Telegram Web
پرسش_های_معماری_گفت_وگوهایی_درباره_ی_تاریخ،_تئوری_و_نقد_معماری،.pdf
468 KB
📚پرسش‌های معماری: گفت‌وگوهایی درباره‌ی تاریخ، تئوری و نقد معماری
قسمت پنجم:
منظور از تاریخ معماری چیست؟ - بخش دوم
(نسخه‌ی مکتوب)

#نوروزگان #مهرداد_قیومی #پرسش‌های_معماری
@asmaaneh
ساده‌سازی امر پیچیده
و
بلای عوام‌زدگی

رویدادها و پدیده‌های جهان انسانی همواره پیچیده‌تر از آن‌اند که به نظر می‌آیند. ساده‌سازی به ساده‌اندیشی و سطحی‌نگری و عوام‌زدگی می‌انجامد و این بستری است برای چیرگی و سررشته‌داری عوام‌فریبان. عوام‌زدگی آفتی‌ست کشنده. در تاریخ معاصر ایران اثرات مخرب این آفت و ردپای عوام‌فریبان آشکار است؛ اما نه بر همگان. این سویه‌ای بسیار مهم از تاریخ معاصر ایران است که بدرجات ناکاویده و ناپژوهیده و تاریک و نیندیشیده مانده. باشد که به کوشش پژوهشگران، آن‌گونه که بایدوشاید، به روایت درآید. کارویژه مورخ این است که آن‌چه که در تاریخ تجربه می‌شود و در ساحت عمل بروز و ظهور عینی و ملموس می‌یابد را روایت کند و از تاریکی به درآورد و وارد شعور و آگاهی عمومی کند. دانش تاریخ تاریکی‌زداست. دانش تاریخ چراغی‌ست روشنگر. شیطان در شب زادوولد می‌کند. بجای اینکه بر تاریکی لعنت بفرستیم چراغی روشن کنیم.
تاریخ بخوانیم تا تجربه‌های تلخ گذشته تکرار نشوند. تاریخ بخوانیم تا در گذشته نمانیم. تاریخ بخوانیم تا درجا نزنیم. تاریخ بخوانیم تا راهی به سوی آینده باز کنیم. تاریخ بخوانیم تا از بیماری عوام‌زدگی و از شر عوام‌فریبان در امان بمانیم. تاریخ بخوانیم تا تاریک نمانیم. تاریخ بخوانیم تا بتوانیم نسبی بیندیشیم و نسبی ببینیم و نسبی سخن بگوییم. تاریخ بخوانیم تا مدارا و رواداری در ما و جامعه‌ی ریشه بزند و بالا گیرد. تاریخ بخوانیم تا بدانیم و بیاموزیم که داوری‌کردن همواره کار بسیار دشواری‌ست. تاریخ بخوانیم تا داوری و موضع‌گیری درباره‌ی امور جامعه و جهان را ساده و سرسری نگیریم. تاریخ بخوانیم تا در پندار نمانیم و پندارزدگان ستم‌پیشه خودخداپندار بر ما چیره نشوند. تاریخ بخوانیم اگر می‌خواهیم که پتیارگان بر ما سرور و سالار نشوند. تاریخ بخوانیم تا گفتن «نمی‌دانم» بر ما آسان شود. تاریخ بخوانیم تا از جهل‌مرکب و پندار دانایی درآییم. تاریخ بخوانیم تا بجای اینکه پر از پاسخ باشیم پر از پرسش شویم. تاریخ بخوانیم اگر ماندگاری و بزرگی و بالندگی ایران را می‌خواهیم. تاریخ بخوانیم تا راه گفت‌وگو با دیگران باز شود. تاریخ بخوانیم تا در برابر اندیشه و باور و دیدگاه مخالف گشوده و بردبار و شکیبا و شنوا شویم. تاریخ بخوانیم اگر آزادی می‌خواهیم.
تاریخ بخوانیم...
#داریوش‌ـرحمانیان
بیست و هشتم خردادماه هزار و چهارصد و چهار

https://www.tgoop.com/dariush_rahmanian
🔖فجایع شهری
گزیده‌ای از مقاله‌ی «شهرها دوباره به پا می‌خیزند»*

فاجعه‌ی شهری، مانند تاب‌آوری شهری، اشکال گوناگونی دارد و می‌توان آن را به روش‌های مختلفی طبقه‌بندی کرد. نخستین مسئله به مقیاس ویرانی برمی‌گردد؛ چیزی که از یک ناحیه‌ی کوچک و مجزا تا یک شهر کامل (یا حتی محدوده‌ای بالقوه بزرگ‌تر) می‌تواند وسعت یابد. در گام دوم، فجایع برحسب تلفات انسانی‌شان ارزیابی می‌شوند؛ برحسب مرگ‌ومیر و اختلالی که در زندگی موجب می‌شوند. در مرحله‌ی بعد، ویرانی‌ها را بر اساس علت احتمالی‌شان صورت‌بندی می‌کنند: برخی از فاجعه‌ها ناشی از نیروهای غیرقابل کنترل و عظیم طبیعت هستند، نظیر زمین‌لرزه‌ها و آب‌لرزه‌ها؛ برخی دیگر در نتیجه‌ی ترکیبی از نیروهای طبیعی و کنش‌های انسانی اتفاق می‌افتند، نظیر آتش‌سوزی‌ها؛ و برخی پیامد خواست عمدی انسان‌ها هستند، حالا یا قشون فاتح و بمب‌افکن‌های هوایی دشمن مسبب آن هستند یا صرفاً یک تروریست پشت ماجراست. گاهی اوقات فجایع اجتماعی و سیاسی به خاطر اقدامات داخلی به وقوع می‌پیوندند، اغلب توسط رژیم‌هایی که برای مدرنیزاسیون سریع و گسترده دست به بازسازی کامل می‌زنند. و سرانجام برخی فجایع هم اقتصادی هستند و در نتیجه‌ی تغییرات جمعیتی، پیشامدهای اساسی یا بحران‌های صنعتی و تجاری به وجود می‌آیند و اغلب با مهاجرت‌های عظیم جمعیتی، کاهش سرمایه‌گذاری در بخش زیرساختی و ساخت‌وساز، و حتی با خالی و متروک شدن شهرها در مقیاس بزرگ‌تر همراه هستند. این شق آخر از فجایع ــ که مظهر آن افت شدید جمعیتی است[...] ــ اغلب پیامد مجموعه‌ای از اتفاقات تروماتیک هستند نه یک فاجعه‌ی منفرد. زوال و فروپاشی اجتماعی‌اقتصادی طولانی‌مدت تداوم تاب‌آوری شهری را بی‌نهایت دشوار می‌سازد.
فجایع بر اساس مقیاس و منشأ، تفاوت‌های زیادی با هم دارند و این تفاوت‌ها در دسته‌بندی‌ها کاملاً به چشم می‌آیند. برخی از فجایع بزرگ‌مقیاس صدمات گسترده و سنگینی بر ساختمان‌ها وارد می‌آورند اما به نسبت تلفات جانی چندانی در پی ندارند، نظیر آتش‌سوزی بزرگ لندن در سال ۱۶۶۶ یا غارت شهرهای خالی از سکنه، یا نمونه‌هایی از شورش و آتش‌سوزی در محله‌ها بر سر موضوعات حقوق مدنی یا حتی تخریب محله‌هایی مشخص و تحت کنترل به خاطر برنامه‌های نوسازی شهری. اقداماتی شبیه به این آخری که با شکافتن عامدانه‌ی بافت‌های شهری همراه است، لزوماً به نابودی و زوال منتهی نمی‌شود اما آسیب‌های روانی آن اغلب عمیق و جدی است[...]

تاریخ پر از شهرهایی است که بندبند وجودشان مورد هجوم نیروهای انسانی قرار گرفته است.[...] در طول سده‌ی گذشته، احتمال وارد کردن صدمه‌ای اساسی به شهرها بدون فتح یا تسخیر واقعی آنها روزبه‌روز بیشتر شده است. جنگ از راه دور دیگر صرفاً محدود به استقرار آتش‌بازها در فاصله‌ای دور نیست بلکه شامل بمباران‌های هوایی و حملات موشکی هم می‌شود که با روانه کردن طوفانی از آتش و جنگ‌افزار، ویرانی همگانی و بزرگی ایجاد می‌کنند. طی صدها سال جنگ و نبرد، این نیروهای نظامی بودند که بیش از همه متحمل فشار و تلفات می‌شدند اما در چنددهه‌ی گذشته، بیشتر اوقات غیرنظامی‌ها هدف اصلی و قربانی نهایی جنگ‌ها و حملات بوده‌اند. با وجود چنین انفصال فضایی فزاینده‌ای میان حمله‌کننده و حمله‌شونده، هیچ بعید نیست که ویرانی بی‌هرگونه هشداری اتفاق بیفتد، بی‌آنکه دیگر خبری از شناسایی هویت مقصر باشد.[...] به سؤالات ظاهراً ساده‌ای مثل اینکه «چه تعداد جان باختند؟» و «میزان خرابی چقدر بود؟» نمی‌توان آسان پاسخ داد. در مواردی زیادی، میزان تلفات مورد تردید است و هرگز نمی‌توان تمام‌وکمال آن را محاسبه کرد؛ دلایل سیاسی هم در این میان بی‌تأثیر نیست. به علاوه، تأکید بر روی مرگ باعث بی‌توجهی به طیف گسترده‌‌تری از صدمات و بیماری‌ها می‌شود که کشنده نیستند اما تروماتیک محسوب می‌شوند.[...] به همین ترتیب، حساب کردن میزان خرابی‌ها نیز کار دشواری است. یکی ممکن است فقط ساختمان‌ها را بشمارد، در حالی که این شیوه پیچیدگی‌های فرم شهری را در نظر نمی‌گیرد و این پرسش را پیش می‌کشد که چه زمان می‌توان گفت یک ساختمان به‌کل تخریب شده است. راه دیگر بررسی درصد مناطق ساختمانی آسیب‌دیده است که باز هم کار دشواری است و دسترسی به داده‌های قابل اعتماد و یکدست به این سادگی‌ها نیست، چون هیچ اتفاق نظری درباره‌ی حد و اندازه‌ی آستانه‌ی تخریب وجود ندارد. به‌علاوه، صحبت از درصد و مسائل مرتبط با آن مستلزم شناخت واضح و شفاف از بستری است که در آن ویرانی اندازه‌گیری می‌شود: درصد از چه چیزی؟ یا دقیق‌تر، درصد از چه جایی؟[...]

* مشخصات مقاله: لارنس جی. ویل، و توماس جی. کامپانلا. «شهرها دوباره به پا می‌خیزند». در لارنس جی. ویل و توماس جی. کامپانلا (و.)، شهر از نو: شهرها با کدام روایت از پس فاجعه برمی‌آیند. ترجمه‌ی نوید پورمحمدرضا. تهران: نشر اطراف، ۱۳۹۷، ۲۱-۲۲ و ۲۵-۲۶ و ۲۸-۲۹.

#گزیده
@asmaaneh
✏️بانک ملی لار نو؛ پیوند ساختار و هویت در بستر معماری مدرن پساسانحه
حبیب طالبی، زهرا درّی

چکیده

زلزله‌ی ویرانگر ۴ اردیبهشت ۱۳۳۹ در لار، سرآغاز تحولی کالبدی در بافت شهری این منطقه بود که به شکل‌گیری «شهر جدید لار» و ساخت مجموعه‌ای از بناهای مدرن از جمله بانک ملی لار انجامید. این مقاله با تمرکز بر معماری بانک ملی لار، به تحلیل جنبه‌های تاریخی، فنی، سازه‌ای و زیبایی‌شناختی این بنا می‌پردازد. با حفظ متن اصلی تاریخی ـ تحلیلی و تلفیق آن با لایه‌هایی از توصیف‌های ادبی، تلاش شده است تا اهمیت این اثر در پیوند با جریان‌های معماری مدرنیستی دهه‌ی چهل شمسی و سبک آرت دکو در بستر ایران بررسی شود.
بانک ملی لار نه‌تنها به‌منزله‌ی سازه‌ای مقاوم در برابر زلزله طراحی شده، بلکه نمود عینی از تلاش برای تلفیق مدرنیسم با زمینه‌ی بومی و فرهنگی جنوب ایران به‌شمار می‌آید. در این نوشتار، اهمیت این بنا به‌عنوان بخشی از میراث معماری پساسانحه، از منظر شهرسازی، سازه، مصالح، سازمان فضایی و زبان فرمی بررسی شده و همچنین به چالش‌های پیش‌رو در زمینه‌ی حفاظت، مرمت و خطرات ناشی از تخریب‌های ناآگاهانه پرداخته شده است.
نتایج این بررسی نشان می‌دهد که فقدان نگاه حفاظتی و بی‌توجهی به مبانی زیبایی‌شناسی و فنی، نه‌تنها هویت کالبدی شهر را تهدید می‌کند، بلکه موجب فرسایش تدریجی حافظه‌ی جمعی و میراث معماری مدرن ایران خواهد شد. از این‌رو، مقاله بر لزوم مستندسازی، تحلیل دقیق و بازخوانی این آثار معماری در چارچوب نظریه‌های مرمت و حفاظت معاصر تأکید دارد.
***

در میان ساختمان‌های کوتاه و بلند لار، جایی که گرمای آفتاب با خاک بومی درهم می‌آمیزد، ساختمانی قد علم کرده است که نه‌تنها نقش یک بانک را بازی می‌کند، بلکه جلوه‌ای از یک گفت‌وگوی بصری میان سنت و مدرنیته را پیش چشم می‌گذارد: بانک ملی شعبه‌ی لار! پی‌رنگ دراماتیک ساخت بنای بانک ملی با زلزله‌ی ۴ اردیبهشت ۱۳۳۹ در لار و با حضور ریاست عالیه‌ی جمعیت شیر و خورشید، شمس پهلوی آغاز می‌شود. مدیرعامل شیر و خورشید بلافاصله پس از اطلاع از چگونگی این حادثه، گزارش زلزله را اعلام می‌کند و تمام نیروها برای کمک به لار فرستاده می‌شوند.
خرابی‌های ناشی از زلزله‌ی آن سال، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای مکان‌یابی و احداث شهری جدید فراهم آورد. این شهرِ پساسانحه، امروزه در میان عموم مردم با عنوان «شهر جدید» شناخته می‌شود؛ درحالی‌که بافت پیشین همچنان به‌ نام «شهر قدیم» شهرت دارد. این دو نام، در تقابل با یکدیگر، هویت دوپاره‌ی شهر لار را تا امروز رقم زده‌اند. شایان ذکر است که این گسست فضایی، در گذر زمان، پیامدهای اجتماعی قابل‌توجهی نیز به همراه داشته است.
بر اساس تصویب‌نامه‌ی هیئت وزیران، قسمتی از اراضی جنوب شهر لار توسط مهندسان شیر و خورشید انتخاب و نقشه‌ی شهر جدید پیاده‌سازی می‌شود. مهندسان نقشه‌بردار ارتش، جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران و همچنین شرکت ملی نفت ایران برای کمک به مردم وارد عمل می‌شوند. بررسی‌ها انجام می‌شود و در مناقصه‌ای، ساخت شهر جدید شامل چهارصد دستگاه خانه‌ی ضد زلزله به شرکت فرانسوی «آنتروپوز» واگذار می‌گردد. نمایندگان آنتروپوز برای مطالعات وارد لار می‌شوند و دستورات و اقدامات لازم را انجام می‌دهند.
در مرحله‌ی اول ساخت شهر، زیرساخت‌ها به چشم می‌خورند که در یک گرید شهری شطرنجی و بدون کوچه قرار گرفته‌اند؛ مجموعه‌ای از تقاطع‌های عمود بر هم با اندازه‌های متنوع در دسترس‌ها و ارتباطات سواره و پیاده طراحی شده‌اند. بانک ملی لار درون این شبکه‌‌ی شهری قرار می‌گیرد. ساختمانی با نشانه‌ها و زمزمه‌های سبکی مشخص، آمیخته با سویه‌های معماری مدرن! اینجا، معماری تنها فرم نیست؛ زبان، شعر و معناست.
فرم کلی بنا، با خطوط مستقیم، زاویه‌های قاطع و نماهای متقارن، در عین سادگی، شکوهی خاموش و مقتدر دارد. این هندسه‌ی خالص، از خصایص بارز آرت دکو و معماری مدرن است؛ جایی که سادگی به‌جای ضعف، نشانه‌ای از وقار است. گویی بنا ایستاده است تا اعتماد را تجسم بخشد ‌و خلوص زیبایی را که از دل سکوت فرم می‌جوشد به رخ بکشد‌، نه از پرگویی تزئین.[...]

🔸برای مطالعه‌ی نسخه‌ی کامل این یادداشت به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://telegra.ph/

#یادداشت #حبیب_طالبی #زهرا_دری
@asmaaneh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📢مدرسه‌ی نوروزگان با همکاری آسمانه برگزار می‌کند:
جلسه‌ی دوم درس‌گفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»


درس ۱: معماری ایران یا معماری ایرانی

🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی
🔹 تدوین: فرزاد زره‌داران

🔹برای مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل جلسه‌ی دوم به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://chaharrah.tv/qayyoomi-res3-01-1402-07/

#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
آسمانه
📢مدرسه‌ی نوروزگان با همکاری آسمانه برگزار می‌کند: جلسه‌ی دوم درس‌گفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی» درس ۱: معماری ایران یا معماری ایرانی 🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی 🔹 تدوین: فرزاد زره‌داران 🔹برای مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل جلسه‌ی دوم به پیوند…
📢جلسه‌ی دوم درس‌گفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»

🔸مروری بر درس ۱: معماری ایران یا معماری ایرانی

میان ترکیب‌های «معماری ایران» و «معماری ایرانی» تفاوت‌های مفهومی قابل توجهی وجود دارد. در ترکیب «معماری ایرانی» صفت «ایرانی» به‌عنوان وصفی برای نوعی از معماری به کار می‌رود، بدین معنا که در میان انواع معماری‌های موجود در جهان، برخی با ویژگی‌هایی مشخص به‌عنوان «ایرانی» شناخته می‌شود. در مقابل ترکیب «معماری ایران» به معماری‌ای توجه دارد که در ایران رخ داده است.
ترکیب «معماری ایرانی» پرسش‌های متعددی را در حوزه‌های گوناگون، از جمله هویت، فرهنگ، و تاریخ‌نگاری معماری مطرح می‌کند، پرسش‌هایی که ترکیب «معماری ایران» خود را ملزم به پاسخ‌گویی به آن‌ها نمی‌داند. برای نمونه این پرسش که اگر چیزی به‌نام «ایرانیت» وجود دارد، حدود و ثغور آن چیست و «ایران» دقیقاً کجاست، از جمله مسائل پیچیده و محل اختلاف است. در این نقطه بحث درباره‌ی مرزها و قلمروهای سیاسی کشورها به میان می‌آید، مفهومی مدرن که تعمیم آن به دوران پیشامدرن درست نیست. ازاین‌رو پیش از ورود به مباحث اصلی، ضروری است به‌طور اجمالی به مسئله‌ی تعیین مرز و قلمرو کشورها در دوره‌های پیشامدرن و مدرن پرداخته شود.
در دوران پیشامدرن قلمروها بر مبنای روابط خراج‌گذاری تعریف می‌شد، بدین معنا که اگر گروه یا منطقه‌ای به حاکمی خراج می‌داد، در قلمرو او محسوب می‌شد و آن حاکم مسئول حفظ و حمایت از آنان بود. با انعقاد پیمان وستفالی در سال ۱۶۴۸، پس از پایان جنگ‌های سی‌ساله‌ی مذهبی در اروپا (۱۶۱۸–۱۶۴۸)، نخستین گام‌ها برای گذار از الگوی سنتی قلمروها برداشته شد و مفهوم مرز میان کشورها به معنای مدرن آن شکل گرفت. انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ نقطه‌ی عطفی در این روند به شمار می‌آید؛ چرا که از آن پس، نه باورهای دینی بلکه اصول انسانی، مبنای تعریف مرزهای ملی قرار گرفت. در نظام جدید هر کشور دارای قوانین خاص خود بود که در محدوده‌ی مرزهای قراردادی‌اش اعمال می‌شد. ساکنان این سرزمین‌ها تابع آن قوانین بودند و به‌عنوان «شهروند» شناخته می‌شدند؛ شهروندانی که حاکمیت موظف به تأمین نیازها و حمایت از آن‌ها بود. از آن‌جا که این مرزهای قراردادی لزوماً منطبق با مرزهای فرهنگی، زبانی یا قومی نبود، این پرسش مطرح شد که مردمانی با تفاوت‌های چشمگیر چگونه می‌توانند ذیل نظامی ملی مشترک قرار گیرند. در پاسخ حکومت‌های مدرن کوشیدند تا با سرمایه‌گذاری در حوزه‌های گوناگون، «هویتی مشترک» برای ملت خود تعریف کنند؛ هویتی که بتواند تنوع قومی و زبانی را تحت لوای دولتی ملی، یکپارچه سازد. در هر کشور این فرایند با سازوکارهای متفاوتی شکل گرفت.
در ایران برای نخستین‌بار مرزهای سرزمینی در عهدنامه‌ی گلستان رسمیت یافت و ثبت شد. در دوره‌ی ناصرالدین‌شاه قاجار و به‌ویژه پس از انقلاب مشروطه، مفهوم «ملت» در معنای مدرن آن وارد گفتمان ایرانی شد و تلاش‌هایی برای تثبیت آن صورت گرفت. مشروطه‌خواهان کوشیدند تا ملت را به‌عنوان مجموعه‌ای از افراد دارای هویت سیاسی و سرزمینی مشترک، جانشین مفهوم سنتی ملت ـ که توجه به پیروان یک دین خاص، مانند «ملت مسلمان»، داشت ـ کنند. مرزهای مدرن موجب شد مردمانی با پیوندهای فرهنگی، قومی یا زبانی مشترک، از یکدیگر جدا افتند. این در حالی است که در گذشته، پاره‌ای جغرافیایی وجود داشت که از هزاران سال پیش «ایران» نامیده می‌شد و اقوام گوناگونی در آن می‌زیستند. اکنون این پرسش مطرح می‌شود که در مطالعه‌ی معماری این سرزمین، آیا می‌توان صرفاً به مرزهای سیاسی و قراردادی امروز اکتفا کرد. پس آیا می‌توان پذیرفت که مسجد گوهرشاد در مشهد بخشی از معماری ایران است، اما مسجد گوهرشاد در هرات خارج از آن قرار می‌گیرد، آیا چنین نگاهی درست و منطقی به‌نظر می‌رسد. بنابراین چه قائل به «ملیت ایرانی» باشیم و چه نه، واقعیت آن است که در دوران پیشامدرن، با سرزمینی یکپارچه و پر‌تعامل روبه‌رویم که اقوام آن، فارغ از مرزهای سیاسی امروزی، در طول قرون مبادلات فرهنگی گسترده‌ای با یکدیگر داشته‌اند. از همین رو در تحلیل تاریخ معماری، نمی‌توان این سرزمین‌ها را از یکدیگر گسسته و مستقل در نظر گرفت.

#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
📝واژه‌ی هفته: covered way
🔸برگرفته از مصوبات کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان

▪️covered way 1
▫️ پناه‌گذر

ـ تعریف: در معماری نظامی، در حلقه‌ی بیرونیِ منظومه‌ی استحکاماتِ قلعه و مانند آن، معبری بر روی خاکریز که سمت بیرون آن دیواری است که در پشت آن سنگر می‌گیرند. در پشت این دیوار، شیب ملایم خاکریز قرار دارد.
ـ مثال کاربرد واژه در جمله: در منظومه‌ی کامل استحکامات قلعه‌ها در معماری نظامیِ مغرب‌زمین، پناه‌گذر نخستین حلقه‌ی دفاعی است و پس از آن خندق قرار دارد.

▪️covered way 2
▫️راهرو خارجی

- تعریف: راهروی که دو بنا را به هم متصل می‌کند
- مثال کاربرد واژه در جمله: دو بنای قدیم و جدید کتابخانه را با راهرو خارجی‌ای به هم مرتبط کرده بودند.

🔸برای اطلاعات بیشتر و مشاهده‌ی روابط زبانی این واژه به پیوند زیر در واژگار مراجعه کنید:
https://vazhgar.com/lexicon/word/12932

#واژه_هفته #واژگار #نوروزگان
@asmaaneh
🖋معرفی مقاله: «روح تهران»
آصف بیات

مقاله‌ی «روح تهران» نوشته‌ی آصف بیات، تحلیلی جامعه‌شناختی و سیاسی از پایداری اجتماعی، همبستگی مدنی و مقاومت روزمره در پایتخت ایران، در بستر بحران‌های پیاپی، از جنگ و بمباران گرفته تا سرکوب‌های حکومتی ارائه می‌دهد. بیات با واکاوی تهران، در جایگاه شهری که مکان زخم‌های تاریخی، شکاف‌های طبقاتی و فشارهای ایدئولوژیک است، به پویایی‌ درونی و قابلیت بازسازی اجتماعی آن تمرکز دارد.
او با روایت‌هایی از زندگی روزمره‌ی تهرانی‌ها در دوران حمله‌ی نظامی اخیر اسرائیل و خاطرات خود از جنگ ایران و عراق نشان می‌دهد که چگونه مردمی در دلِ بحران، با ابتکاراتشان، همیاری، مراقبت و ایستادگی را ایجاد می‌کنند. تهران در نگاه او نه صرفاً پایتختی سیاسی، بلکه صحنه‌ای برای مبارزات مردمی است که، با هنجارها و راهبردهای خُرد و با زیستن و مقاومت، به زندگی معنا بخشیده‌اند.
نویسنده همچنین به پیوند جغرافیای تهران با تضادهای طبقاتی آن، از شمال مرفه تا جنوب فرودست، و نقش فضای بینابینی در خیابان‌ها، کافه‌ها، مترو، و فضاهای عمومی در جایگاه بسترهای مقاومت و زیست جمعی می‌پردازد. بیات در نهایت استدلال می‌کند که قدرت واقعی در «روح تهران» نهفته است: در ظرفیت جامعه برای همبستگی، در شکل‌گیری مقاومت‌های افقی و خودجوش، و در حفظ کرامت انسانی در مواجهه با ویرانی.


◽️مشخصات مقاله:
آصف بیات. «روح تهران»، در وبگاه نقد اقتصاد سیاسی، ۱۰ تیرماه ۱۴۰۴.
https://pecritique.com/2025/07/01/%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%B5%D9%81-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA/

#معرفی_مقاله
@asmaaneh
آسمانه
پای درس استاد پیرنیا: اندام‌های باغ‌های ایران – پای درس استاد پیرنیا-اندام‌های باغ‌های ایران
🎙پای درس استاد پیرنیا: اندام‌های باغ‌های ایران
ستاره صابری‌نژاد

علاوه بر کوشک که از اصلی‌ترین اندام‌های باغ‌های ایران است، جوی، استخر، فواره، انواع درختان میوه و سایه‌انداز، گل‌ها و گیاهان دارویی، سردر یا ورودی باغ، بُنِه‌گاه و حصار اطراف باغ نیز از اجزای باغ‌های ایران در گذشته بودند. معمولاً در مقابل کوشک اصلی باغ یا استخر، حوضی کوچک و آب‌گیر می‌ساختند یا فضای بزرگی را با گل‌های چهارفصل مانند گل‌های آتشین، گل پیوندی، گل‌های قرمز و خوش‌بو از خانواده‌ی گل رز یا گل یاسمن می‌آراستند و به این فضا گلستان می‌گفتند. البته در کاشت این گیاهان توجه به اقلیم منطقه اهمیت فراوانی داشت و گیاهان را بر اساس سازگاری با اقلیم آن منطقه می‌کاشتند. معمولاً در دو طرف خیابان‌های میان‌کرت درختان سرو و کاج، و در میان این درختان یک درخت خزان‌دار مانند چنار و زبان‌گنجشک یا کبودار می‌کاشتند. در پای درختان جوی آب وجود داشت که آب جوی با گذشتن از پای تمامی درختان به سردر باغ می‌رسید. همچنین برای پُرحجم جلوه دادن آب جوی‌ خیابان‌های اطراف میان‌کرت، کف جوی‌ها را با سنگ مرمر یا سنگ گوهر براق می‌پوشاندند. در باغ‌ها هر کرت را به یک نوع درخت باربر مانند درخت آلو، سیب، زردآلو، هلو و ... اختصاص می‌دادند و هیچ درخت بیهوده‌ای در کرت‌ها کاشت نمی‌شد. درختان بی‌بار یا سایه‌انداز مانند درخت زبان‌گنجشک، سپیدار، ‌کبودار را در دورتادور باغ می‌کاشتند که در برخی باغ‌ها این درختان نقش حصار را ایفا می‌کرد. برخی درختان مانند درخت انجیر و بوته‌ی انگور را در کرت‌های میانی باغ نمی‌کاشتند؛ زیرا مکان کاشت آنها در میزان باروری درخت بسیار مؤثر بود. بهترین مکان برای کاشت نهال انجیر در گوشه‌های باغ یا در پناه دیوار آن است. همچنین بوته‌ی انگور را در کنار دیوار غربی باغ می‌کاشتند. برخی درختان مانند درخت انار را به دلیل سازگاری در برابر کم‌آبی، در مناطق کم‌آب یا دارای آب شور مانند یزد، قم و ساوه می‌کاشتند.
باغ‌ها معمولاً دارای حصار بودند و امکان دیدن باغ از خارج حصار وجود نداشت. در برخی باغ‌ها سردر دارای بنایی مفصل بود. این بنا اجزایی مانند هشتی، راه‌روهای غیرمستقیم جهت جلوگیری از دید به داخل باغ، بنه‌گاه یا مهمان‌خانه‌ی تابستانی داشت. برای برخی باغ‌ها که سردر مفصل نداشتند، جهت حفظ محرمیت، در مقابل ورودی‌شان دیواری به نام فَرس می‌ساختند که مانع دید به داخل می‌شد. از زیباترین باغ‌های ایران باغ پاسارگاد، هشت‌بهشت اصفهان، چشمه‌عمارت بهشهر و باغ فین کاشان است.

#پیرنیا #ستاره_صابری‌نژاد #صداهای_آسمانه
@asmaaneh
📢فراخوان ارسال مقاله برای نشست‌ها و میزگردهای نهمین دوسالانه‌ی شبکه‌ی تاریخ معماری اروپا
🔸برگزارکننده: شبکه‌ی تاریخ معماری اروپا (EAHN)
🔸زمان برگزاری همایش: ۲۰۲۶ (اواخر ماه آوریل ۲۰۲۶ اعلام خواهد شد)
🔸محل برگزاری: ارهوس، دانمارک
🔸مهلت ارسال چکیده: ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۵ | ۲۸ شهریور ۱۴۰۴

Sessions (in alphabetical order)
Animal, Industry, and Labor: Towards an Architectural History of Intensive
Animal Farming

Architectural Histories and Practices and the Aerial Spatial Revolution

Architectural Objects of Colonial Consumption: The Material and Visual
Worlds of Tea, Coffee, Chocolate, and Other Hot Beverages

Between Mental Health and Punishment. From the Convent to the
Asylum

Building Science: The City as a Site and Object of Knowledge-Making in
the Early Modern Period

Caring for Aging

‘Character’ in Global Encounters with Architecture, c. 1700-1900

Disability x Architectural Production: Bodily Diversity in the Construction
of the Built Environment

Displaying Gardens, Landscape Architecture, and Architecture:
Exhibition Cultures 1850-1950

Excavating the Landfill: Towards an Environmental History of
Architecture’s Waste

Frontiers: Kinetics of Expulsion, Expansion, and Contestation

Learning from Collaboration – On the Many People who Worked Together
to Create the Welfare States’ Building Boom

Materials and Techniques on the Move

Notes on the Underground. Politics, Aesthetics, and Ecologies of the
Subterranean

On Thresholds and Junctions – Reading Transport Architecture across
Scales

Plantation Worlds, Plantation Architectures

Privacy, the Private, and Architecture

Religious Enlightenment(s): Spirituality and Space in the Long Eighteenth
Century

Rendering and Architectural Knowledge

Stilled Lives: Living Materials and their Architectural Afterlives in
Premodern Buildings

The Book, The Self, and the City: Architectural Histories of Guidebooks
and Urban Idealizations

The Ceiling

The Reception of Gothic Architecture in Italy, 1300−1700: Disapproval,
Indifference, Appreciation?

The 21st Century History of Architecture Theory

Transimperial Contact Zones and Collision Space in Southeast Asia

Water as an Ecological Mediator in Architecture: Tracing Connections
from Antiquity to the Modern Age

Roundtables (in alphabetical order)

Self (Hi)Stories: The “I” in Architectural Historiography

Transmedia Architecture Archive: Historical Knowledge in the AI Era

Women’s Collective Organizing in Architecture: From the Grassroots to
the Global, 1960-2020

EAHN Roundtable: Teaching Architectural Histories in the Age of Global
Polycrisis

🔸اطلاعات بیشتر:
https://konferencer.au.dk/fileadmin/konferencer/EAHN_Aarhus_2026/Call_for_Papers_EAHN_2026.pdf
#خبر
@asmaaneh
📜معرفی سند: «درخواست دستور مساعد جهت اصلاح تعمیر مسجد جامع قم»
🔸محل نگهداری: سازمان اوقاف و امور خیریه‌ی‌ استان قم
🔸تاریخ سند: ۱۳۸۶/۰۱/۲۸
🔸معرفی سند از: امیرحسین محمدی

برخی از اسنادی که گاه درباره‌ی بناهای تاریخی بِه دستمان می‌رسد، در نگاه اول ساده به نظر می‌آیند؛ اما می‌توان اهمیت خاصی در آنها یافت. اسنادی که در عین سادگی، می‌توانند سرگذشت بنا را بهتر نشان دهند و منجر شوند دقیق‌تر نگاهشان کنیم. یکی از نمونه‌های قابل توجه در این زمینه، نامه‌ای است که مرحوم حاج سید مهدی صُحُفی، امام جماعت وقت مسجد جامع قم، در سال ۱۳۸۶، خطاب به سرپرست سازمان اوقاف و امور خیریه نوشت.
موضوع این نامه، اعتراض و درخواست رسیدگی به شیوه‌ی مرمت‌های انجام‌شده در مسجد جامع قم است؛ مرمت‌هایی که به گفته‌ی نویسنده، نه‌تنها با تخریب بخش‌هایی از بنای سالم همراه بود، بلکه آسیب‌هایی نیز به اجزای اصیل و تاریخی مسجد وارد کرد. حاج سید مهدی صُحُفی در این نامه، به‌تفصیل توضیح می‌دهد که در حالی که بخش عمده‌ای از کف‌سازی حیاط و برخی کاشی‌کاری‌ها آسیب دیده و نیاز به تعمیر دارد، قسمت‌های سالمی مانند شبستان غربی مسجد ــ که در اوایل سلطنت ناصرالدین‌شاه، توسط حسین‌خان نظام‌الدوله (ملقب به شهاب‌الملک) از نو، با سقفی مسطح، بنا شده بود تا در شب‌های تابستان از آن استفاده شود ــ بدون دلیل موجه، تخریب شده‌ است. سقف مسطح که در ایام تابستان محل برگزاری نماز جماعت بود، به دستور مهندس ناظر، با برداشتی نامناسب جایگزین شد و موجب شده آب باران راه خروج مناسبی نداشته باشد و به بنا آسیب برساند. همچنین، دیوارهای سالم که دارای پوشش زیبایی بودند، تخریب شده و به شکل اولیه بازنگشته‌اند. طبق گفته‌ی آقای صُحُفی، شبستان شرقی نیز که در زمان فتحعلی‌شاه بنا شده بود، به همین مصیبت دچار شده است.
افزون بر این، مسجد جامع قم از اواسط دهه‌ی بیست تا به امروز، بارها توسط مردم، میراث فرهنگی و افرادی چون آیت‌الله فیض و آیت‌الله بروجردی، در مقیاس‌های بزرگ و کوچک، مرمت شده است. در نامه «به طرز زیبای» کار مهندس سابق اشاره شده. این نکته ناظر به مرمت دوره‌ی قبلی است.
حاج سید مهدی صُحُفی از چهره‌های شناخته‌شده‌ی مذهبی و اجتماعی شهر قم به شمار می‌رفت. خاندان صُحُفی از خانواده‌های خوشنام و معتبر این شهر هستند که برخی از آنها در حوزه‌ی کتاب‌فروشی فعالیت داشتند و تا سال‌های اخیر، در خیابان ارم، کنار مدرسه‌ی خان، اشتغال داشتند.[۱] مرحوم حاج سید مهدی صُحُفی، (متولد ۱۳۰۸ ش)، بیش از سه دهه پیش‌نماز مسجد جامع قم بود. در کنار این مسئولیت، در مدرسه‌ی فیضیه نیز تدریس می‌کرد و گفته می‌شود که مکتب‌خانه‌ای نیز داشت، که به کودکان قمی سواد می‌آموخت.
اهمیت این نامه، نه فقط از حیث محتوای آن، بلکه از زاویه‌ی نگاه نویسنده‌اش قابل تأمل است. برخلاف بسیاری از نوشته‌ها و اسناد موجود که از بیرون به بنا نگاه می‌کند، این نامه از تجربه‌ی کسی نوشته شده که سال‌ها در این فضا زیسته و هر روز در آن حضور داشته است. در نتیجه، حساسیت‌ها و دغدغه‌های او نسبت به فضا، نه از موضع نظری یا کارشناسی، بلکه بر پایه‌ی تجربه‌ی زیسته است. او مشکلاتی را در مرمت‌ها مشاهده کرده که ممکن است برای یک بیننده‌ی عادی قابل تشخیص نباشد؛ چرا که این ایرادها در جریان استفاده‌ی مداوم از فضا خود را نشان می‌دهد. همین ویژگی است که این نامه را به سندی جالب توجه در بررسی وضعیت مرمت یک بنای تاریخی تبدیل می‌کند.🔻

#معرفی_اسناد #مسجدجامع #قم #امیرحسین_محمدی
@asmaaneh
📜معرفی سند: «درخواست دستور مساعد جهت اصلاح تعمیر مسجد جامع قم» [ص ۲ از ۲]

🔸 گزیده‌ای از نامه‌ی سید مهدی صُحُفی (پیش‌نماز مسجد جامع قم) به حیدر مصلحی (نماینده‌ی ولی ‌فقیه و سرپرست سازمان اوقاف و امور خیریه‌ی کشور):

جریان اسفناکی است که ناچار به عرض عالی می‌رسانیم و بِحکم عدالت اسلامی جدّاً اقدام آن وجود شریف را می‌طلبد که درباره‌ی مسجد جامع قم که مورد تجاوز قرار گرفته دادخواهی فرمایید.
از سوی میراث فرهنگی و اداره‌ی اوقاف استان قم بودجه‌ی متنابهی برای تعمیر مسجد اختصاص یافته، که عمده در تخریب مسجد هزینه شده است، که به‌طور خلاصه به عرض می‌رساند:
در حالیکه قسمت عمده‌ی فرش حیاط مسجد و بعض جوانب آن خراب و کاملاً نیاز به تعمیر دارد و قسمتی از کاشی‌کاری‌های مسجد فرو ریخته، بنای سالم جانب راست به مسجد را که بیست چشمه است، تحتانی و فوقانی، بنای صحیح و سالم که هیچ‌گونه شکستی و شکافی در آن نبوده و نیست، آقای مهندس با نظر غلط خود که بارِ بنا را سبک کنیم، دستور می‌دهد سقف دوم مسطح که بر روی آن نماز جماعت اقامه می‌شده، فرش محکم «نظامی» آن و خاک زیر آن و سقف‌های کوتاه (طاق‌بند) که با هزینه‌ی زیاد برای تسطیح بنا به کار رفته، برداشته، بنا را ناهموار نموده و به‌طور ناموزون از نو فرش کرده (بدون طراز صحیح) که این باران‌های متعاقب راه خروج نداشته به خورد بنا رفته. و دیوار سالم را که بر سر آن هزاره (ضربی بود) به جای حفظ آثار قدیمه برداشته و آن طرز زیبای مهندس سابق را که اطراف دیوار‌های داخلی و خارجی مسجد داشته در این قسمت تخریب و به صورت اولیه در نیامده. سمت چپ مسجد تقریباً به این بَلیه گرفتار شده است. انشاءالله حضرتعالی قدرت دارند که مهندس را ملزم کنید که بنای مسجد سمت راست مسجد مانند اول تعمیر و تحویل نماید و بدون مجوز شرعی و عقلی خانه‌ی خدا را که تخریب نموده ترمیم و تحویل نماید و راه خروج آب باران را به طوری اصلاح کند که بر سر عابرین نریزد. [...]
دعاگو ــ سید مهدی صُحُفی ــ امام جماعت مسجد

پی‌نوشت:
[۱] رجوع شود به: بشری، جواد. «کتابفروشی‌های قم تا ۱۳۵۷ شمسی». در نادر مطلبی‌کاشانی، سیدفرید قاسمی، عبدالحسین آذرنگ، ایرج افشار، علی دهباشی (و.)،  کتابفروشی: یادنمای بابک افشار. تهران: شهاب ثاقب، ۱۳۸۴.

#معرفی_اسناد #مسجدجامع #قم #امیرحسین_محمدی
@asmaaneh
📢مدرسه‌ی نوروزگان با همکاری آسمانه برگزار می‌کند: جلسه‌ی سوم «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»

درس‌ دوم و سوم: چون‌وچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۱) و (۲)

🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی
🔹 تدوین: فرزاد زره‌داران

🔹برای مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل درس دوم و سوم به پیوندهای زیر مراجعه کنید:
https://chaharrah.tv/qayyoomi-res3-02-1402-07/

https://chaharrah.tv/qayyoomi-res3-03-1402-07/

#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
آسمانه
📢مدرسه‌ی نوروزگان با همکاری آسمانه برگزار می‌کند: جلسه‌ی سوم «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی» درس‌ دوم و سوم: چون‌وچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۱) و (۲) 🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی 🔹 تدوین: فرزاد زره‌داران 🔹برای مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل…
📢جلسه‌ی سوم درس‌گفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»

🔸مروری بر درس ۲: چون‌وچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۱)

بحث این جلسه به آخرین بخش از عنوان درس «مقدمات پژوهش در تاریخ معماری ایران در دوران اسلامی» اختصاص دارد؛ یعنی «دوران اسلامی». این عنوان می‌توانست شکل‌های دیگری نیز به خود بگیرد، نظیر «پژوهش در تاریخ معماری اسلامی ایران»، «پژوهش در تاریخ معماری اسلام در ایران»، یا ترکیب‌هایی چون «معماری اسلام» یا «معماری اسلامی». هریک از این ترکیب‌ها پیامدها و معانی خاصی به همراه دارد.
حسن ترکیب برگزیده، یعنی «معماری ایران در دوران اسلامی»، این است که خنثاست و امکان مطالعه با دیدگاه‌های گوناگون را فراهم می‌آورد. اما این پرسش مطرح می‌شود که منظور از «دوران اسلامی» چیست. در این‌جا مقصود از دوران اسلامی، بر پایه‌ی عرف، فاصله‌ی زمانی میان فتح ایران به‌دست مسلمانان عرب تا آغاز دوران پهلوی (دوره‌ی پیشامدرن) است. بااین‌حال، این تعبیر نیز سرراست و بی‌مشکل نیست؛ زیرا این تصور نادرست را پیش می‌آورد که در آن زمان، کل ایران‌زمین به‌یک‌باره فتح شد؛ حکومت ساسانی ناگهان فروپاشید؛ و همه‌ی مردم ایران تقریباً هم‌زمان مسلمان شدند.
ترکیب‌هایی چون «دوران اسلامی» یا «دوران پیش از اسلام» در اصل برساخته‌ی رویکردهای غربی است و مشکلات مهمی در مطالعات هنر و معماری ایران پدید آورده است؛ زیرا چنین القا می‌کند که هنر و معماریِ ایران پس از اسلام فاقد پیشینه‌ای در دوران پیش از اسلام بوده‌ است. این نوع تقطیع تاریخی، همانند دیگر اشکال تقطیع، مسئله‌ساز است. با‌این‌حال، از آن‌جا که مطالعه‌ی تاریخی بدون تقطیع زمانی ممکن نیست، باید در چنین تقطیع‌هایی آگاه باشیم که اینها برساخته‌ی ذهن ماست و وجود خارجی ندارد. بنابراین، ترکیب «معماری ایران در دوران اسلامی» از سایر گزینه‌ها کم‌ضررتر است و همچنان امکان توجه به میراث معماری پیش از اسلام را حفظ می‌کند.
فارغ از ملاحظات تاریخی ترکیب‌های وصفی مانند «هنر اسلامی» یا «معماری اسلامی» مبهم و مسئله‌دار است. برای بررسی این موضوع می‌توان پرسید: در چه شرایطی می‌توان یک اثر هنری یا معماری را به دینی خاص نسبت داد؟ مثلاً عنوان «هنر مسیحی» معمولاً به آثاری اطلاق می‌شود که محتوای آن‌ها برگرفته از مضامین کتاب مقدس است. اما آیا معماری کاخ باکینگهام را «معماری مسیحی» می‌نامیم؟ در حالی‌که کاخ عالی‌قاپو معمولاً تحت عنوان «معماری اسلامی» معرفی می‌شود. همچنین خانه‌های سنتی ایرانی به‌منزله‌ی نمونه‌هایی از معماری اسلامی خوانده می‌شود، در حالی‌که در معماری سنتی اروپا چنین بناهایی «مسیحی» خوانده نمی‌شود.
هر اثر معماری را تنها زمانی می‌توان به دینی موصوف کرد که ساختن آن از ایمان دینی (جنبه‌ای از دین که مجموعه‌ای عقاید و دعوت‌های آن دین است) برآمده باشد. این نسبت می‌تواند بر دو مبنا شکل بگیرد: نخست کارکرد یا مضمون اثر برگرفته از متون مقدس یا عقاید آن دین باشد، یا مبتنی بر تفاسیر آن دین شکل گرفته باشد. برای نمونه فرمان خدا به حضرت ابراهیم برای ساخت خانه‌ی کعبه، یا دستورهای مشابه در آیین‌های یهودی و مسیحی. دوم مناسکی که در روند خلق آن اثر رعایت می‌شود برخاسته از سنت‌های آن دین باشد. در چنین حالاتی، می‌توان معماری و هنری را به آن دین نسبت داد و ترکیب‌هایی چون «هنر اسلامی» یا «هنر مسیحی» معنا پیدا می‌کند.

#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
آسمانه
📢مدرسه‌ی نوروزگان با همکاری آسمانه برگزار می‌کند: جلسه‌ی سوم «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی» درس‌ دوم و سوم: چون‌وچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۱) و (۲) 🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی 🔹 تدوین: فرزاد زره‌داران 🔹برای مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل…
📢جلسه‌ی سوم درس‌گفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»

🔸مروری بر درس ۳: چون‌وچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۲)

در ادامه‌ی مباحث پیشین، ابتدا جمع‌بندی‌ای از جلسه‌ی پیش صورت گرفت تا روشن شود که چه حالاتی وجود دارد که بتوان هنری را به دینی نسبت داد. در این میان حالتی تازه نیز مطرح شد: اگر دینی در طول زمان نگرش یا تجربه‌ای نو در میان مردمان سرزمینی پدید آورد که به سنتی پایدار بدل شود، آثاری که بر پایه‌ی آن دین شکل می‌گیرد را می‌توان به‌منزله‌ي یکی از حالات محتمل پذیرفت.
بخش دوم جلسه به واکاوی یکی از این حالات اختصاص داشت: بررسی موضوعات مرتبط با این حوزه در منابع اصلی دین اسلام، یعنی کتاب قرآن و احادیث. در این متون اشاره‌ای مستقیم به هنر دیده نمی‌شود و هیچ دستور یا تشویق صریحی برای پرداختن به آن وجود ندارد. با‌این‌حال با نگاهی وسیع‌تر می‌توان چند نمونه را یافت که به تسامح به این موضوع پرداخته‌اند؛ مانند آیاتی درباره‌ی حضرت داوود و حضرت سلیمان که در آن‌ها به فعالیت‌هایی نزدیک به مفهوم عام هنر آمده است، گرچه بیشتر در پیوند با مهارت‌های فنی و صنایعی قرار دارد که پیش‌تر در زمره‌ی دایره‌ی معنایی هنری تلقی می‌شد و امروز نه. حتی در برخی نمونه‌ها به کسانی که در ساخت‌وسازهای آن دوران نقش داشته‌اند با تعبیراتی منفی یادشده است. مثلاً در قرآن، معماران حضرت سلیمان را جنّ کافر (شیاطین)‌اند.
در مجموع آن‌چه از این متون برداشت می‌شود آن است که هر فعالیتی که موجب نزدیکی به خدا شود، به دوری از یاد او نینجامد و آسیبی به فرد یا جامعه نزند، اشکالی ندارد. به‌عبارتی اموری که انسان را از غفلت به آخرت دور نگه‌ دارند، پذیرفتنی‌اند. بر این اساس به‌نظر می‌رسد که رویکرد این منابع نسبت به هنر نه تأییدی آشکار و نه انکاری صریح است، بلکه موضعی خنثاست؛ یعنی هنری که حرام نباشد یا منجر به حرام یا ترک واجب نشود در منطقة الفراغ دین قرار می‌گیرد؛ یعنی در منطقه‌ای که حکم وجوب و حرمتی بر آن نیست و مؤمن می‌تواند در آن دایره عملی را انجام بدهد یا ندهد.

#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
📢برگزاری نهمین همایش تاریخ هنر فمینیستی
🔸برگزاری به‌صورت حضوری و آنلاین
🔸محل برگزاری: دانشگاه آمریکایی واشینگتن
🔸زمان برگزاری: ۲۶-۲۸ سپتامبر ۲۰۲۵ | ۴-۶ مهر ۱۴۰۴
🔸مهلت ثبت نام: ۱ سپتامبر ۲۰۲۵ | ۱۰ شهریور ۱۴۰۴

The Feminist Art History Conference fosters intersectional and interdisciplinary scholarship on the ways in which gender and sexuality have shaped the visual arts and their study–with a conference program designed to advance new research on topics from the ancient past through the present and across the globe. It provides a forum for participants to examine the roles that art and its agents have played in informing and resisting historical and contemporary inequities. Through this forum, the Conference aims to model a more inclusive art history and scholarly community.

🔸برای کسب اطلاعات درباره‌ی برنامه‌ی همایش و سخنرانی‌ها:
https://arthist.net/archive/49544

🔸جهت شرکت در همایش، می‌توانید از طریق پیوند زیر ثبت نام کنید:
https://auartstix.universitytickets.com/w/event.aspx?id=1945

#خبر
@asmaaneh
🎧معرفی پادکست: « گوبکلی‌تپه: نخستین معبد؟»
🔸قسمتی از پادکست «دوران باستان»
🔸مهمان: لی کلر
🔸میزبان: تریستن هیوز، محقق تاریخ باستان
▫️Göbekli Tepe: The First Temple?
▫️The Ancients

مدت‌ها پیش‌تر از استون‌هنج، تعدادی از نخستین سازه‌های سنگی عظیم جهان در جنوب شرقی ترکیه ساخته شد. معروف‌ترین آنها گوبکلی‌تپه است.
در این قسمت از پادکست «دوران باستان»، تریستن هیوز همراه با دکتر لی کلر، هماهنگ‌کننده‌ی پروژه‌ی تحقیقاتی گوبکلی‌تپه، در پی کشف اسرار این بنای نوسنگی ده هزار ساله است. گوبکلی‌تپه زمانی اولین معبد جهان شناخته می‌شد؛ اما اهمیتش فراتر از این موضوع است. بررسی و شناخت این محوطه می‌تواند ما را با یکی از نخستین سکونت‌گاه‌های انسانی، آیین‌ها و چگونگی روی آوردن انسان‌ها به کشاورزی آشنا کند. در این قسمت با آشنایی با یافته‌های باستان‌شناسانه، با یکی از شگفت‌انگیزترین بناهای عصر سنگ آشنا خواهیم شد.

▫️اطلاعات بیشتر درباره‌ی این پادکست و شنیدن این قسمت:
https://shows.acast.com/the-ancients/episodes/gobekli-tepe-the-first-temple

#معرفی_پادکست
@asmaaneh
2025/07/14 02:56:58
Back to Top
HTML Embed Code: