#شعر
سعدی
هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد
دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم
مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی
که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم
من رمیدهدل آن به که در سماع نیایم
که گر به پای درآیم به در برند به دوشم
بیا به صلح من امروز در کنار من امشب
که دیده خواب نکردهست از انتظار تو دوشم
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
به زخمخورده حکایت کنم ز دست جراحت
که تندرست، ملامت کند چو من بخروشم
مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن
سخن چه فایده گفتن چو پند میننیوشم؟
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
@bookphill🌱
سعدی
هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد
دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم
مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی
که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم
من رمیدهدل آن به که در سماع نیایم
که گر به پای درآیم به در برند به دوشم
بیا به صلح من امروز در کنار من امشب
که دیده خواب نکردهست از انتظار تو دوشم
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
به زخمخورده حکایت کنم ز دست جراحت
که تندرست، ملامت کند چو من بخروشم
مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن
سخن چه فایده گفتن چو پند میننیوشم؟
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
@bookphill🌱
BookPhill
#شعر سعدی هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی که من…
Mara Be Hich Bedadi
MohammadReza Shajarian
#شعر
فیض کاشانی
در دل تنگم خموشی میکند انبار حرف
محرمی کو تا بگویم اندک از بسیار حرف
حرفهای پختهٔ سنجیده دارم در درون
گر به نطق آیم توانم گفت صد طومار حرف
محرمی خواهم که دریابد به حدس صایبش
از لب خاموش من بیمنت اظهار حرف
حال دل از چشم گویا فهمد آنکش دیده هست
عاشقان را نیست جز از چشم گوهربار حرف
من نمیخواهم که گویم حرفی از اندوه دل
میکند چون میتراود از دل خونبار حرف
خارخار گفتنی چون تنگ دارد سینه را
آید از بهر گشایش بر زبان ناچار حرف
چند حرف از قشر بتوان گفت با اصحاب کل
اهل دل کو تا به هم گوییم از اسرار حرف
بحر پر دُر معارف خواهم و کان سخن
تا بریزد بر دلم از لعل گوهربار حرف
از بلاغت میزداید گاه زنگ از دل سخن
وز حلاوت گاه دل را میبرد از کار حرف
صاحب دل راست فهم رازها از سازها
صاحب دل شو شنو از نای و موسیقار حرف
نکتهها درجست در صوت طیور آگاه را
گر ترا هوشی است در سر بشنو از منقار حرف
شد مضامین در میان اهل معنی مبتذل
تازهگویی کو که آرد فکرش از ابکار حرف
هرکه قدر حرف نشناسد مکن با او خطاب
حیف باشد حیف جز با مردم هشیار حرف
مستمع ز افسردگی خمیازهاش در خواب کرد
با که گویم کی توان الا بر بیدار حرف
چون نمییابی کسی گوشی دهد حرف ترا
بعد از این ای فیض میگو با در و دیوار حرف
@bookphill 🌸
فیض کاشانی
در دل تنگم خموشی میکند انبار حرف
محرمی کو تا بگویم اندک از بسیار حرف
حرفهای پختهٔ سنجیده دارم در درون
گر به نطق آیم توانم گفت صد طومار حرف
محرمی خواهم که دریابد به حدس صایبش
از لب خاموش من بیمنت اظهار حرف
حال دل از چشم گویا فهمد آنکش دیده هست
عاشقان را نیست جز از چشم گوهربار حرف
من نمیخواهم که گویم حرفی از اندوه دل
میکند چون میتراود از دل خونبار حرف
خارخار گفتنی چون تنگ دارد سینه را
آید از بهر گشایش بر زبان ناچار حرف
چند حرف از قشر بتوان گفت با اصحاب کل
اهل دل کو تا به هم گوییم از اسرار حرف
بحر پر دُر معارف خواهم و کان سخن
تا بریزد بر دلم از لعل گوهربار حرف
از بلاغت میزداید گاه زنگ از دل سخن
وز حلاوت گاه دل را میبرد از کار حرف
صاحب دل راست فهم رازها از سازها
صاحب دل شو شنو از نای و موسیقار حرف
نکتهها درجست در صوت طیور آگاه را
گر ترا هوشی است در سر بشنو از منقار حرف
شد مضامین در میان اهل معنی مبتذل
تازهگویی کو که آرد فکرش از ابکار حرف
هرکه قدر حرف نشناسد مکن با او خطاب
حیف باشد حیف جز با مردم هشیار حرف
مستمع ز افسردگی خمیازهاش در خواب کرد
با که گویم کی توان الا بر بیدار حرف
چون نمییابی کسی گوشی دهد حرف ترا
بعد از این ای فیض میگو با در و دیوار حرف
@bookphill 🌸
#شعر
سعدی
تو از هر در که بازآیی بدین خوبی و زیبایی
دری باشد که از رحمت به روی خلق بگشایی
ملامتگوی بیحاصل ترنج از دست نشناسد
در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی
به زیورها بیآرایند وقتی خوبرویان را
تو سیمینتن چنان خوبی که زیورها بیآرایی
چو بلبل روی گل بیند زبانش در حدیث آید
مرا در رویت از حیرت فروبستهست گویایی
تو با این حسن نتوانی که روی از خلق درپوشی
که همچون آفتاب از جام و حور از جامه پیدایی
تو صاحب منصبی جانا ز مسکینان نیندیشی
تو خوابآلودهٔ بر چشم بیداران نبخشایی
گرفتم سرو آزادی نه از ماء مهین زادی؟
مکن بیگانگی با ما چو دانستی که از مایی
دعایی گر نمیگویی به دشنامی عزیزم کن
که گر تلخ است شیرین است از آن لب هر چه فرمایی
گمان از تشنگی بردم که دریا تا کمر باشد
چو پایانم برفت اکنون بدانستم که دریایی
تو خواهی آستین افشان و خواهی روی درهم کش
مگس جایی نخواهد رفتن از دکان حلوایی
قیامت میکنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن
مسلم نیست طوطی را در ایامت شکرخایی
@bookphill🌱
سعدی
تو از هر در که بازآیی بدین خوبی و زیبایی
دری باشد که از رحمت به روی خلق بگشایی
ملامتگوی بیحاصل ترنج از دست نشناسد
در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی
به زیورها بیآرایند وقتی خوبرویان را
تو سیمینتن چنان خوبی که زیورها بیآرایی
چو بلبل روی گل بیند زبانش در حدیث آید
مرا در رویت از حیرت فروبستهست گویایی
تو با این حسن نتوانی که روی از خلق درپوشی
که همچون آفتاب از جام و حور از جامه پیدایی
تو صاحب منصبی جانا ز مسکینان نیندیشی
تو خوابآلودهٔ بر چشم بیداران نبخشایی
گرفتم سرو آزادی نه از ماء مهین زادی؟
مکن بیگانگی با ما چو دانستی که از مایی
دعایی گر نمیگویی به دشنامی عزیزم کن
که گر تلخ است شیرین است از آن لب هر چه فرمایی
گمان از تشنگی بردم که دریا تا کمر باشد
چو پایانم برفت اکنون بدانستم که دریایی
تو خواهی آستین افشان و خواهی روی درهم کش
مگس جایی نخواهد رفتن از دکان حلوایی
قیامت میکنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن
مسلم نیست طوطی را در ایامت شکرخایی
@bookphill🌱
#معرفی_کتاب
#ادبیات_جهان
کتاب «ژان کریستوف»(Jean-Christophe) یکی از آثار برجسته رومن رولان، نویسندهٔ فرانسوی و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات است. این رمان در سالهای 1904 تا 1912 نوشته شده و داستان زندگی یک موسیقیدان جوان به نام ژان کریستوف را روایت میکند.
📖داستان به زندگی ژان کریستوف، یک پیانیست و آهنگساز، میپردازد که تلاش میکند در دنیای هنری و اجتماعی با چالشهای فراوان روبرو شود. او با موانع شخصی، اجتماعی و فرهنگی همچون رقابت، حسادت و تضادهای اخلاقی مواجه است. ژان کریستوف نماد انسان هنرمند است که تلاش میکند صدای خود را در دنیای پر از سر و صدا و ناهماهنگی پیدا کند.
📚رمان به بررسی موضوعاتی مانند موسیقی، هنر، هویت، دوستی و عشق میپردازد. رولان با سبک توصیفی و عمیق خود، احساسات و تفکرات ژان کریستوف را به خوبی به تصویر میکشد. خوانندگان با شخصیتهای مختلفی آشنا میشوند که هر یک نشاندهندهٔ جنبهای از زندگی و چالشهای انسان در دنیای مدرن هستند.
این رمان نه تنها یک داستان عاطفی و هنری است، بلکه به نوعی تأملی عمیق دربارهٔ تحول فردی و جستجوی هویت انسانی به شمار میآید.
@bookphill 🪴
#ادبیات_جهان
کتاب «ژان کریستوف»(Jean-Christophe) یکی از آثار برجسته رومن رولان، نویسندهٔ فرانسوی و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات است. این رمان در سالهای 1904 تا 1912 نوشته شده و داستان زندگی یک موسیقیدان جوان به نام ژان کریستوف را روایت میکند.
📖داستان به زندگی ژان کریستوف، یک پیانیست و آهنگساز، میپردازد که تلاش میکند در دنیای هنری و اجتماعی با چالشهای فراوان روبرو شود. او با موانع شخصی، اجتماعی و فرهنگی همچون رقابت، حسادت و تضادهای اخلاقی مواجه است. ژان کریستوف نماد انسان هنرمند است که تلاش میکند صدای خود را در دنیای پر از سر و صدا و ناهماهنگی پیدا کند.
📚رمان به بررسی موضوعاتی مانند موسیقی، هنر، هویت، دوستی و عشق میپردازد. رولان با سبک توصیفی و عمیق خود، احساسات و تفکرات ژان کریستوف را به خوبی به تصویر میکشد. خوانندگان با شخصیتهای مختلفی آشنا میشوند که هر یک نشاندهندهٔ جنبهای از زندگی و چالشهای انسان در دنیای مدرن هستند.
این رمان نه تنها یک داستان عاطفی و هنری است، بلکه به نوعی تأملی عمیق دربارهٔ تحول فردی و جستجوی هویت انسانی به شمار میآید.
@bookphill 🪴
Roya
Fariborz Lachini | SONGSARA.NET
#شعر
هوشنگ ابتهاج
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
درِ این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنهای بر در این خانه تنها زد و رفت!
#صامت
#صوت
@bookphill 🌿
هوشنگ ابتهاج
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
درِ این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنهای بر در این خانه تنها زد و رفت!
#صامت
#صوت
@bookphill 🌿
#شعر
عطار
چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود
چون تو در کس ننگری کس با تو همدم کی شود
گر جمال جانفزای خویش بنمایی به ما
جان ما گر در فزاید حسن تو کم کی شود
دل ز من بردی و پرسیدی که دل گم کردهای
این چنین طراریت با من مسلم کی شود
عهد کردی تا من دلخسته را مرهم کنی
چون تو گویی یا کنی این عهد محکم کی شود
چون مرا دلخستگی از آرزوی روی توست
این چنین دل خستگی زایل به مرهم کی شود
غم از آن دارم که بی تو همچو حلقه بر درم
تا تو از در در نیایی از دلم غم کی شود
خلوتی میبایدم با تو زهی کار کمال
ذرهای همخلوت خورشید عالم کی شود
نیستی عطار مرد او که هر تر دامنی
گر به میدان لاشه تازد رخش رستم کی شود
@bookphill🌱
عطار
چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود
چون تو در کس ننگری کس با تو همدم کی شود
گر جمال جانفزای خویش بنمایی به ما
جان ما گر در فزاید حسن تو کم کی شود
دل ز من بردی و پرسیدی که دل گم کردهای
این چنین طراریت با من مسلم کی شود
عهد کردی تا من دلخسته را مرهم کنی
چون تو گویی یا کنی این عهد محکم کی شود
چون مرا دلخستگی از آرزوی روی توست
این چنین دل خستگی زایل به مرهم کی شود
غم از آن دارم که بی تو همچو حلقه بر درم
تا تو از در در نیایی از دلم غم کی شود
خلوتی میبایدم با تو زهی کار کمال
ذرهای همخلوت خورشید عالم کی شود
نیستی عطار مرد او که هر تر دامنی
گر به میدان لاشه تازد رخش رستم کی شود
@bookphill🌱
#روزنگار
دومین جشن دیگان-هشتم دی ماه
دی به آذر (روز هشتم دی) دومین جشن دیگان می باشد که در روز هشتم دی ماه جشن گرفته می شود.
ايرانيان قديم، گذشته از جشنهايي كه به مناسبتهاي گوناگون برگزار ميكردند، همنام شدن روز و ماه را هم در هر ماه جشن ميگرفتند. از اين گونه جشنها در ماههاي پيش، جشنهايي چون تيرگان و مهرگان را داشتيم. اما ماه دي تفاوتي اساسي با ماههاي ديگر دارد. در هر ماه، سه روز به نام «دي» نامگذاري شده است و به اين ترتيب، در ماه دي سه جشن با نام ديگان داريم. «دي» از چنان اهميتي برخوردار بوده كه سه روز در هر ماه را به نام خود اختصاص داده است.
@bookphill🌻
دومین جشن دیگان-هشتم دی ماه
دی به آذر (روز هشتم دی) دومین جشن دیگان می باشد که در روز هشتم دی ماه جشن گرفته می شود.
ايرانيان قديم، گذشته از جشنهايي كه به مناسبتهاي گوناگون برگزار ميكردند، همنام شدن روز و ماه را هم در هر ماه جشن ميگرفتند. از اين گونه جشنها در ماههاي پيش، جشنهايي چون تيرگان و مهرگان را داشتيم. اما ماه دي تفاوتي اساسي با ماههاي ديگر دارد. در هر ماه، سه روز به نام «دي» نامگذاري شده است و به اين ترتيب، در ماه دي سه جشن با نام ديگان داريم. «دي» از چنان اهميتي برخوردار بوده كه سه روز در هر ماه را به نام خود اختصاص داده است.
@bookphill🌻
#روزنگار
۹ ام دی ماه-روز جهانی ویولن سل
روز جهانی ویولن سل هر ساله در ۲۹ دسامبر جشن گرفته میشود. این روز به منظور تجلیل از این ساز، که یکی از مهمترین و پرطرفدارترین سازهای ارکسترال است، برگزار میشود.
ویولن سل، که در اواخر قرن شانزدهم میلادی معرفی شد، به سرعت تبدیل به یکی از اصلیترین سازهای خانواده ویولن شد.
سازندگان اولیه ویولن سل در ایتالیا بودند.
این ساز دارای دامنه صوتی گسترده و تنوع صدایی بالاست و میتواند نتهای بسیار پایین و نیز نتهای بالاتر از حد معمول را اجرا کند.
برخی از نوازندگان برجسته که به محبوبیت و توسعه این ساز کمک کردهاند عبارتند از:
- یویو ما (Yo-Yo Ma)
- ژاکلین دو پرو (Jacqueline du Pré)
- مستیسلاف روستروپوویچ (Mstislav Rostropovich)
در طول قرنها، تکنیکهای نواختن ویولن سل تکامل یافته و به نوازندگان امروزی اجازه داده است که قطعاتی با دقت و احساسی بینظیر اجرا کنند.
@bookphill🎶
۹ ام دی ماه-روز جهانی ویولن سل
روز جهانی ویولن سل هر ساله در ۲۹ دسامبر جشن گرفته میشود. این روز به منظور تجلیل از این ساز، که یکی از مهمترین و پرطرفدارترین سازهای ارکسترال است، برگزار میشود.
ویولن سل، که در اواخر قرن شانزدهم میلادی معرفی شد، به سرعت تبدیل به یکی از اصلیترین سازهای خانواده ویولن شد.
سازندگان اولیه ویولن سل در ایتالیا بودند.
این ساز دارای دامنه صوتی گسترده و تنوع صدایی بالاست و میتواند نتهای بسیار پایین و نیز نتهای بالاتر از حد معمول را اجرا کند.
برخی از نوازندگان برجسته که به محبوبیت و توسعه این ساز کمک کردهاند عبارتند از:
- یویو ما (Yo-Yo Ma)
- ژاکلین دو پرو (Jacqueline du Pré)
- مستیسلاف روستروپوویچ (Mstislav Rostropovich)
در طول قرنها، تکنیکهای نواختن ویولن سل تکامل یافته و به نوازندگان امروزی اجازه داده است که قطعاتی با دقت و احساسی بینظیر اجرا کنند.
@bookphill🎶
#شعر
نظامی
عاشق شده ام بر تو،تدبیر چه فرمایی؟
از راه صلاح آیم یا از ره رسوایی؟
تا جان و دلم باشد چون جان و دلت جویم
یا من به کنار افتم یا تو به کنار آیی
در دوستی ات شهری گشتند مرا دشمن
بر من که کند رحمت گر هم تو نبخشایی؟
هرجا که تو را بینم دست من و زلف تو
دانی که قلم نبود بر عاشق سودایی
زین سان که منم بی تو دور از تو مبادا کس
نه دسترسی بر تو،نه بی تو شکیبایی
@bookphill🕯
نظامی
عاشق شده ام بر تو،تدبیر چه فرمایی؟
از راه صلاح آیم یا از ره رسوایی؟
تا جان و دلم باشد چون جان و دلت جویم
یا من به کنار افتم یا تو به کنار آیی
در دوستی ات شهری گشتند مرا دشمن
بر من که کند رحمت گر هم تو نبخشایی؟
هرجا که تو را بینم دست من و زلف تو
دانی که قلم نبود بر عاشق سودایی
زین سان که منم بی تو دور از تو مبادا کس
نه دسترسی بر تو،نه بی تو شکیبایی
@bookphill🕯
#ادبیات_جهان
#معرفی_کتاب
📕 در جستجوی زمان از دست رفته
یکی از آثار ماندگار و بینظیر ادبیات کلاسیک فرانسه، رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» اثر مارسل پروست است. این اثر دنیایی عمیق و پیچیده از احساسات و خاطرات انسانی را به تصویر میکشد.
📖 این رمان تاریخی و فلسفی، داستانی چندلایه را روایت میکند که در آن راوی، «مارسل»، در پی جستجوی زندگی گذشتهاش و بازگرداندن خاطرات فراموششدهاش میباشد. در سفر او، زمان و مکان بهویژه در بستر عشق و علاقهاش به دنیای اطراف تحلیل میشوند. هر فصل از این رمان، به شکلی مجزا و در عین حال بههمپیوسته، مسایل پیچیده انسانی، اجتماعی و روانشناختی را بررسی میکند.
آغاز کتاب با توصیف ذهنی راوی و یادآوریهای او از دوران کودکیاش در «کومبر»، یک استراحتگاه در فرانسه، شکل میگیرد. در اینجا، تأسیس ساختار یادآوریها و دیالوگهای غنی با شخصیتهای مختلف، فرصتی به مخاطب میدهد تا در دنیای پیچیدهٔ عصر نوزدهم غوطهور شود.
پروست با سبک نثر زیبا و توصیفهای شاعرانه، فراز و نشیبهای زندگی را بررسی میکند و به توصیف احساسات عمیق انسانی، عشق ناکام، حسادت، و زیباشناسی میپردازد.
@bookphill 🌱
#معرفی_کتاب
📕 در جستجوی زمان از دست رفته
یکی از آثار ماندگار و بینظیر ادبیات کلاسیک فرانسه، رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» اثر مارسل پروست است. این اثر دنیایی عمیق و پیچیده از احساسات و خاطرات انسانی را به تصویر میکشد.
📖 این رمان تاریخی و فلسفی، داستانی چندلایه را روایت میکند که در آن راوی، «مارسل»، در پی جستجوی زندگی گذشتهاش و بازگرداندن خاطرات فراموششدهاش میباشد. در سفر او، زمان و مکان بهویژه در بستر عشق و علاقهاش به دنیای اطراف تحلیل میشوند. هر فصل از این رمان، به شکلی مجزا و در عین حال بههمپیوسته، مسایل پیچیده انسانی، اجتماعی و روانشناختی را بررسی میکند.
آغاز کتاب با توصیف ذهنی راوی و یادآوریهای او از دوران کودکیاش در «کومبر»، یک استراحتگاه در فرانسه، شکل میگیرد. در اینجا، تأسیس ساختار یادآوریها و دیالوگهای غنی با شخصیتهای مختلف، فرصتی به مخاطب میدهد تا در دنیای پیچیدهٔ عصر نوزدهم غوطهور شود.
پروست با سبک نثر زیبا و توصیفهای شاعرانه، فراز و نشیبهای زندگی را بررسی میکند و به توصیف احساسات عمیق انسانی، عشق ناکام، حسادت، و زیباشناسی میپردازد.
@bookphill 🌱
#شعر
سعدی
من اگر نظر حرام است بسی گناه دارم
چه کنم نمیتوانم که نظر نگاه دارم
ستم از کسیست بر من که ضرورت است بردن
نه قرار زخم خوردن نه مجال آه دارم
نه فراغت نشستن نه شکیب رخت بستن
نه مقام ایستادن نه گریزگاه دارم
نه اگر همینشینم نظری کند به رحمت
نه اگر همیگریزم دگری پناه دارم
بسم از قبول عامی و صلاح نیکنامی
چو به ترک سر بگفتم چه غم از کلاه دارم
تن من فدای جانت سر بنده وآستانت
چه مرا به از گدایی چو تو پادشاه دارم
چو تو را بدین شگرفی قدم صلاح باشد
نه مروت است اگر من نظر تباه دارم
چه شب است یا رب امشب که ستارهای برآمد
که دگر نه عشق خورشید و نه مهر ماه دارم
مکنید دردمندان گله از شب جدایی
که من این صباح روشن ز شب سیاه دارم
که نه روی خوب دیدن گنه است پیش سعدی
تو گمان نیک بردی که من این گناه دارم
@bookphill🕯
سعدی
من اگر نظر حرام است بسی گناه دارم
چه کنم نمیتوانم که نظر نگاه دارم
ستم از کسیست بر من که ضرورت است بردن
نه قرار زخم خوردن نه مجال آه دارم
نه فراغت نشستن نه شکیب رخت بستن
نه مقام ایستادن نه گریزگاه دارم
نه اگر همینشینم نظری کند به رحمت
نه اگر همیگریزم دگری پناه دارم
بسم از قبول عامی و صلاح نیکنامی
چو به ترک سر بگفتم چه غم از کلاه دارم
تن من فدای جانت سر بنده وآستانت
چه مرا به از گدایی چو تو پادشاه دارم
چو تو را بدین شگرفی قدم صلاح باشد
نه مروت است اگر من نظر تباه دارم
چه شب است یا رب امشب که ستارهای برآمد
که دگر نه عشق خورشید و نه مهر ماه دارم
مکنید دردمندان گله از شب جدایی
که من این صباح روشن ز شب سیاه دارم
که نه روی خوب دیدن گنه است پیش سعدی
تو گمان نیک بردی که من این گناه دارم
@bookphill🕯
#تکه_کتاب
📕 در جستجوی زمان از دست رفته
"بسیاری از زیباییها در زندگی روزمره به قدری عادی میشوند که فراموش میکنیم وجود دارند تا زمانی که آنها را از دست میدهیم."
@bookphill ☁️
📕 در جستجوی زمان از دست رفته
"بسیاری از زیباییها در زندگی روزمره به قدری عادی میشوند که فراموش میکنیم وجود دارند تا زمانی که آنها را از دست میدهیم."
@bookphill ☁️
فقط انسان زمان را اندازه میگیرد،
فقط انسان ساعت را اعلام میکند،
و به همین دلیل فقط انسان از ترسی فلجکننده رنج میبرد که هیچ موجود دیگری تحمل نمیکند: ترسِ تمامشدنِ وقت!
📕 ارباب زمان
🖊 میچ آلبوم
#تکه_کتاب
@bookphill 🌱
فقط انسان ساعت را اعلام میکند،
و به همین دلیل فقط انسان از ترسی فلجکننده رنج میبرد که هیچ موجود دیگری تحمل نمیکند: ترسِ تمامشدنِ وقت!
📕 ارباب زمان
🖊 میچ آلبوم
#تکه_کتاب
@bookphill 🌱
#معرفی_کتاب
#ادبیات_جهان
📕 دیوانه بازی
🖊 کریستین بوبن
داستان از دوسالگی دخترک که همراه خانوادهاش در سیرک زندگی میکند آغاز میشود. رفتار دختر از همان کودکی متفاوت است، او با یک گرگ رفیق است و پدرو مادرش تلاش میکنند تا او را از گرگ جدا کنند. ما در طول زندگی دختر همراهش هستیم.
او تمامروزهای زندگیاش در سیرک رقم خورده است. خواننده از دو سالگی با این دخترک همراه میشود و با هر خط از این داستان با او بزرگ میشود. دیوانهبازی شرح زندگی دخترکی است که دیوانهوار زندگی میکند و به دنبال رهایی از روزمرگی هاست.
@bookphill 🌱
#ادبیات_جهان
📕 دیوانه بازی
🖊 کریستین بوبن
داستان از دوسالگی دخترک که همراه خانوادهاش در سیرک زندگی میکند آغاز میشود. رفتار دختر از همان کودکی متفاوت است، او با یک گرگ رفیق است و پدرو مادرش تلاش میکنند تا او را از گرگ جدا کنند. ما در طول زندگی دختر همراهش هستیم.
او تمامروزهای زندگیاش در سیرک رقم خورده است. خواننده از دو سالگی با این دخترک همراه میشود و با هر خط از این داستان با او بزرگ میشود. دیوانهبازی شرح زندگی دخترکی است که دیوانهوار زندگی میکند و به دنبال رهایی از روزمرگی هاست.
@bookphill 🌱
bookphill
UpMusics ~ UpMusic
#شعر
سعدی
ویرانه نه آن است که جمشید بنا کرد
ویرانه نه آن است که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که با هر نگه دوست
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت
#صوت
#صامت
@bookphill✨
سعدی
ویرانه نه آن است که جمشید بنا کرد
ویرانه نه آن است که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که با هر نگه دوست
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت
#صوت
#صامت
@bookphill✨