Telegram Web
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفت صوفی قادر است آن مستعان
که کند سودای ما را بی‌زیان

دربارهٔ حال سودا

از ویدئوهای مدرسهٔ زندگی دوباتن

ترجمه و صدا: ایمان فانی

@eudemonia
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در دفاع از سودا (مالیخولیا)

«از سبب‌سوزی‌ش من سودایی‌ام…»

@eudemonia
@persianschooloflife
Forwarded from کافه سرو
مهم‌ترین و معتبرترین دانش از نظر ارسطو

«اگر غایتی وجود دارد که ما آن را برای خودش، و همه چیز دیگر را برای آن، می‌خواهیم... روشن است که آن غایت خیر اعلا و بهترین است. آیا شناخت آن غایت در زندگی ما اثر بزرگی نخواهد بخشید؟... اگر چنین است پس باید بکوشیم تا دست‌کم طرح کلی آن غایت را معلوم کنیم و بدانیم آن غایت موضوع کدام دانش یا کدام توانایی است. چنین می‌نماید که آن غایت باید موضوع مهم‌ترین و معتبرترین دانش‌ها باشد؛ و چنین می‌نماید که این دانش، دانش سیاست است... چون دانش سیاست همۀ دانش‌های عملی را به کار می‌برد، و علاوه بر این قوانینی می‌نهد دایر بر اینکه چه باید کرد و چه نباید کرد، پس معلوم می‌شود غایت دانش سیاست حاوی غایات همۀ دانش‌های دیگر است، و این غایت، خیر آدمیان است.»

اخلاق نیکوماخوسی | ارسطو | محمدحسن لطفی

[به انتخاب #بابک_عباسی]
#فنجان_فلسفه
Heydari5-Live
اهداف نهایی‌ حکمرانی
برنامهٔ چهارم: شادکامی
(نسخهٔ شنیداری)

یکی از بحث‌های مهم در معماری نظام‌های حکمرانی، این است که ما به دنبال چه ارزش‌هایی در حکمرانی هستیم. (بنگرید به کتاب ایران و مسئلهٔ پایداری)

آزادی، شادکامی، برابری، و عدالت برخی از ارزش‌هایی هستند که برای حکمرانی به آنها اشاره شده است. ایرانِ پایدار در سلسله برنامه‌هایی با حضور دکتر جواد حیدری، این چهار ارزش بنیادین را مورد بررسی قرار داد. برنامهٔ اول با موضوع آزادی، برنامهٔ دوم با موضوع برابری، برنامهٔ سوم با موضوع عدالت و برنامهٔ چهارم با موضوع شادکامی برگزار شد. نسخهٔ شنیداری برنامهٔ چهارم در این فایل در دسترس است.

نسخهٔ دیداری در یوتیوب ايران پایدار

برنامهٔ اول: آزادی

برنامهٔ دوم: برابری

برنامهٔ سوم: عدالت

#ایران_پایدار
#ایران_شناسی
#حکمرانی #آزادی #برابری #عدالت  #شادکامی
#جواد_حیدری 
⭕️ ایرانِ پایدار، بستری برای ایران‌شناسی و ایران‌شناسی، بنیانی برای پایداری ایران.

https://www.tgoop.com/iranepaydar_official
خیلی از ما تصوراتی رمانتیک از سیاست داریم. همانگونه که تصوراتی رمانتیک از ازدواج داریم، همانطور که تصوراتی رمانتیک از زندگی داریم. در حالیکه هر سه‌ در اصل و اساسشان تراژیک‌اند. و همانگونه که قائلی گفته، آن کس که از تراژدی جان سالم به در برده یقینا قهرمان آن نبوده است.
رأی می‌دهم #برای_ایران
در برابر کاسبان تحریم که سال‌ها کشور ما را گرفتار انواع تنش‌های بین‌المللی و مردم را دچار رنج‌های نالازم ساخته‌اند، دکتر مسعود پزشکیان بارها و بارها عزم صادقانه خود را برای تلاش دولت ایران جهت تنش‌زدایی از سیاست خارجی و رفع تحریم‌ها به منظور عزت ایران و ایرانی و فرصت رشد و توسعه کشور صریحا اعلام کرده و خود را به آن متعهد دانسته‌اند.

پاک‌دستی، تأکید بر صدق و راستی و اجتناب از دروغ در ادارۀ کشور، عدالت‌خواهی، توجه به گروه‌های محروم و حاشیه‌نشین، احترام صادقانه به زندگی مردم وآزادی‌ها و حقوق اجتماعی دختران و پسران و شهروندان و پیشگیری جدی از فجایعی همچون جان باختن مهسای عزیز و دیگر فرزندان وطن، حمایت از دسترسی آسان عموم به اینترنت بدون فیلترینگ از دیگر تعهداتی است که دکتر مسعود پزشکیان بارها بر آن تأکید کرده‌اند.

یکی از مهم‌ترین نقاط امید این همکار دانشگاهی عزیز، تأکید صریح و چندین بارۀ‌ شان برتحویل دانشگاه به دانشگاهیان، رجوع به علم در سیاست‌های کشور و رجوع به مدیران لایق حرفه‌ای و کارشناسان واجد استقلال نظر علمی و مراجعه به دانشگاه و مراکز علمی و متخصصین امور در ادارۀ کشور است.

ما دانشگاهیان و پژوهشگران و متخصصین در حوزه‌های مختلف علمی امیدواریم که با ریاست جمهوری ایشان گام‌های مهمی در جهت استقلال دانشگاهی و آزادی علمی و شأن و منزلت علم و عالمان (در برابر شبه علم)، پیشبرد آزادی اندیشه، تفکر انتقادی، عقلانیت و تعاطی آزاد دیدگاه‌های نخبگانی در کشور برداشته بشود.

https://www.karzar.net/130814
.
▫️تنفّس و بقای طبقه متوسط


طبقه متوسط مهم است و بقای طبقه متوسط برای هر تحوّلی در آینده ضروری است. جنبش‌های اجتماعی برآمده از طبقاتِ محروم هم سرکوب‌شدنی‌تراند و هم به سختی قابلِ تبدیل شدن به حکمرانی بهتری خواهند بود. من با دغدغۀ تحولات آینده طرفدار هر کنشی هستم که اجازه تنفس و بقا به طبقه متوسط بدهد. این مبنای استدلال من در دفاع از تصمیمی است که برای روز جمعه گرفته‌ام. ممکن است اشتباه باشد. قصد جدل هم با کسی هم ندارم. امّا تفصیلِ استدلالم: تصوّر می‌کنم تفکّر بنیادگرایانه‌ترِ آقای جلیلی و تیمش چنان که به طور خاص در سه سال اخیر در سایه نشان داد، فارغ از هر خطای دیگری، بیش از هر زمانی در دهه‌های اخیرِ ایران تحلیل‌برندۀ طبقه متوسط است و این یعنی هر اتفاقی که در آینده برای حکمرانی در کشور بیفتد، بخشی که قرار است گفتمانِ متفاوتی بسازد و تحولات را نهادمند کند، غایب و ناتوان خواهد بود. تصوّر هم نمی‌کنم نظام، سیاست‌های یکدستی داشته باشد و به قدرت رسیدنِ هرچه بیشترِ این جریان نواصولگرای بنیادگرای رانتی، تغییری در مسئله ایجاد نکند. پس با این حرف موافق نیستم که فرقی نمی‌کند دولت در دستِ چه کسانی باشد.

وقتی از تحلیل‌رفتنِ طبقۀ متوسط صحبت می‌کنم از چهار چیز حرف می‌زنم: مهاجرت، تحلیل رفتنِ اقتصادی (فقیر شدن)، تحلیل رفتن روانی (فرسودگی) و بی‌تجربگی در حکمرانی (دور بودن از دانشگاه گرفته تا وزارت‌خانه‌ها و ادارات و در نتیجه ناآشنایی با حکمرانی). فضای فرهنگی و سیاسی حاکم بر کشور در سال‌های آینده در صورت انتخاب آقای جلیلی از هر چهار جهت، سرعت و شدّت این تحلیل رفتن را افزایش خواهد داد.

امّا در سمتِ ایجابی ماجرا: من به اصلاح‌طلبان بدبینم و خودم و آدم‌های شبیه خودم را نوعی تحوّل‌خواه خارج از چهارچوبِ اصلاح‌طلبی می‌دانم. ایدئال‌هایم هم با هفتاد و شش و هشتاد و هشت و نود و دو متفاوت است. مطلوبِ من چیزی است که تنها تغییراتِ ساختاری آن را تأمین خواهد کرد و در نهایت، اگر آقای پزشکیان رأی بیاورد، مثل هر شهروند دیگری منتقد مدام او خواهم بود. من با امیدی واقع‌بینانه و محدود به تنفّس و بقای طبقه متوسط رأی می‌دهم چون می‌خواهم مثل خیلی‌های دیگر در ایران بمانم و این فرسودگی تدریجی دارد امانم را می‌بُرد و انفجاری بی‌فرجام هم چندان امیدوارم نمی‌کند.

@TheWorldasISee
علوم انسانی: روش‌هایی برای اندیشیدن ...

🔶هم این و هم آن و هم دیگری ها و کثرت ها، به جای فقط «یا این یا آن.»
🔶چندگانه های هرمنوتیک-تفسیری به جای دوگانه های هژمونیک-تغییری.
🔶خاکستری و گلبهی و کالباسی با هم، به جای سیاه و سفید.
🔶چندخاستگاهی و چندگونگی و بی تاریخ، به جای تک خاستگاهی و تاریخ مند.
🔶دلیل های متعدد و متنافر و مردد، به جای علت های یگانه و محکم.
🔶تاریخ های رفت و برگشتی و حلزونی، به جای تاریخ های خطی رو به پیشرفت.
🔶زمان های پیچیده و نابهنگام، به جای زمان های بسیط روزمره.
🔶تراکم پرسش های حل ناشده، به جای پاسخ های مستعجل.
🔶جامعه بیشتر محل تبعیض و تعارض، به جای جامعه، محل همدلی و همبستگی.
🔶دولت، هم عرصه خدمات و اشتغال و آموزش و سرگرمی، هم عرصه پلیس و زندان و سرکوب
🔶 عقل سرد و افسرده، زندگی امری تکراری، به جای عقل اتوپیک و زندگی امری انقلابی.
🔶عشق، چیزی بر تداوم معمول، به جای عشق، چیزی رمانتیک و نامعمول.
🔶سیاست، همین کوچک های گام به گام، به جای سیاست، آرزواندیشی و خواب زدگی.

https://www.tgoop.com/Togetherness1400
Forwarded from مدرسهٔ تردید
🔹مدرسهٔ تردید، مدرسه‌ای است مجازی با محوریت فلسفه. هدف از تاسیس تردید آموزش عمومی فلسفه به همه کسانی است که دوست دارند به جنبه‌های مفهومی و عمیق زندگی بیندیشند و بدانند متفکران بزرگ چگونه به این امور اندیشیده‌اند.

🔹دموکراسی حکومتی است که در آن مردم اختیار انتخاب قانون و قانون‌گذار را دارند. دموکراسی یک مفهوم منفرد نیست، نوعی شیوه زیست جمعی است که به مقولاتی مانند آزادی اجتماعات، آزادی بیان، حقوق شهروندی، رضایت حکومت‌شوندگان، حق زندگی و حقوق اقلیت‌ها نیز مرتبط است. دموکراسی آموختنی است و نیاز به شهروندانی آگاه دارد تا آن را از گزند انواع خطرات حفظ کنند.

این جمعه به میزبانی کتابفروشی بوکلند مارکیز گرد هم می‌آییم تا کمی درباره ابعاد نظری و معرفتی دموکراسی بشنویم و بحث کنیم و نیز دیداری تازه کنیم تا علاوه بر گوش دادن به چند سخنرانی درباره دموکراسی، تولد دوسالگی تردید را هم جشن بگیریم.

🔹سخنرانان جلسه
• احمد زیدآبادی
•کاوه بهبهانی
• امیرحسین خداپرست

شما نیز به این رویداد دعوت‌اید.
منتظر دیدارتان هستیم.


@tardidschool
Forwarded from سیاهمشق
نخستین حقیقت شریف بودا این است که وقتی رنج می‌کشیم، بدان معنا نیست که چیزی اشتباه است. چه تسکینی! بالاخره یک نفر حقیقت را گفت. رنج بخشی از زندگی است و نباید احساس کنیم رنج به این دلیل رخ داده که ما شخصا مرتکب اشتباهی شده‌ایم. با این حال در واقعیت، زمانی که رنج می‌کشیم فکر می‌کنیم چیزی نادرست است. مادام که به امید معتادیم احساس می‌کنیم می‌توانیم تجربه‌مان را تعدیل کنیم، در آن تحرکی ایجاد کنیم یا به نحوی از انحا تغییرش دهیم و در نتیجه به تحمل رنج بسیار ادامه می‌دهیم.

ایضا زیستن در روزگار سخت


@mashghesiah
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زندگی کردن روز به روز

از ویدئوهای مدرسهٔ زندگی دوباتن
ترجمه و صدا: ایمان فانی

@eudemonia
نه این کتاب و نه هیچ کتاب دیگری نمی‌تواند به‌واقع کسی را نجات دهد. با این حال، در شرایطی که شکاف ژرفِ موجود بین کار زنده و سرمایۀ مرده روز‌به‌روز در حال عمیق‌تر شدن است، و می‌توان گفت که تا اطلاع ثانوی داشتن روان زخمی، جان بیمار و خاطر آزرده یگانه سرمایۀ نقد و مطمئن بسیاری از ماست، باید به پیشباز هر چیزی رفت که در آن ذره‌ای نور و امید هست. امیدوارم کتاب حاضر ذره‌ای از آن ذره را با خود داشته باشد.

(از یادداشت مترجم)

@eudemonia
Forwarded from سیاهمشق
حرفها را برای اینکه بشنویم و به گوش جان بشنویم و برای تکان خوردن بشنویم، زمان معینی دارند انگار.
زودتر از آن نمی‌شنویمشان. برای تکان خوردن نمی‌شنویم. برای شنیدن و سر تکان دادن و لبها را جمع کردن و گذشتن می‌شنویم.
انگار



@mashghesiah
در نبرد سگ‌ها سگ برنده سگ بزرگ‌تر نیست بلکه سگی است که نبرد بزرگ‌تری در درونش برپا باشد.
(گوینده مشخص نشد)

(عکس: در نبرد گربه و کودک هر دو برنده‌اند!)

@eudemonia
«آیا آن اندازه شکیبا هستی
تا گل-و-لای‌ات
ته‌نشین شود
و آب، زلال...؟»
دآئُو دِ چینگ
لآئُو تزُو

انتشارات آنگاه
@angahbooks
Forwarded from سیاهمشق
جلسات کتابخوانی

زیستن در روزگار سخت
پما چودرون

دوشنبه‌ها ۹ تا ۱۰/۵ شب

۴ جلسه

دوستانی که تمایل به همراهی‌مان دارند به بنده پیغام دهند تا لینک جلسه را برایشان بفرستم.


@siorandsh
Forwarded from نشر بیدگل
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ماریانا الساندری معتقد است: زندگی خیلی دشوار است، اما می‌توانیم در گرفتاری‌ها به داد هم برسیم. کتاب «دیدن در تاریکی» به ما می‌گوید چطور به خودمان و دیگران دروغ می‌گوییم که خوبیم، درحالی‌که اصلاً خوب نیستیم. ماریا الساندری، فیلسوف اگزیستانسیالیست معاصرمان، با مثال‌هایی از زندگی خودش، آدم‌های عادی، و الهام از متفکران بزرگ به ما راهی تازه نشان می‌دهد و می‌گوید چرا ممکن نیست انسان باشیم بدون اینکه احساساتی همون رنج، خشم، سوگ، اضطراب و افسردگی را تجربه کنیم.

(دیدن در تاریکی، ماریانا الساندری، ترجمهٔ احسان سنایی اردکانی)
Forwarded from نشر بیدگل
شاید روزی جامعۀ ما بفهمد که نمی‌توانیم احوالات دشوارمان را با سرکوب کردنشان بتارانیم و پناه بردن به «حریم خصوصی» اغلب از سر نیازهایی است که مغفول مانده‌اند. فرد راجرز نوشته:

سال‌های سال آدم‌ها به دیگران گفته‌اند «گریه نکن» و منظورشان دقیقاً این بوده که «وقتی احساست رو بروز می‌دی، من خیلی معذب می‌شم: گریه نکن.» دلم می‌خواست در عوض می‌گفتند: «گریه کن. من کنارتم.»

شاید روزی برسد که نترسیم از اینکه غم و اندوهْ عزیزانمان را از ما دور کند و پذیرای آغوش‌های احساسی‌شان باشیم. روزی که بیشتر نگران درد خودمان باشیم تا معذب بودن آنها. این ایده را کنار بگذاریم که حرف زدن از سوگ بر دوام آن می‌افزاید و دیگر نگوییم اگر به گریه بیفتیم «اشکمان هرگز بند نخواهد آمد.»

(دیدن در تاریکی: خودمان را از میان احوالِ تیره‌مان ببینیم و بشناسیم، ماریانا الساندری، ترجمۀ احسان سنایی اردکانی)
♦️غم غربت
هومن پناهنده

جوان‌ طبعاً جوانی می‌کند. پیران، در وهلهُ اول، نباید با کم‌خردیِ خود جوان را به سوی تصمیم‌‌هایی سوق دهند که شاید برایش پشیمانی به بار آورد، و در وهلهُ دوم، نباید تصمیم‌گیری‌های جوان را مایهُ مجازاتش قرار دهند.

قهر کردن با حکومت یک چیز است، قهر کردن با وطن و زیر پرچمی دیگر رفتن چیزی دیگر. کسانی که نتوانسته‌اند این دو را از هم تفکیک کنند و دیگر سایه‌ُ وطن را بر سر خود نمی‌بینند، تجربه‌های تلخ داشته‌اند. "مام میهن" یک آرایهُ ادبی سطحی نیست، بلکه نمودار رابطه‌‌ای وجودی و عمیق با وطن است، همچون رابطه‌ای که آدمی با مادر خود دارد. حکومت‌ها می‌روند، اما وطن می‌ماند.

در تصویر تاُثر‌آور بالا می‌بینیم کیمیا علیزاده، که با پرچم بلغارستان به میدان می‌رود، چگونه می‌کوشد پیوندی را، حتی شده به‌باریکی کمربندی به‌رنگ پرچم ایران، با زادگاهش حفظ کند.

هومن_پناهنده
@gashthaa
2024/11/14 12:04:38
Back to Top
HTML Embed Code: