Telegram Web
Forwarded from پارادایس (Paradise)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مدام ساغرِ فرصت لبالب از می نیست
پیِ خمارِ سحر، باده در سبو بگذار!

#شفایی_اصفهانی
#صبحتون_دلربا🍎🍃

@paradisePoem
Forwarded from پارادایس (Paradise)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به قَدَم چو آفتابم، به خرابه‌ها بتابم
بگریزم از عمارت، سخن خراب گویم!

#مولانای_جان

@paradisePoem
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پارک آب و آتش
مسیر جدید پیاده رویهای صبحگاهی انوش
سرشار زیبایی و سکوت و آرامش

🐬@faramatni
Forwarded from پارادایس (Paradise)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید برد
عشـق را زیر باران باید جست...

#سهراب_سپهری

@paradisePoem
آب و آتش و گربه هایش
بعد یک بارش پاییزی
فرامتنی
Photo
فقط اون دوتایی که سرشونو از لای نرده ها بیرون آورده ان.
☺️☺️☺️☺️☺️
🐬@faramatni

قهوه را بردار و یک قاشق شکر… سم بیشتر
پیش رویم هم بزن آن را دمادم بیشتر

قهوه ی قاجاری ام همرنگ چشمانت شده ست
می شوم هرآن به نوشیدن مصمّم بیشتر

صندلی بگذار و بنشین روبرویم،وقت نیست
حرف ها داریم ، صدها راز مبهم، بیشتر

…راستش من مرد رؤیایت نبودم هیچوقت
هرچه شادی دیدی از این زندگی غم بیشتر

ما دو مرغ عشق، امّا تا همیشه در قفس
ما جدا از هم غم انگیزیم، با هم بیشتر

عمق فنجان هرچه کمتر می شود حس می کنم
عرض میز بینمان انگار کم کم بیشتر

خاطرت باشد کسی را خواستی مجنون کنی
زخم قدری بر دلش بگذار، مرهم بیشتر

حیف باید شاعری خوشنام بودم در بهشت
مادرم حوّا مقصّر بود، آدم بیشتر

سوخت نصف حرف هایم در گلو…امّا تو را
هرچه می سوزد گلویم دوست دارم بیشتر
محمدحسین ملکیان

🐬@faramatni
ترامپو کم داشتیم ، یکی هم اضافه شد.
تا حالا فقط با توئیت های ترامپ دل و تنمون می لرزید بخاطر بالا پایین شدن های ارزش دلار و به تبع اون بالا پایین شدن های زندگیمون ،
از این به بعد ایلان ماسک هم اضافه شد.

🐬 @faramatni
🐬@faramatni

روزی هزار عاشق چشم‌انتظار داشت
این ایستگاه خسته زمانی قطار داشت

این ریل دل‌شکسته خوابیده زیر خاک
با شوق لحظه‌های رسیدن قرار داشت

شیرین‌ترین و دورترین انتظار بود
گویی دلم مسافری از قندهار داشت

با شالی از بنفشه و موهایی از نسیم
دنیای من تمام فصولش بهار داشت

با آن نگاه ساده و چشمان روشنش
صبحی سیاه‌مست و غروبی خمار داشت

دیشب پس از چقدر فراموشی و سکوت
آن زن به خوابم آمده، یعنی چه‌کار داشت؟

🖋 #اصغر_معاذی

🐬@faramatni
2024/11/19 18:37:31
Back to Top
HTML Embed Code: