Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
170 - Telegram Web
Telegram Web
🔹یادداشت هایی از جلسات بازخوانی #قصه #جهاد_سازندگی

🔻برگزار شده در سرای هنر و اندیشه، سها.

۱-مقدمه

🔻امروز که ما اینجا نشسته‌ایم، یک سابقه‌ای در گذشته نسبت به جهاد وجود دارد و به تعبیری یک حرکت درخشانی در عرصه جهاد سازندگی در ابتدای انقلاب صورت گرفته است؛ بازخوانی آن مسائلی که بر جهاد گذشته، بصیرت‌هایی را به ما می‌دهد و یا می¬توان گفت سِرّ موفقیت را می‌تواند به ما نشان دهد. سِرّ موفقیت، امری نیست که بخواهیم آن را در یک فرمول خلاصه کنیم، بلکه باید بتوانیم هم‌عالم و هم¬داستان بشویم با آن حرکتی که در جهاد سازندگی اتفاق افتاده و در فراز و فرود آن کار قرار بگیریم و در خلال آن فراز و فرود و در خلال آن قصه‌ها، رمز و رازی از حرکت پیدا کنیم. رمز و رازی که در نهایت هم ناگفته باقی خواهد ماند، اما یک نگاه جدیدی است که در وجود ما شکل می‌گیرد.

🔻امروز بسیار اهمیت دارد که بتوانیم راز موفقیت و همچنین نقاط ضعفی که باعث شده است که به¬هرحال جهاد سازندگی مثلاً به انحلال برسد، این¬ها را باهم درک کنیم. اگر این قصه را درک نکنیم، ما هم دوباره وارد همان سرنوشت می‌شویم یا آن نقاط درخشانی که می‌توانیم در آن وارد شویم و یک کار جهادی را انجام دهیم را از دست می‌دهیم.

🔻بازخوانی‌کردن و نگاه دوباره به مسئله جهاد و پدیده‌هایی از این قبیل البته کار آسانی نیست. باید خود را مهیا کنیم که از آن فضاهای مرسومی که معمولاً می‌خواهند یک فرمول یا مثلاً قواعدی برای کار بگیرند، آزاد شویم و بتوانیم بینش بگیریم. شاید این به جهاتی مسئله را در یک ابهاماتی قرار می‌دهد و ممکن است این سؤال پیش آید که نتیجه‌ این بحث چه می‌شود و بر این اساس ما باید چه کاری انجام دهیم؟! شاید بتوان گفت این¬گونه سؤالات جوابی نخواهد داشت، اما امیدواریم که یک نگاه عمیق‌تری نسبت به حرکت جهادی بتوانیم به دست آوریم.

🔻در خلال رجوع کردن به خاطرات کتاب زنده باد جهاد یا کتاب¬های دیگری که احتمالاً به آن¬ها خواهیم پرداخت، مسئله اصلی که دنبال خواهیم کرد، نگاهی است که شهید آوینی به مسئله جهاد دارد، به عنوان یک متفکر و هنرمندی که خودش در دل جهاد زندگی کرده و آن فضا را درک کرده است. گویا شهید آوینی متوجه می‌شود که آنچه در جهاد سازندگی اتفاق می‌افتد، در نسبت با امر ساختن در دنیای امروز، یک پدیده نادر است؛ یعنی آن توانایی که پیش می¬آید، آن قوت و استحکام و وسعتی که در کار جهاد دارد پیش می¬آید، چیزی است که در دنیای معاصر ما سابقه ندارد. چیزی است که شاید بگوییم آن کسانی که در دل خود جهاد هستند، شاید کمتر به آن متفتن باشند. البته افراد متفاوتند، اما این فهم، نیازمند یک اشرافی بر مسائل دنیای معاصر است؛ یعنی کسی که توانسته باشد جهان امروز و مسئله آن را با امر ساختن یا به تعبیری امر تکنیک، بشناسد. وقتی که به پدیده جهاد و مسائلی که دارد در دل جهاد اتفاق می¬افتد و آن نحوه¬ی ساختنی که دارد در آن اتفاق می‌افتد، نگاه می‌کند، متعجب می‌شود و احساس می‌کند که یک راه جدیدی در ساختن برای ما پیش آمده است.

@behyaarstf
*یک قدم تا شهر*

🔹تامل و اندیشه در مسیر کسانی که وارد شهر دانش بنیان شده اند و آن را پیشنهاد می دهند، به ما می گوید که فاصله ما تا عرصه دانش بنیان، شاید بیش از یک قدم نباشدو آن قدم،از جنس لحظه ای درنگ و اندیشه است.

🔹یک قدم تا شهر فرصتی است تا مسیر دانش بنیان را بهتر بشناسیم و هم قدم شویم به سوی آینده...

📍شامل بخش های:

1⃣ قصه ی پیشرفت.

📌شامل بررسی راه هایی که در گذشته ی کشور تلاش داشته اند راه تولید و دانش بنیان را طی کنند، اما پس از مدتی از مسیرشان انصراف داده اند.

📌فهم عمیق تری از مناسبات اقتصادی که زندگی ما را دربرگرفته و باید آن را بشناسیم.

2⃣ بررسی میدانی دانش بنیان.

📌با حضور فارغ التحصیلان دانشگاه که مدتی است در فضای دانش بنیان مشغول فعالیت هستند.

📌دعوت از شرکت های مطرح کشور و گفت و گو پیرامون مسیری که طی کرده اند.

🗓 زمان ثبت نام: ۱۸ لغایت ۲۳ مرداد (با ظرفیت محدود ویژه ی دانشجویان صنعتی اصفهان).
🏕 زمان و مکان برگزاری: ۲۹ مرداد الی ۴ شهریور در محیط اردوگاهی

جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به سایت: http://nahadiut.ir/Xck
و یا کانال تلگرامی
@iut_daneshbonyan
رجوع فرمایید.
@iut_daneshbonyan
* #یک_قدم_تا_شهر * و * #پیشرفت *

🔹باید مراقب بود در تبیین مسئله دانش بنیان این راه را به یک راه صرفاً اقتصادی تقلیل ندهیم و آن را حتی به آرمان های خوب گذشته تقلیل ندهیم که بگوییم این مجموعه های دانش بنیان مقابل تحریم می ایستند. اکنون یک حضور بسیار وسیع تری داریم. یک حرکت مطالبه گرانه و تهاجمی داریم و در حالت دفاعی نیستیم.

🔹این همان حالتی است که در فتح خرمشهر پیدا می کنید. ما یک دفاع جانانه در خرمشهر توسط شهید جهان آرا و یارانش داریم (در ابتدای جنگ که بعد از آن مقاوت جانانه خرمشهر سقوط می کند) ، یک فتح خرمشهر توسط شهید خرازی و یارانش هم داریم و خرمشهر را باز پس می گیریم.

🔹نکته این است که گذشته ما در اقتصاد یک گذشته تدافعی و مقاومتی است. همان تعبیری که رهبری در دیدار با تولیدکننده ها گفتند: *بحمدالله سنگر اقتصاد و تولید حفظ شده است*. این یعنی که ما هنوز هستیم. اما وقتی با طرح دانش بنیان وسط می آیند، مسئله دیگر حفظ سنگر نیست بلکه مسئله فتح خرمشهر است.

🔹مسئله دیگر تنها این نیست که دارید مقاومت می کنید، بلکه آنچه که از حق خود در این جهان هست را به آن می رسید. دانش بنیان به یک معنا همان جهاد است کما این که شهید خرازی همان جهان آراست، اما شهید خرازی تفاوتی با شهید جهان آرا دارد که آن تفاوت زمانی است؛ آن جا زمان فتح خرمشهر است ولی این ها یگانه اند.

🔹شاید جهان آرا اسطوره شهید خرازی است و این جهان آراست که به او گفته چگونه باید در جهان امروز ماند. اما شهید خرازی خود را در ظاهری که جهان آرا بوده، پنهان نکرده است. یعنی نگفته که من یک جایی در یک شهری می روم و مقاومت می کنم. من چگونه این شهر را می توانم از دشمن بگیرم؟ این همان جهان آراست اما در آن حیات اصیل جهان آرا در معنای امروزی خود حاضر می شویم که این جا دیگر فتح خرمشهر می شود.

🔹دانش بنیان همان جهاد است اما جهاد به معنای فتح خرمشهر است. به این معنا که ما حضور مؤثر در دنیای امروز پیدا می کنیم و نه اینکه صرفاً مشکلات خود در جهان امروز را حل کنیم و آن ها امروز یک هجمه ای در اقتصاد به ما کرده اند و ما به دلیل هجمه آن ها دفاع می کنیم. در صورتی که ما می توانیم اکنون پیش برویم. این جا مدار پیشرفت است و گام دوم است. گام دوم به تعبیری گام پیشرفت و ساختن است.

#یک_قدم_تا_شهر_قدمی_از_جنس_اندیشه

@iut_daneshbonyan
#یک_قدم_تا_شهر


دنیای امروز دنیای شهر است؛ ما انسانهای شهر هستیم و خود را فارغ از شهر نمی‌توانیم ببینیم. گویی مرزهای دنیای انسان امروز از خانه و محله گذشته و در شهر و کشور معنا یافته است.
اما گویی معنای شهر کنونی بیشتر تحت سیطره فناوری و تکنولوژی است، شهری پر از غوغا، با انبوهی از جلوه های رنگارنگ؛ آدمی با تکنولوژی جدید عالمی‌ مصنوع خود ایجاد کرده که هرچه پیش تر می‌رود و بسط میابد، از طبیعت دورتر می‌شود تا آنجا که هوش مصنوعی نظیر ربات و کامپیوتر به عالم اوهام او شبیه می‌گردد و مکمل کار طبیعت نیست. به عبارتی آدمی تابع تکنیک شده و تکنیک است که آینده او را رقم می‌زند. شهر اکنون در بطن خود محل دیده شدن است، محل دیدن و شنیدن و گوش سپردن نیست و آدمی بجای یافتن خود، خود را در آن گم می‌کند. انسان در شهر گم می‌شود. شهر امروزی آدمی را در خود پناه نمی‌دهد و جای تنهایی انسان است. شهری که منتظر ما نیست...
اما گویا در پس این شهر، شهری هست که منتظر ماست تا از راه برسیم، آن را فتح کنیم و بسازیم. شهری که انسان در آن عاملیت و اثر دارد در آن تنها شهرسازان و معماران مؤثر نیستند بلکه با فعلیت شهروندان شهر ساخته می‌شود و آدمی به خاطر عمل کردن و داشتن حیات در آن، راغب آن است. چنین شهری قصه دارد و خود را روایت کند. بی حافظه نیست و در آن مفهوم وطن و هموطن معنا دارد و اهالی آن زبان مادری خود را می‌شناسند. این شهر منتظر مهندسان و شهروندان خود است...

عمق جهان مرا میشناسی وقتی از دره سیلیکون عبور کنی و شهری را به نظاره بنشینی که اهالی آن در حال بنیاد کردن اقلیم آشنایی هستند.

#یک_قدم_تا_شهر

#یک_قدم_تا_شهر_قدمی_از_جنس_اندیشه

@iut_daneshbonyan
*یک قدم تا شهر*
روایت_اول،_شرایط_انتقال_علم_و_تکنولوژی.pdf
*شرایط انتقال علم و تکنولوژی*

🔹در کشور ما بنای اولین مدرسه آموزش عالی در حدود یک‌صد و پنجاه سال پیش گذاشته شد. مقصود مؤسس بزرگ آن این بود که در آنجا (دارالفنون) به دانشجویان علوم کاربردی بیاموزند. این مدرسه مدت‌ها دائر بود اما پیشرفتی نکرد و اقدامی برای توسعه آن یا تأسیس مدارس مشابه‌صورت نگرفت. مشکل این بود که رابطه درست و شایسته با علم برقرار نشده بود. علم مدرن بااینکه کارکردی است، در دیاری که به آن به‌عنوان وسیله نگاه می‌کنند و آن را برای مصرف می‌خواهند ریشه نمی‌کند و بر و بار نمی‌دهد؛ یعنی برخلاف آنچه معمولاً می‌پندارند، علم کالایی نیست که آن را از بازار بخرند و به هر مصرفی که می‌خواهند برسانند.

🔹اخیراً کسانی که دشواری و اهمیت انتقال تکنولوژی را درنیافته‌اند، گفته‌اند که گیرندگان و اقتباس کنندگان علم و تکنولوژی مقلدند. مقلد دانستن کشورهای موفق در اخذ تکنولوژی، با هر قصد و غرضی که صورت گیرد، حاکی از نشناختن یا نادیده گرفتن ماهیت علم تکنولوژیک و شرایط تاریخی کشورهای درحال‌توسعه و دشواری‌های راه این کشورها است. این مشکلات ازآنجا پیش می‌آید که علم و تکنولوژی را مجموعه قضایا و روش‌ها و دستورالعمل‌های تماماً آموختنی و یادگرفتنی می‌انگارند و می‌پندارند که همه کشورها و مردمان با علم و تکنولوژی نسبت مساوی و یکسان دارند و هر وقت بخواهند می‌توانند تمام مراتب آن را کسب کنند. ولی اولاً از علم و تکنولوژی معمولاً ظاهر آموختنی آن را می‌بینند و از ریشه آن که باید در زمین روح مردمان استوار شود غافل‌اند و به این جهت انتقال علم و تکنولوژی را سهل می‌انگارند. ثانیاً درس آموختن و بهره گرفتن از علم دیگران را که گاهی یک امر ضروری است عیب می‌دانند و آموختن را با تقلید اشتباه می‌کنند.

🔹اگر انتقال تکنولوژی با گرفتن امتیاز و خریداری بعضی وسایل تکنیک و گزارش و حاصل چند پژوهش علمی به انجام می‌رسید همه کشورهای توسعه‌نیافته کم‌وبیش از عهده این کار برمی‌آمدند. شاید کمتر کشوری را بیابیم که برای خرید تکنولوژی اقدام نکرده باشد. اما چنان‌که میدانیم همه به یک اندازه موفق نبوده‌اند. به نظر نمی‌رسد که در هیچ‌یک از کشورها توسعه‌نیافته با انتقال تکنولوژی مخالفت رسمی شده باشد و بشود. اگر مخالفتی وجود دارد از ناحيه بعضی دانشمندان است که در این کار از یک‌سو ناکارآمدی‌ها و از سوی دیگر، آثار اعمال غرض‌های سیاسی و سوداگری را به عیان می‌بینند. آن‌ها می‌گویند که مسائل علم و تکنولوژی هر کشور را دانشمندان آن کشور باید حل کنند. مسلماً دانشمندان کشور خریدار تکنولوژی باید در انتخاب تکنولوژی مناسب و استقرار آن در جایگاه مناسب دخالت داشته باشند و اگر این شرط محقق نشود، در حقیقت انتقال تکنولوژی مورد پیدا نمی‌کند.

🔹صرف‌نظر از ملاحظات سیاسی، وجهی که برای مخالفت با انتقال تکنولوژی به نظر می‌رسد این است که خریداران علم و تکنولوژی ممکن است پایه‌ومایه روحی و فرهنگی برای حفظ و بسط تکنولوژی نداشته باشند. در این مشکل بیشتر باید تأمل کرد زیرا علم و تکنولوژی مسبوق به تلقی خاصی از جهان و موجودات است. علم جدید براثر انقلابی در روح و تفکر بشر به وجود آمده است. گالیله که از بنیان‌گذاران علم جدید است فیزیک ریاضی را با این اصل پدید آورد که جهان با قلم ریاضی رقم خورده است. اگر این نگاه به جهان و طبیعت پدید نیامده و انتشار و شیوع نیافته بود، فیزیک جدید به وجود نمی‌آمد. البته این اصل را می‌توان یاد گرفت و تکرار کرد، اما چنان‌که گفته شد، علم و مبادی آن باطن و لوازم پوشیده‌ای دارد که تماماً یادگرفتنی نیست بلکه باید آن را به جان آزمود. می‌توان یاد گرفت و تکرار کرد که خداوند جهان را با قلم ریاضی خلق کرده است، اما دریافت این معنی و زندگی کردن و ترتیب دادن روابط و مناسبات بر وفق آن به‌صرف دانستن سطحی و لفظی میسر نمی‌شود بلکه باید انقلابی در وجود آدمی پدید آید و براثر آن بشر به قدرت تصرف در موجودات و تسخیر جهان مبدل شود.
#یک_قدم_تا_شهر

@iut_daneshbonyan

 
"... پروپوزال ساخت دستگاه را بردیم برای رئیس وقت اداره کل تجهیزات پزشکی، وقتی پروپوزال را مطالعه کرد، بلند شد و زد روی شانه‌ی مهندس نجات‌بخش و گفت " می‌دانی این چیزی که میگویی می‌خواهی بسازی چیست؟" یعنی اگر پیچیدگی‌های دستگاه را می‌دانستی هیچ‌وقت این ادعا را نمی‌کردی. در ادامه هم گفته بود؛ " جوان!؛ دستگاه شتاب‌دهنده های‌تک ترین فناوری در حوزه تجهیزات پزشکی دنیا است. اگر تولید هم بکنی کسی به تو مجوز نمی‌دهد، همان تختت را بساز...."

جملات فوق قسمتی از مصاحبه تأمل‌برانگیز مهندس نکویی، مدیر تولید شرکت دانش‌بنیان بهیار صنعت است. ایشان که از ابتدا همراه مهندس نجات‌بخش در فرایند تعمیر و ساخت دستگاه شتاب‌دهنده خطی بودند، روایتی از چالش‌ها، عدم باورها و موفقیت‌های در مسیر ساخت این فناوری دارند.

مصاحبه زیر می‌تواند متذکر عقلانیت مهندسی شود که شاید گم‌گشته‌ی این روزهای صنعت کشورمان است.

@behyaarstf_ir
🔹قصه ی ساخت شتابدهنده ی خطی به روایت مهندس نکویی.

🔹قسمت اول...

🔹به‌واسطه‌ی اینکه مهندس نجات‌بخش از قبل سال 1380 کارشناس سرویس دستگاه شتاب‌دهنده خطی مخصوص پرتودرمانی بیماران سرطانی بودند و من هم به‌عنوان پرسنل شرکت بهیار صنعت با ایشان همکاری می‌کردم، بعضاً اگر در دستگاه مشکل مکانیکی پیش می‌آمد، برای سرویس دستگاه من هم می‌رفتم و حساسیت و نیاز دستگاه را می‌شناختم.
اولین کار عملیاتی که در حوزه دستگاه شتاب‌دهنده انجام دادم زمانی بود که تخت دستگاه بیمارستان سیدالشهدا که یک دستگاه قدیمی بود، مشکل فنی پیدا کرد و می‌خواستند تخت جدید را جایگزین آن کنند. برای نصب این تخت، تکنیسنی از نمایندگی شرکت نپتون  و مهندس نجات‌بخش حضور داشتند و من هم به‌عنوان نیروی مکانیکی به ایشان کمک می‌کردم. هم کار یاد می‌گرفتم و هم برایم جذاب بود. از طرفی بهترین زمان برای دسترسی و نقشه‌برداری از قسمت‌هایی مختلف این تخت بود که به دستور مهندس نجات‌بخش بنده این کار را انجام دادم خلاصه نصب این تخت را برای اولین بار دیدم و در ادامه در کنار کارهای شرکت بهیار صنعت، در بحث نصب و تعمیرات دستگاه‌های پرتودرمانی دیگر به‌خصوص در بیمارستان سیدالشهدا و سایر بیمارستان‌ها مثل یزد، شیراز و... من هم می‌رفتم.

🔹کم‌کم بحث بیمارستان میلاد اصفهان کلید خورد که آن زمان ما به‌عنوان مشاور در حوزه‌های انتخاب دستگاه و تجهیزات، نصب دستگاه‌ها تا ساخت اتاق مخصوص شتاب‌دهنده خطی با آن‌ها همکاری می‌کردیم و برای اولین بار طراحی و ساخت تمامی درب‌های بونکرهای انرژی بالا و اتاق سیتی اسکن آن مرکز را انجام دادیم.

🔹البته همیشه آرزوی ما این بود که یک‌زمانی دستگاه شتاب‌دهنده را بسازیم. تجربه‌های زیادی کسب کرده بودیم و زمینه علاقه‌مندی ما هم بود و هدف نهایی را این مسئله گذاشته بودیم. در خیلی از جمع‌ها وقتی این مسئله را بیان می‌کردیم به ما می‌خندیدند و به‌عنوان یک آرزوی فانتزی می‌دیدند ولی خودمان اعتقاد داشتیم که یک‌زمانی باید به این سمت برویم.

🔹تقریباً به ما ثابت‌شده بود که اگر پای هر کاری بمانیم و سختی آن را تحمل‌کنیم، قطعاً آن کار شدنی است. اگر یک کار خوب ارائه بدهید حتماً موفق هستید و خدا هم کمک می‌کند. وقتی می‌خواستیم برانکارد را بسازیم خیلی از افرادی که خودشان صنعتگر و تولیدکننده قدیمی بودند و کسب‌وکار داشتند به ما گفتند این طرح شکست می‌خورد. بسیار هم دلسوزانه و با استدلال می‌گفتند. می‌گفتند الآن قیمت برانکارد در کشور هشتاد هزار تومان است، بعد قیمت برانکارد شما یک‌میلیون تومان است پس معلوم است که این کار شکست می‌خورد. ولی ما برای تولید یک کار خوب ایستادیم. از همان ابتدا اصلاً به کارمان نگاه اقتصادی نداشتیم. اینکه بگوییم آمدیم تا پول دربیاوریم و این‌ها که افراد باتجربه هستند به ما می‌گویند نمی‌شود پس این کار را نکنیم. ولی گفتیم نه؛ این برانکارد یک محصول بی‌نظیر است و الآن هم نیاز بیمارستان‌ها است پس باید پای‌کار بایستیم. واقعاً برانکاردهای موجود افتضاح بودند، اصلاً اسم آن‌ها را نمی‌توان برانکارد گذاشت.

🔹خدا شاهد است در تمام مراحل طراحی و ساخت به بهترین‌ها فکر می‌کردیم، یعنی یک‌بار هم نشد به این فکر کنیم که از قطعات و مواد اولیه ضعیف‌تر استفاده کنیم تا ارزان‌تر تمام شود. در هر قسمتی از بهترین‌ها استفاده کردیم و خدا را شکر محصول خوبی از کار درآمد و بازار خودش را هم به‌خوبی باز کرد و هنوز هم جزء پرفروش‌ترین محصولات شرکت است.

ادامه دارد...
@behyaarstf_ir
🔹*قصه ی متولد شدن شتابدهنده ی خطی درمان سرطان*
به روایت مهندس نکویی
قسمت دوم...
انتشار کامل در کانال سروش، ایتا و تلگرام بنیاد علم و فناوری بهیار صنعت.

🔹برشی از قسمت دوم:
سال 72 مادربزرگم درگیر سرطان شد و چند سال بعد هم مادر خودم درگیر سرطان شدند و به‌نوعی از نزدیک این درد سرطان و عمل‌های سختی که روی بیمار انجام می‌شود را لمس کرده بودم...
@behyaarstf_ir
قسمت دوم قصه ی تولد شتابدهنده ی خطی درمان سرطان، به روایت مهندس نکویی


🔹سال 72 مادربزرگم درگیر سرطان شد و چند سال بعد هم مادر خودم درگیر سرطان شدند و به‌نوعی از نزدیک این درد سرطان و عمل‌های سختی که روی بیمار انجام می‌شود را لمس کرده بودم، مثلاً مادربزرگم سرطان سینه داشت، کلاً سینه و غدد لنفاوی زیر بغل‌ ایشان را برداشتند. واقعاً عمل سختی هم بود و به‌نوعی مریض می‌میرد و زنده می‌شود. بدتر از این درد اسم سنگین سرطان است که برای خود بیمار و خانواده او بسیار سخت است. خانواده خودمان را می‌دیدم، مادرم، خودم و بقیه بستگان که چه حال‌وروزی داشتند. می‌دیدیم که این سرطان یک بیماری عادی نیست، واقعاً دردناک است.

🔹احساس کردیم که این هم مثل داستان برانکارد است، همان‌طوری که آن زمان می‌دیدیم برانکارد بی‌کیفیت برای مریض استفاده می‌شود و رفتیم به سمت ساخت یک برانکارد خوب، الآن هم در حوزه سرطان این پنجاه‌نفری که در صف پرتودرمانی نشسته‌اند، پنجاه نفر مثل مادربزرگ خود من هستند. پنجاه‌تا خانواده حال‌وروز خانواده ما را دارند. از طرفی هم وظیفه ما است که چندین سال با این دستگاه سروکله زده بودیم و باید پای ساخت آن‌هم می‌ایستادیم. خلاصه این منطق ما بود. احساس کردیم شاید ابعاد کار متفاوت باشد ولی این همان برانکارد ده سال پیش ما است. مثل همان برانکارد جذابیت‌های خودش را هم داشت و همان‌طور که می‌بینیم همچنان عده‌ای می‌گویند نمی‌شود آن را ساخت. حتی وقتی قرار بود با طرح ساخت دستگاه شتاب‌دهنده به‌عنوان شرکت دانش‌بنیان وارد شهرک علمی تحقیقاتی بشویم، در جلسه دفاع، یکی از داوران پرسید: "به چه علتی فکر می‌کنید می‌توانید دستگاه شتاب‌دهنده خطی بسازید؟" و مهندس نجات‌بخش در پاسخ گفتند ما سال‌هاست که با این دستگاه آشنا هستیم و از نصب تا تعمیر و نگهداری این دستگاه را انجام داده‌ایم و با دانش و تکنولوژی آن کاملاً آشنا هستیم... ولی حتی با این توضیحات مهندس و سابقه شرکت بهیار بازهم این آقای داور قانع نشدند و فرمودند: " تعمیر دستگاه چه ربطی به ساخت آن دارد، مثلاً در کشور صدها نفر متخصص خوب تعمیر دستگاه زیراکس و فتوکپی داریم اما این‌قدر تکنولوژی این دستگاه‌ها بالاست که تابه‌حال حتی یک نفر هم توان تولید آن در داخل کشور را نداشته است" توضیح و فهماندن اینکه علاوه بر موضوع تخصص و تکنولوژی، چیز دیگری وجود دارد که علت موفقیت بهیار در آن است که این اصل در تمام کارها مشترک است وگرنه مگر کم دانشگاه، پژوهشکده، آدم تحصیل‌کرده در کشور داریم مگر تابه‌حال کم پروژه تعریف شده و میلیاردها تومان از پول نفت برای آن هزینه شده... اما چه خروجی داشته...؟ پس حل مشکل فقط دانش، تکنولوژی، پول و رفع تحریم و... نیست بلکه راهکاری است که در مدل کاری بهیار باید آن را جستجو کرد.


🔹در زمان سرویس شتاب‌دهنده دیده بودیم که خارجی‌ها با چه غروری می‌آمدند ایران. وقتی هم می‌آمدند ساعت شروع و پایان کار را آن‌ها مشخص می‌کردند و هر وقت دوست داشتند کار را تمام می‌کردند. ما هرچقدر می‌گفتیم بیا زودتر تمام کنیم، بیمارها منتظر هستند؛ گوش نمی‌کردند و می‌رفتند هتل. این‌ها حس بدی برای ما داشت.

🔹بعداً در بیمارستان میلاد اصفهان، وقتی از زیمنس برای نصب دستگاه پرتودرمانی می‌آمدند، در را می‌بستند تا کسی داخل نیاید. حتی در حدی شده بود که وقتی مهندس‌های ایرانی زیمنس هم می‌آمدند، غرور آن‌ها را هم گرفته بود. باورتان نمی‌شود؛ یک‌بار که در بیمارستان میلاد برای دیدن نحوه‌ی نصب دستگاه داخل رفتم، به خاطر اعتراض به ورود من کار را تعطیل کردند، گفتند تو برو بیرون تا ما کار را ادامه بدهیم.
برای تعمیر و گارانتی هم باز همین داستان‌ها را داشتیم. باید دستگاه می‌خوابید و هفته‌ها زنگ می‌زدند تا یک نفر را بفرستند. این فرد هم یک سری از عیوب دم‌دستی را می‌توانست برطرف کند آن‌هم فقط با تعویض قطعه. سریع زنگ می‌زدند به آلمان و مشورت می‌گرفتند. ادبیاتی که خود آن‌ها با کارشناس ایرانی که نماینده آن‌ها در ایران بود داشتند هم خیلی بد بود. حتی تا روشن کردن کامپیوتر و چگونه به قسمت ستاپ رفتن را هم به او می‌گفتند، یعنی این‌قدر آن‌ها را سطح پایین می‌دیدند. این برای ما خیلی سنگین بود. این بود که فرصتی فراهم شد و ما کار را شروع کردیم و مهندس گفتند بریم برای ساخت شتاب‌دهنده. قبل از آن‌هم یک شتاب‌دهنده‌ای قرار بود در بیمارستان میلاد نصب کنیم که اتفاق نیفتاد و باعث خیر شد تا دستگاه به خود ما برگردد یعنی دسترسی ما به آن عالی شد و ما هم از ساده‌ترین قسمت‌های ممکن مثل تخت و... شروع کردیم.

ادامه دارد...
@behyaarstf_ir
مهندس نکویی- شتابدهنده خطی(1).pdf
282.7 KB
🔹قصه ی ساخت شتابدهنده ی خطی درمان سرطان
به روایت مهندس مهدی نکویی...


@behyaarstf_ir
از دنیا غفلت کردن یعنی از مواهب حیات و مواهب زندگی غفلت کردن و به آن بی‏ اعتنائی کردن؛ این هم یک انحراف دیگر است. مثل بسیاری از گرفتاری‏ هایی که در مجموعه‏ ی دین‏داران در گذشته اتفاق افتاده: اقبال به مسائل اخروی و دینی، و بی‏ توجهی به مواهب عالم حیات و استعدادهائی که خدای متعال در این عالم قرار داده است؛ این هم یکی از انحراف‏هاست. «هو الّذی انشأکم من الارض و استعمرکم فیها»؛ خدا شما را مأمور کرده است به آبادی زمین. آبادی یعنی چه؟ یعنی استعدادهای بی‏ پایانی که در عالم ماده وجود دارد را یکی‏ یکی کشف کردن، آن‏ها را در معرض استفاده‏ ی انسان قرار دادن و انسان را به این وسیله به جلو بردن. این مسئله‏ ی علم و تولید علم و این مسائلی که ما می‏گوئیم، ناظر به این است.

بیانات رهبری در دیدار استادان و دانشجویان کردستان‌
۲۷/۲/۱۳۸۸

@behyaarstf_ir
Audio
🔹درباره ی جایگاه علم و فلسفه در دنیای امروز

🔹با جمع خواهران تشکل جامعه اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان

🔹برگزار شده در تاریخ ۱۹ آبان ماه، سرای هنر و اندیشه با حضور حاج آقای نجات بخش

🔹دنیای امروز دنیایی است که در آن تکنیک مجال ابراز وجود را از انسان ها می گیرد. در دنیایی که از کوچکترین تا بزرگترین امور انسان به تکنیک حواله داده می شود و جایی نیست که انسان خودش را در کارش ببیند، چه نسبتی با علم و تفکر باید برقرار کرد؟

@behyaarstf_ir
این تصحیح و اصلاحِ کار دانشگاه‌ها همین امروز مصداقهای روشنی دارد.
یکی از مصداقهای روشن این است که ما رویکرد مصرف‌کنندگیِ علم را تبدیل کنیم به رویکرد تولید علم. تا کِی باید ما بنشینیم مصرف‌کننده‌ی علم دیگران باشیم؟ بنده با یاد گرفتن علم از دیگران هیچ مخالف نیستم؛ این را بارها گفته‌ام و همه هم میدانند؛ گفتم ما ننگمان نمیکند که از‌ آن کسی که دارای علم است یاد بگیریم و شاگردی کنیم، امّا شاگردی یک حرف است، تقلید یک حرف دیگر است! تا کِی دنباله‌روِ علم این‌وآن باشیم؟ چرا در زمینه‌ی علوم انسانی وقتی گفته میشود که بنشینیم فکر کنیم و علوم انسانیِ اسلامی را پیدا کنیم، یک عدّه‌ای فوراً برمی‌آشوبند که «آقا! علم است»؟ علم است؟ در علوم تجربی که علم بودنش و نتایجش قابل آزمایش در آزمایشگاه است، این‌همه غلط بودنِ یافته‌های علمی روزبه‌روز دارد اثبات میشود، آن‌وقت شما در علوم انسانی توقّع دارید [غلط نباشد]؟ در اقتصاد چقدر حرفهای متعارض و متضاد وجود دارد! در مدیریّت، در مسائل گوناگون علوم انسانی، در فلسفه، این‌همه حرفهای متعارض وجود دارد؛ کدام علم؟ علم آن چیزی است که شما به آن دست پیدا کنید، بتوانید بفهمید آن را، از درون ذهن فعّال شما تراوش بکند. باید دنبال این باشیم که ما تولید علم بکنیم؛ تا کِی مصرف کنیم علم این‌وآن را؟ بله، مانعی ندارد که مثل کالایی که خودمان نداریم، دیگری دارد و از او میگیریم و استفاده میکنیم، از علم دیگران استفاده بکنیم امّا این نمیتواند دائمی باشد، این نمیتواند همیشگی باشد؛ گاهی علمِ دیگران درست به ما منتقل نمیشود، گاهی آن بخش خوبش را به ما نمیدهند، گاهی نو و به‌روزشده‌اش را به ما نمیدهند و این اتّفاق در کشور ما متأسّفانه در سالهای حکومت طاغوت بارها افتاده؛ ما که نباید تجربه‌ها را مجدّداً تکرار بکنیم؛ بنابراین بایستی تولید علم بکنیم.

#بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاه‌ها1397/03/20

@behyaarstf_ir
قدر علم و فناوری همچنان در کشور ما ناشناخته است. نگاه رایج آن است که ما در کشور به محصولات فناورانه نیاز داریم و با خرید بهترین آنها از بازارهای جهانی نیاز خود را برطرف می کنیم. حال آنکه علم و فناوری همچون باغ و بوستانی است که هر روز نو به نو محصولات جدیدی از آن بدست می آید و با خرید محصولات فناورانه (در صورت امکان) تنها می توان نیاز امروز را برطرف کرد.

اما با سرعت تحولات علم و فناوری نیاز به خرید محصولات جدید همچنان بوجود می آید. وضعیت کنونی کشور حاصل چنین نگاهی به علم و فناوری است، بگونه ای که اولا کشور نمی تواند سطح مناسبی از فناوری را در اختیار داشته باشد و ثانیا سطح قابل قبول فناوری به عدالت در کشور توزیع نمی شود و کشور در یک توسعه نامتوازن قرار می گیرد. همچنین بدلیل نیاز شدید کشور به واردات ارزش پول ملی کاهش می یابد، امری که در زمانهایی که نفت و مواد خام به فروش نمی رسد تشدید می شود.

رهبری فرمودند:
حرف امروز من این است که برای رشد اقتصاد کشور و اصلاح امور اقتصادی کشور، به طور قاطع باید به سمت اقتصاد دانش‌بنیان حرکت بکنیم؛ خلاصه‌ی عرض امروز ما این است. «اقتصاد دانش‌بنیان» یعنی چه؟ یعنی اینکه دانش و فنّاوری پیشرفته نقش‌آفرینیِ فراوان و کاملی داشته باشد در همه‌ی عرصه‌های تولید. «همه‌ی عرصه‌های تولید» که عرض میکنیم، یعنی حتّی انتخاب آن کار تولیدی؛ چون لزومی ندارد که انسان همه‌ی کارهای تولیدی را انجام بدهد. انتخاب آن کار تولیدی هم [باید] برخاسته‌ی از نگاه دانشی و بینشی و علمی باشد؛ این معنای اقتصاد دانش‌بنیان است که در همه‌ی عرصه‌های اقتصاد دخالت داشته باشد. اگر ما این سیاست را دنبال کردیم و دانش را پایه و زمینه‌ی اقتصاد کشور قرار دادیم و بنگاه‌های اقتصاد دانش‌بنیان را افزایش دادیم ــ که بعد عرض میکنم ــ منافع زیادی برای کشور و برای اقتصاد کشور خواهد داشت: هزینه‌ها را کاهش میدهد؛ یعنی اقتصاد دانش‌بنیان موجب کاهش هزینه‌های تولید میشود؛ بهره‌وری را افزایش میدهد که امروز یکی از مشکلات ما کاهش بهره‌وری است؛ کیفیّت محصول را افزایش میدهد، بهبود میبخشد و محصولات را رقابت‌پذیر میکند؛ یعنی در بازارهای جهانی، ما میتوانیم از این محصولات به عنوان محصولات رقابت‌پذیر استفاده کنیم، در داخل کشور هم همین جور؛ یعنی در داخل کشور هم، ولو ما در مورد واردات هم خیلی تعرفه نگذاریم و واردات سرازیر بشود، وقتی محصول داخلی کیفیّت بهتری داشت، قیمت ارزان‌تری داشت، مردم طبعاً به آن اقبال میکنند؛ یک چنین خصوصیّاتی در تولید دانش‌بنیان وجود دارد.
من فقط به طور خلاصه عرض میکنم که رسیدن و دست یافتن به پیشرفت عادلانه در اقتصاد و حلّ مشکل فقر در کشور ــ که ما مشکل فقر و استضعاف مالی را در کشور بخواهیم حل کنیم ــ فقط از مسیر تقویت «تولید» میگذرد؛ اگر ما تولید را  تقویت کردیم که تقویت آن هم به همین دانش‌بنیان بودن است، این مقصود بزرگ ان‌شاءالله حاصل خواهد شد.

بنیاد علم و فناوری بهیار صنعت سپاهان

@behyaarstf_ir
🔹قصه ی ساخت شتابدهنده ی خطی درمان سرطان، به روایت مهندس فخاری...

@behyaarstf_ir
بهیار کارش را از نائین شروع کرد و بعد به شهرک صنعتی دولت‌آباد آمد. آن زمان فکر می‌کنم کل کارکنان بهیار 30 نفر بودند. در دولت آباد یک دفتر مکانیک و یک سوله بزرگ داشتیم که در آن کارهای برشکاری و جوشکاری و... انجام می‌شد. یک کانکس برای سیستم الکتریکی تخت و کانکس دیگری هم برای ساخت چراغ اتاق عمل وجود داشت. کانکس دیگر هم برای ما گذاشتند با یک کولرآبی که به‌شدت صدا می‌کرد. من و مهندس عسکری در این کانکس شروع به کار کردیم. حتی یک منبع برق DC هم نداشتیم. خیلی پایه‌ای شروع به کار کردیم و بحث شتاب‌دهنده را کلید زدیم.


روند به این شکل بود که ما یک دستگاه شتاب دهنده ی دسته دوم را خریده بودیم. بخش‌های مختلف دستگاه مثل مدولاتور را راه اندازی کردیم. نقشه‌ها و بردهای آن را نگاه می‌کردیم و کم‌کم متوجه می‌شدیم سیستم چگونه کار می‌کند. سیستم کنترل ما هم همان کارت دیتا اکوزیشن بود. ورودی و خروجی‌های آنالوگ و دیجیتال بود و یک نرم‌افزار لب‌ویو که روی رایانه اجرا می‌شد. ما شروع کردیم با آن کار کردن و یکی‌یکی سیستم را راه انداختیم. بردهای مدولاتور را شناسایی کردیم و فهمیدیم چگونه راه‌اندازی می‌شود. ولتاژ دادیم و آن را راه انداختیم و کار ادامه پیدا کرد.
خاطرم هست زمانی که میخواستیم های ولتاژ را شروع به راه اندازی کنیم. اگر سیستم آرک میزد، باید یک‌ صدای بلندی میشنیدیم تا ادامه ندهیم. در همان زمان، کنار کانکس ما، در کارگاه داشتند تخت مونتاژ می‌کردند. یک اره آتشی بود که وقتی پروفیل را می‌برید تا سه کارگاه آن‌طرف‌تر کسی چیزی نمی‌شنید. انواع کارهای جوش‌کاری و برش‌کاری در کارگاه انجام می‌شد و ما صبر می‌کردیم تا یک‌لحظه کار اره آتشی تمام ‌شود تا بتوانیم یک تست بزنیم.

به‌مرور نیرو‌های دیگر نیز اضافه شدند. به موازاتی که ما روی مدولاتور کار می‌کردیم سازه گنتری را مهندس نکویی آماده کرده بودند. در سال 94 مهندس نجات بخش در حال ساخت ساختمان شهرک بودند. ایشان تأکید داشتند که بونکر شتاب‌دهنده زودتر ساخته شود. بعد از اینکه بونکر ساختمان آماده شد، تجهیزاتمان را منتقل کردیم به بونکر ساخته شده. فقط هم قسمت بونکر آماده شده بود یعنی از کل این ساختمان فقط پایین آن سنگ شده بود، بقیه خاکی بود و دیوارها گچ شده بود و هیچ تجهیزات سرمایشی و گرمایشی وجود نداشت. با این شرایط بچه‌ها آمدند و شتاب‌دهنده را آوردند و آن را در بونکر گذاشتند.

اول دی بود که آمدیم و قطعات را روی گنتری نصب کردیم. شروع کردیم به راه‌اندازی تک‌تک آن‌ها، فکر کنم در دهه فجر بود که ما اولین اشعه شتاب‌دهنده را گرفتیم. فیلم آن‌هم است که من نشستم و در حال اکسپوز کردن هستم، بچه‌ها در بونکر را باز می‌کنند و با یک گایگر می‌روند داخل. وقتی رفتند داخل و دیدند عقربه گایگر تا انتها بالا رفت، به سرعت فرار کردند و آمدند بیرون. خیلی هیجان‌انگیز بود و شب به‌یادماندنی شد.

ما تیوب دستگاه را از خارج خریده بودیم. تیوبی که ما خریدیم نزدیک به شش ماه ترخیصش طول کشید؛ یعنی نزدیک دو ماه زمان برد از چین به ایران برسد و حدود شش ماه طول کشید تا ترخیص شود. سال 95 ما شروع کردیم به بهینه‌سازی دستگاه، قطعات را از حالت تابلو درآوردیم و روی رک نصب کردیم. سیم‌کشی‌ها بهتر شد و شروع کردیم به بهینه‌سازی بردها، مدام بومی‌سازی ما بیشتر شد. از همان اواسط 95 سراغ اداره تجهیزات رفتیم. گفتیم ما دستگاه را ساختیم و الآن مجوز می‌خواهیم. آن زمان همه‌چیز آن بومی نبود. به شکلی بود که ما از قطعات قبلی استفاده کرده بودیم ولی به‌مرور همه را بومی کردیم و حتی بعضی‌ها را بهتر کردیم و چند پله ارتقا دادیم. رفتیم سراغ اداره تجهیزات پزشکی که آگاهی از این دستگاه نداشت و نمیدانست چطور باید مجوز بدهد. طبیعی هم بود و حرفی نداشتیم. ما با این فرض که در هرجای دنیا سازنده‌ای بخواهد این دستگاه را بسازد چگونه این را ارزیابی می‌کند و به آن مجوز می‌دهد. رفتیم و استانداردهای بین‌المللی آن را درآوردیم. استاندارد آی ای سی 60601-1 یا 60601-2 و...

ادامه دارد...

@behyaarstf_ir
مجموعه دانش‌بنیان بهیار صنعت آمادگی دارد در نمایشگاه حکایت حرم، حکایت تولید دانش بنیان را با زائرانِ شهیدِ مقاومت درمیان بگذارد. بهیار صنعت سپاهان مجموعه ای که از سال ۷۸، حضورش با تولید برانکارد پزشکی، توسط دو نفر آغاز می شود و پس از گذشت حدود بیست و سه سال، مقاومتی در عرصه ی اقتصاد پیش نظر ها می آید که در این مقاومت شورمندانه، بستری برای حضور صدها جوان ایرانی جهت نقش آفرینی در برطرف سازی اصلی ترین مسئله های کشور و حضور درخط مقدم جنگ اقتصادی فراهم می شود.

ساخت باکیفیت ترین تخت های پزشکی، ورود به اساسی ترین نقاط حوزه ی درمان کشور نظیر ساخت دستگاه شتاب دهنده ی خطی درمان سرطان، حاضر شدن در نگهبانی از مرز های کشور با ساخت دستگاه ایکس ری و شروع به شکستن محاصره ی حوزه ی هوایی با شروع به طراحی و ساخت جت مسافربری هشت نفره و ده ها فناوری بالای دیگر، جبهه های وسیعی از مقاومت اقتصادی را به ما نشان می دهد. جبهه ای که با حرکت قاطع به سمت آن می توان امید فدا شدن در راه ملت ایران را داشت.

روایت عرصه ی تولید دانش بنیان در موکب حکایت حرم، گلزار شهدای کرمان، دوشنبه لغایت پنجشنبه.
2025/07/12 09:51:36
Back to Top
HTML Embed Code: