حیف از زبان کفتری
که جلد اوراق گسیخته
با باد رفت
و آن باد
که میرفت
تابهتا
تورق ِ نامصحفِ حرف
بر گُردهی دفترهای دریده
میبرد،
او را نمینامید .
جَلدِ باد شدن.
جلدِ بیندا
تورقِ بیشیرازهی کتاب
بافهی گشودهی خواب
اِی اِی اِی …
شانهی شکستهی فراری!
گسیخته از بالش ِسفید!
مَنْشانم
بر شانِ نمَانات
رفتندهگییِ
هموارهی نامه
بر مقصدِ هوهو
حروف من در حرف توست
میپرم تا بخوانیام
ای عمارت بیسکّو!
صحیفه از ساقم بگشا
تا از تو بگریزم …
#نازنین_آیگانی
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
که جلد اوراق گسیخته
با باد رفت
و آن باد
که میرفت
تابهتا
تورق ِ نامصحفِ حرف
بر گُردهی دفترهای دریده
میبرد،
او را نمینامید .
جَلدِ باد شدن.
جلدِ بیندا
تورقِ بیشیرازهی کتاب
بافهی گشودهی خواب
اِی اِی اِی …
شانهی شکستهی فراری!
گسیخته از بالش ِسفید!
مَنْشانم
بر شانِ نمَانات
رفتندهگییِ
هموارهی نامه
بر مقصدِ هوهو
حروف من در حرف توست
میپرم تا بخوانیام
ای عمارت بیسکّو!
صحیفه از ساقم بگشا
تا از تو بگریزم …
#نازنین_آیگانی
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
مردی با کفشهای شیری و بندهای چرمی
ایستاده سر چهارراه
میگوید:
" من پادشاه مرگهای سپید هستم
پاهام از پشتِ زانو میشکنند
انگار
زانو زدهام بر التماس چیزی
پاهام از پشتِ زانو، بر پشتِ زانوی نشمهای از بلور نمک خوابیده
از ساقهای شیری به صورت زمینِ زیر کفشهام چسبیده
و باور دارم
شیری که بهنامِ مرگِ سپید در چهارراه رسولی میفروشند
بیشتر، جنازه است بر تویوتاهای نعشکش .
آنها بر ترازِ همآهنگی یک کتاب مقدس ایستاده بودند
با دستانِ ابراهیمِ ملبس بر دامن بلوچی
با چاقویی دستهشیری
که از زیر ساقهای شیری خون میخورد و پسران زیادی را مستحق عشق میدانست
پسرانی که از زمین تا آسمان با اسحاقش فرقی نبردند
پسرانِ دیلاق موتورسوار
از رگ و پشت و پی فرقی نبردند
حالا با چاقوهای هارمونیک بر گلوی رنگپریدهی اکتاوهای چهارم و پنجم
با فرقهای کجِ چسبیده به یک طرف
فرقی نمیبرند
و با ترانهای دیرینه بر لب
تکرار میکنند:
آنها نمیتوانند / آنها نمیتوانند
آنها هرگز نمیتوانند
به قبل از نماز و زیگُپتانهای بَلّوکهاشان برگردند
آنها به حکم پادشاه مرگهای سفید....
هرگز
هرگز
دوباره میخوانند :
" لباسهای خشکشدهی امیر را از ریسههای باد برگیرید
دوباره بر تختِ خیس بنشانیدش"
او بخواند:
"چه پادشاهیِ تریست بر گلوهای برهوت شما دارم.
چه آوارگیایست، بر دشتهای پشتتان دارید.
چگونه چرخرقصهایی بر ترانه آستین میخورید
حالا
کسی بیاید
گرههای چرمیِ این کفشهای شیری را ببندد
من برگردم سر چهارراه خودم "
فریاد نزنید!
خرخرههای خراش برداشته
گلوهایی که صورت ندارند
تنهاشان مارچوبههای ایستاده بر گورهای پسرانشان است
ابراهیم را از ورودی قبرستان بیرون کردهاند
مردان سپیدپوش را از قبرستان بیرون کردهاند
برای کاکل اسحاق زجه میزنند
برای سنگهای سپید لمیده بر گورهاشان
زنجموره میزنند
و روا نیست ادامه شعر
بر طولِ بلندیِ قبرهای پسرانی با فرقهای کج چسبیده.
#مرتضی_بختیاری
زیگُپتان: بخشهای سوزندوزی لباس زنان بلوچ
بَلّوک: مادربزرگ
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
ایستاده سر چهارراه
میگوید:
" من پادشاه مرگهای سپید هستم
پاهام از پشتِ زانو میشکنند
انگار
زانو زدهام بر التماس چیزی
پاهام از پشتِ زانو، بر پشتِ زانوی نشمهای از بلور نمک خوابیده
از ساقهای شیری به صورت زمینِ زیر کفشهام چسبیده
و باور دارم
شیری که بهنامِ مرگِ سپید در چهارراه رسولی میفروشند
بیشتر، جنازه است بر تویوتاهای نعشکش .
آنها بر ترازِ همآهنگی یک کتاب مقدس ایستاده بودند
با دستانِ ابراهیمِ ملبس بر دامن بلوچی
با چاقویی دستهشیری
که از زیر ساقهای شیری خون میخورد و پسران زیادی را مستحق عشق میدانست
پسرانی که از زمین تا آسمان با اسحاقش فرقی نبردند
پسرانِ دیلاق موتورسوار
از رگ و پشت و پی فرقی نبردند
حالا با چاقوهای هارمونیک بر گلوی رنگپریدهی اکتاوهای چهارم و پنجم
با فرقهای کجِ چسبیده به یک طرف
فرقی نمیبرند
و با ترانهای دیرینه بر لب
تکرار میکنند:
آنها نمیتوانند / آنها نمیتوانند
آنها هرگز نمیتوانند
به قبل از نماز و زیگُپتانهای بَلّوکهاشان برگردند
آنها به حکم پادشاه مرگهای سفید....
هرگز
هرگز
دوباره میخوانند :
" لباسهای خشکشدهی امیر را از ریسههای باد برگیرید
دوباره بر تختِ خیس بنشانیدش"
او بخواند:
"چه پادشاهیِ تریست بر گلوهای برهوت شما دارم.
چه آوارگیایست، بر دشتهای پشتتان دارید.
چگونه چرخرقصهایی بر ترانه آستین میخورید
حالا
کسی بیاید
گرههای چرمیِ این کفشهای شیری را ببندد
من برگردم سر چهارراه خودم "
فریاد نزنید!
خرخرههای خراش برداشته
گلوهایی که صورت ندارند
تنهاشان مارچوبههای ایستاده بر گورهای پسرانشان است
ابراهیم را از ورودی قبرستان بیرون کردهاند
مردان سپیدپوش را از قبرستان بیرون کردهاند
برای کاکل اسحاق زجه میزنند
برای سنگهای سپید لمیده بر گورهاشان
زنجموره میزنند
و روا نیست ادامه شعر
بر طولِ بلندیِ قبرهای پسرانی با فرقهای کج چسبیده.
#مرتضی_بختیاری
زیگُپتان: بخشهای سوزندوزی لباس زنان بلوچ
بَلّوک: مادربزرگ
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
باد باران را میبرد
سيل آتش را
آتش بلوطها را
و تكانهای زلزله تمامی اين شهر را
اين شعر تقديم به تو میشود اگر آتشفشان كوه قلاقيران همه چيز را ذوب نكند
.....
اين شعر تقديم به از رگهای تو چه میگذرد
آبراهها
پيچيده در رتبهی يكی مانده به نيستی
زير موج موج موج
همه چيز زير و زبر
پشت تابلوی؛ ايست! خطر
مدام نفسهايت را عق بزن
لایروبها از تو بالا میآورند
جيغ آسفالت
پشت چراغ قرمز گير ميخورد
خيابان، مشتهای خود را ها میكند
سگی هار میشود
تنديسي از خاك خودش را تكان میدهد
و حفرههای كه كف دستش دهان باز كردهاند را پينه میبندد.
همه چيز را خط بزن
دور اين سطرها را كوه بكش.
اين شعر تقديم به قلب تو براي چه میتپد
چهارپارهتر از هايِ گوزني در ميان برفها
وقتي كه پدرم
برای تركيدن بغضش دست میبَرَد به كوه و كمر
داد میزند روي سرم
در ظل گرمای تو باز تنم يخ میزند
در ظل گرمای تو باز تنم يخ میزند
در ظل گرمای تو باز تنم يخ میزند
در ظل گرمای تو باز تنم يخ میزند
در ظل گرمای تو باز تنم يخ میزند
(میتونی پنج بار پشت سر هم اين جمله رو بگی؟)
وقتي كه خورشيد تر
و نور خشك میشود .
همه چيز را خط بزن
دور اين سطرها را كوه بكش.
اين شعر تقديم به صداي تو به كسي نمیرسد
تا دهان درهها ..هااا ..هااا.. باز شود
غارهای تنت كور
گوش كن!!
كابوسهايم آتش گرفتهاند
دست میبرم و از ميان خوابهايم
جنازه زنی را بيرون میكشم
كه پوستش جلز و ولز میكند
كجاست؟
آی ايلام!!!
لام تو لال .
سالها بعد
شاعري درون تو گم میشود
كه وقتی عينكش را از چشمهايش در میآورد
و اين شعر را میخواند
جايي ديگر در جهان ويران میشود
و كسی خودش را ميان خودش دفن میكند .
همه چيز را خط بزن
دور اين سطرها را كوه بكش.
#حسين_معاصر
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
سيل آتش را
آتش بلوطها را
و تكانهای زلزله تمامی اين شهر را
اين شعر تقديم به تو میشود اگر آتشفشان كوه قلاقيران همه چيز را ذوب نكند
.....
اين شعر تقديم به از رگهای تو چه میگذرد
آبراهها
پيچيده در رتبهی يكی مانده به نيستی
زير موج موج موج
همه چيز زير و زبر
پشت تابلوی؛ ايست! خطر
مدام نفسهايت را عق بزن
لایروبها از تو بالا میآورند
جيغ آسفالت
پشت چراغ قرمز گير ميخورد
خيابان، مشتهای خود را ها میكند
سگی هار میشود
تنديسي از خاك خودش را تكان میدهد
و حفرههای كه كف دستش دهان باز كردهاند را پينه میبندد.
همه چيز را خط بزن
دور اين سطرها را كوه بكش.
اين شعر تقديم به قلب تو براي چه میتپد
چهارپارهتر از هايِ گوزني در ميان برفها
وقتي كه پدرم
برای تركيدن بغضش دست میبَرَد به كوه و كمر
داد میزند روي سرم
در ظل گرمای تو باز تنم يخ میزند
در ظل گرمای تو باز تنم يخ میزند
در ظل گرمای تو باز تنم يخ میزند
در ظل گرمای تو باز تنم يخ میزند
در ظل گرمای تو باز تنم يخ میزند
(میتونی پنج بار پشت سر هم اين جمله رو بگی؟)
وقتي كه خورشيد تر
و نور خشك میشود .
همه چيز را خط بزن
دور اين سطرها را كوه بكش.
اين شعر تقديم به صداي تو به كسي نمیرسد
تا دهان درهها ..هااا ..هااا.. باز شود
غارهای تنت كور
گوش كن!!
كابوسهايم آتش گرفتهاند
دست میبرم و از ميان خوابهايم
جنازه زنی را بيرون میكشم
كه پوستش جلز و ولز میكند
كجاست؟
آی ايلام!!!
لام تو لال .
سالها بعد
شاعري درون تو گم میشود
كه وقتی عينكش را از چشمهايش در میآورد
و اين شعر را میخواند
جايي ديگر در جهان ويران میشود
و كسی خودش را ميان خودش دفن میكند .
همه چيز را خط بزن
دور اين سطرها را كوه بكش.
#حسين_معاصر
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
https://www.tgoop.com/cherouu
🛑سایت چرو بروز شد :
💠حسین معاصر
http://cherouu.ir/شعر-حسین-معاصر-3/
💠نازنین آیگانی
http://cherouu.ir/شعر-نازنین-آیگانی-2/
💠امیر بهادری
http://cherouu.ir/شعر-امیر-بهادری/
💠آنا رضایی
http://cherouu.ir/شعر-آنا-رضایی-3/
💠خدیجه تارکان دوغان آی
http://cherouu.ir/شعر-ترجمه-آیدا-مجیدآبادی-و-تورگوت-سای/
💠هادی عالیپور
http://cherouu.ir/شعر-هادی-عالیپور/
💠امین مرادی
http://cherouu.ir/شعر-امین-مرادی/
💠مازیار عارفانی
http://cherouu.ir/شعر-مازیار-عارفانی-3/
💠مهدی حسین زاده
http://cherouu.ir/شعر-مهدی-حسین-زاده/
💠حسین رسائل
http://cherouu.ir/شعر-حسین-رسائل/
💠نسرین خلفی
http://cherouu.ir/شعر-نسرین-خلفی/
💠مارال عظیم پور
http://cherouu.ir/شعر-مارال-عظیم-پور/
💠فروغ بختیاریان
http://cherouu.ir/شعر-فروغ-بختیاریان/
💠حامد سلیمان تبار
http://cherouu.ir/شعر-حامد-سلیمان-تبار/
💠شقایق شاهرودی
http://cherouu.ir/شعر-شقایق-شاهرودی/
💠نبیه آلکثیر
http://cherouu.ir/شعر-نبیه-آل-کثیر/
💠محمد انتظاری
http://cherouu.ir/شعر-محمد-انتظاری/
💠الهام گردی
http://cherouu.ir/شعر-الهام-گردی-4/
💠محمدصابر شریفی
http://cherouu.ir/شعر-محمد-صابر-شریفی/
💠طیبه کردمیر
http://cherouu.ir/شعر-طیبه-کردمیر/
💠پریسا امامی
http://cherouu.ir/شعر-پریسا-امامی/
💠مریم منصوری
http://cherouu.ir/شعر-مریم-منصوری/
💠هرمز علیپور
http://cherouu.ir/شعر-هرمز-علیپور/
💠کیوان عابدی
http://cherouu.ir/شعر-کیوان-عابد/
💠ساجد فضل زاده
http://cherouu.ir/شعر-ساجد-فضل-زاده/
💠فرزانه قوامی
http://cherouu.ir/شعر-فرزانه-قوامی/
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
🛑سایت چرو بروز شد :
💠حسین معاصر
http://cherouu.ir/شعر-حسین-معاصر-3/
💠نازنین آیگانی
http://cherouu.ir/شعر-نازنین-آیگانی-2/
💠امیر بهادری
http://cherouu.ir/شعر-امیر-بهادری/
💠آنا رضایی
http://cherouu.ir/شعر-آنا-رضایی-3/
💠خدیجه تارکان دوغان آی
http://cherouu.ir/شعر-ترجمه-آیدا-مجیدآبادی-و-تورگوت-سای/
💠هادی عالیپور
http://cherouu.ir/شعر-هادی-عالیپور/
💠امین مرادی
http://cherouu.ir/شعر-امین-مرادی/
💠مازیار عارفانی
http://cherouu.ir/شعر-مازیار-عارفانی-3/
💠مهدی حسین زاده
http://cherouu.ir/شعر-مهدی-حسین-زاده/
💠حسین رسائل
http://cherouu.ir/شعر-حسین-رسائل/
💠نسرین خلفی
http://cherouu.ir/شعر-نسرین-خلفی/
💠مارال عظیم پور
http://cherouu.ir/شعر-مارال-عظیم-پور/
💠فروغ بختیاریان
http://cherouu.ir/شعر-فروغ-بختیاریان/
💠حامد سلیمان تبار
http://cherouu.ir/شعر-حامد-سلیمان-تبار/
💠شقایق شاهرودی
http://cherouu.ir/شعر-شقایق-شاهرودی/
💠نبیه آلکثیر
http://cherouu.ir/شعر-نبیه-آل-کثیر/
💠محمد انتظاری
http://cherouu.ir/شعر-محمد-انتظاری/
💠الهام گردی
http://cherouu.ir/شعر-الهام-گردی-4/
💠محمدصابر شریفی
http://cherouu.ir/شعر-محمد-صابر-شریفی/
💠طیبه کردمیر
http://cherouu.ir/شعر-طیبه-کردمیر/
💠پریسا امامی
http://cherouu.ir/شعر-پریسا-امامی/
💠مریم منصوری
http://cherouu.ir/شعر-مریم-منصوری/
💠هرمز علیپور
http://cherouu.ir/شعر-هرمز-علیپور/
💠کیوان عابدی
http://cherouu.ir/شعر-کیوان-عابد/
💠ساجد فضل زاده
http://cherouu.ir/شعر-ساجد-فضل-زاده/
💠فرزانه قوامی
http://cherouu.ir/شعر-فرزانه-قوامی/
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
Telegram
مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو
چرو مستقل است و به #شعر_آوانگارد و #ادبیات_پیشرو می پردازد.
http://cherouu.ir/معرفی-کتاب-برخورد-منقار-پرنده-به-لاله/
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
انتظار ما به پایان رسید. کتابی که ۵ سال در شُرف انتشار است، و هربار زخمی بر پیکرهاش وارد شد،
#آنتولوژی شعر سایت چرو با نام "از جراحتِ جنون و حنجره" از امشب کاملا رایگان دراختیار شماست .
اما در مورد کتاب :
ما تصمیم گرفتیم خروجی این سالهای سایت چرو، یعنی حدود ۷ سال را به صورت مکتوب پیش روی شما بگذاریم. با عنوانِ "گزیده شعر چرو"،
#چرو یک سایت ادبیست، یک مجله مستقل ادبی که به شعر آزاد امروز میپردازد. ما ۶۰ شاعر را انتخاب و از هرکدام چند شعر را منتشر کردیم. و #عادل_اعظمی نیز یادداشتی با عنوان "گزارشی از شعرِ یک نسل" با نگاهی به فعالیتهای مجله چرو و نگاهی ریزتر به شعرهای منتخب، کار را تکمیل کرده است.
طراحی جلد را #خلیل_کریمی انجام داده است.
این کتاب را ما سال ۹۸ از طریق نشر نصیرا به ارشاد سپردیم و از ۶۰۰ صفحه ۵۰۰ صفحه اصلاحیه خورد، مجددا دگر بار از طریق نشر شب چله به آنان سپردیم و این بار لغو مجوز کلی شد و خط قرمزی کشیدند روی کتاب و چه بهتر.
ناملایمتهای دیگری نیز روی داد و باری به هر جهت تصمیم بر آن گشت که امروز این کتاب در خدمت شما همراهان چرو قرار گیرد. این کتاب دو جلد دیگر نیز خواهد داشت. فایل پیدیاف کتاب در سایت چرو قرار داده شده و لینک سریعش در کانال و استوری اینستاگرام منتشر خواهد شد.
خوانندگان عزیز، ما شاید تلاشِ بسنده نکردیم صدای شما و دورانی باشیم که زیستِ جهان ما و شما را تشکیل میدهد، ما ممکن است نتوانسته باشیم متنی و اثری در خورِ آلام و دغدغههای این دوران خلق کنیم و شاید ما نتواسته باشیم پاسخی به آن همه فقدانی باشیم که در این ایام و در چند دهه اخیر بر ما حادث بوده است، اما ما تلاش کردیم دستِکم با یأس و مرگ برخوردی استعاری داشته باشیم و برای آزادی و عشق دست به رویاپردازی بزنیم.
در نهایتِ احترام
#رسول_رضایی
#محبوبه_ابراهیمی
شاعرانی که در این کتاب ما را همراهی کردند به شرح ذیل میباشد.(نامها براساس حروف الفبا مرتب شدهاند.)
#محبوبه_ابراهیمی
#سعید_احمدپور
#پگاه_احمدی
#حسین_اشراق
#محمد_آشور
#عادل_اعظمی
#علیرضا_الیاسی
#پریسا_امامی
#نازنین_آیگانی
#صوفیا_آهنکوب
#زلما_بهادر
#بهنود_بهادری
#سهند_پاک_بین
#عاطفه_پژمان
#افسانه_پورقلی
#رویا_تفتی
#سمیه_جلالی
#آتفه_چهارمحالیان
#محمدعلی_حسنلو
#زبیده_حسینی
#شوکا_حسینی
#زهرا_حیدری
#رضا_خان_بهادر
#لیلا_درخش
#نرگس_دوست
#بهروز_دولت_آبادی
#رسول_رضایی
#نغمه_ساروی
#سامان_سایبانی
#وحیدرضا_سیاوشان
#حسین_شکربیگی
#طیبه_شنبهزاده
#شاهین_شیرزادی
#مازیار_عارفانی
#حسین_عباسیان
#حسین_عبدالوند
#قاسم_عبدالهی
#نسیم_عسکری
#عطیه_عطارزاده
#آیدا_عمیدی
#آیلین_فتاحی
#علی_فتحی_مقدم
#آزاده_فراهانی
#نگین_فرهود
#مهدی_قلایی
#فرزانه_قوامی
#علی_کاکاوند
#افروز_کاظم_زاده
#میلاد_کامیابیان
#سعیده_کشاورزی
#محمد_کرمانشاهی
#الهام_گردی
#سعدی_گلبیانی
#امین_مرادی
#مجتبی_مظفری_راد
#حسین_معاصر
#اسماعیل_مهرانفر
#مجیب_مهرداد
#آرمان_میرزانژاد
#وحید_نجفی
جملهی الکترونیکی تخصصی شعر چرو
🔴لینک دانلود🔴
http://cherouu.ir/از-جراحت-جنون-و-حنجره-رسول-رضایی،-محبوب/
#آنتولوژی شعر سایت چرو با نام "از جراحتِ جنون و حنجره" از امشب کاملا رایگان دراختیار شماست .
اما در مورد کتاب :
ما تصمیم گرفتیم خروجی این سالهای سایت چرو، یعنی حدود ۷ سال را به صورت مکتوب پیش روی شما بگذاریم. با عنوانِ "گزیده شعر چرو"،
#چرو یک سایت ادبیست، یک مجله مستقل ادبی که به شعر آزاد امروز میپردازد. ما ۶۰ شاعر را انتخاب و از هرکدام چند شعر را منتشر کردیم. و #عادل_اعظمی نیز یادداشتی با عنوان "گزارشی از شعرِ یک نسل" با نگاهی به فعالیتهای مجله چرو و نگاهی ریزتر به شعرهای منتخب، کار را تکمیل کرده است.
طراحی جلد را #خلیل_کریمی انجام داده است.
این کتاب را ما سال ۹۸ از طریق نشر نصیرا به ارشاد سپردیم و از ۶۰۰ صفحه ۵۰۰ صفحه اصلاحیه خورد، مجددا دگر بار از طریق نشر شب چله به آنان سپردیم و این بار لغو مجوز کلی شد و خط قرمزی کشیدند روی کتاب و چه بهتر.
ناملایمتهای دیگری نیز روی داد و باری به هر جهت تصمیم بر آن گشت که امروز این کتاب در خدمت شما همراهان چرو قرار گیرد. این کتاب دو جلد دیگر نیز خواهد داشت. فایل پیدیاف کتاب در سایت چرو قرار داده شده و لینک سریعش در کانال و استوری اینستاگرام منتشر خواهد شد.
خوانندگان عزیز، ما شاید تلاشِ بسنده نکردیم صدای شما و دورانی باشیم که زیستِ جهان ما و شما را تشکیل میدهد، ما ممکن است نتوانسته باشیم متنی و اثری در خورِ آلام و دغدغههای این دوران خلق کنیم و شاید ما نتواسته باشیم پاسخی به آن همه فقدانی باشیم که در این ایام و در چند دهه اخیر بر ما حادث بوده است، اما ما تلاش کردیم دستِکم با یأس و مرگ برخوردی استعاری داشته باشیم و برای آزادی و عشق دست به رویاپردازی بزنیم.
در نهایتِ احترام
#رسول_رضایی
#محبوبه_ابراهیمی
شاعرانی که در این کتاب ما را همراهی کردند به شرح ذیل میباشد.(نامها براساس حروف الفبا مرتب شدهاند.)
#محبوبه_ابراهیمی
#سعید_احمدپور
#پگاه_احمدی
#حسین_اشراق
#محمد_آشور
#عادل_اعظمی
#علیرضا_الیاسی
#پریسا_امامی
#نازنین_آیگانی
#صوفیا_آهنکوب
#زلما_بهادر
#بهنود_بهادری
#سهند_پاک_بین
#عاطفه_پژمان
#افسانه_پورقلی
#رویا_تفتی
#سمیه_جلالی
#آتفه_چهارمحالیان
#محمدعلی_حسنلو
#زبیده_حسینی
#شوکا_حسینی
#زهرا_حیدری
#رضا_خان_بهادر
#لیلا_درخش
#نرگس_دوست
#بهروز_دولت_آبادی
#رسول_رضایی
#نغمه_ساروی
#سامان_سایبانی
#وحیدرضا_سیاوشان
#حسین_شکربیگی
#طیبه_شنبهزاده
#شاهین_شیرزادی
#مازیار_عارفانی
#حسین_عباسیان
#حسین_عبدالوند
#قاسم_عبدالهی
#نسیم_عسکری
#عطیه_عطارزاده
#آیدا_عمیدی
#آیلین_فتاحی
#علی_فتحی_مقدم
#آزاده_فراهانی
#نگین_فرهود
#مهدی_قلایی
#فرزانه_قوامی
#علی_کاکاوند
#افروز_کاظم_زاده
#میلاد_کامیابیان
#سعیده_کشاورزی
#محمد_کرمانشاهی
#الهام_گردی
#سعدی_گلبیانی
#امین_مرادی
#مجتبی_مظفری_راد
#حسین_معاصر
#اسماعیل_مهرانفر
#مجیب_مهرداد
#آرمان_میرزانژاد
#وحید_نجفی
جملهی الکترونیکی تخصصی شعر چرو
🔴لینک دانلود🔴
http://cherouu.ir/از-جراحت-جنون-و-حنجره-رسول-رضایی،-محبوب/
چرو
از جراحت جنون و حنجره /رسول رضایی، محبوبه ابراهیمی
انتظار ما به پایان رسید. کتابی که ۵ سال در شُرف انتشار است، و هربار زخمی بر پیکرهاش وارد شد، #آنتولوژی شعر سایت چرو با نام “از جراحتِ جنون و حنجره” از امشب کاملا رایگان دراختیار شماست .
از جراحتِ جنون و حنجره فایل اصلی.pdf
6.6 MB
🔴از جراحت جنون و حنجره 🔴
💠به کوشش :
#رسول_رضایی
#محبوبه_ابراهیمی
💠یادداشت : #عادل_اعظمی
💠طرح جلد : #خلیل_کریمی
مجله الکترونیکی تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
💠به کوشش :
#رسول_رضایی
#محبوبه_ابراهیمی
💠یادداشت : #عادل_اعظمی
💠طرح جلد : #خلیل_کریمی
مجله الکترونیکی تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو
آنتولوژی شعر سپید ایران @sherekaraj
🔴 سپاس از کانال شعر کرج 🙏
مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو
Photo
🔴بخشی از مصاحبهی
#محبوبه_ابراهیمی با صدای
آمریکا با محوریت سانسور و
در مورد کتاب
#از_جراحت_جنون_و_حنجره
_____
همزمان با تداوم سانسور و انتشار ناگزیر کتابهای نویسندگان در فضای مجازی و نیز در خارج از ایران، دو نویسنده و فعال مدنی ساکن ایران در گفتوگو با صدای آمریکا از سیاست تشدید سانسور از سوی جمهوری اسلامی انتقاد کردند.
محبوبه ابراهیمی، شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران، با اشاره به انتشار کتاب «از جراحت جنون و حنجره» طی روزهای اخیر در فضای مجازی میگوید: «زمانی که فضای مجازی قوت گرفت، به دعوت رسول رضایی، شاعر، تصمیم گرفتیم مجله الکترونیکی تخصصی شعر #چرو را راه اندازی کنیم که «امکان و تریبونی باشد برای شاعران امروز و شاعران مستقل؛ به خصوص آنهایی که تریبونی ندارند، شعر را به صورت جدی دنبال میکنند و علاوه بر طبع شاعری، به دنبال فراگیری و بهرهبردن از صنعات شعری (تکنیک) و دانش روز در شعر هستند، وضعیت مدرن و پسامدرن را میشناسند و به دنبال ایجاد شعر پساساختارگرا و پیوند با ادبیات جهانی هستند.»
او با اشاره به قطع اینترنت در ایران بعد از تظاهرات آبان ۹۸ افزود: «تصمیم گرفتیم برآیند هفت سال سایت چرو را به صورت کاغذی منتشر کنیم تا در صورت بروز مجدد مشکل عدم دسترسی به فضای مجازی، این امکان در دسترس مخاطبان باشد.»
محبوبه ابراهیمی اضافه کرد: «در سال ۹۸، از طریق نشر نصیرا کارهای فیپا (فهرستنویسی پیش از چاپ) را انجام دادیم و برای مجوز فرستادیم که از ۵۵۰ صفحه، ۴۰۰ صفحه اصلاحیه خورد (سانسور شد) و با توجه به اینکه کتاب آنتولوژی بود و شعرها متعلق به ما نبود و باید از شاعرها اجاره میگرفتیم و تغییر میدادیم، از انتشارش به این شکل و با این حجم از سانسور منصرف شدیم.»
او با اشاره به تلاش ناشران برای گذر از سد سانسور برای انتشار کتاب با نام دیگر و در نشر دیگر، گفت: «به طور کلی، لغو مجوز شد و پس از پیگیری گفتند روی این کتاب حساسیت وجود دارد و در زمان حکومت فعلی منتشر نخواهد شد.»
محبوبه ابراهیمی اشاره کرد: «تصمیم گرفتیم کار را در فضای مجازی به صورت رایگان منتشر کنیم و در اختیار همه دوستداران ادبیات قرار دهیم.»
به گفته او، کتاب قرار بود در سه جلد منتشر شود؛ در جلدهای اول و دوم، آثار شاعران جوانتر و در جلد آخر، آثار شاعرانی که مویی در ادبیات سپید کردهاند.
بر همین اساس، در جلد اول ۶۰ شاعر انتخاب شدند که اشعارشان در مجله چرو منتشر شده است.
خانم ابراهیمی درباره اشعار برگزیده برای جلد نخست گفت که «اشعار به اجتماع متعهد هستند و ما از این طریق خود را سانسور نخواهیم کرد و نگاهمان نگاهی جهان شمول است» و افزود: «در این نوع شعرها (حدود ۲۴۰ شعر موجود در کتاب ) اشعاری وجود دارند که متعهد به اجتماع هستند و هم اشعاری که در مورد وضعیت موجود صحبت می کنند و تمامی موضوعات اجتماعی را در بر می گیرند.»
وی تاکید کرد که شاعر آینه تمامنمای جامعه است و نمی تواند خود را از جامعه دور نگه دارد که اگر چنین باشد به خود و قلم و جامعه خیانت کرده است.
محبوبه ابراهیمی در مورد سانسور در ایران عقیده دارد: «متاسفانه با شرایطی که بوجود آمده، سانسور لبه تیز شمشیرش را روی گردن مولف گذاشته و الان دیگر بیشتر دوستان ما تن به ارشاد و مجوز آن نمیدهند و کارها را زیر زمینی منتشر میکنند و پی مجازاتهای احتمالی را به تن میمالند و کار را از طریق فضای مجازی یا نشرهای خارجی منتشر میکنند.»
او اضافه کرد: «این روندی است که امروز در فضای ادبیات ایران وجود دارد و چارهای نیست جز آنکه با آن سر کنیم.»
خانم ابراهیمی در مورد انتشار آثار ادبی و هنری در فضای مجازی گفت: این اقدام میتواند نوعی مبارزه باشد؛ مبارزهای که در واقع، شاعران با سانسور چیها و حکومت دارند و به این پرسش که این کتابها تا چه اندازه در فضای مجازی با استقبال مواجه خواهند شد، پاسخ میدهد: همه شاعران در فضای مجازی هستند و میخوانند؛ هر چند شاید آن حس کتاب کاغذی نباشد اما چاره دیگری نیست و باید راهی پیش روی مولف باشد.
وی اضافه کرد: «فعلا این تنها راه انتشار کتاب است و به گمان من، آنهایی که مخاطب جدی ادبیات باشند، کتاب را خواهند خواند و اگر کار حرفهای و موفقی باشد، قطعا به گوشیهای مردم راه پیدا خواهد کرد و این نوعی دور زدن سانسور است.»
این عضو کانون نویسندگان ایران ابراز امیدواری کرد که روز بدون سانسور در ایران سر برسد که همگان بتوانند از آزادی بیان و بی هیچ حصر و استثنا برخوردار باشند.
مجله الکترونیکی تخصصی شعر #چرو
@cherouu
https://ir.voanews.com/a/voa-exclusive-iranian-writers-association-members-on-censorship/7487393.html
#محبوبه_ابراهیمی با صدای
آمریکا با محوریت سانسور و
در مورد کتاب
#از_جراحت_جنون_و_حنجره
_____
همزمان با تداوم سانسور و انتشار ناگزیر کتابهای نویسندگان در فضای مجازی و نیز در خارج از ایران، دو نویسنده و فعال مدنی ساکن ایران در گفتوگو با صدای آمریکا از سیاست تشدید سانسور از سوی جمهوری اسلامی انتقاد کردند.
محبوبه ابراهیمی، شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران، با اشاره به انتشار کتاب «از جراحت جنون و حنجره» طی روزهای اخیر در فضای مجازی میگوید: «زمانی که فضای مجازی قوت گرفت، به دعوت رسول رضایی، شاعر، تصمیم گرفتیم مجله الکترونیکی تخصصی شعر #چرو را راه اندازی کنیم که «امکان و تریبونی باشد برای شاعران امروز و شاعران مستقل؛ به خصوص آنهایی که تریبونی ندارند، شعر را به صورت جدی دنبال میکنند و علاوه بر طبع شاعری، به دنبال فراگیری و بهرهبردن از صنعات شعری (تکنیک) و دانش روز در شعر هستند، وضعیت مدرن و پسامدرن را میشناسند و به دنبال ایجاد شعر پساساختارگرا و پیوند با ادبیات جهانی هستند.»
او با اشاره به قطع اینترنت در ایران بعد از تظاهرات آبان ۹۸ افزود: «تصمیم گرفتیم برآیند هفت سال سایت چرو را به صورت کاغذی منتشر کنیم تا در صورت بروز مجدد مشکل عدم دسترسی به فضای مجازی، این امکان در دسترس مخاطبان باشد.»
محبوبه ابراهیمی اضافه کرد: «در سال ۹۸، از طریق نشر نصیرا کارهای فیپا (فهرستنویسی پیش از چاپ) را انجام دادیم و برای مجوز فرستادیم که از ۵۵۰ صفحه، ۴۰۰ صفحه اصلاحیه خورد (سانسور شد) و با توجه به اینکه کتاب آنتولوژی بود و شعرها متعلق به ما نبود و باید از شاعرها اجاره میگرفتیم و تغییر میدادیم، از انتشارش به این شکل و با این حجم از سانسور منصرف شدیم.»
او با اشاره به تلاش ناشران برای گذر از سد سانسور برای انتشار کتاب با نام دیگر و در نشر دیگر، گفت: «به طور کلی، لغو مجوز شد و پس از پیگیری گفتند روی این کتاب حساسیت وجود دارد و در زمان حکومت فعلی منتشر نخواهد شد.»
محبوبه ابراهیمی اشاره کرد: «تصمیم گرفتیم کار را در فضای مجازی به صورت رایگان منتشر کنیم و در اختیار همه دوستداران ادبیات قرار دهیم.»
به گفته او، کتاب قرار بود در سه جلد منتشر شود؛ در جلدهای اول و دوم، آثار شاعران جوانتر و در جلد آخر، آثار شاعرانی که مویی در ادبیات سپید کردهاند.
بر همین اساس، در جلد اول ۶۰ شاعر انتخاب شدند که اشعارشان در مجله چرو منتشر شده است.
خانم ابراهیمی درباره اشعار برگزیده برای جلد نخست گفت که «اشعار به اجتماع متعهد هستند و ما از این طریق خود را سانسور نخواهیم کرد و نگاهمان نگاهی جهان شمول است» و افزود: «در این نوع شعرها (حدود ۲۴۰ شعر موجود در کتاب ) اشعاری وجود دارند که متعهد به اجتماع هستند و هم اشعاری که در مورد وضعیت موجود صحبت می کنند و تمامی موضوعات اجتماعی را در بر می گیرند.»
وی تاکید کرد که شاعر آینه تمامنمای جامعه است و نمی تواند خود را از جامعه دور نگه دارد که اگر چنین باشد به خود و قلم و جامعه خیانت کرده است.
محبوبه ابراهیمی در مورد سانسور در ایران عقیده دارد: «متاسفانه با شرایطی که بوجود آمده، سانسور لبه تیز شمشیرش را روی گردن مولف گذاشته و الان دیگر بیشتر دوستان ما تن به ارشاد و مجوز آن نمیدهند و کارها را زیر زمینی منتشر میکنند و پی مجازاتهای احتمالی را به تن میمالند و کار را از طریق فضای مجازی یا نشرهای خارجی منتشر میکنند.»
او اضافه کرد: «این روندی است که امروز در فضای ادبیات ایران وجود دارد و چارهای نیست جز آنکه با آن سر کنیم.»
خانم ابراهیمی در مورد انتشار آثار ادبی و هنری در فضای مجازی گفت: این اقدام میتواند نوعی مبارزه باشد؛ مبارزهای که در واقع، شاعران با سانسور چیها و حکومت دارند و به این پرسش که این کتابها تا چه اندازه در فضای مجازی با استقبال مواجه خواهند شد، پاسخ میدهد: همه شاعران در فضای مجازی هستند و میخوانند؛ هر چند شاید آن حس کتاب کاغذی نباشد اما چاره دیگری نیست و باید راهی پیش روی مولف باشد.
وی اضافه کرد: «فعلا این تنها راه انتشار کتاب است و به گمان من، آنهایی که مخاطب جدی ادبیات باشند، کتاب را خواهند خواند و اگر کار حرفهای و موفقی باشد، قطعا به گوشیهای مردم راه پیدا خواهد کرد و این نوعی دور زدن سانسور است.»
این عضو کانون نویسندگان ایران ابراز امیدواری کرد که روز بدون سانسور در ایران سر برسد که همگان بتوانند از آزادی بیان و بی هیچ حصر و استثنا برخوردار باشند.
مجله الکترونیکی تخصصی شعر #چرو
@cherouu
https://ir.voanews.com/a/voa-exclusive-iranian-writers-association-members-on-censorship/7487393.html
صدای آمریکا
اختصاصی؛ انتقاد دو عضو کانون نویسندگان ایران از تشدید سانسور: همه باید از آزادی بیان برخوردار باشند
همزمان با ادامه انتشار کتاب ها در شبکه مجازی و نیز در خارج از ایران، دو نویسنده و فعال مدنی در ایران در گفتگو با صدای آمریکا از سیاست تشدید سانسور از سوی جمهوری اسلامی انتقاد کردند.
مجله ادبی #آوانگاردها برگزار میکند
نمایش فیلم مستند
من نه منم، روایت علی باباچاهی
نویسنده و کارگردان: علی قنبری
مدیر تصویربرداری: مجتبی سعادت
تدوین: علی قنبری، اکرم حیدری با همکاری آرش منصور گرگانی
ویژوال افکت: الهام حیدری
ساند ایونت: مهدی بهبودی
موسیقی: سهیل شیرنگی
تصنیف های آوازی: دکتر آکا صفوی ، امین فیروزپور
و با همکاری صمیمانه هادی خرسندی، تارا نظم علیزاده و فهیمه بادکوبه
تهیه کننده: لی لی الیکایی
طراح پوستر: نسیم بهرامیپور
همچنین سپاس بسیار از مدیریت مجله ادبی آوانگاردها جناب آقای دکتر احمد بیرانوند و موسسه بهاران که فرصت نمایش این فیلم را فراهم کرده اند
مجله الکترونیکی تخصصی شعر #چرو
@cherouu
نمایش فیلم مستند
من نه منم، روایت علی باباچاهی
نویسنده و کارگردان: علی قنبری
مدیر تصویربرداری: مجتبی سعادت
تدوین: علی قنبری، اکرم حیدری با همکاری آرش منصور گرگانی
ویژوال افکت: الهام حیدری
ساند ایونت: مهدی بهبودی
موسیقی: سهیل شیرنگی
تصنیف های آوازی: دکتر آکا صفوی ، امین فیروزپور
و با همکاری صمیمانه هادی خرسندی، تارا نظم علیزاده و فهیمه بادکوبه
تهیه کننده: لی لی الیکایی
طراح پوستر: نسیم بهرامیپور
همچنین سپاس بسیار از مدیریت مجله ادبی آوانگاردها جناب آقای دکتر احمد بیرانوند و موسسه بهاران که فرصت نمایش این فیلم را فراهم کرده اند
مجله الکترونیکی تخصصی شعر #چرو
@cherouu
"به درخت"
صیقل مینشست
به تقابلِ لامسه و هیچ
سبابه پشت گوش میانداخت-
هرچه را
جز آنچه پهلو گرفت
اگر به مختصاتِ تصویرِ خسته در استحاله
باز بنشانیام
گیاه تازهتری
از ساقها بالا میآید و دریچه میزاید
بالا بلندِ بویا!
هربار صدا در حریر و حوصله پیچید
ماه را در گریبان گرفتهای و من
عطر چوب را در سفال
با تو
به میان گذاشتهام
سبابه را
اینبار
بر فقرات معنا بیاور
که جنبش آدمیست به جستجو در من
سایهای که در تکامل هشیاری
پیاله بر زمین گذاشت
پوست را کنار بزند
بر عریانیِ آرنج
برمیگردیم
به تماشای اتاق
#ندا_صفری_منجزی
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
صیقل مینشست
به تقابلِ لامسه و هیچ
سبابه پشت گوش میانداخت-
هرچه را
جز آنچه پهلو گرفت
اگر به مختصاتِ تصویرِ خسته در استحاله
باز بنشانیام
گیاه تازهتری
از ساقها بالا میآید و دریچه میزاید
بالا بلندِ بویا!
هربار صدا در حریر و حوصله پیچید
ماه را در گریبان گرفتهای و من
عطر چوب را در سفال
با تو
به میان گذاشتهام
سبابه را
اینبار
بر فقرات معنا بیاور
که جنبش آدمیست به جستجو در من
سایهای که در تکامل هشیاری
پیاله بر زمین گذاشت
پوست را کنار بزند
بر عریانیِ آرنج
برمیگردیم
به تماشای اتاق
#ندا_صفری_منجزی
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
۳ شعر از #ابراهیم_ناصری
۱)
برای کیان
تنها به چهرهای خراشیده میشناسیَم
چون سوگواران
به قایقی
که کیاناش رَوَنده است
غضبناک به جادو مینگرم
بر دو کتف
که تیغ است بر گیسوت
میخ بر چشم میگردم
میان میدان، تا بدانم
بر کدام سوگ باید گریست
۲)
دفهای بکوب
نشستهام بر کبودِ خیمه
پایکشیده
و
ملال صید بر ارابهام نیست
بر پوست
جز عطر کوشک
تنها بافهای از گیسوت
گل داد
به سوسن وادیها
دفهای بکوب
به سرخِ کبود
که گندمزار
به اشارت خوشهبان
وعدهی مقدسی بود
نه چون شراب
به نیش شب
نه چون عقیق
به حلقهی غضب
دفهای بکوب
که از جان
سه تار مانده
بر بیست و یک شمشیر
۳)
من آن ستارهی سرخ را خواهم دید
جراحتِ لبخند
در بینِ دو مشت
بر این ایستگاه پوسیده
انتظارِ عریان
چون رود
اسیری جعلیست
که پنجهاش تکیهای از آفتاب را به دست دارد
پس با چشم خود خواهم دید
خشمِ گریختهی درگاه
و ماهِ دونیمشده
تنی سیمین
آویخته پشتِ
دو بازو، از یخ و برف
به زمستان، دلْ چه بگوید؟
به جانم میآمیزد
نوای آن شیپور
که از درگاه میآید
پشت دری بسته
نور میزاید
و شیشههای شب
رقص ستاره و تگرگ مینگارند
من اشک و لبخند را نقش میکنم
دریغا آن ستارهی سرخ
که بی یال سُم میکوبد
با نیلبکی تاجدارِ دشتم
چون چشم به ستاره میگشایم
و پسین به عطرِ کرفس
پیروزمند
آفتاب از لگامِ اسبم مینشیند
چند پاره بمان
چند پاره بخوان
دوباره بخوان مرا
راه گور گم کردهام به آغوشت
این نجوا به بستر میبرم
من، آن ستارهی سرخ را خواهم دید
#ابراهیم_ناصری
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
۱)
برای کیان
تنها به چهرهای خراشیده میشناسیَم
چون سوگواران
به قایقی
که کیاناش رَوَنده است
غضبناک به جادو مینگرم
بر دو کتف
که تیغ است بر گیسوت
میخ بر چشم میگردم
میان میدان، تا بدانم
بر کدام سوگ باید گریست
۲)
دفهای بکوب
نشستهام بر کبودِ خیمه
پایکشیده
و
ملال صید بر ارابهام نیست
بر پوست
جز عطر کوشک
تنها بافهای از گیسوت
گل داد
به سوسن وادیها
دفهای بکوب
به سرخِ کبود
که گندمزار
به اشارت خوشهبان
وعدهی مقدسی بود
نه چون شراب
به نیش شب
نه چون عقیق
به حلقهی غضب
دفهای بکوب
که از جان
سه تار مانده
بر بیست و یک شمشیر
۳)
من آن ستارهی سرخ را خواهم دید
جراحتِ لبخند
در بینِ دو مشت
بر این ایستگاه پوسیده
انتظارِ عریان
چون رود
اسیری جعلیست
که پنجهاش تکیهای از آفتاب را به دست دارد
پس با چشم خود خواهم دید
خشمِ گریختهی درگاه
و ماهِ دونیمشده
تنی سیمین
آویخته پشتِ
دو بازو، از یخ و برف
به زمستان، دلْ چه بگوید؟
به جانم میآمیزد
نوای آن شیپور
که از درگاه میآید
پشت دری بسته
نور میزاید
و شیشههای شب
رقص ستاره و تگرگ مینگارند
من اشک و لبخند را نقش میکنم
دریغا آن ستارهی سرخ
که بی یال سُم میکوبد
با نیلبکی تاجدارِ دشتم
چون چشم به ستاره میگشایم
و پسین به عطرِ کرفس
پیروزمند
آفتاب از لگامِ اسبم مینشیند
چند پاره بمان
چند پاره بخوان
دوباره بخوان مرا
راه گور گم کردهام به آغوشت
این نجوا به بستر میبرم
من، آن ستارهی سرخ را خواهم دید
#ابراهیم_ناصری
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
۳ شعر از #راحیل_شیرآسب
۱)
بهای صحرای آینه میدهد
گسیل سبویِ چهرهی شکستهام
این دهش، مغارهی سوداهاست
سیاهی ناپیدا
که دروازه به تملکِ گشودن نمیدهد
جسدی ایستاده
روحش خواب
و
غار،
یارِ تاربسته
۲)
دنیا خواب بود وقتی رنجهای من را لالایی میدادی
بیشمس بیالف بیاگر
دنیا هنوز در مدتیست که خودش را به خواب زده!
دوسویهها بیدارند؛
زُلْ،
مشام میکشند به تنهایی زنی شبیه گرگ،
که سینهاش را میدرید
تو خیز برمیداری
تا از تویِ دیگری، از پلِ کردارِ ناکامیهایم سردرآوری،
در مدارِ گذشتنهایم
ببوی از موی باریکترم را از هرچه نمیرهاندم
مویی رسیده به پستان
هزار حیف جهان ِ بیصعود من
لایلای
فتح دریدهای میان تنگه مینالد
گرگی که جایِ خون،
به مهِ دامنهام
دو ماه را میمکد
_بیدست
۳)
مکنده
جانِ ناقوس، جیوههایش را
آینه
به گاهِ تمنا
هزار تکه میکُند.
و من، حریر خاکسترِ آهِ تو
درونِ یکی از تکهها
رویِ بختِ تخت
_ شیشهای پاکباخته.
#راحیل_شیرآسب
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
۱)
بهای صحرای آینه میدهد
گسیل سبویِ چهرهی شکستهام
این دهش، مغارهی سوداهاست
سیاهی ناپیدا
که دروازه به تملکِ گشودن نمیدهد
جسدی ایستاده
روحش خواب
و
غار،
یارِ تاربسته
۲)
دنیا خواب بود وقتی رنجهای من را لالایی میدادی
بیشمس بیالف بیاگر
دنیا هنوز در مدتیست که خودش را به خواب زده!
دوسویهها بیدارند؛
زُلْ،
مشام میکشند به تنهایی زنی شبیه گرگ،
که سینهاش را میدرید
تو خیز برمیداری
تا از تویِ دیگری، از پلِ کردارِ ناکامیهایم سردرآوری،
در مدارِ گذشتنهایم
ببوی از موی باریکترم را از هرچه نمیرهاندم
مویی رسیده به پستان
هزار حیف جهان ِ بیصعود من
لایلای
فتح دریدهای میان تنگه مینالد
گرگی که جایِ خون،
به مهِ دامنهام
دو ماه را میمکد
_بیدست
۳)
مکنده
جانِ ناقوس، جیوههایش را
آینه
به گاهِ تمنا
هزار تکه میکُند.
و من، حریر خاکسترِ آهِ تو
درونِ یکی از تکهها
رویِ بختِ تخت
_ شیشهای پاکباخته.
#راحیل_شیرآسب
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
آخرین پنجره باز بود
و خندهات چسبیده بر آن
شفافیتی
از تنفس دقیقهها میگذشت اگر
تنها یک صدا
در بطن کلمات راه میرفت
[صدایی از اعماقِ کلمات شروع به دویدن میکند]
منم!
کنعانِ چشم به راه
منم!
سکوتی شرحه شرحه در گلو
منم!
پشتِ گوش افتادهی حلقه به گوش
صلا بزن
به ختمِ هجران
که تمنای تو صبر نمیشناسد
به هر کجا افتاده مسیر
-بنبست-
به هر که رسیده نگاه
-نارس-
که لختههای صدا بر زمین خشک میشوند
اگر نچسبانی گوش به اشتیاقِ مانده در سینه؛
[در این نقطه یادِ تو میوزد از سه نقطهها]
مرا ببخش
مات ماندهام به وضوح
که حقیقت در چشمانت
یاغی شده
به ویرانی میرانَد؛
از نیستی
شِکوه نمیکنم
اندوهِ من روایتیست مدوّر
تنیده شده بر انحنای لبخند
پیچیده در واژههای مطنطن
میخواهم اما اکنون
با همین دستهای بینمک
عسل در دهان روزگار بگذارم
تا حل شوم در ذائقهی کلمات
میخواهم چون واژهای باکره
در سمت چپ پیراهنت مستتر بمانم
کوتاه که بیاید جاذبهات
بیافتم به دامنت
به کشفِ دوبارهی هجرت
و ابرِ ماسبق برگردد به انجام وظیفه
شاید ستیغِ آفتابت
بپیچد به همان جایی که روزی
سی و دو حرفِ بلاتکلیف در لبخندم معنایی روشن داشت
اگر چه خوشبین نیستم/نبودهام هرگز:
منی که چون ساعتی
پس از تحویل سال
به وقت بوسیدن
همواره فراموش میشوم
[صدای تو که کمسو میشود در گوشم]
#بهادر_یحیی
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
و خندهات چسبیده بر آن
شفافیتی
از تنفس دقیقهها میگذشت اگر
تنها یک صدا
در بطن کلمات راه میرفت
[صدایی از اعماقِ کلمات شروع به دویدن میکند]
منم!
کنعانِ چشم به راه
منم!
سکوتی شرحه شرحه در گلو
منم!
پشتِ گوش افتادهی حلقه به گوش
صلا بزن
به ختمِ هجران
که تمنای تو صبر نمیشناسد
به هر کجا افتاده مسیر
-بنبست-
به هر که رسیده نگاه
-نارس-
که لختههای صدا بر زمین خشک میشوند
اگر نچسبانی گوش به اشتیاقِ مانده در سینه؛
[در این نقطه یادِ تو میوزد از سه نقطهها]
مرا ببخش
مات ماندهام به وضوح
که حقیقت در چشمانت
یاغی شده
به ویرانی میرانَد؛
از نیستی
شِکوه نمیکنم
اندوهِ من روایتیست مدوّر
تنیده شده بر انحنای لبخند
پیچیده در واژههای مطنطن
میخواهم اما اکنون
با همین دستهای بینمک
عسل در دهان روزگار بگذارم
تا حل شوم در ذائقهی کلمات
میخواهم چون واژهای باکره
در سمت چپ پیراهنت مستتر بمانم
کوتاه که بیاید جاذبهات
بیافتم به دامنت
به کشفِ دوبارهی هجرت
و ابرِ ماسبق برگردد به انجام وظیفه
شاید ستیغِ آفتابت
بپیچد به همان جایی که روزی
سی و دو حرفِ بلاتکلیف در لبخندم معنایی روشن داشت
اگر چه خوشبین نیستم/نبودهام هرگز:
منی که چون ساعتی
پس از تحویل سال
به وقت بوسیدن
همواره فراموش میشوم
[صدای تو که کمسو میشود در گوشم]
#بهادر_یحیی
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
مردم چشمم
هر نيمههاي شب
در محتملترين امكان بودنت جمع میشوند
حرف اول با رمز والنون.
عميقترين كانون اين ميدان/خون
نور میخورد
پشت اين صفحه
سيبي را گاز میزنم
تايپ میكنم:
روبهروی تصويری از تو
سرت را میگذاري روي سينهام سنگ
دارم با كيبورد هی پوستت را چنگ میزنم .
گيج میخورم
كه دايره كاملترين است
از تصويری از تو
پر از شكلهایی از رنگ
تا من كه از تو منگ بر تصويری كنار تو
توی سطرها لنگ
بروم براي ديدن تصويري از تو
خب دلم برايت تنگ میشود .
بعد بوم بِكش
ميان (ما يك طرحيم از جنگ)
بوي او/ من مولف
بوي رو
بدون روسريت كه از هر سو
سوز باد را داد میزند
اصلا خود بوي گندم
من براي بار چندم معصوم نمیدانم چندم را برايت (تو_مولف)
بيرون بيندازم آن سمت بوم.
بوم بِكش
ميان اين گندمزار مترسكی
زار
زار
كلاغهایی در چشمانش حلقه میبندند دور
كه دايره كاملترين است را بِكش
خودت را بِكش
من را
مترسكی تنها، تنهایی خودش را تمرين میكند را
تنها بكش
تنت را
شبيه گوزني رام كه با پلنگی
آرام غلت میخورد
و ضربه میزند روی اين
بوووووم/دام
تايپ كنم:
بايد مثل آدم
خوشههای سطرهای قبل را فرود بيايم
نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس
كلمات كج و معوج را دور بزنم
كه دايره كاملترين است.
سرد در پلانی كه با هم رج میخوريم
در نمايي پر از تب (داخلي-شب)
گم میشويم و گور
تنت بغداد میزند بدجور.
زير شمشير غمت
عربي صدای همين رودخانهای را كه گريه كردهای برقص.
نور؟ _رفت
سيب افتاد
و صدای تو توی رگهايم يخ زد
(_برو .... برو.... تو كه جرأت نداری بقيهش رو بخونی
_آخه ...آخه ...چشات سگ داره )
رود از ميان قلبم تير میكشد.
جرأتشو دارم نيگا:
تكثر تصوير.
شب موهايت، قاف ابروهايت، قونيه دهانت
پشت نگاهت
پلك میزنی
گرگوميش میشود راه
ميشیِ چشمهايت ماه
ميشیِ چشمهايت همينجایِ متن گير میكند
ميشیِ چشمهايت از مونيتور بيرون میزند
ميشیِ چشمهايت از شعر بيرون میزند
پاورچين پاورچين
من را از اتاق بيرون میبرد
و ميان دشتي از گلهای هم اسمت
دستم را میگيرد
شعر دور میشود
كه گرگوميش چشمهايت بيماریست
من آماده میشوم برای شركت در يك عمليات انتحاری
در سينهام بمبی مدام تيکتاک میزند:
آغوشت را
آغوشت را
آغوشت را
شيرجه میزنم در آغوشت
پيكسلهای پوستت منفجر میشوند
مونيتور تَرَک میخورد
نوتبوكم را میبندم
و تو را در آن دفن میكنم
#حسين_معاصر
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
هر نيمههاي شب
در محتملترين امكان بودنت جمع میشوند
حرف اول با رمز والنون.
عميقترين كانون اين ميدان/خون
نور میخورد
پشت اين صفحه
سيبي را گاز میزنم
تايپ میكنم:
روبهروی تصويری از تو
سرت را میگذاري روي سينهام سنگ
دارم با كيبورد هی پوستت را چنگ میزنم .
گيج میخورم
كه دايره كاملترين است
از تصويری از تو
پر از شكلهایی از رنگ
تا من كه از تو منگ بر تصويری كنار تو
توی سطرها لنگ
بروم براي ديدن تصويري از تو
خب دلم برايت تنگ میشود .
بعد بوم بِكش
ميان (ما يك طرحيم از جنگ)
بوي او/ من مولف
بوي رو
بدون روسريت كه از هر سو
سوز باد را داد میزند
اصلا خود بوي گندم
من براي بار چندم معصوم نمیدانم چندم را برايت (تو_مولف)
بيرون بيندازم آن سمت بوم.
بوم بِكش
ميان اين گندمزار مترسكی
زار
زار
كلاغهایی در چشمانش حلقه میبندند دور
كه دايره كاملترين است را بِكش
خودت را بِكش
من را
مترسكی تنها، تنهایی خودش را تمرين میكند را
تنها بكش
تنت را
شبيه گوزني رام كه با پلنگی
آرام غلت میخورد
و ضربه میزند روی اين
بوووووم/دام
تايپ كنم:
بايد مثل آدم
خوشههای سطرهای قبل را فرود بيايم
نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس نفس
كلمات كج و معوج را دور بزنم
كه دايره كاملترين است.
سرد در پلانی كه با هم رج میخوريم
در نمايي پر از تب (داخلي-شب)
گم میشويم و گور
تنت بغداد میزند بدجور.
زير شمشير غمت
عربي صدای همين رودخانهای را كه گريه كردهای برقص.
نور؟ _رفت
سيب افتاد
و صدای تو توی رگهايم يخ زد
(_برو .... برو.... تو كه جرأت نداری بقيهش رو بخونی
_آخه ...آخه ...چشات سگ داره )
رود از ميان قلبم تير میكشد.
جرأتشو دارم نيگا:
تكثر تصوير.
شب موهايت، قاف ابروهايت، قونيه دهانت
پشت نگاهت
پلك میزنی
گرگوميش میشود راه
ميشیِ چشمهايت ماه
ميشیِ چشمهايت همينجایِ متن گير میكند
ميشیِ چشمهايت از مونيتور بيرون میزند
ميشیِ چشمهايت از شعر بيرون میزند
پاورچين پاورچين
من را از اتاق بيرون میبرد
و ميان دشتي از گلهای هم اسمت
دستم را میگيرد
شعر دور میشود
كه گرگوميش چشمهايت بيماریست
من آماده میشوم برای شركت در يك عمليات انتحاری
در سينهام بمبی مدام تيکتاک میزند:
آغوشت را
آغوشت را
آغوشت را
شيرجه میزنم در آغوشت
پيكسلهای پوستت منفجر میشوند
مونيتور تَرَک میخورد
نوتبوكم را میبندم
و تو را در آن دفن میكنم
#حسين_معاصر
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد