آن لب تبدار را یک بار بوسیدن شفاست
وای از این دارو که از بیمار پنهان کردهای
-حامدی
وای از این دارو که از بیمار پنهان کردهای
-حامدی
گیرم که حال با تو بگویم، تو را چه غم؟!
تو دردِ دل شنیدهای، امّا ندیدهای ..
- جلالالدینعضدیزدی
تو دردِ دل شنیدهای، امّا ندیدهای ..
- جلالالدینعضدیزدی
از چراغانیِ چشمان تو ،من جان دارم
بی تو یک نسبت نزدیک به باران دارم
روشنم،از تو و آن منحنیِ لب هایت!
من به لبخندِ پر از صبحِ تو ایمان دارم...
-معصومه صابر
بی تو یک نسبت نزدیک به باران دارم
روشنم،از تو و آن منحنیِ لب هایت!
من به لبخندِ پر از صبحِ تو ایمان دارم...
-معصومه صابر
هر آن چه دوست داشتم، برای من نماند و رفت
اميد آخرين اگر تويی برای من بمان ...
- حسین منزوی
اميد آخرين اگر تويی برای من بمان ...
- حسین منزوی
دهان صبح پر از خنده دیدم و گفتم :
غنیمت است در این روزگار خندیدن :)
- شفایی اصفهانی
غنیمت است در این روزگار خندیدن :)
- شفایی اصفهانی
اگه عاشق شعر و ادبیاتی اینجوری بیو بزار
- زندگی اب روانی است، روان میگذرد
هرچه تقدیر من و توست همان میگذرد
- مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب
به راحتی نرسید ان که زحمتی نکشید
- این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت
هرکجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت
- بی کوشش انتظار ندارد ثمر بلی
این باغ گردد از اثر پشتکار سبز
- زندگی اب روانی است، روان میگذرد
هرچه تقدیر من و توست همان میگذرد
- مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب
به راحتی نرسید ان که زحمتی نکشید
- این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت
هرکجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت
- بی کوشش انتظار ندارد ثمر بلی
این باغ گردد از اثر پشتکار سبز
یکی از قشنگ ترین شعرایی که خوندم اینه:
"آن کس که بدم گفت، بدی سیرت اوست
وان کس که مرا گفت نکو، خود نیکوست
حال متکلم از کلامش پیداست
از کوزه همان برون تراود که در اوست."
"آن کس که بدم گفت، بدی سیرت اوست
وان کس که مرا گفت نکو، خود نیکوست
حال متکلم از کلامش پیداست
از کوزه همان برون تراود که در اوست."
یک بار هم ای عشق من از عقل میندیش
بگذار که دل حل بکند مسئلهها را...!
- محمدعلی بهمنی
بگذار که دل حل بکند مسئلهها را...!
- محمدعلی بهمنی
هزار حیف ندانی که دور از تو بمن
چها گذشت و چها دیدم و چها کردم
- رضیالدین آرتیمانی
چها گذشت و چها دیدم و چها کردم
- رضیالدین آرتیمانی