Telegram Web
از جهان خواب‌هایم متنفرم! از میزان اضطراب چندین برابری که نسبت به بیداری،در خواب هم باید تجربه کنم! دیشب علی می‌گفت «می‌خواهم به خواب‌مصنوعی بروم!» کاش می‌شد. کاش می‌توانستم.
-روزنوشت‌های زهره

@chizhaeihast
از طوفان که درآمدی، دیگر همان آدمی نخواهی بود که به طوفان پا نهادی.
-هاروکی موراکامی

@chizhaeihast
Forwarded from قشاع. (Diaco)
من؟ از دور بسیار خشک و جدی، از نزدیک صمیمی و شوخ و از خیلی نزدیک بسیار غمگینم.
Forwarded from آن
«قبول نداری خیلی معرکه است که از شر همه چی و همه کس خلاص شوی و بروی جایی که هیچ کس تو را نشناسد؟ گاهی دلم می‌خواهد همین کار را بکنم.»

- چوب نروژی؛ هاروکی موراکامی.
#کتاب_بخوانیم
@monadchannel
آخرین سیگار.
Unknown Artist
-آدمیزاده دیگه، شب می‌خوابه، صبح بلند نمی‌شه!
-زبونتو گاز بگیر! خونه‌ای که تو توش نباشی به کار من نمیاد.
-کی می‌دونه عمرش تا کی قد می‌ده؟

@chizhaeihast
آدم‌ها.. آدم‌های عجیب؛ آدم‌های سر به‌هوای مغضوب بشر که یک یکمان هرروز بارها قضاوت می‌شویم؛ مظلوم مناظره‌‌ها و جنگ‌جوی غالب نزاع زندگی، آویختگان به دارِ زبان انسان‌ها؛ و عجیب‌تر آن که هم‌چنان زنده... هم‌چنان زنده و امیدوار.
-روزنوشت‌های زهره.

@chizhaeihast
گاهی‌وقت‌ها امیدوار هم نه!
اوایل عجیب به نظر می‌رسید، هم عجیب بود، هم شیرین...هرکی من و می‌دید می‌گفت چقدر به فلانی شبیهی. یه چیزی توی دلم تکون می‌خورد. بعد زد به مغزم! سر درد می‌گرفتم که یعنی چه اتفاقی داره می‌افته؟ می‌فهمیدما، مگه می‌شه آدم صدای قلبش و نشنونه؟ ولی نخواستم باورش کنم.نخواستیم.
حالا که بسته شد کتابمون و نصفه نیمه موند قصه‌مون. دیگه چه فرقی داره من شبیه کیم؟
مامان بزرگم همین‌طور که نبات و توی چای‌ش هم می‌زنه می‌خنده و می‌گه: «می‌بینی مامان بابات و چقدر به هم شبیهن؟ این‌طوری نبود که، اینطوری شد!»
و من با خودم فکر می‌کنم که شاید پایانِ قصه‌مون همین بوده، شاید همه‌ی سهم من از تو، این شباهت‌ست. کی‌ می‌دونه؟

#زهره_احمدی
@chizhaeihast
این‌روزها گوشه‌ی دنیای خودم نشسته‌ام و به وقایع نگاه می‌کنم، انگار که پشت تلوزیون نشسته باشم و اخبار پشت سر هم حرف بزند، تصویرهای با کادر کج و فولواش را نشان دهد، و من روی مبل کنار پنجره به این صحنه خیره باشم. انقدر خیره که حتا گاهی نبینم چه می‌گوید و چه می‌نویسد. مثلا دیشب ماشین پدربزرگ را در پارکینگ خانه‌شان پارک کردم‌ و بعد ریموتِ در پارکینگ خراب شد، در باز بود و بسته نمی‌شد. سه چهار باری تقلا کردم؛ ولی بعد رفتم روی پله‌ی جلوی در خانه نشستم، دستانم را زیر چانه‌ام گذاشتم و به آسمان نگاه کردم. زندگی را گاهی اوقات فقط باید نگاه کرد، باید بگذاریم به حال خودش تا ببینیم چه پیش می‌آید، چون به هرحال کاری از دست آدم بر نمی‌آید.

-روزنوشت‌های #زهره_احمدی
@chizhaeihast
چیزهایی هست که درطول زمان آنقدر با ما یکی می‌شوند، که حتی اگر بخواهیم توضیحشان دهیم هم کلمات را گم می‌کنیم؛ ما آدم‌ها درمورد بعضی دردها، به طور شگفت‌آوری رازدار خوبی هستیم‌.

روزنوشت های #زهره_احمدی
@chizhaeihast
DIALOGUES FOR YOU ep11
@EGHMAA
•دیالوگ هایی برای تو
•قسمت یازدهم

- اثری از مجله هنری اغما
@EGHMAA
@purplecamomile💜
«اکنون» رو ببینید. شبیه سکانسی‌‌ از زندگی می‌مونه که بعدها بهش نگاه می‌کنی.
پس از مدت‌ها با این قسمت اکنون که «مصطفی مستور» اومده بود،بغض کردم و بغض کردم و فهمیدم چقدر می‌شه یکی شکل من گوشه‌ای از جهان باشه. حالا هرچقدر دور…
چیزهایی هست که نمی‌دانی! pinned «حال شخصیت های تنها و منزوی و عاشق داستان های مصطفی مستور رادارم...»
از گفتگوی سروش صحت با مصطفی مستور، اونجایی که مستور درباره "روی ماه خداوند را ببوس" می‌گه اگه برگردم این کتاب رو شاید چاپش نمی‌کردم و تجربه شخصی خودم و به بقیه انتقال نمی‌دادم. اونجا که میگه بعضی چیزا رو نباید گفت. اصلا گفتنی نیستن. و اشتباهه. و اونجا که صدا در گلوش می‌شکنه و ادامه نمی‌ده.
این همه سال گذشته و هنوز مستور اون نویسنده‌ایه که من با اینکه می‌دونم بهترین نیست، اما انتخاب اولمه.
می‌دونم که می‌دونید این روزا حالِ دنیا خوب نیست، می‌دونم که می‌دونید ماها ته دلمون شمارو خیلی دوست داریم، هممون شده یه شبایی مشکی تنمون کردیم، یواشکی گریه کردیم، یا ماشین و زدیم بغل و از هیئتا چایی و شربت یا غذا نذری گرفتیم.

آقای امام حسینِ عزیز،
می‌گن یه روزی یکی می‌ره پیش امام جواد(ع) و از حالِ بدش می‌گه، امامم فقط جواب می‌دن:
«به سمت حسین(ع) فرار کن.»
حالا ما حالمون بده، شب تولدتونم که هست. خودتون یه نگاهی به دلِ اونایی که مریض دارن، خسته‌ن، تنهان، و یا به هردلیلی حالِ دلشون خوب نیست داشته باشید.

تولدتون مبارك، پناهِ آخر ما.
@chizhaeihast
آقای امام‌حسین،
نجاتم دادی؛از همه اون شبایی که جون کندم تا خوابم ببره…

@chizhaeihast
2025/02/03 04:08:51
Back to Top
HTML Embed Code: