Telegram Web
آنگاه که تاریکی، انبوه و متراکم‌تر می‌شود، من به خودِ هسته و بنیانش نفوذ خواهم کرد و تا زمانی که در میانِ درد، نوری بر من پدیدار نشود، آرام نخواهم گرفت... با خشمی دیوانه‌وار علیهِ خود برمی‌خیزم و با حرارتِ همان خشم، «سُربِ» وجودم را ذوب خواهم کرد. اگر افسردگی‌ام مرا به سوی خشونت براند، همه چیز را وامی‌نهم و به پست‌ترین کارها مشغول خواهم شد. با «فرشتهٔ تاریکی» کُشتی خواهم گرفت تا آنگاه که مفصلِ رانم را از جا درآورد. زیرا او، همان «نور» و همان «آسمانِ آبی» نیز هست که از من دریغ می‌دارد... [در چنین وضعیتی]، یک غریزه [ما را] یا به عقب‌نشینی وامی‌دارد، یا به فرورفتن در ژرفا. اما هیچ راهِ میانه‌ یا سست‌عزمی‌ای در کار نیست.»

– کارل یونگ
«نامه‌ها، جلد اول، ۱۹۰۶-۱۹۵۰



🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist





| Twitter | Instagram | Telegram |
8
2025/07/14 11:50:30
Back to Top
HTML Embed Code: