Forwarded from گوهر اعلای ادبیات
مارگارت_آستور.pdf
265.9 KB
حمید قدیمی حرفه یک مجموعه داستان دارد به نام مارگارت آستور همین داستانی که می خوانید از همین مجموعه است و آذر ماه ۴۴ نوشته شده. سن کمی داشتم که مردی توجهم را جلب کرد که اغلب می دیدمش در محله و فیات قدیمی داشت و یک قهوه خانه ی کوچک بود ورودی ساغریسازان که آنجا می نشست. از پدرم پرسیدم گفت نویسنده است. بعدها خیلی بعد یک روز با آقای مجید دانش آراسته صحبت می کردم که این مساله را عنوان کردم و آقا مجید گفت برادرم بود. همان سالها خیلی زود از دنیا رفت. مارگارت آستور داستانی نمونه ای و مدرسه ای ست که در آن منظر روایت و زاویه دید خیلی ماهرانه و در زمان خودش آوانگارد طراحی شده است.
#حمید_قدیمی_حرفه
#گوهر_اعلای_ادبیات
@Rhodiumofliterature
#حمید_قدیمی_حرفه
#گوهر_اعلای_ادبیات
@Rhodiumofliterature
Forwarded from Alireza panjeei علیرضا پنجهیی علیرضا پنجهای (علیرضا پنجهیی)
Telegram
Alireza panjeei علیرضا پنجهیی علیرضا پنجهای
شعری از:
#علیرضا_پنجهای
سه تابلو از :
#یلدا
1
شبچره
مشتی برنج بو دادهی تایلندی
چاشنی تخمهی آفتابگردان
قاچی هندوانهی طالبآباد
تفال, حافظ :
- تو رو به شاخه نباتت قسم
گره از مشکلات ما وا کن
2
شبچره
آجیل مشکلگشا
تفال, حافظ:
-من مبلامو دادم فرفورژه…
#علیرضا_پنجهای
سه تابلو از :
#یلدا
1
شبچره
مشتی برنج بو دادهی تایلندی
چاشنی تخمهی آفتابگردان
قاچی هندوانهی طالبآباد
تفال, حافظ :
- تو رو به شاخه نباتت قسم
گره از مشکلات ما وا کن
2
شبچره
آجیل مشکلگشا
تفال, حافظ:
-من مبلامو دادم فرفورژه…
Forwarded from خانه فرهنگ گیلان
گروه شعر فارسی خانه فرهنگ گیلان:
🔸 شعرخوانی و نقد
🔹 با حضور علیرضا پنجهای
🔸یکشنبه | ۲ دی ۱۴۰۳ | ساعت ۱۷
@kfgil
🔸 شعرخوانی و نقد
🔹 با حضور علیرضا پنجهای
🔸یکشنبه | ۲ دی ۱۴۰۳ | ساعت ۱۷
@kfgil
Forwarded from انتشارات دوات معاصر
کتاب «ادبیات در وضعیت متاورس»؛ صدای پای دگرگونی در شعر معاصر منتشر شد.
کتاب «ادبیات در وضعیتِ متاورس»، نوشتهی مزدک پنجهای شاعر، روزنامهنگار و منتقد ادبی است که توسط انتشارات دوات معاصر در پاییز 1403 منتشر شده است.
این کتاب، اثری نوآورانه است که به بررسی تأثیرات فضای متاورس و فناوریهای دیجیتال بر ادبیات و شعر معاصر میپردازد. این کتاب در دو بخش اصلی تدوین شده است. در بخش نخست این کتاب، نویسنده مفهوم متاورس را بهعنوان یک فضای دیجیتال سهبعدی توضیح داده و به این مسئله پرداخته که چگونه متاورس میتواند نظامهای زبانی و ارتباطی و... را متحول کند. نویسنده با تکیه بر آرای فیلسوفانی چون هایدگر، بنیامین، مرلوپونتی، باختین و.... تأکید میکند که متاورس بهعنوان یک پدیده تکنولوژیک، امکانهای جدیدی برای خلاقیت ادبی فراهم میکند، اما همزمان چالشهایی مانند تغییر جایگاه زبان و سلطه تکنولوژی بر ادبیات را نیز به همراه دارد.
در بخش دوم، نویسنده به تأثیر متاورس و هوش مصنوعی بر شعر معاصر پرداخته است. او با اشاره به مفهومی که آن را «صدای پای دگرگونی در شعر معاصر» مینامد، تحولاتی همچون امکان سرایش مشترک میان انسان و ماشین، ایجاد شعرهای چندبعدی و تجربههای تعاملی را بررسی میکند.
نویسنده معتقد است که متاورس میتواند مخاطب را از نقش مصرفکننده منفعل به یک خالق فعال تبدیل کند و شعر را به فضایی چندبعدی و تعاملی بدل سازد.
در این کتاب عناوین زیر را از نظر خواهید گذراند: زبان بهمثابهی تفکر در وضعیتِ متاورس/ مسئلهی واقعیّت و مرگِ تخیل/ روایت بهمثابهی مفهوم در وضعیتِ متاورس/معنا و مفهومسازی در جهان متاورس/مفهوم ِ «متن» و «اثر» در جهان متاورس/فرا واقعیّت، واقعیّت مجازی و واقعیّت افزوده/نقشِ مخاطب- مولف در متن ِ متاورسی/ نقش و جایگاه «هنر تعاملی» در وضعیتِ متاورس/تجربهی آفرینش آواتار بهمثابهی بدن ِ مجازی /کارنوال متاورس بهمثابهی چندصدایی و تجربهی دموکراسی/مسئلهی سکونت در وضعیت متاورس/ تئوری حرکت در ذهن بیننده/ تجربهی سرایش شعر مشترک با هوش ِ مصنوعی/ بحرانِ هوشی مصنوعی در هنر و ادبیات/ چرا شعر، هنر چند بعدی است؟/هنر تعاملی، پروژهی تیمْ لَبْ و امکان حضور در شعر /صدای پای دگرگونی در شعر معاصر.
پخش دگر: 02166476315
پخش صدای معاصر: 02166978591
سی بوک: Www.30book.com
ایرانکتاب: www.iranketab.ir
دگر بوک: www.degarbook.ir
دوات معاصر: www.davatmoaser.ir
#ادبیات_در_وضعیت_متاورس
#صدای_پای_دگرگونی_در_شعر
#مزدک_پنجهای
#انتشارات_دوات_معاصر
@davatmoaser
کتاب «ادبیات در وضعیتِ متاورس»، نوشتهی مزدک پنجهای شاعر، روزنامهنگار و منتقد ادبی است که توسط انتشارات دوات معاصر در پاییز 1403 منتشر شده است.
این کتاب، اثری نوآورانه است که به بررسی تأثیرات فضای متاورس و فناوریهای دیجیتال بر ادبیات و شعر معاصر میپردازد. این کتاب در دو بخش اصلی تدوین شده است. در بخش نخست این کتاب، نویسنده مفهوم متاورس را بهعنوان یک فضای دیجیتال سهبعدی توضیح داده و به این مسئله پرداخته که چگونه متاورس میتواند نظامهای زبانی و ارتباطی و... را متحول کند. نویسنده با تکیه بر آرای فیلسوفانی چون هایدگر، بنیامین، مرلوپونتی، باختین و.... تأکید میکند که متاورس بهعنوان یک پدیده تکنولوژیک، امکانهای جدیدی برای خلاقیت ادبی فراهم میکند، اما همزمان چالشهایی مانند تغییر جایگاه زبان و سلطه تکنولوژی بر ادبیات را نیز به همراه دارد.
در بخش دوم، نویسنده به تأثیر متاورس و هوش مصنوعی بر شعر معاصر پرداخته است. او با اشاره به مفهومی که آن را «صدای پای دگرگونی در شعر معاصر» مینامد، تحولاتی همچون امکان سرایش مشترک میان انسان و ماشین، ایجاد شعرهای چندبعدی و تجربههای تعاملی را بررسی میکند.
نویسنده معتقد است که متاورس میتواند مخاطب را از نقش مصرفکننده منفعل به یک خالق فعال تبدیل کند و شعر را به فضایی چندبعدی و تعاملی بدل سازد.
در این کتاب عناوین زیر را از نظر خواهید گذراند: زبان بهمثابهی تفکر در وضعیتِ متاورس/ مسئلهی واقعیّت و مرگِ تخیل/ روایت بهمثابهی مفهوم در وضعیتِ متاورس/معنا و مفهومسازی در جهان متاورس/مفهوم ِ «متن» و «اثر» در جهان متاورس/فرا واقعیّت، واقعیّت مجازی و واقعیّت افزوده/نقشِ مخاطب- مولف در متن ِ متاورسی/ نقش و جایگاه «هنر تعاملی» در وضعیتِ متاورس/تجربهی آفرینش آواتار بهمثابهی بدن ِ مجازی /کارنوال متاورس بهمثابهی چندصدایی و تجربهی دموکراسی/مسئلهی سکونت در وضعیت متاورس/ تئوری حرکت در ذهن بیننده/ تجربهی سرایش شعر مشترک با هوش ِ مصنوعی/ بحرانِ هوشی مصنوعی در هنر و ادبیات/ چرا شعر، هنر چند بعدی است؟/هنر تعاملی، پروژهی تیمْ لَبْ و امکان حضور در شعر /صدای پای دگرگونی در شعر معاصر.
پخش دگر: 02166476315
پخش صدای معاصر: 02166978591
سی بوک: Www.30book.com
ایرانکتاب: www.iranketab.ir
دگر بوک: www.degarbook.ir
دوات معاصر: www.davatmoaser.ir
#ادبیات_در_وضعیت_متاورس
#صدای_پای_دگرگونی_در_شعر
#مزدک_پنجهای
#انتشارات_دوات_معاصر
@davatmoaser
Forwarded from خبر آنلاین
ژاله علو درگذشت
◼️ژاله علو، هنرمند باسابقه تئاتر، سینما، رادیو و تلویزیون ساعاتی قبل در یکی از بیمارستانهای تهران از دنیا رفت.
◼️ژاله علو، هنرمند باسابقه تئاتر، سینما، رادیو و تلویزیون ساعاتی قبل در یکی از بیمارستانهای تهران از دنیا رفت.
Forwarded from شعر و هنر و ادبیات
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
همیشه فکر رسیدن
به از رسیدن زیبایی است
و وقتی میرسی
انگار کس نیست به جهان
و صداها
به مقصد دیگری میروند انگار
و قلب عاشق هر چه به قلب معشوق میگوید
کس به در نمیآید
انگار که نه ذوق مستی
انگار نه که حقشناسان و سواران
انگار نه که تابش آفتاب وسعی باد و باران
انگار نه انگار
# کتاب اعطرافاط
#رضا_روشنی
https://www.tgoop.com/davat1394/17130
به از رسیدن زیبایی است
و وقتی میرسی
انگار کس نیست به جهان
و صداها
به مقصد دیگری میروند انگار
و قلب عاشق هر چه به قلب معشوق میگوید
کس به در نمیآید
انگار که نه ذوق مستی
انگار نه که حقشناسان و سواران
انگار نه که تابش آفتاب وسعی باد و باران
انگار نه انگار
# کتاب اعطرافاط
#رضا_روشنی
https://www.tgoop.com/davat1394/17130
Telegram
کانال دوات فرهنگ، هنر و ادبیات
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عالیجناب شیکپوشان، شعر و اجرا #محمدباقررفاهی
حاجی خان کلانتری از نگاه جهانگیر سرتیپ پور
https://tarikhrudbargilan.ir/%D8%AD%D8%A7%D8%AC%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE-%D9%BE%D9%88%D8%B1
https://tarikhrudbargilan.ir/%D8%AD%D8%A7%D8%AC%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE-%D9%BE%D9%88%D8%B1
مجلهی الکترونیکی تاریخ و فرهنگ رودبار گیلان
حاجی خان کلانتری از نگاه جهانگیر سرتیپ پور
شعر، معشوقهی تمامیتخواه زندگیست
نشست کارگاه شعر فارسی خانه فرهنگ گیلان دوم دی ماه هزار و چهارصد و سه با حضور علیرضا پنجهیی شاعر، نظریهپرداز ادبی و روزنامهنگار برگزار شد.
در ابتدای این نشست مزدک پنجهای عضو هیات مدیرهی خانهی فرهنگ گیلان پیرامون فعالیت ادبی علی رضا پنجهای مقدمهی مبسوطی را ارایه کرد.
سپس از ایشان خواسته شد تا ضمن پاسخگویی به این پرسشها پیرامون سایر مباحث پیرامون خود و ادبیات سخنرانی کند.
چه چیزی یک شعر را زیبا میکند یا یک شعر زیبا چه ویژگیهایی دارد و شما چه طور شعر مینویسید؟چه طور شعر در شما شکل میگیرد و مراحل ایجاد شعر چگونه است؟
علیرضا پنجهیی در این باره گفت: اگر دوباره به دنیا بیایم سراغ شعر نمیروم، چرا که ایجاد تعادل بین شعر، تعهد به زندگی و خانواده و اجتماع سخت است. شاید جاهایی یک شاعر واقعی از زندگی غافل شود و جذب جادوی شعر ،زندگی را به نفع شعر مصادره کند. یعنی توجهاش تمام به شعر این معشوقهی تمامیتخواه شود و به سایر ارکان زندگی بیتوجه شود، مگر ندیدیم یا نخواندیم از شاعران بزرگ که فقط در خدمت شعر بودند و همسر و کار و خانواد را قربانی هنر خود کردند، این تمامیتخواهی مخل زندگی معمولی و رایج است، اگرچه در کل زندگی هنرمندانه عاری از نوعی حرفهییگری نیست و شاخصهها و محدودیتهای خود را دارد، من معتقدم ادبیات، درمان حسرتهای خالقان ادبیات است. شاعران با باورهاشان شعر مینویسند و اغلب روند زندگی مغایر باورهای شاعرانه پیش میرود . من بعد از ۲۲ سال کار اداری، علیرغم عشقم به رشد شهرم، در واقع از مناسبات خشک، بی روح و ریامحور اداری که در آن مهارت و نخبگی هرگز در راس نخواهد بود، بلکه در زیر دست خواهد ماند، فرار کردم، چون همان دغدغهها ،در رعایت آدمی و میل به فداکاری و گذشت از منافع شخصی به نفع پیشرفت جامعه در مناسبات بروکراتیک آزار دهنده و با روحیات من سازگار نبود و البته همچنان نیست. خیلی از ما کارهایی را برای زندگی انجام میدهیم که مغایر روحیات هنری ماست، در جاهایی قرار میگیریم که دوست نداریم؛ اما آن شاعری موفق است که بتواند ناسازگاریها را مدیریت و سازگار با روح شعر کند.
خالق مجموعه شعر 《پیامبر کوچک》 در ادامه افزود: من به الهام شاعرانه و چیزی شبیه الهام منسوب به پیامبرانه اعتقاد دارم، البته عوامل دخیل در آن آنیت خلق شعر را باید دانشمندان آنالیز و تشریح کنند، حال نقش هورمون یا روان آدمی چه حسی از حواس ویژه را به غلیان میآورد که در شیرینی خواب چند بار بلند میشوی دمبال مداد و قلم و کاغذ میگردی، یا گوشی موبایلت تا مرور آن《هدیهی خدایان》 در حافظه آنیت خود را از دست ندهد و تو بتوانی تا نپریده از ذهن ثبتش کنی و بعد خب آن کوششها و دانستههاست که به کمک جوهره، کشتی شعر را در شور و طغیان و طوفان ذهن، در آنیت شعری پیش میبرد. تا بعد که از ما دور شد اگر شعر نگارشی باشد ببینیش و از کاستیهایش بکاهی یا بر آن بیفزایی، اگر شعر خواندنی باشد بیان و اجرا شود تا پسا ضبط آن ، چند بار بشنویش و یحتمل اصلاح کنی، تا شاعر زنده است نمیتوانیم بگوییم آخرین نسخه از شعر فلان شاعر ،چون پس از اینهمه کار روی آن در رسانهای منعکس هم شود حتی کتاب هم بشود در چند چاپ ، باز توسط شاعر ممکن است ویرایش شود. بارها از خواب بیدار شدهام و شعر نوشتهام. هیچگاه سراغ شعر نرفتهام همیشه او در من درونی شده و بیرون زده.
وی در باب زیبایی در شعر گفت: زیبایی، جز تناسب بین اجزای نحوی و ساختی شعر و صنایع بلاغی نیست هر شعری بازتاب عیار خود است. یعنی هر آنچه شاعر قصد آن کرده، و ماحصل آن چه از کار در آمده. شعر باید بر اساس وضعیت اختیار شده توسط شاعر پاسخگوی طبع مخاطب باشد، من ممکن است دوست نزدیک شما باشم اما الزاماً مخاطب شعر شما نباشم،در واقع مخاطب در برخورد با جهانبینی، میدان واژگانی و رفتار شاعر با کلمات است که تحت تأثیر آفرینه قرار میگیرد.اگر آفرینه رد بر جا گذاشت،این رد روزهاو زمان مدیدیگاه هم تا آخر هستی با مخاطب خود باقیخواهد ماند، شعر باید به قامت ذهن مخاطب آن شعر بیاید، فقط در شعرهای پابلیک ما با گستره و تعدد مخاطب مواجهایم،در واقع میزان غلظت جوهره و مخاطب سنجی،چون اصل اول مناسبات رسانهای مخاطب سنجیاست و خب شعر یک رسانه است،این عوامل دخیلاند در استقبال از شعر. مخاطب باید باورت داشته باشد تا مخاطبت باشد،اغلب مناسبات فضای مجازی بر تعارف است، نه باور، فالوورها هم لزوماً مخاطب شعر نیستند،اگرچه مخاطب چهرهی هنرمندانهی هنرمند هستند.سودایی که شاعر با مخاطب برسر شعر دارد آن قدر و اندازهی شعر بهگمانم آنجاست که پدیدار میشود، وقتی شما شعری را خواندی، شاعر دیگری که مخاطب شماست بگویدایکاش این شعر را من گفته بودم.
بقیه در ص۲👇
https://www.tgoop.com/davat1394/17138
نشست کارگاه شعر فارسی خانه فرهنگ گیلان دوم دی ماه هزار و چهارصد و سه با حضور علیرضا پنجهیی شاعر، نظریهپرداز ادبی و روزنامهنگار برگزار شد.
در ابتدای این نشست مزدک پنجهای عضو هیات مدیرهی خانهی فرهنگ گیلان پیرامون فعالیت ادبی علی رضا پنجهای مقدمهی مبسوطی را ارایه کرد.
سپس از ایشان خواسته شد تا ضمن پاسخگویی به این پرسشها پیرامون سایر مباحث پیرامون خود و ادبیات سخنرانی کند.
چه چیزی یک شعر را زیبا میکند یا یک شعر زیبا چه ویژگیهایی دارد و شما چه طور شعر مینویسید؟چه طور شعر در شما شکل میگیرد و مراحل ایجاد شعر چگونه است؟
علیرضا پنجهیی در این باره گفت: اگر دوباره به دنیا بیایم سراغ شعر نمیروم، چرا که ایجاد تعادل بین شعر، تعهد به زندگی و خانواده و اجتماع سخت است. شاید جاهایی یک شاعر واقعی از زندگی غافل شود و جذب جادوی شعر ،زندگی را به نفع شعر مصادره کند. یعنی توجهاش تمام به شعر این معشوقهی تمامیتخواه شود و به سایر ارکان زندگی بیتوجه شود، مگر ندیدیم یا نخواندیم از شاعران بزرگ که فقط در خدمت شعر بودند و همسر و کار و خانواد را قربانی هنر خود کردند، این تمامیتخواهی مخل زندگی معمولی و رایج است، اگرچه در کل زندگی هنرمندانه عاری از نوعی حرفهییگری نیست و شاخصهها و محدودیتهای خود را دارد، من معتقدم ادبیات، درمان حسرتهای خالقان ادبیات است. شاعران با باورهاشان شعر مینویسند و اغلب روند زندگی مغایر باورهای شاعرانه پیش میرود . من بعد از ۲۲ سال کار اداری، علیرغم عشقم به رشد شهرم، در واقع از مناسبات خشک، بی روح و ریامحور اداری که در آن مهارت و نخبگی هرگز در راس نخواهد بود، بلکه در زیر دست خواهد ماند، فرار کردم، چون همان دغدغهها ،در رعایت آدمی و میل به فداکاری و گذشت از منافع شخصی به نفع پیشرفت جامعه در مناسبات بروکراتیک آزار دهنده و با روحیات من سازگار نبود و البته همچنان نیست. خیلی از ما کارهایی را برای زندگی انجام میدهیم که مغایر روحیات هنری ماست، در جاهایی قرار میگیریم که دوست نداریم؛ اما آن شاعری موفق است که بتواند ناسازگاریها را مدیریت و سازگار با روح شعر کند.
خالق مجموعه شعر 《پیامبر کوچک》 در ادامه افزود: من به الهام شاعرانه و چیزی شبیه الهام منسوب به پیامبرانه اعتقاد دارم، البته عوامل دخیل در آن آنیت خلق شعر را باید دانشمندان آنالیز و تشریح کنند، حال نقش هورمون یا روان آدمی چه حسی از حواس ویژه را به غلیان میآورد که در شیرینی خواب چند بار بلند میشوی دمبال مداد و قلم و کاغذ میگردی، یا گوشی موبایلت تا مرور آن《هدیهی خدایان》 در حافظه آنیت خود را از دست ندهد و تو بتوانی تا نپریده از ذهن ثبتش کنی و بعد خب آن کوششها و دانستههاست که به کمک جوهره، کشتی شعر را در شور و طغیان و طوفان ذهن، در آنیت شعری پیش میبرد. تا بعد که از ما دور شد اگر شعر نگارشی باشد ببینیش و از کاستیهایش بکاهی یا بر آن بیفزایی، اگر شعر خواندنی باشد بیان و اجرا شود تا پسا ضبط آن ، چند بار بشنویش و یحتمل اصلاح کنی، تا شاعر زنده است نمیتوانیم بگوییم آخرین نسخه از شعر فلان شاعر ،چون پس از اینهمه کار روی آن در رسانهای منعکس هم شود حتی کتاب هم بشود در چند چاپ ، باز توسط شاعر ممکن است ویرایش شود. بارها از خواب بیدار شدهام و شعر نوشتهام. هیچگاه سراغ شعر نرفتهام همیشه او در من درونی شده و بیرون زده.
وی در باب زیبایی در شعر گفت: زیبایی، جز تناسب بین اجزای نحوی و ساختی شعر و صنایع بلاغی نیست هر شعری بازتاب عیار خود است. یعنی هر آنچه شاعر قصد آن کرده، و ماحصل آن چه از کار در آمده. شعر باید بر اساس وضعیت اختیار شده توسط شاعر پاسخگوی طبع مخاطب باشد، من ممکن است دوست نزدیک شما باشم اما الزاماً مخاطب شعر شما نباشم،در واقع مخاطب در برخورد با جهانبینی، میدان واژگانی و رفتار شاعر با کلمات است که تحت تأثیر آفرینه قرار میگیرد.اگر آفرینه رد بر جا گذاشت،این رد روزهاو زمان مدیدیگاه هم تا آخر هستی با مخاطب خود باقیخواهد ماند، شعر باید به قامت ذهن مخاطب آن شعر بیاید، فقط در شعرهای پابلیک ما با گستره و تعدد مخاطب مواجهایم،در واقع میزان غلظت جوهره و مخاطب سنجی،چون اصل اول مناسبات رسانهای مخاطب سنجیاست و خب شعر یک رسانه است،این عوامل دخیلاند در استقبال از شعر. مخاطب باید باورت داشته باشد تا مخاطبت باشد،اغلب مناسبات فضای مجازی بر تعارف است، نه باور، فالوورها هم لزوماً مخاطب شعر نیستند،اگرچه مخاطب چهرهی هنرمندانهی هنرمند هستند.سودایی که شاعر با مخاطب برسر شعر دارد آن قدر و اندازهی شعر بهگمانم آنجاست که پدیدار میشود، وقتی شما شعری را خواندی، شاعر دیگری که مخاطب شماست بگویدایکاش این شعر را من گفته بودم.
بقیه در ص۲👇
https://www.tgoop.com/davat1394/17138
بقیه از صفحهی یک
پنجهای دربارهی وضعیت شعرهای معاصر گفت: اکثر شعرهای امروز آفرينه هستند و اثر نیستند. یعنی متنها شاعرانه و مغایر نحو زبان رایج هستند، اما اثر و ردی از خود برجا نمیگذارند. اگر آفرینهای میخواهد اثر باشد، باید خود را به مخاطب تحمیل کند و در ذهن آن حک کند خود را، همچنین باید یک شاعر جوان بداند که در مسیری قدم گذاشته که شاعران بزرگی پیشتر چنان ردی از خود بر جا گذاشتهاند که تو باید راهی دیگر زنی، بهقول حافظ راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد، شعری بخوان که با آن رطل گران توان زد. . بنابراین فقدان جهانبینی و تقلید از هم و مدام برای بزرگ خواندنت از فلاسفهای نام بردن و گنده کردن بیشتر ایشان که یعنی ما هم دارای کلاس هستیم و خواندهایم، مخلص کلام : اسنوبیسم و بیگانهپرستی و باور نکردن خود! همینها آسیبشناسی راهند، چاره؟ باید از سرچشمهها آگاهی یابیم. بسیاری از آرای فلاسفه و مبتلابه آن خلق آثار از جوهره کمترین بهره را گرفتهاند، جوهره یا همان گوهر در زبان پارسی مهم است، دغدغههای جغرافیای هر فرهنگی با دیگری جداست، باید تحلیل مشخص از شرایط مشخص داشت، اغلب ما با آثاری مواجهایم که شیر بی یال و دم و اشکماند، نباید خودنویس نباشی، خودت را بنویس ، تابع طبیعت خود باش، از سرچشمه که سرشار شده باشی جوهرهات آدابتهی تغذیه از ریشههاست ، منبع مطالعات که دست چندم باشد از تو چیز مهمی بیرون نخواهد زد، بسیاری از شاهکارهای آفریده شدهی دنیای ادبیات وام گرفته از کتابهایی چون تورات، اوستا، انجیل و قرآن ، ریگ ودا، اوپانیشاد و... باورها و فرهنگاقواماند، دانستن تاریخ تمدن بر هر اندیشهورزی واجب است، وقتی اینها را میخوانیم متوجه میشویم که ریشهی الهام متفکران و شاعران از کجاست ، آن احساسات را به محسوسات بدل کردن را نیما از کدام افلاطون بر گرفته،چرا که ذهن فرآوری میکند و مجدداً آن را در پوششی نو به ما عرضه میکند. مضمون اشعار مولانا و حافظ در واقع ترجمان باورهای قرآنی نیست؟. البته هر کدام با رندی و زیرکی و تبحری که در بحث رتوریک داشتند توانستند، با افرینهی خود رد بر جا نهند، و اثرمند ظاهر شوند؛ اثرگذاری، همازاین روست؛ به گونهای که قرنهاست ذهن ما در حال نشخوار بازخورد آثار باشکوه ایشان است.
در ادامه این کارگاه چهرههایی چون آیدا برنو، فائزه قدیمی، ماندانا قربانی، مریم شجاع، داوود شعبانزاده، سپیده داداشزاده، رها برنجکار، نازنین تنهایی، حامد بشارتی،مریم فرهمند فرجاد رشتی، اعظم اسعدی و مزدک پنجهای شعر خواندند و پیرامون برخی از اشعار نظراتی از سوی علیرضا پنجهیی و سایرین مطرح شد.
#خانه_فرهنگ_گیلان
#کارگاه_شعر
https://www.tgoop.com/davat1394/17139
پنجهای دربارهی وضعیت شعرهای معاصر گفت: اکثر شعرهای امروز آفرينه هستند و اثر نیستند. یعنی متنها شاعرانه و مغایر نحو زبان رایج هستند، اما اثر و ردی از خود برجا نمیگذارند. اگر آفرینهای میخواهد اثر باشد، باید خود را به مخاطب تحمیل کند و در ذهن آن حک کند خود را، همچنین باید یک شاعر جوان بداند که در مسیری قدم گذاشته که شاعران بزرگی پیشتر چنان ردی از خود بر جا گذاشتهاند که تو باید راهی دیگر زنی، بهقول حافظ راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد، شعری بخوان که با آن رطل گران توان زد. . بنابراین فقدان جهانبینی و تقلید از هم و مدام برای بزرگ خواندنت از فلاسفهای نام بردن و گنده کردن بیشتر ایشان که یعنی ما هم دارای کلاس هستیم و خواندهایم، مخلص کلام : اسنوبیسم و بیگانهپرستی و باور نکردن خود! همینها آسیبشناسی راهند، چاره؟ باید از سرچشمهها آگاهی یابیم. بسیاری از آرای فلاسفه و مبتلابه آن خلق آثار از جوهره کمترین بهره را گرفتهاند، جوهره یا همان گوهر در زبان پارسی مهم است، دغدغههای جغرافیای هر فرهنگی با دیگری جداست، باید تحلیل مشخص از شرایط مشخص داشت، اغلب ما با آثاری مواجهایم که شیر بی یال و دم و اشکماند، نباید خودنویس نباشی، خودت را بنویس ، تابع طبیعت خود باش، از سرچشمه که سرشار شده باشی جوهرهات آدابتهی تغذیه از ریشههاست ، منبع مطالعات که دست چندم باشد از تو چیز مهمی بیرون نخواهد زد، بسیاری از شاهکارهای آفریده شدهی دنیای ادبیات وام گرفته از کتابهایی چون تورات، اوستا، انجیل و قرآن ، ریگ ودا، اوپانیشاد و... باورها و فرهنگاقواماند، دانستن تاریخ تمدن بر هر اندیشهورزی واجب است، وقتی اینها را میخوانیم متوجه میشویم که ریشهی الهام متفکران و شاعران از کجاست ، آن احساسات را به محسوسات بدل کردن را نیما از کدام افلاطون بر گرفته،چرا که ذهن فرآوری میکند و مجدداً آن را در پوششی نو به ما عرضه میکند. مضمون اشعار مولانا و حافظ در واقع ترجمان باورهای قرآنی نیست؟. البته هر کدام با رندی و زیرکی و تبحری که در بحث رتوریک داشتند توانستند، با افرینهی خود رد بر جا نهند، و اثرمند ظاهر شوند؛ اثرگذاری، همازاین روست؛ به گونهای که قرنهاست ذهن ما در حال نشخوار بازخورد آثار باشکوه ایشان است.
در ادامه این کارگاه چهرههایی چون آیدا برنو، فائزه قدیمی، ماندانا قربانی، مریم شجاع، داوود شعبانزاده، سپیده داداشزاده، رها برنجکار، نازنین تنهایی، حامد بشارتی،مریم فرهمند فرجاد رشتی، اعظم اسعدی و مزدک پنجهای شعر خواندند و پیرامون برخی از اشعار نظراتی از سوی علیرضا پنجهیی و سایرین مطرح شد.
#خانه_فرهنگ_گیلان
#کارگاه_شعر
https://www.tgoop.com/davat1394/17139