نکاتی درباره خودکشی زنان
▪️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔹خودکشی دو دسته عوامل فردی و اجتماعی دارد که به ویژه عوامل اجتماعی در دو جنس متفاوت است. مهمترین عوامل اجتماعی که زنان را به خودکشی سوق می دهد، محدودیت؛ فشارهای اجتماعی؛ خشونت؛ محرومیت و احساس گیرافتادگی و استیصال در شرایطی است که غیرقابل تغییر به نظر می رسد.
🔹زنان خانه دار به علت وظایف تکراری، کسالت آور، بی آینده بودن و ناامیدی ممکن است دچار افسردگی و افکار خودکشی شوند. آنها به طور مستقل نمی توانند با جامعه ارتباط برقرار کنند و امکان تعالی و شکوفایی که یک نیاز بشری است برای زنان خانه دار که باید ۲۴ ساعته در خدمت شوهر و فرزند باشند کمتر است. چنین شرایطی ممکن فراتر از تحمل بعضی از خانه دار باشد و آن ها را به سمت خودکشی سوق دهد.
🔹 بر اساس مطالعات انجام شده در ایران، خشونت خانگی علیه زنان و زن آزاری با افکار خودکشی همبستگی مثبت دارد. یعنی زنانی که مورد خشونت قرار می گیرند، بیشتر از دیگران افکار خودکشی دارند. بعضی مطالعات نشان داده اند که این همبستگی بین خشونت روانی و شیوع افکار خودکشی بیشتر بوده است.
🔹در آمار بین المللی که شامل ایران هم می شود، خودکشی، یعنی مرگ به علت خودکشی، در مردان بیشتر از زنان است. در کشورهای با درآمد بالا این نسبت ۳.۵ است و در کشورهای با درآمد کم ۱.۹ بوده است. در جهان افکار خودکشی در زنان ۲.۲-۲.۴ درصد و در مردان ۱.۶-۱.۷ بوده که در زنان افکار خودکشی بیشتر از مردان است.
در جهان میزان خودکشی زنان در طی تقریبا بیست سال کاهش یافته یعنی از ۹.۱ در صدهزار نفر در سال ۲۰۰۰ به ۵.۷ در صدهزار در سال ۲۰۱۹ کاهش یافته است.
🔹آمار خودکشی زنان در ایران که توسط نهادها و وبسایتهای بین المللی منتشر شده نشان می دهد در سال ۲۰۱۹ خودکشی زنان ۲.۸ در صدهزار و کمتر از میانگین جهانی است.همچنین در سال ۲۰۲۱ نسبت خودکشی مردان به زنان در ایران ۲.۳ بوده است. باید بدانیم آمار خودکشی چندان دقیق نیست و ممکن است به دلایلی مثل استیگما و انگ اجتماعی و ملاحظات دیگر کمتر از حد واقعی گزارش شود.
🔹در مورد تبیین جنسیتی خودکشی باید گفت میزان خودکشی در زنان و مردان و در گروههای مختلف اجتماعی متفاوت است. همان طور که اشاره شد خودکشی در بین زنان می تواند متاثر از محدودیتها، اجبارها، فشارهای اجتماعی و خشونت باشد که این علل همگی ناشی از نابرابری و تبعیض جنسیتی هستند.
https://eghtesadeiran.com/?p=95258
▪️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔹خودکشی دو دسته عوامل فردی و اجتماعی دارد که به ویژه عوامل اجتماعی در دو جنس متفاوت است. مهمترین عوامل اجتماعی که زنان را به خودکشی سوق می دهد، محدودیت؛ فشارهای اجتماعی؛ خشونت؛ محرومیت و احساس گیرافتادگی و استیصال در شرایطی است که غیرقابل تغییر به نظر می رسد.
🔹زنان خانه دار به علت وظایف تکراری، کسالت آور، بی آینده بودن و ناامیدی ممکن است دچار افسردگی و افکار خودکشی شوند. آنها به طور مستقل نمی توانند با جامعه ارتباط برقرار کنند و امکان تعالی و شکوفایی که یک نیاز بشری است برای زنان خانه دار که باید ۲۴ ساعته در خدمت شوهر و فرزند باشند کمتر است. چنین شرایطی ممکن فراتر از تحمل بعضی از خانه دار باشد و آن ها را به سمت خودکشی سوق دهد.
🔹 بر اساس مطالعات انجام شده در ایران، خشونت خانگی علیه زنان و زن آزاری با افکار خودکشی همبستگی مثبت دارد. یعنی زنانی که مورد خشونت قرار می گیرند، بیشتر از دیگران افکار خودکشی دارند. بعضی مطالعات نشان داده اند که این همبستگی بین خشونت روانی و شیوع افکار خودکشی بیشتر بوده است.
🔹در آمار بین المللی که شامل ایران هم می شود، خودکشی، یعنی مرگ به علت خودکشی، در مردان بیشتر از زنان است. در کشورهای با درآمد بالا این نسبت ۳.۵ است و در کشورهای با درآمد کم ۱.۹ بوده است. در جهان افکار خودکشی در زنان ۲.۲-۲.۴ درصد و در مردان ۱.۶-۱.۷ بوده که در زنان افکار خودکشی بیشتر از مردان است.
در جهان میزان خودکشی زنان در طی تقریبا بیست سال کاهش یافته یعنی از ۹.۱ در صدهزار نفر در سال ۲۰۰۰ به ۵.۷ در صدهزار در سال ۲۰۱۹ کاهش یافته است.
🔹آمار خودکشی زنان در ایران که توسط نهادها و وبسایتهای بین المللی منتشر شده نشان می دهد در سال ۲۰۱۹ خودکشی زنان ۲.۸ در صدهزار و کمتر از میانگین جهانی است.همچنین در سال ۲۰۲۱ نسبت خودکشی مردان به زنان در ایران ۲.۳ بوده است. باید بدانیم آمار خودکشی چندان دقیق نیست و ممکن است به دلایلی مثل استیگما و انگ اجتماعی و ملاحظات دیگر کمتر از حد واقعی گزارش شود.
🔹در مورد تبیین جنسیتی خودکشی باید گفت میزان خودکشی در زنان و مردان و در گروههای مختلف اجتماعی متفاوت است. همان طور که اشاره شد خودکشی در بین زنان می تواند متاثر از محدودیتها، اجبارها، فشارهای اجتماعی و خشونت باشد که این علل همگی ناشی از نابرابری و تبعیض جنسیتی هستند.
https://eghtesadeiran.com/?p=95258
🔥 ایستاده به تماشای قتل؛ مردم مقصرند؟ /زنکشی نه تنها تبعاتی ندارد بلکه در ذیل اختلافخانوادگی تعریف میشود /آیا معاون زنان آقای پزشکیان این قتل را محکوم کرد؟
سیمین کاظمی، پزشک و جامعهشناس:
▫️فکر میکنم قتل فاطمه سلطانی توسط پدرش آنقدر مهم است که آن بحث واکنشهای مردم یک موضوع حاشیهای است. ما در این ویدیو فقط چند نفر را میبینیم که گذرا رد میشوند...نمی توان از ویدیوی یکی دو دقیقه ای نتیجه خاصی گرفت. به هر حال اینجا دو موضوع هست: واکنش و مداخله گری. یکی این که عابران چه واکنشی به این فاجعه دارند و دیگر این که آیا مداخلهگری میکنند یا نه. فکر میکنم این جا انتظار اجتماعی، مداخله افراد است. واکنشهایی که این جا دیده میشود، عموما واکنشهایی است که از سر ترس است. شاید من و شما هم اگر آن جا بودیم، هیچ مداخله ای نمیکردیم. چون آن شخص مسلح بوده و خطر آسیب زدن به دیگران هم وجود داشته است.
▫️با سیطره شیوه تولید سرمایه داری در مخصوصا دنیای معاصر، انسانها مقداری دچار از خود بیگانگی و بیگانگی نسبت به اطرافیان و هم نوعان خود شدهاند و عواطف در جوامع معاصر، کمتر شده. این را برخی اقتضای شهر نشینی و مدرن شدن میدانند و برخی آن را از پیامدهای سرمایه داری و تغییراتی میدانند که در روابط اجتماعی رخ میدهد.
▫️قتل زن، مساله ای است که نه تنها تبعاتی ندارد، بلکه به عنوان قتل خانوادگی و در ذیل اختلاف خانوادگی اکثرا صورت بندی میشود. یعنی مردان میتوانند بدون این که ترسی از واکنش جامعه و پلیس و قانون داشته باشند، به راحتی این کار را بکنند.
▫️درمورد خشونت علیه زنان، خشونت، زمینههای فرهنگی فکری اجتماعی اقتصادی دارد. درمورد زنان به طور مشخص، این فرض وجود دارد که خشونت علیه زنان یک امر عادی است. در گزارش های رسانهها یا مقامات پلیس تقریبا صد درصد جنایت هایی که درمورد زنان صورت میگیرد و خشونتی که علیه زنان میشود را اختلافات خانوادگی قلمداد میکنند.
▫️مردی دخترش را به خاطر گناه نکرده که مشخص نیست گناهش چه بوده است، به تحقیرآمیزترین وضعیت در خیابان به قتل میرساند، دیگری سر بریده زنش را در شهر می چرخاند. اینها نشان میدهد که از طرف جامعه و قانون و دولت، پذیرش چنین خشونتی در حال بیشتر شدن است. داریم قتلهای فجیعتر و تحقیر بیشتری نسبت به زنان میبینیم. این یعنی این پذیرش و ظرفیت این مساله وجود دارد.
▫️در ایران این واقعیت پذیرفته نمیشود که اینها اختلافات خانوادگی نیست، بلکه زن کشی است. تمایل دارند قتل زنان را به عنوان اختلاف خانوادگی صورت بندی کنند و بازتاب دهند. تا وقتی که مسئله را به این شکل بازنمایی میکنند، به این معنی است که اراده ای برای پیش گیری از قتل و خشونت علیه زنان وجود ندارد.
▫️ما فجیعترین قتلها و انواع خشونت علیه زنان را دیدهایم و هیچ وقت ندیدهایم که یک مقام مسئول دولتی این را به صراحت و بدون اما و اگر محکوم کند. آیا معاون زنان آقای پزشکیان این قتل را محکوم کرد؟ آیا موضعی گرفت؟ ما میگوییم چرا افرادی که در خیابان هستند واکنشی نشان ندادند و مداخله ای نکردند. این خانم که معاون زنان و امور خانواده است چرا واکنش نشان نمی دهد؟
@drsiminkazemi
📌متن کامل لایو اینستاگرام خبرآنلاین را اینجا بخوانید:
khabaronline.ir/xnvjK
سیمین کاظمی، پزشک و جامعهشناس:
▫️فکر میکنم قتل فاطمه سلطانی توسط پدرش آنقدر مهم است که آن بحث واکنشهای مردم یک موضوع حاشیهای است. ما در این ویدیو فقط چند نفر را میبینیم که گذرا رد میشوند...نمی توان از ویدیوی یکی دو دقیقه ای نتیجه خاصی گرفت. به هر حال اینجا دو موضوع هست: واکنش و مداخله گری. یکی این که عابران چه واکنشی به این فاجعه دارند و دیگر این که آیا مداخلهگری میکنند یا نه. فکر میکنم این جا انتظار اجتماعی، مداخله افراد است. واکنشهایی که این جا دیده میشود، عموما واکنشهایی است که از سر ترس است. شاید من و شما هم اگر آن جا بودیم، هیچ مداخله ای نمیکردیم. چون آن شخص مسلح بوده و خطر آسیب زدن به دیگران هم وجود داشته است.
▫️با سیطره شیوه تولید سرمایه داری در مخصوصا دنیای معاصر، انسانها مقداری دچار از خود بیگانگی و بیگانگی نسبت به اطرافیان و هم نوعان خود شدهاند و عواطف در جوامع معاصر، کمتر شده. این را برخی اقتضای شهر نشینی و مدرن شدن میدانند و برخی آن را از پیامدهای سرمایه داری و تغییراتی میدانند که در روابط اجتماعی رخ میدهد.
▫️قتل زن، مساله ای است که نه تنها تبعاتی ندارد، بلکه به عنوان قتل خانوادگی و در ذیل اختلاف خانوادگی اکثرا صورت بندی میشود. یعنی مردان میتوانند بدون این که ترسی از واکنش جامعه و پلیس و قانون داشته باشند، به راحتی این کار را بکنند.
▫️درمورد خشونت علیه زنان، خشونت، زمینههای فرهنگی فکری اجتماعی اقتصادی دارد. درمورد زنان به طور مشخص، این فرض وجود دارد که خشونت علیه زنان یک امر عادی است. در گزارش های رسانهها یا مقامات پلیس تقریبا صد درصد جنایت هایی که درمورد زنان صورت میگیرد و خشونتی که علیه زنان میشود را اختلافات خانوادگی قلمداد میکنند.
▫️مردی دخترش را به خاطر گناه نکرده که مشخص نیست گناهش چه بوده است، به تحقیرآمیزترین وضعیت در خیابان به قتل میرساند، دیگری سر بریده زنش را در شهر می چرخاند. اینها نشان میدهد که از طرف جامعه و قانون و دولت، پذیرش چنین خشونتی در حال بیشتر شدن است. داریم قتلهای فجیعتر و تحقیر بیشتری نسبت به زنان میبینیم. این یعنی این پذیرش و ظرفیت این مساله وجود دارد.
▫️در ایران این واقعیت پذیرفته نمیشود که اینها اختلافات خانوادگی نیست، بلکه زن کشی است. تمایل دارند قتل زنان را به عنوان اختلاف خانوادگی صورت بندی کنند و بازتاب دهند. تا وقتی که مسئله را به این شکل بازنمایی میکنند، به این معنی است که اراده ای برای پیش گیری از قتل و خشونت علیه زنان وجود ندارد.
▫️ما فجیعترین قتلها و انواع خشونت علیه زنان را دیدهایم و هیچ وقت ندیدهایم که یک مقام مسئول دولتی این را به صراحت و بدون اما و اگر محکوم کند. آیا معاون زنان آقای پزشکیان این قتل را محکوم کرد؟ آیا موضعی گرفت؟ ما میگوییم چرا افرادی که در خیابان هستند واکنشی نشان ندادند و مداخله ای نکردند. این خانم که معاون زنان و امور خانواده است چرا واکنش نشان نمی دهد؟
@drsiminkazemi
📌متن کامل لایو اینستاگرام خبرآنلاین را اینجا بخوانید:
khabaronline.ir/xnvjK
www.khabaronline.ir
ایستاده به تماشای قتل؛مردم مقصرند؟/ زنکشی نه تنها تبعاتی ندارد بلکه در ذیل اختلافخانوادگی تعریف میشود/معاون زنان آقای پزشکیان…
سیمین کاظمی، پزشک و جامعهشناس میگوید: قتل زن، چیزی است که نه تنها تبعاتی ندارد، بلکه در بین مردان به عنوان قتل خانوادگی و در ذیل اختلاف خانوادگی اکثرا صورت بندی میشود. یعنی مردان میتوانند بدون این که ترسی از واکنش جامعه و پلیس و قانون داشته باشند، به…
فمینیسم هراسی
✍سیمین کاظمی
یادداشت منتشر شده در دوماهنامه ارژنگ
@drsiminkazemi
🔸بسیاری افراد هستند که با وجود اعتقاد به برابری زن و مرد از مفهومی که این باور را توصیف می کند یعنی «فمینیسم» هراس دارند. پدیده هراس از فمینیسم ارتباط چندانی به میزان سواد، جنس و طبقه اجتماعی ندارد و حتی در میان بخش های مترقی جامعه از جمله تحصیلکردگان، روشنفکران مستقل و دانشگاهیان نیز دیده می شود و همین به مانعی برای بحث و گفتگو در این مورد تبدیل شده است.
🔸به نظر می رسد ریشه این هراس برخی باورهای نادرستی است که در طی سالیان در جامعه پراکنده شده و فمینیسم به همان بلایی گرفتار شده که روزگاری دامنگیر کمونیسم و آنارشیسم شده بود و همچنان هم هست. در فهم عامیانه کمونیست(کمونیسم) به عنوان خدانیست و مرام اشتراکی شدن زن ها جافتاده بود و آنارشیسم به عنوان هرج و مرج طلبی. به این ترتیب هراسی در جامعه ایجاد شده بود که هنوز هم آثار آن هست و حالا نوبت فمینیسم است.
🔸 در روزگار ما فمینیسم به عنوان تهدید نظم اجتماعی معرفی می شود ، فمینیست ها به مثابه شیاطین شهر برساخته و از آنها اهریمن سازی می شود. بسیاری از مشکلات اجتماعی به فمینیسم و فمینیست ها نسبت داده می شود و به این ترتیب زمینه برای طرد و به حاشیه راندن و مجازات آنها فراهم می شود.
🔸فمینیسم هراسی در ایران در وهله اول از ناشناخته بودن مفهوم فمینیسم نشأت می گیرد. هر امر ناشناخته برای انسان تولید اضطراب می کند و این اضطراب منجر به واکنش منفی و دفاعی می شود. اما فراتر از این فمینیسمهراسی پروژه ای است که با ممنوعیت و جرمانگاری نانوشته فمینیسم آغاز شده است. در حالی که مدافعان فمینیسم اجازه ندارند آزادانه درباره افکار و دیدگاههای شان سخن بگویند، گفتمان رسمی و مسلط، خود مدیریت تولید و انتشار اطلاعات در این موضوع را به دست گرفته و به این ترتیب مطالبی نادرست و تحریف شده به اسم فمینیسم در عرصه عمومی پراکنده می شود.
🔸تبلیغات منفی که در رسانه های رسمی و توسط برخی مسؤولان از جمله مسوولان زن درباره فمینیسم و محتوای آن صورت می گیرد، به هراس اجتماعی از این مکتب رهایی بخش دامن زده است. پروژه فمینیسم هراسی و اهریمن سازی از فمینیست ها تا حدی پیش رفته که اکنون از فمینیسم/فمینیست به عنوان برچسب یا انگی استفاده می شود که طرد و قطع ارتباط با مدافعان فمینیسم را به دنبال می آورد.
🔸در جامعه ایران، چهره ای که از فمینیست ها ارائه می شود در بهترین حالت یک بنیادگرای مردستیز عصبانی و خطرناک است که هر آن آماده چنگ انداختن به صورت طرف مقابل است و اصلاً نباید او را به عنوان کسی که درباره یکی از نابرابری های اجتماعی تفکر و بحث می کند به حساب آورد. در تفسیر عامیانه هم فمینیست زنی است که زنانگی را امتیاز خود می داند و غیر از تن آسانی و تلکه کردن مردان فکر دیگری ندارد. در این تفسیرها عقلانیت، انسانیت و باورهای متعالی همچون برابری و رهایی جمعی از فمینیسم زدوده می شود و به عنوان یک هیستری و بیماری زنانه صورت بندی می شود.
لینک نشریه و متن کامل یادداشت
https://drive.google.com/file/d/1q71xAv1KuE_T8T6uj24KckYiv_OHIbpC/view
✍سیمین کاظمی
یادداشت منتشر شده در دوماهنامه ارژنگ
@drsiminkazemi
🔸بسیاری افراد هستند که با وجود اعتقاد به برابری زن و مرد از مفهومی که این باور را توصیف می کند یعنی «فمینیسم» هراس دارند. پدیده هراس از فمینیسم ارتباط چندانی به میزان سواد، جنس و طبقه اجتماعی ندارد و حتی در میان بخش های مترقی جامعه از جمله تحصیلکردگان، روشنفکران مستقل و دانشگاهیان نیز دیده می شود و همین به مانعی برای بحث و گفتگو در این مورد تبدیل شده است.
🔸به نظر می رسد ریشه این هراس برخی باورهای نادرستی است که در طی سالیان در جامعه پراکنده شده و فمینیسم به همان بلایی گرفتار شده که روزگاری دامنگیر کمونیسم و آنارشیسم شده بود و همچنان هم هست. در فهم عامیانه کمونیست(کمونیسم) به عنوان خدانیست و مرام اشتراکی شدن زن ها جافتاده بود و آنارشیسم به عنوان هرج و مرج طلبی. به این ترتیب هراسی در جامعه ایجاد شده بود که هنوز هم آثار آن هست و حالا نوبت فمینیسم است.
🔸 در روزگار ما فمینیسم به عنوان تهدید نظم اجتماعی معرفی می شود ، فمینیست ها به مثابه شیاطین شهر برساخته و از آنها اهریمن سازی می شود. بسیاری از مشکلات اجتماعی به فمینیسم و فمینیست ها نسبت داده می شود و به این ترتیب زمینه برای طرد و به حاشیه راندن و مجازات آنها فراهم می شود.
🔸فمینیسم هراسی در ایران در وهله اول از ناشناخته بودن مفهوم فمینیسم نشأت می گیرد. هر امر ناشناخته برای انسان تولید اضطراب می کند و این اضطراب منجر به واکنش منفی و دفاعی می شود. اما فراتر از این فمینیسمهراسی پروژه ای است که با ممنوعیت و جرمانگاری نانوشته فمینیسم آغاز شده است. در حالی که مدافعان فمینیسم اجازه ندارند آزادانه درباره افکار و دیدگاههای شان سخن بگویند، گفتمان رسمی و مسلط، خود مدیریت تولید و انتشار اطلاعات در این موضوع را به دست گرفته و به این ترتیب مطالبی نادرست و تحریف شده به اسم فمینیسم در عرصه عمومی پراکنده می شود.
🔸تبلیغات منفی که در رسانه های رسمی و توسط برخی مسؤولان از جمله مسوولان زن درباره فمینیسم و محتوای آن صورت می گیرد، به هراس اجتماعی از این مکتب رهایی بخش دامن زده است. پروژه فمینیسم هراسی و اهریمن سازی از فمینیست ها تا حدی پیش رفته که اکنون از فمینیسم/فمینیست به عنوان برچسب یا انگی استفاده می شود که طرد و قطع ارتباط با مدافعان فمینیسم را به دنبال می آورد.
🔸در جامعه ایران، چهره ای که از فمینیست ها ارائه می شود در بهترین حالت یک بنیادگرای مردستیز عصبانی و خطرناک است که هر آن آماده چنگ انداختن به صورت طرف مقابل است و اصلاً نباید او را به عنوان کسی که درباره یکی از نابرابری های اجتماعی تفکر و بحث می کند به حساب آورد. در تفسیر عامیانه هم فمینیست زنی است که زنانگی را امتیاز خود می داند و غیر از تن آسانی و تلکه کردن مردان فکر دیگری ندارد. در این تفسیرها عقلانیت، انسانیت و باورهای متعالی همچون برابری و رهایی جمعی از فمینیسم زدوده می شود و به عنوان یک هیستری و بیماری زنانه صورت بندی می شود.
لینک نشریه و متن کامل یادداشت
https://drive.google.com/file/d/1q71xAv1KuE_T8T6uj24KckYiv_OHIbpC/view
پیامک برای کنترل پوشش زنان
▪️سیمین کاظمی / گفتگو با جهان صنعت
@drsiminkazemi
❓با توجه به اینکه پیامک های حجاب دوباره از سر گرفته شده، به نظرتون اولا چرا هیچ مسوولی تاکنون گردن نگرفته و دوما چه دردسر های جدیدی ایجاد کرده است؟
➖ کنترل دولتی پوشش زنان در این سالها حتی در میان اقشار مذهبی هم پذیرش اجتماعی ندارد. جامعه دیگر نمی پذیرد که با روش زیرنظر گرفتن و مجازات، حجاب زنان به شکل دلخواه حکومت در بیاید. همین فقدان پذیرش اجتماعی موجب می شود، هر اقدام کنترلی برای نظارت بر پوشش زنان، به حکومت چهره ای خشن و کنترلگر بدهد که در میان مسایل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی متعدد بر حجاب زنان متمرکز شده است. برای همین می بینیم در میان دستجات و گروههای موجود در حاکمیت در مورد حجاب اتفاق نظر وجود ندارد. این دو پارگی موجب شده بعضی بخش ها از امکانات و ابزارهایی برای کنترل زنان استفاده کنند که بخشهای دیگر با آن موافق نیستند و حتی اظهار بی اطلاعی می کنند. ارسال پیامک از سوی برخی دستگاهها نشان می دهد برخی از درون نظام حکمرانی هنوز درک نکرده اند که تقابل با خواست جامعه که مدارا است، می تواند موجب قطع امید کامل جامعه از اصلاح پذیری حکومت باشد؛ و این قطع امید اگر کامل باشد پیامدهایی مثل پیوند خوردن نارضایتی از کنترل زنان با سایر نارضایتی های اجتماعی و اقتصادی خواهد داشت که جامعه را در مقابل حکومت قرار می دهد.
❓ پیامک حجاب واکنش های زیادی در افکار عمومی داشته، نظر شما چیست؟
➖ در نتایج چهارمین پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان مشخص شد که حجاب از نظر جامعه حالا یکی از شش مساله مهم کشور است و نسبت به قبل اهمیت خیلی زیادی یافته است. در واقع حجاب به دماسنج میزان مدارای حاکمیت با خواست جامعه تبدیل شده است. برای همین جامعه اخبار آن را با حساسیت دنبال می کند و هر اقدام سختگیرانه برای کنترل حجاب موجب برانگیختن خشم و نارضایتی جامعه از حکومت می شود.
❓ ایا زنان با این پیامک ها عقب نشینی می کنند؟
➖این پیامکها تاثیری در برگرداندن حجاب به سر زنان نخواهد داشت. زنان قبلاً حجاب را در جایی که پلیس و دوربین و حجاب بان هم نبود حفظ می کردند، چون به شکل هنجار درآمده بود. اما حالا جامعه تغییر کرده و ارزش ها و هنجارهای آن هم عوض شده است در جامعه فعلی نداشتن روسری به عنوان شکستن هنجار تفسیر نمی شود و واکنش منفی به آن وجود ندارد. زنان به واکنش جامعه توجه می کند و نه به پیامک و دوربین و مامور.
❓دو قطبی که در جامعه رخ داد چه پیامدهای منفی در آینده دارد؟
➖الان نمی توان گفت بر سر حجاب دو قطبی وجود دارد. حتی اگر اصرار به وجود دو قطب باشد، این دو قطب مساوی نیستند. یکی از دو قطب بسیار بزرگ و موثر است و قطب دیگر پیوسته در حال کوچک شدن است. قطب بزرگتر یعنی اکثریت جامعه مایلند که حجاب به عنوان امر شخصی شناسایی شود و به دور ار مداخله پلیس و کنترل حکومت باشد. این اتفاقی است که در سایر کشورهای اسلامی (غیر از حکومت طالبان) افتاده و حجاب به عنوان یک امر فرهنگی شناخته می شود. مردم انتظار دارند که حکومت ایران هم حجاب زنان را به عنوان امر فرهنگی و انتخاب شخصی بپذیرد و به وظایف مهم و اصلی اش یعنی حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی مثل گرانی، تورم، بیکاری، کمبود، نابرابری های اجتماعی، فساد، تخریب محیط زیست و پیشگیری از فجایعی مثل بندرعباس و... بپردازد.
https://jahanesanat.ir/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%B2%DB%8C%D8%B1-%D8%AA%DB%8C%D8%BA-%D8%A8%DB%8C%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86%DB%8C-%D8%AA%D9%86%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7/533321/
▪️سیمین کاظمی / گفتگو با جهان صنعت
@drsiminkazemi
❓با توجه به اینکه پیامک های حجاب دوباره از سر گرفته شده، به نظرتون اولا چرا هیچ مسوولی تاکنون گردن نگرفته و دوما چه دردسر های جدیدی ایجاد کرده است؟
➖ کنترل دولتی پوشش زنان در این سالها حتی در میان اقشار مذهبی هم پذیرش اجتماعی ندارد. جامعه دیگر نمی پذیرد که با روش زیرنظر گرفتن و مجازات، حجاب زنان به شکل دلخواه حکومت در بیاید. همین فقدان پذیرش اجتماعی موجب می شود، هر اقدام کنترلی برای نظارت بر پوشش زنان، به حکومت چهره ای خشن و کنترلگر بدهد که در میان مسایل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی متعدد بر حجاب زنان متمرکز شده است. برای همین می بینیم در میان دستجات و گروههای موجود در حاکمیت در مورد حجاب اتفاق نظر وجود ندارد. این دو پارگی موجب شده بعضی بخش ها از امکانات و ابزارهایی برای کنترل زنان استفاده کنند که بخشهای دیگر با آن موافق نیستند و حتی اظهار بی اطلاعی می کنند. ارسال پیامک از سوی برخی دستگاهها نشان می دهد برخی از درون نظام حکمرانی هنوز درک نکرده اند که تقابل با خواست جامعه که مدارا است، می تواند موجب قطع امید کامل جامعه از اصلاح پذیری حکومت باشد؛ و این قطع امید اگر کامل باشد پیامدهایی مثل پیوند خوردن نارضایتی از کنترل زنان با سایر نارضایتی های اجتماعی و اقتصادی خواهد داشت که جامعه را در مقابل حکومت قرار می دهد.
❓ پیامک حجاب واکنش های زیادی در افکار عمومی داشته، نظر شما چیست؟
➖ در نتایج چهارمین پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان مشخص شد که حجاب از نظر جامعه حالا یکی از شش مساله مهم کشور است و نسبت به قبل اهمیت خیلی زیادی یافته است. در واقع حجاب به دماسنج میزان مدارای حاکمیت با خواست جامعه تبدیل شده است. برای همین جامعه اخبار آن را با حساسیت دنبال می کند و هر اقدام سختگیرانه برای کنترل حجاب موجب برانگیختن خشم و نارضایتی جامعه از حکومت می شود.
❓ ایا زنان با این پیامک ها عقب نشینی می کنند؟
➖این پیامکها تاثیری در برگرداندن حجاب به سر زنان نخواهد داشت. زنان قبلاً حجاب را در جایی که پلیس و دوربین و حجاب بان هم نبود حفظ می کردند، چون به شکل هنجار درآمده بود. اما حالا جامعه تغییر کرده و ارزش ها و هنجارهای آن هم عوض شده است در جامعه فعلی نداشتن روسری به عنوان شکستن هنجار تفسیر نمی شود و واکنش منفی به آن وجود ندارد. زنان به واکنش جامعه توجه می کند و نه به پیامک و دوربین و مامور.
❓دو قطبی که در جامعه رخ داد چه پیامدهای منفی در آینده دارد؟
➖الان نمی توان گفت بر سر حجاب دو قطبی وجود دارد. حتی اگر اصرار به وجود دو قطب باشد، این دو قطب مساوی نیستند. یکی از دو قطب بسیار بزرگ و موثر است و قطب دیگر پیوسته در حال کوچک شدن است. قطب بزرگتر یعنی اکثریت جامعه مایلند که حجاب به عنوان امر شخصی شناسایی شود و به دور ار مداخله پلیس و کنترل حکومت باشد. این اتفاقی است که در سایر کشورهای اسلامی (غیر از حکومت طالبان) افتاده و حجاب به عنوان یک امر فرهنگی شناخته می شود. مردم انتظار دارند که حکومت ایران هم حجاب زنان را به عنوان امر فرهنگی و انتخاب شخصی بپذیرد و به وظایف مهم و اصلی اش یعنی حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی مثل گرانی، تورم، بیکاری، کمبود، نابرابری های اجتماعی، فساد، تخریب محیط زیست و پیشگیری از فجایعی مثل بندرعباس و... بپردازد.
https://jahanesanat.ir/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%B2%DB%8C%D8%B1-%D8%AA%DB%8C%D8%BA-%D8%A8%DB%8C%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86%DB%8C-%D8%AA%D9%86%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7/533321/
Forwarded from جامعهشناسی زن روز (Parastu.Z.Farrokhi)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from خانهٔ آگاهی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Iran steps up mass deportation of Afghan migrants
FINANCIAL TIMES
Published May 17 2025
... Simin Kazemi, an Iranian sociologist, said that rising poverty and inequality were driving a segment of the Iranian public, government and media to “demonise Afghans who work with little pay and without social security, while their children are left out of school and their women without proper healthcare”. Kazemi said that Afghans have contributed to Iran’s economy by providing a vital source of labour. “Afghan labour has been instrumental to Iran’s development projects,” she said. “Afghans are accused of stealing jobs, while Iranian employers prefer them because they are not covered by the labour law.”
https://www.ft.com/content/dd6b9f28-6672-4eb2-bf78-41adaba11019
FINANCIAL TIMES
Published May 17 2025
... Simin Kazemi, an Iranian sociologist, said that rising poverty and inequality were driving a segment of the Iranian public, government and media to “demonise Afghans who work with little pay and without social security, while their children are left out of school and their women without proper healthcare”. Kazemi said that Afghans have contributed to Iran’s economy by providing a vital source of labour. “Afghan labour has been instrumental to Iran’s development projects,” she said. “Afghans are accused of stealing jobs, while Iranian employers prefer them because they are not covered by the labour law.”
https://www.ft.com/content/dd6b9f28-6672-4eb2-bf78-41adaba11019
Ft
Iran steps up mass deportation of Afghan migrants
Islamic republic wants to return millions of refugees who entered country before and after the Taliban takeover
Forwarded from خانهٔ آگاهی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from خبرگزاری خبرآنلاین
🔸 طرح کاهش مهریه به ۱۴ سکه چطور است؟ /حق مردان به عنوان بزرگ خانواده باید حفظ شود /برساخت چهره زنان به عنوان اهریمن کار درستی نیست /مردان هم مظلوم نیستند
با حضور؛
▪️سیمین کاظمی، جامعهشناس و پژوهشگر حوزه زنان
▪️فرهاد تجری، حقوقدان و نماینده سابق مجلس
شخصاً هیچ اعتقادی به مهریه ندارم اما مجبورم در گفتمان آن صحبت کنم
▫️کاظمی: من دوست دارم جامعه ما به شکلی سازماندهی پیدا کند که مثل خیلی از کشورهای دیگر چیزی به نام مهریه وجود نداشته باشد.
▫️اگر زنها در بازار کار مشارکت داشتند و وابستگی اقتصادی نداشتند، اگر حقوق خانواده برابر و دموکراتیک بود و زن تحت تسلط مرد نبود اصلاً لازم نبود که ما اینجا در چارچوب گفتمانی که مهریه را قبول دارد صحبت کنیم.
برساخت چهره زنان به عنوان شیطان و اهریمن کار درستی نیست
▫️کاظمی: گفته شد (تجری) که زنان از مهریه سو استفاده میکنند، درحالیکه مردان هم از مسئله مهریه سوء استفاده میکنند، برساخت چهره زنان به عنوان شیطان و اهریمن کار درستی نیست، گفتن اینکه زنها فریب میدهند در شان آن قانونگذار هم نیست.
مردان هم اینجا مظلوم و دست و پا بسته نیستند
کاظمی: با تمام تفاسیری که درباره سوء استفاده زنان از مهریه گفته میشود، باید گفت مردان هم از مهریه سوء استفاده میکنند و هم از آن فرار میکنند، همین الان در اینترنت راههای فرار از مهریه را جستجو کنید دهها مشاور حقوقی به مردان مشاوره میدهند که چهطور از مهریه فرار کنند، یعنی مردان هم اینجا مظلوم و دست و پا بسته نیستند.
قانون میخواهد به زنان بگوید ارزش شما ۱۴ سکه است
▫️کاظمی: موضوع این است که این قانون میخواهد حمایت خودش از زنها را برای گرفتن حقشان پس بگیرد، وقتی قانون از زنان حمایت نکند یک زن چهطور میتواند مهریه خودش را بگیرد، قانون به زنان میگوید ارزش شما ۱۴ سکه است.
▫️مهریه حق شرعی زنان است و قانونگذار دارد حق شرعی زنان را زیر سوال میبرد.
همانطورکه آموزش فرار از مهریه داریم، آموزش گرفتن مهریه هم وجود دارد
▫️تجری: لذا عدالت اجتماعی میطلبد قانونگذار در این مورد ورود کند، اگرچه ممکن است من خودم سقف ۱۴ سکه را برای ضمانت اجرایی قبول نداشته باشم، چراکه بهنظرم باید بیشتر باشد.
پرداخت مهریه در دوره صفویه هم کار سختی بوده
▫️کاظمی: بنابراین مردان ترجیح میدادند از همسرشان طلاق نگیرند، لذا این مسئله یک موضوع تاریخی است.
شروط ضمن عقد مشروط به استقلال مالی زنان است
▫️کاظمی: برخی از زنان از شروط ضمن عقد استفاده میکنند، اینها زنانی هستند که وابستگی مالی به کسی ندارند و استقلال مالی دارند، اما متاسفانه این استقلال رو به کاهش است.
▫️امروز بیش از ۶۰ درصد فارغ اتحصیلان دانشگاهی ما بیکار هستند، وقتی اینها بیکار هستند با چه پشتوانهای میتوانند از یک منبع مالی (مهریه) گذشت کنند، در فردای طلاق این گروه چه کاری باید انجام بدهند.
▫️درواقع راهکار شروط ضمن عقد برای گرفتن حقوق برابر مشروط به این است که زنان از نظر مالی استقلال داشته باشند.
مردی که در جامعه تقدیس میشود چرا موقع ازدواج عقلانیتش زیر سوال میرود؟
▫️کاظمی: یک چیزی هم باید درنظر بگیریم، مردی که میآید چنین تعهدی را قبول میکند آدم عاقلی است، بنا به قانون کشور ما این مرد میتواند کاندید ریاست جمهوری شود اما زن نمیتواند، گفته شده چنین مردی بر زن سروری و برتری دارد، مردی که این همه دارد در جامعه تقدیس میشود چرا موقع ازدواج عقلانیتش زیر سوال میرود و تعهدی که قبول کرده را پرداخت نمیکند.
▫️در این مملکت دیواری کوتاهتر از دیوار حقوق زنان وجود ندارد و به راحتی زیر پا گذاشته میشود.
بنا نیست که شمشیر را بکشیم تا قضاوت یکطرفه در خصوص حقوق زنان داشته باشیم
▫️تجری: در ابتدای صحبتهایم گفتم که یکی از ویژگیهای این قانون در نظر گرفتن حقوق زنانی است که همسرشان آنها را رها کرده و رفتهاند
اگر قرار باشد مهریه مانند چماق برای ترساندن مرد باشد اتفاق درستی نیست
▫️تجری: بارها دیده شده برای عدم توانایی در پرداخت بدهی مهریه مرد همسر خودش را به قتل رسانده است، بنابراین این موضوع را باید دوطرفه نگاه کرد، نگاه صرف از زاویه زنان یا مردان به مهریه ممکن است سبب انحراف ما از اصل مسئله شود.
طرفدار این نیستم که هیچ مردی برای مهریه زندانی شود
▫️کاظمی: اساساً چیز غیرمنصفانهای هست، بنابراین مداخله دولت باید منصفانه باشد تا زن و مرد آسیب نبینند.
📌 گفتوگوی مستوره برادران نصیری و مظاهر گودرزی را در لینک زیر بخوانید:
khabaronline.ir/xnBsK
@KhabarOnline_ir | khabaronline.ir
با حضور؛
▪️سیمین کاظمی، جامعهشناس و پژوهشگر حوزه زنان
▪️فرهاد تجری، حقوقدان و نماینده سابق مجلس
شخصاً هیچ اعتقادی به مهریه ندارم اما مجبورم در گفتمان آن صحبت کنم
▫️کاظمی: من دوست دارم جامعه ما به شکلی سازماندهی پیدا کند که مثل خیلی از کشورهای دیگر چیزی به نام مهریه وجود نداشته باشد.
▫️اگر زنها در بازار کار مشارکت داشتند و وابستگی اقتصادی نداشتند، اگر حقوق خانواده برابر و دموکراتیک بود و زن تحت تسلط مرد نبود اصلاً لازم نبود که ما اینجا در چارچوب گفتمانی که مهریه را قبول دارد صحبت کنیم.
برساخت چهره زنان به عنوان شیطان و اهریمن کار درستی نیست
▫️کاظمی: گفته شد (تجری) که زنان از مهریه سو استفاده میکنند، درحالیکه مردان هم از مسئله مهریه سوء استفاده میکنند، برساخت چهره زنان به عنوان شیطان و اهریمن کار درستی نیست، گفتن اینکه زنها فریب میدهند در شان آن قانونگذار هم نیست.
مردان هم اینجا مظلوم و دست و پا بسته نیستند
کاظمی: با تمام تفاسیری که درباره سوء استفاده زنان از مهریه گفته میشود، باید گفت مردان هم از مهریه سوء استفاده میکنند و هم از آن فرار میکنند، همین الان در اینترنت راههای فرار از مهریه را جستجو کنید دهها مشاور حقوقی به مردان مشاوره میدهند که چهطور از مهریه فرار کنند، یعنی مردان هم اینجا مظلوم و دست و پا بسته نیستند.
قانون میخواهد به زنان بگوید ارزش شما ۱۴ سکه است
▫️کاظمی: موضوع این است که این قانون میخواهد حمایت خودش از زنها را برای گرفتن حقشان پس بگیرد، وقتی قانون از زنان حمایت نکند یک زن چهطور میتواند مهریه خودش را بگیرد، قانون به زنان میگوید ارزش شما ۱۴ سکه است.
▫️مهریه حق شرعی زنان است و قانونگذار دارد حق شرعی زنان را زیر سوال میبرد.
همانطورکه آموزش فرار از مهریه داریم، آموزش گرفتن مهریه هم وجود دارد
▫️تجری: لذا عدالت اجتماعی میطلبد قانونگذار در این مورد ورود کند، اگرچه ممکن است من خودم سقف ۱۴ سکه را برای ضمانت اجرایی قبول نداشته باشم، چراکه بهنظرم باید بیشتر باشد.
پرداخت مهریه در دوره صفویه هم کار سختی بوده
▫️کاظمی: بنابراین مردان ترجیح میدادند از همسرشان طلاق نگیرند، لذا این مسئله یک موضوع تاریخی است.
شروط ضمن عقد مشروط به استقلال مالی زنان است
▫️کاظمی: برخی از زنان از شروط ضمن عقد استفاده میکنند، اینها زنانی هستند که وابستگی مالی به کسی ندارند و استقلال مالی دارند، اما متاسفانه این استقلال رو به کاهش است.
▫️امروز بیش از ۶۰ درصد فارغ اتحصیلان دانشگاهی ما بیکار هستند، وقتی اینها بیکار هستند با چه پشتوانهای میتوانند از یک منبع مالی (مهریه) گذشت کنند، در فردای طلاق این گروه چه کاری باید انجام بدهند.
▫️درواقع راهکار شروط ضمن عقد برای گرفتن حقوق برابر مشروط به این است که زنان از نظر مالی استقلال داشته باشند.
مردی که در جامعه تقدیس میشود چرا موقع ازدواج عقلانیتش زیر سوال میرود؟
▫️کاظمی: یک چیزی هم باید درنظر بگیریم، مردی که میآید چنین تعهدی را قبول میکند آدم عاقلی است، بنا به قانون کشور ما این مرد میتواند کاندید ریاست جمهوری شود اما زن نمیتواند، گفته شده چنین مردی بر زن سروری و برتری دارد، مردی که این همه دارد در جامعه تقدیس میشود چرا موقع ازدواج عقلانیتش زیر سوال میرود و تعهدی که قبول کرده را پرداخت نمیکند.
▫️در این مملکت دیواری کوتاهتر از دیوار حقوق زنان وجود ندارد و به راحتی زیر پا گذاشته میشود.
بنا نیست که شمشیر را بکشیم تا قضاوت یکطرفه در خصوص حقوق زنان داشته باشیم
▫️تجری: در ابتدای صحبتهایم گفتم که یکی از ویژگیهای این قانون در نظر گرفتن حقوق زنانی است که همسرشان آنها را رها کرده و رفتهاند
اگر قرار باشد مهریه مانند چماق برای ترساندن مرد باشد اتفاق درستی نیست
▫️تجری: بارها دیده شده برای عدم توانایی در پرداخت بدهی مهریه مرد همسر خودش را به قتل رسانده است، بنابراین این موضوع را باید دوطرفه نگاه کرد، نگاه صرف از زاویه زنان یا مردان به مهریه ممکن است سبب انحراف ما از اصل مسئله شود.
طرفدار این نیستم که هیچ مردی برای مهریه زندانی شود
▫️کاظمی: اساساً چیز غیرمنصفانهای هست، بنابراین مداخله دولت باید منصفانه باشد تا زن و مرد آسیب نبینند.
📌 گفتوگوی مستوره برادران نصیری و مظاهر گودرزی را در لینک زیر بخوانید:
khabaronline.ir/xnBsK
@KhabarOnline_ir | khabaronline.ir
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
نشست فصلی انجمن علمی اپیدمیولوژیست های ایران با موضوع:
✅ *"بهسوی ایران دوستدار سلامت زنان و دختران: نگاهی جامع به سلامت قاعدگی"*
با مشارکت:
🔸 انجمن علمی متخصصین زنان و زایمان ایران
🔸انجمن علمی مامایی ایران
🔸انجمن جامعه شناسی ایران
🔰 زمان: چهارشنبه ۷ خرداد ساعت ۱۲-۹
🔰 حضور مجازی:
https://www.skyroom.online/ch/irea/epidemiology
🌐 *انجمن علمی اپیدمیولوژیست های ایران*
@epidemiology_ir
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
✅ *"بهسوی ایران دوستدار سلامت زنان و دختران: نگاهی جامع به سلامت قاعدگی"*
با مشارکت:
🔸 انجمن علمی متخصصین زنان و زایمان ایران
🔸انجمن علمی مامایی ایران
🔸انجمن جامعه شناسی ایران
🔰 زمان: چهارشنبه ۷ خرداد ساعت ۱۲-۹
🔰 حضور مجازی:
https://www.skyroom.online/ch/irea/epidemiology
🌐 *انجمن علمی اپیدمیولوژیست های ایران*
@epidemiology_ir
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
نقشه راه برای فرهنگسازی قاعدگی
[به مناسبت روز جهانی بهداشت قاعدگی]
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با روزنامه خراسان
@drsiminkazemi
🔸در طول تاریخ فرهنگ مسلط و غالب فرهنگ مردسالاری بوده و در این فرهنگ محدودیت هایی بر بدن زنانه اعمال شده ، چنانکه اجازه ظهور و بروز در سپهر عمومی نیافته است. یعنی هر موضوعی که مربوط به بدن زنان بوده، شرم بر آن ضمیمه شده و به شکلی رازگونه درآمده است. عادت ماهانه هم که مربوط به فیزیولوژی بدن زن است موضوعی است که مشمول این محدودیت ها بوده که تا امروز هم ادامه دارد.
🔸ادامه این گفتگو درباره نحوه مواجهه خانواده، رسانه، آموزش و پرورش، خانه بهداشت و محل کار با قاعدگی است.
🔸لینک متن کامل گزارش و گفتگو:
نوبت پایان یک تابوی «مگو» - خراسان آنلاین
https://khorasanonlin.ir/News/Item/10325/%D9%86%D9%88%D8%A8%D8%AA-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%DB%8C%DA%A9-%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D9%88%DB%8C-%C2%AB%D9%85%DA%AF%D9%88%C2%BB
[به مناسبت روز جهانی بهداشت قاعدگی]
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با روزنامه خراسان
@drsiminkazemi
🔸در طول تاریخ فرهنگ مسلط و غالب فرهنگ مردسالاری بوده و در این فرهنگ محدودیت هایی بر بدن زنانه اعمال شده ، چنانکه اجازه ظهور و بروز در سپهر عمومی نیافته است. یعنی هر موضوعی که مربوط به بدن زنان بوده، شرم بر آن ضمیمه شده و به شکلی رازگونه درآمده است. عادت ماهانه هم که مربوط به فیزیولوژی بدن زن است موضوعی است که مشمول این محدودیت ها بوده که تا امروز هم ادامه دارد.
🔸ادامه این گفتگو درباره نحوه مواجهه خانواده، رسانه، آموزش و پرورش، خانه بهداشت و محل کار با قاعدگی است.
🔸لینک متن کامل گزارش و گفتگو:
نوبت پایان یک تابوی «مگو» - خراسان آنلاین
https://khorasanonlin.ir/News/Item/10325/%D9%86%D9%88%D8%A8%D8%AA-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%DB%8C%DA%A9-%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D9%88%DB%8C-%C2%AB%D9%85%DA%AF%D9%88%C2%BB
دستکاری قانون مهریه؛ زمینه ها و تبعاتش
✍سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔸قوانین باید عادلانه و بی طرفانه باشند تا مورد قبول جامعه قرار گیرند و وجاهت اجتماعی پیدا کنند. قانونی که سوگیری دارد و بین شهروندان تبعیض قایل می شود، از نظر جامعه مورد احترام نیست و احتمال شکستن آن بیشتر است. چنین قانونی نمیتواند ملجا عموم مردم باشد، چون برخی با اتکا به آن به مزایایی دست می یابند و دیگران به ناگزیر از آن محرومند. فلسفه وجود قانون ایجاد نظم اجتماعی و رفع تعارضات است. قانونی که به نفع یک گروه سوگیری دارد نه تنها قادر به برآورده کردن انتظارات نیست بلکه می تواند به تعارضات جدید بینجامد.
🔸یکی از قوانینی که اکنون در جامعه ایران منجر به بروز تعارض و کشمکش شده، قوانین خانواده است که نتوانسته از سوگیری دور بماند. از زمانی که قانون به مفهوم جدید در ایران پا به عرصه وجود گذاشته تا کنون نابرابری مرد و زن یک مسأله اساسی بوده که هر چه می گذرد و با تغییرات اجتماعی، تبعات نامطلوب این قوانین و نامتناسب بودن آنها با روح زمانه بیشتر مشخص می شود. ادامه در لینک
🔹ویژه نامه مهریه روزنامه ایران ۷خرداد ۱۴۰۴
https://inn.ir/news/101213
✍سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔸قوانین باید عادلانه و بی طرفانه باشند تا مورد قبول جامعه قرار گیرند و وجاهت اجتماعی پیدا کنند. قانونی که سوگیری دارد و بین شهروندان تبعیض قایل می شود، از نظر جامعه مورد احترام نیست و احتمال شکستن آن بیشتر است. چنین قانونی نمیتواند ملجا عموم مردم باشد، چون برخی با اتکا به آن به مزایایی دست می یابند و دیگران به ناگزیر از آن محرومند. فلسفه وجود قانون ایجاد نظم اجتماعی و رفع تعارضات است. قانونی که به نفع یک گروه سوگیری دارد نه تنها قادر به برآورده کردن انتظارات نیست بلکه می تواند به تعارضات جدید بینجامد.
🔸یکی از قوانینی که اکنون در جامعه ایران منجر به بروز تعارض و کشمکش شده، قوانین خانواده است که نتوانسته از سوگیری دور بماند. از زمانی که قانون به مفهوم جدید در ایران پا به عرصه وجود گذاشته تا کنون نابرابری مرد و زن یک مسأله اساسی بوده که هر چه می گذرد و با تغییرات اجتماعی، تبعات نامطلوب این قوانین و نامتناسب بودن آنها با روح زمانه بیشتر مشخص می شود. ادامه در لینک
🔹ویژه نامه مهریه روزنامه ایران ۷خرداد ۱۴۰۴
https://inn.ir/news/101213
پیامدهای اجتماعی کاهش سقف «مهریه»؛ از افزایش سن ازدواج تا زندگیهای غیررسمی - ایسنا
@drsiminkazemi
سیمین کاظمی در گفتوگو با ایسنا، گفت: اعمال محدودیت بر مهریه بدون در نظر گرفتن سایر ابعاد مسئله، حاصل نگاه و رویکرد سنتی و مردسالارانه به مسائل اجتماعی از جمله خانواده است. این نگاه محدود و سطحی، اغلب به جای حل مشکل، مشکلات جدیدی ایجاد میکند.
متن گفتگو در لینک
https://www.isna.ir/news/1404030603314/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D9%87%D8%B4-%D8%B3%D9%82%D9%81-%D9%85%D9%87%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%B3%D9%86-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D8%AA%D8%A7-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C
@drsiminkazemi
سیمین کاظمی در گفتوگو با ایسنا، گفت: اعمال محدودیت بر مهریه بدون در نظر گرفتن سایر ابعاد مسئله، حاصل نگاه و رویکرد سنتی و مردسالارانه به مسائل اجتماعی از جمله خانواده است. این نگاه محدود و سطحی، اغلب به جای حل مشکل، مشکلات جدیدی ایجاد میکند.
متن گفتگو در لینک
https://www.isna.ir/news/1404030603314/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D9%87%D8%B4-%D8%B3%D9%82%D9%81-%D9%85%D9%87%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%B3%D9%86-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D8%AA%D8%A7-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C
ایسنا
پیامدهای اجتماعی کاهش سقف «مهریه»؛ از افزایش سن ازدواج تا زندگیهای غیررسمی
یک پژوهشگر مسائل زنان درخصوص طرح مجلس برای اصلاح قانون مهریه معتقد است: محدود کردن مهریه بدون برابری حقوقی و حمایت اقتصادی از زنان به پایداری خانواده منجر نمیشود.
من و بحث مهریه! توضیحی برای خوانندگان
▪️در تقریبا یک هفته گذشته در یک مناظره، یک مصاحبه، و یک یادداشت به موضوع مهریه پرداخته ام. علیرغم اینکه مهریه را کالا شدن و شی شدگی زن و انسانیت زدایی از او می دانم اما به علت تعدی عریان به حقوق زنان مجبور هستم برای دفاع از حقوق زنان در همان گفتمانی اظهار نظر کنم که مهریه را به زنان تحمیل کرده است و وارد بحث مهریه شوم. البته موضع مدافعان حقوق زنان از جمله من مشخص است که موضوع مهریه تنها در صورتی می تواند از قرارداد ازدواج خارج شود که برابری جنسیتی در جامعه برقرار شود. زنان بتوانند کار کنند و مستقل شوند و تامین مالی زندگی مشترک بر عهده زن و مرد هر دو باشد و از حقوق مساوی هم برخوردار باشند. آن وقت دیگر مهریه موضوعیت نخواهد داشت و باید به طور کامل حذف شود. این را بارها گفته ام و لازم باشد صدبار دگر می گویم.
سیمین کاظمی
▪️در تقریبا یک هفته گذشته در یک مناظره، یک مصاحبه، و یک یادداشت به موضوع مهریه پرداخته ام. علیرغم اینکه مهریه را کالا شدن و شی شدگی زن و انسانیت زدایی از او می دانم اما به علت تعدی عریان به حقوق زنان مجبور هستم برای دفاع از حقوق زنان در همان گفتمانی اظهار نظر کنم که مهریه را به زنان تحمیل کرده است و وارد بحث مهریه شوم. البته موضع مدافعان حقوق زنان از جمله من مشخص است که موضوع مهریه تنها در صورتی می تواند از قرارداد ازدواج خارج شود که برابری جنسیتی در جامعه برقرار شود. زنان بتوانند کار کنند و مستقل شوند و تامین مالی زندگی مشترک بر عهده زن و مرد هر دو باشد و از حقوق مساوی هم برخوردار باشند. آن وقت دیگر مهریه موضوعیت نخواهد داشت و باید به طور کامل حذف شود. این را بارها گفته ام و لازم باشد صدبار دگر می گویم.
سیمین کاظمی
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
#یادداشت_روز
🔸 بازاندیشی در رمز و راز قاعدگی؛ انگ اجتماعی و تحمیل شرم به فیزیولوژی زنانه
سیمین کاظمی
آن چیزی که قاعدگی را به عنوان یک وضعیت فیزیولوژیک و طبیعی غیرعادی و مسأله مند می کند، تابوبودگی آن است. تابوها، هنجارهای اجتماعی یا فرهنگی هستند که در یک جامعه ممنوع یا قدغن تلقی میشود. تابو نوعی کنترل اجتماعی است که گفتگو و پرداختن به برخی موضوعات انسانی را غیرممکن می کند. تابو بر دو شکل از امور اعمال می شود:
امور مقدس و امور اهریمنی. بدن زنان و فیزیولوژی بدن زنانه از وجه اهریمنی و شیطانی به عنوان تابو برساخته شده است. بدن زنانه به عنوان یک امر تابو و مربوط به حوزه شخصی مهر و موم و بایگانی شده است. حالا ما می خواهیم یکی از این تابوهای مربوط به بدن زنانه را از بایگانی بیرون بکشیم و درباره آن سخن بگوییم. این تابو قاعدگی است که از دیرباز به عنوان یک وضعیت داغ خورده و به مثابه انگ اجتماعی شناخته شده و می شود.
ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
با حمایت انجمن جامعه شناسی از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید
🔸 بازاندیشی در رمز و راز قاعدگی؛ انگ اجتماعی و تحمیل شرم به فیزیولوژی زنانه
سیمین کاظمی
آن چیزی که قاعدگی را به عنوان یک وضعیت فیزیولوژیک و طبیعی غیرعادی و مسأله مند می کند، تابوبودگی آن است. تابوها، هنجارهای اجتماعی یا فرهنگی هستند که در یک جامعه ممنوع یا قدغن تلقی میشود. تابو نوعی کنترل اجتماعی است که گفتگو و پرداختن به برخی موضوعات انسانی را غیرممکن می کند. تابو بر دو شکل از امور اعمال می شود:
امور مقدس و امور اهریمنی. بدن زنان و فیزیولوژی بدن زنانه از وجه اهریمنی و شیطانی به عنوان تابو برساخته شده است. بدن زنانه به عنوان یک امر تابو و مربوط به حوزه شخصی مهر و موم و بایگانی شده است. حالا ما می خواهیم یکی از این تابوهای مربوط به بدن زنانه را از بایگانی بیرون بکشیم و درباره آن سخن بگوییم. این تابو قاعدگی است که از دیرباز به عنوان یک وضعیت داغ خورده و به مثابه انگ اجتماعی شناخته شده و می شود.
ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
با حمایت انجمن جامعه شناسی از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید
isa.org.ir
انجمن جامعه شناسی ایران - گزارش نشست سلامت قاعدگی
تخریب و سرقت اموال عمومی! چرا؟
▪️سیمین کاظمی/گفتگو با تجارت فردا
@drsiminkazemi
🔹در ایران در فهم متعارف جامعه "اموال عمومی" و "اموال دولتی" مترادف هم شناخته می شوند. یعنی اموالی که دارایی های مشترک جامعه و برای استفاده همگانی است به عنوان اموال دولتی شناخته میشوند. از طرف دیگر از آنجایی که شکاف دولت و ملت و گسست بین حاکمیت و جامعه به طور فزاینده ای درحال تعمیق و تشدید است به دنبال آن بی اعتمادی به حاکمیت افزایش یافته و جامعه حاکمیت را در انجام وظایفش بیکفایت و غیرقابل اعتماد میداند.
🔹یکی دیگر از تبعات شکاف دولت – ملت، افزایش قانونشکنی است. به عبارت دیگر قوانینی که از نظر جامعه، اراده طبقه حاکم به حساب میآید توسط برخی از اعضای آن جامعه، زیر پا گذاشته میشود. در جامعهای که میان او و حکومت شکاف و فاصله زیادی به وجود آمده، بعضی افراد در صدد انتقامجویی (هرچند به صورت جزئی و انفرادی است) بر می آیند. اینجا به دلیل آنکه اموال عمومی، مترادف اموال دولتی شناخته می شود، از فعل سرقت و تخریب این اموال قبحزدایی میشود و برخی دست به تخریب یا سرقت میزنند.این در حالیست که اموال عمومی، اموال همگان به حساب میآید و ارتباطی به دولت ندارد.
🔹علاوه بر شکاف دولت - ملت، عامل دیگر شرایط اقتصادی و اجتماعی است. افزایش فقر و بیکاری برخی از اقشار را که از منابع کمتر برخوردار هستند، در شرایط استیصال قرار میدهد و بعضی از آنها ممکن است برای گذران زندگی به سمت انحراف و جرایم سوق پیدا کنند که یکی از این جرایم سرقت و بهره برداری شخصی از اموال عمومی است.
🔹در جامعه ای که نابرابری اجتماعی و شکاف طبقاتی بسیار عمیق و گسترده است بخشی از جامعه احساس محرومیت و ستم میکند و چون این نابرابری محصول سیاست های حکومت است سرقت و دستبرد به اموال عمومی (که به عنوان اموال دولتی شناخته میشود) به عنوان راهی برای جبران موقت این محرومیت و ستم و تسکین احساس رنج و ناکامی درک میشود. بعضی از افراد و گروههای اجتماعی که احساس محرومیت می کند نه تنها خودشان از حاکمیت جدا می دانند و حاکمیت را مسول وضعیت خودشان میداند، بلکه احساس تعلق اجتماعی و همبستگی اجتماعی شان در یک جامعه طبقاتی نیز کاهش پیدا میکند.
🔹بدین ترتیب حتی اگر اموال عمومی به عنوان دارایی مشترک جامعه هم معرفی شود، کسانی که احساس محرومیت میکنند، ممکن است اموال عمومی را سهم پایمال شده و بر باد رفته خودشان بدانند و دست به بهره برداری شخصی از آن بزنند. در فقدان تعلق اجتماعی و نبودن احساس همبستگی اجتماعی ممکن است بهره برداری شخصی از اموال عمومی، عادی و موجه به نظر برسد.
تاراج ثروت ملی
https://www.tejaratefarda.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-19/49560-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AC-%D8%AB%D8%B1%D9%88%D8%AA-%D9%85%D9%84%DB%8C
▪️سیمین کاظمی/گفتگو با تجارت فردا
@drsiminkazemi
🔹در ایران در فهم متعارف جامعه "اموال عمومی" و "اموال دولتی" مترادف هم شناخته می شوند. یعنی اموالی که دارایی های مشترک جامعه و برای استفاده همگانی است به عنوان اموال دولتی شناخته میشوند. از طرف دیگر از آنجایی که شکاف دولت و ملت و گسست بین حاکمیت و جامعه به طور فزاینده ای درحال تعمیق و تشدید است به دنبال آن بی اعتمادی به حاکمیت افزایش یافته و جامعه حاکمیت را در انجام وظایفش بیکفایت و غیرقابل اعتماد میداند.
🔹یکی دیگر از تبعات شکاف دولت – ملت، افزایش قانونشکنی است. به عبارت دیگر قوانینی که از نظر جامعه، اراده طبقه حاکم به حساب میآید توسط برخی از اعضای آن جامعه، زیر پا گذاشته میشود. در جامعهای که میان او و حکومت شکاف و فاصله زیادی به وجود آمده، بعضی افراد در صدد انتقامجویی (هرچند به صورت جزئی و انفرادی است) بر می آیند. اینجا به دلیل آنکه اموال عمومی، مترادف اموال دولتی شناخته می شود، از فعل سرقت و تخریب این اموال قبحزدایی میشود و برخی دست به تخریب یا سرقت میزنند.این در حالیست که اموال عمومی، اموال همگان به حساب میآید و ارتباطی به دولت ندارد.
🔹علاوه بر شکاف دولت - ملت، عامل دیگر شرایط اقتصادی و اجتماعی است. افزایش فقر و بیکاری برخی از اقشار را که از منابع کمتر برخوردار هستند، در شرایط استیصال قرار میدهد و بعضی از آنها ممکن است برای گذران زندگی به سمت انحراف و جرایم سوق پیدا کنند که یکی از این جرایم سرقت و بهره برداری شخصی از اموال عمومی است.
🔹در جامعه ای که نابرابری اجتماعی و شکاف طبقاتی بسیار عمیق و گسترده است بخشی از جامعه احساس محرومیت و ستم میکند و چون این نابرابری محصول سیاست های حکومت است سرقت و دستبرد به اموال عمومی (که به عنوان اموال دولتی شناخته میشود) به عنوان راهی برای جبران موقت این محرومیت و ستم و تسکین احساس رنج و ناکامی درک میشود. بعضی از افراد و گروههای اجتماعی که احساس محرومیت می کند نه تنها خودشان از حاکمیت جدا می دانند و حاکمیت را مسول وضعیت خودشان میداند، بلکه احساس تعلق اجتماعی و همبستگی اجتماعی شان در یک جامعه طبقاتی نیز کاهش پیدا میکند.
🔹بدین ترتیب حتی اگر اموال عمومی به عنوان دارایی مشترک جامعه هم معرفی شود، کسانی که احساس محرومیت میکنند، ممکن است اموال عمومی را سهم پایمال شده و بر باد رفته خودشان بدانند و دست به بهره برداری شخصی از آن بزنند. در فقدان تعلق اجتماعی و نبودن احساس همبستگی اجتماعی ممکن است بهره برداری شخصی از اموال عمومی، عادی و موجه به نظر برسد.
تاراج ثروت ملی
https://www.tejaratefarda.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-19/49560-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AC-%D8%AB%D8%B1%D9%88%D8%AA-%D9%85%D9%84%DB%8C
هفته نامه تجارت فردا
تاراج ثروت ملی
هدا احمدی / نویسنده نشریه
در سالهای گذشته که برخی تحلیلگران از آن بهعنوان «عصر بیدولتی» یاد میکنند، سرقت
ما و جنگ دوم
✍سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔸روز چهارم جنگ همزمان با نوشتن نسخه به حرفهای پیرمرد بیمار گوش می دادم که خاطره ای از جنگ اول تعریف می کرد. این شماره گذاری جنگ البته جالب و واقعیتی غم انگیز بود که یادآوری می کرد ما حالا دو جنگ از سرگذرانده ایم. جنگ دوم چند روز است که به آتش بس ختم شده است و احساس آرامش جای آن سردرگمی در شرایط نامشخص و عدم قطعیت و تیرگی را گرفته است. شاید حق با سعدی است که قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.
🔸واقعیت این است که در شرایط جنگی عاملیت فردی بیش از هر زمان دیگری محدود و دست و دهان کنشگران اجتماعی به ناچار بسته می شود. هم به لحاظ تنش های روانی و محدودیت امکانات، عاملیت امکان ظهور نمی یابد هم اینکه در صدای کر کننده ی بمب و موشک صدای عاملان انسانی به جایی نمی رسد. گویی در کابوسی وحشتناک قدرت تکلمت را از دست داده باشی. واقعیت این است که جنگ زمین بازی ما نیست و عاملیت مان محدود می شود به ناله و تقلا برای فرار یا نظاره و سکوت خارج از اختیار. اما حالا که جنگ متوقف شده، می توان درباره پیامدها و تبعاتش اندیشید. در ادامه به بعضی از این تبعات اشاره خواهد شد.
🔸 یکی از پیامدهای این جنگ که می توان آن را یک دستاورد دانست بی اعتبار شدن همه تخمین ها و محاسبات ساده انگارانه و احمقانه ای بود که سالها فرود بمب های حامل دموکراسی بر مملکت را چون رویایی خوب و خواستنی برای جامعه ایران تصویر می کرد. اما دیدیم که نشد و مسجل شد که محاسبات و تحلیل هایی که از فهم شرایط و پیچیدگی های جامعه عاجز است، چیزی بیش از رویاپردازی نیست. این محاسبات حالا بی اعتبار شده اند اما بهای بی اعتبار شدن شان ویرانی و تخریب و مرگ بود.
🔸در این جنگ دوازده روزه بیش از پیش عیان شد که برای دولت ها و رسانه های جریان اصلی جهان سرمایه داری، و کشورهای موسوم به مرکز، مفاهیم و ارزش های لیبرال جهانشمول نیستند و انسانی که از آن صحبت می کنند، انسان سفیدپوست اروپایی و آمریکایی است و نه انسان جهان پیرامون. ارزش ها و قراردادهایی مثل حقوق بشر، مصونیت غیرنظامیان و اماکن غیرنظامی و بیمارستان ها و نهادهای امدادگر تنها بر اساس مطامع و مقاصد سیاسی دولت ها برجسته می شوند. از این روست که کشته شدن بیش از ششصد نفر در ایران، خطر تشعشعات رادیواکتیو، خرابی خانه ها، بیمارستان ها و بهزیستی و آمبولانس و زندان هیچ واکنشی را برنمی انگیزد و با سکوتی شرم آور از آن گذشت می شود.
🔸نظام سیاسی هر کشور می تواند دو چهره داشته باشد چهره ای در داخل و چهره ای در خارج. این دو چهره الزاما یکی نیستند. جنگ ایران و حکومت ویرانگر و نسل کش اسراییل چهره ای متفاوت از ایران برای افکار عمومی جهان و به ویژه کشورهای مسلمان و عرب ساخته است. آنها ایران را نیروی انتقام از حکومت اشغالگری می دانند که در طی بیست ماه گذشته بدون هیچ مانعی دست به تخریب خانه ها و قتل مردم بی دفاع فلسطین زده است. وجود چنین نیرویی مایه تشفی و تسلی وجدان های جریحه دار از مساله جنگ فلسطین است. البته باید گفت این همبستگی، در سایه مفهوم همبستگی ملی و با وجود شکاف های دولت و ملت کمتر برای جامعه ایران اهمیت داشته است.
🔸تضعیف موقعیت گروههای اجتماعی اقلیت و محروم و تشدید فرایند طرد آنها یکی از تبعات نگران کننده جنگ دوم است. در حالیکه اطلاع دقیقی در مورد کسانی که با دشمن همکاری کرده اند منتشر نشده، برخی می خواهند این موضوع را به فرصتی برای متلاطم کردن دوباره موج مهاجرهراسی در جامعه تبدیل کنند و زمینه را برای برخورد و طرد هر چه بیشتر مهاجران افغانستانی و حتی کولبران کُرد فراهم کنند و گناه چند نفر را به پای این گروههای اجتماعی بنویسند. این در حالی است که توجه نمی شود که حتی اگر عده بسیار محدودی از گروه های اجتماعی نامبرده به مزدور دشمن تبدیل شده باشند، خود حاصل سیاست طرد و تبعیض است و اینکه هیچ تلاشی برای جذب و ادغام آنها صورت نگرفته است.
🔸جنگ پیامدهای شناخته شده تری دارد از تشدید گفتمان مردسالاری تا تقویت نابرابری های اجتماعی و سخت تر شدن زندگی فرودستان. باید منتظر بود و دید که تا چه حد این پیامدها گریبانگیر جامعه جنگ زده ایران می شود.
✍سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔸روز چهارم جنگ همزمان با نوشتن نسخه به حرفهای پیرمرد بیمار گوش می دادم که خاطره ای از جنگ اول تعریف می کرد. این شماره گذاری جنگ البته جالب و واقعیتی غم انگیز بود که یادآوری می کرد ما حالا دو جنگ از سرگذرانده ایم. جنگ دوم چند روز است که به آتش بس ختم شده است و احساس آرامش جای آن سردرگمی در شرایط نامشخص و عدم قطعیت و تیرگی را گرفته است. شاید حق با سعدی است که قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.
🔸واقعیت این است که در شرایط جنگی عاملیت فردی بیش از هر زمان دیگری محدود و دست و دهان کنشگران اجتماعی به ناچار بسته می شود. هم به لحاظ تنش های روانی و محدودیت امکانات، عاملیت امکان ظهور نمی یابد هم اینکه در صدای کر کننده ی بمب و موشک صدای عاملان انسانی به جایی نمی رسد. گویی در کابوسی وحشتناک قدرت تکلمت را از دست داده باشی. واقعیت این است که جنگ زمین بازی ما نیست و عاملیت مان محدود می شود به ناله و تقلا برای فرار یا نظاره و سکوت خارج از اختیار. اما حالا که جنگ متوقف شده، می توان درباره پیامدها و تبعاتش اندیشید. در ادامه به بعضی از این تبعات اشاره خواهد شد.
🔸 یکی از پیامدهای این جنگ که می توان آن را یک دستاورد دانست بی اعتبار شدن همه تخمین ها و محاسبات ساده انگارانه و احمقانه ای بود که سالها فرود بمب های حامل دموکراسی بر مملکت را چون رویایی خوب و خواستنی برای جامعه ایران تصویر می کرد. اما دیدیم که نشد و مسجل شد که محاسبات و تحلیل هایی که از فهم شرایط و پیچیدگی های جامعه عاجز است، چیزی بیش از رویاپردازی نیست. این محاسبات حالا بی اعتبار شده اند اما بهای بی اعتبار شدن شان ویرانی و تخریب و مرگ بود.
🔸در این جنگ دوازده روزه بیش از پیش عیان شد که برای دولت ها و رسانه های جریان اصلی جهان سرمایه داری، و کشورهای موسوم به مرکز، مفاهیم و ارزش های لیبرال جهانشمول نیستند و انسانی که از آن صحبت می کنند، انسان سفیدپوست اروپایی و آمریکایی است و نه انسان جهان پیرامون. ارزش ها و قراردادهایی مثل حقوق بشر، مصونیت غیرنظامیان و اماکن غیرنظامی و بیمارستان ها و نهادهای امدادگر تنها بر اساس مطامع و مقاصد سیاسی دولت ها برجسته می شوند. از این روست که کشته شدن بیش از ششصد نفر در ایران، خطر تشعشعات رادیواکتیو، خرابی خانه ها، بیمارستان ها و بهزیستی و آمبولانس و زندان هیچ واکنشی را برنمی انگیزد و با سکوتی شرم آور از آن گذشت می شود.
🔸نظام سیاسی هر کشور می تواند دو چهره داشته باشد چهره ای در داخل و چهره ای در خارج. این دو چهره الزاما یکی نیستند. جنگ ایران و حکومت ویرانگر و نسل کش اسراییل چهره ای متفاوت از ایران برای افکار عمومی جهان و به ویژه کشورهای مسلمان و عرب ساخته است. آنها ایران را نیروی انتقام از حکومت اشغالگری می دانند که در طی بیست ماه گذشته بدون هیچ مانعی دست به تخریب خانه ها و قتل مردم بی دفاع فلسطین زده است. وجود چنین نیرویی مایه تشفی و تسلی وجدان های جریحه دار از مساله جنگ فلسطین است. البته باید گفت این همبستگی، در سایه مفهوم همبستگی ملی و با وجود شکاف های دولت و ملت کمتر برای جامعه ایران اهمیت داشته است.
🔸تضعیف موقعیت گروههای اجتماعی اقلیت و محروم و تشدید فرایند طرد آنها یکی از تبعات نگران کننده جنگ دوم است. در حالیکه اطلاع دقیقی در مورد کسانی که با دشمن همکاری کرده اند منتشر نشده، برخی می خواهند این موضوع را به فرصتی برای متلاطم کردن دوباره موج مهاجرهراسی در جامعه تبدیل کنند و زمینه را برای برخورد و طرد هر چه بیشتر مهاجران افغانستانی و حتی کولبران کُرد فراهم کنند و گناه چند نفر را به پای این گروههای اجتماعی بنویسند. این در حالی است که توجه نمی شود که حتی اگر عده بسیار محدودی از گروه های اجتماعی نامبرده به مزدور دشمن تبدیل شده باشند، خود حاصل سیاست طرد و تبعیض است و اینکه هیچ تلاشی برای جذب و ادغام آنها صورت نگرفته است.
🔸جنگ پیامدهای شناخته شده تری دارد از تشدید گفتمان مردسالاری تا تقویت نابرابری های اجتماعی و سخت تر شدن زندگی فرودستان. باید منتظر بود و دید که تا چه حد این پیامدها گریبانگیر جامعه جنگ زده ایران می شود.
اهریمن سازی، شووینیسم رفاهی و طرد (سرنوشت مهاجران افغانستانی در شرایط جنگ)
▪️ سیمین کاظمی/از گفتگو با خبر آنلاین
@drsiminkazrmi
🔹 با ظهور طالبان و آمدن گروهی از مهاجران به ایران، مخالفت با حضور مهاجران شدت گرفت و منابعی که موج ضدمهاجر را پمپاژ می کردند، پروژه اهریمن سازی از افغانستانی ها و هراس اجتماعی از مهاجران را راه انداختند. در این پروژه مهاجران را منبع شرّ و مسوول جرائم معرفی می کنند و با ترویج شووینیسم رفاهی به جامعه القا کرده اند که منابع و امکانات و یارانه ها و حتی نان حق ایرانی هاست و نباید گذاشت افغانستانی ها از آن استفاده کنند. این اهریمن سازی و شووینیسم رفاهی فقط ساخته رسانه ها نیستند و برخی مسوولان دولتی هم به این آتش می دمند.
🔹 مهاجرستیزی پدیده ای است که کارکردهای مثبتی برای دولت دارد و بنابراین از آن حمایت می شود. در شرایط بحران اقتصادی و فقر و نابرابری های موجود و سوء مدبریت و فساد، مهاجرستیزی تحلیل های ساختاری را به حاشیه می برد و با برجسته کردن نقش منفی مهاجران، راه حل ساده ای برای مشکلات می سازد که طرد و اخراج مهاجران است.
🔹از طرف دیگر مهاجرستیزی تضادهای اجتماعی را از تضاد طبقاتی به تضاد بین جامعه میزبان و مهاجران منحرف می کند. در واقع باعث می شود نابرابری طبقاتی دیده نشود، در عوض کارگران افغانستانی به عنوان مسوول فلاکت جامعه معرفی شوند. این یک تحریف موفقیت آمیز و رندانه است از وضعیت اجتماعی که با پروژه افغان ستیزی پیش می رود.
🔹حالا در شرایط جنگی افغان هراسی هم وارد مرحله جدیدتری شده و با بزرگنمایی و سوار شدن بر موج شایعات، مهاجران به عنوان خطر امنیتی بازنمایی می شوند و تکاپو برای طرد و فشار بر آنها بیشتر شده است. در حال حاضر شرایطی ایجاد شده که هر افغانستانی چه اقامتش قانونی و چه غیرقانونی باشد مورد سوءظن جاسوسی و همدستی با دشمن است و این مساله به انزوا و دشوارترشدن شرایط زندگی مهاجران منجر شده است. از طرفی فعالان مدنی و اجتماعی و روشنفکران و ... برای آنکه مورد انتقاد قرار نگیرند و با واکنش منفی مواجه نشوند عموما در این مورد سکوت کرده اند.
🔹 مهاجرت یک واقعیت جهان امروز است، ناامنی، بحران اقتصادی و جنگ افراد را مجبور به ترک سرزمین شان می کند. حضور مهاجران بنا به شرایط ممکن است فرصت یا تهدید قلمداد شود.
🔹در ایران از مهاجران به عنوان نیروی کار ارزان و مطیع استفاده می شود ولی قایل به اعطای هیچ مزایای اجتماعی به آنها نیستند. یعنی عملا تفاوتی بین مهاجر قانونی و غیرقانونی وجود ندارد. پروزه طرد همه آنها را درگیر کرده است. این در حالی است که انتظار می رود تدابیری اتخاذ شود که مهاجرت به طریق قانونی امکان پذیر باشد و مهاجرانی که فرایند قانونی اقامت را طی کرده اند از حقوق اجتماعی برخوردار شوند. برای مهاجران غیرقانونی نیز با تشکیل پرونده مهاجرت وضعیت آنها بررسی شود و به خصوص به مهاجرانی که به عنوان کارگر مشغول کار هستند، ویزای کار دست کم موقت داده شود.
🔹 کارگران مهاجر نقش مهمی در آبادانی ایران دارند و مواجهه با آنها باید با نگاه انسانی و شفقت آمیز باشد. برخورد پلیسی و خشونت آمیز و طرد مهاجران غیرانسانی است و کمکی به حل مساله نمی کند و صرفا به خشونت و تنش در جامعه منجر می شود. بگیر و ببند و اخراج مهاجران در سطح بین المللی هم چهره ی خوبی از ایرانیان نمی سازد و تصویری بی رحم و فاقد مدارا از انها به جهانیان نشان می دهد.
🔹برخورد تبعیض آمیز و طرد مهاجران افغانستانی تنها دامنگیر افغانستانی ها نخواهد شد و بیم آن می رود که چنین رفتار و مواجهه ای به نهادینه شدن تبعیض و خشونت و طرد در جامعه و غیریت سازی از گروههای اجتماعی دیگر و پررنگ شدن خط تفکیک بین "ما" و آنها" منجر شود. این روش خشونت آمیز ممکن است در آینده شامل گروههای اجتماعی دیگر شود و گریبان هر یک از "ما"ی ایرانی را بگیرد.
http://khabaronline.ir/xnKm3
▪️ سیمین کاظمی/از گفتگو با خبر آنلاین
@drsiminkazrmi
🔹 با ظهور طالبان و آمدن گروهی از مهاجران به ایران، مخالفت با حضور مهاجران شدت گرفت و منابعی که موج ضدمهاجر را پمپاژ می کردند، پروژه اهریمن سازی از افغانستانی ها و هراس اجتماعی از مهاجران را راه انداختند. در این پروژه مهاجران را منبع شرّ و مسوول جرائم معرفی می کنند و با ترویج شووینیسم رفاهی به جامعه القا کرده اند که منابع و امکانات و یارانه ها و حتی نان حق ایرانی هاست و نباید گذاشت افغانستانی ها از آن استفاده کنند. این اهریمن سازی و شووینیسم رفاهی فقط ساخته رسانه ها نیستند و برخی مسوولان دولتی هم به این آتش می دمند.
🔹 مهاجرستیزی پدیده ای است که کارکردهای مثبتی برای دولت دارد و بنابراین از آن حمایت می شود. در شرایط بحران اقتصادی و فقر و نابرابری های موجود و سوء مدبریت و فساد، مهاجرستیزی تحلیل های ساختاری را به حاشیه می برد و با برجسته کردن نقش منفی مهاجران، راه حل ساده ای برای مشکلات می سازد که طرد و اخراج مهاجران است.
🔹از طرف دیگر مهاجرستیزی تضادهای اجتماعی را از تضاد طبقاتی به تضاد بین جامعه میزبان و مهاجران منحرف می کند. در واقع باعث می شود نابرابری طبقاتی دیده نشود، در عوض کارگران افغانستانی به عنوان مسوول فلاکت جامعه معرفی شوند. این یک تحریف موفقیت آمیز و رندانه است از وضعیت اجتماعی که با پروژه افغان ستیزی پیش می رود.
🔹حالا در شرایط جنگی افغان هراسی هم وارد مرحله جدیدتری شده و با بزرگنمایی و سوار شدن بر موج شایعات، مهاجران به عنوان خطر امنیتی بازنمایی می شوند و تکاپو برای طرد و فشار بر آنها بیشتر شده است. در حال حاضر شرایطی ایجاد شده که هر افغانستانی چه اقامتش قانونی و چه غیرقانونی باشد مورد سوءظن جاسوسی و همدستی با دشمن است و این مساله به انزوا و دشوارترشدن شرایط زندگی مهاجران منجر شده است. از طرفی فعالان مدنی و اجتماعی و روشنفکران و ... برای آنکه مورد انتقاد قرار نگیرند و با واکنش منفی مواجه نشوند عموما در این مورد سکوت کرده اند.
🔹 مهاجرت یک واقعیت جهان امروز است، ناامنی، بحران اقتصادی و جنگ افراد را مجبور به ترک سرزمین شان می کند. حضور مهاجران بنا به شرایط ممکن است فرصت یا تهدید قلمداد شود.
🔹در ایران از مهاجران به عنوان نیروی کار ارزان و مطیع استفاده می شود ولی قایل به اعطای هیچ مزایای اجتماعی به آنها نیستند. یعنی عملا تفاوتی بین مهاجر قانونی و غیرقانونی وجود ندارد. پروزه طرد همه آنها را درگیر کرده است. این در حالی است که انتظار می رود تدابیری اتخاذ شود که مهاجرت به طریق قانونی امکان پذیر باشد و مهاجرانی که فرایند قانونی اقامت را طی کرده اند از حقوق اجتماعی برخوردار شوند. برای مهاجران غیرقانونی نیز با تشکیل پرونده مهاجرت وضعیت آنها بررسی شود و به خصوص به مهاجرانی که به عنوان کارگر مشغول کار هستند، ویزای کار دست کم موقت داده شود.
🔹 کارگران مهاجر نقش مهمی در آبادانی ایران دارند و مواجهه با آنها باید با نگاه انسانی و شفقت آمیز باشد. برخورد پلیسی و خشونت آمیز و طرد مهاجران غیرانسانی است و کمکی به حل مساله نمی کند و صرفا به خشونت و تنش در جامعه منجر می شود. بگیر و ببند و اخراج مهاجران در سطح بین المللی هم چهره ی خوبی از ایرانیان نمی سازد و تصویری بی رحم و فاقد مدارا از انها به جهانیان نشان می دهد.
🔹برخورد تبعیض آمیز و طرد مهاجران افغانستانی تنها دامنگیر افغانستانی ها نخواهد شد و بیم آن می رود که چنین رفتار و مواجهه ای به نهادینه شدن تبعیض و خشونت و طرد در جامعه و غیریت سازی از گروههای اجتماعی دیگر و پررنگ شدن خط تفکیک بین "ما" و آنها" منجر شود. این روش خشونت آمیز ممکن است در آینده شامل گروههای اجتماعی دیگر شود و گریبان هر یک از "ما"ی ایرانی را بگیرد.
http://khabaronline.ir/xnKm3
جنگ و استیصال در تقاطع بحران ها
▪️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
شرایط پیشینی جامعه در چگونگی و میزان تاثیرپذیری از جنگ، تعیین کننده است. جامعه ایران پیش از جنگ در شرایط عادی و ثابت نبوده و با بحران های مختلفی روبرو بوده است و حالا بحران جنگ هم ظهور کرده است. در واقع جامعه ایران در تقاطع بحران ها قرار گرفته است و حالا بحران جنگ که سهمگین تر از هر بحران دیگری است، جامعه را به بهت فرو برده است. آن هم جنگی نامتعارف که نه در مرزها که در قلب شهرهاست و انفجار اتمی و تشعشعات رادیواکتیو هم از خطرات احتمالی آن است. تلاقی بحران جنگ با سایر بحران ها می تواند جامعه را از پا درآورد بنابراین مهمترین کار خروج از شرایط جنگی و تلاش برای حل سایر بحران ها است.
بدیهی است که جنگ بر وضعیت جوامع تاثیر می گذارد و وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را تغییر می دهد. اما این که یک جنگ تمام شود یا اینکه تهدید جنگ همچنان وجود داشته باشد نتایج متفاوتی را رقم می زند. نمونه های تاریخی مثل جنگ جهانی دوم را داشته ایم که به تغییرات عمیق و ساختاری در بعضی کشورها منجر شد، خود را بازسازی کردند و وضعیت اقتصادی و اجتماعی شان بعدها بهتر شد. اما نمونه هایی هم هست مانند لیبی که هنوز در گیر جنگ و ناامنی هستند. اینکه جنگ چه اثراتی به جا بگذارد تا حدود زیادی به انتخاب حاکمان و تصمیم گیری آنها بستگی دارد. این جنگ ۱۲ روزه می تواند به فرصتی برای بازاندیشی و درانداختن طرحی نو در اداره کشور تبدیل شود تا به سمت رفاه، پیشرفت اقتصادی، برابری و آزادی های اجتماعی حرکت کنیم و از تبعات منفی آن در امان باشیم. فراموش نکنیم که ما دهه هاست در این وضعیت بی ثباتی و بحران هستیم و کل هستی و حیات اجتماعی ما تحت تاثیر قرار گرفته است. این جنگ می توان فرصتی برای پایان بحران باشد.
مهمترین کار دور کردن سایه جنگ از سر کشور و اتخاذ رویکردی است که کمترین آسیب را به جامعه وارد کند. هر چه جنگ و تهدید جنگ بیشتر طول بکشد آسیب های اقتصادی و اجتماعی آن بیشتر خواهد بود و همبستگی و صبر و تحمل و تاب آوری مردم نیز کمتر خواهد شد. بنابراین لازم است با رویکرد عقلانی و محاسبه آسیب های ناشی از جنگ و در نظر گرفتن مصالح و منافع جامعه به سمت پایان دادن به وضعیت جنگ و ناامنی گام برداشته شود. گاهی تغییر موضع عاقلانه می تواند نجات بخش باشد. در وهله بعد ترمیم زخم های جنگ و اتخاذ شیوه هایی که به بهبود وضعیت اقتصادی منجر می شود می تواند در برونرفت از وضعیت فعلی راهگشا باشد. برداشته شدن تحریم ها، خروج از انزوا، تمرکز بر رفاه اجتماعی و بازسازی جامعه بر مبنای عدالت و آزادی مهمترین راه برای گذار از وضعیت فعلی است.
تجربه جامعه ایران نشان داده که اولین گام ها برای گشایش در وضعیت کنونی می تواند اثرات قابل توجهی داشته باشد. یعنی همینکه جامعه اطمینان می یابد که دیپلماسی دارد جایگزین جنگ می شود، پاسخ های مثبت ظاهر می شود و آرامش نسبی برقرار می شود. جامعه منتظر شنیدن خبر حل مسایل با دیپلماسی و پرهیز از مناقشه نظامی است.
لینک گفتگو:
http://khabaronline.ir/xnKm3
▪️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
شرایط پیشینی جامعه در چگونگی و میزان تاثیرپذیری از جنگ، تعیین کننده است. جامعه ایران پیش از جنگ در شرایط عادی و ثابت نبوده و با بحران های مختلفی روبرو بوده است و حالا بحران جنگ هم ظهور کرده است. در واقع جامعه ایران در تقاطع بحران ها قرار گرفته است و حالا بحران جنگ که سهمگین تر از هر بحران دیگری است، جامعه را به بهت فرو برده است. آن هم جنگی نامتعارف که نه در مرزها که در قلب شهرهاست و انفجار اتمی و تشعشعات رادیواکتیو هم از خطرات احتمالی آن است. تلاقی بحران جنگ با سایر بحران ها می تواند جامعه را از پا درآورد بنابراین مهمترین کار خروج از شرایط جنگی و تلاش برای حل سایر بحران ها است.
بدیهی است که جنگ بر وضعیت جوامع تاثیر می گذارد و وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را تغییر می دهد. اما این که یک جنگ تمام شود یا اینکه تهدید جنگ همچنان وجود داشته باشد نتایج متفاوتی را رقم می زند. نمونه های تاریخی مثل جنگ جهانی دوم را داشته ایم که به تغییرات عمیق و ساختاری در بعضی کشورها منجر شد، خود را بازسازی کردند و وضعیت اقتصادی و اجتماعی شان بعدها بهتر شد. اما نمونه هایی هم هست مانند لیبی که هنوز در گیر جنگ و ناامنی هستند. اینکه جنگ چه اثراتی به جا بگذارد تا حدود زیادی به انتخاب حاکمان و تصمیم گیری آنها بستگی دارد. این جنگ ۱۲ روزه می تواند به فرصتی برای بازاندیشی و درانداختن طرحی نو در اداره کشور تبدیل شود تا به سمت رفاه، پیشرفت اقتصادی، برابری و آزادی های اجتماعی حرکت کنیم و از تبعات منفی آن در امان باشیم. فراموش نکنیم که ما دهه هاست در این وضعیت بی ثباتی و بحران هستیم و کل هستی و حیات اجتماعی ما تحت تاثیر قرار گرفته است. این جنگ می توان فرصتی برای پایان بحران باشد.
مهمترین کار دور کردن سایه جنگ از سر کشور و اتخاذ رویکردی است که کمترین آسیب را به جامعه وارد کند. هر چه جنگ و تهدید جنگ بیشتر طول بکشد آسیب های اقتصادی و اجتماعی آن بیشتر خواهد بود و همبستگی و صبر و تحمل و تاب آوری مردم نیز کمتر خواهد شد. بنابراین لازم است با رویکرد عقلانی و محاسبه آسیب های ناشی از جنگ و در نظر گرفتن مصالح و منافع جامعه به سمت پایان دادن به وضعیت جنگ و ناامنی گام برداشته شود. گاهی تغییر موضع عاقلانه می تواند نجات بخش باشد. در وهله بعد ترمیم زخم های جنگ و اتخاذ شیوه هایی که به بهبود وضعیت اقتصادی منجر می شود می تواند در برونرفت از وضعیت فعلی راهگشا باشد. برداشته شدن تحریم ها، خروج از انزوا، تمرکز بر رفاه اجتماعی و بازسازی جامعه بر مبنای عدالت و آزادی مهمترین راه برای گذار از وضعیت فعلی است.
تجربه جامعه ایران نشان داده که اولین گام ها برای گشایش در وضعیت کنونی می تواند اثرات قابل توجهی داشته باشد. یعنی همینکه جامعه اطمینان می یابد که دیپلماسی دارد جایگزین جنگ می شود، پاسخ های مثبت ظاهر می شود و آرامش نسبی برقرار می شود. جامعه منتظر شنیدن خبر حل مسایل با دیپلماسی و پرهیز از مناقشه نظامی است.
لینک گفتگو:
http://khabaronline.ir/xnKm3
🔸مردان در جنگ بیشتر کشته می شوند اما زنان بیشتر در معرض تبعات طولانی مدت جنگ هستند.
@drsiminkazemi
▪️جنگ گفتمان مردسالاری را تقویت می کند و حقوق زنان را به حاشیه می برد و زنان را منفعل و آسیب پذیر می کند. جنگ ستم جنسیتی را توجیه و تشدید می کند. باعث می شود زنان حداکثر در نقش قربانی ظاهر شوند.
▪️از طرفی بحران اقتصادی و فقر و بیکاری که بعد از جنگ تشدید می شود وضعیت زنان را بدتر می کند. از آنجا که زنان بیشتر در بازار کار ثانویه مشغول کارند، با هر بی ثباتی و بحران زودتر مشاغل شان را از دست می دهند و امکانات کمتری برای احیای کسب و کارشان دارند. بیکار شدن زنان را فقیرتر می کند و آنها را در معرض فقر و تبعاتش قرار می دهد.
🔻سیمین کاظمی/ از گفتگو با خبرآنلاین
http://khabaronline.ir/xnKm3
@drsiminkazemi
▪️جنگ گفتمان مردسالاری را تقویت می کند و حقوق زنان را به حاشیه می برد و زنان را منفعل و آسیب پذیر می کند. جنگ ستم جنسیتی را توجیه و تشدید می کند. باعث می شود زنان حداکثر در نقش قربانی ظاهر شوند.
▪️از طرفی بحران اقتصادی و فقر و بیکاری که بعد از جنگ تشدید می شود وضعیت زنان را بدتر می کند. از آنجا که زنان بیشتر در بازار کار ثانویه مشغول کارند، با هر بی ثباتی و بحران زودتر مشاغل شان را از دست می دهند و امکانات کمتری برای احیای کسب و کارشان دارند. بیکار شدن زنان را فقیرتر می کند و آنها را در معرض فقر و تبعاتش قرار می دهد.
🔻سیمین کاظمی/ از گفتگو با خبرآنلاین
http://khabaronline.ir/xnKm3