يه وقتهايى، بار بعدى وجود نداره، شانس دومى نيست، وقت اضافه و استراحتى نيست...
گاهى وقتها، يا الان هست و يا هرگز.
Join us @class_englysh
گاهى وقتها، يا الان هست و يا هرگز.
Join us @class_englysh
❤9🔥2
👍8🕊1
🔰⛽️دوستان همه چیز در مورد کلمه back:
(Noun) (Verb - use participle) (Adjective) (Adverb)
American English phonetic: bæk
British English phonetic: bæk
مشاهده مترادف و متضاد انگلیسی
(adjective) end
Synonyms: aback, abaft, aft, after, astern, back of, backward, behind, final, following, hind, hindmost, in the wake of, posterior, rear, rearmost, rearward, tail
Antonyms: front
(adjective) from earlier time
Synonyms: delayed, elapsed, former, overdue, past, previous
Antonyms: future
(noun) end part
Synonyms: aft, back end, backside, extremity, far end, hindpart, hindquarters, posterior, rear, reverse, stern, tail, tail end, tailpiece
Antonyms: front
(verb) support
Synonyms: abet, abide by, advocate, ally, angel, assist, bankroll, boost, champion, countenance, encourage, endorse, favor, finance, give a boost, give a leg up, give a lift, go to bat for, grubstake, sanction, second, side with, sponsor, stake, stand behind, stick by, stick up for, subsidize, sustain, underwrite, uphold
Antonyms: discourage, dissuade
(verb) put in reverse direction
Synonyms: backtrack, drive back, fall back, recede, regress, repel, repulse, retire, retract, retreat, reverse, turn tail, withdraw
Antonyms: advance, go forward
عقب، پشت (بدن)، پس، عقبی، گذشته، پشتی، پشتی کنندگان، تکیه گاه، به عقب، درعقب، برگشت، پاداش،جبران، ازعقب، پشت سر، بدهی پس افتاده، پشتی کردن،پشت انداختن، بعقب رفتن، بعقب بردن، برپشت چیزی قرارگرفتن، سوارشدن، پشت چیزی نوشتن، ظهرنویسی کردن
- my back hurts
- پشتم درد میکند.
- usually a stool does not have a back
- معمولاً سهپایه پشتی ندارد.
- in the back of the room
- در عقب اتاق
- the back of his leg
- پشت ران او
- the back of the hand
- پشت دست
- the back of a carpet
- پشت فرش
- the back of a knife
- پشت چاقو، لبهی کند چاقو
- put some back side into the work!
- پشتکار به خرج بده!
- back country
- دهات دورافتاده
- back pay
- حقوق عقبافتاده
- a back copy of a newspaper
- نسخهی قدیمی روزنامه
- a back step
- گامی به عقب
- to hold back information
- از دادن اطلاعات سر باز زدن
- to pay one back
- پس دادن، تلافی کردن
- to lean back
- به عقب تکیه دادن
- to go back
- بازگشتن، به قهقرا رفتن
- he backed into the room
- عقبعقب وارد اتاق شد.
- she backed the car into the garage
- ماشین را عقبعقب به داخل گاراژ راند.
- he is backed by labor unions
- اتحادیههای کارگری او را پشتیبانی میکنند.
- backed by Bank Melli
- تضمین شده از سوی بانک ملی
- the house backs up on a lake
- پشت خانه به دریاچه است.
- back and fill
- (کشتی بادبانی) ویراژ دادن، به چپ و راست رفتن
- back and forth
- پس و پیش، از یکسو به سوی دیگر، عقب و جلو
- back down
- جا زدن، عدول کردن، عقب زدن، عقب نشینی کردن
- back off
- 1- کمی عقب رفتن 2- (عامیانه) رجوع شود به: back down
- back out (of)
- 1- کنارهگیری کردن، جا زدن، کنار رفتن 2- عهدشکنی کردن
- back to your seats!
- برگردید به جای قبلی خود!، به جای خود برگردید!
- back up
- 1- کمک کردن، پشتی کردن، تأیید کردن
- he backed up his brother's statements
- او اظهارات برادرش را تایید کرد.
- back up
- 2- عقب عقب رفتن، به قهقرا رفتن (back away و back out هم میگویند) 3- انباشته شدن (در اثر انسداد)
- traffic backed up for one kilometer
- ترافیک به طول یک کیلومتر انباشته شده بود.
- back water
- 1- (قایقرانی) با پارو یا پروانهی موتور قایق را به عقب راندن، در جهت عکس راندن 2- از ادعای خود صرفنظر کردن، مجاب شدن، تصدیق کردن، لنگ انداختن
- be (flat) on one's back
- بیمار بودن، بستری بودن، بیچاره بودن، به زانو درآمدن
- behind someone's back
- یواشکی، بدون اطلاع شخص ذینفع، نامردانه
- few days back
- چند روز پیش
- get off someone's back
- (عامیانه) دست از سر کسی برداشتن، (کسی را) به حال خود گذاشتن
- get (or put) one's back up
- (عامیانه) 1- عصبانی کردن یا شدن 2- پافشاری کردن، سماجت کردن
- go back on
- (عامیانه) عهد شکنی کردن، بیوفایی کردن، خیانت کردن، عدول کردن، خلف وعده کردن
- (in) back of
- درعقب، در پشت، به سوی پشت
- to come back
- برگشتن، پس آمدن
- to give back
- پس دادن
- turn one's back on
- 1- پشت کردن (به نشان خشم یا تحقیر و غیره) 2- نادیده گرفتن، بیاعتنایی کردن، مأیوس کردن
- with one's back to the wall
- در تنگنا، در شرایط سخت، در موقعیت خطیر
Join us @class_englysh
(Noun) (Verb - use participle) (Adjective) (Adverb)
American English phonetic: bæk
British English phonetic: bæk
مشاهده مترادف و متضاد انگلیسی
(adjective) end
Synonyms: aback, abaft, aft, after, astern, back of, backward, behind, final, following, hind, hindmost, in the wake of, posterior, rear, rearmost, rearward, tail
Antonyms: front
(adjective) from earlier time
Synonyms: delayed, elapsed, former, overdue, past, previous
Antonyms: future
(noun) end part
Synonyms: aft, back end, backside, extremity, far end, hindpart, hindquarters, posterior, rear, reverse, stern, tail, tail end, tailpiece
Antonyms: front
(verb) support
Synonyms: abet, abide by, advocate, ally, angel, assist, bankroll, boost, champion, countenance, encourage, endorse, favor, finance, give a boost, give a leg up, give a lift, go to bat for, grubstake, sanction, second, side with, sponsor, stake, stand behind, stick by, stick up for, subsidize, sustain, underwrite, uphold
Antonyms: discourage, dissuade
(verb) put in reverse direction
Synonyms: backtrack, drive back, fall back, recede, regress, repel, repulse, retire, retract, retreat, reverse, turn tail, withdraw
Antonyms: advance, go forward
عقب، پشت (بدن)، پس، عقبی، گذشته، پشتی، پشتی کنندگان، تکیه گاه، به عقب، درعقب، برگشت، پاداش،جبران، ازعقب، پشت سر، بدهی پس افتاده، پشتی کردن،پشت انداختن، بعقب رفتن، بعقب بردن، برپشت چیزی قرارگرفتن، سوارشدن، پشت چیزی نوشتن، ظهرنویسی کردن
- my back hurts
- پشتم درد میکند.
- usually a stool does not have a back
- معمولاً سهپایه پشتی ندارد.
- in the back of the room
- در عقب اتاق
- the back of his leg
- پشت ران او
- the back of the hand
- پشت دست
- the back of a carpet
- پشت فرش
- the back of a knife
- پشت چاقو، لبهی کند چاقو
- put some back side into the work!
- پشتکار به خرج بده!
- back country
- دهات دورافتاده
- back pay
- حقوق عقبافتاده
- a back copy of a newspaper
- نسخهی قدیمی روزنامه
- a back step
- گامی به عقب
- to hold back information
- از دادن اطلاعات سر باز زدن
- to pay one back
- پس دادن، تلافی کردن
- to lean back
- به عقب تکیه دادن
- to go back
- بازگشتن، به قهقرا رفتن
- he backed into the room
- عقبعقب وارد اتاق شد.
- she backed the car into the garage
- ماشین را عقبعقب به داخل گاراژ راند.
- he is backed by labor unions
- اتحادیههای کارگری او را پشتیبانی میکنند.
- backed by Bank Melli
- تضمین شده از سوی بانک ملی
- the house backs up on a lake
- پشت خانه به دریاچه است.
- back and fill
- (کشتی بادبانی) ویراژ دادن، به چپ و راست رفتن
- back and forth
- پس و پیش، از یکسو به سوی دیگر، عقب و جلو
- back down
- جا زدن، عدول کردن، عقب زدن، عقب نشینی کردن
- back off
- 1- کمی عقب رفتن 2- (عامیانه) رجوع شود به: back down
- back out (of)
- 1- کنارهگیری کردن، جا زدن، کنار رفتن 2- عهدشکنی کردن
- back to your seats!
- برگردید به جای قبلی خود!، به جای خود برگردید!
- back up
- 1- کمک کردن، پشتی کردن، تأیید کردن
- he backed up his brother's statements
- او اظهارات برادرش را تایید کرد.
- back up
- 2- عقب عقب رفتن، به قهقرا رفتن (back away و back out هم میگویند) 3- انباشته شدن (در اثر انسداد)
- traffic backed up for one kilometer
- ترافیک به طول یک کیلومتر انباشته شده بود.
- back water
- 1- (قایقرانی) با پارو یا پروانهی موتور قایق را به عقب راندن، در جهت عکس راندن 2- از ادعای خود صرفنظر کردن، مجاب شدن، تصدیق کردن، لنگ انداختن
- be (flat) on one's back
- بیمار بودن، بستری بودن، بیچاره بودن، به زانو درآمدن
- behind someone's back
- یواشکی، بدون اطلاع شخص ذینفع، نامردانه
- few days back
- چند روز پیش
- get off someone's back
- (عامیانه) دست از سر کسی برداشتن، (کسی را) به حال خود گذاشتن
- get (or put) one's back up
- (عامیانه) 1- عصبانی کردن یا شدن 2- پافشاری کردن، سماجت کردن
- go back on
- (عامیانه) عهد شکنی کردن، بیوفایی کردن، خیانت کردن، عدول کردن، خلف وعده کردن
- (in) back of
- درعقب، در پشت، به سوی پشت
- to come back
- برگشتن، پس آمدن
- to give back
- پس دادن
- turn one's back on
- 1- پشت کردن (به نشان خشم یا تحقیر و غیره) 2- نادیده گرفتن، بیاعتنایی کردن، مأیوس کردن
- with one's back to the wall
- در تنگنا، در شرایط سخت، در موقعیت خطیر
Join us @class_englysh
👍11❤2
همکاری در کسب و کار اینترنتی📱
شهر نامحدود (به صورت دور کاری)
سن بالای ۱۸سال 😊
بینظیر ترین وپولساز ترین کار پاره وقت با پتانسیل درآمدی عالی وبدون سرمایه 👌
✅اگه دنبال شغل دومی...
✅اگه بیکاری...
✅اگه سرمایه بالایی نداری...
✅اگه آماده ی تغییر ورسیدن به موفقیتی..
✅اگه میخوای از گوشی پول در بیاری....
✅اگ علاقه مند به فروش و مشاوره در حوزه پوست و مو هستی .....
◀️همین الان دست به کار شو 🤝🫵
تواین راه ما کنارتیم😍
📞دریافت مشاوره و پشتیبانی رایگان
📲راه ارتباطی در تلگرام
@Z1394sh
شهر نامحدود (به صورت دور کاری)
سن بالای ۱۸سال 😊
بینظیر ترین وپولساز ترین کار پاره وقت با پتانسیل درآمدی عالی وبدون سرمایه 👌
✅اگه دنبال شغل دومی...
✅اگه بیکاری...
✅اگه سرمایه بالایی نداری...
✅اگه آماده ی تغییر ورسیدن به موفقیتی..
✅اگه میخوای از گوشی پول در بیاری....
✅اگ علاقه مند به فروش و مشاوره در حوزه پوست و مو هستی .....
◀️همین الان دست به کار شو 🤝🫵
تواین راه ما کنارتیم😍
📞دریافت مشاوره و پشتیبانی رایگان
📲راه ارتباطی در تلگرام
@Z1394sh
👍2
Forwarded from زنان و مامایی (محمد)
آرمیتا گراوند دختر دانشآموزی که طبق گزارشها از سوی حجاببانان در مترو مورد ضربوشتم قرار گرفته و به زمین افتاده بود پس از ۲۸ روز بستری در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان فجر درگذشت. مقامها علت بیهوشی او را افت فشار اعلام کرده بودند.
🕊32🔥4
کدام پک مناسب تر و کامل تر هستش؟
برای آزمون لیسانس به پزشکی
این پک ها کامل و برای قبولی کافی
🔥🔥🔥با تخفیف آتشین
کلا ۸ تومن
۱.چاپی پک جزوات ۲۶۰۰
۲.چاپی پک کتاب تست ۲۱۰۰
۳.چاپی و پی دی اف پک زبان ۲۵۰۰
۴.پی دی اف کتاب تست ۶ سال اخیر ۶۰۰
۵.فایل های صوتی پک تکنینک تست زنی ۵۰۰
۶.فایل های صوتی مشاوره ۹ ماه ،۴ تومن
۷.فیلم آموزشی ۹ درس ،۲ تومن
۸.مشاوره سیر تا پیاز و برنامه ریزی ۲۰۰ تومن
۹.گروه vip(گروه رفع اشکال درسی )هزینه عضویت ۵۰۰ تومنه تا کتبی ۴۰۲ ،رایگان براتون فعال میشه
۱۰.آزمون های آزمایشی، ۷آزمون مرحله یی ،۷ آزمون جامع هزینه ۱۷۰۰
🔥قابل تهیه به صورت یکجا یا قسطی
✅ویرایش جدید جزوات و کتاب تستا تا ۴ سال رایگان دریافت می کنین
✅۹ فیلم اماده شده ،بقیه فیلمام رایگان می گیرین
✅آزمونهای آزمایشی همیشه در دسترسن
✅گروه vip رفع اشکال تا ۵ سال عضویت دارین
🍉بعد قبولی از کتبی ،پک مصاحبه جایزه
قبولی براتون داده میشه
برای تهیه پکیج به آیدی زیر پیام دهید👇
@starh20
🌺🌺🌺🌺🌺
برای آزمون لیسانس به پزشکی
این پک ها کامل و برای قبولی کافی
🔥🔥🔥با تخفیف آتشین
کلا ۸ تومن
۱.چاپی پک جزوات ۲۶۰۰
۲.چاپی پک کتاب تست ۲۱۰۰
۳.چاپی و پی دی اف پک زبان ۲۵۰۰
۴.پی دی اف کتاب تست ۶ سال اخیر ۶۰۰
۵.فایل های صوتی پک تکنینک تست زنی ۵۰۰
۶.فایل های صوتی مشاوره ۹ ماه ،۴ تومن
۷.فیلم آموزشی ۹ درس ،۲ تومن
۸.مشاوره سیر تا پیاز و برنامه ریزی ۲۰۰ تومن
۹.گروه vip(گروه رفع اشکال درسی )هزینه عضویت ۵۰۰ تومنه تا کتبی ۴۰۲ ،رایگان براتون فعال میشه
۱۰.آزمون های آزمایشی، ۷آزمون مرحله یی ،۷ آزمون جامع هزینه ۱۷۰۰
🔥قابل تهیه به صورت یکجا یا قسطی
✅ویرایش جدید جزوات و کتاب تستا تا ۴ سال رایگان دریافت می کنین
✅۹ فیلم اماده شده ،بقیه فیلمام رایگان می گیرین
✅آزمونهای آزمایشی همیشه در دسترسن
✅گروه vip رفع اشکال تا ۵ سال عضویت دارین
🍉بعد قبولی از کتبی ،پک مصاحبه جایزه
قبولی براتون داده میشه
برای تهیه پکیج به آیدی زیر پیام دهید👇
@starh20
🌺🌺🌺🌺🌺
👍3❤1🕊1
Approachable
/əˈprəʊtʃəbəl $ əˈproʊtʃ-/
friendly and easy to talk to
OPP unapproachable
پذیرا، مهربان، خوش برخورد
a hotel with approachable staff
هتلی با کارکنان خوش برخورد
/əˈprəʊtʃəbəl $ əˈproʊtʃ-/
friendly and easy to talk to
OPP unapproachable
پذیرا، مهربان، خوش برخورد
a hotel with approachable staff
هتلی با کارکنان خوش برخورد
❤4👍1
It is never too late
to be what you might have been
هیچ وقت برای تبدیل شدن به چیزی
که می تونستی باشی دیر نیست
to be what you might have been
هیچ وقت برای تبدیل شدن به چیزی
که می تونستی باشی دیر نیست
🔥16🕊3
Oxford English
Ghostly Kisses – Empty Note
📝 متن آهنگ Empty notes از Ghostly kisses
How could I ever know you?
چطور ممکنه تو رو بشناسم؟
_
When everything lies in disguise
وقتی همه چیز تو لباس مبدل بهت دروغ میگه
_
How could I ever forget?
چطور ممکنه فراموش کنم؟
_
Those eyes looking for my weal
چشم هایی رو که به دنبال خوشبختی من بودن
_
How could I ever know more?
چطور می تونم بیشتر بدونم؟
_
When everything is held by threat
وقتی همه چیز با ترس تصرف شده
_
How could I ever feel you?
چطور ممکنه تو رو احساس کنم؟
_
Once again, without losing my mind
یک بار دیگه، بدون اینکه عقلم رو از دست بدم
_
Oh empty note
آه، یادداشت خالی
_
Shadows of my past
سایه های گذشته من (سایه هایی از گذشتم)
_
Made it to the end
تا پایان باقی موندن
_
Oh empty note
آه، یادداشت خالی
_
Shadows of my past
سایه های گذشته من (سایه هایی از گذشتم)
_
Made it to the end
تا پایان باقی موندن
_
How could I ever know you?
چطور ممکنه تو رو بشناسم؟
_
When you are miles and miles away
وقتی تو کیلومتر ها از من دوری
_
How could I forgive myself?
چطور میتونم خودم رو ببخشم؟
_
How blind and scared I was
چقدر کور و وحشت زده بودم
_
تکرار در اهنگ سه بار 👇🏻
Oh empty note
آه، یادداشت خالی
_
Shadows of my past
سایه های گذشته من (سایه هایی از گذشتم)
_
Made it to the end
تا پایان باقی موندن
🎶🎶🎶
Share us to you friends👇
🆔 @class_englysh
How could I ever know you?
چطور ممکنه تو رو بشناسم؟
_
When everything lies in disguise
وقتی همه چیز تو لباس مبدل بهت دروغ میگه
_
How could I ever forget?
چطور ممکنه فراموش کنم؟
_
Those eyes looking for my weal
چشم هایی رو که به دنبال خوشبختی من بودن
_
How could I ever know more?
چطور می تونم بیشتر بدونم؟
_
When everything is held by threat
وقتی همه چیز با ترس تصرف شده
_
How could I ever feel you?
چطور ممکنه تو رو احساس کنم؟
_
Once again, without losing my mind
یک بار دیگه، بدون اینکه عقلم رو از دست بدم
_
Oh empty note
آه، یادداشت خالی
_
Shadows of my past
سایه های گذشته من (سایه هایی از گذشتم)
_
Made it to the end
تا پایان باقی موندن
_
Oh empty note
آه، یادداشت خالی
_
Shadows of my past
سایه های گذشته من (سایه هایی از گذشتم)
_
Made it to the end
تا پایان باقی موندن
_
How could I ever know you?
چطور ممکنه تو رو بشناسم؟
_
When you are miles and miles away
وقتی تو کیلومتر ها از من دوری
_
How could I forgive myself?
چطور میتونم خودم رو ببخشم؟
_
How blind and scared I was
چقدر کور و وحشت زده بودم
_
تکرار در اهنگ سه بار 👇🏻
Oh empty note
آه، یادداشت خالی
_
Shadows of my past
سایه های گذشته من (سایه هایی از گذشتم)
_
Made it to the end
تا پایان باقی موندن
🎶🎶🎶
Share us to you friends👇
🆔 @class_englysh
👍9❤4🕊1