#حکایت
در سمرقند بودیم و خوارزمشاه سمرقند را در حصار گرفته بود و لنگر کشیده جنگ میکرد.
در آن محلّه دختری بود عظیم صاحبجمال چنانکه در آن شهر او را نظیر نبود. هر لحظه میشنیدم که میگفت «خداوندا کی روا داری که مرا بدست ظالمان دهی؟ و میدانم که هرگز روا نداری و بر تو اعتماد دارم.»
چون شهر را غارت کردند و همه خلق را اسیر میبردند و کنیزکان آن زن را اسیر میبردند و او را هیچ المی نرسید و با غایت صاحبجمالی کس او را نظر نمیکرد.
تا بدانی که هر که خود را به حق سپرد، از آفتها ایمن گشت و به سلامت ماند و حاجت هیچکس در حضرت او ضایع نشد.
فیه ما فیه
#حضرت_مولانا
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
در سمرقند بودیم و خوارزمشاه سمرقند را در حصار گرفته بود و لنگر کشیده جنگ میکرد.
در آن محلّه دختری بود عظیم صاحبجمال چنانکه در آن شهر او را نظیر نبود. هر لحظه میشنیدم که میگفت «خداوندا کی روا داری که مرا بدست ظالمان دهی؟ و میدانم که هرگز روا نداری و بر تو اعتماد دارم.»
چون شهر را غارت کردند و همه خلق را اسیر میبردند و کنیزکان آن زن را اسیر میبردند و او را هیچ المی نرسید و با غایت صاحبجمالی کس او را نظر نمیکرد.
تا بدانی که هر که خود را به حق سپرد، از آفتها ایمن گشت و به سلامت ماند و حاجت هیچکس در حضرت او ضایع نشد.
فیه ما فیه
#حضرت_مولانا
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
#حکایت
مادر مریم چون مریم را زاد نذر کرده بود با خدا که او را وقف خانهٔ خدا کند و به او هیچ کاری نفرماید. در گوشه مسجدش بگذاشت.
زکریّا میخواست که او را تیمار دارد و هر کسی نیز طالب بودند میان ایشان منازعت افتاد و در آن دور عادت چنان بود که هرکسی چوبی در آب اندازد چوب هرکه بر روی آب بماند آن چیز از آنِ او باشد اتّفاقاً فالِ زکریّا راست شد. گفتند «حق اینست» و زکریّا هر روز او را طعامی میآورد در گوشهٔ مسجد جنس آن آنجا مییافت. گفت «ای مریم، آخر وصیّ تو منم این از کجا میآوری؟» گفت «چون محتاج طعام میشوم و هرچ میخواهم حق تعالی میفرستد.»
فیه ما فیه
#حضرت_مولانا
🍃🕊
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
مادر مریم چون مریم را زاد نذر کرده بود با خدا که او را وقف خانهٔ خدا کند و به او هیچ کاری نفرماید. در گوشه مسجدش بگذاشت.
زکریّا میخواست که او را تیمار دارد و هر کسی نیز طالب بودند میان ایشان منازعت افتاد و در آن دور عادت چنان بود که هرکسی چوبی در آب اندازد چوب هرکه بر روی آب بماند آن چیز از آنِ او باشد اتّفاقاً فالِ زکریّا راست شد. گفتند «حق اینست» و زکریّا هر روز او را طعامی میآورد در گوشهٔ مسجد جنس آن آنجا مییافت. گفت «ای مریم، آخر وصیّ تو منم این از کجا میآوری؟» گفت «چون محتاج طعام میشوم و هرچ میخواهم حق تعالی میفرستد.»
فیه ما فیه
#حضرت_مولانا
🍃🕊
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
VID-20250206-WA0003.mp4
9.2 MB
به قربون مرامت دا عزیزم
کمه ار پات دنیامه بریزم . . .
#لری
#دا🎶🎵❤️
علی سهرابی🎼🌼
#خوزستان🍃💚
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
کمه ار پات دنیامه بریزم . . .
#لری
#دا🎶🎵❤️
علی سهرابی🎼🌼
#خوزستان🍃💚
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
هم دلم میخواست زمان زود بگذرد، هم دوست داشتم دنیا همین جور ساکن بماند، آفتاب غروب نکند، مادر پیر نشود، و من مدام نگاهم به در و دیوار خانه باشد.
#دریاروندگان_جزیره_آبیتر
#عباس_معروفی
#دریاروندگان_جزیره_آبیتر
#عباس_معروفی
.
دلخوشم با غزلی تازه همینم کافیست
تو مرا باز رساندی به یقینم کافیست
قانعم بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاهگاهی که کنارت بنشینم کافیست
گلهای نیست من و فاصلهها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست
آسمانی تو در آن گستره خورشیدی کن
من همینقدر که گرم است زمینم کافیست
من همینقدر که با حالوهوایت گهگاه
برگی از باغچۀ شعر بچینم کافیست
فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز
که همین شوق مرا خوبترینم کافیست
#محمدعلی_بهمنی
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
دلخوشم با غزلی تازه همینم کافیست
تو مرا باز رساندی به یقینم کافیست
قانعم بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاهگاهی که کنارت بنشینم کافیست
گلهای نیست من و فاصلهها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست
آسمانی تو در آن گستره خورشیدی کن
من همینقدر که گرم است زمینم کافیست
من همینقدر که با حالوهوایت گهگاه
برگی از باغچۀ شعر بچینم کافیست
فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز
که همین شوق مرا خوبترینم کافیست
#محمدعلی_بهمنی
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همواره معتقد بودم خداوند،
عشق را
بسیار بیشتر از ایمان
دوست دارد
گابریل گارسیا مارکز
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
عشق را
بسیار بیشتر از ایمان
دوست دارد
گابریل گارسیا مارکز
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
داستانک
همواره معتقد بودم خداوند، عشق را بسیار بیشتر از ایمان دوست دارد گابریل گارسیا مارکز C᭄❁࿇༅══════┅─ ღداسٺانڪღ @daastaanak ┄┅✿░⃟…
.
عشق؛ بُراق سالکان و و مَرکبِ روندگان است ...
هرچه عقل به پنجاه سال اندوخته باشد، عشق در یک دم آن جمله را بسوزاند و عاشق را پاک و صافی گرداند
و سالک به صد چلّه آن مقدار سِیْر نتواند کرد که عاشق در یک طرفةالعین کند ...
انسان کامل
عزیزالدین نسفی
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
عشق؛ بُراق سالکان و و مَرکبِ روندگان است ...
هرچه عقل به پنجاه سال اندوخته باشد، عشق در یک دم آن جمله را بسوزاند و عاشق را پاک و صافی گرداند
و سالک به صد چلّه آن مقدار سِیْر نتواند کرد که عاشق در یک طرفةالعین کند ...
انسان کامل
عزیزالدین نسفی
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
"نامه"
نامههایمان چه شد
یادت میآید
پرسیده بودم حالت خوب است؟
و تو جواب نداده بودی؟
با خودم گقتم
جواب نامهها دیر میآید
یادت میآید
دختران روستای بالادست ما
نامههایشان را برای پسرهای پایین دست
به آب رود میدادند؟
گفته بودی آن را در نایلون سیاهی بپیچم
به آب میزنی و آن میگیری
چه میدانستیم که آب
مامور پست نیست
که دقیقا نامه را به دست صاحبش بدهد
شاید چند قدم آن طرفتر
یا شاید با یک روز فاصله
آن را به کس دیگری بدهد
وقتی پدرم به خانه آمد
فهمیدم نامه به دستت نرسیده است
چون آن شب با خنده آن را برای مادر میخواند
بیچاره پدر
چه میدانست وقتی
بر پدر و مادر دخترکی که نامه را نوشته
لعنت میفرستد
دارد به خودش شلیک میکند
راستی نامههایمان چه شد؟
هنوز که هنوز است میخواهم بدانم حالت چطور است.
نامههای من
پروین اکبریان ایلامی
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
نامههایمان چه شد
یادت میآید
پرسیده بودم حالت خوب است؟
و تو جواب نداده بودی؟
با خودم گقتم
جواب نامهها دیر میآید
یادت میآید
دختران روستای بالادست ما
نامههایشان را برای پسرهای پایین دست
به آب رود میدادند؟
گفته بودی آن را در نایلون سیاهی بپیچم
به آب میزنی و آن میگیری
چه میدانستیم که آب
مامور پست نیست
که دقیقا نامه را به دست صاحبش بدهد
شاید چند قدم آن طرفتر
یا شاید با یک روز فاصله
آن را به کس دیگری بدهد
وقتی پدرم به خانه آمد
فهمیدم نامه به دستت نرسیده است
چون آن شب با خنده آن را برای مادر میخواند
بیچاره پدر
چه میدانست وقتی
بر پدر و مادر دخترکی که نامه را نوشته
لعنت میفرستد
دارد به خودش شلیک میکند
راستی نامههایمان چه شد؟
هنوز که هنوز است میخواهم بدانم حالت چطور است.
نامههای من
پروین اکبریان ایلامی
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
❤️خاطرهنویسی❤️
شوق نوشتن
هیچگاه تاولهای کف دستم از خطکش و شیلنگهای ناظم و معلمهایی که بارها مرا در مدرسه به جرم نوشتن نامههای عاشقانه برای دوستان و همکلاسیهای عاشقم میگرفتند، مرا از شوق نوشتن باز نداشت.
معلمانی که همه چیز میدیدند غیر از استعداد خوب نوشتن در یک دانشآموز را!
بارها حیاط بزرگ مدرسه را به جای فراش مدرسه جارو زدم؛ بلکه تنبیه بشوم و دگر ننویسم، نمیدانم وقتی ناظم مدرسه از پشت پنجرهی دفتر، مرا نظاره میکرد با خودش به چه چیزی فکر میکرد؛ اما من همانگونه که جارو را به روی زمین میکشیدم به متن و موضوع جدیدی فکر میکردم و چگونه زیبا و بهتر بنویسم.
#آرش_رجبیزاده
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
شوق نوشتن
هیچگاه تاولهای کف دستم از خطکش و شیلنگهای ناظم و معلمهایی که بارها مرا در مدرسه به جرم نوشتن نامههای عاشقانه برای دوستان و همکلاسیهای عاشقم میگرفتند، مرا از شوق نوشتن باز نداشت.
معلمانی که همه چیز میدیدند غیر از استعداد خوب نوشتن در یک دانشآموز را!
بارها حیاط بزرگ مدرسه را به جای فراش مدرسه جارو زدم؛ بلکه تنبیه بشوم و دگر ننویسم، نمیدانم وقتی ناظم مدرسه از پشت پنجرهی دفتر، مرا نظاره میکرد با خودش به چه چیزی فکر میکرد؛ اما من همانگونه که جارو را به روی زمین میکشیدم به متن و موضوع جدیدی فکر میکردم و چگونه زیبا و بهتر بنویسم.
#آرش_رجبیزاده
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
.
بیشتر وقتها از قدرت لبخندی ساده، نوازشی ملایم، حرفی محبتآمیز، گوشی شنوا، تمجیدی صادقانه یا توجهی کوچک غافلیم.
تمام اینها ظرفیت تغییر و توسعهی زندگی ما را دارند.
#لیو_بوسکالیا
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
بیشتر وقتها از قدرت لبخندی ساده، نوازشی ملایم، حرفی محبتآمیز، گوشی شنوا، تمجیدی صادقانه یا توجهی کوچک غافلیم.
تمام اینها ظرفیت تغییر و توسعهی زندگی ما را دارند.
#لیو_بوسکالیا
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
.
یاد پدرم افتادم که میگفت: «نه با کسی بحث کن، نه از کسی انتقاد کن. هر کی هر چی گفت بگو حق با شماست و خودت را خلاص کن.
آدمها عقیدهات را که میپرسند، نظرت را نمیخواهند، میخواهند با عقیدهی خودشان موافقت کنی. بحث کردن با آدمها بیفایده است.
_چراغها را من خاموش میکنم
#زویا_پیرزاد
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
یاد پدرم افتادم که میگفت: «نه با کسی بحث کن، نه از کسی انتقاد کن. هر کی هر چی گفت بگو حق با شماست و خودت را خلاص کن.
آدمها عقیدهات را که میپرسند، نظرت را نمیخواهند، میخواهند با عقیدهی خودشان موافقت کنی. بحث کردن با آدمها بیفایده است.
_چراغها را من خاموش میکنم
#زویا_پیرزاد
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
.
از اشتباهات بیپایه مردم یکی این است که خیال میکنند هر کس دارای خصوصیاتی است تغییرناپذیر؛ یکی بد است و دیگری خوب، این هشیار است و آن احمق؛ این فعال است و آن تنبل.
حال آن که اینجور نیست. آدمها مثل رودخانهاند، اگر چه همه یکشکل و یکجورند ولی رودخانه را که دیدهاید، همچنانکه پیش می رود، گاهی آهسته حرکت میکند، گاهی تند، گاه که به کوهسار میرسد باریک میشود، گاهی که به دشت میرسد پهن میشود و وسعت پیدا میکند؛ در جایی آبش سرد است و چند فرسنگ آن طرفتر آبش گرم میشود.
یک زمان آرام است و یک زمان طغیان میکند.
هر انسانی در خود عناصر خوب و بد را دارد، گاهی روی خوبش را نشان میدهد
و گاهی روی بدش را.....
_رستاخیز
#لئو_تولستوی
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
از اشتباهات بیپایه مردم یکی این است که خیال میکنند هر کس دارای خصوصیاتی است تغییرناپذیر؛ یکی بد است و دیگری خوب، این هشیار است و آن احمق؛ این فعال است و آن تنبل.
حال آن که اینجور نیست. آدمها مثل رودخانهاند، اگر چه همه یکشکل و یکجورند ولی رودخانه را که دیدهاید، همچنانکه پیش می رود، گاهی آهسته حرکت میکند، گاهی تند، گاه که به کوهسار میرسد باریک میشود، گاهی که به دشت میرسد پهن میشود و وسعت پیدا میکند؛ در جایی آبش سرد است و چند فرسنگ آن طرفتر آبش گرم میشود.
یک زمان آرام است و یک زمان طغیان میکند.
هر انسانی در خود عناصر خوب و بد را دارد، گاهی روی خوبش را نشان میدهد
و گاهی روی بدش را.....
_رستاخیز
#لئو_تولستوی
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
#حکایت
درویشی فرزند خود را آموخته بود که هرچه میخواست پدرش میگفت که «از خداخواه».
او چون میگریست و آن را از خدا میخواست آنگه آن چیز را حاضر میکردند تا بدین سالها برآمد.
روزی کودک در خانه تنها مانده بود هریسهاش آرزو کرد، بر عادت معهود گفت «هریسه خواهم» ناگاه کاسه هریسه از غیب حاضر شد، کودک سیر بخورد.
پدر و مادر چون بیامدند گفتند «چیزی نمیخواهی؟» گفت «آخر هریسه خواستم و خوردم» پدرش گفت «الحمدللّه که بدین مقام رسیدی و اعتماد و وثوق بر حق قوتّ گرفت.»
فیه ما فیه
#حضرت_مولانا
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
درویشی فرزند خود را آموخته بود که هرچه میخواست پدرش میگفت که «از خداخواه».
او چون میگریست و آن را از خدا میخواست آنگه آن چیز را حاضر میکردند تا بدین سالها برآمد.
روزی کودک در خانه تنها مانده بود هریسهاش آرزو کرد، بر عادت معهود گفت «هریسه خواهم» ناگاه کاسه هریسه از غیب حاضر شد، کودک سیر بخورد.
پدر و مادر چون بیامدند گفتند «چیزی نمیخواهی؟» گفت «آخر هریسه خواستم و خوردم» پدرش گفت «الحمدللّه که بدین مقام رسیدی و اعتماد و وثوق بر حق قوتّ گرفت.»
فیه ما فیه
#حضرت_مولانا
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
.
شیرینیهای زندگی
بیش از یک بار به کام نمینشیند،
اما تلخیهایش، هربار تازهاند،
هربار تازهتر . . .
#محمود_دولتآبادی
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
شیرینیهای زندگی
بیش از یک بار به کام نمینشیند،
اما تلخیهایش، هربار تازهاند،
هربار تازهتر . . .
#محمود_دولتآبادی
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
.
مدرسه دو طبقه بود و نوساز بود و در دامنهی کوه تنها افتاده بود و آفتابرو بود.
یک فرهنگدوست خرپول، عمارتش را وسط زمین خودش ساخته بود و بیست و پنج ساله در اختیار فرهنگ گذاشته بود که مدرسهاش کنند و رفت و آمد بشود و جادهها کوبیده بشود و این قدر ازین بشودها بشود، تا دل ننه باباها بسوزد و برای اینکه راه بچههاشان را کوتاه بکنند، بیایند همان اطراف مدرسه را بخرند و خانه بسازند و زمین یارو از متری یک عباسی بشود صد تومان . . .
_مدیر مدرسه
#جلال_آلاحمد
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
مدرسه دو طبقه بود و نوساز بود و در دامنهی کوه تنها افتاده بود و آفتابرو بود.
یک فرهنگدوست خرپول، عمارتش را وسط زمین خودش ساخته بود و بیست و پنج ساله در اختیار فرهنگ گذاشته بود که مدرسهاش کنند و رفت و آمد بشود و جادهها کوبیده بشود و این قدر ازین بشودها بشود، تا دل ننه باباها بسوزد و برای اینکه راه بچههاشان را کوتاه بکنند، بیایند همان اطراف مدرسه را بخرند و خانه بسازند و زمین یارو از متری یک عباسی بشود صد تومان . . .
_مدیر مدرسه
#جلال_آلاحمد
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
ای نور تو آمده نقاب رخ تو
خورشید زکاتی ز نصاب رخ تو
هر دل که هوای تو بر او سایه تو فگند
در ذره ببیند آفتاب رخ تو
#سیف_فرغانی
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
خورشید زکاتی ز نصاب رخ تو
هر دل که هوای تو بر او سایه تو فگند
در ذره ببیند آفتاب رخ تو
#سیف_فرغانی
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
الهی هر چه دادی نشان است و آیین فرداست و آنچه یافتیم پیغام است و خلعت بر جاست. خدایا نشانت بیقراری دل و غارت جان است و خلعت وصال در مُشاهدهٔ جلال.
روزی که سر از پرده برون خواهی کرد
دانم که زمانه را زبون خواهی کرد
گر زیب و جمال از این فزون خواهی کرد
یارب چه جگرهاست که خون خواهی کرد
ای خداوندی که فلک و ملک را نگاهدارنده تویی، ای بزرگی که از ماه تا مااهی دارنده تویی، ای کریمی که دعا را نیوشنده تویی و جفا را پوشنده تویی، ای لطیفی که عطا را دهنده تویی و خطا را برازنده تویی ای یکتایی که در صفت جلال و جمال پاینده تویی، عاصیان را شوینده تویی و طالبان را جوینده تویی.
بنمای رهی که ره نماینده تویی
بگشای دری که در گشاینده تویی
زنگار غمان گرفت دور دل دل من
بزدای که زنگ دل زداینده تویی
_مناجات
_خواجه عبدالله انصاری
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
روزی که سر از پرده برون خواهی کرد
دانم که زمانه را زبون خواهی کرد
گر زیب و جمال از این فزون خواهی کرد
یارب چه جگرهاست که خون خواهی کرد
ای خداوندی که فلک و ملک را نگاهدارنده تویی، ای بزرگی که از ماه تا مااهی دارنده تویی، ای کریمی که دعا را نیوشنده تویی و جفا را پوشنده تویی، ای لطیفی که عطا را دهنده تویی و خطا را برازنده تویی ای یکتایی که در صفت جلال و جمال پاینده تویی، عاصیان را شوینده تویی و طالبان را جوینده تویی.
بنمای رهی که ره نماینده تویی
بگشای دری که در گشاینده تویی
زنگار غمان گرفت دور دل دل من
بزدای که زنگ دل زداینده تویی
_مناجات
_خواجه عبدالله انصاری
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
اثر لطف خدایی
که چنین زیبایی . . .
#همام_تبریزی
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
که چنین زیبایی . . .
#همام_تبریزی
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
.
یکی دو بار کوشیدم بالای دست یکیشان بایستم و ببینم چه مینویسد.
ولی چنان مضطرب میشدند و دستشان به لرزه میافتاد که از نوشتن باز میماندند.
میدیدم که این مردان آینده، درین کلاسها و امتحانها آنقدر خواهند ترسید که وقتی دیپلمه بشوند یا لیسانسه، اصلا آدم نوع جدیدی خواهند شد. آدمی انباشته از وحشت، انبانی از ترس و دلهره.
_مدیر مدرسه
#جلال_آلاحمد
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
یکی دو بار کوشیدم بالای دست یکیشان بایستم و ببینم چه مینویسد.
ولی چنان مضطرب میشدند و دستشان به لرزه میافتاد که از نوشتن باز میماندند.
میدیدم که این مردان آینده، درین کلاسها و امتحانها آنقدر خواهند ترسید که وقتی دیپلمه بشوند یا لیسانسه، اصلا آدم نوع جدیدی خواهند شد. آدمی انباشته از وحشت، انبانی از ترس و دلهره.
_مدیر مدرسه
#جلال_آلاحمد
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
.
انتخاب کن افسرده نباشی!
گلاسر، خالق «تئوری انتخاب» میگفت: ما افسرده نمیشویم، بلکه انتخاب میکنیم که افسرده باشیم.
در دنیایی که تمام بساط افسردگی آن فراهم است، یونگ دو راه یشنهاد میکند که افسرده نشویم:
راه اول روان درمانی و سفر به دوران کودکی و شناخت گلوگاههایی است که در زندگی، ما را بیچاره کردهاند و روبرو شدن با ترسهایی است که سایه آنها بر زندگی ما سنگینی میکند و تلاش برای تسویه حساب با آنهاست که شاید این راه به دلایل گوناگون برای همه افراد مهیا نباشد.
راه دوم که برای همه افراد امکان پذیر است «زیباسازی محیط خود» است. به عبارتی باید خودمان را غرق در نور و زیبایی بکنیم. نگاهی به خود و محیطمان بیندازیم و شروع به زیبا سازی کنیم.
دکوراسیون منزل را عوض کنید. حتی اگر پول رنگ آمیزی منزل را ندارید، دیوارها را گردگیری کنید، وسایل را مرتب نمایید و چند تا پوستر انگیزشی بزنید. روی یخچال، توی سرویس بهداشتی، توی اتاق خواب تان جملات ناب بنویسید و نصب کنید. وسایل اضافه را از منزل به بیرون ببرید. از امروز توی همون بشقاب هایی غذا بخورید که برای مهمانها از آنها استفاده میکردید. موهایتان را رنگ بزنید و اگر توانستید آرایشگاه بروید و بهترین لباستان را بپوشید.
حتی لباس زیرهای نو بپوشید. اگر برایتان مقدور است روکش صندلی ماشین را عوض کنید، اگر آن را کارواش نمیبرید، خودتان آن را زیبا و تمیز کنید. قاب گوشی خود را عوض کنید. در منزل عود روشن کنید. در چای خود هل و زعفران بریزید. وقتی اطرافتان را زیبا کردید، شروع کنید به زیبا سخن گفتن، پیامهای زیبا بفرستید. وقتی خودتان و محیط تان را غرق در نور و زیبایی بکنید، روان هم تعظیم خواهد کرد و خودش را با نور و زیبایی تطبیق خواهد داد.
دنیا برای افسرده کردن ما دلایل زیادی دارد دلایلش را از او بگیریم.
دکتر روحالله کریمیخویگانی
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
انتخاب کن افسرده نباشی!
گلاسر، خالق «تئوری انتخاب» میگفت: ما افسرده نمیشویم، بلکه انتخاب میکنیم که افسرده باشیم.
در دنیایی که تمام بساط افسردگی آن فراهم است، یونگ دو راه یشنهاد میکند که افسرده نشویم:
راه اول روان درمانی و سفر به دوران کودکی و شناخت گلوگاههایی است که در زندگی، ما را بیچاره کردهاند و روبرو شدن با ترسهایی است که سایه آنها بر زندگی ما سنگینی میکند و تلاش برای تسویه حساب با آنهاست که شاید این راه به دلایل گوناگون برای همه افراد مهیا نباشد.
راه دوم که برای همه افراد امکان پذیر است «زیباسازی محیط خود» است. به عبارتی باید خودمان را غرق در نور و زیبایی بکنیم. نگاهی به خود و محیطمان بیندازیم و شروع به زیبا سازی کنیم.
دکوراسیون منزل را عوض کنید. حتی اگر پول رنگ آمیزی منزل را ندارید، دیوارها را گردگیری کنید، وسایل را مرتب نمایید و چند تا پوستر انگیزشی بزنید. روی یخچال، توی سرویس بهداشتی، توی اتاق خواب تان جملات ناب بنویسید و نصب کنید. وسایل اضافه را از منزل به بیرون ببرید. از امروز توی همون بشقاب هایی غذا بخورید که برای مهمانها از آنها استفاده میکردید. موهایتان را رنگ بزنید و اگر توانستید آرایشگاه بروید و بهترین لباستان را بپوشید.
حتی لباس زیرهای نو بپوشید. اگر برایتان مقدور است روکش صندلی ماشین را عوض کنید، اگر آن را کارواش نمیبرید، خودتان آن را زیبا و تمیز کنید. قاب گوشی خود را عوض کنید. در منزل عود روشن کنید. در چای خود هل و زعفران بریزید. وقتی اطرافتان را زیبا کردید، شروع کنید به زیبا سخن گفتن، پیامهای زیبا بفرستید. وقتی خودتان و محیط تان را غرق در نور و زیبایی بکنید، روان هم تعظیم خواهد کرد و خودش را با نور و زیبایی تطبیق خواهد داد.
دنیا برای افسرده کردن ما دلایل زیادی دارد دلایلش را از او بگیریم.
دکتر روحالله کریمیخویگانی
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─