This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انشالله در توافق پنهانی آمریکا و روسیه
آمریکا فرصت صدمه زدن به ما پیدا نخواهد کرد.
مرحوم آیت الله حائری شیرازی ره
https://www.tgoop.com/dralihaeri
آمریکا فرصت صدمه زدن به ما پیدا نخواهد کرد.
مرحوم آیت الله حائری شیرازی ره
https://www.tgoop.com/dralihaeri
Forwarded from محمد رضا رنجبر (۳) قرآن
فَمَنْ فَهِمَ غَوْرَ العِلْمِ؛
هرکه فهمی درست و عمیق داشت، و فهمیده داوری کرد، ژرفای دانش را پیدا میکند؛
یعنی خداوند او را با حقایق بیشتری آگاه میکند؛
درست مثل فرزند دولتمندی که از داشتههای خود کمالِ حُسن استفاده را میکند، و اینجاست که پدر، او را برخوردارتر خواهد نمود.
وَ مَنْ عَلِمَ غَوْرَ العِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرائِعِ الحُكْمِ؛
و کسی که از علم و آگاهی فراوانی برخوردار شد، از سرچشمههای ناب داوری، سیراب بیرون خواهد آمد؛
یعنی چنین قضاوتی که ریشه در علم و آگاهی داشته باشد، برای او مانند آب، مایهی حیات و طراوت و سرزندگی است.
و نیز فرمودند:
وَ مَنْ حَلُمَ لَمْ یُفَرِّطْ فِی أَمْرِهِ؛
و هرکه بردباری پیشه کند، و پس از داوری، صبر و تحمل نشان دهد، و از سرزنشها نهراسد، از تهمتها نلرزد،
در کار خود کوتاهی نکرده، بلکه حق را تمام و کمال ادا کرده است.
و چنین فردی، حقیقتاً عادل است.
و نتیجهاش آن است که:
عاشَ فِی النّاسِ حَمیداً؛
در میان مردم، ستوده و محبوب و محترم و مغتنم خواهد بود.
و به خاطر رأی پختهاش، قضاوت عاقلانهاش، داوری منصفانهاش، و تصمیم درست و سنجیدهاش، همه او را تحسین خواهند کرد.
نتیجهگیری:
عدالت، صرفاً بیطرفی نیست؛ بلکه آگاهانه و مسئولانه در کنار حق ایستادن است. و این، تنها با چهار خصلت به دست میآید: فهم عمیق، علم دقیق، حکم روشن و حلم استوار.
برای پیادهسازی این حکمت در زندگی:
۱. قبل از قضاوت دربارهی هر مسئلهای، بهجای واکنش سریع، لحظهای مکث کرده و تلاش کن عمق ماجرا را بفهمی.
۲. هرجا خواستی نظر بدهی، مطمئن شو اطلاعات و دانش کافی در آن زمینه داری.
۳. شفاف، بیطرف و بدون تعارف نظر بده، حتی اگر به مذاق اطرافیان خوش نیاید.
۴. وقتی مخالفت یا نقدی شنیدی، آرام بمان، دلگیر نشو، و بهجای دفاع عجولانه، در سکوت استقامت کن.
۵. عدالت را در خانواده، محل کار، کلاس درس، گروه دوستان و حتی در قضاوتهای درونیات تمرین کن.
هرکه فهمی درست و عمیق داشت، و فهمیده داوری کرد، ژرفای دانش را پیدا میکند؛
یعنی خداوند او را با حقایق بیشتری آگاه میکند؛
درست مثل فرزند دولتمندی که از داشتههای خود کمالِ حُسن استفاده را میکند، و اینجاست که پدر، او را برخوردارتر خواهد نمود.
وَ مَنْ عَلِمَ غَوْرَ العِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرائِعِ الحُكْمِ؛
و کسی که از علم و آگاهی فراوانی برخوردار شد، از سرچشمههای ناب داوری، سیراب بیرون خواهد آمد؛
یعنی چنین قضاوتی که ریشه در علم و آگاهی داشته باشد، برای او مانند آب، مایهی حیات و طراوت و سرزندگی است.
و نیز فرمودند:
وَ مَنْ حَلُمَ لَمْ یُفَرِّطْ فِی أَمْرِهِ؛
و هرکه بردباری پیشه کند، و پس از داوری، صبر و تحمل نشان دهد، و از سرزنشها نهراسد، از تهمتها نلرزد،
در کار خود کوتاهی نکرده، بلکه حق را تمام و کمال ادا کرده است.
و چنین فردی، حقیقتاً عادل است.
و نتیجهاش آن است که:
عاشَ فِی النّاسِ حَمیداً؛
در میان مردم، ستوده و محبوب و محترم و مغتنم خواهد بود.
و به خاطر رأی پختهاش، قضاوت عاقلانهاش، داوری منصفانهاش، و تصمیم درست و سنجیدهاش، همه او را تحسین خواهند کرد.
نتیجهگیری:
عدالت، صرفاً بیطرفی نیست؛ بلکه آگاهانه و مسئولانه در کنار حق ایستادن است. و این، تنها با چهار خصلت به دست میآید: فهم عمیق، علم دقیق، حکم روشن و حلم استوار.
برای پیادهسازی این حکمت در زندگی:
۱. قبل از قضاوت دربارهی هر مسئلهای، بهجای واکنش سریع، لحظهای مکث کرده و تلاش کن عمق ماجرا را بفهمی.
۲. هرجا خواستی نظر بدهی، مطمئن شو اطلاعات و دانش کافی در آن زمینه داری.
۳. شفاف، بیطرف و بدون تعارف نظر بده، حتی اگر به مذاق اطرافیان خوش نیاید.
۴. وقتی مخالفت یا نقدی شنیدی، آرام بمان، دلگیر نشو، و بهجای دفاع عجولانه، در سکوت استقامت کن.
۵. عدالت را در خانواده، محل کار، کلاس درس، گروه دوستان و حتی در قضاوتهای درونیات تمرین کن.
آیت الله حائری شیرازی(ره): آن روزی که به ما موشک میزنند، خطرناک نیست بلکه...
کسانی که قبل از انقلاب، گرفتار زندان و شکنجه و اینها بودند، این حرف بنده را خوب متوجه میشوند. بازجو وقتی شلاق به دست میگرفت و میزد، موقع حساس و خطرناکی نبود، اما وقتی دستور میداد چلو کباب برای آقا بیاورید خطرناک بود! وقتی میگفت تلفن در اختیارش بگذارید تا به هرکه میخواهد تلفن کند، آنوقت خطرناک بود. وقتی میگفت نامهای بنویس به خانوادهات، آنوقت خطرناک بود. وقتی نمازخوانهایشان را میآوردند -اگر نمازخوانی داشتند- که بیاید با این زندانی که نمازخوان هست صحبت کند، خطرناک بود.
ساعت خطرناک، آن زمانی بود که این فرد با خودش میگفت: «اینها آنطور هم بدذات نیستند که ما فکر میکنیم». گفتنِ این حرف همان، و سقوط کردن همان!
یک ذره حسنظن، انسان را ساقط میکرد. افرادی بودند که باآبرو به زندان رفتند، اما بیآبرو از زندان بیرون آمدند! اصلاً عوض شدند. مشیشان تغییر پیدا کرد، اصلاً آخرش ساواکی شدند. فردی بود، مبارزه کرده بود، زندان افتاد، بعد ساواکی شد؛ چون یک ذره به آنها حسنظن پیدا کرد؛ یک ذره فکر کرد که در آنها رحم و انسانیتی هست.
آن روزی که به این مملکت، موشک میزنند، خطرناک نیست. آن روزی که برای صلح میآیند باید دست به دعا برداشت و استغاثه کرد و خود را به خدا سپرد! این ساعتها خطرناکتر است! بمباران شهرها، علامت ضعف آنهاست، چون امت آگاهاند نمیتوانند با صحبت، مردم را تسخیر کنند، لذا تهدید به چوب و شلاق میکنند..!
https://www.tgoop.com/dralihaeri
کسانی که قبل از انقلاب، گرفتار زندان و شکنجه و اینها بودند، این حرف بنده را خوب متوجه میشوند. بازجو وقتی شلاق به دست میگرفت و میزد، موقع حساس و خطرناکی نبود، اما وقتی دستور میداد چلو کباب برای آقا بیاورید خطرناک بود! وقتی میگفت تلفن در اختیارش بگذارید تا به هرکه میخواهد تلفن کند، آنوقت خطرناک بود. وقتی میگفت نامهای بنویس به خانوادهات، آنوقت خطرناک بود. وقتی نمازخوانهایشان را میآوردند -اگر نمازخوانی داشتند- که بیاید با این زندانی که نمازخوان هست صحبت کند، خطرناک بود.
ساعت خطرناک، آن زمانی بود که این فرد با خودش میگفت: «اینها آنطور هم بدذات نیستند که ما فکر میکنیم». گفتنِ این حرف همان، و سقوط کردن همان!
یک ذره حسنظن، انسان را ساقط میکرد. افرادی بودند که باآبرو به زندان رفتند، اما بیآبرو از زندان بیرون آمدند! اصلاً عوض شدند. مشیشان تغییر پیدا کرد، اصلاً آخرش ساواکی شدند. فردی بود، مبارزه کرده بود، زندان افتاد، بعد ساواکی شد؛ چون یک ذره به آنها حسنظن پیدا کرد؛ یک ذره فکر کرد که در آنها رحم و انسانیتی هست.
آن روزی که به این مملکت، موشک میزنند، خطرناک نیست. آن روزی که برای صلح میآیند باید دست به دعا برداشت و استغاثه کرد و خود را به خدا سپرد! این ساعتها خطرناکتر است! بمباران شهرها، علامت ضعف آنهاست، چون امت آگاهاند نمیتوانند با صحبت، مردم را تسخیر کنند، لذا تهدید به چوب و شلاق میکنند..!
https://www.tgoop.com/dralihaeri
Telegram
شیرینی های پدر...
ارتباط با من: @m_ali_haeri
اینستاگرام:
instagram.com/_u/dr.ali_haeri
اینستاگرام:
instagram.com/_u/dr.ali_haeri
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یمن و ماادراک الیمن
https://www.tgoop.com/dralihaeri
https://www.tgoop.com/dralihaeri
🔴 مذاکره چگونه جواب میدهد؟
الان که ما میخواهیم ببینیم مذاکره با آمریکا بکنیم یا نکنیم، آیۀ «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ» کاربرد روشن دارد.
آیه میگوید انسان فاسق، با استخفاف مطیع میشود.
مگر تو نمیخواهی آمریکا را به خواسته خودت قانع بکنی و حرفت را به کرسی بنشانی؟ میگوید راهش این است که استخفاف کنی!
اگر تکریمش کردی، دو قورت و نیمش هم باقی است؛ یک چیزی هم از تو طلبکار میشود.
آیت الله حائری شیرازی (ره)
https://www.tgoop.com/dralihaeri
الان که ما میخواهیم ببینیم مذاکره با آمریکا بکنیم یا نکنیم، آیۀ «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ» کاربرد روشن دارد.
آیه میگوید انسان فاسق، با استخفاف مطیع میشود.
مگر تو نمیخواهی آمریکا را به خواسته خودت قانع بکنی و حرفت را به کرسی بنشانی؟ میگوید راهش این است که استخفاف کنی!
اگر تکریمش کردی، دو قورت و نیمش هم باقی است؛ یک چیزی هم از تو طلبکار میشود.
آیت الله حائری شیرازی (ره)
https://www.tgoop.com/dralihaeri
✍️محمد علی حائری
در مسیر شیراز به قم، سهراهی سورمق و پیش از رسیدن به آباده، مسجدی نیمهساخت وجود داشت که معمولاً محل اقامه نماز، استراحت کوتاه و قضای حاجت برای ما و محافظان بود.
اینبار وقتی به سمت سرویسهای بهداشتی رفتیم، با تعجب دیدیم که درِ سرویسها قفل کتابی زدهاند. شاید خادم مسجد از ترس اینکه کسی بدون پرداخت هزینهای، دل از رنج سفر باز کند، آنها را قفل کرده بود... بگذریم.
پدر، بطری آب معدنی را برداشت تا وضویی تازه کند و به سمت مسجد رفت. اما صحنهای فجیع هر دو ما را در بهت و تلخی فرو برد. درست پشت درِ بیرونی مسجد، رهگذری قضای حاجت کرده بود. پدر، با چهرهای برافروخته از شرم، آرام در گوشم گفت: «نگذار محافظها به این سمت بیایند.»
سپس پلاستیکی برداشت، کهنهای پیدا کرد و با همان بطری آب به سمت محل رفت. آنجا را کاملاً تمیز کرد و همانجا به نماز ایستاد.
در ادامه مسیر، پدر همچنان در سکوت و با چهرهای اندوهگین، نگاهش را به بیرون دوخته بود. نزدیک شهررضا، آرام در گوشم گفت:
«تو از این صحنهای که دیدی، چه برداشتی میکنی؟»
و بیدرنگ ادامه داد:
«این، تصویری روشن از جامعه امروز ماست؛ وقتی درِ دستشویی را قفل میکنی، مردم پشت درِ مقدساتت قضای حاجت میکنند.»
اگر حلال خدا را حرام کردید مردم حرام خدا را حلال خواهند کرد
اگر پول شما قابلیت استقراضش را از دست بدهد مردم ربا خوار میشوند کما که شده اند
اگر سهولت محرمیت دختر و پسر را از جامعه گرفتی به همان نسبت نوامیستان در معرض هتک قرار میگیرند
به قول شیرازی ها شتر سواری کوتی کوتی (دولا دولا نمیشه)
نمیشه به احکام خدا سلیقه ای برخورد کرد یومنون ببغض و یکفرون ببعض
آدم باید آنچه را میفهمد بلند فریاد بزنه تا از إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا نباشه...آهسته خواب او را در بر گرفت کلامش ناتمام ماند...
https://www.tgoop.com/dralihaeri
در مسیر شیراز به قم، سهراهی سورمق و پیش از رسیدن به آباده، مسجدی نیمهساخت وجود داشت که معمولاً محل اقامه نماز، استراحت کوتاه و قضای حاجت برای ما و محافظان بود.
اینبار وقتی به سمت سرویسهای بهداشتی رفتیم، با تعجب دیدیم که درِ سرویسها قفل کتابی زدهاند. شاید خادم مسجد از ترس اینکه کسی بدون پرداخت هزینهای، دل از رنج سفر باز کند، آنها را قفل کرده بود... بگذریم.
پدر، بطری آب معدنی را برداشت تا وضویی تازه کند و به سمت مسجد رفت. اما صحنهای فجیع هر دو ما را در بهت و تلخی فرو برد. درست پشت درِ بیرونی مسجد، رهگذری قضای حاجت کرده بود. پدر، با چهرهای برافروخته از شرم، آرام در گوشم گفت: «نگذار محافظها به این سمت بیایند.»
سپس پلاستیکی برداشت، کهنهای پیدا کرد و با همان بطری آب به سمت محل رفت. آنجا را کاملاً تمیز کرد و همانجا به نماز ایستاد.
در ادامه مسیر، پدر همچنان در سکوت و با چهرهای اندوهگین، نگاهش را به بیرون دوخته بود. نزدیک شهررضا، آرام در گوشم گفت:
«تو از این صحنهای که دیدی، چه برداشتی میکنی؟»
و بیدرنگ ادامه داد:
«این، تصویری روشن از جامعه امروز ماست؛ وقتی درِ دستشویی را قفل میکنی، مردم پشت درِ مقدساتت قضای حاجت میکنند.»
اگر حلال خدا را حرام کردید مردم حرام خدا را حلال خواهند کرد
اگر پول شما قابلیت استقراضش را از دست بدهد مردم ربا خوار میشوند کما که شده اند
اگر سهولت محرمیت دختر و پسر را از جامعه گرفتی به همان نسبت نوامیستان در معرض هتک قرار میگیرند
به قول شیرازی ها شتر سواری کوتی کوتی (دولا دولا نمیشه)
نمیشه به احکام خدا سلیقه ای برخورد کرد یومنون ببغض و یکفرون ببعض
آدم باید آنچه را میفهمد بلند فریاد بزنه تا از إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا نباشه...آهسته خواب او را در بر گرفت کلامش ناتمام ماند...
https://www.tgoop.com/dralihaeri
---
✍️ محمدعلی حائری
انسانها را آمدهایم آزاد کنیم نه اسیر
مهر ۶۱، جبهه غرب، منطقه سومار – قرارگاه نصر، لشکر ۳۱ عاشورا
از فرماندهی کل سپاه اطلاع دادند که امام جمعه شیراز، آیتالله حائری، برای سخنرانی و بازدید از خط مقدم میآید.
سخنرانی تمام شد. من مسئول تدارکات بودم و در سخنرانی شرکت نکردم، اما مأمور شدم که در بازدید از خط مقدم، همراهشان باشم.
پشت خط اول، میدانی وسیع با لودر آماده شده بود؛
محلی برای توزیع غذا، اقامه نماز، و نگهداری اسرا.
حاجآقا عبایش را کنار گذاشت. قبای خود را درآورد تا تجدید وضو کند و بهسمت تانکر آب رفت.
پیش از تانکر، پنج اسیر عراقی را دیدیم که نیمخیز، بر پنج پا نشسته بودند.
بسیجیای کمسنوسال، بالا سرشان ایستاده بود و با تحکم مراقبشان بود.
آنهایی که سابقه خط دارند میدانند: اسیرانی که در کمین گرفته میشدند—بهویژه اگر از رزمندگان شهید گرفته شده بودند—گاهی با خشونت تلخی روبهرو میشدند.
بگذریم...
حاجآقا که از برابر اسرا رد میشد، یکی از آنها ناگهان با صدای بلند فریاد زد:
«أنا شیعه! أنا محب علی! أنا محب الزهرا! أنا حسين... أبكي! ونحن أيضًا أهل صلاة!»
همینکه این کلمات را شنید، برگشت و رو به فرمانده گروهان کرد و گفت:
«دستهایشان را باز کنید.»
فرمانده ابتدا مقاومت کرد. حاجآقا اما با اصرار گفت:
«گفتم دستشان را باز کنید. میخواهند نماز بخوانند.»
با اشارهی فرمانده گردان، اسرا آزاد شدند.
وضو گرفتند. نماز جماعت برپا شد.
اسرا هم در صف ایستادند و اقتدا کردند.
نماز، سراسر اشک و خشوع بود.
پس از نماز، حاجآقا گفت:
«این دعا را با من بخوانید…»
> اللهم أدخل على أهل القبور السرور، اللهم أغن كل فقير، اللهم اشبع كل جائع، اللهم اكس كل عريان، اللهم اقض دين كل مدين، اللهم فرج عن كل مكروب، اللهم رد كل غريب، اللهم فك كل أسير…
وقتی به این جمله رسیدند—«اللهم فک کل اسیر»—
گریه بالا گرفت.
سهبار این فراز را تکرار کردند، و هر بار، صدای گریه اسرا بلندتر شد.
همه گریه میکردند: اسرا، رزمندگان، حتی آن بسیجی نوجوان.
چند دقیقه پیش، این اسرا، با تحکم و تحقیر نشسته بودند؛
حالا، در نگاه همه، عزیز و محترم بودند.
حاجآقا به عربی جملهای گفت که من متوجه نشدم.
دستی به سر و صورت یکی از اسرا کشید.
سپس رو به بسیجی جوان کرد و گفت:
«ما آمدهایم انسانها را آزاد کنیم؛
از بند خودشان، از بند افکارشان، از اسارت مکتبشان...
اینها محب علیاند،
با آنها علیوار رفتار کن.»
خاطره از محبوب مساوات مسئول تدارکات قرارگاه نصر
https://www.tgoop.com/dralihaeri
✍️ محمدعلی حائری
انسانها را آمدهایم آزاد کنیم نه اسیر
مهر ۶۱، جبهه غرب، منطقه سومار – قرارگاه نصر، لشکر ۳۱ عاشورا
از فرماندهی کل سپاه اطلاع دادند که امام جمعه شیراز، آیتالله حائری، برای سخنرانی و بازدید از خط مقدم میآید.
سخنرانی تمام شد. من مسئول تدارکات بودم و در سخنرانی شرکت نکردم، اما مأمور شدم که در بازدید از خط مقدم، همراهشان باشم.
پشت خط اول، میدانی وسیع با لودر آماده شده بود؛
محلی برای توزیع غذا، اقامه نماز، و نگهداری اسرا.
حاجآقا عبایش را کنار گذاشت. قبای خود را درآورد تا تجدید وضو کند و بهسمت تانکر آب رفت.
پیش از تانکر، پنج اسیر عراقی را دیدیم که نیمخیز، بر پنج پا نشسته بودند.
بسیجیای کمسنوسال، بالا سرشان ایستاده بود و با تحکم مراقبشان بود.
آنهایی که سابقه خط دارند میدانند: اسیرانی که در کمین گرفته میشدند—بهویژه اگر از رزمندگان شهید گرفته شده بودند—گاهی با خشونت تلخی روبهرو میشدند.
بگذریم...
حاجآقا که از برابر اسرا رد میشد، یکی از آنها ناگهان با صدای بلند فریاد زد:
«أنا شیعه! أنا محب علی! أنا محب الزهرا! أنا حسين... أبكي! ونحن أيضًا أهل صلاة!»
همینکه این کلمات را شنید، برگشت و رو به فرمانده گروهان کرد و گفت:
«دستهایشان را باز کنید.»
فرمانده ابتدا مقاومت کرد. حاجآقا اما با اصرار گفت:
«گفتم دستشان را باز کنید. میخواهند نماز بخوانند.»
با اشارهی فرمانده گردان، اسرا آزاد شدند.
وضو گرفتند. نماز جماعت برپا شد.
اسرا هم در صف ایستادند و اقتدا کردند.
نماز، سراسر اشک و خشوع بود.
پس از نماز، حاجآقا گفت:
«این دعا را با من بخوانید…»
> اللهم أدخل على أهل القبور السرور، اللهم أغن كل فقير، اللهم اشبع كل جائع، اللهم اكس كل عريان، اللهم اقض دين كل مدين، اللهم فرج عن كل مكروب، اللهم رد كل غريب، اللهم فك كل أسير…
وقتی به این جمله رسیدند—«اللهم فک کل اسیر»—
گریه بالا گرفت.
سهبار این فراز را تکرار کردند، و هر بار، صدای گریه اسرا بلندتر شد.
همه گریه میکردند: اسرا، رزمندگان، حتی آن بسیجی نوجوان.
چند دقیقه پیش، این اسرا، با تحکم و تحقیر نشسته بودند؛
حالا، در نگاه همه، عزیز و محترم بودند.
حاجآقا به عربی جملهای گفت که من متوجه نشدم.
دستی به سر و صورت یکی از اسرا کشید.
سپس رو به بسیجی جوان کرد و گفت:
«ما آمدهایم انسانها را آزاد کنیم؛
از بند خودشان، از بند افکارشان، از اسارت مکتبشان...
اینها محب علیاند،
با آنها علیوار رفتار کن.»
خاطره از محبوب مساوات مسئول تدارکات قرارگاه نصر
https://www.tgoop.com/dralihaeri
Telegram
شیرینی های پدر...
ارتباط با من: @m_ali_haeri
اینستاگرام:
instagram.com/_u/dr.ali_haeri
اینستاگرام:
instagram.com/_u/dr.ali_haeri
همانطور که معلم به انسانها میگوید با دندانتان بادام نشکنید، انبیا به انسانها میگویند: «با روحتان دروغ نگویید؛ روح شکسته و خرد میشود؛ فهم روح گرفته میشود».
کتاب تمثیلات اخلاقیتربیتی
#آیت_الله_حائری_شیرازی
https://www.tgoop.com/dralihaeri
کتاب تمثیلات اخلاقیتربیتی
#آیت_الله_حائری_شیرازی
https://www.tgoop.com/dralihaeri
Telegram
شیرینی های پدر...
ارتباط با من: @m_ali_haeri
اینستاگرام:
instagram.com/_u/dr.ali_haeri
اینستاگرام:
instagram.com/_u/dr.ali_haeri
تصویر فوق مرحوم آسید عبدالله فاطمی و مرحوم آشیخ صدر الدین حائری شیرازی رحمت الله علیهما
مرحوم آیتالله سید عبدالله فاطمی، از یاران نزدیک مرحوم آقای نجابت و از شاگردان برجسته آیتالله انصاری همدانی بود؛ مردی از تبار سلوک و سکوت، ساکن در سایهسار زهد و درخشان از نور اخلاص
پدرم نقل میکرد
شبی به همراه جمعی از طلاب، به دیدارش رفتیم. خانهاش محقر بود، ساده و بیپیرایه. هوا سرد بود و ما، ناگزیر، در بیرونی نشستیم. آتشی افروختیم تا از گزند سرمای شب در امان باشیم. در میان آن سکوت شبانه، او آرام و بیصدا میآمد، هیزمی در آغوش، و به درون بازمیگشت. چند بار این رفتوآمد تکرار شد؛ ما گرم گفتوگو و آتش، و او در حال خدمت.
آخر دیدار، یکی از همراهان که دقت بیشتری کرده بود، با صدایی بغضآلود گفت:
«دیدید چه میسوزانَد؟… آنچه بر آتش مینهد، گهوارهی تنها فرزند اوست… چوبهایش را خرد کرده تا ما از سرما نلرزیم...!»پدر آسید عبدالله را مجسمه اخلاص میدانست
بگذریم به صورت کلی مرحوم عموی ما آشیخ صدر الدین حائری در بین عرفا و اهل معنا وجاهت بیشتری داشت و مرحوم پدر ما بین علما و اهل علم
رحمت خدا بر بندگان مخلصش..
https://www.tgoop.com/dralihaeri
مرحوم آیتالله سید عبدالله فاطمی، از یاران نزدیک مرحوم آقای نجابت و از شاگردان برجسته آیتالله انصاری همدانی بود؛ مردی از تبار سلوک و سکوت، ساکن در سایهسار زهد و درخشان از نور اخلاص
پدرم نقل میکرد
شبی به همراه جمعی از طلاب، به دیدارش رفتیم. خانهاش محقر بود، ساده و بیپیرایه. هوا سرد بود و ما، ناگزیر، در بیرونی نشستیم. آتشی افروختیم تا از گزند سرمای شب در امان باشیم. در میان آن سکوت شبانه، او آرام و بیصدا میآمد، هیزمی در آغوش، و به درون بازمیگشت. چند بار این رفتوآمد تکرار شد؛ ما گرم گفتوگو و آتش، و او در حال خدمت.
آخر دیدار، یکی از همراهان که دقت بیشتری کرده بود، با صدایی بغضآلود گفت:
«دیدید چه میسوزانَد؟… آنچه بر آتش مینهد، گهوارهی تنها فرزند اوست… چوبهایش را خرد کرده تا ما از سرما نلرزیم...!»پدر آسید عبدالله را مجسمه اخلاص میدانست
بگذریم به صورت کلی مرحوم عموی ما آشیخ صدر الدین حائری در بین عرفا و اهل معنا وجاهت بیشتری داشت و مرحوم پدر ما بین علما و اهل علم
رحمت خدا بر بندگان مخلصش..
https://www.tgoop.com/dralihaeri
Forwarded from نکات ناب و حکمت های آیت الله حائری شیرازی
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸تأثیر کار سیاسی و مدیریتی، بر اخلاق و معنویت انسان! | وقتی امامجمعه شدم؛ تواضع ویژهای در خودم حس کردم🔸
🏢 از وقتی که من را به امامت جمعه نصب کردند، من در خودم چیزی احساس کردم که اینطور نیست که من بر آن حاکمم، بلکه او بر من حاکم است.
یک روز با آقای آسید علی محمد صحبت میکردم. گفتم من در خودم سابقۀ چنین #تواضعی را هیچوقت نداشتم. من اینکاره نبودم که بخواهم اینطور نسبت به برخی افراد کرنش کنم. اما از وقتی که این مسئولیت را به من سپردهاند یک حالتی در من پیدا شده که بطور قهری احساس میکنم وظیفهام تواضع و تکریم است.
🏢 وقتی به انسان، سِمَت و مسئولیتی میدهند، چون این سمت با یک #ولایتی اعطا میشود و از یک مقام منیعی صادر میشود، در روح و فکر شما اثر میگذارد؛ البته اگر خودتان در این سِمَتی که دارید، درست برخورد کنید و سعی نکنید که #سلیقهتان بر مسائل حاکم باشد، بلکه سعی کنید آن روح ولایتی که شما را در یک کرسی مینشاند، نسبت به آن، حالت #اطاعت داشته باشید. آن روح ولایت، اگر نقصی در شما باشد، رفع میکند و اگر خطایی در شما باشد، شما را دلالت میکند، شما را ارشاد میکند.
🏢 یک مسئول در جمهوری اسلامی، اگر آن مسئولیت را #بهحق گرفته باشد، نه اینکه خودش را در #معرض_مسئولیت قرار داده باشد و با روشهایی آن مسئولیت را تصرف کرده باشد، بلکه او را آورده باشند و آن منصب را به او تحمیل کرده باشند، چنین فردی حتی اگر قدِ آن مسئولیت نباشد، او را همقد آن میکنند. آقای رجایی وقتی معلم سادهای بود، آن سعه صدری که وقتی رئیسجمهور بود، نداشت. چون رئیسجمهور شد، اینجوری شد. انسان هر اندازه هم که آمادگی داشته باشد، باز هم برای قبول مسئولیت، کمبودهایی دارد؛ اما اگر مطیع آن ولایت و امین در آن منصب باشد و واقعاً بخواهد که خدمت کند و نخواهد که رقابت کند، خدا آن تتمه را به او عطا میکند.
🏢 اگر کمبودی در فهم داشته باشد، خدا تتمۀ #فهم را به او میدهد. اگر کمبودی در #سرعت_انتقال داشته باشد، خدا به او سرعت انتقال میدهد، اگر در جهاتی نارسایی داشته باشد، خدا آن جهات را رفع و اصلاح میکند و آبرویش را حفظ میکند.
@haerishirazi
🔸تأثیر کار سیاسی و مدیریتی، بر اخلاق و معنویت انسان! | وقتی امامجمعه شدم؛ تواضع ویژهای در خودم حس کردم🔸
🏢 از وقتی که من را به امامت جمعه نصب کردند، من در خودم چیزی احساس کردم که اینطور نیست که من بر آن حاکمم، بلکه او بر من حاکم است.
یک روز با آقای آسید علی محمد صحبت میکردم. گفتم من در خودم سابقۀ چنین #تواضعی را هیچوقت نداشتم. من اینکاره نبودم که بخواهم اینطور نسبت به برخی افراد کرنش کنم. اما از وقتی که این مسئولیت را به من سپردهاند یک حالتی در من پیدا شده که بطور قهری احساس میکنم وظیفهام تواضع و تکریم است.
🏢 وقتی به انسان، سِمَت و مسئولیتی میدهند، چون این سمت با یک #ولایتی اعطا میشود و از یک مقام منیعی صادر میشود، در روح و فکر شما اثر میگذارد؛ البته اگر خودتان در این سِمَتی که دارید، درست برخورد کنید و سعی نکنید که #سلیقهتان بر مسائل حاکم باشد، بلکه سعی کنید آن روح ولایتی که شما را در یک کرسی مینشاند، نسبت به آن، حالت #اطاعت داشته باشید. آن روح ولایت، اگر نقصی در شما باشد، رفع میکند و اگر خطایی در شما باشد، شما را دلالت میکند، شما را ارشاد میکند.
🏢 یک مسئول در جمهوری اسلامی، اگر آن مسئولیت را #بهحق گرفته باشد، نه اینکه خودش را در #معرض_مسئولیت قرار داده باشد و با روشهایی آن مسئولیت را تصرف کرده باشد، بلکه او را آورده باشند و آن منصب را به او تحمیل کرده باشند، چنین فردی حتی اگر قدِ آن مسئولیت نباشد، او را همقد آن میکنند. آقای رجایی وقتی معلم سادهای بود، آن سعه صدری که وقتی رئیسجمهور بود، نداشت. چون رئیسجمهور شد، اینجوری شد. انسان هر اندازه هم که آمادگی داشته باشد، باز هم برای قبول مسئولیت، کمبودهایی دارد؛ اما اگر مطیع آن ولایت و امین در آن منصب باشد و واقعاً بخواهد که خدمت کند و نخواهد که رقابت کند، خدا آن تتمه را به او عطا میکند.
🏢 اگر کمبودی در فهم داشته باشد، خدا تتمۀ #فهم را به او میدهد. اگر کمبودی در #سرعت_انتقال داشته باشد، خدا به او سرعت انتقال میدهد، اگر در جهاتی نارسایی داشته باشد، خدا آن جهات را رفع و اصلاح میکند و آبرویش را حفظ میکند.
@haerishirazi
پرتال فرهنگی راسخون
سرودهای انقلابی
30-Gahe-Safar-Shod.mp3
وقت است تا برگ سفر، بر باره بندیم
دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم
از هر کران بانگ رحیل آید به گوشم
بانگ از جرس برخاست وای ِمن خموشم
دریادلان راه سفر در پیش دارند
پا در رکاب ِ راهوار خویش دارند
گاه سفر را چاووشان فریاد کردند
منزل به منزل حال ره را یاد کردند
گاه سفر آمد، نه هنگام درنگ است
چاووش می گوید که ما را وقت تنگ است
گاه سفر آمد، برادر! گام بردار!
چشم از هوس از خورد، از آرام بردار !
گاه سفر آمد برادر! ره دراز است
پروا مکن بشتاب! همّت چاره ساز است
گاه ِسفر شد، باره بر دامن برانیم
تا بوسه گاهِ وادیِ ایمن برانیم
وادی نه ایمن، هان مگو، باید سفر کرد
از هفت وادی در طلب باید گذر کرد
وادی نه ایمن، رهزنان در رهگذارند
بیم حرامی نیست، یاران هوشیارند
وادی نه ایمن، جاده هموار است ما را
امید بر عزم جلودار است ما را
وادی پر از فرعونیان و قبطیان است
موسی جلودار است و نیل اندر میان است
https://www.tgoop.com/dralihaeri
وقت است تا برگ سفر، بر باره بندیم
دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم
از هر کران بانگ رحیل آید به گوشم
بانگ از جرس برخاست وای ِمن خموشم
دریادلان راه سفر در پیش دارند
پا در رکاب ِ راهوار خویش دارند
گاه سفر را چاووشان فریاد کردند
منزل به منزل حال ره را یاد کردند
گاه سفر آمد، نه هنگام درنگ است
چاووش می گوید که ما را وقت تنگ است
گاه سفر آمد، برادر! گام بردار!
چشم از هوس از خورد، از آرام بردار !
گاه سفر آمد برادر! ره دراز است
پروا مکن بشتاب! همّت چاره ساز است
گاه ِسفر شد، باره بر دامن برانیم
تا بوسه گاهِ وادیِ ایمن برانیم
وادی نه ایمن، هان مگو، باید سفر کرد
از هفت وادی در طلب باید گذر کرد
وادی نه ایمن، رهزنان در رهگذارند
بیم حرامی نیست، یاران هوشیارند
وادی نه ایمن، جاده هموار است ما را
امید بر عزم جلودار است ما را
وادی پر از فرعونیان و قبطیان است
موسی جلودار است و نیل اندر میان است
https://www.tgoop.com/dralihaeri
Forwarded from نکات ناب و حکمت های آیت الله حائری شیرازی
🔸سرنوشت انقلاب را برایتان بگویم ... | در آینده ایران و اسرائیل، تقابل مستقیم خواهند داشت 🔸
📆 (سخنرانی آیت الله حائری شیرازی در جمع سپاه استان اصفهان - سال ١٣۶۵)
⚔️ امروز در عالم دو ولایت مطرح است: «#ولایت_اهلبیت(ع) نسبت به مسلمانان خالص» و «#ولایت_یهود برای مسلمانان ناخالص».
هر دوی این ولایتها #در_حال_رشد هستند و باید هم رشد کنند. ببینید چه میخواهم بگویم! در اینطرف، ولایت امام دارد سر بلند میکند. در آنطرف هم ولایت اسرائیل دارد سر بلند میکند. در این وسط، کسانی هستند که باید یا جذب این بشوند یا جذب آن بشوند. اگر هنوز جذب نشدهاند، بهخاطر این است که این دو ولایت هنوز بهاندازۀ کافی به #رشد_نهایی خودشان نرسیدهاند. اسرائیل هنوز به رشد نهایی خودش نرسیده است. نهضت امام هم هنوز به رشد نهایی خودش نرسیده است.
⚔️ کسانی که با امام مخالفت میکنند، اینها میمانند تا اینکه بالاخره از زیر پرچم اسرائیل سر دربیاورند! چون در عالم، دو ولایت بیشتر نخواهد بود. منتها این دو ولایت، هنوز به حد کافی بزرگ نشدهاند. در آینده، وقتی این دو کاملاً رشد بکنند، با یکدیگر #رودررو خواهند شد؛ یعنی دیگر هیچ مملکتی، بین [نهضت] امام و اسرائیل واسطه و فاصله نخواهد بود. الان سوریه و لبنان واسطه هستند. در آینده، حکومت اسلامی و اسرائیل [ #مستقیماً ] با هم اصطکاک پیدا خواهند کرد؛ یعنی ولایت اهلبیت(ع) یک طرف، یهود هم یک طرف! تمام کسانی که نمیتوانند زیر بار یهود بروند، میبینند که چارهای جز قبول ولایت اهلبیت(ع) ندارند. آنوقت، اهلبیت(ع) رشد میکنند. در این وضعیت است که تمام جوامع، جز یهودیصفتان، سراغ امام زمان(ع) میآیند و این مقدمۀ ظهور امام زمان(ع) خواهد شد.
⚔️ شما میپرسید: «چرا یهود، قطب مقابل ولایت اهلبیت(ع) است؟» در روایت داریم کسانی که با اهلبیت(ع) مخالفت کنند و بغض ایشان را داشته باشند، #یهود_این_امتاند.
زینب کبری(ع) در همین ایام محرم و صفر، در کوفه صحبت کرد. حضرت به اهل کوفه گفت: «ضربت علیکم الذلة و المسکنة»! یعنی همانچیزی را که قرآن به یهود نسبت داده، حضرت خطاب به کوفیان میگوید! اینجا مقصود از کوفیان، تنها اهل کوفه نیست. کوفه در آن روز، نمونهای بوده برای تمام کسانی که امام حسین(ع) را ترک کردند. قرآن به یهود گفت: (ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ) و زینب کبری هم خطاب به کسانی که امام حسین(ع) را تنها گذاشتند، چنین گفت. امروزه هم، #ولایت_فقیه، همان تجلّی ولایت اهلبیت(ع) است؛ آنهایی که ولایت فقیه را نپذیرفتند، ولایتشان به #ولایت_یهود منتهی خواهد شد!
⚔️ #سرنوشت_این_انقلاب را برایتان گفتم تا اگر سختیها و فشارهایی پیش آمد، بدانید کسی که بناست در صف اهلبیت(ع) باشد را تحت فشار قرار میدهند. این شخص اگر به درد اهلبیت(ع) نخورد، به صف دشمنان ایشان ملحق خواهد شد. در مقابل هم، بسیاری افراد از صف دشمنان بیرون میآیند و به صف شما میپیوندند. بدانید که صف انقلاب، این است و این مشکلات را دارد تا زمانی که جلوه پیدا بکند.
@haerishirazi
📆 (سخنرانی آیت الله حائری شیرازی در جمع سپاه استان اصفهان - سال ١٣۶۵)
⚔️ امروز در عالم دو ولایت مطرح است: «#ولایت_اهلبیت(ع) نسبت به مسلمانان خالص» و «#ولایت_یهود برای مسلمانان ناخالص».
هر دوی این ولایتها #در_حال_رشد هستند و باید هم رشد کنند. ببینید چه میخواهم بگویم! در اینطرف، ولایت امام دارد سر بلند میکند. در آنطرف هم ولایت اسرائیل دارد سر بلند میکند. در این وسط، کسانی هستند که باید یا جذب این بشوند یا جذب آن بشوند. اگر هنوز جذب نشدهاند، بهخاطر این است که این دو ولایت هنوز بهاندازۀ کافی به #رشد_نهایی خودشان نرسیدهاند. اسرائیل هنوز به رشد نهایی خودش نرسیده است. نهضت امام هم هنوز به رشد نهایی خودش نرسیده است.
⚔️ کسانی که با امام مخالفت میکنند، اینها میمانند تا اینکه بالاخره از زیر پرچم اسرائیل سر دربیاورند! چون در عالم، دو ولایت بیشتر نخواهد بود. منتها این دو ولایت، هنوز به حد کافی بزرگ نشدهاند. در آینده، وقتی این دو کاملاً رشد بکنند، با یکدیگر #رودررو خواهند شد؛ یعنی دیگر هیچ مملکتی، بین [نهضت] امام و اسرائیل واسطه و فاصله نخواهد بود. الان سوریه و لبنان واسطه هستند. در آینده، حکومت اسلامی و اسرائیل [ #مستقیماً ] با هم اصطکاک پیدا خواهند کرد؛ یعنی ولایت اهلبیت(ع) یک طرف، یهود هم یک طرف! تمام کسانی که نمیتوانند زیر بار یهود بروند، میبینند که چارهای جز قبول ولایت اهلبیت(ع) ندارند. آنوقت، اهلبیت(ع) رشد میکنند. در این وضعیت است که تمام جوامع، جز یهودیصفتان، سراغ امام زمان(ع) میآیند و این مقدمۀ ظهور امام زمان(ع) خواهد شد.
⚔️ شما میپرسید: «چرا یهود، قطب مقابل ولایت اهلبیت(ع) است؟» در روایت داریم کسانی که با اهلبیت(ع) مخالفت کنند و بغض ایشان را داشته باشند، #یهود_این_امتاند.
زینب کبری(ع) در همین ایام محرم و صفر، در کوفه صحبت کرد. حضرت به اهل کوفه گفت: «ضربت علیکم الذلة و المسکنة»! یعنی همانچیزی را که قرآن به یهود نسبت داده، حضرت خطاب به کوفیان میگوید! اینجا مقصود از کوفیان، تنها اهل کوفه نیست. کوفه در آن روز، نمونهای بوده برای تمام کسانی که امام حسین(ع) را ترک کردند. قرآن به یهود گفت: (ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ) و زینب کبری هم خطاب به کسانی که امام حسین(ع) را تنها گذاشتند، چنین گفت. امروزه هم، #ولایت_فقیه، همان تجلّی ولایت اهلبیت(ع) است؛ آنهایی که ولایت فقیه را نپذیرفتند، ولایتشان به #ولایت_یهود منتهی خواهد شد!
⚔️ #سرنوشت_این_انقلاب را برایتان گفتم تا اگر سختیها و فشارهایی پیش آمد، بدانید کسی که بناست در صف اهلبیت(ع) باشد را تحت فشار قرار میدهند. این شخص اگر به درد اهلبیت(ع) نخورد، به صف دشمنان ایشان ملحق خواهد شد. در مقابل هم، بسیاری افراد از صف دشمنان بیرون میآیند و به صف شما میپیوندند. بدانید که صف انقلاب، این است و این مشکلات را دارد تا زمانی که جلوه پیدا بکند.
@haerishirazi