Telegram Web
فراخوان | تحلیل و نقد فیلم
————————————
انجمن علمی دانشجویی سیاست‌گذاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار می‌کند:

نقد سیاست‌گذاری اجتماعی در ارتباط با مهاجران افغان در فیلم
«شکستن همزمان بیست استخوان»
———————————

سیاست‌های کشور در قبال مهاجرین افغانستانی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

+ لازم به ذکر است بهترین تحلیل و نقد‌ها در نشریه سیاست‌گذاری اجتماعی به چاپ خواهد رسید.

علاقه‌مندان به فرستادن آثار خود و همچنین داشتن اطلاعت بیشتر، می‌توانند تا زمان مشخص به روش‌های مذکور مراجعه نمایند:

واتساپ:
+98 902 127 1734
تلگرام:
@atusocialpolicy1

https://instagram.com/atusocialpolicy?utm_medium=copy_link

🔻🔻🔻🔻
@atusocialnews
🔹گروه پژوهشی مطالعات زنان، کودکان و جوانان پژوهشکده مطالعات و سیاست گذاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار می‌کند:
"کارگاه روش تطبیقی تاریخی"

🔹مدرس: دکتر نیما شجاعی

🗓شنبه ۷ اسفند
🕐ساعت ۱۰ الی ۱۴

🌐لینک برگزاری کارگاه
Meeting.atu.ac.ir/ch/ssp

🔹پژوهشکده مطالعات و سیاست گذاری اجتماعی
🔹@atu_rispss

🔻🔻🔻🔻
@atusocialnews
📣فراخوان نشریه انجمن علمی دانشجویی مطالعات فرهنگی

انجمن علمی دانشجویی مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی قصد دارد اولین شماره نشریه خود را با محوریت «مطالعات فرهنگی» منتشر نماید.

👥دانشجویان، پژوهشگران و علاقه‌مندان حوزه مطالعات فرهنگی می‌توانند مقالات و نوشته‌های خود را ارسال نمایند.

🔻محورهای پیشنهادی:
۱-نسبت مطالعات فرهنگی با دانشگاه
۲-نسبت مطالعات فرهنگی با سینما
۳-نسبت مطالعات فرهنگی با قدرت
۴-نسبت مطالعات فرهنگی با جامعه
۵-نسبت مطالعات فرهنگی با آموزش و پرورش
6-نسبت مطالعات فرهنگی با سبک زندگی
7-موضوع آزاد برای سایر نسبت‌های مد نظر با مطالعات فرهنگی

📝شیوه نگارش: فرمت ارائه نگارش می‌تواند جستار، مقاله مروری یا سایر فرمت‌های پیشنهادی پژوهشگر باشد.
حداقل تعداد کلمات: 1500 کلمه

📬نحوه ارسال آثار:
ارسال به شماره 09197164475 یا شماره 09218995683 در پیام‌رسان واتس اپ

📆زمان: تا پایان فروردین ماه 1401
@AtuCulturalStudies
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
@atusocialnews
#اختصاصی

زیلابی، وکیل دادگستری در گفتگو با امتداد خبر داد: تداوم بازداشت روناک رضایی، دانشجوی دانشگاه علامه که همزمان با فاجعه متروپل در آبادان دستگیر شد/ این دانشجوی بازداشتی در بازداشتگاه امنیتی سپاه نگهداری می‌شود/ او از زمان دستگیری، تنها دو بار با خانواده‌اش تماس تلفنی داشته و ممنوع‌الملاقات است/ اتهام انتسابی به او فعالیت تبلیغی علیه نظام بوده/ به استناد تبصره ناعادلانه ماده ۴۸ با ورود من در این مرحله از دادرسی به پرونده مخالفت شد

✍🏻امتداد-گروه خبر: در حالی که هفته‌ها از بازداشت روناک رضایی، دانشجوی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی در آبادان گذشته، خبرها از تداوم بازداشت این دانشجو که همزمان با فاجعه فروریختن برج متروپل برای تحقیق بر پایان‌نامه خود به این شهر سفر کرده بود، حکایت دارد.

🗣در همین رابطه، فرزانه زیلابی، وکیل دادگستری در گفتگویی با امتداد، ضمن اشاره به وضعیت این دانشجوی بازداشتی، اظهار داشت: روناک رضایی دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد علوم اجتماعی، گرایش مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی بوده که ششم خردادماه پس از حادثه متروپل و بازداشت‌های پس از آن در آبادان دستگیر شد.

⭕️این دانشجوی بازداشتی در بازداشتگاه امنیتی سپاه نگهداری می‌شود

ابتدا پرونده این دانشجوی بازداشتی در شعبه سوم دادسرای آبادان مطرح بود که پس از آن به شعبه دوازدهم بازپرسی دادسرای اهواز ارجاع شد. ایشان در حدود یک ماه اخیر در بازداشت بسر برده و حسب اعلام دادسرای آبادان به خانواده، اکنون در بازداشتگاه امنیتی سپاه نگهداری می‌شود.

⭕️او از زمان دستگیری، تنها دو بار با خانواده‌اش تماس تلفنی داشته و ممنوع‌الملاقات است

🟢از زمان دستگیری تاکنون، دو بار در هفته اول بازداشت با خانواده تماس داشته و آن‌ها پس از آن در بیخبری محض از وضعیت فرزند خود به سر می برند. این دانشجوی بازداشتی، دو بار و آن هم در ساعت ۱۱ شب روز دستگیری و باردوم، یک هفته پس از دستگیری با خانواده خود تماس داشته و آن‌ها از ملاقات با فرزندشان محروم هستند. به عبارت دیگر، خانواده او در دو هفته گذشته، کاملا از فرزند خود و وضعیت او بیخبر هستند.

⭕️به استناد تبصره ناعادلانه ماده ۴۸ با ورود من در این مرحله از دادرسی به پرونده مخالفت شد

🟢پس از درخواست خانواده روناک رضایی، پنجم تیرماه در مراجعه به بازپرس شعبه دوازدهم دادسرای اهواز، طی لایحه‌ای تقاضای دیدار با او برای اعطای وکالت و امضای وکالت نامه را داشتم.

🟢بر اساس اعلام شعبه بازپرسی در حال حاضر، اتهام انتسابی این دانشجوی بازداشتی، فعالیت تبلیغی علیه نظام بوده که متأسفانه به استناد همان تبصره ناعادلانه ماده ۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری با ورود من در این مرحله از دادرسی مخالفت شد.

🟢مسلما، وکالت یک قرارداد خصوصی بوده و وکیل، باید مورد اعتماد موکلش باشد نه نهاد قضایی و امنیتی که خودشان برای اشخاص تشکیل پرونده می‌دهند. به هر حال که این امر، خلاف منطق، عدالت و انصاف است. حالا که قانونگذاری، تناسبی با خواست و نیاز مردم ندارد، دست کم خود مردم تا جایی که در عمل به آن ها بسته است، اجازه تحمیل قوانینی که به تبعیض و دوگانگی دامن می‌زنند را ندهند.

🟢با عدم دسترسی به وکیل در واقع، حق دفاع از متهم به ویژه وقتی از قوانین اطلاع نداشته باشد، سلب می شود. دادرسی در حالی که، متهم دربازداشتگاه امنیتی به سر می‌برد، دسترسی آزادانه به وکیل نداشته و از حق ملاقات و تماس تلفنی با خانواده نیز محروم است، بدون شک به انصاف و عدالت منجر نخواهد شد.

#امتداد
@emtedadnet

@atusocialnews
دیوار نویسی در دانشکده
#روناک_رضایی
@atusocialnews
🔸از روناک بگو....
🔸روایت اول:
🔸دکتر نهال نفیسی.
عضو هیئت علمی گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی
استاد راهنمای پایان‌نامه روناک رضایی:


روناک دانشجوی ورودی ۹۶ ما بوده و به جرئت می‌توانم بگویم در این سال‌هایی که من تدریس کردم (من از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ رایس بودم، ۲۰۰۸ آمدم ایران، دو سال تهران بودم و یکی دو سال علم و فرهنگ و از ۹۵ علامه تا حالا)، روناک بهترین دانشجویی بود که به لحاظ فهم روش مردم نگاری، این روش را به درستی درک کرده بود؛ این که [روش مردم نگاری] چه چیزی را می‌طلبد، تعهد به میدان، حضور مستمر و دراز مدت و به اصطلاح بومی شدن و درآمیختن با همه ابعاد وجوه زیست میدان، همه اینها را روناک فهمیده بود. خب ما قبل از خانم رضایی هم پروژه‌های مردم‌نگاری داشتیم که کارهای خوبی بودند ولی در مورد روناک این چند درجه بالاتر است چون از شهر زادگاه‌اش فاصله گرفت، به جغرافیای دیگه‌ای رفت و به صورت جدی زبان عربی رو یاد گرفت تا بهتر بتواند با میدان ارتباط پیدا کند. حالا میدان و موضوع چه بود؟ روناک همواره به مسائل کودکان علاقه‌مند بود. در مورد میثم (پسر بچه دوازده‌ساله‌ای که در آبادان خودکشی کرده بود) سوال این بود که چه شکلی از زیست این وضعیت را برای بچه ۱۲ ساله رقم می‌زند و استنادش هم به پرونده فوکو بود. اینطور که شرایط را پرونده‌ای می‌دانست که در آن قاتلی در کار نیست؛ ولی مجموعه‌ای از شرایط اجتماعی به عنوان متهم نقش بازی می‌کنند. روناک به درستی فهمید که نباید به کار روزنامه‌نگاری و چند مصاحبه محدود اکتفا کرد. این را متوجه شده بود که باید در میدان زیست کند تا بتواند از طریق کلید واژه‌هایی مثل «زیست روزمره» و «مردم محلی» به نتیجه برسد. دکتر جنادله هم که استاد مشاور روناک بودند و خودشان اهل جنوب هستند و آنجا را بهتر می‌شناسند، بازخوردشان این بود که روناک میدان را بهتر از افراد محلی درک کرده... چه چیزی از این مهم‌تر که کسی که بومی است بگوید محقق میدان را بهتر از بومی‌ها شناخته؟!
روناک خودش را به میدان سپرد و این قابل تحسین است، خیلی انرژی گذاشت و من به عنوان راهنما واقعا راضی بودم. طول کشیدن پایان‌نامه نیز قابل توجیه بود چون مردم نگاری در طیف روش‌های کیفی زمانبر است و تعهد دراز مدت می‌خواهد و ما از این نوع کار کم داشتیم، به خصوص در دوره‌ی ارشد؛ چون این دوره کوتاه است و معمولا [با] تعداد محدودی مصاحبه و سریع دفاع می‌کنند و ما چون در آکادمی جز همین کارها نداشتیم عده‌ای می‌پرسند چرا انقدر کار روناک طول کشیده ولی برای من که تدریس می‌کنم کاملا طبیعی و قابل توجیه است. حتی من یک یا دو بار نامه نوشتم برای دانشکده که طول کشیدن این کار طبیعی است و اصلا اصل کار هم همین است.
این که طول کشیده یا با مردم محلی عجین شده ویژگی این روش است. اگه این کار به عنوان یک کیس مردم‌نگاری به من داده می‌شد برای من کاملا قابل درک بود که چرا یکی زبان بومی یاد بگیرد یا با بومیان عجین شود. ما اصلا در روش مردم نگاری، ویژگی‌ای تحت عنوان Follow کردن داریم، این که محقق مثل یک کارآگاه افراد و اتفاقات را دنبال کند.
اگر کسی این روش را خوب بشناسد نه تنها هراسان نمیشود بلکه تقدیر و تحسین نیز می‌کند. روناک هر کدام از این کارها را نمی‌کرد نمی‌توانست ادعا کند که بر روش‌ مردم‌نگاری پایبند بوده [است].
روناک قرار بود طبق قواعد، اسفند ۹۹ دفاع کند ولی خودش را راضی نکرده بود و می‌گفت من در این مرحله نمی‌خواهم دفاع کنم و در آخرین صحبت‌ها من ازش خواستم که یک نامه توضیحی و شرح بنویسد و بگذارد روی پایان‌نامه که چرا در چهارچوب زمانی مشخص برای دفاع حاضر نبوده است، چون فکر می‌کردم همان توضیح، خیلی کار را بهتر کند.
طبق آخرین صحبتی که با ایشان داشتم روناک داشت این کار را می‌کرد. من خیلی کنجکاو بودم که آن متن را بخوانم که این طور شد... امیدوارم زودتر آزاد شود و کارش را تکمیل کند.


@ATU_SSD_senfi
@atusocialnews
♦️خبر فوری
‏قرار وثیقه دویست میلیون تومانی برای ازادی موقت ⁧ #روناک_رضایی ⁩ صادر شد. خانواده در حال انجام مراحل هستند.

@atusocialnews
🔸#از_روناک_بگو
🔸#روایت_دوم
🔸دکتر آرمین امیر
عضو هیئت علمی گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی

من خانم روناک رضایی را به عنوان دانشجو می‌شناسم و می‌توانم او را این طور توصیف کنم:

🔹خانم رضایی دانشجویی بود که از رشته‌ای غیرمرتبط به علوم اجتماعی آمد، به خاطر ندارم از چه رشته‌ای[آمده بود]. از همان ابتدا معلوم بود گرایش‌های عدالت‌طلبانه دارد که از بایدهای تحصیل در گرایش مطالعات‌فرهنگی است.

🔹در طول نزدیک به دو سال تحصیل، خانم رضایی رفته‌رفته دانشجوی بهتری شد و خودش را در قالب مطالعات‌فرهنگی تنظیم کرد.

🔹آخرین خبری که از او دارم زمانی بود که موضوع پایان نامه‌اش برای تصویب به گروه آموزشی آمد و گروه از دغدغۀ ایشان نسبت به مناطق و انسان‌های مورد تبعیض، خرسند شد.

🔹امیدوارم مشکل خانم رضایی هرچه زودتر حل شود و بتواند به دانشگاه برگردد، منتظریم نتایج پژوهش او را ببینیم.


@ATU_SSD_senfi
🔻🔻🔻
@atusocialnews
🔴#خبر_فوری

🔻#بهروز_شیربیگی، دانشجوی کارشناسی جامعه‌شناسی و #فرهاد_شجاع_حیدری، دانشجوی کارشناسی ارشد مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی بازداشت شده‌اند.

♦️از وضع فعلی و نهاد بازداشت کننده آنها اطلاعی در دست نیست.

@ATU_SSD_senfi
@atusocialnews
🔴#خبر_فوری

کامیار شریفی دانشجوی برنامه‌ریزی اجتماعی دانشگاه تهران و از اعضای شورای مرکزی پنجمین دوره‌ی اتحادیه‌ انجمن‌های علمی دانشجویی علوم اجتماعی، ساعت چهار بامداد امروز در منزل خود توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
طی این بازداشت منزل ایشان تفتیش و لوازم الکترونیکی این دانشجو ضبط گردیده است.

از وضعیت فعلی و نهاد بازداشت کننده این دانشجو اطلاعی در دست نیست.

🔻🔻🔻🔻
@SocialUnion
@atusocialnews
Forwarded from علیه سکوت
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
⭕️ روایت آزار جنسی از «م.ص» دانشجوی ارشد علوم اجتماعی دانشگاه تهران

سال ۹۷ بود و من تازه دانشجوی ترم یک جامعه‌شناسی بودم. کسی را در دانشکده نمی‌‌شناختم. همان روزهای اول بود که به واسطه کامنتی که زیر پست دانشگاه گذاشته بودم دایرکتی از طرف «م.ص» دریافت کردم که شماره‌اش را  گذاشته بود و گفته بود که دانشجوی ممتاز ورودی‌اش(ورودی ۹۶ جامعه‌شناسی) است و  اگر کمکی خواستم می‌توانم به او زنگ بزنم... پیام ظاهرا دوستانه به نظر می‌رسید. چند روزی از مهر گذشته بود که او را در دانشکده دیدم و به واسطه او با انجمن اسلامی آشنا شدم و در این انجمن به فعالیت مشترک پرداختیم. مدتی بعد، او پیشنهادی برای شروع یک رابطه داد و من قبول نکردم؛ با اصرار او مواجه شدم بعد از مدتی از دانشجویان مختلفی می‌شنیدم که از آنها خواسته که با من صحبت کنند. معذب و ناراحت شدم و در نهایت قبول کردم و خیلی زود اعلام کردم که نمی‌خواهم در رابطه باشم و باز همان رفتارهای قبلی که دیگران را واسطه کند شروع شد. حتی مسئله را با یکی از اساتید که سرکلاس ایشان حاضر می‌شدم در میان گذاشت و من به واسطه این اتفاق عملا نمی‌توانستم سرکلاسی که دوست داشتم، حاضر شوم. چند باری از طریق تهدید به خودکشی، من را که هنوز دانشجوی سال اول بودم و هیچ برخوردی با چنین مسائلی نداشتم، می‌ترساند و با بهانه‌های مختلف با من قرار بیرون می‌گذاشت. در یکی از همان روزها بعد از اصرار زیاد او به سینما رفتیم. فیلم که شروع شد اول سعی کرد از طریق من نیازش را برطرف کند وقتی با امتناع من روبه‌رو شد از این کار دست کشید. چند دقیقه‌ای گذشت. من که مشغول سرزنش و کلنجار رفتن با خودم بودم که ضربه‌ای به شانه‌ام زد و متوجه شدم که در این مدت در حال خودارضایی بوده است و آب منی خود را روی مانتو من ریخته است. همان موقع به بیرون از سالن رفتم و در دست‌شویی مشغول شستن مانتویم شدم. حالتی بین اضطراب و شک. اصلا نمی‌دانستم چرا شاهد چنین وضعیتی‌ام. باید چه کار می‌کردم؟ بهش چه می‌گفتم، اگر می‌گفتم دیگر نمی‌خواهم ببینمت باز تهدید و فشار شروع می‌شد...
آن روز گذشت، من این اتفاق را هیچ وقت فراموش نکردم همواره بار سنگینی روی دوشم احساس می‌کردم. اما تا مدت‌ها آن را آزار نمی‌دانستم.با خودم می‌گفتم تنها یک اتفاق افتاده و این منم که بیش از حد بزرگش کرده‌ام.نمی‌توانستم در مورد آن با کسی حرف بزنم، نمی‌توانستم با دانشکده یا خانواده‌ام در میان بگذارم. آزار و اذیت «م.ص» تا تیر ۹۸ ادامه پیدا کرد، پیام‌های متعدد که دوستم دارد و می‌خواهد ببینتم و حتی بیرون از دانشکده دنبالم می‌آمد. اینطور شد که بعد از پایان نیمسال دوم و شروع تعطیلات تصمیم گرفتم سیم‌کارتم را عوض کنم و شرایطم بهتر شد. کمرنگ شد و دست از سرم برداشت. در ترم‌های بعد او را می‌دیدم از کنار او می‌گذشتم و تمام سعیم را می‌کردم که فراموش کنم و کردم. سال ۹۹ در میان جنبش می‌تو، روایتی را خواندم و بی‌آنکه بخواهم تمام آنچه فراموشم شده بود مو‌به‌مو در ذهنم روشن شد. او حالا دانشجوی دانشگاه تهران بوده و هست، با استعداد درخشان و بدون کنکور یکی از صندلی‌های ارشد جامعه‌شناسی را به خودش اختصاص داده است. دایره روابط‌اش را گسترانیده، احتمالا استادان زیادی را می‌شناسد و قطعا می‌تواند به افراد دیگری مثل من «کمک علمی» کند. بی‌آنکه فکر کنند آزار دیده‌اند و مشکل از آن‌ها نبوده. این اتفاق طبیعی نبوده. بزرگش نکرده و مسئله «آزار جنسی» بوده است.
@alayhesokoot
Forwarded from علیه سکوت
⭕️روایت دوم آزار جنسی «م.ص» دانشجوی کارشناسی ۹۶ علوم اجتماعی دانشگاه علامه و ارشد ۱۴۰۰علوم اجتماعی دانشگاه تهران.

وقتی روایت ازار جنسی م.ص را خواندم، روایت برایم بسیار آشنا بود. گویا تا اواسط متن خودم در حال روایت بودم و از زبان من بود. شباهت های بسیاری که این روایت با روایت من داشت جای تردیدی برایم باقی نگذاشت که فرد موردنظر همان است که گمان کردم.
سرتان را درد نیاورم. سال 96 بود و سال دوم دانشگاه برای من بود. از سال اول وارد انجمن‌ علمی شده بودم اما در عین حال علاقه مند بودم که در جلسات انجمن اسلامی نیز حضور داشته باشم‌‌. در این میان پیامی در دایرکت اینستاگرام از م.ص دریافت کردم با این مضمون که اگر علاقه مند به حلقه مطالعاتی هستم، خوشحال میشود که من هم حضور داشته باشم‌. در آن زمان در جلسات حلقه مطالعاتی انجمن اسلامی شرکت میکردم و آشنایی من با م.ص در انجمن اسلامی اتفاق افتاد. در این مدت ارتباطم با م.ص در حد سلام علیک معمولی بود. تا سال آخر دانشگاه یعنی سال 98، که مجددا پیامی از او در دایرکت دریافت کردم و شروع به چت با من کرد‌. مدام پیام میداد و اصرار داشت بیرون از دانشگاه با هم قرار بگذاریم. وقتی که چت کردن را شروع کرد، از همان ابتدا عکس مادر و خواهرش را برایم فرستاد و از آنها گفت. چند روز بعد گفت که با مادرش درمورد من صحبت کرده و از خوبی هایم برایش گفته است. با گفتن این سخنان سعی در جلب اعتماد من داشت. به گونه ای رفتار میکرد که گویی قصد ازدواج دارد. حدود یک هفته از پیام مجددش میگذشت که در قرار های اول، بدون اینکه از من اجازه بگیرد، ناگهان هر دو دستم را گرفت. دستم را کشیدم و اجازه ندادم. پس از مخالفت من، در چت مدام میگفت که گرفتن دست رابطه جنسی نیست، انتقال احساس است و مشکلی ندارد.  کمی بعد ابراز علاقه کرد و اذعان میکرد که مرا دوست دارد و من با او راحت باشم. همه تلاشش در این راستا بود که حد و مرز هایی که داشتم را بشکند و به اون نزدیک تر شوم. به مرور گاهی چت را به سمت مسائل جنسی میبرد‌. وقتی متوجه این قضیه شدم، ناراحتی خود را ابراز میکردم. اما او همچنان ادامه میداد. تا اینکه کرونا آمد و دانشگاه تعطیل شد و ارتباطمان به طور کامل قطع شد و دیگر پیامی از او دریافت نکردم.
سناریویی که م.ص در روایت اول به کار گرفته بود، تا حد زیادی همان سناریویی بود که برای من پیاده کرده بود. اینکه گفته‌ بود اگر کمکی خواستم میتوانم به او زنگ بزنم و تهدید به خودکشی‌ با این لفظ که اگر او مرد تعجب نکنم و ... را به من نیز گفته بود.
هیچ وقت به فکر این نبودم که این داستان را به صورت عمومی روایت کنم؛ اما وقتی دیدم روایت مشابهی از آزارجنسی از م.ص مطرح شد، تصمیم گرفتم من هم بیان کنم. به امید اینکه جنبه اگاهی برای دختران دیگر داشته باشد و فرد موردنظر بیش از این جولان ندهد‌.
Forwarded from علیه سکوت
‌                                                 ‌ ‌‌‌    ‌
⭕️روایت سوم آزار جنسی «م.ص» دانشجوی کارشناسی ۹۶ علوم اجتماعی دانشگاه علامه و ارشد ۱۴۰۰علوم اجتماعی دانشگاه تهران.

بعد از خواندن روایت‌ها مثل روز برایم روشن شد که درگیر یک سناریوی تکراری آزار جنسی شده‌ام و شروع کردم به نوشتن.
این شخص با مخفف اسم «م.ص» که دانشجوی کارشناسی جامعه‌شناسی ورودی ۹۶ دانشگاه علامه بوده و الان دانشجوی جامعه‌شناسی ترم آخر کارشناسی ارشد دانشگاه تهران است.
قبل از هر چیز بگویم که نوشتن این روایت برایم عذاب‌آور و سخت بود، با اینکه این اتفاق برای شهریور امسال است بعد از روایت تمام صحنه‌ها مجدد از جلوی چشمم گذشت.
اما می‌دانم که من از شهامت خود برای چه هدفی خرج کرده‌ام و چرا این روایت را نوشته‌ام. می‌دانم که اگر من همچین روایتی را خوانده بودم در دام این فرد نمی‌افتادم، حالا هم می‌نویسم تا شاید یک انگیزه و راهی بشود برای کسانی که قربانی این آزارها شده‌اند تا آن‌ها هم بتوانند روایت کنند و از آدم‌های دیگر برای به دام نیفتاده‌اند محافظت کنند.
بعد از تجربه این آزار مسئله را به مثابه یک اشتباه از سمت خودم می‌دانستم و تنها خودم را سرزنش می‌کردم؛ بدان آنکه بدانم درگیر سناریوی تکراری یک شخص برای ارضای نیازهایش شده‌ام. اما با شنیدن روایت‌های مشابه امروز و کمی پیگیری متوجه شدم روش تکراری‌ای برای آزار دارد.
فشاری که تحمل می‌کردم با خواندن روایت‌ها چند برابر شد. امروز با صحبت‌کردن با افرادی که در گذشته با این شخص در ارتباط بودند متوجه شدم که او هنوز هم روال مشابهی برای برقراری ارتباط با دختران دارد.
در آن زمان که این اتفاق برایم افتاد، مدتی بود که احوال خوبی نداشتم و او هم از وضعیت روحی نامناسبم مطلع بود. به‌عنوان دوست‌های معمولی گه‌گداری با هم احوال‌پرسی می‌کردیم ولی بعد از کرونا کلاً ارتباطی میان ما نبود و بعد از یک مدت با یک آیدی جدید من را فالو کرد و بعد از مدت‌ها صحبت‌های اولیه، در اینجا شروع شد. مدتی صحبت کردیم و از حال هم باخبر بودیم. به من پیام داد و قرار شد پس از مدت‌ها یک‌دیگر را بیرون ببینیم. هم دیگر را در بیرون ملاقات کردیم و بعد از مدت کوتاهی گفت:« بریم خونه تا هوا خنک بشه و بعدش بریم بیرون.» من هم او را به‌عنوان شخصی علمی و اخلاق‌مدار که دوست‌های معمولی یکدیگر هستیم می‌شناختم و پیشنهادش را قبول کردم ولی وقتی که به خانه رسیدیم؛ احساس خیلی بدی داشتم. عذاب وجدان، احساس گناه و یک ترسی که مبادا اتفاقی بی‌افتد.
رفتیم بالا و در خانه‌اش تقریبا هیچ چیز نبود، همان موقع خودش توضیح داد که قصد دارد خانه را اجاره دهد و موقت اینجا است. پذیرایی و آشپرخانه حتی فرش هم نداشت ولی اتاق دارای یک موکت و چند بالش و تشک بود. همان موقع به ذهن رسید که احتمالاً می‌خواهد اجاره دهد برای همین وسیله‌ای ندارد ولی امروز در میان گفت ‌و‌گو با بچه‌ها متوجه شدم هنوز خوابگاه هم دارد و خانه را هم اجاره نداده است. گویی خانه‌اش به مکانی برای آزار دادن تبدیل شده است.
بعد از مقداری صحبت‌کردن و چایی خوردن؛ رفتارهای عجیبی ازش سر زد. سعی می‌کرد فضا را احساسی کند و در رفتار و کلامش نشان می‌داد که مضطرب است. شروع کرد به گفتن اینکه از همان روزهای اول عاشق من بوده و از من خوشش می‌آمده و چون با کس دیگری در رابطه بوده‌ام نتوانسته به من برسد! همان موقع بهش گفتم که من توی وضعیت روحی بدی قرار دارم و حالم خوب نیست و نمی‌توانم پیشنهادی را الان قبول کنم. همین که این حرف‌ها را زدم یک‌دفعه به سمتم آمد و به زور شروع کرد به بوس‌کردن و لمس‌کردن نقاط مختلف بدنم. اولش سعی ‌کردم خودم را از او دور کنم و مقاومت ‌کردم اما او مصمم‌تر به کارش ادامه می‌داد. حالم خیلی بد شده بود، عین یک روح سرد، بدنم منقبض شده بود و نمی‌توانستم کاری کنم. خودم را نمی‌توانستم در آن موقعیت پیدا کنم و نمی‌دانستم باید چه‌کار کنم. بعد از مدتی از من پرسید:« خوبی؟» و من توی آن شرایط که انگار آب سرد روی سرم ریخته بودند فقط می‌توانستم بگویم:« آره». در شرایطی که من مثل یک مرده متحرکی بودم که یک چیزی ازش آویزونه. فکرکنم حدود ده دقیقه به کارش ادامه داد. بعدش من را خواباند تا بتواند کارهای دیگری باهام بکند و می‌خواست به‌زور شلوارم را دربیاورد که توانستم مقاومت کنم ولی همچنان با چسباندن خودش به من، کارش را ادامه ‌داد و به دنبال ارضای خودش بود. من اصلا نمی‌فهمیدم که چرا توی اون شرایط بودم و سزاوار چنین رفتاری شده‌ام. و حالم به قدری بد بود که نمی‌توانستم تکان بخورم، توی یک فرایندی بدان اینکه متوجه باشم چطور، خوابم برد. (خودم به‌صورت خودجوش خوابم برد، چیزی به من نداده بود که خوابم ببرد.)
Forwarded from علیه سکوت
وقتی بیدار شدم، غذا گذاشت جلویم. با حال وحشتناک بدی که داشتم، شروع کردم به غذا خوردن که همان موقع زدم زیر گریه و فقط می‌گفتم:« حالم خیلی بده. حالم خیلی بده.» در هیچ‌ کدام از آن اتفاق‌ها من رضایت نداشتم و خودم را به‌خاطر این تفکر ابلهانه که نکند ناراحت شود یا مبادا فکر بدی کند، خودم را سانسور کردم. در صورتی که او از موقعیت روحی من سؤاستفاده کرده بود تا من را در این شرایط گیر بی‌اندازد و کارهایی که دلش می‌خواهد را انجام بدهد.
بعد از آن روز دیگر سراغی از من نگرفت و برایم واضح‌تر شد زمانی که توی خونه‌اش برای اولین و آخرین بار می‌گفت من را دوست دارد دروغی بیش برای سؤاستفاده کردنش نبوده است. در این مدت فکر می‌کردم من یک اشتباهی انجام داده‌ام که این اتفاق افتاده است، اما به امروز با شنیدن روایت‌های مشابه متوجه شدم این تعرض‌هایی که این آقا انجام می‌دهد مستمر و با برنامه‌ریزی قبلی هستند.
بعد از آن اتفاق، چند روزی به طور کل اصلا به من پیامی نداد و جواب پیام‌های من را هم نمی‌داد و می‌گفت خیلی درگیر است. درحالی که اگر کسی قصد شروع رابطه عاطفی را داشته باشد، باید بعد از این اتفاق بیشتر به دنبال پیوند جویی باشد نه به دنبال دست به سر کردن.
بعد از دو یا سه هفته پیدایش شد ، گفت بیرون برویم و من مخالفت کردم و صراحتا پرسیدم تا الان کجا بودی؟ و جواب مشخصی نداشت. اما پرسید: باز هم می‌خواهی به خانه بیایی؟ گفتم نه، نمی‌خواهم ببینمت و همان موقع دوباره گفت که من تو را دوست دارم و این مدت سرم شلوغ بوده است. بعد از آن بهش گفتم دیگر نمی‌خواهم ببینمت و اگر پیام دهی بلاکت می‌کنم. و او بعد از این صحبت‌ها چت تلگرام را از سمت دو طرف پاک کرد و مدتی بعد دیلیت اکانت کرد و مجدد در تلگرام جوین شد و با پیام تلگرام متوجه شدم چند باری دیلیت اکانت کرده و مجدد جوین شده.
مدت‌ها درگیر این مسئله بودم و فشار روانی این آزار یک شبه و یک ماهه از بین نرفت.
کسانی که تجربه آزار ندارند، حتما می‌گویند باید فلان کار را می‌کردی یا چرا فلان کار را نکردی، یا تو درگیر آزار نشده‌ای،
با کدام متر و معیار تعیین می‌کنیم کسی درگیر آزار شده است یا نه؟
اما قبل از هر چیز بدانید که شما در آن لحظه نبوده‌اید و تصور آن لحظه با تجربه آن، بسیار متفاوت است.
مدرسه تابستانی تغییرات فرهنگی

@atusocialnews
.
مدرسه مطالعات انقلاب باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:

مدرسۀ تابستانیِ"تغییرات فرهنگی"

در این دوره عناوینی چون روش‌شناسی، مفهوم‌شناسی و گفتمان‌شناسی تغییرات اجتماعی و سیاسی، ارتباطات و تغییرات اجتماعی و سیاسی، زندگی روزمره و تغییرات، بررسی مؤلفه‌ها‌یی چون دین، زنان، موسیقی، سینما و داستان‌نویسی در تغییرات اجتماعی و فرهنگی، جنبش دانشجویی دهه‌ی ۵۰، تجربه‌ی می ۱۹۶۸، انقلاب فرهنگی ایران، امکان یا امتناع انقلاب، شهر و تکنولوژی در تغییرات بنیادین ایران معاصر و تاریخ شفاهی ارائه خواهد شد.

با حضورِ

مهدی حسین‌زاده فرمی، هادی خانیکی، سیدمهدی یوسفی، عباس خورشیدنام، مهدی خویی، ملیحه ریاضی، محمود سادات بیدگلی، مهدی سلیمانیه، رضا صمیم، میلاد عمرانی، نعمت‌الله فاضلی، جواد کاشی، عباس کاظمی، نیره توکلی، مجتبی مقصودی، سیدعبدالامیر نبوی، مریم پیمان و...

🕗 ۱۷ تا ۲۲ شهریور ۱۴۰۲
📌خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳

فراهم بودن امکان ثبت‌نام به‌صورت تک‌درس

ثبت‌نام و کسب اطلاعات بیشتر:
تماس: ۰۹۳۵۰۵۲۳۹۶۸
تلگرام: @parvinshahin

#مطالعات_انقلاب #تغییرات_فرهنگی #انقلاب_فرهنگی #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe

@atusocialnews
عصر چهارشنبه‌‎های سرو ـ۳

انسان‌شناسی ایران در لحظه‌ی اکنون
تاملاتی انتقادی

معصومه ابراهیمی
انسان‌شناسی کارآفرین: نگاهی به زمینه‌های اشتغال انسان‌شناسان در موقعیت‌ها و فرصت‌های اقتصادی
هادی آقاجانزاده
انسان‌شناس در مقام شهروند: سفری مفهومی از آفریقای جنوبی تا ایران
شهرام خسروی
انسان‌شناسی متعهد. نگاهی از حاشیه
مهشید زندی
در ستایش زندگی و آزادی: مردم‌شناسی علیه تبعیض
شیوا علینقیان
مردم‌شناسی و هواداری از آرمان‌ها
حدیث ملاحسینی
دبیر نشست

چهارشنبه، ۲۲ شهریور ۱۴۰۲
ساعت ۱۸

لینک نشست متعاقبا منتشر خواهد شد.


سرو
حلقه‌ی مطالعاتی علوم اجتماعی


#عصر_چهارشنبه‌های_سرو
@halgheh_sarv

@atusocialnews
روز علوم اجتماعی
انجمن جامعه شناسی ایران
خانه اندیشمندان علوم انسانی
2025/02/01 00:57:55
Back to Top
HTML Embed Code: