شاید سیب چکه کند از درخت
اگر زندهمانی، نام دیگر زندگی است و همچنان محترم است، به خاطر عزتبخشی به هستی بچههاست
✍️ فریدون صدیقی| استاد روزنامهنگاری
◽️ همین که هر روز در آینه با خودتان دیدار میکنید و یقۀ کتتان را بالا میدهید که سوز سُر نخورد پشت گردن سرفراز شما، همین که پشت پنجره خردهنان میریزید تا آقا یا خانم کبوتر بریزد از آسمان تا دوباره یادتان بیاید اگر کبوتر بودید درست به دقیقۀ اکنون از پشت پنجره پرنده میشدید تا از آن درخت تا آن درخت دیگر، پرواز به پرواز شوید تا از تهران برسید مثلاً به سنندج یا به شیراز و پشت پنجرۀ یار غزلخوان شوید یا پشت پنجرهای کوچک در آن سوی آبها تا تُک بزنید به شیشۀ بیداری اتاق خواهر یا پسرتان و بگویید کاش میشد امسال با هم زیر یک سقف نوروز را بغل میکردیم. نام این کارها زندگی است؛ حتی اگر روزگار پاییزی ما را رها نکند.
◽️ نگویید زندگی که خواب و خیال نیست، از شما بعید است آقای روزنامهنگار! شما باید راوی واقعیتهای زندگی باشید. حق با شماست، اما واقعیت تاریکتر از شب است و ما قرار نیست ته زمستان، سر بهار و لب باغچۀ نوروز کنار رود ماهی، راه را به روی بهار ببندیم. مگر میتوانیم؟ راست این است که حق نداریم بچهها را از دیدن و تجربۀ هفتسین و سبزۀ سیزده محروم کنیم. آنان باید نوروز را و بهار را تنپوش کنند؛ حتی اگر پاییز در کمین باشد! زندگی همین است. این را بهار هم میداند.
◽️ حالا و اکنون بهار کمکمک سبز میریزد در روزگار پاییزی ما که بیکاری مزمن، گرانی مهلک و جان ارزانتر از نان است. زندگی برای مردمان سالهای دور و کمی نزدیک، آمیخته با رنجوری است؛ مگر نگفتهاند دانستن رنج است و رنجوری یادآوری خاطرات است و اگر زندهمانی، نام دیگر زندگی است و همچنان محترم است، به خاطر عزتبخشی به هستی بچههاست؛ بچههایی که دیروز و امروز و فردا را جا گذاشتهاند و در پسفردا همدیگر را ملاقات میکنند.
◽️ برای اینان بوی باران در سالهای خشکسالی میتواند خود باران باشد و پرپر زدن پولک سرگردان برف میتواند برف تهمتن باشد. برای بچههای جهان مجازی هر لحظه میتواند چهارفصل باشد؛ همچنان که از مشغولیات زندگی غیرقابل درک ما، حرص میخورند و میلی به درک و دریافت ما بزرگترهای غافل و متوهم ندارند!
◽️ با این همه بزرگترین نعمت زندگی بچهها هستند و هرجا آنان هستند، بهار و زندگی همانجاست و به همین دلیل در اتاق، ضیافت بهار به خاطر حضور بچهها یا به یاد آنها روی میز مهیاست؛ یک بشقاب نان شیرینی نخودچی، دو شناگر در دریای تُنگ و جنگلی سبزه در دست بشقاب و بهاریههای دیگری که نامش هفتسین است. لطفاً بهار را با وجود روزگار پاییزی به امید آمدن چهارفصلهای بهاری باور کنیم.
🗞 متن کامل این بهاریه را در شماره ۱۶۶_۱۶۷ بخوانید.. نسخه چاپی «مدیریت ارتباطات» را از دیجیکالا و نسخه دیجیتال آن را از مگیران و طاقچه تهیه کنید.
اگر زندهمانی، نام دیگر زندگی است و همچنان محترم است، به خاطر عزتبخشی به هستی بچههاست
✍️ فریدون صدیقی| استاد روزنامهنگاری
◽️ همین که هر روز در آینه با خودتان دیدار میکنید و یقۀ کتتان را بالا میدهید که سوز سُر نخورد پشت گردن سرفراز شما، همین که پشت پنجره خردهنان میریزید تا آقا یا خانم کبوتر بریزد از آسمان تا دوباره یادتان بیاید اگر کبوتر بودید درست به دقیقۀ اکنون از پشت پنجره پرنده میشدید تا از آن درخت تا آن درخت دیگر، پرواز به پرواز شوید تا از تهران برسید مثلاً به سنندج یا به شیراز و پشت پنجرۀ یار غزلخوان شوید یا پشت پنجرهای کوچک در آن سوی آبها تا تُک بزنید به شیشۀ بیداری اتاق خواهر یا پسرتان و بگویید کاش میشد امسال با هم زیر یک سقف نوروز را بغل میکردیم. نام این کارها زندگی است؛ حتی اگر روزگار پاییزی ما را رها نکند.
◽️ نگویید زندگی که خواب و خیال نیست، از شما بعید است آقای روزنامهنگار! شما باید راوی واقعیتهای زندگی باشید. حق با شماست، اما واقعیت تاریکتر از شب است و ما قرار نیست ته زمستان، سر بهار و لب باغچۀ نوروز کنار رود ماهی، راه را به روی بهار ببندیم. مگر میتوانیم؟ راست این است که حق نداریم بچهها را از دیدن و تجربۀ هفتسین و سبزۀ سیزده محروم کنیم. آنان باید نوروز را و بهار را تنپوش کنند؛ حتی اگر پاییز در کمین باشد! زندگی همین است. این را بهار هم میداند.
◽️ حالا و اکنون بهار کمکمک سبز میریزد در روزگار پاییزی ما که بیکاری مزمن، گرانی مهلک و جان ارزانتر از نان است. زندگی برای مردمان سالهای دور و کمی نزدیک، آمیخته با رنجوری است؛ مگر نگفتهاند دانستن رنج است و رنجوری یادآوری خاطرات است و اگر زندهمانی، نام دیگر زندگی است و همچنان محترم است، به خاطر عزتبخشی به هستی بچههاست؛ بچههایی که دیروز و امروز و فردا را جا گذاشتهاند و در پسفردا همدیگر را ملاقات میکنند.
◽️ برای اینان بوی باران در سالهای خشکسالی میتواند خود باران باشد و پرپر زدن پولک سرگردان برف میتواند برف تهمتن باشد. برای بچههای جهان مجازی هر لحظه میتواند چهارفصل باشد؛ همچنان که از مشغولیات زندگی غیرقابل درک ما، حرص میخورند و میلی به درک و دریافت ما بزرگترهای غافل و متوهم ندارند!
◽️ با این همه بزرگترین نعمت زندگی بچهها هستند و هرجا آنان هستند، بهار و زندگی همانجاست و به همین دلیل در اتاق، ضیافت بهار به خاطر حضور بچهها یا به یاد آنها روی میز مهیاست؛ یک بشقاب نان شیرینی نخودچی، دو شناگر در دریای تُنگ و جنگلی سبزه در دست بشقاب و بهاریههای دیگری که نامش هفتسین است. لطفاً بهار را با وجود روزگار پاییزی به امید آمدن چهارفصلهای بهاری باور کنیم.
🗞 متن کامل این بهاریه را در شماره ۱۶۶_۱۶۷ بخوانید.. نسخه چاپی «مدیریت ارتباطات» را از دیجیکالا و نسخه دیجیتال آن را از مگیران و طاقچه تهیه کنید.
که فرداها گذشت
✍️ علی ورامینی
آخر اسفند، موسم عید که میشود، همه میخواهند تغییر کنند. شرکت، برند، فروشگاه و سازمان میخواهد سال جدید فلان محصول را بیاورد، استراتژی عوض کند، نیرو تعدیل کند و الخ. آدمها میخواهند لاغر و چاق شوند، زبان یاد بگیرند، کار عوض کنند و... . انگار ددلاین همۀ کارهای بشر آخر سال است و بعد از آن باید دیگرگون شد. بماند که بیشتر اوقات همۀ این تغییرات در حد همان ایده و حرف باقی میماند و نه خانی میآید و نه خانی میرود. نفس موکولشدن همۀ تغییرات به سال جدید، آنقدر پدیدهای پرتکرار و بهظاهر بدیهی تلقی میشود که گویی محلی برای درنگ ندارد.
بخشی از این وضعیت بهدلیل ماهیت قراردادهایی است که مابین آدمیان طراحی شده، بعضی قراردادهای مکتوب و مشهود و بعضی هم نانوشته و ذهنی. قراردادهایی که انتهای آن با ابتدای بهار یکی میشود. اما مگر جز این است که همۀ این سالها، ماهها، روزها و ساعتها هم قراردادی هستند؟ مگر همۀ اینها هم زادۀ ذهن بشر و انتزاعی نیستند؟ مگر نه اینکه همۀ این لحظات شنهای ساعت شنی زندگی ما هستند که یکییکی دارند به گویِ پایین میریزند؟
اگر از این منظر به زمان نگاه و قراردادیبودن آن را درک کنیم، آن وقت متوجه میشویم که هر لحظه بیآنکه فلان روز و فلان سال و ماه بخوانیمش، لحظهای نو است که فقط لختی بعد کهنه میشود. لحظاتی که هر کدام فرصتهای در حال از دست رفتن ما در این دنیاست.
با این منظر شاید دیگر دائم خود را در معرض زمان دیگر برای تغییر قرار ندهیم، بلکه هر لحظه یا بهتر بگوییم، بهوقتش خود را در معرض پرسشهای بنیادین قرار دهیم.
به تعبیری کل انسان بودنِ انسان، همۀ مسئولیتش دربارۀ خودآگاهیاش یا لااقل دربارۀ اینکه گمان میکند بهرهای از خودآگاهی دارد، مواجهشدن در برابر چند پرسش بنیادین است؛ پرسشهایی که بسته به جوابهای انسان به آن، نسبت انسان با هستی و خودش متفاوت میشود. یکی از این پرسشهای بنیادین احتمالاً این است که کِی زمان تغییر است، کِی ثبات؟
در میراث اندیشهای زبان فارسی ما دو رویکرد نسبت به تغییر و ثبات داریم. نه همچون سنت فلسفیای که در یونان باستان یا در فلسفۀ غرب در ادامه وجود داشت، در واقع به سیاق اندیشۀ خاص ما که با ادبیات و شعر قرین بوده است و ادبیات مدیومی برای بیان اندیشه، میتوان از دوگانۀ مولانا/خیام در نسبت با تغییر گفت.
جهان مولانا جهان دمبهدم نو شدن است. جهان تغییر و دگردیسی در هر لحظه. جهان خراشیدن و تراشیدن بدون نگاهکردن به مقصد و حتی بدون در نظر گرفتن نتیجه. جهان شوریدهای که شاید سماع و چرخ مدام آن بهترین آیکون برای نشاندادن درونِ پرغوغای او باشد. از آن سو جهان خیام، جهان درنگ است. جهان نشستن بر لب جوی و نظارهکردن گذر عمر.
همزمان با این دو رویکرد متناقض، هر دو در یک چیز مشترکاند؛ ابنالوقت بودن. اینکه گذشته و آینده وهمی بیش نیست، باید که در لحظه تصمیم گرفت و نسبت خود را با جهان مشخص کرد. چه بخواهید در رَهی با خراشیدن و تراشیدن ادامه دهید، چه اینکه به جمعبندی برسید؛ هیچچیز جز تباهی و نبودن سرنوشت آدمی نیست، باید که در همین لحظه، لحظۀ ناب و یکتا آن کار را کرد.
این نقطۀ تلاقی میراث دو بزرگِ اندیشۀ ما شاید بتواند برای زندگی روزمرهمان هم راهگشا باشد. به قول مولانا «هین مگو فردا که فرداها گذشت». آن کار درست، آن چیزی که بعد از بالا و پایین کردنها به نتیجه رسیدیم که باید انجامش دهیم، همان است که باید در لحظه انجام دهیم. اگر بنا به تغییر است، هی آن را به فردا و فرداهای دگر نیندازیم و اگر بنا بر ثبات است، همینطور. در واقع ما هر لحظه با این پرسش بنیادین مواجهیم که الان باید آرام نشست، درنگ کرد و استمرار داشت یا اینکه موسم دگردیسی رسیده است؟
شوربختانه که تصمیمات عظیم از این دست ما، تغییر حتی جزئی هم در روند جهانی که تنها اصل باثباتش، اصل بیثباتی است، نخواهد گذاشت. تلاشهای سیزیفوار ما تنها به حکم وظیفه بهعنوان موجودی است که لااقل آنقدری خودآگاهی دارد که دربارۀ اینکه دچار جبر است یا اختیار، فکر کند. و این شاید بزرگترین تراژدی انسان زادهشدن باشد.
🗞 سخن سردبیر در شماره ۱۶۶_۱۶۷ . نسخه چاپی «مدیریت ارتباطات» را از دیجیکالا و نسخه دیجیتال آن را از مگیران و طاقچه تهیه کنید.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
✍️ علی ورامینی
آخر اسفند، موسم عید که میشود، همه میخواهند تغییر کنند. شرکت، برند، فروشگاه و سازمان میخواهد سال جدید فلان محصول را بیاورد، استراتژی عوض کند، نیرو تعدیل کند و الخ. آدمها میخواهند لاغر و چاق شوند، زبان یاد بگیرند، کار عوض کنند و... . انگار ددلاین همۀ کارهای بشر آخر سال است و بعد از آن باید دیگرگون شد. بماند که بیشتر اوقات همۀ این تغییرات در حد همان ایده و حرف باقی میماند و نه خانی میآید و نه خانی میرود. نفس موکولشدن همۀ تغییرات به سال جدید، آنقدر پدیدهای پرتکرار و بهظاهر بدیهی تلقی میشود که گویی محلی برای درنگ ندارد.
بخشی از این وضعیت بهدلیل ماهیت قراردادهایی است که مابین آدمیان طراحی شده، بعضی قراردادهای مکتوب و مشهود و بعضی هم نانوشته و ذهنی. قراردادهایی که انتهای آن با ابتدای بهار یکی میشود. اما مگر جز این است که همۀ این سالها، ماهها، روزها و ساعتها هم قراردادی هستند؟ مگر همۀ اینها هم زادۀ ذهن بشر و انتزاعی نیستند؟ مگر نه اینکه همۀ این لحظات شنهای ساعت شنی زندگی ما هستند که یکییکی دارند به گویِ پایین میریزند؟
اگر از این منظر به زمان نگاه و قراردادیبودن آن را درک کنیم، آن وقت متوجه میشویم که هر لحظه بیآنکه فلان روز و فلان سال و ماه بخوانیمش، لحظهای نو است که فقط لختی بعد کهنه میشود. لحظاتی که هر کدام فرصتهای در حال از دست رفتن ما در این دنیاست.
با این منظر شاید دیگر دائم خود را در معرض زمان دیگر برای تغییر قرار ندهیم، بلکه هر لحظه یا بهتر بگوییم، بهوقتش خود را در معرض پرسشهای بنیادین قرار دهیم.
به تعبیری کل انسان بودنِ انسان، همۀ مسئولیتش دربارۀ خودآگاهیاش یا لااقل دربارۀ اینکه گمان میکند بهرهای از خودآگاهی دارد، مواجهشدن در برابر چند پرسش بنیادین است؛ پرسشهایی که بسته به جوابهای انسان به آن، نسبت انسان با هستی و خودش متفاوت میشود. یکی از این پرسشهای بنیادین احتمالاً این است که کِی زمان تغییر است، کِی ثبات؟
در میراث اندیشهای زبان فارسی ما دو رویکرد نسبت به تغییر و ثبات داریم. نه همچون سنت فلسفیای که در یونان باستان یا در فلسفۀ غرب در ادامه وجود داشت، در واقع به سیاق اندیشۀ خاص ما که با ادبیات و شعر قرین بوده است و ادبیات مدیومی برای بیان اندیشه، میتوان از دوگانۀ مولانا/خیام در نسبت با تغییر گفت.
جهان مولانا جهان دمبهدم نو شدن است. جهان تغییر و دگردیسی در هر لحظه. جهان خراشیدن و تراشیدن بدون نگاهکردن به مقصد و حتی بدون در نظر گرفتن نتیجه. جهان شوریدهای که شاید سماع و چرخ مدام آن بهترین آیکون برای نشاندادن درونِ پرغوغای او باشد. از آن سو جهان خیام، جهان درنگ است. جهان نشستن بر لب جوی و نظارهکردن گذر عمر.
همزمان با این دو رویکرد متناقض، هر دو در یک چیز مشترکاند؛ ابنالوقت بودن. اینکه گذشته و آینده وهمی بیش نیست، باید که در لحظه تصمیم گرفت و نسبت خود را با جهان مشخص کرد. چه بخواهید در رَهی با خراشیدن و تراشیدن ادامه دهید، چه اینکه به جمعبندی برسید؛ هیچچیز جز تباهی و نبودن سرنوشت آدمی نیست، باید که در همین لحظه، لحظۀ ناب و یکتا آن کار را کرد.
این نقطۀ تلاقی میراث دو بزرگِ اندیشۀ ما شاید بتواند برای زندگی روزمرهمان هم راهگشا باشد. به قول مولانا «هین مگو فردا که فرداها گذشت». آن کار درست، آن چیزی که بعد از بالا و پایین کردنها به نتیجه رسیدیم که باید انجامش دهیم، همان است که باید در لحظه انجام دهیم. اگر بنا به تغییر است، هی آن را به فردا و فرداهای دگر نیندازیم و اگر بنا بر ثبات است، همینطور. در واقع ما هر لحظه با این پرسش بنیادین مواجهیم که الان باید آرام نشست، درنگ کرد و استمرار داشت یا اینکه موسم دگردیسی رسیده است؟
شوربختانه که تصمیمات عظیم از این دست ما، تغییر حتی جزئی هم در روند جهانی که تنها اصل باثباتش، اصل بیثباتی است، نخواهد گذاشت. تلاشهای سیزیفوار ما تنها به حکم وظیفه بهعنوان موجودی است که لااقل آنقدری خودآگاهی دارد که دربارۀ اینکه دچار جبر است یا اختیار، فکر کند. و این شاید بزرگترین تراژدی انسان زادهشدن باشد.
🗞 سخن سردبیر در شماره ۱۶۶_۱۶۷ . نسخه چاپی «مدیریت ارتباطات» را از دیجیکالا و نسخه دیجیتال آن را از مگیران و طاقچه تهیه کنید.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
دیجیکالا
مجله مدیریت ارتباطات شماره 166
خرید اینترنتی مجله مدیریت ارتباطات شماره 166 به همراه مقایسه، بررسی مشخصات و لیست قیمت امروز در فروشگاه اینترنتی دیجیکالا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا گفتوگو در ایران به انسداد رسیده است؟
دکتر هادی خانیکی که دهههاست دربارۀ گفتوگو کار میکند به این پرسش پاسخ میدهد.
🗞 بخشی از گفتوگوی امیرعباس تقیپور با هادی خانیکی، از سلسله گفتوگوهایی درباره گفتوگو که متن آن در شمارهٔ ۱۶۰ ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شد.
—————-
نسخه چاپی «مدیریت ارتباطات» را از دیجیکالا و نسخه دیجیتال آن را از مگیران و طاقچه تهیه کنید.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
دکتر هادی خانیکی که دهههاست دربارۀ گفتوگو کار میکند به این پرسش پاسخ میدهد.
🗞 بخشی از گفتوگوی امیرعباس تقیپور با هادی خانیکی، از سلسله گفتوگوهایی درباره گفتوگو که متن آن در شمارهٔ ۱۶۰ ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شد.
—————-
نسخه چاپی «مدیریت ارتباطات» را از دیجیکالا و نسخه دیجیتال آن را از مگیران و طاقچه تهیه کنید.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
Forwarded from کنفرانس روابطعمومی
رییسکل باشگاه مدیریت ارتباطات یونسکو_ایران اعلام کرد:
🔹 ۲۵ لغایت ۳۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ هفته گرامیداشت روابطعمومی
رییسکل باشگاه مدیریت ارتباطات یونسکو_ایران اعلام کرد هفته بزرگداشت روابطعمومی در سال ۱۴۰۳ از ۲۵ لغایت ۳۱ اردیبهشت ماه برگزار خواهد شد.
سید غلامرضا کاظمی دینان با اعلام این مطلب افزود: این هفته فرصت مناسبی برای معرفی پتانسیلهای این حوزه بهمنظور کاهش مسایل کشور است.
رییس شورای سیاستگذاری هفته روابطعمومی افزود: علیرغم همه مشکلاتی که وجود دارد باید در جهت خدمت بیشتر و با کیفیت به مردم تلاش کنیم.
رییسکل باشگاه مدیریت ارتباطات یونسکو_ایران با اعلام این مطلب که نامگذاری و برنامههای هفته روابطعمومی در تاریخ پنجم اردیبهشت ماه اعلام خواهد شد، از تمام انجمنهای علمی و تخصصی، دانشگاهیان و فعالان روابطعمومی خواست پیشنهادات خود را برای برگزاری باشکوهتر این هفته به ایمیل [email protected] ارسال کنند.
گفتنی است روز ۲۷ اردیبهشت ماه در تقویم رسمی کشور به عنوان روز ملی روابطعمومی نامگذاری شده است و دبیرخانه هفته روابطعمومی از سال ۱۳۹۲ به همین مناسبت برنامههایی را به مدت یک هفته در سراسر کشور اجرا میکند.
🌐 کانال کنفرانس روابط عمومی👇
⚜️ @prconference
🔹 ۲۵ لغایت ۳۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ هفته گرامیداشت روابطعمومی
رییسکل باشگاه مدیریت ارتباطات یونسکو_ایران اعلام کرد هفته بزرگداشت روابطعمومی در سال ۱۴۰۳ از ۲۵ لغایت ۳۱ اردیبهشت ماه برگزار خواهد شد.
سید غلامرضا کاظمی دینان با اعلام این مطلب افزود: این هفته فرصت مناسبی برای معرفی پتانسیلهای این حوزه بهمنظور کاهش مسایل کشور است.
رییس شورای سیاستگذاری هفته روابطعمومی افزود: علیرغم همه مشکلاتی که وجود دارد باید در جهت خدمت بیشتر و با کیفیت به مردم تلاش کنیم.
رییسکل باشگاه مدیریت ارتباطات یونسکو_ایران با اعلام این مطلب که نامگذاری و برنامههای هفته روابطعمومی در تاریخ پنجم اردیبهشت ماه اعلام خواهد شد، از تمام انجمنهای علمی و تخصصی، دانشگاهیان و فعالان روابطعمومی خواست پیشنهادات خود را برای برگزاری باشکوهتر این هفته به ایمیل [email protected] ارسال کنند.
گفتنی است روز ۲۷ اردیبهشت ماه در تقویم رسمی کشور به عنوان روز ملی روابطعمومی نامگذاری شده است و دبیرخانه هفته روابطعمومی از سال ۱۳۹۲ به همین مناسبت برنامههایی را به مدت یک هفته در سراسر کشور اجرا میکند.
🌐 کانال کنفرانس روابط عمومی👇
⚜️ @prconference
آنچه هویداست، عدم امکان پایداری وضعیت موجود است
✍🏻علی مسعودینیا/ نویسنده
◻️ ...تمام داستانهای دنیا با ریختاری کموبیش مشابه رخ میدهند؛ تعادل اولیه، برهمخوردن تعادل، تعادل ثانویه. بر این اساس تعداد زیادی الگوی داستانی داریم که چنین روندی را آشکارتر ظاهر میسازند. مثلاً الگوهای تحول، بلوغ، دگردیسی، زیادهروی و افول، انسان ضعیف (قصههای سیندرلایی)، صعود و سقوط.
◻️ به محض شروع یک داستان منتظر آن نیروی مرموز و جادویی هستیم که وضعیت اولیة شخصیت و موقعیت را تغییر دهد و بعد ببینیم شخصیت در قبال این تغییر چه واکنشی دارد و به چه سرانجامی میرسد. در الگوهای تحول شاهد رخدادی هستیم که نگرش، کردار و رفتار شخصیت را تغییر میدهد، مثل مرگ مادر در «بیگانه» آلبر کامو یا قتل پیرزن نزولخوار در «جنایت و مکافات» داستایوفسکی. در الگوهای بلوغ شاهد تغییر شخصیتی هستیم که با نزدیکشدن به دوران بلوغ فیزیولوژیک، درک متفاوتی از جهان اطرافش کسب میکند، مثل «آرزوهای بزرگ» چارلز دیکنز یا «ناطور دشت» سلینجر.
◻️در الگوهای دگردیسی، تغییر شگرف فیزیکی و ظاهری کاراکتر است که تفاوت مناسبات او با جهان پیرامونش را رقم میزند، مثل «پینوکیو» اثر کارلو کلودی، یا «مسخ» اثر فرانتس کافکا. تمام این الگوها اما نماد یا تمثیلی هستند از آنچه در زندگی واقعی تجربه میکنیم و البته هشدار میدهند که هیچ تضمینی نیست که تمام تغییرها به پایان خوش منجر شوند. دنیای امروز ما کمتر فانتزی و سیندرلایی جلوه میکند و احتمال بدلشدن کدو به کالسکه آنقدرها زیاد نیست.
روزگار معجزههایی از ایندست قرنهاست سپری شده و دیگر امید به معجزه حالوهوایی افسانهای یافته است. شاید به همین دلیل است که به تبعیت از زیست ما، در داستانها هم مدام میبینیم که این نیروی تغییر، یا آموختن و الهامگرفتن است، یا تغییر در معیارهایی روانکاوانه، یا تغییر خطمشی ایدئولوژیک. خلاصهاش انگار چه در جهان واقعی و چه در دنیای داستان، همهچیز اگزیستانسیال شده و مسئولیت کنشگری به خود افراد و آحاد محول شده است. اما نکتهای که در تمامی این داستانها مشترک است، امید به وجود ظرفیت تغییر و دلبستن به استفاده از این ظرفیت است.
◻️ از دنیای داستان نقب بزنیم به زندگی خودمان. ما ایرانیان در این روزگار بغرنج، کاری به پروپاگاندای این جناح و آن مسئول نداریم، چیزی که بر تمامی ما مقیمان این اقلیم آشکار است، نیاز به تغییر است. هیچ لازم نیست اقتصاد یا علوم سیاسی یا جامعهشناسی خوانده باشیم تا متوجه شویم امروزه در عرصههای مختلف زیست در یک تنگنای هولناکیم که اصلاً نمیتواند به همین شکل ادامه یابد. مهم نیست بهتر یا بدتر شود، به کامیابی منجر شود یا به تراژدی؛ آنچه هویداست، عدم امکان پایداری وضعیت موجود است. اما چرا داستان ما نمیتواند از الگوهای داستانی پیروی کند و تحول، پوستاندازی و بلوغ را در دستور کارش قرار دهد؟....
🗞 متن کامل این یادداشت در شماره ۱۶۶_۱۶۷ منتشر شده است. نسخه چاپی «مدیریت ارتباطات» را از دیجیکالا و نسخه دیجیتال آن را از مگیران و طاقچه تهیه کنید.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
✍🏻علی مسعودینیا/ نویسنده
◻️ ...تمام داستانهای دنیا با ریختاری کموبیش مشابه رخ میدهند؛ تعادل اولیه، برهمخوردن تعادل، تعادل ثانویه. بر این اساس تعداد زیادی الگوی داستانی داریم که چنین روندی را آشکارتر ظاهر میسازند. مثلاً الگوهای تحول، بلوغ، دگردیسی، زیادهروی و افول، انسان ضعیف (قصههای سیندرلایی)، صعود و سقوط.
◻️ به محض شروع یک داستان منتظر آن نیروی مرموز و جادویی هستیم که وضعیت اولیة شخصیت و موقعیت را تغییر دهد و بعد ببینیم شخصیت در قبال این تغییر چه واکنشی دارد و به چه سرانجامی میرسد. در الگوهای تحول شاهد رخدادی هستیم که نگرش، کردار و رفتار شخصیت را تغییر میدهد، مثل مرگ مادر در «بیگانه» آلبر کامو یا قتل پیرزن نزولخوار در «جنایت و مکافات» داستایوفسکی. در الگوهای بلوغ شاهد تغییر شخصیتی هستیم که با نزدیکشدن به دوران بلوغ فیزیولوژیک، درک متفاوتی از جهان اطرافش کسب میکند، مثل «آرزوهای بزرگ» چارلز دیکنز یا «ناطور دشت» سلینجر.
◻️در الگوهای دگردیسی، تغییر شگرف فیزیکی و ظاهری کاراکتر است که تفاوت مناسبات او با جهان پیرامونش را رقم میزند، مثل «پینوکیو» اثر کارلو کلودی، یا «مسخ» اثر فرانتس کافکا. تمام این الگوها اما نماد یا تمثیلی هستند از آنچه در زندگی واقعی تجربه میکنیم و البته هشدار میدهند که هیچ تضمینی نیست که تمام تغییرها به پایان خوش منجر شوند. دنیای امروز ما کمتر فانتزی و سیندرلایی جلوه میکند و احتمال بدلشدن کدو به کالسکه آنقدرها زیاد نیست.
روزگار معجزههایی از ایندست قرنهاست سپری شده و دیگر امید به معجزه حالوهوایی افسانهای یافته است. شاید به همین دلیل است که به تبعیت از زیست ما، در داستانها هم مدام میبینیم که این نیروی تغییر، یا آموختن و الهامگرفتن است، یا تغییر در معیارهایی روانکاوانه، یا تغییر خطمشی ایدئولوژیک. خلاصهاش انگار چه در جهان واقعی و چه در دنیای داستان، همهچیز اگزیستانسیال شده و مسئولیت کنشگری به خود افراد و آحاد محول شده است. اما نکتهای که در تمامی این داستانها مشترک است، امید به وجود ظرفیت تغییر و دلبستن به استفاده از این ظرفیت است.
◻️ از دنیای داستان نقب بزنیم به زندگی خودمان. ما ایرانیان در این روزگار بغرنج، کاری به پروپاگاندای این جناح و آن مسئول نداریم، چیزی که بر تمامی ما مقیمان این اقلیم آشکار است، نیاز به تغییر است. هیچ لازم نیست اقتصاد یا علوم سیاسی یا جامعهشناسی خوانده باشیم تا متوجه شویم امروزه در عرصههای مختلف زیست در یک تنگنای هولناکیم که اصلاً نمیتواند به همین شکل ادامه یابد. مهم نیست بهتر یا بدتر شود، به کامیابی منجر شود یا به تراژدی؛ آنچه هویداست، عدم امکان پایداری وضعیت موجود است. اما چرا داستان ما نمیتواند از الگوهای داستانی پیروی کند و تحول، پوستاندازی و بلوغ را در دستور کارش قرار دهد؟....
🗞 متن کامل این یادداشت در شماره ۱۶۶_۱۶۷ منتشر شده است. نسخه چاپی «مدیریت ارتباطات» را از دیجیکالا و نسخه دیجیتال آن را از مگیران و طاقچه تهیه کنید.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
کدام اندیشه به حقیقت نزدیکتر است؟
▪️ ما در زمانۀ حاضر از نظامهای الهیاتی و متافیزیکی دور میشویم و به خرد بشری و علم و تکنولوژی و پیشرفت اجتماعی_سیاسی روی میآوریم. در چنین وضعیتی باید در بحث از حقیقت به مسئلۀ تغییر هم توجه جدی کنیم، زیرا دیگر مثل گذشته نمیتوانیم یک حقیقت غایی، نهایی و مطلق قائل شویم که کسی نباید آن را نقد کند و علیه آن حرف بزند.
▪️ دیگر معنا ندارد که مثلا در حوزۀ سیاست گفته شود حرف فلان فرد سخن نهایی است و نباید علیه آن حرف زد. باید به جای آن به تکثر عقاید روی آوریم و بپذیریم که حقیقت یک امر ثابت تغییرناپذیری نیست که از یک منبع الهی، آسمانی و وحیانی به ما رسیده باشد که ما باید منتظر نمایندگانی باشیم که به ما بگویند حقیقت را اینطور خاص و مثل ما بفهمید و پیرو ما باشید. این نگرش با روح مدرنیته، جهان مدرن، تضارب آرا، تفکر انتقادی، سیاست دموکراتیک و جامعۀ آزاد همخوانی ندارد.
▪️ ما باید بپذیریم که هر کسی می تواند در کسب و کشف حقیقت مشارکت داشته باشد؛ خواه در عالم سیاست که بحث در ادارۀ امور به صورت عمومی و خرد جمعی است، خواه در حوزه علم که بحث از تضارب آرا، نقد، پیشرفت و زیر سؤال بردن عقاید مختلف است. باید بپذیریم هیچ جایگاه ثابت، نهایی و مطلقی وجود ندارد.
▪️ پوپر میگفت «اندیشهای به حقیقت نزدیکتر است که بیشترین نقدها به آن وارد شده باشد و بتواند از پس این نقدها برآید.» البته این هم حقیقت غایی نیست و ما صرفًا موقتی نتیجه میگیریم که به حقیقت نزدیکتر هستیم تا زمانی که یک نقد محکمتری بیاید و آن اندیشۀ پیشین را اصلاح و تکمیل کند. با پذیرش تغییر است که میتوانیم به پیشرفت بیندیشیم و در مسیر آن گام برداریم.
🗞 متن کامل گفتوگو با دکتر رضا یعقوبی، پژوهشگر و استاد فلسفه، در باب تغییر و دگرگونی از منظر فلسفی را در شماره 166_167 ماهنامه مدیریت ارتباطات بخوانید. نسخه چاپی «مدیریت ارتباطات» را از دیجیکالا و نسخه دیجیتال آن را از مگیران و طاقچه تهیه کنید.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
▪️ ما در زمانۀ حاضر از نظامهای الهیاتی و متافیزیکی دور میشویم و به خرد بشری و علم و تکنولوژی و پیشرفت اجتماعی_سیاسی روی میآوریم. در چنین وضعیتی باید در بحث از حقیقت به مسئلۀ تغییر هم توجه جدی کنیم، زیرا دیگر مثل گذشته نمیتوانیم یک حقیقت غایی، نهایی و مطلق قائل شویم که کسی نباید آن را نقد کند و علیه آن حرف بزند.
▪️ دیگر معنا ندارد که مثلا در حوزۀ سیاست گفته شود حرف فلان فرد سخن نهایی است و نباید علیه آن حرف زد. باید به جای آن به تکثر عقاید روی آوریم و بپذیریم که حقیقت یک امر ثابت تغییرناپذیری نیست که از یک منبع الهی، آسمانی و وحیانی به ما رسیده باشد که ما باید منتظر نمایندگانی باشیم که به ما بگویند حقیقت را اینطور خاص و مثل ما بفهمید و پیرو ما باشید. این نگرش با روح مدرنیته، جهان مدرن، تضارب آرا، تفکر انتقادی، سیاست دموکراتیک و جامعۀ آزاد همخوانی ندارد.
▪️ ما باید بپذیریم که هر کسی می تواند در کسب و کشف حقیقت مشارکت داشته باشد؛ خواه در عالم سیاست که بحث در ادارۀ امور به صورت عمومی و خرد جمعی است، خواه در حوزه علم که بحث از تضارب آرا، نقد، پیشرفت و زیر سؤال بردن عقاید مختلف است. باید بپذیریم هیچ جایگاه ثابت، نهایی و مطلقی وجود ندارد.
▪️ پوپر میگفت «اندیشهای به حقیقت نزدیکتر است که بیشترین نقدها به آن وارد شده باشد و بتواند از پس این نقدها برآید.» البته این هم حقیقت غایی نیست و ما صرفًا موقتی نتیجه میگیریم که به حقیقت نزدیکتر هستیم تا زمانی که یک نقد محکمتری بیاید و آن اندیشۀ پیشین را اصلاح و تکمیل کند. با پذیرش تغییر است که میتوانیم به پیشرفت بیندیشیم و در مسیر آن گام برداریم.
🗞 متن کامل گفتوگو با دکتر رضا یعقوبی، پژوهشگر و استاد فلسفه، در باب تغییر و دگرگونی از منظر فلسفی را در شماره 166_167 ماهنامه مدیریت ارتباطات بخوانید. نسخه چاپی «مدیریت ارتباطات» را از دیجیکالا و نسخه دیجیتال آن را از مگیران و طاقچه تهیه کنید.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
🔸 فهرست کانالهای موسسه فرهنگی هنری آیندهپژوهان مدیریت ارتباطات
چنانچه علاقمند به مباحث علوم ارتباطات و رسانه هستید و یا تمایل دارید با آخرین تولیدات و دستاوردهای این حوزهها آشنا شوید، با عضویت در کانالهای زیر میتوانید از مباحث تخصصی ارایه شده استفاده کنید.
🔹کانال ماهنامه مدیریت ارتباطات
نشریه تخصصی حوزه ارتباطات، رسانه، روابطعمومی، جامعه اطلاعاتی و تبلیغات
⚜️ https://www.tgoop.com/cm_magazine
⚜️ https://instagram.com/cm.magazine
🔹 کانال کنفرانس روابط عمومی
رسانهی مدیران و کارشناسان حوزه ارتباطات کشور
⚜️ https://www.tgoop.com/prconference
🔹کانال شبکه تلویزیونی ارتباطات ایران
⚜️ https://www.tgoop.com/iranctv
⚜️ https://instagram.com/iranctv
🔹انتشارات سیمای شرق
⚜️ https://instagram.com/simayeshargh
🔸 با انتشار و به اشتراک گذاشتن این مطلب، امکان بهرهمندی علاقمندان از کانالهای مفید را فراهم کنیم.
چنانچه علاقمند به مباحث علوم ارتباطات و رسانه هستید و یا تمایل دارید با آخرین تولیدات و دستاوردهای این حوزهها آشنا شوید، با عضویت در کانالهای زیر میتوانید از مباحث تخصصی ارایه شده استفاده کنید.
🔹کانال ماهنامه مدیریت ارتباطات
نشریه تخصصی حوزه ارتباطات، رسانه، روابطعمومی، جامعه اطلاعاتی و تبلیغات
⚜️ https://www.tgoop.com/cm_magazine
⚜️ https://instagram.com/cm.magazine
🔹 کانال کنفرانس روابط عمومی
رسانهی مدیران و کارشناسان حوزه ارتباطات کشور
⚜️ https://www.tgoop.com/prconference
🔹کانال شبکه تلویزیونی ارتباطات ایران
⚜️ https://www.tgoop.com/iranctv
⚜️ https://instagram.com/iranctv
🔹انتشارات سیمای شرق
⚜️ https://instagram.com/simayeshargh
🔸 با انتشار و به اشتراک گذاشتن این مطلب، امکان بهرهمندی علاقمندان از کانالهای مفید را فراهم کنیم.
Telegram
ماهنامه مديريت ارتباطات
ماهنامه مدیریت ارتباطات
نشریه تخصصی حوزه ارتباطات، رسانه، روابطعمومی، جامعه اطلاعاتی و تبلیغات
مدیرمسئول: امیرعباس تقیپور
سردبیر: علی ورامینی
ادمین:
@majalleh2
تلفن:
۰۲۱۸۸۳۵۶۰۷۶
نشریه تخصصی حوزه ارتباطات، رسانه، روابطعمومی، جامعه اطلاعاتی و تبلیغات
مدیرمسئول: امیرعباس تقیپور
سردبیر: علی ورامینی
ادمین:
@majalleh2
تلفن:
۰۲۱۸۸۳۵۶۰۷۶
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⬛️ تلاش برای شناخت دیگری در حکومتهای دیکتاتوری معنا ندارد
◽️ در حکومتهای دموکراتیک، سازمانهای متعدد از جمله مؤسسات نظرخواهی درگیر رسیدن به شناختی صحیح از طریق ابزارهای علمی و فناوریهای جدیدند و برای انتقال تصویری واقعی از مردم به حکومت تلاش میکنند تا سیاستهای بهتری تدوین شوند. اینگونه است که باب دیالوگ میان حکومت و مردم گشوده و شرایط آن فراهم میشود.
◽️ در حکومتهای دیکتاتوری که فرض را بر محقبودن خود میگذارند، تلاش برای شناخت دیگریِ متفاوت با ما غیرضروری به نظر میرسد. اهمیتی ندارد که مردم چطور فکر میکنند، چه میخواهند و نظرشان در مورد سیاستهای جاری، چه در سطح ملی و چه در سطح بینالمللی چیست.
◽️ در نتیجه نهتنها سازوکاری برای شکلگیری دیالوگ در نظر گرفته نمیشود، بلکه راهش را هم سد میکنند. در نتیجه در ساختارهای غیردموکراتیک اساساً نمیتوان به این سطح از گفتوشنود، گفتوشنود میان حکومت و مردم پرداخت.
🗞 گفتوگوی امیرعباس تقیپور با #شهیندخت_خوارزمی در ادامه «سلسله گفتوگوهایی دربارۀ گفتوگو»
◽️◽️◽️
@cm_magazine
◽️ در حکومتهای دموکراتیک، سازمانهای متعدد از جمله مؤسسات نظرخواهی درگیر رسیدن به شناختی صحیح از طریق ابزارهای علمی و فناوریهای جدیدند و برای انتقال تصویری واقعی از مردم به حکومت تلاش میکنند تا سیاستهای بهتری تدوین شوند. اینگونه است که باب دیالوگ میان حکومت و مردم گشوده و شرایط آن فراهم میشود.
◽️ در حکومتهای دیکتاتوری که فرض را بر محقبودن خود میگذارند، تلاش برای شناخت دیگریِ متفاوت با ما غیرضروری به نظر میرسد. اهمیتی ندارد که مردم چطور فکر میکنند، چه میخواهند و نظرشان در مورد سیاستهای جاری، چه در سطح ملی و چه در سطح بینالمللی چیست.
◽️ در نتیجه نهتنها سازوکاری برای شکلگیری دیالوگ در نظر گرفته نمیشود، بلکه راهش را هم سد میکنند. در نتیجه در ساختارهای غیردموکراتیک اساساً نمیتوان به این سطح از گفتوشنود، گفتوشنود میان حکومت و مردم پرداخت.
🗞 گفتوگوی امیرعباس تقیپور با #شهیندخت_خوارزمی در ادامه «سلسله گفتوگوهایی دربارۀ گفتوگو»
◽️◽️◽️
@cm_magazine
Forwarded from کنفرانس روابطعمومی
🔹 از پوستر هفته روابط عمومی ۱۴۰۳ رونمایی شد
در آستانه آغاز هفته روابط عمومی ۱۴۰۳، از پوستر این رویداد رونمایی شد.
دوازدهمین هفته روابط عمومی با شعار اصلی «بیا تا قدر یکدیگر بدانیم/که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم» از ۲۵ لغایت ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ برگزار خواهد شد.
عناوین روزهای این هفته را به شرح زیر میباشد؛
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳- روابطعمومی؛ اهمیت افکارعمومی درون و برون سازمانی
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳- روابطعمومی؛ پاسخگویی، صداقت و شفافیت
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳- روابطعمومی؛ مسئولیت اجتماعی، سرمایه اجتماعی و حقوق شهروندی
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳- روابطعمومی؛ فناوریهای نوین با تمرکز بر هوش مصنوعی
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳- روابطعمومی؛ کسبوکارهای نوین
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳- روابطعمومی؛ تشکلهای تخصصی (انجمنهای علمی و صنفی)
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳- روابطعمومی؛ صنعت و جهش تولید
طراح پوستر: جلیل نوربخش
◽️◽️◽️
@cm_magazine
در آستانه آغاز هفته روابط عمومی ۱۴۰۳، از پوستر این رویداد رونمایی شد.
دوازدهمین هفته روابط عمومی با شعار اصلی «بیا تا قدر یکدیگر بدانیم/که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم» از ۲۵ لغایت ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ برگزار خواهد شد.
عناوین روزهای این هفته را به شرح زیر میباشد؛
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳- روابطعمومی؛ اهمیت افکارعمومی درون و برون سازمانی
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳- روابطعمومی؛ پاسخگویی، صداقت و شفافیت
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳- روابطعمومی؛ مسئولیت اجتماعی، سرمایه اجتماعی و حقوق شهروندی
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳- روابطعمومی؛ فناوریهای نوین با تمرکز بر هوش مصنوعی
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳- روابطعمومی؛ کسبوکارهای نوین
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳- روابطعمومی؛ تشکلهای تخصصی (انجمنهای علمی و صنفی)
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳- روابطعمومی؛ صنعت و جهش تولید
طراح پوستر: جلیل نوربخش
◽️◽️◽️
@cm_magazine
شماره ۱۶۸ ماهنامه مدیریت ارتباطات با پروندهای ویژه دربارۀ «عاطفه در زمانۀ دیجیتال» منتشر شد. و به زودی به دست مخاطبان خواهد رسید.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
◽️◽️◽️
@cm_magazine
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️ ما بدون آنکه متوجه باشیم بیشتر وقتمان به گفتوشنود با خود میگذرد. اتفاقی که مهمترین نمود آن، تفکر است و با ورود به فرایند تفکر ذاتاً وارد فرآیند گفتوشنود با خود میشویم. ما میدانیم که مهمترین ویژگی مغز انسان، خودآگاهی و از آن مهمتر خودآگاهی انتقادی است.
▪️ انسان تنها موجود زندهای است که میتواند از بیرون به خود نگاه و خود را نقد کند و سؤالاتی اساسی از خود بپرسد. سؤالاتی از این دست که در کجای جهان ایستاده است و آیا جایی که ایستاده، جایی مناسب، در شأن او و برایش رضایتبخش است؟ این گفتوشنود اگر با خود بیپروا و صریح باشد، ناگزیر دو پاسخ در پی خواهد داشت؛ یا پاسخی مثبت، یا پاسخی منفی. پاسخ منفی به معنای آغاز فرآیند تحول بنیادین سبک زندگی است در برابر آنچه موجب شکلگیریاش شده است.
▪️انسان از توانایی آگاهی در لحظه به تجربۀ وجودی خود برخوردار است و میتواند به این سؤال پاسخ دهد که در هر لحظهای چه چیزی بر او فرمان میراند؟
🗞 بخشی از گفتوگوی امیرعباس تقیپور با #شهیندخت_خوارزمی در ادامه «سلسله گفتوگوهایی دربارۀ گفتوگو»
◽️◽️◽️
@cm_magazine
▪️ ما بدون آنکه متوجه باشیم بیشتر وقتمان به گفتوشنود با خود میگذرد. اتفاقی که مهمترین نمود آن، تفکر است و با ورود به فرایند تفکر ذاتاً وارد فرآیند گفتوشنود با خود میشویم. ما میدانیم که مهمترین ویژگی مغز انسان، خودآگاهی و از آن مهمتر خودآگاهی انتقادی است.
▪️ انسان تنها موجود زندهای است که میتواند از بیرون به خود نگاه و خود را نقد کند و سؤالاتی اساسی از خود بپرسد. سؤالاتی از این دست که در کجای جهان ایستاده است و آیا جایی که ایستاده، جایی مناسب، در شأن او و برایش رضایتبخش است؟ این گفتوشنود اگر با خود بیپروا و صریح باشد، ناگزیر دو پاسخ در پی خواهد داشت؛ یا پاسخی مثبت، یا پاسخی منفی. پاسخ منفی به معنای آغاز فرآیند تحول بنیادین سبک زندگی است در برابر آنچه موجب شکلگیریاش شده است.
▪️انسان از توانایی آگاهی در لحظه به تجربۀ وجودی خود برخوردار است و میتواند به این سؤال پاسخ دهد که در هر لحظهای چه چیزی بر او فرمان میراند؟
🗞 بخشی از گفتوگوی امیرعباس تقیپور با #شهیندخت_خوارزمی در ادامه «سلسله گفتوگوهایی دربارۀ گفتوگو»
◽️◽️◽️
@cm_magazine
اینترنت با عواطف، احساسات و هیجانات ما چه کرد و چه میکند؟
شماره ۱۶۸ ماهنامه مدیریت ارتباطات با مدیرمسئولی امیرعباس تقیپور و سردبیری علی ورامینی منتشر شد. پرونده ویژه این شماره درباره تاثیرات اینترنت بر احساسات، عواطف و هیجانات انسان است. در همین رابطه گفتوگویی اختصاصی با «آدریان اسکریبانو» نویسندۀ کتاب «عاطفه در عصر دیجیتال» انجام شده است. در ادامه نگاهی مختصر به این شماره داریم.
◾️ حس هفتم
پرونده اصلی این شماره درباره تاثیرات اینترنت بر احساسات، عواطف و هیجانات ماست. هنوز زود است که از آرمانشهر یا پادآراماشهر عواطف دیجیتالی صحبت کنیم، اما چه خوشمان بیاید، چه نیاید، فناوریها به طور غیرقابل انکاری درک عمومی از عواطف و احساسات را دچار دگرگونی کردهاند. نقش فناوری در تغییر نحوۀ درک ما از عواطف و احساسات، یقینا باید به درستی درک شود، نگاه به آینده همچنین ما را ملزم میکند تا بیندیشیم که چگونه نظامهای عواطف و احساسات را میتوان به طور فعال تغییر داد؛ نه صرفا برای سود بیشتر، بلکه به نفع بروز اخلاقیتر و انسانیتر آن.
در پرونده ویژه شماره ۱۶۸، گفتوگویی اختصاصی با آدریان اسکریبانو نویسندۀ کتاب عاطفه در عصر دیجیتال، همینطور آثار و گفتاری از ناتالی بشی، آنتونی کلی، دالیا محمد، مصطفی مبروک، یوال نوح هراری و رضا صائمی را میخوانید.
▪️ کاش گوش شنوایی بود
امیرعباس تقیپور، هشتمین گفتوگو از مجموعه گفتوگوها درباره اهمیت گفتوگو را به گفتوشنود با شهیندخت خوارزمی اختصاص داده است. شهیندخت خوارزمی در زمینه ارتقای کیفیت زندگی مطالعات و تالیفات قابل توجه و در حوزه توسعه و فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز دیدگاههای ارزندهای دارد. او در این گفتوگو به بحث سطوح مختلف گفتوشنود پرداخته است. به اعتقاد او، سوق پیدا کردن جامعه به سوی دموکراسی بزرگترین خطری است که حکوکتهای غیردموکراتیک را تهدید میکند و آنها را از ایجاد موسسات نظرخواهی و افکارسنجی باز میدارد.
◾️ روابط عمومی و مدیریت بحران
روابط عمومی و مدیریت بحران موضوعی است که محسن محمودی با ترجمه بخشی از کتاب مقدمهای بر «روابط عمومی: ارتباطات مسئولانۀ استراتژیک، دیجیتالی و اجتماعی» به آن پرداخته است و به این پرسش که شرکتها در مواجهه با بحران (بهویژه در ارتباط با شهرت و اعتبار آنها) چه کار(هایی) باید انجام دهند؟ این فصل از کتاب تلاش دارد در پرتویی تئوریک و ناظر بر پژوهشهای علمی جدید پاسخی قابل اعتنا به مدیریت بحران روابط عمومی در زمانه ما بدهد.
◾️ همچنین در دیگر بخشهای شماره ۱۶۸ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» این مطالب را خواهید خواند:
◾️ علی مسعودینیا در یادداشتی از پارانویای رسانهای و منتفیشدن آگاهی میگوید. در بخشی از این یادداشت میخوانید: «وقتی به تاریخ دهۀ اخیر نگاه میکنم، در حساسترین و حیاتیترین بزنگاههای کشورمان، وقتی تشنۀ آگاهی و پیبردن به حقیقت امری بودید، همه همدست شدند تا پنهان یا حذف یا دگرگونش کنند.»
◾️ پیمان طالبی در این شماره از اقبال بیشتر جامعه در فضای مجازی به مطالب زرد و مبتذل و بیمخاطبی یا کممخاطبی مطالب مفیدتر در نسبت با موفقهای این عرصه میگوید.
◾️ نیوشا طبیبی، پادکستر و روزنامهنگار، در یادداشتی از تلخیها و شیرینیهای مهاجرت به کشورهای دیگر و تجربه همزیستی با مردم دیگر کشورها میگوید. در بخشی از این یادداشت میخوانید: «مهاجرت فقط تجربهٔ زیستهٔ بیرونی برای مهاجر به همراه نمیآورد. چیزی در درون و در روح و روان تغییر میکند. مهاجرت و مفارقت از یار و دیار، به صورت و معنی، جانکاه است.»
◾️ همینطور در این شماره آثار و گفتاری از سید عبدالجواد موسوی، میلاد نوری، محسن محمودی، فاطمه باباخانی و ... را میخوانید.
◽️◽️◽️
◾️ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» به شما کمک میکند که از جهان جدید، جهان ارتباطات سردربیاورید.
صاحب امتیاز: مؤسسه مطبوعاتی دایره رنگی ایده آل
مجری طرح: مؤسسه فرهنگی هنری آینده پژوهان مدیریت ارتباطات
مدیرمسئول: امیرعباس تقیپور
رئیس شورای سیاستگذاری: سید غلامرضا کاظمی دینان
سردبیر: علی ورامینی
تحریریه:محسن محمودی، نرگس کیانی، حامد تهرانی، شادان واحدی، سید مهدییار موسوی، دریا آدینهوند و رضا صائمی
مدیر هماهنگی و اجرایی: بهنام تقیپور
گرافیک: نگار آشتیانی عراقی
طرح جلد: جلیل نوربخش
ویراستار: یلدا شایستهفر
فضای مجازی: فاطمه تقیپور
دیگر همکاران ماهنامه مدیریت ارتباطات؛ بهروز تقیپور، محمد تقیپور و سمیرا کیانی و آزاده آخوندی.
نسخه چاپی «مدیریت ارتباطات» را از دیجیکالا و نسخه دیجیتال آن را از مگیران و طاقچه تهیه کنید. همچنین برای اشتراک با ۸۸۳۵۶۰۷۶ تماس بگیرید.
شماره ۱۶۸ ماهنامه مدیریت ارتباطات با مدیرمسئولی امیرعباس تقیپور و سردبیری علی ورامینی منتشر شد. پرونده ویژه این شماره درباره تاثیرات اینترنت بر احساسات، عواطف و هیجانات انسان است. در همین رابطه گفتوگویی اختصاصی با «آدریان اسکریبانو» نویسندۀ کتاب «عاطفه در عصر دیجیتال» انجام شده است. در ادامه نگاهی مختصر به این شماره داریم.
◾️ حس هفتم
پرونده اصلی این شماره درباره تاثیرات اینترنت بر احساسات، عواطف و هیجانات ماست. هنوز زود است که از آرمانشهر یا پادآراماشهر عواطف دیجیتالی صحبت کنیم، اما چه خوشمان بیاید، چه نیاید، فناوریها به طور غیرقابل انکاری درک عمومی از عواطف و احساسات را دچار دگرگونی کردهاند. نقش فناوری در تغییر نحوۀ درک ما از عواطف و احساسات، یقینا باید به درستی درک شود، نگاه به آینده همچنین ما را ملزم میکند تا بیندیشیم که چگونه نظامهای عواطف و احساسات را میتوان به طور فعال تغییر داد؛ نه صرفا برای سود بیشتر، بلکه به نفع بروز اخلاقیتر و انسانیتر آن.
در پرونده ویژه شماره ۱۶۸، گفتوگویی اختصاصی با آدریان اسکریبانو نویسندۀ کتاب عاطفه در عصر دیجیتال، همینطور آثار و گفتاری از ناتالی بشی، آنتونی کلی، دالیا محمد، مصطفی مبروک، یوال نوح هراری و رضا صائمی را میخوانید.
▪️ کاش گوش شنوایی بود
امیرعباس تقیپور، هشتمین گفتوگو از مجموعه گفتوگوها درباره اهمیت گفتوگو را به گفتوشنود با شهیندخت خوارزمی اختصاص داده است. شهیندخت خوارزمی در زمینه ارتقای کیفیت زندگی مطالعات و تالیفات قابل توجه و در حوزه توسعه و فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز دیدگاههای ارزندهای دارد. او در این گفتوگو به بحث سطوح مختلف گفتوشنود پرداخته است. به اعتقاد او، سوق پیدا کردن جامعه به سوی دموکراسی بزرگترین خطری است که حکوکتهای غیردموکراتیک را تهدید میکند و آنها را از ایجاد موسسات نظرخواهی و افکارسنجی باز میدارد.
◾️ روابط عمومی و مدیریت بحران
روابط عمومی و مدیریت بحران موضوعی است که محسن محمودی با ترجمه بخشی از کتاب مقدمهای بر «روابط عمومی: ارتباطات مسئولانۀ استراتژیک، دیجیتالی و اجتماعی» به آن پرداخته است و به این پرسش که شرکتها در مواجهه با بحران (بهویژه در ارتباط با شهرت و اعتبار آنها) چه کار(هایی) باید انجام دهند؟ این فصل از کتاب تلاش دارد در پرتویی تئوریک و ناظر بر پژوهشهای علمی جدید پاسخی قابل اعتنا به مدیریت بحران روابط عمومی در زمانه ما بدهد.
◾️ همچنین در دیگر بخشهای شماره ۱۶۸ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» این مطالب را خواهید خواند:
◾️ علی مسعودینیا در یادداشتی از پارانویای رسانهای و منتفیشدن آگاهی میگوید. در بخشی از این یادداشت میخوانید: «وقتی به تاریخ دهۀ اخیر نگاه میکنم، در حساسترین و حیاتیترین بزنگاههای کشورمان، وقتی تشنۀ آگاهی و پیبردن به حقیقت امری بودید، همه همدست شدند تا پنهان یا حذف یا دگرگونش کنند.»
◾️ پیمان طالبی در این شماره از اقبال بیشتر جامعه در فضای مجازی به مطالب زرد و مبتذل و بیمخاطبی یا کممخاطبی مطالب مفیدتر در نسبت با موفقهای این عرصه میگوید.
◾️ نیوشا طبیبی، پادکستر و روزنامهنگار، در یادداشتی از تلخیها و شیرینیهای مهاجرت به کشورهای دیگر و تجربه همزیستی با مردم دیگر کشورها میگوید. در بخشی از این یادداشت میخوانید: «مهاجرت فقط تجربهٔ زیستهٔ بیرونی برای مهاجر به همراه نمیآورد. چیزی در درون و در روح و روان تغییر میکند. مهاجرت و مفارقت از یار و دیار، به صورت و معنی، جانکاه است.»
◾️ همینطور در این شماره آثار و گفتاری از سید عبدالجواد موسوی، میلاد نوری، محسن محمودی، فاطمه باباخانی و ... را میخوانید.
◽️◽️◽️
◾️ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» به شما کمک میکند که از جهان جدید، جهان ارتباطات سردربیاورید.
صاحب امتیاز: مؤسسه مطبوعاتی دایره رنگی ایده آل
مجری طرح: مؤسسه فرهنگی هنری آینده پژوهان مدیریت ارتباطات
مدیرمسئول: امیرعباس تقیپور
رئیس شورای سیاستگذاری: سید غلامرضا کاظمی دینان
سردبیر: علی ورامینی
تحریریه:محسن محمودی، نرگس کیانی، حامد تهرانی، شادان واحدی، سید مهدییار موسوی، دریا آدینهوند و رضا صائمی
مدیر هماهنگی و اجرایی: بهنام تقیپور
گرافیک: نگار آشتیانی عراقی
طرح جلد: جلیل نوربخش
ویراستار: یلدا شایستهفر
فضای مجازی: فاطمه تقیپور
دیگر همکاران ماهنامه مدیریت ارتباطات؛ بهروز تقیپور، محمد تقیپور و سمیرا کیانی و آزاده آخوندی.
نسخه چاپی «مدیریت ارتباطات» را از دیجیکالا و نسخه دیجیتال آن را از مگیران و طاقچه تهیه کنید. همچنین برای اشتراک با ۸۸۳۵۶۰۷۶ تماس بگیرید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با گوشهنشینی و عزلت به جایی نمیرسیم
◾️ من انفعال را در ذات خود بد میدانم. انفعال برای من به معنای اعلام شکست پیشاپیش است. ما نباید شکست بخوریم. ما باید توان خود را برای مبارزه بالاتر ببریم و از ماهیتمان، خواستهایمان، مطالباتمان و ارزشهایمان دفاع کنیم. این به دست نمیآید مگر آنکه شما به حرف بیایید. حرف بزنید. گاهی با کلام و گاهی با یک رمان، گاهی با یک نمایش و گاهی با سینما. ما باید پویا باشیم.
◾️ ما محکوم به خوشبینی هستیم و با اعلام شکست پیشاپیش، به هیچکجا نخواهیم رسید؛ جز اینکه سمت مقابل را در انجام آنچه میکند جریتر میسازیم. او باید با نفس حضور شما احساس خطر کند و بداند که عرصه خالی نیست؛ بنابراین به نظر من نخستین چیزی که ما باید بیاموزیم واکنش نشاندادن است. ما نباید بیتفاوت باشیم. ما با گوشهنشینی و عزلت به جایی نمیرسیم.
🗞 از گفتوگوی امیرعباس تقیپور با قطبالدین صادقی، کارگردان، مترجم و نمایشنامهنویس. از مجموعۀ سلسله گفتوگوهایی درباره گفتوگو. متن مکتوب این گفتوگو را میتوانید در شماره ۱۶۶_۱۶۷ بخوانید.
◽️◽️
@cm_magazine
◾️ من انفعال را در ذات خود بد میدانم. انفعال برای من به معنای اعلام شکست پیشاپیش است. ما نباید شکست بخوریم. ما باید توان خود را برای مبارزه بالاتر ببریم و از ماهیتمان، خواستهایمان، مطالباتمان و ارزشهایمان دفاع کنیم. این به دست نمیآید مگر آنکه شما به حرف بیایید. حرف بزنید. گاهی با کلام و گاهی با یک رمان، گاهی با یک نمایش و گاهی با سینما. ما باید پویا باشیم.
◾️ ما محکوم به خوشبینی هستیم و با اعلام شکست پیشاپیش، به هیچکجا نخواهیم رسید؛ جز اینکه سمت مقابل را در انجام آنچه میکند جریتر میسازیم. او باید با نفس حضور شما احساس خطر کند و بداند که عرصه خالی نیست؛ بنابراین به نظر من نخستین چیزی که ما باید بیاموزیم واکنش نشاندادن است. ما نباید بیتفاوت باشیم. ما با گوشهنشینی و عزلت به جایی نمیرسیم.
🗞 از گفتوگوی امیرعباس تقیپور با قطبالدین صادقی، کارگردان، مترجم و نمایشنامهنویس. از مجموعۀ سلسله گفتوگوهایی درباره گفتوگو. متن مکتوب این گفتوگو را میتوانید در شماره ۱۶۶_۱۶۷ بخوانید.
◽️◽️
@cm_magazine
پس زبان محرمی خود دیگر است
✍️ نیوشا طبیبی | پادکستر و روزنامهنگار
▪️سالهای زندگی در امارات، گذر از ایام جوانی به میانسالی بود؛ لمس تفاوتها. از چهل سالگی به بعد آدمی اندکاندک طعم زندگی را حس میکند، یا برای من اینطور بوده است. معنای هجرت، دوری، وطن، تعلق خاطر داشتن و رفاقت و تنهایی را در همین مهاجرت کوچک اول فهمیدم.
▪️آدمهای همهٔ جهان بسیار بیش از آنچه من تصور میکردم، به هم شبیه هستند. ما به هم شبیه هستیم؛ در تصورمان از جهان، احساساتمان نسبت به خانواده و سرزمینهایی که آز آنها آمده بودیم. مصداق آنچه مولانا فرمود که «پس زبان محرمی خود دیگر است/ همدلی از همزبانی خوشتر است».
▪️مهاجرت فقط تجربهٔ زیستهٔ بیرونی برای مهاجر به همراه نمیآورد. چیزی در درون و در روح و روان تغییر میکند. مهاجرت و مفارقت از یار و دیار، به صورت و معنی، جانکاه است. درون را رنده میکند و تجربهای دردناک از «فقدان» نصیب آدم میکند.
◽️◽️◽️
🗞 متن کامل این یادداشت را در شمارهٔ ۱۶۸ ماهنامهٔ مدیریت ارتباطات بخوانید. این شماره را از دیجیکالا تهیه کنید.
@cm_magazine
✍️ نیوشا طبیبی | پادکستر و روزنامهنگار
▪️سالهای زندگی در امارات، گذر از ایام جوانی به میانسالی بود؛ لمس تفاوتها. از چهل سالگی به بعد آدمی اندکاندک طعم زندگی را حس میکند، یا برای من اینطور بوده است. معنای هجرت، دوری، وطن، تعلق خاطر داشتن و رفاقت و تنهایی را در همین مهاجرت کوچک اول فهمیدم.
▪️آدمهای همهٔ جهان بسیار بیش از آنچه من تصور میکردم، به هم شبیه هستند. ما به هم شبیه هستیم؛ در تصورمان از جهان، احساساتمان نسبت به خانواده و سرزمینهایی که آز آنها آمده بودیم. مصداق آنچه مولانا فرمود که «پس زبان محرمی خود دیگر است/ همدلی از همزبانی خوشتر است».
▪️مهاجرت فقط تجربهٔ زیستهٔ بیرونی برای مهاجر به همراه نمیآورد. چیزی در درون و در روح و روان تغییر میکند. مهاجرت و مفارقت از یار و دیار، به صورت و معنی، جانکاه است. درون را رنده میکند و تجربهای دردناک از «فقدان» نصیب آدم میکند.
◽️◽️◽️
🗞 متن کامل این یادداشت را در شمارهٔ ۱۶۸ ماهنامهٔ مدیریت ارتباطات بخوانید. این شماره را از دیجیکالا تهیه کنید.
@cm_magazine
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دلشکیب
کلیپی کمتر دیده شده در وصف مرحوم شادروان دکتر سید وحید عقیلی
هجدهمین جشن سالیانه انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر که روز پنجشنبه ۲۴ مرداد ۹۸ برگزار شد فرصتی بود برای تجلیل از مقام دکتر سید وحید عقیلی که امروز ۶ خرداد ۱۴۰۳ چشم از جهان فرو بست.
در این برنامه که به همت محمد رسول صادقی عزیز برگزار شد کلیپی پخش شد که زوایای اخلاقی و ویژگیهای علمی و شخصیتی دکتر عقیلی از زبان همکاران، همسر، فرزندان و شاگردانش تشریح شده بود. این کلیپ را ببینید.
روحش شاد و یادش گرامی.
@cm_magazine
کلیپی کمتر دیده شده در وصف مرحوم شادروان دکتر سید وحید عقیلی
هجدهمین جشن سالیانه انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر که روز پنجشنبه ۲۴ مرداد ۹۸ برگزار شد فرصتی بود برای تجلیل از مقام دکتر سید وحید عقیلی که امروز ۶ خرداد ۱۴۰۳ چشم از جهان فرو بست.
در این برنامه که به همت محمد رسول صادقی عزیز برگزار شد کلیپی پخش شد که زوایای اخلاقی و ویژگیهای علمی و شخصیتی دکتر عقیلی از زبان همکاران، همسر، فرزندان و شاگردانش تشریح شده بود. این کلیپ را ببینید.
روحش شاد و یادش گرامی.
@cm_magazine
نویسنده چه کسی است؟
✍️ سیدعبدالجواد موسوی | شاعر و روزنامهنگار
▪️نویسندهای که برای کلمه حرمت قائل است، یک نویسندۀ تماموقت است. به این معنا که در هر زمان و مکانی که باشد، نویسندگی هویت اوست. درست مثل جنسیت او یا رنگ پوستش که چیزی جداناشدنی از قالب و پیکر اوست. نویسندهای که تا قرارداد نبندد، دست به قلم نمیبرد، نویسنده نیست؛ بلکه کاسب است. کاسبی که نوشتن را صرفاً ابزاری میداند برای ناندرآوردن. نویسندۀ تماموقت حتی اگر در جزیرهای متروک گرفتار شود، باز هم خواهد نوشت؛ چراکه اولین مخاطب نوشتهاش خود اوست و نه فلان سازمان و بهمان ناشر.
▪️نویسندگی، عشقبازی با کلمات است در مقام معشوق یا معشوقه. اینکه نویسنده کجا مینویسد و از چه مینویسد هیچ اهمیتی ندارد. مهم نیست شما در یک دانشنامۀ وزین علمی ـ فرهنگی قلم میزنید یا در همین فضای بیدر و پیکر مجازی.
◽️◽️◽️
🗞 متن کامل این یادداشت را در شمارهٔ ۱۶۸ ماهنامهٔ مدیریت ارتباطات بخوانید. این شماره را از دیجیکالا تهیه کنید.
@cm_magazine
✍️ سیدعبدالجواد موسوی | شاعر و روزنامهنگار
▪️نویسندهای که برای کلمه حرمت قائل است، یک نویسندۀ تماموقت است. به این معنا که در هر زمان و مکانی که باشد، نویسندگی هویت اوست. درست مثل جنسیت او یا رنگ پوستش که چیزی جداناشدنی از قالب و پیکر اوست. نویسندهای که تا قرارداد نبندد، دست به قلم نمیبرد، نویسنده نیست؛ بلکه کاسب است. کاسبی که نوشتن را صرفاً ابزاری میداند برای ناندرآوردن. نویسندۀ تماموقت حتی اگر در جزیرهای متروک گرفتار شود، باز هم خواهد نوشت؛ چراکه اولین مخاطب نوشتهاش خود اوست و نه فلان سازمان و بهمان ناشر.
▪️نویسندگی، عشقبازی با کلمات است در مقام معشوق یا معشوقه. اینکه نویسنده کجا مینویسد و از چه مینویسد هیچ اهمیتی ندارد. مهم نیست شما در یک دانشنامۀ وزین علمی ـ فرهنگی قلم میزنید یا در همین فضای بیدر و پیکر مجازی.
◽️◽️◽️
🗞 متن کامل این یادداشت را در شمارهٔ ۱۶۸ ماهنامهٔ مدیریت ارتباطات بخوانید. این شماره را از دیجیکالا تهیه کنید.
@cm_magazine
چرا صفحۀ اینستاگرامم را نبستم؟
✍️ پیمان طالبی | روزنامهنگار
▪️میگویند شبکههای اجتماعی عرصهای است بیواسطه از مواجهۀ افراد با فضای Popular جامعه یا همان مردم عامه. عامه هم همواره روی در ابتذال و قشریگری دارند؛ بنابراین طبیعی است که مطالب فاخر محققانه در فضای مجازی اقبال چندانی نداشته باشند. من نمیدانم این تحلیل چقدر درست است و حتی نمیدانم چقدر خودم با این تحلیل موافقم، اما میدانم که شبکۀ اجتماعی بیش از اینکه مرا با دیگران مرتبط کند و امکان ارتباط بیواسطه با جامعۀ آماری وسیعی را به من بدهد، منزویترم میکند. به من نشان میدهد که چقدر تنها هستم و چقدر چیزهایی که به آنها فکر میکنم، برای سایر مردم، حداقل همزبانهایم، بیارزشاند. راه درمان این اندوه چیست؟ پناهبردن به غار تنهایی و دیاکتیو کردن؟ نمیدانم.
◽️◽️◽️
🗞 متن کامل این یادداشت را در شماره ۱۶۸ ماهنامهٔ مدیریت ارتباطات بخوانید. این شماره را از دیجیکالا تهیه کنید.
@cm_magazine
✍️ پیمان طالبی | روزنامهنگار
▪️میگویند شبکههای اجتماعی عرصهای است بیواسطه از مواجهۀ افراد با فضای Popular جامعه یا همان مردم عامه. عامه هم همواره روی در ابتذال و قشریگری دارند؛ بنابراین طبیعی است که مطالب فاخر محققانه در فضای مجازی اقبال چندانی نداشته باشند. من نمیدانم این تحلیل چقدر درست است و حتی نمیدانم چقدر خودم با این تحلیل موافقم، اما میدانم که شبکۀ اجتماعی بیش از اینکه مرا با دیگران مرتبط کند و امکان ارتباط بیواسطه با جامعۀ آماری وسیعی را به من بدهد، منزویترم میکند. به من نشان میدهد که چقدر تنها هستم و چقدر چیزهایی که به آنها فکر میکنم، برای سایر مردم، حداقل همزبانهایم، بیارزشاند. راه درمان این اندوه چیست؟ پناهبردن به غار تنهایی و دیاکتیو کردن؟ نمیدانم.
◽️◽️◽️
🗞 متن کامل این یادداشت را در شماره ۱۶۸ ماهنامهٔ مدیریت ارتباطات بخوانید. این شماره را از دیجیکالا تهیه کنید.
@cm_magazine