This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زندگی چو رقص باد در گذرست
مُهر زن بر زندگی با مهر و وفا
چو گذشت، ای یار
هیچ ز دی یاد مکن
یاد بر آیینه رخسار مکن
اناهیتا
۹ خرداد ماه ۱۴۰۴
@c_i_gstp
مُهر زن بر زندگی با مهر و وفا
چو گذشت، ای یار
هیچ ز دی یاد مکن
یاد بر آیینه رخسار مکن
اناهیتا
۹ خرداد ماه ۱۴۰۴
@c_i_gstp
👍2
سرسخت ترین فردِ شما من بودم
دیوانهی رفتن و دویدن بودم
ناخواسته در قفس گرفتار شدم
محکوم به رنج و دل بریدن بودم
من بودم و سودای پریدن تا ماه
آماده و مشتاقِ رسیدن بودم
میخواستم اما قفسم مانع بود
در حسرتِ پرواز و پریدن بودم
چالاکترین بال جهان از من بود!!!
من شاهد بالِ خویش، چیدن بودم
هرچند که پروانه ترین، من بودم!
محکوم به پر بستن و دیدن بودم.
@c_i_gstp
دیوانهی رفتن و دویدن بودم
ناخواسته در قفس گرفتار شدم
محکوم به رنج و دل بریدن بودم
من بودم و سودای پریدن تا ماه
آماده و مشتاقِ رسیدن بودم
میخواستم اما قفسم مانع بود
در حسرتِ پرواز و پریدن بودم
چالاکترین بال جهان از من بود!!!
من شاهد بالِ خویش، چیدن بودم
هرچند که پروانه ترین، من بودم!
محکوم به پر بستن و دیدن بودم.
@c_i_gstp
👍2
از پلیدیهای استبداد یکی هم این است که شریف زیستن را مدام دشوارتر میکند. استبداد کارش این است که هر روز آدمهای بیشتری را مجبور به انتخاب بین شرافت و آسایش کند!
کتاب: قدرت بیقدرتان
اثر: واتسلاو هاول
#سبز_اندیش
@c_i_gstp
کتاب: قدرت بیقدرتان
اثر: واتسلاو هاول
#سبز_اندیش
@c_i_gstp
بعضیها زندگی نمیکنند، مسابقهی دو گذاشتهاند، میخواهند به هدفی که در افق دوردست است برسند و درحالیکه نفسشان به شماره افتاده میدوند و زیباییهای اطراف خود را نمیبینند. آنوقت روزی میرسد که پیر و فرسوده هستند و دیگر رسیدن و نرسیدن به هدف برایشان بیتفاوت است. ولی من تصمیم گرفتهام که سر راه بنشینم و تودهای از خوشیهای زندگی را ذخیره کنم.
@c_i_gstp
@c_i_gstp
مردم ِ یک جامعه،وقتی کتاب میخوانند،
چهرهی آن جامعه را عوض میکنند، یعنی به جامعهشان چهره میدهند.
یک جامعهی بیچهره را میشود در میان ِ مردمی کشف کرد که در اتوبوس، در صف اتوبوس و در اتاقهای انتظار،
و در انتظارهای بیاتاق منتظرند
و به هم نگاه میکنند
و از نگاه کردن به هم نه چیزی میگیرند و نه چیزی میدهند.
جامعهای که گروه ِ منتظرانش به هم نگاه میکنند جامعهی بیچهره ایست.
●کتاب: سکوی سرخ
اثر: یدالله رویایی
#سبز_اندیش
@c_i_gstp
چهرهی آن جامعه را عوض میکنند، یعنی به جامعهشان چهره میدهند.
یک جامعهی بیچهره را میشود در میان ِ مردمی کشف کرد که در اتوبوس، در صف اتوبوس و در اتاقهای انتظار،
و در انتظارهای بیاتاق منتظرند
و به هم نگاه میکنند
و از نگاه کردن به هم نه چیزی میگیرند و نه چیزی میدهند.
جامعهای که گروه ِ منتظرانش به هم نگاه میکنند جامعهی بیچهره ایست.
●کتاب: سکوی سرخ
اثر: یدالله رویایی
#سبز_اندیش
@c_i_gstp
❤️شاید بشه این ویژگی ها رو برای آدم سالم برشمرد و تعریف خوبی ارائه داد!
آدم سالم، آدميه كه با خودش و با آدمهاى اطرافش در حال جنگ و ستيز نيست، نتيجتاً حضورش به آدم انرژى ميده!
🍀بيشتر از اينكه انتقادگر باشه، مشوقه!
🍀بيشتر از اينكه منفى باشه، مثبته!
🍀بيشتر از اينكه متكبر باشه، متواضعه!
🍀بيشتر از اينكه بخواد خودنمايى كنه، دوست داره در يك فضاى اشتراكى، ديگرانو ببينه و همينطور خودش ديده بشه!
❤️@c_i_gstp
آدم سالم، آدميه كه با خودش و با آدمهاى اطرافش در حال جنگ و ستيز نيست، نتيجتاً حضورش به آدم انرژى ميده!
🍀بيشتر از اينكه انتقادگر باشه، مشوقه!
🍀بيشتر از اينكه منفى باشه، مثبته!
🍀بيشتر از اينكه متكبر باشه، متواضعه!
🍀بيشتر از اينكه بخواد خودنمايى كنه، دوست داره در يك فضاى اشتراكى، ديگرانو ببينه و همينطور خودش ديده بشه!
❤️@c_i_gstp
*بُزت را بکش تا تغییر کنی!*
روزگاری مرید و مرشدی خردمند در سفر بودند. شبی را در چادر محقر زنی که چند فرزند داشت گذراندند و زن آنها را از شیر تنها بزی که داشت پذیرایی کرد.
مرید فکر کرد کاش میتوانست به او کمک کند، وقتی پیشنهادش را به مرشد خود گفت، او پس از اندکی تامل پاسخ داد: "اگر واقعا به آنها میخواهی کمک کنی برو و بزشان را بکش!".
مرید ابتدا بسیار تعجب کرد اما چون به مرشد خود ایمان داشت، چیزی نگفت و نیمهی شب بز را در تاریکی کشت.
سالها گذشت و روزی مرید و مرشد وارد شهری شدند و سراغ تاجر بزرگ آن جا را گرفتند. با زنی روبهرو شدند که لباس های مجلل و خدم و حشم فراوان داشت. وقتی راز موفقیتش را جویا شدند، زن گفت: "سالها پیش، من از مال دنیا فقط یک بز داشتم که یک روز صبح او را مرده دیدم. بناچار، مجبورشدم برای گذران زندگی خود و فرزندانم هر کدام به کاری روی آوریم. فرزند بزرگم در زمینی در آن نزدیکی به کشتوکار پرداخت. فرزند دیگرم پس از جستوجوی فراوان معدنی از فلزات گرانبها یافت و سومین فرزندم با قبایل اطراف به دادوستد پرداخت.
آنگاه بود که مرید فهمید هر یک از ما بزی داریم که اکتفا به آن مانع رشد و تغییرمان است و باید برای رسیدن به موفقیت و تغییرات بهتر بز خود را قربانی کنیم!
حال، ببینید! بز شما چیست؟!
#سبز_اندیش
@c_i_gstp
روزگاری مرید و مرشدی خردمند در سفر بودند. شبی را در چادر محقر زنی که چند فرزند داشت گذراندند و زن آنها را از شیر تنها بزی که داشت پذیرایی کرد.
مرید فکر کرد کاش میتوانست به او کمک کند، وقتی پیشنهادش را به مرشد خود گفت، او پس از اندکی تامل پاسخ داد: "اگر واقعا به آنها میخواهی کمک کنی برو و بزشان را بکش!".
مرید ابتدا بسیار تعجب کرد اما چون به مرشد خود ایمان داشت، چیزی نگفت و نیمهی شب بز را در تاریکی کشت.
سالها گذشت و روزی مرید و مرشد وارد شهری شدند و سراغ تاجر بزرگ آن جا را گرفتند. با زنی روبهرو شدند که لباس های مجلل و خدم و حشم فراوان داشت. وقتی راز موفقیتش را جویا شدند، زن گفت: "سالها پیش، من از مال دنیا فقط یک بز داشتم که یک روز صبح او را مرده دیدم. بناچار، مجبورشدم برای گذران زندگی خود و فرزندانم هر کدام به کاری روی آوریم. فرزند بزرگم در زمینی در آن نزدیکی به کشتوکار پرداخت. فرزند دیگرم پس از جستوجوی فراوان معدنی از فلزات گرانبها یافت و سومین فرزندم با قبایل اطراف به دادوستد پرداخت.
آنگاه بود که مرید فهمید هر یک از ما بزی داریم که اکتفا به آن مانع رشد و تغییرمان است و باید برای رسیدن به موفقیت و تغییرات بهتر بز خود را قربانی کنیم!
حال، ببینید! بز شما چیست؟!
#سبز_اندیش
@c_i_gstp
🙏1
قدرت، در سکوت کردن است، در آرام بودن و واکنشی نداشتن، در جدی نگرفتنِ هیچ چیز و اهمیت ندادن به هر مسئلهی آزار دهندهای... قدرت در آزار ندیدن و رنجِ بیهوده نکشیدن و حرصِ ارزان نخوردن و بیتفاوت عبور کردن است، بیتفاوت گذشتن از هرآنچیزی که فاقد ارزش است.
قدرت یعنی هیچ چیزی نمیتواند مرا بههم بریزد. من آرامم، بدون عجله، بدون شتاب، بدون هرگونه اندوه انکار نشونده و افکار افسار گسیختهای...
من آرامم و از اینجایی که من ایستادهام، هیچ چیز آنقدرها جدی نیست، هیچ چیز آنقدرها عزیز نیست و هیچکس آنقدرها محترم و خاص و بزرگ و بدون ایراد نیست!
@c_i_gstp
قدرت یعنی هیچ چیزی نمیتواند مرا بههم بریزد. من آرامم، بدون عجله، بدون شتاب، بدون هرگونه اندوه انکار نشونده و افکار افسار گسیختهای...
من آرامم و از اینجایی که من ایستادهام، هیچ چیز آنقدرها جدی نیست، هیچ چیز آنقدرها عزیز نیست و هیچکس آنقدرها محترم و خاص و بزرگ و بدون ایراد نیست!
@c_i_gstp
بیاید در تاریکهای شب با درون خودمان خلوتی گزینیم
🍀من چه کسی هستم ؟
🍀من چه افکاری دارم ؟
🍀من چه کارهایی بلدم؟
🍀من چه رفتارهایی دارم انجام می دهم ؟
🍀من در کجای این دنیا هستم ؟
در هر دم با خود بیندیشیم و در راهی قدم بگذاریم که بدانیم در کجای دنیای خلوت خود هستیم .....
#سبز_اندیش
@c_i_gstp
🍀من چه کسی هستم ؟
🍀من چه افکاری دارم ؟
🍀من چه کارهایی بلدم؟
🍀من چه رفتارهایی دارم انجام می دهم ؟
🍀من در کجای این دنیا هستم ؟
در هر دم با خود بیندیشیم و در راهی قدم بگذاریم که بدانیم در کجای دنیای خلوت خود هستیم .....
#سبز_اندیش
@c_i_gstp
هدفگذاری (goal-setting)را تمرین کنید
🔸تعریف: هدف گذاری فرآیند شناسایی اهداف و نتایجی است که می خواهید شما و تیمتان به آن برسید.
🔸اهمیت: هدفگذاری کمک میکند تا تلاش های خود را متمرکز کنید، برنامه ای برای عمل ایجاد کنید و نسبت به اهداف خود پاسخگو بمانید.
مرحله ۱: به اهداف و اولویت های تیمتان فکر کنید. از خود بپرسید: مهمترین چیزهایی که می خواهم در آینده نزدیک (مثلا یکسال آینده) به آنها برسم چیست؟ آنها را بنویسید.
مرحله ۲: اکنون، یک هدف که اولویت بالایی دارد را انتخاب کنید. اطمینان حاصل کنید که قابل اندازه گیری، قابل دستیابی و دارای زمان مشخص باشد. (مثلا" کسب رتبه اول در بین کلیه واحدهای سازمان تا پایان سال ۱۴۰۲)
مرحله ۳: هدف را به مراحل کوچکتر و قابل اجرا تقسیم کنید. به این فکر کنید که برای رسیدن به هدف باید چه اقدامات خاصی انجام دهید. این مراحل را به ترتیب منطقی یادداشت کنید.
مرحله ۴: منابع (آموزش، ابزار، نیروی انسانی و...) و حمایت هایی را که ممکن است برای رسیدن به هدف نیاز داشته باشید را یادداشت کنید.
مرحله ۵: مراحل خاص (نقاط عطف) یا شاخص هایی را شناسایی و یادداشت کنید که به شما کمک می کند موفقیت تیمتان را در آن نقاط یا با آن شاخصها اندازه گیری کنید.
مرحله ۶: در نهایت بیانیه کوتاهی را بنویسید که نشان دهنده تعهد و انگیزه شما برای کار در جهت هدفتان باشد. همه اعضای تیم آن بیانیه را امضا کنند
@c_i_gstp
🔸تعریف: هدف گذاری فرآیند شناسایی اهداف و نتایجی است که می خواهید شما و تیمتان به آن برسید.
🔸اهمیت: هدفگذاری کمک میکند تا تلاش های خود را متمرکز کنید، برنامه ای برای عمل ایجاد کنید و نسبت به اهداف خود پاسخگو بمانید.
مرحله ۱: به اهداف و اولویت های تیمتان فکر کنید. از خود بپرسید: مهمترین چیزهایی که می خواهم در آینده نزدیک (مثلا یکسال آینده) به آنها برسم چیست؟ آنها را بنویسید.
مرحله ۲: اکنون، یک هدف که اولویت بالایی دارد را انتخاب کنید. اطمینان حاصل کنید که قابل اندازه گیری، قابل دستیابی و دارای زمان مشخص باشد. (مثلا" کسب رتبه اول در بین کلیه واحدهای سازمان تا پایان سال ۱۴۰۲)
مرحله ۳: هدف را به مراحل کوچکتر و قابل اجرا تقسیم کنید. به این فکر کنید که برای رسیدن به هدف باید چه اقدامات خاصی انجام دهید. این مراحل را به ترتیب منطقی یادداشت کنید.
مرحله ۴: منابع (آموزش، ابزار، نیروی انسانی و...) و حمایت هایی را که ممکن است برای رسیدن به هدف نیاز داشته باشید را یادداشت کنید.
مرحله ۵: مراحل خاص (نقاط عطف) یا شاخص هایی را شناسایی و یادداشت کنید که به شما کمک می کند موفقیت تیمتان را در آن نقاط یا با آن شاخصها اندازه گیری کنید.
مرحله ۶: در نهایت بیانیه کوتاهی را بنویسید که نشان دهنده تعهد و انگیزه شما برای کار در جهت هدفتان باشد. همه اعضای تیم آن بیانیه را امضا کنند
@c_i_gstp