Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
6108 - Telegram Web
Telegram Web
🩵🎧
همه جا حرف از قیمت دلاره...
خواهشا سیاه نمایی نکنید؛ درسته که قیمت‌ها نسبت به چند روز پیش دو سه برابر شده ولی خداییش نسبت به فردا و پس فردا مفتِ مفته ))

@fanus9 | فانوس
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
فانوس
به نظرتون پادکست بعدی برای ترجمه کدوم باشه؟
در جواب دوستان عزیزی که پیگیر بودن ان شاءالله از هفته‌ی آینده ترجمه و زیرنویس پادکست «دکتر جاسم محمد المطوع» رو شروع می‌کنم...
دعا کنید که بتونیم تا آخرش بریم ، اون که تموم بشه بعدش می‌ریم سراغ پادکست « لذت عبادات »
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#پست_جدید💫

حقایق ناراحت کننده‌ای که همه کم و بیش در زندگی تجربه کرده‌ایم

@fanus9 | فانوس
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
آرام و قرار نداشت...
مدام در سالن انتظار قدم می‌زد
هر بار سمت شخصی می‌رفت با او احوال‌پرسی می‌کرد و چند دقیقه‌ای با او همکلام می‌شد
اینبار پیش من آمد ،سلام کرد و چند سؤالی از هزینه‌های بیمه‌اش پرسید و جوابش را دادم
کمی سکوت کرد و گفت چهارده سال است تنها زندگی می‌کنم....
یه لحظه که نگاش کردم نمی‌دونستم چی بگم و فقط یه لبخندی زدم و گفتم خیلی سخته که اینجوری، تو ذهنم داشتم با خودم می‌گفتم پس بچه‌هاش چی؟ چرا کسی پیشش نیست؟
همش اینارو با خودم مرور می‌کردم تا اینکه خودش گفت زن و بچه‌هام رفتن آلمان و من تنها اینجا موندم، گفت اون موقع هر چی داشتم فروختم تا اونا رو بفرستم آلمان و الانم خودم تنها موندم...
قصه‌ش غمناک بود اما خودش زیاد نه، پر انرژی بود
بر عکس بقیه که تو خودشون بودن و کسی همکلام کسی نبود ایشون یه برونگرای اهل کلام بود
گاهی هم پا میشد میرفت جلوی در  اتومات سالن وایمیستاد و هی با عقب جلو کردن پاهاش درو باز و بسته می کرد
نمیدونم شایدم آثار چهارده سال تنهایی بود که با هفتاد سال سن اینقدر توی اون جمع هیجان و انرژی داشت و یه جورایی دوست داشت جلب توجه کنه
ولی قصه‌ی آدما خیلی عجیبه...
از دور که نگاهشون می‌کنی حس می‌کنی بعضیا حالشون خوبه و بعضی‌ها نه
در حالیکه با حدس و گمان ما خیلی فاصله دارن
چه بسیار عزلت نشین‌های حالِ دل خوب و چه شاد و شنگول‌های پر غمی دیده‌ایم...
درست است که آدم‌ها زیادند اما باز قصه کم نمی‌آید
شهر را که از دور می‌بینی، به این فکر میکنی
به تعداد تک تک آدم‌های این شهر قصه‌ای منحصر به فرد از رنج و زخم و ناامیدی و امید و صعود و سقوط‌ها وجود دارد

#روزمرگی‌ها #خاطرات #فانوس
با وجود سیاهی شب و سکوت وحشتناک آن، شکوه و زیبایی ماه توانست آن ویژگی های ترسناک را به منظره‌ای زیبا و جذاب تبدیل کند و کاری کند که ما با حضور ماه و زیبایی‌اش عاشق سیاهی و سکوت شب شویم. به گمانم بعضی انسان‌ها هم اینگونه‌اند ،وارد زندگی هم می‌شوند و آن را با تمام شکست‌ها ،تاریکی‌ها و رنج‌هایش برای هم زیبا می‌کنند، آن‌ها بسان ماه در  تاریکی‌های دل و جان ما هستند

@fanus9 | فانوس
Forwarded from مرتقى صاعد (محمد قادری ( صلاح ))
پس از نقض موارد آتش‌بس توسط اسرائیل ،حماس در اعتراض به این پیمان‌شکنی اعلام کرد که تحویل دادن اسیرها را به وقت دیگری موکول خواهد کرد.

ترامپ گفت که اگر تا ساعت ۱۲ روز شنبه، اسیرها بازگردانده نشوند اسرائیل را به لغو آتش‌بس فرا می‌خوانم و باید دروازه‌های جهنم به روی غزه گشوده شوند.
وی افزود در صورتی که مصر و اردن از پذیرش پناهندگان غزه‌ای امتناع کنند هر گونه کمکی به این دو کشور را متوقف می‌کنم.

کسانی که فریب آزادی و دموکراسی غربی را خورده‌اند پاسخ دهند که این چه نوع حقوق بشری است که باید سرزمین اجدادی یک ملت غصب شود و مردمانش کشته و آواره گردند و اگر کشورهای همسایه با این طرح موافقت نکنند تحریم شوند؟

این دموکراسی که شب و روز برایش دست و پا می‌شکنید مگر مقابل چشم همه با کودک‌کشی و قتل عام زن و مرد و تخریب خانه‌ها و تهدید نوامیس به مسلمانان تحمیل نمی‌شود؟

غزه با سایر بلاد اسلامی چه فرقی دارد؟

اگر کفر جهانی این کار را با مردم غزه می‌کند یعنی با سایر مسلمانان نیز این کار را خواهد کرد و کسی که چشمت را کور کند می‌تواند قلبت را نیز سوراخ کند.

این یعنی اگر دموکراسی ما را نپذیرید به سرنوشت غزه دچار می‌شوید.
#يوميات
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#استوری💫

گاهی ضعیف و رنگ پریده،
گاهی قوی و پر نور
ماه معنی انسان بودن را می‌فهمد ...

@fanus9 | فانوس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#استوری💫

و آیا محبوب ما می‌داند ؟!

@fanus9 | فانوس
Forwarded from عبدالله محمد (abdollah Mohammad)
تو می‌توانی روی آدم‌های سرسخت حساب کنی و از آنها کمک بخواهی و آنها هم تو را نا امید نخواهند کرد. اما قانون دنیاست که هر مزیتی، از سوی دیگر محدودیت است. آنکه خیلی سرسخت است و حرفش حرف است و تنهایت نخواهد گذاشت جاهایی هم که نباید سرسختی می‌کند و کوتاه نمی‌آید. سختی الماس همیشه هست، نمی‌شود وقتی که تو نمی‌خواهی قطره شود و وقتی می‌خواهی الماس. راه حل چیست؟ اعتراف به طبیعت بشری. اینکه سرسختی آدم‌های سرسخت در برابر مرز تقوا کنترل شود و نرمش آدم‌های نرم هم مرز خود را داشته باشد. بر همین اساس ما راهی جز متقی شدن و دعوت به تقوا نداریم. تنها تقوا لجام طبع بشری است.
Forwarded from عبدالله محمد
برف می‌آید و این باعث شد تاملاتی دربارهٔ این پدیده داشته باشم. ما اهل جنوبیم و من تا حدود بیست سالگی اصلا برف ندیدم. شاید این باعث شده برخی تفاوت‌های برف و باران برایم پررنگ شود.

ـ ـ ـ ـ

برف واقعا ساکت است. اگر طوفانی در کار نباشد اصلا متوجه نمی‌شوی دارد برف می‌آید مگر اینکه پنجره را باز کنی. برعکس باران پرحرف، اما برف حرف‌هایش را برای بعد می‌گذارد. برف بر کوه و کوهپایه می‌بارد - در سکوت - اما حرف خود را در بهار می‌زند. سکوت زمستان تبدیل به صدای رود می‌شود.

این می‌دانید شبیه چیست؟ شبیه تلاش انسان‌های مخلص است. فرد یا افرادی در سکوت و به دور از نور صحنه کار می‌کنند، سپس بعد از سال‌ها مردم آثار تلاش آنان را می‌بینند.

هر تلاش مخلصانه‌ای بالاخره روزی - به وقتش - نمایان می‌شود و تلاشی مفید است که آثارش به وقتش نمایان شود. اما سر و صدایی که به وقتش نباشد مانند باران سیل آسایی است که برای بهار ذخیره نمی‌شود بلکه ناگهانی می‌آید و همه‌اش یکجا باعث ویرانی می‌شود و در پایان به دریای شور می‌ریزد. شبیه چه؟ شبیه شهرت زودهنگامی که رودها ظرفیتش را ندارند و بر پیکر شهر می‌گذرد و همه چیز را با خود می‌برد؛ شلوغ و بی‌فرجام.
Forwarded from شاخه زیتون
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2025/02/24 23:48:09
Back to Top
HTML Embed Code: