Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴مسابقه در پیست یک بانده
🔺اعتماد ۱۷ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘طرفداران وضع موجود و فیلترینگ به تکاپو افتادهاند، بلکه توجیهاتی برای دفاع از فیلترینگ بیابند، این کوشش آنان از یک جهت خوب است، زیرا واقعیت انگیزههای آنان را نشان میدهد و اینکه چرا دنبال فیلترینگ هستند؟ و چرا به بنبست کنونی رسیدهاند؟
🔘ابتدا متذکر شوم که به لحاظ شخصی ترجیح میدهم که ایران از حیث نظام رسانهای به گونهای باشد که مردم دنبال رسانههای فرامرزی نروند و رسانههای داخلی نیازهای مردم را تأمین کند. همچنین سکوهای اینترنتی نیز اگر داخلی باشند، از نظر من ترجیح دارند. ولی شرط این آرزو تأمین نیازهای ارتباطی مردم است. پس مسئولیت وضع موجود به عهده مردم نیست بلکه متوجه سیاستگذارانی است که یک رسانه عریض و طویل با دهها هزار کارمند و دهها شبکه و سرمایه بسیار بزرگی را به جایی رساندهاند که مردم برای تأمین نیازهای خبری و تحلیلی خود دست به دامن شبکههای ماهوارهای فارسیزبان در خارج از کشور شوند.
🔘متأسفانه متهمان اصلی این وضع به ناحق خود را در مقام دادستان و مدعیالعموم جا زدهاند. یکی از مهمترین مسایل مربوط به فیلترینگ، همین جابجایی قربانی و مجرم است، که قربانی بدهکار شده است.
🔘یکی از طرفداران وضع موجود و فیلترینگ در شبکههای داخلی خودشان تحلیلی در باره فیلترینگ نوشته است که پاراگراف اول آن مشخص میکند که نگاه این افراد تا چه اندازه طلبکارانه و غیر مستدل است. او نوشته است که:
▪️”اصلیترین دلیلی که برای رفع فیلتر مطرح میشود این است که خواست و ارادۀ جامعه، همسو با این تصمیم است و جامعه میخواهد به شبکههای اجتماعیِ غربی، دسترسی داشته باشد. ازاینرو، استدلال میشود که چنانچه حاکمیّت در راستای رفع فیلتر حرکت نکند، سرمایه و بدنۀ اجتماعیاش را از دست میدهد و میان دولت و مردم، شکاف پدید میآید. برایناساس، هرچند آشکار است که بسترها و سکوهای غربی، به قواعد ما تن در نمیدهند، بلکه حتی لحظههای بحران سیاسی را میآفرینند و خاستگاه نهفته و ناپیدای تنش و تلاطم اجتماعی هستند، اما نگهداشت سرمایۀ اجتماعی، مهمتر است و بهناچار، باید آنها را رها گذاشت. در واقع، حاکمیّت میان دو امر متزاحم و متعارض، گرفتار شده است که گویا قابلجمع با یکدیگر نیستند و باید یکی از آن دو را انتخاب کند.“▪️
https://telegra.ph/مسابقه-در-پیست-یک-بانده-01-05
🔺اعتماد ۱۷ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘طرفداران وضع موجود و فیلترینگ به تکاپو افتادهاند، بلکه توجیهاتی برای دفاع از فیلترینگ بیابند، این کوشش آنان از یک جهت خوب است، زیرا واقعیت انگیزههای آنان را نشان میدهد و اینکه چرا دنبال فیلترینگ هستند؟ و چرا به بنبست کنونی رسیدهاند؟
🔘ابتدا متذکر شوم که به لحاظ شخصی ترجیح میدهم که ایران از حیث نظام رسانهای به گونهای باشد که مردم دنبال رسانههای فرامرزی نروند و رسانههای داخلی نیازهای مردم را تأمین کند. همچنین سکوهای اینترنتی نیز اگر داخلی باشند، از نظر من ترجیح دارند. ولی شرط این آرزو تأمین نیازهای ارتباطی مردم است. پس مسئولیت وضع موجود به عهده مردم نیست بلکه متوجه سیاستگذارانی است که یک رسانه عریض و طویل با دهها هزار کارمند و دهها شبکه و سرمایه بسیار بزرگی را به جایی رساندهاند که مردم برای تأمین نیازهای خبری و تحلیلی خود دست به دامن شبکههای ماهوارهای فارسیزبان در خارج از کشور شوند.
🔘متأسفانه متهمان اصلی این وضع به ناحق خود را در مقام دادستان و مدعیالعموم جا زدهاند. یکی از مهمترین مسایل مربوط به فیلترینگ، همین جابجایی قربانی و مجرم است، که قربانی بدهکار شده است.
🔘یکی از طرفداران وضع موجود و فیلترینگ در شبکههای داخلی خودشان تحلیلی در باره فیلترینگ نوشته است که پاراگراف اول آن مشخص میکند که نگاه این افراد تا چه اندازه طلبکارانه و غیر مستدل است. او نوشته است که:
▪️”اصلیترین دلیلی که برای رفع فیلتر مطرح میشود این است که خواست و ارادۀ جامعه، همسو با این تصمیم است و جامعه میخواهد به شبکههای اجتماعیِ غربی، دسترسی داشته باشد. ازاینرو، استدلال میشود که چنانچه حاکمیّت در راستای رفع فیلتر حرکت نکند، سرمایه و بدنۀ اجتماعیاش را از دست میدهد و میان دولت و مردم، شکاف پدید میآید. برایناساس، هرچند آشکار است که بسترها و سکوهای غربی، به قواعد ما تن در نمیدهند، بلکه حتی لحظههای بحران سیاسی را میآفرینند و خاستگاه نهفته و ناپیدای تنش و تلاطم اجتماعی هستند، اما نگهداشت سرمایۀ اجتماعی، مهمتر است و بهناچار، باید آنها را رها گذاشت. در واقع، حاکمیّت میان دو امر متزاحم و متعارض، گرفتار شده است که گویا قابلجمع با یکدیگر نیستند و باید یکی از آن دو را انتخاب کند.“▪️
https://telegra.ph/مسابقه-در-پیست-یک-بانده-01-05
Telegraph
مسابقه در پیست یک بانده
🔺اعتماد ۱۷ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘طرفداران وضع موجود و فیلترینگ به تکاپو افتادهاند، بلکه توجیهاتی برای دفاع از فیلترینگ بیابند، این کوشش آنان از یک جهت خوب است، زیرا واقعیت انگیزههای آنان را نشان میدهد و اینکه چرا دنبال فیلترینگ هستند؟ و چرا به بنبست کنونی…
Forwarded from سهند ایرانمهر
✔️چرا تجربه شکست موجب تغییر روش نمیشود؟
✍️سهند ایرانمهر
آیا دولتها یا ایدئولوژیها و یا انسانها، آنگاه که نشانههای شکست رویکردشان یکبه یک بروز پیدا میکنند، لزوما دست به تغییر رویه میزنند؟ پاسخ نظریه اثر بازگشت (Backfire Effect) نه تنها منفی است بلکه حتی نشان میدهد که این شکستها موجب اصرار بر تکرار خطاها و پایبندی و اعتقاد بیشتر به درستی راه و روش میشود.
وقتی افراد با اطلاعات یا نشانههایش مواجه میشوند که باورهای پیشین آنها را نقض میکند، نهتنها اطلاعات اصلاحی را رد میکنند، بلکه باورهای اولیه خود را محکمتر میکنند. دلیل آن هم میتواند این باشد که قبول شکست به منزله تهدید هویت تلقی میشود. هرچه اعتقاد افراطیتر و یا منافع بیشتر باشد تمایل به قبول نشانهها هم کمتر است. راهحلی که در این مقاله داده شده است این است که در راه اثبات ناکارآمدی نباید احساس خطر تهدید وجودی چندان پررنگ شود تا در طرف مقابل واکنش متعصبانه را برانگیزد.
لئون فستینگر هم در نظریه ناهماهنگی شناختی(Cognitive Dissonance) معتقد بود که آدمیان از تناقض میان باورهای خود و شواهد بیرونی احساس ناراحتی میکنند و برای کاهش این ناراحتی، ترجیح میدهند شواهد ناسازگار را توجیه کنند یا نادیده بگیرند.
فرانسیس بیکن فیلسوف انگلیسی مثال بتهای غار را میزند بتهای ذهنی ( با الهام از تمثیل غار افلاطون) که بر موضعگیری افراد سایه انداخته است و او را اسیر خود کرده است. راهحلهای بیکن عمدتا تاکید بر استدلال و دادههای دقیق و بیطرفی و امثالهم دارد اما وجه منافع فردی یا تهدید وجودی منجر به مقاومت فرد را نادیده گرفته است.
اسلاوی ژیژک فیلسوف معاصر در کتاب
The Sublime Object of Ideology میگوید بحرانها که به نظر میرسد باید ایدئولوژیها را تضعیف کنند، در بسیاری موارد آنها را تقویت میکنند. چون ایدئولوژیها نه فقط برای توضیح واقعیت بلکه برای ایجاد چارچوب معنایی و پناهگاهی روانی برای افراد عمل میکنند. وقتی این چارچوب در معرض فروپاشی قرار میگیرد، افراد بیشتر به آن وابسته میشوند و برای تداومش تقلای بیشتری میکنند.
ژیژک توضیح میدهد که ایدئولوژیها در بحرانها به شکلهای جدیدی بازتولید میشوند. به جای ترک کامل ایدئولوژی، افراد روایتهای جایگزینی میسازند که بحران را توضیح دهد بدون اینکه هسته ایدئولوژی را زیر سؤال ببرند و در برابر روایت مخالف نابردباری بیشتری نشان میدهند.
بنابراین بحرانها غالبا نهتنها ایدئولوژی را نابود نمیکنند وآنها را به تغییر جهت وادار نمیکنند بلکه اغلب به تقویت آن کمک میکنند. زیرا انسانها از مواجهه با بیمعنایی گریزانند و ترجیح میدهند به چارچوبهای آشنا، حتی اگر معیوب باشند، چنگ بزنند. همان چیزی که ایروینگ گافمن در نظریه «نمایش خود»(Dramaturgical Theory) میگوید: افراد یا مکاتب تمایل دارند وجهه اجتماعی خود را حفظ کنند، حتی اگر این به معنای انکار واقعیت باشد.
@sahandiranmehr
✍️سهند ایرانمهر
آیا دولتها یا ایدئولوژیها و یا انسانها، آنگاه که نشانههای شکست رویکردشان یکبه یک بروز پیدا میکنند، لزوما دست به تغییر رویه میزنند؟ پاسخ نظریه اثر بازگشت (Backfire Effect) نه تنها منفی است بلکه حتی نشان میدهد که این شکستها موجب اصرار بر تکرار خطاها و پایبندی و اعتقاد بیشتر به درستی راه و روش میشود.
وقتی افراد با اطلاعات یا نشانههایش مواجه میشوند که باورهای پیشین آنها را نقض میکند، نهتنها اطلاعات اصلاحی را رد میکنند، بلکه باورهای اولیه خود را محکمتر میکنند. دلیل آن هم میتواند این باشد که قبول شکست به منزله تهدید هویت تلقی میشود. هرچه اعتقاد افراطیتر و یا منافع بیشتر باشد تمایل به قبول نشانهها هم کمتر است. راهحلی که در این مقاله داده شده است این است که در راه اثبات ناکارآمدی نباید احساس خطر تهدید وجودی چندان پررنگ شود تا در طرف مقابل واکنش متعصبانه را برانگیزد.
لئون فستینگر هم در نظریه ناهماهنگی شناختی(Cognitive Dissonance) معتقد بود که آدمیان از تناقض میان باورهای خود و شواهد بیرونی احساس ناراحتی میکنند و برای کاهش این ناراحتی، ترجیح میدهند شواهد ناسازگار را توجیه کنند یا نادیده بگیرند.
فرانسیس بیکن فیلسوف انگلیسی مثال بتهای غار را میزند بتهای ذهنی ( با الهام از تمثیل غار افلاطون) که بر موضعگیری افراد سایه انداخته است و او را اسیر خود کرده است. راهحلهای بیکن عمدتا تاکید بر استدلال و دادههای دقیق و بیطرفی و امثالهم دارد اما وجه منافع فردی یا تهدید وجودی منجر به مقاومت فرد را نادیده گرفته است.
اسلاوی ژیژک فیلسوف معاصر در کتاب
The Sublime Object of Ideology میگوید بحرانها که به نظر میرسد باید ایدئولوژیها را تضعیف کنند، در بسیاری موارد آنها را تقویت میکنند. چون ایدئولوژیها نه فقط برای توضیح واقعیت بلکه برای ایجاد چارچوب معنایی و پناهگاهی روانی برای افراد عمل میکنند. وقتی این چارچوب در معرض فروپاشی قرار میگیرد، افراد بیشتر به آن وابسته میشوند و برای تداومش تقلای بیشتری میکنند.
ژیژک توضیح میدهد که ایدئولوژیها در بحرانها به شکلهای جدیدی بازتولید میشوند. به جای ترک کامل ایدئولوژی، افراد روایتهای جایگزینی میسازند که بحران را توضیح دهد بدون اینکه هسته ایدئولوژی را زیر سؤال ببرند و در برابر روایت مخالف نابردباری بیشتری نشان میدهند.
بنابراین بحرانها غالبا نهتنها ایدئولوژی را نابود نمیکنند وآنها را به تغییر جهت وادار نمیکنند بلکه اغلب به تقویت آن کمک میکنند. زیرا انسانها از مواجهه با بیمعنایی گریزانند و ترجیح میدهند به چارچوبهای آشنا، حتی اگر معیوب باشند، چنگ بزنند. همان چیزی که ایروینگ گافمن در نظریه «نمایش خود»(Dramaturgical Theory) میگوید: افراد یا مکاتب تمایل دارند وجهه اجتماعی خود را حفظ کنند، حتی اگر این به معنای انکار واقعیت باشد.
@sahandiranmehr
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴تبعیض نه؛ رسیدگی شفاف و عادلانه
🔺گفتگو با شرق ۱۷ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
▪️عباس عبدی؛ روزنامه نگار و فعالی سیاسی اصلاح طلب در نقد آنچه این روزها بر دکتر رنانی میگذرد و نگرانی افکارعمومی از نحوه برخورد با یک اندیشمند به شرق گفت:
🔘«از نظر من هیچ تفاوتی میان استاد دانشگاه، رهبر، کارگر و فرد عادی در رسیدگی قضایی وجود ندارد. بنابراین، به هیچ وجه دنبال این نیستم که بگویم برای استاد دانشگاه که دلسوز کشور است یا نیست، تمایزی قائل شویم. این اصلاً مسئله ما نیست؛ باید برای همه برابری حقوقی حاکم باشد. اما آنچه که در پرونده دکتر رنانی مشاهده میشود، برخورد متعارف قضایی نیست. »
🔘این فعال سیاسی که بر اهمیت عدالت قضایی تاکید دارد و مخالف هر گونه تبعیضی در این مسیر است؛ در ادامه سخنان خود گفت:«ما نمیخواهیم تبعیضی برای هیچکس وجود داشته باشد؛ نه برای نیروهای طرفدار حکومت و نه برای استادان دانشگاه یا سایر افراد. ما دوست داریم شرایط متعارفی حاکم باشد. »
▪️با توجه به دستور قضایی که منجر به حذف ۱۷ مقاله از سایت دکتر رنانی شده و همین مقالات بخش عمده پرونده فضایی او را هم تشکیل داده ؛ عبدی با نگاهی به پیشینه انتشارات مقالات در این سایت ؛ سوال مهمی را طرح کرد و گفت:
🔘«اینکه مقالاتی را که از چند سال پیش منتشر شده اکنون مطرح کنند و «برایش پرونده تشکیل دهند» واقعاً بیمعنی و غیرقابل فهم است. اگر مقالاتی که در چندسال گذشته منتشر شده اند؛ دارای مشکل و ابهام بودند، چرا در همان زمان موضوع رسیدگی قرار نگرفتند؟ این نشان میدهد که مضمون و هدف چیز دیگری است.»
🔘او در بررسی ابعاد انچه رخ داده به اهمیت رسیدگی در محکمه ای با حضور هیات منصفه و علنی تاکید کرده و توضیح داد: «به علاوه، رسیدگی عادلانه، شفاف و با حضور هیئت منصفه و مطبوعات باید انجام شود تا همه ببینند چه چیزی گفته شده است. تجربه نشان میدهد که این پروندهها معمولاً چیز خاصی در بر ندارند و بیشتر برای ایجاد زحمت و ترس است.»
🔘این روزنامه نگار در پایان گفت:«این موضوع جایی اهمیت پیدا میکند که چرا باید یک استاد معتبر، دلسوز و خدمتکار کشور با چنین وضعیتی مواجه شود؟»
🔺گفتگو با شرق ۱۷ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
▪️عباس عبدی؛ روزنامه نگار و فعالی سیاسی اصلاح طلب در نقد آنچه این روزها بر دکتر رنانی میگذرد و نگرانی افکارعمومی از نحوه برخورد با یک اندیشمند به شرق گفت:
🔘«از نظر من هیچ تفاوتی میان استاد دانشگاه، رهبر، کارگر و فرد عادی در رسیدگی قضایی وجود ندارد. بنابراین، به هیچ وجه دنبال این نیستم که بگویم برای استاد دانشگاه که دلسوز کشور است یا نیست، تمایزی قائل شویم. این اصلاً مسئله ما نیست؛ باید برای همه برابری حقوقی حاکم باشد. اما آنچه که در پرونده دکتر رنانی مشاهده میشود، برخورد متعارف قضایی نیست. »
🔘این فعال سیاسی که بر اهمیت عدالت قضایی تاکید دارد و مخالف هر گونه تبعیضی در این مسیر است؛ در ادامه سخنان خود گفت:«ما نمیخواهیم تبعیضی برای هیچکس وجود داشته باشد؛ نه برای نیروهای طرفدار حکومت و نه برای استادان دانشگاه یا سایر افراد. ما دوست داریم شرایط متعارفی حاکم باشد. »
▪️با توجه به دستور قضایی که منجر به حذف ۱۷ مقاله از سایت دکتر رنانی شده و همین مقالات بخش عمده پرونده فضایی او را هم تشکیل داده ؛ عبدی با نگاهی به پیشینه انتشارات مقالات در این سایت ؛ سوال مهمی را طرح کرد و گفت:
🔘«اینکه مقالاتی را که از چند سال پیش منتشر شده اکنون مطرح کنند و «برایش پرونده تشکیل دهند» واقعاً بیمعنی و غیرقابل فهم است. اگر مقالاتی که در چندسال گذشته منتشر شده اند؛ دارای مشکل و ابهام بودند، چرا در همان زمان موضوع رسیدگی قرار نگرفتند؟ این نشان میدهد که مضمون و هدف چیز دیگری است.»
🔘او در بررسی ابعاد انچه رخ داده به اهمیت رسیدگی در محکمه ای با حضور هیات منصفه و علنی تاکید کرده و توضیح داد: «به علاوه، رسیدگی عادلانه، شفاف و با حضور هیئت منصفه و مطبوعات باید انجام شود تا همه ببینند چه چیزی گفته شده است. تجربه نشان میدهد که این پروندهها معمولاً چیز خاصی در بر ندارند و بیشتر برای ایجاد زحمت و ترس است.»
🔘این روزنامه نگار در پایان گفت:«این موضوع جایی اهمیت پیدا میکند که چرا باید یک استاد معتبر، دلسوز و خدمتکار کشور با چنین وضعیتی مواجه شود؟»
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
دو برداشت از برخورد قضایی با دکتر رنانی
تعلیق فعالیت سایت و کانال تلگرامی دکتر محسن رنانی، استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان به دلیل آنچه «مرجع قضایی برخی مطالب آن را مجرمانه تلقی کرده است» میتواند دو تفسیر و برداشت داشته باشد. برداشت نخست این است که نظام سیاسی تحمل خود را در مقابل نوشتهها و اظهارنظرهای استادی در سطح و نوع آقای رنانی از دست داده و از این پس قرار است محدودیتهای بیشتری در برابر این نوع اظهارنظرها اعمال شود.
دکتر رنانی از جمله استادانی است که او را میتوان در شمار «کنشگران مرزی» به شمار آورد. منظور از کنشگران مرزی آن دسته از شهروندانی هستند که ضمن انتقاد به عملکرد حکومت و هشدار نسبت به پیامدها و نتایج سیاستهای آن، خواهان بهبود شرایط کشور از طریق تلاشهای مدنی و مسالمتآمیز و متقاعد کردن زمامداران به تغییر شیوۀ حکمرانی و رفتار خود هستند.
در واقع آقای رنانی در سالهای اخیر در این زمینه چیزی کم نگذاشته است. او با آنکه مشغول مطالعات بنیادی و معطوف به آینده است، اما در مقابل هر سیاست نادرستی موضع گرفته و با احساس مسئولیت ملی دربارۀ عواقب آن، گاه به نرمی و گاه به درشتی به مسئولان کشور هشدار داده است.
این هشدارها تاکنون در فضای رسمی کشور کم و بیش تحمل شده است، زیرا کمتر کسی یافت میشود که دغدغههای آقای رنانی را به عواملی جز حس میهندوستی و دلسوزی برای جامعه و حتی حکومت نسبت دهد. تشکیل پروندۀ قضایی برای آقای رنانی در مورد انتشار نظرات و دیدگاههایش اما نشانۀ واضحی از پایان تحمل این نوع نظرات در سطح رسمی است و این علامتی بسیار منفی در فضای کنونی تلقی میشود.
اگر این برداشت صحیح باشد، فعلاً مشخص نیست که آیا بیتحملی به اصل نظرات و هشدارهای آقای رنانی مربوط میشود و یا اینکه برخی درشتیهای لحن و کلام او عدهای را عصبانی کرده است. قاعدتاً نرمی یا درشتی گفتار دکتر رنانی به میزان نگرانی و بیمی است که از بروز هر مشکلی در سطح جامعه پیدا میکند. از این رو، اگر موضوع به لحن کلام دکتر رنانی مربوط باشد، در واقع، پروندهسازی برای او بر سر موضوعی صوری و حاشیهای و در عمل نوعی اتلاف وقت دوجانبه است. چنین کاری درست مثل نادیده گرفتن خواص میوه و مشاجره بر سر پوست آن است!
تشکیل پرونده برای آقای رنانی و تعلیق فعالیت سایت و کانال تلگرامی او اما اگر به دلیل محتوای نظرات و هشدارهای او باشد، ماجرا نهفقط تغییر ماهیت میدهد بلکه از شخص آقای رنانی بسیار فراتر میرود. در صورت صحت این برداشت، تعلیق فعالیتهای قلمی آقای رنانی را باید به معنای پایان کنشگری مرزی در جامعۀ ایرانی قلمداد کرد. اگر فعالیتهای فکری و نوشتاری در قالب کنشگری مرزی به عنوان امری مجرمانه و مستوجب محدودیت و مجازات تعریف شود، این به معنای خداحافظی عموم کنشگران این طیف با عرصۀ عمومی و تغییر فضای سیاسی جامعه و تبدیل آن به صورتی کاملاً دوقطبی است. عواقب دوقطبی شدن کامل فضای سیاسی هم آشکارتر از آن است که نیاز به هشداری تازه داشته باشد.
تفسیر و برداشت دوم از تعلیق فعالیت فکری آقای رنانی در فضای مجازی هم این است که ماجرا مربوط به یک سیاست کلان و تصمیمگیری در سطوح بالا نیست و کل داستان به فضای خاص حاکم بر شهر اصفهان ارتباط پیدا میکند.
اینکه هر شهر و استان ایران تابع شرایط سیاسی و امنیتی خاصی است، دیگر یک راز محسوب نمیشود. چهبسا حضور در یک جلسۀ سیاسی و ایراد سخنرانی در آن، در مرکز یک استان امری کاملاً عادی و بیخطر باشد، اما در مرکز یک استان دیگر، عین آن جلسه و سخنرانی دستمایۀ تشکیل پرونده و صدور حکم سنگین قرار گیرد! این میزان از تفاوت را نگارنده با تمام وجود خود تجربه کرده است!
شهر تاریخی و توریستی اصفهان متأسفانه در شمار مراکز استانی است که شرایط امنیتی و سیاسی حاکم بر آن، داستان مخصوص به خود را دارد. برخی شهروندان مقیم اصفهان از این جهت بسیار گلایهمند و نالانند و محیط امنیتی اصفهان را بسیار بستهتر از حتی مشهد قلمداد میکنند. آنها گاهی از بازداشت ناگهانی فعالانی در شهر اصفهان خبر میدهند که مشغول زندگی عادی خویشاند و فقط به دلیل.....(ادامه یادداشت در لینک زیر)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-30973
تعلیق فعالیت سایت و کانال تلگرامی دکتر محسن رنانی، استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان به دلیل آنچه «مرجع قضایی برخی مطالب آن را مجرمانه تلقی کرده است» میتواند دو تفسیر و برداشت داشته باشد. برداشت نخست این است که نظام سیاسی تحمل خود را در مقابل نوشتهها و اظهارنظرهای استادی در سطح و نوع آقای رنانی از دست داده و از این پس قرار است محدودیتهای بیشتری در برابر این نوع اظهارنظرها اعمال شود.
دکتر رنانی از جمله استادانی است که او را میتوان در شمار «کنشگران مرزی» به شمار آورد. منظور از کنشگران مرزی آن دسته از شهروندانی هستند که ضمن انتقاد به عملکرد حکومت و هشدار نسبت به پیامدها و نتایج سیاستهای آن، خواهان بهبود شرایط کشور از طریق تلاشهای مدنی و مسالمتآمیز و متقاعد کردن زمامداران به تغییر شیوۀ حکمرانی و رفتار خود هستند.
در واقع آقای رنانی در سالهای اخیر در این زمینه چیزی کم نگذاشته است. او با آنکه مشغول مطالعات بنیادی و معطوف به آینده است، اما در مقابل هر سیاست نادرستی موضع گرفته و با احساس مسئولیت ملی دربارۀ عواقب آن، گاه به نرمی و گاه به درشتی به مسئولان کشور هشدار داده است.
این هشدارها تاکنون در فضای رسمی کشور کم و بیش تحمل شده است، زیرا کمتر کسی یافت میشود که دغدغههای آقای رنانی را به عواملی جز حس میهندوستی و دلسوزی برای جامعه و حتی حکومت نسبت دهد. تشکیل پروندۀ قضایی برای آقای رنانی در مورد انتشار نظرات و دیدگاههایش اما نشانۀ واضحی از پایان تحمل این نوع نظرات در سطح رسمی است و این علامتی بسیار منفی در فضای کنونی تلقی میشود.
اگر این برداشت صحیح باشد، فعلاً مشخص نیست که آیا بیتحملی به اصل نظرات و هشدارهای آقای رنانی مربوط میشود و یا اینکه برخی درشتیهای لحن و کلام او عدهای را عصبانی کرده است. قاعدتاً نرمی یا درشتی گفتار دکتر رنانی به میزان نگرانی و بیمی است که از بروز هر مشکلی در سطح جامعه پیدا میکند. از این رو، اگر موضوع به لحن کلام دکتر رنانی مربوط باشد، در واقع، پروندهسازی برای او بر سر موضوعی صوری و حاشیهای و در عمل نوعی اتلاف وقت دوجانبه است. چنین کاری درست مثل نادیده گرفتن خواص میوه و مشاجره بر سر پوست آن است!
تشکیل پرونده برای آقای رنانی و تعلیق فعالیت سایت و کانال تلگرامی او اما اگر به دلیل محتوای نظرات و هشدارهای او باشد، ماجرا نهفقط تغییر ماهیت میدهد بلکه از شخص آقای رنانی بسیار فراتر میرود. در صورت صحت این برداشت، تعلیق فعالیتهای قلمی آقای رنانی را باید به معنای پایان کنشگری مرزی در جامعۀ ایرانی قلمداد کرد. اگر فعالیتهای فکری و نوشتاری در قالب کنشگری مرزی به عنوان امری مجرمانه و مستوجب محدودیت و مجازات تعریف شود، این به معنای خداحافظی عموم کنشگران این طیف با عرصۀ عمومی و تغییر فضای سیاسی جامعه و تبدیل آن به صورتی کاملاً دوقطبی است. عواقب دوقطبی شدن کامل فضای سیاسی هم آشکارتر از آن است که نیاز به هشداری تازه داشته باشد.
تفسیر و برداشت دوم از تعلیق فعالیت فکری آقای رنانی در فضای مجازی هم این است که ماجرا مربوط به یک سیاست کلان و تصمیمگیری در سطوح بالا نیست و کل داستان به فضای خاص حاکم بر شهر اصفهان ارتباط پیدا میکند.
اینکه هر شهر و استان ایران تابع شرایط سیاسی و امنیتی خاصی است، دیگر یک راز محسوب نمیشود. چهبسا حضور در یک جلسۀ سیاسی و ایراد سخنرانی در آن، در مرکز یک استان امری کاملاً عادی و بیخطر باشد، اما در مرکز یک استان دیگر، عین آن جلسه و سخنرانی دستمایۀ تشکیل پرونده و صدور حکم سنگین قرار گیرد! این میزان از تفاوت را نگارنده با تمام وجود خود تجربه کرده است!
شهر تاریخی و توریستی اصفهان متأسفانه در شمار مراکز استانی است که شرایط امنیتی و سیاسی حاکم بر آن، داستان مخصوص به خود را دارد. برخی شهروندان مقیم اصفهان از این جهت بسیار گلایهمند و نالانند و محیط امنیتی اصفهان را بسیار بستهتر از حتی مشهد قلمداد میکنند. آنها گاهی از بازداشت ناگهانی فعالانی در شهر اصفهان خبر میدهند که مشغول زندگی عادی خویشاند و فقط به دلیل.....(ادامه یادداشت در لینک زیر)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-30973
هممیهن
دو برداشت از برخورد قضایی با دکتر رنانی
دکتر رنانی از جمله استادانی است که او را میتوان در شمار «کنشگران مرزی» به شمار آورد. منظور از کنشگران مرزی آن دسته از شهروندانی هستند که ضمن انتقاد به عملکرد حکومت و هشدار نسبت به پیامدها و نتایج سیاستهای آن، خواهان بهبود شرایط کشور از طریق تلاشهای مدنی…
Audio
اپیزود چهاردهم پادکست جور دیگر
جامعهشناسی سیاست عمومی (بخش اول)
سیاست عمومی چیست؟ سیاست عمومی عقلانی چیست؟ عقلانیت سیاست عمومی را چگونه باید ارزیابی کرد؟ سیاست عمومی و عقلانیت آن چگونه با ابعاد اجتماعی ارتباط دارد؟ و تحلیل جامعهشناختی چگونه میتواند به افزایش عقلانیت سیاست عمومی کمک کند؟
حمایت از پادکست
شماره کارت حمایت از پادکست
6274-1212-0813-8933
شناسه پیپال
Mfpaypal97@gmail.com
Email: joure.digar@gmail.com
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: آنسو استودیو (@onsoustudio)
موسیقی
موسیقیهای این پادکست ساخته مهدی آقایی، سازنده پادکست آهنگساز است.
تاریخ انتشار
آذر هزاروچهارصدوسه
@joure_digar
جامعهشناسی سیاست عمومی (بخش اول)
سیاست عمومی چیست؟ سیاست عمومی عقلانی چیست؟ عقلانیت سیاست عمومی را چگونه باید ارزیابی کرد؟ سیاست عمومی و عقلانیت آن چگونه با ابعاد اجتماعی ارتباط دارد؟ و تحلیل جامعهشناختی چگونه میتواند به افزایش عقلانیت سیاست عمومی کمک کند؟
حمایت از پادکست
شماره کارت حمایت از پادکست
6274-1212-0813-8933
شناسه پیپال
Mfpaypal97@gmail.com
Email: joure.digar@gmail.com
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: آنسو استودیو (@onsoustudio)
موسیقی
موسیقیهای این پادکست ساخته مهدی آقایی، سازنده پادکست آهنگساز است.
تاریخ انتشار
آذر هزاروچهارصدوسه
@joure_digar
Forwarded from پادکست جور دیگر
اپیزود پانزدهم پادکست جور دیگر
جامعهشناسی سیاست عمومی (بخش دوم)
سیاست عمومی چیست؟ سیاست عمومی عقلانی چیست؟ عقلانیت سیاست عمومی را چگونه باید ارزیابی کرد؟ سیاست عمومی و عقلانیت آن چگونه با ابعاد اجتماعی ارتباط دارد؟ و تحلیل جامعهشناختی چگونه میتواند به افزایش عقلانیت سیاست عمومی کمک کند؟ این قسمت، وجوه جامعهشناختی شماری از مهمترین سیاستهای عمومی را تشریح میکند.
شنیدن این اپیزود در:
کستباکس
اپل پادکست
اسپاتیفای
حمایت از پادکست
شماره کارت حمایت از پادکست
شناسه پیپال
Mfpaypal97@gmail.com
Email: joure.digar@gmail.com
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: آنسو استودیو
موسیقی
موسیقیهای این پادکست ساخته مهدی آقایی، سازنده پادکست آهنگساز است.
تاریخ انتشار
دیماه هزاروچهارصدوسه
#پادکست_جور_دیگر #سیاست_عنومی
@joure_digar
جامعهشناسی سیاست عمومی (بخش دوم)
سیاست عمومی چیست؟ سیاست عمومی عقلانی چیست؟ عقلانیت سیاست عمومی را چگونه باید ارزیابی کرد؟ سیاست عمومی و عقلانیت آن چگونه با ابعاد اجتماعی ارتباط دارد؟ و تحلیل جامعهشناختی چگونه میتواند به افزایش عقلانیت سیاست عمومی کمک کند؟ این قسمت، وجوه جامعهشناختی شماری از مهمترین سیاستهای عمومی را تشریح میکند.
شنیدن این اپیزود در:
کستباکس
اپل پادکست
اسپاتیفای
حمایت از پادکست
شماره کارت حمایت از پادکست
6274121208138933
شناسه پیپال
Mfpaypal97@gmail.com
Email: joure.digar@gmail.com
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: آنسو استودیو
موسیقی
موسیقیهای این پادکست ساخته مهدی آقایی، سازنده پادکست آهنگساز است.
تاریخ انتشار
دیماه هزاروچهارصدوسه
#پادکست_جور_دیگر #سیاست_عنومی
@joure_digar
Forwarded from مهران صولتی
🔹 درباره اهمیت محسن رنانی برای ایران امروز!
@solati_mehran
✍ مهران صولتی
انتشار خبر رسیدگی قضایی به پرونده دکتر محسن رنانی و تعلیق فعالیت سایت و کانال تلگرامی پرمخاطب وی موجی از نگرانی و ناامیدی در میان دغدغهمندان آینده ایران ایجاد کرد. واقعیت ایناست که از چند سال پیش از این مقوله توسعه با نام رنانی گره خورده و او را به نماد بارزی برای این مفهوم تبدیل کرده است. از همین رو رسیدگی قضایی به پرونده او امری فراتر از پیگرد حقوقی یک پژوهشگر دانشگاهی تلقی میشود. اما چرا محسن رنانی برای ایران امروز اهمیت زیادی دارد؟
✅ جریان سازی: رنانی یک اندیشمند جریانساز است. از همینرو گزاف نیست اگر بگوییم که در سایه کوشندگی افرادی مانند او بوده که امروزه توسعه به گفتمانی قدرتمند در میان بخش قابل توجهی از نخبگان کشور تبدیل شده است. این تلاش زمانی اهمیت مییابد که در نظر آوریم در دوره حیات جمهوری اسلامی نیروهای ضدتوسعه و بحرانآفرین همواره نقش مهمی را در سیاستگذاریها و تصمیمسازیها ایفا نموده اند، ولی حق ایناست که امروزه گفتمان توسعه از وزن قابل توجهی در مناسبات نخبگانی برخوردار شده است.
✅ نهاد سازی: اهمیت کار رنانی آنجایی بیشتر جلوهگر میشود که او هرگز به جریان سازی بسنده نکرد و در صدد نهادسازی برآمد. این در حالیاست که نظام سیاسی در نیم سده گذشته از دو استراتژی نهادسازی در حکومت و نهاد زدایی از جامعه بهره جسته است. شاید بهترین مثال برای استراتژی اول را بتوان گسترش فزاینده شوراهای عالی در نهاد قدرت، و برای دومی امنیتیسازی فعالیت احزاب سیاسی و تشکلهای مدنی در جامعه عنوان کرد. تاسیس پویش فکری توسعه مهمترین نهادسازی رنانی در این مسیر تلقی میشود
✅ کنشگری مرزی: رنانی در طول سالهای فعالیتاش با اعتقاد به ضرورت رقم خوردن معادله؛ دولت کارآمد و پاسخگو- جامعه تشکلیافته و مدنی برای توسعه ایران کوشیده است تا در قامت یک کنشگر مرزی ظاهر شده و همزمان پایی در حکومت و پایی در جامعه داشته باشد. این شیوه حضور زمانی اهمیت مییابد که در نظر آوریم مقصود فراستخواه؛ کنشگران مرزی را مهمترین حاملان توسعه و تجدد در ایران معاصر معرفی میکند. بنابراین شاید گزاف نباشد اگر اولویت پروژه توسعه کشور را پرتعداد بودن این دسته از کنشگران بدانیم.
✅ تمرکز بر آموزشوپرورش: اینکه روزگاری پیش از این رنانی اذعان کرده بود تنها مشاورت وزیر آموزشوپرورش را در صورت پیشنهاد به عنوان مسئولیتی دولتی خواهد پذیرفت از نگاه بنیادی او به مسائل توسعه حکایت دارد. واقعیت این است که پرداختن به نسبت میان آموزش و توسعه وزن قابل توجهی در آموزههای رنانی در سالهای اخیر داشته است. در همین راستا او کوشید تا با توجه به دوران کودکی از حق مهمی بهنام کودکی کردن و الزامات آن به عنوان یکی از ارکان توسعهیافتگی سخن گفته و نگاهها را به سوی یکی از مهمترین بنیانهای آن یعنی سرمایه انسانی معطوف نماید.
✅ توجه به سرمایه اجتماعی: رنانی همواره نگاه ویژهای به مقوله سرمایه اجتماعی داشته است. کتاب چرخههای افول اخلاق و اقتصاد مبتنی بر چنین نگرشی کوشیده است تا نسبت میان سرمایه اجتماعی و توسعه را مورد کاوش قرار دهد. همچنین در این سالها رنانی سعی کرده تا در سخنرانیهای خود با تمرکز بر دو وجه ارتباط و اعتماد به عنوان ارکان اصلی سرمایه اجتماعی از اهمیت آن برای رشد اقتصادی، ایجاد رفاه، امیدآفرینی، و متوقف کردن رشد فزاینده مهاجرت سخن بگوید. برای محسن رنانی به عنوان نماد توسعه کشور رهایی از محدودیتها و اثربخشی افزونتر آرزو میکنیم.
@solati_mehran
#توسعه
#محسن_رنانی
#نهاد_سازی
#سرمایه_اجتماعی
@solati_mehran
✍ مهران صولتی
انتشار خبر رسیدگی قضایی به پرونده دکتر محسن رنانی و تعلیق فعالیت سایت و کانال تلگرامی پرمخاطب وی موجی از نگرانی و ناامیدی در میان دغدغهمندان آینده ایران ایجاد کرد. واقعیت ایناست که از چند سال پیش از این مقوله توسعه با نام رنانی گره خورده و او را به نماد بارزی برای این مفهوم تبدیل کرده است. از همین رو رسیدگی قضایی به پرونده او امری فراتر از پیگرد حقوقی یک پژوهشگر دانشگاهی تلقی میشود. اما چرا محسن رنانی برای ایران امروز اهمیت زیادی دارد؟
✅ جریان سازی: رنانی یک اندیشمند جریانساز است. از همینرو گزاف نیست اگر بگوییم که در سایه کوشندگی افرادی مانند او بوده که امروزه توسعه به گفتمانی قدرتمند در میان بخش قابل توجهی از نخبگان کشور تبدیل شده است. این تلاش زمانی اهمیت مییابد که در نظر آوریم در دوره حیات جمهوری اسلامی نیروهای ضدتوسعه و بحرانآفرین همواره نقش مهمی را در سیاستگذاریها و تصمیمسازیها ایفا نموده اند، ولی حق ایناست که امروزه گفتمان توسعه از وزن قابل توجهی در مناسبات نخبگانی برخوردار شده است.
✅ نهاد سازی: اهمیت کار رنانی آنجایی بیشتر جلوهگر میشود که او هرگز به جریان سازی بسنده نکرد و در صدد نهادسازی برآمد. این در حالیاست که نظام سیاسی در نیم سده گذشته از دو استراتژی نهادسازی در حکومت و نهاد زدایی از جامعه بهره جسته است. شاید بهترین مثال برای استراتژی اول را بتوان گسترش فزاینده شوراهای عالی در نهاد قدرت، و برای دومی امنیتیسازی فعالیت احزاب سیاسی و تشکلهای مدنی در جامعه عنوان کرد. تاسیس پویش فکری توسعه مهمترین نهادسازی رنانی در این مسیر تلقی میشود
✅ کنشگری مرزی: رنانی در طول سالهای فعالیتاش با اعتقاد به ضرورت رقم خوردن معادله؛ دولت کارآمد و پاسخگو- جامعه تشکلیافته و مدنی برای توسعه ایران کوشیده است تا در قامت یک کنشگر مرزی ظاهر شده و همزمان پایی در حکومت و پایی در جامعه داشته باشد. این شیوه حضور زمانی اهمیت مییابد که در نظر آوریم مقصود فراستخواه؛ کنشگران مرزی را مهمترین حاملان توسعه و تجدد در ایران معاصر معرفی میکند. بنابراین شاید گزاف نباشد اگر اولویت پروژه توسعه کشور را پرتعداد بودن این دسته از کنشگران بدانیم.
✅ تمرکز بر آموزشوپرورش: اینکه روزگاری پیش از این رنانی اذعان کرده بود تنها مشاورت وزیر آموزشوپرورش را در صورت پیشنهاد به عنوان مسئولیتی دولتی خواهد پذیرفت از نگاه بنیادی او به مسائل توسعه حکایت دارد. واقعیت این است که پرداختن به نسبت میان آموزش و توسعه وزن قابل توجهی در آموزههای رنانی در سالهای اخیر داشته است. در همین راستا او کوشید تا با توجه به دوران کودکی از حق مهمی بهنام کودکی کردن و الزامات آن به عنوان یکی از ارکان توسعهیافتگی سخن گفته و نگاهها را به سوی یکی از مهمترین بنیانهای آن یعنی سرمایه انسانی معطوف نماید.
✅ توجه به سرمایه اجتماعی: رنانی همواره نگاه ویژهای به مقوله سرمایه اجتماعی داشته است. کتاب چرخههای افول اخلاق و اقتصاد مبتنی بر چنین نگرشی کوشیده است تا نسبت میان سرمایه اجتماعی و توسعه را مورد کاوش قرار دهد. همچنین در این سالها رنانی سعی کرده تا در سخنرانیهای خود با تمرکز بر دو وجه ارتباط و اعتماد به عنوان ارکان اصلی سرمایه اجتماعی از اهمیت آن برای رشد اقتصادی، ایجاد رفاه، امیدآفرینی، و متوقف کردن رشد فزاینده مهاجرت سخن بگوید. برای محسن رنانی به عنوان نماد توسعه کشور رهایی از محدودیتها و اثربخشی افزونتر آرزو میکنیم.
@solati_mehran
#توسعه
#محسن_رنانی
#نهاد_سازی
#سرمایه_اجتماعی
Audio
قسمت صدوبیستوشش پادکست دغدغه ایران
قصه، رنگ، توپ
آموزش و پرورش ایران مشکلات بسیار دارد. کیفیت آموزش، شیوه استخدام معلمان، محتوای دروس، جایگاه ضعیف ورزش، بازی، شادی در برنامه درسی، و مشکلات بسیار آن بارها نقد شده است. والدین و کودکان هم در این نظام آموزشی بسیار رنج کشیدهاند. اسماعیل آذرینژاد که کمر همت بسته تا آموزشی متفاوت به کودکان ارائه کند در این قسمت از تجربههایش میگوید و آموزش و پرورش را نقد میکند.
شنیدن در یوتیوب
شنیدن در کستباکس
شنیدن در اسپاتیفای
حامی مالی
صرافی ارز دیجیتال والکس
@Wallexchange
حمایت از اسماعیل آذرینژاد
کارت بانک ملت
۶۱۰۴۳۳۷۵۳۷۸۹۹۱۲۰
قصه، رنگ، توپ در فضای مجازی
کانال یوتیوب ||
وبسایت اینستاگرام
آپارات تلگرام توییتر
حمایت از پادکست دغدغه ایران
تماس برای حمایت مالی از پادکست
09965691194
پیپال
Mfpaypal97@gmail.com
موسیقی آغازین
قطعه سلام استاد حسن کسائی
Email: dirancast@gmail.com
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو (@onsoustudio)
تاریخ انتشار
دی هزار و چهارصدوسه
@dirancast_official
قصه، رنگ، توپ
آموزش و پرورش ایران مشکلات بسیار دارد. کیفیت آموزش، شیوه استخدام معلمان، محتوای دروس، جایگاه ضعیف ورزش، بازی، شادی در برنامه درسی، و مشکلات بسیار آن بارها نقد شده است. والدین و کودکان هم در این نظام آموزشی بسیار رنج کشیدهاند. اسماعیل آذرینژاد که کمر همت بسته تا آموزشی متفاوت به کودکان ارائه کند در این قسمت از تجربههایش میگوید و آموزش و پرورش را نقد میکند.
شنیدن در یوتیوب
شنیدن در کستباکس
شنیدن در اسپاتیفای
حامی مالی
صرافی ارز دیجیتال والکس
@Wallexchange
حمایت از اسماعیل آذرینژاد
کارت بانک ملت
۶۱۰۴۳۳۷۵۳۷۸۹۹۱۲۰
قصه، رنگ، توپ در فضای مجازی
کانال یوتیوب ||
وبسایت اینستاگرام
آپارات تلگرام
حمایت از پادکست دغدغه ایران
تماس برای حمایت مالی از پادکست
09965691194
پیپال
Mfpaypal97@gmail.com
موسیقی آغازین
قطعه سلام استاد حسن کسائی
Email: dirancast@gmail.com
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو (@onsoustudio)
تاریخ انتشار
دی هزار و چهارصدوسه
@dirancast_official
برسد به دست معلمان
و
والدینی که فرزندی در مدرسه دارند.
محمد فاضلی
حرفهای #اسماعیل_آذری_نژاد در قسمت ۱۲۶ #پادکست_دغدغه_ایران درباره وضعیت آموزش و پرورش، و تلاش ایشان برای آموزش کودکان از مسیر قصه، زیبایی و شادی (قصه، رنگ، توپ) بیش از همه میتواند برای معلمان - بالاخص معلمان دوره ابتدایی - الهامبخش باشد.
قرار بود دیگر پادکست را مستقیما در تلگرام منتشر نکنیم، اما به دلیل اهمیت این گفتوگو برای شناخت آموزش و پرورش، آن را در تلگرام هم منتشر کردم.
⭕ اینجا بشنوید ⭕
ممنونم اگر آنرا به دست هر معلمی برسانید که میشناسید؛ و هر پدر و مادری که فرزندی در مدرسه دارد.
@fazeli_mohammad
و
والدینی که فرزندی در مدرسه دارند.
محمد فاضلی
حرفهای #اسماعیل_آذری_نژاد در قسمت ۱۲۶ #پادکست_دغدغه_ایران درباره وضعیت آموزش و پرورش، و تلاش ایشان برای آموزش کودکان از مسیر قصه، زیبایی و شادی (قصه، رنگ، توپ) بیش از همه میتواند برای معلمان - بالاخص معلمان دوره ابتدایی - الهامبخش باشد.
قرار بود دیگر پادکست را مستقیما در تلگرام منتشر نکنیم، اما به دلیل اهمیت این گفتوگو برای شناخت آموزش و پرورش، آن را در تلگرام هم منتشر کردم.
⭕ اینجا بشنوید ⭕
ممنونم اگر آنرا به دست هر معلمی برسانید که میشناسید؛ و هر پدر و مادری که فرزندی در مدرسه دارد.
@fazeli_mohammad
Telegram
پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
قسمت صدوبیستوشش پادکست دغدغه ایران
قصه، رنگ، توپ
آموزش و پرورش ایران مشکلات بسیار دارد. کیفیت آموزش، شیوه استخدام معلمان، محتوای دروس، جایگاه ضعیف ورزش، بازی، شادی در برنامه درسی، و مشکلات بسیار آن بارها نقد شده است. والدین و کودکان هم در این نظام آموزشی…
قصه، رنگ، توپ
آموزش و پرورش ایران مشکلات بسیار دارد. کیفیت آموزش، شیوه استخدام معلمان، محتوای دروس، جایگاه ضعیف ورزش، بازی، شادی در برنامه درسی، و مشکلات بسیار آن بارها نقد شده است. والدین و کودکان هم در این نظام آموزشی…
روایت، قصه و وفاق
🔻تحولات توسعهای کشورها در بستر:
🔗یک. ترکیبی از ساختارها و میراث بازمانده از گذشته؛
🔗دو. اقتضائات تاریخی که لحظه به لحظه در محیط درونی و پیرامونی رخ میدهند؛ و
🔗سه. کنشگریهای آدمهایی که در لحظات تاریخی مشخصی قصد داشتهاند کشور را در مسیری خاص هدایت کنند؛
شکل میگیرد.
🔸کره جنوبی میراثی از بازمانده گذشته استعماری ژاپن در این کشور داشت؛ اقتضائات تاریخی ناشی از همسایهای کمونیست و مهاجم در شمال، و در میانه تقابل آمریکا و شوروی؛ و در میانه اقتضائات امنیتی و اقتصادی رقابتها در شرق و شمال شرق آسیا بر این کشور تحمیل میشد؛ و شاهد کنشگری ترکیبی از نظامیان و بوروکراتهایی بود که فرایند توسعه را صورتبندی و اجرا کردند.
میراث گذشته و اقتضائات تاریخی، تا اندازه بسیار زیادی در اختیار توسعهخواهان نیستند؛ اما داشتن روایتی از میراث گذشته، و اقتضائات تاریخی که بر سر آن بین نخبگان فرادست، و اکثریت فرودستان اجماع نسبی باشد، ضروری است تا بتوان بر مبنای آن کنشگری برای صورتبندی سیاست و برنامههای توسعه را سامان داد.
🔸وفاق تابع منطق قدرت هم هست؛ تابع ساختار توزیع منافع هم هست؛ توافق بر سر حل مسأله و بسط دادن ظرفیت حل مسأله هم هست؛ اما وفاق، رسیدن به روایتی اجماعی از میراث گذشته، اقتضائات تاریخی، وضع موجود، بایستههای وضع مطلوب، و ابزارهای دست یافتن به آن هم هست. این روایتی است که کنشگران به دنبال افزایش ظرفیت حل مسأله، یا شکل دادن به توافقات مولد سازماندهی تولید بزرگمقیاس، یا بازار شومپیتری میسازند.
🔻گام اول وفاق، داشتن روایتی اجماعی است که:
🔗چشماندازهای مشترک ایجاد کند. نمیشود جامعهای خود را در حضیض ببیند و حاکمان همان جامعه را بر فراز بدانند.
🔗مشوق همبستگی اجتماعی باشد. جامعهای میتواند بستر وفاق باشد که روایتی انسجامبخش و مولد همبستگی اجتماعی از خود داشته باشد.
🔗سیاستها را مشروعیت ببخشد. سیاستهای فاقد مشروعیت که جامعه از آنها پشتیبانی نکند، باعث توسعه نمیشوند. سیاستها در بستر جامعهای انباشته از ناکارآمد و نابرابری، حتماً هزینه دارند و بدون روایتی اجماعی، اجرای آنها ممکن نیست.
🔗جامعه بینالمللی را متأثر سازد. توسعه بر بستر همکاری بینالمللی امکانپذیر است و روایت هر کشور از خودش باید ادراک دیگر کشورها را تحت تأثیر مثبت قرار دهد.
🔸ایران امروز بیتردید فاقد چنین روایتی است. فاصله روایت اکثریت مردم و صاحبان قدرت مؤثر از ایران و وضعیتش، زمین تا آسمان است. همین فاصله، ظرفیت خلق همبستگی اجتماعی را کاهش داده و سرمایه اجتماعی لازم برای اجرای هر گونه سیاست دارای هزینه را تضعیف یا نابود میکند.
ذهن، برنامه، عمل و واکنشهای سیاستگذاران همچون قایقی بر دریایی طوفانی در تلاطم است که از هر سوی آن باد روایتی میوزد.
ایران امروز، سیاستهای سیاستمدارانش، و زندگی مردمانش، بر عرشه کشتیای حاضرند که باد هیچ روایت و قصه انسجامبخش و قانعکنندهای در بادبان آن نمیوزد.
🔸وفاق از جنس اقتصاد سیاسی است، از جنس نوع سازماندهی است، از جنس خطمشی است، از جنس توافق بر سر بهکارگماری آدمهاست؛ اما رسیدن به همه وفاقهایی از این جنس، مستلزم داشتن قصه و روایتی است که فرادستان و فرودستان، باور کنند و بر سر آن اجماع نمایند.
وفاق، نهادی است؛ حتی میتواند سختافزاری هم باشد، اما بر فراز همه اینها قصهای است که ذهنها را قانع میکند، سیاستها را مشروعیت میبخشد، همبستگی اجتماعی را قوام میدهد و همراستایی در مسیر خیر جمعی را محقق میکند.
وظیفه کنشگران توسعهخواه، ساختن این روایت و قصه است.
@fazeli_mohammad
این متن در همایش وفاق ملی روز ۲۰ دی ۱۴۰۳ ارائه شده است.
🔻تحولات توسعهای کشورها در بستر:
🔗یک. ترکیبی از ساختارها و میراث بازمانده از گذشته؛
🔗دو. اقتضائات تاریخی که لحظه به لحظه در محیط درونی و پیرامونی رخ میدهند؛ و
🔗سه. کنشگریهای آدمهایی که در لحظات تاریخی مشخصی قصد داشتهاند کشور را در مسیری خاص هدایت کنند؛
شکل میگیرد.
🔸کره جنوبی میراثی از بازمانده گذشته استعماری ژاپن در این کشور داشت؛ اقتضائات تاریخی ناشی از همسایهای کمونیست و مهاجم در شمال، و در میانه تقابل آمریکا و شوروی؛ و در میانه اقتضائات امنیتی و اقتصادی رقابتها در شرق و شمال شرق آسیا بر این کشور تحمیل میشد؛ و شاهد کنشگری ترکیبی از نظامیان و بوروکراتهایی بود که فرایند توسعه را صورتبندی و اجرا کردند.
میراث گذشته و اقتضائات تاریخی، تا اندازه بسیار زیادی در اختیار توسعهخواهان نیستند؛ اما داشتن روایتی از میراث گذشته، و اقتضائات تاریخی که بر سر آن بین نخبگان فرادست، و اکثریت فرودستان اجماع نسبی باشد، ضروری است تا بتوان بر مبنای آن کنشگری برای صورتبندی سیاست و برنامههای توسعه را سامان داد.
🔸وفاق تابع منطق قدرت هم هست؛ تابع ساختار توزیع منافع هم هست؛ توافق بر سر حل مسأله و بسط دادن ظرفیت حل مسأله هم هست؛ اما وفاق، رسیدن به روایتی اجماعی از میراث گذشته، اقتضائات تاریخی، وضع موجود، بایستههای وضع مطلوب، و ابزارهای دست یافتن به آن هم هست. این روایتی است که کنشگران به دنبال افزایش ظرفیت حل مسأله، یا شکل دادن به توافقات مولد سازماندهی تولید بزرگمقیاس، یا بازار شومپیتری میسازند.
🔻گام اول وفاق، داشتن روایتی اجماعی است که:
🔗چشماندازهای مشترک ایجاد کند. نمیشود جامعهای خود را در حضیض ببیند و حاکمان همان جامعه را بر فراز بدانند.
🔗مشوق همبستگی اجتماعی باشد. جامعهای میتواند بستر وفاق باشد که روایتی انسجامبخش و مولد همبستگی اجتماعی از خود داشته باشد.
🔗سیاستها را مشروعیت ببخشد. سیاستهای فاقد مشروعیت که جامعه از آنها پشتیبانی نکند، باعث توسعه نمیشوند. سیاستها در بستر جامعهای انباشته از ناکارآمد و نابرابری، حتماً هزینه دارند و بدون روایتی اجماعی، اجرای آنها ممکن نیست.
🔗جامعه بینالمللی را متأثر سازد. توسعه بر بستر همکاری بینالمللی امکانپذیر است و روایت هر کشور از خودش باید ادراک دیگر کشورها را تحت تأثیر مثبت قرار دهد.
🔸ایران امروز بیتردید فاقد چنین روایتی است. فاصله روایت اکثریت مردم و صاحبان قدرت مؤثر از ایران و وضعیتش، زمین تا آسمان است. همین فاصله، ظرفیت خلق همبستگی اجتماعی را کاهش داده و سرمایه اجتماعی لازم برای اجرای هر گونه سیاست دارای هزینه را تضعیف یا نابود میکند.
ذهن، برنامه، عمل و واکنشهای سیاستگذاران همچون قایقی بر دریایی طوفانی در تلاطم است که از هر سوی آن باد روایتی میوزد.
ایران امروز، سیاستهای سیاستمدارانش، و زندگی مردمانش، بر عرشه کشتیای حاضرند که باد هیچ روایت و قصه انسجامبخش و قانعکنندهای در بادبان آن نمیوزد.
🔸وفاق از جنس اقتصاد سیاسی است، از جنس نوع سازماندهی است، از جنس خطمشی است، از جنس توافق بر سر بهکارگماری آدمهاست؛ اما رسیدن به همه وفاقهایی از این جنس، مستلزم داشتن قصه و روایتی است که فرادستان و فرودستان، باور کنند و بر سر آن اجماع نمایند.
وفاق، نهادی است؛ حتی میتواند سختافزاری هم باشد، اما بر فراز همه اینها قصهای است که ذهنها را قانع میکند، سیاستها را مشروعیت میبخشد، همبستگی اجتماعی را قوام میدهد و همراستایی در مسیر خیر جمعی را محقق میکند.
وظیفه کنشگران توسعهخواه، ساختن این روایت و قصه است.
@fazeli_mohammad
این متن در همایش وفاق ملی روز ۲۰ دی ۱۴۰۳ ارائه شده است.
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
قسمت صدوبیستوهفت پادکست دغدغه ایران
چین: حکومت بوروکراتیک
محققان اتفاق نظر دارند که چین بوروکراتیکترین جامعه تاریخ است. دیوانسالاری چینی با نظم، دقت، پیچیدگی و سلسلهمراتب بسیار محکم از حدود دوهزاروپانصد سال پیش توسعه یافته و یکی از پایههای حفظ وحدت این کشور در بازه دو هزار سال بعد از میلاد مسیح بوده است. قسمت صدوبیستوهفت پادکست دغدغه ایران، ویژگیهای این دیوانسالاری و علل پیدایش آنرا تشریح میکند. شناخت بوروکراسی چینی برای درک تاریخ چین ضرورت دارد.
شنیدن از
یوتیوب || اسپانیفای || اپل پادکست
حامی مالی
ایسیم724
حمایت از پادکست دغدغه ایران
شماره تماس برای حمایت مالی
09965691194
شناسه پیپال
Mfpaypal97@gmail.com
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: dirancast@gmail.com
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو (@onsousudio)
تاریخ انتشار
دی هزار و چهارصدوسه
@dirancast_official
چین: حکومت بوروکراتیک
محققان اتفاق نظر دارند که چین بوروکراتیکترین جامعه تاریخ است. دیوانسالاری چینی با نظم، دقت، پیچیدگی و سلسلهمراتب بسیار محکم از حدود دوهزاروپانصد سال پیش توسعه یافته و یکی از پایههای حفظ وحدت این کشور در بازه دو هزار سال بعد از میلاد مسیح بوده است. قسمت صدوبیستوهفت پادکست دغدغه ایران، ویژگیهای این دیوانسالاری و علل پیدایش آنرا تشریح میکند. شناخت بوروکراسی چینی برای درک تاریخ چین ضرورت دارد.
شنیدن از
یوتیوب || اسپانیفای || اپل پادکست
حامی مالی
ایسیم724
حمایت از پادکست دغدغه ایران
شماره تماس برای حمایت مالی
09965691194
شناسه پیپال
Mfpaypal97@gmail.com
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: dirancast@gmail.com
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو (@onsousudio)
تاریخ انتشار
دی هزار و چهارصدوسه
@dirancast_official
Forwarded from فرهیختگان
📝 بیانیه جمعی از استادان در حمایت از دکتر محسن رنانی
✅ جناب آقای پزشکیان
ریاست محترم جمهوری
🔻آزادی و جمهوری دو آرمان اساسی در وعدههای نظام حاضر از سال ۱۳۵۷ تاکنون بوده است. دولتمردان در این چهار دهه همواره بر تحقق و صیانت از آزادی تأکید کردهاند. بهویژه پس از آنچه در چهار سال اخیر بر ایران گذشت، جنابعالی نیز در ترغیب مردم به آشتی با انتخابات و اعتماد به شما، بار دیگر بر تضمین آزادی بیان تأکید کردید.
🔻اما متأسفانه در چند روز اخیر شاهد تضییع حق آزادیِ بیان جناب دکتر محسن رنانی بودهایم که یکی از برجستهترین اقتصاددانان و در عین حال سرمایههای اجتماعی ایران هستند و همواره دغدغۀ مانایی و آبادانی این مرز و بوم را داشتهاند.
🔻حتماً میدانید اقدام قضایی علیه ایشان به استناد نوشتههایی که در سالهای پیش منتشر کردهاند و دستور قضایی برای حذف مقالات ایشان از سایت، که سپس منجر به تعلیق سایت و کانال ایشان شده است، خلاف وعدههای شما و نیز نفی صریح حق آزادی بیان است.
🔻در این نامه از جنابعالی در مقام مسئول اجرای قانون اساسی و مفاد مصرح آن در تضمین آزادی بیان و حقوق اساسی ملت، خواستار موضعگیری روشن شما دربارۀ این تعلیق و دیگر اتهامهای ناروایی هستیم که به کار فکری دکتر محسن رنانی زده شده است.
🔻همچنین عطف به سوگند ریاستجمهوریتان، تعریف سازوکارهایی برای توقف این رویه را - بدون فوت وقت - خواستاریم، به امید اینکه ایشان، سایر اندیشمندان و نیز تمامی شهروندان این مرز و بوم، زینپس بدون ترس از بازداشت و توبیخ، طعم شیرین «آزادی پس از بیان» را عمیقاً تجربه کنند.
🔻با احترام؛ جمعی از دانشگاهیان و مردمان این سرزمین.
🔹امضاکنندگان:
ناصر فکوهی، پرویز پیران، بایزید مردوخی، نعمت الله فاضلی، محمد فاضلی، علی سعدوندی، احسان شریعتی، یاسر عرب، محمد درویش، ابوالفضل دلاوری، احمد خرم، یعقوب اندایش، علی چشمی، محمد طاهری، مسیحا رضاقلی (والا)، مقصود فراستخواه، نادر مهرگان، محمد بحرینیان، هادی خانیکی، سید محمد بهشتی، تقی ابراهیمی سالاری، محمدرضا اسلامی، احمد صفار، مانی کلانی، مرتضی درخشان، عباد تیموری، الهام فخرایی، امیرمسعود شهرام نیا، علی برجیان، نریمان محمدی، انوش اردوان، امیرحسین پوره، مهنوش مانی، وجیهه جلائیان، مهری شاهزیدی، داود نجفی، رضا مجیدزاده، زهره رضاپور، محمود اولاد، سیروس امیدوار، سهراب دلانگیزان، زهرا منتظری، اصلان قودجانی، نسرین قنواتی، علی صحرائیان، لیلا صادقیتبار، فرحناز عطاریان، مینا اعتضادی، فرزاد کلاته، سید نوید کلهرودی، معصومه اشتیاقی، محدثه جزائی، رسول رییس جعفری، میثم موحدفرد، علی اصلان شهلا، امین عسکری، حسن پورعلی، حمیدرضا قاسمی، مسعود کسرائینژاد، اسماعیل صفرزاده، حسین طالقانی، رضا کاشف، علیرضا طاهریون، رضا میرزاابراهیمی، میکائیل عظیمی، محمد اسمعیل مطلق، کیانوش جهانمردی، زينب مرتضوي فر، محمدرضا لطفعلی پور، محمدطاهر احمدی شادمهری، حسین حاجی باقری، بهزاد بهرامی، سیدحسین اطهری، سید مصطفی حسینی، غلامرضا باقری، فاطمه عباسی سیر، جواد امام، مریم صالحی، حسین حاجی باقری، بهزاد بهرامی، حمید محمدی، رضا محمدی، عاطفه محمدی، سعیده ایزدی، محمد هادی شرف زاده، الهه بیابانی، فاطمه طاهری، هایده شهسواری، علیرضا هاشم پور کوهبنانی، مریم منصوری، آرش صادقی علیایی، هادی باقری، فردین قریشی، سعید معیدفر، حبیب عشایری، سید محمد رضا خاتمی، سیدیعقوب سادات موسوی، رضیه موسوی فر، بهروز صادقی عمروآبادی، مصطفی دینمحمدی، حامد رمضانعلی، گل چهره محمدمحمدی، اعظم جلائی، علی اکبری، محمدرضا خطیبی نژاد، مجید واشقانی فراهانی، بابک بنکدارپور، حسین اکبرزاده، پارسـا پـورغفار مغفزتی، محمدرضا اسلامی، محمدرضا کدیور، محمدهاشم زارعی، منصور وفا، سویل ماکویی، حبیب رضازاده، مهران صولتی، مسعود انصاری نو، مصطفی قیصری، عبدالرحیم مرادی ، غزاله ترابی، علی مرادی، محمدحسین یارمحمدیان، عباس شادلو، سعیده ایزدی، محمد هادی شرف زاده، زهرا ابراهیمی، زهرا امیری اسفرجانی، هادی وحید، امیرحسین کوشا، وحید کمالی، سیدحسین سراجزاده، حسن یعقوبی بازرگانی، عطااله مرادی، باقر رمضان زاده، احد حاجی امیری، مجید مرادی، عباس آزاده، فاطمه میرفتاحی و ...
https://www.tgoop.com/renanisupport
✅ جناب آقای پزشکیان
ریاست محترم جمهوری
🔻آزادی و جمهوری دو آرمان اساسی در وعدههای نظام حاضر از سال ۱۳۵۷ تاکنون بوده است. دولتمردان در این چهار دهه همواره بر تحقق و صیانت از آزادی تأکید کردهاند. بهویژه پس از آنچه در چهار سال اخیر بر ایران گذشت، جنابعالی نیز در ترغیب مردم به آشتی با انتخابات و اعتماد به شما، بار دیگر بر تضمین آزادی بیان تأکید کردید.
🔻اما متأسفانه در چند روز اخیر شاهد تضییع حق آزادیِ بیان جناب دکتر محسن رنانی بودهایم که یکی از برجستهترین اقتصاددانان و در عین حال سرمایههای اجتماعی ایران هستند و همواره دغدغۀ مانایی و آبادانی این مرز و بوم را داشتهاند.
🔻حتماً میدانید اقدام قضایی علیه ایشان به استناد نوشتههایی که در سالهای پیش منتشر کردهاند و دستور قضایی برای حذف مقالات ایشان از سایت، که سپس منجر به تعلیق سایت و کانال ایشان شده است، خلاف وعدههای شما و نیز نفی صریح حق آزادی بیان است.
🔻در این نامه از جنابعالی در مقام مسئول اجرای قانون اساسی و مفاد مصرح آن در تضمین آزادی بیان و حقوق اساسی ملت، خواستار موضعگیری روشن شما دربارۀ این تعلیق و دیگر اتهامهای ناروایی هستیم که به کار فکری دکتر محسن رنانی زده شده است.
🔻همچنین عطف به سوگند ریاستجمهوریتان، تعریف سازوکارهایی برای توقف این رویه را - بدون فوت وقت - خواستاریم، به امید اینکه ایشان، سایر اندیشمندان و نیز تمامی شهروندان این مرز و بوم، زینپس بدون ترس از بازداشت و توبیخ، طعم شیرین «آزادی پس از بیان» را عمیقاً تجربه کنند.
🔻با احترام؛ جمعی از دانشگاهیان و مردمان این سرزمین.
🔹امضاکنندگان:
ناصر فکوهی، پرویز پیران، بایزید مردوخی، نعمت الله فاضلی، محمد فاضلی، علی سعدوندی، احسان شریعتی، یاسر عرب، محمد درویش، ابوالفضل دلاوری، احمد خرم، یعقوب اندایش، علی چشمی، محمد طاهری، مسیحا رضاقلی (والا)، مقصود فراستخواه، نادر مهرگان، محمد بحرینیان، هادی خانیکی، سید محمد بهشتی، تقی ابراهیمی سالاری، محمدرضا اسلامی، احمد صفار، مانی کلانی، مرتضی درخشان، عباد تیموری، الهام فخرایی، امیرمسعود شهرام نیا، علی برجیان، نریمان محمدی، انوش اردوان، امیرحسین پوره، مهنوش مانی، وجیهه جلائیان، مهری شاهزیدی، داود نجفی، رضا مجیدزاده، زهره رضاپور، محمود اولاد، سیروس امیدوار، سهراب دلانگیزان، زهرا منتظری، اصلان قودجانی، نسرین قنواتی، علی صحرائیان، لیلا صادقیتبار، فرحناز عطاریان، مینا اعتضادی، فرزاد کلاته، سید نوید کلهرودی، معصومه اشتیاقی، محدثه جزائی، رسول رییس جعفری، میثم موحدفرد، علی اصلان شهلا، امین عسکری، حسن پورعلی، حمیدرضا قاسمی، مسعود کسرائینژاد، اسماعیل صفرزاده، حسین طالقانی، رضا کاشف، علیرضا طاهریون، رضا میرزاابراهیمی، میکائیل عظیمی، محمد اسمعیل مطلق، کیانوش جهانمردی، زينب مرتضوي فر، محمدرضا لطفعلی پور، محمدطاهر احمدی شادمهری، حسین حاجی باقری، بهزاد بهرامی، سیدحسین اطهری، سید مصطفی حسینی، غلامرضا باقری، فاطمه عباسی سیر، جواد امام، مریم صالحی، حسین حاجی باقری، بهزاد بهرامی، حمید محمدی، رضا محمدی، عاطفه محمدی، سعیده ایزدی، محمد هادی شرف زاده، الهه بیابانی، فاطمه طاهری، هایده شهسواری، علیرضا هاشم پور کوهبنانی، مریم منصوری، آرش صادقی علیایی، هادی باقری، فردین قریشی، سعید معیدفر، حبیب عشایری، سید محمد رضا خاتمی، سیدیعقوب سادات موسوی، رضیه موسوی فر، بهروز صادقی عمروآبادی، مصطفی دینمحمدی، حامد رمضانعلی، گل چهره محمدمحمدی، اعظم جلائی، علی اکبری، محمدرضا خطیبی نژاد، مجید واشقانی فراهانی، بابک بنکدارپور، حسین اکبرزاده، پارسـا پـورغفار مغفزتی، محمدرضا اسلامی، محمدرضا کدیور، محمدهاشم زارعی، منصور وفا، سویل ماکویی، حبیب رضازاده، مهران صولتی، مسعود انصاری نو، مصطفی قیصری، عبدالرحیم مرادی ، غزاله ترابی، علی مرادی، محمدحسین یارمحمدیان، عباس شادلو، سعیده ایزدی، محمد هادی شرف زاده، زهرا ابراهیمی، زهرا امیری اسفرجانی، هادی وحید، امیرحسین کوشا، وحید کمالی، سیدحسین سراجزاده، حسن یعقوبی بازرگانی، عطااله مرادی، باقر رمضان زاده، احد حاجی امیری، مجید مرادی، عباس آزاده، فاطمه میرفتاحی و ...
https://www.tgoop.com/renanisupport
Telegram
حرمت قلم رنانی
این کانال صرفاً جهت مطالبه از ریاست جمهور محترم، آقای پزشکیان، برای پیگیری حق آزادی بیان استاد گرانقدر دکتر محسن رنانی راه اندازی شده است.
برای اضافه شدن اسم شما به لیست حامیان به آیدی های زیر پیام بدید:
@renanisupport1
برای اضافه شدن اسم شما به لیست حامیان به آیدی های زیر پیام بدید:
@renanisupport1
Forwarded from یدالله کریمی پور
ترامپ و گرینلند
دهه هاست به دانشجویان مقاطع فوق لیسانس و دکتری گوشزد کرده ام، آینده امنیت جهان به قطب شمال و گرینلند بسته است. از جمله به دلیل همین گزاره دهشتناک است که دستکم از 168 سال پیش، آمریکایی ها در پی ضمیمه کردن این پهناورترین جزیره به کشورشان برآمده اند. چرا؟! مگر گرینلند حاوی چه امتیازی است؟ چرا ابالات متحده دست از سر دانمارکی ها برای ضمیمه سازی این جزیره بر نمی دارد؟!!
ترامپ 2019 پیشنهاد خرید این جزیره را داد، ولی همزمان کپنهاک و نوک(پایتخت گرینلند) چنین پاسخ دادند:
گرینلند فروشی نیست.
با این همه ترامپ بر اهمیت استراتژیک کانال پاناما و گرینلند تاکید کرده و حتی دستیازی به اقدام نظامی برای اشغال آنها را رد نکرده است.
گریلند 303 سال است که تحت اداره پادشاهی دانمارک است. در جریان جنگ جهانی دوم توسط آمریکا تصرف شد. ولی از 1956 دوباره بخشی از پادشاهی دانمارک و فارو تبدیل شد.
البته در همه پرسی 1979، گرینلند به خودمختاری گسترده ای دست یافت و جز امورخارجی و امنیت، همه مسئولیت ها به دولت محلی سپرده شد. تقریبا 88% جمعیت را اسکیموها(انونیت ها) تشکیل می دهند.
آمریکا بارها و بارها خواهان مالکیت و کنترل گرینلند شده است. از جمله در 1867، 1946 و 2019. چرا گرینلند تا این حد برای آمریکا پر اهمیت است؟ این جزیرا دارای چندین رکورد جهانی است. از جمله:
1- پهناورترین جزیره جهان است. بزرگتر از مکزیک و عربستان؛
2- دارای گرانبهاترین و گوناگون ترین منابع معدنی جهان است. از 34 ماده معدنی که کمیسیون اروپا آنها را حیاتی شمرده، 25 ماده در گرینلند، آن هم در مقیاس کلان و تجاری وجود دارد. موادی مانند گرافیت و لیتیوم و نیز عناصر کمیاب با کاربری در وسایل نقلیه الکتریکی و ژنراتورهای بادی. گرینلند مملو از طلا، پلاتین، لیتیوم، تیتانیوم،ذغال سنگ،الماس، یاقوت، نفت و گاز است. برخی آن را امید آتی اروپا محسوب کرده اند؛
3- گرینلند با تنها 57000 جمعیت و بیش از 2/7 میلیون کیلومترمربع وسعت، با تنها 0/028 تن در کیلومترمربع، کم تراکم ترین و خلوت ترین منطقه سیاسی جهان محسوب می شود؛
4- تنها واحد سیاسی جهان است که 97% آن یخزده و منجمد است؛
5- گرینلند تنها واحد سیاسی جهان است که 92٪ صادراتش وابسته به صنعت صید میگو و دیگر آبزیان دریایی است. این رکوردی دست نیافتنی است؛
6- با وجود بیشترین و متنوعترین معادن جهان در گریلند، میزان بیکاری در این جزیره بسیار بالا است. از این منظر وابسته ترین واحد سیاسی به دولت مادر است. به گونه ای که حدود نیمی از بودجه دولت را کپنهاک بر عهده دارد. در مجموع به گمانم تا دهه آینده این جزیره بهشت زمین نام خواهد گرفت.
با این همه از دیدگاه ایالات متحده هیچکدام از این برتریها منبع اصلی گرایش واشنگتن برای گرایش به انضمام گرینلند نبوده است. از دیدگاه این ابرقدرت، نقش ژئواستراتژیک گریلند برای دفاع از آمریکای شمالی غیر قابل جایگزین است.
مارک جاکوسن دانشیار کالج دفاعی پادشاهی دانمارک در این زمینه باورمند است:
"اگر فدراتیو روسیه بخواهد به سمت آمریکا شلیک کند، کوتاه ترین مسیر برای عبور تسلیحات هسته ای از فضای قطب شمال و ایضا گرینلند خواهد بود".به همین دلیل است که پایگاه پیتوفیک گرینلند در دفاع از آمریکا نقش حیاتی دارد.
ولی شاید به موازات آن عبور زیردریایی های هسته ای روسیه از تنگه های فارو و گرینلند در جهت تهدید مستقیم ۲۲ ایالت شرقی آمریکا است. از دیدگاه نئوماهانیست ها که برای کنترل زیر سطحی بیش از سطح دریا اهمیت قائلند، گرینلند حیاتی ترین جزیره جهانی پنداشته می شود.
به هر روی با این توضیحات کوتاه چند نتیجه زیر بیش از بقیه احتمالات امکانپذیر می نماید:
1- احتمال انضمام گرینلند به آمریکا با توجه به دلبستگی های فرهنگی، زبانی و علائق 300 ساله اینچنین ها به پادشاهی دانمارک و نیز تبادلات تجاری با کپنهاک و نروژ، بس اندک خواهد بود؛
2- به گمانم گرینلند در نهایت به عنوان واحد سیاسی مستقل از پادشاهی دانمارک جدا خواهد شد. ولی مناسباتش با دانمارک بی شباهت به مناسبات استرالیا، نیوزلند و کانادا با بریتانیا نخواهد بود؛
3- آمریکا همچنان پایگاه پیتوفیک را در اختیار داشته و نفوذ دفاعی خود را در این جزیره در دو بعد هوایی و زیر سطحی (اقیانوس) گسترده تر خواهد کرد.
کوتاه آن که امکان تحقق هدف پرزیدنت ترامپ مبنی بر خرید و انضمام گرینلند، بس ناچیز است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
دهه هاست به دانشجویان مقاطع فوق لیسانس و دکتری گوشزد کرده ام، آینده امنیت جهان به قطب شمال و گرینلند بسته است. از جمله به دلیل همین گزاره دهشتناک است که دستکم از 168 سال پیش، آمریکایی ها در پی ضمیمه کردن این پهناورترین جزیره به کشورشان برآمده اند. چرا؟! مگر گرینلند حاوی چه امتیازی است؟ چرا ابالات متحده دست از سر دانمارکی ها برای ضمیمه سازی این جزیره بر نمی دارد؟!!
ترامپ 2019 پیشنهاد خرید این جزیره را داد، ولی همزمان کپنهاک و نوک(پایتخت گرینلند) چنین پاسخ دادند:
گرینلند فروشی نیست.
با این همه ترامپ بر اهمیت استراتژیک کانال پاناما و گرینلند تاکید کرده و حتی دستیازی به اقدام نظامی برای اشغال آنها را رد نکرده است.
گریلند 303 سال است که تحت اداره پادشاهی دانمارک است. در جریان جنگ جهانی دوم توسط آمریکا تصرف شد. ولی از 1956 دوباره بخشی از پادشاهی دانمارک و فارو تبدیل شد.
البته در همه پرسی 1979، گرینلند به خودمختاری گسترده ای دست یافت و جز امورخارجی و امنیت، همه مسئولیت ها به دولت محلی سپرده شد. تقریبا 88% جمعیت را اسکیموها(انونیت ها) تشکیل می دهند.
آمریکا بارها و بارها خواهان مالکیت و کنترل گرینلند شده است. از جمله در 1867، 1946 و 2019. چرا گرینلند تا این حد برای آمریکا پر اهمیت است؟ این جزیرا دارای چندین رکورد جهانی است. از جمله:
1- پهناورترین جزیره جهان است. بزرگتر از مکزیک و عربستان؛
2- دارای گرانبهاترین و گوناگون ترین منابع معدنی جهان است. از 34 ماده معدنی که کمیسیون اروپا آنها را حیاتی شمرده، 25 ماده در گرینلند، آن هم در مقیاس کلان و تجاری وجود دارد. موادی مانند گرافیت و لیتیوم و نیز عناصر کمیاب با کاربری در وسایل نقلیه الکتریکی و ژنراتورهای بادی. گرینلند مملو از طلا، پلاتین، لیتیوم، تیتانیوم،ذغال سنگ،الماس، یاقوت، نفت و گاز است. برخی آن را امید آتی اروپا محسوب کرده اند؛
3- گرینلند با تنها 57000 جمعیت و بیش از 2/7 میلیون کیلومترمربع وسعت، با تنها 0/028 تن در کیلومترمربع، کم تراکم ترین و خلوت ترین منطقه سیاسی جهان محسوب می شود؛
4- تنها واحد سیاسی جهان است که 97% آن یخزده و منجمد است؛
5- گرینلند تنها واحد سیاسی جهان است که 92٪ صادراتش وابسته به صنعت صید میگو و دیگر آبزیان دریایی است. این رکوردی دست نیافتنی است؛
6- با وجود بیشترین و متنوعترین معادن جهان در گریلند، میزان بیکاری در این جزیره بسیار بالا است. از این منظر وابسته ترین واحد سیاسی به دولت مادر است. به گونه ای که حدود نیمی از بودجه دولت را کپنهاک بر عهده دارد. در مجموع به گمانم تا دهه آینده این جزیره بهشت زمین نام خواهد گرفت.
با این همه از دیدگاه ایالات متحده هیچکدام از این برتریها منبع اصلی گرایش واشنگتن برای گرایش به انضمام گرینلند نبوده است. از دیدگاه این ابرقدرت، نقش ژئواستراتژیک گریلند برای دفاع از آمریکای شمالی غیر قابل جایگزین است.
مارک جاکوسن دانشیار کالج دفاعی پادشاهی دانمارک در این زمینه باورمند است:
"اگر فدراتیو روسیه بخواهد به سمت آمریکا شلیک کند، کوتاه ترین مسیر برای عبور تسلیحات هسته ای از فضای قطب شمال و ایضا گرینلند خواهد بود".به همین دلیل است که پایگاه پیتوفیک گرینلند در دفاع از آمریکا نقش حیاتی دارد.
ولی شاید به موازات آن عبور زیردریایی های هسته ای روسیه از تنگه های فارو و گرینلند در جهت تهدید مستقیم ۲۲ ایالت شرقی آمریکا است. از دیدگاه نئوماهانیست ها که برای کنترل زیر سطحی بیش از سطح دریا اهمیت قائلند، گرینلند حیاتی ترین جزیره جهانی پنداشته می شود.
به هر روی با این توضیحات کوتاه چند نتیجه زیر بیش از بقیه احتمالات امکانپذیر می نماید:
1- احتمال انضمام گرینلند به آمریکا با توجه به دلبستگی های فرهنگی، زبانی و علائق 300 ساله اینچنین ها به پادشاهی دانمارک و نیز تبادلات تجاری با کپنهاک و نروژ، بس اندک خواهد بود؛
2- به گمانم گرینلند در نهایت به عنوان واحد سیاسی مستقل از پادشاهی دانمارک جدا خواهد شد. ولی مناسباتش با دانمارک بی شباهت به مناسبات استرالیا، نیوزلند و کانادا با بریتانیا نخواهد بود؛
3- آمریکا همچنان پایگاه پیتوفیک را در اختیار داشته و نفوذ دفاعی خود را در این جزیره در دو بعد هوایی و زیر سطحی (اقیانوس) گسترده تر خواهد کرد.
کوتاه آن که امکان تحقق هدف پرزیدنت ترامپ مبنی بر خرید و انضمام گرینلند، بس ناچیز است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
به یاد شادروان ابراهیم نبوی؛
شادیآفرین ناشاد
کسی که با قلم و بیان خود در جهت شادی مردمان میکوشد، چه بسا در درون خود ناشادترین آدمیان باشد.
زندهیاد ابراهیم نبوی که در بین دوستانش به داور معروف بود، در زمرهٔ اینگونه کسان به حساب میآید.
نگاه داور به روابط آدمها بخصوص در دنیای سیاست سخت نافذ و عینی و زیرکانه بود، نگاهی که در بیان نوشتاری و گفتاری، جز به صورت طنزی لطیف و دلنشین قابل بازتاب نبود.
با یک نگاه، به ژرفای آدمها نفوذ میکرد و با یک جمله، انگیزه و استعداد دیگران بر او مکشوف میشد. همین استعداد خدادادی بود که طنز او را شیرین و طبیعی و بدون تصنع میکرد.
روشن است که در مواضع سیاسی خود نوسان داشت و گاه به سختی دستخوش هیجان میشد، اما همان نگاه نافذ او را از فرو افتادن در ورطهٔ خودفریبی و اوهام باز میداشت.
در منش داور، نوعی لوتیگری و آزادگی دیده میشد. از این رو، نه فقط مرزهای انسانیت را پاس میداشت، بلکه در دفاع از ستمدیدگان و زمینخوردگان معمولاً پیشگام بود. گرچه خالی از لجاج نبود، اما زمینافتاده را، از هر قماش که بود لگد نمیزد و جانب بزرگواری را رها نمیکرد.
او استعدادی بسیار درخشان در طنزنویسی و صاحب سبک و ابتکار فراوان در این زمینه بود. یک تنه کل جامعهٔ سیاسی ایران را در فصل زودگذر "بهار مطبوعات" خنداند و شاد کرد. روحش شاد که شادیآفرین بود و خود ناشاد زیست.
خبر فوت او آن هم به انتخاب خویش، به راستی که تکاندهنده و بینهایت غمانگیز است. نشانهٔ زخمی کشنده بر پیکر اجتماع ایرانی است که راه درمانش را بستهاند.
مهاجرت کسانی چون او در حقیقت ستم است و در تلهٔ غربت گرفتار شدن و امکان سفر به وطن نداشتن تا لحظهٔ مرگ، بدون تردید از جنس جنایت است و خداوند عاملان و مسببان آن را نخواهد بخشید.
باری من تجربههای زیستهٔ خود با ابراهیم نبوی را در جلد چهارم خاطراتم با عنوان "بندیخانهٔ رنج و رهایی" آوردهام. آثار بسیار او خود گواه استعداد و سختکوشی و دلسوزی او برای جامعه و کشوری است که دوری از آن را تاب نیاورد و به تدریج پژمرده و افسرده شد تا آنجا که صبر و تحملش از دست رفت و به حیات خود پایان داد.
مرگ تراژیک او را به خانواده و دوستان و مخاطبان و تمام جامعهٔ فرهنگی و هنری و سیاسی ایران تسلیت میگویم و از خداوند برایش آرامش و آسایش ابدی مسئلت دارم.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
شادیآفرین ناشاد
کسی که با قلم و بیان خود در جهت شادی مردمان میکوشد، چه بسا در درون خود ناشادترین آدمیان باشد.
زندهیاد ابراهیم نبوی که در بین دوستانش به داور معروف بود، در زمرهٔ اینگونه کسان به حساب میآید.
نگاه داور به روابط آدمها بخصوص در دنیای سیاست سخت نافذ و عینی و زیرکانه بود، نگاهی که در بیان نوشتاری و گفتاری، جز به صورت طنزی لطیف و دلنشین قابل بازتاب نبود.
با یک نگاه، به ژرفای آدمها نفوذ میکرد و با یک جمله، انگیزه و استعداد دیگران بر او مکشوف میشد. همین استعداد خدادادی بود که طنز او را شیرین و طبیعی و بدون تصنع میکرد.
روشن است که در مواضع سیاسی خود نوسان داشت و گاه به سختی دستخوش هیجان میشد، اما همان نگاه نافذ او را از فرو افتادن در ورطهٔ خودفریبی و اوهام باز میداشت.
در منش داور، نوعی لوتیگری و آزادگی دیده میشد. از این رو، نه فقط مرزهای انسانیت را پاس میداشت، بلکه در دفاع از ستمدیدگان و زمینخوردگان معمولاً پیشگام بود. گرچه خالی از لجاج نبود، اما زمینافتاده را، از هر قماش که بود لگد نمیزد و جانب بزرگواری را رها نمیکرد.
او استعدادی بسیار درخشان در طنزنویسی و صاحب سبک و ابتکار فراوان در این زمینه بود. یک تنه کل جامعهٔ سیاسی ایران را در فصل زودگذر "بهار مطبوعات" خنداند و شاد کرد. روحش شاد که شادیآفرین بود و خود ناشاد زیست.
خبر فوت او آن هم به انتخاب خویش، به راستی که تکاندهنده و بینهایت غمانگیز است. نشانهٔ زخمی کشنده بر پیکر اجتماع ایرانی است که راه درمانش را بستهاند.
مهاجرت کسانی چون او در حقیقت ستم است و در تلهٔ غربت گرفتار شدن و امکان سفر به وطن نداشتن تا لحظهٔ مرگ، بدون تردید از جنس جنایت است و خداوند عاملان و مسببان آن را نخواهد بخشید.
باری من تجربههای زیستهٔ خود با ابراهیم نبوی را در جلد چهارم خاطراتم با عنوان "بندیخانهٔ رنج و رهایی" آوردهام. آثار بسیار او خود گواه استعداد و سختکوشی و دلسوزی او برای جامعه و کشوری است که دوری از آن را تاب نیاورد و به تدریج پژمرده و افسرده شد تا آنجا که صبر و تحملش از دست رفت و به حیات خود پایان داد.
مرگ تراژیک او را به خانواده و دوستان و مخاطبان و تمام جامعهٔ فرهنگی و هنری و سیاسی ایران تسلیت میگویم و از خداوند برایش آرامش و آسایش ابدی مسئلت دارم.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
Forwarded from دگراندیش (برزین جعفرتاش)
🔶 ما و تحریم
🔷 همانطور که در نمودار مشاهده میکنید روند صعودی اقتصادی ایران با تحریمهای سال ۲۰۱۰ دولت اوباما متوقف شد.
🆔 @stolid_ir
🔷 همانطور که در نمودار مشاهده میکنید روند صعودی اقتصادی ایران با تحریمهای سال ۲۰۱۰ دولت اوباما متوقف شد.
🆔 @stolid_ir
Forwarded from پادکست جور دیگر
جور دیگر دیدن جهان اجتماعی
محمد فاضلی
یک سال از انتشار پادکست جور دیگر میگذرد و در این مدت پانزده قسمت از آن منتشر شده است. تلاش کردم در این درسگفتارهای «جامعهشناسی برای همه» در حد توان خودم آنچه را که بینش جامعهشناختی خوانده میشود به مخاطب منتقل کنم. بینش جامعهشناختی موضوع این پادکست است و تلاش میکنم جور دیگر دیدن جهان اجتماعی را ترویج کنم.
🔴 پادکست جور دیگر 🔴
⭕ اپیزود یک
بینش جامعهشناختی: آغاز مسیر
⭕ اپیزود دوم
جامعهشناسی: نه فقط برای دانستن
⭕ اپیزود سوم
جامعهشناسی: مفاهیم بنیادین (بخش اول)
⭕ اپیزود چهارم
جامعهشناسی: مفاهیم بنیادین (بخش دوم)
⭕ اپیزود پنجم
تحلیل جامعهشناختی اعتماد و سرمایه اجتماعی
⭕ اپیزود ششم
تحلیل جامعهشناختی قدرت و سیاست
⭕ اپیزود هفتم
تحلیل جامعهشناختی محیطزیست
⭕ اپیزود هشتم
تحلیل جامعهشناختی دموکراسی (بخش اول)
⭕ اپیزود نهم
تحلیل جامعهشناختی دموکراسی (بخش دوم)
⭕ اپیزود دهم
تحلیل جامعهشناختی توسعه (بخش اول)
⭕ اپیزود یازدهم
تحلیل جامعهشناختی توسعه (بخش دوم)
⭕ اپیزود دوازدهم
تحلیل جامعهشناختی سلامت (بخش اول)
⭕ اپیزود سیزدهم
تحلیل جامعهشناختی سلامت (بخش دوم)
⭕ اپیزود چهاردهم
جامعهشناسی سیاست عمومی (بخش اول)
⭕ اپیزود پانزدهم
جامعهشناسی سیاست عمومی (بخش دوم)
جور دیگر فعلا هر دو هفته یک بار منتشر میشود.
#پادکست_جور_دیگر #جور_دیگر
@joure_digar
محمد فاضلی
یک سال از انتشار پادکست جور دیگر میگذرد و در این مدت پانزده قسمت از آن منتشر شده است. تلاش کردم در این درسگفتارهای «جامعهشناسی برای همه» در حد توان خودم آنچه را که بینش جامعهشناختی خوانده میشود به مخاطب منتقل کنم. بینش جامعهشناختی موضوع این پادکست است و تلاش میکنم جور دیگر دیدن جهان اجتماعی را ترویج کنم.
🔴 پادکست جور دیگر 🔴
⭕ اپیزود یک
بینش جامعهشناختی: آغاز مسیر
⭕ اپیزود دوم
جامعهشناسی: نه فقط برای دانستن
⭕ اپیزود سوم
جامعهشناسی: مفاهیم بنیادین (بخش اول)
⭕ اپیزود چهارم
جامعهشناسی: مفاهیم بنیادین (بخش دوم)
⭕ اپیزود پنجم
تحلیل جامعهشناختی اعتماد و سرمایه اجتماعی
⭕ اپیزود ششم
تحلیل جامعهشناختی قدرت و سیاست
⭕ اپیزود هفتم
تحلیل جامعهشناختی محیطزیست
⭕ اپیزود هشتم
تحلیل جامعهشناختی دموکراسی (بخش اول)
⭕ اپیزود نهم
تحلیل جامعهشناختی دموکراسی (بخش دوم)
⭕ اپیزود دهم
تحلیل جامعهشناختی توسعه (بخش اول)
⭕ اپیزود یازدهم
تحلیل جامعهشناختی توسعه (بخش دوم)
⭕ اپیزود دوازدهم
تحلیل جامعهشناختی سلامت (بخش اول)
⭕ اپیزود سیزدهم
تحلیل جامعهشناختی سلامت (بخش دوم)
⭕ اپیزود چهاردهم
جامعهشناسی سیاست عمومی (بخش اول)
⭕ اپیزود پانزدهم
جامعهشناسی سیاست عمومی (بخش دوم)
جور دیگر فعلا هر دو هفته یک بار منتشر میشود.
#پادکست_جور_دیگر #جور_دیگر
@joure_digar
Castbox
Joure-digar | پادکست جور دیگر
پادکست جور دیگر، که در آن جامعهشناسی برای همه ارائه میشود، رسانهای برای عمومی کردن علم جامعهشناسی است.درسگفتارهای جامعهشناسی، یافتههای مقالات جام...
Forwarded from نگاهِ دیگر | صابر گُلعنبری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺همه زندگی مرگ پنداشتند!
جنجال برنامه «جعبه سیاه» شبکه افق به خارج از مرزهای ایران هم کشیده شد و برخی رسانههای خارجی از جمله شبکه العربیه هم به عنوان عجیبترین هدیه به انتقاد از آن پرداختهاند.
ظاهرا گمان بردهاند که همه در ناز و نعمت و در سرزمین خودساخته ژوزه ساراماگو زندگی میکنند که مرگ در آن توقف کرده و سراغ کسی نمیآید. بنابراین صلاح دیده است که در ستایش مرگ مهمان و بیننده را زهره ترک کند که مبادا کسی مرگ را فراموش کرده باشد.
در واقع چاپ آگهی ترحیم و «هدیه»!کفن به شخصی مثل این است که علیه او شعار مرگ سر دهی و با کشیدن اسلحه به مرگ تهدیدش و به او و خانوادهاش شوک مرگ وارد کنی!
تفکر جزیرهای دقیقا همین است؛ بریده از واقعیت و به قول فردوسی همه زندگی مرگ پنداشتند. همین نگاه جزیرهای است که یک رسانه را چنان فاقد پایگاه اجتماعی میکند که این سوتی با پخش و پخش مجدد 50 قسمت برنامه دیده نمیشود، اما وقتی در بازپخش ششم یکی از مهمانان به قول عملنشده معترض میشود، تازه جامعه میبیند که چنین برنامهای پخش شده که به میهمانان خود کفن هدیه داده است.
این در حالی است که رسانه در دنیای مدرن یکی از مولفههای بنیادین قدرت یک کشور است که برای برخی کشورها تا حدودی خلا نبود مولفههای سنتی قدرت چون جمعیت، وسعت سرزمینی و قدرت نظامی را پر کرده است. همین امر در حوزه خلیج فارس در جنوب ایران مشهود است. در منطقه کشور کوچکی مثل قطر یک امپراتوری رسانهای در سطح جهانی است که ضریب نفوذ قابل توجهی برای این کشور در افکار عمومی منطقه و حتی در غرب (الجزیره انگلیسی و ....) خلق کرده است. در واقع هیچ کشوری در جهان نیست که رسانهاش صدها برابر جمعیت آن کشور در خارج مخاطب داشته است.
تعداد کارکنان الجزیره حدود 4 هزار نفر است و تعداد کل کارکنان صدا و سیمای ایران حدود 40 هزار نفر؛ اما عملکرد صدا و سیما قابل مقایسه با الجزیره نیست. مجموعه شبكههای متعدد الجزیره در 450 میلیون خانه در 150 کشور در دسترس است. همین الجزیره عربی جدا از خود قطر، روزانه بیش از دهها میلیون ببینده در جهان دارد و ضریب نفوذ آن به حدی است که برخی انقلابهای عربی در 15 سال گذشته را محصول آن میدانند.
امروز در کنار این شبکههای تلویزیونی، رسانههای دیجیتال الجزیره نیز بسیار فعال و پربیننده هستند. یوتیوب الجزیره در گروه اخبار و سیاست بر اساس شاخص تیوبلار لابس در اکتبر گذشته با حدود 902 میلیون بازدید در جایگاه نخست جهانی ایستاد و پلتفرمهای دیجیتالی آن در تنها سه ماهه اول جنگ غزه هم بیش از 19 میلیارد بازدید داشته است.
تنها خود شبکه خبری الجزیره عربی با دریافت بیش از 83 جایزه در زمینههای مختلف از نهادهای بینالمللی در جهان شانه به شانه رسانههای معتبر و حرفهای جهان پیش میرود و الجزیره انگلیسی در حال گسترش چشمگیری در دنیای غرب است و در سال 2023 برای هفتمین سال متوالی، بهعنوان بهترین پخشکننده سال از سوی جشنواره فیلم و تلویزیون نیویورک انتخاب شد.
در واقع اگر عملکرد یک رسانه حرفهای نباشد، نمیتواند بعد از سه دهه همچنان بماند و جایگاه و موقعیت آن روز به روز فربهتر از قبل شود.
ترکیه در همسایگی ایران نیز همچنان در اندیشه ارتقای جایگاه خود در صادرات فیلم و سریال است و بنا به روزنامه اکونومیست انگلیس جایگاه سوم درامای جهان را پس از آمریکا و انگلیس کسب کرده و توانسته است سالیانه 600 میلیون دلار از این صادرات درآمد کسب کند. همچنین سریالهای ترک سالیانه در 170 کشور به نمایش در میآیند.
صنعت فیلمسازی ترکیه خود نه فقط محملی برای نفوذ در ناخودآگاه جوامع دیگر و ترویج فرهنگ و معرفی تاریخ این کشور است، بلکه مدخلی مهم نیز برای تبلیغ گردشگری آن به عنوان رکن اقتصادش است.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
جنجال برنامه «جعبه سیاه» شبکه افق به خارج از مرزهای ایران هم کشیده شد و برخی رسانههای خارجی از جمله شبکه العربیه هم به عنوان عجیبترین هدیه به انتقاد از آن پرداختهاند.
ظاهرا گمان بردهاند که همه در ناز و نعمت و در سرزمین خودساخته ژوزه ساراماگو زندگی میکنند که مرگ در آن توقف کرده و سراغ کسی نمیآید. بنابراین صلاح دیده است که در ستایش مرگ مهمان و بیننده را زهره ترک کند که مبادا کسی مرگ را فراموش کرده باشد.
در واقع چاپ آگهی ترحیم و «هدیه»!کفن به شخصی مثل این است که علیه او شعار مرگ سر دهی و با کشیدن اسلحه به مرگ تهدیدش و به او و خانوادهاش شوک مرگ وارد کنی!
تفکر جزیرهای دقیقا همین است؛ بریده از واقعیت و به قول فردوسی همه زندگی مرگ پنداشتند. همین نگاه جزیرهای است که یک رسانه را چنان فاقد پایگاه اجتماعی میکند که این سوتی با پخش و پخش مجدد 50 قسمت برنامه دیده نمیشود، اما وقتی در بازپخش ششم یکی از مهمانان به قول عملنشده معترض میشود، تازه جامعه میبیند که چنین برنامهای پخش شده که به میهمانان خود کفن هدیه داده است.
این در حالی است که رسانه در دنیای مدرن یکی از مولفههای بنیادین قدرت یک کشور است که برای برخی کشورها تا حدودی خلا نبود مولفههای سنتی قدرت چون جمعیت، وسعت سرزمینی و قدرت نظامی را پر کرده است. همین امر در حوزه خلیج فارس در جنوب ایران مشهود است. در منطقه کشور کوچکی مثل قطر یک امپراتوری رسانهای در سطح جهانی است که ضریب نفوذ قابل توجهی برای این کشور در افکار عمومی منطقه و حتی در غرب (الجزیره انگلیسی و ....) خلق کرده است. در واقع هیچ کشوری در جهان نیست که رسانهاش صدها برابر جمعیت آن کشور در خارج مخاطب داشته است.
تعداد کارکنان الجزیره حدود 4 هزار نفر است و تعداد کل کارکنان صدا و سیمای ایران حدود 40 هزار نفر؛ اما عملکرد صدا و سیما قابل مقایسه با الجزیره نیست. مجموعه شبكههای متعدد الجزیره در 450 میلیون خانه در 150 کشور در دسترس است. همین الجزیره عربی جدا از خود قطر، روزانه بیش از دهها میلیون ببینده در جهان دارد و ضریب نفوذ آن به حدی است که برخی انقلابهای عربی در 15 سال گذشته را محصول آن میدانند.
امروز در کنار این شبکههای تلویزیونی، رسانههای دیجیتال الجزیره نیز بسیار فعال و پربیننده هستند. یوتیوب الجزیره در گروه اخبار و سیاست بر اساس شاخص تیوبلار لابس در اکتبر گذشته با حدود 902 میلیون بازدید در جایگاه نخست جهانی ایستاد و پلتفرمهای دیجیتالی آن در تنها سه ماهه اول جنگ غزه هم بیش از 19 میلیارد بازدید داشته است.
تنها خود شبکه خبری الجزیره عربی با دریافت بیش از 83 جایزه در زمینههای مختلف از نهادهای بینالمللی در جهان شانه به شانه رسانههای معتبر و حرفهای جهان پیش میرود و الجزیره انگلیسی در حال گسترش چشمگیری در دنیای غرب است و در سال 2023 برای هفتمین سال متوالی، بهعنوان بهترین پخشکننده سال از سوی جشنواره فیلم و تلویزیون نیویورک انتخاب شد.
در واقع اگر عملکرد یک رسانه حرفهای نباشد، نمیتواند بعد از سه دهه همچنان بماند و جایگاه و موقعیت آن روز به روز فربهتر از قبل شود.
ترکیه در همسایگی ایران نیز همچنان در اندیشه ارتقای جایگاه خود در صادرات فیلم و سریال است و بنا به روزنامه اکونومیست انگلیس جایگاه سوم درامای جهان را پس از آمریکا و انگلیس کسب کرده و توانسته است سالیانه 600 میلیون دلار از این صادرات درآمد کسب کند. همچنین سریالهای ترک سالیانه در 170 کشور به نمایش در میآیند.
صنعت فیلمسازی ترکیه خود نه فقط محملی برای نفوذ در ناخودآگاه جوامع دیگر و ترویج فرهنگ و معرفی تاریخ این کشور است، بلکه مدخلی مهم نیز برای تبلیغ گردشگری آن به عنوان رکن اقتصادش است.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
Forwarded from پادکست جور دیگر
اپیزود شانزدهم پادکست جور دیگر
تحلیل جامعهشناختی تغییر اجتماعی (بخش اول)
همه جوامع در حالی که ثبات و نظم دارند، در حال تغییر هم هستند. جامعهشناسی نیز علم بررسی توأمان نظم و تغییر اجتماعی است. قسمت شانزدهم پادکست جور ضمن ارائه تعریف و تحلیلی از نظم اجتماعی، دو دیدگاه اصلی درباره نظم اجتماعی، و علل بروز تنش در نظم اجتماعی را بررسی میکند. همچنین روابط میان تغییرات اجتماعی خُرد و کلان هم در این قسمت بررسی شده است.
شنیدن مستقیم در تلگرام
شنیدن در
یوتیوب || اسپاتیفای
اپل پادکست
🔴 حمایت از پادکست
شماره کارت حمایت از پادکست
شناسه پیپال
Mfpaypal97@gmail.com
Email: joure.digar@gmail.com
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: آنسو استودیو
موسیقی
موسیقیهای این پادکست ساخته مهدی آقایی، سازنده پادکست آهنگساز است.
تاریخ انتشار
دیماه هزاروچهارصدوسه
@joure_digar
تحلیل جامعهشناختی تغییر اجتماعی (بخش اول)
همه جوامع در حالی که ثبات و نظم دارند، در حال تغییر هم هستند. جامعهشناسی نیز علم بررسی توأمان نظم و تغییر اجتماعی است. قسمت شانزدهم پادکست جور ضمن ارائه تعریف و تحلیلی از نظم اجتماعی، دو دیدگاه اصلی درباره نظم اجتماعی، و علل بروز تنش در نظم اجتماعی را بررسی میکند. همچنین روابط میان تغییرات اجتماعی خُرد و کلان هم در این قسمت بررسی شده است.
شنیدن مستقیم در تلگرام
شنیدن در
یوتیوب || اسپاتیفای
اپل پادکست
🔴 حمایت از پادکست
شماره کارت حمایت از پادکست
6274121208138933
شناسه پیپال
Mfpaypal97@gmail.com
Email: joure.digar@gmail.com
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: آنسو استودیو
موسیقی
موسیقیهای این پادکست ساخته مهدی آقایی، سازنده پادکست آهنگساز است.
تاریخ انتشار
دیماه هزاروچهارصدوسه
@joure_digar