🔸️ کندن لاله واژگون در ترکیه تا ۱۵۰۰۰ دلار جریمه دارد/ در ایران سازمانی ۹۰ هکتار مراتع میانکاله را برای ساخت پتروشیمی واگذار می‌کند


حسین آخانی، استاد گیاه‌شناسی دانشگاه تهران:
▫️کشور همسایه ما ترکیه از کشورهایی است که قوانین سفت و سختی در مورد برداشت از گیاهان و جانوران بومی و حفاظت شده دارد. بر اساس سال‌ها تجربه همکاری با همکاران ترکیه‌ای می‌دانم که حتی نمونه‌برداری گیاهان برای تحقیقات علمی بسیار سخت و نیاز به مجوزهای لازم دارد. برای نمونه برداشتن برخی گونه‌های لاله واژگون در ترکیه تا ۱۵۰۰۰ دلار جریمه دارد. برداشت و تخریب زیستگاه نرگس دریایی تا ۹۰۰۰ یورو جریمه دارد

▫️همین خلا موجود در مورد وضعیت حفاظتی کشور را بارها از روسایی سازمان حفاظت محیط زیست درخواست کرده‌ام. متاسفانه ضعف این سازمان در این خصوص خسارت‌های جدی به کشور وارد می‌کند. این سازمان باید راهکار عملی و آسان اجرای ماده ۸ قانون حفاظت و بهره برداری منابع ژنتیکی را در دستور کار قرار دهد.

📌 گفت‌وگوی فرهاد طالبیان را در لینک زیر بخوانید:
khabaronline.ir/xntJS


@KhabarOnline_ir | khabaronline.ir

شهادت کاظم مصدق محیط بان عزیز پارک‌ملی گلستان توسط شکارچیان را به خانواده ایشان، خانواده محیط بانان زحمت کش پارک ملی گلستان و خانواده محیط زیست ایران تسلیت می گویم.
کاظم ۴۵ سال سن و دارای دو فرزند بود. او در منطقه کویلر در تاریکی شب مورد شلیک مستقیم شکارچیان قرار گرفت.
در سال ۱۴۰۰ نیز تاج محمد باشقره در سولگرد مورد حمله ناجوانمردانه شکارچیان قرار گرفت و شهید شد.
شنبه سیاه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ با حوادثی چون انفجار بندر شهید رجایی و از دست دادن کاظم مصدق عزیز بر شمار روزهای تلخ این سرزمین افزود. آرزو می کنم که خردمندی مسئولین بر لجمندی آنها چیره شود و با اصلاح جدی در حکمرانی مسیر آرامش را به کشور هموار کنند. این خاک و‌مردمانش شایسته تحمل اینهمه درد و رنج نیستند.

غم اگر به کوه گویم بگریزد و بریزد
که دگر بدین گرانی نتوان کشید باری
حسین آخانی
https://www.tgoop.com/environ_concerns

باغبان زاگرس در چنگال قاچاقچیان
https://qudsonline.ir/xc4jj

گربه دانی گیشا!
https://www.tgoop.com/environ_concerns

گیاهشناسی درس ۷۴
گیاه Anchusa azurea یک گیاه بسیار زیبا از تیره گل گاو زبان است که در تهران به فراوانی به صورت خودرو می روید. کرکهای زبر، گلهای آبی که در دراخل دارای دسته کرکی متمایل به سفیدند به راحتی قابل تشخیص است.
آنچه امروز به آن برخورد کردم فرم غیر عادی گیاه بود که ساقه های آن پهن شده و پر از گل بود. این شکل غیر عادی که به آن شگفتیfascination گفته می شود به دلایل مختلف در گیاهان ایجاد می شود، از جمله الودگی ویروسی، باکتریایی، قارچی و حتی موتاسیون ژنتیکی.
Anchus_azurea (Boraginaceae)
حسین آخانی

آقای زاکانی خجالت بکشید
حسین آخانی
زمانی زاکانی شهردار تهران مدعی بود که با توسعه حمل و‌نقل عمومی قصد ایجاد تحول در شهر تهران دارد‌. حتی گفته شد بناست که هزاران اتوبوس و مینی بوس برقی وارد ناوگان شهری شود. ولی آنچه در شهر شاهدیم، ادامه سیاست های ویرانگر پروژه سازی های بیهوده در شهر است، پروژه سازی برای ابر پیمانکاران بدون کوچکترین توجیه فنی. احتیاج به دانش و عقل زیادی ندارد که پل سازی در خیابان ستارخان و میدان توحید ناشی ترین و پر خطاترین پروژه ای است که می شود اجرا و‌توجیه کرد.
من نمی دانم چرا جامعه تخصصی در مقابل این ظلم به شهر تهران ساکتند. خیابان ستارخان بسیار کم عرض است و ساخت پل باعث کم شدن عرض خیابان و ایجاد یک گره ترافیکی جدید و مزاحمت جدی برای مردم و‌کسبه خواهد شد. همین الان به دلیل نوع کسبه این محل (غذاخوری ها)، مشکل جدی فضای پارک دارد.
نکته مهم آسیب شدیدی است که به منظر میدان توحید وارد می شود. من هر روز از میدان توحید عبور می کنم. اتفاقا کم تردد ترین جهت این میدان خودروهایی است که از ستارخان وارد چمران می شوند. کدام عقل سلیم باور می کند که اینهمه درخت قطع شود تا این پروژه بنا شود. در اتوبان چمران دو پل و رمپ دیگر هم در حال ساخت است. ایجاد این سازه ها درد ترافیک و آلودگی را حل نخواهد کرد. دنیا به این نتیجه رسیده است که ایجاد این سازه ها شهروندان را تشویق به استفاده از خودروی شخصی می کند.
آقای زاکانی پول این سه پروژه را به توسعه حمل و نقل عمومی اختصاص می دادید. اصلا می دادید به همان سوپر ابر پیمانکاران که صرف حمل و نقل عمومی کنند یا صرف امور خیریه و غیر خیریه کنند. بدون کوچکترین لکنت زبانی اینگونه پل سازی معنایی جز هدر دادن بیت المال نیست‌.
آقای زاکانی خجالت بکشید، ساخت این پل را متوقف کنید،این نفعی برای شهر ندارد.
https://www.ddinstagram.com/reel/DJSA354Kq0r/?igsh=YjBjbXgzcWM0bHJv

می گویند کشور برق ندارد. شهرداری تهران مرتب در حال چراغکاری خیابانهاست.
آقای زاکانی، آیا شهری که در آن زباله به بدترین شکلی مدیریت می شود با کدام استدلال می توان پذیرفت که بودجه های شهر را صرف این ریخت و‌پاش های بیهوده کرد؟
https://www.tgoop.com/environ_concerns

زیتون تلخ مهاجم خطرناک
حسین آخانی
گیاه زیتون تلخ (Melia azedarach)
یکی از گیاهان بشدت مهاجم جنوب آسیاست که به ایران وارد شده است. سالهاست که شهرداری ها در حال کاشت و‌توسعه بی رویه این درخت در همه جای ایران از تهران گرفته تا شمال و حتی شهرهای کویری هستند.
این درخت زیبا به دلیل سمیت بخشهای مختلف آن مقاومت بالایی در مقابل آفات دارد. در همه شرایط آب و هوایی رشد می کند و با برگها، گلها و تنه قشنگ خود مورد توجه شهرداری ها و پیمانکاران فضای سبز است. ولی این زیبای فریبنده سمی است. برگها و میوه های آن بشدت سمی است و باعث مسمومیت و حتی مرگ انسانها و برخی از موجودات می شود.
در طب سنتی از این گیاه به عنوان ضد قارچ و ضد انگل استفاده می شود، ولی این یک خطای بزرگ است چون خودش باعث مسمومیت و آسیب به سیستمهای گوارشی، تنفسی، قلب و عروق و عصبی می شود‌.
این درخت میوه های بسیاری تولید می کند که در طول سال روی شاخه ها و در خاک باقیمانده، که ضمن تاثیرات سمی، باعث رشد و اشغال محیط رشد سایر گیاهان می شود.
دستگاههای مسئول بایستی هر چه سریعتر کاشت زیتون تلخ را ممنوع و با روشهای فیزیکی نسبت به حذف آن، بخصوص در جنگلهای هیرکانی کنند.

هتل رامسر فرصتی برای بازیافت اعتبار ایران
حسین آخانی
روز ۱۸ و‌۱۹ اردیبهشت برای سفری کوتاه به دعوت شهردار رامسر برای بازید از باغ ۳۳ هکتاری روبروی هتل رامسر رفته بودم. مجموعه ای تاریخی و طبیعی با چندین کاخ موزه که در گذر زمان آسیب هایی دیده است. این باغ در فهرست آثار ثبت شده میراث فرهنگی است و مسئولین تلاش می کنند با ثبت جهانی اعتبار بین المللی بدست آورند. تلاش برای احیا و ثبت جهانی باغ بسیار ارزشمند است.
درست ۵۴ سال پیش در این هتل به همت اسکندر فیروز بزرگترین میثاق جهانی حفظ تالابها (Convention on wetlands) امضا شد. اسکندر در خاطراتش از سختی راضی کردن طرفین برای امضای معاهده می گفت. راضی کردن روسیه کاری بس دشوار بود که اسکندر به خوبی توانست به این افتخار تاریخی دست یابد.
تلاش برای حفظ و احیای باغ توسط شهرداری و میراث فرهنگی امری ستودنی است ولی نیاز به بررسی دقیق و علمی دارد‌. کل باغ را گیاه مهاجم زیتون تلخ اشغال کرده است که باید هر چه زودتر آنها را از محیط باغ حذف کرد. باغی در قلب جنگل های هیرکانی جای گیاه مهاجم نیست.
گویا هتل در اختیار بنیاد مستضعفان است‌. آنطور که اطلاعات بدست آمده حکایت می کند بنیاد در بازسازی هتل موفق نبوده است و ظاهرا بنای فروش آن را دارد.
به نظرم رسید که بنیاد مستضعفان در راستای مسئولیت اجتماعی خود این هتل برای تبدیل به یک مرکز تحقیقات محیط زیستی و میراث فرهنگی و طبیعی به وزارت علوم بدهد. وزارت علوم و سازمان حفاظت محیط زیست آن هتل را به یک مرکز بین المللی تحقیقاتی و تنوع زیستی تبدیل کنند. باغ ۳۳ هکتاری نیز به یک باغ گیاهشناسی تبدیل شود.
در مقایسه با بقیه شهرهای شمالی، رامسر کمتر در معرض آسیب است. به طرز شگفت انگیزی میزان زباله در شهر کمتر از سایر مناطق بود. جمعیت آن کم و مناسب تبدیل این شهر به یک کانون بین المللی تحقیقات محیط زیستی می باشد.
این ایده هنوز خام است، خواستم با انتشار آن باب یک هم اندیشی جدی را باز کنم. من می توانم با مسئولین دانشگاه تهران در این خصوص گفتگو‌ کنم. از همکارانم در وزارت علوم، سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت میراث فرهنگی می خواهم در اولین فرصت با تشکیل جلسه در این خصوص اولین قدم را بردارند. با شهردار رامسر که صحبت می کردم بسیار مشتاق همکاری بودند. قرار شد در اولین قدم با نصب پلاک گیاهان ارزش آموزشی و علمی پارک را برای بازدیدکنندگان افزایش دهند.

https://www.ddinstagram.com/p/DJel5bGKm6f/?igsh=cW1vN2tjOHBjN2hi

گفتگو در برنامه سلام صبح بخیر، شبکه ۳، ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴.
https://www.tgoop.com/environ_concerns/1997

مرجعیت تنوع زیستی
حسین آخانی
سالهاست که جایگاه مرجعیت تنوع زیستی بین وزارت امور خارجه، وزارت جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیط زیست محل دعواست. در آخرین دعوا سازمان حفاظت محیط زیست در ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ موفق شد که با تایید رئیس جمهوری در شورای عالی حفاظت محیط زیست، مرجع فعلی از وزارت جهاد کشاورزی را به سازمان برگرداند. دوستان من از دو  طیف با ارتباط با من سعی در یارگیری داشتند. ولی من کاملا سکوت کردم و علیرغم اینکه برخی فکر می کنند که پشت پرده نقشی در این انتقال داشته ام، خیالشان راحت که این کوچک، نه سر پیاز است و نه ته پیاز! 
ته دلم از این انتقال رضایت دارد ولی هیچ انتظاری ندارم که سازمان حفاظت محیط زیست -  با توان کارشناسی فعلی - بتواند قدم موثری در حفاظت از تنوع زیستی بردارد. با دوستان محقق مراکز تحقیقاتی (نه اجرایی!) در وزارت جهاد کشاورزی در خصوص توان تخصصی بالای آن مراکز کاملا همفکر هستم.
در دوره ای که آقای دکتر اسکندر زند مسئول این مرجعیت بودند کارهای خوبی انجام شد. ایشان تلاش کرد با همه در ارتباط باشد.
سازمان حفاظت محیط زیست باید قبول کند که فاقد مدیریت لازم و نیروی تخصصی برای جنبه های متنوع تنوع زیستی است. این ضعف با دعوت از چند نفر در یک‌ یا چند جلسه جبران نمی شود. لازم است یک برنامه کاملا دقیق داشته باشند و حتما با پژوهشگران وزارت جهاد کشاورزی و  دانشگاهها شبکه قوی تشکیل داده و کارهای تخصصی را به آنها بسپارد. اینکه در مصوبه شورای عالی محیط زیست، تدوین برنامه جامع تنوع زیستی هم اعلام‌ شده است، فرصت خوبی است. لازم است بودجه کافی این برنامه در بودجه سال آینده گنجانده شود. 
سازمان حفاظت محیط زیست باید چند اقدام مهم انجام دهد تا نشان دهد که شایسته انتقال مرجعیت بوده است. چهار اقدام زیر باید در اولویت قرار گیرد.
۱. در اولین اقدام سازمان باید اجرایی شدن بند "ب" ماده ۸ قانون حفاظت از ذخایر ژنتیکی در مورد گونه های بیگانه مهاجم را ممکن کند.  سازمان با تقویت ساختار خود و با کمک سایر سازمانها باید بتواند مانع موج ورود و توسعه گونه های مهاجم شود. این سازمان با همکاری سایر دستگاهها بایستی به ایجاد تشکیلاتی قوی و کارآمد در خصوص کنترل لجام گسیخته گونه های مهاجم اقدام کند.
۲.    اقدام دوم اجرایی شدن ماده ۵، آئین نامه اجرایی قانون حفظ ذخایر ژنتیکی است.
این ماده سازمان حفاظت محیط­ زیست را مکلف کرده  است فهرست منابع ژنتیکی انحصاری، گونه­ های حمایت و حفاظت ­شده یا در معرض تهدید براساس فهرست اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت و منابع  طبیعی را تهیه کند. واقعیت این است که سازمان فاقد نیروی کارشناسی این کار بزرگ است. لذا باید با تامین بودجه لازم این ماموریت را به تیمهای محققین ایرانی و خارجی بسپارد تا بر اساس آن بتوان ضمن آگاهی رسانی به مردم و‌دستگاههای مسئول، کمک کار مراجع قضایی در اعمال مفاد قانونی مربوط به تخلفات تخریب منابع ژنتیکی باشد.
۳. در دستورالعمل جدید ارزیابی های زیست محیطی ماده ای بگنجاند که "تایید هر پروژه عمرانی که باعث نابودی و فرسایش گونه ها و جوامع گیاهی و جانوری حفاظت شده باشد ممنوع است و دستگاه مربوطه موظف است قبل از هر فعالیتی از عدم آسیب به جمعیت بومی در محدوده اجرای پروژه و یا در محیط طبیعی خارج آن اطمینان حاصل کند‌.
۴. سازمان از ریاست جمهوری و وزارت علوم بخواهد که اقدام به ایجاد موزه تاریخ طبیعی نموده تا انجام تحقیقات گونه های زیستی از یک قرن آشفتگی و به هم ریختگی نجات پیدا کند. من به عنوان کسی که خودم در سازمان زمانی موسس بخش گیاهشناسی موزه تاریخ طبیعی بودم، به طور قطع یقین می دانم که این در توان سازمان محیط زیست نیست و نیاز به قوی ترین بدنه اعضای هیئت علمی دارد که در حال حاضر فقط در دانشگاهها و وزارت جهاد کشاورزی وجود دارند. 
  موفق باشید!
khabaronline.ir/xnyp8
https://www.tgoop.com/environ_concerns

جهنم در بهشت
بدون تردید شهر رامسر یکی از زیباترین شهرهای ایران است، بهشتی در جنگل هیرکانی. ولی زمین خواری، برج سازی، تخریب جنگل، ورود گونه های مهاجم ناشی از دخالتهای ثانویه در فضای سبز بومی، این بهشت را به جهنم تبدیل کرده است. دیدن صحنه برجهای سر به فلک کشیده در دل جنگل آدم را بد جوری رنج می دهد. رساندن آب به اینهمه برج، یعنی خشکاندن منابع آبی که باید در جویبارها، چشمه ها و‌ رودها جریان داشته باشد تا درختان و گل ها و جانوران از آنها استفاده کنند.
نکته دردناک اینه که اغلب این ساختمانها ساخته نمی شوند که آدمها در آنها زندگی کنند، آنها ساخته می شوند که معامله شوند و سالی حداکثر چند هفته مورد استفاده قرار گیرند. بسیاری از آنها به دلیل کم توجهی بعد از چند سالی متروکه و مخروبه خواهند شد.
تنها امید من آن است که با کنترل جمعیت - آنطور که در گیلان رخداده است - دیگر کسی نباشد که مشتری این ساخت و‌سازها باشد. درست مانند ایتالیا که تا دلت بخواهد ساختمانهای خالی بی صاحب دیده می شود.
#حسین_آخانی
https://www.tgoop.com/environ_concerns

مرگ چیتگر: درختان می افتند، برج ها بلند می شوند.
https://www.tgoop.com/environ_concerns

چرا تحمل نشدند؟
در این خشکسالی مدیریتی، در این ورشکستگی مدیریتی که ابر و باد و مه و خورشید و فلک از گزینش و جناح و انواع مافیاها و سفارش ها گرفته تا فرار از سرزمین و یا عزلت نشینی، هر از چند گاهی شماری از آدمهای دلسوز از فیلترها می گذرند تا نشان دهند که امید هنوز نمرده است.
ابراهیمی کارنامی، مدیری جسور، مردمی، صادق و رک از مازندران برکنار شد. فقط به خاطر خودش نمی خواهم دلایلی که برکنارش کردند را قلمی کنم. ولی چنان به او بی احترامی کردند که خودش هم نمی دانست جانشینش پشت در است.
زهرا یزدانی، کارشناس جسور، دلسوز و دقیقی که اصلا ما باورمان نمی شد، مدیر کل شود. وقتی به او پیشنهاد کردند از من مشورت گرفت. تشویقش کردم برو جلو. دفتر ارزیابی مهمترین گلوگاه سازمان است و بهتر از خانم یزدانی کسی نبود که چون شیر جلوی طرح های فاجعه آور را بگیرد. ولی همانی که او را آورده بود کله پایش کرد.
ابوعلی گلزاری داستانی طنز گونه دارد. به او پیشنهاد شد که مدیر کل دفتر پسماند شود. او به حق یک چهره بین المللی، خوش فکر و ممتاز در زمینه پسماند است. او را قبل از آنکه بهش حکم دهند برکنار کردند!
خسته نباشید خانم انصاری.

روز جهانی تنوع زیستی
۲۲ می روز جهانی تنوع زیستی است.
تردیدی نیست که پژوهشگران تنوع زیستی، بخصوص تاکسونومیستها از خوشبخت ترین انسانهای روی کره زمین اند. ما نه تنها موجودات را می شناسیم بلکه همیشه در جستجوی گونه های بیشتری هستیم. من از خوشبختهای روزگارم. شاید سختی های زیادی در زندگی ام داشتم، ولی سفر به همه ایران و ۲۳ کشور جهان شانس کمی برای من نبوده است. اگر چه هنوز خیلی جاهای دنیا هست که دوست دارم ببینم ولی دیدن کشورها و جاهایی مانند برزیل، مکزیک، ژاپن، یونان، جزایر قناری، سیسیل و کاپری، بخشهای مختلف روسیه و آمریکا و بسیاری از کشورهای منطقه فرصتی بود که ببینم و بیاموزم. در این پست به شکل تصادفی ۲۰ عکس انتخاب کرده ام که خاطرات این سفرها را زنده نگهدارم.
1. UK, Lime Regis, 2006
2. Japan, Nagano, 2000
3. USA, Washington DC, with Eskandar Firouz, 2016
4. IRAN, Golestan National Park, 2003
5. Turkmenistan, Caspian Sea Coast, Krasnovosk, with Dr. Lalymenkov and Aman Geldykhano, 2004
6. Pakistan, Karachi, 2003
7. UK, with Gillean Prance, Lime Regis, 2006
8. Italy, Capri Island, 2003
9. Mexico, 2018
10. Canary Islands, Euphorbia canariensis, 2002
11. Russia, Kalmykia, 2012
12. UK, London, Kew Botanic Garden, with Mark Chase, 2016
13. Czech Republic, Prague, Old Botanical Book Exhibition, 1997
14. Germany, Munich Botanical Garden, 1994
15. Germany, Alp Mountains, 1995
16. Germany-Austria border, Berechtesgaden National Park, 1998
17. Italy, Sicily Island, 2019
18. USA, Washington State University, 2005
19. Brazil, Porto Alegre, Dicksonia, 2002.
20. Iran, Fasham, with my friend Prof. Zare, 22.5.2025
#حسین_آخانی
https://www.ddinstagram.com/p/DJ-CcFioKPj/?igsh=cGgxMDBleHM4aXhn

راش هیرکانی هم اندمیک‌ شد
در روز تنوع زیستی چه چیزی به اندازه این مقاله می توانست دل من را شاد کند. آخرین شماره ژورنال Willdenowia چاپ برلین مقاله ای جالب از یکی از برجسته ترین محققان درخت شناس دنک و همکارانش (Denk et al) منتشر شده است. این مقاله که بر پایه مطالعات چند وجهی از فسیل تا مطالعات مدرن مولکولی (پلاستوم) قرار دارد، حاوی یک نتیجه بسیار هیجان انگیز در مورد راش ایرانی است. ما بر اساس منابع تا به حال نا علمی راش ایران را Fagus orientalis می شناختیم.
مقاله جدید نشان داده است که راش ایرانی جدید است و نام آن Fagus caspica گذاشته شده است.
این یافته علمی ارزش جنگل های هیرکانی را بسیار بالاتر از آنی که فکر می کردیم نشان می دهد‌.
آیا به راستی جنگل هایی که واجد چنین ذخایر ژنتیکی منحصر به فردی هستند باید مورد تاخت و تاز زمین خواران، جنگل خواران و گونه های مهاجم قرار گیرد؟
برای مطالعه اصل مقاله به لینک زیر مراجعه کنید:
https://bioone.org/journals/willdenowia/volume-54/issue-2-3/wi.54.54301/A-subgeneric-classification-of-Fagus-Fagaceae-and-revised-taxonomy-of/10.3372/wi.54.54301.full

مصاحبه با  مجله محیط زیستی ایتالیایی Renewable Matter پیرامون معضل فرونشست ایران، معضلات مدیریتی تهران به عنوان یکی از آلوده ترین پایتخت های دنیا، توسعه سامانه آنلاین فرونشست برای ایران و آخرین نتایج آن بر اساس یافته های تحقیقاتی و علمی

▪️در انتهای این مصاحبه خبرنگار پرسید آیا برای رفع مشکل فرونشست در ایران می‌توان کاری کرد؟ پاسخ ساده من این بود: خیر، سطح بحران ها بخاطر سهل انگاریهای گذشته به قدری گسترده شده در شرایط فعلی کاری از دست هیچ کس ساخته نیست.

▪️همچنین اشاره داشتم ریشه و عامل همه این معضلات انسانی هستند. مسائل تغییر اقلیم فقط شرایط را سخت تر کرده. ریشه اصلی همه مشکلات همان خشکسالی مدیریتی است

@mahdi_motagh

https://www.renewablematter.eu/subsidenza-teheran-sprofonda-costo-nascosto-dell-acqua

زندگی در عصری که موش ! گربه می گیرد
✍️بهزادانگورج
در این فیلم به وضوح مشاهده می شود که موشی فربه و مغرور گربه ای را دنبال می کند ! زندگی در این محیط غیر طبیعی چگونه زیباست، وقتی موش گربه می گیرد ؟. ما فراتر از دیگر ملل ! مردمی عاطفی و دلسوز هستیم و در احوال کلیه افراد و جامعه، شکلی از احساس افراطی بر رفتار عقلانی ما حکم فرما شده است.
چنین رفتاری اساسا غیر طبیعی است و هیچ همگامی با محیط طبیعی در آن محسوس و ملموس نیست. ما فقط به شانس نیاز داریم همان نکته فصیحی که وینستون چرچیل گفت:
«من ترجیح می‌دهم برای کسی نه سلامتی آرزو کنم و نه ثروت،  فقط شانس. چون بیشتر کسانی که در کشتی تایتانیک بودند… هم سالم بودند و هم ثروتمند. اما تعداد کمی از آنها خوش‌شانس بودند.»
ما نسل بد شانسی بودیم و در چاه استراتژیک گیر افتادیم و هیچ راه مفری برایمان نیست. وقتی سیاست‌زدگی بر شایسته‌سالاری سایه بیاندازد، قربانی ها مختلف و متنوع می شود، از سلامت و معیشت و امنیت غذایی و... همه را در بر می گیرد و هیچ فرقی با هم نمی کنند.
وقتی در عصری موش در جامعه گربه می گیرد ! مار کبری هم می تواند از اطاق ایزوله بیماران قلبی CCU بیمارستان آق‌قلا سر در آورد و در نتیجه مدیریت ناکارآمد ! آخرین سنگر سلامت جامعه را به سخره بگیرد، این واقعه چیز عجیبی در چنین اوضاع بل بشویی نیست.
در شفت نیز یک بانوی روستایی در اثر گزیدگی و هاری سگ می میرد و کسی مسئولیت کم توجهی به درمان زخم های باز این بانو را نمی پذیرد و تاسف آور این است که چنین واقعه به خبر تکان دهنده تبدیل نمی شود و بهداشت محیط و محیط زیست ! به جای گوش دادن به هشدارهای متخصصین امر در جمع اوری سگ های بلا صاحب ! گوششان به سمت افراط در اندیشه های احساسی افراد جامعه است و از انجام وظیفه بر حسب اقدام مبتنی بر رفتار عقلانی دور می شوند.
وقتی موش در جامعه گربه بگیرد دادستان دیوان محاسبات کشور هم به جای عمل کردن و اقدام قانونی بر علیه ترک فعل وزارت نیرو ! می آید برای مردم از کشف یک مزرعه ماینر روایت می کند، که به اندازه ده استان برق مصرف می کند. مشخص نیست چرا مردم باید تاوان ناتوانی وزارت نیرو در کنترل برق دزدی ها ! را با جدول خاموشی بدون تبعیض بدهند ؟ و برق صنایع مختلف قطع شود و قطعی برق بهانه ای برای افزایش دو برابری قیمت سیمان شود و ستون های صنعت ساختمان را به لرزه درآورد.
وقتی موش در جامعه گربه بگیرد به دامداران برای تولید تسهیلات بانکی نمی دهند و در فرایند تامین مالی برای تولید اختلال ایجاد می کنند، اما برای واردات گوشت ۱،۲ میلیارد دلار ارز اختصاص می دهند ! تا فساد اداری اقتصادی گوشت قرمزِ بنجل، بی‌کیفیت و پُر از چربی از خارج وارد کند و دامدار ایرانی را ورشکست شود و قیمت‌ گوشت پایین نیآید و مشکل معیشتی مردم حل نشود. چرا همه جا شاخ و دم پروژه نفوذ را می شود دید ؟
وقتی موش در جامعه گربه را فراری می دهد ! نشانگر یک اوضاع آشفتگی در محیط طبیعی است و حاوی این نکته است که هیچ چیزی سر جایش نیست. حتی اعطای تسهیلات بانکی با رویه دیگری تحت عنوان تامین مالی دنبال می شود و مولدسازی در ساختار اداری راه می افتد و اموال عمومی در اختیار دستگاه های اجرایی را می فروشند و بعد از مدتی البته در دولت بعدی گزارش کشف فساد می دهند.
همه می دانند تامین کنندگان در حلقه تولید و کارآفرینی !!! صاحبان سرمایه بادآورده حاصل از احتکار هستند، که اغلب محصولات تولیدی هر بخش از صنعت کشور را پیش خرید می کنند و آنها هستند به جای مسئولین ! عرضه تولیدات به بازار را تنظیم می کنند و رل کاهش و افزایش قیمت را به دست می گیرند.
وقتی در جامعه ای موش ! گربه می گیرد و ناتوانی گربه در شکار موش آشکار می شود، مردم باید بدانند که یک راه بی بازگشتی را طی کنند و زمانی برای تکرار و زندگی ندارند.
https://www.aparat.com/v/d43s4kf

ابتذال در دوره های دکتری
حسین آخانی
حتما بسیاری از شما فایل صوتی فردی که به من زنگ زده بود و به من فحاشی می کرد و می گفت شما و‌ پسرت را می کشم شنیده اید. بعد که تلفن آن فرد شناسایی شد، مشخص شد که او دارای مدرک دکتری است و مردم به او آقای دکتر می گویند! آن فرد با آن مدرک جواز درمان می گیرد، کاسبی می کند و حتما خیلی جاها هم باور دارند که او دکتر است؛ یک لات دکتر به تمام معنی!
این فیلم هم نمونه دیگری از ابتذال در دانشگاههای کشور است. من کاری به شایستگی آقای بیرانوند به عنوان چهره ورزشی ندارم. او به عنوان یک چهره ملی جایگاه خودش را دارد و مردم و دوستدارانش هم او را دوست دارند، درآمد خوبی دارد و صد البته حقش است.
اما به عنوان یک دانشگاهی از انتشار این گفتگو در رسانه ملی احساس درد کردم، عرق شرم بر پیشانی ام ریخت و البته خیالم هم راحت شد. چون مدتهاست که می دانم در دانشگاههای کشور، چه دولتی و چه غیر دولتی کنکورهای دکتری و‌کارشناسی ارشد به اوج ابتذال رسیده است.
اگر مملکت حساب و‌کتاب داشت بعد از این مصاحبه بلافاصله همه دست اندرکاران کنکوری که پذیرفته شدگانش به این شکل انتخاب می شوند را دستگیر می کردند. درد آن نیست که به جناب بیرانوند دکتر بگویند یا نگویند، درد آن است که او شانس بالایی دارد که بعد از دکتر شدن حتی استاد دانشگاه شود. مگر نمونه های اینچنینی که این لباس را پوشانده اند کم هستند، جرات ندارم نام ببرم، ولی در فضای مجازی پر است از نامهای آنها و البته صدها و هزاران نامی که شما نمی شناسید ولی هستند تا آخرین خاکریزهای علم کشور را ویران کنند.
من مقصر این ابتذال را شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم می دانم که به هر کس اجازه می دهد دانشجوی دکتری بگیرد. در این سالها با توسعه بی رویه مراکز آموزش عالی اعضای هیئت علمی برای ترقی به دانشجوی دکتری و کارشناسی ارشد نیاز دارند. برای این همکار نماها مهم نیست که آنکسی که دکتر می کنند سواد دارد یا نه. هر فارغ التخصیل کارشناسی ارشد و دکتری برای آن فرد کلی امتیاز دارد و باعث بقایش می شود.
وقتی مستعدین کشور می بینند که دکتر شدن به دردشان نمی خورد، یا قید دکتری را می زنند و یا می روند خارج از کشور. آنوقت کسانی که اصلا درک درستی از دکتری ندارند و صرفا می خواهند از عنوان آن در جامعه بهره ببرند و یا وابستگانی که با مدرک دکتری بدون دردسر شغلهای بالا را درو می کنند، می آیند و لباس دکتری می پوشند. جلسات دفاع نمایشی برگزار می شود و آقا و خانم دکتر از دل نظام آموزشی فاسد زائیده می شود.
https://www.ddinstagram.com/reel/DKJqK8EI2c5/?igsh=MTVhdGd2MjFyMWE4cw==