Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
3701 - Telegram Web
Telegram Web
متن استوری :

_این چه «نیز» یه که نمیگذره؟
_باورت را قوی کن به نور ، به امید!
_ما چاره‌ی عالمیم چ بی‌چاره‌ی تو...
_هر چیز که در خیال بگنجد واقع است...
_ بخند ، گاهی با دلایل غیر منطقی.
_ هنگام ثمر دادن ما بود خزان شد...
_ کمی زندگی کن میان این همه هیاهو
مست آمدم ای پیر که مستانه بمیرم
مستانه در این گوشه میخانه بمیرم
درویشم و بگذار قلندر منشانه
کاکل همه افشان به سر شانه بمیرم
من در یتیمم، صدفم سینه دریاست
بگذار یتیمانه و دردانه بمیرم
بیگانه شمردند مرا در وطن خویش
تا بی وطن و از همه بیگانه بمیرم
سرباز جهادم من و از جبهه ی احرار
انصاف کجا رفته که در خانه بمیرم
من بلبل عشاق به دامی نشوم رام
در دام تو هم بی طمع دانه بمیرم
در زندگی افسانه شدم در همه آفاق
بگذار که در مرگ هم افسانه بمیرم

- شهریار
🌱.
من گم شده‌ام دوباره پیدایم کن
یک واژه‌ی مبهمم، تو معنایم کن
پُر وسوسه مانند درخت سیبم،
آدم نشدم بیا و حوایم کن..

- مریم ناظمی
ما برای با تو بودن
عمر خود را باختيم
بد نبود ای دوست
گاهی هم تو دل میباختی

- فاضل نظری
میان تو وَ خودت باید انتخاب کنم
دلم همیشه در این انتخاب می‌مانَد...

- امید صباغ نو
🌱.
من گرفتار شبم در پی ماه آمده ام
سیب را دست تو دیدم به گناه آمده ام

- فریدون مشیری
در آرزوی تو موهای من سپید شدند
اجازه هست تو را زندگی خطاب کنم؟

- امید صباغ نو
به راه این امید پیچ در پیچ
مرا لطف تو می باید، دگر هیچ...

- وحشی بافقی
من زخم تو را به هیچ مرهم ندهم
یک موی تو را به هر دو عالم ندهم

- مولانا
🌱.
یک شهر را دیوانه‌ی زیبایی‌ات کردی
این‌قدر زیبایی برایت دردسر دارد...

- امید صباغ نو
عاشقم کردی و پرگار دلم چرخان شد!
وسط دایره‌ی عشق تو سرگردان شد ..
آنقدر در پی تو دور خودم چرخیدم :)
تا توهم زدم و ورد دلم هذیان شد..

- مسعود‌ محمدپور
قربان آن غارتگرم کان دل نه تنها می‌برد
تاراج جان هم می‌کند، دین هم به یغما می‌برد!

- حافظ
مُردنِ عاشق نمی‌ميراندش
در چراغی تازه می‌گيراندش
سرنوشتِ اوست این خود سوختن
شعله گرداندن چراغ افروختن ...

- هوشنگ ابتهاج
🌱.
هر کسی می‌کند از یار مرادی حاصل
حاصلِ من غم یارست و خوشا حاصل من!

- سلمان ساوجى
نمی دانم چه نفرینی گریبانگیر مجنون است
که وحشی می کند چشمانش آهوهای صحرا را!
چه خواهد کرد با ما عشق؟ پرسیدیم و خندیدی
فقط با پاسخت پیچیده تر کردی معما را

- فاضل نظری
یک نفر هست
که خود نیست
ولی خاطره‌اش
صبحِ هر روز
مرا سخت بغل می‌گیرد.

- سیدصادق رمضانیان
2025/07/14 15:28:59
Back to Top
HTML Embed Code: