زبانشناسی و فراتر از آن
زبان بلخی یکی از زبانهای ایرانی میانه شرقی است؛ مهمترین اثر بهجایمانده از این زبان، سنگنوشته ۲۵سطری سرخکتل (در ایالت بغلان افغانستان) است که در سده دوم میلادی به فرمان کانیشکا، پادشاه کوشانی، نوشته شده است. کوشانیان از خط یونانی که به الفبای تخاری نیز موسوم است، برای نوشتن زبان بلخی بهره میگرفتند.
✍🏻 خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
زبان بلخی یکی از زبانهای ایرانی میانه شرقی است؛ مهمترین اثر بهجایمانده از این زبان، سنگنوشته ۲۵سطری سرخکتل (در ایالت بغلان افغانستان) است که در سده دوم میلادی به فرمان کانیشکا، پادشاه کوشانی، نوشته شده است. کوشانیان از خط یونانی که به الفبای تخاری نیز موسوم است، برای نوشتن زبان بلخی بهره میگرفتند.
✍🏻 خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
👍7❤3
زبانشناسی و فراتر از آن:
نخستین تلاش نظاممند برای برقراری پیوند میان زبانهای تازه یافت شده در خانواده زبانهای ایر و اروپایی (هند و اروپایی) از سوی آگوست شلایچر آلمانی انجام شد.
وی که تحت تأثیر هگل و مدلهای علوم طبیعی متداول در آن زمان بود، زبان را جاندار و دارای چرخه زندگی میدانست و مدلی تبارشناختی برای نمایش پیوند میان زبانها با نام درخت خانواده (شجرهنامه)، در آلمانی Stammbaum پیشنهاد نمود.
پیشانگاره (پیشفرض)های نظری «درخت خانواده» مبتنی بر انگاره فرگشت (نظریه تکامل) داروین بود.
نخستین و برجستهترین واکنش به مدل Stammbaum، مدل موجی (wellentheorie) بود که از سوی یوهان اشمیت (1901 ـ 1843) پیشنهاد شد.
✍🏻خورشید صبوری
@beyondlinguistics
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
نخستین تلاش نظاممند برای برقراری پیوند میان زبانهای تازه یافت شده در خانواده زبانهای ایر و اروپایی (هند و اروپایی) از سوی آگوست شلایچر آلمانی انجام شد.
وی که تحت تأثیر هگل و مدلهای علوم طبیعی متداول در آن زمان بود، زبان را جاندار و دارای چرخه زندگی میدانست و مدلی تبارشناختی برای نمایش پیوند میان زبانها با نام درخت خانواده (شجرهنامه)، در آلمانی Stammbaum پیشنهاد نمود.
پیشانگاره (پیشفرض)های نظری «درخت خانواده» مبتنی بر انگاره فرگشت (نظریه تکامل) داروین بود.
نخستین و برجستهترین واکنش به مدل Stammbaum، مدل موجی (wellentheorie) بود که از سوی یوهان اشمیت (1901 ـ 1843) پیشنهاد شد.
✍🏻خورشید صبوری
@beyondlinguistics
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
👍6❤1
یکی دیگر از دگرگونیهای آوایی که فارسی باستان را از اوستایی و مادی متمایز میسازد، دگرگونی واج ایرانی آغازین dz* است. این واج در فارسی باستان به d و در اوستایی و مادی به z تبدیل شده است.
این تقابل در گویشهای ایرانی نو نیز دیده میشود و گویشهای شرقی واج z و گویشهای غربی واج d را نشان میدهند.
برای نمونه، واژه فارسی «داماد» دنباله واژه فارسی باستان dāmātar* است و برابر اوستایی این واژه، zāmātar میباشد.
در گویشهای زیر که همه به جز گویش پشتو که از دسته جنوب شرقی است، در دسته گویشهای شمال غربی جای میگیرند، میتوان واج z را در تقابل با واج d در واژه فارسی «داماد» دید.
صورت بلوچی: zāmās یا zāmāt
صورت هورامی: zamā
صورت کردی: zāwā
صورت تاتی خلخال: zāmā
صورت گیلکی: zāmā
صورت پشتو: zūm
✍🏻گردآوری: خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
این تقابل در گویشهای ایرانی نو نیز دیده میشود و گویشهای شرقی واج z و گویشهای غربی واج d را نشان میدهند.
برای نمونه، واژه فارسی «داماد» دنباله واژه فارسی باستان dāmātar* است و برابر اوستایی این واژه، zāmātar میباشد.
در گویشهای زیر که همه به جز گویش پشتو که از دسته جنوب شرقی است، در دسته گویشهای شمال غربی جای میگیرند، میتوان واج z را در تقابل با واج d در واژه فارسی «داماد» دید.
صورت بلوچی: zāmās یا zāmāt
صورت هورامی: zamā
صورت کردی: zāwā
صورت تاتی خلخال: zāmā
صورت گیلکی: zāmā
صورت پشتو: zūm
✍🏻گردآوری: خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
👍12❤2👎1
به یاد استاد:
✍🏻خورشید صبوری
امروز بسیار به یاد استاد فرهیخته درگذشتهام، جناب فریبرز کوچکیزاد، بودم؛ استادی که اگر این ویروس اهریمنساخته نبود، همچنان بود و زنده بود و ما انبوه شاگردانش از وجود و دانش ارزشمندش، بهرهمند.
🙏🏻روانش به مینو، همه روشن به شادی و آرامش🙏🏻
متن زیر پاسخ استاد گرامیم است به پرسش من درباره ریشهشناسی واژه «خوارزم»
*****************************
سلام. همچنانکه می دانید، برخی از اسمهای خاص آنقدر دیرینه هستند که به سختی می توان آنها را معنی کرد چون که این اسم ها به مرور زمان هاله های معنایی خود را از دست داده اند و لفظ بر معنی چیره شده است.
در باره واژه "خوارزم" هم ، این چنین است و در مورد ریشه آن اختلاف نظر وجود دارد.
واژه خوارزم در سنگنوشته های داریوش در بیستون و نقش رستم و شوش به صورت Uvārazmīš آمده که اسم مونث است و در حالتهای نحوی متفاوت صرف می شود. ستاک آن به صورت -ūvārazmīy است و یکی از استانهای ایران در آن زمان بوده. شکل یونانی آن به صورت Χωρασμιη است و به همین خاطر در متون انگلیسی به صورت Chorasmia آمده است. در کتیبه های سه زبانه شکل ایلامی و اکدی این واژه به ترتیب به صورتهای :
ma-ra-iš-mi-iš
hu-ma-ri-iz-ma-
آمده [ البته اسم اکدی آن زیر حرف h یک نیم دایره رو به بالا می خواهد که نشان بدهد حرف اول آن در اکدی (خ) است و (ه) یا (ح) نیست.
در مورد ایلامی هم تعجب نکنید چون ایلامی ها به جای واژه فارسی باستان Dārayavauš (داریوش) می گفتند:
Da-ri-ia-ma-u-iš
پس طبیعی به نظر می رسد. چون که به جای سیلاب va فارسی باستان، آنها از سیلاب ma استفاده می کردند.
به هر حال ، عده ای از زبانشناسان از قبیل:
Burnouf, Sachau, Geiger, ....
جزء اول آن را -xwār* به معنی: "خوراک "و جزء دومش را -zam* به معنی"زمین" می دانند و در مجموع آن را به معنی: nourishing land یا "سرزمین خوراک [دهنده] "می دانند. و برخی دیگر از زبانشناسان از قبیل :
Lerch, Veselovskii, Kiepert, MacKenzie, ....
جزء اولش را xwār به معنی: "خوار، پست" می گیرند و جزء دومش را همان -zam به معنی: "زمین" می دانند و در مجموع آن را به معنی : "زمین پست" می گیرند. استاد نازنینمان روانشاد دکتر مهرداد بهار آن را به معنی "زمین پست" قبول داشت.
البته معنی های دیگری هم در ویکیپدیا پیشنهاد شده است ولی من از واژه نامه کتاب دستور زبان کنت و همچنین از دایره المعارف ایرانیکا کمک گرفته ام.
#فریبرز_کوچکی_زاد 🌺🌺🌺🌺
*********************
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
✍🏻خورشید صبوری
امروز بسیار به یاد استاد فرهیخته درگذشتهام، جناب فریبرز کوچکیزاد، بودم؛ استادی که اگر این ویروس اهریمنساخته نبود، همچنان بود و زنده بود و ما انبوه شاگردانش از وجود و دانش ارزشمندش، بهرهمند.
🙏🏻روانش به مینو، همه روشن به شادی و آرامش🙏🏻
متن زیر پاسخ استاد گرامیم است به پرسش من درباره ریشهشناسی واژه «خوارزم»
*****************************
سلام. همچنانکه می دانید، برخی از اسمهای خاص آنقدر دیرینه هستند که به سختی می توان آنها را معنی کرد چون که این اسم ها به مرور زمان هاله های معنایی خود را از دست داده اند و لفظ بر معنی چیره شده است.
در باره واژه "خوارزم" هم ، این چنین است و در مورد ریشه آن اختلاف نظر وجود دارد.
واژه خوارزم در سنگنوشته های داریوش در بیستون و نقش رستم و شوش به صورت Uvārazmīš آمده که اسم مونث است و در حالتهای نحوی متفاوت صرف می شود. ستاک آن به صورت -ūvārazmīy است و یکی از استانهای ایران در آن زمان بوده. شکل یونانی آن به صورت Χωρασμιη است و به همین خاطر در متون انگلیسی به صورت Chorasmia آمده است. در کتیبه های سه زبانه شکل ایلامی و اکدی این واژه به ترتیب به صورتهای :
ma-ra-iš-mi-iš
hu-ma-ri-iz-ma-
آمده [ البته اسم اکدی آن زیر حرف h یک نیم دایره رو به بالا می خواهد که نشان بدهد حرف اول آن در اکدی (خ) است و (ه) یا (ح) نیست.
در مورد ایلامی هم تعجب نکنید چون ایلامی ها به جای واژه فارسی باستان Dārayavauš (داریوش) می گفتند:
Da-ri-ia-ma-u-iš
پس طبیعی به نظر می رسد. چون که به جای سیلاب va فارسی باستان، آنها از سیلاب ma استفاده می کردند.
به هر حال ، عده ای از زبانشناسان از قبیل:
Burnouf, Sachau, Geiger, ....
جزء اول آن را -xwār* به معنی: "خوراک "و جزء دومش را -zam* به معنی"زمین" می دانند و در مجموع آن را به معنی: nourishing land یا "سرزمین خوراک [دهنده] "می دانند. و برخی دیگر از زبانشناسان از قبیل :
Lerch, Veselovskii, Kiepert, MacKenzie, ....
جزء اولش را xwār به معنی: "خوار، پست" می گیرند و جزء دومش را همان -zam به معنی: "زمین" می دانند و در مجموع آن را به معنی : "زمین پست" می گیرند. استاد نازنینمان روانشاد دکتر مهرداد بهار آن را به معنی "زمین پست" قبول داشت.
البته معنی های دیگری هم در ویکیپدیا پیشنهاد شده است ولی من از واژه نامه کتاب دستور زبان کنت و همچنین از دایره المعارف ایرانیکا کمک گرفته ام.
#فریبرز_کوچکی_زاد 🌺🌺🌺🌺
*********************
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
Telegram
زبانشناسی با خورشید
دوباره راهاندازیشده در ۲۶ مرداد ۱۴۰۳
درگاهی برای آشنایی با زبانهای ایرانی و هر آنچه با زبان و فرهنگ در پیوند است.
تأکید بر دانشی بودن محتوا است؛ این درگاه پیدرپی و با بازهٔ زمانی اندک بهروز نمیشود.
سخن با نویسنده: @Linguistkhorshidbot
درگاهی برای آشنایی با زبانهای ایرانی و هر آنچه با زبان و فرهنگ در پیوند است.
تأکید بر دانشی بودن محتوا است؛ این درگاه پیدرپی و با بازهٔ زمانی اندک بهروز نمیشود.
سخن با نویسنده: @Linguistkhorshidbot
👍7❤4
✍🏻خورشید صبوری
ریشه شناسی واژه «خورشید» به قلم استاد بزرگوارم جناب «فریبرز کوچکیزاد»
واژه "خورشید" که در متون مانوی به صورت xwarxšēd آمده است صورت اوستایی آن -hvare-xšaeta می باشد که جزء اول آن -hvar یا -hvare در اوستا یعنی: "خور" یا "هور" و اسم است ولی جزء دوم آن یعنی: -xšaeta صفت است و از ریشه -xšay* می آید که در اصل به معنی "سلطنت کردن " و نیز "شایسته بودن" می باشد.
این صفت هم برای "خور" (یعنی: خورشید) آمده است و هم برای "جم" یعنی: جمشید).
در اصل به معنی: "خور شاه" و "جم پادشاه" بوده است ولی کم کم در همان دوران معنی این ریشه تعمیم پیدا می کند و مردم چون صفت ظاهری خورشید را درخشندگی می دیدند آن را، هم به معنی "خور شاه" و هم به معنی "خور درخشنده" گرفتند و کلمه "مهشید" را به قیاس با آن ساختند.
در پهلوی اشکانیaxšēnd به معنی: ''شاهزاده" است که صفت فاعلی است از ریشه -xša* یا -xšay* که در اصل به صورت: xšayant* بوده که یک واکه پیش نهشت (-prothesis a) به آن افزوده شده است.
واژه "اخشید" هم نام خانواده سلطنتی بوده که در دوره اسلامی در مصر حکومت می کردند. برای مثال "کافور اخشیدی" از همین واژه بوجود آمده است.
کلمه دیگری که از این ریشه می آید "افشین" است به معنی "حاکم" یا "فرمانروا". برای مثال حاکم سغد را "افشین سغد" می گفتند و نیز حاکم سمرقند را "اخشید سمرقند" می گفتند و این زبانها تحت تاثیر همدیگر واقع گشته اند.
تعمیم معنایی خصوصا در گذشته خیلی متداول بوده مثلا واژه "چهر" در اصل به معنی "نژاد" و "اصل و نسب" است.
واژه hu-čihr در اصل به معنی: "دارای نژاد خوب" یا "نجیب زاده" است ولی کم کم معنی "خوش چهره" و یا به صورت "زیبا روی" هم در آمده است. واژه "شهرزاد" صورت اصلی اش "čihr-zād" است به معنی: "نجیب زاده:، :اصیل زاده: یا "آزاد زاده" یعنی; "کسی که از نژاد کنیز نیست".
در تبدیل -hvar اوستایی به "هور" یا "خور"، باید در نظر داشته باشیم که -sw هند و اروپایی اولیه در اوستا به -xv و در فارسی باستان به -huv و در فارسی میانه به xw و در فارسی جدید به خو یعنی /خ/ با واو معدوله و در آخر کلمه به/خ/ تبدیل می شود. مانند:
Av. xVanghar-
منظورم از xV ( یا: "خو") یعنی: حرف xv اوستایی که یک حرف است نه دوتا وبا x اوستایی (یعنی: خ) فرق می کند. ng راهم شما یک حرف در نظر بگیرید نه دو تا مثل علامت فونتیکی انتهای پسوند ing انگلیسی که من نمی توانم آن را تایپ کنم.
MP. xwāhar در فارسی میانه
np. xāhar فارسی جدید : خواهر
#فریبرز_کوچکی_زاد 🌺🌺🌺🌺
(با بهره برداری از گفته های درسی استاد فقیدم روانشاد دکتر محسن ابوالقاسمی که روحشان شاد و یادشان جاویدان باد)
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
ریشه شناسی واژه «خورشید» به قلم استاد بزرگوارم جناب «فریبرز کوچکیزاد»
واژه "خورشید" که در متون مانوی به صورت xwarxšēd آمده است صورت اوستایی آن -hvare-xšaeta می باشد که جزء اول آن -hvar یا -hvare در اوستا یعنی: "خور" یا "هور" و اسم است ولی جزء دوم آن یعنی: -xšaeta صفت است و از ریشه -xšay* می آید که در اصل به معنی "سلطنت کردن " و نیز "شایسته بودن" می باشد.
این صفت هم برای "خور" (یعنی: خورشید) آمده است و هم برای "جم" یعنی: جمشید).
در اصل به معنی: "خور شاه" و "جم پادشاه" بوده است ولی کم کم در همان دوران معنی این ریشه تعمیم پیدا می کند و مردم چون صفت ظاهری خورشید را درخشندگی می دیدند آن را، هم به معنی "خور شاه" و هم به معنی "خور درخشنده" گرفتند و کلمه "مهشید" را به قیاس با آن ساختند.
در پهلوی اشکانیaxšēnd به معنی: ''شاهزاده" است که صفت فاعلی است از ریشه -xša* یا -xšay* که در اصل به صورت: xšayant* بوده که یک واکه پیش نهشت (-prothesis a) به آن افزوده شده است.
واژه "اخشید" هم نام خانواده سلطنتی بوده که در دوره اسلامی در مصر حکومت می کردند. برای مثال "کافور اخشیدی" از همین واژه بوجود آمده است.
کلمه دیگری که از این ریشه می آید "افشین" است به معنی "حاکم" یا "فرمانروا". برای مثال حاکم سغد را "افشین سغد" می گفتند و نیز حاکم سمرقند را "اخشید سمرقند" می گفتند و این زبانها تحت تاثیر همدیگر واقع گشته اند.
تعمیم معنایی خصوصا در گذشته خیلی متداول بوده مثلا واژه "چهر" در اصل به معنی "نژاد" و "اصل و نسب" است.
واژه hu-čihr در اصل به معنی: "دارای نژاد خوب" یا "نجیب زاده" است ولی کم کم معنی "خوش چهره" و یا به صورت "زیبا روی" هم در آمده است. واژه "شهرزاد" صورت اصلی اش "čihr-zād" است به معنی: "نجیب زاده:، :اصیل زاده: یا "آزاد زاده" یعنی; "کسی که از نژاد کنیز نیست".
در تبدیل -hvar اوستایی به "هور" یا "خور"، باید در نظر داشته باشیم که -sw هند و اروپایی اولیه در اوستا به -xv و در فارسی باستان به -huv و در فارسی میانه به xw و در فارسی جدید به خو یعنی /خ/ با واو معدوله و در آخر کلمه به/خ/ تبدیل می شود. مانند:
Av. xVanghar-
منظورم از xV ( یا: "خو") یعنی: حرف xv اوستایی که یک حرف است نه دوتا وبا x اوستایی (یعنی: خ) فرق می کند. ng راهم شما یک حرف در نظر بگیرید نه دو تا مثل علامت فونتیکی انتهای پسوند ing انگلیسی که من نمی توانم آن را تایپ کنم.
MP. xwāhar در فارسی میانه
np. xāhar فارسی جدید : خواهر
#فریبرز_کوچکی_زاد 🌺🌺🌺🌺
(با بهره برداری از گفته های درسی استاد فقیدم روانشاد دکتر محسن ابوالقاسمی که روحشان شاد و یادشان جاویدان باد)
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
Telegram
زبانشناسی با خورشید
دوباره راهاندازیشده در ۲۶ مرداد ۱۴۰۳
درگاهی برای آشنایی با زبانهای ایرانی و هر آنچه با زبان و فرهنگ در پیوند است.
تأکید بر دانشی بودن محتوا است؛ این درگاه پیدرپی و با بازهٔ زمانی اندک بهروز نمیشود.
سخن با نویسنده: @Linguistkhorshidbot
درگاهی برای آشنایی با زبانهای ایرانی و هر آنچه با زبان و فرهنگ در پیوند است.
تأکید بر دانشی بودن محتوا است؛ این درگاه پیدرپی و با بازهٔ زمانی اندک بهروز نمیشود.
سخن با نویسنده: @Linguistkhorshidbot
❤7👍3🙏1
سنگنبشتهای با دبیره میخی مربوط به پادشاهی هیتی
پیدا شده در خاتوشا/هاتوسا در بُغازکوی کنونی (ترکیه) که در روزگار مفرغ میانی و پسین (۱۲۰۰-۲۰۰۰ پیش از میلاد)، پایتخت این پادشاهی بوده است.
✍🏻خورشید صبوری
🆔
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
🆔
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
پیدا شده در خاتوشا/هاتوسا در بُغازکوی کنونی (ترکیه) که در روزگار مفرغ میانی و پسین (۱۲۰۰-۲۰۰۰ پیش از میلاد)، پایتخت این پادشاهی بوده است.
✍🏻خورشید صبوری
🆔
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
🆔
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
👍6❤2
در سال ۱۹۰۸، دو پژوهشگر آلمانی به نامهای امیل زیک و ویلهلم زیکلینگ با استفاده از یک متن دوزبانه تخاری (که در آن زمان ناشناخته بود) و سنسکریت، توانستند یک زبان ناشناخته را رمزگشایی کنند. اما شگفت این بود که زبان تازهپیداشده، نه یک زبان سَتِم، بلکه زبانی کِنتوم بود (زبانهای کنتوم شامل ژرمنی، ایتالیایی، سلتی و ... غربسوی و زبانهای سَتِم شامل زبانهای هندوایرانی، بالتی و اسلاوی شرقسوی هستند.)
در آن هنگام، زیک و زیکلینگ نتوانستند نامی برای زبان تازه بگذارند؛ اما پس از آنکه متنی بودایی به زبان اویغوری در همان منطقه یافتند، دریافتند این متن برگردانی از زبان “Twghry” است که خود از یک زبان هندی برگردانده شده است.
از این رو، زیک و زیکلینگ آن زبان را به نام ناحیه تخار یا تخارستان در افغانستان کنونی، «تخاری» نامیدند. نامی که بسیاری از زبانشناسان، آن را نامی نامناسب و بدون مسما میدانند.
✍🏻خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
درگاه پشتیبان در واتساپ:
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
در آن هنگام، زیک و زیکلینگ نتوانستند نامی برای زبان تازه بگذارند؛ اما پس از آنکه متنی بودایی به زبان اویغوری در همان منطقه یافتند، دریافتند این متن برگردانی از زبان “Twghry” است که خود از یک زبان هندی برگردانده شده است.
از این رو، زیک و زیکلینگ آن زبان را به نام ناحیه تخار یا تخارستان در افغانستان کنونی، «تخاری» نامیدند. نامی که بسیاری از زبانشناسان، آن را نامی نامناسب و بدون مسما میدانند.
✍🏻خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
درگاه پشتیبان در واتساپ:
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
Telegram
زبانشناسی با خورشید
دوباره راهاندازیشده در ۲۶ مرداد ۱۴۰۳
درگاهی برای آشنایی با زبانهای ایرانی و هر آنچه با زبان و فرهنگ در پیوند است.
تأکید بر دانشی بودن محتوا است؛ این درگاه پیدرپی و با بازهٔ زمانی اندک بهروز نمیشود.
سخن با نویسنده: @Linguistkhorshidbot
درگاهی برای آشنایی با زبانهای ایرانی و هر آنچه با زبان و فرهنگ در پیوند است.
تأکید بر دانشی بودن محتوا است؛ این درگاه پیدرپی و با بازهٔ زمانی اندک بهروز نمیشود.
سخن با نویسنده: @Linguistkhorshidbot
👍7❤2
#زبان_فارسی زبانی آهنگین (intonational language) است و از زیر و بمی آواها در سطح جمله بهره میگیرد؛ برای نمونه در زبان فارسی، جملههای پرسشی با آهنگ خیزان و جملههای خبری با آهنگ افتان ادا میشوند. زبانهای آهنگین از زیر و بمی آواها در سطح جمله برای نشان دادن احساسات نیز استفاده میکنند.
اما همه زبانهای بشری، آهنگین نیستند. برخی از زبانها مانند زبان چینی ماندارین، زبان برمهای، و زبان ایگبو (یک زبان افریقایی) زبانهای نواختی (tonal language) هستند.
در این زبانها، زیر و بمی در سطح واژه دیده میشود. به بیان دیگر بسته به اینکه واژه با چه زیر و بمی ادا شود، معنای متفاوتی پیدا میکند. در این زبانها، هم گوینده و هم شنونده باید حساسیت زیادی به زیر و بمی واژگان و حتی هجاهای تشکیلدهنده واژگان داشته باشند.
بر اساس یک نمونه کلاسیک از زبانهای نواختی که در بیشتر کتابهای آواشناسی آورده شده، در زبان چینی ماندارین، اگر واژه ma با زیر و بمی یکنواخت بیان شود، به معنی «مادر»، اگر با زیر و بمی خیزانِ زیر بیان شود، به معنی «بوته شاهدانه»، اگر با زیر و بمی خیزانِ بَم بیان شود، به معنی «اسب» و اگر با زیر و بمی افتانِ بم بیان شود، به معنی «سرزنش» خواهد بود.
در پژوهشی که به تازگی در نشریه Current Biology به چاپ رسیده، نشان داده شده است که نواختی یا آهنگین بودن زبان اول به عنوان نخستین تجربه زبانی ما در آغاز زندگی، بر درک موسیقیایی ما نیز تأثیر میگذارد؛ گویشوران زبانهای نواختی در مقایسه با گویشوران زبانهای آهنگین، در تشخیص آهنگهای موسیقی بهتر عمل میکنند اما عملکرد خوبی در تشخیص وزن (ضرب) موسیقیایی ندارند؛ زیرا، گویشوران زبانهای نواختی به دلیل اهمیت زیاد زیر و بمی آواها در این زبانها، بیش از آنکه به وزن موسیقی توجه داشته باشند، به زیر و بمی آهنگ توجه دارند.
#زبانشناسی
#آواشناسی
✍🏻خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
درگاه پشتیبان در واتساپ:
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
اما همه زبانهای بشری، آهنگین نیستند. برخی از زبانها مانند زبان چینی ماندارین، زبان برمهای، و زبان ایگبو (یک زبان افریقایی) زبانهای نواختی (tonal language) هستند.
در این زبانها، زیر و بمی در سطح واژه دیده میشود. به بیان دیگر بسته به اینکه واژه با چه زیر و بمی ادا شود، معنای متفاوتی پیدا میکند. در این زبانها، هم گوینده و هم شنونده باید حساسیت زیادی به زیر و بمی واژگان و حتی هجاهای تشکیلدهنده واژگان داشته باشند.
بر اساس یک نمونه کلاسیک از زبانهای نواختی که در بیشتر کتابهای آواشناسی آورده شده، در زبان چینی ماندارین، اگر واژه ma با زیر و بمی یکنواخت بیان شود، به معنی «مادر»، اگر با زیر و بمی خیزانِ زیر بیان شود، به معنی «بوته شاهدانه»، اگر با زیر و بمی خیزانِ بَم بیان شود، به معنی «اسب» و اگر با زیر و بمی افتانِ بم بیان شود، به معنی «سرزنش» خواهد بود.
در پژوهشی که به تازگی در نشریه Current Biology به چاپ رسیده، نشان داده شده است که نواختی یا آهنگین بودن زبان اول به عنوان نخستین تجربه زبانی ما در آغاز زندگی، بر درک موسیقیایی ما نیز تأثیر میگذارد؛ گویشوران زبانهای نواختی در مقایسه با گویشوران زبانهای آهنگین، در تشخیص آهنگهای موسیقی بهتر عمل میکنند اما عملکرد خوبی در تشخیص وزن (ضرب) موسیقیایی ندارند؛ زیرا، گویشوران زبانهای نواختی به دلیل اهمیت زیاد زیر و بمی آواها در این زبانها، بیش از آنکه به وزن موسیقی توجه داشته باشند، به زیر و بمی آهنگ توجه دارند.
#زبانشناسی
#آواشناسی
✍🏻خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
درگاه پشتیبان در واتساپ:
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
Telegram
زبانشناسی با خورشید
دوباره راهاندازیشده در ۲۶ مرداد ۱۴۰۳
درگاهی برای آشنایی با زبانهای ایرانی و هر آنچه با زبان و فرهنگ در پیوند است.
تأکید بر دانشی بودن محتوا است؛ این درگاه پیدرپی و با بازهٔ زمانی اندک بهروز نمیشود.
سخن با نویسنده: @Linguistkhorshidbot
درگاهی برای آشنایی با زبانهای ایرانی و هر آنچه با زبان و فرهنگ در پیوند است.
تأکید بر دانشی بودن محتوا است؛ این درگاه پیدرپی و با بازهٔ زمانی اندک بهروز نمیشود.
سخن با نویسنده: @Linguistkhorshidbot
👍15❤1🙏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آواهای گفتاری در بیشتر زبانها از جمله زبانهای ایرانی، با سازوکار جریان برونسوی هوا از ششها تولید میشوند؛ به بیان دیگر، جریان هوای بازدم از ششها وارد نای، حنجره، حلق، دهان یا بینی میشود و بسته به باز یا بسته بودن تارآواها در حنجره، تنگ شدن یا مسدود شدن دیواره حلق و بخشهایی از حفره دهان، باز یا بسته بودن حفره بینی و نیز حالتهای مختلف زبان از جمله افتادگی یا افراشتگی و غیره، آواهای مختلف گفتاری تولید میشوند.
اما در برخی از زبانهای بشری مانند زبانهای افریقایی زولو و خوسا، آواهای گفتاری با مکانیسم جریان هوای درونسوی به ششها تولید میشوند؛ این آواها در زبانشناسی، آواهای نُچی (click) نامیده میشوند.
آواهای نچی میتوانند دولبی (با فشردن لبها بر هم)، دندانی، لثوی یا کامی باشند؛ در آواهای دندانی، لثوی و کامی، زبان به ترتیب با دندانهای بالا، لثه و کام (قسمت نرم عقب سقف دهان) تماس پیدا میکند.
در زبان فارسی، آواهای نچی دندانی و کامی در مواردی چون ایستاندن چهارپایان تولید میشوند که آواهایی غیرزبانی هستند؛ به همین دلیل به این آواها، آواهای شبانی نیز گفته شده است.
خورشید صبوری
@beyondlinguistics
اما در برخی از زبانهای بشری مانند زبانهای افریقایی زولو و خوسا، آواهای گفتاری با مکانیسم جریان هوای درونسوی به ششها تولید میشوند؛ این آواها در زبانشناسی، آواهای نُچی (click) نامیده میشوند.
آواهای نچی میتوانند دولبی (با فشردن لبها بر هم)، دندانی، لثوی یا کامی باشند؛ در آواهای دندانی، لثوی و کامی، زبان به ترتیب با دندانهای بالا، لثه و کام (قسمت نرم عقب سقف دهان) تماس پیدا میکند.
در زبان فارسی، آواهای نچی دندانی و کامی در مواردی چون ایستاندن چهارپایان تولید میشوند که آواهایی غیرزبانی هستند؛ به همین دلیل به این آواها، آواهای شبانی نیز گفته شده است.
خورشید صبوری
@beyondlinguistics
👍16❤1
زبانشناسی و فراتر از آن:
واژه انگبین (عسل در عربی) از ریشه هند و اروپایی -k(e)neko* آمده که احتمالا به رنگهای زرد، قهوهای یا طلایی اشاره دارد. واژه honey انگلیسی نیز برآمده از همان ریشه هند و اروپایی است:
Old English: hunig
Old Norse: hunang
Old High German: honang
همانگونه میبینید، واژه «انگبین» در پارسی همانندی بسیاری با واژگان بالا دارد.
اما واژهای که در زبان فرانسوی برای اشارت به «عسل» به کار میرود، واژه «miel» است که برآمده از ریشه هند و اروپایی -melit* به معنای «انگبین/عسل» است.
واژگان «کارامل»، «مارمالاد»، «ملیسا» و نیز ملاز (ملاس) که همان شیره چغندر قند است نیز هم ریشه با همان واژه «miel» فرانسوی است.
ما در پارسی واژه «مِل» را به چم «باده/شراب» داریم که واژه «مِی» نیز برآمده از آن است. واژگان «مل/می» نیز با واژه «miel» فرانسوی همریشه هستند.
✍🏻خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
درگاه پشتیبان در واتساپ:
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
واژه انگبین (عسل در عربی) از ریشه هند و اروپایی -k(e)neko* آمده که احتمالا به رنگهای زرد، قهوهای یا طلایی اشاره دارد. واژه honey انگلیسی نیز برآمده از همان ریشه هند و اروپایی است:
Old English: hunig
Old Norse: hunang
Old High German: honang
همانگونه میبینید، واژه «انگبین» در پارسی همانندی بسیاری با واژگان بالا دارد.
اما واژهای که در زبان فرانسوی برای اشارت به «عسل» به کار میرود، واژه «miel» است که برآمده از ریشه هند و اروپایی -melit* به معنای «انگبین/عسل» است.
واژگان «کارامل»، «مارمالاد»، «ملیسا» و نیز ملاز (ملاس) که همان شیره چغندر قند است نیز هم ریشه با همان واژه «miel» فرانسوی است.
ما در پارسی واژه «مِل» را به چم «باده/شراب» داریم که واژه «مِی» نیز برآمده از آن است. واژگان «مل/می» نیز با واژه «miel» فرانسوی همریشه هستند.
✍🏻خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
درگاه پشتیبان در واتساپ:
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
👍18❤3👎2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زبان یونانی پونتی یا به گفته گویشورانش، رومیکا (Romeyka)، گونهای از زبان یونانی باستان و دارای پیشینه هزاران ساله است. این زبان که گویشورانش در یونان، ترکیه، ارمنستان، قزاقستان، گرجستان و روسیه پراکندهاند، هماکنون با گزند نابودی روبرو است.
گمان میرود ۲۰۰۰ گویشور بومی رومیکا باشنده ترابوزان ترکیه باشند که زاد (سن) آنها بیش از ۶۵ سال است. رومیکا یک زبان گفتاری است و سامانه (نظام) نوشتاری ندارد.
تماس گسترده با زبان ترکی، نبود سازوکارهای پشتیبان برای انتقال میاننسلی، برچسبهای اجتماعیـفرهنگی و مهاجرت جوانان بر زبان رومیکا فشار آورده و میآورند و این زبان را در ترابوزان به لبه پرتگاه نابودی کشاندهاند.
برخی ساختارهای دستوری این زبان همسان ساختارهای دستوری یونانی هلنی ـ و نه یونانی میانه ـ است و همین نکته زبانشناسان را به این باور رسانده که این زبان دنباله زبان یونانی میانه نیست، بلکه دنباله یونانی هلنی است. به بیان دیگر، رومیکا دختر یونانی نوین نیست، بلکه خواهر آن است. بر این پایه، این ادعا که یونانی نوین، یک زبان تک و بدون خانواده است، رد میشود.
✍🏻خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
گمان میرود ۲۰۰۰ گویشور بومی رومیکا باشنده ترابوزان ترکیه باشند که زاد (سن) آنها بیش از ۶۵ سال است. رومیکا یک زبان گفتاری است و سامانه (نظام) نوشتاری ندارد.
تماس گسترده با زبان ترکی، نبود سازوکارهای پشتیبان برای انتقال میاننسلی، برچسبهای اجتماعیـفرهنگی و مهاجرت جوانان بر زبان رومیکا فشار آورده و میآورند و این زبان را در ترابوزان به لبه پرتگاه نابودی کشاندهاند.
برخی ساختارهای دستوری این زبان همسان ساختارهای دستوری یونانی هلنی ـ و نه یونانی میانه ـ است و همین نکته زبانشناسان را به این باور رسانده که این زبان دنباله زبان یونانی میانه نیست، بلکه دنباله یونانی هلنی است. به بیان دیگر، رومیکا دختر یونانی نوین نیست، بلکه خواهر آن است. بر این پایه، این ادعا که یونانی نوین، یک زبان تک و بدون خانواده است، رد میشود.
✍🏻خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
👍13
شاید شمارش از دید ما فقط شمردن شمارگان (اعداد) باشد؛ اما واقعیت این است که شمارش به یک «زبان شمارگانی» نیاز دارد.
کودک انسان از ده ماهگی معنای شماره را میفهمد؛ اما تنها تغییرات شمارگانی میان یک تا سه را میشناسد. جانداران دارای مغزهای کوچکتر مانند ماهیها و زنبورها هم این توانایی را دارند. این سامانه شمارشیِ نخستین پیوند محکمی با یاداَنبار (حافظه) دارد و به کودکان و جانوران در درک مجموعههای کوچک، بدون نیاز به شمارش واقعی، کمک میکند.
آنچه ما را از دیگر جانداران جدا میسازد، توانایی ما در نمایش شمارگان با نمادها است. اینکه انسان از چه زمان، این کار را آغاز کرده، هنوز بر ما آشکار نیست؛ اگر چه بر پایه یک پیش انگاره، نشانهگذاریهایی که ۶۰هزار سال پیش از سوی انسان نئاندرتال بر روی استخوانهای جانوران انجام شده، برخی از نخستین نمونههای شمارش نمادین به شمار می آیند.
اندامهای بدن، نخستین ابزار شمارش طبیعی بودهاند. برای نمونه در جامعه بدوی مردمان یوپنو در پاپوا گینه نو، سامانه شمارشی شامل شمردن انگشتان دست، انگشتان پا، گوشها، چشمها، بینی، سوراخهای بینی، نوک پستانها، ناف، بیضهها و آلت تناسلی مردانه بوده که سامانه شمارشی این مردمان را تا ۳۳ رسانیده است.
با این همه، ما از سامانههای نمادین پیشرفتهتر برای نمایش شمارگان بهره میگیریم. امروزه بیشتر انسانها سامانه عددی هندی ـ عربی را برای شمارش به کار میگیرند. در این سامانه تنها از ده نماد (۹-۰) برای نمایش مجموعه بینهایتی از شمارگان بهره گرفته میشود.
هنگامی که کودکان معنای شمارگان را فرا میگیرند، واژگان وابسته با شمارگان مانند یک، ده، بیست و پنج و ... را هم میآموزند. در حقیقت، واژه های به کار گرفته شده برای شمارگان کوچک، بخشی از ۱۰۰ واژه نخست است که کودکان در این روند، یاد میگیرند.
محیط زبانی تأثیر فراوان بر آموختن واژگان وابسته با شمارگان دارد؛ برای نمونه، در زبان موندوروکو (قبیلهای در آمازون) واژگان اندکی برای اشاره به شمارگان وجود دارد و به جای آن واژگانی چون «تعدادی/شماری» یا «خیلی/کم» به کار برده می شود و از همین رو، شمارش در این قبیله همیشه تقریبی است. این نکته نشان میدهد محیطهای زبانی گوناگون بر دقت سامانههای شمارشی به کار گرفته شده از سوی انسان ها تأثیرگذار است.
بنمایگان:
🔖 Barras, C. (2021). How did Neanderthals and other ancient humans learn to count?. Nature, 594(7861), 22-25.
🔖Bender, A., & Beller, S. (2012). Nature and culture of finger counting: Diversity and representational effects of an embodied cognitive tool. Cognition, 124(2), 156-182.
🔖Britannica, T. Editors of Encyclopaedia (2023, September 14). Hindu-Arabic numerals. Encyclopedia Britannica. https://www.britannica.com/topic/Hindu-Arabic-numerals
🔖Feigenson, L., Carey, S., & Hauser, M. (2002). The representations underlying infants' choice of more: Object files versus analog magnitudes. Psychological science, 13(2), 150-156.
🔖Kauschke, C., & Hofmeister, C. (2002). Early lexical development in German: A study on vocabulary growth and vocabulary composition during the second and third year of life. Journal of child language, 29(4), 735-757.
🔖Nieder, A. (2021). The evolutionary history of brains for numbers. Trends in Cognitive Sciences, 25(7), 608-621.
🔖Pica, P., Lemer, C., Izard, V., & Dehaene, S. (2004). Exact and approximate arithmetic in an Amazonian indigene group. Science, 306(5695), 499-503.
🔖Wassmann, J., & Dasen, P. R. (1994). Yupno number system and counting. Journal of Cross-Cultural Psychology, 25(1), 78-94.
✍🏻 خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
درگاه پشتیبان در واتساپ
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
کودک انسان از ده ماهگی معنای شماره را میفهمد؛ اما تنها تغییرات شمارگانی میان یک تا سه را میشناسد. جانداران دارای مغزهای کوچکتر مانند ماهیها و زنبورها هم این توانایی را دارند. این سامانه شمارشیِ نخستین پیوند محکمی با یاداَنبار (حافظه) دارد و به کودکان و جانوران در درک مجموعههای کوچک، بدون نیاز به شمارش واقعی، کمک میکند.
آنچه ما را از دیگر جانداران جدا میسازد، توانایی ما در نمایش شمارگان با نمادها است. اینکه انسان از چه زمان، این کار را آغاز کرده، هنوز بر ما آشکار نیست؛ اگر چه بر پایه یک پیش انگاره، نشانهگذاریهایی که ۶۰هزار سال پیش از سوی انسان نئاندرتال بر روی استخوانهای جانوران انجام شده، برخی از نخستین نمونههای شمارش نمادین به شمار می آیند.
اندامهای بدن، نخستین ابزار شمارش طبیعی بودهاند. برای نمونه در جامعه بدوی مردمان یوپنو در پاپوا گینه نو، سامانه شمارشی شامل شمردن انگشتان دست، انگشتان پا، گوشها، چشمها، بینی، سوراخهای بینی، نوک پستانها، ناف، بیضهها و آلت تناسلی مردانه بوده که سامانه شمارشی این مردمان را تا ۳۳ رسانیده است.
با این همه، ما از سامانههای نمادین پیشرفتهتر برای نمایش شمارگان بهره میگیریم. امروزه بیشتر انسانها سامانه عددی هندی ـ عربی را برای شمارش به کار میگیرند. در این سامانه تنها از ده نماد (۹-۰) برای نمایش مجموعه بینهایتی از شمارگان بهره گرفته میشود.
هنگامی که کودکان معنای شمارگان را فرا میگیرند، واژگان وابسته با شمارگان مانند یک، ده، بیست و پنج و ... را هم میآموزند. در حقیقت، واژه های به کار گرفته شده برای شمارگان کوچک، بخشی از ۱۰۰ واژه نخست است که کودکان در این روند، یاد میگیرند.
محیط زبانی تأثیر فراوان بر آموختن واژگان وابسته با شمارگان دارد؛ برای نمونه، در زبان موندوروکو (قبیلهای در آمازون) واژگان اندکی برای اشاره به شمارگان وجود دارد و به جای آن واژگانی چون «تعدادی/شماری» یا «خیلی/کم» به کار برده می شود و از همین رو، شمارش در این قبیله همیشه تقریبی است. این نکته نشان میدهد محیطهای زبانی گوناگون بر دقت سامانههای شمارشی به کار گرفته شده از سوی انسان ها تأثیرگذار است.
بنمایگان:
🔖 Barras, C. (2021). How did Neanderthals and other ancient humans learn to count?. Nature, 594(7861), 22-25.
🔖Bender, A., & Beller, S. (2012). Nature and culture of finger counting: Diversity and representational effects of an embodied cognitive tool. Cognition, 124(2), 156-182.
🔖Britannica, T. Editors of Encyclopaedia (2023, September 14). Hindu-Arabic numerals. Encyclopedia Britannica. https://www.britannica.com/topic/Hindu-Arabic-numerals
🔖Feigenson, L., Carey, S., & Hauser, M. (2002). The representations underlying infants' choice of more: Object files versus analog magnitudes. Psychological science, 13(2), 150-156.
🔖Kauschke, C., & Hofmeister, C. (2002). Early lexical development in German: A study on vocabulary growth and vocabulary composition during the second and third year of life. Journal of child language, 29(4), 735-757.
🔖Nieder, A. (2021). The evolutionary history of brains for numbers. Trends in Cognitive Sciences, 25(7), 608-621.
🔖Pica, P., Lemer, C., Izard, V., & Dehaene, S. (2004). Exact and approximate arithmetic in an Amazonian indigene group. Science, 306(5695), 499-503.
🔖Wassmann, J., & Dasen, P. R. (1994). Yupno number system and counting. Journal of Cross-Cultural Psychology, 25(1), 78-94.
✍🏻 خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
درگاه پشتیبان در واتساپ
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
Encyclopedia Britannica
Hindu-Arabic numerals
Hindu-Arabic numerals, system of number symbols that originated in India and was later adopted in the Middle East and Europe.
👍14❤2
پیشانگارههای مطرح شده در زمینه پراکنش زبانهای هندواروپایی:
۱) پیشانگاره استپ ( پیش انگاره کورگان):
این پیشانگاره نخستین بار در دهه ۱۹۵۰ میلادی از سوی ماریا گیمبوتاس، باستان شناس و مردم شناس لیتوانیاییـ امریکایی، مطرح شد؛ بر پایه این پیشانگاره، زبان نیاهندواروپایی در حدود ۴۰۰۰ تا ۳۰۰۰ پیش از میلاد در استپ پُنتیک ـ کاسپین یعنی شمال دریای سیاه، شکل گرفته است و گویشوران دامدار این زبان که امروزه مردمان یامنایا خوانده میشوند، با جابهجایی و مهاجرت به دیگر سرزمینها، زبانشان را در دیگر بخشهای اروپا و آسیا پراکندهاند. پژوهشهای انجام شده در عرصه ژنتیک از سوی پژوهشگرانی مانند هاک (۲۰۱۵) که این پیشانگاره را تأیید و پشتیبانی میکنند، نشان دادهاند جمعیتهای اروپایی در ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد، دارای نَسَب استپی بودهاند.
۲. پیشانگاره آناتولی
پیشانگاره آناتولی که در دهه ۱۹۸۰ میلادی از سوی کالین رنفرو مطرح شد، پراکنش PIE را در پیوند با گسترش کشاورزی از آناتولی (ترکیه امروزی) به اروپا و آسیا میداند و دیرینگی آن را به ۷۰۰۰ تا ۶۰۰۰ پیش از میلاد میرساند. بر پایه این پیشانگاره، نیاهندواروپایی با جابهجاییها و مهاجرتهای تدریجی و آشتیجویانه جامعههای کشاورز آناتولی به سوی اروپا و آسیا، گسترده و پراکنده شده است. در برههای از زمان، این الگو از سوی اندیشمندان و پژوهشگران بسیاری پذیرفته شد؛ اما پژوهشهای ژنتیک، این پیشانگاره را به چالش کشیدند زیرا یافتههای ژنتیک، که نشاندهنده روند شتابانتر پراکنشهای جمعیتی انسانی بودند با مدل آناتولی سازگاری نداشتند.
۳. پیشانگاره ارمنستان
پیشانگاره ارمنستان در دهه ۱۹۸۰ میلادی از سوی دو زبانشناس اهل اتحاد جماهیر شوروی (گامکرهلیدزه گرجستانی و ایوانف روس) مطرح شد؛ این پیشانگاره خاستگاه زبان نیاهندواروپایی را کوهستانهای ارمنستان یا جنوب قفقاز میداند و بر پایه آن، زبان نیاهندواروپایی در حدود ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد، از راه آناتولی به اروپا و آسیا رسیده است. اگرچه این پیشانگاره کمتر مورد پذیرش پژوهشگران قرار گرفته ولی هنوز هم مورد علاقه اندیشمندانی است که به پژوهش درباره مهاجرتهای نخستین هندواروپاییها میپردازند.
کوتاه سخن اینکه، اگرچه هر سه پیشانگاره در روشن کردن افق دید زبانشناسان، مردمشناسان، باستانشناسان و دیگر پژِوهشگران درباره گسترش زبان نیاهندواروپایی و گویشورانش، نقش بهسزایی داشتهاند اما هنوز هم پیشانگاره استپ به دلیل اینکه دادهها و گواههای ژنتیکی آن را بیشتر تأیید و پشتیبانی میکنند، بیش از دیگر پیشانگارهها پذیرفته شده و هواداران بیشتری در میان پژوهشگران و اندیشمندان دارد.
✍🏻 خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
درگاه پشتیبان در واتساپ
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
۱) پیشانگاره استپ ( پیش انگاره کورگان):
این پیشانگاره نخستین بار در دهه ۱۹۵۰ میلادی از سوی ماریا گیمبوتاس، باستان شناس و مردم شناس لیتوانیاییـ امریکایی، مطرح شد؛ بر پایه این پیشانگاره، زبان نیاهندواروپایی در حدود ۴۰۰۰ تا ۳۰۰۰ پیش از میلاد در استپ پُنتیک ـ کاسپین یعنی شمال دریای سیاه، شکل گرفته است و گویشوران دامدار این زبان که امروزه مردمان یامنایا خوانده میشوند، با جابهجایی و مهاجرت به دیگر سرزمینها، زبانشان را در دیگر بخشهای اروپا و آسیا پراکندهاند. پژوهشهای انجام شده در عرصه ژنتیک از سوی پژوهشگرانی مانند هاک (۲۰۱۵) که این پیشانگاره را تأیید و پشتیبانی میکنند، نشان دادهاند جمعیتهای اروپایی در ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد، دارای نَسَب استپی بودهاند.
۲. پیشانگاره آناتولی
پیشانگاره آناتولی که در دهه ۱۹۸۰ میلادی از سوی کالین رنفرو مطرح شد، پراکنش PIE را در پیوند با گسترش کشاورزی از آناتولی (ترکیه امروزی) به اروپا و آسیا میداند و دیرینگی آن را به ۷۰۰۰ تا ۶۰۰۰ پیش از میلاد میرساند. بر پایه این پیشانگاره، نیاهندواروپایی با جابهجاییها و مهاجرتهای تدریجی و آشتیجویانه جامعههای کشاورز آناتولی به سوی اروپا و آسیا، گسترده و پراکنده شده است. در برههای از زمان، این الگو از سوی اندیشمندان و پژوهشگران بسیاری پذیرفته شد؛ اما پژوهشهای ژنتیک، این پیشانگاره را به چالش کشیدند زیرا یافتههای ژنتیک، که نشاندهنده روند شتابانتر پراکنشهای جمعیتی انسانی بودند با مدل آناتولی سازگاری نداشتند.
۳. پیشانگاره ارمنستان
پیشانگاره ارمنستان در دهه ۱۹۸۰ میلادی از سوی دو زبانشناس اهل اتحاد جماهیر شوروی (گامکرهلیدزه گرجستانی و ایوانف روس) مطرح شد؛ این پیشانگاره خاستگاه زبان نیاهندواروپایی را کوهستانهای ارمنستان یا جنوب قفقاز میداند و بر پایه آن، زبان نیاهندواروپایی در حدود ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد، از راه آناتولی به اروپا و آسیا رسیده است. اگرچه این پیشانگاره کمتر مورد پذیرش پژوهشگران قرار گرفته ولی هنوز هم مورد علاقه اندیشمندانی است که به پژوهش درباره مهاجرتهای نخستین هندواروپاییها میپردازند.
کوتاه سخن اینکه، اگرچه هر سه پیشانگاره در روشن کردن افق دید زبانشناسان، مردمشناسان، باستانشناسان و دیگر پژِوهشگران درباره گسترش زبان نیاهندواروپایی و گویشورانش، نقش بهسزایی داشتهاند اما هنوز هم پیشانگاره استپ به دلیل اینکه دادهها و گواههای ژنتیکی آن را بیشتر تأیید و پشتیبانی میکنند، بیش از دیگر پیشانگارهها پذیرفته شده و هواداران بیشتری در میان پژوهشگران و اندیشمندان دارد.
✍🏻 خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
درگاه پشتیبان در واتساپ
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
Telegram
زبانشناسی با خورشید
دوباره راهاندازیشده در ۲۶ مرداد ۱۴۰۳
درگاهی برای آشنایی با زبانهای ایرانی و هر آنچه با زبان و فرهنگ در پیوند است.
تأکید بر دانشی بودن محتوا است؛ این درگاه پیدرپی و با بازهٔ زمانی اندک بهروز نمیشود.
سخن با نویسنده: @Linguistkhorshidbot
درگاهی برای آشنایی با زبانهای ایرانی و هر آنچه با زبان و فرهنگ در پیوند است.
تأکید بر دانشی بودن محتوا است؛ این درگاه پیدرپی و با بازهٔ زمانی اندک بهروز نمیشود.
سخن با نویسنده: @Linguistkhorshidbot
❤12👍4
«ایران»، «ایروان» و «ایرلند» همریشه نیستند.
«ایروان» برگرفته از اربونی/Erebuni، یک دژ اوراتویی ساخته شده در سده هشتم پیش از میلاد، است و حتما میدانید که اورارتوها مردمانی غیرهندواروپایی بودند و زبانشان نیز در خانواده زبانهای قفقازی جای میگرفت.
اما «ایران» واژهای هندواروپایی است و به واژه آریایی Aryānām برمیگردد که به سرزمین آریاییها اشارت دارد.
و اما درباره واژه «ایرلند» ...
بارها و بارها شنیدهایم که ایران و ایرلند را همخانواده میپندارند در حالیکه چنین نیست.
«ایر» در «ایرلند» به واژه ایرلندی باستان Ériu برمیگردد که خود برآمده از زبان سلتی باستان īwerjū به چم زمین بارور (حاصلخیز) است.
در حقیقت، Ériu در فرهنگ ایرلندی باستان، ایزدبانوی باروری بوده است و ایرلند به معنای سرزمین Ériu (سرزمین بارور) است.
کوتاه سخن، «ایر» در واِژگان «ایران»، «ایروان» و «ایرلند» دارای ریشههای جداگانه است و از همین رو، «ایران، «ایروان» و «ایرلند» با هم خویشاوند (همریشه/cognate) نیستند.
✍🏻خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
«ایروان» برگرفته از اربونی/Erebuni، یک دژ اوراتویی ساخته شده در سده هشتم پیش از میلاد، است و حتما میدانید که اورارتوها مردمانی غیرهندواروپایی بودند و زبانشان نیز در خانواده زبانهای قفقازی جای میگرفت.
اما «ایران» واژهای هندواروپایی است و به واژه آریایی Aryānām برمیگردد که به سرزمین آریاییها اشارت دارد.
و اما درباره واژه «ایرلند» ...
بارها و بارها شنیدهایم که ایران و ایرلند را همخانواده میپندارند در حالیکه چنین نیست.
«ایر» در «ایرلند» به واژه ایرلندی باستان Ériu برمیگردد که خود برآمده از زبان سلتی باستان īwerjū به چم زمین بارور (حاصلخیز) است.
در حقیقت، Ériu در فرهنگ ایرلندی باستان، ایزدبانوی باروری بوده است و ایرلند به معنای سرزمین Ériu (سرزمین بارور) است.
کوتاه سخن، «ایر» در واِژگان «ایران»، «ایروان» و «ایرلند» دارای ریشههای جداگانه است و از همین رو، «ایران، «ایروان» و «ایرلند» با هم خویشاوند (همریشه/cognate) نیستند.
✍🏻خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
Telegram
زبانشناسی با خورشید
دوباره راهاندازیشده در ۲۶ مرداد ۱۴۰۳
درگاهی برای آشنایی با زبانهای ایرانی و هر آنچه با زبان و فرهنگ در پیوند است.
تأکید بر دانشی بودن محتوا است؛ این درگاه پیدرپی و با بازهٔ زمانی اندک بهروز نمیشود.
سخن با نویسنده: @Linguistkhorshidbot
درگاهی برای آشنایی با زبانهای ایرانی و هر آنچه با زبان و فرهنگ در پیوند است.
تأکید بر دانشی بودن محتوا است؛ این درگاه پیدرپی و با بازهٔ زمانی اندک بهروز نمیشود.
سخن با نویسنده: @Linguistkhorshidbot
👍20❤5🙏1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زبان #آسی یکی از #زبانهای_ایرانی_شمالشرقی است که در #قفقاز بهویژه اُستیای شمالی (روسیه) و اُستیای جنوبی (گرجستان) گویشور دارد. این زبان را بازمانده مستقیم زبان #آلانی دوره میانه و زبان #سکاییسرمت روزگار باستان میدانند.
#آسی دارای دو گویش است: #ایرونی و #دیگوری. گویش #ایرونی گویشوران بیشتری دارد و در استیای شمالی رایج است و #دیگوری در مناطق غربیتر رواج دارد. هرچند این دو گویش از نظر #آواشناسی و واژگان تفاوتهایی دارند اما دارای یک ریشه مشترک هستند.
هرچند #آسی ویژگیهای ساختاری و دستوری #ایرانی_باستان را نگاه داشته است، اما به دلیل جایگاه جغرافیایی #اُستیا در #قفقاز و تماس با #زبانهای_قفقازی و #روسی، زیر فشار این زبانها قرار گرفته است. آسی امروزه با #دبیره_سیریلیک نوشته میشود و تأثیراتی از زبان #روسی در واژگان و برخی ساختارهای دستوری آن دیده میشود.
#آسی به دلیل ارتباط مستقیم با #آلانی و کارکرد مهم آن در تاریخ مردمان ایرانی قفقاز، ارزش #زبانشناختی و #تاریخی ویژهای دارد.
✍🏻 خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
#آسی دارای دو گویش است: #ایرونی و #دیگوری. گویش #ایرونی گویشوران بیشتری دارد و در استیای شمالی رایج است و #دیگوری در مناطق غربیتر رواج دارد. هرچند این دو گویش از نظر #آواشناسی و واژگان تفاوتهایی دارند اما دارای یک ریشه مشترک هستند.
هرچند #آسی ویژگیهای ساختاری و دستوری #ایرانی_باستان را نگاه داشته است، اما به دلیل جایگاه جغرافیایی #اُستیا در #قفقاز و تماس با #زبانهای_قفقازی و #روسی، زیر فشار این زبانها قرار گرفته است. آسی امروزه با #دبیره_سیریلیک نوشته میشود و تأثیراتی از زبان #روسی در واژگان و برخی ساختارهای دستوری آن دیده میشود.
#آسی به دلیل ارتباط مستقیم با #آلانی و کارکرد مهم آن در تاریخ مردمان ایرانی قفقاز، ارزش #زبانشناختی و #تاریخی ویژهای دارد.
✍🏻 خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
❤15👍4
هندوتوا (Hindutva) یک ایدئولوژی سیاسی-فرهنگی است که به هویت برتر هندوها در جامعه هندوستان اشاره دارد. این مفهوم نخستین بار در آغاز سده بیستم از سوی وینایاک دامودار ساوارکار مطرح شد. ساوارکار در کتاب خود به نام Hindutva:Who is Hindu? به تعریف این ایدئولوژی پرداخت و آن را به عنوان یک مفهوم ملیگرایانه که بر هویت برتر هندوها تأکید دارد، معرفی کرد.
بر پایه آموزههای هندوتوا، هندوستان باید زیر نام ملت هندو شناخته شود و فرهنگ، زبان و سنتهای هندو باید بخش اصلی و تعیینکننده هویت ملی این کشور باشد. این ایدئولوژی از پشتیبانی ملیگرایی هندو برخوردار است و اغلب پاسخی است به افزایش نفوذ دیگر مذاهب، بهویژه اسلام و مسیحیت در هندوستان.
ایدئولوژی هندوتوا نوزایی و نگاهداشت فرهنگ و میراث زبانی هند به ویژه زبان سانسکریت را بسیار ارج مینهد و از دید هواداران این ایدئولوژی، سنسکریت نه تنها زبان باستانی هند بلکه مادر همه زبانهای امروزین هند مانند هندی، ماراتی و بنگالی است. به باور آنان فرهنگ و زبان هندی در طول تاریخ هندوستان همواره برتر بوده و دیرینگی آن به دوران وداها (۱۵۰۰ تا ۵۰۰ پیش از میلاد) و زبان برتر سنسکریت میرسد. برهان آنان این است که این زبان، هند را با یک پیوستار فرهنگی و زبانی گستردهتر که از اروپا تا آسیای میانه امتداد داشته، پیوند میدهد اما راویان هندوتوا همواره نظریه مهاجرت هندواروپاییان را رد میکنند.
آنها بر زبان هندی تأکید بسیار دارند و دیگر زبانها چون تامیل که از خانواده غیرهندواروپایی دراویدی است و دارای سنتی مستقل و دیرینه در جنوب هند میباشد را نادیده میانگارند و سرکوب میکنند. آنان به دنبال پافشاری بر میراث بومی هند و کوچک شمردن تأثیر فرمانروایان بیگانه همچون گورکانیان (مغولان هند) و امپراتوری بریتانیا بر فرهنگ و زبان هند، تأثیر دیگر زبانها مانند پارسی، عربی و انگلیسی بر زبانهای نوین هند را رد میکنند یا به هیچ میانگارند.
✍🏻 خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
بر پایه آموزههای هندوتوا، هندوستان باید زیر نام ملت هندو شناخته شود و فرهنگ، زبان و سنتهای هندو باید بخش اصلی و تعیینکننده هویت ملی این کشور باشد. این ایدئولوژی از پشتیبانی ملیگرایی هندو برخوردار است و اغلب پاسخی است به افزایش نفوذ دیگر مذاهب، بهویژه اسلام و مسیحیت در هندوستان.
ایدئولوژی هندوتوا نوزایی و نگاهداشت فرهنگ و میراث زبانی هند به ویژه زبان سانسکریت را بسیار ارج مینهد و از دید هواداران این ایدئولوژی، سنسکریت نه تنها زبان باستانی هند بلکه مادر همه زبانهای امروزین هند مانند هندی، ماراتی و بنگالی است. به باور آنان فرهنگ و زبان هندی در طول تاریخ هندوستان همواره برتر بوده و دیرینگی آن به دوران وداها (۱۵۰۰ تا ۵۰۰ پیش از میلاد) و زبان برتر سنسکریت میرسد. برهان آنان این است که این زبان، هند را با یک پیوستار فرهنگی و زبانی گستردهتر که از اروپا تا آسیای میانه امتداد داشته، پیوند میدهد اما راویان هندوتوا همواره نظریه مهاجرت هندواروپاییان را رد میکنند.
آنها بر زبان هندی تأکید بسیار دارند و دیگر زبانها چون تامیل که از خانواده غیرهندواروپایی دراویدی است و دارای سنتی مستقل و دیرینه در جنوب هند میباشد را نادیده میانگارند و سرکوب میکنند. آنان به دنبال پافشاری بر میراث بومی هند و کوچک شمردن تأثیر فرمانروایان بیگانه همچون گورکانیان (مغولان هند) و امپراتوری بریتانیا بر فرهنگ و زبان هند، تأثیر دیگر زبانها مانند پارسی، عربی و انگلیسی بر زبانهای نوین هند را رد میکنند یا به هیچ میانگارند.
✍🏻 خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
https://whatsapp.com/channel/0029Vagy3m505MUWjXocKA2y
Telegram
زبانشناسی با خورشید
دوباره راهاندازیشده در ۲۶ مرداد ۱۴۰۳
درگاهی برای آشنایی با زبانهای ایرانی و هر آنچه با زبان و فرهنگ در پیوند است.
تأکید بر دانشی بودن محتوا است؛ این درگاه پیدرپی و با بازهٔ زمانی اندک بهروز نمیشود.
سخن با نویسنده: @Linguistkhorshidbot
درگاهی برای آشنایی با زبانهای ایرانی و هر آنچه با زبان و فرهنگ در پیوند است.
تأکید بر دانشی بودن محتوا است؛ این درگاه پیدرپی و با بازهٔ زمانی اندک بهروز نمیشود.
سخن با نویسنده: @Linguistkhorshidbot
👍16❤1
در ایران، پانترکیسم زبان را بهعنوان ابزاری قوی برای پیشبرد اهداف قومگرایانه خود به کار گرفته است.
پانترکیسم ایدئولوژیای است که بر یکیشدن ترکیزبانان بر پایه اشتراکات قومی و زبانی تاکید میکند. این جنبش تلاش بسیار کرده تا میان ترکیزبانان ایرانی و دیگر گروههای ترکیزبان در کشورهای همسایه بهویژه ترکیه و جمهوری باکو حس همبستگی فرهنگی و سیاسی ایجاد نماید.
پانترکیستها در ایران با بهکارگیزی زبان به عنوان یک ابزار، بر ریشههای مشترک زبانهای ترکی که در سرزمینهای گوناگون بدان سخن گفته میشود، تاکید میکنند و بهگونهای ویژه بر اهمیت نگاهداشت و ترویج زبان ترکی آذری بهعنوان نشانهای از هویت قومی پافشاری میکنند. آنان بر این باور هستند که کاربرد زبان پارسی بهعنوان زبان رسمی و ملی در ایران، زبانهای ترکی را به حاشیه میبرد و از همین رو، خواستار به رسمیت شناختن زبان ترکی آذری در آموزش، رسانهها و زندگی روزمره هستند.
پانترکیستها تلاش میکنند که ترویج زبان پارسی را گونهای همگونسازی فرهنگی نشان دهند و موضوع زبان را بهعنوان یک میدان جنگ برای به دست آوردن امتیازات سیاسی و فرهنگی به کار بگیرند. پافشاری آنها بر زبان ترکی آذری بهعنوان نمادی از هویت قومی، به ابزار اصلی آنان برای سهمخواهیها و امتیازگیریهای فرهنگی و سیاسی تبدیل شده است. این رویکرد توانسته است برخی از ترکیزبانان را به سوی خودجذب کند.
با این همه، پانترکیسم در ایران یک موضوع کاملا مناقشهبرانگیز و تهدیدی برای یکپارچگی کشور است.
✍🏻 خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
پانترکیسم ایدئولوژیای است که بر یکیشدن ترکیزبانان بر پایه اشتراکات قومی و زبانی تاکید میکند. این جنبش تلاش بسیار کرده تا میان ترکیزبانان ایرانی و دیگر گروههای ترکیزبان در کشورهای همسایه بهویژه ترکیه و جمهوری باکو حس همبستگی فرهنگی و سیاسی ایجاد نماید.
پانترکیستها در ایران با بهکارگیزی زبان به عنوان یک ابزار، بر ریشههای مشترک زبانهای ترکی که در سرزمینهای گوناگون بدان سخن گفته میشود، تاکید میکنند و بهگونهای ویژه بر اهمیت نگاهداشت و ترویج زبان ترکی آذری بهعنوان نشانهای از هویت قومی پافشاری میکنند. آنان بر این باور هستند که کاربرد زبان پارسی بهعنوان زبان رسمی و ملی در ایران، زبانهای ترکی را به حاشیه میبرد و از همین رو، خواستار به رسمیت شناختن زبان ترکی آذری در آموزش، رسانهها و زندگی روزمره هستند.
پانترکیستها تلاش میکنند که ترویج زبان پارسی را گونهای همگونسازی فرهنگی نشان دهند و موضوع زبان را بهعنوان یک میدان جنگ برای به دست آوردن امتیازات سیاسی و فرهنگی به کار بگیرند. پافشاری آنها بر زبان ترکی آذری بهعنوان نمادی از هویت قومی، به ابزار اصلی آنان برای سهمخواهیها و امتیازگیریهای فرهنگی و سیاسی تبدیل شده است. این رویکرد توانسته است برخی از ترکیزبانان را به سوی خودجذب کند.
با این همه، پانترکیسم در ایران یک موضوع کاملا مناقشهبرانگیز و تهدیدی برای یکپارچگی کشور است.
✍🏻 خورشید صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
Telegram
زبانشناسی با خورشید
دوباره راهاندازیشده در ۲۶ مرداد ۱۴۰۳
درگاهی برای آشنایی با زبانهای ایرانی و هر آنچه با زبان و فرهنگ در پیوند است.
تأکید بر دانشی بودن محتوا است؛ این درگاه پیدرپی و با بازهٔ زمانی اندک بهروز نمیشود.
سخن با نویسنده: @Linguistkhorshidbot
درگاهی برای آشنایی با زبانهای ایرانی و هر آنچه با زبان و فرهنگ در پیوند است.
تأکید بر دانشی بودن محتوا است؛ این درگاه پیدرپی و با بازهٔ زمانی اندک بهروز نمیشود.
سخن با نویسنده: @Linguistkhorshidbot
👍27👎6😁4❤1
«یونان» در زبان انگلیسی با نام "Greece" و در پارسی به نام «یونان» شناخته میشود؛ اما چرا؟
نام یونان در پارسی از واژه "ایونیه/Ionia» گرفته شده است؛ ایونیه که یکی از سرزمینهای یونانیزبان در غرب آناتولی بود، به دلیل موقعیت جغرافیاییش، نخستین نقطه رودرروییهای گسترده فرهنگی و سیاسی و بازرگانی میان ایرانیان و یونانیان بود و ایونیها، نخستین گروههای یونانی بودند که با شاهنشاهی ایران، بهویژه در روزگار هخامنشیان، برخوردهای گسترده داشتند؛ در نوشتارهای بهجایمانده از هخامنشیان، از جاینام «یَئونه/Yaunā» سخن به میان آمده که به مردم یونان اشارت دارد.
و همین واژه است که در گذر روزگاران دراز، کمکم به ریخت «یونان» در پارسی دگرگون شده است.
بنمایه:
1. Briant, Pierre. "From Cyrus to Alexander: A History of the Persian Empire". Eisenbrauns, 2002.
2. Dandamaev, M. A. "A Political History of the Achaemenid Empire". Brill, 1989.
3. Lewis, David. "Greek Slave Systems in their Eastern Mediterranean Context, c. 800–146 BC". Oxford University Press, 2018.
✍🏻#خورشید_صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
نام یونان در پارسی از واژه "ایونیه/Ionia» گرفته شده است؛ ایونیه که یکی از سرزمینهای یونانیزبان در غرب آناتولی بود، به دلیل موقعیت جغرافیاییش، نخستین نقطه رودرروییهای گسترده فرهنگی و سیاسی و بازرگانی میان ایرانیان و یونانیان بود و ایونیها، نخستین گروههای یونانی بودند که با شاهنشاهی ایران، بهویژه در روزگار هخامنشیان، برخوردهای گسترده داشتند؛ در نوشتارهای بهجایمانده از هخامنشیان، از جاینام «یَئونه/Yaunā» سخن به میان آمده که به مردم یونان اشارت دارد.
و همین واژه است که در گذر روزگاران دراز، کمکم به ریخت «یونان» در پارسی دگرگون شده است.
بنمایه:
1. Briant, Pierre. "From Cyrus to Alexander: A History of the Persian Empire". Eisenbrauns, 2002.
2. Dandamaev, M. A. "A Political History of the Achaemenid Empire". Brill, 1989.
3. Lewis, David. "Greek Slave Systems in their Eastern Mediterranean Context, c. 800–146 BC". Oxford University Press, 2018.
✍🏻#خورشید_صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
Telegram
زبانشناسی با خورشید
دوباره راهاندازیشده در ۲۶ مرداد ۱۴۰۳
درگاهی برای آشنایی با زبانهای ایرانی و هر آنچه با زبان و فرهنگ در پیوند است.
تأکید بر دانشی بودن محتوا است؛ این درگاه پیدرپی و با بازهٔ زمانی اندک بهروز نمیشود.
سخن با نویسنده: @Linguistkhorshidbot
درگاهی برای آشنایی با زبانهای ایرانی و هر آنچه با زبان و فرهنگ در پیوند است.
تأکید بر دانشی بودن محتوا است؛ این درگاه پیدرپی و با بازهٔ زمانی اندک بهروز نمیشود.
سخن با نویسنده: @Linguistkhorshidbot
❤18👍8
An Upper Palaeolithic Proto-writing System and.pdf
1.1 MB
پژوهشگران بریتانیایی مدعی شناسایی یک #نظام_آغازین_نوشتاری در قالب چندین #غارنگاره در اروپا شدهاند. با این وجود، آنان بر این باور هستند که باید پژوهشهای بیشتری روی این #غارنگارهها صورت بگیرد زیرا هنوز چندین #نشانه رمزناگشوده باقی مانده است.
بر اساس نتایج این پژوهش که در Cambridge Archaeological Journal چاپ شده، این #غارنگارهها که بیشتر تصویر جانوران شکار شده به وسیله انسانهای #شکارچی #عصر_یخبندان هستند، نخستین موارد کاربرد #گاهشماری_قمری را نشان میدهند.
در این پژوهش، یکی از جنبههای تاکنون ناشناخته این نقاشیها یعنی نقاط و خطهای تیره نقش شده کنار تصویر جانوران، رمزگشایی شده است. پژوهشگران این #نشانهها را با رفتارهای فصلی جانداران مانند جفتگیری و زاد و ولد و نیز رویدادهای طبیعی همانند بارش برف مرتبط میدانند و نیز مدعی هستند که #نشانههای رسم شده بر دیواره غارها به ۱۲ دوره تقسیم میشود که با مفهوم «#سال» در #گاهشماری_قمری منطبق است و این موضوع، به گفته آنان، شاهدی بر یکی از کهنترین موارد کاربرد #گاهشماری_قمری است.
✍🏻خورشید صبوری
#زبانشناسی
#نشانهشناسی
#باستانشناسی
@beyondlinguistics
بر اساس نتایج این پژوهش که در Cambridge Archaeological Journal چاپ شده، این #غارنگارهها که بیشتر تصویر جانوران شکار شده به وسیله انسانهای #شکارچی #عصر_یخبندان هستند، نخستین موارد کاربرد #گاهشماری_قمری را نشان میدهند.
در این پژوهش، یکی از جنبههای تاکنون ناشناخته این نقاشیها یعنی نقاط و خطهای تیره نقش شده کنار تصویر جانوران، رمزگشایی شده است. پژوهشگران این #نشانهها را با رفتارهای فصلی جانداران مانند جفتگیری و زاد و ولد و نیز رویدادهای طبیعی همانند بارش برف مرتبط میدانند و نیز مدعی هستند که #نشانههای رسم شده بر دیواره غارها به ۱۲ دوره تقسیم میشود که با مفهوم «#سال» در #گاهشماری_قمری منطبق است و این موضوع، به گفته آنان، شاهدی بر یکی از کهنترین موارد کاربرد #گاهشماری_قمری است.
✍🏻خورشید صبوری
#زبانشناسی
#نشانهشناسی
#باستانشناسی
@beyondlinguistics
👍9
خورشید صبوری
هندوتوا (Hindutva) یک ایدئولوژی سیاسی-فرهنگی است که به هویت برتر هندوها در جامعه هندوستان اشاره دارد. این مفهوم نخستین بار در آغاز سده بیستم از سوی وینایاک دامودار ساوارکار مطرح شد. ساوارکار در کتاب خود به نام Hindutva:Who is Hindu? به تعریف این ایدئولوژی…
پژوهشگران #ریگودا را کهنترین #نوشتار دینیِ تاریخ بشر میدانند.
دیرینگی ریگودا که به #سانسکریت ودایی سروده شده، به ۱۵۰۰ تا ۱۲۰۰ پیش از میلاد میرسد اما پیشینه سنت شفاهی آن مربوط به روزگاران بسیار پیشین است. این نوشتار نمایانگر فرهنگ نخستین #آریاییها در شبهقاره #هند است و دربرگیرنده سرودهایی است که به نیروهای طبیعی، نظم کیهانی (رتا) و خدایان ودایی مانند #آگنی و #ایندرا و #وارونا میپردازد.
انتقال سینهبهسینه ریگودا از نسلی به نسل دیگر سبب شد که این اثر برای هزاران سال دستنخورده برجای بماند.
ریگودا که کهنترین نوشتار بازمانده از خانواده زبانهای #هندواروپایی است، پایههای دین #ودایی را ساخت که در روزگاران پسین به #هندوییسم دگرگون شد.
بنمایه:
Thapar, R. (2002). The History of Early India from the Origins to AD 1300.
✍🏻 #خورشید_صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
دیرینگی ریگودا که به #سانسکریت ودایی سروده شده، به ۱۵۰۰ تا ۱۲۰۰ پیش از میلاد میرسد اما پیشینه سنت شفاهی آن مربوط به روزگاران بسیار پیشین است. این نوشتار نمایانگر فرهنگ نخستین #آریاییها در شبهقاره #هند است و دربرگیرنده سرودهایی است که به نیروهای طبیعی، نظم کیهانی (رتا) و خدایان ودایی مانند #آگنی و #ایندرا و #وارونا میپردازد.
انتقال سینهبهسینه ریگودا از نسلی به نسل دیگر سبب شد که این اثر برای هزاران سال دستنخورده برجای بماند.
ریگودا که کهنترین نوشتار بازمانده از خانواده زبانهای #هندواروپایی است، پایههای دین #ودایی را ساخت که در روزگاران پسین به #هندوییسم دگرگون شد.
بنمایه:
Thapar, R. (2002). The History of Early India from the Origins to AD 1300.
✍🏻 #خورشید_صبوری
https://www.tgoop.com/beyondlinguistics
👍15❤5👎2