Telegram Web
"مشکل اساسی من با تمام ادیان این است که همه آنها مدعی‌اند که حقیقت نهایی و مطلق نزد آنهاست و چون این گونه فکر می کنند، بنابراین هر دستاوردی از بشر را در جهت اثبات حقانیت خود می‌دانند در صورتیکه در علم شما هرگز نمی‌دانید حقیقت غائی چیست و کجاست. شما در آن‌جا واقعیت‌های متفاوت را به دست می‌آورید و تلاش‌تان نزدیک شدن به حقیقت از طریق آنهاست و هر مدرک و شاهدی هم که به دست می‌آورید در واقع برای نزدیک شدن به آن حقیقت است نه تایید آن، این خیلی تفاوت عمده‌ای است. بر همین مبنا عمده کشفیاتی که توسط انسان تا به امروز انجام پذیرفته تمام ادیانی که من تقریبا می‌شناسم بر این باورند که در جهت اثبات حقانیت دین آنهاست. به نظر من به خاطر نوع سیم کشی مغز انسان‌ها و به خاطر خلاء روانی که در آنها هست نیاز به یک پناهگاه و ملجائی داشته اند که دین به خوبی از این نیاز استفاده کرده است".

---دکتر علی نیری در گفت‌و‌گو با "شهروند" در ۲۳ ژانویه سال ۲۰۱۴

@dr_nayeri
کتاب توهم‌خدا نوشته ریچارد داوکینز توسط بنیاد ریچارد داوکینز به فارسی ترجمه شد.

https://translationsproject.org/

@dr_nayeri ✍🏻
tgd - farsi.pdf
2.8 MB
ترجمه فارسی کتاب توهم‌خدا(the God delusion) نوشته ریچارد داوکینز

ترجمه شده توسط بنیاد داوکینز

@dr_nayeri ✍🏻
Audio
آیا انسان‌های گونه‌‌های قبل ما مثل گونه نئاندرتال‌ها اعتقاد به خدا داشتند؟ اساساً این نوع اعتقادات برای آنان مفهومی داشت؟

---پاسخ دکتر حسام نوذری(زیست‌شناس)را بشنوید.
@dr_nayeri ✍🏻
"من از شما خواهش می‌کنم دست از کهنه پرستی، سنت‌ها، ایمان و مرجع گرایی بکشید! بیایید از نو با شک کردن به هر چیزی که فکر می‌کنیم "ثابت شده" است، آغاز کنیم".

---جوردانو برونو، فیلسوف و کیهان‌شناس ایتالیایی

@dr_nayeri
"ما اگر بتوانیم میانگین جامعه‌مان را از حالت یک جامعه پیرو خارج کنیم و به آن روحیه پرسشگری اضافه کنیم تا بتواند هر چیزی را به راحتی نپذیرد و آن را به چالش بکشد، آن‌گاه می توانیم انتظار یک جامعه پویا را داشته باشیم که بسیاری از مشکلات ما را در درازمدت حل کند و این فرهنگ پرسشگری باید از درون خانواده آغاز شود".

----دکتر علی نیری، فیزیکدان نظری و استاد دانشگاه

⚛️ @dr_nayeri ✍️
💥سخنی از محمد بن زکریای رازی در رد معجزات مدعیان نبوت


معجزات متنبیان (مدعیان نبوت) نیز چیزی جز خدعه و نیرنگ نیست و غالب آنها هم از مقوله افسانه‌های دینی است که بعد از آنان پدید آمد. مبانی و اصول ادیان با حقایق مخالفت و مغایرت دارند و به همین سبب هم میان آنها اختلاف زیاد دیده می‌شود و علت اعتماد و اعتقاد مردم به ادیان و اطاعت از پیشوایان مذهبی تنها عادت است. ادیان و مذاهب علت اساسی جنگها و مخالفت با اندیشه‌های فلسفی و تحقیقات علمی هستند. کتابهایی که به نام کتب مقدس آسمانی معروفند، کتبی خالی از ارزش و اعتبارند و آثار کسانی از قدما مانند افلاطون، اقلیدس، بقراط و ارسطو خدمت مهمتر و مفیدتری به بشر کرده است.

🌱 محمد بن زکریا رازی

📗 تاریخ اجتماعی ایران نوشته مرتضی راوندی جلد دهم صفحه ۱۳۶

@dr_nayeri
"شبه علم به دنبال یافتن واقعیت نیست و تنها به دنبال توجیه مقاصد خودش هست".

---دکتر علی نیری(فیزیکدان نظری و استاد دانشگاه)


شبه علم تهدیدی برای علوم:
- شیمی: تغییر ملکول‌های آب
- فیزیک: برداشت‌ عرفانی از کوانتوم
- پزشکی: هومیوپاتی
- روانشناسی: نیروی درونی انسان و ارتباط با کیهان
- ریاضی: بازی اعداد در کتب مقدس
@dr_nayeri
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بنی ادم اعضای یک پیکرند*
که در افرینش زیک گوهرند*
چو عضوی به درد آورد روزگار*
دگر عضوها را نماند قرار*
تو کز محنت دیگران بی غمی*
نشاید که نامت نهند آدمی*

یکم اردیبهشت یاد روز سعدی استاد سخن و معلم اخلاق گرامی باد

@dr_nayeri
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باز هم پیش‌بینی‌های پس-از-واقعه: این‌بار امام نخست شیعیان پیش‌بینی «کرون» که همان کروناست را می‌کند که از خفاشی در چین آغاز می‌شود و تا اروپا پیش می‌رود. گویا حضرت اطلاعی از وجود قاره‌ی آمریکا و کشوری به این نام نداشته‌اند!

@Mehbaang
امروز ۴ جون سال‌گرد سرکوب وحشیانه‌ی دانشجویان و معترضین #میدان_تیان‌آنمن پکن جمهوری خلق چین در سال ۱۹۸۹ است.

‏نخستین سفرم به چین، تابستان سال ۲۰۰۶ برای شرکت در کنفرانس [نظریه‌ی] ریسمان‌ها (Strings 2006) در پکن بود.

روزی با یکی از دانشجویان محلی برای گردش به شهر رفتیم و رسیدیم به ⁧ #میدان_تیان‌آنمن⁩.از دانشجو پرسیدم چه احساسی داری نسبت به کار غرورانگیز دانشجویان در سال ۱۹۸۹؟ ‏گفت: «کدام واقعه؟ من اصلن نمی‌دونم در مورد چی حرف می‌زنید؟». برایش با هیجان و احساس تعریف کردم و بویژه در مورد دانشجویی که جلوی تانک ایستاده بود. گفت: «تا به حال چنین چیزی در عمرم نشنیده بودم»!

چند دقیقه بعد فیزیک‌دان بریتانیایی-آمریکایی «مایکل داف» به ما ملحق شد.مایکل بارها و بارها به چین ‏سفر کرده بود و شناخت بسیار خوبی از مردم و حکومت چین داشت. برایش ماجرا را تعریف کردم.گفت: «دروغ می‌گویند! می‌دانند اما از ترس چیزی نمی‌گویند. به بیگانه‌ها اعتمادی ندارند».

این نخستین بار بود که با ⁧ #آزادی_به_سبک_چینی⁩ آشنا شدم.اما دست کم حکومت چین از اعتراضات ⁧ #میدان_تیان‌آمن⁩ آموخت که اگر نمی‌تواند آزادی‌های سیاسی به مردم و جوانان بدهد، آزادی‌های فردی/اجتماعی بدهد. جوانان، از دختر و پسر، همانند کشورهای غربی آزاد بودند دست در دست هم با لباس‌های غربی به موزیک غربی گوش بدهند اما کلامی در انتقاد حکومت کمونیستی نگویند تا مبادا با تانک از روی‌شان رد شوند!

یاد قربانیان #میدان_تیان‌آمن گرامی.

علی نیّری


‏⁦ #TiananmenSquareMassacre
پرسیدن دین و پرسیدن علم
آرامش دوستدار

بخش نخست

وجه ظاهراً مشترك بینش دینی و دید علمی از یكسو و تفكر فلسفی از سوی دیگر این است كه آن‌ها نیز نظیر فلسفه می‌پرسند: جهان در هستی خود چیست و چگونه است؟ و به این پرسش پاسخ می‌دهند. ظاهری بودن این شباهت را از نحوه‌ی پرسش و پاسخی كه خاص هر كدام از آن سه حوزه است می توان شناخت. در مورد بینش دینی و دید علمی شاخص این است كه هر دو با پاسخ‌هایی که به پرسش خود می‌دهند، به دو گونه‌ی متفاوت خصلت پرسش را معدوم می‌کنند. این كار را بینش دینی از پیش می‌كند و دید علمی از پس. دین جهان را همیشه از پیش می‌شناسد و علم جهان را همیشه از پس خواهد شناخت. به این جهت، ما شناسایی دینی را پیش‌شناسی و شناسایی علمی را پس‌شناسی اصطلاح می‌كنیم. پرسش و پاسخ دینی و پرسش و پاسخ علمی در ماهیت خود نه همغرض‌اند و نه آن غرضی را دارند كه پرسش و پاسخ را در تفكر فلسفی می‌سازد. ناچار مشابهتی كه از یكسو میان روال دینی و روال علمی و از سوی دیگر میان این دو روال و تفكر فلسفی نسبت به امور می‌بینیم درونی نیست بلكه برونی، یعنی ظاهری است.

@Mehbaang
پرسیدن دین و پرسیدن علم
آرامش دوستدار

بخش دوم


در تمام زمینه‌ها میان پرسش و پاسخ رابطه‌ای هست و نحوه‌ی این رابطه را زمینه‌های مربوط مشخص می‌کنند. اما پاسخ حقیقی آن است كه از پرسش برخاسته باشد. پاسخی كه مبنی بر پرسش نباشد و از آنچه پرسش پرسیده است برنیاید و قوام و دوامش پایداری پرسش نباشد، هرگز پاسخ نیست. این گونه رابطه‌ی پاسخ و پرسش، منحصراً فلسفی است. عكس این رابطه در فلسفه صدق نمی‌كند: اعتبار هیچ پرسشی به این نیست كه به ازای خود پاسخی به دست دهد. ژرف‌ترین پرسش‌ها آن‌هایی هستند كه در قبال خود پاسخی متناسب با برد و عمقی كه در آنها نهفته بوده است نیافته‌اند و در بروز تدریجی و بعدی این برد و نیروی نهفته در آن هماره از نو بر پاسخ‌ها چیره گشته‌اند.
پرسش را كسی می‌تواند بكند كه نمی‌داند و كسی كه می‌پرسد، چون نمی‌داند، می‌پرسد تا آنچه را كه نمی‌داند بداند، بی آنکه پرسش او الزاماً بتواند به پاسخی برسد و از این طریق به دانستگی مورد نظر راه یابد. بینش دینی در پرسش و پاسخ خود وابسته‌ی قدسی و كلام اوست.

@Mehbaang
پرسیدن دین و پرسیدن علم
آرامش دوستدار

بخش سوم


چون بینش دینی وابسته‌ی كلام قدسی است و قدسیت كلام قدسی بیش از هر چیز به این است كه كلام همه چیز را از پیش می‌داند، می‌توان گفت كه بینش دینی در وابستگی خود به قدسی، معطوف او و معطوف كلام اوست و نه عاطف بر امور. از این‌رو نادانستگی به عنوان محرك پرسش در بینش دینی، نادانستگی ناظر بر امور نیست، بلكه منحصراً و از پیش به این سبب نادانستگی است كه محجوب دانش الهی بر امور است، یعنی از چنین دانشی محروم است. هرگاه بر اساس نادانستگی مختص دینی، پرسشی به انسان دینی دست دهد، وی می‌داند ـ و این تنها چیزی است كه او بر اساس نادانستگی خود می‌داند ـ كه پاسخ این پرسش از پیش در كلام قدسی نهفته است و كلام است كه می‌تواند وی را بر پاسخ این پرسش واقف سازد و مآلاً پرسش او را در ماهیتش معدوم نماید. بدینگونه چون پاسخ الهی نفی دانستن است و نه هرگز وابسته به پرسش كه نبض حیاتی تفكر ناوابسته باشد، در واقع هرگز پاسخ نیست، بلكه كلام مطلق است و كلام به همین یک علت هرگز تفكر فلسفی نیست. (۱).

@Mehbaang
پرسیدن دین و پرسیدن علم
آرامش دوستدار

بخش چهارم


بدین ترتیب پرسش در بینش دینی در واقع دستاویز و محركی است كه به كلام مجال بروز می‌دهد. به محض اینكه دین به كلام الهی بگوید، و دین از جمله همیشه می گوید: فلان امر چنین بوده، چنین هست و چنین خواهد بود، معنایش این است كه هرگونه پرسشی را از پیش ناپرسیدنی كرده است، یا هرگونه پرسشی را در نهاد خود غیرممكن ساخته است. در علم چنین نیست. از پرسش است كه دید علمی می‌تواند به پاسخ برسد. اما وقتی پرسش در علم به پاسخ خود رسید و پاسخ به اعتبار خود باقی ماند، پرسش دیگر پرسش نخواهد بود. در حدی كه پرسش علمی ناظر و متكی بر هیچ مرجعی (كسی) نیست، بلكه ناظر بر امور و متكی بر دانسته‌های مرتبطی است كه از طریق تحقیق در امور حاصل می‌شوند، علم می‌تواند به فلسفه نزدیك باشد و در واقع این نزدیکی و پیش از آن این روال مواجهه‌ی مستقیم با امور را از خاستگاه خود دارد كه تفكر فلسفی است.

@Mehbaang
پرسیدن دین و پرسیدن علم
آرامش دوستدار

بخش پنجم

علم در حدی كه خصلت پرسش را با یافتن پاسخ از بین می‌برد و پس از یافتن پاسخ فقط به عنوان وسیله از پرسش استفاده می‌كند تا به پاسخ مجال بروز دهد، با تفكر فلسفی منافات دارد. این فقط یكی از وجوه مغایرت دید علمی و تفكر فلسفی است.
در مورد پرسش در بینش دینی به سبب پاسخی كه از پیش بر آن مقدم و مقدر است می‌توان گفت: پرسش هرگز پرسش نبوده است. در مورد پرسش در دید علمی، بر اساس پاسخی كه بعداً بدان داده می‌شود و ماهیت پرسش را نفی می‌كند می‌توان گفت: پرسش از این پس دیگر پرسش نخواهد بود تا…. هرگز پرسش نبودن و دیگر پرسش نبودن به ترتیب شاخص‌های روال انسان در بینش دینی و دید علمی هستند.

@Mehbaang
پرسیدن دین و پرسیدن علم
آرامش دوستدار

بخش ششم


پیش‌شناسی دینی و پس‌شناسی علمی كه متناسب با نحوه‌های پرسیدن مختص دین و مختص علم هستند، هر دو این خاصیت را دارند كه نه بر محور پرسش ـ كه در اولی غیرممكن است و در دومی ناپایدار ـ بلكه به دوگونه‌ی مختلف بر محور پاسخ می‌گردند كه در اولی كلام است و در دومی احكام (قضایا)، امری كه در تفكر فلسفی غیرممكن است. تفكر وقتی فلسفی است كه از پرسش برآید و در آن استوار ماند. تفكری كه در تسخیر حیاتی پرسش نماند هرگز فلسفی نیست. برعكسِ پاسخ در بینش دینی و دید علمی، پاسخ فلسفی نه فقط ماهیت پرسش را نفی نمی‌كند یا ناپایدار نمی‌سازد و مورد پرسش را سهل‌تر نمی‌نماید، بلكه آن را ژرف‌تر، پیچیده تر و دشوارتر می‌سازد. اما محور حیاتی بینش دینی پاسخ‌هایی هستند كه در كلام بروز می‌كنند، و كلام نفس شناسایی مطلق است. هرگاه چنین بگوییم كه تفكر فلسفی به نیروی پرسش زنده است، می‌توانیم بگوییم بینش دینی به مرگ قطعی خواهد مرد به محض اینكه نیروی پرسش واقعی در
درون آن آزاد گردد.

@Mehbaang
پرسیدن دین و پرسیدن علم
آرامش دوستدار

بخش هفتم و پایانی



۱ـ همین است كه مارتین هایدگر در طرح مجدد این پرسش لایبنیتس كه چرا هستنده هست می‌تواند بگوید: «كسی كه كتاب مقدس برایش وحی و حقیقت الهی است، پیش از پرسیدن این پرسش كه: چرا هستنده هست … ؟ پاسخ آن را دارد: هستنده در حدی كه خدا نباشد مخلوق اوست و خدا خود خالق نامخلوق است. كسی كه بر چنین ایمانی متكی است البته می تواند به نحوی همین پرسش را به تبع ما بكند، اما نمی‌تواند واقعاً بپرسد بی آنكه خود را به عنوان مؤمن با تمام عواقب مترتب بر این پرسیدن از دست داده باشد. وی فقط می‌تواند وانمود كند كه می‌پرسد … منظور از اشاره‌ی ما به ایمان به عنوان نحوه‌ی خاصی از استقرار در حقیقت این نیست كه با نقل كلام كتاب مقدس كه: «در ابتدا خدا آسمان و زمین را آفرید» پاسخی به پرسش ما داده شده است … این گفته هرگز نمی‌تواند پاسخ پرسش ما باشد چون مربوط به آن نیست، مربوط به آن نیست چون نمی‌تواند ربطی به آن داشته باشد. آنچه درپرسش ما پرسیده می‌شود از نظر ایمان نوعی جنون است».
.M. Heidegger, Einführung in die Metaphysik, S. 5

@Mehbaang
Audio
دکتر علی نیری در اولین برنامه خودش به اهمیت پرسش نقادانه و یا سنجشگرانه پرداخته.

@Rast_Cast
2024/11/14 08:45:18
Back to Top
HTML Embed Code: