Forwarded from بین دوگانگیها
⚫️حسام شباط خبرنگار فلسطینی شبکه الجزیره امروز توسط اسرائیل در شمال غزه به شهادت رسید.
🟢این پیام تیم حسام شباط است، و ما آخرین پیام او را به اشتراک میگذاریم:
"اگر این را میخوانید، به این معناست که من توسط نیروهای اشغالگر اسرائیلی کشته شدهام—احتمالاً هدف قرار گرفته شدهام. وقتی همه اینها شروع شد، من فقط ۲۱ ساله بودم—یک دانشجوی دانشگاه با رویاهایی مانند هر کس دیگری. در ۱۸ ماه گذشته، هر لحظه از زندگیام را وقف مردمم کردهام. من وحشتهای شمال غزه را دقیقه به دقیقه مستند کردم، مصمم بودم تا حقیقتی را که سعی میکردند پنهان کنند به جهانیان نشان دهم. من روی پیادهروها، در مدارس، در چادرها—هر جایی که میتوانستم—میخوابیدم. هر روز یک نبرد برای بقا بود. من ماهها گرسنگی را تحمل کردم، اما هرگز از کنار مردمم دور نشدم.
به خدا قسم، من وظیفهام را به عنوان یک خبرنگار انجام دادم. من همه چیز را به خطر انداختم تا حقیقت را گزارش کنم، و اکنون، سرانجام در آرامش هستم—چیزی که در ۱۸ ماه گذشته نداشتهام. من همه اینها را انجام دادم چون به آرمان فلسطین باور دارم. من معتقدم این سرزمین از آن ماست، و بزرگترین افتخار زندگیام بوده که در دفاع از آن و خدمت به مردمش جان دهم.
اکنون از شما میخواهم: از صحبت درباره غزه دست نکشید. اجازه ندهید جهان نگاهش را برگرداند. به مبارزه ادامه دهید، داستانهای ما را بگویید—تا زمانی که فلسطین آزاد شود."
— برای آخرین بار، حسام شبات، از شمال غزه.
https://x.com/HossamShabat/status/1904219854183313461?t=rlQCJ3SyiAlH-1Rfm5ODEw&s=19
https://x.com/FGhoddoussi/status/1904229025972933009?t=NJ_BKhuwuLw7A6ROY3Qw1g&s=19
🟢این پیام تیم حسام شباط است، و ما آخرین پیام او را به اشتراک میگذاریم:
"اگر این را میخوانید، به این معناست که من توسط نیروهای اشغالگر اسرائیلی کشته شدهام—احتمالاً هدف قرار گرفته شدهام. وقتی همه اینها شروع شد، من فقط ۲۱ ساله بودم—یک دانشجوی دانشگاه با رویاهایی مانند هر کس دیگری. در ۱۸ ماه گذشته، هر لحظه از زندگیام را وقف مردمم کردهام. من وحشتهای شمال غزه را دقیقه به دقیقه مستند کردم، مصمم بودم تا حقیقتی را که سعی میکردند پنهان کنند به جهانیان نشان دهم. من روی پیادهروها، در مدارس، در چادرها—هر جایی که میتوانستم—میخوابیدم. هر روز یک نبرد برای بقا بود. من ماهها گرسنگی را تحمل کردم، اما هرگز از کنار مردمم دور نشدم.
به خدا قسم، من وظیفهام را به عنوان یک خبرنگار انجام دادم. من همه چیز را به خطر انداختم تا حقیقت را گزارش کنم، و اکنون، سرانجام در آرامش هستم—چیزی که در ۱۸ ماه گذشته نداشتهام. من همه اینها را انجام دادم چون به آرمان فلسطین باور دارم. من معتقدم این سرزمین از آن ماست، و بزرگترین افتخار زندگیام بوده که در دفاع از آن و خدمت به مردمش جان دهم.
اکنون از شما میخواهم: از صحبت درباره غزه دست نکشید. اجازه ندهید جهان نگاهش را برگرداند. به مبارزه ادامه دهید، داستانهای ما را بگویید—تا زمانی که فلسطین آزاد شود."
— برای آخرین بار، حسام شبات، از شمال غزه.
https://x.com/HossamShabat/status/1904219854183313461?t=rlQCJ3SyiAlH-1Rfm5ODEw&s=19
https://x.com/FGhoddoussi/status/1904229025972933009?t=NJ_BKhuwuLw7A6ROY3Qw1g&s=19
@ebteda_ir
🔺راهپیمایی را راهپیمایی کنید!
راهپیمایی با #تجمع، فرق دارد. در تبریزِ ما، دارند به تدریج راهپیماییها را تبدیل به تجمع میکنند؛ آنهم تجمعاتی بیبرنامه و آشفته، که گویی برای اسقاط تکلیف و رقم زدنِ برگ دیگری از تقویمِ مناسبتهاست و دیگر هیچ.
تجمعاتی عجولانه و با دورِ تند و با مرکزیت و محوریتِ جمعی از مشاهیر و مسئولان سیاسی و... که میآیند و مناسکی را بهجای میآورند و همینکه آنها آمدند و در جایگاه ویژه ایستادند، مناسکِ آنروز هم ادا شده و تمام!
محور اصلی مراسم #روز_قدس، از قدیمالایام، یک راهپیمایی سیاسی و خاص و هدفدار بوده؛ انصافاً هم جمعیت قابل توجهی در این مراسم حضور پیدا میکنند، اما بهتدریج و با دستاویزها و توجیهات عجیب و غریب (گرما و سرما و روزه و...) این راهپیمایی را تبدیل به یک تجمع با چاشنی چند دقیقه شعار و... کردهاند.
مردمی که به اعتبار باور و انگیزهٔ دینی و ملی در این آیین حاضر میشوند، دستهدسته به میعاد میرسند و سردرگم میچرخند و دنبال راهپیمایی میگردند!
آنها به سیاق سالهای دور، به قصد راهپیمایی و نمایش حضور بزرگ میآیند اما نمیدانند که دیر رسیدهاند و تجمع! به پایان رسیده است.
میدانم که در گیرودارِ مسائل بزرگ ملی و بینالمللی، چنین موضوعی، وزن چندانی ندارد؛ اما نمیتوان یادآوری نکرد که روند تبدیل آیینهای سیاسی به تجمعات تشریفاتی را باید بخشی از #سیاستزداییِ بیسروصدا دانست، که حتی انقلابیترین لایههای جامعه را هم هدف گرفته است. و ما چه میدانیم سیاستزدایی چه بر سر فرهنگ و اجتماع میآورَد.
پینوشت: احتمال میدهم گروهی از مخاطبان این تذکر، بخواهند کامنت بگذارند که «خب؛ راهکار بدهید»!
عرض میکنم که راهکارخواهی در چنین موضوعاتی، فرع بر مسئلهٔ اصلی (سیاستزداییِ بیسروصدا از سیاسیترین پدیدهها و آدمها» است. راهکار، احیای وجه سیاسیِ کنشها و پدیدههای سیاسیست.
🔺راهپیمایی را راهپیمایی کنید!
راهپیمایی با #تجمع، فرق دارد. در تبریزِ ما، دارند به تدریج راهپیماییها را تبدیل به تجمع میکنند؛ آنهم تجمعاتی بیبرنامه و آشفته، که گویی برای اسقاط تکلیف و رقم زدنِ برگ دیگری از تقویمِ مناسبتهاست و دیگر هیچ.
تجمعاتی عجولانه و با دورِ تند و با مرکزیت و محوریتِ جمعی از مشاهیر و مسئولان سیاسی و... که میآیند و مناسکی را بهجای میآورند و همینکه آنها آمدند و در جایگاه ویژه ایستادند، مناسکِ آنروز هم ادا شده و تمام!
محور اصلی مراسم #روز_قدس، از قدیمالایام، یک راهپیمایی سیاسی و خاص و هدفدار بوده؛ انصافاً هم جمعیت قابل توجهی در این مراسم حضور پیدا میکنند، اما بهتدریج و با دستاویزها و توجیهات عجیب و غریب (گرما و سرما و روزه و...) این راهپیمایی را تبدیل به یک تجمع با چاشنی چند دقیقه شعار و... کردهاند.
مردمی که به اعتبار باور و انگیزهٔ دینی و ملی در این آیین حاضر میشوند، دستهدسته به میعاد میرسند و سردرگم میچرخند و دنبال راهپیمایی میگردند!
آنها به سیاق سالهای دور، به قصد راهپیمایی و نمایش حضور بزرگ میآیند اما نمیدانند که دیر رسیدهاند و تجمع! به پایان رسیده است.
میدانم که در گیرودارِ مسائل بزرگ ملی و بینالمللی، چنین موضوعی، وزن چندانی ندارد؛ اما نمیتوان یادآوری نکرد که روند تبدیل آیینهای سیاسی به تجمعات تشریفاتی را باید بخشی از #سیاستزداییِ بیسروصدا دانست، که حتی انقلابیترین لایههای جامعه را هم هدف گرفته است. و ما چه میدانیم سیاستزدایی چه بر سر فرهنگ و اجتماع میآورَد.
پینوشت: احتمال میدهم گروهی از مخاطبان این تذکر، بخواهند کامنت بگذارند که «خب؛ راهکار بدهید»!
عرض میکنم که راهکارخواهی در چنین موضوعاتی، فرع بر مسئلهٔ اصلی (سیاستزداییِ بیسروصدا از سیاسیترین پدیدهها و آدمها» است. راهکار، احیای وجه سیاسیِ کنشها و پدیدههای سیاسیست.
@ebteda_ir
🔺کمفروشی نیروهای اجتماعی با خیریهگرایی
بسیاری از نیروهای مستعدِ اجتماعی و سیاسی، که برخی از آنها سابقهٔ مبارزه و جهاد هم دارند، رفتهاند دنبال خیریهسازی و خیریهگردانی!
آنها از کارشان لذت میبرند و باورشان این است که کار دیگری جز کمک به نیازمندان از دستشان برنمیآید.
کار خیر و دستگیری از نیازمندان - به هر طریق و به هر میزان - نباید به هیچ بهانهای تعطیل شود.
اما آیا کوچِ عمومیِ نیروهای اجتماعی و سیاسی به ساحت خیریهها، در نهایت به رفع فقر و کاهش نابرابری میانجامد؟
بررسی چند دهه فعالیت پرحجم و پردامنهٔ خیریهها، نشان میدهد که خیریهگرایی، تاثیر چندانی - اگر نگوییم هیچ تاثیری- در کاهش فقر و نابرابری نداشته است.
چرا؟
به این دلیل که ترویج و تسهیل خیریهگرایی، رویکردی از سوی دولتها برای پنهانسازیِ عقبنشینی دولتها از حمایتهای اجتماعی و تکالیف ساختاری در مبارزه با فقر و نابرابری بوده است.
فقر، مسئلهای نیست که بتوان با اعانه و کمکهای موردی به جنگ با آن رفت. خیریهها، میتوانند درد فقر را برای مدتی کوتاه تسکین دهند، اما نمیتوانند آن را ریشهکن کنند.
مسئلهٔ مهمتر اما این است که خیریهگرایی نه تنها موجب ریشهکنی فقر نمیشود بلکه در وضعیتی که تمام سیاست اجتماعی دولتها برای مواجهه با فقر، در عملکرد خیریهها خلاصه میشود، عملاً به تعمیق و تشدید فقر میانجامد.
خیریهگرایی نیروهایی که ظرفیت کار اجتماعی و بنیادین دارند و میتوانند در تغییر سیاستهای اساسی موثر باشند، نوعی کمفروشی اجتماعی و نهایتاً وسیلهای برای آسودگی وجدان است. آیا این، کافیست؟!
کار خیریهای را خیلیها میتوانند دنبال کنند، اقدام برای تغییر سیاستهای فقرزا و تبعیضآمیز را اما همه نمیتوانند.
و امروز بیش از هر زمان دیگری، به تغییر سریع در سیاستهای نابرابریساز نیاز داریم. خیریهگرایی این تغییر را به تاخیر میاندازد؛ بلکه بیمعنا میکند.
🔺کمفروشی نیروهای اجتماعی با خیریهگرایی
بسیاری از نیروهای مستعدِ اجتماعی و سیاسی، که برخی از آنها سابقهٔ مبارزه و جهاد هم دارند، رفتهاند دنبال خیریهسازی و خیریهگردانی!
آنها از کارشان لذت میبرند و باورشان این است که کار دیگری جز کمک به نیازمندان از دستشان برنمیآید.
کار خیر و دستگیری از نیازمندان - به هر طریق و به هر میزان - نباید به هیچ بهانهای تعطیل شود.
اما آیا کوچِ عمومیِ نیروهای اجتماعی و سیاسی به ساحت خیریهها، در نهایت به رفع فقر و کاهش نابرابری میانجامد؟
بررسی چند دهه فعالیت پرحجم و پردامنهٔ خیریهها، نشان میدهد که خیریهگرایی، تاثیر چندانی - اگر نگوییم هیچ تاثیری- در کاهش فقر و نابرابری نداشته است.
چرا؟
به این دلیل که ترویج و تسهیل خیریهگرایی، رویکردی از سوی دولتها برای پنهانسازیِ عقبنشینی دولتها از حمایتهای اجتماعی و تکالیف ساختاری در مبارزه با فقر و نابرابری بوده است.
فقر، مسئلهای نیست که بتوان با اعانه و کمکهای موردی به جنگ با آن رفت. خیریهها، میتوانند درد فقر را برای مدتی کوتاه تسکین دهند، اما نمیتوانند آن را ریشهکن کنند.
مسئلهٔ مهمتر اما این است که خیریهگرایی نه تنها موجب ریشهکنی فقر نمیشود بلکه در وضعیتی که تمام سیاست اجتماعی دولتها برای مواجهه با فقر، در عملکرد خیریهها خلاصه میشود، عملاً به تعمیق و تشدید فقر میانجامد.
خیریهگرایی نیروهایی که ظرفیت کار اجتماعی و بنیادین دارند و میتوانند در تغییر سیاستهای اساسی موثر باشند، نوعی کمفروشی اجتماعی و نهایتاً وسیلهای برای آسودگی وجدان است. آیا این، کافیست؟!
کار خیریهای را خیلیها میتوانند دنبال کنند، اقدام برای تغییر سیاستهای فقرزا و تبعیضآمیز را اما همه نمیتوانند.
و امروز بیش از هر زمان دیگری، به تغییر سریع در سیاستهای نابرابریساز نیاز داریم. خیریهگرایی این تغییر را به تاخیر میاندازد؛ بلکه بیمعنا میکند.
Forwarded from کتاب و روایت
سالگرد آقا روح_الله.pdf
2.4 MB
🔶️ عدالتخواهی وقتی زنده میماند که بتواند در میدان عمومی به زبان مردم ترجمه شود.
📍در چهارمین سالگردمرحوم روحالله نامداری و در سال هزار و چهارصد، نشستی توسط مرکز هنری رسانهای سلوک برگزار شد که در آن صاحبنظران مختلف از نسبت عدالت با مردم، حکومت و فرهنگ سخن گفتند؛ از «جدال دو اسلام» تا نقد «عدالتخواهی مصرفی».
جزوه حاضر حاصل تدوین گفتارهایی از وحید جلیلی، مجتبی نامخواه، سیدحسین شهرستانی، محمدصادق شهبازی، روحالله رشیدی و اسماعیل فراهانی است.
🔵راههای دسترسی به ما:
◀️اینستاگرام:
@ketab_revayat
◀️ایتا، بله، سروش، روبیکا و تلگرام:
@revayat_rastakhiz
◀️توییتر:
@revayatrastkhiz
📍در چهارمین سالگردمرحوم روحالله نامداری و در سال هزار و چهارصد، نشستی توسط مرکز هنری رسانهای سلوک برگزار شد که در آن صاحبنظران مختلف از نسبت عدالت با مردم، حکومت و فرهنگ سخن گفتند؛ از «جدال دو اسلام» تا نقد «عدالتخواهی مصرفی».
جزوه حاضر حاصل تدوین گفتارهایی از وحید جلیلی، مجتبی نامخواه، سیدحسین شهرستانی، محمدصادق شهبازی، روحالله رشیدی و اسماعیل فراهانی است.
🔵راههای دسترسی به ما:
◀️اینستاگرام:
@ketab_revayat
◀️ایتا، بله، سروش، روبیکا و تلگرام:
@revayat_rastakhiz
◀️توییتر:
@revayatrastkhiz
@ebteda_ir
🔺
دعوا سرِ چیست؟
چه میخواهند؟
امامِ موزهنشین
ساکت و صامت
جذاب و نورانی و تودلبرو
محاصرهشده در چهارده خرداد ۱۳۶۸
که نه دیگر حرفی برای گفتن دارد و نه باید حرفی بزند؛
حرفهایش تنشزاست و دستاندازِ توسعه و راهبندِ تعامل
اما بهشدت محترم
و شایستهٔ والاترین تشریفات
که هر از گاهی تاج گلی عظیم بر مزارش قرار دهند و فاتحهای شیک و دیپلماتیک نثارش کنند!
و مستحقِ تمجیدهای بیآزار:
او کاریزما داشت
که لابد کاریزمایش هم همان چهارده خرداد، دود شد و رفت هوا!
امامِ محترمِ موزهنشین را همه دوست دارند، باب میلشان است.
راست و چپ و میانه و مدرن و اصولگرا و اصلاحطلب و اعتدالی و بانکدارِ خیر و اسلام آمریکایی و شاید حتی آمریکا!
دعوا دقیقاً سر همین است
امام به موزه برود یا نرود؟
موزهبازها پیوسته و مدام دارند کار میکنند.
اما او زنده است
زندهتر از همیشه
🔺
دعوا سرِ چیست؟
چه میخواهند؟
امامِ موزهنشین
ساکت و صامت
جذاب و نورانی و تودلبرو
محاصرهشده در چهارده خرداد ۱۳۶۸
که نه دیگر حرفی برای گفتن دارد و نه باید حرفی بزند؛
حرفهایش تنشزاست و دستاندازِ توسعه و راهبندِ تعامل
اما بهشدت محترم
و شایستهٔ والاترین تشریفات
که هر از گاهی تاج گلی عظیم بر مزارش قرار دهند و فاتحهای شیک و دیپلماتیک نثارش کنند!
و مستحقِ تمجیدهای بیآزار:
او کاریزما داشت
که لابد کاریزمایش هم همان چهارده خرداد، دود شد و رفت هوا!
امامِ محترمِ موزهنشین را همه دوست دارند، باب میلشان است.
راست و چپ و میانه و مدرن و اصولگرا و اصلاحطلب و اعتدالی و بانکدارِ خیر و اسلام آمریکایی و شاید حتی آمریکا!
دعوا دقیقاً سر همین است
امام به موزه برود یا نرود؟
موزهبازها پیوسته و مدام دارند کار میکنند.
اما او زنده است
زندهتر از همیشه
خبر این است که گروهی از فرماندهان و دانشمندان کشور در حملهٔ رژیم کودککش شهید شدند.
به این شهدا باید گفت:
شهادت، به دست پلیدترین موجود تاریخ، گوارای وجودتان باد. چه شرافتی از این بالاتر که به دست رژیمی به شهادت برسید که تمام وجودش آلوده به خون هزاران انسان است.
به این شهدا باید گفت:
شهادت، به دست پلیدترین موجود تاریخ، گوارای وجودتان باد. چه شرافتی از این بالاتر که به دست رژیمی به شهادت برسید که تمام وجودش آلوده به خون هزاران انسان است.
@ebteda_ir
🔺
تبریز عزیز و باشکوه، اینروزها در خط اول ایستادگی در برابر صهیونیستهاست.
دژ پرصلابت ایران، شب و روز آماج حمله است. فرزندان شریفِ شهرم، لحظهبهلحظه، به مقابله ایستادهاند؛ بیادعا و بیهیاهو. نمیگذارند آب توی دل هموطنانشان تکان بخورَد.
امروز بهصورت اتفاقی با یکی از دوستان روبرو شدم. احوالپرسی کردیم. گرم و صمیمی. پیراهن مشکی تنش بود. دلیلش را نپرسیدم. فکر کردم لابد برای شهدای دیروز است. رفیق دیگری از راه رسید. به او تسلیت گفت. سرش را انداخت پایین. تعجب کردم. رفیقمان گفت: برادرش دیروز شهید شده. نگاهم به نگاهش دوخته شد. برادرش را میشناختم. از سالهای نوجوانی. بغض کردم. او اما دلداریام داد!
بچههای شهرم، بیسروصدا دارند مجاهدت میکنند. سربلند و باشکوه.
#تبریز
🔺
تبریز عزیز و باشکوه، اینروزها در خط اول ایستادگی در برابر صهیونیستهاست.
دژ پرصلابت ایران، شب و روز آماج حمله است. فرزندان شریفِ شهرم، لحظهبهلحظه، به مقابله ایستادهاند؛ بیادعا و بیهیاهو. نمیگذارند آب توی دل هموطنانشان تکان بخورَد.
امروز بهصورت اتفاقی با یکی از دوستان روبرو شدم. احوالپرسی کردیم. گرم و صمیمی. پیراهن مشکی تنش بود. دلیلش را نپرسیدم. فکر کردم لابد برای شهدای دیروز است. رفیق دیگری از راه رسید. به او تسلیت گفت. سرش را انداخت پایین. تعجب کردم. رفیقمان گفت: برادرش دیروز شهید شده. نگاهم به نگاهش دوخته شد. برادرش را میشناختم. از سالهای نوجوانی. بغض کردم. او اما دلداریام داد!
بچههای شهرم، بیسروصدا دارند مجاهدت میکنند. سربلند و باشکوه.
#تبریز
@ebteda_ir
🔺
دستگاهِ تزویر آمریکا و کاسهلیسانش، مدام میگوید «مردم ایران! ما با شما مشکلی نداریم. مشکل ما با جمهوری اسلامیست».
بهتر از این نمیشد پرده از این دروغ و تزویر برداشت.
اینروزها و در معرکهٔ نبرد با اسرائیل، لحظهبهلحظه بیهوده بودنِ حتی یک ذره حُسن ظن به آمریکا عیان است.
کاش سادهاندیشان درس بگیرند.
🔺
دستگاهِ تزویر آمریکا و کاسهلیسانش، مدام میگوید «مردم ایران! ما با شما مشکلی نداریم. مشکل ما با جمهوری اسلامیست».
بهتر از این نمیشد پرده از این دروغ و تزویر برداشت.
اینروزها و در معرکهٔ نبرد با اسرائیل، لحظهبهلحظه بیهوده بودنِ حتی یک ذره حُسن ظن به آمریکا عیان است.
کاش سادهاندیشان درس بگیرند.
@ebteda_ir
🔺
بچههای صداوسیما، هیچوقت مانند امروز، عزیز نبودند.
خیلی از این بچهها رو میشناسیم.
همواره دنبال میدانهایی بودند که ادای دین کنند به مردم و کشورشون. بچههایی مخلص و باغیرت، که خیلیهاشون هم البته غریبند و ناشناس.
خداقوت و خوشا به غیرتشون
🔺
بچههای صداوسیما، هیچوقت مانند امروز، عزیز نبودند.
خیلی از این بچهها رو میشناسیم.
همواره دنبال میدانهایی بودند که ادای دین کنند به مردم و کشورشون. بچههایی مخلص و باغیرت، که خیلیهاشون هم البته غریبند و ناشناس.
خداقوت و خوشا به غیرتشون
@ebteda_ir
🔺
رسانهها نوشتند: امشب شبکهٔ صهیونیستی #ایران_اینترنشنال به صورت زنده با جلاد قرن، نتانیاهو، مصاحبه کرد و مواضع او را با هدف شکستن مقاومت ایرانیها بازتاب داد.
چطور میشود ایرانی بود و همچنان این شبکه را دید و بهش اعتبار داد؟
🔺
رسانهها نوشتند: امشب شبکهٔ صهیونیستی #ایران_اینترنشنال به صورت زنده با جلاد قرن، نتانیاهو، مصاحبه کرد و مواضع او را با هدف شکستن مقاومت ایرانیها بازتاب داد.
چطور میشود ایرانی بود و همچنان این شبکه را دید و بهش اعتبار داد؟
@ebteda_ir
🔺
برای تحققِ آنچه اسرائیل و آمریکا طراحی کردهاند، حملهٔ نظامی و تخریب زیرساختها، شرط لازم است و نه شرط کافی.
شرط کافی، همراهی اجتماعی ایرانیان با این حمله، به شکلهای گوناگون است. تا این شرط، تحقق نیابد، طرح خباثتآلود دشمن، تکمیل نمیشود.
دقیقاً در همین نقطه است که کیفیت محاسبات آنها محک خواهد خورد.
تقلای شبانهروزی دشمن و زبانبازیاش با مردم، بواسطهٔ رسانههای کثیف وابسته، در همین راستا قابل تحلیل است.
بر این اساس، هوشیاری عمومی، قطعاً برهمزنندهٔ طراحی دشمن است بدون تردید.
شاید برخی از ما تصور میکنیم ما نمیتوانیم نقشی در مقابله با مکر دشمن داشته باشیم، اما آگاهی عمومی چیزی نیست که طراحان، از کنارش بسادگی بگذرند.
🔺
برای تحققِ آنچه اسرائیل و آمریکا طراحی کردهاند، حملهٔ نظامی و تخریب زیرساختها، شرط لازم است و نه شرط کافی.
شرط کافی، همراهی اجتماعی ایرانیان با این حمله، به شکلهای گوناگون است. تا این شرط، تحقق نیابد، طرح خباثتآلود دشمن، تکمیل نمیشود.
دقیقاً در همین نقطه است که کیفیت محاسبات آنها محک خواهد خورد.
تقلای شبانهروزی دشمن و زبانبازیاش با مردم، بواسطهٔ رسانههای کثیف وابسته، در همین راستا قابل تحلیل است.
بر این اساس، هوشیاری عمومی، قطعاً برهمزنندهٔ طراحی دشمن است بدون تردید.
شاید برخی از ما تصور میکنیم ما نمیتوانیم نقشی در مقابله با مکر دشمن داشته باشیم، اما آگاهی عمومی چیزی نیست که طراحان، از کنارش بسادگی بگذرند.
@ebteda_ir
🔺
مهمترین رویکردی که الان -لااقل در چند ساعت نخست پس از اعلام آتشبس- میتوان در پیش گرفت، پرهیز از تحلیلهای هیجانی و صدور حکم است.
اگر بنا بر تحلیل دقیق باشد، باید دادهٔ درست و حسابی در دسترس باشد.
دادهها پراکندهاند و بدلیل سرعت و کثرت اتفاقات جنگ، امکان تجمیع و تدقیق آنها فراهم نشده.
خیلی سریع باید دادهها را ـ از وضعیت میدانی و رزمی گرفته تا وضعیت اجتماعی و رسانهای ـ گرد آورد و تحلیلهای واقعبینانه بدست داد.
عجالتاً ادای احترام کنیم به پیشگاه شهدای این جنگ و بر دستوبازوی رزمندگان بیادعای سرزمینمان بوسه بزنیم تا بعد.
🔺
مهمترین رویکردی که الان -لااقل در چند ساعت نخست پس از اعلام آتشبس- میتوان در پیش گرفت، پرهیز از تحلیلهای هیجانی و صدور حکم است.
اگر بنا بر تحلیل دقیق باشد، باید دادهٔ درست و حسابی در دسترس باشد.
دادهها پراکندهاند و بدلیل سرعت و کثرت اتفاقات جنگ، امکان تجمیع و تدقیق آنها فراهم نشده.
خیلی سریع باید دادهها را ـ از وضعیت میدانی و رزمی گرفته تا وضعیت اجتماعی و رسانهای ـ گرد آورد و تحلیلهای واقعبینانه بدست داد.
عجالتاً ادای احترام کنیم به پیشگاه شهدای این جنگ و بر دستوبازوی رزمندگان بیادعای سرزمینمان بوسه بزنیم تا بعد.
@ebteda_ir
🔺
نیروی اجتماعی، باید دنبال انجام وظیفهٔ اجتماعیاش باشد، نه اینکه وقت و انرژی.اش را برای تحلیل نوع سوخت موشکها یا طراحی استراتژی جنگ تلف کند.
وظیفهٔ نیروی اجتماعی، کمک به حل شکافهای اجتماعی و ترمیم اجتماع است؛ تلاش برای تحقق عدالت و رفع نابرابری و هر مانع دیگری که در مسیر پایداری اجتماع باشد.
سالهاست نیروهای اجتماعی را در تلهٔ سیاستزدگی و فانتزیبازی گیر انداختهایم و آنها را از رسالت اصلیشان دور نگه داشتهایم؛ با مردم غریبهشان کردهایم!
حالا در معرکههای بزرگی مانند جنگ با اسرائیل، همین نیروها را آنچنان متحیر میبینیم که منتهای حرکت و اقدامشان، رصد رد موشکها در فضای آسمان است. و کمی هم حرص و جوش خوردن بخاطر اصابت یا عدم اصابت.
نیروی اجتماعی! به اجتماع برگرد. مردم را دریاب. موشکاندازها کارشان را بلدند و تا پای جان، پای وظیفهشان ایستادهاند.
🔺
نیروی اجتماعی، باید دنبال انجام وظیفهٔ اجتماعیاش باشد، نه اینکه وقت و انرژی.اش را برای تحلیل نوع سوخت موشکها یا طراحی استراتژی جنگ تلف کند.
وظیفهٔ نیروی اجتماعی، کمک به حل شکافهای اجتماعی و ترمیم اجتماع است؛ تلاش برای تحقق عدالت و رفع نابرابری و هر مانع دیگری که در مسیر پایداری اجتماع باشد.
سالهاست نیروهای اجتماعی را در تلهٔ سیاستزدگی و فانتزیبازی گیر انداختهایم و آنها را از رسالت اصلیشان دور نگه داشتهایم؛ با مردم غریبهشان کردهایم!
حالا در معرکههای بزرگی مانند جنگ با اسرائیل، همین نیروها را آنچنان متحیر میبینیم که منتهای حرکت و اقدامشان، رصد رد موشکها در فضای آسمان است. و کمی هم حرص و جوش خوردن بخاطر اصابت یا عدم اصابت.
نیروی اجتماعی! به اجتماع برگرد. مردم را دریاب. موشکاندازها کارشان را بلدند و تا پای جان، پای وظیفهشان ایستادهاند.
ابتدا | نوشتههای روحالله رشیدی pinned «@ebteda_ir 🔺 نیروی اجتماعی، باید دنبال انجام وظیفهٔ اجتماعیاش باشد، نه اینکه وقت و انرژی.اش را برای تحلیل نوع سوخت موشکها یا طراحی استراتژی جنگ تلف کند. وظیفهٔ نیروی اجتماعی، کمک به حل شکافهای اجتماعی و ترمیم اجتماع است؛ تلاش برای تحقق عدالت و رفع نابرابری…»
Forwarded from حسینیه هنر تبریز
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎶 داغ نهان
برخیز با داغ نهان! برگیر این بار گران!
روشن کن چشم جهان! خطبه بخوان زینب!
🔸محصول مشترک حسینیه هنر تبریز و حوزه هنری انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی
🎥 مراسم وداع و تشییع شهدای تبریز در جنگ تحمیلی صهیونیست
✅ @hoseiniyeh_honar_tabriz
برخیز با داغ نهان! برگیر این بار گران!
روشن کن چشم جهان! خطبه بخوان زینب!
🔸محصول مشترک حسینیه هنر تبریز و حوزه هنری انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی
🎥 مراسم وداع و تشییع شهدای تبریز در جنگ تحمیلی صهیونیست
✅ @hoseiniyeh_honar_tabriz
@ebteda_ir
🔺تبریزیها و مقاومت اجتماعیشان
تبریز یکی از اهداف اصلی دشمن در جنگ خرداد بود. شبیخون به استحکامات نظامی و فشار برای شکستن مقاومت نیروهای مسلح در این خطه، بهعنوان بخش مهمی از طرح حمله به ایران شناخته شد.
اهمیت تبریز، اما صرفاً از حیث مقاومت نظامی نبود؛ گزارشها و تحلیلهای مکرر، نشان میدهد شکستن #مقاومت_اجتماعی تبریزیها، ظاهراً نقطهٔ آغاز دومینوی فروپاشی اجتماعی ایرانیان فرض شده است. بر این اساس همزمانیِ فروپاشی دژ نظامی ایران در تبریز با فروپاشی دژ اجتماعی در اینجا، ارزش بسیار زیادی برای دشمن داشته است؛ و همچنان دارد.
پس از حملات ممتد دشمن به تبریز و تقدیم شهدای پرتعداد، نگاه مردم تبریز به فضای پیرامون، به شکل محسوسی کاملتر و دقیقتر شده و حالا لازم است افکار عمومی شهر گامهای دیگری برای استحکام مضاعف بردارد.
برای نمونه میتوان بر عملیات بازوهای رسانهای اسرائیل تمرکز داشت، که در روزهای جنگ، رسماً تریبون نتانیاهو و بخشی از ماشین کشتار دشمن بودند.
اینروزها همانطور که تنفر از ارتش جنونزدهٔ اسرائیل و آمریکا، در اوج است، به همان میزان نیز باید تنفر از ارتش رسانهای آنها در اوج باشد.
یافتههای پیمایش سنجش وضعیت مصرف فرهنگی تبریزیها (مرکز پژوهشهای شورای شهر تبریز ـ ۱۴۰۳) نشان میدهد ۴۸ درصد تبریزیها کمابیش شبکههای ماهوارهای را تماشا میکنند.
قابل توجه است که ۱۳ درصد از آنها تلویزیون #ایران_اینترنشنال را میبینند، حدود ۱۱ درصد #بیبیسی_فارسی و ۳ درصد هم #منوتو را.
این هر سه شبکه، هم در گذشته و هم امروز به شکل آشکاری، با صهیونیستها همپیاله بودهاند و در مدت جنگ تحمیلی اخیر هم بهعنوان دستگاه رعب و تطهیر در خدمت ارتش خونریز اسرائیل بودند. سفیدشویی جنایت اسرائیل و آمریکا و تلاش برای شکستن مقاومت اجتماعی مردم، کارویژهٔ آنهاست.
پس از توقف جنگ نیز همین طرح را دنبال میکنند و میکوشند با روایتهای جهتدار از داخل کشور و اتفاقات جنگ، پروژهٔ متلاشیسازی ایران را زنده نگه دارند.
فارغ از میزان تأثیرپذیری واقعی مردم از این رسانهها، آنچه الان و بهعنوان یک واکنش طبیعی و لااقل نمادین، مهم است، عدم مشروعیتبخشی به آنهاست. مشروعیتبخشی به این رسانهها، زنده نگه داشتن اعتبار آنهاست و منصفانه بهنظر نمیرسد که داغدیدگان و اولیای دم، در مهمانی قاتلان عزیزان خود حاضر باشند؛ حتی اگر قاتلان، خوشرنگترین سفرهها را برایشان بساط کرده باشند!
تبریزیها میتوانند روند اعتباربخشی به رسانههای خونآشام را متوقف کنند.
🔺تبریزیها و مقاومت اجتماعیشان
تبریز یکی از اهداف اصلی دشمن در جنگ خرداد بود. شبیخون به استحکامات نظامی و فشار برای شکستن مقاومت نیروهای مسلح در این خطه، بهعنوان بخش مهمی از طرح حمله به ایران شناخته شد.
اهمیت تبریز، اما صرفاً از حیث مقاومت نظامی نبود؛ گزارشها و تحلیلهای مکرر، نشان میدهد شکستن #مقاومت_اجتماعی تبریزیها، ظاهراً نقطهٔ آغاز دومینوی فروپاشی اجتماعی ایرانیان فرض شده است. بر این اساس همزمانیِ فروپاشی دژ نظامی ایران در تبریز با فروپاشی دژ اجتماعی در اینجا، ارزش بسیار زیادی برای دشمن داشته است؛ و همچنان دارد.
پس از حملات ممتد دشمن به تبریز و تقدیم شهدای پرتعداد، نگاه مردم تبریز به فضای پیرامون، به شکل محسوسی کاملتر و دقیقتر شده و حالا لازم است افکار عمومی شهر گامهای دیگری برای استحکام مضاعف بردارد.
برای نمونه میتوان بر عملیات بازوهای رسانهای اسرائیل تمرکز داشت، که در روزهای جنگ، رسماً تریبون نتانیاهو و بخشی از ماشین کشتار دشمن بودند.
اینروزها همانطور که تنفر از ارتش جنونزدهٔ اسرائیل و آمریکا، در اوج است، به همان میزان نیز باید تنفر از ارتش رسانهای آنها در اوج باشد.
یافتههای پیمایش سنجش وضعیت مصرف فرهنگی تبریزیها (مرکز پژوهشهای شورای شهر تبریز ـ ۱۴۰۳) نشان میدهد ۴۸ درصد تبریزیها کمابیش شبکههای ماهوارهای را تماشا میکنند.
قابل توجه است که ۱۳ درصد از آنها تلویزیون #ایران_اینترنشنال را میبینند، حدود ۱۱ درصد #بیبیسی_فارسی و ۳ درصد هم #منوتو را.
این هر سه شبکه، هم در گذشته و هم امروز به شکل آشکاری، با صهیونیستها همپیاله بودهاند و در مدت جنگ تحمیلی اخیر هم بهعنوان دستگاه رعب و تطهیر در خدمت ارتش خونریز اسرائیل بودند. سفیدشویی جنایت اسرائیل و آمریکا و تلاش برای شکستن مقاومت اجتماعی مردم، کارویژهٔ آنهاست.
پس از توقف جنگ نیز همین طرح را دنبال میکنند و میکوشند با روایتهای جهتدار از داخل کشور و اتفاقات جنگ، پروژهٔ متلاشیسازی ایران را زنده نگه دارند.
فارغ از میزان تأثیرپذیری واقعی مردم از این رسانهها، آنچه الان و بهعنوان یک واکنش طبیعی و لااقل نمادین، مهم است، عدم مشروعیتبخشی به آنهاست. مشروعیتبخشی به این رسانهها، زنده نگه داشتن اعتبار آنهاست و منصفانه بهنظر نمیرسد که داغدیدگان و اولیای دم، در مهمانی قاتلان عزیزان خود حاضر باشند؛ حتی اگر قاتلان، خوشرنگترین سفرهها را برایشان بساط کرده باشند!
تبریزیها میتوانند روند اعتباربخشی به رسانههای خونآشام را متوقف کنند.
@ebteda_ir
🔺اگر نیروی اجتماعی تَرک پُست کند!
آیا جامعۀ ایران، در نبرد با دشمنانش، مستعد آسیبپذیری اجتماعی نیست؟
هیچ تضمینی برای عدم آسیبپذیری وجود ندارد. فعال شدن ظرفیت فرهنگی و اجتماعیِ ناپیدای ایرانیان در ایام جنگ 12 روزه، یک نشانه و پیام مهم دارد و آن اصالت امر اجتماعی، حتی در تضمین امنیت ملی و دفع خطر حملۀ خارجی است. اگر بپذیریم که جنگ، بعد اجتماعی دارد و بخش مهمی از طراحی بزرگ دشمن، وابسته به محاسبات اجتماعی است، باید #نیروی_اجتماعی هم داشته باشیم؛ سازمان اجتماعی هم.
آیا نیروی اجتماعی داریم؟
ما همیشه نیروی اجتماعی داشتهایم. تاریخ فشردۀ انقلاب اسلامی، سرشار از ظهور و بروز نیروهای اجتماعی است. انقلاب که پیروز شد و مرحلۀ مبارزۀ سیاسی از سر گذشت، نیروهای فعال در این مبارزۀ طولانی، با تدبیر امام(ره) در ساحت امر اجتماعی آرایش گرفتند و به عنوان نیروی اجتماعی ظاهر شدند.
کار این نیروها آنچنان مهم بود که دستگاه ترور دشمن، بخش مهمی از نیروهای اجتماعی را هدف گرفت!
پس از پایان جنگ تحمیلی، زیرساختهای این سازمان اجتماعی با ابزار تردید و شبهه، مورد بازنگری و بازاندیشی قرار گرفت و بساطش به تدریج و با لطایفالحیل برچیده شد. روند این بازنگری، سریع و شوکآور بود و نیروهای اجتماعی در اثر این تجدیدنظرطلبی تخریبی، متشتت و پراکنده شدند. گروهی در نظام اداری (کارمندی) مستحیل شدند، گروهی رو به سوی #کار_فرهنگی نهادند و گروهی نیز راه #خیریهگرایی در پیش گرفتند.
امروز و پس از یک دورۀ متراکمِ حمله به زیرساختهای سازمان اجتماعی کشور، مرزها بههم ریخته و از نیروی اجتماعی، هویتزدایی و اعتبارزدایی و استقلالزدایی شده است. این استحاله زمانی رخ داد که امر اجتماعی، مخدوش و بیاعتبار شد و ذیل سیاست –به معنای فروکاستهاش- جای گرفت. نیروی اجتماعی نیز در نهایت، بخشی از پروژۀ سیاست شد و «ترکِ پُست» کرد!
او کجا باید میایستاد و کجا را میپایید؟
نیروی اجتماعی در نقطۀ گسستها میایستد؛ در نقطۀ نابرابری، تبعیض، فقر و فساد. نه برای نظارهگری و احتمالاً گاهی هیاهو؛ بلکه برای تحمیل ارادهاش در اصلاح و ترمیم گسستها و تغییر به نفع اجتماع. اما او را جای دیگری فرستادهاند. او جای دیگری ایستاده است. دور از گسستها و تعارضات.
دشمن، همچنان مترصد شبیخون است. نیروی اجتماعی میتواند مانعش شود. فقط باید او را به رسمیت شناخت. نیروی نظامی، ترک پست نمیکند. نیروی اجتماعی هم نباید ترک پست کند؛ یعنی نباید او را وادار به ترک پست کرد و با کار بیهوده، فرسودهاش کرد.
🔺اگر نیروی اجتماعی تَرک پُست کند!
آیا جامعۀ ایران، در نبرد با دشمنانش، مستعد آسیبپذیری اجتماعی نیست؟
هیچ تضمینی برای عدم آسیبپذیری وجود ندارد. فعال شدن ظرفیت فرهنگی و اجتماعیِ ناپیدای ایرانیان در ایام جنگ 12 روزه، یک نشانه و پیام مهم دارد و آن اصالت امر اجتماعی، حتی در تضمین امنیت ملی و دفع خطر حملۀ خارجی است. اگر بپذیریم که جنگ، بعد اجتماعی دارد و بخش مهمی از طراحی بزرگ دشمن، وابسته به محاسبات اجتماعی است، باید #نیروی_اجتماعی هم داشته باشیم؛ سازمان اجتماعی هم.
آیا نیروی اجتماعی داریم؟
ما همیشه نیروی اجتماعی داشتهایم. تاریخ فشردۀ انقلاب اسلامی، سرشار از ظهور و بروز نیروهای اجتماعی است. انقلاب که پیروز شد و مرحلۀ مبارزۀ سیاسی از سر گذشت، نیروهای فعال در این مبارزۀ طولانی، با تدبیر امام(ره) در ساحت امر اجتماعی آرایش گرفتند و به عنوان نیروی اجتماعی ظاهر شدند.
کار این نیروها آنچنان مهم بود که دستگاه ترور دشمن، بخش مهمی از نیروهای اجتماعی را هدف گرفت!
پس از پایان جنگ تحمیلی، زیرساختهای این سازمان اجتماعی با ابزار تردید و شبهه، مورد بازنگری و بازاندیشی قرار گرفت و بساطش به تدریج و با لطایفالحیل برچیده شد. روند این بازنگری، سریع و شوکآور بود و نیروهای اجتماعی در اثر این تجدیدنظرطلبی تخریبی، متشتت و پراکنده شدند. گروهی در نظام اداری (کارمندی) مستحیل شدند، گروهی رو به سوی #کار_فرهنگی نهادند و گروهی نیز راه #خیریهگرایی در پیش گرفتند.
امروز و پس از یک دورۀ متراکمِ حمله به زیرساختهای سازمان اجتماعی کشور، مرزها بههم ریخته و از نیروی اجتماعی، هویتزدایی و اعتبارزدایی و استقلالزدایی شده است. این استحاله زمانی رخ داد که امر اجتماعی، مخدوش و بیاعتبار شد و ذیل سیاست –به معنای فروکاستهاش- جای گرفت. نیروی اجتماعی نیز در نهایت، بخشی از پروژۀ سیاست شد و «ترکِ پُست» کرد!
او کجا باید میایستاد و کجا را میپایید؟
نیروی اجتماعی در نقطۀ گسستها میایستد؛ در نقطۀ نابرابری، تبعیض، فقر و فساد. نه برای نظارهگری و احتمالاً گاهی هیاهو؛ بلکه برای تحمیل ارادهاش در اصلاح و ترمیم گسستها و تغییر به نفع اجتماع. اما او را جای دیگری فرستادهاند. او جای دیگری ایستاده است. دور از گسستها و تعارضات.
دشمن، همچنان مترصد شبیخون است. نیروی اجتماعی میتواند مانعش شود. فقط باید او را به رسمیت شناخت. نیروی نظامی، ترک پست نمیکند. نیروی اجتماعی هم نباید ترک پست کند؛ یعنی نباید او را وادار به ترک پست کرد و با کار بیهوده، فرسودهاش کرد.