Forwarded from سعید مبشر (Saeid_m)
غزلی در سبک و سیاق شعر هندی
نمیپرسند جز نام رضا را بین خواب از هم
رسولانی که میگیرند با حیرت جواب از هم
توکل میکند هر صبح قبل از لمس ایوانت
وَ اِلّا میگسست از نور گنبد آفتاب از هم
مرا با ناامیدی اتحادی بود و در صحنت
شبیه جِنّ و بسمالله کردیم اجتناب از هم
لباسم هر چه باشد زائرم آری به جز عنوان
ندارند امتیازی ابر و باران و حباب از هم
به رغم مرزها دنیا سراسر زیر مهر توست
جدا کی میتوان کرد آسمان را با طناب از هم؟
"علی آری علی آری علی آری علی مولاست"
میآید در اذان گلدستههایت را خطاب از هم
وضو میگیرم و اشکم درون آب میریزد
من و حوض حرم گویی که داریم انشعاب از هم
چنان اسم تو را با وجد میخوانم که نزدیک است
بپاشد مثل یکتسبیح صحن انقلاب از هم
به غیر از خطّ باران بر بسیط صفحهی صحرا
روایت کرده چشمان تو را صدها کتاب از هم
چه تصویری! ضریحت در دل و دل در ضریح تو
دو آیینه هنرمندانه میبندند قاب از هم
#سعید_مبشر
@saeid_mobasher_71
نمیپرسند جز نام رضا را بین خواب از هم
رسولانی که میگیرند با حیرت جواب از هم
توکل میکند هر صبح قبل از لمس ایوانت
وَ اِلّا میگسست از نور گنبد آفتاب از هم
مرا با ناامیدی اتحادی بود و در صحنت
شبیه جِنّ و بسمالله کردیم اجتناب از هم
لباسم هر چه باشد زائرم آری به جز عنوان
ندارند امتیازی ابر و باران و حباب از هم
به رغم مرزها دنیا سراسر زیر مهر توست
جدا کی میتوان کرد آسمان را با طناب از هم؟
"علی آری علی آری علی آری علی مولاست"
میآید در اذان گلدستههایت را خطاب از هم
وضو میگیرم و اشکم درون آب میریزد
من و حوض حرم گویی که داریم انشعاب از هم
چنان اسم تو را با وجد میخوانم که نزدیک است
بپاشد مثل یکتسبیح صحن انقلاب از هم
به غیر از خطّ باران بر بسیط صفحهی صحرا
روایت کرده چشمان تو را صدها کتاب از هم
چه تصویری! ضریحت در دل و دل در ضریح تو
دو آیینه هنرمندانه میبندند قاب از هم
#سعید_مبشر
@saeid_mobasher_71
به نظر من، یکی از چیزهایی که باعث میشود ما با کلاممان زیاد نتوانیم به همنوعانمان تسلا بدهیم این است که حسننیت ما، بهرغم میل ما، پیش از آنکه به لب ما بنشیند با مزۀ دهان ما درمیآمیزد.
سایلاس مارنر 📖
#جورج_الیوت 🖋
سایلاس مارنر 📖
#جورج_الیوت 🖋
آنچنان خوب است
که گاهی با خودم میگویم:
باید هر ثانیه به او بگویم دوستش دارم🥹♥️
که گاهی با خودم میگویم:
باید هر ثانیه به او بگویم دوستش دارم🥹♥️
رفته بودم داروخونه، نسخه رو دادم به متصدی، یه نگاهی به نسخه انداخت و گفت: «فقط سومی رو نداریم، بپیچم؟»
گفتم: «مشابهش هم باشه ایرادی نداره.»
دو دقیقه بعد داروها رو آورد، داد بهم. برای اطمینان دوباره ازش پرسیدم: «اون موردی که گفتین ندارین، مشابهش رو گذاشتین دیگه؟»
گفت: «آره داریفناسین نداشتیم به جاش سولفناسین گذاشتم، بیاختیاریِ ادراره دیگه!!»
خب مرد مومن، لازم نبود جلو اون همه آدم اینقدر صریح صحبت کنی! الآن من چجوری به بقیه ثابت کنم که خودمو پوشک نکردم و دارو رو برا کسی دیگه میخوام! :/
#مهدیار
گفتم: «مشابهش هم باشه ایرادی نداره.»
دو دقیقه بعد داروها رو آورد، داد بهم. برای اطمینان دوباره ازش پرسیدم: «اون موردی که گفتین ندارین، مشابهش رو گذاشتین دیگه؟»
گفت: «آره داریفناسین نداشتیم به جاش سولفناسین گذاشتم، بیاختیاریِ ادراره دیگه!!»
خب مرد مومن، لازم نبود جلو اون همه آدم اینقدر صریح صحبت کنی! الآن من چجوری به بقیه ثابت کنم که خودمو پوشک نکردم و دارو رو برا کسی دیگه میخوام! :/
#مهدیار
-گفت چگونه ای؟
+گفتم:
در من امیدی بسیار
همراه با نَمی اَشک
کَمی رنج
و بی حوصلگی پیدا میشود…
+گفتم:
در من امیدی بسیار
همراه با نَمی اَشک
کَمی رنج
و بی حوصلگی پیدا میشود…
محترمانه رنج کشیدن کار سختیه...
فک کن مثلا یه دبه ماست خریدی داری برمیگردی خونه، یهو پات گیر میکنه به برآمدگی آسفالت، میخوری زمین و کل ماست میپاشه رو زمین ولی تو نمیتونی دو تا حرف رکیک بزنی که آروم شی، چون باید محترمانه رنج بکشی! :)
فک کن مثلا یه دبه ماست خریدی داری برمیگردی خونه، یهو پات گیر میکنه به برآمدگی آسفالت، میخوری زمین و کل ماست میپاشه رو زمین ولی تو نمیتونی دو تا حرف رکیک بزنی که آروم شی، چون باید محترمانه رنج بکشی! :)
یا کلا بیخیال نیمفاصله شو و ازش استفاده نکن، یا اگه میخوای استفاده کنی درست بهکار ببرش!
یعنی چی آخه «علی کتابش را برد.»؟!
چرا الکی نیمفاصله میذاری؟!
علی کتابش را برد. تمام!
نیمفاصله پز نیست، سبک زندگیه!
یعنی چی آخه «علی کتابش را برد.»؟!
چرا الکی نیمفاصله میذاری؟!
علی کتابش را برد. تمام!
نیمفاصله پز نیست، سبک زندگیه!
کاش میتونستم قلبم رو بخاطر تموم دردهایی که داره تحمل میکنه، بغل کنم...❤️🩹
Forwarded from علی فرزانه موحد
ای اولین امپراطوریِ خاک
ارابهی خستهی مانده در گل
تاریخِ سرشارِ از شیرمردان
افتاده در دام دزدان بزدل
ای مرزِ تا تیر آرش رسیده
خاکِ به خون سیاوش تپیده
دریای قوهای گردن بریده
جاشوی افتاده از چشم ساحل
ای صبح کوچیده از موی الوند
خاکستر در گلوی دماوند
میدان آزادی پای دربند
فریاد مقتول در چنگ قاتل
دکانِ ناقاضیانِ ستمکیش
میدان بی ریشههای پر از ریش
جولان کفتار در جامهی میش
قرآن تفسیریِ شیخ جاهل
اروند خشکیده از قهر باران
آرامگاه بزرگ دلیران
ایرانم.. ایرانم.. ایرانم.. ایران
کارون مجروح خونین شمایل
میمیرم از چهرههای کبودت
چون مرگ تدریجی زندهرودت
چون آسمان پر از خاک و دودت
با دردهای تو منزل به منزل...
#علی_فرزانه_موحد
ارابهی خستهی مانده در گل
تاریخِ سرشارِ از شیرمردان
افتاده در دام دزدان بزدل
ای مرزِ تا تیر آرش رسیده
خاکِ به خون سیاوش تپیده
دریای قوهای گردن بریده
جاشوی افتاده از چشم ساحل
ای صبح کوچیده از موی الوند
خاکستر در گلوی دماوند
میدان آزادی پای دربند
فریاد مقتول در چنگ قاتل
دکانِ ناقاضیانِ ستمکیش
میدان بی ریشههای پر از ریش
جولان کفتار در جامهی میش
قرآن تفسیریِ شیخ جاهل
اروند خشکیده از قهر باران
آرامگاه بزرگ دلیران
ایرانم.. ایرانم.. ایرانم.. ایران
کارون مجروح خونین شمایل
میمیرم از چهرههای کبودت
چون مرگ تدریجی زندهرودت
چون آسمان پر از خاک و دودت
با دردهای تو منزل به منزل...
#علی_فرزانه_موحد
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
یک دروغ ممکن است دنیا را دور بزند
و به جای اولش برگردد؛ اما در همین مدت، یک حقیقت هنوز دارد بند کفشهای خود را میبندد تا حرکت کند.
#مارک_تواین
@dontjoin1
و به جای اولش برگردد؛ اما در همین مدت، یک حقیقت هنوز دارد بند کفشهای خود را میبندد تا حرکت کند.
#مارک_تواین
@dontjoin1