِ پایت
روی دلم
درد می کند.
آخر
توان قدم زدنم را می مکند،
آن خاطره های لعنتی ات.
آخر نمی دانم کجای شهر نیستی
که در آنجا پا بگذارم.
دیگر به دنبال
خاطره شدن آرزوهایم نیستم.
آخر خیلی وقت است خاطره هایم
آرزویم شده اند.
دیگر به دنبال دیدن
رقص گل های شقایق در دشت ها نیستم.
آخر فهمیده ام
که عاشقی رسم شقایق هاست.
رسم شقایق هایی
که خالصانه عشق می ورزند
نه ما انسان هایی
که هر کارمان
بوی ننگ و نفرت و تعفن می دهد.
دیگر می خواهم مزاحم شقایق ها نشوم.
باران که می بارد،
به دیدن شقایق ها نمی روم.
می چپم در گوشه ی خانه و
با خودم کلمه های سکوت را می شمارم.
شمع و پروانه بودن همین است دیگر.
پروانه می رود و
فرار می کند از ترس سوختن
و تو آتش می گیری و
از داغیِ قلب سوخته ات،
رقص مرگ می کنی و
آنقدر می سوزی
تا تمام شوی.
نوشته: #فریبا_میم_قاف
طرح: #آیهاسماعیلی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
"- قبلاها خیلی بهشون فکر میکردم؛ هنوزم فکر میکنم و با یادشون بغض مثل مار تو گلوم چنبره میزنه ولی میدونی چیه؟ من تمام روزهای تاریک زندگیم رو تنها گذروندم پس اونا هر موقع برگردن؛ هرگز نمیبخشمشون!"
نویسنده: #آیداحبیبی
طراح: #فاطمه_احمدی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
نویسنده: #آیداحبیبی
طراح: #فاطمه_احمدی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
بهار دیگر اتفاق نمی افتد
برای قلب یخ زده ای که فقط نوای
"شد خزان" می خواند.
نویسنده و طراح: #فاطمه_احمدی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─
برای قلب یخ زده ای که فقط نوای
"شد خزان" می خواند.
نویسنده و طراح: #فاطمه_احمدی
╭─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─╮
@asheghane_delneveshte
╰─┅═ঊঈ💔ঊঈ═┅─