مصاحبه ای که سه سال پیش منتشر شد
آن روزها عده ای از هر کاری برای تخریب بنده و موزه مشروطه کوتاهی نمیکردند ، امروز ضررش را گیلانی ها دیدند ، دیگر خبری از خانه مشروطه گیلان نیست ، مثل سایر قولهای مسئولین به فراموشی سپرده شد ، دیگر نه انگیزه اش را دارم نه توان جنگیدن ، آن شور و شوق سالهای ابتدایی حضورم در گیلان از بین رفته است
آن روزها عده ای از هر کاری برای تخریب بنده و موزه مشروطه کوتاهی نمیکردند ، امروز ضررش را گیلانی ها دیدند ، دیگر خبری از خانه مشروطه گیلان نیست ، مثل سایر قولهای مسئولین به فراموشی سپرده شد ، دیگر نه انگیزه اش را دارم نه توان جنگیدن ، آن شور و شوق سالهای ابتدایی حضورم در گیلان از بین رفته است
Forwarded from اتچ بات
اولین نمایشگاه از نوع مشروطه گیلان
تیر ماه سال ۹۷ در عمارت میرزا خلیل رفیع اولین شهردار رشت برگزار شده بود ، آن روزها سر پرشوری داشتم و ذوق دیده شدن این حاصل دسترنج سالیانم در رشت ، اما مسیر حوادث طوری رقم خورد که این همه شور و اشتیاق و بقول دوستان فرهنگی گیلانی خستگی ناپذیری آن روزها ، امروز به خستگی و بی رمقی و تنهایی انجامیده است . این سالها خیلی تلاش کردم روی پا بمانم و ادامه بدهم ، جمع آوری تاریخ خود یک سر داستان است اما امروز میدانم مهمتر از آن انتشار و نوشتن و پژوهش آنهاست . خیلی تلاش کردم این بی حوصلگی را کنار بگذارم و کاری انجام بدهم ، هر چند شرایط سخت زندگی ، تعطیلی کرونایی آن دوسال ، بدقولی و عدم حمایت مسئولین گیلان و در نهایتا جفای نا دوستان همه و همه این شرایط را پیش آورده اما محبت بسیاری از شما عزیزان که هر روز به من روحیه داده و مرا به نوشتن دانسته ها ، شنیده ها و داشته هایم تشویق می کنید باعث شده که حداقل فعالیتی داشته باشم ، هفته گذشته با یکی از مسئولین دیداری داشتم گفتم نه لوح تقدیر میخواهم نه تشویق و نه دیده شدن ، فقط جایی برای اینهایی که سالها جمع کرده ام تا بگذارم و بروم . منتی برای کسی ندارم هر چند هر جای این دنیا بود طور دیگری رفتار میکردند با کسی که تمام زندگیش را صرف خرید و جمع کردن تاریخ گیلان کرده است .
حسن اکبری
تیر ماه سال ۹۷ در عمارت میرزا خلیل رفیع اولین شهردار رشت برگزار شده بود ، آن روزها سر پرشوری داشتم و ذوق دیده شدن این حاصل دسترنج سالیانم در رشت ، اما مسیر حوادث طوری رقم خورد که این همه شور و اشتیاق و بقول دوستان فرهنگی گیلانی خستگی ناپذیری آن روزها ، امروز به خستگی و بی رمقی و تنهایی انجامیده است . این سالها خیلی تلاش کردم روی پا بمانم و ادامه بدهم ، جمع آوری تاریخ خود یک سر داستان است اما امروز میدانم مهمتر از آن انتشار و نوشتن و پژوهش آنهاست . خیلی تلاش کردم این بی حوصلگی را کنار بگذارم و کاری انجام بدهم ، هر چند شرایط سخت زندگی ، تعطیلی کرونایی آن دوسال ، بدقولی و عدم حمایت مسئولین گیلان و در نهایتا جفای نا دوستان همه و همه این شرایط را پیش آورده اما محبت بسیاری از شما عزیزان که هر روز به من روحیه داده و مرا به نوشتن دانسته ها ، شنیده ها و داشته هایم تشویق می کنید باعث شده که حداقل فعالیتی داشته باشم ، هفته گذشته با یکی از مسئولین دیداری داشتم گفتم نه لوح تقدیر میخواهم نه تشویق و نه دیده شدن ، فقط جایی برای اینهایی که سالها جمع کرده ام تا بگذارم و بروم . منتی برای کسی ندارم هر چند هر جای این دنیا بود طور دیگری رفتار میکردند با کسی که تمام زندگیش را صرف خرید و جمع کردن تاریخ گیلان کرده است .
حسن اکبری
Telegram
attach 📎