باشگاه اندیشه
. مدرسه مطالعات اجرای باشگاه اندیشه برگزار میکند: مجموعه نشستهای تجربهنگاری تئاتر کاربردی/ نشست اول فستیوال موکتادارا با معرفی گروه تئاتر مردمی «جانا سانسکریتیِ» هند با ارائهی سارا برین مربی و تسهیلگر و حضور برخطِ علیظفر قهرمانینژاد مترجم و تسهیلگر…
.
🔰دربارهی نشست فستیوال موکتادارا با معرفی گروه تئاتر مردمی «جانا سانسکریتیِ» هند
تئاتر شورایی چگونه میتواند ابزاری مشارکتی در خدمت اجتماعات باشد؟
تئاتر شورایی چگونه میتواند بازیگر را به بازی-کنشگر و تماشاگر را به تماشا-کنشگر بدل کند؟
فرآیند دگرگونسازی دانشها چگونه میتواند به واسطه تئاتر شورایی در یک اجتماع رقم بخورد؟
تئاتر شورایی چگونه میتواند فضای کنشگریز جامعه را به فضایی کنشانگیز بدل کند؟
پیشفرض در روشهای مشارکتی، مداخله در اجتماعات، قائل بودن به دانشی منحصربفرد در آن اجتماع مشخص، و بکارگیری آن است. اما اقدام کارآمد و کاربردی در هر اجتماع، آن است که افراد اجتماع را به کنشگری بدل کند که فرآیند دگرگونسازی آن دانش بخصوص اتفاق بیفتد؛ یعنی حرکت در فرآیندی که از طریق آن دانش افراد آن اجتماع، از وضعیتی در خود، به وضعیتی انتقادی تبدیل شود، و حقایق مفروض انگاشته شده به سؤال، و سؤالات به مسئله بدل شوند.
یکی از روشهای مشارکتی در خدمت دگرگونسازی دانش، تئاتر شورایی است. تئاتر شورایی به عنوان نوعی از تئاتر کاربردی میتواند ابزاری برای برجستهسازی و مسئلهمند کردن تجارب سخت و سلب شود. این شکل از هنر تعاملی با برجستهکردن تجارب و مسائل افراد اجتماع، دانش خودشان را در جهت حل مسائل بکار میگیرد. البته این دگرگونی به یکباره اتفاق نمیافتد، بلکه افراد مشارکتکننده، بجای بازی یا تماشای صرف، درگیر فرآیندی میشوند، که رفته رفته آنان را به بازی-کنشگر و تماشا-کنشگر بدل میکند.
در نشست اول از جلسات تجربهنگاری تئاتر کاربردی؛ به مرور و بررسی تجربهی مرکز تئاتر شورایی «جانا سانسکریتی» با حضور سارا برین(پژوهشگر و تسهیلگر تئاتر کاربردی) خواهیم پرداخت؛ که تجربهای بیواسطه با این مرکز داشته، که حدود چهل سال است بطور مستمر ابزارهای تئاتر کاربردی را در اجتماعات گوناگون بومی و محلی در هند، به خدمت گرفته است.
#مطالعات_اجرا #تجربهنگاری_تئاتر #تئاتر_کاربردی #موکتادارا #باشگاه_اندیشه
| @ejraaschool | @bashgahandishe |
🔰دربارهی نشست فستیوال موکتادارا با معرفی گروه تئاتر مردمی «جانا سانسکریتیِ» هند
تئاتر شورایی چگونه میتواند ابزاری مشارکتی در خدمت اجتماعات باشد؟
تئاتر شورایی چگونه میتواند بازیگر را به بازی-کنشگر و تماشاگر را به تماشا-کنشگر بدل کند؟
فرآیند دگرگونسازی دانشها چگونه میتواند به واسطه تئاتر شورایی در یک اجتماع رقم بخورد؟
تئاتر شورایی چگونه میتواند فضای کنشگریز جامعه را به فضایی کنشانگیز بدل کند؟
پیشفرض در روشهای مشارکتی، مداخله در اجتماعات، قائل بودن به دانشی منحصربفرد در آن اجتماع مشخص، و بکارگیری آن است. اما اقدام کارآمد و کاربردی در هر اجتماع، آن است که افراد اجتماع را به کنشگری بدل کند که فرآیند دگرگونسازی آن دانش بخصوص اتفاق بیفتد؛ یعنی حرکت در فرآیندی که از طریق آن دانش افراد آن اجتماع، از وضعیتی در خود، به وضعیتی انتقادی تبدیل شود، و حقایق مفروض انگاشته شده به سؤال، و سؤالات به مسئله بدل شوند.
یکی از روشهای مشارکتی در خدمت دگرگونسازی دانش، تئاتر شورایی است. تئاتر شورایی به عنوان نوعی از تئاتر کاربردی میتواند ابزاری برای برجستهسازی و مسئلهمند کردن تجارب سخت و سلب شود. این شکل از هنر تعاملی با برجستهکردن تجارب و مسائل افراد اجتماع، دانش خودشان را در جهت حل مسائل بکار میگیرد. البته این دگرگونی به یکباره اتفاق نمیافتد، بلکه افراد مشارکتکننده، بجای بازی یا تماشای صرف، درگیر فرآیندی میشوند، که رفته رفته آنان را به بازی-کنشگر و تماشا-کنشگر بدل میکند.
در نشست اول از جلسات تجربهنگاری تئاتر کاربردی؛ به مرور و بررسی تجربهی مرکز تئاتر شورایی «جانا سانسکریتی» با حضور سارا برین(پژوهشگر و تسهیلگر تئاتر کاربردی) خواهیم پرداخت؛ که تجربهای بیواسطه با این مرکز داشته، که حدود چهل سال است بطور مستمر ابزارهای تئاتر کاربردی را در اجتماعات گوناگون بومی و محلی در هند، به خدمت گرفته است.
#مطالعات_اجرا #تجربهنگاری_تئاتر #تئاتر_کاربردی #موکتادارا #باشگاه_اندیشه
| @ejraaschool | @bashgahandishe |
.
گزارش دیداری نشست
بازخوانی انتقادی آیندهٔ ایران
با ارائهٔ
سیدجواد میری
عضو هیأتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۳
به میزبانی مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه
| @howiatschool | @bashgahandishe |
گزارش دیداری نشست
بازخوانی انتقادی آیندهٔ ایران
با ارائهٔ
سیدجواد میری
عضو هیأتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۳
به میزبانی مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه
| @howiatschool | @bashgahandishe |
مطالعات هویت. آینده ایران. میری. 1403.11.21
مطالعات هویت. آینده ایران. میری. 1403.11.21
.
پوشۀ شنیداری نشست
بازخوانی انتقادی آیندهٔ ایران
با ارائهٔ
سیدجواد میری
عضو هیأتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۳
به میزبانی مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه
| @howiatschool | @bashgahandishe |
پوشۀ شنیداری نشست
بازخوانی انتقادی آیندهٔ ایران
با ارائهٔ
سیدجواد میری
عضو هیأتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۳
به میزبانی مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه
| @howiatschool | @bashgahandishe |
Forwarded from در پویهی زبان فارسی ● هادی راشد
▫️
📚 فروغی و بازشناسیِ ارزش فصاحت و بلاغت
(چرخش اجتماعی در نگرش به ادبیاتـ۱)
هادی راشد
در گرماگرم جنبش مشروطیت، پرسش "ادبیات چیست؟" ناخودآگاه به میان آمد و در روند دگرگونی نوشتار فارسی با پاسخهایی سربسته اما دریافتنی روبهرو شد. یادداشتهایی که پس از این خواهد آمد، گزارشی از رویارویی نویسندگان آن روزگار با این پرسش به دست میدهد.
بازنگری در رویکرد سنتی به ادبیات
یحیی آرینپور دربارهی نوشتار فارسی در دورهی بیداری گفته است، با همهی دگرگونیهایی که قائممقام و پیروان او در نوشتن و گرایش به سادگی پدید آوردند، باز نوشتار فارسی بر همآن پایههای شیوهی کهن نهاده بود. حتی هدایت، اعتمادالسلطنه، ادیبالممالک و محمدحسین فروغی هم نتوانستند بنیاد نوشتن به شیوهی کهن را دگرگون کنند.
چرا تکاپوهای آنان نتوانست پایههای شیوهی نوشتار کهن را دگرگون کند؟ دگرسانیِ بنیادی نوشتار، نیازمند دگرگونی نگاه به ادبیات بود. بر زمینهی این دگرگونی، هستهی دگرگونکنندهی نوشتار به شناسایی درمیآمد. نخستین نشانههای نگرش به ادبیات با پرسش از فصاحت و بلاغت و بازنگری در کارکردهای آن آشکار شد. پیش از آن، چنین جا افتاده بود که هر کودکی فارسی را چونان زبان مادری، خود به خود فرامیگیرد، برای آگاهی بیشتر، باید علوم ادبی را بیاموزد. یکدستی این نگرش، نخستینبار در دارالفنون با آگاهی از نیاز به فراگیری زبان فارسی شکسته شد. روزنامه وقایعاتفاقیه (۱۲۶۹هـ، ش۹۸) در بازدید از دارالفنون مینویسد: «معلم درس فارسی و عربی عالیجناب شیخ محمدصالح است که مردی زاهد و مقدس است و به بیست نفر از شاگردان مدرسه که در فارسی و عربی چندان مهارتی نداشتند درس میگوید.» در این گزارش، واژگان زاهد، مقدس، و مهارت زبانی، گواهِ پیوستگی اخلاق و آموزش زبان اند.
اخلاق و ادبیات
به درستی نمیتوان دانست که آنان اخلاق را در کدام معنای کاربردی درمییافتند. از دید خواجه نصیرالدین طوسی، اخلاق بارآوری سرشت یکانِ انسانی و برانگیزندهی کنشهای زشت و زیبا در او است؛ اما نویسندگان روزهای بیداری، اخلاق را پویایی توانها و آمادگی همگانی برای انجام کارهای سودمند و پیشبرندهی جامعه میدانستند. یکی از دگرگونیهای کارساز در آن سالها، چرخش نگرش به اخلاق از ساختِ ویژگیهای فردی به گروهی و اجتماعی بود. «معنی کلمهء اخلاق با آنچه ما تصور مینماییم فرق دارد. اخلاق مطلق اوصاف و قابلیات است ... به ملاحظه اینکه ممد ترقی و بقای این جماعت است تحسین و به مناسبت اینکه باعث تنزل و فنای آن است تقبیح مینماید» (اعتصامالملک، بهار، ش۲، ص۷۱). نشانههای این رویکرد، بیش از هر جای دیگری در نوشتههای محمدحسین فروغی، دبیر روزنامهی تربیت دیده میشود.
فروغی در روزنامهی تربیت، جایی که آن را برای واگویی سخنان مفید و آزاد «از قید اغراض و رسمیت و مدح و قدْح» درمیآورد، مینویسد: «چون برای نشر و انتشار مطالب اخلاقی و چیزهای دیگر بعدها با ادبیات خیلی کار داریم، ناچار باید گاهگاهی از این مقوله سطری چند در تربیت» بنویسیم. از دید فروغی، «نظم و نثر در ممالک متمدنه به اعلی درجه کمال رسیده ... لکن برادران و همشهریان ما دیر خبردار شده و تا ذوق و سلیقه ایشان به مطلوب عصر و سبکی که زمان اقتضا میکند انس گیرد ... طول دارد» (ش۳۹۱، ۱۳۲۲، ص۲۰۴۴).
دربایستگی روزگار
مطلوب عصر چه بود؟ چیزی که فروغی بر آن پافشاری میکند، از مایههای بلاغت فراتر نمیرود. فروغی با نوشتن چند گفتار دربارهی فصاحت و بلاغت، دیدگاههای خود را دربارهی زبان و ادبیات بازگو میکند. «مثلا صنعت اغراق که ... هر قدر بر مبالغه میافرودند آن را بهتر و خوبتر میپنداشتند، در بلاد خارجه ... ناپسند است.» فروغی این بیت را نمونه میآورد:
«ز سنگانداز، آن سنگی که جَستی/ پس از قرنی، سر کیوان شکستی؛ شما را به خدا در حق این شعر چه باید گفت ... در فصاحت و بلاغت کلام و آراستگی ظاهر سخن حرفی ندارم، اما زیر بار اغراقی به این طول و عرض نمیتوانم رفت.» در اندیشهوارهی اسطورهزده، تیر آرش به سنگِ رها از فلاخن میگراید، تا فصاحت و بلاغت در گذر هزارهها همچنان بر بلندی و بالندگی بایستد.
فصاحت و بلاغت
فروغی یکبار دیگر به پرسش از فصاحت و بلاغت روی میآورد: «وقتی میگویند فلان خوشصحبت است، یعنی چطور است که خوشصحبت است؟ سبب خوشصحبتی او چیست؟» (ش۴۰۵، ۱۳۲۴هـ). پاسخ فروغی چیزی نبود جز، «برای معانی مخصوص و منظور، الفاظ پسندیده مناسب به دست آرد و تعبیرات ملایم متناسب.» فروغی کاری نداشت که او چگونه سخن میگوید، یا واژگان پسندیده از کجا میآید و چگونه ساخته میشود؟ و برای بازگویی درونمایههای تازه، کدام واژگان پسندیده است؟
👉پارهی دیگر هماین یادداشت
● در پویهی زبان فارسی
گزیدهی یادداشتها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/
📚 فروغی و بازشناسیِ ارزش فصاحت و بلاغت
(چرخش اجتماعی در نگرش به ادبیاتـ۱)
هادی راشد
در گرماگرم جنبش مشروطیت، پرسش "ادبیات چیست؟" ناخودآگاه به میان آمد و در روند دگرگونی نوشتار فارسی با پاسخهایی سربسته اما دریافتنی روبهرو شد. یادداشتهایی که پس از این خواهد آمد، گزارشی از رویارویی نویسندگان آن روزگار با این پرسش به دست میدهد.
بازنگری در رویکرد سنتی به ادبیات
یحیی آرینپور دربارهی نوشتار فارسی در دورهی بیداری گفته است، با همهی دگرگونیهایی که قائممقام و پیروان او در نوشتن و گرایش به سادگی پدید آوردند، باز نوشتار فارسی بر همآن پایههای شیوهی کهن نهاده بود. حتی هدایت، اعتمادالسلطنه، ادیبالممالک و محمدحسین فروغی هم نتوانستند بنیاد نوشتن به شیوهی کهن را دگرگون کنند.
چرا تکاپوهای آنان نتوانست پایههای شیوهی نوشتار کهن را دگرگون کند؟ دگرسانیِ بنیادی نوشتار، نیازمند دگرگونی نگاه به ادبیات بود. بر زمینهی این دگرگونی، هستهی دگرگونکنندهی نوشتار به شناسایی درمیآمد. نخستین نشانههای نگرش به ادبیات با پرسش از فصاحت و بلاغت و بازنگری در کارکردهای آن آشکار شد. پیش از آن، چنین جا افتاده بود که هر کودکی فارسی را چونان زبان مادری، خود به خود فرامیگیرد، برای آگاهی بیشتر، باید علوم ادبی را بیاموزد. یکدستی این نگرش، نخستینبار در دارالفنون با آگاهی از نیاز به فراگیری زبان فارسی شکسته شد. روزنامه وقایعاتفاقیه (۱۲۶۹هـ، ش۹۸) در بازدید از دارالفنون مینویسد: «معلم درس فارسی و عربی عالیجناب شیخ محمدصالح است که مردی زاهد و مقدس است و به بیست نفر از شاگردان مدرسه که در فارسی و عربی چندان مهارتی نداشتند درس میگوید.» در این گزارش، واژگان زاهد، مقدس، و مهارت زبانی، گواهِ پیوستگی اخلاق و آموزش زبان اند.
اخلاق و ادبیات
به درستی نمیتوان دانست که آنان اخلاق را در کدام معنای کاربردی درمییافتند. از دید خواجه نصیرالدین طوسی، اخلاق بارآوری سرشت یکانِ انسانی و برانگیزندهی کنشهای زشت و زیبا در او است؛ اما نویسندگان روزهای بیداری، اخلاق را پویایی توانها و آمادگی همگانی برای انجام کارهای سودمند و پیشبرندهی جامعه میدانستند. یکی از دگرگونیهای کارساز در آن سالها، چرخش نگرش به اخلاق از ساختِ ویژگیهای فردی به گروهی و اجتماعی بود. «معنی کلمهء اخلاق با آنچه ما تصور مینماییم فرق دارد. اخلاق مطلق اوصاف و قابلیات است ... به ملاحظه اینکه ممد ترقی و بقای این جماعت است تحسین و به مناسبت اینکه باعث تنزل و فنای آن است تقبیح مینماید» (اعتصامالملک، بهار، ش۲، ص۷۱). نشانههای این رویکرد، بیش از هر جای دیگری در نوشتههای محمدحسین فروغی، دبیر روزنامهی تربیت دیده میشود.
فروغی در روزنامهی تربیت، جایی که آن را برای واگویی سخنان مفید و آزاد «از قید اغراض و رسمیت و مدح و قدْح» درمیآورد، مینویسد: «چون برای نشر و انتشار مطالب اخلاقی و چیزهای دیگر بعدها با ادبیات خیلی کار داریم، ناچار باید گاهگاهی از این مقوله سطری چند در تربیت» بنویسیم. از دید فروغی، «نظم و نثر در ممالک متمدنه به اعلی درجه کمال رسیده ... لکن برادران و همشهریان ما دیر خبردار شده و تا ذوق و سلیقه ایشان به مطلوب عصر و سبکی که زمان اقتضا میکند انس گیرد ... طول دارد» (ش۳۹۱، ۱۳۲۲، ص۲۰۴۴).
دربایستگی روزگار
مطلوب عصر چه بود؟ چیزی که فروغی بر آن پافشاری میکند، از مایههای بلاغت فراتر نمیرود. فروغی با نوشتن چند گفتار دربارهی فصاحت و بلاغت، دیدگاههای خود را دربارهی زبان و ادبیات بازگو میکند. «مثلا صنعت اغراق که ... هر قدر بر مبالغه میافرودند آن را بهتر و خوبتر میپنداشتند، در بلاد خارجه ... ناپسند است.» فروغی این بیت را نمونه میآورد:
«ز سنگانداز، آن سنگی که جَستی/ پس از قرنی، سر کیوان شکستی؛ شما را به خدا در حق این شعر چه باید گفت ... در فصاحت و بلاغت کلام و آراستگی ظاهر سخن حرفی ندارم، اما زیر بار اغراقی به این طول و عرض نمیتوانم رفت.» در اندیشهوارهی اسطورهزده، تیر آرش به سنگِ رها از فلاخن میگراید، تا فصاحت و بلاغت در گذر هزارهها همچنان بر بلندی و بالندگی بایستد.
فصاحت و بلاغت
فروغی یکبار دیگر به پرسش از فصاحت و بلاغت روی میآورد: «وقتی میگویند فلان خوشصحبت است، یعنی چطور است که خوشصحبت است؟ سبب خوشصحبتی او چیست؟» (ش۴۰۵، ۱۳۲۴هـ). پاسخ فروغی چیزی نبود جز، «برای معانی مخصوص و منظور، الفاظ پسندیده مناسب به دست آرد و تعبیرات ملایم متناسب.» فروغی کاری نداشت که او چگونه سخن میگوید، یا واژگان پسندیده از کجا میآید و چگونه ساخته میشود؟ و برای بازگویی درونمایههای تازه، کدام واژگان پسندیده است؟
👉پارهی دیگر هماین یادداشت
● در پویهی زبان فارسی
گزیدهی یادداشتها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/
Forwarded from در پویهی زبان فارسی ● هادی راشد
▫️
📚 فروغی و بازشناسیِ ارزش فصاحت و بلاغت
دنبالهی پارهی نخست👉
فصاحت و بلاغت
نگاه فروغی از آن رو دگرگونه بود که او، فصاحت و بلاغت را به دریافت دوسویهی نویسنده و خواننده، یا گوینده و شنونده در زمینهای بزرگتر برمیگرداند. با افزایش شمارگان روزنامه، خواندن و نوشتن از گردونهی کوچکِ هستهی جامعه به پیرامون گسترش یافت. در این گسترهی بزرگتر با تکاپوی شماری از برگشتگان از فرنگ، ارزشهای نویسندگان سنتی رنگ باخته بود. کتاب و درسنامههای کاربردی در دارالفنون، و شاگردان آنجا، گونهی نوشتاری دیگری را نشان میدادند که در راه ساخته شدن زبان دیگری بود. نویسندگان سنتی، روش آنان را نمیپسندیدند. فروغی روش آنان را چنین پس میزد، میگویند «استقصا و استقرا و غور و تعمق و هر چه ازین الفاظ و عبارات دارید دور بیندازید که لغو است و معنی ندارد و در عالم تمدن ... احدی به انشاء و املاء و فصاحت و بلاغت اهمیتی نمیگذارد» (تربیت، ش۴۰۶، ص۲).
ادبیات سنتی برای نخستینبار با این پرسش دشوار روبهرو شده بود که فصاحت و بلاغت به چه کار میآید؟ نویسندگان سنتی از دادن پاسخی پذیرفتنی به این پرسش ناتوان بودند، و میکوشیدند پرسندگان را با انگِ نادانی و بیسوادی از میدان بهدر کنند. فروغی نوشته است: «در ممالک ما بلاغت و عبارتپردازی را دو سه چیز از نظر انداخته و عزیز مصر کرامت را خوار ساخته، معجز انبیا را از دایره هنر بیرون نموده بلکه حشوی قبیح و زایدی غیر لازم قلم داده.»
سخنان م.ح. فروغی دربارهی ارزش فصاحت و بلاغت به توانایی دانشآموزان و دانشآموختگان آموزشگاههای ایران یا فرنگرفتگان برمیگشت. او میدانست از دانشجویان «علوم دنیایی» نمیتوان خواست که «اول زبان عرب و لغات را تحصیل نموده بعد پی تحصیل علوم یا فنون به خارجه روند، دیر میشود.» پس نمیتوان آنان را برای ندانستن واژگان سنگینِ عربی سرزنش کرد؛ اما بر این گمان بود که ندانستن عربی، به ناتوانی در نگارش فارسی راه میبرد، و کارآمدی آنان را در جای یک آموزگار کم میکند. او راه چاره را در آن میدید که «علوم جدیده در زبان خود ما منتشر شود و تمام دانشها را بخواهیم به همین لسان فارسی عصر و زمان، نقل و ترجمه نماییم»، کاری هم نداشت که چه کسانی باید به فارسی برگردانند. از دید او، بایستهی این کار، پرداختن به «ادبیات فارسی و تحصیل و تکمیل آن» بود (تربیت، ۱۳۲۳، ش۴۱۵). ویژگی فارسی عصر و زمان چه بود؟ این پرسش میتوانست به بازنگری در مرز میان زبان و ادبیات راه برد.
مرز میان فصاحت و سخن درست
محمدعلی فروغی (پسر) در دیباچهی کتاب بدیع با دست گذاشتن بر همآن نگرش سنتی به ادبیات، میان سخن درست و فصاحت و بلاغت مرزبندی میکند. سخن درست میتواند فصیح و بلیغ باشد، اگر بود، آنگاه به قلمرو ادبیات راه مییابد، وگرنه «کلام خالی از فصاحت و بلاغت از حرفهای معمولی است و شان و اهمیتی ندارد.» از دید او، «شناسایی فصاحت و بلاغت به علم معانی و بیان است»، اما چون، «فصحا و بلغا گاهگاه کلام فصیح و بلیغ را به زینتهای دیگر نیز آراستهاند، برای معرفت آن زینتها علم بدیع لازم است.» فروغی نمیگوید جایگاه بدیع، کجا است.
دست نهادن بر سخن درست و فصاحت و بلاغت، اگر بر مرزبندی میان گفتار روزانه و نوشتار استوار باشد، چیزی است؛ وگرنه چگونه میتوان روشنایی گفتار را ویژگی نوشتار ادبی در برابر نوشتار علمی یا رسانهای خواند. روشنی و شیوایی، هم ویژگی نوشتار ادبی و هم ویژگی نوشتار علمی بود. فروغی اما، هنوز دگرسانی نوشتار ادبی و دانشنوشتارها را نمیپذیرفت.
فروغی، آنگاه این سخنان را بر زبان میآوَرْد که در گسترهی آفرینش ادبی، ایرج میرزا آشکارا کارآمدی آموزههای فصاحت و بلاغت را نادیده مینهاد. او میگفت: "شاعری طبعِ روان میخواهد؛ نه معانی، نه بیان میخواهد." سخنان ایرج، پایان روندی بود که با پرسش از کارآمدی فصاحت و بلاغت به روش سنتی درگرفته بود. شاید بر پایهی هماین نگرش، فروغی در دیباچهی پیام به فرهنگستان با مرزبندی میان زبان و ادبیات، تنها بر درستیِ استخوانبندی سخن در زبان دست میگذارد، و زیبایی و آرایش ادبی و دلربایی را کنار میگذارد. «جای تردید نیست که تندرستی بر زیبایی و خط و خال مقدم است.» درستی سخن نیز از دید او، بازبستهی فصاحت و بلاغت نبود؛ او نوشتن دستور زبان فارسی را راهنمای درستنویسی یافته بود.
دیدگاه فروغیها در برخورد با انبوه خوانندگان، آغاز چرخش اجتماعی به ادبیات بود. چرخشی که همچنان پیش رفت و با جنبشِ گرداگرد شعرها و دیدگاههای نیما، انبوه خوانندگان را در جایِ آفرینندگان و سازندگان معنای ادبیات به گسترهی آفرینش ادبی فراخواند.
👉تن در دادن به خفتِ ویراستاری
● در پویهی زبان فارسی
گزیدهی یادداشتها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/
📚 فروغی و بازشناسیِ ارزش فصاحت و بلاغت
دنبالهی پارهی نخست👉
فصاحت و بلاغت
نگاه فروغی از آن رو دگرگونه بود که او، فصاحت و بلاغت را به دریافت دوسویهی نویسنده و خواننده، یا گوینده و شنونده در زمینهای بزرگتر برمیگرداند. با افزایش شمارگان روزنامه، خواندن و نوشتن از گردونهی کوچکِ هستهی جامعه به پیرامون گسترش یافت. در این گسترهی بزرگتر با تکاپوی شماری از برگشتگان از فرنگ، ارزشهای نویسندگان سنتی رنگ باخته بود. کتاب و درسنامههای کاربردی در دارالفنون، و شاگردان آنجا، گونهی نوشتاری دیگری را نشان میدادند که در راه ساخته شدن زبان دیگری بود. نویسندگان سنتی، روش آنان را نمیپسندیدند. فروغی روش آنان را چنین پس میزد، میگویند «استقصا و استقرا و غور و تعمق و هر چه ازین الفاظ و عبارات دارید دور بیندازید که لغو است و معنی ندارد و در عالم تمدن ... احدی به انشاء و املاء و فصاحت و بلاغت اهمیتی نمیگذارد» (تربیت، ش۴۰۶، ص۲).
ادبیات سنتی برای نخستینبار با این پرسش دشوار روبهرو شده بود که فصاحت و بلاغت به چه کار میآید؟ نویسندگان سنتی از دادن پاسخی پذیرفتنی به این پرسش ناتوان بودند، و میکوشیدند پرسندگان را با انگِ نادانی و بیسوادی از میدان بهدر کنند. فروغی نوشته است: «در ممالک ما بلاغت و عبارتپردازی را دو سه چیز از نظر انداخته و عزیز مصر کرامت را خوار ساخته، معجز انبیا را از دایره هنر بیرون نموده بلکه حشوی قبیح و زایدی غیر لازم قلم داده.»
سخنان م.ح. فروغی دربارهی ارزش فصاحت و بلاغت به توانایی دانشآموزان و دانشآموختگان آموزشگاههای ایران یا فرنگرفتگان برمیگشت. او میدانست از دانشجویان «علوم دنیایی» نمیتوان خواست که «اول زبان عرب و لغات را تحصیل نموده بعد پی تحصیل علوم یا فنون به خارجه روند، دیر میشود.» پس نمیتوان آنان را برای ندانستن واژگان سنگینِ عربی سرزنش کرد؛ اما بر این گمان بود که ندانستن عربی، به ناتوانی در نگارش فارسی راه میبرد، و کارآمدی آنان را در جای یک آموزگار کم میکند. او راه چاره را در آن میدید که «علوم جدیده در زبان خود ما منتشر شود و تمام دانشها را بخواهیم به همین لسان فارسی عصر و زمان، نقل و ترجمه نماییم»، کاری هم نداشت که چه کسانی باید به فارسی برگردانند. از دید او، بایستهی این کار، پرداختن به «ادبیات فارسی و تحصیل و تکمیل آن» بود (تربیت، ۱۳۲۳، ش۴۱۵). ویژگی فارسی عصر و زمان چه بود؟ این پرسش میتوانست به بازنگری در مرز میان زبان و ادبیات راه برد.
مرز میان فصاحت و سخن درست
محمدعلی فروغی (پسر) در دیباچهی کتاب بدیع با دست گذاشتن بر همآن نگرش سنتی به ادبیات، میان سخن درست و فصاحت و بلاغت مرزبندی میکند. سخن درست میتواند فصیح و بلیغ باشد، اگر بود، آنگاه به قلمرو ادبیات راه مییابد، وگرنه «کلام خالی از فصاحت و بلاغت از حرفهای معمولی است و شان و اهمیتی ندارد.» از دید او، «شناسایی فصاحت و بلاغت به علم معانی و بیان است»، اما چون، «فصحا و بلغا گاهگاه کلام فصیح و بلیغ را به زینتهای دیگر نیز آراستهاند، برای معرفت آن زینتها علم بدیع لازم است.» فروغی نمیگوید جایگاه بدیع، کجا است.
دست نهادن بر سخن درست و فصاحت و بلاغت، اگر بر مرزبندی میان گفتار روزانه و نوشتار استوار باشد، چیزی است؛ وگرنه چگونه میتوان روشنایی گفتار را ویژگی نوشتار ادبی در برابر نوشتار علمی یا رسانهای خواند. روشنی و شیوایی، هم ویژگی نوشتار ادبی و هم ویژگی نوشتار علمی بود. فروغی اما، هنوز دگرسانی نوشتار ادبی و دانشنوشتارها را نمیپذیرفت.
فروغی، آنگاه این سخنان را بر زبان میآوَرْد که در گسترهی آفرینش ادبی، ایرج میرزا آشکارا کارآمدی آموزههای فصاحت و بلاغت را نادیده مینهاد. او میگفت: "شاعری طبعِ روان میخواهد؛ نه معانی، نه بیان میخواهد." سخنان ایرج، پایان روندی بود که با پرسش از کارآمدی فصاحت و بلاغت به روش سنتی درگرفته بود. شاید بر پایهی هماین نگرش، فروغی در دیباچهی پیام به فرهنگستان با مرزبندی میان زبان و ادبیات، تنها بر درستیِ استخوانبندی سخن در زبان دست میگذارد، و زیبایی و آرایش ادبی و دلربایی را کنار میگذارد. «جای تردید نیست که تندرستی بر زیبایی و خط و خال مقدم است.» درستی سخن نیز از دید او، بازبستهی فصاحت و بلاغت نبود؛ او نوشتن دستور زبان فارسی را راهنمای درستنویسی یافته بود.
دیدگاه فروغیها در برخورد با انبوه خوانندگان، آغاز چرخش اجتماعی به ادبیات بود. چرخشی که همچنان پیش رفت و با جنبشِ گرداگرد شعرها و دیدگاههای نیما، انبوه خوانندگان را در جایِ آفرینندگان و سازندگان معنای ادبیات به گسترهی آفرینش ادبی فراخواند.
👉تن در دادن به خفتِ ویراستاری
● در پویهی زبان فارسی
گزیدهی یادداشتها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/
Forwarded from مدرسهٔ مطالعات فضا | باشگاهاندیشه
سرکار خانم دکتر قوامی
سوگ پیش آمده را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض میکنیم.
رحمت واسعه الهی بر او نازل باد و صبر فراوان برای بازماندگان او را خواستاریم.
باشگاه اندیشه
سوگ پیش آمده را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض میکنیم.
رحمت واسعه الهی بر او نازل باد و صبر فراوان برای بازماندگان او را خواستاریم.
باشگاه اندیشه
Forwarded from باشگاه اندیشه
.
مدرسه مطالعات اجرای باشگاه اندیشه برگزار میکند:
مجموعه نشستهای تجربهنگاری تئاتر کاربردی/ نشست اول
فستیوال موکتادارا
با معرفی گروه تئاتر مردمی «جانا سانسکریتیِ» هند
با ارائهی
سارا برین
مربی و تسهیلگر
و حضور برخطِ
علیظفر قهرمانینژاد
مترجم و تسهیلگر
شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳
ساعت ۱۸
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳
حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه
📝دربارهی نشست را اینجا بخوانید.
#مطالعات_اجرا #تجربهنگاری_تئاتر #تئاتر_کاربردی #موکتادارا #باشگاه_اندیشه
| @ejraaschool | @bashgahandishe |
مدرسه مطالعات اجرای باشگاه اندیشه برگزار میکند:
مجموعه نشستهای تجربهنگاری تئاتر کاربردی/ نشست اول
فستیوال موکتادارا
با معرفی گروه تئاتر مردمی «جانا سانسکریتیِ» هند
با ارائهی
سارا برین
مربی و تسهیلگر
و حضور برخطِ
علیظفر قهرمانینژاد
مترجم و تسهیلگر
شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳
ساعت ۱۸
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳
حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه
📝دربارهی نشست را اینجا بخوانید.
#مطالعات_اجرا #تجربهنگاری_تئاتر #تئاتر_کاربردی #موکتادارا #باشگاه_اندیشه
| @ejraaschool | @bashgahandishe |
.
مدرسه مطالعات فضا (معماری و شهر) باشگاه اندیشه برگزار میکند:
سلسلهنشستهای مترو
زمستان ۱۴۰۳
رویداد نخست: فضا و زندگی روزمره در مترو
گفتوگو با عاطفه کمالی
سهشنبه ۳۰ بهمن، ساعت ۱۷
رویداد دوم: برای زندگی یا بقا؛ تجربهی زیستهی زنان دستفروش
مرجان میرغفاری
یکشنبه ۵ اسفند، ساعت ۱۷
رویداد سوم: متروی تهران در بزنگاه بحرانها
زهرا صفرلو
یکشنبه ۱۲ اسفند، ساعت ۱۷
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، شبستان اندیشه
حضور برای عموم آزاد و رایگان است.
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه
دربارهی رویدادها را اینجا بخوانید.
#مطالعات_فضا #معماری_و_شهر #تاریخ #تاریخ_فضا #تاریخ_نگاری_فضا #مترو #کمالی #میرغفاری #صفرلو #باشگاه_اندیشه
@fazaschool | @bashgahandishe
مدرسه مطالعات فضا (معماری و شهر) باشگاه اندیشه برگزار میکند:
سلسلهنشستهای مترو
زمستان ۱۴۰۳
رویداد نخست: فضا و زندگی روزمره در مترو
گفتوگو با عاطفه کمالی
سهشنبه ۳۰ بهمن، ساعت ۱۷
رویداد دوم: برای زندگی یا بقا؛ تجربهی زیستهی زنان دستفروش
مرجان میرغفاری
یکشنبه ۵ اسفند، ساعت ۱۷
رویداد سوم: متروی تهران در بزنگاه بحرانها
زهرا صفرلو
یکشنبه ۱۲ اسفند، ساعت ۱۷
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، شبستان اندیشه
حضور برای عموم آزاد و رایگان است.
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه
دربارهی رویدادها را اینجا بخوانید.
#مطالعات_فضا #معماری_و_شهر #تاریخ #تاریخ_فضا #تاریخ_نگاری_فضا #مترو #کمالی #میرغفاری #صفرلو #باشگاه_اندیشه
@fazaschool | @bashgahandishe
باشگاه اندیشه
. مدرسه مطالعات فضا (معماری و شهر) باشگاه اندیشه برگزار میکند: سلسلهنشستهای مترو زمستان ۱۴۰۳ رویداد نخست: فضا و زندگی روزمره در مترو گفتوگو با عاطفه کمالی سهشنبه ۳۰ بهمن، ساعت ۱۷ رویداد دوم: برای زندگی یا بقا؛ تجربهی زیستهی زنان دستفروش مرجان میرغفاری…
.
دربارهی سلسلهنشستهای مترو
این روزها میتوانیم به شکلهای گوناگونتری در تهران زندگی و در آن حرکت کنیم. مترو یکی از این الگوهای جدیدِ تعامل با شهر است که فقط در عرض چنددههی اخیر توسعه یافته، کرج را به تهرانپارس پیوند داده، و از کهریزک تا به تجریش رسیده است. وسعت این شبکه به حدی است که روزانه ۲.۵ میلیون سفر در ۱۶۰ ایستگاه آن ثبت میشود و آن را به بزرگترین شبکهی خاورمیانه در کنار استانبول تبدیل میکند. اما ما تا چه اندازه دربارهی مترو و مناسبات آن اندیشیدهایم؟
در روزگار پساکرونایی که ترجیح افراد بر انزواست، همچنان طیف وسیعی از جامعه ترجیح میدهند که برای پناه از ترافیک و یا هزینههای سربهفلککشیدهی حملونقل خیابانی، به زیرزمین پناه آورند و تن به مراودات ناخواستهای بدهند که در ایستگاه مترو و یا قطارهای آن رخ میدهد. در این نشستها، میکوشیم تا برخی الگوهای فضامند اجتماعی مترو را روایت کنیم و حداقل از یکی از صورتهای خاص زیستن در مترو، یعنی دستفروشی زنانه صحبت کنیم. بهراستی، آیا وقت آن نرسیده که به مترو به مثابه چیزی فراتر از یک معبر نگاه کنیم و فارغ از نگرشهای مهندسمآبانه، نگرشی چندبُعدی به آن داشته باشیم؟ در همین راستا، در نشست آخر کوشش میکنیم تا دربارهی سطوح نادیده و ناپیدای مدیریت مترو سخن بگوییم و از مخاطرات آن صحبت کنیم تا بتوانیم با دیدی فراگیر به نقد وضعیت موجود بپردازیم.
#مطالعات_فضا #معماری_و_شهر #تاریخ #تاریخ_فضا #تاریخ_نگاری_فضا #مترو #کمالی #میرغفاری #صفرلو #باشگاه_اندیشه
@fazaschool | @bashgahandishe
دربارهی سلسلهنشستهای مترو
این روزها میتوانیم به شکلهای گوناگونتری در تهران زندگی و در آن حرکت کنیم. مترو یکی از این الگوهای جدیدِ تعامل با شهر است که فقط در عرض چنددههی اخیر توسعه یافته، کرج را به تهرانپارس پیوند داده، و از کهریزک تا به تجریش رسیده است. وسعت این شبکه به حدی است که روزانه ۲.۵ میلیون سفر در ۱۶۰ ایستگاه آن ثبت میشود و آن را به بزرگترین شبکهی خاورمیانه در کنار استانبول تبدیل میکند. اما ما تا چه اندازه دربارهی مترو و مناسبات آن اندیشیدهایم؟
در روزگار پساکرونایی که ترجیح افراد بر انزواست، همچنان طیف وسیعی از جامعه ترجیح میدهند که برای پناه از ترافیک و یا هزینههای سربهفلککشیدهی حملونقل خیابانی، به زیرزمین پناه آورند و تن به مراودات ناخواستهای بدهند که در ایستگاه مترو و یا قطارهای آن رخ میدهد. در این نشستها، میکوشیم تا برخی الگوهای فضامند اجتماعی مترو را روایت کنیم و حداقل از یکی از صورتهای خاص زیستن در مترو، یعنی دستفروشی زنانه صحبت کنیم. بهراستی، آیا وقت آن نرسیده که به مترو به مثابه چیزی فراتر از یک معبر نگاه کنیم و فارغ از نگرشهای مهندسمآبانه، نگرشی چندبُعدی به آن داشته باشیم؟ در همین راستا، در نشست آخر کوشش میکنیم تا دربارهی سطوح نادیده و ناپیدای مدیریت مترو سخن بگوییم و از مخاطرات آن صحبت کنیم تا بتوانیم با دیدی فراگیر به نقد وضعیت موجود بپردازیم.
#مطالعات_فضا #معماری_و_شهر #تاریخ #تاریخ_فضا #تاریخ_نگاری_فضا #مترو #کمالی #میرغفاری #صفرلو #باشگاه_اندیشه
@fazaschool | @bashgahandishe
.
گزارش دیداری نشست اول
مجموعه نشستهای تجربهنگاری تئاتر کاربردی
فستیوال موکتادارا
با معرفی گروه تئاتر مردمی «جانا سانسکریتیِ» هند
با ارائهی
سارا برین
مربی و تسهیلگر
و حضور برخطِ
علیظفر قهرمانینژاد
مترجم و تسهیلگر
شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳
به میزبانی مدرسه مطالعات اجرای باشگاه اندیشه
#مطالعات_اجرا #تجربهنگاری_تئاتر #تئاتر_کاربردی #موکتادارا #باشگاه_اندیشه
| @ejraaschool | @bashgahandishe |
گزارش دیداری نشست اول
مجموعه نشستهای تجربهنگاری تئاتر کاربردی
فستیوال موکتادارا
با معرفی گروه تئاتر مردمی «جانا سانسکریتیِ» هند
با ارائهی
سارا برین
مربی و تسهیلگر
و حضور برخطِ
علیظفر قهرمانینژاد
مترجم و تسهیلگر
شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳
به میزبانی مدرسه مطالعات اجرای باشگاه اندیشه
#مطالعات_اجرا #تجربهنگاری_تئاتر #تئاتر_کاربردی #موکتادارا #باشگاه_اندیشه
| @ejraaschool | @bashgahandishe |
.
مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه برگزار میکند:
سیاست هویت و در همتنیدگی
با ارائۀ
شیوا بازرگان
دانشآموختۀ دکتری حقوق عمومی
چهارشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۳
ساعت ۱۸
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، باشگاه اندیشه
حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه
📝دربارۀ نشست را اینجا بخوانید.
#مطالعات_هویت #درهمتنیدگی #سیاست_هویت #شیوا_بازرگان #باشگاه_اندیشه
@howiatschool | @bashgahandishe
مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه برگزار میکند:
سیاست هویت و در همتنیدگی
با ارائۀ
شیوا بازرگان
دانشآموختۀ دکتری حقوق عمومی
چهارشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۳
ساعت ۱۸
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، باشگاه اندیشه
حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه
📝دربارۀ نشست را اینجا بخوانید.
#مطالعات_هویت #درهمتنیدگی #سیاست_هویت #شیوا_بازرگان #باشگاه_اندیشه
@howiatschool | @bashgahandishe
باشگاه اندیشه
. مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه برگزار میکند: سیاست هویت و در همتنیدگی با ارائۀ شیوا بازرگان دانشآموختۀ دکتری حقوق عمومی چهارشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۸ خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، باشگاه اندیشه حضور برای عموم آزاد و…
.
📝دربارۀ نشست سیاست هویت و درهمتنیدگی
سیاست هویت به معنای سازماندهی جنبشهای سیاسی پیرامون هویتهای خاص مانند زنان یا گروه های قومی است، به جای آنکه پیرامون ایدئولوژی سیاسی یا موضوعات خاص سیاسی باشد. به عبارت دیگر، هر جنبش اجتماعی و سیاسی خطمشی خاص خود را دارد که برمبنای یک سیاست هویت خاص تعریف میشود. این مسئله ناشی از سیاست هویتی است که در گفتمان هر جنبشی جریان دارد که به صورت سیاست هویتی تکبنیان تعریف میشود. مفهوم سیاست هویت به معنای استفاده و تأکید گروههای اجتماعی بر هویت خاصی است که در آن مقوله اجتماعی دارای قدرت کمتر بوده و درنتیجه به دنبال مقاومت جمعی در برابر نظام سلطه مبتنی بر آن هستند. مانند آنکه فمینیسم با تأکید بر زنانگی، به دنبال مبارزه با نابرابری جنسیتی و نظام مردسالاری است. این مفهوم از سیاست هویت با خطر ذاتگرایی همراه است. درهمتنیدگی (Intersectionality) آنقدر بر ساخت ذاتگرا و سفت و سخت هویت بر مبنای سیاست هویت تأکید می کند که گفتوگو تنها زمانی میتواند اتفاق بیفتد که «تاکید بر پیام و نه پیامرسان باشد» و این مهم نه با تأکید بر سیاست هویت، بلکه با سیاست نامتقارن به دست میآید.
در نشست «سیاست هویت و درهمتنیدگی» ضمن بررسی نقدهای وارده به سیاست هویت از منظر درهمتنیدگی، به مفهوم جایگزین سیاست نامتقارن و نحوه اعمال آن در جنبشهای اجتماعی و سایر حوزهها مانند حقوق ضد تبعیض خواهیم پرداخت.
#مطالعات_هویت #درهمتنیدگی #سیاست_هویت #شیوا_بازرگان #باشگاه_اندیشه
@howiatschool | @bashgahandishe
📝دربارۀ نشست سیاست هویت و درهمتنیدگی
سیاست هویت به معنای سازماندهی جنبشهای سیاسی پیرامون هویتهای خاص مانند زنان یا گروه های قومی است، به جای آنکه پیرامون ایدئولوژی سیاسی یا موضوعات خاص سیاسی باشد. به عبارت دیگر، هر جنبش اجتماعی و سیاسی خطمشی خاص خود را دارد که برمبنای یک سیاست هویت خاص تعریف میشود. این مسئله ناشی از سیاست هویتی است که در گفتمان هر جنبشی جریان دارد که به صورت سیاست هویتی تکبنیان تعریف میشود. مفهوم سیاست هویت به معنای استفاده و تأکید گروههای اجتماعی بر هویت خاصی است که در آن مقوله اجتماعی دارای قدرت کمتر بوده و درنتیجه به دنبال مقاومت جمعی در برابر نظام سلطه مبتنی بر آن هستند. مانند آنکه فمینیسم با تأکید بر زنانگی، به دنبال مبارزه با نابرابری جنسیتی و نظام مردسالاری است. این مفهوم از سیاست هویت با خطر ذاتگرایی همراه است. درهمتنیدگی (Intersectionality) آنقدر بر ساخت ذاتگرا و سفت و سخت هویت بر مبنای سیاست هویت تأکید می کند که گفتوگو تنها زمانی میتواند اتفاق بیفتد که «تاکید بر پیام و نه پیامرسان باشد» و این مهم نه با تأکید بر سیاست هویت، بلکه با سیاست نامتقارن به دست میآید.
در نشست «سیاست هویت و درهمتنیدگی» ضمن بررسی نقدهای وارده به سیاست هویت از منظر درهمتنیدگی، به مفهوم جایگزین سیاست نامتقارن و نحوه اعمال آن در جنبشهای اجتماعی و سایر حوزهها مانند حقوق ضد تبعیض خواهیم پرداخت.
#مطالعات_هویت #درهمتنیدگی #سیاست_هویت #شیوا_بازرگان #باشگاه_اندیشه
@howiatschool | @bashgahandishe