Telegram Web
مچاله در خود
چون فشار شب آخر رحم
پیله بسته ام دلتنگی ها را
به دورم
شاید بمیرم یا زاده شوم دوباره
در کودکی نبودت
شعری که سرودی
و بی رحمانه در پی سرنوشتت
روانه شدی به سرزمینی گنگ

#بهزاد_حیدری
@behzadhaidari
پرت می کنم،

به جایی دور،

حواسم را،

اما زود برمی گردد

با خاطره ای نزدیک

بغضت ، باز، پاچه ی گلویم را می گیرد

در این فاصله های کوتاه و تکراری

#بهزاد_حیدری
@behzadhaidari
آتشی که در درونم افروختی
دودش
به چشم شعرهایم رفت

#بهزاد_حیدری

@behzadhaidari
#آنسوی_زندگی

اینجا تو نمی روی هرگز و من نمی میرم هرگز

میدانی؟

_پلکم را که ببندم_

سیاهی اینسو ، جولانگاهی است

برای اعجاز عاشقانه های ما

اکنون که در آن سوی این پرده

دستم از تو بریده است

#بهزاد_حیدری

@behzadhaidari
رفتی ، به بهانه ای که

- دلم برایت تنگ بود -

جای دیگر بزرگ خانه گرفته ای

شاید

به رنگ

خیانت...

نه.... نمی شود

من ،

اینروزا...
روزهاست که...

_دلم برایت تنگ شده است_

#بهزاد_حیدری

@behzadhaidari
#تکرار_زندگی

سنگین تر از هر میدان مینی

جان می گیرد از من

هر رد خاطره ای

که بی تو

دوباره

گذر می کنم از آن

#بهزاد_حیدری

@behzadhaidari
#دلتنگی


لحظه شماری می کنم برای مرگ

برای دوباره ی زندگی

با تو

اگر وعده قیامتمان را هم به او نفروخته باشی

#بهزاد_حیدری

@behzadhaidari
بهار بودنت

هنوز به گرمی تابستان وصال ننشسته بود

رنگ باخت به زردی خزان پاییز

و من سالهاست

به شماره روزهایم ،

یخ زده ام در زمستان رفتنت

#بهزاد_حیدری

@behzadhaidari
تنهایی هایت ، پر شد

با او ، با هم

تنهایی هایم ، پر شد

بی تو ، با غم


#بهزاد_حیدری

@behzadhaidari
استادم باش

بگو

چگونه تو را فراموش کنم

تویی که توانستی مرا فراموش کنی


#بهزاد_حیدری

@behzadhaidari
سیاه پیچکی چنگ کشید بر چهره ی خورشید

از کابوس دور غروب

تا کوهستان خیال

به اسارت برد

ذره ذره تلالو تابش مهر

سرنوشتی

_تاریک_

سایبان ثانیه های رقصان زندگیم

خبر آمد

تو در طلوع غروب کردی


#بهزاد_حیدری

@behzadhaidari
رو به پایان

دوران شعر من

و محتوم

قدم در این مسیر بی برگشت

_افسوس_

چه زود رنگ باخت

ذوق مخاطبی که به خاطرش شاعر شدم

و عاشق

#بهزاد_حیدری

@behzadhaidari
#درد_دل


از حالای مرگ تا فردای خاک

دردهایم

حرفهای نگفته با توست

شعر می شوند

و دلگیرتر از بغض می شکنند در من

چون هر روز ، امروز هم

بی تو اینچنینم

_ به خدایی که به بزرگی نزدیک است

من

از دوری تو قد خدا غمگینم_


#بهزاد_حیدری


@behzadhaidari
خدایی می کند

چشمانت به آفرینش در من

با هر پلک زدن

می گیرد جان

یک دنیا آرزو به وجود

در هر نگاه

ویران ، یک جهان ،

آوار در سکوت

#بهزاد_حیدری


@behzadhaidari
ندانسته

در میان آغوشها

به دنبال عشق می گشت

... فاحشه شد

#بهزاد_حیدری

@behzadhaidari
نابود شد

تمام دنیای من

بی بازمانده

این بود که عظمت رفتنت در هیچ خبری نیامد

#بهزاد_حیدری

@behzadhaidari
با خاطره ی آغوشت

آوار می شوم در خود

چون خانه ای نزدیک به کانون زلزله

با گذر هر ثانیه از نبودت


چه واقعه ی بی پایانی است ... رفتنت


#بهزاد_حیدری

@behzadhaidari
#شب_یلدا


چه توصیف زیبایی است

برای موهای تو

_ شب یلدا _

سیاه و بلند

#بهزاد_حیدری

✔️ @behzadhaidari
بی او

خوبیها در تضادند، با خود

      در معنی

در تضاد،

او تمام خوبیها

 را برای من خواست

                جز خودش را


#بهزاد_حیدری

@behzadhaidari
2025/06/27 19:57:04
Back to Top
HTML Embed Code: