📕نشریهی تازه: نشریهی بینالمللی معماری اسلامی
International Journal of Islamic Architecture (IJIA)|Volume 14|Issue 2| 2025
نشریهی بینالمللی معماری اسلامی (IJIA) برای مخاطبان علاقمند به طراحی و برنامهریزی شهری، معماری، و طراحی منظر در جهان تاریخی اسلام منتشر میشود. حوزهی جغرافیایی این نشریه شامل خاورمیانه و بخشهایی از افریقا و آسیا و افزون بر آن، مناطق جدیدترِ اسلامی است. تمرکز اصلیِ نشریه بر تحلیلهای جامعِ جنبههای عملی، تاریخی، و نظری معماری با تأکید بر طراحی و نحوهی پذیرش آن است. همچنین، این نشریه به طور ویژه از [مطالعات مرتبط با] معماری معاصر و طراحی شهری در نسبت با تاریخ اجتماعی و فرهنگی، جغرافیا، سیاست، زیباییشناسی، فنون و حفاظت استقبال میکند. این نشریه با دربرگرفتنِ فرهنگها و رشتههای گوناگون، در پی تحلیل و تشریح موضوعات مرتبط با محیط مصنوع در مناطق یادشده است. ماهیت فرارشتهای و میانرشتهای نشریه تأثیری مهم بر دانش در این رشته خواهد گذاشت.
فهرست مطالب این شماره:
▪️Commentary
▫️The Urgency of the Digital: The History and the Future of the Islamic Built Environment Today| Yael Rice
▪️Articles
▫️The Muslim Metaverse and its Premoderns: Islam in an Expanding Reality| Christiane Gruber
▫️The Woven Domes of Isfahan: A Digital-Age Investigation of Medieval Iranian Brickwork| Meredyth Winter
▫️‘Muslim Taxi Driver Praying in the Evening in a Street of West Village’: A Stock Image and Its Implications| Kyle Dugdale
▫️A Digital Ottoman Road to Mecca: Time, Distance, and Game Design|Tyler Kynn
▫️Virtual Assembly: Safeguarding the Intangible Cultural Heritage (ICH) of London’s Oldest Nigerian Mosque and its Community| Julie Marsh
▪️Book Reviews
▫️Architecture of Anxiety: Body Politics and the Formation of Islamic Architecture, Heba Mostafa (2024)| Ehsan Sheikholharam
▫️Placing Islam: Geographies of Connections in Twentieth-Century Istanbul, Timur Warner Hammond (2023)| Nilay Özlü
▫️Emotion, Mission, Architecture: Building Hospitals in Persia and British India, 1865–1914, Sara Honarmand Ebrahimi (2023)| Parshati Dutta
▫️Spatial Politics in Istanbul: Turning Points in Contemporary Turkey, Courtney Dorroll and Philip Dorroll (2023)| Meltem Al
▫️Ilkhanid Capital Cities: Transcultural Interactions, Atri Hatef Naiemi (2025)| Sara Nur Yıldız
▫️The Accidental Palace: The Making of Yildiz in Nineteenth-Century Istanbul, Deniz Türker (2023)| Belgin Turan Özkaya
▪️Article Reviews
▫️An Epic of Kings: The Great Mongol Shahnama, National Museum of Asian Art, Washington, DC, September 21, 2024–January 12, 2025 |Chaeri Lee
▫️Reinventing Islamic Architecture in the 20th and 21st Centuries, University of Wisconsin–Madison, November 7–8, 2024| Richard W. Ellis
🔸اطلاعات بیشتر و ملاحظهی چکیدهی مقالات:
https://www.intellectbooks.com/international-journal-of-islamic-architecture
#نشریهی_تازه
@asmaaneh
International Journal of Islamic Architecture (IJIA)|Volume 14|Issue 2| 2025
نشریهی بینالمللی معماری اسلامی (IJIA) برای مخاطبان علاقمند به طراحی و برنامهریزی شهری، معماری، و طراحی منظر در جهان تاریخی اسلام منتشر میشود. حوزهی جغرافیایی این نشریه شامل خاورمیانه و بخشهایی از افریقا و آسیا و افزون بر آن، مناطق جدیدترِ اسلامی است. تمرکز اصلیِ نشریه بر تحلیلهای جامعِ جنبههای عملی، تاریخی، و نظری معماری با تأکید بر طراحی و نحوهی پذیرش آن است. همچنین، این نشریه به طور ویژه از [مطالعات مرتبط با] معماری معاصر و طراحی شهری در نسبت با تاریخ اجتماعی و فرهنگی، جغرافیا، سیاست، زیباییشناسی، فنون و حفاظت استقبال میکند. این نشریه با دربرگرفتنِ فرهنگها و رشتههای گوناگون، در پی تحلیل و تشریح موضوعات مرتبط با محیط مصنوع در مناطق یادشده است. ماهیت فرارشتهای و میانرشتهای نشریه تأثیری مهم بر دانش در این رشته خواهد گذاشت.
فهرست مطالب این شماره:
▪️Commentary
▫️The Urgency of the Digital: The History and the Future of the Islamic Built Environment Today| Yael Rice
▪️Articles
▫️The Muslim Metaverse and its Premoderns: Islam in an Expanding Reality| Christiane Gruber
▫️The Woven Domes of Isfahan: A Digital-Age Investigation of Medieval Iranian Brickwork| Meredyth Winter
▫️‘Muslim Taxi Driver Praying in the Evening in a Street of West Village’: A Stock Image and Its Implications| Kyle Dugdale
▫️A Digital Ottoman Road to Mecca: Time, Distance, and Game Design|Tyler Kynn
▫️Virtual Assembly: Safeguarding the Intangible Cultural Heritage (ICH) of London’s Oldest Nigerian Mosque and its Community| Julie Marsh
▪️Book Reviews
▫️Architecture of Anxiety: Body Politics and the Formation of Islamic Architecture, Heba Mostafa (2024)| Ehsan Sheikholharam
▫️Placing Islam: Geographies of Connections in Twentieth-Century Istanbul, Timur Warner Hammond (2023)| Nilay Özlü
▫️Emotion, Mission, Architecture: Building Hospitals in Persia and British India, 1865–1914, Sara Honarmand Ebrahimi (2023)| Parshati Dutta
▫️Spatial Politics in Istanbul: Turning Points in Contemporary Turkey, Courtney Dorroll and Philip Dorroll (2023)| Meltem Al
▫️Ilkhanid Capital Cities: Transcultural Interactions, Atri Hatef Naiemi (2025)| Sara Nur Yıldız
▫️The Accidental Palace: The Making of Yildiz in Nineteenth-Century Istanbul, Deniz Türker (2023)| Belgin Turan Özkaya
▪️Article Reviews
▫️An Epic of Kings: The Great Mongol Shahnama, National Museum of Asian Art, Washington, DC, September 21, 2024–January 12, 2025 |Chaeri Lee
▫️Reinventing Islamic Architecture in the 20th and 21st Centuries, University of Wisconsin–Madison, November 7–8, 2024| Richard W. Ellis
🔸اطلاعات بیشتر و ملاحظهی چکیدهی مقالات:
https://www.intellectbooks.com/international-journal-of-islamic-architecture
#نشریهی_تازه
@asmaaneh
Intellect Books
International Journal of Islamic Architecture
International Journal of Islamic Architecture; The International Journal of Islamic Architecture (IJIA) publishes peer-reviewed articles on the urban design, architecture and landscape architecture of the historic Islamic world, encompassing the Middle East…
📢مدرسهی نوروزگان با همکاری آسمانه برگزار میکند:
درسگفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»
🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی
تدوین: فرزاد زرهداران
🔹این مجموعه در پنجاه جلسهی درسی، بهصورت هفتگی و آفلاین و رایگان، جمعهها در رسانههای چهارراه، آسمانه و نوروزگان منتشر میشود.
🔹زمان انتشار نخستین جلسه: جمعه، ۲۳ خرداد ۱۴۰۴
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
درسگفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»
🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی
تدوین: فرزاد زرهداران
🔹این مجموعه در پنجاه جلسهی درسی، بهصورت هفتگی و آفلاین و رایگان، جمعهها در رسانههای چهارراه، آسمانه و نوروزگان منتشر میشود.
🔹زمان انتشار نخستین جلسه: جمعه، ۲۳ خرداد ۱۴۰۴
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
آسمانه
📢مدرسهی نوروزگان با همکاری آسمانه برگزار میکند: درسگفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی» 🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی تدوین: فرزاد زرهداران 🔹این مجموعه در پنجاه جلسهی درسی، بهصورت هفتگی و آفلاین و رایگان، جمعهها در رسانههای…
📢عنوان جلسات درسگفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»:
مقدمه
فصل ۱. معماری ایرانی و معماری اسلامی
درس ۱. «معماری ایران» یا «معماری ایرانی»؟
درس ۲. چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۱)
درس ۳. چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۲)
درس ۴. چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۳)
درس ۵. چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۴)
درس ۶. چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۵)
درس ۷. چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۶)
درس ۸. چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۷)
فصل ۲. سرآغاز تاریخیِ معماری دوران اسلامی
درس ۹. ایران و همسایگان در آستانهی ظهور اسلام
درس ۱۰. معماری ایران در آستانهی ظهور اسلام (احسان طهماسبی)
درس ۱۱. سرآغاز معماری دوران اسلامی (۱)
درس ۱۲. سرآغاز معماری دوران اسلامی (۲)
درس ۱۳. سرآغاز معماری دوران اسلامی (۳)
درس ۱۴. سرآغاز معماری دوران اسلامی (۴)
درس ۱۵. سرآغاز معماری دوران اسلامی (۵)
فصل ۳. دانشوران تاریخ معماری ایران
درس ۱۶. ارنست هرتسفلد (سینا سلطانی)
درس ۱۷. کی. ای. سی. کرسول (سینا سلطانی)
درس ۱۸. جریانات غربی (۱): خاستگاهها و انگیزهها
درس ۱۹. آرتر آپم پوپ
درس ۲۰. جریانات غربی (۲): محورها و سنتهای علمی
درس ۲۱. جریانات غربی (۳): دنبالهی محورها و سنتهای علمی
درس ۲۲. الگ گرابار
درس ۲۳. محمدکریم پیرنیا (۱)
درس ۲۴. محمدکریم پیرنیا (۲)
درس ۲۵. محمدکریم پیرنیا (۳)
درس ۲۶. مؤسسات (۱)
درس ۲۷. مؤسسات (۲)
درس ۲۸. باقر شیرازی
درس ۲۹. سنتگرایان (۱)
درس ۳۰. سنتگرایان (۲)
درس ۳۱. سنتگرایان (۳)
درس ۳۲. سنتگرایان (۴)
درس ۳۳. سنتگرایان (۵)
درس ۳۴. اردلان و بختیار
درس ۳۵. حاجیقاسمی و نوایی (۱)
درس ۳۶. حاجیقاسمی و نوایی (۲)
درس ۳۷. حاجیقاسمی و نوایی (۳)
درس ۳۸. حاجیقاسمی و نوایی (۴)
درس ۳۹. حاجیقاسمی و نوایی (۵)
درس ۴۰. حاجیقاسمی و نوایی (۶)
درس ۴۱. حاجیقاسمی و نوایی (۷)
درس ۴۲. حاجیقاسمی و نوایی (۸)
فصل ۴. عاملان معماری
درس ۴۳. عاملان معماری (۱)
درس ۴۴. عاملان معماری (۲)
درس ۴۵. عاملان معماری (۳)
درس ۴۶. عاملان معماری (۴)
فصل ۵. نهاد، کارکرد، کالبد
درس ۴۷. نهاد، کارکرد، کالبد (۱)
درس ۴۸. نهاد، کارکرد، کالبد (۲)
درس ۴۹. نهاد، کارکرد، کالبد (۳)
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
مقدمه
فصل ۱. معماری ایرانی و معماری اسلامی
درس ۱. «معماری ایران» یا «معماری ایرانی»؟
درس ۲. چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۱)
درس ۳. چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۲)
درس ۴. چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۳)
درس ۵. چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۴)
درس ۶. چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۵)
درس ۷. چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۶)
درس ۸. چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۷)
فصل ۲. سرآغاز تاریخیِ معماری دوران اسلامی
درس ۹. ایران و همسایگان در آستانهی ظهور اسلام
درس ۱۰. معماری ایران در آستانهی ظهور اسلام (احسان طهماسبی)
درس ۱۱. سرآغاز معماری دوران اسلامی (۱)
درس ۱۲. سرآغاز معماری دوران اسلامی (۲)
درس ۱۳. سرآغاز معماری دوران اسلامی (۳)
درس ۱۴. سرآغاز معماری دوران اسلامی (۴)
درس ۱۵. سرآغاز معماری دوران اسلامی (۵)
فصل ۳. دانشوران تاریخ معماری ایران
درس ۱۶. ارنست هرتسفلد (سینا سلطانی)
درس ۱۷. کی. ای. سی. کرسول (سینا سلطانی)
درس ۱۸. جریانات غربی (۱): خاستگاهها و انگیزهها
درس ۱۹. آرتر آپم پوپ
درس ۲۰. جریانات غربی (۲): محورها و سنتهای علمی
درس ۲۱. جریانات غربی (۳): دنبالهی محورها و سنتهای علمی
درس ۲۲. الگ گرابار
درس ۲۳. محمدکریم پیرنیا (۱)
درس ۲۴. محمدکریم پیرنیا (۲)
درس ۲۵. محمدکریم پیرنیا (۳)
درس ۲۶. مؤسسات (۱)
درس ۲۷. مؤسسات (۲)
درس ۲۸. باقر شیرازی
درس ۲۹. سنتگرایان (۱)
درس ۳۰. سنتگرایان (۲)
درس ۳۱. سنتگرایان (۳)
درس ۳۲. سنتگرایان (۴)
درس ۳۳. سنتگرایان (۵)
درس ۳۴. اردلان و بختیار
درس ۳۵. حاجیقاسمی و نوایی (۱)
درس ۳۶. حاجیقاسمی و نوایی (۲)
درس ۳۷. حاجیقاسمی و نوایی (۳)
درس ۳۸. حاجیقاسمی و نوایی (۴)
درس ۳۹. حاجیقاسمی و نوایی (۵)
درس ۴۰. حاجیقاسمی و نوایی (۶)
درس ۴۱. حاجیقاسمی و نوایی (۷)
درس ۴۲. حاجیقاسمی و نوایی (۸)
فصل ۴. عاملان معماری
درس ۴۳. عاملان معماری (۱)
درس ۴۴. عاملان معماری (۲)
درس ۴۵. عاملان معماری (۳)
درس ۴۶. عاملان معماری (۴)
فصل ۵. نهاد، کارکرد، کالبد
درس ۴۷. نهاد، کارکرد، کالبد (۱)
درس ۴۸. نهاد، کارکرد، کالبد (۲)
درس ۴۹. نهاد، کارکرد، کالبد (۳)
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
🎙 پای درس استاد پیرنیا: باغهای ایران
پای درس استاد پیرنیا: باغهای ایران
🎙 پای درس استاد پیرنیا: باغهای ایران
ستاره صابرینژاد
#پیرنیا #ستاره_صابرینژاد #صداهای_آسمانه
@asmaaneh
ستاره صابرینژاد
#پیرنیا #ستاره_صابرینژاد #صداهای_آسمانه
@asmaaneh
آسمانه
پای درس استاد پیرنیا: باغهای ایران – 🎙 پای درس استاد پیرنیا: باغهای ایران
🎙 پای درس استاد پیرنیا: باغهای ایران
ستاره صابرینژاد
پَئیریدَئِسَه (پئیری یعنی پیرامون، دیس یعنی ساختمان و دیسا یعنی بنّا) واژهای در کتاب اوستا به معنی پیرامون بناست. منظور از پیرامون بنا، باغ و فضای سبز و درختکاری اطراف آن است. واژهی پئیریدئسه در زبان عبری بهصورت فَرادِز و در تورات به صورت فَرادِس آمده که همان فردوس در زبان عربی است. در زبانهای آریایی نیز که با زبان پارسی همریشهاند، واژههای پارادِس، پارادی و پارادایز به معنی بهشت آمده است. بهشت در زبان پارسی، مخصوصاً در دین زرتشت، مفهوم دیگری دارد. در دین زرتشت واژهی وَهِشتو به معنی بهترین زندگی مادی و معنوی است و این اعتقاد وجود دارد که انسانها پس از مرگ از پلی به نام چینوت عبور میکنند. اگر نیکوکار باشند، وارد وَهِشتو یا بهشت میشوند و در غیرت این صورت نمیتوانند از این پل به سلامت عبور کنند و به دوژاَخو یا دوزخ میروند. این پل با پل صراط در دین اسلام برابری میکند. در دینهای سامی نیز فلسفهی بهشت و جهنم به همین صورت است. در متونی که از ادیان مختلف به جای مانده است، پیروان آن ادیان صورت و کالبد بهشت را به باغی شبیه باغهایی توصیف کردهاند که در اطراف شهرها و آبادیهایشان دیده بودند. این توصیفات شبیه به باغهای ایران نیز است. از گذشته تا به امروز باغهای ایران از حیث تنوع و زیبایی شهرت جهانی دارد و بیشتر پژوهشگران معترفاند که زیباترین باغها متعلق به ایران است. اصول ساخت این باغها متفاوت با اصول ساخت دیگر باغها در نقاط مختلف جهان بود. اندامهای باغ شامل بنا یا کوشک اصلی، سردر یا ورودی باغ، بُنِهگاه، انواع درختان میوه و سایهانداز، گلها و گیاهان دارویی و حصار اطراف باغ میشد. معمولاً در میان یا در کنار باغ، بنایی میساختند و از مقابل بنای اصلی راهی را با تسطیح کردن زمین ایجاد میکردند که این راه به ورودی اصلی باغ میرسید. در میان این راه، گیاه اَسپس و در دو طرف راه درختان بلند قامت میکاشتند. اسپس نوعی یونجه و گیاهی سبز با گلهای معطر و زیباست. این گیاه هم زیبا بود و هم خوراک سالانهی دامها. گیاهی که امروزه با نام چمن میشناسیم، به دلیل نیاز به رطوبت خاک و آب فراوان، در همهجا قابل کشت نبود. به همین دلیل در گذشته در باغهای نواحی گرم و خشک، گیاه اسپس را به جای چمن میکاشتند؛ اما امروزه گیاه چمن را بدون توجه به نیاز این گیاه در مناطق مختلف با آب و هوای مختلف میکارند. چمن در زبان پارسی به معنی گردشگاه، و جایی بوده است که از آبنماهای متعدد، سکوها، سایهبانها، درختها و جاهای دیدنی تشکیل میشد. چمن یعنی جایی که در آن برای وقتگذرانی میچمیدند.
#پیرنیا #ستاره_صابرینژاد #صداهای_آسمانه
@asmaaneh
ستاره صابرینژاد
پَئیریدَئِسَه (پئیری یعنی پیرامون، دیس یعنی ساختمان و دیسا یعنی بنّا) واژهای در کتاب اوستا به معنی پیرامون بناست. منظور از پیرامون بنا، باغ و فضای سبز و درختکاری اطراف آن است. واژهی پئیریدئسه در زبان عبری بهصورت فَرادِز و در تورات به صورت فَرادِس آمده که همان فردوس در زبان عربی است. در زبانهای آریایی نیز که با زبان پارسی همریشهاند، واژههای پارادِس، پارادی و پارادایز به معنی بهشت آمده است. بهشت در زبان پارسی، مخصوصاً در دین زرتشت، مفهوم دیگری دارد. در دین زرتشت واژهی وَهِشتو به معنی بهترین زندگی مادی و معنوی است و این اعتقاد وجود دارد که انسانها پس از مرگ از پلی به نام چینوت عبور میکنند. اگر نیکوکار باشند، وارد وَهِشتو یا بهشت میشوند و در غیرت این صورت نمیتوانند از این پل به سلامت عبور کنند و به دوژاَخو یا دوزخ میروند. این پل با پل صراط در دین اسلام برابری میکند. در دینهای سامی نیز فلسفهی بهشت و جهنم به همین صورت است. در متونی که از ادیان مختلف به جای مانده است، پیروان آن ادیان صورت و کالبد بهشت را به باغی شبیه باغهایی توصیف کردهاند که در اطراف شهرها و آبادیهایشان دیده بودند. این توصیفات شبیه به باغهای ایران نیز است. از گذشته تا به امروز باغهای ایران از حیث تنوع و زیبایی شهرت جهانی دارد و بیشتر پژوهشگران معترفاند که زیباترین باغها متعلق به ایران است. اصول ساخت این باغها متفاوت با اصول ساخت دیگر باغها در نقاط مختلف جهان بود. اندامهای باغ شامل بنا یا کوشک اصلی، سردر یا ورودی باغ، بُنِهگاه، انواع درختان میوه و سایهانداز، گلها و گیاهان دارویی و حصار اطراف باغ میشد. معمولاً در میان یا در کنار باغ، بنایی میساختند و از مقابل بنای اصلی راهی را با تسطیح کردن زمین ایجاد میکردند که این راه به ورودی اصلی باغ میرسید. در میان این راه، گیاه اَسپس و در دو طرف راه درختان بلند قامت میکاشتند. اسپس نوعی یونجه و گیاهی سبز با گلهای معطر و زیباست. این گیاه هم زیبا بود و هم خوراک سالانهی دامها. گیاهی که امروزه با نام چمن میشناسیم، به دلیل نیاز به رطوبت خاک و آب فراوان، در همهجا قابل کشت نبود. به همین دلیل در گذشته در باغهای نواحی گرم و خشک، گیاه اسپس را به جای چمن میکاشتند؛ اما امروزه گیاه چمن را بدون توجه به نیاز این گیاه در مناطق مختلف با آب و هوای مختلف میکارند. چمن در زبان پارسی به معنی گردشگاه، و جایی بوده است که از آبنماهای متعدد، سکوها، سایهبانها، درختها و جاهای دیدنی تشکیل میشد. چمن یعنی جایی که در آن برای وقتگذرانی میچمیدند.
#پیرنیا #ستاره_صابرینژاد #صداهای_آسمانه
@asmaaneh
🔹آسمانه با همکاری مدرسهی نوروزگان برگزار میکند:
گفتوگو دربارهی کتاب کلمات و بناها
ترجمهی هدیه نوربخش
🔹 با حضور:
محمدرضا حائری مازندرانی
مهرداد قیومی بیدهندی
سید حسین معینی
هدیه نوربخش
🔸زمان: سهشنبه، ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸
🔸برای حضور در این نشست بهصورت مجازی به پیوند زیر در پایگاه مدرسهی نوروزگان مراجعه کنید:
https://gap.nowruzgan.com/rooms/ejp-l2w-4mt-fg4/join
#خبر
@asmaaneh
گفتوگو دربارهی کتاب کلمات و بناها
ترجمهی هدیه نوربخش
🔹 با حضور:
محمدرضا حائری مازندرانی
مهرداد قیومی بیدهندی
سید حسین معینی
هدیه نوربخش
🔸زمان: سهشنبه، ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸
🔸برای حضور در این نشست بهصورت مجازی به پیوند زیر در پایگاه مدرسهی نوروزگان مراجعه کنید:
https://gap.nowruzgan.com/rooms/ejp-l2w-4mt-fg4/join
#خبر
@asmaaneh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📢مدرسهی نوروزگان با همکاری آسمانه برگزار میکند:
جلسهی نخست درسگفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»
🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی
🔹 تدوین: فرزاد زرهداران
🔹برای مشاهدهی نسخهی کامل جلسهی نخست به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://chaharrah.tv/qayyoomi-res3-00-1402-07/
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
جلسهی نخست درسگفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»
🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی
🔹 تدوین: فرزاد زرهداران
🔹برای مشاهدهی نسخهی کامل جلسهی نخست به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://chaharrah.tv/qayyoomi-res3-00-1402-07/
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
آسمانه
📢مدرسهی نوروزگان با همکاری آسمانه برگزار میکند: جلسهی نخست درسگفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی» 🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی 🔹 تدوین: فرزاد زرهداران 🔹برای مشاهدهی نسخهی کامل جلسهی نخست به پیوند زیر مراجعه کنید: https://chaharrah.tv/qayyoomi…
📢جلسهی نخست درسگفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»
🔸مروری بر جلسهی نخست (مقدمه)
هدف این دوره، آشنایی با مفاهیم پایه در پژوهش دوران اسلامی نیست، بلکه تمرکز آن بر «شأن مقدماتی» پژوهش معماری در دوران اسلامی است. این دوره بر آن است تا زمینهای فراهم آورد که بتوانیم در این حوزهی موضوعی بیندیشیم، با رویکردها و نگاههای متنوع آشنا شویم و ظرفیت تحلیل انتقادی را در خود پرورش دهیم؛ نه آنکه صرفاً راهحلهایی آماده ارائه کنیم.
برای ورود به هر حوزهی پژوهشی، سه لایهی مفهومی اهمیت دارد: مفاهیم پایه، مفاهیم بنیادین، و مقدمات. در این دوره، تمرکز ما بر بخش سوم، یعنی مقدمات خواهد بود.
موضوعاتی که در این کلاس مورد بحث قرار میگیرند، در دو دستهی کلی جای میگیرند:
الف. موضوعاتی که در میدان پژوهش با آنها مواجه شدهاند یا خواهیم شد (شأن تاریخی دارد)
ب. معرفتشناسی پژوهش (شأن معرفتی دارد)
در مجموع، با طرح پرسشهای متنوع و ورود به گفتوگوهای تحلیلی، تلاش خواهیم کرد تا میان مباحث نظری و مباحث تاریخی پژوهش، در رفتوآمدی پویا قرار گیریم.
نخستین پرسشی که با آن مواجهیم این است: پژوهش در تاریخ هنر و معماری چه تفاوتی با دیگر انواع پژوهشهای تاریخی دارد و چه گونههایی برای آن قابل شناسایی است؟ این موضوع بهتفصیل در کتاب بنیادهای فهم تاریخ معماری بررسی شده است و تنها در اینجا به اختصار به آن میپردازیم.
پژوهش تاریخی به معنای نگریستن به پدیدهای در بستر زمان و مکان معین است؛ یعنی توجه داشته باشیم که آن پدیده در موقعیتی خاص شکل گرفته و قابل تعمیم به تمامی زمانها و مکانها نیست. این نوع نگاه، درصدد پاسخ به این پرسش است که «چرا این پدیده چنین شده است؟» این رویکرد را میتوان «نگرش تاریخی» نامید و حاصل آن را «تاریخنگاشت».
پژوهش در تاریخ مجموعهای از پژوهشهایی است که مقدمات انجام پژوهشی تاریخی را فراهم میکند: از شناسایی و گویاسازی منابع، تا پردازش و ساماندهی آنها. گردآوری این دسته از منابع و تحلیل آنها، بنیانی است برای پژوهش در تاریخ معماری.
اما پرسش بنیادین دیگر این است که منظور ما از «معماری» چیست؟
در مواجهه با معماری، بهطور کلی دو نوع نگاه اصلی وجود دارد:
۱. نگاه مقطعی، جزءنگر و تجزیهگرا: این رویکرد، در سنت قدیم مورخان هنر و باستانشناسان رواج داشت و بر مطالعهی اجزای منفرد همچون منارهها، گنبدخانهها و غیره تأکید داشت. این نگاه در پژوهشهای کلاسیک تاریخی غلبه داشت.
۲. نگاه کلنگر: در این رویکرد، معماری بهمثابه کلی منسجم و پدیدهای درهمتنیده با زندگی انسانی فهم میشود؛ نگاهی که همهی ابعاد معماری و هنر را بهعنوان کلیتی معنادار در نظر میگیرد.
علاوه بر این دو، دو نگاه دیگر را نیز میتوان تشخیص داد.
۱. نگاهی که به موضوعات معماری یا هنر، مستقل از سیاق مینگرد.
۲. نگاهی که به موضوعات معماری یا هنر، در پیوند با سیاق و زمینهی تاریخی، فرهنگی، و اجتماعی آنها توجه دارد.
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
🔸مروری بر جلسهی نخست (مقدمه)
هدف این دوره، آشنایی با مفاهیم پایه در پژوهش دوران اسلامی نیست، بلکه تمرکز آن بر «شأن مقدماتی» پژوهش معماری در دوران اسلامی است. این دوره بر آن است تا زمینهای فراهم آورد که بتوانیم در این حوزهی موضوعی بیندیشیم، با رویکردها و نگاههای متنوع آشنا شویم و ظرفیت تحلیل انتقادی را در خود پرورش دهیم؛ نه آنکه صرفاً راهحلهایی آماده ارائه کنیم.
برای ورود به هر حوزهی پژوهشی، سه لایهی مفهومی اهمیت دارد: مفاهیم پایه، مفاهیم بنیادین، و مقدمات. در این دوره، تمرکز ما بر بخش سوم، یعنی مقدمات خواهد بود.
موضوعاتی که در این کلاس مورد بحث قرار میگیرند، در دو دستهی کلی جای میگیرند:
الف. موضوعاتی که در میدان پژوهش با آنها مواجه شدهاند یا خواهیم شد (شأن تاریخی دارد)
ب. معرفتشناسی پژوهش (شأن معرفتی دارد)
در مجموع، با طرح پرسشهای متنوع و ورود به گفتوگوهای تحلیلی، تلاش خواهیم کرد تا میان مباحث نظری و مباحث تاریخی پژوهش، در رفتوآمدی پویا قرار گیریم.
نخستین پرسشی که با آن مواجهیم این است: پژوهش در تاریخ هنر و معماری چه تفاوتی با دیگر انواع پژوهشهای تاریخی دارد و چه گونههایی برای آن قابل شناسایی است؟ این موضوع بهتفصیل در کتاب بنیادهای فهم تاریخ معماری بررسی شده است و تنها در اینجا به اختصار به آن میپردازیم.
پژوهش تاریخی به معنای نگریستن به پدیدهای در بستر زمان و مکان معین است؛ یعنی توجه داشته باشیم که آن پدیده در موقعیتی خاص شکل گرفته و قابل تعمیم به تمامی زمانها و مکانها نیست. این نوع نگاه، درصدد پاسخ به این پرسش است که «چرا این پدیده چنین شده است؟» این رویکرد را میتوان «نگرش تاریخی» نامید و حاصل آن را «تاریخنگاشت».
پژوهش در تاریخ مجموعهای از پژوهشهایی است که مقدمات انجام پژوهشی تاریخی را فراهم میکند: از شناسایی و گویاسازی منابع، تا پردازش و ساماندهی آنها. گردآوری این دسته از منابع و تحلیل آنها، بنیانی است برای پژوهش در تاریخ معماری.
اما پرسش بنیادین دیگر این است که منظور ما از «معماری» چیست؟
در مواجهه با معماری، بهطور کلی دو نوع نگاه اصلی وجود دارد:
۱. نگاه مقطعی، جزءنگر و تجزیهگرا: این رویکرد، در سنت قدیم مورخان هنر و باستانشناسان رواج داشت و بر مطالعهی اجزای منفرد همچون منارهها، گنبدخانهها و غیره تأکید داشت. این نگاه در پژوهشهای کلاسیک تاریخی غلبه داشت.
۲. نگاه کلنگر: در این رویکرد، معماری بهمثابه کلی منسجم و پدیدهای درهمتنیده با زندگی انسانی فهم میشود؛ نگاهی که همهی ابعاد معماری و هنر را بهعنوان کلیتی معنادار در نظر میگیرد.
علاوه بر این دو، دو نگاه دیگر را نیز میتوان تشخیص داد.
۱. نگاهی که به موضوعات معماری یا هنر، مستقل از سیاق مینگرد.
۲. نگاهی که به موضوعات معماری یا هنر، در پیوند با سیاق و زمینهی تاریخی، فرهنگی، و اجتماعی آنها توجه دارد.
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
آسمانه
🔹آسمانه با همکاری مدرسهی نوروزگان برگزار میکند: گفتوگو دربارهی کتاب کلمات و بناها ترجمهی هدیه نوربخش 🔹 با حضور: محمدرضا حائری مازندرانی مهرداد قیومی بیدهندی سید حسین معینی هدیه نوربخش 🔸زمان: سهشنبه، ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸ 🔸برای حضور در این نشست بهصورت…
🔴اطلاعیه
به علت ناپایداری اینترنت در شرایط فعلی، گفتوگوی مجازی دربارهی کتاب کلمات و بناها لغو و به زمان مناسبی موکول خواهد شد.
@asmaaneh
به علت ناپایداری اینترنت در شرایط فعلی، گفتوگوی مجازی دربارهی کتاب کلمات و بناها لغو و به زمان مناسبی موکول خواهد شد.
@asmaaneh
ارتباطات_فرامنطقهای_ترجمه_بیتا_حامد.pdf
3.7 MB
✏️ارتباطات فرامنطقهای: معماری و ساخت امپراتوریهای اسلامی مدرن اولیه*
گلرو نجیباوغلو
ترجمهی بیتا حامد
*Necipoğlu, Gülru. “Transregional Connections; Architecture and the Construction of Early Modern Islamic Empires”. In Roda Ahluwalia (Ed.), Reflections on Mughal Art & Culture. New Delhi: Niyogi Books, 2021.
#یادداشت_دانشجویان #بیتا_حامد
@asmaaneh
گلرو نجیباوغلو
ترجمهی بیتا حامد
*Necipoğlu, Gülru. “Transregional Connections; Architecture and the Construction of Early Modern Islamic Empires”. In Roda Ahluwalia (Ed.), Reflections on Mughal Art & Culture. New Delhi: Niyogi Books, 2021.
#یادداشت_دانشجویان #بیتا_حامد
@asmaaneh
آسمانه
ارتباطات_فرامنطقهای_ترجمه_بیتا_حامد.pdf
✏️ارتباطات فرامنطقهای: معماری و ساخت امپراتوریهای اسلامی مدرن اولیه*
گلرو نجیباوغلو
ترجمهی بیتا حامد
سخن مترجم
«ارتباطات فرامنطقهای: معماری و ساخت امپراتوریهای اسلامی مدرن اولیه» مقالهای از گلرو نجیباوغلو است. این مقاله در زمرهی مجموعهمقالهای است که به بررسی زوایای مختلف هنر و فرهنگ دورهی مغول میپردازد. این مجموعهمقاله در کتابی با عنوان Reflections on Mughal Art &Culture در مؤسسهی شرقشناسی گاما در هند به چاپ رسیده است. یکی از اهداف اصلی مؤسسهی گاما ترویج دانش تحصیلی در زمینهی شرقشناسی است و در این راستا هر سال یک سمینار سالانه در ژانویه برگزار میکند. این مؤسسه در سال ۲۰۱۷، سمیناری در مورد «فرهنگ و هنر مغول» برگزار و محققان و متصدیان برجسته را از هند و سراسر جهان جذب کرد. دورهی مغول یکی از مهمترین و باشکوهترین دوره های تاریخ است که تأثیرات عمیقی بر هنر، معماری، ادبیات و سایر جنبههای فرهنگی سه امپراتوری بزرگ صفوی، عثمانی و مغول داشت.
کتاب Reflections on Mughal Art &Culture (تأملی بر هنر وفرهنگ مغول) تأثیرات فرهنگ مغول را بر همسایگان و مستعمرات آن در پهنهی شبهقارهی هند و خاورمیانه و امپراتوری عثمانی بررسی میکند. این کتاب شامل سیزده مقاله از محققان برجستهی جهان است. برخی از موضوعات مورد بحث عبارتند از: پرترههای زنان سلطنتی، حمایت امپراتوریها از معابد، رابطهی کلمه و تصویر، کتابخانههای امپراتوری مغول، بررسی مجدد طرح باغهای مغول، نقاشیهای دیواری روی سطوح معماری، فرهنگ نساجی شهر برهامپور، تغییرات در زبان بصری و محتوای نقاشی اشیای هنری امپراتوری.
گلرو نجیباوغلو متولد ۱۹۵۶ در استانبول ترکیه، استاد دانشگاه هاروارد است. او شاگرد اولگ گرابار بود و در زمینهی هنر اسلامی و معماری عثمانی تخصص دارد. مقالهی او در این کتاب به بررسی تطبیقی فرهنگهای معماری عثمانیها در مدیترانه، صفویان در ایران و مغولها در شبهقارهی هند می پردازد و هدف آن تمرکز بر تعاملات فرامنطقهای است. در این مقاله، بیش از هر موضوع دیگری، به معماری عظیم این دوران و مقایسهی معماری و بناهای سه امپراتوری توجه شده است. نویسنده ابتدا شرایط سیاسی و جغرافیایی را توصیف و سپس کارکرد بنا و شکل ظاهری آن را بررسی میکند. گاهی از نقشه و پلانی که مورد توجه پادشاه بوده میگوید و گاهی از تمایل پادشاه بر برتری در منطقه با به رخ کشیدن عظمت بنا میگوید. در مواقعی نیز به توصیف ریزهکاریها پرداخته و تزیینات را با هم مقایسه میکند. نکتهی مهم در مقاله توجه به مسائل سیاسی منطقه و وجود رقابت بین دولتها در ساختن بناهای عظیم، و نیز همزمانی حکومتها و تأثیرپذیری آنها از یکدیگر است. نجیباوغلو به تحلیل و توصیف فرم نمیپردازد؛ فقط به فاکتورهایی که با ایدههای خود همسوست توجه دارد.
این مقاله در دو بخش برای من اهمیت دارد: یکی این که نویسنده میپندارد معماری این دوره با تقابل و تجانس به وجود آمده و تصور مسلمان بودن صرفِ معماران و تأثیر اسلام را منتفی میداند و عظمت و شکوه هنر را در ریشهها میجوید و فترت و رونق را در تعاملات میداند؛ و دوم به نحوهی گسترش صحن حرم امام رضا پرداخته و به توصیف جالبی از طرز فکر پادشاه برای رسیدگی به ساختمان حرم اشاره دارد .
در پایان باید اذعان کنم ترجمهی این مقاله برای من زمانبر بود و چالشهای زیادی به همراه داشت. از مقاله بسیار آموختم و امیدوارم مطالعهی این مقاله برای علاقهمندان مفید باشد. امیدوارم خوانندگان ایرادات را با من در میان بگذارند. از استادم امیر مازیار بسیار سپاسگزارم که مسیر نوین و شگفتانگیزی را رهنمون بود و فصل تازهای از هنر را برایم آغاز کرد.
*Necipoğlu, Gülru. “Transregional Connections; Architecture and the Construction of Early Modern Islamic Empires”. In Roda Ahluwalia (Ed.), Reflections on Mughal Art & Culture. New Delhi: Niyogi Books, 2021.
🔺برای مشاهدهی ترجمهی مقاله، نسخهی نوشتاری پیوستشده را مطالعه کنید.
#یادداشت_دانشجویان #بیتا_حامد
@asmaaneh
گلرو نجیباوغلو
ترجمهی بیتا حامد
سخن مترجم
«ارتباطات فرامنطقهای: معماری و ساخت امپراتوریهای اسلامی مدرن اولیه» مقالهای از گلرو نجیباوغلو است. این مقاله در زمرهی مجموعهمقالهای است که به بررسی زوایای مختلف هنر و فرهنگ دورهی مغول میپردازد. این مجموعهمقاله در کتابی با عنوان Reflections on Mughal Art &Culture در مؤسسهی شرقشناسی گاما در هند به چاپ رسیده است. یکی از اهداف اصلی مؤسسهی گاما ترویج دانش تحصیلی در زمینهی شرقشناسی است و در این راستا هر سال یک سمینار سالانه در ژانویه برگزار میکند. این مؤسسه در سال ۲۰۱۷، سمیناری در مورد «فرهنگ و هنر مغول» برگزار و محققان و متصدیان برجسته را از هند و سراسر جهان جذب کرد. دورهی مغول یکی از مهمترین و باشکوهترین دوره های تاریخ است که تأثیرات عمیقی بر هنر، معماری، ادبیات و سایر جنبههای فرهنگی سه امپراتوری بزرگ صفوی، عثمانی و مغول داشت.
کتاب Reflections on Mughal Art &Culture (تأملی بر هنر وفرهنگ مغول) تأثیرات فرهنگ مغول را بر همسایگان و مستعمرات آن در پهنهی شبهقارهی هند و خاورمیانه و امپراتوری عثمانی بررسی میکند. این کتاب شامل سیزده مقاله از محققان برجستهی جهان است. برخی از موضوعات مورد بحث عبارتند از: پرترههای زنان سلطنتی، حمایت امپراتوریها از معابد، رابطهی کلمه و تصویر، کتابخانههای امپراتوری مغول، بررسی مجدد طرح باغهای مغول، نقاشیهای دیواری روی سطوح معماری، فرهنگ نساجی شهر برهامپور، تغییرات در زبان بصری و محتوای نقاشی اشیای هنری امپراتوری.
گلرو نجیباوغلو متولد ۱۹۵۶ در استانبول ترکیه، استاد دانشگاه هاروارد است. او شاگرد اولگ گرابار بود و در زمینهی هنر اسلامی و معماری عثمانی تخصص دارد. مقالهی او در این کتاب به بررسی تطبیقی فرهنگهای معماری عثمانیها در مدیترانه، صفویان در ایران و مغولها در شبهقارهی هند می پردازد و هدف آن تمرکز بر تعاملات فرامنطقهای است. در این مقاله، بیش از هر موضوع دیگری، به معماری عظیم این دوران و مقایسهی معماری و بناهای سه امپراتوری توجه شده است. نویسنده ابتدا شرایط سیاسی و جغرافیایی را توصیف و سپس کارکرد بنا و شکل ظاهری آن را بررسی میکند. گاهی از نقشه و پلانی که مورد توجه پادشاه بوده میگوید و گاهی از تمایل پادشاه بر برتری در منطقه با به رخ کشیدن عظمت بنا میگوید. در مواقعی نیز به توصیف ریزهکاریها پرداخته و تزیینات را با هم مقایسه میکند. نکتهی مهم در مقاله توجه به مسائل سیاسی منطقه و وجود رقابت بین دولتها در ساختن بناهای عظیم، و نیز همزمانی حکومتها و تأثیرپذیری آنها از یکدیگر است. نجیباوغلو به تحلیل و توصیف فرم نمیپردازد؛ فقط به فاکتورهایی که با ایدههای خود همسوست توجه دارد.
این مقاله در دو بخش برای من اهمیت دارد: یکی این که نویسنده میپندارد معماری این دوره با تقابل و تجانس به وجود آمده و تصور مسلمان بودن صرفِ معماران و تأثیر اسلام را منتفی میداند و عظمت و شکوه هنر را در ریشهها میجوید و فترت و رونق را در تعاملات میداند؛ و دوم به نحوهی گسترش صحن حرم امام رضا پرداخته و به توصیف جالبی از طرز فکر پادشاه برای رسیدگی به ساختمان حرم اشاره دارد .
در پایان باید اذعان کنم ترجمهی این مقاله برای من زمانبر بود و چالشهای زیادی به همراه داشت. از مقاله بسیار آموختم و امیدوارم مطالعهی این مقاله برای علاقهمندان مفید باشد. امیدوارم خوانندگان ایرادات را با من در میان بگذارند. از استادم امیر مازیار بسیار سپاسگزارم که مسیر نوین و شگفتانگیزی را رهنمون بود و فصل تازهای از هنر را برایم آغاز کرد.
*Necipoğlu, Gülru. “Transregional Connections; Architecture and the Construction of Early Modern Islamic Empires”. In Roda Ahluwalia (Ed.), Reflections on Mughal Art & Culture. New Delhi: Niyogi Books, 2021.
🔺برای مشاهدهی ترجمهی مقاله، نسخهی نوشتاری پیوستشده را مطالعه کنید.
#یادداشت_دانشجویان #بیتا_حامد
@asmaaneh
🖋معرفی مقاله: «معماریِ سلب مالکیت: نیمهی تاریک معماری و هنر در دگرگونی فضاهای اصیل و جابهجایی انسانها»
یوسف جبارین
The architecture of dispossession: On the dark side of architecture and art in transforming original spaces and displacing people
نویسنده در این مقاله، نقش معماری را در فرآیندهای سلب مالکیت و جابهجایی انسانها به پرسش میکشد. او روستای فلسطینیِ عَيْن حَوْض را، که پس از اشغال در سال ۱۹۵۱م به مستعمرهای برای هنرمندان اسرائیلی بدل شد، مورد پژوهش قرار داده است. مقاله نشان میدهد که معماری عمیقاً در پیاده کردن عمل خشونتآمیز سلب مالکیت، مشروعیتبخشیدن و افزودن وجهی زیباییشناختی به آن نقش دارد. جبارین به این موضوع به مثابهی نظریهی «معماریِ سلب مالکیت» پرداخته؛ نظامی درهمتنیده از رویههای زیباییشناختی، اقتصادی و سیاسی که در آن، واقعیت اجتماعیِ موجود، با مداخلات فضایی، دگرگون میشود تا واقعیتی تازه، خیالی و تماشایی در فضای سلبشده پدید آید.
«معماری سلب مالکیت» بر سه منطق متمایز اما درهمتنیده استوار است: منطق سیاسی، اقتصادی و زیباییشناختی. منطق «انباشت به واسطهی سلب مالکیت» از طریق مصادرهی داراییهای سلبمالکیتشده، به مثابهی سرمایه و با هدف سودآوری، اشاره دارد؛ فرآیندی که ممکن است به طرق مختلف، همچون خصوصیسازی، کالاییسازی اشکال فرهنگی یا همان سلب مالکیت مستقیم تحقق یابد. منطق «بیرون راندن حضور»(۱) بر حذف فیزیکی گروهی از انسانها تمرکز دارد و همینطور به پیامدهای ذهنی یا وجودیِ آن، که خواسته یا ناخواسته، موجب میشود افراد سلب مالکیت شده فقدان را تجربه کنند؛ از سویی فقدان مالکیت یا تعلق، از سوی دیگر فقدان هویت، فرم زندگی، یا «بودن» یا نوعی نفی وجودی یا هستیشناختی. در نهایت، «منطق زیباییشناختی سلب مالکیت» هنر و معماری را درخدمت میگیرد تا، با بازنمایی یا ظاهرسازی به شکلی جذاب، سلب مالکیت را به نحو دیگری نمایش دهد و به خشونت دخیل در آن مشروعیت بخشد.
در این میان، نقد معماری نقشی اساسی دارد: نه فقط در افشای طرد شدن و حذف گروهی از انسانها، بلکه در نشان دادن شیوههایی که از طریق ساختن، بازنمایی و تبلیغ فرمها و کاربریهای تازه، این فرآیند طرد، عقلانی و مشروع جلوه داده میشود.
1. exclusion of presence
◽️مشخصات مقاله:
Jabareen, Y. (2024). The architecture of dispossession: On the dark side of architecture and art in transforming original spaces and displacing people. Environment and Planning C: Politics and Space, 43(1), 58-76. https://doi.org/10.1177/23996544241259312 (Original work published 2025)
◽️اطلاعات بیشتر دربارهی مقاله و مطالعهی آن:
https://journals.sagepub.com/doi/full/10.1177/23996544241259312
#معرفی_مقاله
@asmaaneh
یوسف جبارین
The architecture of dispossession: On the dark side of architecture and art in transforming original spaces and displacing people
نویسنده در این مقاله، نقش معماری را در فرآیندهای سلب مالکیت و جابهجایی انسانها به پرسش میکشد. او روستای فلسطینیِ عَيْن حَوْض را، که پس از اشغال در سال ۱۹۵۱م به مستعمرهای برای هنرمندان اسرائیلی بدل شد، مورد پژوهش قرار داده است. مقاله نشان میدهد که معماری عمیقاً در پیاده کردن عمل خشونتآمیز سلب مالکیت، مشروعیتبخشیدن و افزودن وجهی زیباییشناختی به آن نقش دارد. جبارین به این موضوع به مثابهی نظریهی «معماریِ سلب مالکیت» پرداخته؛ نظامی درهمتنیده از رویههای زیباییشناختی، اقتصادی و سیاسی که در آن، واقعیت اجتماعیِ موجود، با مداخلات فضایی، دگرگون میشود تا واقعیتی تازه، خیالی و تماشایی در فضای سلبشده پدید آید.
«معماری سلب مالکیت» بر سه منطق متمایز اما درهمتنیده استوار است: منطق سیاسی، اقتصادی و زیباییشناختی. منطق «انباشت به واسطهی سلب مالکیت» از طریق مصادرهی داراییهای سلبمالکیتشده، به مثابهی سرمایه و با هدف سودآوری، اشاره دارد؛ فرآیندی که ممکن است به طرق مختلف، همچون خصوصیسازی، کالاییسازی اشکال فرهنگی یا همان سلب مالکیت مستقیم تحقق یابد. منطق «بیرون راندن حضور»(۱) بر حذف فیزیکی گروهی از انسانها تمرکز دارد و همینطور به پیامدهای ذهنی یا وجودیِ آن، که خواسته یا ناخواسته، موجب میشود افراد سلب مالکیت شده فقدان را تجربه کنند؛ از سویی فقدان مالکیت یا تعلق، از سوی دیگر فقدان هویت، فرم زندگی، یا «بودن» یا نوعی نفی وجودی یا هستیشناختی. در نهایت، «منطق زیباییشناختی سلب مالکیت» هنر و معماری را درخدمت میگیرد تا، با بازنمایی یا ظاهرسازی به شکلی جذاب، سلب مالکیت را به نحو دیگری نمایش دهد و به خشونت دخیل در آن مشروعیت بخشد.
در این میان، نقد معماری نقشی اساسی دارد: نه فقط در افشای طرد شدن و حذف گروهی از انسانها، بلکه در نشان دادن شیوههایی که از طریق ساختن، بازنمایی و تبلیغ فرمها و کاربریهای تازه، این فرآیند طرد، عقلانی و مشروع جلوه داده میشود.
1. exclusion of presence
◽️مشخصات مقاله:
Jabareen, Y. (2024). The architecture of dispossession: On the dark side of architecture and art in transforming original spaces and displacing people. Environment and Planning C: Politics and Space, 43(1), 58-76. https://doi.org/10.1177/23996544241259312 (Original work published 2025)
◽️اطلاعات بیشتر دربارهی مقاله و مطالعهی آن:
https://journals.sagepub.com/doi/full/10.1177/23996544241259312
#معرفی_مقاله
@asmaaneh
SAGE Journals
The architecture of dispossession: On the dark side of architecture and art in transforming original spaces and displacing people
This paper interrogates and problematizes the intimate role of architecture in the dispossession and displacement of people. It explores the case of Ayn Hawd, a...
پرسشهای معماری (گفتوگوهایی دربارهی تاریخ، تئوری و نقد معماری)،…
مهرداد قیومی بیدهندی
📚پرسشهای معماری: گفتوگوهایی دربارهی تاریخ، تئوری و نقد معماری
قسمت پنجم:
منظور از تاریخ معماری چیست؟ - بخش دوم
🔸با حضور مهرداد قیومی بیدهندی
🔸تهیهشده در مدرسهی نوروزگان
🔸برای مشاهدهی نسخهی تصویری گفتوگوی قسمت پنجم، میتوانید از طریق نشانی زیر به وبسایت رسانهی چهارراه مراجعه کنید:
https://chaharrah.tv/
#نوروزگان #مهرداد_قیومی #پرسشهای_معماری
@asmaaneh
قسمت پنجم:
منظور از تاریخ معماری چیست؟ - بخش دوم
🔸با حضور مهرداد قیومی بیدهندی
🔸تهیهشده در مدرسهی نوروزگان
🔸برای مشاهدهی نسخهی تصویری گفتوگوی قسمت پنجم، میتوانید از طریق نشانی زیر به وبسایت رسانهی چهارراه مراجعه کنید:
https://chaharrah.tv/
#نوروزگان #مهرداد_قیومی #پرسشهای_معماری
@asmaaneh
پرسش_های_معماری_گفت_وگوهایی_درباره_ی_تاریخ،_تئوری_و_نقد_معماری،.pdf
468 KB
📚پرسشهای معماری: گفتوگوهایی دربارهی تاریخ، تئوری و نقد معماری
قسمت پنجم:
منظور از تاریخ معماری چیست؟ - بخش دوم (نسخهی مکتوب)
#نوروزگان #مهرداد_قیومی #پرسشهای_معماری
@asmaaneh
قسمت پنجم:
منظور از تاریخ معماری چیست؟ - بخش دوم (نسخهی مکتوب)
#نوروزگان #مهرداد_قیومی #پرسشهای_معماری
@asmaaneh
آسمانه
📐 معرفی طرح لئون کرییر و جمشید سپهری برای تنب کوچک به نظر میرسد ساختوساز شهری ایران در جزایر سهگانهی تنب کوچک و تنب بزرگ و ابوموسی میتواند از تنشها بر سر این جزایر بکاهد. بر همین اساس، لئون کرییر، معمار و شهرساز اهل لوکزامبورگ، و جمشید سپهری، شهرساز…
◼️لئون کرییر، معمار و شهرساز ارزنده، درگذشت.
کتاب معماری اختیار یا سرنوشت از آثاری از اوست که به فارسی ترجمه شده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر دربارهی آثار وی به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://www.amazon.com/s?k=leon+krier&rh=n%3A283155&crid=1D57BDGYK1EVI&sprefix=leon+krier%2Caps%2C2964&ref=nb_sb_ss_p13n-pd-dpltr-ranker_1_10
@asmaaneh
کتاب معماری اختیار یا سرنوشت از آثاری از اوست که به فارسی ترجمه شده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر دربارهی آثار وی به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://www.amazon.com/s?k=leon+krier&rh=n%3A283155&crid=1D57BDGYK1EVI&sprefix=leon+krier%2Caps%2C2964&ref=nb_sb_ss_p13n-pd-dpltr-ranker_1_10
@asmaaneh
Forwarded from داریوش رحمانیان
سادهسازی امر پیچیده
و
بلای عوامزدگی
رویدادها و پدیدههای جهان انسانی همواره پیچیدهتر از آناند که به نظر میآیند. سادهسازی به سادهاندیشی و سطحینگری و عوامزدگی میانجامد و این بستری است برای چیرگی و سررشتهداری عوامفریبان. عوامزدگی آفتیست کشنده. در تاریخ معاصر ایران اثرات مخرب این آفت و ردپای عوامفریبان آشکار است؛ اما نه بر همگان. این سویهای بسیار مهم از تاریخ معاصر ایران است که بدرجات ناکاویده و ناپژوهیده و تاریک و نیندیشیده مانده. باشد که به کوشش پژوهشگران، آنگونه که بایدوشاید، به روایت درآید. کارویژه مورخ این است که آنچه که در تاریخ تجربه میشود و در ساحت عمل بروز و ظهور عینی و ملموس مییابد را روایت کند و از تاریکی به درآورد و وارد شعور و آگاهی عمومی کند. دانش تاریخ تاریکیزداست. دانش تاریخ چراغیست روشنگر. شیطان در شب زادوولد میکند. بجای اینکه بر تاریکی لعنت بفرستیم چراغی روشن کنیم.
تاریخ بخوانیم تا تجربههای تلخ گذشته تکرار نشوند. تاریخ بخوانیم تا در گذشته نمانیم. تاریخ بخوانیم تا درجا نزنیم. تاریخ بخوانیم تا راهی به سوی آینده باز کنیم. تاریخ بخوانیم تا از بیماری عوامزدگی و از شر عوامفریبان در امان بمانیم. تاریخ بخوانیم تا تاریک نمانیم. تاریخ بخوانیم تا بتوانیم نسبی بیندیشیم و نسبی ببینیم و نسبی سخن بگوییم. تاریخ بخوانیم تا مدارا و رواداری در ما و جامعهی ریشه بزند و بالا گیرد. تاریخ بخوانیم تا بدانیم و بیاموزیم که داوریکردن همواره کار بسیار دشواریست. تاریخ بخوانیم تا داوری و موضعگیری دربارهی امور جامعه و جهان را ساده و سرسری نگیریم. تاریخ بخوانیم تا در پندار نمانیم و پندارزدگان ستمپیشه خودخداپندار بر ما چیره نشوند. تاریخ بخوانیم اگر میخواهیم که پتیارگان بر ما سرور و سالار نشوند. تاریخ بخوانیم تا گفتن «نمیدانم» بر ما آسان شود. تاریخ بخوانیم تا از جهلمرکب و پندار دانایی درآییم. تاریخ بخوانیم تا بجای اینکه پر از پاسخ باشیم پر از پرسش شویم. تاریخ بخوانیم اگر ماندگاری و بزرگی و بالندگی ایران را میخواهیم. تاریخ بخوانیم تا راه گفتوگو با دیگران باز شود. تاریخ بخوانیم تا در برابر اندیشه و باور و دیدگاه مخالف گشوده و بردبار و شکیبا و شنوا شویم. تاریخ بخوانیم اگر آزادی میخواهیم.
تاریخ بخوانیم...
#داریوشـرحمانیان
بیست و هشتم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
https://www.tgoop.com/dariush_rahmanian
و
بلای عوامزدگی
رویدادها و پدیدههای جهان انسانی همواره پیچیدهتر از آناند که به نظر میآیند. سادهسازی به سادهاندیشی و سطحینگری و عوامزدگی میانجامد و این بستری است برای چیرگی و سررشتهداری عوامفریبان. عوامزدگی آفتیست کشنده. در تاریخ معاصر ایران اثرات مخرب این آفت و ردپای عوامفریبان آشکار است؛ اما نه بر همگان. این سویهای بسیار مهم از تاریخ معاصر ایران است که بدرجات ناکاویده و ناپژوهیده و تاریک و نیندیشیده مانده. باشد که به کوشش پژوهشگران، آنگونه که بایدوشاید، به روایت درآید. کارویژه مورخ این است که آنچه که در تاریخ تجربه میشود و در ساحت عمل بروز و ظهور عینی و ملموس مییابد را روایت کند و از تاریکی به درآورد و وارد شعور و آگاهی عمومی کند. دانش تاریخ تاریکیزداست. دانش تاریخ چراغیست روشنگر. شیطان در شب زادوولد میکند. بجای اینکه بر تاریکی لعنت بفرستیم چراغی روشن کنیم.
تاریخ بخوانیم تا تجربههای تلخ گذشته تکرار نشوند. تاریخ بخوانیم تا در گذشته نمانیم. تاریخ بخوانیم تا درجا نزنیم. تاریخ بخوانیم تا راهی به سوی آینده باز کنیم. تاریخ بخوانیم تا از بیماری عوامزدگی و از شر عوامفریبان در امان بمانیم. تاریخ بخوانیم تا تاریک نمانیم. تاریخ بخوانیم تا بتوانیم نسبی بیندیشیم و نسبی ببینیم و نسبی سخن بگوییم. تاریخ بخوانیم تا مدارا و رواداری در ما و جامعهی ریشه بزند و بالا گیرد. تاریخ بخوانیم تا بدانیم و بیاموزیم که داوریکردن همواره کار بسیار دشواریست. تاریخ بخوانیم تا داوری و موضعگیری دربارهی امور جامعه و جهان را ساده و سرسری نگیریم. تاریخ بخوانیم تا در پندار نمانیم و پندارزدگان ستمپیشه خودخداپندار بر ما چیره نشوند. تاریخ بخوانیم اگر میخواهیم که پتیارگان بر ما سرور و سالار نشوند. تاریخ بخوانیم تا گفتن «نمیدانم» بر ما آسان شود. تاریخ بخوانیم تا از جهلمرکب و پندار دانایی درآییم. تاریخ بخوانیم تا بجای اینکه پر از پاسخ باشیم پر از پرسش شویم. تاریخ بخوانیم اگر ماندگاری و بزرگی و بالندگی ایران را میخواهیم. تاریخ بخوانیم تا راه گفتوگو با دیگران باز شود. تاریخ بخوانیم تا در برابر اندیشه و باور و دیدگاه مخالف گشوده و بردبار و شکیبا و شنوا شویم. تاریخ بخوانیم اگر آزادی میخواهیم.
تاریخ بخوانیم...
#داریوشـرحمانیان
بیست و هشتم خردادماه هزار و چهارصد و چهار
https://www.tgoop.com/dariush_rahmanian
Telegram
داریوش رحمانیان
گفتارها، سخنرانیها و نوشتههای داریوش رحمانیان
🔖فجایع شهری
گزیدهای از مقالهی «شهرها دوباره به پا میخیزند»*
فاجعهی شهری، مانند تابآوری شهری، اشکال گوناگونی دارد و میتوان آن را به روشهای مختلفی طبقهبندی کرد. نخستین مسئله به مقیاس ویرانی برمیگردد؛ چیزی که از یک ناحیهی کوچک و مجزا تا یک شهر کامل (یا حتی محدودهای بالقوه بزرگتر) میتواند وسعت یابد. در گام دوم، فجایع برحسب تلفات انسانیشان ارزیابی میشوند؛ برحسب مرگومیر و اختلالی که در زندگی موجب میشوند. در مرحلهی بعد، ویرانیها را بر اساس علت احتمالیشان صورتبندی میکنند: برخی از فاجعهها ناشی از نیروهای غیرقابل کنترل و عظیم طبیعت هستند، نظیر زمینلرزهها و آبلرزهها؛ برخی دیگر در نتیجهی ترکیبی از نیروهای طبیعی و کنشهای انسانی اتفاق میافتند، نظیر آتشسوزیها؛ و برخی پیامد خواست عمدی انسانها هستند، حالا یا قشون فاتح و بمبافکنهای هوایی دشمن مسبب آن هستند یا صرفاً یک تروریست پشت ماجراست. گاهی اوقات فجایع اجتماعی و سیاسی به خاطر اقدامات داخلی به وقوع میپیوندند، اغلب توسط رژیمهایی که برای مدرنیزاسیون سریع و گسترده دست به بازسازی کامل میزنند. و سرانجام برخی فجایع هم اقتصادی هستند و در نتیجهی تغییرات جمعیتی، پیشامدهای اساسی یا بحرانهای صنعتی و تجاری به وجود میآیند و اغلب با مهاجرتهای عظیم جمعیتی، کاهش سرمایهگذاری در بخش زیرساختی و ساختوساز، و حتی با خالی و متروک شدن شهرها در مقیاس بزرگتر همراه هستند. این شق آخر از فجایع ــ که مظهر آن افت شدید جمعیتی است[...] ــ اغلب پیامد مجموعهای از اتفاقات تروماتیک هستند نه یک فاجعهی منفرد. زوال و فروپاشی اجتماعیاقتصادی طولانیمدت تداوم تابآوری شهری را بینهایت دشوار میسازد.
فجایع بر اساس مقیاس و منشأ، تفاوتهای زیادی با هم دارند و این تفاوتها در دستهبندیها کاملاً به چشم میآیند. برخی از فجایع بزرگمقیاس صدمات گسترده و سنگینی بر ساختمانها وارد میآورند اما به نسبت تلفات جانی چندانی در پی ندارند، نظیر آتشسوزی بزرگ لندن در سال ۱۶۶۶ یا غارت شهرهای خالی از سکنه، یا نمونههایی از شورش و آتشسوزی در محلهها بر سر موضوعات حقوق مدنی یا حتی تخریب محلههایی مشخص و تحت کنترل به خاطر برنامههای نوسازی شهری. اقداماتی شبیه به این آخری که با شکافتن عامدانهی بافتهای شهری همراه است، لزوماً به نابودی و زوال منتهی نمیشود اما آسیبهای روانی آن اغلب عمیق و جدی است[...]
تاریخ پر از شهرهایی است که بندبند وجودشان مورد هجوم نیروهای انسانی قرار گرفته است.[...] در طول سدهی گذشته، احتمال وارد کردن صدمهای اساسی به شهرها بدون فتح یا تسخیر واقعی آنها روزبهروز بیشتر شده است. جنگ از راه دور دیگر صرفاً محدود به استقرار آتشبازها در فاصلهای دور نیست بلکه شامل بمبارانهای هوایی و حملات موشکی هم میشود که با روانه کردن طوفانی از آتش و جنگافزار، ویرانی همگانی و بزرگی ایجاد میکنند. طی صدها سال جنگ و نبرد، این نیروهای نظامی بودند که بیش از همه متحمل فشار و تلفات میشدند اما در چنددههی گذشته، بیشتر اوقات غیرنظامیها هدف اصلی و قربانی نهایی جنگها و حملات بودهاند. با وجود چنین انفصال فضایی فزایندهای میان حملهکننده و حملهشونده، هیچ بعید نیست که ویرانی بیهرگونه هشداری اتفاق بیفتد، بیآنکه دیگر خبری از شناسایی هویت مقصر باشد.[...] به سؤالات ظاهراً سادهای مثل اینکه «چه تعداد جان باختند؟» و «میزان خرابی چقدر بود؟» نمیتوان آسان پاسخ داد. در مواردی زیادی، میزان تلفات مورد تردید است و هرگز نمیتوان تماموکمال آن را محاسبه کرد؛ دلایل سیاسی هم در این میان بیتأثیر نیست. به علاوه، تأکید بر روی مرگ باعث بیتوجهی به طیف گستردهتری از صدمات و بیماریها میشود که کشنده نیستند اما تروماتیک محسوب میشوند.[...] به همین ترتیب، حساب کردن میزان خرابیها نیز کار دشواری است. یکی ممکن است فقط ساختمانها را بشمارد، در حالی که این شیوه پیچیدگیهای فرم شهری را در نظر نمیگیرد و این پرسش را پیش میکشد که چه زمان میتوان گفت یک ساختمان بهکل تخریب شده است. راه دیگر بررسی درصد مناطق ساختمانی آسیبدیده است که باز هم کار دشواری است و دسترسی به دادههای قابل اعتماد و یکدست به این سادگیها نیست، چون هیچ اتفاق نظری دربارهی حد و اندازهی آستانهی تخریب وجود ندارد. بهعلاوه، صحبت از درصد و مسائل مرتبط با آن مستلزم شناخت واضح و شفاف از بستری است که در آن ویرانی اندازهگیری میشود: درصد از چه چیزی؟ یا دقیقتر، درصد از چه جایی؟[...]
* مشخصات مقاله: لارنس جی. ویل، و توماس جی. کامپانلا. «شهرها دوباره به پا میخیزند». در لارنس جی. ویل و توماس جی. کامپانلا (و.)، شهر از نو: شهرها با کدام روایت از پس فاجعه برمیآیند. ترجمهی نوید پورمحمدرضا. تهران: نشر اطراف، ۱۳۹۷، ۲۱-۲۲ و ۲۵-۲۶ و ۲۸-۲۹.
#گزیده
@asmaaneh
گزیدهای از مقالهی «شهرها دوباره به پا میخیزند»*
فاجعهی شهری، مانند تابآوری شهری، اشکال گوناگونی دارد و میتوان آن را به روشهای مختلفی طبقهبندی کرد. نخستین مسئله به مقیاس ویرانی برمیگردد؛ چیزی که از یک ناحیهی کوچک و مجزا تا یک شهر کامل (یا حتی محدودهای بالقوه بزرگتر) میتواند وسعت یابد. در گام دوم، فجایع برحسب تلفات انسانیشان ارزیابی میشوند؛ برحسب مرگومیر و اختلالی که در زندگی موجب میشوند. در مرحلهی بعد، ویرانیها را بر اساس علت احتمالیشان صورتبندی میکنند: برخی از فاجعهها ناشی از نیروهای غیرقابل کنترل و عظیم طبیعت هستند، نظیر زمینلرزهها و آبلرزهها؛ برخی دیگر در نتیجهی ترکیبی از نیروهای طبیعی و کنشهای انسانی اتفاق میافتند، نظیر آتشسوزیها؛ و برخی پیامد خواست عمدی انسانها هستند، حالا یا قشون فاتح و بمبافکنهای هوایی دشمن مسبب آن هستند یا صرفاً یک تروریست پشت ماجراست. گاهی اوقات فجایع اجتماعی و سیاسی به خاطر اقدامات داخلی به وقوع میپیوندند، اغلب توسط رژیمهایی که برای مدرنیزاسیون سریع و گسترده دست به بازسازی کامل میزنند. و سرانجام برخی فجایع هم اقتصادی هستند و در نتیجهی تغییرات جمعیتی، پیشامدهای اساسی یا بحرانهای صنعتی و تجاری به وجود میآیند و اغلب با مهاجرتهای عظیم جمعیتی، کاهش سرمایهگذاری در بخش زیرساختی و ساختوساز، و حتی با خالی و متروک شدن شهرها در مقیاس بزرگتر همراه هستند. این شق آخر از فجایع ــ که مظهر آن افت شدید جمعیتی است[...] ــ اغلب پیامد مجموعهای از اتفاقات تروماتیک هستند نه یک فاجعهی منفرد. زوال و فروپاشی اجتماعیاقتصادی طولانیمدت تداوم تابآوری شهری را بینهایت دشوار میسازد.
فجایع بر اساس مقیاس و منشأ، تفاوتهای زیادی با هم دارند و این تفاوتها در دستهبندیها کاملاً به چشم میآیند. برخی از فجایع بزرگمقیاس صدمات گسترده و سنگینی بر ساختمانها وارد میآورند اما به نسبت تلفات جانی چندانی در پی ندارند، نظیر آتشسوزی بزرگ لندن در سال ۱۶۶۶ یا غارت شهرهای خالی از سکنه، یا نمونههایی از شورش و آتشسوزی در محلهها بر سر موضوعات حقوق مدنی یا حتی تخریب محلههایی مشخص و تحت کنترل به خاطر برنامههای نوسازی شهری. اقداماتی شبیه به این آخری که با شکافتن عامدانهی بافتهای شهری همراه است، لزوماً به نابودی و زوال منتهی نمیشود اما آسیبهای روانی آن اغلب عمیق و جدی است[...]
تاریخ پر از شهرهایی است که بندبند وجودشان مورد هجوم نیروهای انسانی قرار گرفته است.[...] در طول سدهی گذشته، احتمال وارد کردن صدمهای اساسی به شهرها بدون فتح یا تسخیر واقعی آنها روزبهروز بیشتر شده است. جنگ از راه دور دیگر صرفاً محدود به استقرار آتشبازها در فاصلهای دور نیست بلکه شامل بمبارانهای هوایی و حملات موشکی هم میشود که با روانه کردن طوفانی از آتش و جنگافزار، ویرانی همگانی و بزرگی ایجاد میکنند. طی صدها سال جنگ و نبرد، این نیروهای نظامی بودند که بیش از همه متحمل فشار و تلفات میشدند اما در چنددههی گذشته، بیشتر اوقات غیرنظامیها هدف اصلی و قربانی نهایی جنگها و حملات بودهاند. با وجود چنین انفصال فضایی فزایندهای میان حملهکننده و حملهشونده، هیچ بعید نیست که ویرانی بیهرگونه هشداری اتفاق بیفتد، بیآنکه دیگر خبری از شناسایی هویت مقصر باشد.[...] به سؤالات ظاهراً سادهای مثل اینکه «چه تعداد جان باختند؟» و «میزان خرابی چقدر بود؟» نمیتوان آسان پاسخ داد. در مواردی زیادی، میزان تلفات مورد تردید است و هرگز نمیتوان تماموکمال آن را محاسبه کرد؛ دلایل سیاسی هم در این میان بیتأثیر نیست. به علاوه، تأکید بر روی مرگ باعث بیتوجهی به طیف گستردهتری از صدمات و بیماریها میشود که کشنده نیستند اما تروماتیک محسوب میشوند.[...] به همین ترتیب، حساب کردن میزان خرابیها نیز کار دشواری است. یکی ممکن است فقط ساختمانها را بشمارد، در حالی که این شیوه پیچیدگیهای فرم شهری را در نظر نمیگیرد و این پرسش را پیش میکشد که چه زمان میتوان گفت یک ساختمان بهکل تخریب شده است. راه دیگر بررسی درصد مناطق ساختمانی آسیبدیده است که باز هم کار دشواری است و دسترسی به دادههای قابل اعتماد و یکدست به این سادگیها نیست، چون هیچ اتفاق نظری دربارهی حد و اندازهی آستانهی تخریب وجود ندارد. بهعلاوه، صحبت از درصد و مسائل مرتبط با آن مستلزم شناخت واضح و شفاف از بستری است که در آن ویرانی اندازهگیری میشود: درصد از چه چیزی؟ یا دقیقتر، درصد از چه جایی؟[...]
* مشخصات مقاله: لارنس جی. ویل، و توماس جی. کامپانلا. «شهرها دوباره به پا میخیزند». در لارنس جی. ویل و توماس جی. کامپانلا (و.)، شهر از نو: شهرها با کدام روایت از پس فاجعه برمیآیند. ترجمهی نوید پورمحمدرضا. تهران: نشر اطراف، ۱۳۹۷، ۲۱-۲۲ و ۲۵-۲۶ و ۲۸-۲۹.
#گزیده
@asmaaneh
✏️بانک ملی لار نو؛ پیوند ساختار و هویت در بستر معماری مدرن پساسانحه
حبیب طالبی، زهرا درّی
چکیده
زلزلهی ویرانگر ۴ اردیبهشت ۱۳۳۹ در لار، سرآغاز تحولی کالبدی در بافت شهری این منطقه بود که به شکلگیری «شهر جدید لار» و ساخت مجموعهای از بناهای مدرن از جمله بانک ملی لار انجامید. این مقاله با تمرکز بر معماری بانک ملی لار، به تحلیل جنبههای تاریخی، فنی، سازهای و زیباییشناختی این بنا میپردازد. با حفظ متن اصلی تاریخی ـ تحلیلی و تلفیق آن با لایههایی از توصیفهای ادبی، تلاش شده است تا اهمیت این اثر در پیوند با جریانهای معماری مدرنیستی دههی چهل شمسی و سبک آرت دکو در بستر ایران بررسی شود.
بانک ملی لار نهتنها بهمنزلهی سازهای مقاوم در برابر زلزله طراحی شده، بلکه نمود عینی از تلاش برای تلفیق مدرنیسم با زمینهی بومی و فرهنگی جنوب ایران بهشمار میآید. در این نوشتار، اهمیت این بنا بهعنوان بخشی از میراث معماری پساسانحه، از منظر شهرسازی، سازه، مصالح، سازمان فضایی و زبان فرمی بررسی شده و همچنین به چالشهای پیشرو در زمینهی حفاظت، مرمت و خطرات ناشی از تخریبهای ناآگاهانه پرداخته شده است.
نتایج این بررسی نشان میدهد که فقدان نگاه حفاظتی و بیتوجهی به مبانی زیباییشناسی و فنی، نهتنها هویت کالبدی شهر را تهدید میکند، بلکه موجب فرسایش تدریجی حافظهی جمعی و میراث معماری مدرن ایران خواهد شد. از اینرو، مقاله بر لزوم مستندسازی، تحلیل دقیق و بازخوانی این آثار معماری در چارچوب نظریههای مرمت و حفاظت معاصر تأکید دارد.
***
در میان ساختمانهای کوتاه و بلند لار، جایی که گرمای آفتاب با خاک بومی درهم میآمیزد، ساختمانی قد علم کرده است که نهتنها نقش یک بانک را بازی میکند، بلکه جلوهای از یک گفتوگوی بصری میان سنت و مدرنیته را پیش چشم میگذارد: بانک ملی شعبهی لار! پیرنگ دراماتیک ساخت بنای بانک ملی با زلزلهی ۴ اردیبهشت ۱۳۳۹ در لار و با حضور ریاست عالیهی جمعیت شیر و خورشید، شمس پهلوی آغاز میشود. مدیرعامل شیر و خورشید بلافاصله پس از اطلاع از چگونگی این حادثه، گزارش زلزله را اعلام میکند و تمام نیروها برای کمک به لار فرستاده میشوند.
خرابیهای ناشی از زلزلهی آن سال، ضرورتی اجتنابناپذیر برای مکانیابی و احداث شهری جدید فراهم آورد. این شهرِ پساسانحه، امروزه در میان عموم مردم با عنوان «شهر جدید» شناخته میشود؛ درحالیکه بافت پیشین همچنان به نام «شهر قدیم» شهرت دارد. این دو نام، در تقابل با یکدیگر، هویت دوپارهی شهر لار را تا امروز رقم زدهاند. شایان ذکر است که این گسست فضایی، در گذر زمان، پیامدهای اجتماعی قابلتوجهی نیز به همراه داشته است.
بر اساس تصویبنامهی هیئت وزیران، قسمتی از اراضی جنوب شهر لار توسط مهندسان شیر و خورشید انتخاب و نقشهی شهر جدید پیادهسازی میشود. مهندسان نقشهبردار ارتش، جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران و همچنین شرکت ملی نفت ایران برای کمک به مردم وارد عمل میشوند. بررسیها انجام میشود و در مناقصهای، ساخت شهر جدید شامل چهارصد دستگاه خانهی ضد زلزله به شرکت فرانسوی «آنتروپوز» واگذار میگردد. نمایندگان آنتروپوز برای مطالعات وارد لار میشوند و دستورات و اقدامات لازم را انجام میدهند.
در مرحلهی اول ساخت شهر، زیرساختها به چشم میخورند که در یک گرید شهری شطرنجی و بدون کوچه قرار گرفتهاند؛ مجموعهای از تقاطعهای عمود بر هم با اندازههای متنوع در دسترسها و ارتباطات سواره و پیاده طراحی شدهاند. بانک ملی لار درون این شبکهی شهری قرار میگیرد. ساختمانی با نشانهها و زمزمههای سبکی مشخص، آمیخته با سویههای معماری مدرن! اینجا، معماری تنها فرم نیست؛ زبان، شعر و معناست.
فرم کلی بنا، با خطوط مستقیم، زاویههای قاطع و نماهای متقارن، در عین سادگی، شکوهی خاموش و مقتدر دارد. این هندسهی خالص، از خصایص بارز آرت دکو و معماری مدرن است؛ جایی که سادگی بهجای ضعف، نشانهای از وقار است. گویی بنا ایستاده است تا اعتماد را تجسم بخشد و خلوص زیبایی را که از دل سکوت فرم میجوشد به رخ بکشد، نه از پرگویی تزئین.[...]
🔸برای مطالعهی نسخهی کامل این یادداشت به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://telegra.ph/
#یادداشت #حبیب_طالبی #زهرا_دری
@asmaaneh
حبیب طالبی، زهرا درّی
چکیده
زلزلهی ویرانگر ۴ اردیبهشت ۱۳۳۹ در لار، سرآغاز تحولی کالبدی در بافت شهری این منطقه بود که به شکلگیری «شهر جدید لار» و ساخت مجموعهای از بناهای مدرن از جمله بانک ملی لار انجامید. این مقاله با تمرکز بر معماری بانک ملی لار، به تحلیل جنبههای تاریخی، فنی، سازهای و زیباییشناختی این بنا میپردازد. با حفظ متن اصلی تاریخی ـ تحلیلی و تلفیق آن با لایههایی از توصیفهای ادبی، تلاش شده است تا اهمیت این اثر در پیوند با جریانهای معماری مدرنیستی دههی چهل شمسی و سبک آرت دکو در بستر ایران بررسی شود.
بانک ملی لار نهتنها بهمنزلهی سازهای مقاوم در برابر زلزله طراحی شده، بلکه نمود عینی از تلاش برای تلفیق مدرنیسم با زمینهی بومی و فرهنگی جنوب ایران بهشمار میآید. در این نوشتار، اهمیت این بنا بهعنوان بخشی از میراث معماری پساسانحه، از منظر شهرسازی، سازه، مصالح، سازمان فضایی و زبان فرمی بررسی شده و همچنین به چالشهای پیشرو در زمینهی حفاظت، مرمت و خطرات ناشی از تخریبهای ناآگاهانه پرداخته شده است.
نتایج این بررسی نشان میدهد که فقدان نگاه حفاظتی و بیتوجهی به مبانی زیباییشناسی و فنی، نهتنها هویت کالبدی شهر را تهدید میکند، بلکه موجب فرسایش تدریجی حافظهی جمعی و میراث معماری مدرن ایران خواهد شد. از اینرو، مقاله بر لزوم مستندسازی، تحلیل دقیق و بازخوانی این آثار معماری در چارچوب نظریههای مرمت و حفاظت معاصر تأکید دارد.
***
در میان ساختمانهای کوتاه و بلند لار، جایی که گرمای آفتاب با خاک بومی درهم میآمیزد، ساختمانی قد علم کرده است که نهتنها نقش یک بانک را بازی میکند، بلکه جلوهای از یک گفتوگوی بصری میان سنت و مدرنیته را پیش چشم میگذارد: بانک ملی شعبهی لار! پیرنگ دراماتیک ساخت بنای بانک ملی با زلزلهی ۴ اردیبهشت ۱۳۳۹ در لار و با حضور ریاست عالیهی جمعیت شیر و خورشید، شمس پهلوی آغاز میشود. مدیرعامل شیر و خورشید بلافاصله پس از اطلاع از چگونگی این حادثه، گزارش زلزله را اعلام میکند و تمام نیروها برای کمک به لار فرستاده میشوند.
خرابیهای ناشی از زلزلهی آن سال، ضرورتی اجتنابناپذیر برای مکانیابی و احداث شهری جدید فراهم آورد. این شهرِ پساسانحه، امروزه در میان عموم مردم با عنوان «شهر جدید» شناخته میشود؛ درحالیکه بافت پیشین همچنان به نام «شهر قدیم» شهرت دارد. این دو نام، در تقابل با یکدیگر، هویت دوپارهی شهر لار را تا امروز رقم زدهاند. شایان ذکر است که این گسست فضایی، در گذر زمان، پیامدهای اجتماعی قابلتوجهی نیز به همراه داشته است.
بر اساس تصویبنامهی هیئت وزیران، قسمتی از اراضی جنوب شهر لار توسط مهندسان شیر و خورشید انتخاب و نقشهی شهر جدید پیادهسازی میشود. مهندسان نقشهبردار ارتش، جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران و همچنین شرکت ملی نفت ایران برای کمک به مردم وارد عمل میشوند. بررسیها انجام میشود و در مناقصهای، ساخت شهر جدید شامل چهارصد دستگاه خانهی ضد زلزله به شرکت فرانسوی «آنتروپوز» واگذار میگردد. نمایندگان آنتروپوز برای مطالعات وارد لار میشوند و دستورات و اقدامات لازم را انجام میدهند.
در مرحلهی اول ساخت شهر، زیرساختها به چشم میخورند که در یک گرید شهری شطرنجی و بدون کوچه قرار گرفتهاند؛ مجموعهای از تقاطعهای عمود بر هم با اندازههای متنوع در دسترسها و ارتباطات سواره و پیاده طراحی شدهاند. بانک ملی لار درون این شبکهی شهری قرار میگیرد. ساختمانی با نشانهها و زمزمههای سبکی مشخص، آمیخته با سویههای معماری مدرن! اینجا، معماری تنها فرم نیست؛ زبان، شعر و معناست.
فرم کلی بنا، با خطوط مستقیم، زاویههای قاطع و نماهای متقارن، در عین سادگی، شکوهی خاموش و مقتدر دارد. این هندسهی خالص، از خصایص بارز آرت دکو و معماری مدرن است؛ جایی که سادگی بهجای ضعف، نشانهای از وقار است. گویی بنا ایستاده است تا اعتماد را تجسم بخشد و خلوص زیبایی را که از دل سکوت فرم میجوشد به رخ بکشد، نه از پرگویی تزئین.[...]
🔸برای مطالعهی نسخهی کامل این یادداشت به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://telegra.ph/
#یادداشت #حبیب_طالبی #زهرا_دری
@asmaaneh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📢مدرسهی نوروزگان با همکاری آسمانه برگزار میکند:
جلسهی دوم درسگفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»
🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی
🔹 تدوین: فرزاد زرهداران
🔹برای مشاهدهی نسخهی کامل جلسهی دوم به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://chaharrah.tv/qayyoomi-res3-01-1402-07/
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
جلسهی دوم درسگفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»
🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی
🔹 تدوین: فرزاد زرهداران
🔹برای مشاهدهی نسخهی کامل جلسهی دوم به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://chaharrah.tv/qayyoomi-res3-01-1402-07/
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
آسمانه
📢مدرسهی نوروزگان با همکاری آسمانه برگزار میکند: جلسهی دوم درسگفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی» 🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی 🔹 تدوین: فرزاد زرهداران 🔹برای مشاهدهی نسخهی کامل جلسهی دوم به پیوند زیر مراجعه کنید: https://chaharrah.tv/qayyoomi…
📢جلسهی دوم درسگفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»
🔸مروری بر جلسهی دوم (معماری ایران یا معماری ایرانی)
میان ترکیبهای «معماری ایران» و «معماری ایرانی» تفاوتهای مفهومی قابل توجهی وجود دارد. در ترکیب «معماری ایرانی» صفت «ایرانی» بهعنوان وصفی برای نوعی از معماری به کار میرود، بدین معنا که در میان انواع معماریهای موجود در جهان، برخی با ویژگیهایی مشخص بهعنوان «ایرانی» شناخته میشود. در مقابل ترکیب «معماری ایران» به معماریای توجه دارد که در ایران رخ داده است.
ترکیب «معماری ایرانی» پرسشهای متعددی را در حوزههای گوناگون، از جمله هویت، فرهنگ، و تاریخنگاری معماری مطرح میکند، پرسشهایی که ترکیب «معماری ایران» خود را ملزم به پاسخگویی به آنها نمیداند. برای نمونه این پرسش که اگر چیزی بهنام «ایرانیت» وجود دارد، حدود و ثغور آن چیست و «ایران» دقیقاً کجاست، از جمله مسائل پیچیده و محل اختلاف است. در این نقطه بحث دربارهی مرزها و قلمروهای سیاسی کشورها به میان میآید، مفهومی مدرن که تعمیم آن به دوران پیشامدرن درست نیست. ازاینرو پیش از ورود به مباحث اصلی، ضروری است بهطور اجمالی به مسئلهی تعیین مرز و قلمرو کشورها در دورههای پیشامدرن و مدرن پرداخته شود.
در دوران پیشامدرن قلمروها بر مبنای روابط خراجگذاری تعریف میشد، بدین معنا که اگر گروه یا منطقهای به حاکمی خراج میداد، در قلمرو او محسوب میشد و آن حاکم مسئول حفظ و حمایت از آنان بود. با انعقاد پیمان وستفالی در سال ۱۶۴۸، پس از پایان جنگهای سیسالهی مذهبی در اروپا (۱۶۱۸–۱۶۴۸)، نخستین گامها برای گذار از الگوی سنتی قلمروها برداشته شد و مفهوم مرز میان کشورها به معنای مدرن آن شکل گرفت. انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ نقطهی عطفی در این روند به شمار میآید؛ چرا که از آن پس، نه باورهای دینی بلکه اصول انسانی، مبنای تعریف مرزهای ملی قرار گرفت. در نظام جدید هر کشور دارای قوانین خاص خود بود که در محدودهی مرزهای قراردادیاش اعمال میشد. ساکنان این سرزمینها تابع آن قوانین بودند و بهعنوان «شهروند» شناخته میشدند؛ شهروندانی که حاکمیت موظف به تأمین نیازها و حمایت از آنها بود. از آنجا که این مرزهای قراردادی لزوماً منطبق با مرزهای فرهنگی، زبانی یا قومی نبود، این پرسش مطرح شد که مردمانی با تفاوتهای چشمگیر چگونه میتوانند ذیل نظامی ملی مشترک قرار گیرند. در پاسخ حکومتهای مدرن کوشیدند تا با سرمایهگذاری در حوزههای گوناگون، «هویتی مشترک» برای ملت خود تعریف کنند؛ هویتی که بتواند تنوع قومی و زبانی را تحت لوای دولتی ملی، یکپارچه سازد. در هر کشور این فرایند با سازوکارهای متفاوتی شکل گرفت.
در ایران برای نخستینبار مرزهای سرزمینی در عهدنامهی گلستان رسمیت یافت و ثبت شد. در دورهی ناصرالدینشاه قاجار و بهویژه پس از انقلاب مشروطه، مفهوم «ملت» در معنای مدرن آن وارد گفتمان ایرانی شد و تلاشهایی برای تثبیت آن صورت گرفت. مشروطهخواهان کوشیدند تا ملت را بهعنوان مجموعهای از افراد دارای هویت سیاسی و سرزمینی مشترک، جانشین مفهوم سنتی ملت ـ که توجه به پیروان یک دین خاص، مانند «ملت مسلمان»، داشت ـ کنند. مرزهای مدرن موجب شد مردمانی با پیوندهای فرهنگی، قومی یا زبانی مشترک، از یکدیگر جدا افتند. این در حالی است که در گذشته، پارهای جغرافیایی وجود داشت که از هزاران سال پیش «ایران» نامیده میشد و اقوام گوناگونی در آن میزیستند. اکنون این پرسش مطرح میشود که در مطالعهی معماری این سرزمین، آیا میتوان صرفاً به مرزهای سیاسی و قراردادی امروز اکتفا کرد. پس آیا میتوان پذیرفت که مسجد گوهرشاد در مشهد بخشی از معماری ایران است، اما مسجد گوهرشاد در هرات خارج از آن قرار میگیرد، آیا چنین نگاهی درست و منطقی بهنظر میرسد. بنابراین چه قائل به «ملیت ایرانی» باشیم و چه نه، واقعیت آن است که در دوران پیشامدرن، با سرزمینی یکپارچه و پرتعامل روبهرویم که اقوام آن، فارغ از مرزهای سیاسی امروزی، در طول قرون مبادلات فرهنگی گستردهای با یکدیگر داشتهاند. از همین رو در تحلیل تاریخ معماری، نمیتوان این سرزمینها را از یکدیگر گسسته و مستقل در نظر گرفت.
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
🔸مروری بر جلسهی دوم (معماری ایران یا معماری ایرانی)
میان ترکیبهای «معماری ایران» و «معماری ایرانی» تفاوتهای مفهومی قابل توجهی وجود دارد. در ترکیب «معماری ایرانی» صفت «ایرانی» بهعنوان وصفی برای نوعی از معماری به کار میرود، بدین معنا که در میان انواع معماریهای موجود در جهان، برخی با ویژگیهایی مشخص بهعنوان «ایرانی» شناخته میشود. در مقابل ترکیب «معماری ایران» به معماریای توجه دارد که در ایران رخ داده است.
ترکیب «معماری ایرانی» پرسشهای متعددی را در حوزههای گوناگون، از جمله هویت، فرهنگ، و تاریخنگاری معماری مطرح میکند، پرسشهایی که ترکیب «معماری ایران» خود را ملزم به پاسخگویی به آنها نمیداند. برای نمونه این پرسش که اگر چیزی بهنام «ایرانیت» وجود دارد، حدود و ثغور آن چیست و «ایران» دقیقاً کجاست، از جمله مسائل پیچیده و محل اختلاف است. در این نقطه بحث دربارهی مرزها و قلمروهای سیاسی کشورها به میان میآید، مفهومی مدرن که تعمیم آن به دوران پیشامدرن درست نیست. ازاینرو پیش از ورود به مباحث اصلی، ضروری است بهطور اجمالی به مسئلهی تعیین مرز و قلمرو کشورها در دورههای پیشامدرن و مدرن پرداخته شود.
در دوران پیشامدرن قلمروها بر مبنای روابط خراجگذاری تعریف میشد، بدین معنا که اگر گروه یا منطقهای به حاکمی خراج میداد، در قلمرو او محسوب میشد و آن حاکم مسئول حفظ و حمایت از آنان بود. با انعقاد پیمان وستفالی در سال ۱۶۴۸، پس از پایان جنگهای سیسالهی مذهبی در اروپا (۱۶۱۸–۱۶۴۸)، نخستین گامها برای گذار از الگوی سنتی قلمروها برداشته شد و مفهوم مرز میان کشورها به معنای مدرن آن شکل گرفت. انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ نقطهی عطفی در این روند به شمار میآید؛ چرا که از آن پس، نه باورهای دینی بلکه اصول انسانی، مبنای تعریف مرزهای ملی قرار گرفت. در نظام جدید هر کشور دارای قوانین خاص خود بود که در محدودهی مرزهای قراردادیاش اعمال میشد. ساکنان این سرزمینها تابع آن قوانین بودند و بهعنوان «شهروند» شناخته میشدند؛ شهروندانی که حاکمیت موظف به تأمین نیازها و حمایت از آنها بود. از آنجا که این مرزهای قراردادی لزوماً منطبق با مرزهای فرهنگی، زبانی یا قومی نبود، این پرسش مطرح شد که مردمانی با تفاوتهای چشمگیر چگونه میتوانند ذیل نظامی ملی مشترک قرار گیرند. در پاسخ حکومتهای مدرن کوشیدند تا با سرمایهگذاری در حوزههای گوناگون، «هویتی مشترک» برای ملت خود تعریف کنند؛ هویتی که بتواند تنوع قومی و زبانی را تحت لوای دولتی ملی، یکپارچه سازد. در هر کشور این فرایند با سازوکارهای متفاوتی شکل گرفت.
در ایران برای نخستینبار مرزهای سرزمینی در عهدنامهی گلستان رسمیت یافت و ثبت شد. در دورهی ناصرالدینشاه قاجار و بهویژه پس از انقلاب مشروطه، مفهوم «ملت» در معنای مدرن آن وارد گفتمان ایرانی شد و تلاشهایی برای تثبیت آن صورت گرفت. مشروطهخواهان کوشیدند تا ملت را بهعنوان مجموعهای از افراد دارای هویت سیاسی و سرزمینی مشترک، جانشین مفهوم سنتی ملت ـ که توجه به پیروان یک دین خاص، مانند «ملت مسلمان»، داشت ـ کنند. مرزهای مدرن موجب شد مردمانی با پیوندهای فرهنگی، قومی یا زبانی مشترک، از یکدیگر جدا افتند. این در حالی است که در گذشته، پارهای جغرافیایی وجود داشت که از هزاران سال پیش «ایران» نامیده میشد و اقوام گوناگونی در آن میزیستند. اکنون این پرسش مطرح میشود که در مطالعهی معماری این سرزمین، آیا میتوان صرفاً به مرزهای سیاسی و قراردادی امروز اکتفا کرد. پس آیا میتوان پذیرفت که مسجد گوهرشاد در مشهد بخشی از معماری ایران است، اما مسجد گوهرشاد در هرات خارج از آن قرار میگیرد، آیا چنین نگاهی درست و منطقی بهنظر میرسد. بنابراین چه قائل به «ملیت ایرانی» باشیم و چه نه، واقعیت آن است که در دوران پیشامدرن، با سرزمینی یکپارچه و پرتعامل روبهرویم که اقوام آن، فارغ از مرزهای سیاسی امروزی، در طول قرون مبادلات فرهنگی گستردهای با یکدیگر داشتهاند. از همین رو در تحلیل تاریخ معماری، نمیتوان این سرزمینها را از یکدیگر گسسته و مستقل در نظر گرفت.
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh