Forwarded from روانشناسی جهاددانشگاهی
✅ جلسه کتابخوانی: تمدن و ملالت های آن (زیگموند فروید به ترجمه محمد مبشری)
⚜با حضور دکتر مسعود مقدس زاده
پنجشنبه ۲۱ تیرماه ساعت ۱۸:۳۰
جهت تمایل در این نشست حتما از طریق لینک ثبت نام انجام دهید.
https://formafzar.com/form/otkvk
🕊همراه ما باشید...
☎️۰۵۱۳۸۸۳۹۹۹۸
@ravan_jahad
⚜با حضور دکتر مسعود مقدس زاده
پنجشنبه ۲۱ تیرماه ساعت ۱۸:۳۰
جهت تمایل در این نشست حتما از طریق لینک ثبت نام انجام دهید.
https://formafzar.com/form/otkvk
🕊همراه ما باشید...
☎️۰۵۱۳۸۸۳۹۹۹۸
@ravan_jahad
Forwarded from روانشناسی جهاددانشگاهی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر مقدس زاده
✅ خلاصه جلسه اول کتابخوانی تمدن و ملالت های آن توسط خانم زهرا ده نبی همراه ما باشید...🕊 @ravan_jahad
کسانی که جلسه اول حضور نداشتند و در جلسه دوم شرکت میکنند، میتوانند خلاصه جلسه اول را اینجا ملاحظه کنند.
... بسیاری از پیشفرضهای قالبی تئوریهای روانکاوی خصوصیات مردمان سفیدپوست اروپایی-آمریکایی، متعلق به طبقات اجتماعی-اقتصادی متوسط به بالا، و با گرایش دگرجنسخواهی را به عنوان معیار سلامتی و نرمال بودن در نظر میگیرد و علیه سایر مردم نوعی سوگیری دارد...
بخشی از یادداشتهایم که درباره فرهنگ و روانکاوی مینویسم. برای مطالعه متن کامل به کانال زیر مراجعه فرمایید:
https://www.tgoop.com/psychoanalysis_religion_culture
بخشی از یادداشتهایم که درباره فرهنگ و روانکاوی مینویسم. برای مطالعه متن کامل به کانال زیر مراجعه فرمایید:
https://www.tgoop.com/psychoanalysis_religion_culture
Telegram
تاملاتی در روانکاوی، دین، و فرهنگ
دکتر مسعود مقدسزاده
در اینجا یادداشتهایم را میگذارم
در اینجا یادداشتهایم را میگذارم
انتشار خبر محکومیت و لغو مجوز کار یکی از روانشناسان مشهور ایرانی توسط دادگاهی در استرالیا و به دلیل تخطی از مرزهای اخلاق حرفهای، بسیار متاثر کننده بود. به خصوص که سالها قبل با ایشان آشنایی و دوستی داشتم. طبیعتا من در جایگاهی نیستم که بخواهم درباره درستی یا نادرستی این خبر اظهار نظر کنم ولی نکتهای که ضروری دانستم به آن اشاره کنم این است که:
برخی از طرفداران و علاقهمندان به ایشان که در مقام دفاع برآمدهاند بیان میکنند: "فرضا که چنین اتفاقی هم رخ داده باشد، یعنی درمانگر با مراجعاش رابطه جنسی برقرار کرده باشد، این خطای شخصی است و ایشان هم عذرخواهی کرده است! مگر آسیبی به کسی زده است؟"
این اظهار نظر که حاکی از عدم آشنایی گوینده با سازوکار روان آدمی و ابتداییترین اصول اخلاق حرفهای است بسیار خطرناک است. چون به نوعی خطایی را که به هیچ وجه شخصی نیست و اتفاقا بسیار هم آسیب جدی به روان قربانی زده است، نرمال سازی میکنند. توضیح آن پیچیده است و شاید در این فضا نگنجد، اما ساده شده آن این است:
مراجع (در هر سن و سالی که باشد) در رابطه با درمانگرش، از نظر وضعیت روانی همچون کودک است و درمانگر در جایگاه والد قرار میگیرد. پس، رابطه جنسی والد با فرزندش ، آن هم کودک، به هیچ وجه قابل پذیرش نیست.
اگر ایشان یا هر رواندرمانگر دیگری با مراجع خود رابطه جنسی برقرار کرده باشد به هیچ آب زمزمی نمیتوان تطهیرش کرد و به هیچ وجه صلاحیت فعالیت در این حرفه را ندارد.
خوشبختانه قوانین حرفهای در این زمینه کاملا واضح و جدی است.
برخی از طرفداران و علاقهمندان به ایشان که در مقام دفاع برآمدهاند بیان میکنند: "فرضا که چنین اتفاقی هم رخ داده باشد، یعنی درمانگر با مراجعاش رابطه جنسی برقرار کرده باشد، این خطای شخصی است و ایشان هم عذرخواهی کرده است! مگر آسیبی به کسی زده است؟"
این اظهار نظر که حاکی از عدم آشنایی گوینده با سازوکار روان آدمی و ابتداییترین اصول اخلاق حرفهای است بسیار خطرناک است. چون به نوعی خطایی را که به هیچ وجه شخصی نیست و اتفاقا بسیار هم آسیب جدی به روان قربانی زده است، نرمال سازی میکنند. توضیح آن پیچیده است و شاید در این فضا نگنجد، اما ساده شده آن این است:
مراجع (در هر سن و سالی که باشد) در رابطه با درمانگرش، از نظر وضعیت روانی همچون کودک است و درمانگر در جایگاه والد قرار میگیرد. پس، رابطه جنسی والد با فرزندش ، آن هم کودک، به هیچ وجه قابل پذیرش نیست.
اگر ایشان یا هر رواندرمانگر دیگری با مراجع خود رابطه جنسی برقرار کرده باشد به هیچ آب زمزمی نمیتوان تطهیرش کرد و به هیچ وجه صلاحیت فعالیت در این حرفه را ندارد.
خوشبختانه قوانین حرفهای در این زمینه کاملا واضح و جدی است.
Forwarded from تاملاتی در روانکاوی، دین، و فرهنگ
پروفسور تومالانارا، روانکاو و سوپروایزر روانکاوی هندیالاصل و ساکن آمریکا، میگوید در نظر گرفتن تاثیر مفروضههای فرهنگی بر روانکاوی بههیچوجه اغراقآمیز نیست. این مفروضهها به صورت خودآگاه و ناخودآگاه توسط افراد جذب میشوند، اگرچه ممکن است با کلیت سیستم روانی آنها یکپارچه نشده باشند. او در ادامه تجربهای را نقل میکند که این وضعیت را به خوبی نشان میدهد:
"یکی از روانپزشکان هندی که در بریتانیا دورههای مورد نیاز را برای درمانگر شدن طی کرده بود، فعالیت خودش را به عنوان درمانگر با رویکرد روانکاوی زیر نظر من شروع کرد. او کارش را در یکی از شهرهای بزرگ و شلوغ هند آغاز کرد و یکی از اولین بیمارانی که درباره آن با من مشورت میکرد، دختری حدودا بیست ساله بود. بیمار مورد نظر بیش از سه سال بود که درگیر نوعی رفتار اجباری دستشستن بود و اضطراب شدیدش را از طریق دعا کردن کنترل میکرد. روانپزشک مورد اشاره برای بیمار تشخیص اختلال وسواس اجبار گذاشت و برای کنترل رفتار اجباری دستشستن، به وی دارو داد. او به من گفت که برایش سخت است با این بیمار کار رواندرمانی را شروع کند چون نمیتواند مذهبی بودن او را درک کند. روانپزشک در ادامه اشاره کرد که بیمار محصول جامعه "عقبمانده" و "به شدت مذهبی" هند است. او همچنین گفت که چطور والدین بیمار ذهن او را با "مزخرفات دینی" مسموم کرده بودند و به او القا کرده بودند که اگر به اندازه کافی دعا کند، همسر خوبی نصیباش خواهد شد. وقتی از روانپزشک خواستم که بیشتر درباره خانواده مریض بگوید آنها را اینطور توصیف کرد: افرادی از طبقات پایین با درآمد کم. درست در همان روز و طی مکالمه دیگری که داشتیم، این روانپزشک برایم گفت که وقتی در بریتانیا زندگی میکرده است، چقدر دلش برای زندگی در هند تنگ شده بود. دلش برای چشماندازهای طبیعی و آبوهوای هند، برای لباسهای رنگ و وارنگ و چشمنواز هندی، و حتی برای سروصدا و شلوغی شهرهای هند تنگ شده بود".
او در ادامه به تناقضی اشاره میکند که روانشناسان و روانکاوان غیر اروپایی-آمریکایی تحصیلکرده در غرب به شکلی ناخودآگاه به آن دچار میشوند و در آنها احساس یأس و ناامیدی ایجاد میکند. فرهنگ اروپایی-آمریکایی در ذهن آنها نقش غالب را پیدا میکند. به طور مشخص، بسیاری از مردمانی که قربانی چنین غلبهگرایی شدهاند، به رغم اینکه پیوندهای عاطفیشان با خانواده، جمعهای فرهنگی و مذهبی که داشتهاند، و میراث فرهنگی خودشان عمیقا برایشان ارزشمند است، اما نوعی تردید را درباره همه اینها تجربه میکنند. در واقع روایتهای کاملا درست و قدرتمندی که درباره زندگی دارند و با آنها بزرگ شدهاند، برای خود ایشان زیر سوال میرود. نکته دارای اهمیت در این دوسوگرایی این است که کدام روایت از زندگی درست و قابل پذیرش است، روایت غالب یا روایت مغلوب؟ و اینکه چقدر این تردید در رابطه درمانی نقش ایفا میکند؟ شاید از همه اینها مهمتر این باشد که در مقیاس جهانی، کدام روایت دست بالا را در تدوین و گسترش مفاهیم نظری در زمینه رشد و تحول، سلامت، و آسیبشناسی روانی دارد؟
ادامه دارد...
https://www.tgoop.com/psychoanalysis_religion_culture
"یکی از روانپزشکان هندی که در بریتانیا دورههای مورد نیاز را برای درمانگر شدن طی کرده بود، فعالیت خودش را به عنوان درمانگر با رویکرد روانکاوی زیر نظر من شروع کرد. او کارش را در یکی از شهرهای بزرگ و شلوغ هند آغاز کرد و یکی از اولین بیمارانی که درباره آن با من مشورت میکرد، دختری حدودا بیست ساله بود. بیمار مورد نظر بیش از سه سال بود که درگیر نوعی رفتار اجباری دستشستن بود و اضطراب شدیدش را از طریق دعا کردن کنترل میکرد. روانپزشک مورد اشاره برای بیمار تشخیص اختلال وسواس اجبار گذاشت و برای کنترل رفتار اجباری دستشستن، به وی دارو داد. او به من گفت که برایش سخت است با این بیمار کار رواندرمانی را شروع کند چون نمیتواند مذهبی بودن او را درک کند. روانپزشک در ادامه اشاره کرد که بیمار محصول جامعه "عقبمانده" و "به شدت مذهبی" هند است. او همچنین گفت که چطور والدین بیمار ذهن او را با "مزخرفات دینی" مسموم کرده بودند و به او القا کرده بودند که اگر به اندازه کافی دعا کند، همسر خوبی نصیباش خواهد شد. وقتی از روانپزشک خواستم که بیشتر درباره خانواده مریض بگوید آنها را اینطور توصیف کرد: افرادی از طبقات پایین با درآمد کم. درست در همان روز و طی مکالمه دیگری که داشتیم، این روانپزشک برایم گفت که وقتی در بریتانیا زندگی میکرده است، چقدر دلش برای زندگی در هند تنگ شده بود. دلش برای چشماندازهای طبیعی و آبوهوای هند، برای لباسهای رنگ و وارنگ و چشمنواز هندی، و حتی برای سروصدا و شلوغی شهرهای هند تنگ شده بود".
او در ادامه به تناقضی اشاره میکند که روانشناسان و روانکاوان غیر اروپایی-آمریکایی تحصیلکرده در غرب به شکلی ناخودآگاه به آن دچار میشوند و در آنها احساس یأس و ناامیدی ایجاد میکند. فرهنگ اروپایی-آمریکایی در ذهن آنها نقش غالب را پیدا میکند. به طور مشخص، بسیاری از مردمانی که قربانی چنین غلبهگرایی شدهاند، به رغم اینکه پیوندهای عاطفیشان با خانواده، جمعهای فرهنگی و مذهبی که داشتهاند، و میراث فرهنگی خودشان عمیقا برایشان ارزشمند است، اما نوعی تردید را درباره همه اینها تجربه میکنند. در واقع روایتهای کاملا درست و قدرتمندی که درباره زندگی دارند و با آنها بزرگ شدهاند، برای خود ایشان زیر سوال میرود. نکته دارای اهمیت در این دوسوگرایی این است که کدام روایت از زندگی درست و قابل پذیرش است، روایت غالب یا روایت مغلوب؟ و اینکه چقدر این تردید در رابطه درمانی نقش ایفا میکند؟ شاید از همه اینها مهمتر این باشد که در مقیاس جهانی، کدام روایت دست بالا را در تدوین و گسترش مفاهیم نظری در زمینه رشد و تحول، سلامت، و آسیبشناسی روانی دارد؟
ادامه دارد...
https://www.tgoop.com/psychoanalysis_religion_culture
Telegram
تاملاتی در روانکاوی، دین، و فرهنگ
دکتر مسعود مقدسزاده
در اینجا یادداشتهایم را میگذارم
در اینجا یادداشتهایم را میگذارم
دومین و آخرین جلسه مرور کتاب "تمدن و ملالتهای آن" نوشته زیگموند فروید در جهاد دانشگاهی مشهد برگزار شد:
"عشق ورزیدن" و "کارکردن" دو پایه اصلی تمدن را شکل میدهند. به کمک این دو زندگی جمعی انسانها زیر چتر "قانون" میسر میشود.
کسانی که نمیتوانند عشق خود را معطوف یک نفر کنند و به جای آن میگویند "من به همه انسانها عشق میورزم"، در واقع تلاش میکنند در برابر درد از دست دادن معشوق از خود محافظت کنند.
سرمایهگذاری عاطفی و احساسی روی یک نفر (و نه چندنفر یا کل بشریت) مستلزم درجهای از بلوغ و پختگی روانی است.
غریزه مرگ و غریزه زندگی همواره در حال کشاکش در درون ما هستند. ظاهرا غریزه مرگ دست بالا را دارد و آدمی تلاش میکند در دل مرگ، ذرهای زندگی بیافریند.
بخش سرزنشگر ذهن ما تفاوتی میان آنچه از ذهن میگذرد و آنچه به عمل درمیآید قائل نیست. پس، ما را به خاطر تکانههای جنسی و پرخاشگری که در درون خود داریم (بدون توجه به این واقعیت که در نتیجه متمدن شدن از به عمل درآمدن آنها تا حدودی جلوگیری کردهایم)، سرزنش میکند. در نتیجه ما در ذهن خود همواره گناهکاریم ولی چون اغلب از این احساس آگاه نیستیم، فقط نتیجه آن را که احساس ملال است تجربه میکنیم.
او در پایان این کتاب آرزو میکند که غریزه زندگی بر غریزه مرگ غالب شود، اگرچه چندان به آن خوشبین نیست.
با تشکر از همکاران گرامی خانمها محمدی و رئیس نیا که زحمت ارائه این بخش را بر عهده داشتند.
"عشق ورزیدن" و "کارکردن" دو پایه اصلی تمدن را شکل میدهند. به کمک این دو زندگی جمعی انسانها زیر چتر "قانون" میسر میشود.
کسانی که نمیتوانند عشق خود را معطوف یک نفر کنند و به جای آن میگویند "من به همه انسانها عشق میورزم"، در واقع تلاش میکنند در برابر درد از دست دادن معشوق از خود محافظت کنند.
سرمایهگذاری عاطفی و احساسی روی یک نفر (و نه چندنفر یا کل بشریت) مستلزم درجهای از بلوغ و پختگی روانی است.
غریزه مرگ و غریزه زندگی همواره در حال کشاکش در درون ما هستند. ظاهرا غریزه مرگ دست بالا را دارد و آدمی تلاش میکند در دل مرگ، ذرهای زندگی بیافریند.
بخش سرزنشگر ذهن ما تفاوتی میان آنچه از ذهن میگذرد و آنچه به عمل درمیآید قائل نیست. پس، ما را به خاطر تکانههای جنسی و پرخاشگری که در درون خود داریم (بدون توجه به این واقعیت که در نتیجه متمدن شدن از به عمل درآمدن آنها تا حدودی جلوگیری کردهایم)، سرزنش میکند. در نتیجه ما در ذهن خود همواره گناهکاریم ولی چون اغلب از این احساس آگاه نیستیم، فقط نتیجه آن را که احساس ملال است تجربه میکنیم.
او در پایان این کتاب آرزو میکند که غریزه زندگی بر غریزه مرگ غالب شود، اگرچه چندان به آن خوشبین نیست.
با تشکر از همکاران گرامی خانمها محمدی و رئیس نیا که زحمت ارائه این بخش را بر عهده داشتند.
Forwarded from سازمان جهاددانشگاهی خراسان رضوی
/جهاددانشگاهی الگوی پیشرفت؛ با ایمان، امید و اعتماد به جوانان/
🔰ارائه بیش از ۹ هزار ساعت خدمت رواندرمانی توسط مرکز مشاوره و روانشناسی جهاددانشگاهی خراسان رضوی
👤دکتر «مسعود مقدسزاده»، مدیر فنی مرکز روانشناسی و مشاوره جهاددانشگاهی خراسان رضوی:
🔹در هر ماه به طور میانگین ۶۵۰ ساعت خدمت روان درمانی و آموزشی به مراجعه کنندگان ارائه می گردد که این عدد در سال گذشته بیش از ۹۰۰۰ ساعت بوده است
🔹در مرکز خدمات تخصصی مشاوره و روانشناسی جهاددانشگاهی خدمات نیم¬بها برای دانشجویان و برخی افراد که توان مالی محدودتری دارند در نظر گرفته شده است
📌مشروح خبر:
http://khr.acecr.ac.ir/fa/news/73755
#چهل_و_چهارمین_سالگرد_تشکیل_جهاددانشگاهی
💠اداره روابط عمومی سازمان جهاددانشگاهی خراسان رضوی
👈🏻ما را در فضای مجازی دنبال کنید:
🌐وب سایت|اینستاگرام|تلگرام|ایتا
🔰ارائه بیش از ۹ هزار ساعت خدمت رواندرمانی توسط مرکز مشاوره و روانشناسی جهاددانشگاهی خراسان رضوی
👤دکتر «مسعود مقدسزاده»، مدیر فنی مرکز روانشناسی و مشاوره جهاددانشگاهی خراسان رضوی:
🔹در هر ماه به طور میانگین ۶۵۰ ساعت خدمت روان درمانی و آموزشی به مراجعه کنندگان ارائه می گردد که این عدد در سال گذشته بیش از ۹۰۰۰ ساعت بوده است
🔹در مرکز خدمات تخصصی مشاوره و روانشناسی جهاددانشگاهی خدمات نیم¬بها برای دانشجویان و برخی افراد که توان مالی محدودتری دارند در نظر گرفته شده است
📌مشروح خبر:
http://khr.acecr.ac.ir/fa/news/73755
#چهل_و_چهارمین_سالگرد_تشکیل_جهاددانشگاهی
💠اداره روابط عمومی سازمان جهاددانشگاهی خراسان رضوی
👈🏻ما را در فضای مجازی دنبال کنید:
🌐وب سایت|اینستاگرام|تلگرام|ایتا
Forwarded from Masoud Moghaddaszadeh
آیا قرار است روانکاوی به تحقق "رویای آمریکایی" در مراجعان منجر شود؟
چگونه فرهنگ غالب اروپایی_آمریکایی باعث شده است نسبت به تعلقات و وابستگیهای عاطفی خود احساس شرم کنیم و انعکاس آن در اتاق درمان چگونه است؟
بخشی از یادداشتهایم که درباره فرهنگ و روانکاوی مینویسم. برای مطالعه متن کامل به کانال زیر مراجعه فرمایید:
https://www.tgoop.com/psychoanalysis_religion_culture
چگونه فرهنگ غالب اروپایی_آمریکایی باعث شده است نسبت به تعلقات و وابستگیهای عاطفی خود احساس شرم کنیم و انعکاس آن در اتاق درمان چگونه است؟
بخشی از یادداشتهایم که درباره فرهنگ و روانکاوی مینویسم. برای مطالعه متن کامل به کانال زیر مراجعه فرمایید:
https://www.tgoop.com/psychoanalysis_religion_culture
Telegram
تاملاتی در روانکاوی، دین، و فرهنگ
دکتر مسعود مقدسزاده
در اینجا یادداشتهایم را میگذارم
در اینجا یادداشتهایم را میگذارم
Audio
جلسه کتابخوانی
سخنرانان: دکتر جواد رسولی
دکتر مسعود مقدس زاده
سخنرانان: دکتر جواد رسولی
دکتر مسعود مقدس زاده
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یک تجربه میانرشتهای
فرصتی دست داد تا با قضات محترم دادسراها و دادگاههای ویژه اطفال از ملاحظات روانشناختی در کار قضاوت بگویم. در اولین جلسه، از منظر روانکاوی به تفاوت دو مفهوم "قدرت" و "اقتدار" پرداختیم و کمی درباره ویژگیهای نظام شناختی کودکان و نوجوانان صحبت کردیم.
جا دارد تشکر ویژه داشته باشم از معاونت محترم دادستان مرکز استان خراسان رضوی و سرپرست مجتمع شوق زندگی، سرکار خانم عابدینزاده، که با سعهصدر و نگرش پیشتازانه خود زمینه برگزاری چنین جلساتی را فراهم کردند.
فرصتی دست داد تا با قضات محترم دادسراها و دادگاههای ویژه اطفال از ملاحظات روانشناختی در کار قضاوت بگویم. در اولین جلسه، از منظر روانکاوی به تفاوت دو مفهوم "قدرت" و "اقتدار" پرداختیم و کمی درباره ویژگیهای نظام شناختی کودکان و نوجوانان صحبت کردیم.
جا دارد تشکر ویژه داشته باشم از معاونت محترم دادستان مرکز استان خراسان رضوی و سرپرست مجتمع شوق زندگی، سرکار خانم عابدینزاده، که با سعهصدر و نگرش پیشتازانه خود زمینه برگزاری چنین جلساتی را فراهم کردند.
Forwarded from omid
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Audio
جلسه خوانش کتاب سمفونی مردگان از نگاه تحلیلی
سخنرانان:
دکتر مسعود مقدس زاده
فهیمه محمدی
بهاره رئیس نیا
زهرا ده نبی
سخنرانان:
دکتر مسعود مقدس زاده
فهیمه محمدی
بهاره رئیس نیا
زهرا ده نبی
Audio
بازخوانی انتقادی یک بازخوانی
سخنرانان:
آقای مجتبا آل سیدان
دکتر مسعود مقدس زاده
سخنرانان:
آقای مجتبا آل سیدان
دکتر مسعود مقدس زاده
دکتر مقدس زاده
Photo
در فضای روانکاوی و به ویژه در اتاق درمان، موضوع دین و معنویت کمتر کانون تمرکز و بررسی بودهاست و به نوعی ماهیت "مگوی" پیدا کرده است.این در حالی است که انتقال متقابل درمانگران به گرایشهای دینی و معنوی بیماران میتواند میتواند مانع شنیدن آنها شود.به نظر میرسد این موضوع در جامعه ما پیچیدگیهای مضاعفی پیدا کرده است که پرداختن به آن را ضرورت بخشیده است. این مقاله نمونه مناسبی را به دست داده است.