Telegram Web
⭕️امگا ۳ می‌تواند تا چهار سال بر طول عمر بیفزاید

📌مطالعه‌ای در ژاپن در اوایل سال ۲۰۲۴ نشان داد زنانی که ماهی‌های کوچک مانند ساردین را به طور کامل از با کل استخوان‌ها می‌خورند، کمتر با مرگ ناشی از سرطان یا دیگر عوامل مواجه‌اند

♦️از فواید مکمل‌های ویتامین برای سلامت بدن بسیار شنیده‌ایم، اما شاید در مورد تاثیر آنها بر طول عمر کمتر بدانیم. نیویورک‌پست در این‌باره به نقل از دکتر مایکل عزیز پزشک مستقر در نیویورک می‌نویسد که افزودن فقط یک مکمل می‌تواند حدود چهار سال به عمرتان اضافه ‌کند.

او که قبل از این گفته بود «مکمل تائورین»(taurine)، نوعی اسید آمینه موجود در در گوشت، ماهی، غذاهای دریایی و لبنیات، می‌‌تواند طول عمر را هفت تا هشت سال افزایش دهد، می‌گوید که یک قرص دیگر مزایای مشابهی برای طول عمر دارد و برای قلب، فشار خون و حتی پوست شما عالی است.

به گفته عزیز که کتاب «انقلاب بدون سن» را نوشته است و به زودی منتشر خواهد شد: «همه ما می‌دانیم بسیاری از افرادی که ماهی می‌خورند، معمولا عمر طولانی‌‌تری دارند و دلیلش این است که روغن ماهی، از امگا ۳ که فواید بسیار برای سلامت قلب دارد، سرشار است.»

بیشتر بخوانید...
انحصاری: آزمایشگاه FDA آلودگی DNA بیش از حد در واکسن‌های COVID-19 را کشف کرد

یک مطالعه انفجاری جدید که در آزمایشگاه خود سازمان غذا و داروی ایالات متحده (FDA) انجام شد، سطوح بسیار بالایی از آلودگی DNA را در واکسن mRNA COVID-19 فایزر نشان داد.

آزمایش‌های انجام‌شده در پردیس بلوط سفید FDA در مریلند نشان داد که سطوح DNA باقی‌مانده ۶ تا ۴۷۰ برابر از محدودیت‌های ایمنی نظارتی فراتر رفته است.

این مطالعه توسط محققان دانشجو و زیر نظر دانشمندان FDA انجام شد.  ویال‌های واکسن از BEI Resources، یک تامین‌کننده قابل اعتماد وابسته به موسسه ملی آلرژی و بیماری‌های عفونی (NIAID)، که قبلاً توسط آنتونی فائوچی رهبری می‌شد، تهیه شده است.

این مطالعه بررسی شده که اخیراً در مجله علمی کالج منتشر شده است، سال‌ها رد ادعا توسط مقامات نظارتی را به چالش می‌کشد، مقاماتی که قبلاً نگرانی‌های مربوط به آلودگی بیش از حد DNA را بی‌اساس عنوان کرده بودند.

انتظار می رود FDA در این هفته درباره این یافته ها اظهار نظر کند.  با این حال، آژانس هنوز یک هشدار عمومی صادر نکرده است، دسته‌های آسیب‌دیده را به یاد می‌آورد، یا توضیح نمی‌دهد که چگونه ویال‌های فراتر از استانداردهای ایمنی اجازه ورود به بازار را داشتند.

روش ها

محققین دانشجو از دو روش تحلیلی اولیه استفاده کردند:

تجزیه و تحلیل نانو قطره - این تکنیک از طیف‌سنجی UV برای اندازه‌گیری سطوح ترکیبی DNA و RNA در واکسن استفاده می‌کند.  در حالی که ارزیابی اولیه را ارائه می دهد، به دلیل تداخل RNA، حتی زمانی که از کیت های حذف RNA استفاده می شود، غلظت DNA را بیش از حد تخمین می زند.

تجزیه و تحلیل کیوبیت – برای اندازه‌گیری‌های دقیق‌تر، محققان به سیستم کیوبیت تکیه کردند که DNA دو رشته‌ای را با استفاده از رنگ فلورومتری تعیین می‌کند.

هر دو روش وجود آلودگی DNA بسیار بالاتر از آستانه مجاز را تایید کردند.  این یافته‌ها با گزارش‌های قبلی آزمایشگاه‌های مستقل در ایالات متحده، کانادا، استرالیا، آلمان و فرانسه مطابقت دارد.

واکنش کارشناسی

کوین مک کرنان، مدیر سابق پروژه ژنوم انسانی، این یافته ها را یک "بمب" توصیف کرد و از FDA به دلیل عدم شفافیت آن انتقاد کرد.

علاوه بر ادغام ژنوم، مک کرنان یکی دیگر از مکانیسم های بالقوه سرطان زایی آلودگی DNA در واکسن ها را برجسته کرد.

