Telegram Web
نمایی از روستای چهرقان از بالای کوه قاریتَن

@chehreghane_mosavvar
دنقوز نامه....


با سلام خدمت همشهریان گرامی
دیده شدن یک قلاده کفتار و بحث در مورد پیرامون خطرات آن در گروه اودانی در روبیکا
ناخودآگاه همشهریان دهه شصتی را به پاییز سال 75
می برد .روزگاری که مردم روستا بدون وجود آرتروز و سندرم دست بی قرار با خوبی و خوشی روزگار میگذراندیدند

آن روز ها با پیدایش یک قلاده دنقوز(گراز)
و بحث در مورد خطراتی که دنقوز میتوانست برای مردم روستا به وجود بیاورد
به صورت خود جوش یک کمپین مسلح به سلاح گرم و سرد مبارزه با دنقوز تشکیل شده
و عده ای از همشریان جسور به سرگردگی استاد آخشام
که هندلینگ کمپین را بر عهده داشت شبانه روز در اطراف روستا به دنبال دنقوز بخت برگشته همه جا را جستجو میکردند
داستان به حدی حساس و جذاب شده بود که جمعی از داش آموزان مدرسه هم گهگاهی از کلاس درس جیم شده و به جمع کمپین پیوسته و راهی باغها و مراتع اطراف روستا شده تا در پیدا کردن دنقوز سهمی داشته باشند
بگذریم که این دنقوز فقط توسط افرادی رویت شد البته بدون سند و مدرک
و هرگز هرگز پیدا نشد و جستجوهای کمپین پس از مدتی بی نتیجه ماند
وافراد کمپین بدون در نظر گرفتن بند و متمم های مرام نامه انجمن حمایت از حیوانات یک گرگ بخت برگشته را گرفته و به سپر مینی بوس بسته و به جرم همدستی با دنقوزی هیچ گاه به دام نیفتاد از خروسی سراوه تا نووی سراوه در پشت ماشین با سرعت 60 کیلومتر بر ساعت بر روی زمین کشانیده و به سزای اعمالش رساندند
البته این بار نخستی نسیت که کفتار و گرگ ها به روستا نزدیک میشوند
همشهریان دهه شصتی حتما به یاد دارند که در گذشته از این قسم پیش آمدها زیاد بود .که البته در بیشتر مواقع این حیوانات توسط جوانان جسور و نترس روستا به دام انداخته شده و در حوالی مکانی که امروز میرزا اکبر با وصل شدن به اینترنت 4G
کپشن به داستانهایش اضافه میکند
سیرک جذاب و ترسناکی ترتیب میدادند
و گرگی که دست و دهانش را بسته بودندند را به میان گله ای گوسفند می انداختند تماشاگران زیادی
بر ای دیدن این سیرک جذاب و دلهره آوره از سراسر روستا جمع میشدند.و این سیرک را تا دقایق پایانی که کشته شدن گرگ یا کفتار با ضربه های شش پر بود را
تماشا میکردند

برای عضویت در کمپین بحث پیرامون کفتار
و ارسال عکس و تصاویر با لینک زیر. وارد گروه اودانی در پیام رسان روبیکا شوید
https://rubika.ir/joing/EIHJAGHA0WMGWSPMABDEYUFWSFCGZIXX




چهرقان مصور
🔐چلچراغ از رویا تا واقعیت. ...

در افسانه های قدیم چهرقان آمده است که چلچراغ پتانسیل برآورده کردن آرزوها در حد غول چراغ جادو را دارد
حتی در مقطعی در دهه شصت چنان قداستی به چلچراغ اعطا شده بود که انسان ناخودآگاه چلچراغ را با دیوید کاپرفیلد اشتباه میگرفت

شایع شده بود که چلچراغ میتواند کارهای خارق العاده ای را به سر منزل مقصود برساند

اما چلچراغ چیست؟
چلچراغ به محدوده تاریخی در پای کوه سینه قلعه حد فاصل خانیه و سد امندی است
متشکل از یک صخره بلند و یک غار در پای آن سخره و یک بوته گیاه(هُووَهَ) در دل صخره یاد شده که به اعتقاد گذشتگان دخیل بستن به آن. بوته هوووه میتوانست هر آرزویی هر چند بلند پروازانه را برآورده کند
انبوهی از پارچه ها و نخ و ریس و اَرِش که هرکدام به آرزویی به ان بوته گره زده شده بود
این مکان تا اواسط دهه هشتاد محلی برای پخش چای نذری بود و اکثرکسانی که حاجت و خواسته ای دست نیافتنی داشتند
در این مکان برروی صخره اقدام به پخش چای میکردند
که به دلیل عمل نکردن چلچراغ به هیچ کدام ازخواسته های حاجتمندان
در اواخر دهه هشتاد از درجه اعتبار ساقط شده و برای همیشه به تاریخ پیوست

@chehreghane_mosavvar
با سلام خدمت دوستان عزیز هدف از ایجاد این کانال به اشتراک گذاشتن تصاویر قدیمی چهرقان و شناساندن آداب و سوم گذشتگان به نسل امروز و زنده نگاه داشتن آن و پاسداشتی از گذشتگان چهرقان قدیم
بود که با فیلترینگ تلگرام مدیران این کانال نتوانستند به اهداف خود در شناساندن آداب و رسوم گذشته به نسل امروز برسند از این رو مدیران کانال تصمیم بر ایجاد کانال چهرقانِ مُصور در روبیکا نموده اند تا از این طریق بتوانند هر چه بیشتر با همشهریان عزیز ارتباط برقرار کنند
برنامه های متنوع کانال چهرقانِ مُصور از جمله
تونل زمان_آن روزها_پلاک عاشقی_صبح جمعه با شما_قصه ظهر جمعه_پلی به گذشته_ملاقات با تاریخ
همچون گذشته از کانال روبیکا پخش خواهد شد

امید است که ما همچون کانال چهرقانِ مُصور در پیام رسان تلگرام بتوانیم انتظارات مخاطبان را بر آورده کنیم
کانال چهرقان مصور در روبیکا


https://rubika.ir/chehreghane_mosavvar
ایستاده در غبار

داستان دلاوری یک چهرقانی در جنگ جهانی اول در آبادی بالا و ایستادگی وی در مقابل قوای روس
و به شهات رسیدن او در راه وطن
سید باقر. .....
اکنون یک نام ....آن سالها یک حماسه...

(روایتی از یک قحطی و فاجعه در سطوح رنگ پریده تاریخ)


به زودی از کانال چهرقان مصور (خواندنیها)

چهرقانِ مُصَوَر 📸
عکسهایی از چهرقان قدیم
عکسهایی از طبیعت بِکر چهرقان
با چهرقان مُصَوَر به مکانهایی که تاکنون ندیده اید سفر کنید ....
🧩@chehreghane_mosavvar
🔶 ایستاده در غبار



🔺داستان دلاوری یک چهرقانی در جنگ جهانی اول در آبادی بالا و ایستادگی وی در مقابل قوای روس
و به شهات رسیدن او در راه وطن



تابستان سال 1294خورشیدی و هجوم لشگریان روس و انگلیس به ایران در جریان جنگ جهانی اول.
ضعف و بی کفایتی دولت احمد شاه باعث شد که نیروهای اشغالگر بدون هیچ مقاومتی از سوی دولت مرکزی ایران را اشغال کرده و تا نزدیکی پایتخت پیش بروند
و اردوگاه خود را در مکانی نزدیکی شهر ساوه امروز برپا کنند
هجوم بیگانگان جنگ و خونریزی و جمع آوری غله و آذوغه کشور توسط ارتش های روس و انگلیس باعث بروز یک قحطی همه گیر و سراسری در کل کشور شد
این قحطی که از سیستان تا آذربایجان
ایران را فراگرفته بود
کم کم وارد چهرقان آن زمان(خُرنا‌باد) محلی بین سد خانییه و آبادی بالا
هم شد. به گواهی تاریخ در این قحطی که نیمی از مردم ایران به علت نبود آذوقه تلف شدند. مردم چهرقان هم بسیار کشته دادند اما در بین مردم
چهرقان آن زمان افراد متمولی بودند که آذوقه و گندم خود را در اختیار همسایگان قرار دادند تا آنها زنده بمانند دراین بین روایت است(مادر مرحوم حاج نوروز چهرقانی هرچه گندم داشت تبدیل به نان کرده و در بین همسایگان پخش کرد تا از گرسنگی نمیرند)(روحش شاد )
مردم از نبود آذوقه شروع به خوردن نان دارو کردند

لشگریان روس که در ساوه اردو زده بودند برای جمع آوری آذوقه راهی شهر ها و قریه های دور و نزدیک شدند
و این لشگر کشی و هجوم به شهر ها و ظلم و ستم و جمع آوری گندم و آذوقه مردم باعث بروز بزرگترین قحطی تاریخ ایران در همدان شد

لشگریان روس که از همدان به روستا های اطراف هجوم می بردند
در یک غروب غم انگیز از کوه رشگان به طرف خرناباد(خانییه) سرازیر شدند
به گواهی گذشتگان
لشگری از سربازان روس پیاده و سواره با اسب و قاطر به خانییه سرازیر شده و به خانه ها هجوم بردند
و هر چه که بود و نبود را غارت کردند
کندو له های مردم را خالی کرده و گندم و جو و گوسفند و مرغ و خروس ودار و ندار مردم خرناباد را سوار بر چهار پاهایشان کردند
حتی به گفته یکی از پیره زنان ساکن آبادی بالا که اکنون در قید حیاط نیست و در آن زمان طفلی بیش نبود و این وقایع را به چشم خود دیده بود
به جوراب و دستکش پشمی پدرش هم رحم نکردند. وآنرا از بقچه لباس بیرون کشیدند
صوندق و صندوخله و گنجفه ها را هم با اثاث بار قاطر هایشان کردند
و مردم هم که از ترس جانشان ودیدن اسلحه و تیر و تفنگ
جرات نفس کشیدن نداشتند
فقط ایستاده و با ترس و لرز منتظر بودند تا هر چه میخواهند بر دارند و روستا را ترک کنند
در این بین اما ناگهان اتفاقی افتاد تا ماجرا آنطور که روس هامیخواهند خوب پیش نرود

https://www.tgoop.com/chehreghane_mosavvar
🔶 در این بین جوانی چست و چالاک از دیار خرناباد....
این اشغال را برنتابید و علم مخالفت با ظلم و ستم دشمن بیگانه را بر افراشت
. در هنگامی که قوای روس گندوله گندم های مردم را خالی میکردند
مردم خود از فرط گرسنگی یکی یکی به زاغه ها پناه میبردند و در آنجا دراز به دراز می خوابیدند تا در انزوا و گمنامی جان به جان آفرین تسلیم کنند.این روایتی از یک قحطی و فاجعه در سطوح رنگ پریده تاریخ است ...
آن سال یعنی سال1297شمسی به علت روی آوردن مردم به خوردن نان دارو
(دارو نوعی علف بود که تخمه آن را آسیاب میکردند و با آن نان می پختند)

به سال نان داروی شهرت پیدا کرد



حتی به گفته گذشتگان
عده زیادی از مردم که به دلیل قحطی چیزی برای خوردن نداشتند
به زاغه پناه می بردندو در انجا دراز به دراز میکشیدند و منتظر می ماندندند تا بمیرند (بسیار درد ناک و غم انگیز است زخمهایی که روستای چهرقان از جنگ جهانی اول برداشته ولی در لابلای تاریخ از یادها رفته است )

در حالی که مردم چهرقان در چنین وضعی بودند
قوای روس اموال و آذوغه مردم را می چاپیدند
اما سید باقر این ظلم و بیداد را برنتابید و
تبرزین به دست
برای رویارویی با بیگانه رفت
و در یک درگیری نابرابر هنگامی که لشگر روس در حال ظلم به مردم بودند به یاری آنها شتافت و با تبرزینش
به فرمانده انها حمله کرد
و او را به وسیله تبرزین زخمی کرد
اما خودش به طرز ناجوانمردانه ای
با اسلحه کشته شد

تا اولین شهید چهرقان

البته در جنگ جهانی اول لقب گیرد

لشگر روس اما پس از کشتن سید باقر. اموال غارت شده مردم را سوار بر اسب و قاطر هایشان کردند و از همان راهی که آمده بودند رفتند
وقتی لشگر روس و چهارپاهایشان به همراه اموال غارت شده از کوه رِشکان بالا میرفتند
مردم بر روی جنازه شهید خود گریه و زاری میکردند و بر هر چی اجنوی و بیگانه بود لعنت می فرستادند

سید باقر رفت تا این اندیشه را برویاند که آیندگان و بچهایشان نترسند از روس و انگلیس و هر اجنوی دیگر....

مزار سید باقر
در قبرستان محله بالا روبروی گلزار شهدا در زیر جاده واقع است...

پس از دفن سید باقر
مردم خرناباد بسیار به وی و مزارش احترام می گذاشتند و او را فردی بسیار قابل احترام میدانستند...
اما پس از گذشت سالیان دراز سید و مزارش در لابلای تاریخ نهان شدند و کم کم از یاد مردم چهرقان رفتند ...

تا سالها پیش کسی از وجود این شهید گرانقدر در چهرقان خبر نداشت
اما به لطف روشنگری بعضی از بزرگان و سالخوردگان محله بالا
این قهرمان دوباره به مردم معرفی شد
و مزارش هم توسط (مرحوم کربلایی عزت اله چهرقانی ذاکر امام حسین)
ترمیم شد و سنگ قبری جدید بر آن قرار داده شد
و به وسیله این مرحوم مزار. و مرام سید به مردم شناسانده شده

مزار سید امروزه پذیرای چهرقانی های وطن دوست زیادی است که به پاس قدردانی از جانفشانی این چهرقانی
هر هفته بر سر مزارش میروند و به او ادای احترام میکنند...

همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عارفان عاشقان دلسوختگان
و دارالشفای آزادگان خواهد بود

روحش شاد و یادش گرامی باد


🔺سید باقر اکنون یک نام. آن روزها یک حماسه......

https://www.tgoop.com/chehreghane_mosavvar
تیم فوتبال شهدای همدان

سال****1383

چهرقانی های مقیم همدان



ارسالی از طرف دوست گرامی
علی چهرقانی


کانال چهرقان مصور
@chehreghane_mosavvar
✳️✳️✳️فراخوان✳️✳️✳️

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همشهریان عزیز
مدیران کانال چهرقانِ مُصور تمامی داستانها وقایع و اتفاقات معاصر و گذشته را که در قالب داستان منتشر میکند
فقط و فقط به استناد تحقیق های میدانی و پرسش از سالخوردگان روستا منتشر میکند

در مورد شخص سید باقر در داستان ایستاده در غبار
نقد های زیادی برغیر واقعی بودن داستان و عدم شهادت سید باقر به دست قوای روس بر داستان وارد شد
از این رو. از تمامی همشهریان که اطلاعاتی از سید باقر و پیشینه اش دارند خواهشمندیم این اطلاعات را در اختیار آقای مجید یوسفی قرار داده تا بتوانیم شبهات را بر طرف کنیم
@M63Yousefi

و با اثبات واقع بودن داستان بتوانیم. سید باقر را بیشتر به همشهریان بشناسانیم
🕹.ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺮﮔﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻣﺴﺎﺟﺪ ﻭ ﺍﻣﺎﮐﻦ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﭘﺎﯾﮕﺎﻩﻫﺎﯼ ﺟﻤﻊ ﺁﻭﺭﯼ ﮐﻤﮏﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﯾﺎ ﭘﺎﯾﮕﺎﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺞ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ .در روستای چهرقان هم اهالی در مسجد جامع یک هیت تبلیغاتی تشکیل داده بودند و وظیفه جمع آوری کمک های مردمی را بر عهده داشت
ﺍﯾﻦ ﻭﻓﺎﻕ ﻭ ﻫﻤﺪﻟﯽ ﮐﻪ ﺭﻣﺰ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿلی ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻧﺸﺎﺕ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﺧﻠﻮﺹ ﻧﯿﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﭘﺸﺖ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﻫﻢ، ﻗﺪﻡ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺗﺎ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﻣﺴﻠﺢ ﻧﯿﻔﺘﺪ .
ﺷﻮﺧﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻫﺸﺖ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺁﻥ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﮐﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺁﻣﺎﺩﮔﯽ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺟﻨﮓ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ . ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﺩﺍﻭﻃﻠﺐ وارد  ﺟﻨﮓ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ  ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﺒﻮﺩ ﭼﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺟﻨﮓ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ .همین  ﮐﻤﮏ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﭘﺸﺖ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ ﻫﻢ ﺟﻨﮓ ﺭﺍ ﺳﺮﭘﺎ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ . ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺟﻨﮓ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﯽ ﺷﺪ ﭼﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻭ ﭼﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﮐﻤﮏ ﻫﺎﯼ ﺍﺭﺳﺎﻟﯽ . ﺍﺯ ﺧﻂ ﻣﻘﺪﻡ ﻭ ﺻﻔﻮﻑ ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ، ﺗﺎ ﭘﺸﺖ ﺟﺒﻬﻪ ﻭ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ، ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﺻﻔﺎ ﻭ ﺻﺪﺍﻗﺘﯽ ﻣﺜﺎﻝﺯﺩﻧﯽ ﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵﻧﺸﺪﻧﯽ، ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ . ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻤﮏ ﻫﺎﯼ ﻧﻘﺪﯼ ﮐﻪ ﻓﯿﺶ ﺁﻥ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺷﺪ ﺗﺎ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺘﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﻧﮕﺎﺷﺘﻪ ﺷﻮﺩ، ﺳﺮﮔﺬﺷﺘﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎ ﺩﺍﺭﺩ . ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺎﻥ ﻭ ﻏﺬﺍﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ
ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﻭﺭﺍﻥ و ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﻣﺎﻟﯽ، ﺍﻭﻟﻮﯾﺖ ﺍﻭﻝ مردم چهرقان هم ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ بود و مردم فهیم و وطن پرست چهرقان  ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯼ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ
اکنون  نزدیک به سی و چند سال از آن دوران میگذرد ولی شیرینی آن همدلی ها و از خود گذشتگی ها هنوز در خاطر بزرگان چهرقان نقش بسته و با یاد آوری گاه و بی گاه آن به خود و فرهنگ غنی خود افتخار میکنند
@chehreghane_mosavvar.
چهرقانِ مصَوَر 📝
🕹سالهای بی قراری

ﺑﺮﺧﯽ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﯾﮏ ﺑﺮﮔﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻏﺮﻭﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﺍﺳﻨﺎﺩ ﻭ ﻣﺪﺍﺭﮐﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﺑﻪ ﻭﯾﮋﻩ ﮐﻤﮏ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﻨﮓ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻏﺮﻭﺭ ﺁﻓﺮﯾﻦ ﺍﺳﺖ

🧩@chehreghane_mosavvar.
چهرقانِ مصَوَر 📷
جمعه صبح ها با برنامه شاد و مفرح
(صبح جمعه با شما )همراه ما باشید

هر صبح جمعه با یک کلیپ شاد

از کانال چهرقان مصور(خواندنیها)
چهرقانِ مُصَوَر 📸
عکسهایی از چهرقان قدیم

🧩@chehreghane_mosavvar
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✳️غصه هرگز فرصت جولان نداشت
خــنده های کــودکـــی پایان نـداشت
هر کسی رنگ خودش بی شیله بود
ثروت هــــر بچه قـــــدری تیله بود
ای شریــک نان و گـــردو و پنیر !
هـــمکلاسی ! باز دســــــتم را بگیر
مثـل تــو دیگر کسی یکرنگ نیست

@chehreghane_mosavvar
♻️.  تصاویری از شعبه نفت روستای چهرقان قبل از تخریب

کانال چهرقانِ مُصَوَر 📸
کانالی سرگرم کننده برای تمامی همشهریان چهرقانی در هر کجای ایران

🧩@chehreghane_mosavvar
♻️.   تصاویری از شعبه نفت روستای چهرقان قبل از تخریب

کانال چهرقانِ مُصَوَر 📸
کانالی سرگرم کننده برای تمامی همشهریان چهرقانی در هر کجای ایران

🧩@chehreghane_mosavvar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 فیلمی قدیمی از تخریب ساختمان شعبه نفت روستای چهرقان در قالب اجرای طرح هادی روستایی و ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺳﺎﺯﯼ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻭ ﻋﻤﺮﺍﻥ روستا

🔺پس از نزدیک به 30 سال فعالیت
ساختمانی با کلی خاطرات ریز و درشت
♻️. وصف خاطرات شیرین شعبه نفت از پیدایش تا تخریب
در پست های بعدی.....


کانال چهرقانِ مُصَوَر 📸

داستانهایی از چهرقان قدیم
🧩@chehreghane_mosavvar
پیشنهادات و همفکری

در پیشرفت و اشتغال
https://eitaa.com/joinchat-937624269C3737c79b3a
2024/10/03 11:16:05
Back to Top
HTML Embed Code: