🔴پدیده ی "آغوش مرگ" در سازمان ها*
وقتی زنبورها متوجه کم کاری ملکه به دلیل پیری یا مریضی میشوند، تصمیم می گیرند تا او را از بین ببرند.
در نتیجه دور ملکه جمع شده و او را در آغوش می گیرند تا ملکه در این ازدحام، از دمای بالا بمیرد. این *پدیده "آغوش مرگ"* نامیده می شود.
*در بسیاری از سازمان ها و شرکت ها نیز با روشن شدن ناکارآمدی مدیر ارشد، هیات مدیره و یا تیم رهبری، کارکنان با افزایش کم کاری و سرعت دادن ناخواسته به عدم بهره وری، سقوط سازمان را تسریع می کنند،* در این حال کارکنان سازمان اغلب در یکی از چهار گروه ذیل قرار می گیرند:
- گروه اول؛
*متخصصان* و تکنوکرات های با وجدانی که با ترک سازمان و خروج از دور باطل بی نظمی، راه خود را جدا کرده و بدنبال فضای امن فکری و کاری می روند.
- گروه دوم؛
*فرصت طلبانی* که منابع سازمانی را تبدیل به منافع شخصی و گروهی می کنند. این گروه حلقه اول آغوش مرگ سازمان را تشکیل می دهند.
- گروه سوم؛
*کارکنان بی تفاوتی* که مطلوب خود را در کار نکردن، به امور شخصی رسیدن و دریافت حقوق مستمر می بینند. این گروه حلقه دوم آغوش مرگ سازمان را تشکیل می دهند.
- گروه چهارم؛
*کمال گرایان* با وجدانی که در اقلیت کامل -حتی به تعداد انگشتان یک دست- سعی دارند تا با آگاه سازی مدیران و اصلاح امور از سقوط سازمان جلوگیری نمایند.
این گروه اغلب نادیده گرفته شده و یا توسط سایر گروه ها از گردونه امور بیرون رانده می شوند.
@c_i_gstp
وقتی زنبورها متوجه کم کاری ملکه به دلیل پیری یا مریضی میشوند، تصمیم می گیرند تا او را از بین ببرند.
در نتیجه دور ملکه جمع شده و او را در آغوش می گیرند تا ملکه در این ازدحام، از دمای بالا بمیرد. این *پدیده "آغوش مرگ"* نامیده می شود.
*در بسیاری از سازمان ها و شرکت ها نیز با روشن شدن ناکارآمدی مدیر ارشد، هیات مدیره و یا تیم رهبری، کارکنان با افزایش کم کاری و سرعت دادن ناخواسته به عدم بهره وری، سقوط سازمان را تسریع می کنند،* در این حال کارکنان سازمان اغلب در یکی از چهار گروه ذیل قرار می گیرند:
- گروه اول؛
*متخصصان* و تکنوکرات های با وجدانی که با ترک سازمان و خروج از دور باطل بی نظمی، راه خود را جدا کرده و بدنبال فضای امن فکری و کاری می روند.
- گروه دوم؛
*فرصت طلبانی* که منابع سازمانی را تبدیل به منافع شخصی و گروهی می کنند. این گروه حلقه اول آغوش مرگ سازمان را تشکیل می دهند.
- گروه سوم؛
*کارکنان بی تفاوتی* که مطلوب خود را در کار نکردن، به امور شخصی رسیدن و دریافت حقوق مستمر می بینند. این گروه حلقه دوم آغوش مرگ سازمان را تشکیل می دهند.
- گروه چهارم؛
*کمال گرایان* با وجدانی که در اقلیت کامل -حتی به تعداد انگشتان یک دست- سعی دارند تا با آگاه سازی مدیران و اصلاح امور از سقوط سازمان جلوگیری نمایند.
این گروه اغلب نادیده گرفته شده و یا توسط سایر گروه ها از گردونه امور بیرون رانده می شوند.
@c_i_gstp
آموزشگاهی بنام کوهستان
کوهنوردی میتواند چیزهای بی شماری به ما بیاموزد، در واقع کوهنوردی نه تنها صعود از کوهستان بلکه تکنیک هایی در مواجه با زندگی روزمره انسان را نیز بما آموزش میدهد.
۱- هیچ چیز به راحتی به دست نمیآید.
مواجهه و در آغوش گرفتن سختی ها نخستین مرحله از رسیدن به هدف است. این درست نقطهای است که شما پا به جاده سختی ها میگذارید و از محدوده امن خود خارج میشوید.
۲- حرکت و اقدام
این که مسیر چه میزان دشوار است اهمیت ندارد، شما نمیتوانید در طول مسیر از آن دست بکشید زیرا در نهایت خود شما از موفقیت محروم میشوید.
۳- باید مراقب سلامت خود باشید.
هنگامیکه به کوهنوردی میپردازید متوجه نفس نفس زدن و لرزش زانوهای خود میشوید که نشان دهنده این حقیقت است که بدن شما آمادگی مناسب برای فعالیت ندارد. این باعث میشود تا شما به سلامتی خود بیشتر اهمیت دهید و به تمرین های ورزشی بپردازید.
۴- مواجه شدن با ترس های خود
مسیرهای باریک و ارتفاعات شما را از صعود میترساند اما شما کماکان به صعود خود ادامه میدهید. به همین شکل شما باید در زندگی با ترس هایتان روبرو شوید.
۵- صبر کلید موفقیت است
اغلب هنگامیکه سایر کوهنوردان از شما پیش هستند احساس خوبی ندارید، درست در این هنگام صبر به عنوان عامل حفظ انگیزه وارد عمل میشود. صبر و امید هر دو کلید رسیدن به مراحل بالاتر و سختتر در زندگی هستند.
۶- تسلط و تمرکز بر خود
برخی اوقات بر اثر خستگی بیش از حد کارهای را انجام میدهیم که بعدا پشیمان میشویم. شما باید در این اوقات بر خود تسلط داشته باشید، کوهنوردی این تسلط و تمرکز را تقویت میکند.
۷- شما میخواهید پس برای آن میجنگید
برای دیدن مناظری که نفس ها را در سینه حبس میکند و در راه صعود شما باید با کوهستان بجنگید. هیچ چیز را در سینی طلا به شما هدیه نمیکنند، باید برای آن بجنگید.
۸- شما اغلب خود را دست کم میگیرید، این چنین نباشید.
شما هموراه فکر میکنید که قادر به انجام کارهای بزرگ نیستید، در نهایت وقتی آنرا انجام دادید تعجب میکنید که چرا آن گونه فکر میکردید.
۹- در نهایت، آهسته و پیوسته پیروز است.
مهم نیست که شما کند هستید، در نهایت صعود میکنید اما مهم آن است که به آرامیتلاش میکنید...
@c_i_gstp
کوهنوردی میتواند چیزهای بی شماری به ما بیاموزد، در واقع کوهنوردی نه تنها صعود از کوهستان بلکه تکنیک هایی در مواجه با زندگی روزمره انسان را نیز بما آموزش میدهد.
۱- هیچ چیز به راحتی به دست نمیآید.
مواجهه و در آغوش گرفتن سختی ها نخستین مرحله از رسیدن به هدف است. این درست نقطهای است که شما پا به جاده سختی ها میگذارید و از محدوده امن خود خارج میشوید.
۲- حرکت و اقدام
این که مسیر چه میزان دشوار است اهمیت ندارد، شما نمیتوانید در طول مسیر از آن دست بکشید زیرا در نهایت خود شما از موفقیت محروم میشوید.
۳- باید مراقب سلامت خود باشید.
هنگامیکه به کوهنوردی میپردازید متوجه نفس نفس زدن و لرزش زانوهای خود میشوید که نشان دهنده این حقیقت است که بدن شما آمادگی مناسب برای فعالیت ندارد. این باعث میشود تا شما به سلامتی خود بیشتر اهمیت دهید و به تمرین های ورزشی بپردازید.
۴- مواجه شدن با ترس های خود
مسیرهای باریک و ارتفاعات شما را از صعود میترساند اما شما کماکان به صعود خود ادامه میدهید. به همین شکل شما باید در زندگی با ترس هایتان روبرو شوید.
۵- صبر کلید موفقیت است
اغلب هنگامیکه سایر کوهنوردان از شما پیش هستند احساس خوبی ندارید، درست در این هنگام صبر به عنوان عامل حفظ انگیزه وارد عمل میشود. صبر و امید هر دو کلید رسیدن به مراحل بالاتر و سختتر در زندگی هستند.
۶- تسلط و تمرکز بر خود
برخی اوقات بر اثر خستگی بیش از حد کارهای را انجام میدهیم که بعدا پشیمان میشویم. شما باید در این اوقات بر خود تسلط داشته باشید، کوهنوردی این تسلط و تمرکز را تقویت میکند.
۷- شما میخواهید پس برای آن میجنگید
برای دیدن مناظری که نفس ها را در سینه حبس میکند و در راه صعود شما باید با کوهستان بجنگید. هیچ چیز را در سینی طلا به شما هدیه نمیکنند، باید برای آن بجنگید.
۸- شما اغلب خود را دست کم میگیرید، این چنین نباشید.
شما هموراه فکر میکنید که قادر به انجام کارهای بزرگ نیستید، در نهایت وقتی آنرا انجام دادید تعجب میکنید که چرا آن گونه فکر میکردید.
۹- در نهایت، آهسته و پیوسته پیروز است.
مهم نیست که شما کند هستید، در نهایت صعود میکنید اما مهم آن است که به آرامیتلاش میکنید...
@c_i_gstp
خشم میتواند به عمل تبدیل شود. ناراحتی میتواند به پذیرش ختم شود. گناه میتواند به تغییر منتهی شود و هیجان میتواند باعث انگیزه شود. زندگی بهمعنای کنترل احساساتمان نیست. این کار غیرممکن است. چه بخواهیم چه نخواهیم، احساسات میآیند و میروند. زندگی هدایت احساسات است.
@c_i_gstp
@c_i_gstp
سعادتمند زیستن ، یعنی با مصیبت کمتر زیستن، یعنی زندگی تحملپذیر را فهمیدن:
کسی که میخواهد زندگیاش را از دیدگاه فلسفی جمع بندی کند، بهتر است صورت حساب را بر مبنای بلایایی که از آنها گریخته است بنویسد ، نه بر مبنای لذت هایی که از آنها بهرهمند شده است ...
آرتور_شوپنهاور
کتاب: در باب حکمت زندگی
@c_i_gstp
#سبز_اندیش
کسی که میخواهد زندگیاش را از دیدگاه فلسفی جمع بندی کند، بهتر است صورت حساب را بر مبنای بلایایی که از آنها گریخته است بنویسد ، نه بر مبنای لذت هایی که از آنها بهرهمند شده است ...
آرتور_شوپنهاور
کتاب: در باب حکمت زندگی
@c_i_gstp
#سبز_اندیش
وقتی میمانی و میبخشی، فکر میکنند رفتن را بلد نیستی.
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁدمها، ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺬکر ﺷﺪ.
ﺁﺩمها ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻤﯽﻣﺎﻧﻨﺪ. یک جا، ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ...
●آنا گاوالدا کتاب: گریز دلپذیر
#سبز_اندیش
@c_i_gstp
وقتی میمانی و میبخشی، فکر میکنند رفتن را بلد نیستی.
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁدمها، ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺬکر ﺷﺪ.
ﺁﺩمها ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻤﯽﻣﺎﻧﻨﺪ. یک جا، ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ...
●آنا گاوالدا کتاب: گریز دلپذیر
#سبز_اندیش
@c_i_gstp