او توضیح داد که قطعات DNA پلاسمید که با کمک نانوذرات لیپیدی وارد سیتوپلاسم سلول می‌شوند، می‌توانند مسیر cGAS-STING، یک جزء حیاتی از پاسخ ایمنی ذاتی را بیش از حد تحریک کنند.

مک کرنان هشدار داد: «فعال شدن مزمن مسیر cGAS-STING می تواند به طور متناقضی باعث رشد سرطان شود. قرار گرفتن مکرر در معرض DNA خارجی از طریق تقویت‌کننده‌های COVID-19 ممکن است این خطر را در طول زمان تشدید کند و شرایطی را برای توسعه سرطان ایجاد کند...

https://jhss.scholasticahq.com/article/127890-a-rapid-detection-method-of-replication-competent-plasmid-dna-from-covid-19-mrna-vaccines-for-quality-control

@pharmamedicalll
@pharmamedicalll
پژوهشگر فرهنگ در بستر بيماري است
اراده راسخ محمود نيكويه در نبرد با اهريمن
روزنامه‌ی‌اعتماد، یک‌شنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳ ،شماره‌ی ۵۰۵۹،گروه هنر و ادبيات| محمود نيكويه از پژوهندگان، فرهنگ، هنر و ادبيات، در روزهاي گذشته خبر از بدخيمي توده ريوي‌اش در گريد دو داد. او براي انجام آزمايش‌هاي پيش‌نياز شيمي‌درماني به انكولوژيست مراجعه كرد. نيكويه در سال ۱۳۲۹ در محله حاجي‌آباد رشت متولد شد. تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در رشت گذراند و در سال ۱۳۵۲ وارد دانشكده ادبيات دانشگاه تهران شد و در رشته زبان و ادبيات فارسي به تحصيل پرداخت.
محمود نيكويه در دهه پنجاه با عنوان زنداني سياسي راهي زندان پهلوي دوم شد. از جمله فعاليت‌هاي پژوهشي او مي‌توان به موارد زير اشاره كرد: حضور او در عرصه رسانه‌ها از دوران نوجواني با چاپ مقالاتي در مطبوعات گيلان آغاز شد. وي مقالات و نقدهاي متعددي در نشريات معتبري مانند نگين، رودكي، راهنماي كتاب، آينده، هنر و ادبيات كادح، نقش‌قلم، گيلان‌زمين و كلك منتشر كرده است. از جمله آثار اين پژوهنده مي‌توان به اين موارد اشاره كرد: «پورداود پژوهنده روزگار نخست»، «از نقطه تا خط/ مجموعه نقد و نظر درباره نصرت رحماني»، «نادره‌كاران/ مجموعه مقالات ايرج افشار»، «تاريخ بلديه رشت»، «رشت، شهر باران»، «دانشنامه فرهنگ و تمدن گيلان/ شماره ۱۱»، «گيلان در سفرنامه‌هاي سياحان خارجي» و چاپ مقالات در نشريات از دهه چهل. محمود نيكويه به دليل پژوهش‌هاي مهم خود در زمينه‌هاي مختلف، به‌ويژه در حوزه فرهنگ و تاريخ گيلان، از جايگاه ويژه‌اي در ميان پژوهشگران و علاقه‌مندان برخوردار است. آثار او منبعي ارزشمند براي شناخت تاريخ، فرهنگ و ادبيات ايران به شمار مي‌رود. جامعه فرهنگي و ادبي ايران اميدوار است كه او هر چه زودتر سلامتي خود را بازيابد و همچنان به فعاليت‌هاي ارزشمند خود ادامه دهد. نگاهي به تاليفات و پژوهش‌هاي نيكويه نشان از علايق او به حوزه‌هاي متنوع فرهنگي از تاريخ فرهنگ و چهره‌هاي معاصر در حوزه ايران‌شناسي گرفته تا ادبيات مدرن و شاعري كه سال‌هاي زيادي از عمر خود را در شهر رشت گذراند.  در كارنامه او همانطور كه اشاره شد هم كتابي درباره همشهري‌اش، ايران‌شناس معاصر، نخستين اوستاشناس و استاد فرهنگ ايران باستان و زبان اوستايي ابراهيم پورداود ديده مي‌شود، هم اثري پژوهشي در خصوص تاريخچه مديريت شهري در رشت؛ هم پژوهشي در باب آنچه سياحان خارجي از سفرهايشان به گيلان نوشتند و هم البته كتابي درباره نصرت رحماني، شاعر مدرن معاصر. دامنه‌اي قابل‌اعتنا از علايق و سلايق اين پژوهشگر در قلمرو فرهنگ ايران‌زمين. بي‌شك جامعه فرهنگي ايران هنوز با محمود نيكويه كار دارد و چشم به راه بازگشت سلامت به جسم و جان اوست.  از دوستداران و علاقه‌مندان نيكويه انتظار مي‌رود تا سپري شدن دوره درمان با انتشار و معرفي بخش‌هايي از آثار او، به اذهان جامعه نقش خدماتش در عرصه فرهنگ و ادب را يادآور شوند تا بدين‌وسيله هر يك به سهم خود قدردان تلاش‌هاي وي باشند.
https://www.tgoop.com/davat1394/17202
کانال دوات فرهنگ، هنر و ادبیات
مینو محرز: موارد ابتلا به کرونا در حال افزایش است متخصص بیماری‌های عفونی: 🔹مردم استفاده از ماسک و شستن مداوم دست‌ها را جدی بگیرند. 🔹توصیه می‌شود همه افراد نسبت به تزریق واکسن آنفلوآنزا اقدام کنند. 🔹زائران به ویژه آن‌هایی که در خانواده افراد مسن و یا دچار…
ضرورت رعایت پروتکل‌‌های سلامت در فصل بیماری‌های هوازی
دوات، سلامت، اختصاصی:
وضعیت بیماری‌های تنفسی زمستانی نگران‌کننده است. برای حفظ سلامتی خود و عزیزانتان، به‌ویژه کودکان، سالمندان و افراد دارای بیماری‌های خاص، نکات زیر را جدی بگیرید:

اجتناب از تجمعات: تا حد امکان از حضور در فضاهای سربسته و تجمعات غیرضروری خودداری کنید. منابع آگاه، احتمال اعلام وضعیت همه‌گیری را رد نکرده‌اند.
احتیاط گروه‌های حساس: کودکان، سالمندان و حتی افرادی که واکسن زده‌اند، باید احتیاط بیشتری داشته باشند.
افزایش بستری‌ها: سویه‌های فعال کرونا و آنفولانزا همزمان در گردش هستند و باعث افزایش بستری‌ها در بیمارستان‌ها شده‌اند.
اولویت مراقبت: مراقبت از کودکان، سالمندان و بیماران خاص را در اولویت قرار دهید.
تهویه مناسب: فضاهای سربسته باید از تهویه مطبوع مناسب برخوردار باشند.
رعایت بهداشت فردی: استفاده از ماسک، الکل مناسب و رعایت فاصله اجتماعی را جدی بگیرید.
مراجعه به پزشک: در صورت مشاهده هرگونه علائم بیماری، به پزشک مراجعه کنید و از خوددرمانی و جستجو در اینترنت برای تشخیص بیماری خودداری کنید. خوددرمانی می‌تواند بسیار خطرناک باشد.
حفظ آرامش: ضمن رعایت نکات بهداشتی، از وسواس فکری بیش از حد پرهیز کنید. استرس و اضطراب بیش از حد می‌تواند سیستم ایمنی بدن را تضعیف کند.
با رعایت این نکات ساده، می‌توانیم به حفظ سلامتی خود و جامعه کمک کنیم.
#آنفولانزا #کرونا #اپیدمی
https://www.tgoop.com/davat1394/17204
Forwarded from حق گرفتنی است
#یادداشت

*گروگانگیری زیر پوستِ رشت*

✍️صادق پنجه ای، وکیل پایه یک دادگستری:


🔴آنچه در این فرصت مجال پرداختن به آن است، نه فرآیند رسیدگی و نحوه‌ی اطلاع و دستگیری یا سوالات از بزه‌دیدگان است، بلکه می‌توان با کنکاش در این واقعه، اقدام به آسیب‌شناسی کرد و آن را مورد بررسی قرار داد که چه عواملی  موجب پدیدایی چنین رخدادِ هولناکی شده است؛ قطعاً این واقعه ابعاد عمومی و غیرعمومی دیگری نیز دارد که بنا به ملاحظات بزه‌دیدگان منتشر نشده است.



👇ادامه خبر:

http://adlnameh.ir/?p=20098

@sadegh_panjehee
Forwarded from درنگ
بکتاش آبتین
كه چه؟

كه چه؟
دهان باز كنم كه چه؟
كه پنجره ها باز شود
كه نام تو آغاز شود
كه اين قافيه‌های بی در و پيكر
بيهوده دنبال تو بگردند.

كه چه؟
دنيای خط كشی عابران پياده را ببين
خسته نيستی؟
از اين همه خيابان و اينهمه عابر ...

فكر كن
آرام به كودكی‌هايت فكر كن،
به آهن‌ربايی كه روی يخچال می‌چسباندی
و به عكس برگردان های روی دست‌هايت فكركن.

عكس های سياه و سفيد را ورق بزن
و به عكس‌های كلاس‌ اول
به بابا كه آب داده بود
و به حالا
كه آب از سر عكس‌ها گذشته است فكر ...

سوت قطار را می‌شنوی؟
حالا اگر می‌توانی
به كسالت سوزنبانی فكر كن
كه با بادبزن
مگس‌های حسود را
از روياهايش دور می‌كند

راستی تا يادم نرفته بگويم
كه مادربزرگ را
فراموش نكن
و فراموش نكن كه قصه‌های مادربزرگ را
تا نرفته ياد بگيری
و ياد بگيری
كه آشپزخانه
با آواز مادربزرگ يعنی آشپزخانه ...
فراموش نكن؛
ريل‌های بدون نظم پيشانی مادر بزرگ را فراموش نكن...

نه اين قطار هم سر آمدن ندارد
و تو بايد كنار ريل های بی‌حوصله
به جای قطارها
سوت بزنی ...

#بکتاش_آبتین

https://www.tgoop.com/derangeadabi
Forwarded from 🌲🌺آهنگ‌های خاطره‌انگیز🌺🌲
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#گیلکی‌ترانه_شکاربان
#شعروملودی_محسن_آریاپاد
#خواننده_حمید_سلیمی
#تنظیم‌آهنگ_رضا_سعیدی
#تدوین_حبیب_مومنی

جنگلِ هیکل به‌ دارَهاونی اَینه سبزه‌زارَه
هردوجا، جایه شکارَه‌هَن شکاربانانِ کارَه
اوی شکاربان! اوی شکاربان!
شَله‌خوئِنایاَ نلرزان!
دشتِ مورغاناَ نترسان!
اَگه اِیسی مردِ میدان-!
بیا بشیم شکارِ گورگان!
اوی شکاربان! اوی شکاربان!...
نوگو!: اَ اَنگاره فاله!گورگِ رابلد شَهاله!
"شَله‌کاَ" تنبل و داله! ■ اونی خوردنم حلاله!
اوی شکاربان! اوی شکاربان!
گورگاَ دونخوان به تی ایوان!
اون تی مالاناَ بوکوشته!
تی‌چراغاناَ دوکوشته!
نواشون شکارَه مورغان!
اوی شکاربان! اوی شکاربان!
جنگلِ قشنگی دارَه!اونی دیم دشتاَ سوارَه!
اَگه تی ناجه شکارَه-گورگِ کوشتن پیلئِه کارَه!
اوی شکاربان! اوی شکاربان! اوی شکاربان!
تی جانِ شیره' اَ گورگان اودوشتید!
تی شیردِه گاواَ با مانده بوکوشتید!
عزیز..‌‌‌‌. امان... خدایا...
فودار پورساچمه غول‌کوش تفنگاَ!
بَزن گورگاَ هَچین فینشان فشنگاَ!
شَله‌کایاَ بنه اَشکل بَجارِه!
نترسان تیرِ جاَ دشتِ تورنگاَ!
اَماَ هَمّتاَ بیداریم!گورگِ رِه مردِ شکاریم!
جه سَل وُ نَما دَواریم!کی بیشیم گورگاَ فوداریم!...
همایش «اقتصاد هنر» در خانه هنرمندان ایران

همایش «درباره اقتصاد هنر» با حضور و سخنرانی جمعی از فعالان حوزه‌های هنرهای تجسمی، موسیقی، تئاتر، سینما، ادبیات، کتاب و اقتصاد، در خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.
در این همایش که در زمره سلسله نشست‌های مجلة فرهنگی هنری «عصر روشن» برگزار خواهد شد، این افراد به سخنرانی خواهند پرداخت:
-جمشید حقیقت‌شناس، عضو و رییس پیشین انجمن هنرمندان نقاش ایران و مشاور هنری و اجرایی گالری‌های خانه هنرمندان ایران
-فاضل جمشیدی، خواننده پیشین ارکستر ملی ایران، عضو و معاون اسبق خانه موسیقی ایران و عضو اتاق بازرگانی تهران
-حسین هاشم‌پور، کارشناس هنرهای تجسمی، با تجربه فعالیت در حراجی‌های آثار هنری در عرصه‌های ملی و بین‌المللی
-امید معلم، صاحب امتیاز و مدیر مسؤول مجله سینمایی «دنیای تصویر»، تهیه‌کننده و مدیر جشن «حافظ»
-احسان حاجی‌پور، دبیر انجمن صنفی کارگردانان تئاتر ایران و دبیر بخش تئاتر و موسیقی جشن «حافظ»
-سعید پورعلی، دانش‌آموخته دکتری علوم سیاسی، مدرس دانشگاه و معاون فرهنگی – اجتماعی منطقه آزاد کیش در چند دوره مدیریت
نشست یادشده که با اجرا و کارشناسی علیرضا بهرامی و افسانه حسنیه، طبق روال نشست‌های «عصر روشن»، با شعرخوانی و گفت‌وگوی جمعی از اهالی شعر و موسیقی نیز همراه خواهد بود، روز جمعه 21 دی 1403 از ساعت 17 در تالار استاد امیرخانی خانه هنرمندان ایران برگزار خواهد شد.
خانه هنرمندان ایران در نشانی تهران، خیابان طالقانی، خیابان موسوی شمالی، باغ هنرمندان، واقع است.
@asrerowshan
جلسات تاریخ سینما

شاهکارهای تاریخ سینما بر روی پرده بزرگ

یکشنبه‌ها، ساعت ۴ تا ۷ عصر

سری جدید:
جنگ نکنیم، عشق بورزیم!

سیری در سینمای عاشقانه جهان!

این هفته: شکوه علفزار
محصول سال ۱۹۶۱

با حضور:
بهزاد عشقی، منتقد سینما

در کارگاه نمایش پروین

برای اطلاعات بیشتر می‌توانید با اکانت‌های آموزشگاه سینمایی پروین در شبکه‌های اجتماعی در ارتباط باشید.

Whatsapp: 09930737470
Telegram: @ParvinCinemaInstitute

شماره تماس: ۳۳۲۲۵۶۲۳-۰۱۳ و ۰۹۹۳۰۷۳۷۴۷۰
@amoozeshgahe_parvin
🎭
کارگاه نمایش پروین تقدیم می‌کند:

نمایش "صندلی برای مستر ایکس!"

نویسنده: اوژن یونسکو

بازنویسی و اجرا: بهزاد عشقی

۱ الی ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ (به غیر از روز شنبه)

ساعت ۲۰:۰۰

در کارگاه نمایش پروین

لینک مستقیم تهیه‌ی بلیت نمایش

@amoozeshgahe_parvin
نمایشگاه نقاشی فرنود فرقانی ذر گالری پویا رشت
https://www.tgoop.com/davat1394/17215
Forwarded from درنگ
داریوش معمار
علی باباچاهی؛ پیام‌آور شعر در زمانه تقلیل‌ها


در روزگاری که معیار سنجش هنر برای بسیاری، میزان تبلیغ و پسند در شبکه‌های اجتماعی شده و این بیماری به ادبیات و شاعران نیز سرایت کرده است، شاعران بزرگ و تأثیرگذار، که خلاقیت و آینده‌نگری جوهره آثارشان است، کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند.
علی باباچاهی یکی از این چهره‌های برجسته است؛ شاعری که بیش از نیم‌قرن از عمر خود را به سرودن شعر و اندیشیدن به جهان شعر اختصاص داده است. باباچاهی در میان شاعران معاصر، نمونه‌ای کم‌نظیر از تلاش خستگی‌ناپذیر برای خلق زبانی نو، احوالی تازه و بیانی متفاوت است.
یکی از ویژگی‌های مهم شعر باباچاهی، پیوند عمیق آن با شخصیت شاعر است. او از جوانی تاکنون، همواره کوشیده است همپای نوآورترین جریان‌های شعری پیش برود و هرگز به شهرت‌های زودگذر یا تأثیرپذیری از جریان‌های روز تن نداده است. این پایداری در اصالت و استقلال فکری، شعر او را از بسیاری از هم‌عصرانش متمایز می‌کند.
در این میان، شعر نوآورانه تفاوتی اساسی با شعر تقلیدی دارد. شعر نوآورانه، آفرینش است؛ خلق جهانی که پیش از این وجود نداشته است. در مقابل، شعر تقلیدی، صرفاً انتقال مفاهیم از زبانی به زبانی دیگر است. در دوران ما، شاعران آفرینشگر کمتر یافت می‌شوند و در عوض، شاعران پیام‌رسان، که صرفاً ناقل کلمات‌اند، فراوانند.
علی باباچاهی، بی‌تردید، شاعری آفرینشگر است. او جهانی منحصربه‌فرد از کلمات می‌سازد که مخاطب را به پیامبری از جنس معناها و احساس‌های گوناگون تبدیل می‌کند.
این نوشته کوتاه با این هدف نگاشته شده است که سهمی در ترویج شعر و اندیشه‌های یکی از برجسته‌ترین شاعران معاصر داشته باشد و مخاطبانی که در جست‌وجوی معنا و آفرینش‌اند را به تجربه‌ای نزدیک‌تر و عمیق‌تر با جهان شعر دعوت کند.

#علی_باباچاهی
#داریوش_معمار

https://www.tgoop.com/derangeadabi
Forwarded from درنگ
به احترامِ شعر و حیات شرافتمندانه ی علیشاه مولوی
محمد لوطیج

یادآوری
علیشاه مولوی، که غالبا در حاشیه روزگار می گذرانید، به صفحه ی نخست سایت ها و نشریات آمد. شاعر بختیاری، بامداد پنج‌شنبه، ۱۵ اسفند 92، در بیمارستان فیروزآبادی درگذشت.
عـلیشاه مولوی گـَرسَنگی در سال ۳۱ در میانکوهِ آغاجاریِ خوزستان در خانواده ای روستایی چشم به جهان گشود. تحصیلاتش را در شهر زادگاهش به پایان برد و در دانشگاه، ادبیات فارسی خواند. در دوران دانشجویی، علاوه بر شعر تئاتر و سینما را جدی گرفت و ذهنیت سیاسی اش نیز در همین دوران سامان یافت. در فاصله ی سالدهای ۵۸ تا ۶۰ ، با نام¬های مستعار ع.مولوی، بهارآقا و علی مولوی پنج دفتر شعر- نشانه‌های زمینی، آوازهای آغاز، بهار تا زمستان ۵۸، از خلق به امپریالیزم، خلق‌نامه- و یک مجموعه داستان- شهید سوم - منتشر کرد. از دهه ی شصت به این سو، آثارش در نشریات ادبی و مجلاتی چون آدینه، دنیای سخن، کارنامه، بایا، نافه، کلک، گوهران، پابریک، ارمغان فرهنگی، تجربه و روزنامه‌های پایتخت به چاپ رسید. مدتی نیز صفحه شعر مجله ی نافه را می گرداند. سردبیری نشریه ی ادبی دال و داوری چند جایزه ی ادبی مستقل را عهده دار بود. در سال ۱۳۸۷ مجموعه شعر «کاملاً خصوصی برای آگاهی عموم» را در نشر ناکجا منتشر کرد.
(1)
برای به دست دادن تصویری تمام قد از علیشاه مولوی، به گمانم ارزیابی اشعار او کافی نباشد، بخش عمده ای از اهمیتِ علیشاه مولوی بودن در نحوه ی عرضه ی آثار، حضور اجتماعی و منش و شخصیت فرهنگی او نهفته است. اگرچه خیلی از ما در این سال¬ها ثابت کرده ایم که می شود، علیشاه با روند زندگی اش و عملاً ثابت کرد نمی شود هم تن به سانسور داد و هم با آن مخالف بود. نمی توان بخشنامه های فرهنگی را مو به مو اجرا کرد و بعد در مخالفت با آن دادِ سخن داد. او از خیلی چیزها گذشت تا بر سر اصول با کسی معامله نکند. و گاه حتی با خودش هم لج کرد تا آنچه را که بدان باور داشت زیر پا نگذارد. از این روی در سه دهه ی اخیر که مهم ترین دوره ی حیات ادبی علیشاه است، تنها به چاپ شعر و نقد شعر در نشریات بسنده نمود و حتی پیشنهادهای وسوسه کننده ی ناشران معتبر را نادیده گرفت.
(2)
خط ریش چکمه ای که بیشتر به فیلسوفان یک سده پیش تر پهلو می زد، با چشمانی نافذ که عینکی با قاب مشکی آن را احاطه کرده بود، در بدو امر چهره ای جدی و نفوذناپذیر را بازتاب می داد. اما کافی بود تنها یک بار، یک بار درباره ی شعر با او سخن گفته باشی، آن وقت جزء دوستانش می شدی. به همین راحتی. و اگر می فهمید که شاعری شهرستانی هستی، محال بود در هر گفت و گوی تلفنی، چهار پنج بار تو را به خانه اش دعوت نکند. این را همه ی کسانی که علیشاه را از نزدیک می شناختند، گواهی می دهند که درِ خانه اش به روی همه ی اهالی کلمه به ویژه بچه های شهرستانی باز بود.
نخستین بار که تلفنی با مولوی حرف می زدم، فکر می کردم آدمِ آن سویِ خط، هم سن و سال خودم باشد، بس که آدمِ آن سویِ خط متواضع بود و از موضع برابر سخن می گفت، در حالی که بیست سال پیش تر به دنیای ادبی معرفی شده بود و در تمام این سال ها یکی از صداهای احترام برانگیز شعر ایران بود. کارش را به صورت جدی و حرفه ای انجام می داد. اگر قرار بود درباره ی کسی بگوید یا بنویسد، حتما فرصت مطالعه می-خواست و بعد با دست پر می آمد. برخلاف دیگران که به اطلاعات عمومی شان بسنده می کردند، علیشاه معمولا بدون مطالعه ی موردی و دقیق، سخن نمی گفت و چیز نمی نوشت. اهل رفیق بازی بود، اما دوستی ها را بیرون متن لحاظ می کرد.
زنده یاد گلشیری در جایی می گوید ما اهالی کلمه تا سی سالگی کتاب می خوانیم و بعد از آن فقط می نویسیم و حرف می زنیم. اما مولوی این مسیر معمول را نپیمود. علیشاه بیش از آن که بنویسد و حرف بزند، می خواند. آن چه از مولوی منتشر شده، دانش و آگاهی او را به ویژه در عرصه ی شعر امروز بازتاب نمی دهد. شعر امروز را مثل کف دستش می شناخت، اما این آگاهی را تمام قد در معرض داوری قرار نداد. او خیلی بیشتر از حرف ها و نوشته هایش می دانست.
(3)
در دوره ای که تبِ التهاب و هیجان همه را گرفته بود، علیشاه مولوی نیز به صف مشتاقان و امیدواران پیوست و مطابق سنت آن سال ها که دوره ی شاه زدایی بود، علیشاه را به ع مولوی و علی مولوی بدل نمود و تند و تند کتاب چاپ کرد، به اندازه ی تمام عمر و از آن پس دیگر کتابی به نامش نشد. علی مولوی که در آن سال ها در پی ایفای رسالت انقلابی اش بود، چنان نوشت که از این فاصله چیزی برای بازنمایی باقی نمی ماند. به عبارت دیگر، آثار مورد اشاره چیزی به قدر و قیمت او نمی افزاید.
Forwarded from درنگ
👆 ادامه ی به احترام شعر و حیات شرافتمندانه ی علیشاه مولوی
محمد لوطیج
مهم ترین چهره ی مولوی را باید در دو دهه ی اخیر جست و جو نمود. او در ردیف معدود شاعران میانسالی است که به واسطه ی تربیت ذهنی انعطاف پذیرش توانسته در مناسبات و ساز و کارهای شعرش تجدید نظر نموده، از ایستایی و پا در جایی رهایی یابد. اما واقعیت این است که کارنامه ی پراکنده ی او موقعیت و شأن واقعی اش را در شعر امروز بازتاب نمی دهد. و شاید نشر یکجای همه ی شعرهای چاپ شده و نشده ی این سال هایش، امکان داوری دقیق و منصفانه درباره ی شعر او را فراهم آورد.

"چراغ‌ها که روشن می‌شوند
به تعداد صندلی‌های سینما
امیلیانو زاپاتا برمی‌خیزد.
حالا اگر کسی فریاد بزند زاپاتا!
می‌روم پنجره را ببندم
پیش از آمدن «امیلیانو» ماه رفته بود".

رویکردهای شعری علیشاه به طور کامل در هیچ یک از دسته بندی های شعر دو دهه ی اخیر جا نمی گیرد، اما در عینِ این پرهیز، همسایگی نزدیکی با جریان های شعری امروز دارد و از به کار گرفتن وجوه انرژیکِ نحله های مختلف غافل نمی ماند. پاره ای شعرهای او را می توان در مجاورت ساده نویسی های سال های اخیر جای داد و در عین حال این ظرفیت را دارد که بخشی از پیشنهادهای شعر متفاوت را به نفع امضای شخصی اش مصادره کند. علیشاه در شعرهای این سال هایش، پاره ای ذهنیت سیاسی و اجتماعی را نیز به همراه دارد و برخی ارجاعات شعر او به خوبی صف بندی های جامعه ی امروز را در سطح سیاسی-اجتماعی بازتاب می دهد. علیشاه ضمن احاطه بر تازگی های شعر امروز ایران و بهره گیری برخی وجوه شعر متفاوت، همچنان شاعری مسئول و متعهد به ابعاد انسانی شعر باقی ماند و مجموعه ی این عناصر و کارکردها، شعر بیست سال اخیر او را سامان می دهد و تحقیقاً در همین حدود است که تشخّص شعری اش رقم می خورد.
او در شعرش بی طرف نمی ماند و غالبا داوری اش را با ظرافت تعبیه می کند. حتی در شعری که سویه های اصلی اش به سمت نابیت، شگردهای دیداری و نسبتاً غیرمتعارف پیش می رود، این شهروند نگران را می توان دید که در پس کلماتی ساده، نبض شهر خسته و تنهایی و در عینِ حال دغلبازی آدم ها عذابش می دهد.

"اين طور است كه
در چهاردهمين شب از حلول ماه در آب و آينه و آسمان
پرده از زشت‌ترين رخسار زمين
و، قفل از گوياترين زبان من مي‌افتد
ببخشيد/ نمي‌توانم به شما اعتماد كنم
مگر، مرده يا خوابيده باشيد"

علیشاه در مجموع رویکردی غیرنخبه گرایانه دارد و آن چه که با التفات به شعرهای منتشر شده در نشریات و مجموعه ی «کاملاً خصوصی برای آگاهی عموم» می توان گفت این است که ضمن وفاداری به رسالت اجتماعی هنرمند، تسلیح شعرش به شگردهای زبانی، فرمی و دیداری را از یاد نمی برد و مجموع همین شاخصه های شعر اوست که هم مخاطبان حرفه ای را راضی می کند و هم برای مخاطب عامّه جاذبه دارد.
"زیر این پوست در حال پلاسیدن
کودکی شاداب مانده است
که علاقه ای به بازی بزرگان ندارد
و گاهی رویاهایش را می نویسد "/(می نوشت).

#علیشاه_مولوی
#محمدلوطیج


https://www.tgoop.com/derangeadabi
Forwarded from درنگ
علیشاه مولوی

مکزیک یعنی زاپاتا"

(با احترام به الیا کازان – برای فیلم زنده‌باد زاپاتا)





نمایِ نامرئی نزدیک

پنجره را برای ماه
و ایمیلم را برای امیلیانو زاپاتا باز گذاشتم
با سپیده، روی سایت صلح، عدالت و آزادی ـ صدایم کرد
یادم آمد به همین دلایل
دوربین الیا کازان در برابرش زانو زده بود
گفتم: هنوز هم، نظامی‌ها رد اسب سپیدت را روی اینترنت تعقیب می‌کنند
گفت: هنوز هم، نگران کودکان گرسنه مکزیکم
گفتم: امیلیانو مرا ببخش
دختری را که دوست داشتم
به بهانه‌‌ی دیدن تو، به سینما بردم
گفت: سکانس کلیسا، یادت هست؟
برای دیدن دختری که دوستش داشتم، خدا را بهانه کردم.
گفتم: چه باشکوه شده بود مارلون براندو وقتی که تو را بازی می‌کرد
گفت: جهان چیزی برای ستودن نداشت، جز عشق

برگشت به نمای عمومی آغاز انفجار مکزیک هزار و نهصد و نه

کنج کاخ ـ زیر عکس بزرگ مادرو
زردو ـ زاورا، روستاییان یعنی سرخ
دوربین از روی شانه‌ی فاتح مکزیک آن‌ها را تحقیر می‌کند.
: آقا مزارع ما را، سیم‌های خاردار شما مجروح کرده‌اند.
نان از سفره به خواب کودکان‌مان رفته است
آرامش اسب‌های نجیب ما را
انفجار تفنگ‌های عجیب شما آشفته کرده است
نجابت زن‌های آرام ما را
توحش سربازهای شما تاراج کرده است
آقا: لطفاً، بگویید، مزارع ما را آزاد کنند

نمای درشت درخشان با گریم مرگ

همه چیز از یک سئوال آغاز می‌شود
: اسم؟
: امیلیانو زاپاتا
اسمی که مادرو دورش دایره می‌کشد.
مثل مزارع مکزیکی که سیم‌خاردار
امیلیانو، سرخ‌پوستی، گرسنه است
اما گول نمی‌خورد
اگر چه حرف‌های رئیس جمهوری بانمک‌اند
دقت کنید، یک پلان مانده به پلان پایانی
دوربین از نگاه نگران فاتح مکزیک
درشت چهره‌ی او را با گریم مرگ می‌بیند
: مزارع مردم را آزاد کنید
بچه‌ها گرسنه‌اند
بچه‌های گرسنه چاشنی انفجار زاپاتا هستند
مواظب باشید او شبیه آتشفشان پوپو کاپتل، ناگهان منفجر می شود.
نمای نمی‌دانی چه زیبای زندگی ـ مکزیک روی مدار غرور
درست بعد از دیزالوی که فاتح مکزیک را در مزرعه محو می‌کند،
آتشفشان پوپو کاپتل منفجر می‌شود
حالا، مکزیک یعنی زاپاتا
از اینجا تا نمای نحس ناروا دوربین الیا کازان
کوتاه تر از قد امیلیانو ایستاده است
نمای نحسِ ناروا
چه جای شکایت از نقش ناروای قابیل،
و چرا افسوس از سرنوشت شوم هابیل؟
کاش می‌شد این سکانس لعنتی را حذف کرد
نرو، امیلیانو، برگرد ـ ببین زنی که دوستت دارد،
حادثه را در ماه حدس می‌زند
امیلیانو
برای الیا کازان سخت است دکوپاژ سکانسی که
نظامی‌ها پلان به پلان‌اش را نوشته‌اند
امیلیانو، این اسب شایسته است که افسانه شود؟
او دل‌نگران تو، مسیر رگبار گلوله‌های هنوز نیامده را می‌بیند
دوربین از نگاه آسمان
تو باید به ناکجا بروی و اسبت به قله‌ی کوه
پلان پایانی ـ پایا در خاطره ها
این پلان را مردم مکزیک نوشته‌اند
و الیا کازان آن را سروده است
سراسیمه اسبی که مرگ سوارش را دیده است
بر تارک کوهی شیهه می‌کشد، تا افسانه می‌شود
امیلیانو می‌شود ـ نو می‌شود
اگر نون پایان را بین روستاییان تقسیم کنیم…؟
نمای عمومی علاقه‌ی آدم‌ها به عدالت
چراغ‌ها که روشن می‌شوند
ـ به تعداد صندلی‌های سینما
امیلیانو زاپاتا برمی‌خیزد.
حالا ـ اگر کسی فریاد بزند: زاپاتا…؟!
می‌روم پنجره را ببندم. پیش از آمدن امیلیانو , ماه رفته بود.
 
#علیشاه_مولوی

https://www.tgoop.com/derangeadabi
2025/01/14 05:43:16
Back to Top
HTML Embed Code: