Telegram Web
🛑سایت چرو بروز شد 🛑


🛑هوتن نجات
http://cherouu.ir/شعر-هوتن-نجات/


🛑مانا آقایی
http://cherouu.ir/مانا-آقایی/


🛑زهرا حیدری
http://cherouu.ir/شعر-زهرا-حیدری-4/


🛑صوفیا آهنکوب
http://cherouu.ir/شعر-صوفیا-آهنکوب-4/


🛑میثم متاجی
http://cherouu.ir/شعر-میثم-متاجی/


🛑نازنین آیگانی
http://cherouu.ir/شعر-نازنین-آیگانی-3/


🛑شاپور جورکش
http://cherouu.ir/شعر-شاپور-جورکش-2/


🛑فیروزه میرزایی
http://cherouu.ir/شعر-فیروزه-میرزایی/


🛑مصطفی مرتضوی
http://cherouu.ir/شعر-مصطفی-مرتضوی/


🛑نبیه ال کثیر
http://cherouu.ir/شعر-نبیه-ال-کثیر/


🛑پدرام یگانه معافی
http://cherouu.ir/شعر-پدرام-یگانه-معافی/


🛑هوشنگ آزادی ور
http://cherouu.ir/شعر-هوشنگ-آزادی-ور/


🛑محمد رضا اصلانی
http://cherouu.ir/شعر-محمدرضا-اصلانی/


🛑محی الدین مدنی
http://cherouu.ir/شعر-محی-الدین-مدنی/

🛑مهرداد فروتن
http://cherouu.ir/شعر-مهرداد-فروتن/


🛑مریم سید افقهی
http://cherouu.ir/شعر-مریم-سید-افقهی-3/

🛑الهه عبادی
http://cherouu.ir/شعر-الهه-عبادی/

🛑الهام بسویط
http://cherouu.ir/شعر-الهام-بسویط/

🛑بهنام مومنی
http://cherouu.ir/شعر-بهنام-مومنی/


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو


@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
نشد
نشد، نرَسیدم
نشد بِرَسیدن
نشد به رَسیدنِ کال رَسیدن، که باغ
به استقبالِ پاها رفت و سیب
به استقبالِ دندان‌ها و تخم
به آغوشِ گلو پناه داد و درخت رویاند در سینه که مبادا
قلبم از قلم افتاده پاشد...

دست‌هایم از ماه پیدا بود
دست‌هایی از ماه روشن‌تر
دست‌هایی که زنده در میلاد
دست‌هایی حل شده در آینه‌های توی آب
دست‌هایی که بیرون آمدند از خاک برای گشتن
دست‌هایی که برنگشتند با من
دست‌هایم، دست‌هایم که شکارگاهِ ساده‌ای بود در کشورت

دست‌ ادامه‌ی قلب‌ است
زلفِ قلب
دُمِ مادیانی‌ست نشسته در سینه که نامش قلب
خودِ قلب است دست
قلبِ قلب
زبانِ گویای قلب
قاف قلب، لام قلب، لای قلب
من یک عمر در تختِ کشیده‌ی قلب خوابیده‌ام
نقطه می‌خورم
و کودکان شهر برایم باد می‌آورند که: بپران و بپر
آسمان که: نگاه کن و دیده‌ شو
زمین که: بایست و بایستان
و تو را
که: بمیر و نَکُش، و این درست بود

حالا تمام رنگ‌ها‌ی جهان از آنِ تو باد
حالا تمامِ حُزن بلوط‌های غرب از آتش از آنِ من
حالا که پنجره‌ها میانِ دو دیوار
مقصودِ حنجره‌ها میانِ دو دیوار
حالا که می‌چسبد این کوچه به کفش‌ها
_در آرزوی منجیِ زیبا
_در آرزوی شیروخورشیدِ درفش‌ها
در جستجوی آرزوی سومِ رعناهای سرزمین
در جستجوی چنبرِ خوش‌دستِ ارگاسم، سرِ زمین
در جستجوی پَریده‌ی سر از مین...
که نبردِ نابرابرِ مختوم بود بوسه
که نبردِ نابرابرِ محتوم بود
و دست‌داشتنِ من نهان بود و
دوست‌داشتنِ من گِردترین سنگِ رودخانه‌های جهان بود و
«من»رود بود و
نمرود بود «عشق» در عهد عتیق
چهل چلچله در چرچیلِ عهد جدید بود
پنجاه‌وهفت مجلسِ رقص، پشتِ سوگ و عزا
هشتادوهشت گره‌ی سبزه‌ها به آب‌ و غذا
یا شصت انگشتِ شستِ قدیمیِ ایرانی
تصویرِ هفت‌ پُشتِ پدرجدِ ویرانی
در قاب
در خواب
در پاششِ تکرار و تکرار و تکرارِ صفحاتِ پورن‌هاب...
آمده‌ای؟
آمده‌ای؟
آغازِ مِه مبارک باد با باد



#کیوان_عابدی

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو


@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
حمل نیمه تمام دو چشم بر صورت
یک قلب در سینه
و یک ارتفاع تا صد و هفتاد و هشت سانتی متر غم

نام رسمی‌ام
که نشسته در کلاس درس، پشت میز اداره
نام دیگرم
که درخت کوچکی‌ست در خیابان ولیعصر
و هر بار چند صدم ضعیف‌تر می‌شود

حمل نیمه تمام عینک‌ساز
با چند صدم درآمد بیشتر در روز
لباس‌فروشی
که هر بار شخص جدیدی را
برای لباس‌هایش پرو می‌کند
و اتاق پرو
که هربار آدم جدیدی را
اما هم‌چنان تنها مانده است

حمل نیمه تمام «مرگ هم روزی پیر می‌شود»
گرسنگی
که هرچه غذا توی آن می‌ریزیم پر نمی‌شود
و تشنگی
که آنقدر آب توی آن ریخته‌ایم
که با کمبود آب مواجه شده‌ایم

ما نیمه تمام مانده‌ایم
نیمه تمام زندگی کرده‌ایم
و هربار که نیمه‌های دیگرمان را در آدم‌های دیگر
و هربار که نیمه‌های دیگرمان را
در آینه‌ها دیده‌ایم
تنها غمگین‌تر شده‌ایم
ما که عاقبت یک روز
قدمان به خودکشی نخواهد رسید
و صندلی زیر پاهایمان خواهیم گذاشت.



#ارسلان_جوانبخت


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
نمی‌رسد دهانِ باد
سوی نوری بی‌تن
شب‌تابی اگر
بی‌ماهِ روشن
گُرده‌ی خویش می‌بَرَد
گَزیده یک سوال
که شکلی درآورده باشد.

کورباد افتاده
بی پَرِ نوری
و خیال
تسخیر افق می‌کند.

#نسیم_عسکری


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
برای من؛
که در خانه‌ی کوچک مغزم،
کسی چاقوهای کندش را تیز می‌کند،
با سم اسب‌ها
در راهروی بلند این تیمارستان،
راه ‌می‌رود
و
با لبان مردگان
آواز می‌خواند؛
برای پنجره‌هایی که ردّ ِخون را به ماه منعکس می‌کنند،
آسان است
تا طناب دار را به گردن بگیرم
و
برای درز پیراهنی
که ختم می‌شود به
سطوح ناقص تن مضطربم
سرود “آشتی با مرگ” بخوانم!



#مینا_بنی‌اسد


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

"که تیرماهی‌ها قاتل‌اند و خوب چاقو در دست می‌گیرند"

حواسم هست، به ضربات معدوم کف‌‌ پای دیوِ اتاق آخر

شعر بلند خشونت.
امروز با زنی در بدنم بیدار می‌شوم
دعوت می‌شوم به پذیرفتن زانوان مردی جوان روی سرامیک
و بوسیده‌شدن مکرر همراه مضراب‌های مُردن
و علاقه‌ی پوسیده و دندان‌های مشخص

امروز بیست و دوم اردیبهشت
فریاد خواهم‌ کشید و
کسی کمکم نمی‌کند،
چرا که در توهمم و پلیس‌ها کاملا راست می‌گفتند.
و حتی وکلای این ممکلت،
در آفتاب خوابیده‌اند...

لباس‌های پاره‌ام را در جعبه‌ی گرانی می‌گذارم
و به اول شخص مفردت می‌شاشم، 
که شبیه گربه‌‌ای گرسنه
دورِ لبخندم می‌گردی

امروز بیست‌و دوم اردیبهشت
به بالکنِ کم‌ارتفاعت می‌روم و مثل مگسی سبک
طلب طوفان دارم
مشت‌ مشت‌ مشت روی صورت زمینی‌ام
و ترکیب اشک و بینی و کبودی
با پارکت ارزانت
مثل شبی‌ست که برای اولین بار
مادرم خانه را ترک کرده بود.

چاقوی آشپزخانه زیباست، چرا که این شعر بلند خشونت است

و تمام گلبرگ‌ها را می‌خواند
تا به جنگ ِ دانه‌های دست باغبان بروند

من با چاقوی آشپزخانه لیمو‌ی کوچکی می‌برُم و روی زخمم می ریزم
با دامن کهنه‌ی خانگی‌ام در خواب
بازوانت را می‌بندم و حُکمت می‌دهم
شعر بنویسی و مجسمه‌ی خونابه روی پیراهن زنان زیبا بسازی
امروز بیست‌‌و دوم اردیبهشت است
از چشم‌ سرخت می‌دانم قرار است
ساعاتی بعد،
این جسم کوچکِ شیشه‌ای خمیر تمرینت باشد
می‌دانم قرار است
دستانم لمسِ واژه‌ی زن شود
و دانه‌های الکل
به خوبی در کشیدن موهای تقویمِ سن

به خوبی در سوزاندن سیگار روی مچِ قفلِ در
به خوبی در خوابیدن همسایه‌های مسخ

به خوبی در دیوار‌های ظالم‌‌ و گیرافتادن بین مارهای‌ بوف‌کور
به خوبی در تاریک‌ترین آهنِ مراقب جسم

به خوبی در سرطان اعتماد به جمجمه‌ی بیست‌وهفت‌ساله

به خوبی قرار است
حقیرانه
درّه بودنت را پیمایش کنم.
و بالاتر از سیاهی، سیاه‌تر است.

بذرهای لیموی آخرینم را
روی چشم‌ها‌ی حساس به رنگ زرد
روی زخم انگشت‌های فاجعه‌
روی زخم ترکِ جمجمه
روی زخم و خونِ بینی‌ شکسته‌ی کریه‌ات
روی زانوان مندرس‌ات
روی پایه‌ی صندلیِ دیوانه
و روی سبد پر از هوس تکه‌تکه‌شده‌ات...

در آشپزخانه باید از دردِ تو برای کاهگل‌ها چیزی نازک بپزم.
به حدی که کامل
آرامش به تاریخ من برگردد
به حدی که بتوانم اگر از خیابان‌ منتهی به سمیه رد شدم
بوی نانِ ترش تنفر، همه جا را بردارد
_عزیزمن_
امروز بیست‌‌ودوم اردیبهشت است
و من منتظر اولین مشت روی صورتم.


بزن.

#الهه_عبادی


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
به نیکا شاکرمی


خون
ابتدا از درون سرایت می‌کند
درست پیش از کشتار
تا مرگ
نام‌های متعددی بیابد
یکی
می‌کوشد به یاد بیاورد
خاطره‌ی خمیده‌ی تپه‌ای در مه
و آن دیگری
یخ‌زار بوسه
بر پانسمان لب‌ها...

و آبی‌ها هنوز
خمِ خطِ گونه را دنبال می‌کرد
تکه‌های تیره‌ی علف
بر جداره‌ی چشم دان
را...
یکی می‌بندد
و دیگری باز می‌کند
منقار آهنی بر شفیره‌ی منجمد می‌کوبد
این‌جا
عصیان
دستمال سفیدی است
که آهاری‌اش می‌کنی
تا سپیده از راه نرسد.
نُه ساعت تمام
زیر نور فرساینده‌ی ماه
زنی
زخم‌هایش را به تن می‌کند
تا برهنه نماند
در ساعت فردا
و پنج دقیقه مانده به «در»
آنجا که گوشت
مقاومت دکمه‌ها را کم کرده بود
در این میان
در فاصله‌ی فولاد و پوست
دختری را می‌شناسیم
که بی اختیار
پوستش را به سمت گلوله‌ها شلیک می‌کند.


#روح_الله_آبسالان


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
رگ باز کرده‌ای حالا
و از پاهای خسته‌ام به بالا‌تر سرک می‌کشی
به چپ‌تر به مغزتر به جنون‌تر
مجنون‌ترم می‌خواستی؟
غوطه‌ور در خون‌ترم؟

قلبم را چون کتاب‌های کم‌فروش یک شاعرِ متروک
ورق زده‌ باشی و رفته باشی و غرقِ یک رمانِ پُر فروش
بفروشم یک بار به قیمت جنونم
خونم را سَر بکش
تو که چون الکل حالا
تلخ می‌رقصانی‌ام
می‌هراسانی‌ام به سکوت
می‌کشانی‌ام به سقوط
و چون دود سیگارم می‌پاشانی‌ام به هواخوری
طوری که قمار می‌کنم در محراب‌ وُ
نماز می‌کنم در کشاکشِ کشاله‌ها و سستیِ بیضه‌ها

به عبارت دیگر بخوانم
حالا که رعایتِ جهان‌های دیگر را نخواهم کرد
به عبارت دیگر از دست رفته‌ام
از پاهایم استفاده‌ کن‌ و پرواز کن

به یادآوریِ معادله برگردیم؟
به مکاشفه‌ی خونِ رفته از میان ران‌هات
که در تراکم هورمون‌های وحشی‌ات
چون گَلّه‌ی گرگ‌های گرسنه پهلو می‌گیرند و
قلب می‌دَرند و
رها می‌کنندش که گویی؛
زکاتی‌ست به کفتارها
و چون که ماه درآمد، از مسافتِ بی‌حد عشق
با سوز و آه، زوزه می‌کشند

همین دیروز که داشتی سر و سینه‌ام را می‌گذاشتی کنار هم
برای معامله‌ای پر سود
همین دیروز که نمره‌ی شیشه‌های عینکم افزون شد
آبادان را سر برید
خدایی که در تهران هم‌زمان داشت
با هلهله برای بچه‌های ما نقشه می‌کشید
بگو حالا که رسیده‌ای به قنوت
تو، خدایی‌ات را از کجا شده‌ای
که این‌گونه پیراهنِ سُرخت
بوی دود می‌دهد و گرمای آتش؟

دشتی را می‌چرخاندم سرِ انگشت
که تو پیدات شد
و بیچاره بچه‌های ما
و بیچاره‌ آبادان و تهران و رشت
و بیچاره رگ‌هام در این بَلبشو
حالا که باید آماده شد
برای انقلاب‌های مُکدر و زایشِ خداهای گوناگون

این شعر نهایتِ خاکسترِ من است
ادامه پیدا کند اگر
باد می‌آید و انقلاب می‌کند باز
و می‌دانی که بعدِ هر انقلابی
همه چیز فراموش خواهد شد
حالا که خدا شده‌ای
حالا که نرخِ تیز شدنِ چاقوهایت را
چند برابر محاسبه می‌کنی  با ما
کلمه‌هایم را بگیر و نقطه را سرِ لب‌هام بگذار

به عبارت دیگر؛
از وخامتِ چشم‌هایم در جراحت‌های تکراری
از دست رفته‌ام
از پاهای خسته‌ام استفاده کن و پرواز کن.

#حامد_اینانلو


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
به‌ این ترتیب،
نرمه‌ی زمزمه‌‌ی صدف
غضروفِ موج می‌شکند
و از غبارِ عبور ابر
افقِ معطّرِ منظره
به سوهای دریا می‌زند.
تا چشم‌های شبتابی
از پسِ پشتِ خواب‌ها به بیرون خزد
آن‌گاه،
زیباییِ چرخانِ شناور
در سیاهی نور جان می‌دهد
و حیرانِ مرتفع به همیشه می‌رسد.

پس نگاه کن به تاریکی
نگاه کن به جانِ خوابیده
نگاه کن به خنکای سِدرگونِ خاک.
کمی به هرگز
کمی به هنوز
کمی به حالا نگاه کن
کمی نگاه کن
نورِ تاریکِ مستطیلِ اتفاق
هماره می‌خواهد بِپَرد، دورِ دور.


#مونا_زاهدی


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
۳ شعر از #زهره_ضیایی

۱)

دونده، فرقِ ختمی به سرشاخه‌ی رود 
آن‌جا که 
ماهیان بالا می‌کشند کاسِ نسترن 
که شراره‌ها نبضِ غروب‌اند و 
پاینده به رقصِ خون.

پرستو تکیده در سیاه رگم 
آن‌گونه که خورشید پرواز می‌گیرد از زیرِ دُم‌هاشان 
هر ضلع
نمو دهنده‌یِ ندایِ شک و یقین 
جا دهنده و ترسان.

افزون شانه‌های شور و سرور 
متبرک نوایِ گنجشکان به نور.

۲)

ندای کوچک از دنده‌هام به روز می‌کشد
ضلع تاب‌آوری خورشید و بابونه را
رازقی و رازیانه، دهلیزِ اغواگرِ چشمانم،

نشاتِ چشمه‌ها 
از اصواتِ به صبح 
بر شگفتِ بیمارگونِ مادرزادِ روح!
چراغ روشن مانده‌ی دستانم 
گشاینده‌یِ الهامِ ستاره‌ها از رگ به نور
طراوتی در مویرگ و مو 
به نوازش بر کودکان و زنان شکوفا خواهد شد 
آوا در نسیم و علف 
پیرهن‌ها پوینده در برگِ خشک و
 سلول‌های گُزیده‌ی ناز از کویر،
از بندِ هر تکانه 
آوازی 
از زنان 
به دوش می‌کشد پنجره و نور را.

۳)

حکایت از که می‌آرند بامدادان؟
مرگ
بازوان کِه را می‌فشرد؟
آغوش گنجشکان در
ناله و صوت خشکیده!

یأس بر شاخه‌ها شکوفه،
شانه‌ها مأمن بردباری

یارینگیِ چه کس
رنگین‌کمان‌ست در
گلوهامان نرینه‌گون؟
از کدام شاخه می‌چکد صوتِ نور؟
تکه‌های که را روز
شانه شانه حمل می‌کند در احشام،

هم‌چو گُنجیدنِ بلوط بر بالِ زنبوران،
بالِ زنبوران بر بلوط گُنجیدن.

در صبح فرو می‌روم
از پیشانی‌ام
رود بنوشان!


#زهره_ضیائی

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
«همه‌ی رفتن‌ها را بر می‌گردم»


پیش از آن که تو باشم
و در شعری که مرده‌ام زندگی کنم
شکلِ زمین
رنگ‌های ماه را می‌سوزانم
با دیدن اولین کلاغ خواهم پرید
شاید
مرگ
عکس‌های ناتمام بگیرد

ابرها را تا می‌کنم
تا مسیر بادها را حدس بزنم
از خودم بر می‌گردم
با سُریاهایی که نیست
نام تو را
که به ماه می‌گویم
مثل دردی جان‌کاه به من می‌نگرد

هیچ پرنده‌ای
از سایه‌ام بر نمی‌گردد
مگر کلاغی
که به آیینه مشغول‌ست

دست‌های من
مخاطب بادها نبوده‌اند
هر کجای جهان باشم
ماه ممنوع‌ام می‌کند

همه‌ی رفتن‌ها را  برمی‌گردم
تا بنفش را دیوانه کنم

کلاه باد را بر می‌دارم
پاییز می‌دود
میان دو گلبرگ
حواس‌ام روشن می‌شود
به رُزهای صورتی
وسط خواب‌ها  گم‌ات می‌کنم

در خواب‌هایی که نمی‌بینم
زنی خواب می‌بیند
یک پایم از جهان بیرون است

کلمات را آتش می‌زنم
سپیدی‌ها باقی می‌مانند
در این مستطیل چند ضلعی‌ام؟

دوشنبه‌ای در باد می‌میرم
خدا کند
آن روز
مرگ  
پیراهن بنفش پوشیده باشد
و
تو
در شکل دیگر من
خواب رفته باشی.

#سریا_داودی_حموله


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
«مکالمه با مامان»

رُخانم از رُخم رفته
چِکه می‌کند چشم
تا خون از حمام بیرون زده
باهم شستیم!
حیله تا حیرت نگاه رفت
می‌خزند در تندشدگی خزیدن
می‌چریم بر این زمان
آه از دست نماندگان فقط
زبان از زمان
می‌گذرد
مامان! با نان‌ها تکه شده‌ام
سَرم هیچ کجا نرفت
همان‌جاست که براهنی دَف به دَف
دَف زد
هنوز
چکه می‌کند
چه کنم؟
به مَدَد کدام نظر؟
تازگی به دوست نقاشم سپرده‌ام پاهای لاغرِ سفیدِ دوست‌‌دخترِ خیالی‌ام را بِکشد
در تندبادهای دوزخ گلو بِبَرد
به خانه‌های گِلی سفر...
چه مانده بغض از بغض
هوهایم از هوراهایم افتاد
با چشمان سیاه
اینگونه به او گفتم بِکشد
ضجّه ضجّه
مامان مویه‌های تو مویه‌های من
حالم خوب، مثلا بشود می‌خواهم تا آخر امسال کتابم را چاپ ...
شَتک شَتک تا آسمان
لب‌خون تا کارون
و صدا که سال‌هاست از نخل افتاده
(یا اُمی نِدَهتینی مِن النوم و اَنا سَحران الظُلَمات الدُنیا)*
  الو
دشت پر میش
اضطراب گرگ ندارد
چگونه چه می‌کند هنوز
ای دف
سقف
رویای پاشیدن دارد
پسرم زندگی هنوز خوب
صبح کام روز‌
نمی‌تواند بِکشد؟
دل به دلزده‌ی شطِ پرِ نیزار

مامان
و خسته از شهر بی‌بهارها
مهار نمی‌شوم
ببین چه بی‌تازیانه می‌کِشند 
دمیدن واقعه را
بعد از این
شیهه و شور زارِ چشم‌هایم را می‌گویم بِکشد
  ببینند پر برهوتم از استخوان سگ ولگرد
پارس پارس با پارس
رقص با رقاص‌ها
من بر دار ایستاده مامان
از توی نگاه تماشاها...

#علی_عقیلی


پانویس:
* ای مادر مرا از خواب بیدار می کنی
و من بیدارم در تاریکی روز یا (دنیا)



مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
یقینا زیباست،
زنی که با قلبش،
خودش را به آتش می‌کشد
با قلبش
خودش را می‌سپارد دست تو
تا او را بیاموزی
تا در مهره‌های کمر،
متوقف بمانی
و بدانی ماه‌گرفتگی‌ها
اغلب
در جایی رخ نشان می‌دهند
که از دستمالی‌شدن‌ها دور باشند.

بوده
با خالی
بر روی لب زنی
سال‌ها دوام آورده باشم.

بوده
زنی اشک‌هایش را
کف دستم ریخته
و اشک‌ها را جواهرفروشی‌ها از من خریده‌اند.

بوده
خاکستر سیگارم را کف دست زنی تکانده‌ام
و سیگار را در قلبم خاموش کرده‌ام
و آن قدر هیزم داشته‌ام
که هر بار شاخه‌ای از آن را در آتش قلبم بیندازم تا روشن بماند.

بوده
معجزه‌هایی داشته باشم از این دست،
با حرکت انگشتی تاکسی‌ها را نگه دارم
زنی را لمس کنم
و زیبا شده باشد.


#حسین_شکربیگی

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
هیچ‌ چیز در زیر آسمان تازه نیست؛ اما
قبایل مولودخوان به رقص می‌تازند
و رنده از پرِ پوستِ هوادار روییدن است

هیج چیز تازه نیست در آسمان؛ اما
خورشید هنوز هم،
خود را در تنور برکه می‌شوید و
موهای بافته‌اش
طنابی‌ست برای گذر از صراط صلح

تازه نیست هیچ چیز؛ اما
تَرنُم نارنج چشمان کوه را تَر کرده است
و هوا موجی از سلاخی ستارگان را در سوله‌ها انبار می‌کند
به وقت نیاز

در آسمان اما
شب از ماه عبور می‌کند
و سَر می‌رود تاریکی از چَنگ

چگونه از تازگی بتارانم
ماه‌پاشی که جنگل را سیراب می‌کند
تا دار!
چرا تن ندهم به تن‌شویه‌های سِدر
و بوی کاج‌های‌ مواج
بوی تابوت
به وقتِ رسیدن‌ها
وقتی که، وقتی که، وقتی که
تیک تاک، تاریک‌ترین آواست

و در زیر آسمان اما
جَنگ گدازه برپاست
و آذرین‌های رنج در تلا‌ٌلوی اشک‌ها
جواهری بر تاج پوچی می‌پاشند

زیر آسمان، روی زمین
تازه نیست هیچ چیز؛ اما
کهنگی تازگی می‌زاید
و جُنگ نور در چشمه‌ها امید می‌پَر…
‌پُر...پِر...می


#محبوبه_ابراهیمی

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
#معرفی_کتاب
#دونقطه‌ها
#علیرضا_مطلبی
نشر دم
مجموعه شعر «دونقطه‌ها» جدیدترین اثر علی‌رضا مطلبی، به‌تازگی توسط نشر دم منتشر شده است. به گفته‌ی مؤلف بیش از هشتاد درصد اشعار «دونقطه‌ها» در یک ماه سروده شده و طی ماه‌های بعد، به مرحله‌ی ویرایش و تکمیل رسیده است. موتیف مقید بیشتر اشعار در ظاهر نقطه‌ و نقطه‌ها هستند و سطرهایی که در ابتدا، اواسط و انتهای کتاب آمده، به‌منظور بسطِ موتیف مقید و موتیف‌های آزاد، هماهنگی بافتار وُ ساختارِ کتاب وَ مفهومی که سعی در بیان و ساختن‌اش داشته، به‌وجود آمده‌اند.
البته که شعرهایی دچار خونریزی شدند، ازجمله شعر اول، که مجبور به نوشتن ورژنی دیگر از آن شدم و شعر چندصفحه‌ای بلندِ چندموتیفه را به یک شعر نسبتن کوتاه تبدیل کردم(شعر اصلی در این صفحه پیش‌تر منتشر شده است)، اما سعی‌ام بر این بوده به هر طریقی جسمی زنده را از این جراحی بیرون بکشم؛ قضاوت میزان زنده‌بودگی‌اش با مخاطبان!

این کتاب توسط نشر دَم در تیراژ سیصد نسخه و در صدوبیست‌وپنج صفحه به قیمت صدوسی هزار تومان وارد بازار کتاب شده است

🛑
http://cherouu.ir/معرفی-کتاب-دو-نقطه-ها/


مجله الکترونیکی تخصصی شعر
#چرو
@cherouu
شماره ۱۳ ( پیاپی ۲۳) مجله «هنر و جامعه »منتشر می‌شود


بخش شعر و ادبیات ایران

#نرگس_دوست


مدیر مسول مجله:

#علی_حامد_ایمان


مجله الکترونیکی تخصصی شعر #چرو
@cherouu
دیگر همین مردی هستم که می‌بینی
با بیضه‌های افتاده
و آرنج آرنج‌های تکه شده

به فتحِ قریب الوقوع
ران‌هایت فکر می‌کنم
به اینکه اگر آن‌ها را داشته باشم
باید این پرچم را در سینه‌ی خود بکارم

اگر می‌توانی کمک کن
تا چوبی زیر این کلمات بزنم
و از ریختن احساساتم نگویم

خون در قرنیه‌ام حرکت می‌کند
و نارنجی این پرتقال
در پوستش

خوشحالم اگر لکه‌ی این چربی
از عشق باشد
خوشحالم اگر این عضله
لای هفتاد من دویدن بسوزد

و این کبریت
اگر فوت می‌شود
می خواهد جهانی را روشن کند

خوشحالم اگر قرار است اقرار کنم
خوشحالم اگر بر سر کلمات آه می‌گذارم
و چشم‌هایم را از گریه خالی می‌کنم

من با آرنج‌هایم‌
فکر می‌کنم
وقتی آن‌ها رنج‌های من هستند

به گریه‌های این زندانی نگاه کن
چنان به اعتصاب غذا می‌رود
تا بگوید گرسنه‌ی آزادی است....

#ایمان_سیدی

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
روحِ زنی مجنون که مجبورش می‌کردند با آب سرد در زمستان حمام کند و
برهنه زیر برف بایستد؛
در من رخنه کرده‌ است

زنی که فراموش کرده بود پستان دارد
موهایش را تراشیده بودند
بر کف سرد اتاق می‌خوابید
سرما را نمی‌فهمید
زنی که دچارِ خشم آسمان بود

در جذام‌خانه‌ی سابق
بی‌‌آن‌که خود بداند
در انتظارِ بخشش
می‌گویم
تنهایی یعنی این‌ که
نام‌ درخت‌ها را از یاد برده‌ام
جز تک درختِ مزرعه‌ی پنبه
که سیاهان را به آن می‌بستند و شلاق می‌زدند
می‌گویم‌
من ادامه‌ی گناهِ زنی مجنونم، اما
مردی که آیین نوازش را می‌دانست،
سردی تنم را دوست نداشت
در خواب دیدم درختِ مزرعه‌ی پنبه می‌سوزد
در خواب دیدم پشت میز روی صندلی لاجوردی‌ات
نشسته‌ای
سیگار دود می‌کنی
از پشت شیشه‌ی عینکی که روی ران‌های برهنه‌ام می‌گذاشتی،
نگاهم می‌کنی که چطور در مزرعه‌ی پنبه سرایت کرده‌ام

در خواب دیدم دکمه‌های پیراهنت مرا می‌شناختند، اما
تو زبان‌شان را بریده‌ بودی

در خواب دیدم زنی مجنون
دهان مرا برای فریاد انتخاب کرده‌ است

ایوانِ طبقه‌ی‌ اول ایده‌ی خوبی برای پریدن نیست
پرنده‌ی کوچکم را زیر یقه‌ی پیراهنم می‌گذارم.


#پریسا_امامی


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
به هیچ‌کس نمی‌مانی از آن‌گاه ‌که دوستت می‌دارم
بگذارم تو را بگسترم میان گل‌تاج‌های زرد
که نام تو را با حروفی از دود می‌نویسد
میان ستارگان جنوب؟
آه بگذار تو را
آن‌گونه به یاد آرم
که چون وجود نداشتی بودی

دوستت دارم و شادی‌ام
گوجه‌ی دهان تو را گاز می‌زند

بارها دیده‌ام که ستاره‌ی صبح
می‌سوزد و بر چشم‌های ما بوسه می‌زند
و بالای سرمان باز می‌شوند شفق‌ها
به‌ گونه‌ی بادزن‌هایی چرخان

کلمه‌های من
نوازشگرانه بر تو می‌بارید
دیرزمانی صدف آفتابی اندام تو را دوست داشته‌ام
تا به آن‌جا که بیانگارم دارنده‌ی دنیایی
از کوه‌ها برای تو گل‌های شاد می‌آرم
سنبل آبی، فندق تاری
و سبدهای وحشی‌ِ بوسه
می‌خواهم آن کنم
که بهار می‌کند با همه گیلاس بُنان


#پابلو_نرودا
#شعر_جهان
به فارسی: #بیژن_الهی


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_جهان
2024/10/03 01:47:24
Back to Top
HTML Embed Code: