Telegram Web
#عاشقانه۱

آغوش دستانت آسمانست
و قلب من
پرنده ی بی تاب

دستانت را که باز کنی
پرنده

به آسمان خواهد پرید


#داتیس_مهرابیان
@esmaeilmehrabiandatis
«دی به آذر » دومین جشن از جشن های دیگان همایون باد!

رسد ، دومین جشنِ دیگانِ شاد
دیِ روشن از آذرِ نیکزاد

دیِ آذر _افروز را ، بِهرَوان !
تو جشن و چَمی از نیایش ، بدان !

نیایش به درگاهِ شادآفرین
خِرَد_ آذرین را ، به اندیشه ، بین !

که دیگانش از «دی به آذر» ، سرور
شکوفد گلِ عشق در جشن و سور



#داتیس_مهرابیان
@esmaeilmehrabiandatis
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«دی به آذر » دومین جشن از جشن های چهارگانه دیگان خجسته باد

به دی ماه و در روزِ خُرّم_ نگار
پس از جشنِ نامِ خداوندگار

که یاد آورِ شادی و خُرَّمیست
خِرَد ، شادگاهست و غمزاد نیست

پس از بزمِ شاهی ، به خوانِ نَدار
تهیدست و شَه ،هر دو ، بر یک مدار

رسد ، دومین جشنِ دیگانِ شاد
دیِ روشن از آذرِ نیکزاد

دیِ آذر _افروز را ، بِهرَوان !
تو جشن و چَمی از نیایش ، بدان !


#داتیس_مهرابیان
@esmaeilmehrabiandatis
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👆نقاشی چاپ شده بر رویه(جلد ) نشریه persia در شهر کُلن آلمان
اثر؛ داتیس مهرابیان

🍷🥂 #پیاله_ای_با_خیام 🍷🥂

(مجموعه صد وده تضمین از رباعیات خیام )
سروده ؛ داتیس

"خیزیم و دَمی زنیم ، پیش از دمِ صبح"
در بازدمی ، معطَّر از مریمِ صبح

روزی برسد که بی نَفَس در دلِ خاک
باشیم و نباشد این نَفَس ، همدمِ صبح


#داتيس_مهرابيان
@esmaeilmehrabiandatis
🍃🌹🍃
#هزار_اندیشه_نیک

به گفتارِ زرتشتِ عشق آفرین
به نیکی بپرداز و نیکی ببین

بهشت و جهنم ، به پندارِ ماست
جهان ، نقشی از گفت و کردارِ ماست



🖌 #داتیس_مهرابیان

@esmaeilmehrabiandatis
#زرتشت_نامه
#سروده_داتیس_مهرابیان

#زندگینامه_فرزانه_ایران_باستان_زرتشت
#خرد_نامه_بخش_زرتشت_نامه
#ابیات_۱۱۳۲_تا_۱۱۴۴


درخشید فَرزان و پرسش از او
خِرَدورزی آورد و روی نکو

به گاتا که گفتارِ پاک اَشوست
چنین «بِه ! خِرَد» فَر و فرزان اوست ؛

#گاتا_هات_۴۳_بند_یازده ؛

خِرَد ! ، ای سپَنتای جان و روان !
رسا دانشِ روشن و بیکران !

من آن دَم  تو را ، نیک  دریافتم
که در خود  ، شناسنده ،  زَر یافتم

زَر _اندیشه ی نیک آمد ،  فراز
جهان گشت با جانِ من ، همنواز

درخشنده ، اندیشه بارِ خِرَد
نیوشیدم از ،  نوبهارِ خِرَد

سِپَنتا _سخنهایت  ای  آشنا !
دمید از دَمِ  چشمه ،  آیینه _ زا

فروزنده ،  کوشیدم از بهمنی
که از راستی ، گویَم و  روشنی

و دانستم آنست ، جانکاه و سخت
که دینِ خِرَد ، بَر نشینَد ، به تخت

بسی دور و دشوار ، در هازمان
شود باروَر ،  باورِ مردمان

من اما ، هر آنچه که نزدِ خِرَد
نِکو _ راه ، سوی بِهی ، می بَرَد

به اندیشه ای ، همچو پَرهامِ نیک
رسانم  به پایان و فرجامِ نیک



ادامه دارد...

📚🌸🍃🌸🍃

#کانال_آثار_شعر_نقاشی_داتیس
@esmaeilmehrabiandatis
Music
Zoroastrian
چند بند از گاتهای اشو زرتشت به خود زبان گاتایی و با آوایی دلنشین و آرامشبخش.

کانال جهانبینی و هستی شناسی زرتشت

┏━━━❀❀❀━━━┓
@jahanbini_Zartosht
┗━━━❀❀❀━━━┛
@esmaeilmehrabiandatis
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎖ویژه برنامه درگذشت اشو زرتشت

📻مستند

🎞"اشوزرتشت "
' از کلام هیربد کوروش نیکنام '

🎙آرش وندا تقدیم میکند

📡تهیه و پخش از رادیو زرتشتیان ایران

@zntv1

✉️ارتباط با ما

@zntv_1

🌺این برنامه را برای دوستانتان ارسال نمایید🌺
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آزادی

آزادی
پرنده ی کمیابی ست
با سایه ای مُبهم

که تنها در کتابها
پرواز می کند.



داتیس مهرابیان

@esmaeilmehrabiandatis
👆نقاشی سبک مینابْسْتِره ، سبک نوآورانه داتیس مهرابیان ،
اندازه اصلی اثر ؛ ۱۸۰ در ۱۸۰دسانتیمتر

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂

#جغرافیای_عشق

می شود از کابوسِ بمبِ خوشه ای
زیر خوشه خوشه ی انگور پرید


جهان ، مست برقصد
و مرزها تِلو تِلو ، در جغرافیا محو شوند

من
عاشقِ دختری از اورشیلم

در طاق های ضربیِ مراکش
کوزه های لاله جین را
شراب بریزم

دیر نیست آنروز ؛

که تو ببوسی لبانم را
بی آنکه بپرسم از نژادت
بی آنکه بپرسی آیینم را.



#داتیس_مهرابیان

@esmaeilmehrabiandatis
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کانال آثار داتیس مهرابیان
#آیینهای_شامانی_در_ایران_باستان #جشنهای_دیگان #سروده_داتیس_مهرابیان #دیگان۳ #بخش_چهل_و_سوم 🔥🔥🔥🔥🔥🔥 سرآغاز ماهست ، نامِ نگار فروزنده ، خورشیدِ لبخندِ یار به دی ماه و در روزِ خُرّم_ نگار پس از جشنِ نامِ خداوندگار که یاد آورِ شادی و خُرَّمیست خِرَد…
#آیینهای_شامانی_در_ایران_باستان
#جشنهای_دیگان
#سروده_داتیس_مهرابیان

#دیگان۵
#بخش_چهل_و_پنجم

#جشن_روز_دی_به_مهر
#سیر_سور #جشنواره_تبیکان #جشن_دی_به_دین

🔥🔥🔥🔥🔥

به گاتا چنین گفت زرتشت پاک
که شادی خِرَد را کُنَد تابناک

خِرَد ، گلشنِ مهر و فرزانگیست
و دی ، آفرینشگرِ زندگیست

🍃🌸🍃

بگردد زمان ، هفت روزِ دگر
دیِ تندرستی ، رَسَد شادخَور

که رقصند مردم به شادی ، زریر
سرور آفرین ، در دَمِ سور سیر

و دیگانِ سوم ، بدان ! نیکچهر !
شود نیمه ی مَه ، به پا ، «دی به مهر»

که فردای آن روز ، مهر است و نور
گِره خورده دیگان ، به مهر و سرور

سپیده دَمَش ، سیبِ سرخ است ، هور
صبا ، عطرِ نرگس ، بیارد ز دور

«تَبیکان»به پا می شود ، پُر گُهَر
فرا جشنِ تندیس و رنگ و هنر

دَمِ سیب_ سیمایی و سَروَری
دیِ شادمانِ هنر پَروَری

به هر سو ، هنرمند ، بر تختِ زَر
جهان را ، گرانمایه گیرد به بَر

غروبش بر آتش گذارند ، چند
گلِ سنبل و دانه‌های سِپَند

و جشنِ چهارم ، شود «دی به دین»
گلِ بوسه از روی دلدار ، چین !

فروزنده ، بهروزِ پاکیزگی
سرورِ دل افروزِ پاکیزگی

دَمَد روزِ بیست و سه از ماهِ دی
دوباره ، بجوشد لب از ، جامِ می

دی آغازِ جشنِ بهار آوریست
به گیتی ، کیانایِ شاد اختریست

به همنامیِ روز و ، هم ماهِ دی
به دلشادیِ مردم از ، فَرِّ « کی »

چنین است دیگان ، ستونش چهار
به جشن است و شادی ، دلِ روزگار


ادامه دارد...

🔥🔥🔥🔥🔥🔥

📚واژه نامه ؛

گاتا ؛ گاتها ، سروده های رازوری و خودشناسی و خردورزی زرتشت. فرزانه بزرگ در گاتهایش خِرَد رسا ، اهورا مزدا را «آفریننده ی زندگی » نام می دهد.
شادخَور ؛ شادخواری ، «می »نوشی
جشن سیر سور ؛ یا سیر شور ، جشن و سوری در روز چهاردهم دی ماه است ، جشنی که با خوردن سیر و سبزیجات همراه با آب انگور بوده است و باور بر تندرستی با خوردن سیر و برابر شدن با سرما بوده است و نیز این روز با جنگ جمشید و اهریمن در پیوند است.
زریر ؛ تیز خاطر در اَوِستا به معنای زرین جوشن است .
هور ؛ خور ، خورشید
دی به مهر ؛ جشن سوم دیگان است ، روز سیب سرخ ، در سپیده دمان این جشن ، ایرانیان سیب می خورده اند ، گل نرگس را می بوییدند و غروب هنگام ، گل سنبل بر آتش می نهادند که در این کار باور به آرامش و آسایش ، شادمانی جاودان و دوری از فقر ، بدی و خشکسالی بوده است.

تبیکان ؛ یا بتیکان ، شاید تغییر یافته ی واژه ی دیبکان باشد ، نام جشن یا جشنواره‌ی هنر و تندیس سازی بوده است زمان آن روز پانزدهم دی ماه مزدَیسناست ، در این روز مردم بر بامها یا در راهرو خانه ها و در گذرگاهها تندیس هایی می ساختند و در پایان روز ، آن ساخته ها را از بین می بردند و در این کار باور به دوری از اهریمنان و روانهای بد بوده است ، ساختن سازه های زیبا و سپس ویران کردن آنها انرژی های بد را از انسانها دور می کند و خلاقیت و دل نبستن را می آموزد.

دی به دین ؛ واپسین جشن دیگان ، روز جشن پاکیزگی و پاکی تن و روان بوده است. زمان آن بیست و سوم دی مزدَیسناست.
کی ؛ شاه
«کی» یا کَی ، کَوی اَوِستایی به معنای شاه و فرمانروا ، عنوانی ویژه شاهان ایرانویچ و نیز شاهان داستانهای کیانی است ، کیان جمع «کی» است.
و نیز ، در باور سومریان «کی» ایزدبانوی زمین بوده است ، کی و آنو با یکدیگر برادر و خواهر ، از فرزندان انشار و کیشار بوده اند ، در باور آنها آنوناکی فرزند « کی » بود ، کی به همراه انلیل ، کنترل زمین را به دست داشت.

#آثار_قلم_و_قلم_موی_داتیس
@esmaeilmehrabiandatis
کانال آثار داتیس مهرابیان
Video
به مناسبت هشتم دی ماه روز «رادمان پور ماهک » یعقوب لیث صفاری ، بخشی از رادمان نامه سروده داتیس مهرابیان

آوا ؛ مهربان کیخسرو دهقانی
شعر ؛ داتیس مهرابیان

خوانش بخشی از رادمان نامه ، سروده ی داتیس مهرابیان ، بر مزارِ شاه آزادمردانِ ایران ، رامان پور ماهک ، یعقوب لیث صفاری

🌹🔹🌹🔹🌹🔹🌹🔹

شَه آبادِ دزفول ، نامش سِتُرگ
که در بَر ، گرفته است ، مردی بزرگ

اَبَر شهریاری نکو ، ماهکان
بهین نامش از پارسی ، رادمان

همان پورِ ماهَک ، یَلِ سیستان
همان رویگرزاده ی پهلوان

به یعقوبِ لیث است ، چون نامدار
نِکو نامِ او را ، گرامی بدار

کَز او پارسی ، زنده شد ، فَر نِشان
چو ققنوسی از ، آتشِ باستان

خِرَد یاور او بود و آماج داشت
چو بَرزیگری مهربان ، دانه کاشت

از آن دانه ، آمد نهالی ، به بار
به پردیسِ فردوسیِ نامدار

درختی تناوَر شد و میوه داد
که شَهنامه ، نامیدَش آن نیکزاد

اگر رادمانی ، نبود ، این نبود
زبانِ عرب را ، از ایران زدود


🌹🌹

 رادمان ، پور ماهک ، کُهرُمان(قهرمان) پایداری ایرانیان در برابر یورشگران و فرهنگ بیگانه پرستی و تازی پرستی بود.

از زمان تازشِ نو مسلمانانِ حجازی که وحشیانه در همه شهرهای ایران کشتار کردند و کتاب سوزی و موبَد کُشی (دانشمند کُشی) به راه انداختند ، تا زمان رادمان، زبان آیینی(رسمی ) ایران ، عربی گشته بود.

آن ایرانی راستین با ننگ شمردنِ سخن گفتن به زبان بیگانگان و با فرمان گردآوری خداینامه ها و کتابهای کهنی که زرتشتیانِ گریزان از ستم تازیان ، به هند برده بودند ، بزرگترین زنده کننده ی زبان پارسی شد ، خداینامه هایی که مایه و بنیان شاهنامه فردوسی بزرگ گشتند.

اگر جانبازی های آزادمردان و میهن‌دوستانی چون رادمان نبود ، فردوسی توسی نمی توانست چنان آفرینشگری کند که جان فرهنگ و زبان پارسی را از چنگ اهریمنان تازی برهانَد و چه بسا امروز ما نیز همانندِ مردم مسر(مصر)، اراک(عراق)، سوریه و بسیاری از کشورهای نزدیک، زبان مهادین(اصیل) خویش را از دست داده بودیم.

#کانال_آثار_شعر_و_نقاشی_داتیس
@esmaeilmehrabiandatis
خداهای مانده در گونیِ کار

آوازی در قفسِ حنجره ی سربی
وسطِ میدانِ تنهایی
آزادی را گره کرده در مُشت

من با خدای پریده از سرم
شب را که در چشمه
عریان خوابیده است

تو با خدای کُرچ
نشسته مست بر تخمِ خورشید
که مرگ را بزاید در خون

- هر دو عاشق دختری هستیم
عطر تنش / شبو ها
موج موهایش / باد
لیموهای روشنش
در پنجره هایی رو به باغ

و دستهای ما
با دیوارهای بلندِ افق همسنگ

من با خدای پریده از سرم
تو با خدای جوجه های مُرده به دنیا آمده اش
در قفس حنجره ی سربی
آزادی را گره کرده ایم در مشت

تا شکفتنِ بهار
تا عطر شبو های تنش
تا موج موهایش
با دو خورشیدِ روییده بر
سینه هاش
در مردمک های سیاه مان
در سپیده دم
در شفق
درخون

من و تو
کارگران این میدان
با خداهای مانده در گونیِ کار

هر دو عاشق یک دختریم.


داتیس مهرابیان

کانال آثار شعر و نقاشی داتیس
@esmaeilmehrabiandatis
#هزار_اندیشه_نیک

📜💎📜💎📜💎📜💎

جهان آفرین ، آفرینش نمود
روان و تن و جان به بود و نبود

خِرَد داد و گفت آدمی را چنین
که آزادی انسان ! به هر کیش و دین



#داتیس_مهرابیان

#آثار_قلم_و_قلم_موی_داتیس
@esmaeilmehrabiandatis
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ گذار قطعی است

▪️دکتر حاتم قادری +++




🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
👆مدل نقاشی به سفارش خریدار


#بیداری۱

هر دیو که خواهد به وطن ، سُم بزند
یا دزد ، به گنجینه ، زَر از خُم بزند

اوّل بِبُرَد سر ، ز خروسِ سحری
تا بانگ ، به بیداری مردم نزند


#داتیس_مهرابیان


#کانال_شعر_نقاشی_داتیس_مهرابیان
@esmaeilmehrabiandatis
Another Love
Tom Odell @itsmansour
مرا از نو بنویس!

جفتم را
دوباره در باغچه بکار

بگذار پدرم دوباره بخندد
و مادرم روزهای بارانی اش را
روی موهای خورشید
پهن کند.

مرا از نو بنویس
تا به تمام دخترانی که عاشقشان بودم بگویم؛
ابرها در نقاشی هایم
چرا نمی بارند

اندامهای شگرف
در باد
در بنفش ها و نیلی ها
چرا عریانند

مرا از نو بنویس
من اجاق پاییز
در کوره راه زمستانم

سده را که بسوزی
بهار در من
بیدار خواهد شد .


داتیس مهرابیان
@esmaeilmehrabiandatis
2025/01/02 13:24:01
Back to Top
HTML Embed Code: