Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
- Telegram Web
Telegram Web
🔰نوشتن، مانند گفتن

📌فلیسیا، زن مجرد 23 ساله‌ای بود که در زمینۀ بازی‌درمانی کار می‌کرد و انجمن کارمندان، او را به مددکار اجتماعی ارجاع داد.

🌿تقاضای اکید وی این بود که برای بیان احساساتش به مردان مشکل دارد و می‌خواهد بر این ناتوانی غلبه کند

🌱فلیسیا گفت که نامزدش از او خواسته است در تعطیلات اخیر با هم دیداری داشته باشند (چهار روز بعد) و او تصور می‌کند که نامزدش قصد دارد رابطه‌اش را به هم بزند.

🥀نامزدش اخیراً از بی‌توجهی فلیسیا گله کرده بود، در حالی که فلیسیا عمیقاً برای این رابطه ارزش قائل بود.

🥀مراجع توضیح داد که ناتوانی او در بیان احساساتش به مردان، سابقه‌ای طولانی دارد.

🥀این مسأله بارها فرصت ازدواج را از او گرفته بود.

🍂هرگاه به مردی توجه پیدا کرده، در یک نقطه خاص زبانش بند آمده و از گفتگوی صمیمانه کلاً اجتناب کرده بود.
🍁از آنجا که ذاتاً فرد ساکتی است، مردها این سکوت را نوعی بی‌کفایتی تعبیر کرده و رابطه را ادامه نداده‌اند.

🎋فلیسیا در این موقعیت‌ها پاک در هم می‌شکست، اما هرگز نتوانسته بود برای رفع مشکلش کاری انجام دهد.

قسمت اول .
🌷از طرف دیگر، مراجع دوستان مؤنث زیادی داشت و برای رابطه با آنها هرگز دچار مشکل نمی‌شد

🍄‍🟫مددکار اجتماعی در چهره و رفتار
فلیسیا چیزی که زنان یا مردان را فراری دهد مشاهده نکرد.

🎄او بسیار باهوش جالب و خوش برخورد بود و حساساتش را به روشنی بیان می‌کرد


برشی از کتاب نظریه های مددکاری اجتماعی در عمل

قسمت دوم
.
🌹مددکار اجتماعی از مراجع پرسید که آیا در طول این سال‌ها هیچ استثنایی در زمینۀ بیان احساساتش به مردان وجود نداشته است.
🥀او چیزی را به یاد نیاورد اما گفت که منبع شکلش را تقریباً کشف کرده است.
🎋پدرش مرد سلطه‌گر و توداری بوده است که دو دخترش را برای هر نوع اظهار احساسات تنبیه می‌کرد.

🥹فلیسیا از مادرش یاد گرفته بود که با زنان به راحتی رابطه برقرار کند

👌. مددکار اجتماعی تمایل مراجع به بیان اطلاعاتش را ستود، اما گفت که این مسئله، به کار مشترک آنها ربط ندارد.

👌توانایی‌ها و امکانات فعلی او باید برای دستیابی به هدفش کافی باشند.

👌در ادامه جستجوی استثناها، مددکار اجتماعی به فلیسیا یادآوری کرد که رابطۀ کلامی تنها راه بیان احساسات به دیگران نیست و از او پرسید آیا می‌تواند راه‌های دیگری برای این کار در نظر بگیرد.

👈فلیسیا بعد از کمی فکر کردن پاسخ داد که نویسندۀ تقریباً خوبی است.

🌹او توانسته بود با نوشتن، به خوبی به بیان احساساتش بپردازد، زیرا در این مواقع تنها بوده و با دقت به آنچه قصد گفتنش را داشته فکر کرده است.

👌در واقع او چند سال یادداشتهایش را نگه داشته بود.

قسمت
سوم
مددکار اجتماعی پرسید آیا هیچیک از این نامه‌ها را به مخاطب نشان داده است.

🥀پاسخ او منفی بود، اما این ایده باعث شد بیشتر به توانایی‌اش در زمینه نوشتن فکر کند.

👌فلیسیا به این نتیجه رسید که اگر نامزدش بفهمد که او در چه موقعیتی است شاید بتواند احساساتش را به‌طور کلامی نیز بیان کند.

💐بنابراین بهتر است ابتدا نامه‌ای به او بنویسد و بگوید که قرار روز جمعۀ آنها به جای خود باقی است و می‌خواهد درباره نامه با صحبت کند.

👌مددکار اجتماعی ضمن حمایت از برنامه فلیسیا برای ابتکارش در زمینۀ طرح‌ریزی این راهبرد، او را تحسین کرد.
💐آنها قرار گذاشتند هفتۀ بعد برای گفتگو دربارۀ این فرایند با یکدیگر ملاقات کنند.

🌱مددکار اجتماعی به مراجع یادآوری کرد که نامه ممکن است در رسیدن به هدف به او کمک کند یا نکند و نباید آن را برنامۀ مطمئنی تلقی کند.

🌿شاید راه‌های دیگری برای تقویت توانایی‌های او وجود داشته باشد.
قسمت چهارم
💐هفتۀ بعد فلیسیا گزارش داد که نامه کاملاً مؤثر واقع شده است.

💐او به راحتی یک نامۀ پنج صفحه‌ای نوشته و فقط هنگام پست کردن آن کمی مضطرب بوده است.

🌹نامزدش بعد خواندن نامه به او تلفن زد تا خوشحالی خود را بیان کند و گفت با هیجان منتظر است تا روز بعد او را ببیند.

👌ملاقات آنها به‌خوبی پیش رفت و رابطه ادامه پیدا کرد.

👌فلیسیا افزود که با شکستن یخ این رابطه، بیان کلامی احساساتش برای او راحت‌تر شده است.

👈این یک نتیجه عالی بود و گفته‌های بعدی فلیسیا مددکار اجتماعی را شگفت کرد.

👌با توجه به احساس خوبی که این حادثه در وی ایجاد کرده بود، تصمیم گرفت برای پدرش نیز نامه‌ای بنویسد، خشم خود را از سال‌ها تهدید کردن او و خواهرش بیان کند و بگوید که قصد دارد در این زمینه حضوری صحبت کند.

🌿پدرش با این موضوع موافقت کرد و آنها یک روز بعدازظهر را با هم گذراندند.

🥹نوشته‌های فلیسیا پدرش را کاملاً عصبی کرده بود،اما با همدلی به او پاسخ داد.

👌فلیسیا گفت که قصد دارد دربارۀمسائل خانواده با پدرش گفتگو کند.

👌گویی در طول یک هفته او به توانایی شخصی خود پی برده بود و می‌خواست تبدیل به یک سخنگوی کارآمد شود.


قسمت پنجم .
👌مددکار اجتماعی این گزینه را در مقابل فلیسیا قرار داد که چند جلسۀ دیگر برگردد تا پیشرفت او را ارزیابی کند، اما فلیسیا نپذیرفت و گفت که به هدفش رسیده است.

💐مددکار اجتماعی به عنوان بخشی از فرایند خاتمه دادن به کار، چند سؤال مطرح کرد تا راه‌های ادامه دادن به این پیشرفت را در نظر بگیرد؛

مثلاً پرسید تا چه اندازه مطمئن است که راهبرد خود را برای بهبود رابطۀ کلامی‌اش ادامه خواهد داد؟

🌴مراجع پاسخ دادچون این راهبرد مؤثر بوده، هرگاه احساس کند قادر به بیانکلامی احساسش نیست از آن استفاده خواهد کرد.

🌴همچنین قصد داشت قابلیت خود را در زمینۀ بیان روشن احساساتش بهمردان و زنان در یادداشتهای روزانه‌اش منعکس کند

قسمت ششم
🌹سپس مددکار اجتماعی از فلیسیا خواست به موانعی که در آینده ممکن است راه موفقیت‌های بین‌فردی او را سد کنند و شیوۀ غلبه بر این موانع فکر کند.

🪷فلیسیا فوراً تأیید کرد که هنگام بحث با پدر و نامزدش و بعد از آن، از اعتماد به نفس خود در زمینه رابطۀ کلامی مطمئن نبوده است.

🌸او قصد داشت در چنین مواردی از نامه استفاده کند چون موفقیت‌آمیز بودن آن به اثبات رسیده است و همچنین نگرانی‌هایش را با صراحت بیشتر برای دوستان صمیمی‌اش بیان می‌کند و از آنها مشورت می‌خواهد.

👌فلیسیا تصمیم داشت درباره روابط، کتابهای بیشتری بخواند.

🌴او رابطه کلامی را مهارتی می‌دانست که به تمرین نیاز دارد.

آخرین سؤال مددکار اجتماعی این بود: «با تغییری که کرده‌ای، اگر شش ماه بعد تصادفاً شما را در فروشگاه ببینم،دربارۀ خودتان به من چه خواهید گفت؟»

🌴فلیسیا پاسخ داد که خواهم گفت روی مهارت‌های ارتباطی‌ام کار کرده‌ام؛ دوستان بیشتری دارم و مرتب با والدینم در ارتباط هستم.

👌او دیگر در روابطش خود را بی‌کفایت نمی‌دانست و می‌توانست اختلاف‌ نظرهایش را با دیگران حل کند.

💐💐مددکار اجتماعی موفقیت فلیسیا را به او تبریک گفت.

قسمت هفتم
Forwarded from محمد ضیایی موید
معلمی که دانش‌آموز بود.
در دوران دبیرستان، از همۀ معلم‌ها چیزهای بسیاری یاد گرفتیم، اما یکی از کلاس‌ها بیشتر از بقیه برایمان خاطره‌انگیز بود و احساس یادگیری را بیش از دیگران در ما تقویت می‌کرد. آن هم به خاطر رفتار یادگیرندۀ معلم در این کلاس بود.
نحوۀ برگزاری کلاس به این شکل بود که معلم، درس را با طرح یک سؤال شروع می‌کرد. سؤال در حد مفروضات نبود و برای پاسخ دادن به آن باید فکر می‌کردیم. استدلال می‌کردیم. دانسته‌هایمان را ترکیب می‌کردیم و در مورد نظرهایمان با هم حرف می‌زدیم.
برخورد معلم به شکلی بود که به نظر می‌رسید پاسخ این سؤال‌ها برای خودش هم هنوز مبهم است. معلم همراه ما فکر می‌کرد، به دقت به پاسخ‌های ما گوش می‌داد و نظرهای خودش را با پاسخ‌های بچه‌ها ترکیب می‌کرد و از اینکه به درک جدیدی از موضوع دست یافته است، احساس شگفتی می‌کرد. روحیۀ یادگیرندگی این معلم باعث تشویق دانش‌آموزان به اظهارنظر می‌شد. یادگیری دوطرفه بود و ارتباط زنده‌ای شکل می‌گرفت. گفتگو در کلاس بالنده بود. گذر زمان برای هیچکس محسوس نبود.
(کتاب کوچک گفت‌وگو، ص30)
Forwarded from محمد ضیایی موید
مردم را در جهل و بی‌خبری و ناآگاهی نگه داشتن، بچه‌ها را در جهل و بی‌خبری و ناآگاهی نگه داشتن، و بچه‌ها و مردم را از آزادی و آزاد زیستن محروم کردن، بزرگترین ظلم و ستم در حق آنها است. منتها، آقای عزیز و خانم محترم و معلم عزیز؛ بچۀ آزاد تربیت کردن دردسر و زحمت دارد و کاری دشوار است. اینکه آدم بچه را طوری بار بیاورد که با یک تشر، با یک «گم شو!»، حساب خودش را بکند، خیلی مشکل نیست؛ ولی اینکه انسان بخواهد بچه را طوری بار بیاورد که «گم شو» در او خیلی اثر نکند، اما محاسبه نفس در او اثر بکند و از بچگی شروع به حساب‌کشی از خویشتن کند، خیلی دشوار است؛ خیلی صرف وقت می‌خواهد؛ خیلی مهارت می‌خواهد. ممکن است کسانی بگویند: «کو وقت این حرف‌ها؟ کو حوصلۀ این حرف‌ها» درست می‌فرمایید. ولی اگر چنین نکنیم بعد باید بپرسیم: «کو آن جوانان رشید آزاد و آزاده که بتوانند پاسدار حق و حقیقت باشند؟!»
شهید آیت الله دکتر بهشتی
(نقش آزادی در تربیت کودکان، ص19)
🔑ریشة لاتین لغت «انگیزه»، «به حرکت درآوردن» است.

👈وقتی یک نوجوان انگیزه پیدا می‌کند، برای برداشتن گام‌هایی بعدی مشتاق‌تر می‌شود.

💐آن‌ها خواستن برای عمل کردن را تجربه می‌کنند و در پاسخ به این خواستن، فعالیتی را انتخاب می‌کنند

💐 کسی که انگیزه پیدا کرده، بیشترین
سطح تلاشش را به کار می‌گیرد و استقامت می‌کند تا به نتیجه برسد.

🎄وقتی که انگیزه به سمت کارهای مدرسه معطوف می‌شود، درس دانش‌آموز بهتر می‌شود، حضورش در مدرسه با علاقه و رغبت است، بیشتر یاد می‌گیرد و نسبت به شکست‌ها، اضطراب‌ها و ناراحتی‌ها مقاوم‌ می‌شود.


🙇🙇‍♂️برگرفته از کتاب بهبود انگیزه تحصیلی برای نوجوان

🌳قسمت اول
🔑از معلمان انتظار می‌رود برای ایجاد انگیزه در دانش‌آموزان،

با آن‌ها به گرمی برخورد کنند،

حمایت‌ها و تشویق‌های متناوب داشته باشند،

فعالیت‌های کلاسی اثربخش اجرا کنند،

دانش‌آموزان را به عملکرد مستقل تشویق کنند

بر رقابت‌های بین دانش‌آموزان تأکید نکنند

و به آن‌ها کمک کنند تا اهداف و راهبردهای یادگیری خودشان را داشته باشند و خودشان، خودشان را ارزیابی کنند

🙇برگرفته از کتاب بهبود انگیزه تحصیلی نوجوان

🌳قسمت دوم
🥲اما انگیزه بخشیدن به دانش‌آموزانی که دچار ضعف مزمن هستند، به خصوص برای انجام کارهای مدرسه و زمان‌هایی که دچار ترس و دلهره و ناامیدی می‌شوند، خودش یک مسأله است.

🥲این دانش‌آموزان از چالش‌های تحصیلی دوری می‌کنند، وقتی تکلیف درسی به آن‌ها داده می‌شود اشتیاقی از خود نشان نمی‌دهند و تلاش نمی‌کنند.

🥲اغلب به خود می‌گویند: «من نمی‌توانم این کار را انجام دهم.»؛ «من نمی‌دانم این کار را چطور انجام دهم.»؛ «من نمی‌خواهم این کار را انجام دهم».



🌳قسمت سوم
🥲این دانش‌آموزان که تجربه‌های متعدد شکست در مدرسه را با خود به همراه دارند، علاقه‌ای به کارها و تکالیف مدرسه ندارند و فواید یادگیری درس‌ها را انکار می‌کنند، یا کم‌اهمیت می‌دانند؛ حتی اگر تلاشی هم بکنند، انتظار دارند که شکست بخورند.

🥲این نوجوان‌ها شکست‌های‌شان را به علت‌های ذاتی مانند کم‌هوشی نسبت می‌دهند، که از کنترل آن‌ها خارج است.

🥲این بچه‌ها نه تنها نمی‌توانند برای انجام کارهای مدرسه هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی کنند، بلکه در تمرکز کردن و کنترل احساسات خود نیز ناتوان هستند؛ مهارت‌های مطالعة ضعیفی دارند و از دیگران هم کمک نمی‌خواهند

🙇برگرفته از کتاب بهبود انگیزه تحصیلی نوجوان

قسمت چهارم
😍مشارکت والدین

اگر می‌خواهیم مدرسه در افزایش انگیزة دانش‌آموزان موفق باشد، باید والدین نیز مشارکت کنند.

😇مشارکت والدین وقتی اثربخش است که حامی فرزندشان در انجام کارهای مدرسه باشند.

🥰دانش‌آموزان، هنگامی این حمایت را درک و باور می‌کنند که ببینند پدر و مادرشان در تجربة آن‌ها از مدرسه شریک‌اند و نگرشی مثبت نسبت به نتایج تلاش‌های مدرسه‌ای فرزندشان دارند.


😇موضوعات خاص والدین می‌تواند شامل چنین مواردی باشد

👈فرزندان‌شان اغلب چه فکری نسبت به
انجام کارهای مدرسه دارند.

👈نگاه والدین به مدرسه، چه تأثیری بر تلاش فرزندشان دارد.

👈نحوة قضاوت والدین دربارة انجام کارهای مدرسه توسط فرزندشان، چه اثری بر انگیزة تحصیلی آن‌ها دارد.


🙇برگرفته از کتاب بهبود انگیزه تحصیلی نوجوان

🌳قسمت پنجم
🔑ریشة لاتین لغت «انگیزه»، «به حرکت درآوردن» است.

👈وقتی یک نوجوان انگیزه پیدا می‌کند، برای برداشتن گام‌هایی بعدی مشتاق‌تر می‌شود.

💐آن‌ها خواستن برای عمل کردن را تجربه می‌کنند و در پاسخ به این خواستن، فعالیتی را انتخاب می‌کنند

💐 کسی که انگیزه پیدا کرده، بیشترین
سطح تلاشش را به کار می‌گیرد و استقامت می‌کند تا به نتیجه برسد.

🎄وقتی که انگیزه به سمت کارهای مدرسه معطوف می‌شود، درس دانش‌آموز بهتر می‌شود، حضورش در مدرسه با علاقه و رغبت است، بیشتر یاد می‌گیرد و نسبت به شکست‌ها، اضطراب‌ها و ناراحتی‌ها مقاوم‌ می‌شود.


🙇🙇‍♂️برگرفته از کتاب بهبود انگیزه تحصیلی برای نوجوان

🌳قسمت اول
🔑از معلمان انتظار می‌رود برای ایجاد انگیزه در دانش‌آموزان،

با آن‌ها به گرمی برخورد کنند،

حمایت‌ها و تشویق‌های متناوب داشته باشند،

فعالیت‌های کلاسی اثربخش اجرا کنند،

دانش‌آموزان را به عملکرد مستقل تشویق کنند

بر رقابت‌های بین دانش‌آموزان تأکید نکنند

و به آن‌ها کمک کنند تا اهداف و راهبردهای یادگیری خودشان را داشته باشند و خودشان، خودشان را ارزیابی کنند

🙇برگرفته از کتاب بهبود انگیزه تحصیلی نوجوان

🌳قسمت دوم
🥲اما انگیزه بخشیدن به دانش‌آموزانی که دچار ضعف مزمن هستند، به خصوص برای انجام کارهای مدرسه و زمان‌هایی که دچار ترس و دلهره و ناامیدی می‌شوند، خودش یک مسأله است.

🥲این دانش‌آموزان از چالش‌های تحصیلی دوری می‌کنند، وقتی تکلیف درسی به آن‌ها داده می‌شود اشتیاقی از خود نشان نمی‌دهند و تلاش نمی‌کنند.

🥲اغلب به خود می‌گویند: «من نمی‌توانم این کار را انجام دهم.»؛ «من نمی‌دانم این کار را چطور انجام دهم.»؛ «من نمی‌خواهم این کار را انجام دهم».

🥲این دانش‌آموزان که تجربه‌های متعدد شکست در مدرسه را با خود به همراه دارند، علاقه‌ای به کارها و تکالیف مدرسه ندارند و فواید یادگیری درس‌ها را انکار می‌کنند، یا کم‌اهمیت می‌دانند؛ حتی اگر تلاشی هم بکنند، انتظار دارند که شکست بخورندن

🌳قسمت سوم
🥲این نوجوان‌ها شکست‌های‌شان را به علت‌های ذاتی مانند کم‌هوشی نسبت می‌دهند، که از کنترل آن‌ها خارج است.

🥲این بچه‌ها نه تنها نمی‌توانند برای انجام کارهای مدرسه هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی کنند، بلکه در تمرکز کردن و کنترل احساسات خود نیز ناتوان هستند؛ مهارت‌های مطالعة ضعیفی دارند و از دیگران هم کمک نمی‌خواهند

🙇برگرفته از کتاب بهبود انگیزه تحصیلی نوجوان

قسمت چهارم
عرض تسلیت به جناب دکتر ضیایی در سوگ پدر

مصیبت وارده را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده و برای آن فقید سعید از خداوند متعال رحمت و علو درجات را مسئلت دارم و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل آرزومندم.
2024/11/25 00:30:00
Back to Top
HTML Embed Code: