Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نبودی و نشِنیدی،دلم به گریه نشسته، میان خاطرههایت؛
چه کردهای که پس از تو، به هر کجا که تو بودی، غمی نشسته به جایت...
کجای این شب هجران، کجای این همه راهی؟
که از دریچۀ چشمت نمیرسم به نگاهی...
🎵 #همایون_شجریان
▫️@beythaye_nab
چه کردهای که پس از تو، به هر کجا که تو بودی، غمی نشسته به جایت...
کجای این شب هجران، کجای این همه راهی؟
که از دریچۀ چشمت نمیرسم به نگاهی...
🎵 #همایون_شجریان
▫️@beythaye_nab
زندگی به رفتن است؛
در همیشههای پا به راه؛
گاه راه و گاه چاه و گاه آه...
عاشقا؛ کفشهای خاکسار رو بگو: برو...
دل که سر به زیر و سر به راه بُود؛
گامها گرچه بارها خطا کنند گم نمیشوند... 🌷🍀
@beythaye_nab
در همیشههای پا به راه؛
گاه راه و گاه چاه و گاه آه...
عاشقا؛ کفشهای خاکسار رو بگو: برو...
دل که سر به زیر و سر به راه بُود؛
گامها گرچه بارها خطا کنند گم نمیشوند... 🌷🍀
@beythaye_nab
همه بوی آرزویی، مگر از گلِ بهشتی؟
همه رنگی و نگاری، مگر از بهار زادی؟... 🌷
#هوشنگ_ابتهاج
@beythaye_nab
همه رنگی و نگاری، مگر از بهار زادی؟... 🌷
#هوشنگ_ابتهاج
@beythaye_nab
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پسِ پرده نهان است
گر مردِ رهی، غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن، هنرِ گامِ زمان است
تو رَهرُوِ دیرینۀ سرمنزل عشقی
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است
آبی که بر آسود، زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
باشد که یکی هم به نشانی بنشیند
بس تیر که در چلّۀ این کهنه کمان است
از روی تو دل کندنم آموخت زمانه
این دیده از آن روست که خونابه فشان است
دردا و دریغا که در این بازیِ خونین
بازیچۀ ایّام، دلِ آدمیان است
دل بر گذر قافلۀ لاله و گل داشت؛
این دشت که پامالِ سوارانِ خزان است
روزی که بجنبد نفس باد بهاری
بینی که گل و سبزه کران تا به کران است
ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی
دردیست در این سینه که همزاد جهان است
از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند
یارب چه قدر فاصلۀ دست و زبان است
خون میچکد از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من میکنم افشردنِ جان است
از راه مرو سایه که آن گوهر مقصود؛
گنجیست که اندر قدم راهرُوان است...
#هوشنگ_ابتهاج 🖤
@beythaye_nab
ای بس غم و شادی که پسِ پرده نهان است
گر مردِ رهی، غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن، هنرِ گامِ زمان است
تو رَهرُوِ دیرینۀ سرمنزل عشقی
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است
آبی که بر آسود، زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
باشد که یکی هم به نشانی بنشیند
بس تیر که در چلّۀ این کهنه کمان است
از روی تو دل کندنم آموخت زمانه
این دیده از آن روست که خونابه فشان است
دردا و دریغا که در این بازیِ خونین
بازیچۀ ایّام، دلِ آدمیان است
دل بر گذر قافلۀ لاله و گل داشت؛
این دشت که پامالِ سوارانِ خزان است
روزی که بجنبد نفس باد بهاری
بینی که گل و سبزه کران تا به کران است
ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی
دردیست در این سینه که همزاد جهان است
از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند
یارب چه قدر فاصلۀ دست و زبان است
خون میچکد از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من میکنم افشردنِ جان است
از راه مرو سایه که آن گوهر مقصود؛
گنجیست که اندر قدم راهرُوان است...
#هوشنگ_ابتهاج 🖤
@beythaye_nab
ما حنجره در حنجره، بغضیم؛
ما آیِنه در آیِنه، دردیم
هر روز غمِ تازهتری آمد و نگذاشت؛
دنبالِ غمِ کهنۀ دیروز بگردیم...
#امید_صباغ_نو
🥀 @beythaye_nab
ما آیِنه در آیِنه، دردیم
هر روز غمِ تازهتری آمد و نگذاشت؛
دنبالِ غمِ کهنۀ دیروز بگردیم...
#امید_صباغ_نو
🥀 @beythaye_nab
کسی که ظلم میکند، کسی که با او همکاری دارد و کسی که به آن رضایت دارد، هر سه شریکند.
امام علی(ع)
@beythaye_nab
امام علی(ع)
@beythaye_nab
پس از اندوههایمان، همچون بهار زنده خواهیم شد
گویی که انگار هرگز مزۀ زمستان را نچشیدهایم... 🌷🌸
🥀 @beythaye_nab
گویی که انگار هرگز مزۀ زمستان را نچشیدهایم... 🌷🌸
🥀 @beythaye_nab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دردیست چون خنجر، یا خنجری چون درد؛
این من که در من پیوسته میگِریَد؛
در من کسی آهسته میگِریَد...🥀
#هوشنگ_ابتهاج
@beythaye_nab
این من که در من پیوسته میگِریَد؛
در من کسی آهسته میگِریَد...🥀
#هوشنگ_ابتهاج
@beythaye_nab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به سوز دل، نفسی آتشین بر آر ای عشق
که سینهها سیَه از روزگارِ دَم سرد است...
💠 #هوشنگ_ابتهاج
🎵 #محمدرضا_شجریان
@beythaye_nab
که سینهها سیَه از روزگارِ دَم سرد است...
💠 #هوشنگ_ابتهاج
🎵 #محمدرضا_شجریان
@beythaye_nab